زینب پاشا: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۹۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ دسامبر ۲۰۲۴
(اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا)
خط ۶۸: خط ۶۸:
  | پانویس            =
  | پانویس            =
}}
}}
'''زینب پاشا'''، معروف به «بی‌بی پاشا»، «زینب باجی»، «ده‌باشی زینب»، «زینب پاشا» در یکی از محلات قدیم [[تبریز]] بنام عمو زین‌الدین، در یک خانواده روستائی متولد شد. پدرش «شیخ سلیمان»، دهقانی تهی دست درمحله «عموزین‌الدین» تبریز بود و مانند دیگر روستائیان بسختی روزگار می‌گذرانید. از تاریخ تولد، دوران کودکی و جوانی زینب پاشا مطلبی در منابع تاریخی ذکر نشده‌است اما نام «زینب پاشا» در جریان [[قرارداد رژی|قرارداد استعماری رژی]] و آغاز مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری برای همیشه در تاریخ ثبت گردید. اززندگی زینب پاشا پیش از واقعه رژی اطلاعی در دست نیست اما آنچه که مسلم است زینب در رنج و محنت رشد کردو سالها به علل شوربختی خود و مردم زجر کشیده‌اش اندیشیده‌است و از تجارب غنی قرنها مبارزه مردمش، ساده و بی‌واسطه، مانند [[بابک خرمدین|بابک]]، [[کوراوغلی]]، [[قاچاق نبی]] و … درس آموخته‌است.<ref>عبدالحسین ناهید کتاب زنان در جنبش مشروطیت ص 41</ref> زینب پاشا پیشتاز بیداری زن ستمدیده ایرانی است، او در دوره [[ناصرالدین شاه|ناصرالدین‌شاه قاجار]]، “برای اولین بار در تاریخ ایران با چهل نفر از شیر زنان تبریز برضد ستم و ستمگر شورش می‌کند و به موازات آن علیه نابرابری‌های جنسی که نظام فئودالی و دیدگاه‌های سنتی بر زنان تحمیل کرده بود، به جنگ مسلحانه دست می‌زند<ref>عبدالحسین ناهیدی سه مبارز مشروطه ص 133</ref> واقعه قرارداد استعماری رژی یا همان واگذاری امتیاز تنباکو به دولت انگلستان، در دوران قاجار رخ داد. در سال ۱۲۶۳ شمسی زینب پاشا و گروه وی مبارزات خود را آغاز کرده و از اواخر دوره ناصرالدین شاه تا زمامداری مظفرالدین شاه در صحنه سیاسی آن دوران به نقش آفرینی پرداخته‌اند.<ref>[http://www.fozoolemahaleh.com/2012/11/13/زینب-پاشا-دلار-زن-انقلاب-مشروطه فضول محله دلاور شیرزن زینب پاشا]</ref>مبارزات زینب پاشا در تبریز علیه ستمگریها و بیدادها آنقدر تأثیرگذار و متداول بود که نام وی در هر جنبش و حرکتی علیه بیدادگری و بی عدالتی در آن دوران به چشم می‌خورد.<ref>[https://www.civilica.com/Paper-WOMEN01-WOMEN01_060=زینب-پاشا-و-جنبش-مشروطه-خواهان-تبریز.html سویلیکا مقاله زینب پاشا از زهرا انصاری]</ref>زینب پاشا از معدود زنانی است که ازطبقه پایین اجتماعی، علیه نظام ستمگر دوران خود سر به عصیان برداشت. زینب پاشا سردسته زنان شرکت کننده در نهضت تحریم تنباکو در شهر تبریز بود. نخستین حضور او در صحنه سیاسی اجتماعی ایران در جریان قیام و تحریم تنباکو است. تبریز به دنبال انتشار اعلان شرکت رژی از اوایل محرم ۱۳۰۹(قمری) به جوش و خروش درآمد و درمدت زمان کوتاهی بیش از بیست هزار نفر مسلح شدند چنان‌که سرانجام دربار قاجاری دادن این امتیاز را به شرکت رژی متوقف کردوبه احتمال قوی زینب پاشا هم در همین دوره یک و نیم ماهه بوده که به قیامی‌که موجبات نگرانی جدی ناصرالدین شاه و رجال درباری را در [[تهران]] و تبریز فراهم آورده بود، پیوسته‌است<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان / مجید رضازاد عموزین‌الدینی]</ref>
'''زینب‌پاشا'''، معروف به «بی‌بی پاشا»، «زینب باجی»، «ده‌باشی زینب»، «زینب پاشا» در یکی از محلات قدیم [[تبریز]] بنام عمو زین‌الدین، در یک خانواده روستائی متولد شد. پدرش «شیخ سلیمان»، دهقانی تهی دست درمحله «عموزین‌الدین» تبریز بود و مانند دیگر روستائیان بسختی روزگار می‌گذرانید. از تاریخ تولد، دوران کودکی و جوانی زینب پاشا مطلبی در منابع تاریخی ذکر نشده‌است اما نام «زینب پاشا» در جریان [[قرارداد رژی|قرارداد استعماری رژی]] و آغاز مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری برای همیشه در تاریخ ثبت گردید. اززندگی زینب پاشا پیش از واقعه رژی اطلاعی در دست نیست اما آنچه که مسلم است زینب در رنج و محنت رشد کردو سالها به علل شوربختی خود و مردم زجر کشیده‌اش اندیشیده‌است و از تجارب غنی قرنها مبارزه مردمش، ساده و بی‌واسطه، مانند [[بابک خرمدین|بابک]]، [[کوراوغلی]]، [[قاچاق نبی]] و … درس آموخته‌است.<ref>عبدالحسین ناهید کتاب زنان در جنبش مشروطیت ص 41</ref> زینب پاشا پیشتاز بیداری زن ستمدیده ایرانی است، او در دوره [[ناصرالدین شاه|ناصرالدین‌شاه قاجار]]، “برای اولین بار در تاریخ ایران با چهل نفر از شیر زنان تبریز برضد ستم و ستمگر شورش می‌کند و به موازات آن علیه نابرابری‌های جنسی که نظام فئودالی و دیدگاه‌های سنتی بر زنان تحمیل کرده بود، به جنگ مسلحانه دست می‌زند<ref>عبدالحسین ناهیدی سه مبارز مشروطه ص 133</ref> واقعه قرارداد استعماری رژی یا همان واگذاری امتیاز تنباکو به دولت انگلستان، در دوران قاجار رخ داد. در سال ۱۲۶۳ شمسی زینب پاشا و گروه وی مبارزات خود را آغاز کرده و از اواخر دوره ناصرالدین شاه تا زمامداری مظفرالدین شاه در صحنه سیاسی آن دوران به نقش آفرینی پرداخته‌اند.<ref>[http://www.fozoolemahaleh.com/2012/11/13/زینب-پاشا-دلار-زن-انقلاب-مشروطه فضول محله دلاور شیرزن زینب پاشا]</ref>مبارزات زینب پاشا در تبریز علیه ستمگریها و بیدادها آنقدر تأثیرگذار و متداول بود که نام وی در هر جنبش و حرکتی علیه بیدادگری و بی عدالتی در آن دوران به چشم می‌خورد.<ref>[https://www.civilica.com/Paper-WOMEN01-WOMEN01_060=زینب-پاشا-و-جنبش-مشروطه-خواهان-تبریز.html سویلیکا مقاله زینب پاشا از زهرا انصاری]</ref>زینب پاشا از معدود زنانی است که ازطبقه پایین اجتماعی، علیه نظام ستمگر دوران خود سر به عصیان برداشت. زینب پاشا سردسته زنان شرکت کننده در نهضت تحریم تنباکو در شهر تبریز بود. نخستین حضور او در صحنه سیاسی اجتماعی ایران در جریان قیام و تحریم تنباکو است. تبریز به دنبال انتشار اعلان شرکت رژی از اوایل محرم ۱۳۰۹(قمری) به جوش و خروش درآمد و درمدت زمان کوتاهی بیش از بیست هزار نفر مسلح شدند چنان‌که سرانجام دربار قاجاری دادن این امتیاز را به شرکت رژی متوقف کردوبه احتمال قوی زینب پاشا هم در همین دوره یک و نیم ماهه بوده که به قیامی‌که موجبات نگرانی جدی ناصرالدین شاه و رجال درباری را در [[تهران]] و تبریز فراهم آورده بود، پیوسته‌است<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان / مجید رضازاد عموزین‌الدینی]</ref>
[[پرونده: فاطمه امینی مجاهد.JPG


== علل قیام زینب پاشا ==
== علل قیام زینب‌پاشا ==
یکی از عوامل مهم جنبش زنان تبریز به رهبری زینب، ستمگری بیش از حد برخی شاهزادگان و حکام دوره قاجار در آذربایجان بود. در عرصه اجتماعی و سیاسی آن دوره مشکلات و مسایل مهمی مانند [[«بحران نان»]] و [[«امتیاز تنباکو»]] از جمله مهم‌ترین عواملی بودند که جنبش زنان تبریز به رهبری زینب پاشا را موجب گردید. یکی از بزرگترین معضلات اقتصادی- اجتماعی دوره قاجارمشکل کمبود و گرانی نان بود که زنان برای مواجهه با این معضل به پا خاستند. از جمله کارهای معروف «زینب پاشا» و یاران وی نیز حمله به انبارهای احتکار غله و تقسیم آن بین فقرا و گرسنگان در شهر تبریز بوده‌است. از یاران نزدیک «زینب پاشا» می‌توان به «یوز باشی خاور»، «نایب کلثوم»، «آتلی شاه به ییم»، «فاطمه نساء»، «سلطان بیگم»، «جانی بیگم»، «خیر النسا» و «ماه بیگم» اشاره کرد.<ref>[http://khotbehsara.mihanblog.com/post/13305 خطبه سرا -زینب پاشا اسطوره زن ایرانی]</ref>
یکی از عوامل مهم جنبش زنان تبریز به رهبری زینب، ستمگری بیش از حد برخی شاهزادگان و حکام دوره قاجار در آذربایجان بود. در عرصه اجتماعی و سیاسی آن دوره مشکلات و مسایل مهمی مانند [[«بحران نان»]] و [[«امتیاز تنباکو»]] از جمله مهم‌ترین عواملی بودند که جنبش زنان تبریز به رهبری زینب پاشا را موجب گردید. یکی از بزرگترین معضلات اقتصادی- اجتماعی دوره قاجارمشکل کمبود و گرانی نان بود که زنان برای مواجهه با این معضل به پا خاستند. از جمله کارهای معروف «زینب پاشا» و یاران وی نیز حمله به انبارهای احتکار غله و تقسیم آن بین فقرا و گرسنگان در شهر تبریز بوده‌است. از یاران نزدیک «زینب پاشا» می‌توان به «یوز باشی خاور»، «نایب کلثوم»، «آتلی شاه به ییم»، «فاطمه نساء»، «سلطان بیگم»، «جانی بیگم»، «خیر النسا» و «ماه بیگم» اشاره کرد.<ref>[http://khotbehsara.mihanblog.com/post/13305 خطبه سرا -زینب پاشا اسطوره زن ایرانی]</ref>
[[پرونده:زینب_پاشا_-_یوزباشی_خاور_نایب_کلثوم_-.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:زینب_پاشا_-_یوزباشی_خاور_نایب_کلثوم_-.jpg|بندانگشتی]]


== نهضت تنباکو وعصیان زینب پاشا ==
== نهضت تنباکو وعصیان زینب‌پاشا ==
شهرت زینب پاشا از زمانی آغاز شد که ناصرالدین شاه امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو را در سراسر ایران به یک شرکت انگلیسی بنام رژی واگذارکرد. امتیاز رژی کاسه صبر مردم را لبریز کرد وتبریز نخستین شهری بود که پرچم مخالفت را بلند کرد. بازارتبریز به علامت اعتراض بسته شد و بیش از بیست هزار نفر مسلح شدند؛ و به شاه خبر دادند که به هیچ وجه زیر بار این قرارداد نخواهند رفت. پس از چند روزی که از بسته شدن بازار گذشت، ماُموران دولتی با ارعاب و تهدید و وعده و وعید بازاریان را مجبور به باز کردن بازار کردند و چند ساعتی از باز شدن بازار نگذشته بود که دسته ای از زنان مسلح به رهبری زینب پاشا که چادر به کمر بسته بودند، با سلاح به بازار ریختند و بازاریان را مجبور به بستن مغازه‌هایشان کردند و سپس بسرعت در کوچه پس کوچه‌ها از نظرها پنهان شدند. ماُمورین دولتی بارها سعی در باز کردن بازار نمودند ولی گروه زینب هربار با اسلحه گرم و سنگ و چماق به میدان آمده و رشته‌های دولتیان را پنبه می‌کردند.
شهرت زینب پاشا از زمانی آغاز شد که ناصرالدین شاه امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو را در سراسر ایران به یک شرکت انگلیسی بنام رژی واگذارکرد. امتیاز رژی کاسه صبر مردم را لبریز کرد وتبریز نخستین شهری بود که پرچم مخالفت را بلند کرد. بازارتبریز به علامت اعتراض بسته شد و بیش از بیست هزار نفر مسلح شدند؛ و به شاه خبر دادند که به هیچ وجه زیر بار این قرارداد نخواهند رفت. پس از چند روزی که از بسته شدن بازار گذشت، ماُموران دولتی با ارعاب و تهدید و وعده و وعید بازاریان را مجبور به باز کردن بازار کردند و چند ساعتی از باز شدن بازار نگذشته بود که دسته ای از زنان مسلح به رهبری زینب پاشا که چادر به کمر بسته بودند، با سلاح به بازار ریختند و بازاریان را مجبور به بستن مغازه‌هایشان کردند و سپس بسرعت در کوچه پس کوچه‌ها از نظرها پنهان شدند. ماُمورین دولتی بارها سعی در باز کردن بازار نمودند ولی گروه زینب هربار با اسلحه گرم و سنگ و چماق به میدان آمده و رشته‌های دولتیان را پنبه می‌کردند.


میرزا فرخ یکی از شعرای معاصر زینب که خود شاهد مبارزات زینب و یاران او بوده، در این باره شعری دارد که آن روزها ورد زبان مردم تبریز بوده‌است:<blockquote>حکم ایله دی زینب پاشا فرمان داد زینب پاشا</blockquote><blockquote>جمله اناث و فراشا به همه زنان و فراشها</blockquote><blockquote>سیز بازاری باسون داشا شما بازار را به سنگ ببندید</blockquote><blockquote>دگنگی یاغلیوم گلیم چماقو چرب کنم و بیام</blockquote><blockquote>پاتاوامی باغلیوم گلیم پاپیچم را ببندم و بیام</blockquote>سرانجام در اثر این تلاش‌ها، ناصرالدین شاه، حرف خود را پس گرفت و قرارداد رژی باطل اعلام شد، لکن مبارزه زنان تبریز و زینب پاشا کماکان بدون وقفه ادامه یافت. زینب برخی مواقع به همراه دیگر زنان رزمجو در کوچه و بازار و محل ازدحام مردم ناگهان ظاهر می‌شد و مردان را به مبارزه و کندن ریشه ظلم تشویق می‌کرد و می‌گفت:<blockquote>«اگر شما مردان جراُت ندارید، جزای ستم پیشگان را کف دستشان بگذارید، اگر می‌ترسید که دست دزدان وغارتگران را ا مال و ناموس و وطن خود کوتاه کنید، ما جای شما با ستمکاران می‌جنگیم.»<ref>[http://www.tabrizinfo.com/tabriz/jonbesh/zeynab.htm عبدالحسین ناهید '''عصیان « زینب پاشا» عیار آذربایجان''']</ref></blockquote>
میرزا فرخ یکی از شعرای معاصر زینب که خود شاهد مبارزات زینب و یاران او بوده، در این باره شعری دارد که آن روزها ورد زبان مردم تبریز بوده‌است:<blockquote>حکم ایله دی زینب پاشا فرمان داد زینب پاشا</blockquote><blockquote>جمله اناث و فراشا به همه زنان و فراشها</blockquote><blockquote>سیز بازاری باسون داشا شما بازار را به سنگ ببندید</blockquote><blockquote>دگنگی یاغلیوم گلیم چماقو چرب کنم و بیام</blockquote><blockquote>پاتاوامی باغلیوم گلیم پاپیچم را ببندم و بیام</blockquote>سرانجام در اثر این تلاش‌ها، ناصرالدین شاه، حرف خود را پس گرفت و قرارداد رژی باطل اعلام شد، لکن مبارزه زنان تبریز و زینب پاشا کماکان بدون وقفه ادامه یافت. زینب برخی مواقع به همراه دیگر زنان رزمجو در کوچه و بازار و محل ازدحام مردم ناگهان ظاهر می‌شد و مردان را به مبارزه و کندن ریشه ظلم تشویق می‌کرد و می‌گفت:<blockquote>«اگر شما مردان جراُت ندارید، جزای ستم پیشگان را کف دستشان بگذارید، اگر می‌ترسید که دست دزدان وغارتگران را ا مال و ناموس و وطن خود کوتاه کنید، ما جای شما با ستمکاران می‌جنگیم.»<ref>[http://www.tabrizinfo.com/tabriz/jonbesh/zeynab.htm عبدالحسین ناهید '''عصیان « زینب پاشا» عیار آذربایجان''']</ref></blockquote>


== زینب پاشا بر علیه محتکران در بحران نان ==
== زینب‌پاشا بر علیه محتکران در بحران نان ==
درآن روزگارمرسوم بودکه فئودال‌ها و اشراف، ارزاق عمومی بویژه غلات را احتکار می‌کردند. یعنی در فصل خرمن غلات رابا قیمت ارزان از کشاورزان می‌خریدند و انبار می‌کردند و در زمستان که ذخیره آرد مردم تمام می‌شد، با قیمت گران می‌فروختند. درنتیجه نان همیشه کمیاب بود و جلوی نانوائی‌ها صفوف زنان و مردانی بود که فریاد و هیاهوی آنان از دور شنیده می‌شد.
درآن روزگارمرسوم بودکه فئودال‌ها و اشراف، ارزاق عمومی بویژه غلات را احتکار می‌کردند. یعنی در فصل خرمن غلات رابا قیمت ارزان از کشاورزان می‌خریدند و انبار می‌کردند و در زمستان که ذخیره آرد مردم تمام می‌شد، با قیمت گران می‌فروختند. درنتیجه نان همیشه کمیاب بود و جلوی نانوائی‌ها صفوف زنان و مردانی بود که فریاد و هیاهوی آنان از دور شنیده می‌شد.


در این روزهای سیاه قحطی و گرسنگی، درحالیکه مردم فقیر برای خریدن چند قرص نان از صبح تا شب در جلوی نانوائی‌ها صف می‌بستند و گریه کودکان گرسنه بگوش می‌رسید، محتکران هزاران خروار غله را در انبارها احتکار می‌کردند. چنان‌که یکی از آنها، «مجتهد اول تبریز، قریب ۷۰ هزار خروار گندم در انبار داشت.<ref>عبدالحسین ناهید کتاب زن ایرانی درجنبش مشروطه ص 43 و 44</ref>در چنین جوی نیز قیام زنان تبریز به رهبری زینب پاشا آغاز می‌شود. زینب و هوادارانش محتکران را شناسایی می‌کردند و به انبار آنان حمله‌ور می‌شدند. آنان آرد و گندم را از انبارها بیرون کشیده و بین فقرای شهر و روستاهای اطراف توزیع می‌کردند. برخی منابع تاریخی از فعال بودن ۳هزار زن در کنار زینب پاشا برای مبارزه با محتکران سخن به میان آورده‌اند.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1146303041_zeinab_pasha_p1.php/زینب-پاشا-اسطوره-مقاومت-زن-ایرانی آفتاب آنلاین «زینب پاشا» اسطوره مقاومت زن ایرانی]</ref>زینب پاشا وقتی در شرایط حاکم بر جامعه آذربایجان، قحطی و گرسنگی و احتکار محتکران را می‌دید به زنان محل که از کودکی برای وی احترام قائل بودند و اعتقاد به عزمش داشتند بانگ برمی‌آورد که اگر می‌خواهید بچه‌هایتان گرسنه نمانند از خانه بیرون بیایید چوب به دست بگیرید واقدام به بستن بازارها کنید زیرا که بزرگترین درد ما احتکار است و باید این چوبها را بر سر محتکران بشکنید. حامی ما روستائیان وفقرا هستند.<ref>[http://oguztv.com/مقالات/زینب-پاشا-زن-اسطوره-ای-آزربایجان آغوز تی وی  زینب پاشا زن اسطوره ای آزربایجان]</ref>
در این روزهای سیاه قحطی و گرسنگی، درحالیکه مردم فقیر برای خریدن چند قرص نان از صبح تا شب در جلوی نانوائی‌ها صف می‌بستند و گریه کودکان گرسنه بگوش می‌رسید، محتکران هزاران خروار غله را در انبارها احتکار می‌کردند. چنان‌که یکی از آنها، «مجتهد اول تبریز، قریب ۷۰ هزار خروار گندم در انبار داشت.<ref>عبدالحسین ناهید کتاب زن ایرانی درجنبش مشروطه ص 43 و 44</ref>در چنین جوی نیز قیام زنان تبریز به رهبری زینب پاشا آغاز می‌شود. زینب و هوادارانش محتکران را شناسایی می‌کردند و به انبار آنان حمله‌ور می‌شدند. آنان آرد و گندم را از انبارها بیرون کشیده و بین فقرای شهر و روستاهای اطراف توزیع می‌کردند. برخی منابع تاریخی از فعال بودن ۳هزار زن در کنار زینب پاشا برای مبارزه با محتکران سخن به میان آورده‌اند.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1146303041_zeinab_pasha_p1.php/زینب-پاشا-اسطوره-مقاومت-زن-ایرانی آفتاب آنلاین «زینب پاشا» اسطوره مقاومت زن ایرانی]</ref>زینب پاشا وقتی در شرایط حاکم بر جامعه آذربایجان، قحطی و گرسنگی و احتکار محتکران را می‌دید به زنان محل که از کودکی برای وی احترام قائل بودند و اعتقاد به عزمش داشتند بانگ برمی‌آورد که اگر می‌خواهید بچه‌هایتان گرسنه نمانند از خانه بیرون بیایید چوب به دست بگیرید واقدام به بستن بازارها کنید زیرا که بزرگترین درد ما احتکار است و باید این چوبها را بر سر محتکران بشکنید. حامی ما روستائیان وفقرا هستند.<ref>[http://oguztv.com/مقالات/زینب-پاشا-زن-اسطوره-ای-آزربایجان آغوز تی وی  زینب پاشا زن اسطوره ای آزربایجان]</ref>


== مصادره انبارمیرزا عبدالرحیم قائم مقام ==
== مصادره انبار میرزاعبدالرحیم قائم مقام ==
معروفترین عملیات زینب حمله به انبار قائم مقام والی آذربایجان است. قائم مقام و اطرافیانش از محتکران بزرگ و معروف تبریز بودند.
معروفترین عملیات زینب حمله به انبار قائم مقام والی آذربایجان است. قائم مقام و اطرافیانش از محتکران بزرگ و معروف تبریز بودند.


بارها خانه قائم مقام در اعتراض علیه گرانی و احتکار بوسیله زنان سنگسار شده بود و در یکی از این شورش‌ها، قائم مقام دستور تیراندازی بسوی مردم را داد. دسته زنان مسلح به رهبری زینب به دفاع از مردم برخاستند. در این درگیری «به روایتی سی نفر کشته شدند… قائم مقام از ترس، به عمارت ولیعهدپناه برد.» ماجرای گشوده شدن در انبار غله والی آذربایجان و عصیان شجاعانه زنان تبریز را به رهبری زینب، زبانزد آن روزگار بود.<ref>عبدالحسین ناهید کتاب زنان ایرانی در جنبش مشروطه ص 45-[http://www.tabrizinfo.com/tabriz/jonbesh/zeynab.htm مقاله عصیان زینب پاشا]</ref>
بارها خانه قائم مقام در اعتراض علیه گرانی و احتکار بوسیله زنان سنگسار شده بود و در یکی از این شورش‌ها، قائم مقام دستور تیراندازی بسوی مردم را داد. دسته زنان مسلح به رهبری زینب به دفاع از مردم برخاستند. در این درگیری «به روایتی سی نفر کشته شدند… قائم مقام از ترس، به عمارت ولیعهدپناه برد.» ماجرای گشوده شدن در انبار غله والی آذربایجان و عصیان شجاعانه زنان تبریز را به رهبری زینب، زبانزد آن روزگار بود.<ref>عبدالحسین ناهید کتاب زنان ایرانی در جنبش مشروطه ص 45-[http://www.tabrizinfo.com/tabriz/jonbesh/zeynab.htm مقاله عصیان زینب پاشا]</ref>


== حمله به خانه نظام العلما ==
== حمله به خانه نظام‌العلما ==
نظام‌العلمای دیبا <nowiki/>از رجال متنفذ دوره قاجاریه نیز یکی از محتکران و مقتدران تبریز بود. او انبار غله ای داشت و جنس را از روستائیان به قیمت بسیار ارزانی می‌خرید و به موقع اش گران می‌فروخت. یکی دیگر از عملیات‌های مردمی‌زینب پاشا و یارانش حمله به خانه او در تبریز بود.<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 مجیدرضازاد عموزین الدینی- زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان]</ref> نظام‌العلما از شاه اجازه داشت که غله خود را هر وقت دلش خواست بفروشد. زینب پاشا محل انباراورا شناسایی کرد ونقشه حمله به آن جا را آماده نمود. درروز و ساعت مقرر، در مرداد۱۲۷۷ در حالیکه روسری خود را روی چوبی بسته بود، در پیشاپیش بیوه زنان و خیل گرسنگان شهر بسوی خانه نظام‌العلما راه افتاد و آنجا را به محاصره درآورد. نظام العلما و افرادش که از این حمله خبردار شده بودند و چند نفر تفنگچی آماده کرده بودند، دستور به شلیک دادند. زینب و یاران مسلح او نیز دست به اسلحه بردند. جنگ سختی درگرفت. چندین نفر کشته و زخمی شدند. سرانجام زینب پاشا انبار انباشته از گندم نظام‌العلما به تصرف درآورد و بین گرسنگان تقسیم نمود.<ref>عبدالحسین ناهید -کتاب زنان ایران در جنبش مشروطیت ص 52-ص 53</ref>
نظام‌العلمای دیبا <nowiki/>از رجال متنفذ دوره قاجاریه نیز یکی از محتکران و مقتدران تبریز بود. او انبار غله ای داشت و جنس را از روستائیان به قیمت بسیار ارزانی می‌خرید و به موقع اش گران می‌فروخت. یکی دیگر از عملیات‌های مردمی‌زینب پاشا و یارانش حمله به خانه او در تبریز بود.<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 مجیدرضازاد عموزین الدینی- زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان]</ref> نظام‌العلما از شاه اجازه داشت که غله خود را هر وقت دلش خواست بفروشد. زینب پاشا محل انباراورا شناسایی کرد ونقشه حمله به آن جا را آماده نمود. درروز و ساعت مقرر، در مرداد۱۲۷۷ در حالیکه روسری خود را روی چوبی بسته بود، در پیشاپیش بیوه زنان و خیل گرسنگان شهر بسوی خانه نظام‌العلما راه افتاد و آنجا را به محاصره درآورد. نظام العلما و افرادش که از این حمله خبردار شده بودند و چند نفر تفنگچی آماده کرده بودند، دستور به شلیک دادند. زینب و یاران مسلح او نیز دست به اسلحه بردند. جنگ سختی درگرفت. چندین نفر کشته و زخمی شدند. سرانجام زینب پاشا انبار انباشته از گندم نظام‌العلما به تصرف درآورد و بین گرسنگان تقسیم نمود.<ref>عبدالحسین ناهید -کتاب زنان ایران در جنبش مشروطیت ص 52-ص 53</ref>


== سر انجام زینب پاشا ==
== سرانجام زینب‌پاشا ==
زینب دراواخر عمر، همراه کاروانی به زیارت کربلا می‌رود. در خانقین با سخت‌گیری سربازان عثمانی روبرو می‌شود، واز رفتار آنان بسیار آزرده خاطر می‌گردد دست به عصیان می‌زند و دیگران را هم به دنبال خود می‌کشاند و با وجود سالخوردگی به آنها حمله می‌کند. آنان ناگزیر به فرار می‌شوند و او با قافله به کربلا می‌رود. پس از این واقعه، از زندگی این زن رزمجو دیگر خبری در دست نیست. ظاهراُ زینب پاشا در این آخرین سفر خود، درگذشته و پیکرش نیز در کربلا دفن شده‌است. به نظر می‌رسد که زینب پاشا عمر طولانی داشته و لذا سفر آخر وی به کربلا گویا در اوایل دوران سلطنت احمد شاه اتفاق افتاده و وفات وی نیز دراین دوره بوده‌است.<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 مجید رضازاد عموزین‌الدینی -زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان]</ref>
زینب دراواخر عمر، همراه کاروانی به زیارت کربلا می‌رود. در خانقین با سخت‌گیری سربازان عثمانی روبرو می‌شود، واز رفتار آنان بسیار آزرده خاطر می‌گردد دست به عصیان می‌زند و دیگران را هم به دنبال خود می‌کشاند و با وجود سالخوردگی به آنها حمله می‌کند. آنان ناگزیر به فرار می‌شوند و او با قافله به کربلا می‌رود. پس از این واقعه، از زندگی این زن رزمجو دیگر خبری در دست نیست. ظاهراُ زینب پاشا در این آخرین سفر خود، درگذشته و پیکرش نیز در کربلا دفن شده‌است. به نظر می‌رسد که زینب پاشا عمر طولانی داشته و لذا سفر آخر وی به کربلا گویا در اوایل دوران سلطنت احمد شاه اتفاق افتاده و وفات وی نیز دراین دوره بوده‌است.<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 مجید رضازاد عموزین‌الدینی -زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان]</ref>


== یاد زینب پاشا در میان مردم تبریز و اشعاری که برای وی سروده‌اند ==
== یاد زینب‌پاشا در میان مردم تبریز ==
سخنرانی‌های آتشین زینب و شخصیت قوی و جنگجوی وی در فرهنگ و تاریخ آذربایجان بسیار تأثیرگذار و ماندگار شده‌است بطوریکه حتی در مثل‌ها و اشعار مردم این دیار نیز راه یافته‌است.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1146303041_zeinab_pasha_p1.php/زینب-پاشا-اسطوره-مقاومت-زن-ایرانی آفتاب آنلاین -«زینب پاشا» اسطوره مقاومت زن ایرانی]</ref>او زنی بود که طعم تلخ گرسنگی را چشیده بود و بر ستم و ستمگر زمانه آگاهی داشت و همواره به سیر نمودن گرسنگان و بی چیزان می‌اندشید ودشمن سرسخت محتکران و انبارداران و مشوق زنان علیه نابرابری‌ها و بی عدالتی‌های زمان بود. به‌همین جهت دردل مردم آذربایجان جای ویژه‌ای دارد در یکی از اشعاری که مردم دربارهٔ زینب و قهرمانی‌های وی سروده‌اند، چنین آمده‌است:<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 مجید رضا زادعمو زین الدینی -زینب پاشا شیر دلاور آذربایجان]</ref>
سخنرانی‌های آتشین زینب و شخصیت قوی و جنگجوی وی در فرهنگ و تاریخ آذربایجان بسیار تأثیرگذار و ماندگار شده‌است بطوریکه حتی در مثل‌ها و اشعار مردم این دیار نیز راه یافته‌است.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1146303041_zeinab_pasha_p1.php/زینب-پاشا-اسطوره-مقاومت-زن-ایرانی آفتاب آنلاین -«زینب پاشا» اسطوره مقاومت زن ایرانی]</ref>او زنی بود که طعم تلخ گرسنگی را چشیده بود و بر ستم و ستمگر زمانه آگاهی داشت و همواره به سیر نمودن گرسنگان و بی چیزان می‌اندشید ودشمن سرسخت محتکران و انبارداران و مشوق زنان علیه نابرابری‌ها و بی عدالتی‌های زمان بود. به‌همین جهت دردل مردم آذربایجان جای ویژه‌ای دارد در یکی از اشعاری که مردم دربارهٔ زینب و قهرمانی‌های وی سروده‌اند، چنین آمده‌است:<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 مجید رضا زادعمو زین الدینی -زینب پاشا شیر دلاور آذربایجان]</ref>


۱۳٬۱۳۴

ویرایش

منوی ناوبری