انقلاب ضد سلطنتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۴
حزب توده
بدون خلاصۀ ویرایش
(حزب توده)
خط ۱۰: خط ۱۰:
|نتیجه=بیروزی انقلاب ضد سلطنتی در۲۲ بهمن ۱۳۵۷ -سرنگونی نظام سلطنتی پهلوی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران
|نتیجه=بیروزی انقلاب ضد سلطنتی در۲۲ بهمن ۱۳۵۷ -سرنگونی نظام سلطنتی پهلوی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران
}}
}}
'''انقلاب ضد سلطنتی ایران''' در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی (۱۱ فوریه ۱۹۷۹ میلادی) با قیام مردم ایران علیه [[محمدرضا پهلوی|حکومت پهلوی]] به پیروزی رسید و طی آن نظام شاهنشاهی سرنگون شد. سازمان مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی خلق ایران و مبارزان دیگر در به ثمر رسیدن انقلاب ضدسلطنتی نقشی فعال داشتند. با این‌حال [[روح‌الله خمینی]] پس از انقلاب ضدسلطنتی با در دست گرفتن‌ قدرت در ایران، استبداد دیگری را با سرکوب تمامی جریانات سیاسی و دگراندیشان شکل داد و [[رژیم ولایت فقیه]] را که یک دیکتاتوری مذهبی بود جایگزین دیکتاتوری سلطنتی ساخت.  
'''انقلاب ضد سلطنتی ایران''' در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی (۱۱ فوریه ۱۹۷۹ میلادی) با قیام مردم ایران علیه [[محمدرضا پهلوی|حکومت پهلوی]] به پیروزی رسید و طی آن نظام شاهنشاهی سرنگون شد. سازمان مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی خلق ایران و مبارزان دیگر در به ثمر رسیدن انقلاب ضدسلطنتی نقشی فعال داشتند. با این‌حال [[روح‌الله خمینی]] پس از انقلاب ضدسلطنتی با در دست گرفتن‌ قدرت در ایران، استبداد دیگری را با سرکوب تمامی جریانات سیاسی و دگراندیشان شکل داد و [[رژیم ولایت فقیه]] را که یک دیکتاتوری مذهبی بود جایگزین دیکتاتوری سلطنتی ساخت.  


ریشه‌های انقلاب ضدسلطنتی را می‌توان در مبارزات آزادی‌خواهانه‌ از دوران مشروطه جستجو کرد. جنبش مشروطه با رهبری بورژوازی ملی علیه دربار فئودال قاجار و سپس دربار پهلوی ایجاد شده بود، اما نتوانست اهداف خود را محقق کند. بورژوازی ملی در ایران با کودتای [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] و حمایت انگلستان تضعیف شد و اجازه‌ی رشد نیافت.  
ریشه‌های انقلاب ضدسلطنتی را می‌توان در مبارزات آزادی‌خواهانه‌ از دوران مشروطه جستجو کرد. جنبش مشروطه با رهبری بورژوازی ملی علیه دربار فئودال قاجار و سپس دربار پهلوی ایجاد شده بود، اما نتوانست اهداف خود را محقق کند. بورژوازی ملی در ایران با کودتای [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] و حمایت انگلستان تضعیف شد و اجازه‌ی رشد نیافت.  
خط ۲۳: خط ۲۳:
=== جنبش ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ===
=== جنبش ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ===
[[پرونده:اراذل و اوباش در کودتای ۲۸ مرداد.JPG|بندانگشتی|اراذل و اوباش به سرکردگی شعبان بی‌مخ در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]]
[[پرونده:اراذل و اوباش در کودتای ۲۸ مرداد.JPG|بندانگشتی|اراذل و اوباش به سرکردگی شعبان بی‌مخ در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]]
در دوران بعد از جنگ جهانی دوم و خلع رضا شاه از سلطنت و در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ یک فضای باز سیاسی در ایران پدید آمد که راه را برای بسیاری جنبش‌های سیاسی و اجتماعی باز کرد، که در رأس آنها جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران قرار داشت. این جنیش به رهبری دکتر محمد مصدق که خود نماینده‌ی مجلس شورای ملی و رییس کمیسیون نفت مجلس بود پیروز شد. زمرمه‌های این جنبش از سال ۱۳۲۸ شروع شده بود. دکتر حسین فاطمی از مؤسسین جبهه‌ی ملی ایران وقتی مذاکرات مربوط به لایحه‌ی نفت در مجلس به بن‌بست رسید، پیشنهاد ملی کردن نفت را به مصدق داد و مبارزه برای محقق کردن آن شروع شد. خود مصدق در این رابطه گفت: «اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول این را پیشنهاد کرد، سپاسگزاری نمود و آن کس، شهید راه وطن، دکتر حسین فاطمی است».<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>
در دوران بعد از جنگ جهانی دوم و خلع رضا شاه از سلطنت و در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ یک فضای باز سیاسی در ایران پدید آمد که راه را برای بسیاری جنبش‌های سیاسی و اجتماعی باز کرد، که در رأس آنها جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران قرار داشت. این جنبش به رهبری [[دکتر محمد مصدق]] که خود نماینده‌ی مجلس شورای ملی و رییس کمیسیون نفت مجلس بود پیروز شد. زمرمه‌های این جنبش از سال ۱۳۲۸ شروع شده بود. دکتر حسین فاطمی از مؤسسین جبهه‌ی ملی ایران وقتی مذاکرات مربوط به لایحه‌ی نفت در مجلس به بن‌بست رسید، پیشنهاد ملی کردن نفت را به مصدق داد و مبارزه برای محقق کردن آن شروع شد. خود مصدق در این رابطه گفت: «اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول این را پیشنهاد کرد، سپاسگزاری نمود و آن کس، شهید راه وطن، [[سیدحسین فاطمی|دکتر حسین فاطمی]] است».<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>


مصدق سرانجام در تاریخ ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس سنا گذراند و کم‌تر از ۴۰ روز بعد، قانون خلع ید از شرکت انگلیسی را نیز به‌ تصویب رساند. مصدق اقدامات خود را با حمایت توده‌های مردم و تظاهرات و اعتصابات گسترده‌ی نفت‌گران خوزستان به پیش می‌برد. چنین بود که در اردیبهشت ۱۳۳۰ نخست‌وزیری مصدق به مجلس و رژیم شاه تحمیل شد. اما اقدامات ملی و مردمی دکتر مصدق به مذاق دربار و استعمار انگلیس خوش نیامد، از همین رو شروع به ‌توطئه علیه دکترمصدق کردند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>
مصدق سرانجام در تاریخ ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس سنا گذراند و کم‌تر از ۴۰ روز بعد، قانون خلع ید از شرکت انگلیسی را نیز به‌ تصویب رساند. مصدق اقدامات خود را با حمایت توده‌های مردم و تظاهرات و اعتصابات گسترده‌ی نفت‌گران خوزستان به پیش می‌برد. چنین بود که در اردیبهشت ۱۳۳۰ نخست‌وزیری مصدق به مجلس و رژیم شاه تحمیل شد. اما اقدامات ملی و مردمی دکتر مصدق به مذاق دربار و استعمار انگلیس خوش نیامد، از همین رو شروع به ‌توطئه علیه دکترمصدق کردند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>


دولت انگلیس کشتی‌های جنگی‌اش را برای جلوگیری از صادرات نفت ایران اعزام کرد<ref>همه مردان شاه ـ صفحه ۷۱</ref> و دولت مصدق را تحت مضیقه‌ی شدید مالی قرار داد. از طرف دیگر از دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرد. دکتر مصدق شخصا در این دادگاه حضور پیدا کرد و دادگاه را فاقد صلاحیت برای رسیدگی به این دعوا دانست و در نهایت در این دعوای حقوقی پیروز شد. این یک ضربه‌ به سیاست انگلیس بود. از طرفی مصدق برای کوتاه کردن دست شاه و دربار و خنثی ساختن توطئه‌های استعمار از یک سو و پیش بردن اصلاحات اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر، خواستار آن شد که پست وزارت جنگ را که تا آن زمان در دست شاه بود و همواره از آن به عنوان ابزار اعمال فشار علیه جنبش ضداستعماری مردم استفاده می‌کرد بر عهده بگیرد و اعلام کرد که در صورت تن ندادن شاه به‌ این شرط، از نخست‌وزیری استعفا خواهد داد. شاه که  سلطنت خود را در خطر می‌دید، شدیداً با سپردن وزارت جنگ به مصدق مخالفت کرد. دکتر مصدق در روز ۲۵ تیر ۱۳۳۱، از نخست‌وزیری استعفا داد. با استعفای مصدق، شاه فرصت را غنیمت شمرده و قوام‌السلطنه'''،''' کهنه‌کارترین مهره‌ی ‌‌‌‌‌‌‌رژیم فئودالی و دربار استعماری را به نخست‌وزیری برگزید. قوام طی اعلامیه‌ای هرگونه مخالفت با دولت را ممنوع و مردم را تهدید به سرکوب و ارتش و شهربانی را در خیابان‌ها مستقر کرد. ٰاین گونه اقدامات و تهدیدات قوام نتیجه‌بخش نبود. موج اعتراضات توده‌ای علیه انتصاب قوام به‌ نخست‌وزیری از تهران و سایر نقاط کشور برخاست. سرانجام صبح روز سی‌ام تیرماه سال ۱۳۳۱، مردم تهران به خیابان‌ها ریختند. انبوه مردم با فریادها و شعارهای "یا مرگ یا مصدق"، "مصدق پیروز است"، "مرگ بر قوام"، با نیروهای ارتش و شهربانی به‌ مقابله برخاستند. قیام مردمی با شدت و حدت ادامه پیدا کرد و سرانجام پس از کشته و مجروح‌ شدن قریب به ۸۰۰ نفر از مردم تهران، شاه فرمان نخست‌وزیری قوام را لغو کرد و به خواسته‌های دکتر مصدق گردن گذاشت.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>  
دولت انگلیس کشتی‌های جنگی‌اش را برای جلوگیری از صادرات نفت ایران اعزام کرد<ref>همه مردان شاه ـ صفحه ۷۱</ref> و دولت مصدق را تحت مضیقه‌ی شدید مالی قرار داد. از طرف دیگر از دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرد. دکتر مصدق شخصا در این دادگاه حضور پیدا کرد و دادگاه را فاقد صلاحیت برای رسیدگی به این دعوا دانست و در نهایت در این دعوای حقوقی پیروز شد. این یک ضربه‌ به سیاست انگلیس بود. از طرفی مصدق برای کوتاه کردن دست شاه و دربار و خنثی ساختن توطئه‌های استعمار از یک سو و پیش بردن اصلاحات اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر، خواستار آن شد که پست وزارت جنگ را که تا آن زمان در دست شاه بود و همواره از آن به عنوان ابزار اعمال فشار علیه جنبش ضداستعماری مردم استفاده می‌کرد بر عهده بگیرد و اعلام کرد که در صورت تن ندادن [[محمدرضا پهلوی|شاه]] به‌ این شرط، از نخست‌وزیری استعفا خواهد داد. شاه که  سلطنت خود را در خطر می‌دید، شدیداً با سپردن وزارت جنگ به مصدق مخالفت کرد. دکتر مصدق در روز ۲۵ تیر ۱۳۳۱، از نخست‌وزیری استعفا داد. با استعفای مصدق، شاه فرصت را غنیمت شمرده و [[قوام‌السلطنه]]'''،''' کهنه‌کارترین مهره‌ی ‌‌‌‌‌‌‌رژیم فئودالی و دربار استعماری را به نخست‌وزیری برگزید. قوام طی اعلامیه‌ای هرگونه مخالفت با دولت را ممنوع و مردم را تهدید به سرکوب و ارتش و شهربانی را در خیابان‌ها مستقر کرد. ٰاین گونه اقدامات و تهدیدات قوام نتیجه‌بخش نبود. موج اعتراضات توده‌ای علیه انتصاب قوام به‌ نخست‌وزیری از تهران و سایر نقاط کشور برخاست. سرانجام صبح روز سی‌ام تیرماه سال ۱۳۳۱، مردم تهران به خیابان‌ها ریختند. انبوه مردم با فریادها و شعارهای "یا مرگ یا مصدق"، "مصدق پیروز است"، "مرگ بر قوام"، با نیروهای ارتش و شهربانی به‌ مقابله برخاستند. قیام مردمی با شدت و حدت ادامه پیدا کرد و سرانجام پس از کشته و مجروح‌ شدن قریب به ۸۰۰ نفر از مردم تهران، شاه فرمان نخست‌وزیری قوام را لغو کرد و به خواسته‌های دکتر مصدق گردن گذاشت.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>  


در نهایت انگلیسی‌ها به این نتیجه رسیدند که باید دولت مصدق را ساقط کنند و در این راه آمریکا را نیز با این استدلال که ادامه‌ی حکومت مصدق، ایران را در آغوش کمونیسم قرار خواهد داد با خود همراه کردند. فرماندهی عملیات کودتا به عهده کرمیت روزولت مدیر بخش خاورمیانه‌ی سیا بود. آن‌ها ابتدا در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ اقدام به کودتا کردند که با  لو رفتن کودتا ناکام ماند ولی در نهایت در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با هدایت سازمان سیا و اینتلیجنس سرویس و مشارکت ایادی دربار به خصوص اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه و نظامیان وابسته به شاه و در رأس آن‌ها سرلشگر فضل‌الله زاهدی  و روحانیون از جمله کاشانی و اراذل و اوباشی مانند شعبان جعفری معروف به «شعبان بی‌مخ» کودتا انجام شد و دولت مصدق سرنگون گردید.<ref>همه مردان شاه</ref>  
در نهایت انگلیسی‌ها به این نتیجه رسیدند که باید دولت مصدق را ساقط کنند و در این راه آمریکا را نیز با این استدلال که ادامه‌ی حکومت مصدق، ایران را در آغوش کمونیسم قرار خواهد داد با خود همراه کردند. فرماندهی عملیات کودتا به عهده کرمیت روزولت مدیر بخش خاورمیانه‌ی سیا بود. آن‌ها ابتدا در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ اقدام به کودتا کردند که با  لو رفتن کودتا ناکام ماند ولی در نهایت در روز [[کودتای ۲۸ مرداد|۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] با هدایت سازمان سیا و اینتلیجنس سرویس و مشارکت ایادی دربار به خصوص اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه و نظامیان وابسته به شاه و در رأس آن‌ها سرلشگر فضل‌الله زاهدی  و روحانیون از جمله [[سید ابوالقاسم کاشانی|کاشانی]] و اراذل و اوباشی مانند [[شعبان جعفری]] معروف به «شعبان بی‌مخ» کودتا انجام شد و دولت مصدق سرنگون گردید.<ref>همه مردان شاه</ref>  


چندی بعد دکتر مصدق دستگیر و در دادگاه نظامی به حبس و تبعید محکوم شد. روز ششم اسفند ۱۳۳۲دکتر حسین فاطمی نیز دستگیر شد و روز ۱۹ آبان ۱۳۳۳در حالی که ۴۰ درجه تب داشت، با برانکارد به پای جوخه‌ی اعدام برده شد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>  
چندی بعد دکتر مصدق دستگیر و در دادگاه نظامی به حبس و تبعید محکوم شد. روز ششم اسفند ۱۳۳۲دکتر حسین فاطمی نیز دستگیر شد و روز ۱۹ آبان ۱۳۳۳در حالی که ۴۰ درجه تب داشت، با برانکارد به پای جوخه‌ی اعدام برده شد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>  
خط ۳۵: خط ۳۵:
=== انقلاب سفید شاه ===
=== انقلاب سفید شاه ===
[[پرونده:دادن اسنادزمینهای کشاورزی بعد از انقلاب سفید.JPG|بندانگشتی|واگذاری اسناد زمینهای کشاورزی توسط شاه به کشاوزران در جریان انقلاب سفید]]
[[پرونده:دادن اسنادزمینهای کشاورزی بعد از انقلاب سفید.JPG|بندانگشتی|واگذاری اسناد زمینهای کشاورزی توسط شاه به کشاوزران در جریان انقلاب سفید]]
انقلاب سفید گذار از یک وضعیت نیمه‌فئودالی به بورژوازی کمپرادور( وابسته) بود. از سویی می‌توان این انقلاب را نقطه‌ی عطف چرخش شاه از استعمار انگلیس به سمت آمریکا دانست. انقلاب سفید و چرخش از یک بافت روستایی به سمت بافت شهری و بورژوایی، ایران را از سویی برای سرمایه‌گذاران آمریکایی مساعد می‌کرد و از سوی دیگر زمینه‌ی یک انقلاب سرخ را که آمریکا از آن بیم داشت از میان می‌برد. انقلاب های سوسیالیستی در آن زمان، همواره با شعار تقسیم اراضی و استراتژی مبارزه از روستا در کشورهای مختلف توانسته بودند پیروزی‌هایی کسب نمایند.
[[انقلاب سفید]] گذار از یک وضعیت نیمه‌فئودالی به بورژوازی کمپرادور( وابسته) بود. از سویی می‌توان این انقلاب را نقطه‌ی عطف چرخش شاه از استعمار انگلیس به سمت آمریکا دانست. انقلاب سفید و چرخش از یک بافت روستایی به سمت بافت شهری و بورژوایی، ایران را از سویی برای سرمایه‌گذاران آمریکایی مساعد می‌کرد و از سوی دیگر زمینه‌ی یک انقلاب سرخ را که آمریکا از آن بیم داشت از میان می‌برد. انقلاب‌های سوسیالیستی در آن زمان، همواره با شعار تقسیم اراضی و استراتژی مبارزه از روستا در کشورهای مختلف توانسته بودند پیروزی‌هایی کسب نمایند.


شاه در دهه‌ی نخست بعد از کودتای ۱۳۳۲ قدرت خود را تثبیت کرد و رهبران کودتا را به مناصب کلیدی گمارد. با کمک سیا،‌ اف.بی.آی و موساد،‌ ساواک را تشکیل داد. احزابی مانند حزب توده و جریان‌هایی مثل جبهه‌ی ملی را تار و مار کرد. مثلا حزب ایران ستون اصلی تشکیل دهنده‌ی جبهه ملی را در سال ۱۳۳۶ منحل کرد. با تشکیل کنسرسیوم نفت متشکل از غول‌های بزرگ نفتی دنیا عملا جنبش ملی شدن نفت را ساقط کرد. ساواک با گسترش شبکه‌های خود توانست افرادی را که به دانشگاه‌ها و ادارات و کارخانه‌های عظیم دولتی وارد می‌شدند، به طور کامل بازرسی و تفتیش می‌کرد، با طبقه‌‌‌ی روشنفکر و کارگر برخوردی قاطع داشت و عملا دیکتاتوری همه جانبه‌ای را بر جامعه حاکم کرده بود. از طرفی نفوذ خانواده‌های اشرافی زمین‌دار روز به روز بیش‌تر می‌شد به طوری که نسبت نمایندگان مجلس زمین‌دار از ۴۹ درصد در دوره‌ی هفدهم ۱۳۳۲-۱۳۳۱ به ۵۱ درصد در دوره‌ی نوزدهم ۱۳۳۹-۱۳۳۵ رسید.
شاه در دهه‌ی نخست بعد از کودتای ۱۳۳۲ قدرت خود را تثبیت کرد و رهبران کودتا را به مناصب کلیدی گمارد. با کمک سیا،‌ اف.بی.آی و موساد،‌ [[ساواک]] را تشکیل داد. احزابی مانند [[حزب توده ایران|حزب توده]] و جریان‌هایی مثل [[جبهه ملی ایران|جبهه‌ی ملی]] را تار و مار کرد. مثلا حزب ایران ستون اصلی تشکیل دهنده‌ی جبهه ملی را در سال ۱۳۳۶ منحل کرد. با تشکیل کنسرسیوم نفت متشکل از غول‌های بزرگ نفتی دنیا عملا جنبش ملی شدن نفت را ساقط کرد. ساواک با گسترش شبکه‌های خود توانست افرادی را که به دانشگاه‌ها و ادارات و کارخانه‌های عظیم دولتی وارد می‌شدند، به طور کامل بازرسی و تفتیش می‌کرد، با طبقه‌‌‌ی روشنفکر و کارگر برخوردی قاطع داشت و عملا دیکتاتوری همه جانبه‌ای را بر جامعه حاکم کرده بود. از طرفی نفوذ خانواده‌های اشرافی زمین‌دار روز به روز بیش‌تر می‌شد به طوری که نسبت نمایندگان مجلس زمین‌دار از ۴۹ درصد در دوره‌ی هفدهم ۱۳۳۲-۱۳۳۱ به ۵۱ درصد در دوره‌ی نوزدهم ۱۳۳۹-۱۳۳۵ رسید.


شاه برای اجرای برنامه‌های بلند پروازانه‌ی خود و تامین هزینه‌های نظامی، ایران را زیر بار کمرشکن وام‌های هنگفت خارجی برد که باعث ایجاد بحران اقتصادی شد. این بحران در سال ۱۳۳۹به اوج خود رسید. به علت وام‌های سنگین اندوخته‌های خارجی کشور خالی شد و ایران محتاج دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول و آمریکا شد. دولت آمریکا به ریاست جمهوری کندی که سیاستش برای مهار انقلابات احتماعی وارد کردن اصلاحات لیبرالی در حکومت‌های دیکتاتوری بود شرط کمک خود را وارد کردن لیبرال‌ها در ساختار حکومت ایران قرار داد. مجموع این عوامل رژیم را بی‌ثبات کرد. اعتصابات و اعتراضات گسترده‌ای شروع شد که بعضا به درگیری‌های خونینی انجامید.<ref>ایران بین دو انقلاب ـ یرواند آبراهامیان</ref>
شاه برای اجرای برنامه‌های بلند پروازانه‌ی خود و تامین هزینه‌های نظامی، ایران را زیر بار کمرشکن وام‌های هنگفت خارجی برد که باعث ایجاد بحران اقتصادی شد. این بحران در سال ۱۳۳۹به اوج خود رسید. به علت وام‌های سنگین اندوخته‌های خارجی کشور خالی شد و ایران محتاج دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول و آمریکا شد. دولت آمریکا به ریاست جمهوری کندی که سیاستش برای مهار انقلابات احتماعی وارد کردن اصلاحات لیبرالی در حکومت‌های دیکتاتوری بود شرط کمک خود را وارد کردن لیبرال‌ها در ساختار حکومت ایران قرار داد. مجموع این عوامل رژیم را بی‌ثبات کرد. اعتصابات و اعتراضات گسترده‌ای شروع شد که بعضا به درگیری‌های خونینی انجامید.<ref>ایران بین دو انقلاب ـ یرواند آبراهامیان</ref>
۱٬۳۵۰

ویرایش