|
|
(۶۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| === طلاق اجباری === | | == نقش دکتر فاطمی در ملی شدن نفت == |
| یکی از موارد شیطان سازی علیه مجاهدین، موضوع طلاق اجباری در مجاهدین است. اضداد مجاهدین آنها را متهم میکنند که به زور اعضای خود را وادار به طلاق همسرانشان کردهاند. منشاء بیشتر این اتهامات دستگاههای تبلیغی جمهوری اسلامی است. این تبلیغات اولا میخواهد در درون جامعه ایران این طور القا کند که مجاهدین علیه مناسبات و ارزشهای خانوادگی هستند و اگر در ایران بر سر کار بیایند دست به انحلال خانوادهها خواهند زد. ثانیا در کشورهای غربی این باور را ایجاد کند که مجاهدین عناصری خشک و خشن و یک فرقه درونگرا هستند. <ref name=":0">کتاب مجاهدین خلق ایران واقعیات یا اوهام - انتشارات مجاهدین خلق ایران</ref>
| | «آزادی برای مردم مملکت ما حکم خواب، خیال، وهم و تصور را پیدا کرده است و ما طوری با زور و تجاوز و تعدی آشنا شدهایم و با این مظاهر اعصار اولیه خو گرفتهایم که دنیای آزاد و غیر مقید، در نظر ایرانی، وجود خارجی ندارد. ایرانی حتی نمیتواند تصور کند که میتوان آزاد بود، میتوان چاپلوسی نکرد و وطن فروشی شرط موفقیت محسوب نمیشود.» دکتر حسین فاطمی |
|
| |
|
| جمهوری اسلامی در تبلیغات خود علیه مجاهدین خلق تلاش میکند دو موضوع را با هم مخلوط کند. یکی، نظرگاههای مجاهدین خلق و مقاومت ایران در مورد مسأله خانواده و حقوق مربوط به آن در ایران آینده و دیگری الزامات مبارزه که در اثر سرکوب بینظیر از طرف رژیم ولایت فقیه به مجاهدین تحمیل شده است.<ref name=":0" />
| | دکتر حسین فاطمی در سالهای پرآشوب صنعت ملی کردن نفت ایران، وزیر خارجه کایبنه '''دکتر محمد مصدق''' بود. فاطمی همچنین روزنامه باختر که روزنامهای منتقد و رادیکال بود را نیز منتشر میکرد. |
|
| |
|
| پیشینه این موضوع به سال ۱۳۶۸ برمیگردد. بعد از عملیات فروغ جاویدان و جمعبندی آن مجاهدین به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند با داشتن خانواده به مبارزهشان ادامه بدهند. در سالهای بعد نیز شرایط منطقه و عراق که اعضای مجاهدین در آنجا حضور داشتند نیز این موضوع را به اثبات رساند و ضرورت این موضوع بیشتر روشن شد.
| | '''سید حسین فاطمی هدایتی''' مشهور به حسین فاطمی در سال ۱۲۹۶ هجر شمسی در شهر نایین از توابع استان اصفهان زاده شد. او در خانوادهای روحانی بدنیا آمد. پدرش سید علی معروف به سیف العلما و مادرش سید طوبی هر دو از سادات طباطبایی بودند. تحصیلات ابتداییاش را در نایین گذراند و سپس به اصفهان رفت؛ جایی که برادرش سیف پور فاطمی روزنامه باختر امروز را منتشر میکرد. کار در روزنامه در کنار تحصیل برای فاطمی فرصت خوبی بود که وارد عالم سیاست شود. |
|
| |
|
| پس از مرگ خمینی و به دست گرفتن قدرت توسط خامنهای و رفسنجانی در ایران، توطئهها و تروریسم علیه مجاهدین شرایط سیاسی و امنیتی سختی را به آنان تحمیل کرد. اعضای هیأت اجرایی سازمان مجاهدین خلق که در آن زمان ۴۰ الی ۵۰ نفر بیشتر نبودند داوطلبانه تصمیم گرفتند که تا زمان بازگشت به میهن و سرنگونی استبداد مذهبی زندگی خانوادگی با همسران خود را ترک نمایند. این تصمیم به دیگران تسری نیافت و با هیچ کس در میان گذاشته نشد. یک سال بعد بحران کویت و جنگ اول خلیج فارس رخ داد. مجاهدین در عراق با شرایطی روبرو شدند که دیگر امکان زندگی خانوادگی وجود نداشت.<ref name=":0" />
| | احمد ملکی مدیریت روزنامه ستاره میگوید: «فاطمی قلمی بسیار شیوا داشت و در روزنامه نگاری استعدادش فوق العاده بود.» در آن سالها حکومت استبدادی رضاخان نظارت سفت و سختی بر مطبوعات داشت و تمام مقالات را پیش از چاپ شدن به دقت واکاوی میکرد. مدتی زیادی از حضور فاطمی جوان در تهران نمیگذشت که برادرش برای تصدی پستی در شهرداری شیراز از کار روزنامه نگاری کنار کشید و باختر امروز را به حسین واگذاشت. حسین ابتدا به اصفهان رفت و مدتی در آنجا باختر امروز با اداره کرد و به جرم مقالهای که علیه مجلس نوشته و آنها را عروسک خیمه شب بازی خطاب کرده بود، مدتی زندانی شد. |
|
| |
|
| تا قبل از بحران کویت زوجهای مجاهدین در خانههای مسکونی در داخل و خارج قرارگاهها در آپارتمانهای مستقل در بغداد و یا شهرهای دیگر زندگی میکردند. کودکان آنها نیز درمدارس و مهد کودکهایی که معلمان سابق آنها را اداره میکردند به تحصیل مشغول بودند. جنگ کویت و مهیبترین بمبارانهای تاریخ و بعد از آن شدیدترین محاصره اقتصادی و ناامنی که در عراق حاکم گردید اوضاع را به کلی عوض کرد. دیگر پشت جبههای که برای خانوادهها و کودکان امن باشد وجود نداشت. تمامی قرارگاههای مجاهدین و حتی خانههای مادران شهیدان در بغداد هدف تروریستهای اعزامی از طرف جمهوری اسلامی بودند. چندین آپارتمان مسکونی و اتوبوسهای غیر نظامی مجاهدین در بغداد و اطراف آن هدف حملات آرپیجی یا بمبگذاری تروریستهای جمهوری اسلامی قرار گرفت. ادامه این وضعیت برای مجاهدین و قبل از همه برای خانوادهها و کودکان آنها بسیار پر ریسک بود.<ref name=":0" />
| | فاطمی با تلاشهای بسیار روزنامه را به تهران منتقل کرد و شخصا اداره آن را بر عهده گرفت. فاطمی به آنحا مختلف به نقد و حمله به '''رضا شاه پهلوی''' میپرداخت که همین عوامل باعث زندانی شدن او شدند. ضدیت با رضا خان در مقالات و نامههای فاطمی بسیار است. |
|
| |
|
| مجاهدین تصمیم گرفتند که به زندگی خانوادگی خود خاتمه دهند تا تمام انرژیشان صرف مبارزه شود. ترک زندگی خانوادگی داوطلبانه بود. اکثر اعضا متاهل همسرانشان را طلاق دادند و تعداد اندکی نیز این کار را انجام ندادند و به همان صورت در مجاهدین ماندند ولی سرانجام در اثر شرایط حاکم بر مبارزه و سختی آن دوام نیاوردند و صفوف مبارزه را ترک کردند. تمامی آن افراد با تامین مالی از طرف مجاهدین به کشورهای اروپایی رفتند و بسیاری از آنها هوادار مجاهدین باقی ماندند. تعدادی نیز توسط جمهوری اسلامی استخدام شدند و خط شیطان ساری علیه مجاهدین را در خارج از کشور پیش بردند.
| | از نظر فاطمی، رضا شاه پهلوی مرد بی فرهنگی بود که تمامی مظاهر ارتجاعی قرون میانه اعم از شکنجه و دستبند قپانی و مرگ و ترور مخالفان را احیا کرده بود. فاطمی مینوشت که رضاخان به چه حقی افراد را بی هیچ تقصیری و صرفا به جرم آزادی خواهی دستگیر و شکنجه میکند و سرانجام آنها را در زندان مسموم کرده و اموالشان را تصرف میکند؟ سردار سپه برای فاطمی مظهر ضدیت با دولت ملی مشروطه بود. فاطمی تا شهریور ماه ۱۳۲۰ که رضاشاه بر سر قدرت بود در زندان ماند و پس از برکناری رضا شاه توسط متفقین از زندان آزاد شد. اما باز هم به نقد اصحاب قدرت پرداخت |
|
| |
|
| کنار گذاشتن زندگی خانوادگی در شرایطی که وضعیت امنیتی چنین چیزی را امکانپذیر نمیسازد خاص مجاهدین نیست. صليب سرخ از افراد مجرد برای مأموريتهای طولانی درنقاط مختلف جهان استفاده میکند. سازمان ملل متحد نيز يك درجه بندی امنيتی براي كارمندانش دارد كه به موجب آن در برخی كشورها به خاطر مشكلات امنيتی، كارمندان اعزامی نمیتوانند همراه با خانواده خودشان اقامت كنند.<ref name=":0" />
| | به پاریس رفت تا در رشته روزنامه نگاری تحصیل کند. پس از آن در رشته حقوق تحصیل کرد و پس از چهار سال اقامت در پاریس و با مشکلات مالی فراوان موفق به اخذ مدرک دکتری حقوق شده و در سال ۱۳۲۷ به ایران بازگشت. |
|
| |
|
| ==== گواهی شاهدان از مناسبات درونی مجاهدین خلق ====
| | فاطمی پس از بازگشت خانهای واقع در پیچ شمیران اجاره کرد و خانهاش پاتوق اهالی قلم شد و همچنین امتیاز روزنامه باختر امروز را گرفت و از سال ۱۳۲۸ دوباره مشغول کار روزنامه نگاری شد. |
| نويسنده و روشنفكر مصری خانم مونا حلمی بعد از آشنايی با وضعيت زنان در سازمان مجاهدین خلق نوشت: <blockquote>«در هفت روزی كه با مجاهدين به سر بردم، زنانی را ديدم كه در شرايط سخت تبعيد، به پايداری، شجاعت و شرافتمندانهترين اشكال مبارزه آراسته شده بودند و مردانی كه به رغم زندگی پرخطر روزانه روح يك انقلاب واقعی و ايمان عميق به صلح و عدالت و آزادی در جانشان به كمال رسيده بود. آنها به جدايی دين ازدولت ايمان دارند و به آزادی عقايد و مذاهب و انجام آداب و سنتهای مذهبی احترام میگذارند. حقوق كليه اقليتها (برای نمونه حقوق كردها) را به رسميت میشناسند. آنها به برابری كامل زن و مرد باور دارند. به اعتقاد آنها زن حق دارد به كليه مقامها، مسئوليتها و مواضع رهبری دست يابد، زن میتواند بدون اجازه هركس ديگر سفر كند، او يك انسان است كه از صلاحيت كامل و ولايت و كرامت برخوردار است و میتواند زندگی، ازدواج، كار و شيوه لباس پوشيدنش را آن طور كه میخواهد انتخاب كند. در ايران آينده راه برای همه انديشمندان و روشنفكران و دانشمندان و هنرمندان باز است. پارلمان مقاومت روح اين دموكراتيسم را در تركيب كنونيش منعكس میكند. زيرا اين پارلمان از ۵۷۲ عضو تشكيل شده كه زنان ۵۲ درصد آن را تشكيل میدهند. كليه جريانها صرفنظر از تعداد اعضایشان از حق وتو برخوردارند. اين پارلمان با كانديد كردن يك زن، مريم رجوی، به عنوان رئیس جمهور، يك نمونه بی همتا از ايمان واقعيش را نسبت به شخصيت زن ارائه كرده است. اين انتخاب ثابت میكند كه پارلمان نمیخواهد توانايیهای زن را در زير پوشش افكار مذهبی يا اجتماعی خفه كند و توان زن را در كار كردن, حق سرپيچی و تغيير به بند بكشد.» <ref>مونا حلمی - مجله اکتبر - ۱۴ آوریل ۱۹۹۶</ref> </blockquote>روزنامه نيويورك تايمز هم در گزارشی از قرارگاه اشرف تحت عنوان «ملايان نگاه كنيد، زنان مسلح و خطرناك» نوشت: <blockquote>«خانم طهماسبی و اكثر افسران ارشد زنان هستند كه لباس استاندارد آنها شامل روسری خاكی و تونيك ساده ای میباشد كه حتی برای خيابانهای تهران نيز پذيرفته است. ولی اختياراتی دارند كه در كشور ما غير قابل تصور است. سربازان بهصورت جمعی زندگی میكنند، حتی در سنين ۳۰- ۴۰ سالگی، و تا ۲۰ نفر در اتاقهایی كه جداسازی شدهاند میخوابند. از سال 1991 زوجهای متأهل در بين آنها زندگی مشترك خود را كنار گذاشتند؛ كودكان آنها به خارج فرستاده شده و آنهایی كه زمانی بهصورت زن و شوهر با هم زندگی میكردند اكنون در پاكدامنی بهصورت خواهر و برادر زندگی میكنند.»<ref>داگلاس جل - نیویورک تایمز - ۳۰ دسامبر ۱۹۹۶</ref> </blockquote>
| |
|
| |
|
| ==== اتهام جدا کردن کودکان از والدین ====
| | قلم صریح فاطمی باعث شد روزنامه باختر امروز بعد از چند شماره توسط شهربانی توقیف شود. در همین دوران بود که جبهه ملی تشکیل شد و همکاری نزدیک دکتر مصدق و فاطمی آغاز شد. دکتر مصدق برای فاطمی حکم پدر، استاد و دوست را داشت. |
| در بحبوحه بحران و جنگ كويت، در شريطی كه شهر بغداد و ساير نقاط عراق هدف بمباران مستمر بود و قرارگاههای نظامی نيز به هيچ وجه محل مناسبی برای نگهداری و استقرار كودكان نبود؛ برخي والدين در مجاهدین خلق، كودكان خود را به نزد اقوامشان در داخل ايران و سايرين آنها را ناگزير به خارج از ايران فرستادند و اين را در مورد هر كودك مكتوب نمودند تا درصورت جان باختن والدين همه چيز به ثبت رسيده باشد. بسياری از خانوادههای ايرانی درخارج و داخل ايران سرپرستی كودكان مجاهدین را بر عهده گرفتند. سازمان مجاهدین خلق با هزینه و تلاش کادرهای خود، کودکان را از زیر بمباران خارج کرد تا در محیط امن بتوانند به زندگی و تحصیل بپردازند.
| |
|
| |
|
| درهمين خصوص آقاي كريستوف مرتنس وكيل دادگستری و كارشناس امورجوانان وكودكان كه قيم برخی از كودكان مجاهدین خلق در آلمان بوده است، در نامهای به نماينده ويژه ملل متحد نوشت: <blockquote>«به اعتقاد ما احساس مسئوليت مجاهدين خلق نسبت به اين كودكان نمونه خوبی است، بهخصوص با توجه به اين كه يك سازمان تبعيدی منابع مالی و اجتماعی محدودی در اختيار دارد»<ref name=":0" /></blockquote>
| | مصدق از فاطمی خواست که از صحت و سلامت انتخابات مجلس شانزدهم مطمئن شود و درباره آن روشنگری کند. با تشکیل جبهه ملی '''دکتر فاطمی''' به عنوان سرپرست کمیسیون تبلیغات آن انتخاب شده و «روزنامه باختر امروز» تبدیل به روزنامه رسمی جبهه ملی تبدیل شد. |
|
| |
|
| ==== منشا اتهام طلاق اجباری علیه مجاهدین ====
| | به گزارش رویداد۲۴ فاطمی در نخستین شماره روزنامه باختر امروز پس از انتشار مجدد سرمقالهای جانانه نوشته و خبر از تشکیل جبهه ملی داد. فاطمی در این سرمقاله چنین نوشت: «دکتر مصدق پیشوای بزرگ ملت ایران که نیم قرن تمام در راه منافع مردم محروم این مملکت مبارزه کرده است اکنون بیش از پیش خود را در اختیار ملت گذاشته و با قبول پیشوایی جبهه ملی خواهد توانست به این مشروطیت مرده بی روح جان تازهای ببخشد.» |
| منشا اتهام طلاق اجباری علیه مجاهدین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است. وزارت اطلاعات برای مستند كردن ادعاهای خود برخی عناصر بریده از مجاهدین خلق را به کار گرفته است.
| |
|
| |
|
| یک نمونه كريم حقی است که از سال ۱۳۷۴ ادعا میکند مجاهدین اعضای خود را مجبور به طلاق همسرانشان کردند و کودکان را از مادران و پدرانشان جدا کردند. کریم حقی و همسرش خانم محترم بابایی در جريان جنگ خليج و شرايط ناشی از تحريم عراق تحمل دشواریهای مبارزه را نداشتند. آنها به صورت خانوادگی و همراه فرزندشان نزد مجاهدين بودند و بعدهم به درخواست خودشان با هزينه و امكانات سازمان مجاهدين خلق ايران در بهمن ۱۳۷۱ به اروپا منتقل شدند. تمام مخارج و هزينههای زندگی آنان نيز توسط سازمان مجاهدين پرداخت میشد. آنها مدتی بعد به ميل و اراده خودشان به هلند رفتند و در آنجا درخواست پناهندگی سياسی نمودند.
| | با شکل گیری جبهه ملی فعالیتهای فاطمی وارد فاز مبارزاتی جدیدی شد. کوششهای فاطمی و همقطارانش باعث شد که هشت نفر از اعضای جبهه ملی به مجلس چهاردهم راه پیدا کنند و دکتر مصدق نماینده اول تهران شود. |
|
| |
|
| خانم محترم بابایی در نامه ای در پاييز ۱۳۷۱ به سازمان مجاهدين نوشته بود: <blockquote>«پس از بمباران قرارگاه اشرف، سازمان من و همسر و فرزندمان را طبق خواسته خودمان برای حفاظت و رسيدگی بيشتر به يك پايگاه شهری درمركز شهر بغداد آورد... ما از رسيدگی و امكانات مضاعف صنفی ويژهای برخوردار بوديم. يك آپارتمان اختصاصی، اتوموبيل سواری برای ترددات خانوادگی در شهر نيز دراختيارمان بود و ماهيانه 1000 دينار دريافت می كرديم».</blockquote>كريم حقی پس از رفتن به هلند، در ارديبهشت سال ۱۳۷۴ ازطريق منصور مقصودی، مسئول شبكهی جاسوسی كنسولگری جمهوری اسلامی در هلند، به خدمت وزارت اطلاعات درآمد و به يكی از منابع اطلاعاتی جهت حملات و تهاجمهای تروريستی بهقرارگاهها و رزمندگان ارتش آزادیبخش تبديل شد.
| | دکتر مصدق و یارانش با اقلیتی هشت نفره مجلس را تسخیر کردند و این امر به یاری استادی تام و تمام آنها در بازیهای پارلمانی و تسلط به مسائل حقوقی بود. جبهه ملی هدف خود در مجلس را اصلاح قانون انتخابات و حکومت نظامی، بازگشایی فضای آزاد برای مطبوعات و مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت اعلام کرد و فاطمی با سرمقالههای کوبنده و شورافکنش با تمام قوا وارد کارزار مبارزه با استبداد شد. |
|
| |
|
| محترم بابایی همسر کریم حقی در سال ۱۳۷۳ خودکشی کرد. خانم محترم بابایی در آخرين نامهای كه از خود بهجای گذاشته بود و توسط پليس هلند ضبط شد، رفتارهای ضد انسانی و فساد اخلاق کریم حقی را به عنوان دلايل خودكشیاش معرفی میکند.<ref name=":0" />
| | فاطمی در سرمقاله باختر امروز متنی شدیدالحن علیه رزم آرا نوشت. رزم آرا که از به دست آوردن حمایت فاطمی و جبهه ملی نسبت به خود ناامید شده بود وارد جنگ علنی با آنها شد و روزنامه باختر امروز را توقیف کرد. از طرف دیگر تلاشها و مبارزات جبهه ملی باعث شد دکتر مصدق به ریاست کمیسیون نفت برسد و لایحه الحاقی کنار گذاشته شود. |
|
| |
|
| ==== تجرد، شرط عضویت ====
| | فاطمی به مصدق پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را داد و مصدق آن را به جریان انداخت. دکتر مصدق بعد از مرگ فاطمی گفته است: «اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی است از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود باید سپاسگزاری کرد و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است.» |
| در طول سالیان بعد تجرد به عنوان شرط عضویت در مجاهدین خلق درآمد. کسی که به مجاهدین میپیوست و زندگی تشکیلاتی را میپذیرفت نمیتوانست زندگی خانوادگی داشته باشد. این موضوع قبل از پیوستن هر فرد به تشکیلات مجاهدین خلق به او گفته میشود و جزء شروط عضویت درمجاهدین است. هر کس آگاهانه این شرط را میپذیرد و وارد تشکیلات مجاهدین میشود. عضویت در مجاهدین امری داوطلبانه است و اجباری در کار نیست.
| |
|
| |
|
| ==== مضمون انقلاب ایدئولوژیک ====
| | '''حسین علاء''' نخست وزیر بعدی بود که خود را ناتوان از حل مشکلات دید و در اندک زمانی استعفا کرد و نخست وزیری به دکتر مصدق رسید. با تشکیل کابینه دکتر مصدق، فاطمی را به عنوان معاون پارلمانی خود برگزید. در حقیقت فاطمی و چهرههایی همچون شایگان فر جناح چپ جبهه ملی به شمار میرفتند. |
| پس از عملیات فروغ جاویدان و حمله آمریکا به عراق در جنگ کویت، شرایط عراق که محل استقرار ارتش آزادیبخش ملی ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران بود به گونهای شد که ادامه مبارزه برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران سطح بالاتری از فداکاری و انگیزه را میطلبید. مجاهدین در خارج از خاک خودشان بودند و ضروزتهای مبارزه ایجاب میکرد هر زمان در هر لحظه برای مأموریتهای مختلف آماده باشند. عملا حفظ کانون خانواده و پاسخگویی به ضرورتهای آن غیر واقعی بود و با مبارزه تمام عیار همخوانی نداشت. مجاهدین با داشتن خانواده نمیتوانستند به ضرورتهای مبارزه پاسخ بدهند. شرایط جدید و توازن قوای موجود ایجاب میکرد که مجاهدین تمامی انرزیشان را یکسویه برای آزادی میهنشان صرف کنند. آنها به این ضرورت پاسخ دادند و در یک تصمیم جمعی زندگی خانوادگی را ترک کردند.
| |
|
| |
|
| مضمون انقلاب ایدئولوژيک در سازمان مجاهدین خلق ایران گذشتن از همه چیز برای ادامه مبارزه و سرنگونی رژیم ولایت فقیه و آزادی مردم ایران از استبداد مذهبی بود.
| | در این دوران فاطمی هر روز کنفرانس مطبوعاتی داشت و به نوشتن سرمقالههای تند خود در باختر امروز ادامه میداد. با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، دولت بریتانیا و پروپاگاندای داخلیاش نیز ضد فاطمی شدند و فعالیتهای خود علیه او را آغاز کردند. |
|
| |
|
| === سکت و فرقهگرایی ===
| | در آن دوره فداییان اسلام تحت تاثیر کاشانی نقشه ترور فاطمی را کشیدند و زمانی که فاطمی در جمع روزنامه نگاران در بزرگداشت محمد مسعود سخنرانی میکرد، به او چند گلوله شلیک کردند که البته فاطمی از این ترور جان سالم به در برد. |
| یکی از برچسبهایی که در شیطان سازی علیه مجاهدین خلق بهکار گرفته میشود، متهم کردن آنان به سکت (فرقه) بودن است. منشاء این برچسب نیز مانند دیگر اتهاماتی که به مجاهدین خلق زده میشود، جمهوری اسلامی ایران است. روزنامه همشهری در شماره ۹ اسفند ۱۳۸۱ خود نوشت: <blockquote>«در اردوگاه های نظامی مجاهدين شيوه های خاصی برای آموزش هواداران به كار گرفته میشود و ابزارهای شست وشوی مغزی با استفاده از زور و اسلحه در اين پايگاهها رواج داشته و در مجموع اين تشكيلات يك فرقه شخصی و «رجوی» رهبر آن است.»</blockquote>در اثبات اینکه منشا اتهام سکت علیه مجاهدین خلق رژیم ایران است روزنامه فیگارو در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۰۸ در مقالهای به قلم ژرژ مالبرونو با نام «بغداد دیگر مجاهدین خلق را نمیخواهد» نوشت:<blockquote>«یک مقام رسمی ایران میگوید، از زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی رفرم گرا ما دیگر آنها (مجاهدین خلق) را یک سازمان سیاسی نمیدانیم بلکه یک سکت خطرناک میدانیم که اعضایش زندانی رهبرانشان هستند که باید نسبت به آنها کیش شخصیت داشته باشند.»<ref>مقالهی «بغداد دیگر مجاهدین خلق را نمیخواهد» به قلم ژرژ مالبرونو ـ روزنامه فیگارو ۲۳ دسامبر ۲۰۰۸</ref></blockquote>جمهوری اسلامی با این برچسب میکوشد از تصویر خوفناکی که در اذهان عمومی دنیا از فرقه وجود دارد، در شیطان سازی علیه مجاهدین خلق استفاده کند. آلن ویوین وزیر مشاور در دولت فرانسوا میتران و گزارشگر کمیسیون پارلمانی در امور سکتها در فرانسه در مقالهای با عنوان «پیدا کنیم سکت را» مینویسد: <blockquote>«...رژیم ایران که با موج ابراز انزجار از سوی ملل متمدن روبرو است، به هر خس و خاشاکی متشبث میشود تا چهرهی خود نزد افکارعمومی بین المللی را بهبود بخشد. یکی از شیوههای معمول آن این است که اتهام سکت بودن را علیه تمام معترضان خود، بخصوص مخالفان ایرانی و مشخصا یکی از اصلیترین جنبشهای مخالف یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران، برگرداند.</blockquote><blockquote>این شیوه جدید نیست. ما اغلب با اتهام رفتار سکتاریستی از سوی سازمانهای سکت مرام علیه تمام کسانی که با آنان مقابله میکنند مواجه هستیم. این گونه قلب مفاهیم از قضا برای مدافعان حقوق بشر مفید است، چرا که ترغیبشان می کند با دقت رفتارهای مشخص کسانی که رژیمهای جبار میکوشند به این ترتیب به آنها انگ بزنند را مورد مطالعه قرار دهند.</blockquote><blockquote>نخستین اتهام صادره از سوی تهران این است که جنبش مجاهدین خلق یک سکت تروریستی است. اتهامی ترسناک که برای ترسانیدن غربیها در این روزگار مملو از حملات تروریستی ساخته و پرداخته شده است. اینجا به خصوص دولت آمریکا هدف قرار دارد که پس از ۱۱ سپتامبر دچار بی ثباتی شده است.»<ref>مقاله «پیدا کنیم سکت را» ـ به قلم آلن ویوین</ref></blockquote>
| |
|
| |
|
| ==== ویژگیهای فرقه ====
| | با بالاگرفتن تنشهای دولت ملی ایران و دولت استعماری بریتانیا، حسین نواب از سمت وزارت خارجه استعفا کرد و دکتر فاطمی به جای او نشست. فاطمی به روابط بریتانیا و ایران پایان داد و دیپلماتهای بریتانیایی را از ایران اخراج کرد. |
| محققان ویژگیها و شاخصهای مختلفی برای شناسایی یک فرقه مطرح کردهاند. تعدادی از ویژگیهایی که اکثریت آنها بر سر آن اتفاق نظر دارند عبارتند از:
| |
| * درونگرایی و منزوی بودن از جهان خارج
| |
| * محدود بودن ابعاد و حیطه جغرافیایی
| |
| * فقدان ساختارهای رهبری کننده و مکانیسمهای حسابرسی
| |
| * پندارهای مخفی
| |
| * القای این ایده که رهبر دارای قدرتههای فرا انسانی است و یا معصوم است
| |
| * استفاده از مغز شویی و تکنیکهای کنترل ذهن
| |
| * استفاده از شیوههای شیادانه و یا زورمندانه برای عضوگیری
| |
|
| |
|
| * در بسیاری موارد، القای افکار زن ستیزانه<ref name=":0" />
| | با وقوع کودتای، تعدادی از افسران گارد شاهنشاهی به خانه فاطمی حمله ور شده و پس از بازداشت فاطمی به ضرب و شتم همسر او پرداختند. با کمک و همیاری حزب توده کودتا خنثی شد و فاطمی به خانه بازگشت و محمدرضا پهلوی، از کشور گریخت. |
| عماد الدين باقي, روزنامه اخبار اقتصاد, 3 خرداد 1378
| |
|
| |
|
| دكتر كلتون رودز استاد دانشگاه كاليفرنيای جنوبی در مقالهی تحقيقاتی خود در سال ۱۹۹۷ مهمترين تفاوت ميان يك فرقه و يك جريان يا جنبش سياسی را در «هدف غایی» می داند كه در يك فرقه، بر خلاف يك جريان غيرفرقهای، تماما معطوف به درون است. فرقه شناس آمريكايي، مارگارت تالر سينگر استاد دانشگاه برکلی در کالیفرنیا نيز در كتاب «فرقه ها در ميان ما» (۱۹۹۵) می گويد كه انرژی و تمركز احزاب و جريانهای سياسی رو به بيرون خودشان و با هدف ارتقای حيات اعضا يا اغلب مردمی است كه اعضای آنها نيز نيستند، در حالی كه انرژی و تمركز يك فرقه تماما معطوف و متمركز رو به درون است و كاری به بيرون خود ندارد. وی فرقه را يك دايره بسته میداند كه فقط در خدمت خودش است و نه اهداف بزرگتری در ورای اين گروه.
| | با فرار شاه، فاطمی وزیر خارجه از مصدق خواست جمهوری اعلام کند و به سفرای بغداد و عراق تلگراف زد و از آنها درخواست کرد که از شاه استقبال نکنند. مصدق که روحیه محافظه کارتری داشت با خواسته فاطمی مخالفت کرد. فاطمی اصرار میکرد که دیگر چنین فرصتی نصیب ملت نخواهد شد و حتی از علی اکبر دهخدا خواست تا نامزد ریاست جمهوری شود. |
|
| |
|
| === نداشتن پایگاه اجتماعی ===
| | در کودتای ۲۸ مرداد که با کمک طرفداران دول آمریکا و بریتانیا به شاه انجام شده بود، دلت مصدق برچیده شد و تمام امیدهای فاطمی برای جمهوری ایران بر باد رفت. اراذل و اوباش در روز کودتا دفتر '''روزنامه باختر امروز''' را تخریب کردند و جملگی عوامل کودتا دستور داشتند هر جا دکتر فاطمی را میبینند او را به قتل برسانند. آنها فاطمی را در راه رفتن به ساختمان وزارت خارجه به دام انداختند و با ضربات متعدد چاقو مجروحش کردند که با دخالت هوادارانش از مهلکه گریخت و پیکر نیمه جانش را به منزل دوستانش رساند. |
| یکی از اصلیترین شیطانسازیها علیه مجاهدین این است که آنها پایگاه احتماعی ندارند. استدلال مطرح کنندگان این تفکر این است که در فضای مجازی که نیروهای اپوزیسیون فعالیت میکنند از مجاهدین استقبال نمیشود و در فضای مجازی نسبت به آنان دافعه وجود دارد. این در حالی است که نیروهای سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فعالترین عناصر در فضای مجازی هستند و به انتشار اخبار دروغ علیه نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و شیطان سازی آنها مشغولند. اساسا هیچ استدلالی که مبتنی بر نظر سنجی عمومی و آمار موثق و قابل اتکا در این مورد باشد ارائه نشده است.
| |
|
| |
|
| اتهام نداشتن پایگاه اجتماعی در حالی به مجاهدین خلق زده میشود که در ایران اختناق مطلق ولایت فقیه حاکم است. هواداری از مجاهدین خط قرمز عبور ناپذیر جمهوری اسلامی است و امکانی برای سنجش بایگاه اجتماعی آنها وجود ندارد. هواداران مجاهدین در ایران با انواع فشارها و زندان و شکنجه و اعدام مواجهند. به عنوان نمونه از غلامرضا خسروی میتوان نام برد که به خاطر کمک به سیمای آزادی در ایران اعدام شد.
| | فاطمی پس از بهبود نسبی تغییر چهره داد و به زندگی مخفیانه روی آورد. حزب توده در اختفا به او کمک کرد و نور الدین کیانوری خانه امن خود را در اختیار او گذاشت. فاطمی شش ماه را در خانه امن کیانوری گذراند. پس از شش ماه به خانه دوستش دکتر محسنی رفت و در آنجا مخفی شد. در آنجا، اما یکی از ساکنان محل به او شک کرده و موضوع را به برادرش که سرهنگ اداره پلیس تهران بود گزارش میکند. |
|
| |
|
| مسعود رجوی در مورد شاخص مشروعیت در دوران اختناق چنین میگوید:<blockquote>«نخستين مشكل در دوران اختناق و ديكتاتوری، سرقت و غصب حق حاكميت و حق انتخابات آزاد از مردم است... مشروعيت در دوران اختناق ناشی از مقاومت است و نه هيچ چيز ديگر. چرا كه امكان انتخابات آزاد و دسترسی به رأی واقعی تمام مردم وجود ندارد و بايد برای به دست آوردن آن برخاست و مقاومت كرد تا رژيمی كه مانع انتخابات و آرای آزاد و حاكميت مردم است سرنگون شود...</blockquote><blockquote>پس، مقاومت تنها ملاك و شاخص و سرچشمهی مشروعيت در دوران استبداد و اختناق است. ارزش و اعتبار هر فرد يا جريان سياسی در دوران اختناق با مقاومت و</blockquote><blockquote>ايستادگی او در برابر فاشيسم دينی و در جنگ با آن سنجيده میشود. مشخصاً؛ اينكه در جنگ نظامی و سياسی و ايدئولوژيكی تا كجا و چه ميزان به دشمن ضدبشری</blockquote><blockquote>ضربه میزند. تا كجا برای اين رژيم خطرناك است و تا كجا به نيروی جنگندهی ضدرژيم در جنگ نظامی يا در جنگ سياسی ياری میرساند و مايه میگذارد...»</blockquote>مجید رفیع زاده تحلیلگر سیاسی و مشاور نشریه مطالعات بینالملل هارواد که خود تحقیقات مستقلی را در مورد مجاهدین انجام داده است، در برنامه پرگار تلویزیون بیبیسی فارسی در مورد پایگاه اجتماعی مجاهدین گفت: <blockquote>«مجاهدین خلق چه ما مخالف باشیم با عقایدشان چه موافق باشیم، نفوذ سیاسی قویای در خارج کشور دارد و حتی در منطقه بین سیاستمداران مختلف، در آمریکا بین دموکراتها، جمهوریخواهان، درهمین انگلیس، لیبرالها و غیر لیبرالها و کشورهای اروپایی مختلف و کشورهای خاور میانه نفوذ قویای دارند، ارتباطات قویای دارند با سران کشورهای مختلف و این یک اصل مهم است که نشون میده این گروه واقعا اون جایگاه و اون اصل سازمانی سیاسی را دارد.»</blockquote>او درمورد نفوذ سازمان محاهدین در داخل ایران گفت: <blockquote>«ما میدونیم تو کشور ایران، در یک کشور دیکتاتوری نمیشه واقعا یک نظر سنجی درست انجام داد، نمیشه واقعا گفت آیا واقعا مردمی هستند در ایران که موافقند یا مخالفند. خیلی از متخصصان من شنیدم توی برنامههای مختلف میان میگن اصلا این گروه هیچ حامی تو ایران نداره، اصلا هیشکی اینو دوست نداره، اصلا همه سوءظن به این گروه دارن. از کجا میدونن؟ آیا نظر سنجی وجود داره. ببینید من تحقیقاتم رو برحسب نظر سنجی انجام میدم... ببینید باید نظر سنجی وجود داشته باشه و تو کشورهایی که آزادی بیان و آزادی نظر سنجی وجود نداره، نمیشه واقعا گفت. اما از نظر تحقیقاتی که من انجام دادم ببینید گروه هنوز در ایران نفوذ داره. ببینید اگه نفوذ نداره چرا پس آقای خامنهای یا سران دیگه در ایران در ماه مرداد گفتند که این تظاهرات دیماه را منافقین (نامی که جمهوری اسلامی به مجاهدین خلق اطلاق میکند) انجام دادند، چرا؟... اینها دهها هزار کشته دادند...خوب اینها فامیل دارند فامیلهاشون، خیلیهاشون هنوز هوادار مجاهدین خلق هستند. خیلیهاشون کمک مالی میفرستند به مجاهدین... مسأله اینه اگه شما برید تظاهرات بگید ما هوادار گروه مجاهدین هستیم، عاقبتش چیه؟ اعدامه. خود گروه که من مصاحبه کردم باهاشون، میگن تو همین تظاهرات چند عضو مجاهدین اعدام شدن...مردم که نمیتونن بیان بیرون بگن ما مجاهدین را میخوایم خوب همون موقع اعدامشون میکنن.»</blockquote>
| | به گزارش رویداد۲۴ با دستگیری فاطمی او را نزد '''ارتشبد نعمت الله نصیری''' میبرند که گفته شده نصیری پس از فحاشی مشتی بر صورت فاطمی میکوبد و خبر دستگیری او را به محمد رضا شاه پهلوی میدهد. اشرف پهلوی که کینهای دیرینه از فاطمی داشت بلافاصله از دستگیری او مطلع شد و به تیمور بختیار فرمان داد او را بکشد. از طرفی شعبان جعفری و اراذل و اوباش او مامور شده بودند پیش از دادرسی در حرکتی ظاهرا «مردمی» دکتر فاطمی را به قتل برسانند. آنها به فاطمی حمله کردند و ضربات چاقویی به او زدند. خواهر دکتر فاطمی خود را سپر بلای برادر کرد و ۱۱ ضربه چاقو خورد. نهایتا دکتر فاطمی را از محل دور کردند و پیکر نیمه جانش را به بهداری زندان بردند. |
|
| |
|
| ==== نمونههایی از پایگاه اجتماعی مجاهدین خلق ====
| | سید حسین فاطمی در دادگاهی نظامی به اتهام تلاش برای برکناری شاه و اقدام علیه سلطنت در سحرگاه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ اعدام شد. پیکر او در قبرستان ابن بابویه شهر ری در کنار کشتگان قیام ۳۰ تیر به خاک سپرده شد. برادر فاطمی درباره نحوه اعدام او میگوید «حسین را وقتی برای اعدام بردند که بسیار ناخوش احوال و بیمار بود. او را برای اجرای حکم با برانکارد و در حال تب بردند و نصیری و بختیار با شلیک سه گلوله او را از بین بردند.» تعدادی از طرفداران ملی مذهبی تلاش کرده بودند مانع اعدام او شوند، اما محمدرضا پهلوی خواستار اعدامش بود.<ref>[https://www.rouydad24.ir/fa/news/186554/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%AF دکتر حسین فاطمی سیاستمدار آزادیخواهی که تیر باران شد]</ref> |
| پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی سازمان مجاهدین خلق ایران نیز همجون سایر گروهها و جریانهای سیاسی فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خود را در سطح جامعه گسترش داد. با تاسیس جنبش ملی مجاهدین انبوه جوانان و اقشار مختلف مردم برای فعالیت به دفاتر جنبش مراجعه کردند. طی مدت کوتاهی پس از انقلاب تعداد افراد شرکت کننده در میتینگها و گردهماییهای مجاهدین به صدها هزار نفر رسید که میتوان به میتینگ امجدیه، میتینگ رشت و میتینگ انتخاباتی تبریز اشاره کرد. در کلاسهای تببین جهان مسعود رجوی که در دانشگاه صنعتی شریف برگزار میشد ۱۰ هزار نفر با کارت شرکت میکردند.
| |
|
| |
|
| بنا به اعتراف عناصر جمهوری اسلامی در انتخابات اولین دوره مجلس، مجاهدین بعد از حزب حکومتی جمهوری اسلامی در رتبه دوم قرار داشتند. کاندیداتوری مسعود رجوی در اولین انتخابات ریاست جمهوری با استقبال گسترده مردمی به ویژه جوانان، اقلیتهای قومی و مذهبی و زنان قرار گرفت و خمینی مجبور شد با فتوا کاندیدای مجاهدین را کنار بزند.
| | وفاداریش به مصدق صد در صد بود و کاملاً هم متقابل بود. مصدق هم با همه اینها که من صجت کردهام... بعضیهایشان روی گله و گلهگذاری مثل مرحوم صالح همه میگفتند که دکتر مصدق به هیچکس به اندازه دکتر فاطمی اعتماد نداشت، و این سلامت و اعتماد متقابل واقعاً بینظیر بود. |
|
| |
|
| درخارج ایران، مجاهدین خلق سالانه با گردآوری بیش از صد هزار ایرانی گردهمایی بزرگی را برگزار میکنند. مقامات آمریکایی شرکت کننده در این کنفرانس سالانه، بارها اذعان کردهاند که این گردهمایی حتی در توان بسیاری از دولتها نیست و از کنوانسیونهای احزاب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا نیز بزرگتر است.
| | موقعی که تیربارانش کردند چهل درجه تب داشته. با برانکارد او را بردند پای جوخه اعدام. |
|
| |
|
| سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران وابسته به مجاهدین خلق تا کنون ۲۴ برنامه همیاری برگزار کرده است. طی چند روز ایرانیان از داخل و خارج ایران با تماسهای مستمر که اغلب ساعتها و حتی روزها پشت خط میمانند، اقدام به کمک مالی به سیمای آزادی میکنند.
| | بله. همانطور که عرض کردم آخرین باری که من ایشان را دیدم، دو هفته مانده بود که عازم آمریکا شوم. ایشان در بیمارستان لشگر دو زرهی بود. همه رفته بودند بهش التماس کرده بودند که امضا کن و... الان که برای شما میگویم واقعاً هنوز برای من مشکل است... (بغض)... تا وارد اتاق شدم گفت شاهین میدانم برای چه آمدی. گفتم درست است. گفتم رحم کنید به پسرتان به سیروس... حرفی که به من زد گفت اگر من امروز استغفار کنم دیگر هیچکس توی این مملکت حرف کسی را باور نمیکند. جواب جوانهای مملکت را در آینده تاریخ چه کسی خواهد داد که میگویند حسین فاطمی هم وقتی پای جانش افتاد (کلمهای که او به کار برد) به «گه خوردن افتاد». این را من هیچوقت فراموش نمیکنم. یعنی دانسته مرد.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f7-special-interview-on-28mordad-shahin-fatemi/25081287.html ناگفتههایی از زندگی حسین فاطمی؛ از ۲۸ مرداد تا اعدام]</ref> |
|
| |
|
| تشکیل کانونهای شورشی، استراتژی اعلام شده مجاهدین خلق برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی است. این کانونها که تعداد آنها به هزاران عدد میرسد درتمام شهرهای ایران فعالیت دارند. فعالیتهای کانونهای شورشی هوادار مجاهدین خلق ایران از جمله نصب پلاکارد و عکسهای مریم و مسعود رجوی در خیابانهای شهرهای ایران و شعار نویسی علیه سران حکومت ولایت فقیه و آتش زدن بنرهای تبلیغی عکسهای خامنهای، ولی فقیه رژیم ایران، روزانه از تلویزیون سیمای آزادی و کانالهای متعددی در فضای مجازی پخش میشود.
| | == منابع == |
| | |
| رژیم ایران برای مقابله با اقبال روزافزون مجاهدین و استقبال و روی آوردن جوانان به آنان با صرف بودجههای کلان فیلمها و سریالهای سفارشی بسیاری را ساخته است. درمورد سفارشی بودن فیلمهایی که علیه مجاهدین خلق ساخته شده است، صادق زیبا کلام در مصاحبهای درمورد فیلم ماجرای نیمروز در مقابل صحبت مجری برنامه که گفت تامین کنندهی این فیلم خصوصی بود و چند ارگان هم کمک کردند گفت: «خصوصی که شوخی میکنید، مزاح میکنید».
| |
| | |
| علاوه بر ساخت فیلم و سریال انبوهی کتاب برای مخدوش کردن چهره مجاهدین و شیطان سازی علیه آنها در ایران و خارج از ایران با بودجه جمهوری اسلامی منتشر شده است.
| |
| <references /> | | <references /> |
نقش دکتر فاطمی در ملی شدن نفت
«آزادی برای مردم مملکت ما حکم خواب، خیال، وهم و تصور را پیدا کرده است و ما طوری با زور و تجاوز و تعدی آشنا شدهایم و با این مظاهر اعصار اولیه خو گرفتهایم که دنیای آزاد و غیر مقید، در نظر ایرانی، وجود خارجی ندارد. ایرانی حتی نمیتواند تصور کند که میتوان آزاد بود، میتوان چاپلوسی نکرد و وطن فروشی شرط موفقیت محسوب نمیشود.» دکتر حسین فاطمی
دکتر حسین فاطمی در سالهای پرآشوب صنعت ملی کردن نفت ایران، وزیر خارجه کایبنه دکتر محمد مصدق بود. فاطمی همچنین روزنامه باختر که روزنامهای منتقد و رادیکال بود را نیز منتشر میکرد.
سید حسین فاطمی هدایتی مشهور به حسین فاطمی در سال ۱۲۹۶ هجر شمسی در شهر نایین از توابع استان اصفهان زاده شد. او در خانوادهای روحانی بدنیا آمد. پدرش سید علی معروف به سیف العلما و مادرش سید طوبی هر دو از سادات طباطبایی بودند. تحصیلات ابتداییاش را در نایین گذراند و سپس به اصفهان رفت؛ جایی که برادرش سیف پور فاطمی روزنامه باختر امروز را منتشر میکرد. کار در روزنامه در کنار تحصیل برای فاطمی فرصت خوبی بود که وارد عالم سیاست شود.
احمد ملکی مدیریت روزنامه ستاره میگوید: «فاطمی قلمی بسیار شیوا داشت و در روزنامه نگاری استعدادش فوق العاده بود.» در آن سالها حکومت استبدادی رضاخان نظارت سفت و سختی بر مطبوعات داشت و تمام مقالات را پیش از چاپ شدن به دقت واکاوی میکرد. مدتی زیادی از حضور فاطمی جوان در تهران نمیگذشت که برادرش برای تصدی پستی در شهرداری شیراز از کار روزنامه نگاری کنار کشید و باختر امروز را به حسین واگذاشت. حسین ابتدا به اصفهان رفت و مدتی در آنجا باختر امروز با اداره کرد و به جرم مقالهای که علیه مجلس نوشته و آنها را عروسک خیمه شب بازی خطاب کرده بود، مدتی زندانی شد.
فاطمی با تلاشهای بسیار روزنامه را به تهران منتقل کرد و شخصا اداره آن را بر عهده گرفت. فاطمی به آنحا مختلف به نقد و حمله به رضا شاه پهلوی میپرداخت که همین عوامل باعث زندانی شدن او شدند. ضدیت با رضا خان در مقالات و نامههای فاطمی بسیار است.
از نظر فاطمی، رضا شاه پهلوی مرد بی فرهنگی بود که تمامی مظاهر ارتجاعی قرون میانه اعم از شکنجه و دستبند قپانی و مرگ و ترور مخالفان را احیا کرده بود. فاطمی مینوشت که رضاخان به چه حقی افراد را بی هیچ تقصیری و صرفا به جرم آزادی خواهی دستگیر و شکنجه میکند و سرانجام آنها را در زندان مسموم کرده و اموالشان را تصرف میکند؟ سردار سپه برای فاطمی مظهر ضدیت با دولت ملی مشروطه بود. فاطمی تا شهریور ماه ۱۳۲۰ که رضاشاه بر سر قدرت بود در زندان ماند و پس از برکناری رضا شاه توسط متفقین از زندان آزاد شد. اما باز هم به نقد اصحاب قدرت پرداخت
به پاریس رفت تا در رشته روزنامه نگاری تحصیل کند. پس از آن در رشته حقوق تحصیل کرد و پس از چهار سال اقامت در پاریس و با مشکلات مالی فراوان موفق به اخذ مدرک دکتری حقوق شده و در سال ۱۳۲۷ به ایران بازگشت.
فاطمی پس از بازگشت خانهای واقع در پیچ شمیران اجاره کرد و خانهاش پاتوق اهالی قلم شد و همچنین امتیاز روزنامه باختر امروز را گرفت و از سال ۱۳۲۸ دوباره مشغول کار روزنامه نگاری شد.
قلم صریح فاطمی باعث شد روزنامه باختر امروز بعد از چند شماره توسط شهربانی توقیف شود. در همین دوران بود که جبهه ملی تشکیل شد و همکاری نزدیک دکتر مصدق و فاطمی آغاز شد. دکتر مصدق برای فاطمی حکم پدر، استاد و دوست را داشت.
مصدق از فاطمی خواست که از صحت و سلامت انتخابات مجلس شانزدهم مطمئن شود و درباره آن روشنگری کند. با تشکیل جبهه ملی دکتر فاطمی به عنوان سرپرست کمیسیون تبلیغات آن انتخاب شده و «روزنامه باختر امروز» تبدیل به روزنامه رسمی جبهه ملی تبدیل شد.
به گزارش رویداد۲۴ فاطمی در نخستین شماره روزنامه باختر امروز پس از انتشار مجدد سرمقالهای جانانه نوشته و خبر از تشکیل جبهه ملی داد. فاطمی در این سرمقاله چنین نوشت: «دکتر مصدق پیشوای بزرگ ملت ایران که نیم قرن تمام در راه منافع مردم محروم این مملکت مبارزه کرده است اکنون بیش از پیش خود را در اختیار ملت گذاشته و با قبول پیشوایی جبهه ملی خواهد توانست به این مشروطیت مرده بی روح جان تازهای ببخشد.»
با شکل گیری جبهه ملی فعالیتهای فاطمی وارد فاز مبارزاتی جدیدی شد. کوششهای فاطمی و همقطارانش باعث شد که هشت نفر از اعضای جبهه ملی به مجلس چهاردهم راه پیدا کنند و دکتر مصدق نماینده اول تهران شود.
دکتر مصدق و یارانش با اقلیتی هشت نفره مجلس را تسخیر کردند و این امر به یاری استادی تام و تمام آنها در بازیهای پارلمانی و تسلط به مسائل حقوقی بود. جبهه ملی هدف خود در مجلس را اصلاح قانون انتخابات و حکومت نظامی، بازگشایی فضای آزاد برای مطبوعات و مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت اعلام کرد و فاطمی با سرمقالههای کوبنده و شورافکنش با تمام قوا وارد کارزار مبارزه با استبداد شد.
فاطمی در سرمقاله باختر امروز متنی شدیدالحن علیه رزم آرا نوشت. رزم آرا که از به دست آوردن حمایت فاطمی و جبهه ملی نسبت به خود ناامید شده بود وارد جنگ علنی با آنها شد و روزنامه باختر امروز را توقیف کرد. از طرف دیگر تلاشها و مبارزات جبهه ملی باعث شد دکتر مصدق به ریاست کمیسیون نفت برسد و لایحه الحاقی کنار گذاشته شود.
فاطمی به مصدق پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را داد و مصدق آن را به جریان انداخت. دکتر مصدق بعد از مرگ فاطمی گفته است: «اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی است از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود باید سپاسگزاری کرد و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است.»
حسین علاء نخست وزیر بعدی بود که خود را ناتوان از حل مشکلات دید و در اندک زمانی استعفا کرد و نخست وزیری به دکتر مصدق رسید. با تشکیل کابینه دکتر مصدق، فاطمی را به عنوان معاون پارلمانی خود برگزید. در حقیقت فاطمی و چهرههایی همچون شایگان فر جناح چپ جبهه ملی به شمار میرفتند.
در این دوران فاطمی هر روز کنفرانس مطبوعاتی داشت و به نوشتن سرمقالههای تند خود در باختر امروز ادامه میداد. با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، دولت بریتانیا و پروپاگاندای داخلیاش نیز ضد فاطمی شدند و فعالیتهای خود علیه او را آغاز کردند.
در آن دوره فداییان اسلام تحت تاثیر کاشانی نقشه ترور فاطمی را کشیدند و زمانی که فاطمی در جمع روزنامه نگاران در بزرگداشت محمد مسعود سخنرانی میکرد، به او چند گلوله شلیک کردند که البته فاطمی از این ترور جان سالم به در برد.
با بالاگرفتن تنشهای دولت ملی ایران و دولت استعماری بریتانیا، حسین نواب از سمت وزارت خارجه استعفا کرد و دکتر فاطمی به جای او نشست. فاطمی به روابط بریتانیا و ایران پایان داد و دیپلماتهای بریتانیایی را از ایران اخراج کرد.
با وقوع کودتای، تعدادی از افسران گارد شاهنشاهی به خانه فاطمی حمله ور شده و پس از بازداشت فاطمی به ضرب و شتم همسر او پرداختند. با کمک و همیاری حزب توده کودتا خنثی شد و فاطمی به خانه بازگشت و محمدرضا پهلوی، از کشور گریخت.
با فرار شاه، فاطمی وزیر خارجه از مصدق خواست جمهوری اعلام کند و به سفرای بغداد و عراق تلگراف زد و از آنها درخواست کرد که از شاه استقبال نکنند. مصدق که روحیه محافظه کارتری داشت با خواسته فاطمی مخالفت کرد. فاطمی اصرار میکرد که دیگر چنین فرصتی نصیب ملت نخواهد شد و حتی از علی اکبر دهخدا خواست تا نامزد ریاست جمهوری شود.
در کودتای ۲۸ مرداد که با کمک طرفداران دول آمریکا و بریتانیا به شاه انجام شده بود، دلت مصدق برچیده شد و تمام امیدهای فاطمی برای جمهوری ایران بر باد رفت. اراذل و اوباش در روز کودتا دفتر روزنامه باختر امروز را تخریب کردند و جملگی عوامل کودتا دستور داشتند هر جا دکتر فاطمی را میبینند او را به قتل برسانند. آنها فاطمی را در راه رفتن به ساختمان وزارت خارجه به دام انداختند و با ضربات متعدد چاقو مجروحش کردند که با دخالت هوادارانش از مهلکه گریخت و پیکر نیمه جانش را به منزل دوستانش رساند.
فاطمی پس از بهبود نسبی تغییر چهره داد و به زندگی مخفیانه روی آورد. حزب توده در اختفا به او کمک کرد و نور الدین کیانوری خانه امن خود را در اختیار او گذاشت. فاطمی شش ماه را در خانه امن کیانوری گذراند. پس از شش ماه به خانه دوستش دکتر محسنی رفت و در آنجا مخفی شد. در آنجا، اما یکی از ساکنان محل به او شک کرده و موضوع را به برادرش که سرهنگ اداره پلیس تهران بود گزارش میکند.
به گزارش رویداد۲۴ با دستگیری فاطمی او را نزد ارتشبد نعمت الله نصیری میبرند که گفته شده نصیری پس از فحاشی مشتی بر صورت فاطمی میکوبد و خبر دستگیری او را به محمد رضا شاه پهلوی میدهد. اشرف پهلوی که کینهای دیرینه از فاطمی داشت بلافاصله از دستگیری او مطلع شد و به تیمور بختیار فرمان داد او را بکشد. از طرفی شعبان جعفری و اراذل و اوباش او مامور شده بودند پیش از دادرسی در حرکتی ظاهرا «مردمی» دکتر فاطمی را به قتل برسانند. آنها به فاطمی حمله کردند و ضربات چاقویی به او زدند. خواهر دکتر فاطمی خود را سپر بلای برادر کرد و ۱۱ ضربه چاقو خورد. نهایتا دکتر فاطمی را از محل دور کردند و پیکر نیمه جانش را به بهداری زندان بردند.
سید حسین فاطمی در دادگاهی نظامی به اتهام تلاش برای برکناری شاه و اقدام علیه سلطنت در سحرگاه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ اعدام شد. پیکر او در قبرستان ابن بابویه شهر ری در کنار کشتگان قیام ۳۰ تیر به خاک سپرده شد. برادر فاطمی درباره نحوه اعدام او میگوید «حسین را وقتی برای اعدام بردند که بسیار ناخوش احوال و بیمار بود. او را برای اجرای حکم با برانکارد و در حال تب بردند و نصیری و بختیار با شلیک سه گلوله او را از بین بردند.» تعدادی از طرفداران ملی مذهبی تلاش کرده بودند مانع اعدام او شوند، اما محمدرضا پهلوی خواستار اعدامش بود.[۱]
وفاداریش به مصدق صد در صد بود و کاملاً هم متقابل بود. مصدق هم با همه اینها که من صجت کردهام... بعضیهایشان روی گله و گلهگذاری مثل مرحوم صالح همه میگفتند که دکتر مصدق به هیچکس به اندازه دکتر فاطمی اعتماد نداشت، و این سلامت و اعتماد متقابل واقعاً بینظیر بود.
موقعی که تیربارانش کردند چهل درجه تب داشته. با برانکارد او را بردند پای جوخه اعدام.
بله. همانطور که عرض کردم آخرین باری که من ایشان را دیدم، دو هفته مانده بود که عازم آمریکا شوم. ایشان در بیمارستان لشگر دو زرهی بود. همه رفته بودند بهش التماس کرده بودند که امضا کن و... الان که برای شما میگویم واقعاً هنوز برای من مشکل است... (بغض)... تا وارد اتاق شدم گفت شاهین میدانم برای چه آمدی. گفتم درست است. گفتم رحم کنید به پسرتان به سیروس... حرفی که به من زد گفت اگر من امروز استغفار کنم دیگر هیچکس توی این مملکت حرف کسی را باور نمیکند. جواب جوانهای مملکت را در آینده تاریخ چه کسی خواهد داد که میگویند حسین فاطمی هم وقتی پای جانش افتاد (کلمهای که او به کار برد) به «گه خوردن افتاد». این را من هیچوقت فراموش نمیکنم. یعنی دانسته مرد.[۲]
منابع