کاربر:Khosro/صفحه تمرین شاپور بختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۳: خط ۳۳:
|| پانویس            =
|| پانویس            =
}}
}}
'''شاپور بختیار ،''' (زاده ۴ تیرماه ۱۲۹۳، بروجن، شهرکرد – درگذشته‌ ۱۵ مردادماه ۱۴۷۰، فرانسه) آخرین نخست وزیر '''[[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]]''' پیش از '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]'''، مؤسس نهضت مقاومت ملی، و عضو حزب ایران و '''[[جبهه ملی ایران]]''' بود. شاپور بختیار با مدرک دکترای حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه سوربن فرانسه فارغ‌التحصیل شد. او در زمان جنگ جهانی دوم وارد نهضت مقاومت ملی فرانسه شد؛ و به‌عنوان یکی از سربازان فرانسه، یعنی ارتش سربازان خارجی مقیم فرانسه، برای آزادی این کشور که توسط ارتش عالمان اشغال شده بود، جنگید. بختیار در سال ۱۳۲۹، به عضویت حزب ایران درآمد. پس از '''[[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]]'''، که دولت '''[[دکتر محمد مصدق]]''' سقوط کرد؛ و محمدرضا شاه به کشور بازگشت، بختیار خانه‌نشین شد. شاپور بختیار به‌خاطر فعالیت‌های سیاسی در حزب ایران و به اتهام اخلالگری و توهین به مقام سلطنت، در اواخر سال ۱۳۳۲، زندانی شد. او سپس به زادگاه خود تبعید شد. بختیار یک‌سال بعد، بار دیگر بازداشت و این بار به ۳ سال حبس محکوم گردید. با آغاز دوباره‌ی جبهه ملی در سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹، که به‌طوری نسبی فضای باز سیاسی ایجاد شده بود، بختیار مجدداً وارد عرصه‌ی سیاسی شد و تا سال ۱۳۴۵، سه بار دیگر دستگیر شد. به گفته‌ی خود بختیار، از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تا بهمن ۱۳۵۷، دست کم ۵ سال و ۸ ماه در زندان‌های شاه به سر برده؛ و ۷ سال نیز ممنوع‌الخروج بوده است. در اواخر سال ۱۳۵۷، و بحبوحه انقلاب ضدسلطنتی، به دستور شاه، شاپور بختیار از زندان آزاد شد. شاه در یک دیدار خصوصی با بختیار در کاخ نیاوران تهران، از وی خواست که مقام نخست‌وزیری ایران را بپذیرد. در آن زمان رأی شورای مرکزی جبهه‌ی ملی این بود که کسی از اعضاء جبهه ملی پست نخست وزیری را قبول نکند. با این وجود شاپور بختیار به این رأی جبهه ملی توجه نکرد؛ و پست نخست وزیری را پذیرفت. به همین خاطر او از جبهه ملی و هم‌چنین حزب ایران طرد و اخراج شد. بختیار تلاش کرد که با '''[[روح‌الله خمینی]]''' ملاقات و موافقت او را با نگه‌داشتن دولت خود تا انجام رفراندوم در باره نظام سیاسی آینده کشور جلب کند، اما نتیجه‌ای نداد. پس از نامشروع اعلام کردن دولت بختیار از سوی خمینی، وزارتخانه‌ها و ارگان‌های دولتی توسط مردم تسخیر شد. یک ساعت پیش از تسخیر دفتر نخست وزیری، شاپور بختیار به دانشکده افسری گریخت و از آن‌جا با هلی‌کوپتر به مخفی‌گاه خود رفت. وی پس از ۶ ماه زندگی مخفی، با پاسپورت جعلی و لباس و شکل مبدل به از ایران خارج شد؛ و به فرانسه رفت. شاپور بختیار پس از خروج از ایران، در کشور فرانسه نهضت مقاومت ملی ایران را پایه‌گذاری کرد. او در این نهضت، مخالفت صریح خود را با نظام جمهوری اسلامی و خمینی اعلام کرد. شاپور بختیار به‌همراه مهدی سمیعی، علی امینی و رضا پهلوی در پی تشکیل اپوزیسیونی با اهداف اصلاح‌طلبی صلح‌آمیز علیه جمهوری اسلامی بودند؛ اما به دلایلی که هیچ‌وقت معلوم نشد، این اتحاد شکست خورد. بختیار از زمان خروج از ایران دو بار مورد سوءقصد تروریستی توسط عوامل جمهوری اسلامی قرار گرفت. بار اول در سال ۱۳۵۹، از ترور جان سالم به‌در برد؛ اما در سوءقصد و ترور دوم در سال ۱۳۷۰، به قتل رسید.
'''شاپور بختیار ،''' (زاده ۴ تیرماه ۱۲۹۳، بروجن، شهرکرد – درگذشته‌ ۱۵ مردادماه ۱۳۷۰، فرانسه) آخرین نخست وزیر '''[[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]]''' پیش از '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]'''، مؤسس نهضت مقاومت ملی، و عضو حزب ایران و '''[[جبهه ملی ایران]]''' بود. شاپور بختیار با مدرک دکترای حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه سوربن فرانسه فارغ‌التحصیل شد. او در زمان جنگ جهانی دوم وارد نهضت مقاومت ملی فرانسه شد؛ و به‌عنوان یکی از سربازان فرانسه، یعنی ارتش سربازان خارجی مقیم فرانسه، برای آزادی این کشور که توسط ارتش عالمان اشغال شده بود، جنگید. بختیار در سال ۱۳۲۹، به عضویت حزب ایران درآمد. پس از '''[[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]]'''، که دولت '''[[دکتر محمد مصدق]]''' سقوط کرد؛ و محمدرضا شاه به کشور بازگشت، بختیار خانه‌نشین شد. شاپور بختیار به‌خاطر فعالیت‌های سیاسی در حزب ایران و به اتهام اخلالگری و توهین به مقام سلطنت، در اواخر سال ۱۳۳۲، زندانی شد. او سپس به زادگاه خود تبعید شد. بختیار یک‌سال بعد، بار دیگر بازداشت و این بار به ۳ سال حبس محکوم گردید. با آغاز دوباره‌ی جبهه ملی در سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹، که به‌طوری نسبی فضای باز سیاسی ایجاد شده بود، بختیار مجدداً وارد عرصه‌ی سیاسی شد و تا سال ۱۳۴۵، سه بار دیگر دستگیر شد. در اواخر سال ۱۳۵۷، و بحبوحه انقلاب ضدسلطنتی، به دستور شاه، شاپور بختیار از زندان آزاد شد. شاه در یک دیدار خصوصی با بختیار در کاخ نیاوران تهران، از وی خواست که مقام نخست‌وزیری ایران را بپذیرد. در آن زمان رأی شورای مرکزی جبهه‌ی ملی این بود که کسی از اعضاء جبهه ملی پست نخست وزیری را قبول نکند. با این وجود شاپور بختیار به این رأی جبهه ملی توجه نکرد؛ و پست نخست وزیری را پذیرفت. به همین خاطر او از جبهه ملی و هم‌چنین حزب ایران طرد و اخراج شد. بختیار تلاش کرد که با '''[[روح‌الله خمینی]]''' ملاقات و موافقت او را با نگه‌داشتن دولت خود تا انجام رفراندوم در باره نظام سیاسی آینده کشور جلب کند، اما نتیجه‌ای نداد. پس از نامشروع اعلام کردن دولت بختیار از سوی خمینی، وزارتخانه‌ها و ارگان‌های دولتی توسط مردم تسخیر شد. یک ساعت پیش از تسخیر دفتر نخست وزیری، شاپور بختیار به دانشکده افسری گریخت و از آن‌جا با هلی‌کوپتر به مخفی‌گاه خود رفت. وی پس از ۶ ماه زندگی مخفی، با پاسپورت جعلی و لباس و شکل مبدل از ایران خارج شد؛ و به فرانسه رفت. شاپور بختیار پس از خروج از ایران، در کشور فرانسه نهضت مقاومت ملی ایران را پایه‌گذاری کرد. او در این نهضت، مخالفت صریح خود را با نظام جمهوری اسلامی و خمینی اعلام کرد. شاپور بختیار به‌همراه مهدی سمیعی، علی امینی و رضا پهلوی در پی تشکیل اپوزیسیونی با اهداف اصلاح‌طلبی صلح‌آمیز علیه جمهوری اسلامی بودند؛ اما به دلایلی که هیچ‌وقت معلوم نشد، این اتحاد شکست خورد. بختیار از زمان خروج از ایران دو بار مورد سوءقصد تروریستی توسط عوامل جمهوری اسلامی قرار گرفت. بار اول در سال ۱۳۵۹، از ترور جان سالم به‌در برد؛ اما در سوءقصد و ترور دوم در سال ۱۳۷۰، به قتل رسید.


== خانواده بختیار ==
== خانواده بختیار ==
شاپور بختیار در چهارم تیرماه سال ۱۳۹۳، در روستای کرک بروجن واقع در ۹۰ کیلومتری شهر کرد به دنیا آمد. پدر بختیار محمدرضا معروف به سردار فاتح و مادرش نازبیگم نام داشت. شاپور بختیار از ایل بختاری بود. پدر بزرگ مادری او صمصام‌السلطنه بود که دو بار نخست وزیر ایران شده بود. عموی مادری بختیار نیز سردار اسعد بختیاری بود که پس از فروپاشی حکومت محمدعلی شاه، یکی از دو نفری بود که اداره دولت موقت را به‌عهده داشت. بختیار در سن هفت سالگی مادرش را از دست داد. پدر وی نیز در سال ۱۳۱۳، که اوج قدرت رضا شاه بود، همراه با چند نفر از سران ایل بختیاری، به خاطر مبارزه با دولت مرکزی، به دستور رضا شاه اعدام شدند.<ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/f4_shapour_bakhtiyar_from_birth_to_terror/24285450.html شاپور بختیار: از ترور تا ترور - سایت رادیو فردا]</ref>  
شاپور بختیار در چهارم تیرماه سال ۱۳۹۳، در روستای کرک بروجن واقع در ۹۰ کیلومتری شهر کرد به دنیا آمد. پدر بختیار محمدرضا معروف به سردار فاتح و مادرش نازبیگم نام داشت. شاپور بختیار از ایل بختاری بود. پدر بزرگ مادری او صمصام‌السلطنه بود که دو بار نخست وزیر ایران شده بود. عموی مادری بختیار نیز [[سردار اسعد بختیاری|'''سردار اسعد بختیاری''']] بود که پس از فروپاشی حکومت [[محمد علی شاه|'''محمدعلی شاه''']]، یکی از دو نفری بود که اداره دولت موقت را به‌عهده داشت. بختیار در سن هفت سالگی مادرش را از دست داد. پدر وی نیز در سال ۱۳۱۳، که اوج قدرت رضا شاه بود، همراه با چند نفر از سران ایل بختیاری، به خاطر مبارزه با دولت مرکزی، به دستور [[رضاشاه پهلوی|'''رضا شاه''']] اعدام شدند.<ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/f4_shapour_bakhtiyar_from_birth_to_terror/24285450.html شاپور بختیار: از ترور تا ترور - سایت رادیو فردا]</ref>  


=== همسران و فرزندان ===
=== همسران و فرزندان ===
همسر اول بختیار مدلین اهل فرانسه بود که از او سه فرزند به نام‌های فارنس، پاتریک و ویوین داشت.
همسر اول بختیار مدلین اهل فرانسه بود که از او سه فرزند به نام‌های فارنس، پاتریک و ویوین داشت.


همسر دوم بختیار شهین تاج‌بختیار نام داشت که نام دیگر او مژگان واحدی بود که از این همسر هم یک پسر به نام امیرگودرز داشت.<ref name=":1">[https://dayan.ir/biography-of-shapur-bakhtiar/ بیوگرافی شاپور بختیار آخرین نخست‌وزیر ایران - سایت دایان]</ref>  
همسر دوم بختیار شهین تاج‌بختیار نام داشت که نام دیگر او مژگان واحدی بود. از این همسر هم یک پسر به نام امیرگودرز داشت.<ref name=":1">[https://dayan.ir/biography-of-shapur-bakhtiar/ بیوگرافی شاپور بختیار آخرین نخست‌وزیر ایران - سایت دایان]</ref>  


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
خط ۵۸: خط ۵۸:
شاپور بختیار پس از ورود به ایران، مشغول خدمت دولتی شد؛ و در وزارتخانه کار که تازه تأسیس شده بود، تا منصب معاونت وزیر پیش رفت.<ref name=":0" />  
شاپور بختیار پس از ورود به ایران، مشغول خدمت دولتی شد؛ و در وزارتخانه کار که تازه تأسیس شده بود، تا منصب معاونت وزیر پیش رفت.<ref name=":0" />  


بختیار در اواخر سال ۱۳۲۹، به تهران رفت و مشاور وزیر کار شد؛ و هم‌زمان با به‌تصویب رسیدن قانون ملی شدن صنعت نفت که مصدق آن را رهبری کرده بود، و هم‌چنین با اوج‌گیری جریان‌های سیاسی، بختیار به عضویت حزب ایران درآمد.<ref name=":2" />  
بختیار در اواخر سال ۱۳۲۹، به تهران رفت و مشاور وزیر کار شد؛ و هم‌زمان با به‌تصویب رسیدن قانون [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|'''ملی شدن صنعت نفت''']] که مصدق آن را رهبری کرده بود، و هم‌چنین با اوج‌گیری جریان‌های سیاسی، بختیار به عضویت حزب ایران درآمد.<ref name=":2" />  


پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، که دولت محمد مصدق سقوط کرد؛ و محمدرضا شاه به کشور بازگشت، بختیار خانه‌نشین شد. بختیار خودش در کتاب یکرنگی نوشته است که سرلشکر فضل‌الله زاهدی، سردمدار کودتای ۲۸ مرداد، به او پیام می‌دهد که:<blockquote>'''«'''شما هیچ عمل خلافی انجام نداده‌اید و می‌توانید در کابینه بعدی شرکت کنید. روز یکشنبه به پیشواز اعلیحضرت به فرودگاه بیایید، من شما را به عنوان وزیر کار با بقیه کسانی که حاضر به همکاری هستند به حضور ایشان معرفی خواهم کرد…»</blockquote>اما بختیار با پاسخ تندی به زاهدی پیام می‌دهد: روزی من نه امروز و نه هرگز به کابینه شما حواله نشده است.<ref name=":0" />  
پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲، که دولت محمد مصدق سقوط کرد؛ و محمدرضا شاه به کشور بازگشت، بختیار خانه‌نشین شد. بختیار خودش در کتاب یکرنگی نوشته است که سرلشکر فضل‌الله زاهدی، سردمدار کودتای ۲۸ مرداد، به او پیام می‌دهد که:<blockquote>'''«'''شما هیچ عمل خلافی انجام نداده‌اید و می‌توانید در کابینه بعدی شرکت کنید. روز یکشنبه به پیشواز اعلیحضرت به فرودگاه بیایید، من شما را به عنوان وزیر کار با بقیه کسانی که حاضر به همکاری هستند به حضور ایشان معرفی خواهم کرد…»</blockquote>اما بختیار با پاسخ تندی به زاهدی پیام می‌دهد: روزی من نه امروز و نه هرگز به کابینه شما حواله نشده است.<ref name=":0" />  


شایان ذکر است که شاپور بختیار با ثریا اسفندیاری همسر دوم شاه و تیمور بختیار رئیس '''[[ساواک]]'''، خویشاوند بود. هر یک از این‌ها می‌توانست برای بختیار امتیازی باشد برای هموار کردن راه رسیدن به مقام و قدرت، اما او به خاطر ارزش‌هایی که به آن‌ها مقید بود، به این امتیازات پشت کرد.<ref name=":3">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/160460/%D8%B4%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%BA-%D9%86%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%85-%D8%B7%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 شاپور بختیار، مرغ ناکام طوفان - سایت رویداد ۲۴]</ref>  
شایان ذکر است که شاپور بختیار با ثریا اسفندیاری همسر دوم شاه و تیمور بختیار رئیس '''[[ساواک]]'''، خویشاوند بود. هر یک از این‌ها می‌توانست برای بختیار امتیازی باشد برای هموار کردن راه رسیدن به مقام و قدرت، اما او به خاطر ارزش‌هایی که به آن‌ها مقید بود، به این امتیازات پشت کرد.<ref name=":3">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/160460/%D8%B4%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%BA-%D9%86%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%85-%D8%B7%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 شاپور بختیار، مرغ ناکام طوفان - سایت رویداد ۲۴]</ref>  


=== سال‌های زندان ===
=== سال‌های زندان ===
شاپور بختیار به‌خاطر فعالیت‌های سیاسی در حزب ایران و به اتهام اخلالگری و توهین به مقام سلطنت، در اواخر سال ۱۳۳۲، زندانی شد. او سپس به زادگاه خود تبعید شد. بختیار یک‌سال بعد، بار دیگر بازداشت و این بار به ۳ سال حبس محکوم گردید. با آغاز دوباره‌ی جبهه ملی در سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹، که به‌طوری نسبی فضای باز سیاسی ایجاد شده بود، بختیار مجدداً وارد عرصه‌ی سیاسی شد و تا سال ۱۳۴۵، سه بار دیگر دستگیر شد. به گفته‌ی خود بختیار، از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تا بهمن ۱۳۵۷، دست کم ۵ سال و ۸ ماه در زندان‌های شاه به سر برده؛ و ۷ سال نیز ممنوع‌الخروج بوده است.<ref name=":0" /> '''»'''
شاپور بختیار به‌خاطر فعالیت‌های سیاسی در حزب ایران و به اتهام اخلالگری و توهین به مقام سلطنت، در اواخر سال ۱۳۳۲، زندانی شد. او سپس به زادگاه خود تبعید شد. بختیار یک‌سال بعد، بار دیگر بازداشت و این بار به ۳ سال حبس محکوم گردید. با آغاز دوباره‌ی جبهه ملی در سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹، که به‌طوری نسبی فضای باز سیاسی ایجاد شده بود، بختیار مجدداً وارد عرصه‌ی سیاسی شد و تا سال ۱۳۴۵، سه بار دیگر دستگیر شد. به گفته‌ی خود بختیار، از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تا بهمن ۱۳۵۷، دست کم ۵ سال و ۸ ماه در زندان‌های شاه به سر برده؛ و ۷ سال نیز ممنوع‌الخروج بوده است.<ref name=":0" />  


بختیار پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۴۲، وارد فعالیت‌های اقتصادی شد. وی مدتی مدیریت کارخانه وطن اصفهان و آبگینه قزوین و شرکت داکتیران را به عهده داشت.<ref name=":2" />  
بختیار پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۴۲، وارد فعالیت‌های اقتصادی شد. وی مدتی مدیریت کارخانه وطن اصفهان و آبگینه قزوین و شرکت داکتیران را به عهده داشت.<ref name=":2" />  


== پذیرشنخست‌وزیری ==
== پذیرشنخست‌وزیری ==
[[پرونده:شاپور و شاه....JPG|جایگزین=شاپور بختیار و محمدرضا شاه|بندانگشتی|شاپور بختیار و محمدرضا شاه]]
[[پرونده:شاپور و شاه....JPG|جایگزین=شاپور بختیار و محمدرضا شاه|بندانگشتی|شاپور بختیار و محمدرضا شاه|247x247پیکسل]]
[[پرونده:ش.بختیار.JPG|جایگزین=بختیار، هنگام خروج شاه و فرح پهلوی از ایران|بندانگشتی|250x250پیکسل|بختیار، هنگام خروج شاه و فرح پهلوی از ایران]]
در اواخر سال ۱۳۵۷، و بحبوحه '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]'''، به دستور شاه، شاپور بختیار از زندان آزاد شد. شاه در یک دیدار خصوصی با بختیار در کاخ نیاوران تهران، از وی خواست که مقام نخست‌وزیری ایران را بپذیرد. بختیار شروطی برای قبول نخست‌وزیر گذاشت که عبارت بودند از: گرفتن رأی برای کابینه‌اش از مجلس سنا، خروج [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] از کشور، انحلال [[ساواک]]، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و مصادره اموال بنیاد پهلوی به سود دولت،
در اواخر سال ۱۳۵۷، و بحبوحه '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]'''، به دستور شاه، شاپور بختیار از زندان آزاد شد. شاه در یک دیدار خصوصی با بختیار در کاخ نیاوران تهران، از وی خواست که مقام نخست‌وزیری ایران را بپذیرد. بختیار شروطی برای قبول نخست‌وزیر گذاشت که عبارت بودند از: گرفتن رأی برای کابینه‌اش از مجلس سنا، خروج [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] از کشور، انحلال [[ساواک]]، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و مصادره اموال بنیاد پهلوی به سود دولت،


سرانجام بختیار در بحبوحه انقلاب ضدسلطنتی با کابینه‌اش از مجلس سنا رأی اعتماد گرفت. در آن زمان رأی شورای مرکزی جبهه‌ی ملی این بود که کسی از اعضاء جبهه ملی پست نخست وزیری را قبول نکند. با این وجود شاپور بختیار به این رأی جبهه ملی توجه نکرد؛ و پست نخست وزیری را پذیرفت. به همین خاطر او از جبهه ملی و هم‌چنین حزب ایران طرد و اخراج شد. بیشتر اعضاء حزب بختیار را خائن و سلطنت‌طلب خواندند؛ و او را متهم به تک‌روی و از بین بردن اعتبار جبهه ملی و خط مصدق کردند. بختیار پس از اخراج از حزب که دیگر کسی از هم‌حزبی‌ها او را همراهی نمی‌کرد، کار خود را دشوار دید؛ و از مردم هم‌یاری خواست. بختیار در دی‌ماه سال ۱۳۵۷، طی پیامی به مردم خود را مرغ طوفان نامید؛ و در انتهای پیامش این بت شعر را خواند: من مرغ طوفانم نیندیشم ز طوفان - موجم، نه آن موجی که از دریا گریزد.<ref name=":2" /> '''«'''
سرانجام بختیار در بحبوحه انقلاب ضدسلطنتی با کابینه‌اش از مجلس سنا رأی اعتماد گرفت. در آن زمان رأی شورای مرکزی جبهه‌ی ملی این بود که کسی از اعضاء جبهه ملی پست نخست وزیری را قبول نکند. با این وجود شاپور بختیار به این رأی جبهه ملی توجه نکرد؛ و پست نخست وزیری را پذیرفت. به همین خاطر او از جبهه ملی و هم‌چنین حزب ایران طرد و اخراج شد. بیشتر اعضاء حزب بختیار را خائن و سلطنت‌طلب خواندند؛ و او را متهم به تک‌روی و از بین بردن اعتبار جبهه ملی و خط مصدق کردند. بختیار پس از اخراج از حزب که دیگر کسی از هم‌حزبی‌ها او را همراهی نمی‌کرد، کار خود را دشوار دید؛ و از مردم هم‌یاری خواست. بختیار در دی‌ماه سال ۱۳۵۷، طی پیامی به مردم خود را مرغ طوفان نامید؛ و در انتهای پیامش این بیت شعر را خواند: من مرغ طوفانم نیندیشم ز طوفان - موجم، نه آن موجی که از دریا گریزد. بختیار هنگام خروج شاه از ایران، وارد هواپیما شد؛ و به او اطمینان‌خاطر داد که  همه‌ی تلاش خود را برای حفظ مملکت به‌کار گیرد.<ref name=":2" />  


محمدرضا شاه پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ، درباره‌ی ماجرای نخست وزیری شاپور بختیار نوشته است: <blockquote>«با بی‌میلی و اکراه و به خاطر فشار خارجی، با انتصاب بختیار به سمت نخست وزیری موافقت کردم. همیشه او را فردی دوستدار انگلیس و جاسوس پترولیوم انگلیس می‌دانستم، اما بالاخره بعد از دیدار با لرد جرج براون وزیر امور خارجه وقت انگلیس تصمیم گرفتم نام بختیار را به عنوان نخست وزیر اعلام کنم…»<ref name=":3" /> </blockquote>
محمدرضا شاه پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ، درباره‌ی ماجرای نخست وزیری شاپور بختیار نوشته است: <blockquote>«با بی‌میلی و اکراه و به خاطر فشار خارجی، با انتصاب بختیار به سمت نخست وزیری موافقت کردم. همیشه او را فردی دوستدار انگلیس و جاسوس پترولیوم انگلیس می‌دانستم، اما بالاخره بعد از دیدار با لرد جرج براون وزیر امور خارجه وقت انگلیس تصمیم گرفتم نام بختیار را به عنوان نخست وزیر اعلام کنم…»<ref name=":3" /> </blockquote>
خط ۹۶: خط ۹۷:


=== تلاش برای موافقت خمینی ===
=== تلاش برای موافقت خمینی ===
بختیار تلاش کرد که با '''[[روح‌الله خمینی|خمینی]]''' ملاقات و موافقت او را با نگه‌داشتن دولت خود تا انجام رفراندوم در باره نظام سیاسی آینده کشور جلب کند، اما نتیجه‌ای نداد. شرط خمینی برای پذیرفتن بختیار، استعفای او بود. شاپور بختیار در یک مصاحبه مطبوعاتی ضمن دعوت از خمینی برای آمدن به ایران، برنامه دولت خود را اعلام کرد. خمینی طی پیامی دولت شاپور بختیار و مجلس را غیرقانونی اعلام کرد. این پیام خمینی بازتاب خیلی گسترده‌ای داشت؛ و به دنبال آن حرکت انقلاب شدت بیشتری به خود گرفت. ارتش و نیروهای مسلح متزلزل شدند؛ و نظم و انضباط نظامی از بین رفت. بغرنج‌ترین موضوعی که بختیار پس از خروج محمدرضا شاه با آن مواجه شد، راهپیمایی روز اربعین ۲۹ دی‌ماه ۱۳۵۷، بود که مردم با تظاهرات عظیم میلیونی، با دولت بختیار مخالفت کردند؛ و خواهان تشکیل جمهوری اسلامی به رهبری خمینی شدند.<ref name=":2" />  
[[پرونده:ش. بختیار4.JPG|جایگزین=شاپور بختیار|بندانگشتی|220x220پیکسل]]
بختیار تلاش کرد که با '''[[روح‌الله خمینی|خمینی]]''' ملاقات و موافقت او را با نگه‌داشتن دولت خود تا انجام رفراندوم در باره نظام سیاسی آینده کشور جلب کند، اما نتیجه‌ای نداد. شرط خمینی برای پذیرفتن بختیار، استعفای او بود. شاپور بختیار در یک مصاحبه مطبوعاتی ضمن دعوت از خمینی برای آمدن به ایران، برنامه دولت خود را اعلام کرد. خمینی طی پیامی دولت شاپور بختیار و مجلس را غیرقانونی اعلام کرد. این پیام خمینی بازتاب خیلی گسترده‌ای داشت؛ و به دنبال آن حرکت انقلاب شدت بیشتری به خود گرفت. ارتش و نیروهای مسلح متزلزل شدند؛ و نظم و انضباط نظامی از بین رفت. بغرنج‌ترین موضوعی که بختیار پس از خروج محمدرضا شاه با آن مواجه شد، راهپیمایی روز اربعین ۲۹ دی‌ماه ۱۳۵۷، بود که مردم با تظاهرات عظیم میلیونی، با دولت بختیار مخالفت، و از خمینی حمایت کردند.<ref name=":2" />  


=== حمایت دولت آمریکا از بختیار ===
=== حمایت دولت آمریکا از بختیار ===
آمریکا کاملاً از بختیار حمایت می‌کرد؛ و با فرستادن ژنرال هایزر، معاون فرماندهی ناتو به ایران، در پی آن بود که حکومت درحال سقوط شاه را نجات دهد. بختیار در روز ۲۶ دی از مجلس شورا و سنا رأی اعتماد گرفت؛ و ساعتی پس از آن محمدرضا شاه از ایران خارج شد و به مصر رفت. خمینی نیز در ۲۷ دی خروج شاه را به مردم ایران تبریک گفت و اعلام  کرد که به‌زودی دولت مؤقت تشکیل خواهد شد.<ref name=":2" />  
آمریکا کاملاً از بختیار حمایت می‌کرد؛ و با فرستادن ژنرال هایزر، معاون فرماندهی ناتو به ایران، در پی آن بود که حکومت درحال سقوط شاه را نجات دهد، اما موفق نشد. بختیار در روز ۲۶ دی از مجلس شورا و سنا رأی اعتماد گرفت؛ و ساعتی پس از آن محمدرضا شاه از ایران خارج شد و به مصر رفت. خمینی نیز در ۲۷ دی خروج شاه را به مردم ایران تبریک گفت و اعلام  کرد که به‌زودی دولت مؤقت تشکیل خواهد شد.<ref name=":2" />  


== زندگی مخفی ==
== زندگی مخفی ==
[[پرونده:بختیار شاپور2.JPG|جایگزین=شاپور بختیار|بندانگشتی|220x220پیکسل|شاپور بختیار]]
[[پرونده:بختیار شاپور2.JPG|جایگزین=شاپور بختیار|بندانگشتی|220x220پیکسل|شاپور بختیار]]
پس از نامشروع اعلام کردن دولت بختیار از سوی خمینی، وزارتخانه‌ها و ارگان‌های دولتی توسط مردم تسخیر شد. یک ساعت پیش از تسخیر دفتر نخست وزیری، شاپور بختیار به دانشکده افسری گریخت و از آن‌جا با هلی‌کوپتر به مخفی‌گاه خود رفت. در همین گیرودار مزل او غارت شد؛ و بختیار مجبور بود که چندبار مخفی‌گاه و محل زندگی خود را تغییر دهد. بختیار در کتاب خاطراتش در این باره نوشته است:<blockquote>«... چند دقیقه پس از خروج از نخست وزیری، زندگی مخفی من آغاز شد. تنها رابط من با دنیای خارج یک رادیو ترانزیستوری بود.»</blockquote>زندگی مخفی بختیار در تهران ۶ ماه طول کشید و اصلاً  از خفی‌گاه خود بیرون نرفت. در همین دوران زندگی مخفی، دو بار نوارهایی هم برای خبرگزاری رویترز و فرانسه ارسال کرد که در این نوارها نسبت به آینده‌ی ایران، ضمن هشدار اعلام کرده بود که به رفراندوم جمهوری اسلامی رأی نخواهد داد.<ref name=":0" />  
پس از نامشروع اعلام کردن دولت بختیار از سوی خمینی، وزارتخانه‌ها و ارگان‌های دولتی توسط مردم تسخیر شد. یک ساعت پیش از تسخیر دفتر نخست وزیری، شاپور بختیار به دانشکده افسری گریخت و از آن‌جا با هلی‌کوپتر به مخفی‌گاه خود رفت. در همین گیرودار مزل او غارت شد؛ و بختیار مجبور بود که چندبار مخفی‌گاه و محل زندگی خود را تغییر دهد. بختیار در کتاب خاطراتش در این باره نوشته است:<blockquote>«... چند دقیقه پس از خروج از نخست وزیری، زندگی مخفی من آغاز شد. تنها رابط من با دنیای خارج یک رادیو ترانزیستوری بود.»</blockquote>زندگی مخفی بختیار در تهران ۶ ماه طول کشید و اصلاً  از مخفی‌گاه خود بیرون نرفت. در همین دوران زندگی مخفی، دو بار نوارهایی هم برای خبرگزاری رویترز و فرانسه ارسال کرد که در این نوارها نسبت به آینده‌ی ایران، ضمن هشدار اعلام کرده بود که به رفراندوم جمهوری اسلامی رأی نخواهد داد.<ref name=":0" />  


== خروج از ایران ==
== خروج از ایران ==
خط ۱۱۰: خط ۱۱۲:


=== تأسیس نهضت مقاومت ملی ایران ===
=== تأسیس نهضت مقاومت ملی ایران ===
[[پرونده:شاپور بخ.....JPG|جایگزین=شاپور بختیار مؤسس نهضت مقاومت ملی|بندانگشتی|259x259پیکسل|شاپور بختیار مؤسس نهضت مقاومت ملی]]
شاپور بختیار پس از خروج از ایران، در کشور فرانسه نهضت مقاومت ملی ایران را پایه‌گذاری کرد. او در این نهضت، مخالفت صریح خود را با نظام جمهوری اسلامی و خمینی اعلام کرد؛ و به صراحت گفت که براندازی نظام جمهوری اسلامی راه حل و چاره‌ی کار ایران است. بختیار طی فراخوانی در ۱۴ مرداد ۱۳۵۹، از کلیه‌ی یاران و هم‌رزمان پیشین خود در جبهه‌ی ملی و هم‌چنین از کسانی که نگرانی دست‌یابی به اصول و ارزش‌هایی مانند آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و دموکراسی در ایران را دارند، خواست که به نهضت مقاومت ملی ایران بپیوندند و به مبارزه علیه جمهوری اسلامی ایران تدوام بخشند.<ref name=":2" />  
شاپور بختیار پس از خروج از ایران، در کشور فرانسه نهضت مقاومت ملی ایران را پایه‌گذاری کرد. او در این نهضت، مخالفت صریح خود را با نظام جمهوری اسلامی و خمینی اعلام کرد؛ و به صراحت گفت که براندازی نظام جمهوری اسلامی راه حل و چاره‌ی کار ایران است. بختیار طی فراخوانی در ۱۴ مرداد ۱۳۵۹، از کلیه‌ی یاران و هم‌رزمان پیشین خود در جبهه‌ی ملی و هم‌چنین از کسانی که نگرانی دست‌یابی به اصول و ارزش‌هایی مانند آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و دموکراسی در ایران را دارند، خواست که به نهضت مقاومت ملی ایران بپیوندند و به مبارزه علیه جمهوری اسلامی ایران تدوام بخشند.<ref name=":2" />  


بختیار نسبت به خمینی و ماهیت آخوند جماعت شناخت داشت؛ بنابراین همواره به دوستان و هم‌حزبی‌هایش مانند کریم سنجابی و مهندس '''[[مهدی بازرگان]]''' یاد‌آوری می‌کرد که '''[[شیخ فضل‌الله نوری]]''' و آخوندهای دیگر در زمان حکومت قاجار چه‌گونه مانع راه آزادی‌خواهی و باعث از هم پاشیدگی و به تاراج رفتن خاک ایران شدند؛ و هم‌چنین خیانت‌هایی که آیت‌الله بهبهانی و آیت‌الله کاشانی به دکتر مصدق و نهضت ملی کردند.<ref>[https://www.fozoolemahaleh.com/2013/08/06/%D8%B4%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%9B-%D9%85%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D8%B1 شاپور بختیار - سایت فضول محله]</ref>  
بختیار نسبت به خمینی و ماهیت آخوند جماعت، شناخت داشت. بنابراین همواره به دوستان و هم‌حزبی‌هایش مانند کریم سنجابی و مهندس '''[[مهدی بازرگان]]''' یاد‌آوری می‌کرد که '''[[شیخ فضل‌الله نوری]]''' و آخوندهای دیگر در زمان حکومت قاجار چه‌گونه مانع راه آزادی‌خواهی و باعث از هم پاشیدگی و به تاراج رفتن خاک ایران شدند؛ و هم‌چنین خیانت‌هایی که آیت‌الله بهبهانی و آیت‌الله کاشانی به دکتر مصدق و نهضت ملی کردند.<ref>[https://www.fozoolemahaleh.com/2013/08/06/%D8%B4%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%9B-%D9%85%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D8%B1 شاپور بختیار - سایت فضول محله]</ref>  


=== مبارزه اصلاح‌طلبی صلح‌آمیز ===
=== مبارزه اصلاح‌طلبی صلح‌آمیز ===
خط ۱۲۲: خط ۱۲۵:
== ترور اول بختیار ==
== ترور اول بختیار ==
[[پرونده:ش. بختیار.JPG|جایگزین=شاپور بختیار|بندانگشتی|260x260پیکسل|شاپور بختیار]]
[[پرونده:ش. بختیار.JPG|جایگزین=شاپور بختیار|بندانگشتی|260x260پیکسل|شاپور بختیار]]
شاپور بختیار پس از خروج از ایران در سال ۱۳۵۸، تا زمان قتل او در سال ۱۳۷۰، دو بار مورد سوء قصد قرار گرفت. نخستین بار در تابستان سال ۱۳۵۹، توسط یک تبعه لبنانی به نام انیس نقاش در منزل خودش در حومه پاریس مورد حمله تروریستی قرار گرفت که این ترور ناموفق بود؛ و بختیار جان سالم به در برد، اما
شاپور بختیار پس از خروج از ایران در سال ۱۳۵۸، تا زمان قتل او در سال ۱۳۷۰، دو بار مورد سوء قصد قرار گرفت. نخستین بار در تابستان سال ۱۳۵۹، توسط یک تبعه لبنانی به نام انیس نقاش در منزل خودش در حومه پاریس مورد حمله تروریستی قرار گرفت که این ترور ناموفق بود؛ و بختیار جان سالم به در برد.


یکی از همسایگان بختیار توسط انیس نقاش کشته و یک پلیس هم فلج شد. انیس نقاش دستگیر و در دادگاه به حبس ابد محکوم شد. وی پس از ۱۰ سال زندان، در جریان معامله دولت فرانسه با جمهوری اسلامی ایران بر سر آزادی یک گروگان فرانسوی در لبنان، آزاد شد؛ و به تهران رفت؛ و سپس به ریاست مرکز پژوهشی امان در تهران منصوب شد. او طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس، ترور شاپور بختیار را از افتخارات خود دانست. به گفته‌ی انیس نقاش دلیل ترور بختیار، تدارک کودتای نوژه علیه ایران بوده است. وی گفته است:
در این میان یکی از همسایگان بختیار توسط انیس نقاش کشته و یک پلیس هم فلج شد. انیس نقاش دستگیر و در دادگاه به حبس ابد محکوم شد. وی پس از ۱۰ سال زندان، در جریان معامله دولت فرانسه با جمهوری اسلامی ایران بر سر آزادی یک گروگان فرانسوی در لبنان، آزاد شد؛ و به تهران رفت؛ و سپس به ریاست مرکز پژوهشی امان در تهران منصوب شد. او طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس، ترور شاپور بختیار را از افتخارات خود دانست. به گفته‌ی انیس نقاش دلیل ترور بختیار، تدارک کودتای نوژه علیه ایران بوده است. وی گفته است:
[[پرونده:مأمور ترور بختیار.JPG|جایگزین=انیس نقاش، مأمور ترور بختیار|بندانگشتی|203x203پیکسل|انیس نقاش، مأمور ترور بختیار]]
[[پرونده:مأمور ترور بختیار.JPG|جایگزین=انیس نقاش، مأمور ترور بختیار|بندانگشتی|203x203پیکسل|انیس نقاش، مأمور ترور بختیار]]
<blockquote>'''«'''حکم اعدام بختیار در دادگاه انقلاب صادر شد که امام (خمینی) هم آن را تأیید کرد. من به بچه‌های سپاه گفتم که باید هرچه زودتر عمل کنید چون این آدم خطرناکی است، ولی آن‌ها هیچ اطلاعات و کانالی نداشتند. بهشان گفتم که من تجربه کار عملیاتی دارم و این کار را بر عهده می‌گیرم…»</blockquote>انیس نقاش می‌گوید که علت ناکامی ترور بختیار سخنان صادق خلخالی حاکم شرع وقت دادگاه‌های انقلاب بود که اعلام کرده بود: برای اجرای حکم اعدام شاپور بختیار، کماندو به پاریس فرستاده‌ام. همین باعث لغو ملاقات انیس نقاش با بختیار و افزایش محافظان او شده بود.
<blockquote>'''«'''حکم اعدام بختیار در دادگاه انقلاب صادر شد که امام (خمینی) هم آن را تأیید کرد. من به بچه‌های [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|'''سپاه''']] گفتم که باید هرچه زودتر عمل کنید چون این آدم خطرناکی است، ولی آن‌ها هیچ اطلاعات و کانالی نداشتند. بهشان گفتم که من تجربه کار عملیاتی دارم و این کار را بر عهده می‌گیرم…»</blockquote>انیس نقاش می‌گوید که علت ناکامی ترور بختیار سخنان صادق خلخالی حاکم شرع وقت دادگاه‌های انقلاب بود که اعلام کرده بود: برای اجرای حکم اعدام شاپور بختیار، کماندو به پاریس فرستاده‌ام. همین باعث لغو ملاقات انیس نقاش با بختیار و افزایش محافظان او شده بود.


با این وجود انیس نقاش تصمیم می‌گیرد که هرطور شده شاپور بختیار را ترور کند. او با یک سلاح صدا خفه‌کن به محل بختیار می‌رود. انیس نقاش می‌گوید:<blockquote>«... اما این‌ها شک کردند؛ و در ساختمان را به رویم باز نکردند. من هم بلافاصله تصمیم گرفتم با گلوله قفل در را بشکنم و بروم داخل. اما چون در دفتر بختیار ضد گلوله بود، هیچ کاری نتوانستم بکنم. یکی از دو گلوله‌ای که به من خورد، متعلق به سلاح خودم بود که به در شلیک کردم و کمانه کرد؛ و برگشت سمت خودم. بعد هم که با پلیس فرانسه درگیر شدم و یک گلوله دیگر هم خوردم و دستگیر شدم…»<ref name=":3" /> </blockquote>
با این وجود انیس نقاش تصمیم می‌گیرد که هرطور شده شاپور بختیار را ترور کند. او با یک سلاح صدا خفه‌کن به محل بختیار می‌رود. انیس نقاش می‌گوید:<blockquote>«... اما این‌ها شک کردند؛ و در ساختمان را به رویم باز نکردند. من هم بلافاصله تصمیم گرفتم با گلوله قفل در را بشکنم و بروم داخل. اما چون در دفتر بختیار ضد گلوله بود، هیچ کاری نتوانستم بکنم. یکی از دو گلوله‌ای که به من خورد، متعلق به سلاح خودم بود که به در شلیک کردم و کمانه کرد؛ و برگشت سمت خودم. بعد هم که با پلیس فرانسه درگیر شدم و یک گلوله دیگر هم خوردم و دستگیر شدم…»<ref name=":3" /> </blockquote>
خط ۱۳۳: خط ۱۳۶:


== ترور دوم و قتل بختیار ==
== ترور دوم و قتل بختیار ==
ترور دوم شاپور بختیار که منجر به قتل او شد، در روز ۱۵ مردادماه سال ۱۳۷۰، صورت گرفت که در جریان این ترور، سروش کتیبه منشی شخصی بختیار نیز کشته شد.
ترور دوم شاپور بختیار که منجر به قتل او شد، در روز ۱۵ مردادماه سال ۱۳۷۰، صورت گرفت که در جریان این ترور، سروش کتیبه، منشی شخصی بختیار نیز کشته شد.


افرادی که این ترور را انجام دادند، سه نفر به نام‌های علی وکیلی‌راد، فریدون بویراحمدی و محمد آزادی بودند. این سه نفر با چاقوی آشپزخانه منزل خود بختیار، گلوی او را بریدند؛ و سروش کتیبه نیز با چندین ضربه چاقو به قتل رسید. ترور شاپور بختیار درحالی صورت گرفت که دست‌کم ۶ پلیس به‌طور شبانه‌روزی از منزل او محافظت می‌کردند. به نقل از برخی گزارشات حتی تا ۳۶ ساعت پس از قتل شاپور بختیار، محافظان منزل وی متوجه این موضوع نشدند!.
افرادی که این ترور را انجام دادند، سه نفر به نام‌های علی وکیلی‌راد، فریدون بویراحمدی و محمد آزادی بودند. این سه نفر با چاقوی آشپزخانه منزل خود بختیار، گلوی او را بریدند؛ و سروش کتیبه نیز با چندین ضربه چاقو به قتل رسید. ترور شاپور بختیار درحالی صورت گرفت که دست‌کم ۶ پلیس به‌طور شبانه‌روزی از منزل او محافظت می‌کردند. به نقل از برخی گزارشات حتی تا ۳۶ ساعت پس از قتل شاپور بختیار، محافظان منزل وی متوجه این موضوع نشدند!.
خط ۱۳۹: خط ۱۴۲:
دو نفر از عاملان این ترور، یعنی فریدون بویر احمدی و محمد آزادی از مهلکه گریختند و هرگز دست‌گیر نشدند. فریدون بویراحمدی عضو نهضت مقاومت ملی شاپور بختیار بود که توسط وزارت اطلاعات نظام جمهوری اسلامی ایران به خدمت گرفته شده بود. علی وکیلی‌راد نفر سوم این ترور، پس از چند روز در کشور سوئیس به‌همراه زین‌العابدین سرحدی توسط پلیس سوئیس دستگیر و به کشور فرانسه استرداد شدند.
دو نفر از عاملان این ترور، یعنی فریدون بویر احمدی و محمد آزادی از مهلکه گریختند و هرگز دست‌گیر نشدند. فریدون بویراحمدی عضو نهضت مقاومت ملی شاپور بختیار بود که توسط وزارت اطلاعات نظام جمهوری اسلامی ایران به خدمت گرفته شده بود. علی وکیلی‌راد نفر سوم این ترور، پس از چند روز در کشور سوئیس به‌همراه زین‌العابدین سرحدی توسط پلیس سوئیس دستگیر و به کشور فرانسه استرداد شدند.


علی وکیلی‌راد که به حبس ابد محکوم شده بود، در روز ۲۸ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۹، پس از ۱۸ سال زندان در فرانسه، مورد عفو قرار گرفت و به ایران بازگشت؛ و از طرف مقامات وزارت خارجه نظام جمهوری اسلامی، مانند یک قهرمان مورد استقبال قرار گرفت. زین‌العابدین سرحدی نیز توسط دادگاه فرانسه تبرئه شد. به‌نقل از برخی رسانه‌ها، دولت فرانسه طی یک معامله با جمهوری اسلامی ایران علی وکیلی‌راد را در مقابل آزادی کلوتیلد رایس، تبعه فرانسوی که توسط جمهوری اسلامی بازداشت و زندانی شده بود، آزاد کرد.<ref name=":0" />  
علی وکیلی‌راد که به حبس ابد محکوم شده بود، در روز ۲۸ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۹، پس از ۱۸ سال زندان در فرانسه، مورد عفو قرار گرفت و به ایران بازگشت؛ و از طرف مقامات وزارت خارجه نظام جمهوری اسلامی، مانند یک قهرمان مورد استقبال قرار گرفت. زین‌العابدین سرحدی نیز توسط دادگاه فرانسه تبرئه شد. به‌نقل از برخی رسانه‌ها، دولت فرانسه طی یک معامله با جمهوری اسلامی ایران، علی وکیلی‌راد را در مقابل آزادی کلوتیلد رایس، تبعه فرانسوی که توسط جمهوری اسلامی بازداشت و زندانی شده بود، آزاد کرد.<ref name=":0" />  


پیکر شاپور بختیار در گورستان مون‌پارناس، پاریس خاک‌سپاری شد.
پیکر شاپور بختیار در گورستان مون‌پارناس، پاریس خاک‌سپاری شد.
۵٬۸۰۴

ویرایش