۲٬۶۰۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| data6 = | | data6 = | ||
| label7 = نژاد | | label7 = نژاد | ||
| data7 = | | data7 = آریایی | ||
| label8 = | | label8 = | ||
| data8 = | | data8 = | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
«آریوبرزن» نوه دختری اردشیر دوم سلسله هخامنشی میباشد.<ref name=":3" />تاریخ نویسان چهره و سیمای آریوبرزن را چهره ای زیبا و با چشمان آبی و پوستی سفید و با موهای زرد طلایی که دارای اندامی ورزیده و جنگجویانه که از نژاد خالص آریایی بود، نقل کردهاند.<ref name=":4">[http://lilibook.ir/9926/کتاب-آریوبرزن-جلد-اول-از-ثریا-جبارزاده/ دانلود کتاب آریوبرزن (جلد اول) از ثریا جبارزاده - لی لی بوک | مرجع دانلود کتاب]</ref> | «آریوبرزن» نوه دختری اردشیر دوم سلسله هخامنشی میباشد.<ref name=":3" />تاریخ نویسان چهره و سیمای آریوبرزن را چهره ای زیبا و با چشمان آبی و پوستی سفید و با موهای زرد طلایی که دارای اندامی ورزیده و جنگجویانه که از نژاد خالص آریایی بود، نقل کردهاند.<ref name=":4">[http://lilibook.ir/9926/کتاب-آریوبرزن-جلد-اول-از-ثریا-جبارزاده/ دانلود کتاب آریوبرزن (جلد اول) از ثریا جبارزاده - لی لی بوک | مرجع دانلود کتاب]</ref> | ||
زمان دقیق تولد آریوبرزن دقیقاً مشخص نیست؛ اما برخی مورخان بر این عقیده هستند که او در سال ۳۶۸ پیش از میلاد به دنیا آمدهاست. او از نوادگان فارنابازوس است که پسر یکی از اشرافزادگان ایرانی بودهاست. در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، فارنابازوس ساتراپی آناتولی بود که همروزگار با اردشیرشاه بود. آرتابازوس ( | زمان دقیق تولد آریوبرزن دقیقاً مشخص نیست؛ اما برخی مورخان بر این عقیده هستند که او در سال ۳۶۸ پیش از میلاد به دنیا آمدهاست. او از نوادگان فارنابازوس است که پسر یکی از اشرافزادگان ایرانی بودهاست. در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، فارنابازوس ساتراپی آناتولی بود که همروزگار با اردشیرشاه بود. آرتابازوس (۲۲۵ – ۲۸۹ پیش از میلاد) پدر آریوبرزن نیز در دربار داریوش سوم (آخرین پادشاه سلسله هخامنشی) موقعیت بالایی داشت. | ||
آریوبرزن فرمانده پرسیس بود که جنوب استان فارس ایران امروزی بودهاست بنا بر عقیده مورخان اینکه شخصی به فرمانداری پرسیس و پرسپولیس منصوب شود، بسیار شگفتانگیز است. به نظر میرسد چنین مقامی در گذشته وجود نداشته و این ۲ شهر شخصاً توسط خود داریوش سوم اداره میشدهاست. داریوش سوم در زمانی بر تخت پادشاهی تکیه زد که امپراتوری ایران مشکلات زیادی را احساس میکرد و او به مردی احتیاج داشت که مورد اعتماد او یاشد تا در زمانی که او در دربار نیست شخصی مورد اعتماد رشته امور را در دست بگیرد. | آریوبرزن فرمانده پرسیس بود که جنوب استان فارس ایران امروزی بودهاست بنا بر عقیده مورخان اینکه شخصی به فرمانداری پرسیس و پرسپولیس منصوب شود، بسیار شگفتانگیز است. به نظر میرسد چنین مقامی در گذشته وجود نداشته و این ۲ شهر شخصاً توسط خود داریوش سوم اداره میشدهاست. داریوش سوم در زمانی بر تخت پادشاهی تکیه زد که امپراتوری ایران مشکلات زیادی را احساس میکرد و او به مردی احتیاج داشت که مورد اعتماد او یاشد تا در زمانی که او در دربار نیست شخصی مورد اعتماد رشته امور را در دست بگیرد. | ||
فرمانداری آریوبرزن در پرسپولیس | فرمانداری آریوبرزن در پرسپولیس به این دلیل بوده است که او فردی بسیار قوی و از پشتیبانی و حمایت داریوش سوم برخوردار بودهاست. اگر نبردهای چون نبرد مکدونیاز در ایسوز (که در ترکیه امروزی واقع است) در سال ۳۳۳ قبل از میلاد و همچنین نبرد گوگامل در موصل امروزی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد، واقعیت داشته باشند و شخص داریوش سوم در این جنگها شرکت کرده باشد و آریوبرزن در نبود او رشته امور را در دست گرفته باشد، او نزدیکترین فرد در امپراتوری ایران به داریوش سوم بودهاست.<ref name=":4" /> | ||
== حمله اسکندر به ایران == | == حمله اسکندر به ایران == | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
بعد از فتح بابل و شوش بدست اسکندر، او دربارهٔ جادهها، منابع و آبهای پارسیس اطلاع جمع کرد. سپس نیروی منتخب ۱۷ هزار نفری به سمت پرسپولیس (مرکز ملی و دودمانی امپراتوری) روانه کرد.<ref name=":0" /> | بعد از فتح بابل و شوش بدست اسکندر، او دربارهٔ جادهها، منابع و آبهای پارسیس اطلاع جمع کرد. سپس نیروی منتخب ۱۷ هزار نفری به سمت پرسپولیس (مرکز ملی و دودمانی امپراتوری) روانه کرد.<ref name=":0" /> | ||
لوسیوس آریان گزنفون در کتاب آناباسیس اسکندر (لشکرکشی اسکندر) به وقایع گوناگون و حوادث مختلف آن دوران پرداخته و میگوید: اسکندر مقدونی پس از مطیع کردن | لوسیوس آریان گزنفون در کتاب آناباسیس اسکندر (لشکرکشی اسکندر) به وقایع گوناگون و حوادث مختلف آن دوران پرداخته و میگوید: اسکندر مقدونی پس از مطیع کردن اکسیان (لرهای امروزی)، قشون خود را به دو بخش تقسیم کرد: | ||
# «پارمن ین» را از مسیر جلگه به سوی پارس فرستاد. | # «پارمن ین» را از مسیر جلگه به سوی پارس فرستاد. | ||
# خود با سپاهیان سبک اسلحه راه کوهستانی را که به درون پارس امتداد مییافت پیش گرفت، زیرا میخواست قوایی را که پارسیها در این راه تدارک دیده بودند در پشت مقدونیها سالم نماند. وی غارتکنان پیش رفت و در روز سوم وارد پارس شد و روز پنجم به دربند پارس رسید. در این هنگام آریوبرزن سردار اکسینی | # خود با سپاهیان سبک اسلحه راه کوهستانی را که به درون پارس امتداد مییافت پیش گرفت، زیرا میخواست قوایی را که پارسیها در این راه تدارک دیده بودند در پشت مقدونیها سالم نماند. وی غارتکنان پیش رفت و در روز سوم وارد پارس شد و روز پنجم به دربند پارس رسید. در این هنگام آریوبرزن سردار اکسینی هخامنشیان این تنگه را اشغال کرده بود. عبدالرفیع حقیقت در کتاب خود بیان میکند به احتمال زیاد این تنگه در کهگیلویه است و نام فعلی آن «تنگ تکآب» است. | ||
آریوبرزن در این دربند دیواری ساخته بود که مانع از ورود اسکندر به پارس شود. او به همراه خواهرش «یوتاب» برای مقابله با سپاهیان اسکندر سدی ساخته بودند که هیچکس توان عبور از آن را نداشته و هر کس هم تلاشی میکرد با غلتاندن سنگها به پایین تنگه مانع از ادامه راه او میشدند. تعداد کشتههای سپاه اسکندر لحظه به لحظه بیشتر میشد در نتیجه اسکندر فرمان عقبنشینی صادر کرد و نزدیک به یک فرسنگ عقب رفتند (تقریبا ۶ کیلومتر). در این عقبنشینی از سویی آریوبرزن طعم پیروزی را چشیده بود و امید نابودی اسکندر در ذهن میپروراند و از سوی دیگر اسکندر با بزرگان سپاهش به شور نشسته و از پیشگویش «ایستاندر» راه چاره خواست. ایستاندر از پاسخ درماند. با گذشت اندک زمانی، اسکندر مطلعین محل را خواسته و در باب راههای موجود برای ورود به پارسی، پایتخت ایران، تحقیقاتی کرد. راهی به او پیشنهاد شد که بیخطر بود به شرطی که جنازه سربازان سپاه اسکندر بیدفن همانجا در میان تنگه رها شود. | آریوبرزن در این دربند دیواری ساخته بود که مانع از ورود اسکندر به پارس شود. او به همراه خواهرش «یوتاب» برای مقابله با سپاهیان اسکندر سدی ساخته بودند که هیچکس توان عبور از آن را نداشته و هر کس هم تلاشی میکرد با غلتاندن سنگها به پایین تنگه مانع از ادامه راه او میشدند. تعداد کشتههای سپاه اسکندر لحظه به لحظه بیشتر میشد در نتیجه اسکندر فرمان عقبنشینی صادر کرد و نزدیک به یک فرسنگ عقب رفتند (تقریبا ۶ کیلومتر). در این عقبنشینی از سویی آریوبرزن طعم پیروزی را چشیده بود و امید نابودی اسکندر در ذهن میپروراند و از سوی دیگر اسکندر با بزرگان سپاهش به شور نشسته و از پیشگویش «ایستاندر» راه چاره خواست. ایستاندر از پاسخ درماند. با گذشت اندک زمانی، اسکندر مطلعین محل را خواسته و در باب راههای موجود برای ورود به پارسی، پایتخت ایران، تحقیقاتی کرد. راهی به او پیشنهاد شد که بیخطر بود به شرطی که جنازه سربازان سپاه اسکندر بیدفن همانجا در میان تنگه رها شود. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زدهاند، به نظر میآید نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویراحمد (در منطقه تنگ تکاب) یا غرب استان فارس و یا بنا بر برخی روایتها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) باشد.<ref name=":0" /> | نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زدهاند، به نظر میآید نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویراحمد (در منطقه تنگ تکاب) یا غرب استان فارس و یا بنا بر برخی روایتها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) باشد.<ref name=":0" /> | ||
== نبرد دربند پارس | == نبرد دربند پارس == | ||
بر پایه یادداشتهای به دست آمده از کالیستنس تاریخنگار رسمی دربار اسکندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه دربند پارس که منطقهای کوهستانی و سختگذر است متوقف شدند و در این منطقه درگیری میان اسکندر و آریو برزن رخ داد. به گفته اسکندر بعد از ورود به سرزمین ایذج خورشید را به مدت سه شبانهروز به چشم ندیدم بعلت انبوه درختان و ازدیاد باران. اسکندر با یک هنگ ارتش ایران متشکل از ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر و یا به روایتی دیگر شامل ۵۰۰۰ تا ۵۰۴۰ نفر | بر پایه یادداشتهای به دست آمده از کالیستنس تاریخنگار رسمی دربار اسکندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه دربند پارس که منطقهای کوهستانی و سختگذر است متوقف شدند و در این منطقه درگیری میان اسکندر و آریو برزن رخ داد. به گفته اسکندر بعد از ورود به سرزمین ایذج خورشید را به مدت سه شبانهروز به چشم ندیدم بعلت انبوه درختان و ازدیاد باران. اسکندر با یک هنگ ارتش ایران متشکل از ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر و یا به روایتی دیگر شامل ۵۰۰۰ تا ۵۰۴۰ نفر به فرماندهی آریو برزن رو به رو شد. این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش دهها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده آن آریوبرزن نیز کشته افتاد. | ||
او فقط به خاطر خیانت یک چوپان وطن فروش به نام لی بانی که راه کوهستان را به اسکندر نشان داد سپاهش شکست خورد. | او فقط به خاطر خیانت یک چوپان وطن فروش به نام لی بانی که راه کوهستان را به اسکندر نشان داد سپاهش شکست خورد. | ||
کالیستنس درخصوص مقایسه نبرد دربند و نبرد گوگمل نوشتهاست:<blockquote>«اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل (درکردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیرمنتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند در پی او دست به عقبنشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه میداد.»</blockquote> | کالیستنس درخصوص مقایسه نبرد دربند و نبرد گوگمل نوشتهاست:<blockquote>«اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل (درکردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیرمنتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند در پی او دست به عقبنشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه میداد.»<ref name=":0" /></blockquote> | ||
== | == پایداری آریوبرزن == | ||
در کتاب اتیلا نوشتهٔ لویزدول آمده که در آخرین نبرد او اسکندر که از شجاعت او خوشش آمده بود به او پیشنهاد داده بودکه تسلیم شود تا مجبور به کشتن او نشود ولی اریوبرزن گفته بود: «شاهنشاه ایران مرا به اینجا فرستاده تا از این مکان دفاع کنم و من تا جان در بدن دارم از این مکان دفاع خواهم کرد.» اسکندر نیز در جواب او گفته بود: «شاه تو فرار کرده. تو نیز تسلیم شو تا به پاس شجاعتت تو را فرمانروای ایران کنم.» ولی اریو برزن جواب داده بود: «پس حالا که شاهنشاه رفته من نیز در این مکان میمانم و آنقدر مبارزه میکنم تا بمیرم»<ref name=":0" /> | در کتاب اتیلا نوشتهٔ لویزدول آمده که در آخرین نبرد او اسکندر که از شجاعت او خوشش آمده بود به او پیشنهاد داده بودکه تسلیم شود تا مجبور به کشتن او نشود ولی اریوبرزن گفته بود: «شاهنشاه ایران مرا به اینجا فرستاده تا از این مکان دفاع کنم و من تا جان در بدن دارم از این مکان دفاع خواهم کرد.» اسکندر نیز در جواب او گفته بود: «شاه تو فرار کرده. تو نیز تسلیم شو تا به پاس شجاعتت تو را فرمانروای ایران کنم.» ولی اریو برزن جواب داده بود: «پس حالا که شاهنشاه رفته من نیز در این مکان میمانم و آنقدر مبارزه میکنم تا بمیرم»<ref name=":0" /> | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
هنگامی که اسکندر خبر مرگ آریوبرزن را شنید، به سوی پارسه حرکت نمود سپس فرمان غارت داد، مهاجمان مقدونی بر مردم تاختند و آنچه که در شهر بود به یغما بردند و آنچه را نمیتوانستند بر زمین میکوفتند، گویند غنائم آنچنان بسیار بود که اسکندر را توان حمل آنهمه نبود. تاریخنگاران یونانی گویند که اسکندر مست از باده برتختگاه پادشاهان پیشین پارس تکیه داده بود که زنی آتنیتبار به نامتائیس به وی پیشنهاد نمود که تختگاه را آتش بزند، مشعلها را برافروختند در پیشاپیش آنان اسکندر نخستین مشعل را بر پرده تالارگرفت در پس وی تائیس در حرکت بود و دیگران نیز هم چنان کردند و کل شهر را به آتش کشیدند.<ref name=":6" /> | هنگامی که اسکندر خبر مرگ آریوبرزن را شنید، به سوی پارسه حرکت نمود سپس فرمان غارت داد، مهاجمان مقدونی بر مردم تاختند و آنچه که در شهر بود به یغما بردند و آنچه را نمیتوانستند بر زمین میکوفتند، گویند غنائم آنچنان بسیار بود که اسکندر را توان حمل آنهمه نبود. تاریخنگاران یونانی گویند که اسکندر مست از باده برتختگاه پادشاهان پیشین پارس تکیه داده بود که زنی آتنیتبار به نامتائیس به وی پیشنهاد نمود که تختگاه را آتش بزند، مشعلها را برافروختند در پیشاپیش آنان اسکندر نخستین مشعل را بر پرده تالارگرفت در پس وی تائیس در حرکت بود و دیگران نیز هم چنان کردند و کل شهر را به آتش کشیدند.<ref name=":6" /> | ||
== | == یوتاب خواهر آریوبرزن == | ||
یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوهها راه را بر اسکندر بست. یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند.<ref name=":0" /> | یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوهها راه را بر اسکندر بست. یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند.<ref name=":0" /> | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
این دخمه دارای سکویی به طول ۸۰/۵ متر و عرض ۵ متر است که فاصله آن تا پایین دخمه ۱۰۰ متر است. مدخل دخمه در قسمت وسط قرار دارد و هر جانب آن دارای دو ستون به ارتفاع ۳ متر و قطر ۷۵ سانتیمتر است. اتاقک درون دخمه دارای طول ۵ متر و عرض ۴۵/۳ متر و ارتفاع ۲۶۰ سانتیمتر است. بالای ستونها نیز حاشیه صاف و مسطحی وجود داشته و بر فراز آن شکل کنگرههای دندانه دار هخامنشی را بر سنگ کوه تراشیدهاند.<ref>میهن فال - [http://www.mihanfal.com/آرامگاه-آریو-برزن-سردار-بزرگ-ایرانی-عک.html آرامگاه آریو برزن سردار بزرگ ایرانی +عکس]</ref> | این دخمه دارای سکویی به طول ۸۰/۵ متر و عرض ۵ متر است که فاصله آن تا پایین دخمه ۱۰۰ متر است. مدخل دخمه در قسمت وسط قرار دارد و هر جانب آن دارای دو ستون به ارتفاع ۳ متر و قطر ۷۵ سانتیمتر است. اتاقک درون دخمه دارای طول ۵ متر و عرض ۴۵/۳ متر و ارتفاع ۲۶۰ سانتیمتر است. بالای ستونها نیز حاشیه صاف و مسطحی وجود داشته و بر فراز آن شکل کنگرههای دندانه دار هخامنشی را بر سنگ کوه تراشیدهاند.<ref>میهن فال - [http://www.mihanfal.com/آرامگاه-آریو-برزن-سردار-بزرگ-ایرانی-عک.html آرامگاه آریو برزن سردار بزرگ ایرانی +عکس]</ref> | ||
== مخالفت | == مخالفت با نصب مجسمه آریوبرزن == | ||
[[پرونده:میدان آریوبرزن در یاسوج.jpg|بندانگشتی|میدان آریوبرزن در یاسوج]] | [[پرونده:میدان آریوبرزن در یاسوج.jpg|بندانگشتی|میدان آریوبرزن در یاسوج]] | ||
ابراهیم عبدالی، رئیس شورای شهر یاسوج، گفته است: «به دستور سپاه پاسداران این مجسمه باید از میدان شهر حذف شود اما شورای شهر سعی دارد با توجه به مسائل قانونی و البته نظر مردم فکری برای این مجسمه بکند.» | ابراهیم عبدالی، رئیس شورای شهر یاسوج، گفته است: «به دستور سپاه پاسداران این مجسمه باید از میدان شهر حذف شود اما شورای شهر سعی دارد با توجه به مسائل قانونی و البته نظر مردم فکری برای این مجسمه بکند.» | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
او تأکید کرد: «انتقال این مجسمه به پارک یا موزه میتواند راه حلی مناسب برای جلب نظر مردم و قانون باشد.» | او تأکید کرد: «انتقال این مجسمه به پارک یا موزه میتواند راه حلی مناسب برای جلب نظر مردم و قانون باشد.» | ||
فرمانده سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد، از وضعیت قرارگرفتن این مجسمه انتقاد کرد و گفت: «امروز دم اسب آریوبرزن را مشرف بر تمثال مبارک شهیدان کردهاند که ضروری است دادستان کهگیلویه و بویراحمد دستور تخریب آن را بدهد.»<ref>انتخاب - [http://www.entekhab.ir/fa/news/31446/عاقبت-مجسمه-آریوبرزن-در-یاسوج عاقبت مجسمه آریوبرزن در یاسوج]</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
[[رده:فرماندهان نظامی تاریخ ایران]] | [[رده:فرماندهان نظامی تاریخ ایران]] | ||