۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱۰: | خط ۳۱۰: | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
== درگذشت == | |||
مرجان، شهلا صافی ضمیر در شامگاه ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ در امریکا در شهر لسآنجلس در بیمارستانی بر اثر ایست قلبی درگذشت. | |||
== واکنشها به درگذشت مرجان == | |||
تلویزیون سیمای آزادی و شورای ملی مقاومت درگذشت او را تسلیت گفتند. او از همراهان شورای ملی مقاومت بود. | |||
=== پیام تسلیت مریم رجوی === | |||
سلام بر '''مرجان''' صدای شورش زن ایرانی در برابر نظم ارتجاعی حاکم. | |||
از درگذشت نابهنگام هنرمند محبوب ایران، مرجان عزیزم بسیار متاثرم. قبل از او هم معصومه عزیزم، معصومه جوشقانی، از زندانیان همان زمان، پر کشید. | |||
سالهای پر درد و شکنجه و زندان مرجان در کنار زنان مقاوم و مجاهد، روح آزاده و وجدان نا آرام او را به راهی نو برای آزادی مردم و میهنش سمت داد. | |||
در سالهای تبعید در کنار '''مجاهدین''' و مقاومت ایران قرار گرفت و طی دو دهه با شور و اشتیاق و با صدای روحبخش و لطیفاش، صدای دختران و زنان ستمدیده میهنمان شد و در میان اندوه شب با صدایش از روز خبر میداد و روشنایی. | |||
او با شورشاش بر آنچه که بود و هست، بر این حقیقت گواهی داد که تعهد انسان به آزادی، بزرگترین سرمایه اوست و در دوران تاریک ارتجاع و اختناق، هنرمند مردمی باید به این تعهد بزرگ بپیوندد. | |||
براستی زنان هنرمندی مثل مرجان و مرضیه که به مبارزه و مقاومت برخاستند، رنجهای زن ایرانی و خواست پرقدرت او برای رهایی را نمایندگی کردند. | |||
خواهر بسیار عزیزی را از دست دادم اما میدانم که خواهران مجاهدش بهخصوص خواهران همبندش و دختران شورشگر ایرانی که برای آزادی بهپا میخیزند، جای خالی او را پر خواهند کرد. | |||
به آقای ژورک و خانواده محترمش، به همکاران هنری او، به یکایک هنرمندان آزاده و جامعه هنرمندان ایران و به خانواده بزرگ مقاومت تسلیت میگویم. | |||
مرجان عزیزم همیشه با ماست و سرود آزادی میخواند، سرودی که قطعاً به حقیقت خواهد پیوست. | |||
صدای مرجان، قدرت انتخاب و تعهدش به آزادی و '''مردم ایران'''، نیروبخش فرزندان قیامآفرین این میهن بهویژه دختران شورشگر است. صدایی که در فردای آزادی ایران هم، حاضر و همراه و طنینانداز خواهد بود. | |||
صدای «شهیدای شهر»، «طنین زندهام هنوز، صدای من نمردهام، شکستن سکوت یکهزاره در ۲۰۹»، سرود «وقت براندازی» و آوای «میهنی میسازیم»، بخشی از وجدان غنی، لطیف و تسلیمناپذیر جامعه ایران است. | |||
از یاد نمیبریم خروش او علیه آخوندهای حاکم را که «گیرم که میزنی. گیرم که میکشی، با رویش ناگزیر جوانه چه میکنی. با جوجههای نشسته در آشیانه چه میکنی؟» | |||
و کلمات او خطاب به زن ایرانی از یاد نخواهد رفت که «عزیزانم کمر همت ببندید و بهعنوان چاوشان این کاروان پرشتاب جلودار میدان مبارزه باشید و به همت و قدرت خودتان باور داشته باشید». | |||
سلام بر مرجان، او رستگار و جاودانه شد. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |