۸٬۸۵۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
عطار | '''عطار نیشابوری''' ، با نام اصلی، فریدالدین ابوحامد محمدبن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری، زادهی ۵۴۰ هجری قمری – کدکن نیشابور، عارف و شاعر شهیر ایرانی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری است. عطار نیشابوری به شغل عطاری و طبابت مشغول بوده است. او پس از اینکه انقلاب روحی در وی پدید آمد؛ دست از کسب و کار کشید و به خدمت شیخالشیوخ عارف رکنالدین رفت؛ و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد. عطار نیشابوری سفرهای زیادی کرد؛ و در این سفرها بسیاری از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد. در یکی از این سفرها به خدمت مجدالدین بغدادی رسید. از عطار نیشابوری آثاری بهجا مانده است که شامل دیوان اشعار و مثنویات است. معروفترین مثنویات وی منطقالطیر است. تذکرةالاولیاء معروفترین کتاب نثر عطار نیشابوری است. وی در سال ۶۱۸ هجری قمری، بههنگام حملهی مغولان در شادیاخ نیشابور، به قتل رسید. از تاریخ تولد و مرگ او روایتهای مختلفی نقل شده است. | ||
== انقلاب روحی == | == انقلاب روحی == | ||
عطار نیشابوری به شغل عطاری و طبابت مشغول بوده است تا زمانی که آن انقلاب روحی در وی پدید آمد؛ و در این مورد روایتهای مختلفی بیان شده که معروفترین آن به نقل از عبدالرحن جامی، این است که روزی عطار نیشابوری در دکان خود مشغول به کار بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار گفت چیزی برای خدا بدهید؛ و از عطار کمک خواست؛ ولی او به درویش چیزی نداد. درویش به او گفت: ای خواجه تو چهگونه میخواهی از دنیا بروی؟. عطار گفت: همانگونه که تو از دنیا می روی. درویش گفت: تو مانند من میتوانی بمیری؟. عطار گفت: بله، درویش کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا برفت. عطار چون این را دید شدیداً متغیر شد و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد. عطار نیشابوری پس از دیدن حال درویش، دست از کسب و کار کشید.<ref name=":0">[https://www.parvaresheafkar.com/biography/attar-poet/ زندگینامه عطار نیشابوری - سایت پرورش افکار]</ref> | عطار نیشابوری به شغل عطاری و طبابت مشغول بوده است تا زمانی که آن انقلاب روحی در وی پدید آمد؛ و در این مورد روایتهای مختلفی بیان شده که معروفترین آن به نقل از عبدالرحن جامی، این است که روزی عطار نیشابوری در دکان خود مشغول به کار بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار گفت چیزی برای خدا بدهید؛ و از عطار کمک خواست؛ ولی او به درویش چیزی نداد. درویش به او گفت: ای خواجه تو چهگونه میخواهی از دنیا بروی؟. عطار گفت: همانگونه که تو از دنیا می روی. درویش گفت: تو مانند من میتوانی بمیری؟. عطار گفت: بله، درویش کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا برفت. عطار چون این را دید شدیداً متغیر شد و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد. عطار نیشابوری پس از دیدن حال درویش، دست از کسب و کار کشید.<ref name=":0">[https://www.parvaresheafkar.com/biography/attar-poet/ زندگینامه عطار نیشابوری - سایت پرورش افکار]</ref> | ||
برخی میگویند که این سخنان به دلایلی قابل قبول نیست. نخست آنکه عطار نیشابوری از آغاز عمر و زمان کودکی به سخن صوفیان متمایل بوده و دوستدار آنها بوده است؛ و این مطلب را میتوان از مقدمه | برخی میگویند که این سخنان به دلایلی قابل قبول نیست. نخست آنکه عطار نیشابوری از آغاز عمر و زمان کودکی به سخن صوفیان متمایل بوده و دوستدار آنها بوده است؛ و این مطلب را میتوان از مقدمه تذکرةالاولیاء نتیجه گرفت. دوم اینکه عطار مصیبتنامه و الهینامه را در داروخانه به نظم کشیده است؛ همچنانکه خودش میگوید: | ||
مصیبت نامه | مصیبت نامه کهاندوه جهان است الهینامه کهاسرار عیان است | ||
به داروخانه کردم هر دو آغاز چه گویم زود | به داروخانه کردم هر دو آغاز چه گویم زود رَستم ز این و آن باز | ||
این دو منظومه، یعنی الهینامه و مصیبتنامه به اسرار معرفت و رموز طریقت آمیخته است؛ و قطعاً عطار نیشابوری به هنگام سرودن آنها رسوخی در تصوف داشته و گامها در سیر و سلوک عرفانی برداشته است.<ref name=":1">[https://www.balagh.ir/content/6306 نگاهی به زندگی، آثار و اندیشهی عطار نیشابوری - سایت بلاغ]</ref> | این دو منظومه، یعنی الهینامه و مصیبتنامه به اسرار معرفت و رموز طریقت آمیخته است؛ و قطعاً عطار نیشابوری به هنگام سرودن آنها رسوخی در تصوف داشته و گامها در سیر و سلوک عرفانی برداشته است.<ref name=":1">[https://www.balagh.ir/content/6306 نگاهی به زندگی، آثار و اندیشهی عطار نیشابوری - سایت بلاغ]</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
اما میتوان گفت که این اتفاق در عطار تأثیر عمیقی داشته است. | اما میتوان گفت که این اتفاق در عطار تأثیر عمیقی داشته است. | ||
پس از این واقعه، عطار نیشابوری به خدمت شیخ الشیوخ عارف | پس از این واقعه، عطار نیشابوری به خدمت شیخ الشیوخ عارف رکنالدین اکاف رفت که در آن زمان عارف مشهوری بود. عطار نیشابوری به دست رکنالدین اکاف توبه کرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد؛ و چند سالی در خدمت این عارف بود. عطار نیشابوری سپس قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماوراءالنهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها بسیاری از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد و در همین سفرها بود که به خدمت مجدالدین بغدادی رسید.<ref name=":0" /> | ||
== آثار عطار نیشابوری == | == آثار عطار نیشابوری == | ||
در طول تاریخ آثار بسیاری به عطار نسبت داده شدهاست. بهطوریکه عدهای آثار او را به تعداد سورههای قرآن یعنی ۱۱۴ کتاب پنداشتهاند. اما آثار مسلم عطار نیشابوری طبق پژوهشهای محمدرضا شفیعیکدکنی و عبدالحسین زرینکوب شامل این کتابها است: اسرارنامه، الهی نامه، منطقالطیر، مصیبتنامه، مختارنامه، تذکرةالاولیاء، دیوان اشعار. | در طول تاریخ آثار بسیاری به عطار نسبت داده شدهاست. بهطوریکه عدهای آثار او را به تعداد سورههای قرآن یعنی ۱۱۴ کتاب پنداشتهاند. اما آثار مسلم عطار نیشابوری طبق پژوهشهای محمدرضا شفیعیکدکنی و عبدالحسین زرینکوب شامل این کتابها است: اسرارنامه، الهی نامه، منطقالطیر، مصیبتنامه، مختارنامه، تذکرةالاولیاء، دیوان اشعار. | ||
عدهای از پژوهشگران معتقدند که کتابهای بیسرنامه، خسرونامه، بلبلنامه، پسرنامه، حیدرینامه، پندنامه، جوهرالذات، حلاج نامه، سیاهنامه، اشترنامه، لسانالغیب، مظهرالذات، معراجنامه، | عدهای از پژوهشگران معتقدند که کتابهای بیسرنامه، خسرونامه، بلبلنامه، پسرنامه، حیدرینامه، پندنامه، جوهرالذات، حلاج نامه، سیاهنامه، اشترنامه، لسانالغیب، مظهرالذات، معراجنامه، مفتاحالفتوح، نزهتنامه، وصلتنامه و هیلاجنامه، به غلط به عطار نیشابوری منصوب شدهاند. پس از حملهی مغول آثار عطار نیشابوری سوزانده شد و آثاری که از او در دست است، تنها آثاری است که قبل از حملهی مغول، به سایر شهرها برده شدهبودند.<ref name=":2">[https://www.daneshchi.ir/atare-neyshabouri/ تحقیق در مورد زندگینامه عطار نیشابوری - سایت دانشچی]</ref> | ||
[[پرونده:اسرارنامه.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|اسرارنامه]] | [[پرونده:اسرارنامه.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|اسرارنامه]] | ||
عطار نشابوری در اواخر عمرش در مصیبتنامه به برخی از آثار خود اشاره میکند: | عطار نشابوری در اواخر عمرش در مصیبتنامه به برخی از آثار خود اشاره میکند: | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
=== اسرارنامه === | === اسرارنامه === | ||
اسرارنامه یکی از مثنویهای مسلم عطار نیشابوری و احتمالاً از جمله نخستین آثار وی بوده است. این اثر مشتمل است بر ۳۳۰۵ بیت در ۲۲ مقاله. سه مقاله نخستین آن به ترتیب دربارهی توحید و نعت رسول اکرم و فضائل خلفای راشدین است. از مقاله چهارم به بعد دربارهی موضوعات گوناگون تصوف است. مقاله پنجم دربارهی اهمیت عشق و برتری آن از خرد با این ابیات معروف آغاز شده است: | اسرارنامه یکی از مثنویهای مسلم عطار نیشابوری و احتمالاً از جمله نخستین آثار وی بوده است. این اثر مشتمل است بر ۳۳۰۵ بیت در ۲۲ مقاله. سه مقاله نخستین آن به ترتیب دربارهی توحید و نعت رسول اکرم (ص) و فضائل خلفای راشدین است. از مقاله چهارم به بعد دربارهی موضوعات گوناگون تصوف است. مقاله پنجم دربارهی اهمیت عشق و برتری آن از خرد با این ابیات معروف آغاز شده است: | ||
[[پرونده:الهینامه.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|الهینامه]] | [[پرونده:الهینامه.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|الهینامه]] | ||
دلا یک دم رها کن آب و گل را | دلا یک دم رها کن آب و گل را صلای عشق در ده اهل دل را | ||
ز نور عشق شمع جان برافروز زبور عشق از جانان درآموز<ref name=":2" /> | ز نور عشق شمع جان برافروز زبور عشق از جانان درآموز<ref name=":2" /> | ||
=== الهی نامه === | === الهی نامه === | ||
الهینامه سرشار از داستانهای دلکش کوتاه و بلند است که همگی در بین یک داستان اصلی فوقالعاده گنجانده شدهاند. این کتاب مانند کتابهای دیگر با ستایش خداوند و نعت رسول اکرم (ص) و خلفای چهارگانه آغاز میشود و سپس در هشت بیت روح انسان را مورد خطاب قرار میدهد و برای او شش فرزند: نفس، شیطان، عقل، فقر، علم و توحید ذکر میکند. | الهینامه سرشار از داستانهای دلکش کوتاه و بلند است که همگی در بین یک داستان اصلی فوقالعاده گنجانده شدهاند. این کتاب مانند کتابهای دیگر با ستایش خداوند و نعت رسول اکرم (ص) و خلفای چهارگانه آغاز میشود و سپس در هشت بیت روح انسان را مورد خطاب قرار میدهد و برای او شش فرزند: نفس، شیطان، عقل، فقر، علم و توحید ذکر میکند.<ref name=":2" /> | ||
این منظورمه در واقع مجموعه ای است از قصههای گوناگون کوتاه و مبتنی بر گفت و شنود پدری با پسران جوان خود که بیهوده در جستجوی چیزهایی برآمدهاند که حقیقت آن با آنچه عامه مردم از آن میفهمند تفاوت دارد.<ref name=":4">[https://majaletime.com/2018/07/05/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%DB%8C/ زندگینامه عطار نیشابوری - سایت مجله تایم]</ref> | این منظورمه در واقع مجموعه ای است از قصههای گوناگون کوتاه و مبتنی بر گفت و شنود پدری با پسران جوان خود که بیهوده در جستجوی چیزهایی برآمدهاند که حقیقت آن با آنچه عامه مردم از آن میفهمند تفاوت دارد.<ref name=":4">[https://majaletime.com/2018/07/05/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%DB%8C/ زندگینامه عطار نیشابوری - سایت مجله تایم]</ref> | ||
=== منطق الطیر === | === منطق الطیر === | ||
مقاماتالطیور که با نام منطق الطیر خوانده میشود، شرح سفر مرغان است به درگاه سیمرغ. داستان شیخ صنعان طولانیترین داستان این کتاب است و حدود ۴۰۸ بیت دارد و سرگذشت و عشق و دلدادگی پیری زاهد به نام شیخ صنعان به دختری ترسا را بیان مینماید.<ref name=":2" /> | |||
[[پرونده:منطق-الطیر.jpg|بندانگشتی|250x250پیکسل|منطقالطیر]] | [[پرونده:منطق-الطیر.jpg|بندانگشتی|250x250پیکسل|منطقالطیر]] | ||
مثنوی منطقالطیر، که حدود ۴۶۰۰ بیت دارد مهمترین و برجستهترین مثنوی عطار نیشابوری و یکی از مشهورترین مثنویهای تمثیلی فارسی است. این کتاب که در واقع | مثنوی منطقالطیر، که حدود ۴۶۰۰ بیت دارد مهمترین و برجستهترین مثنوی عطار نیشابوری و یکی از مشهورترین مثنویهای تمثیلی فارسی است. این کتاب که در واقع میتوان آن را حماسهای عرفانی نامید، عبارت است از داستان گروهی از مرغان که برای جستن و یافتن سیمرغ که پادشاه آنهاست به راهنمایی هدهد به راه میافتند و در راه از هفت مرحله سهمگین میگذرند. در هر مرحله گروهی از مرغان از راه باز میمانند و یا به بهانههایی پس میکشند؛ تا این که، پس از عبور از این مراحل هفتگانه که بیشباهت به هفت خان در داستان رستم نیست، سرانجام از این گروه انبوه مرغان که در جستجوی سیمرغ بودند، تنها سیمرغ باقی میمانند و چون به خود مینگرند در مییابند که آنچه بیرون از خود میجستهاند، سیمرغ اینک در وجود خود آنهاست. منظور عطار نیشابوری از مرغان، سالکان راه و از سیمرغ مردان خدا جویی است که پس از عبور از مراحل هفتگانه سلوک یعنی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا، سرانجام حقیقت را در وجود خویش کشف میکنند.<ref name=":4" /> | ||
این منظومهی عالی و کمنظیر که حاکی از قدرت ابتکار و تخیل شاعر در بهکار بردن رمزهای عرفانی و بیان مراتب سیر و سلوک و تعلیم سالکان است، از جمله شاهکارهای جاویدان زبان فارسی است. نیروی شاعر در تخیلات گوناگون، قدرت وی در بیان مطالب مختلف و تمثیلات و تحقیقات و مهارت وی در استنتاج از بحثها و لطف و شوق و ذوق مبهوت کنندهی او در تمام موارد و در تمام مراحل، خواننده را به حیرت میافکند و بدین نکته اقرار میدهد که پرگویی عطار نیشابوری که معاصران او میگفتهاند، از مقولهی گفتار مکثاران (زیاده گویان) دیگر نیست که بیهوده گویند. این شاعر چیرهدست توانا و این عارف و اصل دانا، حقایق فراوان را به سرعت درک میکرد و با زبانی که در روانی و گشادگی از عالم بالا | این منظومهی عالی و کمنظیر که حاکی از قدرت ابتکار و تخیل شاعر در بهکار بردن رمزهای عرفانی و بیان مراتب سیر و سلوک و تعلیم سالکان است، از جمله شاهکارهای جاویدان زبان فارسی است. نیروی شاعر در تخیلات گوناگون، قدرت وی در بیان مطالب مختلف و تمثیلات و تحقیقات و مهارت وی در استنتاج از بحثها و لطف و شوق و ذوق مبهوت کنندهی او در تمام موارد و در تمام مراحل، خواننده را به حیرت میافکند و بدین نکته اقرار میدهد که پرگویی عطار نیشابوری که معاصران او میگفتهاند، از مقولهی گفتار مکثاران (زیاده گویان) دیگر نیست که بیهوده گویند. این شاعر چیرهدست توانا و این عارف و اصل دانا، حقایق فراوان را به سرعت درک میکرد و با زبانی که در روانی و گشادگی از عالم بالا تأییدات بیمنتهی داشت، به نظم در میآورد. شاعری کردن دراین موارد برای او به منزلهی سخن گفتن مردی بود که به فصاحت و بلاغت خوی گرفته باشد و هر چه گوید فصیح و بلیغ باشد. وجود چنین منظومهی عالی و کمنظیری است که ما را از قبول منظومهی سست و بیمایهای مانند مظهرالعجائب و لسانالغیب که منسوب به عطار است باز میدارد. غالب منظومههای عطار و همچنین دیوان قصائد او در ایران و هند به طبع رسیده و بعضی از آنها مکرر چاپ شده است.<ref name=":3" /> | ||
در تلقی رمزباورانهی عطار نشابوری، خدا در هیئت سیمرغ ِرمزی تصویر شده است. خدا در | در تلقی رمزباورانهی عطار نشابوری، خدا در هیئت سیمرغ ِرمزی تصویر شده است. خدا در منطقالطیر در کسوت پرندهای بزرگ و پادشاه و فرمانروای پرندگان، تشخص نمادین مییابد. به بیان دیگر امر مطلق خود را بهصورت خدا- شاه عیان میکند؛ و این امر شاید به سبب تعلق خاطر عطار به اندیشهی هند و ایرانی و یا تلاش وی برای تداوم اندیشهی ایرانشهری بوده است. به باور عطار نیشابوری جریان پدیداری خلقت، حاصل نزول سیمرغ رمزی از قاف وجود به چین مثالی است. این نزول، تعبیری از مراتب و تفاوت در مظاهر تجلیات وجود است. چنانکه پیشینیان میپنداشتند، چین دورترین نقطهی شرق جهان است. از سوی دیگر در جغرافیای مثالی و رمزی عرفانی، شرق، محل ظهور تجلی نور و نار الهی است. بر این اساس تجلی اسماء جمالی و جلالی خدا نیز از چین مثالی یا جانب شرقی وجود آغاز شده است. در ضمن، چین علاوه بر این مفهوم جغرافیایی، تداعی کنندهی مفهوم شکن نیز هست. جمع این دو مفهوم را میتوان در این بیت زیبای حافظ دید: | ||
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او زین سفر دراز خود عزم سفر نمیکند | تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او زین سفر دراز خود عزم سفر نمیکند | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
و در جای دیگر میگوید: | و در جای دیگر میگوید: | ||
روی او چون پرتو افکند اینت روز | روی او چون پرتو افکند اینت روز زلف او چون سایه انداخت اینت شب | ||
ویژگی اصلی تجلی جمالی، لطف و قُرب است؛ و ویژگی تجلی جلالی، قهر و بُعد است. لطف و قُرب در نور و وحدت ظاهر میشود، قهر و بُعد در کفر و کثرت و ماده؛ و اما مفهوم رمزی پَر و همانندی آن با فَر نیز جالب توجه است. منظور از پَر یا همان فَر، همان فروغ یا نور ایزدی است. همچنین میتوان پَر را نمادی از نرینهگی و چین را نمادی از مادینهگی تلقی کرد؛ و پَر انداختن سیمرغ در میان چین را رمزی از تناسل کیهانی تعبیر کرد. قرار گرفتن پَر در چین و افزوده شدن پَر به چین، واژهی پرچین را نیز تداعی میکند، که میتواند رمزی از حائل نور ظلمت باشد. توجه به معنا و مفهوم رمزی و روانشناختی | ویژگی اصلی تجلی جمالی، لطف و قُرب است؛ و ویژگی تجلی جلالی، قهر و بُعد است. لطف و قُرب در نور و وحدت ظاهر میشود، قهر و بُعد در کفر و کثرت و ماده؛ و اما مفهوم رمزی پَر و همانندی آن با فَر نیز جالب توجه است. منظور از پَر یا همان فَر، همان فروغ یا نور ایزدی است. همچنین میتوان پَر را نمادی از نرینهگی و چین را نمادی از مادینهگی تلقی کرد؛ و پَر انداختن سیمرغ در میان چین را رمزی از تناسل کیهانی تعبیر کرد. قرار گرفتن پَر در چین و افزوده شدن پَر به چین، واژهی پرچین را نیز تداعی میکند، که میتواند رمزی از حائل نور ظلمت باشد. توجه به معنا و مفهوم رمزی و روانشناختی نیمشب نیز در اینجا قابل ملاحظه است. نیمشب، به تعبیر عطار و دوش، به تعبیر حافظ، معنایی رمزی و فرا زمانی دارد. شب، نمادی از عدم تعین و بالقوگی محض است. | ||
[[پرونده:مصیبتنامه.JPG|جایگزین=مصیبتنامه|بندانگشتی|235x235پیکسل|مصیبتنامه]] | [[پرونده:مصیبتنامه.JPG|جایگزین=مصیبتنامه|بندانگشتی|235x235پیکسل|مصیبتنامه]] | ||
شب رمزی از جهان در غیبت خداست، و بدون خدا، در نظر عارف، جهان یکسر، غوطهور در عدم و نیستی است. در عین حال شب، فضایی بیکران نیست. این نیستی محدود و محصور در زمین است که در | شب رمزی از جهان در غیبت خداست، و بدون خدا، در نظر عارف، جهان یکسر، غوطهور در عدم و نیستی است. در عین حال شب، فضایی بیکران نیست. این نیستی محدود و محصور در زمین است که در نیمشب قرار دارد. بنابر این فرود سیمرغ رمزی در چین و افتادن پَری از آن، به معنای نزول یا همان قوس نزولی، از مرتبهی احدیت به واحدیت و تجلی اسماء جلالی خداست.<ref name=":5">[http://persian-man.ir/senior/poets/%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%DB%8C/ زندگینامه عطار نیشابوری - سایت مردان پارس]</ref> | ||
=== مصیبتنامه === | === مصیبتنامه === | ||
مصیبتنامه در بیان مصیبتها و گرفتاریهای روحانی سالک و مشتمل است بر حکایات جذاب و خواندنی. این اثر پس از منطقالطیر مهمترین منظومهی عطار نیشابوری است. | مصیبتنامه در بیان مصیبتها و گرفتاریهای روحانی سالک و مشتمل است بر حکایات جذاب و خواندنی. این اثر پس از منطقالطیر مهمترین منظومهی عطار نیشابوری است.<ref name=":2" /> | ||
در این منظومه عطار نیشابوری، خواننده را توجه میدهد که فریفته ظاهر نشود و از ورای لفظ و ظواهر امر، به حقیقت و معنی اشیاء پی ببرد.<ref name=":4" /> | در این منظومه عطار نیشابوری، خواننده را توجه میدهد که فریفته ظاهر نشود و از ورای لفظ و ظواهر امر، به حقیقت و معنی اشیاء پی ببرد.<ref name=":4" /> | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
=== مختارنامه === | === مختارنامه === | ||
مختارنامه شامل مجموعه رباعیات که دارای پنجاه باب در موضوعات مختلف است. | مختارنامه شامل مجموعه رباعیات که دارای پنجاه باب در موضوعات مختلف است.<ref name=":2" /> | ||
رباعیات عطار نیشابوری گاهی با رباعیات خیام، بسیار نزدیک شده و همین امر سبب گردیده است که بسیاری از آنها را بعدها به خیام نسبت دهند و در مجموعه | رباعیات عطار نیشابوری گاهی با رباعیات خیام، بسیار نزدیک شده و همین امر سبب گردیده است که بسیاری از آنها را بعدها به خیام نسبت دهند و در مجموعه ترانههای وی به ثبت برسانند. همین آمیزش و نزدیکی فکر و اندیشه، کار تمیز و تفکیک ترانههای این دو شاعر بزرگ نیشابوری را دشوار کرده است.<ref name=":4" /> | ||
=== تذکرةالاولیا === | === تذکرةالاولیا === | ||
[[پرونده:تذکرهی اصلی 2.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|تذکرةالاولیاء]] | [[پرونده:تذکرهی اصلی 2.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|تذکرةالاولیاء]] | ||
عطار نیشابوری از آغاز جوانی به سرگذشت عارفان و مقامات اولیای تصوف دلبستگی زیادی داشته است. همین علاقه سبب شده است که او شرح حال، سرگذشت و حکایات مربوط به ۹۶ تن از اولیاء و مشایخ تصوف را در کتابی به نام | عطار نیشابوری از آغاز جوانی به سرگذشت عارفان و مقامات اولیای تصوف دلبستگی زیادی داشته است. همین علاقه سبب شده است که او شرح حال، سرگذشت و حکایات مربوط به ۹۶ تن از اولیاء و مشایخ تصوف را در کتابی به نام تذکرةالاولیا گردآوری کند. بیش از او در کتاب کشفالمحجوب هجویری و طبقاتالصوفیه عبدالرحمان سُلَمی نیز چنین کاری صورت گرفته است. اگرچه این دو کتاب به علت قدیمیتر بودن اهمیت دارند اما تذکرةالاولیای عطار نیشابوری، نزد فارسی زبانان شهرت بیشتری پیدا کرده است.<ref name=":4" /> | ||
عطار در این کتاب، مقامات و گفتارهای آن بزرگان را، با روایت و حکایتی بسیار شیرین، درج کرده است. | عطار در این کتاب، مقامات و گفتارهای آن بزرگان را، با روایت و حکایتی بسیار شیرین، درج کرده است. |
ویرایش