۴۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:صفحهی نخست سند نهایی هلسینکی۱۹۷۵.jpg|جایگزین=صفحهی نخست سند نهایی هلسینکی۱۹۷۵|بندانگشتی|400x400px|صفحهی نخست سند نهایی هلسینکی۱۹۷۵]] | [[پرونده:صفحهی نخست سند نهایی هلسینکی۱۹۷۵.jpg|جایگزین=صفحهی نخست سند نهایی هلسینکی۱۹۷۵|بندانگشتی|400x400px|صفحهی نخست سند نهایی هلسینکی۱۹۷۵]] | ||
'''تمامیت ارضی'''؛ یا '''یکپارچگی سرزمینی''' (Territorial Integrity) یکی از اصول بنیادین حقوق بینالملل و روابط بینالملل معاصر است که بر اساس آن، دولتها حق دارند قلمرو سرزمینی خود را در برابر هرگونه تجاوز، اشغال یا تجزیه حفظ کنند. این اصل ارتباط تنگاتنگی با مفهوم حاکمیت دولت دارد و اساساً به معنای آن است که مرزهای یک کشور مصون هستند و سایر دولتها نباید با توسل به زور یا تهدید به آن، این مرزها را نقض کرده یا بخشی از قلمرو آن را جدا کنند | '''تمامیت ارضی'''؛ یا '''یکپارچگی سرزمینی''' (Territorial Integrity) یکی از اصول بنیادین حقوق بینالملل و روابط بینالملل معاصر است که بر اساس آن، دولتها حق دارند قلمرو سرزمینی خود را در برابر هرگونه تجاوز، اشغال یا تجزیه حفظ کنند. این اصل ارتباط تنگاتنگی با مفهوم حاکمیت دولت دارد و اساساً به معنای آن است که مرزهای یک کشور مصون هستند و سایر دولتها نباید با توسل به زور یا تهدید به آن، این مرزها را نقض کرده یا بخشی از قلمرو آن را جدا کنند. <ref name=":0">[https://www.zaoerv.de/75_2015/75_2015_1_a_7_26.pdf Nußberger, A. (2015). Territorial Integrity. ''Heidelberg Journal of International Law (ZaöRV)'', ''75''(1), 7-26]</ref> منشور ملل متحد، به ویژه در ماده 2 (بند 4)، دولتها را از تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر دولتی منع میکند. <ref name=":0" /> این اصل در اسناد مهم دیگری مانند سند نهایی هلسینکی (1975) <ref>[https://jamejamonline.ir/fa/news/39793/%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%87%D9%84%D8%B3%DB%8C%D9%86%DA%A9%DB%8C سند نهایی هلسینکی ۱۹۷۵ - متن فارسی]</ref> <ref>[https://www.osce.org/files/f/documents/5/c/39501.pdf CONFERENCE ON SECURITY AND CO-OPERATION IN EUROPE FINAL ACT HELSINKI 1975]</ref> نیز مورد تأکید قرار گرفته است که در آن، کشورهای شرکتکننده متعهد به احترام به تمامیت ارضی یکدیگر و همچنین مصونیت مرزها شدند؛ اصلی که برای حفظ ثبات و امنیت در اروپا، به ویژه در دوران جنگ سرد، حیاتی بود.<ref name=":1">[https://www.csce.gov/issue/territorial-integrity/ Commission on Security and Cooperation in Europe (CSCE). Territorial Integrity]</ref> با این حال، اصل تمامیت ارضی گاهی با اصل دیگری در حقوق بینالملل، یعنی حق تعیین سرنوشت ملتها، در تنش قرار میگیرد.<ref name=":0" /> <ref name=":2">[https://pesd.princeton.edu/node/686 Princeton Encyclopedia of Self-Determination (PESD). Territorial Integrity]</ref> در حالی که حق تعیین سرنوشت به مردمان اجازه میدهد تا وضعیت سیاسی خود را آزادانه تعیین کنند، اعمال این حق، به ویژه در قالب جداییطلبی، میتواند مستقیماً اصل تمامیت ارضی دولت موجود را به چالش بکشد. <ref name=":2" /> حقوق بینالملل عموماً تمایل به حفظ مرزهای موجود دارد، اما بحث در مورد چگونگی تعادل میان این دو اصل ادامه دارد. علاوه بر این، ادعاهای مردمان بومی برای خودمختاری و حقوق سرزمینی نیز چالشهای جدیدی را در برابر تفسیر سنتی تمامیت ارضی دولت-ملتها ایجاد کرده است، هرچند استدلال میشود که این حقوق لزوماً به معنای تهدید یکپارچگی سرزمینی دولت نیست. <ref name=":3">[https://www.afn.ca/wp-content/uploads/2020/11/Joffe_paper_ENG.pdf Joffe, P. (n.d.). ''Indigenous Peoples, Self-Determination and Territorial Integrity''. Assembly of First Nations (AFN)]</ref> | ||
== مفهوم تمامیت ارضی == | == مفهوم تمامیت ارضی == | ||
تمامیت ارضی (Territorial Integrity) یکی از اصول محوری حقوق بینالملل عمومی و سنگ بنای نظام مدرن دولت-ملتهاست. این اصل به حق بنیادین هر دولت برای حفظ قلمرو و مرزهای خود در برابر تجاوز خارجی و تجزیه اشاره دارد و تضمین میکند که هیچ دولتی نمیتواند به طور قانونی قلمرو دولت دیگری را با استفاده از زور یا تهدید به زور تصرف کند یا تغییر دهد | تمامیت ارضی (Territorial Integrity) یکی از اصول محوری حقوق بینالملل عمومی و سنگ بنای نظام مدرن دولت-ملتهاست. این اصل به حق بنیادین هر دولت برای حفظ قلمرو و مرزهای خود در برابر تجاوز خارجی و تجزیه اشاره دارد و تضمین میکند که هیچ دولتی نمیتواند به طور قانونی قلمرو دولت دیگری را با استفاده از زور یا تهدید به زور تصرف کند یا تغییر دهد. <ref name=":4">[https://opil.ouplaw.com/display/10.1093/law:epil/9780199231690/law-9780199231690-e1116 Vidmar, J. (2019). Territorial Integrity and Political Independence. ''Oxford Public International Law (OPIL)'']</ref> تمامیت ارضی ارتباطی ناگسستنی با مفهوم حاکمیت دولت دارد؛ حاکمیت سرزمینی به این معناست که دولت بر قلمرو خود دارای اختیارات انحصاری است و تمامیت ارضی، بُعد فیزیکی و حفاظتی این حاکمیت را تشکیل میدهد. <ref name=":0" /> اهمیت این اصل به حدی است که در اسناد بنیادین جامعه بینالمللی، از جمله منشور ملل متحد، به صراحت مورد شناسایی و تأکید قرار گرفته است. | ||
[[پرونده:بحران قرهباغ.jpg|جایگزین=بحران قرهباغ|بندانگشتی|228x228پیکسل|بحران قرهباغ]] | [[پرونده:بحران قرهباغ.jpg|جایگزین=بحران قرهباغ|بندانگشتی|228x228پیکسل|بحران قرهباغ]] | ||
== نقش تمامیت ارضی در صلح و امنیت جهانی == | == نقش تمامیت ارضی در صلح و امنیت جهانی == | ||
تمامیت ارضی بهعنوان یکی از ستونهای اصلی صلح و امنیت بینالمللی شناخته میشود. احترام به این اصل از بروز منازعات سرزمینی و جنگهای بیندولتی جلوگیری میکند. سازمانهایی مانند سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) بر اهمیت این اصل در حلوفصل منازعات تأکید دارند | تمامیت ارضی بهعنوان یکی از ستونهای اصلی صلح و امنیت بینالمللی شناخته میشود. احترام به این اصل از بروز منازعات سرزمینی و جنگهای بیندولتی جلوگیری میکند. سازمانهایی مانند سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) بر اهمیت این اصل در حلوفصل منازعات تأکید دارند. <ref name=":1" /> بااینحال، نقض مکرر این اصل در منازعات معاصر، مانند جنگ اوکراین یا مناقشه قرهباغ، نشاندهنده محدودیتهای اجرایی آن است. <ref name=":0" /> | ||
علاوه بر این، جهانیشدن و ظهور بازیگران غیردولتی، مانند سازمانهای تروریستی یا شرکتهای چندملیتی، چالشهای جدیدی برای این اصل ایجاد کردهاند. این بازیگران میتوانند از طریق اقدامات غیرمستقیم، مانند جنگ سایبری یا بهرهبرداری اقتصادی، تمامیت ارضی دولتها را تضعیف کنند | علاوه بر این، جهانیشدن و ظهور بازیگران غیردولتی، مانند سازمانهای تروریستی یا شرکتهای چندملیتی، چالشهای جدیدی برای این اصل ایجاد کردهاند. این بازیگران میتوانند از طریق اقدامات غیرمستقیم، مانند جنگ سایبری یا بهرهبرداری اقتصادی، تمامیت ارضی دولتها را تضعیف کنند. <ref name=":2" /> | ||
== مبانی حقوقی تمامیت ارضی == | == مبانی حقوقی تمامیت ارضی == | ||
مهمترین مبنای حقوقی اصل تمامیت ارضی در حقوق بینالملل معاصر، منشور ملل متحد است. ماده 2، بند 4 منشور به وضوح بیان میدارد: "کلیه اعضا در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری، یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد، خودداری خواهند نمود." | مهمترین مبنای حقوقی اصل تمامیت ارضی در حقوق بینالملل معاصر، منشور ملل متحد است. ماده 2، بند 4 منشور به وضوح بیان میدارد: "کلیه اعضا در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری، یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد، خودداری خواهند نمود." <ref name=":0" /> <ref name=":4" /> این ماده نه تنها استفاده از زور، بلکه تهدید به استفاده از آن را نیز ممنوع میکند و هدف اصلی آن حفظ صلح و امنیت بینالمللی از طریق محافظت از واحدهای سیاسی موجود (دولتها) و قلمرو آنهاست. <ref name=":4" /> | ||
این اصل همچنین در توسعه حقوق بینالملل عرفی نقش داشته و در اسناد و رویههای بینالمللی متعددی بازتاب یافته است. یکی از برجستهترین این اسناد، اعلامیه اصول حقوق بینالملل مربوط به روابط دوستانه و همکاری میان دولتها مطابق با منشور ملل متحد (مصوب 1970 مجمع عمومی) است که بر تعهد دولتها به خودداری از اقداماتی که تمامیت ارضی یا وحدت سیاسی دولتهای دیگر را هدف قرار میدهد، تأکید میکند | این اصل همچنین در توسعه حقوق بینالملل عرفی نقش داشته و در اسناد و رویههای بینالمللی متعددی بازتاب یافته است. یکی از برجستهترین این اسناد، اعلامیه اصول حقوق بینالملل مربوط به روابط دوستانه و همکاری میان دولتها مطابق با منشور ملل متحد (مصوب 1970 مجمع عمومی) است که بر تعهد دولتها به خودداری از اقداماتی که تمامیت ارضی یا وحدت سیاسی دولتهای دیگر را هدف قرار میدهد، تأکید میکند. <ref name=":0" /> | ||
== تمامیت ارضی در بستر امنیت منطقهای: سند نهایی هلسینکی == | == تمامیت ارضی در بستر امنیت منطقهای: سند نهایی هلسینکی == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== چالشهای تمامیت ارضی در عمل == | == چالشهای تمامیت ارضی در عمل == | ||
یکی از چالشهای اصلی تمامیت ارضی، مداخلات خارجی است. اشغال سرزمین یک دولت توسط دولت دیگر، مانند الحاق کریمه توسط روسیه در سال ۲۰۱۴، نمونهای آشکار از نقض این اصل است | یکی از چالشهای اصلی تمامیت ارضی، مداخلات خارجی است. اشغال سرزمین یک دولت توسط دولت دیگر، مانند الحاق کریمه توسط روسیه در سال ۲۰۱۴، نمونهای آشکار از نقض این اصل است. <ref name=":0" /> چنین اقداماتی نهتنها حاکمیت دولت قربانی را تضعیف میکنند، بلکه به بیثباتی منطقهای و جهانی منجر میشوند. علاوه بر این، مداخلات غیرمستقیم، مانند حمایت از گروههای جداییطلب یا تغییر رژیم، نیز میتوانند تمامیت ارضی را به خطر اندازند. <ref name=":1" /> | ||
== تنش میان تمامیت ارضی و حق تعیین سرنوشت == | == تنش میان تمامیت ارضی و حق تعیین سرنوشت == | ||
یکی از پیچیدهترین چالشها در حقوق بینالملل، مدیریت تنش میان اصل تمامیت ارضی و اصل حق تعیین سرنوشت ملتها (Self-determination) است | یکی از پیچیدهترین چالشها در حقوق بینالملل، مدیریت تنش میان اصل تمامیت ارضی و اصل حق تعیین سرنوشت ملتها (Self-determination) است. <ref name=":0" /> <ref name=":2" /> حق تعیین سرنوشت، که آن هم در منشور ملل متحد و میثاقهای بینالمللی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده، به «ملتها» (Peoples) حق میدهد که آزادانه وضعیت سیاسی خود را تعیین کرده و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را دنبال کنند [3]. <ref name=":2" /> | ||
با این حال، زمانی که گروهی در داخل یک دولت موجود ادعای حق تعیین سرنوشت میکند و این ادعا به شکل تمایل برای جدایی (Secession) و تشکیل یک دولت مستقل جدید بروز مییابد، تعارض مستقیمی با اصل تمامیت ارضی آن دولت ایجاد میشود [3، 4]. <ref name=":2" /> <ref name=":4" /> حقوق بینالملل در این زمینه موضع واحد و روشنی ندارد. عموماً پذیرفته شده است که حق تعیین سرنوشت در وهله اول به معنای «تعیین سرنوشت داخلی» است، یعنی حق مشارکت در حکومت و حفظ هویت فرهنگی در چارچوب دولت موجود. <ref name=":0" /> جدایی به عنوان آخرین راه حل و تنها در شرایط استثنایی (مانند اشغال خارجی یا نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر علیه یک گروه مشخص) ممکن است مشروعیت یابد، اما جامعه بینالمللی و رویه دولتها عموماً تمایل شدیدی به حفظ مرزهای موجود و تمامیت ارضی دولتها دارند تا از بیثباتی و درگیری جلوگیری شود [1، 4]. <ref name=":0" /> <ref name=":4" /> | با این حال، زمانی که گروهی در داخل یک دولت موجود ادعای حق تعیین سرنوشت میکند و این ادعا به شکل تمایل برای جدایی (Secession) و تشکیل یک دولت مستقل جدید بروز مییابد، تعارض مستقیمی با اصل تمامیت ارضی آن دولت ایجاد میشود [3، 4]. <ref name=":2" /> <ref name=":4" /> حقوق بینالملل در این زمینه موضع واحد و روشنی ندارد. عموماً پذیرفته شده است که حق تعیین سرنوشت در وهله اول به معنای «تعیین سرنوشت داخلی» است، یعنی حق مشارکت در حکومت و حفظ هویت فرهنگی در چارچوب دولت موجود. <ref name=":0" /> جدایی به عنوان آخرین راه حل و تنها در شرایط استثنایی (مانند اشغال خارجی یا نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر علیه یک گروه مشخص) ممکن است مشروعیت یابد، اما جامعه بینالمللی و رویه دولتها عموماً تمایل شدیدی به حفظ مرزهای موجود و تمامیت ارضی دولتها دارند تا از بیثباتی و درگیری جلوگیری شود [1، 4]. <ref name=":0" /> <ref name=":4" /> | ||
بسیاری از صاحبنظران و همچنین اسناد بینالمللی نوظهور مانند اعلامیه سازمان ملل در مورد حقوق مردمان بومی (2007)، استدلال میکنند که اعمال حق تعیین سرنوشت توسط مردمان بومی لزوماً به معنای جداییطلبی یا به خطر انداختن تمامیت ارضی دولت نیست. بلکه میتواند شامل ترتیبات متنوعی برای | بسیاری از صاحبنظران و همچنین اسناد بینالمللی نوظهور مانند اعلامیه سازمان ملل در مورد حقوق مردمان بومی (2007)، استدلال میکنند که اعمال حق تعیین سرنوشت توسط مردمان بومی لزوماً به معنای جداییطلبی یا به خطر انداختن تمامیت ارضی دولت نیست. بلکه میتواند شامل ترتیبات متنوعی برای [[طرح خودمختاری کردستان ایران|خودمختاری]]، مشارکت در تصمیمگیریها، و به رسمیت شناختن نظامهای حقوقی و حکومتی سنتی آنان در چارچوب دولت موجود باشد. <ref name=":3" /> یافتن راههایی برای تطبیق و آشتی دادن میان حاکمیت دولت، تمامیت ارضی آن، و حقوق جمعی و سرزمینی مردمان بومی، یکی از حوزههای پویا و در حال تحول در حقوق بینالملل و سیاست داخلی بسیاری از کشورهاست. <ref name=":3" /> | ||
== ایران و تمامیت ارضی == | == ایران و تمامیت ارضی == | ||
در تاریخ معاصر ایران، چند چالش عمده و بحثبرانگیز مرتبط با موضوع «یکپارچگی سرزمینی» یا تمامیت ارضی وجود داشته است که در مواردی به جدا شدن بخشهایی از سرزمین ایران، یا اشغال نظامی و یا استقلال یک کشور کاملا جدید منجر شد. همچنین مواردی از قراردادهای سیاسی در سالهای اخیر چالشهایی در بحث تمامیت ارضی را دامن زده است. | |||
۱- جدا شدن آرارات کوچک و دامنههای شرقی آن و الحاق به ترکیه در زمان حکومت رضا خان، پهلوی اول در توافقنامهی مرزی سال ۱۳۱۰خورشیدی - ۱۹۳۲ میلادی در تهران (مشهور به پروتکل تهران) رضا خان این اقدام را به عنوان اقدامی برای کاهش تنش و برقراری پیوند مستحکم دوستی با ترکیهی مصطفی کمال پاشا، آتاتورک، توجیه کرد. <ref>Atabaki, T. (2006). ''Iran and the First World War: Battleground of the Great Powers''. I.B. Tauris.</ref> <ref>Ghods, M. R. (1989). ''Iran in the Twentieth Century: A Political History''. Lynne Rienner Publishers</ref> <ref>زرگرینژاد، غ. (1390). ''تاریخ روابط ایران و ترکیه در دوره پهلوی''. انتشارات دانشگاه تهران.</ref> <ref>آرشیو اسناد وزارت امور خارجه ایران، پروتکل تهران (1932)</ref> | |||
https:// | ۲- اشغال نظامی ایران توسط قوای متفقین در شهریور ۱۳۲۰: گرایش رضا خان به روابط نزدیک با آلمان نازی، باعث نگرانی متفقین بود؛ ضعف جدی دستگاه دیپلماسی کار را به جایی رساند که در سوم شهریور ۱۳۲۰ (۲۵ آگوست ۱۹۴۱) نیروهای انگلیسی از جنوب و نیروهای شوروی از شمال به ایران حمله کردند. ارتش رضا خان که تنها برای سرکوبگری مخالفتهای داخلی نقش ایفا کرده بود، بدون هیچ مقاومتی تنها در چند ساعت تسلیم شد. رضا خان با یک تلگراف از وزارت خارجهی انگلستان از سلطنت خلع شده و تاج و تخت به پسرش داده شد. شوروی در شمال و انگلستان در جنوب ایران مستقر شده و چند ماه پس از اشغال در دیماه ۱۳۲۰ (ژانویه ۱۹۴۲) با امضای پیمانی، حضور هر تعداد نیروی نظامی مورد نیاز توسط انگلستان و شوروی در ایران تا پایان جنگ با آلمان، قانونی شد؛ همچنین دولت ایران متعهد شد که تمام راهها و وسایل ارتباطی کشوری را (شامل راه آهن، رودخانهها، فرودگاهها، بندرها، لولههای نفت، تأسیسات تلگراف و تلفن و بیسیم) برای هر میزانی از استفاده در اختیار متفقین قرار دهد.<ref>[https://www.cambridge.org/core/books/history-of-modern-iran/96733B4BF86FFB9B9C867798EEE839F8 Abrahamian, E. (2008). ''A History of Modern Iran''. Cambridge University Press]</ref> <ref>Katouzian, H. (2003). ''Iranian History and Politics''. Routledge</ref> <ref>Atabaki, T. (2006). ''Iran and the First World War: Battleground of the Great Powers''. I.B. Tauris</ref> | ||
۳- جدا شدن بحرین و جزایر آن و استقلال کشور جدید: بخشهایی از خاک قسمت شرقی شبه جزیره عربستان و جزایر نزدیک به آن که از دورهی هخامنشیان تحت حاکمیت ایران بود، به دلیل نفوذ تاریخی انگلستان در صحنهی سیاسی ایران، به مرور تحت الحمایهی بریتانیا قرار گرفت. نهایتا با تسلیم محمدرضا شاه در برابر فشارهای بینالمللی، طی فرایندهای جهانی و منطقهای که از سال ۱۳۴۷ آغاز شده بود، در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۹ و با تصویب قطعنامهی ۲۷۸ شورای امنیت، استقلال بحرین به رسمیت شناخته شد؛ بحرین در ۲۴ مرداد ۱۳۵۰ (۱۵ آگوست ۱۹۷۱) استقلال خود را رسما اعلام کرد و حکومت شاهنشاهی ایران نیز اولین کشوری بود که این استقلال را تنها ساعتی پس از آن به رسمیت شناخت. محمدرضا پهلوی این اقدام را به عنوان گامی دیپلماتیک برای کاهش تنش با کشورهای عربی توجیه کرد. <ref>Milani, A. (2011). ''The Shah''. Palgrave Macmillan</ref> <ref>[https://global.oup.com/academic/product/nixon-kissinger-and-the-shah-9780190610685?cc=de&lang=en& Alvandi, R. (2014). ''Nixon, Kissinger, and the Shah: The United States and Iran in the Cold War''. Oxford University Press]</ref> <ref>رمضانی، ر. (1355). ''سیاست خارجی ایران در خلیج فارس''. انتشارات سروش</ref> | |||
۴- رژیم حقوقی دریای خزر: | |||
[[پرونده:رژیم حقوقی دریای خزر۲.jpg|جایگزین=انواع تقسیم مرز دریایی در خزر|بندانگشتی]] | |||
پس از عهدنامههای مشهور ترکمانچای و گلستان، به دفعات قراردادهایی برای تعیین وضعیت حقوقی دریای خزر میان ایران و روسیه-شوروی تنظیم و امضا شد؛ اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تقسیم آن به جمهوریهای تازه استقلال یافته، عملا تمامی قراردادهای پیشین منقضی شد. عهدنامهی رژیم حقوقی دریای خزر در پنجمین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر (کاسپین) در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۹۷ خورشیدی (۱۲ آگوست ۲۰۱۸) به امضای آذربایجان، ایران، ترکمنستان، روسیه و قزاقستان رسید. اگرچه هنوز در این عهدنامه هم بحث روشنی از تقسیم دقیق این دریا وجود ندارد، اما مقامات سیاسی <ref>[https://farsnews.ir/politics/1515494400000062145/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D9%87%D9%85-%DB%B2%DB%B0-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%B2%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF سیدحسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی: ایران حاکمیت کامل بر سهم ۲۰ درصدی خود در دریای خزر دارد]</ref> و نظامی <ref>[https://www.jahannews.com/news/542936/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DB%B2%DB%B0-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%B2%D8%B1-%D8%AA%D8%AD%D8%AA-%DA%A9%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%85 دریادار سیاری: ۲۰ درصد خزر را تحت کنترل داریم]</ref> رژیم جمهوری اسلامی ادعای حاکمیت ۲۰ درصدی بر این دریا میکنند. این درحالی است که منابع دیگر با رد ادعاهای مقامات رژیم ایران، این مقدار را ۱۳ درصد میدانند. <ref>روزنامهی همشهری ۱۷ و ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۱</ref> | |||
== منابع: == | == منابع: == |
ویرایش