آلودگی هوا در ایران
| آلودگی هوا در ایران | |
|---|---|
| نوع | بحران مزمن زیستمحیطی و بهداشتی |
| بدترین دوره | پاییز ۱۴۰۴ |
| مکان اصلی | تهران، اصفهان، اراک، اهواز، کرج، مشهد، تبریز، شیراز |
| علتهای اصلی | مازوتسوزی پرگوگرد، سوخت پتروشیمیایی، ناوگان فرسوده، سوءمدیریت |
| مرگ زودرس سالانه | بیش از ۵۸٬۰۰۰ نفر کشوری |
| مرگ روزانه تهران (پاییز ۱۴۰۴) | ۲۲۰ نفر (هر ۱۷ دقیقه یک قربانی) |
| خسارت اقتصادی سالانه | ۲۳ میلیارد دلار (۵٫۳٪ GDP) |
| وضعیت فعلی | بحرانی و ادامهدار |
| قانون مرتبط | قانون هوای پاک ۱۳۹۶ (عمدتاً اجرا نشده) |
آلودگی هوا در ایران، یکی از مرگبارترین بحرانهای زیستمحیطی و بهداشتی جهان است که سالانه جان بیش از ۵۰ هزار نفر را میگیرد و میلیونها نفر را با بیماریهای تنفسی، قلبی، سرطان و کاهش بهرهوری نیروی کار مواجه میکند. این پدیده ناشی از ذرات معلق (PM2.5 و PM10)، گازهای سمی، سوختهای فسیلی غیراستاندارد، ناوگان حملونقل فرسوده، مازوتسوزی در نیروگاهها، صنایع سنگین، رشد بیرویه شهرنشینی، خشک شدن تالابها و تغییرات اقلیمی است.
در پاییز ۱۴۰۴ این بحران به سطح فاجعه رسید: تهران برای ۱۸ روز متوالی در وضعیت قرمز (AQI میانگین ۱۶۴) قرار گرفت و تنها ۶ روز هوای پاک در کل سال داشت؛ ۱۴ شهر خوزستان (از جمله کارون با AQI ۲۱۶)، اصفهان (۱۸۶)، اراک (۱۵۴)، کرج (۱۵۳)، سمنان (۱۵۲) و چندین کلانشهر دیگر در وضعیت ناسالم تا خطرناک بودند. مازوت پرگوگرد (۳۰٬۰۰۰ ppm گوگرد، ۷ برابر استاندارد جهانی)، بنزین پتروشیمیایی سرطانزا، موتورسیکلتهای کاربراتوری (۲۰ درصد آلودگی تهران) و وارونگی دما عوامل اصلی بودند.
قانون هوای پاک ۱۳۹۶ با ۲۲ بند ضعیف عملاً اجرا نشده است. پیامدها: مرگومیر روزانه تهران ۲۰ درصد افزایش یافت (از ۱۸۰ به ۲۲۰ نفر)، بیش از ۵۸٬۰۰۰ مرگ زودرس کشوری در ۱۴۰۳ (بیشتر در ۱۴۰۴)، ذخایر خون بحرانی، تعطیلی گسترده مدارس و ادارات، خسارت اقتصادی سالانه به ۲۳ میلیارد دلار (۵.۳٪ تولید ناخالص داخلی) میرسد؛ شامل هزینههای درمان، کاهش بهرهوری نیروی کار، تعطیلی مدارس و ادارات در چندین استان و خسارتهای روانی و اجتماعی. این بحران، بیش از هر چیز، نماد شکست حکمرانی جمهوری اسلامی است که حتی در برابر مرگ هر ۱۷ دقیقه یک شهروند، به جای اقدام واقعی به «توسل به دعا» بسنده میکند.
وضع آلودگی هوا در ایران
آلودگی هوا، یکی از بزرگترین معضلات زیستمحیطی و بهداشتی جهان، در ایران به کابوسی مرگبار تبدیل شده است. تعریفی ساده از این پدیده میگوید که آلودگی هوا به وجود مواد مضر در اتمسفر اطراف ما اشاره دارد؛ موادی که کیفیت زندگی را کاهش داده و سلامت انسانها، حیوانات و محیطزیست را تهدید میکنند. در ایران، این بحران به دلیل سوءمدیریت، سیاستهای ناکارآمد و فساد ساختاری، ابعادی فاجعهبار یافته است.
طبق آمارهای رسمی، آلودگی هوا سالانه جان بیش از ۵۰ هزار نفر را میگیرد؛ رقمی هولناک که بسیاری از کارشناسان معتقدند به دلیل کمبود شفافیت و عدم انتشار دادههای دقیق، ممکن است حتی بیشتر از این باشد.[۱]
تعریف آلودگی هوا و گردوغبار: قاتلان خاموش
آلودگی هوا به وجود ذرات معلق، گازهای سمی، و مواد شیمیایی در اتمسفر گفته میشود که کیفیت هوای تنفسی را کاهش داده و سلامت انسان و محیطزیست را تهدید میکند. در کنار آن، بحران گردوغبار نیز به پدیده انتشار ذرات ریز خاک و ماسه در هوا اشاره دارد که ناشی از تخریب پوشش گیاهی، خشک شدن تالابها و بیابانزایی است.
در ایران، این دو معضل دست در دست یکدیگر جان انسانها را میگیرند. طبق آمارها، سالانه بیش از ۵۰ هزار نفر در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند و میلیونها نفر دیگر از بیماریهای تنفسی و قلبی ناشی از آلودگی هوا و گردوغبار رنج میبرند.[۲]
عواملی که هوای ایران را به زهر تبدیل کردهاند
در بررسی دلایل آلودگی هوا در ایران، باید به ترکیبی از عوامل اشاره کرد:
۱. ناوگان حملونقل فرسوده:
خودروهای قدیمی و بدون استانداردهای زیستمحیطی در کلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان و مشهد به بمبهای متحرک آلودگی تبدیل شدهاند. سوخت بیکیفیت، خودروهای فاقد فیلترهای استاندارد و استفاده گسترده از موتورسیکلتهای کاربراتوری از مهمترین دلایل تشدید این بحران هستند. خیابانهای این شهرها مملو از خودروهایی است که روزانه میلیونها تن آلاینده تولید میکنند و مردم را در برابر خطرات جدی سلامت قرار میدهند.[۳]
۲. سوختهای فسیلی غیراستاندارد:
پالایشگاههای ایران، به دلیل نبود تکنولوژیهای روزآمد، سوختهایی با کیفیت پایین تولید میکنند که در کنار تولید آلایندههای خطرناک، سلامتی میلیونها شهروند را به خطر میاندازند. بنزین و گازوئیل تولیدی در بسیاری از این پالایشگاهها به دلیل داشتن گوگرد و مواد مضر دیگر، یکی از منابع اصلی آلودگی هوای شهری محسوب میشوند. درحالیکه در کشورهای پیشرفته استانداردهای سختگیرانهای برای کیفیت سوخت وجود دارد، ایران همچنان از روشهای قدیمی و ناکارآمد استفاده میکند.
۳. صنایع سنگین و نیروگاهها:
بسیاری از نیروگاهها و کارخانههای ایران همچنان از سوخت مازوت استفاده میکنند. مازوت، که یکی از آلایندهترین سوختهای فسیلی است، نه تنها در کشورهای پیشرفته تقریباً منسوخ شده، بلکه در ایران با بیمسئولیتی تمام، بهعنوان گزینه اصلی در زمان کمبود گاز مصرف میشود. نیروگاههای اطراف کلانشهرها، با انتشار دودهای سمی، هر روز به بحران آلودگی هوا دامن میزنند.[۳]
۴. رشد بیرویه شهرنشینی و تراکم جمعیت:
توسعه نامتوازن شهری و افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، اصفهان و مشهد، زیرساختهای زیستمحیطی را تحت فشار شدیدی قرار داده است. نبود برنامهریزی شهری و استفاده از روشهای ناکارآمد در مدیریت پسماندها، ترافیک سنگین و افزایش تقاضای انرژی از عوامل تشدیدکننده این بحران هستند.[۳]
۵. تغییرات اقلیمی و تأثیر منطقهای:
خشکسالیهای مداوم، تغییرات اقلیمی و سیاستهای نادرست مدیریت آب در ایران، نه تنها کیفیت زندگی را کاهش داده بلکه بر تشدید پدیده گردوغبار نیز تأثیر گذاشته است. کاهش بارندگی و از دست رفتن پوشش گیاهی طبیعی، به گسترش بیابانزایی و افزایش ذرات معلق در هوا منجر شده است.[۴]
آلودگی هوا؛ بحران مدیریت نشده
سوال اصلی اینجاست: چرا با وجود اینهمه هشدار، تغییری در وضعیت آلودگی هوای ایران ایجاد نمیشود؟ پاسخ به این سوال را باید در ساختار حکومتی جستجو کرد که توانایی مدیریت چنین بحرانهایی را ندارد.
۱- نبود اراده سیاسی:
حاکمیت جمهوری اسلامی، اولویت را بر سرکوب و کنترل شهروندان گذاشته و مسائل زیستمحیطی را به حاشیه رانده است. برای حکومتی که بقای خود را بر پایه ابزارهای سرکوب و نه رفاه و سلامت عمومی بنا کرده، آلودگی هوا یک اولویت نیست. حتی زمانی که سطح آلودگی در شهرها به وضعیت خطرناک میرسد، اقدامات فوری و جدی صورت نمیگیرد.
مسأله اینجاست که آلودگی هوا و بحران گردوغبار، نه پدیدهای طبیعی، بلکه نتیجه مدیریت ناکارآمد و سیاستهای غیرعلمی است. در جمهوری اسلامی، محیطزیست همیشه در پایینترین اولویتها قرار داشته و هرگونه هشدار از سوی کارشناسان نادیده گرفته شده است.[۵]
۲- فساد سیستماتیک:
طرحهای زیستمحیطی در ایران، به دلیل فساد گسترده، یا اجرایی نمیشوند یا نتیجه معکوس دارند. بودجههایی که باید صرف احیای تالابها و کاهش آلودگی هوا شوند، در جیب پیمانکاران وابسته به سپاه پاسداران گم میشوند.
۳- انکار بحران:
دولت، به جای شفافسازی درباره عمق بحران، با ارائه آمارهای دستکاریشده و وعدههای بیپشتوانه، سعی در کوچکنمایی آن دارد.[۵]
۴- نبود سیاستگذاریهای پایدار:
برخلاف کشورهای پیشرفته که با سیاستهای سختگیرانه زیستمحیطی، آلودگی هوا را کنترل کردهاند، در ایران، هیچ برنامه جامعی برای مقابله با این بحران وجود ندارد. استفاده از سوختهای آلوده مانند مازوت در نیروگاهها، نمونه بارزی از سیاستهای مخرب است.
۵. شفافیت؛ حلقه مفقوده:
ارائه آمار دقیق و بهروز از میزان آلودگی هوا و تاثیر آن بر سلامت مردم، یکی از وظایف اساسی هر دولت مسئول است. اما در ایران، آمارها یا منتشر نمیشوند یا دستکاری شده و از دید مردم پنهان میمانند. این انکار سیستماتیک، عملاً مقابله با بحران را غیرممکن کرده است. مردم تنها زمانی از وضعیت بحرانی آلودگی آگاه میشوند که رنگ شاخصهای آلودگی در اپلیکیشنها به قرمز و بنفش تغییر میکند.
۶. فساد ساختاری:
بسیاری از طرحهای کاهش آلودگی، مانند اسقاط خودروهای فرسوده یا تولید سوخت استاندارد، به دلیل فساد و سودجویی متوقف یا به شکست منجر شدهاند. پیمانکارانی که برای منافع مالی خود در این پروژهها دست دارند، هیچ انگیزهای برای اجرای صحیح آنها ندارند. تخصیص بودجههای هنگفت به طرحهای بینتیجه، یکی از جلوههای فساد در این حوزه است.
قربانیان خاموش؛ جانهایی که در دود خفه میشوند
طبق آمارها، آلودگی هوا در ایران سالانه بیش از ۵۰ هزار نفر را به کام مرگ میکشاند. بسیاری از این قربانیان، کودکان، سالمندان و افراد دارای بیماریهای زمینهای هستند؛ کسانی که توانایی مقابله با شرایط زیستمحیطی دشوار را ندارند. اما این مرگومیر تنها بخشی از فاجعه است.
هر روز که میگذرد، آلودگی هوا و گردوغبار، جان بیشتری از ایرانیان میگیرند. به گفته سازمان بهداشت جهانی، ذرات معلق موجود در هوا، که ناشی از سوخت مازوت، خودروهای فرسوده و گردوغبار است، خطر ابتلا به بیماریهای زیر را افزایش میدهند:
- بیماریهای تنفسی مانند آسم و برونشیت
- بیماریهای قلبی و عروقی
- سرطان ریه
- سکتههای مغزی و قلبی
در کنار این بیماریها، کیفیت زندگی در شهرهای بزرگ ایران به شدت کاهش یافته است. تهران، اهواز، اصفهان و مشهد، در زمره آلودهترین شهرهای جهان قرار دارند، و وضعیت در مناطق جنوبی و غربی کشور که گردوغبار حاصل از خشک شدن تالابها را تحمل میکنند، به مراتب وخیمتر است.[۶]
۱. بیماریهای مزمن و هزینههای درمانی:
بیماریهای مزمن ناشی از آلودگی هوا مانند آسم، برونشیت، بیماریهای قلبی و سرطان ریه، میلیونها نفر را گرفتار کرده است. هزینههای سنگین درمان این بیماریها، فشار بیشتری بر دوش خانوارها و نظام بهداشتی کشور گذاشته است. خانوادههایی که از مشکلات تنفسی کودکان یا بیماریهای قلبی سالمندان خود رنج میبرند، بار مالی و روانی مضاعفی را تحمل میکنند.
۲. تأثیرات روانی و اجتماعی:
زندگی در شهرهای آلوده، بر سلامت روانی افراد نیز تأثیر منفی دارد. افسردگی، استرس و کاهش کیفیت زندگی، از پیامدهای روانی آلودگی هوا هستند. علاوه بر این، تعطیلیهای مکرر مدارس و محدودیتهای فعالیتهای بیرونی، بر کیفیت زندگی کودکان و خانوادهها تأثیر منفی گذاشته است.[۶]
راهحلهای آلودگی هوا
بحران آلودگی هوا، همانند بسیاری از مشکلات دیگر ایران، نتیجهای از ساختار ناکارآمد و بیکفایت جمهوری اسلامی است. در کشورهای پیشرفته، سیاستهای موفقی برای کاهش آلودگی هوا اجرا شدهاند: از گسترش حملونقل عمومی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر گرفته تا قوانین سختگیرانه زیستمحیطی و تشویق صنایع به استفاده از تکنولوژیهای پاک. برخی از راهکارهای قابلاجرا در ایران عبارتند از:
۱. توسعه حملونقل عمومی:
سرمایهگذاری در سیستم حملونقل عمومی، مانند مترو و اتوبوسهای برقی، میتواند تأثیر بسزایی در کاهش آلودگی هوا داشته باشد. به جای تشویق به استفاده از خودروهای شخصی، باید زیرساختهای حملونقل عمومی توسعه یابد.[۷]
۲. استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر:
ایران با داشتن منابع عظیم خورشیدی و بادی، پتانسیل بالایی برای تولید انرژیهای پاک دارد. اما به دلیل نبود اراده سیاسی و سرمایهگذاری مناسب، این پتانسیلها نادیده گرفته شدهاند.
۳. استانداردسازی سوخت و خودروها:
تولید و عرضه سوخت با استانداردهای بینالمللی و جایگزینی خودروهای فرسوده با مدلهای جدید و پاک، از مهمترین اقدامات برای کاهش آلودگی هوا هستند.[۷]
هوای پاک نیاز انسانی
در جهانی که پاکی هوا باید یکی از بدیهیترین حقوق انسانی باشد، ایرانیان هر روز برای نفس کشیدن، هزینهای سنگین میپردازند. بحران آلودگی هوا در کنار دیگر بحرانها و ابر بحرانها، پیش و بیش از آنکه زیستمحیطی یا اقتصادی باشد، ناشی از ناکارآمدی و بیکفایتی جمهوری اسلامی است.
برای غلبه بر بحران آلودگی هوا اقدامات زیر در اولویت حیاتی قرار دارند:
- سرمایهگذاری فوری و گسترده در انرژیهای تجدیدپذیر.
- بازنگری در منابع انرژی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی.
- اجرای دقیق قوانین زیستمحیطی و ایجاد مکانیزمهای نظارتی مستقل.
- شفافیت در تخصیص بودجه و اولویت دادن به سلامت عمومی.
با این حال، تحقق این تغییرات در چارچوب ساختار کنونی بعید به نظر میرسد. تا زمانی که ساختار حکومت تغییر نکند، راهحلی پایدار برای مقابله با این بحران وجود نخواهد داشت. حق نفس کشیدن در هوای پاک، حقی است که باید برای بازپسگیری آن تلاش کنیم، پیش از آنکه این کشتار خاموش جانهای بیشتری را قربانی کند.[۸]
تشدید آلودگی هوا در پائیز ۱۴۰۴
وضعیت آلودگی در شهرها
در پاییز ۱۴۰۴، آلودگی هوا در شهرهای مختلف ایران به سطوح بحرانی رسید و چندین کلانشهر را تحت تأثیر قرار داد. در تهران، شاخص کیفیت هوا (AQI) به طور میانگین به ۱۶۴ رسید و برای ۱۸ روز متوالی در وضعیت قرمز (ناسالم برای همه) قرار گرفت. برخی مناطق مانند ورامین به AQI ۱۹۶ (بسیار ناسالم) و بهارستان به ۱۷۹ رسیدند. از ابتدای سال تا ۴ آذر، تهران تنها ۶ روز هوای پاک داشت، ۱۲۳ روز قابل قبول، ۱۰۶ روز ناسالم برای گروههای حساس، ۱۸ روز ناسالم برای عموم، ۲ روز بسیار ناسالم و ۲ روز خطرناک بود.[۹]
در خوزستان، ۱۴ شهر در وضعیت ناسالم قرار گرفتند، از جمله کارون با AQI ۲۱۶ (بسیار ناسالم)، اهواز ۱۹۶، دشت آزادگان ۱۶۴ و شادگان ۱۶۲. هشت شهر بزرگ دیگر مانند اصفهان (AQI ۱۸۶)، اراک (۱۵۴)، کرج (۱۵۳)، سمنان (۱۵۲)، بوشهر (۱۵۱)، بندرعباس (۱۴۵)، قم (۱۴۴) و قزوین (۱۳۵) نیز ناسالم گزارش شدند. تبریز با AQI ۱۲۸ و مشهد ۱۱۹ در وضعیت نارنجی بودند.[۱۰]
علل اصلی آلودگی
علل اصلی این بحران شامل مصرف بنزین پتروشیمیایی، سوخت مازوت پرگوگرد در نیروگاهها (با گوگرد ۳۰,۰۰۰ ppm، هفت برابر استاندارد جهانی) و وارونگی دما بودند. منابع متحرک مانند خودروها و موتورسیکلتها ۶۰ تا ۸۲.۷ درصد آلایندههای گازی و ذرات معلق را تولید میکردند، با سهم موتورسیکلتهای کاربراتوری در تهران حدود ۲۰ درصد. کاهش بارندگی پاییزی و فعالیتهای صنعتی نیز نقش داشتند.[۱۱]
در تهران، آلودگی از خودروها، موتورسیکلتها، کاهش بارش و مازوتسوزی ناشی میشد. صنایع خانگی، تجاری و اداری ۵.۳ درصد آلایندههای گازی و نیروگاهها ۵.۷ درصد تولید میکردند. سوختهای مایع با افزودنیهای آروماتیک بالا و مواد ممنوعه، سطوح بنزن و مواد سرطانزا را افزایش داد.[۱۲]
بیکفایتی و ناکارآمدی حکومت
بیکفایتی حکومت در اجرای قانون هوای پاک ۱۳۹۶ برجسته بود، با ۲۲ مورد اجرای ضعیف، ۱۷ مورد متوسط و تنها ۱۷ مورد قابل قبول. عدم تخصیص بودجه برای نوسازی زیرساختها، ادامه مازوتسوزی علیرغم ممنوعیت از ۱۴۰۰ و تصمیمات متناقض مانند تأخیر در تعطیلیها، بحران را تشدید کرد. تحریمها دسترسی به فناوری را محدود کرد، اما سیاستهای کوتاهمدت انرژی و عدم پاسخگویی نهادها نقش اصلی داشتند.[۱۳]
مدیریت جزیرهای، تعدد نهادهای مسئول بدون پاسخگویی و عدم اجرای اصل ۵۰ قانون اساسی برای حفاظت از محیط زیست، از مشکلات کلیدی بودند. پیشنهاد شکایت از مسئولان برای مرگهای ناگهانی مطرح شد، اما هیچ اقدام ساختاری انجام نشد.[۱۴]
اثرات بهداشتی و مرگومیر
آلودگی منجر به افزایش ۲۰ درصدی مرگومیر در تهران شد، از میانگین روزانه ۱۸۰ به ۲۲٠ نفر. در سال ۱۴۰۳، بیش از ۵۸,۰۰۰ مرگ زودرس کشوری (۸,۰۰۰ در تهران) ثبت شد، که در ۱۴۰۴ افزایش یافت و معادل یک مرگ هر ۱۷ دقیقه بود. اثرات شامل ۱۵ درصد افزایش موارد تنفسی، ۳ درصد مشکلات قلبی، کاهش IQ کودکان، خستگی مزمن و کاهش بهرهوری نیروی کار (۰.۵ تا ۴ درصد به ازای هر میکروگرم در مترمکعب PM2.5) بودند.[۱۵]
ذخایر خون در برخی استانها به سطح بحرانی رسید، مانند تهران با ۳.۵ روز ذخیره. اثرات کوتاهمدت شامل خستگی از مونوکسید کربن، سوزش چشم و گلو و درد قفسه سینه بودند. همزمانی با آنفولانزا موارد تنفسی را افزایش داد.[۱۲]
تعطیلیها و خسارتهای اقتصادی
تعطیلیها شامل مدارس، دانشگاهها و ادارات در البرز، سمنان، خوزستان و هرمزگان بودند. در تهران، مهدکودکها تعطیل شد، فعالیت اداری کاهش یافت و دو سوم ظرفیت اجرایی غیرفعال بود. ممنوعیت تردد کامیونها (به جز حامل کالاهای فاسدشدنی) اعمال شد.[۱۶]
خسارت اقتصادی سالانه ۲۳ میلیارد دلار (۵.۳ درصد GDP) تخمین زده شد، با ۱۷ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۳ از مرگها، ناتوانی و تعطیلیها. هزینههای سلامت در تهران ۲.۶ تا ۳.۷ میلیارد دلار بود، شامل اثرات ترافیکی و روانی.[۱۳]
منابع
- ↑ آلودگی هوا چیست؟ – عوامل، انواع، تاثیر بر سلامت | به زبان ساده - فرادرس
- ↑ عوامل اصلی آلودگی هوا چیست؟
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ دلیل اصلی آلودگی هوا چیست؟ ایسنا
- ↑ دلیل اصلی آلودگی هوا چیست؟/ آلودگی هوا تا کی ادامه دارد؟ اقتصاد آنلاین
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ آلودگی هوای تهران، از بحران تا بیعملی - آکو ایران
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ جان هایی که در آلودگی هوا از دست می رود - روزنامه آفرینش
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ رفع آلودگی هوای تهران؛ راههایی که نرفتهایم - ایرنا
- ↑ آلودگی هوا؛ مرگ خاموش ایرانیان - سایت مجاهد
- ↑ بار دیگر هشدار سراسری آلودگی هوا در ایران؛ تصمیمهای متناقض و آمارهای نگرانکننده - رادیو زمانه 2
- ↑ ادامه بحران آلودگی هوا در شهرهای مختلف و قرار گرفتن ۱۴ شهر خوزستان در وضعیت ناسالم - ایران اینترنشنال 1
- ↑ آلودگی هوا در ایران؛ از هشدارهای کارشناسی تا "توسل به دعا" - دویچهوله
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ذخایر خون برخی استانها بهدلیل آلودگی هوا به وضعیت بحرانی رسیده است - ایران اینترنشنال
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ آلودگی هوا: شکست حکمرانی، فروپاشی سرمایه انسانی - رادیو زمانه 1
- ↑ هر ۱۷ دقیقه یک قربانی؛ بحران خاموش آلودگی هوا در ایران - رویداد۲۴
- ↑ ادامه آلودگی شدید هوا در ایران؛ تهران برای دهمین روز متوالی در شرایط «ناسالم برای همه» قرار دارد - یورو نیوز
- ↑ آلودگی تهران به سطح «هشداردهنده» رسیده است و آخرین بحران زیستمحیطی ایران را در بر خواهد گرفت - رادیو فردا



