۱٬۳۰۵
ویرایش
خط ۱: | خط ۱: | ||
زندان یونسکو دزفول که در حال حاضر جای خود را به یک زندان بزرگتر در حد فاصل جادهی دزفول - شوشتر داده، در مرکز شهر واقع شده است. همانگونه که از نامش پیداست، «یونسکو» در رژیم گذشته - بنیادی بود که با همکاری «سازمان ملل» و بهخاطر پروژهیی برای «مبارزه با بیسوادی» و حمایت از کودکان در «دزفول» ایجاد شد. در سالهای پایانی رژیم سلطنتی؛ این مرکز در اختیار «ادارهی آموزش و پرورش» شهر گذاشته شد، سپس به «باشگاه فرهنگیان» تبدیل، و بعد از حاکمیت جمهوری اسلامی ؛ به زندان بزرگ جوانان و فعالان سیاسی بدل شد.<ref name=":0">[https://article.mojahedin.org/i/news/203676 زندان یونسکو؛ یا جهنمی ناشناخته]</ref><ref>[https://bidaran.info/spip.php?article150 زندان یونسکو «دزفول» و آن تابستان سیاه!]</ref> | زندان یونسکو دزفول که در حال حاضر جای خود را به یک زندان بزرگتر در حد فاصل جادهی دزفول - شوشتر داده، در مرکز شهر واقع شده است. همانگونه که از نامش پیداست، «یونسکو» در رژیم گذشته - بنیادی بود که با همکاری «سازمان ملل» و بهخاطر پروژهیی برای «مبارزه با بیسوادی» و حمایت از کودکان در «دزفول» ایجاد شد. در سالهای پایانی رژیم سلطنتی؛ این مرکز در اختیار «ادارهی آموزش و پرورش» شهر گذاشته شد، سپس به «باشگاه فرهنگیان» تبدیل، و بعد از حاکمیت جمهوری اسلامی ؛ به زندان بزرگ جوانان و فعالان سیاسی بدل شد.<ref name=":0">[https://article.mojahedin.org/i/news/203676 زندان یونسکو؛ یا جهنمی ناشناخته]</ref><ref name=":1">[https://bidaran.info/spip.php?article150 زندان یونسکو «دزفول» و آن تابستان سیاه!]</ref> | ||
== ساختار زندان یونسکو == | == ساختار زندان یونسکو == | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== شکنجهگران زندان یونسکو == | == شکنجهگران زندان یونسکو == | ||
کمتر کسی از زندانیان سیاسی یونسکو را میتوان سراغ گرفت که با بازجویان و شکنجهگرانی همچون «خلف رضایی» معروف به «خلف رینگو»، «علیرضا آوایی»، «شمسالدین کاظمی»، «نداف»، «هردوانه»، «کف شیری»، «عبدالرضا سالمی»، «عبدالعظیم توسلی» و «علی خلف» آشنایی نداشته باشد. | کمتر کسی از زندانیان سیاسی یونسکو را میتوان سراغ گرفت که با بازجویان و شکنجهگرانی همچون «خلف رضایی» معروف به «خلف رینگو»، «علیرضا آوایی»، «شمسالدین کاظمی»، «نداف»، «هردوانه»، «کف شیری»، «عبدالرضا سالمی»، «عبدالعظیم توسلی» و «علی خلف» آشنایی نداشته باشد.<ref name=":0" /> | ||
«خلف رضایی» بازجوی بی رحم زندان یونسکو در آن سالها بارها به زندانیان سیاسی یونسکو گفت «هیچ کدام شما زنده از اینجا بیرون نخواهید رفت»<ref name=":1" /> | |||
== زندانیان زندان یونسکو == | == زندانیان زندان یونسکو == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۶: | ||
«یک روز صبح اعلام کردند که هیاتی از طرف ' خمینی' به زندان آمده تا به زندانیان عفو بدهد. در روزهای بعد، زندانیان را در گروههای هفت - هشت نفره در راهروهای بند به صف کردند و چشمها و دست هایشان را بستند. «ترکیب سه نفرهای از قاضی شرع، محمد حسین احمدی، شمسالدین کاظمی، و علیرضا آوایی» محاکمهی سرپایی و چند دقیقهای زندانیان را آغاز میکنند. بعد از آن که نخستین گروه هشت نفره وارد اتاق میگردد «از تکتک آنها تنها یک سؤال میشود: منافقین حمله کردهاند. آیا حاضرید با آنها بجنگید؟ پاسخ زندانیان به آن پرسش، متفاوت اما کمابیش مضمون واحدی دارد از این دست: «من حکم دارم... ، اگر زندانم تمام شد و در آن روز دشمن خارجی به ایران حمله کرد، قطعاً با آن خواهم جنگید». برخی نیز از دادن پاسخ مشخص طفره میروند. در نهایت به توصیه مسئول اطلاعات که از افراد هیأت تعین تکلیف زندانیها بود و بدون مشورت با سایر اعضا، اسامی را در لیست اعدامیها مینویسند. محمدرضا آشوغ بیاد میآورد که در آن محاکمه و آن پرسش مرگبار، میان ترکیب هیأت سه نفره (دادستان، حاکم شرع و فرد وابسته به اطلاعات)، اختلاف بروز میکند. او میگوید که مثلاً در مورد خود او و نیز «طاهر رنجبر»، بدون رعایت نظر دادستان و حاکم شرع»، فرد اطلاعات با عصبانیت گفت که اسم آنها را در لیست اعدامیها بنویسند.<ref name=":0" /> | «یک روز صبح اعلام کردند که هیاتی از طرف ' خمینی' به زندان آمده تا به زندانیان عفو بدهد. در روزهای بعد، زندانیان را در گروههای هفت - هشت نفره در راهروهای بند به صف کردند و چشمها و دست هایشان را بستند. «ترکیب سه نفرهای از قاضی شرع، محمد حسین احمدی، شمسالدین کاظمی، و علیرضا آوایی» محاکمهی سرپایی و چند دقیقهای زندانیان را آغاز میکنند. بعد از آن که نخستین گروه هشت نفره وارد اتاق میگردد «از تکتک آنها تنها یک سؤال میشود: منافقین حمله کردهاند. آیا حاضرید با آنها بجنگید؟ پاسخ زندانیان به آن پرسش، متفاوت اما کمابیش مضمون واحدی دارد از این دست: «من حکم دارم... ، اگر زندانم تمام شد و در آن روز دشمن خارجی به ایران حمله کرد، قطعاً با آن خواهم جنگید». برخی نیز از دادن پاسخ مشخص طفره میروند. در نهایت به توصیه مسئول اطلاعات که از افراد هیأت تعین تکلیف زندانیها بود و بدون مشورت با سایر اعضا، اسامی را در لیست اعدامیها مینویسند. محمدرضا آشوغ بیاد میآورد که در آن محاکمه و آن پرسش مرگبار، میان ترکیب هیأت سه نفره (دادستان، حاکم شرع و فرد وابسته به اطلاعات)، اختلاف بروز میکند. او میگوید که مثلاً در مورد خود او و نیز «طاهر رنجبر»، بدون رعایت نظر دادستان و حاکم شرع»، فرد اطلاعات با عصبانیت گفت که اسم آنها را در لیست اعدامیها بنویسند.<ref name=":0" /> | ||
=== زمینهسازی برای قتلعام === | |||
شایعه ی دیگری در شهرهای دزفول و اندیمشک توسط دستگاههای امنیتی در سطحی گسترده پخش شد: «یک مینی بوس حامل هواداران مجاهدین وارد شهر شده اند برای حمله به زندان یونسکو»! بنظر می رسد که هدف کارگزاران رژیم ایجاد رابطه ای ساختگی میان عملیات نظامی مجاهدین و زندانیان یونسکو بوده تا در صورت افشای احتمالی کشتار زندانیان در این زندان، قابل توجیه باشد، در حالی که طبق گفته محمدرضا آشوغ «بچه ها از بیرون هیچ خبری نداشتند بجز همان خبری که روزهای پیش از آن، از تلویزیون شنیدند»<ref name=":1" /> | |||
=== اعدامها در قتلعام ۶۷ === | |||
غروب روز بعد از محاکمه و تعین افراد «سر موضع» در زندان یونسکو، به زندانیان اطلاع می دهند که جهت انتقال به اهواز وسایل شان را بردارند تا به محل دادستانی در جنب زندان برده شوند. به این ترتیب زندانیان از احکام اعدام با خبر شدند. به آنها قلم و کاغذ دادند تا وصیت نامه بنویسند. نیمه های شب نخستین گروه زندانیان محکوم به اعدام شامل ۴۴ تن توسط دو مینی بوس، دو آمبولانس و چهار جیب استیشن بسمت پادگان کرخه «ولی عصر» روانه شدتد. در پادگان کرخه بعد از «غسل» اجباری به هر کدام از محکومان به اعدام یک «کفن» داده شد. زندانیان در حمام عمدا خود را معرفی می کردند تا معلوم شود چه کسانی را برای اعدام می برند. تعدادی از دختران زندانی هم بودند. صدای شهین حیدری و صغرا قلاوند در محوطه پیجید.<ref name=":1" /> | |||
==== فرار محمدرضا آشوغ ==== | |||
محمدرضا آشوغ توانست در حین انتقال برای اعدام و در حالی که کفن نپوشیده بود فرار کند و این جریانات را افشا کند. این فرار توسط قاضی شرع «حجت الاسلام احمدی» تایید شد.<ref name=":1" /> | |||
=== تعداد اعدام شدگان در قتلعام ۶۷ زندان یونسکو === | === تعداد اعدام شدگان در قتلعام ۶۷ زندان یونسکو === | ||
محمدرضا آشوغ مینویسد: تا آنجا که من دیدم حدود ۷۰نفر منتظر محاکمه بودند و این عده غیر از کسانی بود که هنوز در سلولها بودند. در یک گروه «ما ۴۴نفر بودیم که با دو مینیبوس به میدان تیر اعزام شدیم که البته بعداً متوجه شدیم که شمار دیگری از جمله تعدادی از زندانیان زن نظیر «شهین حیدری» و «صغرا قلاوند» هم بودند که با این گروه اعدام شدند.<ref name=":0" /> | از تعداد واقعی اعدامشدگان کسی باخبر نیست. محمدرضا آشوغ مینویسد: تا آنجا که من دیدم حدود ۷۰نفر منتظر محاکمه بودند و این عده غیر از کسانی بود که هنوز در سلولها بودند. در یک گروه «ما ۴۴نفر بودیم که با دو مینیبوس به میدان تیر اعزام شدیم که البته بعداً متوجه شدیم که شمار دیگری از جمله تعدادی از زندانیان زن نظیر «شهین حیدری» و «صغرا قلاوند» هم بودند که با این گروه اعدام شدند.<ref name=":0" /> | ||
=== محل دفن قتلعامشدگان === | |||
علیرغم تلاش های خانواده های جان باخته، هنوز هیچ اطلاع دقیقی از گورهای جمعی یا انفرادی ی اعدام شدگان زندان یونسکو در دست نیست. کارگزاران «یونسکو» ابتدا «مدعی شدند که - آنها را - در قبرستانهای متروک اطراف دزفول به خاک سپرده اند»، اما شماری از خانواده های جان باختگان می گویند که به آنها نشانی ی اطراف فاضلاب های کناره ی رودخانه ی «دز» را بعنوان محل دفن فرزندان شان می دهند و آنان برای یافتن اجساد، آنجا را نبش قبر می کنند، ولی هیچ اثری از پیکرهای عزیزان شان نمی یابند. همچنین گفته می شود که بجز یک گور جمعی در محوطه ی پادگان کرخه (محل انبار و ماشین آلات اسقاطی پادگان)، شماری از اجساد را در گورستانهای «بن جعفر»، «رودبند»، «ولی آباد» و «قبرستان علی» در دزفول به خاک سپرده اند. نیز بر پایه ی تحقیق و اظهارنظر شماری از خانواده های جان باخته، به برخی از خانواده ها، فقط نشانی ی یک سنگ قبر در گوشه ای دورافتاده با یک شماره ی حک شده بر روی سنگ مزار داده شده که معلوم نیست که کسی در آنجا دفن شده باشد.<ref name=":1" /> |
ویرایش