شاهنشاهی ساسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۸۲۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
دوره ساسانیان (٢٢٦ تا ٦۵۱ میلادی)  دوره بازسازی سیاسی و اجتماعی ایران بعد از حمله اسکندر، پایان دادن به نظام ملوک الطوائفی اشکانیان،  انتقال مجدد قدرت کامل به حکومت مرکزی تحت رهبری پارسیان، و اوج کیش زردشت به عنوان دین رسمی ایرانیان است.  بنیانگذار ساسانیان اردشیر که خود فرزند یک روحانی زردشتی بود درسال ٢٢٦ میلادی به تخت نشست  و ایران را در جنگ های سریع علیه امپراطوری روم شرقی (بیزانتین) توسعه داد.<ref name=":0">دکتر هادی رضازاده - [http://resasade.com/%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-2 ساسانیان] </ref>
دوره ساسانیان (٢٢٦ تا ٦۵۱ میلادی)  دوره بازسازی سیاسی و اجتماعی ایران بعد از حمله اسکندر، پایان دادن به نظام ملوک الطوائفی اشکانیان،  انتقال مجدد قدرت کامل به حکومت مرکزی تحت رهبری پارسیان، و اوج کیش زردشت به عنوان دین رسمی ایرانیان است.  بنیانگذار ساسانیان اردشیر که خود فرزند یک روحانی زردشتی بود درسال ٢٢٦ میلادی به تخت نشست  و ایران را در جنگ های سریع علیه امپراطوری روم شرقی (بیزانتین) توسعه داد.<ref name=":0">دکتر هادی رضازاده - [http://resasade.com/%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-2 ساسانیان] </ref>
در28 آوریل سال 224 میلادی اردشیر یكم توانست اردوان پنجم آخرین شاه اشكانی را در دشت هرمزگان شكست دهد و شاهنشاهی ساسانی را بنیاد گذارد وشروع به تسخیر سرزمینی كرد كه خود آنرا ایران می نامید.<ref>ایران اطلس - ''[https://iranatlas.info/sassanid/Sassanid%20.htm ساسانیان كه بودند]''</ref>


== اردشیر بابكان ==
== اردشیر بابكان ==
خط ۹۴: خط ۹۶:


در زمان سلطنت قباد (پدر انوشیروان) شاخه نسطوری از کیش مسیحیت مورد قبول بیشتر مسیحیان ایران قرار گرفت. ساسانیان در تمام دوره حکومتشان سیاستی متغیر و دوگانه نسبت به مسیحیت  درپیش گرفته بودند که تا حد زیادی تابع نوع رابطه شان با روم شرقی بود. گاه به مسیحیان آزادی داده میشد و گاه مسیحیان به عنوان ستون پنجم امپراطوری روم تحت پیگرد قرار میگرفتند. با وجود این فراز و نشیب ها مسیحیت در ایران درحال پیشرفت بود. یکی از نشانه های نفوذ مسیحیت دردوره ساسانیان گرایشی بود که در اواخر عهد ساسانی در پادشاهان ایرانی نسبت به این دین مشاهده میشود. حتی بسیاری از خاندانهای اصیل زردشتی به مسیحیت گرایش پیدا کردند. یکی از علل رواج مسیحیت در ایران این بود که پادشاهان ایران در لشکرکشی های خود به سوریه گاه تمام شهروندان یک شهر یا منطقه را که اکثر آنها مسیحی بودند، به ایران کوچ داده و آنانرا در ایران مقیم میکردند. رواج مسیحیت در زمان خسرو پرویز (۵۹۰ تا ٦٢٨) یعنی اواخر ساسانیان به اوج خود رسید. همانطور که گفتیم خسرو پرویز به کمک قیصر روم <موریکیوس> دوباره به قدرت رسید. او با شاهزاده خانم رومی <ماریا> ازدواج کرده و تحت نفوذ معشوقه مسیحی اش شیرین نیز قرار داشت. بعضی از مورخین تاحدی پیش رفته اند که معتقدند، خسروپرویز مسیحست را قلباً پذیرفته بوده است. بعضی از سرداران ایران مانند <مهران گشنسپ> توسط کلیسای نسطوری غسل تعمید شده و به نام <گیورگیس> درآمدند.<ref name=":0" />
در زمان سلطنت قباد (پدر انوشیروان) شاخه نسطوری از کیش مسیحیت مورد قبول بیشتر مسیحیان ایران قرار گرفت. ساسانیان در تمام دوره حکومتشان سیاستی متغیر و دوگانه نسبت به مسیحیت  درپیش گرفته بودند که تا حد زیادی تابع نوع رابطه شان با روم شرقی بود. گاه به مسیحیان آزادی داده میشد و گاه مسیحیان به عنوان ستون پنجم امپراطوری روم تحت پیگرد قرار میگرفتند. با وجود این فراز و نشیب ها مسیحیت در ایران درحال پیشرفت بود. یکی از نشانه های نفوذ مسیحیت دردوره ساسانیان گرایشی بود که در اواخر عهد ساسانی در پادشاهان ایرانی نسبت به این دین مشاهده میشود. حتی بسیاری از خاندانهای اصیل زردشتی به مسیحیت گرایش پیدا کردند. یکی از علل رواج مسیحیت در ایران این بود که پادشاهان ایران در لشکرکشی های خود به سوریه گاه تمام شهروندان یک شهر یا منطقه را که اکثر آنها مسیحی بودند، به ایران کوچ داده و آنانرا در ایران مقیم میکردند. رواج مسیحیت در زمان خسرو پرویز (۵۹۰ تا ٦٢٨) یعنی اواخر ساسانیان به اوج خود رسید. همانطور که گفتیم خسرو پرویز به کمک قیصر روم <موریکیوس> دوباره به قدرت رسید. او با شاهزاده خانم رومی <ماریا> ازدواج کرده و تحت نفوذ معشوقه مسیحی اش شیرین نیز قرار داشت. بعضی از مورخین تاحدی پیش رفته اند که معتقدند، خسروپرویز مسیحست را قلباً پذیرفته بوده است. بعضی از سرداران ایران مانند <مهران گشنسپ> توسط کلیسای نسطوری غسل تعمید شده و به نام <گیورگیس> درآمدند.<ref name=":0" />
[[پرونده:حجاری تزیینی سنگ – تاق بستان.jpg|بندانگشتی|500x500پیکسل|حجاری تزیینی سنگ – تاق بستان]]


انقراض  
== انقراض ==
 
جامعه ساسانیان در دهه های آخر به یک رفرم سیاسی و اصلاح دینی سخت  نیازمند بود، ولی ساختارهای متحجر کهنه جلو هرگونه اصلاح طلبی مردمی را میگرفت. عدم وجود اصلاحات و ناتوانی های نظامی که نتیجه جنگهای فرساینده بخصوص درسالهای آخر ساسانیان بود، زمینه را برای حمله اعراب آماده کرد.  اگر سرداری چون بهرام چوبینه نفس تازه ای بر ساختارهای انحصار طلبانه خانواده ساسانیان میدمید، دیوارهای بلند و غیرقابل نفوذ بین طبقات و کاست های اجتماعی فرو میریخت، اصلاحات دینی مانی و مزدک سرکوب نمیشد، و اگر تدبیر و دور اندیشی بر حفظ منافع آنی و کوتاه مدت غالب میشد،  تاریخ راه دیگری را درپیش میگرفت.
جامعه ساسانیان در دهه های آخر به یک رفرم سیاسی و اصلاح دینی سخت  نیازمند بود، ولی ساختارهای متحجر کهنه جلو هرگونه اصلاح طلبی مردمی را میگرفت. عدم وجود اصلاحات و ناتوانی های نظامی که نتیجه جنگهای فرساینده بخصوص درسالهای آخر ساسانیان بود، زمینه را برای حمله اعراب آماده کرد.  اگر سرداری چون بهرام چوبینه نفس تازه ای بر ساختارهای انحصار طلبانه خانواده ساسانیان میدمید، دیوارهای بلند و غیرقابل نفوذ بین طبقات و کاست های اجتماعی فرو میریخت، اصلاحات دینی مانی و مزدک سرکوب نمیشد، و اگر تدبیر و دور اندیشی بر حفظ منافع آنی و کوتاه مدت غالب میشد،  تاریخ راه دیگری را درپیش میگرفت.


خط ۱۰۳: خط ۱۰۵:
با انقراض دولت ساسانی یک جریان دیگر نیز در ایران پایان یافت و آن  دوره حکومت پارسیان بر اقوام غیر پارس بود. تمام سلسله های بعد از اسلام (به استثنای چند دودمان محلی) یا غیر ایرانی و یا غیرپارس بودند.  غزنویان، سلجوقیان وخوارزمشاهیان ترک های آسیای میانه، ایلخانیان از بازماندگان هلاکو و بالاخره صفویان و قاجاریان آذربایجانی بودند.<ref name=":0" />
با انقراض دولت ساسانی یک جریان دیگر نیز در ایران پایان یافت و آن  دوره حکومت پارسیان بر اقوام غیر پارس بود. تمام سلسله های بعد از اسلام (به استثنای چند دودمان محلی) یا غیر ایرانی و یا غیرپارس بودند.  غزنویان، سلجوقیان وخوارزمشاهیان ترک های آسیای میانه، ایلخانیان از بازماندگان هلاکو و بالاخره صفویان و قاجاریان آذربایجانی بودند.<ref name=":0" />


== معماری ==
== هنر ساسانی ==
هنر ساسانی در طی 400 سال حكومت شاهان این سلسله جلوه ای از وحدت را در عین تنوع و كثرت آن پدید آورد. در این هنر گرچه عناصر هنرهای دیگر كشورها و هنر رومی به چشم می خورد، اما هویت مستقل آن حفظ شده است. از این روست كه می توان انسجام و همگونی آشكاری را در تمامی آثار این دوره مشاهده كرد. 
 
ساسانیان بر خلاف هخامنشیان هنری پراكنده و متنوع داشتند و سراسر نیمه غربی و جنوب غربی ایران نمایشگاهی از هنر ساسانی است كه در مثلثی به راسهای داراب، سلماس و مداین و حتی بسیار فراتر قرار دارد. 
 
 كاخهای سلطنتی، كوشكهای بین راهی، آتشكده ها، آتشگاههای بیشمار، سنگ نگاره ها، شهرهای مجهز به برج و بارو و راههای بسیار با پلهای باشكوه، موزاییك كاری، بافندگی، گچكاری، گنبد سازی، موسیقی، نقاشی، طلاكاری و آهنگری، حكاكی بر سنگهای قیمتی، خراطی، نجاری و دهها هنر دیگر در این دوره به كمال خود رسیدند.<ref name=":2">ایران اطلس - [https://iranatlas.info/sassanid/sassanid-art.htm هنر ساسانی] </ref>
 
=== '''معماری''' ===
قالب و نوع معماری نشان دهندۀ فرم دایره ای یا مدوّر پارتی معماری در هنر شهرسازی است. شهر شاپور خوره[۶] که در عصر شاپور یکم[۷] پسر و جانشین اردشیر یکم (بابکان)[۸] در مسیر شاهراه فیروز آباد به شوش بنا شده است، بیشاپور[۹] نیز نام داشته است و سبک معماری آن «چهار گوش»[۱۰] و یا به سخن دیگر «مربّعی»[۱۱] است. این بنا به احتمال زیاد پس از پیروزی شاپور بر والرین[۱۲] قیصر روم ساخته شده. از بیشاپور دو شاهراه بزرگ در عهد باستان منشعب می شده که این نشانه تاکنون حفظ شده است. این دو شاهراه به جای مانده که در طول تاریخ آسیبهای زیادی نیز دیده است، به صورت یک زاویه قائمه به هم می رسند. در این نمونه نشانه های تأثیر گذاری هنر شهرسازی غربی بر هنر ساسانی به خوبی نمایان است. 
قالب و نوع معماری نشان دهندۀ فرم دایره ای یا مدوّر پارتی معماری در هنر شهرسازی است. شهر شاپور خوره[۶] که در عصر شاپور یکم[۷] پسر و جانشین اردشیر یکم (بابکان)[۸] در مسیر شاهراه فیروز آباد به شوش بنا شده است، بیشاپور[۹] نیز نام داشته است و سبک معماری آن «چهار گوش»[۱۰] و یا به سخن دیگر «مربّعی»[۱۱] است. این بنا به احتمال زیاد پس از پیروزی شاپور بر والرین[۱۲] قیصر روم ساخته شده. از بیشاپور دو شاهراه بزرگ در عهد باستان منشعب می شده که این نشانه تاکنون حفظ شده است. این دو شاهراه به جای مانده که در طول تاریخ آسیبهای زیادی نیز دیده است، به صورت یک زاویه قائمه به هم می رسند. در این نمونه نشانه های تأثیر گذاری هنر شهرسازی غربی بر هنر ساسانی به خوبی نمایان است. 


این گمان که اسیران جنگی رومی در ساختن شهر بیشاپور و راههای پیرامون آن نقش اساسی داشته اند، به واقعیت بسیار نزدیک است. شاپور یکم متناسب با توان و تخصص اسیران رومی آنها را بکار می گرفت، چنان که بزانوش (بازانس)[۱۳] مهندس سدسازی رومی که در شمار این اسیران بود، در ساختن سد شوشتر یا سد قیصر در خوزستان بکار گرفته شد.[۱۴] افزون بر این از بقایای آثار هنری ساسانی، با استناد، توجه به مطالعه ویرانه های کاخها و نشستگاه شاهان آن سلسله که از آوارها بیرون آورده شده اند، می توان به عظمت هنر معماری این سلسله پی برد. 
این گمان که اسیران جنگی رومی در ساختن شهر بیشاپور و راههای پیرامون آن نقش اساسی داشته اند، به واقعیت بسیار نزدیک است. شاپور یکم متناسب با توان و تخصص اسیران رومی آنها را بکار می گرفت، چنان که بزانوش (بازانس)[۱۳] مهندس سدسازی رومی که در شمار این اسیران بود، در ساختن سد شوشتر یا سد قیصر در خوزستان بکار گرفته شد.[۱۴] افزون بر این از بقایای آثار هنری ساسانی، با استناد، توجه به مطالعه ویرانه های کاخها و نشستگاه شاهان آن سلسله که از آوارها بیرون آورده شده اند، می توان به عظمت هنر معماری این سلسله پی برد. 
[[پرونده:سنگ نگاره هرمز دوم در نقش رستم.jpg|بندانگشتی|350x350پیکسل|'''سنگ نگاره هرمز دوم در نقش رستم''']]
پایه و اساس بسیاری از سبکها، قوالب و فرمهای هنری ساسانی بی هیچ تردیدی پارتی (اشکانی) است و نقش و تأثیر هنر معماری هخامنشی در آثار معماری ساسانی بسیار اندک بوده است. برای تأیید این نظر می توان ویرانه های به جای مانده از آثار هنری هخامنشیان به ویژه در عرصه معماری در تخت جمشید[۱۵] (پرسپولیس) و فارس[۱۶] ملاحظه کرد. از همۀ انواع و سبکهای هنری معماری ساسانی البته نمونه های قابل ملاحظه و مطالعه ای در دست نیست، مثلاً از سبکهایی که در آنها از سنگهای ساختمانی چهارگوش، ستونهای ساختمانها، و شیوه های پلّکان سازی و به ویژه نمونه هایی که بتوان افزون بر سبکهای معماری روی مصالح ساختمانی بکار گرفته شده نیز مطالعه کرد.<ref>پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86/ هنر عهد ساسانیان]</ref>
=== '''تزیینات معماری''' ===
[[پرونده:بشقاب نقره با نقش طاوس-سده سوم میلادی ساسانی- موزه رضا عباسی.jpg|بندانگشتی|231x231پیکسل|'''بشقاب نقره با نقش طاوس-سده سوم میلادی ساسانی- موزه رضا عباسی''']]
در این دوره برای تزئینات كاخ ها و ابنیه ها از عوامل مختلفی چون موزائیك كاری، نقاشی روی دیوار، گچ بری و نقش برجسته استفاده می شد. در دورااورپوس و شوش دو اثر نقاشی ساسانی به یادگار مانده است. هنرمندان آن روزگار دیوارهای آجری و سنگی را با لایه ای از گچ می پوشاندند و آنها را تزئین  می كردند. در بعضی مواقع نیز هنرمندان از قطعات گچ بری شده قاب می ساختند و به تعداد زیاد، قطعاتی شبیه هم به وجود می آوردند.
تزیینات گچی ناپایدار هستند و آثار زیادی تا به امروز نمانده است. با گذشت زمان، آثار گچی مرتبا تعمیر می شدند. گچبریهای کاخ شاپور در بیشاپور، در قرون اولیه اسلامی نیز تعمیر شده است. یکی از آثار با ارزش گچی ساسانی از چال طرخان ری به دست آمده و در موزه فیلادلفیا نگه داری می شود که در آن پیروز شاه ساسانی در حال شکار به تصویر درآمده است. اکثر صحنه های گچبری شده ساسانی در قابی مربع شکل با حاشیه طرحهای هندسی قرار دارند.<ref name=":2" />
=== '''نقش برجسته''' ===
نقش برجسته، یکی از شاخص های هنری این دوره به حساب می آید. در ایران نزدیک به پنجاه نقش برجسته از دولت ساسانی به یادگار مانده است. نسبت به گذشتگان، آنچه در مورد نقش برجسته ساسانی تازگی دارد، بزرگی، وسعت و همچنین تعداد زیاد آنها است. بیشتر نقوش دارای مفهوم یکسانی هستند، یا شاه در حال گرفتن نشان فر ایزدی از یک کاراکتر ربانی است و یا پیروزی او بر دشمنش را نشان می دهند.
[[پرونده:گردنبند شیشه ای- ساسانی- موزه ایران باستان.jpg|بندانگشتی|270x270پیکسل|'''گردنبند شیشه ای- ساسانی- موزه ایران باستان''']]
هنر سنگ نگاره که در انحصار شاهان بود را نمی توان با هنر سفال مقایسه کرد که در اختیار عموم مردم بود. هنرمند سنگ نگار پس از تمرین زیاد و به دست آوردن مهارت، سالها بی کار می نشست تا شاهی به فکر ساخت سنگ نگاره بیفتد. سوال این است که جایگاه این هنرمند چه بوده که به محض اراده شاهنشاه، او را فرامی خواندند و کارش را شروع می کرد. بی شک او بر سنگهای مختلفی تمرین حجاری کرده است، اما چرا ما هیچ اثری از این تمرینها را نیافته ایم.<ref name=":2" />
=== '''زرگری ، حکاکی و مجسمه سازی''' ===
زرگری و حکاکی بر سنگهای گران بها را می توان  یک هنر تجملی ساسانی در نظر گرفت. بلندپایگان که از ترس خشم شاهان، امکان سنگ نگاری و تندیس سازی را نداشتند، با این هنر خودنمایی می کردند. مرد معمولی که دسترسی کمتری به طلا داشتند، از پیکرک های کوچکی از جنس سنگ یا استخوان استفاده می کردند. آثار چوبی این دوره به دست ما نرسهره اند زیرا همگی شکسته یا تجزیه شده اند. اما می توان حدس زد که راحت ترین راه برای ساخت لوازم روزمره زندگی استفاده از چوب بوده است. در کنار چوب، از استخوان نیز استفاده می کردند.<ref name=":2" />


پایه و اساس بسیاری از سبکها، قوالب و فرمهای هنری ساسانی بی هیچ تردیدی پارتی (اشکانی) است و نقش و تأثیر هنر معماری هخامنشی در آثار معماری ساسانی بسیار اندک بوده است. برای تأیید این نظر می توان ویرانه های به جای مانده از آثار هنری هخامنشیان به ویژه در عرصه معماری در تخت جمشید[۱۵] (پرسپولیس) و فارس[۱۶] ملاحظه کرد. از همۀ انواع و سبکهای هنری معماری ساسانی البته نمونه های قابل ملاحظه و مطالعه ای در دست نیست، مثلاً از سبکهایی که در آنها از سنگهای ساختمانی چهارگوش، ستونهای ساختمانها، و شیوه های پلّکان سازی و به ویژه نمونه هایی که بتوان افزون بر سبکهای معماری روی مصالح ساختمانی بکار گرفته شده نیز مطالعه کرد.<ref>پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86/ هنر عهد ساسانیان]</ref>
=== '''نقره و آلیاژکاری''' ===
در دوره ساسانی، برای ساخت ظرف نقره زراندود تکنیکهای پیشرفته ای استفاده می شد که خیلی دیرتر رومیان آنها را یاد گرفتند. تکنیک دو پوسته، جوش دادن یک قطعه طلا بر سطح نقره، کشیدن پوسته نازک نقره بر قسمتهای برجسته ظرف و استفاده از ریخته گری در ظروف ساسانی به چشم می خورد. نقوش ظرفها معمولا درباری اند و صحنه شکار و بزم شاهی را نشان می دهند. این ظرف ها احتمالا هدایای شاهان به بلندپایگان و سفیر های خارجی بود و باستان شناسان آنها را در مناطق مختلفی از شرق روسیه تا اروپای مرکزی یافته اند. تقریبا همه آنها در غرب امپراتوری ساسانی یافت شده اند.
 
از آلیاژهای مختلف، مجسمه های کوچک و سایر قطعات تزیینی می ساختند. طلا نیز همچون همیشه در ساخت لوازم تزیینی وزیور آلات استفاده می شد.<ref name=":2" />
 
=== '''سفال و شیشه‌گری''' ===
ساسانیان به پیروی از سبک سفال دوره اشکانی، سفالها را با لعاب می ساختند. رنگ لعابها بیشتر سبز و آبی فیروزه ای بود. از تکنیک تراشیدن نقوش در ظروف بدون لعاب استفاده می کردند. روش استفاده از لعاب را رومیان نیز فرا گرفتند و بسیار گسترده از آن استفاده می کردند. از سنگ شیشه نیز ظروف مختلفی ساخته می شدند. دسترسی به شیشه نسبت به سفال سخت تر بود و شکنندگی آن باعث می شد تا ظروف شیشه ای استفاده کمتری نسبت به ظروف سفالی داشته باشند. اجناس شیشه ای در تزیینات استفاده می شدند و ظرف شیشه ای یک ظرف لوکس به حساب می آمد.<ref name=":2" />
[[پرونده:ملاقه نقره ای.jpg|بندانگشتی|'''ملاقه نقره ای''']]
 
=== '''لوازم آشپزی و غذاخوری''' ===
به احتمال قوی خوردن غذا با استفاده از قاشق و چنگال همه گیر نشده بود. از آثاری که سیاحان غربی به جای گذاشته اند می دانیم حتی تا دوره قاجار نیز مردم کوچه و خیابان در یک ظرف مشترک و با استفاده از انگشتان خود غذا می خوردند. به هر حال چندین مدل قاشق و چنگال ساخته شده از فلز یا صدف، از دوره ساسانی در حفاری های باستان شناسی به دست آمده است.<ref name=":2" />
[[پرونده:قاشق مفرغی.jpg|بندانگشتی|'''قاشق مفرغی''']]


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱٬۰۴۴

ویرایش