شوراهای مردمی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
شوراهای مردمی، شوراهایی هستند که توسط مردم و بدون وابستگی به حکومت‌ها تشکیل می‌شوند و هدف آنها کمک‌رسانی به مردم، به‌ویژه پس از فجایع طبیعی مانند سیل، زلزله، آتش‌سوزی و.. می‌باشد. اما به گواهی تاریخ در تحولات سیاسی- اجتماعی قرون گذشته نیز انجمن‌ها و شوراهای مردمی نقش بسزایی در پیشبرد مبارزات سیاسی و ایجاد حکومت‌های مردمی داشته‌اند.
شوراهای مردمی، شوراهایی هستند که توسط مردم و بدون وابستگی به حکومت‌ها تشکیل می‌شوند و هدف آنها کمک‌رسانی به مردم، به‌ویژه پس از فجایع طبیعی مانند سیل، زلزله، آتش‌سوزی و.. می‌باشد. اما به گواهی تاریخ در تحولات سیاسی- اجتماعی قرون گذشته نیز انجمن‌ها و شوراهای مردمی نقش بسزایی در پیشبرد مبارزات سیاسی و ایجاد حکومت‌های مردمی داشته‌اند.


== تاریخچه شوراهای مردمی در ایران ==
== تاریخچه شوراهای مردمی ==
شورا نهادی مردمی در جامعه‌ی مدنی مرادف با واژه انگلیسی (Council) ارگانی انتخابی جهت مشورت، قانونگذاری اداری و  رکنی از ارکان اداره شهر یا جمعی همکنش در چارچوبی مشخص، است. در فرهنگ عمید آن را اینگونه تعریف می‌کند: هیئتی که برای مشورت کردن جمع می‌شوند. <ref>[https://abadis.ir/fatofa/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/ سایت دیکشنری آبادیس]</ref>[[پرونده:شوراهای مردمی -مشروطه.png|جایگزین=شوراهای مردمی -مشروطه|بندانگشتی|'''شوراهای مردمی در انقلاب مشروطه''']]
شورا نهادی مردمی در جامعه‌ی مدنی مرادف با واژه انگلیسی (Council) ارگانی انتخابی جهت مشورت، قانونگذاری اداری و  رکنی از ارکان اداره شهر یا جمعی همکنش در چارچوبی مشخص، است. در فرهنگ عمید آن را اینگونه تعریف می‌کند: هیئتی که برای مشورت کردن جمع می‌شوند. <ref>[https://abadis.ir/fatofa/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/ سایت دیکشنری آبادیس]</ref>[[پرونده:شوراهای مردمی -مشروطه.png|جایگزین=شوراهای مردمی -مشروطه|بندانگشتی|'''شوراهای مردمی در انقلاب مشروطه''']]
تاریخچه ایجاد شوراها و تشکل‌های مردمی به انقلاب‌های گذشته برمی‌گردد و در تاریخ ایران نیز می‌توانیم در «انقلاب مشروطه» شاهد آن باشیم که با نام «مراکز غیبی» و یا «انجمن‌های ایالتی ولایتی» فعالیت می‌کردند. در اواخر دوره ناصرالدین‌شاه و اوایل حکومت مظفرالدین‌شاه عده‌ای از روشنفکران و گروهی از کارگزاران حکومتی که با کشورهای اروپایی در ارتباط بودند و علل واپسماندگی سیاسی و اجتماعی ایران را در نبود قانون و محترم نشمردن آزادی‌های فردی می‌دانستند، بتدریج زمزمه اصلاحات را شروع کردند. این اصلاحات بر سه پایه اصلاح قانون مدنی، اصلاح ساختار حکومت دربار و جلوگیری از دخالت بیگانگان بنا شده بود.
تاریخچه ایجاد شوراها و تشکل‌های مردمی به انقلاب‌های گذشته برمی‌گردد و در تاریخ ایران نیز می‌توانیم در «انقلاب مشروطه» شاهد آن باشیم که با نام «مراکز غیبی» و یا «انجمن‌های ایالتی ولایتی» فعالیت می‌کردند. در اواخر دوره ناصرالدین‌شاه و اوایل حکومت مظفرالدین‌شاه عده‌ای از روشنفکران و گروهی از کارگزاران حکومتی که با کشورهای اروپایی در ارتباط بودند و علل واپسماندگی سیاسی و اجتماعی ایران را در نبود قانون و محترم نشمردن آزادی‌های فردی می‌دانستند، بتدریج زمزمه اصلاحات را شروع کردند. این اصلاحات بر سه پایه اصلاح قانون مدنی، اصلاح ساختار حکومت دربار و جلوگیری از دخالت بیگانگان بنا شده بود.
خط ۴۵: خط ۴۵:
در پاسخ به فراخوان لنین و بلشویک‌ها که شعار "تمام قدرت برای شوراها" را طرح کرد، "کنگره سراسری شوراهای روسیه" با بلشویک‌ها اعلام همبستگی کرد...»
در پاسخ به فراخوان لنین و بلشویک‌ها که شعار "تمام قدرت برای شوراها" را طرح کرد، "کنگره سراسری شوراهای روسیه" با بلشویک‌ها اعلام همبستگی کرد...»


=== ضرورت تشکیل شوراهای مردمی در مبارزات سیاسی ===
=== ضرورت تشکیل شوراهای مردمی ===
وقتی به تاریخ شکل‌گیری و تکامل شوراهای مردمی نگاه می‌کنیم، یکی از مناسبترين اشکال مبارزه با شرایط خفقان ناشی از دیکتاتوری‌ها نیز تشکیل شوراهای مردمی است. اگر جو خفقان و سرکوب را نیز یک فاجعه اجتماعی که بنیان‌های دموکراتیک و آزادی‌های اجتماعی را ویران می‌کند در نظر بگیریم، ضرورت همکاری مردمی که خواهان آزادی هستند و از جو خفقان رنج می‌برند،‌ اینرا ایجاب می‌کند که با هم در مقابل ارگان‌های سرکوب متحد شوند. این اتحاد می‌تواند در شوراهای مردمی نهادینه شود تا بتواند روابط ومناسبات شورايي رابين گروه‌های اجتماعی برقرار کند وهمه نيروها را متشكل سازد . در واقع باید از خود بپرسیم که آیا بدون مشارکت مردم در شکل دهی حکومت و نهادهای آن می‌توان حاکمیت مردمی را تضمین کرد؟‌  
وقتی به تاریخ شکل‌گیری و تکامل شوراهای مردمی نگاه می‌کنیم، یکی از مناسبترين اشکال مبارزه با شرایط خفقان ناشی از دیکتاتوری‌ها نیز تشکیل شوراهای مردمی است. اگر جو خفقان و سرکوب را نیز یک فاجعه اجتماعی که بنیان‌های دموکراتیک و آزادی‌های اجتماعی را ویران می‌کند در نظر بگیریم، ضرورت همکاری مردمی که خواهان آزادی هستند و از جو خفقان رنج می‌برند،‌ اینرا ایجاب می‌کند که با هم در مقابل ارگان‌های سرکوب متحد شوند. این اتحاد می‌تواند در شوراهای مردمی نهادینه شود تا بتواند روابط ومناسبات شورايي رابين گروه‌های اجتماعی برقرار کند وهمه نيروها را متشكل سازد . در واقع باید از خود بپرسیم که آیا بدون مشارکت مردم در شکل دهی حکومت و نهادهای آن می‌توان حاکمیت مردمی را تضمین کرد؟‌