کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
به دوران قرون وسطی و دادگاه‌های انگیزیسیون برمی‌گردد که هر نوع انکار مطالب عنوان شده توسط کلیسا و کشیشان تحت عنوان تحقیق علمی یا فلسفی با تکفیر کلیسا مواجه می‌شد و نتیجه آن سوزانده شدن در آتش تحت عنوان جادوگر و یا شکنجه‌های وحشتناک برای انکار مطالب عنوان شده بود.
به دوران قرون وسطی و دادگاه‌های انگیزیسیون برمی‌گردد که هر نوع انکار مطالب عنوان شده توسط کلیسا و کشیشان تحت عنوان تحقیق علمی یا فلسفی با تکفیر کلیسا مواجه می‌شد و نتیجه آن سوزانده شدن در آتش تحت عنوان جادوگر و یا شکنجه‌های وحشتناک برای انکار مطالب عنوان شده بود.


وحشتناک‌ترین حادثه تاریخی در دنیای مسیحیت کشتار سن‌بارتلمی در پاریس می‌باشد. بدنبال انشعاب بزرگ در دین مسیحیت به دو شاخه کاتولیک و پروتستان این کشتار توسط شارل نهم و همسرش کاترین دو‌مدیسی علیه پروتستان‌ها سازمان داده و اجرا شد.  
وحشتناک‌ترین حادثه تاریخی در دنیای مسیحیت کشتار سن‌بارتلمی در پاریس می‌باشد. بدنبال انشعاب بزرگ در دین مسیحیت به دو شاخه کاتولیک و پروتستان این کشتار توسط شارل نهم و همسرش کاترین دو‌مدیسی علیه پروتستان‌ها سازماندهی و اجرا شد.  


درفاجعه معروف سن بارتلمی درفرانسه دریک شبانه‌روز یعنی روز ۲۳ اوت ۱۵۷۲ ، ۶۰۰۰۰ مرد و زن و کودک حتی آنهایی که هنوز درجنین مادر بودند توسط مردمی که میخواستند بهشت را با تضمینی بیشتر برای خود بخرند در کوچه‌ها و میدان پاریس
درفاجعه معروف سن بارتلمی درفرانسه دریک شبانه‌روز یعنی روز ۲۳ اوت ۱۵۷۲ ، ۶۰۰۰۰ مرد و زن و کودک حتی آنهایی که هنوز جنین مادر بودند توسط مردمی که میخواستند بهشت را با تضمینی بیشتر برای خود بخرند در کوچه‌ها و میادین پاریس


کشته شدند. کشیش پاریسی در دفترخاطرات خود نوشت: «امروز به چشم خود دیدم که شکم‌های زنان را با خنجر می‌دریدند و بچه‌های شیرخوار را از آغوش مادرانشان بیرون می‌کشیدند و آنها را از بالای دیوارها پرتاب می‌کردند یا مغزشان را به تیرک می‌کوفتند ویا گردن‌هایشان را خرد میکردند تا عیسی مسیح را ازخود بیشتر راضی کرده باشند».
کشته شدند. کشیش پاریسی در دفترخاطرات خود نوشت: «امروز به چشم خود دیدم که شکم‌های زنان را با خنجر می‌دریدند و بچه‌های شیرخوار را از آغوش مادرانشان بیرون می‌کشیدند و آنها را از بالای دیوارها پرتاب می‌کردند یا مغزشان را به تیرک می‌کوفتند ویا گردن‌هایشان را خرد میکردند تا عیسی مسیح را ازخود بیشتر راضی کرده باشند».


=== پیشینه تکفیردر تاریخ اسلام ===
=== پیشینه تکفیردر تاریخ اسلام ===
در تاریخ اسلام نیز خوارج کسانی را که به زعم آنها مرتکب گناه کبیره باشد ولو امت پیامبر باشد کافر می‌خوانند.
در تاریخ اسلام، خوارج کسی را که به زعم آنها مرتکب گناه کبیره باشد ولو امت پیامبر باشد کافر می‌خوانند.


در جنگ صفین که  عمرو بن عاص با دسیسه در سر نیزه کردن قرآن و درهم آمیختن حق و باطل، منطقه شام را از حکومت مرکزی امام علی (ع) جدا کرد؛ خوارج غیر از گروه خود را بعد از صلح با معاویه تکفیر کردند.
در جنگ صفین که  عمرو بن عاص با دسیسه در سر نیزه کردن قرآن و درهم آمیختن حق و باطل، منطقه شام را از حکومت مرکزی امام علی (ع) جدا کرد؛ خوارج غیر از گروه خود را بعد از صلح با معاویه تکفیر کردند.
خط ۴۶: خط ۴۶:
در تاریخ اسلام همچنین علات شیعه (کسانی که درباره شخصیت امامان علیهم السلام غلو و زیاده روی کنند) نیز تکفیر شده‌اند.
در تاریخ اسلام همچنین علات شیعه (کسانی که درباره شخصیت امامان علیهم السلام غلو و زیاده روی کنند) نیز تکفیر شده‌اند.


=== پیشینه تکفیر در ایران پس از انقلاب ===
نمونه‎های فراوانی در تاریخ صدر اسلام دیده می‎شود که مسلمین بی گناهی، به‎راحتی و با ‎کوچکترین بهانه مورد تکفیر واقع شده‎اند. به‎طور مثال سعد بن وقاص، عمار را صرفا به خاطر مخالفت با سیاست‎های نادرست عثمان، کافر می‌‎خواند و می‎گفت: «اخرجت رقبة الاسلام من عنقک.<ref>ابن قتیبه الدینوری، المعارف صفحه ۵۵۰ الهیئه المصریه العامه للکتاب: القاهره</ref> عهد اسلام از گردنت برداشته شده (و کافر گشته‎ای).»
<blockquote>روح‌الله خمینی حکومتش را، حکومت اسلام می ‌دانست و به همین دلیل هرگونه مخالفت با آن را نیز مخالفت با اسلام تلقی می‌کرد. در شهریور سال ۱۳۵۸ گفت: «آنهایی که در مقابل حکومت طاغوت که جمهوری اسلام به همت مسلمین برپا شد، و [اینها] رأی ندادند بر جمهوری اسلام و همان طاغوت را خواستند، رأی به جمهوری اسلامی ندادند یعنی ما طاغوت می‌خواهیم، اینها منافق هستند، اینها مسْلم نیستند، مسْلم باید به جمهوری اسلام رأی بدهد؛ مسْلم باید حکومت عدل اسلامی را بپذیرد. آنهایی که تحریم کردند رأی دادن بر جمهوری اسلامی را، منافق هستند؛ مسْلم نیستند.»</blockquote><blockquote>در آذرماه همان سال نیز گفت: «قیام بر ضد حکومت اسلام، خلاف ضروری اسلام است. خلاف اسلام است بالضروره. حکومت الآن حکومت اسلامی است. قیام کردن برخلاف حکومت اسلامی، جزایش جزای بزرگی است. این را نمی‌شود بگوییم که یک ملا عقیده‌اش این است که باید برخلاف حکومت اسلامی قیام کرد. همچو چیزی محال است، که یک ملایی بگوید؛ یک ملایی عقیده داشته باشد به این معنا که برخلاف اسلام باید عمل کرد؛ باید شکست اسلام را. اینها نسبت می‌دهند به بعضی از مراجع این مسائل را. دروغ است این حرفها. هرگز نخواهند گفت. قیام بر ضد حکومت اسلامی در حکم کفر است. بالاتر از همه معاصی است. همان بود که معاویه قیام می‌کرد، حضرت امیر قتلش را واجب می‌دانست. قیام بر ضد حکومت اسلامی یک چیز آسانی نیست.»</blockquote><blockquote>او تنها چند ماه بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ گفت: «و اما اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم [...] اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب‌های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه‌‏های دار را در میدان‌های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت‌ها پیش نمی‏‌آمد.»</blockquote><blockquote>خمینی در جای دیگر و در مرداد ماه سال ۱۳۵۸ اعلام کرد: «اگر ما الآن ديگر انقلابى رفتار كنيم، نمى ‏توانند بگويند كه شما آزادى نداديد. ما آزادى داديم، سوء استفاده شد و ديگر آزادى نخواهيم داد.» در آن ایام او بارها تکرار کرد که «ما آزادى دادیم و شما نگذاشتید این آزادى باقى بماند، حالا که این طور شد، ما انقلابى با شما رفتار مى‏‌کنیم.»</blockquote><blockquote>او گفت، «ما آزادی دادیم» در حالی که چند ماه قبل شاه را به دلیل گفتن همین کلمات محکوم کرده بود. خمینی در پاسخ به شاه گفته بود: «اين چه آزادى است كه اعطا فرموده‏‌اند آزادى را؟! مگر آزادى اعطا شدنى است؟! خود اين كلمه جرم است. كلمه اينكه «اعطا كرديم آزادى را» اين جرم است. آزادى مال مردم هست، قانون آزادى داده، خدا آزادى داده به مردم، اسلام آزادى داده، قانون اساسى آزادى داده به مردم. «اعطا كرديم» چه غلطى است؟ به تو چه كه اعطا بكنى؟ تو چه كاره هستى اصلن؟»</blockquote>نمونه‎های فراوانی در تاریخ صدر اسلام دیده می‎شود که مسلمین بی گناهی، به‎راحتی و به‎کوچکترین بهانه مورد تکفیر واقع شده‎اند. به‎طور مثال سعد بن وقاص، عمار را صرفا به خاطر مخالفت با سیاست‎های نادرست عثمان، کافر می‌‎خواند و می‎گفت: «اخرجت رقبة الاسلام من عنقک.<ref>ابن قتیبه الدینوری، المعارف صفحه ۵۵۰ الهیئه المصریه العامه للکتاب: القاهره</ref> عهد اسلام از گردنت برداشته شده(و کافر گشته‎ای).»


تکفیر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) توسط خوارج و معاویه نیز از مشهورترین وقایع تلخ تاریخ اسلام است.  
تکفیر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) توسط خوارج و معاویه نیز از مشهورترین وقایع تلخ تاریخ اسلام است.  


همه این اعمال زشت به راحتی توجیه می‎شده است. معاویه نیز تکفیر را چنان به اوج می‎رساند که وقتی سفیان غامدی را به     عراق می‎فرستد، به او چنین دستور می‎دهد: «اقتل کلّ من لقیت ممن لیس هو علی رأیک.<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی،الغارت: جلد ۲ ص ۴۶۷ انجمن آثار ملی: تهران</ref> به هرکس برخورد نمودی که با نظر تو مخالف بود، او را به قتل برسان.» تکفیر صرفا بهانه‎ای برای از سر راه برداشتن مخالفین و توجیه قتل و غارت آن‌ها بوده است!
معاویه تکفیر را چنان به اوج می‎رساند که وقتی سفیان غامدی را به عراق می‎فرستد، به او چنین دستور می‎دهد: «اقتل کلّ من لقیت ممن لیس هو علی رأیک.<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی،الغارت: جلد ۲ ص ۴۶۷ انجمن آثار ملی: تهران</ref> به هرکس برخورد نمودی که با نظر تو مخالف بود، او را به قتل برسان.» تکفیر ابزاری برای حذف مخالفین و توجیه قتل و غارت آن‌ها بوده است!


== شیطان سازی علیه مجاهدین خلق ==
== شیطان سازی علیه مجاهدین خلق ==
=== پیشینه تکفیر در ایران پس از انقلاب ===
<blockquote>روح‌الله خمینی حکومتش را، حکومت اسلام می ‌دانست و به همین دلیل هرگونه مخالفت با آن را نیز مخالفت با اسلام تلقی می‌کرد. در شهریور سال ۱۳۵۸ گفت: «آنهایی که در مقابل حکومت طاغوت که جمهوری اسلام به همت مسلمین برپا شد، و [اینها] رأی ندادند بر جمهوری اسلام و همان طاغوت را خواستند، رأی به جمهوری اسلامی ندادند یعنی ما طاغوت می‌خواهیم، اینها منافق هستند، اینها مسْلم نیستند، مسْلم باید به جمهوری اسلام رأی بدهد؛ مسْلم باید حکومت عدل اسلامی را بپذیرد. آنهایی که تحریم کردند رأی دادن بر جمهوری اسلامی را، منافق هستند؛ مسْلم نیستند.»</blockquote><blockquote>در آذرماه همان سال نیز گفت: «قیام بر ضد حکومت اسلام، خلاف ضروری اسلام است. خلاف اسلام است بالضروره. حکومت الآن حکومت اسلامی است. قیام کردن برخلاف حکومت اسلامی، جزایش جزای بزرگی است. این را نمی‌شود بگوییم که یک ملا عقیده‌اش این است که باید برخلاف حکومت اسلامی قیام کرد. همچو چیزی محال است، که یک ملایی بگوید؛ یک ملایی عقیده داشته باشد به این معنا که برخلاف اسلام باید عمل کرد؛ باید شکست اسلام را. اینها نسبت می‌دهند به بعضی از مراجع این مسائل را. دروغ است این حرفها. هرگز نخواهند گفت. قیام بر ضد حکومت اسلامی در حکم کفر است. بالاتر از همه معاصی است. همان بود که معاویه قیام می‌کرد، حضرت امیر قتلش را واجب می‌دانست. قیام بر ضد حکومت اسلامی یک چیز آسانی نیست.»</blockquote><blockquote>او تنها چند ماه بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ گفت: «و اما اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم [...] اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب‌های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه‌‏های دار را در میدان‌های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت‌ها پیش نمی‏‌آمد.»</blockquote><blockquote>خمینی در جای دیگر و در مرداد ماه سال ۱۳۵۸ اعلام کرد: «اگر ما الآن ديگر انقلابى رفتار كنيم، نمى ‏توانند بگويند كه شما آزادى نداديد. ما آزادى داديم، سوء استفاده شد و ديگر آزادى نخواهيم داد.» در آن ایام او بارها تکرار کرد که «ما آزادى دادیم و شما نگذاشتید این آزادى باقى بماند، حالا که این طور شد، ما انقلابى با شما رفتار مى‏‌کنیم.»</blockquote><blockquote>او گفت، «ما آزادی دادیم» در حالی که چند ماه قبل شاه را به دلیل گفتن همین کلمات محکوم کرده بود. خمینی در پاسخ به شاه گفته بود: «اين چه آزادى است كه اعطا فرموده‏‌اند آزادى را؟! مگر آزادى اعطا شدنى است؟! خود اين كلمه جرم است. كلمه اينكه «اعطا كرديم آزادى را» اين جرم است. آزادى مال مردم هست، قانون آزادى داده، خدا آزادى داده به مردم، اسلام آزادى داده، قانون اساسى آزادى داده به مردم. «اعطا كرديم» چه غلطى است؟ به تو چه كه اعطا بكنى؟ تو چه كاره هستى اصلن؟»</blockquote>
کمپین شیطان سازی اپوزیسیون و بطور خاص سازمان مجاهدین خلق ایران توسط جمهوری اسلامی به اندازه عمر جریان شکنجه و اعدام آنها طول دارد. شیطان‌سازی مکمل سرکوبی است که به‌طور مستمر توسط جمهوری اسلامی علیه مخالفان خود اعمال کرده است و نتیجه آن خذف هزاران هزار مخالف سیاسی بوسیله ترور، شکنجه و اعدام بوده است.  
کمپین شیطان سازی اپوزیسیون و بطور خاص سازمان مجاهدین خلق ایران توسط جمهوری اسلامی به اندازه عمر جریان شکنجه و اعدام آنها طول دارد. شیطان‌سازی مکمل سرکوبی است که به‌طور مستمر توسط جمهوری اسلامی علیه مخالفان خود اعمال کرده است و نتیجه آن خذف هزاران هزار مخالف سیاسی بوسیله ترور، شکنجه و اعدام بوده است.  



نسخهٔ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۴

شیطان سازی اپوزیسیون در جمهوری اسلامی، یکی از اهرم‌های اصلی جنگ سیاسی برای نامشروع کردن هر گونه مخالفت با حاکمیت مطلق و سرکوب‌گرانه ولایت فقیه و مشروع کردن سرکوب هر نوع از اعتراض و مطالبه مشروع است.

جمهوری اسلامی ایران برای حذف و سرکوب هر خواسته‌ای از طرف مخالفان آنها را با القاب مذهبی مختلفی مانند یاغی، باغی ، کافر، مرتد، ملحد و منافق نامیده و با حذف فیزیکی از دور خارج می‌کند.

از فردای پیروزی انقلاب خمینی خود را به هیچ قرارداد و یا تعهدی پایبند نمی ‌داند و به الزامات قراردادهای اجتماعی اعتنایی ندارد، ولایت فقیه این اصل بدیهی را رد می‌‌کند که مشروعیت حکومت ناشی از تعهداتی که در برابر مردم قبول کرده می‌باشد، و نمی ‌تواند یکسویه وعده‌هایش را نادیده بگیرد.

قرارداد اجتماعی - برخلاف احکام فقهی که نیازی به موافقت مقلد ندارد- دو سویه است در قرارداد اجتماعی، مردم از فقیه تقلید نکرده‌اند. خمینی قرار خود با مردم را مانند فتوایش می‌دانست که هر لحظه می‌تواند تغییر دهد و فردا نیز چیز دیگری بگوید. هسته مرکزی استبداد در ایده ولایت فقیه همین‌جا است، مردم و اراده آنان محلی از اعراب ندارند و هر نظر مخالفی تکفیر خواهد شد.

تعریف تکفیر یا شیطان سازی

تکفیراصطلاحی در کلام و فقه به معنای نسبت کفر دادن به مسلمان می‌باشد. تکفیر در اصل به معنای پوشیدن و پوشاندن است، ولی درعربی و فارسی به معانی گوناگونی به کار رفته، از جمله پاک کردن گناهان و ابطال عقاب، پرداختن کفاره سوگند و کافر خواندن کسی است.

دیدگاه پیامبر در باره تکفیر

پیامبر (ص) فرمود:

هرکس برادرش را «ای کافر!» خطاب کند اگر درست گفته بود یکی از آن دو، گرفتار پیامدهای آن می‌شوند و در غیر این صورت، به خودش باز می‌گردد.[۱]

در روایتی دیگر فرمود: هر مسلمانی که مسلمان دیگری را تکفیر کند و او را کافر بخواند اگر کافر نبود، خود کافر می‌گردد.[۲]

مخالفت این امر با قرآن، به دلیل مغایرت کامل آن با دو اصلی است که قرآن مطرح کرده است:

اصل اول: عدم اجبار در دین. خداوند می فرماید: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ؛ در کار دین هیچ اکراه نیست.» [۳]

اصل دوم: لزوم گوش دادن به سخنان «دیگران» برای پیروی از بهترین آنها. «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه.»[۴]

«فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ * لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ؛ پس پند بده که تنها تو پند دهنده‌‏ای * تو بر آنان چیره نیستی».[۵]

«أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّی یَکُونُوا مُوءْمِنِینَ؛ آیا تو مردم را ناگزیر می‌‏کنی که مومن باشند؟».[۶]

در نتیجه، اسلام  برای دفاع از حق و ترویج آن، اجازه استفاده از زور و قوه قهریه و همچنین تکفیر و تفسیق را نداده است. به هیچ وجه این اقدامات را در راه تبلیغ دین و هدایت مردم، تجویز نکرده است، این گونه اقدامات، وسیله‌ای شیطانی و نا مشروع است، که استفاده از آن حتی در راه دین، باطل و مصداق بی دینی است. کسانی که این حربه‌ها را به عنوان ابزار اعمال حاکمیت انتخاب می‌کنند، از حربه ای شیطانی و استعماری استفاده کرده اند.

پیشینه تکفیر در مسیحیت

به دوران قرون وسطی و دادگاه‌های انگیزیسیون برمی‌گردد که هر نوع انکار مطالب عنوان شده توسط کلیسا و کشیشان تحت عنوان تحقیق علمی یا فلسفی با تکفیر کلیسا مواجه می‌شد و نتیجه آن سوزانده شدن در آتش تحت عنوان جادوگر و یا شکنجه‌های وحشتناک برای انکار مطالب عنوان شده بود.

وحشتناک‌ترین حادثه تاریخی در دنیای مسیحیت کشتار سن‌بارتلمی در پاریس می‌باشد. بدنبال انشعاب بزرگ در دین مسیحیت به دو شاخه کاتولیک و پروتستان این کشتار توسط شارل نهم و همسرش کاترین دو‌مدیسی علیه پروتستان‌ها سازماندهی و اجرا شد.

درفاجعه معروف سن بارتلمی درفرانسه دریک شبانه‌روز یعنی روز ۲۳ اوت ۱۵۷۲ ، ۶۰۰۰۰ مرد و زن و کودک حتی آنهایی که هنوز جنین مادر بودند توسط مردمی که میخواستند بهشت را با تضمینی بیشتر برای خود بخرند در کوچه‌ها و میادین پاریس

کشته شدند. کشیش پاریسی در دفترخاطرات خود نوشت: «امروز به چشم خود دیدم که شکم‌های زنان را با خنجر می‌دریدند و بچه‌های شیرخوار را از آغوش مادرانشان بیرون می‌کشیدند و آنها را از بالای دیوارها پرتاب می‌کردند یا مغزشان را به تیرک می‌کوفتند ویا گردن‌هایشان را خرد میکردند تا عیسی مسیح را ازخود بیشتر راضی کرده باشند».

پیشینه تکفیردر تاریخ اسلام

در تاریخ اسلام، خوارج کسی را که به زعم آنها مرتکب گناه کبیره باشد ولو امت پیامبر باشد کافر می‌خوانند.

در جنگ صفین که عمرو بن عاص با دسیسه در سر نیزه کردن قرآن و درهم آمیختن حق و باطل، منطقه شام را از حکومت مرکزی امام علی (ع) جدا کرد؛ خوارج غیر از گروه خود را بعد از صلح با معاویه تکفیر کردند.

در تاریخ اسلام همچنین علات شیعه (کسانی که درباره شخصیت امامان علیهم السلام غلو و زیاده روی کنند) نیز تکفیر شده‌اند.

نمونه‎های فراوانی در تاریخ صدر اسلام دیده می‎شود که مسلمین بی گناهی، به‎راحتی و با ‎کوچکترین بهانه مورد تکفیر واقع شده‎اند. به‎طور مثال سعد بن وقاص، عمار را صرفا به خاطر مخالفت با سیاست‎های نادرست عثمان، کافر می‌‎خواند و می‎گفت: «اخرجت رقبة الاسلام من عنقک.[۷] عهد اسلام از گردنت برداشته شده (و کافر گشته‎ای).»

تکفیر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) توسط خوارج و معاویه نیز از مشهورترین وقایع تلخ تاریخ اسلام است.

معاویه تکفیر را چنان به اوج می‎رساند که وقتی سفیان غامدی را به عراق می‎فرستد، به او چنین دستور می‎دهد: «اقتل کلّ من لقیت ممن لیس هو علی رأیک.[۸] به هرکس برخورد نمودی که با نظر تو مخالف بود، او را به قتل برسان.» تکفیر ابزاری برای حذف مخالفین و توجیه قتل و غارت آن‌ها بوده است!

شیطان سازی علیه مجاهدین خلق

پیشینه تکفیر در ایران پس از انقلاب

روح‌الله خمینی حکومتش را، حکومت اسلام می ‌دانست و به همین دلیل هرگونه مخالفت با آن را نیز مخالفت با اسلام تلقی می‌کرد. در شهریور سال ۱۳۵۸ گفت: «آنهایی که در مقابل حکومت طاغوت که جمهوری اسلام به همت مسلمین برپا شد، و [اینها] رأی ندادند بر جمهوری اسلام و همان طاغوت را خواستند، رأی به جمهوری اسلامی ندادند یعنی ما طاغوت می‌خواهیم، اینها منافق هستند، اینها مسْلم نیستند، مسْلم باید به جمهوری اسلام رأی بدهد؛ مسْلم باید حکومت عدل اسلامی را بپذیرد. آنهایی که تحریم کردند رأی دادن بر جمهوری اسلامی را، منافق هستند؛ مسْلم نیستند.»

در آذرماه همان سال نیز گفت: «قیام بر ضد حکومت اسلام، خلاف ضروری اسلام است. خلاف اسلام است بالضروره. حکومت الآن حکومت اسلامی است. قیام کردن برخلاف حکومت اسلامی، جزایش جزای بزرگی است. این را نمی‌شود بگوییم که یک ملا عقیده‌اش این است که باید برخلاف حکومت اسلامی قیام کرد. همچو چیزی محال است، که یک ملایی بگوید؛ یک ملایی عقیده داشته باشد به این معنا که برخلاف اسلام باید عمل کرد؛ باید شکست اسلام را. اینها نسبت می‌دهند به بعضی از مراجع این مسائل را. دروغ است این حرفها. هرگز نخواهند گفت. قیام بر ضد حکومت اسلامی در حکم کفر است. بالاتر از همه معاصی است. همان بود که معاویه قیام می‌کرد، حضرت امیر قتلش را واجب می‌دانست. قیام بر ضد حکومت اسلامی یک چیز آسانی نیست.»

او تنها چند ماه بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ گفت: «و اما اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم [...] اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب‌های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه‌‏های دار را در میدان‌های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت‌ها پیش نمی‏‌آمد.»

خمینی در جای دیگر و در مرداد ماه سال ۱۳۵۸ اعلام کرد: «اگر ما الآن ديگر انقلابى رفتار كنيم، نمى ‏توانند بگويند كه شما آزادى نداديد. ما آزادى داديم، سوء استفاده شد و ديگر آزادى نخواهيم داد.» در آن ایام او بارها تکرار کرد که «ما آزادى دادیم و شما نگذاشتید این آزادى باقى بماند، حالا که این طور شد، ما انقلابى با شما رفتار مى‏‌کنیم.»

او گفت، «ما آزادی دادیم» در حالی که چند ماه قبل شاه را به دلیل گفتن همین کلمات محکوم کرده بود. خمینی در پاسخ به شاه گفته بود: «اين چه آزادى است كه اعطا فرموده‏‌اند آزادى را؟! مگر آزادى اعطا شدنى است؟! خود اين كلمه جرم است. كلمه اينكه «اعطا كرديم آزادى را» اين جرم است. آزادى مال مردم هست، قانون آزادى داده، خدا آزادى داده به مردم، اسلام آزادى داده، قانون اساسى آزادى داده به مردم. «اعطا كرديم» چه غلطى است؟ به تو چه كه اعطا بكنى؟ تو چه كاره هستى اصلن؟»

کمپین شیطان سازی اپوزیسیون و بطور خاص سازمان مجاهدین خلق ایران توسط جمهوری اسلامی به اندازه عمر جریان شکنجه و اعدام آنها طول دارد. شیطان‌سازی مکمل سرکوبی است که به‌طور مستمر توسط جمهوری اسلامی علیه مخالفان خود اعمال کرده است و نتیجه آن خذف هزاران هزار مخالف سیاسی بوسیله ترور، شکنجه و اعدام بوده است.

در اولین سال‌های حکومت خمینی، مجاهدین مدارک و شواهد مهمی درباره رواج شکنجه در زندانها را فاش کردند. برای مقابله با آن، خمینی گفت شکنجه صورت گرفته. اما آنها (مجاهدین) خودشان خودشان را شکنجه کرده‌اند.[۹]

موضوع اصلی شیطان‌سازی این است که اپوزیسیون به صورت یک سکت جنایت‌پیشه و تروریست معرفی شود که اعضای خود، مخالفان خود، مسلمانان، مسیحیها، کردها، و ... را ترور میکند. با شیطان سازی حکومت ایران تلاش میکند توجه جهان را از تمرکز بر نسل کشی و جنایت علیه بشریت که خود مرتکب می‌شوند برداشته و آن را روی اپوزیسیون برگردانند.

به این منظور آنها بودجه هنگفتی صرف میکنند، بخش مهمی از سرویسهای اطلاعاتی را به این کار اختصاص داده‌اند و حتی به توطئه‌های جنایتکارانه دست میزنند.

شکنجه اعضاء

انفجار حرم امام رضا

قتل کشیشان

درسالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ سه تن از رهبران مسیحی ایران، اسقف «هائیک هوسپیان مهر»، کشیش «مهدی دیباج» و اسقف «تدهیس میکائیلیان» بطرز مشکوکی به قتل رسیدند.

مدتی بعد، مقامهای وزرات اطلاعات سه زن را به عنوان اعضای مجاهدین در تلویزیون ظاهر کردند. آنها « اعتراف» کردند که رهبران مسیحی ایران را به دستور مجاهدین کشته‌اند و اجساد آنها را قطعه قطعه کرده در فریزر خانه‌ای جا داده‌اند. جمهوری اسلامی سپس برای آنها یک دادگاه تشکیل داد.

  بعدها وقتی که جناحهای حکومت جمهوری اسلامی اختلاف‌هایشان بالا گرفت، این موضوع را فاش کردند که قتل اسقف‌های مسیحی به وسیله وزارت اطلاعات صورت گرفته است.[۱۰]

طلاق اجباری

سرکوب اعضاء

کردکشی

خلیل الدلیمی رئیس هیات دفاع از صدام حسین در مصاحبه با شبکه ماهواره ای ابوظبی: «..... حکومت ایران مبلغ ۲۰ میلیون دلار به هیئت دفاع در عمان و مبلغ صد میلیون دلار به بخشی از هیئت دفاع در پاریس پیشنهاد کرده است تا در مورد قضیه حلبچه صحبت نکنند و بمباران شیمیایی این شهر را به گردن مجاهدین خلق بیندازند».[۱۱]

شیطان سازی علیه مسعود رجوی

ترور شخصيت يك تاكتيك شناخت ه شده در دنياي سياست است كه شديدًا مورد انزجار افكار عمومي م ي باشد. اما در طول

تاريخ، اين حربه بارها مورد استفاده قرار گرفته اس ت . نوع افراطي آن در تاريخ معاصر آمريكا، م ك كارتيسم مي باشد كه در

زمان خود مورد نكوهش افكار عمومي و همهٌ جناحهاي سياسي اعم از دموكرات و جمهوريخواه بو د . در آن دوران، اتهامهايي

بدون سند و دليل عليه شخصيتهاي مختلف مطرح م ي شد تا با ايجاد فضاي تبليغاتي منفي، آنان را ب ي اعتبار سازند . اين موج،

حتي جامعهٌ هنرمندان و شخصيتهاي اجتماعي را نيز د ر بر مي گرفت. افترا، تحريف، جعل و سفسطه، جز ء لاينفك ترور

شخصيت مي باشد. گوبلز، وزير تبليغات هيتلر، معتقد بود دروغ هرچه بزرگتر باشد باوركردن ي تر است . ماكياوليسم نيز معتقد

است براي رسيدن ب ههدف، هر وسيله يي مشروع مي باشد. استفاده از اين دو شيوه براي ترور شخصيت، امر رايجي است.

گزارش وزارت خارجه در مورد مجاهدين، يك نمونهٌ روشن از ترور شخصيت اس ت . در فصلهاي پيشين دعاوي و اتهامهاي

وزارت خارجه عليه مجاهدين و مقاومت ايران، ب ه تفصيل مورد بحث و بررسي قرار گرف ت . ولي موضوعي كه در تمام گزارش و

در مباحث مختلف به آن پرداخته شده است، استفاده از تاكتيك ترور شخصيت در مورد آقاي مسعود رجوي، مسئول شوراي

ملي مقاومت ايران است.

متد » ٢ ،« رهبر مورد پرست ش » ١،« كيش شخصي ت » : كمتر اتهامي است كه در اين گزارش به وي زده نشده باش د

بعد از » ٦،« كنترل كامل بر مجاهدين از سا ل ٥٤ » ٥ ،« شيوهٌ اتوكراتيك » ٤،« كنترل كام ل » ٣ خواستار ،« ديكتاتورمآبانه

به طور يك جانبه شوراي مركزي مجاهدين را » ٧،« آزادي از زندان وي يك رهبري جديد را از ميان ه م زندانيانش برگزيد

مجاهدين را در » گرفت ، ٩ « تصميم يك جانبه به اتحاد با عراق » ٨،« منحل نمود و شخصًا يك شوراي ٥٠٠ نفره انتخاب كرد

امروزه نيز فرامين خودكامهٌ » ١٠،« هسته هاي جداگانه سازماندهي كرد كه تنها پاسخگوي فرامين وي يا منصوبينش باشن د

روي شوراي ملي مقاومت داشته و « كنترل كام ل » ١١ تحت رهبري وي مجاهدين ،« وي، بدون حسابرسي ب ه نظر مي رسد

زوجها مجبور به جدايي مي شدند » ١٢،« تصميم مي گيرند كه چه كسي مي تواند بپيوندد و به چه كسي حق رأي داده شود »

١٣ و ليست اين اتهامها ادامه دارد. ،« چون مردم بايد فقط به مسعود و مريم رجوي عشق بورزند

در اين جا هدف، حمايت از شخص رجوي نيست، چرا كه پروندهٌ رجوي طي سه دهه مبارزه با ديكتاتوري شاه و ديكتاتوري

مذهبي  تروريستي آخوندها، براي همه روشن است و تا آ ن جا كه به اتهامهاي فوق نيز برم ي گردد، در فصلهاي قبل

به تفصيل به آنها پاسخ داده شده است؛ بلكه هدف بازگو كردن يك حقيقت و افشاي كساني است كه براي رسيدن به مقاصد

سياسيشان، از هيچ شيو ه يي رويگردان نيستند . در حالي كه بخش قابل توجهي از اتهامها متوجه آقاي رجوي، به عنوان مسئول

شوراي ملي مقاومت م ي باشد، نويسندگان گزارش لازم نديد ه اند كه در مورد آنها حتي ي ك سؤال از نمايندگان و اعضاي شوراي

ملي مقاومت بنمايند.

مک کارتیزم

در اواخر دههٌٌ ١٣٢٠ و اوايل ١٣٣٠ ، آمريكا با مك كارتيسم مواجه بود . بنا بر بعضي گزارشها، در يك جلسهٌ كلوپ زنان

جمهوريخواه، مك كارتي در حالي كه يك دسته كاغذ را در دستانش نشان مي داد، فرياد زد:

در اي ن جا من يك ليست ٢٠٥ نفره دارم، اسامي اعضاي حزب كمونيست كه در اختيار وزير خارجه قرار گرفته است ولي »

.« كماكان در وزارت خارجه كار مي كنند و سياست تعيين م ينمايند

روز بعد وي ادعا كرد كه نام ٥٧ كمونيست را كه در وزارت خار ج ه كار مي كنند در اختيار دارد . چندي بعد وي در سنا حاضر

شد درحالي كه نسخه هايي از حدود صد پروندهٌ محرمانهٌٌ وزارت خارجه را در دست داش ت . اين نسخه ها مربوط به س ه سال

قبل بودند و اكثر آن افراد، ديگر با وزارت خارجه كار نم ي كردند. ولي مك كارتي در حالي كه از روي آنها مي خواند، چيزهايي از

ذكر شده بود، « ليبرال » خودش اضافه مي كرد يا در متن تغيير م ي داد. به عنوان مثال در توصيف يك نفر كه در پروند ه اش

تغيير داد. « كمونيست فعال » را به « همسفر فعال » تغيير داد. در يك مورد ديگر، عبارت « با تمايلات كمونيستي » آن را به

گفته م ي شود كه بر اثر تبليغات و ج و سازيهاي ايجاد شده عليه وزارت خارجه، اين وزارتخانه با صدور بخشنام ه هايي به

را داشتند، از كتابخان ه ها پرداخت و اين، شامل بخشي از كتابهاي « كمونيست بودن » جمع آوري كتابهاي كساني كه اتهام

توماس جفرسون، نويسندهٌ بيانيهٌ استقلال آمريكا نيز مي شد.

منابع

  1. کتاب صحیح مسلم جلد یک صفحه ۷۹ ح ۱۱۱
  2. کتاب سجستانی جلد ۴ صفحه ۲۲۱
  3. قران کریم سوره بقره آیه ۲۵۶
  4. سوره زمر آیات ۱۷ و ۱۸
  5. قران کریم سوره غاشیه آیه ۲۲
  6. قران کریم سوره یونس آیه ۹۹
  7. ابن قتیبه الدینوری، المعارف صفحه ۵۵۰ الهیئه المصریه العامه للکتاب: القاهره
  8. ابراهیم بن محمد ثقفی،الغارت: جلد ۲ ص ۴۶۷ انجمن آثار ملی: تهران
  9. سخنرانی خمینی در جمع دادگاه‌های انقلاب اسلامی ۱۹ فروردین ۱۳۶۰ صحیفه نور جلد ۱۴ ص ۱۷۱
  10. سایت محبت نیوز ۲۲ مرداد ۱۳۹۷
  11. روزنامه العراق الیوم مستقل ۲۱ فوریه ۲۰۰۶