آریایی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۳۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:گستره تقریبی نژاد آریایی با رنگ زرد.jpg|بندانگشتی|402x402پیکسل|گستره تقریبی نژاد آریایی با رنگ زرد]]'''آریایی''' یا به تعبیری دیگر '''هندوایرانی''' شاخه‌ی شرقی قوم بزرگی‌ست به نام «هندواروپایی» که در هزاره‌ی سوم پیش از میلاد از سرزمین‌های واقع در دشت‌های جنوب روسیه، نواحی شرقی و فرودست رود دنیپر، شمال قفقاز و غرب اورال برخاستند و به تدریج بخش‌های گسترده‌ای از اروپا و آسیا را به دست آوردند.<ref name=":3" />
[[پرونده:گستره تقریبی نژاد آریایی با رنگ زرد.jpg|بندانگشتی|402x402پیکسل|گستره تقریبی نژاد آریایی با رنگ زرد]]'''آریایی''' یا به تعبیری دیگر '''هندوایرانی''' شاخه‌ی شرقی قوم بزرگی‌ست به نام «هندواروپایی» که در هزاره‌ی سوم پیش از میلاد از سرزمین‌های واقع در دشت‌های جنوب روسیه، نواحی شرقی و فرودست رود دنیپر، شمال قفقاز و غرب اورال برخاستند و به تدریج بخش‌های گسترده‌ای از اروپا و آسیا را به دست آوردند.<ref name=":3" />


در این مسأله که آریایی‌ها چه کسانی هستند و از چه راههایی به ایران و هند آمدند عقاید مختلف می‌باشد.<ref name=":2" />
در این مسأله که آریایی‌ها چه کسانی بودند و از چه راههایی به ایران و هند آمدند عقاید مختلف می‌باشد.<ref name=":2" />


== پیدایش قوم آریایی ==
== پیدایش قوم آریایی ==
خط ۱۵: خط ۱۵:


در سدهٔ نوزدهم، پس از آنکه زبانشناسان زبانهای هندوایرانی و اروپایی را همریشه یافتند، برخی از اروپاییان واژهٔ آریایی را به معنای کسی که به زبانی هندواروپایی سخن میگوید به کار بردند. در سالهای پایانی سدهٔ نوزدهم و آغاز سدهٔ بیستم، در آلمان و انگلیس، برخی این واژه را برای توصیف مردم شمال اروپا و اقوام ژرمن به کار میبردند.<ref name=":4">ایران ناز - [http://www.irannaz.com/news_detail_3012.html همه چیز درباره ی اقوام آریایی]</ref>
در سدهٔ نوزدهم، پس از آنکه زبانشناسان زبانهای هندوایرانی و اروپایی را همریشه یافتند، برخی از اروپاییان واژهٔ آریایی را به معنای کسی که به زبانی هندواروپایی سخن میگوید به کار بردند. در سالهای پایانی سدهٔ نوزدهم و آغاز سدهٔ بیستم، در آلمان و انگلیس، برخی این واژه را برای توصیف مردم شمال اروپا و اقوام ژرمن به کار میبردند.<ref name=":4">ایران ناز - [http://www.irannaz.com/news_detail_3012.html همه چیز درباره ی اقوام آریایی]</ref>
== ويژگی‌های مشترک قوم آریایی ==
1. پدرسالاري: عنصر نرينه هم در ايزدستان و هم در جامعه‌ي اين قوم چيرگي دارد.
2. دام‌داري: گله‌داري و دام‌پروري كار و پيشه‌ي اصلي و عمده‌ي اين قوم و خصوصاً پرورش اسب، ويژه‌ي آنان بوده است.
3. زبان: تمام اقوام هندواروپايي (از جمله، هندوايرانيان) داراي زباني با ريشه و ساختار مشترك هستند كه به گروه زبان‌هاي «پيوندي» تعلق دارد؛ زبان‌هاي گوناگون هندواروپايي داراي انبوه واژگان مشترك و همانند هستند كه نشانه‌ي اصل و منشأ واحد همه‌ي اين زبان‌ها مي‌باشد
4. جنگ‌جويي و سواركاري: اين اقوام عمدتاً جنگ‌جوياني اسب‌سوار بودند كه كه نيروي سوار و ارابه‌هاي‌شان ضامن پيروزي و فتوح آنان بود و از اين لحاظ در دوره‌هايي، به عنوان نيروي نظامي و رزمي به خدمت اقوام بومي منطقه درآمدند
5. دين: كيهان‌شناسي ، يزدان‌شناسي و انديشه‌هاي ديني‌ ــ اسطوره‌اي اقوام هندواروپايي هم‌سان و مشترك است. در ميان همه‌ي اقوام هندواروپايي اعتقادي واحد و كهن به خداي آسمان وجود دارد و نيز خداياني با كاركرد شهرياري‌ ـ دين‌ياري، جنگ‌جويي، و كشاورزي‌ ـ باروري در يزدان‌شناسي اغلب اين اقوام موجود است <ref name=":1" />


== اقوام ساکن در ایران قبل از ورود آریایی‌ها ==
== اقوام ساکن در ایران قبل از ورود آریایی‌ها ==
خط ۳۸: خط ۴۹:
آریایی ها با پرورش و اهلی کردن چهارپایان درشت اندام مانند اسب و ... که توسط آریایی های هند و اروپایی احتمالاً در حدود 1800 سال پیش از میلاد صورت گرفت ارابه ها و آذوقه های خود را به فلات ایران آوردند .<ref name=":0" />
آریایی ها با پرورش و اهلی کردن چهارپایان درشت اندام مانند اسب و ... که توسط آریایی های هند و اروپایی احتمالاً در حدود 1800 سال پیش از میلاد صورت گرفت ارابه ها و آذوقه های خود را به فلات ایران آوردند .<ref name=":0" />


در باره‌ي مسير مهاجرت اقوام آريايي (ماد و پارس‌) به داخل نجد ايران، از ديرباز دو ديدگاه وجود داشته است؛ در ديدگاهي، مدخل اين مهاجرت قفقاز پنداشته شده و در ديدگاه ديگر، ماورا‌ءالنهر و خراسان. اما امروزه قطعيت و درستي ديدگاه دوم آشكار و ثابت گرديده است؛ چرا كه اولاً، به دست آمدن انبوهي آثار باستان‌شناختي از نواحي مركزي ايران (مانند سيلكِ كاشان) كه مربوط و متعلق به مردماني مهاجر و نورسيده با ويژگي‌هاي آريايي‌ست، نشان مي‌دهد كه اين ناحيه در مسير مهاجرت اقوام آريايي (ايراني) قرار داشته است و ثانياً، نزديكي و پيوستگي زبان پارسي‌باستان با زبان‌هاي آريايي آسياي ميانه (مانند خوارزمي و سغدي) بسيار بيش‌تر است تا با زبان‌هاي آريايي ناحيه‌ي قفقاز مانند «سَرمَتي» و اين نكته نمودار پيوند و نزديكي افزون‌تر اقوم ايراني (ماد و پارس) با ديگر اقوام آريايي ساكن ماوراءالنهر و آسياي ميانه است تا آريايي‌تباران مقيم قفقاز.
درباره‌ مسير مهاجرت اقوام آريايي (ماد و پارس‌) به داخل نجد ايران، از ديرباز دو ديدگاه وجود داشته است؛ در ديدگاهي، مدخل اين مهاجرت قفقاز پنداشته شده و در ديدگاه ديگر، ماورا‌ءالنهر و خراسان. اما امروزه قطعيت و درستي ديدگاه دوم آشكار و ثابت گرديده است؛ چرا كه اولاً، به دست آمدن انبوهي آثار باستان‌شناختي از نواحي مركزي ايران (مانند سيلكِ كاشان) كه مربوط و متعلق به مردماني مهاجر و نورسيده با ويژگي‌هاي آريايي‌ست، نشان مي‌دهد كه اين ناحيه در مسير مهاجرت اقوام آريايي (ايراني) قرار داشته است و ثانياً، نزديكي و پيوستگي زبان پارسي‌باستان با زبان‌هاي آريايي آسياي ميانه (مانند خوارزمي و سغدي) بسيار بيش‌تر است تا با زبان‌هاي آريايي ناحيه‌ي قفقاز مانند «سَرمَتي» و اين نكته نمودار پيوند و نزديكي افزون‌تر اقوم ايراني (ماد و پارس) با ديگر اقوام آريايي ساكن ماوراءالنهر و آسياي ميانه است تا آريايي‌تباران مقيم قفقاز.


بر پايه‌ي آن چه گفته شد، آشكار است كه مدخل مهاجرت اقوام ايراني (ماد و پارس) ماوراءالنهر و خراسان بوده است.<ref name=":1">[https://azargoshnasp.net/history/Aryan/qowmaryayikiya.htm قوم آريايی]</ref>
بر پايه‌ي آن چه گفته شد، آشكار است كه مدخل مهاجرت اقوام ايراني (ماد و پارس) ماوراءالنهر و خراسان بوده است.<ref name=":1">[https://azargoshnasp.net/history/Aryan/qowmaryayikiya.htm قوم آريايی]</ref>
خط ۷۵: خط ۸۶:
قوم سوم در جنوب و به خطّه پارس آمدند و آنچه آشوریان به عنوان منطقه پارسوماش یا پارسواش به عنوان باج گذاران خود نام می برند ابتدا باید آن را در جنوب دریاچه ارومیه یافت . پارس ها در اواسط سده ی هشتم پیش از میلاد دولت هخامنشی را بنیان نهادند و پیش از تشکیل حکومت خود توسط کوروش دوّم فرمانبردار مادها بودند که با از پای در آوردن دولت ماد و گرفتن قدرت از دست آستیاگ آخرین شاه ماد ، امپراطوری نیرومندی را به وجود آوردند که به گونه ای مستمر به قلمرو آنان افزوده می گشت و این قلمرو زمانی از سواحل رود دانوب در اروپا تا حبشه در افریقا را در بر می گرفت .<ref name=":0" />
قوم سوم در جنوب و به خطّه پارس آمدند و آنچه آشوریان به عنوان منطقه پارسوماش یا پارسواش به عنوان باج گذاران خود نام می برند ابتدا باید آن را در جنوب دریاچه ارومیه یافت . پارس ها در اواسط سده ی هشتم پیش از میلاد دولت هخامنشی را بنیان نهادند و پیش از تشکیل حکومت خود توسط کوروش دوّم فرمانبردار مادها بودند که با از پای در آوردن دولت ماد و گرفتن قدرت از دست آستیاگ آخرین شاه ماد ، امپراطوری نیرومندی را به وجود آوردند که به گونه ای مستمر به قلمرو آنان افزوده می گشت و این قلمرو زمانی از سواحل رود دانوب در اروپا تا حبشه در افریقا را در بر می گرفت .<ref name=":0" />


== مذهب و مظاهر مورد احترام ==
== مظاهر مورد احترام قوم آریایی ==
آریایی ها از دیر باز مظاهر طبیعت را ستایش می کردند و پرستش و احترام به آب ، آتش ، باد و خاک در میان آریایی ها متداول بوده و به نور و تاریکی و تاثیرات آن در حیات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی انسان پی برده و نیکی و بدی را در ارتباط با دو نیروی بالا می دانستند . البته در آغاز برای دفع نیروهای آسیب رسان و بیماری زا و بی اثر کردن آنها دانه های فروزه و مهره های گوناگون از شاخ جانوران و گوش ماهی به گردن خود می آویختند و یا بصورت دستبند مورد استفاده قرار می دادند . آنان اعتقاد داشتند این مهرها بصورت طلسم از توانایی ارواح و نیروهای آسیب رسان در زندگی انسان و جانوران و کشتزارها و مراتع می کاهند که نمونه ای از این اشیاﺀ در ناحیه ی فارس یافت شده است . علاوه بر این در قبرهای انسانها زینت آلات و حتی اشیاﺀ و ابزارهای زندگی و جنگی و شکار بدست آمده است که بیانگر اعتقاد آریایی ها به زندگی بعد از مرگ است .
آریایی ها از دیر باز مظاهر طبیعت را ستایش می کردند و پرستش و احترام به آب ، آتش ، باد و خاک در میان آریایی ها متداول بوده و به نور و تاریکی و تاثیرات آن در حیات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی انسان پی برده و نیکی و بدی را در ارتباط با دو نیروی بالا می دانستند . البته در آغاز برای دفع نیروهای آسیب رسان و بیماری زا و بی اثر کردن آنها دانه های فروزه و مهره های گوناگون از شاخ جانوران و گوش ماهی به گردن خود می آویختند و یا بصورت دستبند مورد استفاده قرار می دادند . آنان اعتقاد داشتند این مهرها بصورت طلسم از توانایی ارواح و نیروهای آسیب رسان در زندگی انسان و جانوران و کشتزارها و مراتع می کاهند که نمونه ای از این اشیاﺀ در ناحیه ی فارس یافت شده است . علاوه بر این در قبرهای انسانها زینت آلات و حتی اشیاﺀ و ابزارهای زندگی و جنگی و شکار بدست آمده است که بیانگر اعتقاد آریایی ها به زندگی بعد از مرگ است .


خط ۸۴: خط ۹۵:
آریایی ها اماکن مقدس خود را برای عبادت و بزرگداشت خدایان در بلندی ها و یا کوه ها و کشتزارها و حتی مناطق مسطح انتخاب می کردند .
آریایی ها اماکن مقدس خود را برای عبادت و بزرگداشت خدایان در بلندی ها و یا کوه ها و کشتزارها و حتی مناطق مسطح انتخاب می کردند .


انجام مراسم قربانی و عبادت به سرپرستی و راهنمایی روحانیون انجام می گرفت . آراﺀ الهی و اداره ی جامعه بر اساس عقل و عدل و توجه به وظایف دینی تنها از سوی این روحانیون امکان پذیر بود . آنان طبقه آگاه و مسلط و پرنفوذ در جامعه بودند .
انجام مراسم قربانی و عبادت به سرپرستی و راهنمایی روحانیون انجام می گرفت . آراﺀ الهی و اداره ی جامعه بر اساس عقل و عدل و توجه به وظایف دینی تنها از سوی این روحانیون امکان پذیر بود . آنان طبقه آگاه و مسلط و پرنفوذ در جامعه بودند .<ref name=":0" />
 
== دین و مذهب اقوام آریایی ==
دین اقوام آریایی در ابتدا میترائیسم بوده است. فرهنگ و حکمت میتراییسم بسیار غنی و قوی است که بعدها بودیسم و بسیاری از مذاهب دارای پیامبر تحت تاثیر میترائیسم برای نور اهمیت قائل شدند. به همین علت در آئین‌های باستانی ما مثل چهارشنبه سوری برای نور و آتش احترام قائل هستند این احترامی است که وقتی آتش توسط پادشاهان حماسی ما کشف می‌شود به وجود آمده و آتش را مقدس می‌کند. آئین‌های باستانی ما همه دسته‌بندی شده و با توجه به نیازهای جامعه آنهایی که مورد توجه، شادی‌آور و همراه با جشنها و سرورها بوده‌ اند و غم‌افزا نبوده‌اند بهتر از بقیه حفظ شده‌اند اما آنهایی که همراه با غم و سوگواری بودند در پس پرده قرار گرفته و جزء آئین‌های شوم نام گرفتند، این آیین ها به شب‌ها کشیده می‌شوند مرگ‌میرها می‌رود در اختیار شب، تاریکی و شیاطین تعلق می‌گیرد. دیوها ایجاد مرگ می کنند، زایش‌ها در اختیار پریان و خداوندگان شادی قرار می‌گیرند. 
 
تا اینکه ما به تک خدایی می‌رسیم. آریایی‌ها اولین قومی هستند که تک خدایی وارد فرهنگشان می‌شوند. ما قبل از اسلام تک خدایی را داشته‌ایم. زرتشت اهورامزدا را داشته در مقابلش اهریمن یعنی ثنویت و دوئالیسم این همان چیزی که بعدها فردوسی در شاهنامه به بهترین نحو جلوه می‌دهد. آیین‌ها باستانی ما همه دوگانه اند. آیین‌های ما همیشه با خیر و شر روبرو هستند در مقابل تاریکی روشنایی را داریم، در مقابل نیکی زشتی ، در مقابل زایش مرگ ، اگر بخواهیم این دوئالیسم‌ها را بشمریم بسیار زیاد است خود فردوسی هم بیشترین استفاده را از این ثنویت کرده است. باید این را مورد توجه قرار دهیم که اگر این دوئالیسم‌ها و تضادها وجود نداشت اساس هستی از همه می‌پاشد.<ref>آفتاب - [http://aftabnews.ir/vdcjmyea.uqetxzsffu.html آریایی‌ها اولین قوم یکتا پرست]</ref>


دین اقوام هند و ژرمن دین ساده و ابتدایی نبوده و دارای ضوابط و قوانین دقیق و حساس بوده و می توانسته به جزیی ترین مساﺌل خانوادگی ف اجتماعی و فرهنگی جامعه بپردازد .
دین اقوام هند و ژرمن دین ساده و ابتدایی نبوده و دارای ضوابط و قوانین دقیق و حساس بوده و می توانسته به جزیی ترین مساﺌل خانوادگی ف اجتماعی و فرهنگی جامعه بپردازد .
خط ۹۴: خط ۱۱۰:
یکی دیگر از الهه ها ( آناهیتا ) الهه باروری و نعمت و باران است که از دیر باز در ایران  پرستش شده  و منشاﺀ در فرهنگ آریایی ها ی هندی دارد و از آنجا به ایران آمده ولی هندیان خود او را به فراموشی سپرده اند که ستاره ناهید از نشانه های آن است .
یکی دیگر از الهه ها ( آناهیتا ) الهه باروری و نعمت و باران است که از دیر باز در ایران  پرستش شده  و منشاﺀ در فرهنگ آریایی ها ی هندی دارد و از آنجا به ایران آمده ولی هندیان خود او را به فراموشی سپرده اند که ستاره ناهید از نشانه های آن است .


البته زمان کاسته شدن از شمار ارباب انواع مورد پرستش آریایی های ایرانی ، زودتر از آریایی های هندی باید دانست .، آریایی های که تازه به فلات ایران وارد شدند از نظر تمدن در درجه ی پایین تری از بابلیان ، آشوریان و سومریان که فرهنگ و تمدن پیشرفته تری داشتند برخوردار بودند . البته مدت ها بعد آریایی های ایرانی بسیاری از تمدن این اقوام را در قیاس با خودشان به شکل پیشرفته تری تقلید کرده و به تمدن پیشرفته تری نسبت به این اقوام دست یافتند .<ref name=":0" />
البته زمان کاسته شدن از شمار ارباب انواع مورد پرستش آریایی های ایرانی ، زودتر از آریایی های هندی باید دانست .، آریایی های که تازه به فلات ایران وارد شدند از نظر تمدن در درجه ی پایین تری از بابلیان ، آشوریان و سومریان که فرهنگ و تمدن پیشرفته تری داشتند برخوردار بودند . البته مدت ها بعد آریایی های ایرانی بسیاری از تمدن این اقوام را در قیاس با خودشان به شکل پیشرفته تری تقلید کرده و به تمدن پیشرفته تری نسبت به این اقوام دست یافتند.<ref name=":0" />


== زبان ==
== زبان ==
خط ۱۰۸: خط ۱۲۴:


می توانیم  نتیجه بگیریم که آریایی ها هم از نظر زبان ( زبانشناسی ) و سیستم خدایان و دیانت به هم نزدیک و خویشاوند و از یک تبار هستند<ref name=":0" />
می توانیم  نتیجه بگیریم که آریایی ها هم از نظر زبان ( زبانشناسی ) و سیستم خدایان و دیانت به هم نزدیک و خویشاوند و از یک تبار هستند<ref name=":0" />
== دین اقوام آریایی ==
دین اقوام آریایی در ابتدا میترائیسم بوده است. فرهنگ و حکمت میتراییسم بسیار غنی و قوی است که بعدها بودیسم و بسیاری از مذاهب دارای پیامبر تحت تاثیر میترائیسم برای نور اهمیت قائل شدند. به همین علت در آئین‌های باستانی ما مثل چهارشنبه سوری برای نور و آتش احترام قائل هستند این احترامی است که وقتی آتش توسط پادشاهان حماسی ما کشف می‌شود به وجود آمده و آتش را مقدس می‌کند. آئین‌های باستانی ما همه دسته‌بندی شده و با توجه به نیازهای جامعه آنهایی که مورد توجه، شادی‌آور و همراه با جشنها و سرورها بوده‌ اند و غم‌افزا نبوده‌اند بهتر از بقیه حفظ شده‌اند اما آنهایی که همراه با غم و سوگواری بودند در پس پرده قرار گرفته و جزء آئین‌های شوم نام گرفتند، این آیین ها به شب‌ها کشیده می‌شوند مرگ‌میرها می‌رود در اختیار شب، تاریکی و شیاطین تعلق می‌گیرد. دیوها ایجاد مرگ می کنند، زایش‌ها در اختیار پریان و خداوندگان شادی قرار می‌گیرند. 
تا اینکه ما به تک خدایی می‌رسیم. آریایی‌ها اولین قومی هستند که تک خدایی وارد فرهنگشان می‌شوند. ما قبل از اسلام تک خدایی را داشته‌ایم. زرتشت اهورامزدا را داشته در مقابلش اهریمن یعنی ثنویت و دوئالیسم این همان چیزی که بعدها فردوسی در شاهنامه به بهترین نحو جلوه می‌دهد. آیین‌ها باستانی ما همه دوگانه اند. آیین‌های ما همیشه با خیر و شر روبرو هستند در مقابل تاریکی روشنایی را داریم، در مقابل نیکی زشتی ، در مقابل زایش مرگ ، اگر بخواهیم این دوئالیسم‌ها را بشمریم بسیار زیاد است خود فردوسی هم بیشترین استفاده را از این ثنویت کرده است. باید این را مورد توجه قرار دهیم که اگر این دوئالیسم‌ها و تضادها وجود نداشت اساس هستی از همه می‌پاشد.<ref>آفتاب - [http://aftabnews.ir/vdcjmyea.uqetxzsffu.html آریایی‌ها اولین قوم یکتا پرست]</ref>
== ويژگي‌ها عبارت‌اند از: ==
1. پدرسالاري: عنصر نرينه هم در ايزدستان (Pantheon) و هم در جامعه‌ي اين قوم چيرگي دارد [فراي، ص 32 ؛ بهار (1376) ، ص 50 ــ 449 ؛ پيرنيا، ص 164].
2. دام‌داري: گله‌داري و دام‌پروري كار و پيشه‌ي اصلي و عمده‌ي اين قوم و خصوصاً پرورش اسب، ويژه‌ي آنان بوده است [گيرشمن، ص 65 ،63 ؛ فراي، ص 39 ، 31 ؛ بهار (1376) ، ص 386].
3. زبان: تمام اقوام هندواروپايي (از جمله، هندوايرانيان) داراي زباني با ريشه و ساختار مشترك هستند كه به گروه زبان‌هاي «پيوندي» تعلق دارد؛ زبان‌هاي گوناگون هندواروپايي داراي انبوه واژگان مشترك و همانند هستند كه نشانه‌ي اصل و منشأ واحد همه‌ي اين زبان‌ها مي‌باشد [ميراث ايران، ص 319 ؛ لغت‌نامه‌ي دهخدا، ص 9 ؛ پيرنيا، ص 34 ؛ <nowiki>http://iranianlanguages.com/indo-european.htm</nowiki> ؛ www.geocities.com/valentyn_ua/Tables.html].
4. جنگ‌جويي و سواركاري: اين اقوام عمدتاً جنگ‌جوياني اسب‌سوار بودند كه كه نيروي سوار و ارابه‌هاي‌شان ضامن پيروزي و فتوح آنان بود و از اين لحاظ در دوره‌هايي، به عنوان نيروي نظامي و رزمي به خدمت اقوام بومي منطقه درآمدند [گيرشمن، ص 67 ، 65 ؛ فراي، ص 32].
5. دين: كيهان‌شناسي (Cosmology)، يزدان‌شناسي (Theology) و انديشه‌هاي ديني‌ ــ اسطوره‌اي اقوام هندواروپايي هم‌سان و مشترك است. در ميان همه‌ي اقوام هندواروپايي اعتقادي واحد و كهن به خداي آسمان (با نام اصلي: Deiwos) وجود دارد [گيرشمن، ص 53 ؛ الياده، ص 80 ؛ بهار (1376) ، ص 450 ؛ فراي، ص 33]. و نيز خداياني با كاركرد شهرياري‌ ـ دين‌ياري، جنگ‌جويي، و كشاورزي‌ ـ باروري در يزدان‌شناسي اغلب اين اقوام موجود است [ستّاري، ص 41 ـ 1 ؛ دوشن‌گيمن (1350) ، ص 73 به بعد]. اسامي و كاركرد خدايان هندي ودايي و ايراني باستان عموماً هم‌سان و مشترك است [بهار (1376) ، ص 87 ــ 452 ؛ بهار (1352) ، ص بيست و دو ـ بيست و شش؛ اسماعيل‌پور، ص 7 ـ 80 ؛ پيرنيا، ص 163]. <ref name=":1" />


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱٬۰۴۴

ویرایش