کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<noinclude>'''سیدابوالقاسم کاشانی،''' (زاده‌ی ۱۲۵۴ تهران درگذشت ۱۳۴۰ تهران)، از روحانیون موثر در تاریخ معاصر ایران فرزند سیدمصطفی کاشانی، روحانی مرجع   
<noinclude>'''سیدابوالقاسم کاشانی،''' (زاده‌ی ۲۸ آبان ۱۲۵۴ تهران درگذشت ۲۳ اسفند ۱۳۴۰ تهران)، از روحانیون موثر در تاریخ معاصر ایران فرزند سیدمصطفی کاشانی، روحانی مرجع   
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه      =
| اندازه جعبه      =
| عنوان            =
| عنوان            =
| عنوان ۲          =
| عنوان ۲          =
| نام              =برتولت برشت
| نام              =سیدابوالقاسم کاشانی
| تصویر            =برتولت برشت.JPG
| تصویر            =برتولت برشت.JPG
| اندازه تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| عنوان تصویر      =  
| عنوان تصویر      =  
| زادروز            = دهم فوریه‌ی سال ۱۸۹۸
| زادروز            = ۲۸ آبان ۱۲۵۴
| زادگاه            = آگسبورگ در ایالت بایرن آلمان
| زادگاه            = تهران
| مکان ناپدیدشدن    =
| مکان ناپدیدشدن    =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| وضعیت            =
| وضعیت            =
| تاریخ مرگ        = ۱۴ اوت سال ۱۹۵۶
| تاریخ مرگ        = ۲۳ اسفند ۱۳۴۰
| مکان مرگ          =آلمان شرقی
| مکان مرگ          =تهران
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
خط ۲۳: خط ۲۳:
| آرامگاه          =
| آرامگاه          =
| بناهای یادبود    =
| بناهای یادبود    =
| محل زندگی        = آلمان، فرانسه، آمریکا، آلمان شرقی
| محل زندگی        = نجف و تهران
| ملیت              =آلمانی
| ملیت              =ایرانی
| نام‌های دیگر      =
| نام‌های دیگر      =
| نژاد              =  
| نژاد              =  
| تابعیت            =
| تابعیت            =
| تحصیلات            =   
| تحصیلات            =حوزوی  
| دانشگاه          =
| دانشگاه          =
| پیشه              =
| پیشه              =
خط ۳۵: خط ۳۵:
| نهاد              =
| نهاد              =
| نماینده          =
| نماینده          =
| شناخته‌شده برای    = هنرمندان و مردم آلمان و جهان
| شناخته‌شده برای    = مردم ایران و عراق
| نقش‌های برجسته    = نوآوری در ارائه نمایش‌نامه‌های سیاسی و اجتماعی
| نقش‌های برجسته    = مشارکت در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
| سبک              =
| سبک              =
| تأثیرگذاران      =مارکس، انگلس، لنین
| تأثیرگذاران      =
| تأثیرپذیرفتگان    =کلیه‌ی احزاب مارکسیست لنینست
| تأثیرپذیرفتگان    =گروه فدائیان اسلام
| شهر خانگی        =  
| شهر خانگی        =  
| دستمزد            =
| دستمزد            =
خط ۵۱: خط ۵۱:
| پیش از            =
| پیش از            =
| حزب              =
| حزب              =
| جنبش              =سوسیال دموکراسی
| جنبش              =
| مخالفان          =  
| مخالفان          =  
| هیئت              =
| هیئت              =
خط ۶۰: خط ۶۰:
| وضعیت گناهکاری    =
| وضعیت گناهکاری    =
| منصب              =
| منصب              =
| مکتب              =مارکسیسم لنینیسم
| مکتب              =بنیادگرایی اسلامی
| آثار              =
| آثار              =
| همسر              =
| همسر              =
| شریک زندگی        =  
| شریک زندگی        =  
| فرزندان          =  
| فرزندان          =  
| والدین            =  
| والدین            =سیدمصطفی کاشانی
| خویشاوندان سرشناس =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز            =
| جوایز            =
خط ۸۴: خط ۸۴:
پس از حمله‌ی انگلستان به عراق در جنگ جهانی اول و اشغال بصره کاشانی به همراه عده‌ای دیگر فتوای جهاد علیه انگلستان داد و خود نیز به عضویت کمیته‌ی عالی جنگ در آمد. اما سرانجام این کمیته و عراق تسلیم نیروهای انگلیس شدند.  
پس از حمله‌ی انگلستان به عراق در جنگ جهانی اول و اشغال بصره کاشانی به همراه عده‌ای دیگر فتوای جهاد علیه انگلستان داد و خود نیز به عضویت کمیته‌ی عالی جنگ در آمد. اما سرانجام این کمیته و عراق تسلیم نیروهای انگلیس شدند.  


کمیس عالی جنگ انگلستان خواستار تسلیم سران مقاومت و کاشانی بود که وی مخفی شد و دولت انگلیس حکم اعدام وی را صادر کرد. پس از این شرایط کاشانی با لباس مبدل کردی در دی ۱۲۹۹ وارد ایران شد و ۳۰ بهمن ۱۲۹۹ به تهران رسید.  
کمیس عالی جنگ انگلستان خواستار تسلیم سران مقاومت و کاشانی بود که وی مخفی شد و دولت انگلیس حکم اعدام وی را صادر کرد. پس از این شرایط کاشانی با لباس مبدل کردی در دی ۱۲۹۹ وارد ایران شد و ۳۰ بهمن ۱۲۹۹ به تهران رسید. در ابتدای ورود به هواداری رضاخان پرداخت و به همین سبب به نمایندگی مجلس موسسان رسید و در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ به پایان سلسله قاجار و آغاز حکومت پهلوی رای داد.با توجه به تمایل رضاخان به آلمان هیتلری کاشانی نیز در همین راستا به فعالیت پرداخت و به عضویت شبکه مخفی آلمان در ایران در آمد، تا اینکه از طرف دولت انگلیس به عنوان ستون پنجم آلمان به همراه ۱۶۴نفر دیگر در گلابدره شمیران بازداشت و به زندانی در کرمانشاه منتقل شد.  
 
ابتدای ورود به هواداری رضاخان پرداخت و به همین سبب به نمایندگی مجلس موسسان رسید و در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ به پایان سلسله قاجار و آغاز حکومت پهلوی رای داد.با توجه به تمایل رضاخان به آلمان هیتلری کاشانی نیز در همین راستا به فعالیت پرداخت تا اینکه از طرف دولت انگلیس به عنوان ستون پنجم آلمان به همراه ۱۶۴نفر دیگر در گلابدره شمیران بازداشت و به زندانی در کرمانشاه منتقل شد.


در چهاردهمین دوره‌ی مجلس شورای ملی نامش از لیست حذف شد و خودش به زندان روس‌ها در رشت منتقل شد. سال ۱۳۲۴ در حبس خانگی تهران بود و در سال ۱۳۲۵ مسبب درگیری با حزب توده شناخته شد و به خمین تبعید شد.
در چهاردهمین دوره‌ی مجلس شورای ملی نامش از لیست حذف شد و خودش به زندان روس‌ها در رشت منتقل شد. سال ۱۳۲۴ در حبس خانگی تهران بود و در سال ۱۳۲۵ مسبب درگیری با حزب توده شناخته شد و به خمین تبعید شد.


در دی ماه ۱۳۲۵ با نامه‌نگاری با مصدق خواستار آزادی خود شد که با پادرمیانی مصدق قوام‌السلطنه او را رها کرد و همین زمینه همکاری وی با مصدق شد. در همین پروسه به نمایندگی مجلس شورا رسید و رهبری معنوی فدائیان اسلام را هم بعهده گرفت.
در دی ماه ۱۳۲۵ با نامه‌نگاری با مصدق خواستار آزادی خود شد که با پادرمیانی مصدق قوام‌السلطنه او را رها کرد و همین زمینه همکاری وی با مصدق شد. در همین پروسه به نمایندگی مجلس شورا رسید و رهبری معنوی فدائیان اسلام را هم بعهده گرفت. حکم ارتداد و مهدور‌الدم بودن احمد کسروی توسط وی صادر شد. جمعیتی به نام مجمع مسلمانان مجاهد را در سال ۱۳۲۷ با شرکت محمود شروین و شمس قنات‌آبادی راه‌اندازی کرد.پس از ترور محمدرضا شاه دستگیر و به قلعه‌ی فلک‌الافلاک فرستاده شد. سپس به لبنان تبعید شد و دوباره با پادرمیانی دکتر محمد مصدق از طریق حسن‌علی منصور نخست‌وزیر وقت در ۲۰ خرداد ۱۳۲۹ به ایران بازگشت.
 
حکم ارتداد و مهدور‌الدم بودن احمد کسروی توسط وی صادر شد. جمعیتی به نام مجمع مسلمانان مجاهد را در سال ۱۳۲۷
 
با شرکت محمود شروین و شمس قنات‌آبادی راه‌اندازی کرد.پس از ترور محمدرضا شاه دستگیر و به قلعه‌ی فلک‌الافلاک فرستاده شد. سپس به لبنان تبعید شد و دوباره با پادرمیانی دکتر محمد مصدق از طریق حسن‌علی منصور نخست‌وزیر وقت در ۲۰ خرداد ۱۳۲۹ به ایران بازگشت.


تا قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۰ کمابیش با مصدق همراهی می‌کرد اما پس از قیام ۳۰ تیر یکسره به سمت دربار متمایل شد و ۱۵۰۰ توصیه نامه از کاشانی و فرزندانش در وزارتخانه‌های دکتر مصدق جمع شد و به دست دکتر مصدق رسید که همین موضوع زمینه اختلافات و تشدید آن شد.
تا قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۰ کمابیش با مصدق همراهی می‌کرد اما پس از قیام ۳۰ تیر یکسره به سمت دربار متمایل شد و ۱۵۰۰ توصیه نامه از کاشانی و فرزندانش در وزارتخانه‌های دکتر مصدق جمع شد و به دست دکتر مصدق رسید که همین موضوع زمینه اختلافات و تشدید آن شد.
خط ۱۰۰: خط ۹۴:
کاشانی در یک غرور کاذب لقب «شیر پامنار» را که روزنامه انگلیسی تایمز لندن به وی اعطا کرده بود را تبلیغ و ترویج می‌کرد و خود را رهبر مسلمانان جهان می‌نامید.با آشکار شدن اختلافات مصدق و کاشانی به خصوص بعد از عزل مصدق، دربار رابطه‌ی نزدیک و صمیمی با کاشانی برقرار کرد و پس از دستگیری مصدق و کودتای ۲۸ مرداد، در جراید و روزنامه‌ها مصدق را خائن و مستحق مرگ خواند و سرنوشت او را نشانه‌ی عدل الهی دانست.
کاشانی در یک غرور کاذب لقب «شیر پامنار» را که روزنامه انگلیسی تایمز لندن به وی اعطا کرده بود را تبلیغ و ترویج می‌کرد و خود را رهبر مسلمانان جهان می‌نامید.با آشکار شدن اختلافات مصدق و کاشانی به خصوص بعد از عزل مصدق، دربار رابطه‌ی نزدیک و صمیمی با کاشانی برقرار کرد و پس از دستگیری مصدق و کودتای ۲۸ مرداد، در جراید و روزنامه‌ها مصدق را خائن و مستحق مرگ خواند و سرنوشت او را نشانه‌ی عدل الهی دانست.


دوران انزوا
=== دوران انزوای کاشانی ===
 
پس از نخست‌وزیری زاهدی، ابوالقاسم کاشانی خانه‌نشین شد و به بازی گرفته نمی‌شد. کاشانی نامه‌ای مخفیانه به دوایت آیزنهاور نوشت و در آن از وضع بد اقتصادی و بیکاری و فقدان آزادی بیان و زیر نظر پلیس بودن شکایت کرد و در همین دوران طی چند مصاحبه به زاهدی اعتراض کرد که باعث بازداشت مجددش گردید.
با رسیدن زاهدی به نخست وزیری، کاشانی خانه‌نشین شد و به طور کامل از سیاست کنار گذاشته شد. او چندین بار مصاحبه‌های تند و اعتراض آمیزی درباره نخست وزیری زاهدی انجام داد و همین باعث دستگیری مجدد او شد. در سال ۱۳۳۴ در مراسم درگذشت فرزندش، حسین اعلا مورد سوءقصد گروه فدائیان اسلام قرار گرفت. هرچند این سوءقصد نافرجام بود، اما سران فدائیان اسلام تیرباران شدند که نواب صفوی در راس آنها بود.
 
 
روز بعد از تیرباران نواب صفوی، کاشانی به جرم مشارکت در قتل رزم‌آرا بازداشت شد. پس از ۳ ماه حبس و بازجویی و دادگاه‌های مکرر کاشانی و هشت نفر دیگر از متهمان به قتل رزم آرا به توصیه‌ی “حائری‌زاده”، “بروجردی” و “بهبهانی” با قید مشروط آزاد شدند.
 
 
پایان
 


در سال ۱۳۴۰ کاشانی به پروستات مبتلا شد و علیرغم همکاری شاه و دربار برای معالجه‌ی وی در آلمان این معالجات ثمربخش نبود و در اسفند ۱۳۰۴ در خانه خودش دار فانی را وداع گفت. پیکر وی در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
سال ۱۳۳۴ در مراسم درگذشت فرزند کاشانی، حسین علاء نخست‌وزیر مورد سوءقصد فدائیان اسلام واقع شد که نافرجام بود اما موجب اعدام سران یان گروه از جمله نواب صفوی شد. روز پس از اعدام نواب صفوی، کاشانی بجرم مشارکت در قتل رزم‌آرا بازداشت گردید و پس از سه ماه با پادرمیانی حائری‌ژاده و بروجردی و بهبهانی بطور مشروط آزاد شد.


کاشانی سال ۱۳۴۰ برای درمان بیماری پروستات خود به آلمان رفت اما معالجات ثمربخش نبود و او در مراجعت به ایران در اسفند ۱۳۴۰ در منزل خود درگذشت و در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
== کاشانی و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ==
== کاشانی و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ==
کودتای ۲۸ مرداد و «ابوالقاسم کاشانی»!
ابوالقاسم کاشانی، در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فعالانه شرکت داشت و در برابر خدمات خود پول و امتیازاتی از سازمان سیا دریافت کرد. در سندی از کودتاچیان افشا شده که آخوند ابوالقاسم کاشانی و محمد بهبهانی مبلغ ۸۰۰ هزار ریال برای مشارکت در کودتا ار سیا دریافت کرده‌اند.
 
«ابوالقاسم کاشانی»، مشهور به «آیت الله کاشانی»، از کارگزاران اصلی کودتای ضدملی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود.
 
«ابوالقاسم کاشانی»، که در زمان رضاشاه هوادار سرسخت سلطنت او بود، با روی کار آمدن هیتلر در آلمان به عضویت شبکه ی پنهانی آلمان در ایران درآمد و پس از اشغال ایران به دست ارتش های «متفقین» مدتی به عنوان جاسوس آلمان نازی زندانی شد.
 
«کاشانی» در آغاز جنبش ملی شدن نفت ظاهراً با این جنبش و دکتر محمد مصدق همراهی کرد، ولی به زودی به مخالفت شدید با دولت مصدق پرداخت و با همکاری نزدیک با سرویس های جاسوسی بریتانیا و آمریکا برای سرنگون سازی مصدق و تثبیت دیکتاتوری محمدرضاشاه کوشید.
 
«ابوالقاسم کاشانی» با شرکت فعالانه در کودتای ننگین ۲۸ مرداد بر ضد دولت مصدق، خدمت بزرگی به محمدرضاشاه کرد و در برابر آن پول و امتیازات فراوانی از سازمان «سیا» و دربار شاه دریافت نمود.
 
در سندی از کودتاگران آمده است که آخوندها «ابوالقاسم کاشانی» و «محمد بهبهانی»، ۸۰۰ هزار ریال از سازمان «سیا» برای شرکت در کودتا پول دریافت کردند!
 
 
 
سایت بی‌بی‌سی فارسی با انتشار دو برگه دست‌نویس مدعی است که یکی از صورت‌حساب‌های کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را از میان اسناد اهدایی اردشیر زاهدی - فرزند سرلشکر فضل‌الله زاهدی - به موسسه هوور دانشگاه استنفورد یافته که حکایت از آن دارد در جریان کودتا یا مدت کوتاهی پس از آن به روحانیون سرشناسی نظیر ابوالقاسم کاشانی، محمد بهبهانی و محمدتقی فلسفی مبالغ زیادی پول پرداخت شده است.
 
طبق آنچه در این برگه‌ها نوشته شده آیت‌الله کاشانی و بهبهانی ۸۰۰ هزار ریال، شعبان جعفری (بی‌مخ) و دسته‌جات او ۲۰۰ هزار ریال دریافت کرده بودند.
 
سهم «وعاظ مختلف» ۵۰۰ هزار ریال ثبت شده است. در حاشیه سند توضیح داده شده که محمدتقی فلسفی، خطیب معروف به طور جداگانه «در بهمن‌ماه ۱۰ هزار تومان از شاه گرفته.»
 
به نوشته بی‌بی‌سی، سند در واقع با نام بردن از کاشانی، بهبهانی، فلسفی و اینکه «توسط مساجد ۳۰ هزار تومان خرج شد» تصویر تازه‌ای از نقش این روحانیون در کودتا ارائه می‌کند.
 
بنا بر این سند که در یک پوشه اسناد سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۲ تا ۱۳۳۴ خورشیدی) قرار دارد، ۱۵ تن کاغذ بین مطبوعات توزیع شده بود که ۳۰۰ هزار ریال هزینه داشته است.
 
در سند نوشته شده: «انعام‌های مختلف را خودمان می‌دهیم» که بنا بر ترجمه انگلیسی یعنی از حساب دولت پرداخت شده است.  
 
اردشیر زاهدی - که مانند اکثر هواداران شاه واقعه ۲۸ مرداد را یک قیام مردمی و رستاخیز ملی توصیف می‌کند - به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید که این صورت‌حساب دست‌خط او یا پدرش نیست و هویت نگارنده آن را به خاطر نمی‌آورد.
 
به نظر می‌رسد این هزینه‌ها مربوط به واقعه ۲۸ مرداد یا مدت کوتاهی پس از آن بوده باشد زیرا ابوالقاسم کاشانی خیلی زود بر سر قدرت با دولت زاهدی اختلاف پیدا کرد و چند سال بعد در حالی که توسط حکومت خانه‌نشین شده بود مخفیانه به دوایت آیزنهاور، رئیس‌جمهوری آمریکا نامه‌ای نوشت و از وضع بد اقتصادی و میزان بالای بیکاری گرفته تا فقدان آزادی بیان و زیر نظر پلیس بودن، گله کرد.
 
بنا بر اسناد جدید آمریکا، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) پس از کودتا خیلی سریع به دولت زاهدی کمک مالی سری می‌کند.
 
بنا بر یک سند، سیا در مجموع پنج میلیون و ۳۳۰ هزار دلار صرف پروژه سرنگونی محمد مصدق کرده بود که شامل کمک مالی اضطراری به دولت زاهدی بوده که از محل آن به اشخاصی مانند کاشانی و بهبهانی پول می‌داده است.
 
در یک گزارش سیا به نقل از منابع نزدیک به سرلشکر زاهدی نوشته شده که زاهدی در چهارم مهر ۱۳۳۲ حداقل ۱۰ هزار تومان و یک هفته بعد پنج هزار تومان به بهبهانی داد «تا حسن‌نیت بهبهانی را حفظ کند و او را حامی دولت نگه دارد.»
 
یعقوب توکلی، مورخ و پژوهشگر تاریخ معاصر در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم در واکنش به سند منتشرشده در بی‌بی‌سی گفت:
 
«آنچه اخیراً از آرشیو اردشیر زاهدی (وزیر خارجه پهلوی و پسر فضل‌الله زاهدی عامل کودتای ۲۸ مرداد) درآمده جعلی است.
 
جالب است آن‌ها که پول گرفتند مانند شعبان جعفری، منکر پول گرفتن می‌شوند اما آن‌هایی که پولی نگرفتند برایشان سند تنظیم می‌شود.
 
اصل سند هم ببینید یک کاغذی است که بدون سربرگ نوشته شده و کاملاً قلم و ادبیاتش متعلق به امروز است و سند تاریخی نیست و دست‌نوشته امروزی با هدف تخریب شخصیت مرحوم کاشانی است.»
 
سید محمود کاشانی، فرزند آیت‌الله کاشانی در گفت‌وگو با روزنامه «جوان» با انکار وقوع کودتا گفت:
 
«بین مصدق و زاهدی توافقات پنهانی وجود داشت و انتقال قدرت به صورت مسالمت‌آمیز صورت گرفت.»
 
به گفته او «فکر انحلال مجلس بسیار خطرناک بود، چون این نهاد در هر نظامی، پایگاه اصلی هر ملت و نظام است.
 
به نظر من و بر اساس اسناد موجود، مصدق با این کار عملاً قدرت تصمیم‌گیری و انتخاب نخست‌وزیر جدید را در دست‌های شاه قرار می‌دهد.
 
شاه هم بلافاصله او را عزل و زاهدی را به نخست‌وزیری نصب می‌کند.
 
این شیوه‌ای بود که انگلیس برای به زمین زدن نهضت ملی به کار برد و موفق هم شد.»
 
کاشانی افزود:
 
«در کودتای نظامی، واحد‌های نظامی ارتش علیه دولت رسمی وقت اقدام می‌کنند، اما در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ هیچ ‌یک از واحد‌های نظامی تهران یا شهرستان‌ها اقدامی علیه مصدق انجام ندادند.
 
ارتش ایران به نهضت ملی وفادار بود و این ادعا با دلایل و اسناد متعددی قابل اثبات است، بنابراین در آن مقطع هیچ نوع اقدامی از سوی ارتش علیه نهضت ملی و مصدق نمی‌بینیم.
 
به همین دلیل من با واژه کودتای نظامی موافق نیستم و معتقدم در ماه‌های تیر و مرداد سال ۱۳۳۲، سلسله اقداماتی توسط انگلیس و امریکا در ایران علیه نهضت ملی ـ. و نه مصدق ـ. صورت گرفت تا قدرت به شکلی مسالمت‌آمیز از مصدق به زاهدی منتقل شود.»
 
 
 
سید ابوالقاسم کاشانی بلافاصله پس از #کودتای28مرداد طی تلگرافی بازگشت شاه به قدرت را به وی تبریک گفت. وی کمتر از ۳ هفته پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت محمد #مصدق در گفتگو با روزنامه مصری اخبار الیوم دیدگاه های خود را درباره دولت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد تشریح کرد.  او اشتباه بزرگ مصدق را تلاش برای برقراری جمهوریت شمرد و گفت: «مصدق برای برقراری جمهوریت می‌کوشید. او شاه را مجبور کرد ایران را ترک کند؛ اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد برگشت. ملت شاه را دوست دارد.»
 
کاشانی در جواب روزنامهٔ مصری که پرسیده بود آیا عقیده دارید مصدق مستحق همین سرنوشتی بود که به او رسید؟ گفت:«خداوند عادل است و آن چه امروز بر مصدق گذشته‌است نتیجهٔ عدل خداوندی است.» او هم‌چنین در این مصاحبه مصدق را به مرگ محکوم کرد: «این مصدق راه را گم کرده و مستحق چنین عاقبتی بوده‌است. تمام هم و غم او این شده بود که مردم فریاد بزنند زنده باد مصدق. مصدق به من و کشورش خیانت کرد. طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است.»
 
<nowiki>#</nowiki>آیت_الله_کاشانی در ادامه این گفت و گو، محمد مصدق را به داشتن جنون متهم کرد: «مصدق برای کشور کاری نکرد. نه یک خرابی را تعمیر کرد نه خیابانی را افتتاح کرد نه خزانه را نجات داد و نه ملت را متحد ساخت. حتی در مورد نفت که او ادعا داشت صاحب فکر ملی ساختن می‌باشد اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز ملی نمی‌شد. او خیانت کرد. به من و کشور خیانت کرد. قبل از این که من با مصدق مخالفت کنم، ملت با او بود ولی پس از این که من با او مخالفت کردم ملت از دور او پراکنده شدند. مقام و کرسی صدارت مصدق را مسحور کرده بود. او دستخوش نوعی جنون شده بود.»
 
جالب این جاست که با وجود طرفداری آیت الله کاشانی از پادشاهی پهلوی و کودتای «آمریکایی» 28 مرداد، بزرگراهی به نام او در تهران وجود دارد ولی هیچ کوچه ای به نام دکتر مصدّق وجود ندارد!
 
عصر ایران نوشت: یکی از مهم ترین سؤالات یا ابهامات دربارۀ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی است و این که با توجه به رضایت از ساقط شدن مصدق آیا با کودتاچیان همراهی کرده بود؟
 
- یکی از مهم‌ترین سؤالات یا ابهامات دربارۀ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی است و این که با توجه به بروز اختلاف میان او و دکتر مصدق پس از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ آیا با کودتاچیان در برانداختن مصدق همراهی کرد و نقشی مانند آیت‌الله بهبهانی داشت یا با توجه به پیشنیه درخشان در مبارزات ضد انگلیسی و همراهی با نهضت ملی شدن نفت نمی‌توان چنین اتهامی را وارد ساخت.
 
اظهار نظر قطعی در این باره دشوار است اما نویسنده با نظر دکتر حسین آبادیان هم‌دلی بیشتری دارد که در پاسخ به پرسش آقای مرادی مراغه‌ای گفته بود:
 
- سخن ویلبر و اردشیر زاهدی ( در همراهی ) را نه می‌توانم تأیید کنم نه تکذیب، اما در اینکه معتقد به براندازی مصدق بوده، تردید ندارم. تأکید می کنم از اینکه آیا آیت‌الله کاشانی می‌دانسته پشت موضوع کودتا آمریکا و انگلیس هستند آگاهی ندارم اما هم فداییان اسلام به استناد مطالب روزنامه نبرد ملت و هم آیت‌الله کاشانی با انگیزه های خاص خودشان قطعاً با سقوط مصدق موافق بودند. در این که او راضی به سقوط مصدق بوده تردیدی نیست اما در باره ارتباط آیت‌الله کاشانی با طرح آژاکس نمی‌توانم قاطعانه صحبت کنم. مورخ باید به اسناد استناد کند و من به سندی دست نیافته‌ام که نشان دهد ایشان با طرح آژاکس ارتباط سازمان یافته داشته است.
 
همان‌گونه که دکتر آبادیان گفته نمی‌توان اتهام همکاری با کودتاچیان یا اطلاع آیت‌الله کاشانی را وارد کرد اما در این که از سقوط مصدق رضایت داشته تردیدی نیست. هم به خاطر اختلاف با او و هم مانند برخی روحانیون دیگر که نگران برچیده شدن سلطنت و تاسیس جمهوری و حذف روحانیون و تصور قدرت گرفتن چپ‌ها بودند.
 
این نکته را از اولین مصاحبه او بعد از کودتا هم می‌توان دریافت. تنها ۲۱ روز بعد از کودتا و در ۱۷ شهریور ۱۳۳۲ روزنامه کیهان برگردان مصاحبه کاشانی با خبرنگار روزنامه المصری اخبار الیوم را به این شرح منتشر کرد که از هر متنی گویاتر است:
 
 
قاهره-روزنامه یومیه معروف مصری، محسن مؤمن، خبرنگار مقیم بغداد خود را به تهران اعزام داشته و متن مصاحبه‌های این خبرنگار با حضرت آیت‌الله کاشانی و سپهبد زاهدی در شماره پنج‌شنبه گذشته این روزنامه انتشار یافته است. در این مصاحبه حضرت آیت‌الله کاشانی به خبرنگار المصری گفتند:
 
من از ژنرال زاهدی مادام که به منفعت ایران قدم برمی‌دارد پشتیبانی می‌کنم و هر وقت که به نظرم برسد او برخلاف مصلحت ایران عمل می‌نماید با او مخالفت می‌نمایم. تا این لحظه نمی‌توان راجع به اعمال زاهدی قضاوت کرد و ما هم نمی‌توانیم رویه خود را در قبال او معین نمائیم.
 
از او پرسیدم: آیا عقیده دارید که مصدق مستحق همین سرنوشتی بود که به او رسید؟
 
او جواب داد: خدا عادل است و آن چه امروز بر مصدق گذشته نتیجه عدل خداوندی است.
 
از او پرسیدم: آیا عقیده دارید که ژنرال زاهدی می‌تواند مسئله نفت را به طوری که رضایت حضرتعالی و ملت ایران جلب شود، حل کند؟
 
او جواب داد: من گمان نمی‌کنم که ژنرال زاهدی در قضیه نفت روشی برخلاف تمایلات ملت اتخاذ کند، و به هر حال سیات رزم‌آرا دیگر در ایران قابل اجرا نیست. هرکس بخواهد طبق آن عمل نماید با همان سرنوشت مواجه خواهد شد.
 
از آیت‌الله کاشانی پرسیدم: آیا عقیده دارید که دکتر مصدق برای برقراری رژیم جمهوری فعالیت می‌کرد؟
 
او جواب داد: آری، برای برقراری جمهوریت می‌کوشید، مصدق چهار ماه قبل می‌خواست که شاه را از ایران اخراج نماید ولی من نامه‌ای به شاه نوشته و از او خواستم که از مسافرت خودداری نماید و شاه هم موقتاً از فکر مسافرت منصرف شد. یک هفته قبل، مصدق شاه را مجبور کرد که ایران را ترک نماید اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد بازگشت.
 
آیت‌الله کاشانی سپس اظهار داشت: در اینجا ملت شاه را دوست دارد و رژیم جمهوری مناسب ایران نیست.
 
از او پرسیدم: آیا جنابعالی با تجدید روابط سیاسی ایران و انگلیس مخالفید؟
 
او جواب داد: آری، من با این مخالفم زیرا سیاستمداران انگلیسی خالی از عواطف انسانیت، شفقت و رحمت می‌باشند و هرگز نسبت به ملت ایران نظر خیر و دوستی ندارند.
 
از او پرسیدم: نظر شما راجع به اقدام دولت فرانسه در مورد خلع سلطان مراکش با این عنوان که علمای مذهبی از او راضی نیستند، چیست؟
 
آیت‌الله کاشانی گفتند: این دلیل فرانسه تا اندازه‌ای به حجت یزید بن معاویه شباهت دارد که وقتی به قتل حضرت امام حسین علیه السلام دستور داد مدعی شد که او از دین خارج شده است. ملل اسلامی و عربی تا وقتی که قوی و متحد نشوند همچنان مظلوم باقی خواهند ماند و تنها در صورت اتحاد است که دنیای مسلمان می تواند مجد و عظمت دیرینه خود را بازیابد و از استقلال و آزادی کامل برخوردار شود.
 
یکی از اسنادی که اردشیر زاهدی (فرزند سرلشکر فضل الله زاهدی) به موسسه هوور دانشگاه استنفورد اهدا کرده است حکایت از آن دارد که در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یا مدت کوتاهی پس از آن به #روحانیان سرشناسی نظیر ابوالقاسم #کاشانی، محمد #بهبهانی و محمد تقی #فلسفی مبالغ زیادی پول پرداخت شده است.
 
بنا بر این سند که می تواند یکی از صورت حساب های #کودتا باشد، ابوالقاسم کاشانی و محمد بهبهانی ۸۰۰ هزار ریال و "شعبان و دستجات او" ۲۰۰ هزار ریال دریافت کرده بودند. سهم "وعاظ مختلف" ۵۰۰ هزار ریال ثبت شده است. در حاشیه سند توضیح داده شده که محمد تقی فلسفی، خطیب معروف به طور جداگانه "در بهمن ماه ۱۰ هزار تومان از #شاه گرفته". بنا بر سندی که سال گذشته در آرشیو ملی #آمریکا منتشر شد، #سفارت آمریکا در تهران در آستانه کودتا به محمد بهبهانی و شماری دیگر مبالغ کلانی پول پرداخت کرده بود تا افرادی مانند #شعبان_جعفری و طیب حاج ‌رضایی را به میدان بیاورند. آن سند درباره نحوه توزیع پول های احتمالی جزئیاتی ارائه نکرد.
 
اما صورت حسابی که در اسناد #اردشیر_زاهدی پیدا شده شاید نخستین سندی باشد که در ظرف ۶۵ سالی که از کودتا می گذرد ارتباط مالی مقام های وقت حکومت #پهلوی و کودتاگران با شبکه #روحانیت، #مطبوعات و گروه شعبان جعفری را به این صراحت نشان می دهد؛ سند در واقع با نام بردن از آقایان کاشانی، بهبهانی، فلسفی و این که "توسط مساجد سی هزار تومان خرج شد" تصویر تازه ای از نقش محوری شبکه روحانیت در کودتایی را نشان می دهد که سازمان های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا آن را طراحی کرده بودند.
 
بنا بر سندی که در یک پوشه اسناد سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۲ تا ۱۳۳۴) قرار دارد، ۱۵ تن کاغذ بین مطبوعات توزیع شده بود که ۳۰۰ هزار ریال هزینه داشته است. در سند نوشته شده: "انعام های مختلف را خودمان می دهیم" که بنا بر ترجمه انگلیسی یعنی از حساب دولت پرداخت شده است.


به نظر می رسد این هزینه ها مربوط به واقعه ۲۸ مرداد یا مدت کوتاهی پس از آن بوده باشد زیرا ابوالقاسم کاشانی خیلی زود بر سر قدرت با دولت #زاهدی هم اختلاف پیدا کرد و چند سال بعد در حالی که توسط حکومت خانه نشین شده بود مخفیانه به آیزنهاور، رئیس جمهوری آمریکا، نامه‎ای تظلم خواهانه نوشت و از وضع بد اقتصادی و میزان بالای بیکاری گرفته تا فقدان آزادی بیان و زیر نظر پلیس بودن، گله کرد.
سایت بی‌بی‌سی فارسی با انتشار دو سند دست‌نویس که یکی صورت‌حساب‌های کودتای ۲۸ مرداد از میان اسناد اردشیر زاهدی فرزند سرلشکر فضل‌الله زاهدی عامل اصلی کودتا اهدایی به موسسه هوور دانشگاه استانفورد است این مطلب را افشا کرد.


بنا بر اسناد جدید آمریکا، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) پس از کودتا خیلی سریع به دولت زاهدی کمک مالی سری می کند. بنا بر یک سند، سیا در مجموع پنج میلیون و ۳۳۰ هزار دلار صرف پروژه سرنگونی محمد مصدق کرده بود که شامل کمک مالی اضطراری به دولت آقای زاهدی بوده که از محل آن به اشخاصی مانند کاشانی و بهبهانی پول می داده است.
طبق این اسناد کاشانی و بهبهانی ۸۰۰ هزار ریال و شعبان بی‌مخ‌ (جعفری) و لمپن‌های همراهش مانند طیب حاج‌رضایی ۲۰۰ هزار ریال دریافت کرده‌اند.


در یک گزارش سیا به نقل از منابع نزدیک به سرلشکر زاهدی نوشته شده که زاهدی در روز چهارم مهر ۱۳۳۲ حداقل ۱۰ هزار تومان و یک هفته بعد پنج هزار تومان به بهبهانی داد "تا حسن‌نیت بهبهانی را حفظ کند و او را حامی دولت نگه دارد".
سهم وعاظ مختلف ۵۰۰ هزار ریال که به محمد‌تقی فلسفی محمدرضا پهلوی ۱۰ هزار تومان جداگانه پرداخته است. در این سند ثبت شد که توسط مساجد ۲۰ هزار تومان خرج شد.  


* بی‌بی‌سی، واشنگتن
همچنین این اسناد از توزیع ۱۵ تن کاغذ بین مطبوعات در سال‌های ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۴ با هزینه ۳۰۰ هزار ریال حکایت دارند.
* ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۰ اوت ۲۰۱۸


یکی از اسنادی که اردشیر زاهدی - فرزند سرلشکر فضل الله زاهدی - به موسسه هوور دانشگاه استنفورد اهدا کرده است حکایت از آن دارد که در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یا مدت کوتاهی پس از آن به روحانیان سرشناسی نظیر ابوالقاسم کاشانی، محمد بهبهانی و محمد تقی فلسفی مبالغ زیادی پول پرداخت شده است.
این مبالغ بجز انعام‌های مختلف است که از طرف دولت وقت پرداخت می‌شد.  


بنا بر این سند که می تواند یکی از صورت حساب های کودتا باشد، ابوالقاسم کاشانی و محمد بهبهانی ۸۰۰ هزار ریال و "شعبان و دستجات او" ۲۰۰ هزار ریال دریافت کرده بودند. سهم "وعاظ مختلف" ۵۰۰ هزار ریال ثبت شده است. در حاشیه سند توضیح داده شده که محمد تقی فلسفی، خطیب معروف به طور جداگانه "در بهمن ماه ۱۰ هزار تومان از شاه گرفته".
سیدابوالقاسم کاشانی پس از کودتای ۲۸ مرداد تلگراف تبریکی به شاه فرستاد و بازگشت وی به قدرت را تبریک گفت. ۲ هفته بعد در مصاحبه با محسن مومن خبرنگار مقیم بغداد روزنامه مصری اخبار‌الیوم، اشتباه بزرگ مصدق را تلاش در جهت برقراری جمهوریت برشمرد و گفت: <blockquote>«مصدق برای برقراری جمهوریت می‌کوشید. مصدق چهار ماه قبل می‌خواست که شاه را از ایران اخراج نماید ولی من نامه‌ای به شاه نوشته و از او خواستم که از مسافرت خودداری نماید و شاه هم موقتاً از فکر مسافرت منصرف شد. یک هفته قبل، مصدق شاه را مجبور کرد که ایران را ترک نماید اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد بازگشت.» </blockquote>و در پاسخ سوال روزنامه‌‌ی مصری مبنی بر اینکه: آیا عقیده دارید مصدق مستحق همین سرنوشت بود؟ گفت: <blockquote>«خداوند عادل است و آن جه امروز بر مصدق گذشته است نتیجه‌ی عدل خداوندی است.»


بنا بر سندی که سال گذشته برای نخستین بار توسط بی بی سی فارسی در آرشیو ملی آمریکا کشف و منتشر شد، سفارت آمریکا در تهران در آستانه کودتا به محمد بهبهانی و شماری دیگر مبالغ کلانی پول پرداخت کرده بود تا افرادی مانند شعبان جعفری و طیب حاج ‌رضایی را به میدان بیاورند. آن سند درباره نحوه توزیع پول های احتمالی جزئیاتی ارائه نکرد.
«این مصدق راه را گم کرده و مستحق چنین عاقبتی بوده است. تمام هم و غم من این شده بود که مردم فریاد بزنند زنده‌باد مصدق، مصدق به من و کشورش خیانت کرد. طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است.»


اما صورت حسابی که در اسناد اردشیر زاهدی پیدا شده شاید نخستین سندی باشد که در ظرف ۶۵ سالی که از کودتا می گذرد ارتباط مالی مقام های وقت حکومت پهلوی و کودتاگران با شبکه روحانیت، مطبوعات و گروه شعبان جعفری را به این صراحت نشان می دهد؛ سند در واقع با نام بردن از آقایان کاشانی، بهبهانی، فلسفی و این که "توسط مساجد سی هزار تومان خرج شد" تصویر تازه ای از نقش محوری شبکه روحانیت در کودتایی را نشان می دهد که سازمان های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا آن را طراحی کرده بودند.
«مصدق برای کشور کاری نکرد. نه یک خرابی را تعمیر کرد نه خیابانی را افتتاح کرد نه خزانه را نجات داد و نه ملت را متحد ساخت. حتی در مورد نفت که او ادعا داشت صاحب فکر ملی ساختن می‌باشد اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز ملی نمی‌شد. او خیانت کرد. به من و کشور خیانت کرد. قبل از این که من با مصدق مخالفت کنم، ملت با او بود ولی پس از این که من با او مخالفت کردم ملت از دور او پراکنده شدند. مقام و کرسی صدارت مصدق را مسحور کرده بود. او دستخوش نوعی جنون شده بود.» </blockquote>




خلاصه زندگی نامه آیت الله کاشانی
ترجمه این مصاحبه در کیهان ۱۷ شهریور ۱۳۳۲ منتشر شد.


* دسته بندی:
** مقالات
* تاریخ    انتشار:۱۴۰۳-۰۶-۰۶


آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی (۱۲۶۴–۱۳۴۰ شمسی) یکی از روحانیون برجسته و فعالان سیاسی مؤثر در تاریخ معاصر ایران بود. وی در سال ۱۲۶۴ شمسی در تهران به دنیا آمد و در خانواده‌ای مذهبی و عالم بزرگ شد. پدرش، آیت‌الله سید مصطفی کاشانی، از مراجع و علمای برجسته تهران بود.
آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی (۱۲۶۴–۱۳۴۰ شمسی) یکی از روحانیون برجسته و فعالان سیاسی مؤثر در تاریخ معاصر ایران بود. وی در سال ۱۲۶۴ شمسی در تهران به دنیا آمد و در خانواده‌ای مذهبی و عالم بزرگ شد. پدرش، آیت‌الله سید مصطفی کاشانی، از مراجع و علمای برجسته تهران بود.
۱۳٬۱۳۴

ویرایش