عملیات مروارید: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{عملیات | {{عملیات | ||
|نام =مروارید | |نام =مروارید | ||
|تصویر =[[پرونده:عملیات مروارید.jpg | |تصویر =[[ پرونده:سازمان مجاهدین خلق در عملیات مروارید.jpg]]- | ||
|عنوان تصویر= | |عنوان تصویر= | ||
|رمز = | |رمز = | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|فرماندهی =مسعود رجوی | |فرماندهی =مسعود رجوی | ||
|سازمان =مجاهدین خلق ایران-ارتش آزادیبخش ملی ایران | |سازمان =مجاهدین خلق ایران-ارتش آزادیبخش ملی ایران | ||
}} | }}'''عملیات مروارید،''' از اسفندماه ۱۳۶۹بعد از تعرض و تمرکز نیرو توسط رژیم ایران در مرزهای غربی ایران با عراق شروع شد. بعد از پایان بمبارانهای آمریکا و دست یابی به یک توافق بین ایالات متحده و دولت سابق عراق، رژیم ایران تلاش کرد تا به داخل خاک عراق نفوذ کند، به همین جهت اقدام اعزام نیرو و تحریک و تخریب در مرز ایران و عراق کرد. مجاهدین اعلام کردند:<blockquote>«هدف از این تحریکات چنانکه به کرات گفته بودند، صدور ارتجاع به عراق و ایجاد حکومت از نوع حکومت پلید خودشان در این کشور و همزمان سرکوب و نابودی مجاهدین و ارتش آزادیبخش بود. میخواستند با یک تیر دو نشان بزنند».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>مریم رجوی دربارهٔ حساسیت آن روزها در مصاحبهای گفت:<blockquote>«اوضاع بیش از حد متصور خطرناک و پرریسک بود. هفتهها پشت سر هم از آسمان و زمین آتش میبارید و انفجار بمبها، پی در پی بهگوش میرسید. حتی گاه در چند متری آدم و در زیر گوشمان، بدون وقفه روز و شب انفجار و بمبارانها ادامه داشت. آخر بزرگترین بمباران تاریخ بود. البته از یک طرف دیگر عبور مجاهدین و ارتش آزادی از دل این ریسکها و خطرها، یقین به پیروزی نهایی و محتوم دشمن ضدبشری را صدچندان میکرد و همین بود که قوت قلب میداد…»<ref>مصاحبه با رادیو مجاهد شهریور ماه ۱۳۷۰</ref></blockquote>در این شرایط بود که رژیم ایران قصد داشت، مجاهدین را در تله انداخته و نابود کند. | ||
'''عملیات | |||
مجاهدین | مجاهدین اعلام کردند:<blockquote>«رفسنجانی دستور داده بود که فقط برای قرارگاه رمضان جیرهی غذایی ۲۵ هزار نفر به مدت دو ماه تأمین شود. ارسال ۷۰۰ هزار عدد کنسرو و ۲۵ هزار قطعه پتو از تهران برای داخل خاک عراق نیز گوشهٔ دیگری از گستردگی طرحی را که آخوندهای حاکم در سر میپروراندند، برملا میکرد».<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ اسفند ۱۳۶۹</ref></blockquote>بلافاصله پس از خاتمهی جنگ خلیجفارس آخوندها با چرخشی سریع، در ابعادی گسترده شروع به اعزام نیرو و تحریک و تخریب در سراسر نوار مرزی عراق و تا اعماق خاک این کشور نمودند تا به خیال خود، از این نمد برای خود کلاهی دست و پا کنند. هدف از این تحریکات چنانکه به کرات گفته بودند، صدور ارتجاع به عراق و ایجاد حکومت از نوع حکومت پلید خودشان در این کشور و همزمان سرکوب و نابودی [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] و [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] بود. میخواستند با یک تیر دو نشان بزنند. | ||
مجاهدین اما اعلام کردند که یکانهای ارتش آزادیبخش ملی ایران در برابر یورش مزدوران رژیم خمینی با تمام قوا دفاع نموده و تا آخرین نفس مقاومت خواهند کرد.<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ اسفند ۱۳۶۹</ref> | |||
«جنگ ما با رژیم اکنون آغاز شده و دعا میکنم که هر ساعت و هر روز به پیروزیهای بیشتری تا آنجا که مرحلهٔ کنونی اجازه میدهد، دست یابیم. بهراستی که دشمن بهپای خود آمد به گور! .... رژیم درصدد بود با تسخیر شهر طوز از طریق مزدورانش، قرارگاه حنیف را در تله انداخته و آنگاه با عبور از شهر سلیمانبک از دو محور (یکی جادهٔ اصلی و دیگری از شمال و شرق قرارگاه اشرف) ما را دور زده و در برابرمان ظاهر شود. طرح رژیم این بود که با بهکار گرفتن یک گروه مزدور از اکراد عراقی که از شمال منطقه استقرار نیروهای ارتش آزادیبخش حمله را آغاز کرده بودند و نیز با واردکردن پاسداران از مرزهای ایران و عراق و از جنوب و غرب نیروهای ارتش آزادیبخش با تاکتیک شناختهشده چکش و سندان بهخیال خودشان ارتش آزادیبخش را تار و مار کنند. اما خوشبختانه ما زودتر توانستیم دست بهکار شویم و غروب یکشنبه رزمآوران قهرمان ارتش آزادی سلیمانبک را هم در کنترل خود داشتند…».< | مسعود رجوی طی پیامی به ارتش آزادی بخش اعلام کرد:<blockquote>«جنگ ما با رژیم اکنون آغاز شده و دعا میکنم که هر ساعت و هر روز به پیروزیهای بیشتری تا آنجا که مرحلهٔ کنونی اجازه میدهد، دست یابیم. بهراستی که دشمن بهپای خود آمد به گور! .... رژیم درصدد بود با تسخیر شهر طوز از طریق مزدورانش، قرارگاه حنیف را در تله انداخته و آنگاه با عبور از شهر سلیمانبک از دو محور (یکی جادهٔ اصلی و دیگری از شمال و شرق قرارگاه اشرف) ما را دور زده و در برابرمان ظاهر شود. طرح رژیم این بود که با بهکار گرفتن یک گروه مزدور از اکراد عراقی که از شمال منطقه استقرار نیروهای ارتش آزادیبخش حمله را آغاز کرده بودند و نیز با واردکردن پاسداران از مرزهای ایران و عراق و از جنوب و غرب نیروهای ارتش آزادیبخش با تاکتیک شناختهشده چکش و سندان بهخیال خودشان ارتش آزادیبخش را تار و مار کنند. اما خوشبختانه ما زودتر توانستیم دست بهکار شویم و غروب یکشنبه رزمآوران قهرمان ارتش آزادی سلیمانبک را هم در کنترل خود داشتند…».<ref>پیام مسعود رجوی به ارتش آزادیبخش ۲۰ اسفند ۱۳۶۹</ref></blockquote>به گفته نیروهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] نیروهای رژیم ایران ایران کاروان بزرگی از اتوبوسهای خالی را به همراه آورده بودند تا [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] و رزمندگان ارتش آزادی را سوار کنند و کتبسته به تهران و زندان اوین منتقل کنند. در همین خصوص در کتاب ارتش آزادیبخش ملی آمدهاست<blockquote>«در جمعبندی و تحلیل نظامی این شکست فضاحتبار، سرکردگان سپاه پاسداران خمینی بر علت اصلی این شکستشان از [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] انگشت گذاشتند و صراحتاً اعتراف نمودند که: «از دیوار بلندتر از قد خودمان میخواستیم بالا برویم».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>این عملیات یک عملیات تدافعی بود که ارتش آزادیبخش توانست نیروهای مهاجم را عقب براند، این عملیات در دو مرحله انجام شد، عملیات مروارید ۱ و عملیات مروارید ۲. | ||
[[پرونده:جنگنده های آمریکا بر فراز چاه های نفتی عراق.JPG|جایگزین=جنگنده های آمریکا بر فراز چاه های نفتی عراق.|بندانگشتی|جنگنده های آمریکا بر فراز چاه های نفتی عراق.]] | |||
==حمله آمریکا به عراق در سال ۱۹۹۱== | |||
== حمله آمریکا به عراق در سال ۱۹۹۱ == | |||
با حمله عراق درسال ۱۳۶۹ به کویت و تصرف آن کشور بحرانی در خاورمیانه ایجاد شد. این بحران با دخالت نیروهای ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا شکل پیجیده ای به خود گرفت. درنهایت به جنگ اول خلیج فارس منتهی شد. عملیات نیروهای ائتلاف تحت عنوان عملیات طوفان صحرا انجام گرفت؛ در این جنگ عراق با مهیبترین بمبارانهای تاریخ تا آن زمان روبرو شد. در این عملیان بیش از ۲۱ کشور شرکت داشتند. | با حمله عراق درسال ۱۳۶۹ به کویت و تصرف آن کشور بحرانی در خاورمیانه ایجاد شد. این بحران با دخالت نیروهای ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا شکل پیجیده ای به خود گرفت. درنهایت به جنگ اول خلیج فارس منتهی شد. عملیات نیروهای ائتلاف تحت عنوان عملیات طوفان صحرا انجام گرفت؛ در این جنگ عراق با مهیبترین بمبارانهای تاریخ تا آن زمان روبرو شد. در این عملیان بیش از ۲۱ کشور شرکت داشتند. | ||
== تمرکز نیرو | کشورهای شرکت کننده در جنگ خلیج: | ||
بعد از بمبارانهای شدید آمریکا و به دلیل ضرباتی که ارتش عراق از آمریکا خورد، | * آمریکا: ۵۷۵٬۰۰۰ سرباز | ||
* عربستان سعودی: ۵۲٬۰۰۰ سرباز | |||
* ترکیه: ۵۰٬۰۰۰ سرباز | |||
* بریتانیا: ۴۳٬۰۰۰ سرباز | |||
* مصر: ۳۵٬۰۰۰ سرباز | |||
* سوریه: ۱۶٬۰۰۰ سرباز | |||
* فرانسه: ۱۴٬۶۶۳ سرباز | |||
* کویت: ۷٬۰۰۰ سرباز | |||
* پاکستان: ۵٬۵۰۰ سرباز | |||
* کانادا: ۴٬۵۰۰ سرباز | |||
* اسپانیا: ۳٬۰۰۰ سرباز | |||
* امارات متحده عربی: ۲٬۰۰۰ سرباز | |||
* مراکش: ۲٬۰۰۰ سرباز | |||
* بنگلادش: ۲٬۰۰۰ سرباز | |||
* عمان: ۹۵۰ سرباز | |||
* نیجر: ۵۰۰ سرباز | |||
* بحرین: ۲۰۰ سرباز | |||
* سنگال: ۲۰۰ سرباز | |||
* چکسلواکی: ۲۰۰ سرباز | |||
* هلند: ۲۰۰ سرباز | |||
* هندوراس: ۱۵۰ سرباز | |||
==تمرکز نیرو برای تصرف عراق== | |||
[[پرونده:مجاهدین در جریان جنگ خلیج اول.JPG|جایگزین=مجاهدین در جریان جنگ خلیج اول|بندانگشتی|مجاهدین در جریان جنگ خلیج اول]] | |||
بعد از بمبارانهای شدید آمریکا و به دلیل ضرباتی که ارتش عراق از آمریکا خورد، رژیم ایران وسوسه شد تا بتواند دشمن دیرینهٔ خودش یعنی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] را از میان بردارد. به همین دلیل نیروهای خودش را در مناطق شمال غربی در مرز عراق متمرکز کرد. | |||
از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ تحرکات نظامی | در کتاب ارتش آزادیبخش آمدهاست:<blockquote>بر اساس مشاهدات عینی مجاهدین در سراسر نوار مرزی و اسنادی که از داخل ایران بدست آمد و شنود مکالمات بیسیمی پاسداران، رژیم خمینی با یک برنامهریزی و طرح مشخص بسیج تمام عیار سپاه پاسداران در صدد اشغال خاک عراق و کسب حاکمیت در این کشور از طرق مختلف بود قرارگاه موسوم به رمضان، نجف و انصار، لشکر ۹ بدر و تیپ موسم به مقداد و کلیه نیروهای تحت امر آنها و نیز سپاه موسوم به حمزه بر اساس اطلاعات مشخص دست کم ۱۴ معبر ورودی در سراسر مرز ایران و عراق در جهت ایجاد توطئهٔ رژیم بویژه علیه پایگاههای ارتش آزادیبخش ملی و رساندن و تدارکات به دیگر مزدوران فعال شده بودند.</blockquote><blockquote>بر اساس آخرین اطلاعات، محسن رضایی سرکرده سپاه پاسداران رژیم و وحیدی مسئول اطلاعات سپاه پاسداران همراه با نیروی برون مرزی قدس در قرارگاه رمضان و شهر کرمانشاه مستقر شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحهٔ ۲۳۴</ref></blockquote>از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ تحرکات نظامی رژیم ایران در اطراف پایگاههای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بخصوص در استان مرزی دیالی عراق آغاز شد؛ این تحرکات زمینه برای برخورد دو نیروی متخاصم آن هم در خلاء نیروهای عراقی را پیش آورد. | ||
==مواجهه مجاهدین با نیروهای رژیم ایران== | |||
برخورد نیروهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] با سپاه پاسداران از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ شروع شد؛ این برخوردهای پراکنده به تنش و درگیری و یک جنگ تمام عیار بالغ شد؛ از آنجا که این درگیریها عمدتاً در ارتفاعات مروارید در خاک عراق صورت گرفت؛ این درگیریها عملیات مروارید نام گرفت که شامل دو بخش عملیات مروارید۱ و مروارید۲ بود. | |||
== | از آنجایی هم که رژیم ایران محظوریت داشت که بگوید مستقیم در این عملیات دخالت داشته و درگیر بودهاست؛ در نتیجه در طرف رژیم ایران اسمی برای این عملیات شناخته نمیشود. | ||
===عملیات مروارید۱=== | |||
[[پرونده:عملیات مروارید-زرهیهای مجاهدین در مواضع دفاعی.jpg|alt=عملیات مروارید - زرهی های مجاهدین در مواضع دفاعی|بندانگشتی|عملیات مروارید- زرهی های مجاهدین در مواضع دفاعی]] | |||
عملیات مروارید۱ از روز شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۶۹ آغاز شد؛ در این روز رژیم ایران با ۷ تیپ و لشکر اقدامات خود را برای ضربه به مجاهدین آغاز کرد. | |||
از | در کتاب ارتش ازادیبخش آمدهاست:<blockquote>به دنبال توطئه و تهاجم گستردهٔ پاسداران رژیم به مواضع مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در شمال شهر جلولا و خانقین، یکانهای ارتش آزادیبخش ساعت ۵ بامداد (دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۷۰) تعرض متقابل و بزرگ خود را برای دفاع از مقاومت عادلانهٔ مردم ایران در ۹ محور آغاز کردندو ساعتی بعد چند یکان دیگر ارتش آزادیبخش در دو محور جدید وارد این عملیات شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران - صفحهٔ ۲۴۲</ref></blockquote>نقطه تمرکز ضربه اول، به قرارگاه بزرگ حنیف نژاد بود. قرارگاه حنیف با مساحتی حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع در ۶۰ کیلومتری خاک ایران درمجاورت استان کرمانشاه واقع شده و از بیابانها شمال شهر کفری در عراق آغاز میشود.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> تقریباً تمامی نیروهای رزمنده ارتش آزادیبخش با کلیه امکانات در این قرار گاه بصورت پراکنده مستقر بودند. آنان در مدت شروع جنگ نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا باعراق، در سنگرهای ساخته شده در این قرارگاه به سر میبردند. رژیم ایران با حساب همین پارامترها قصد نابودی آنان را داشت اما آنان در عمل خیلی سریع توانستند برنامه حمله رژیم ایران را به شکست بکشانند. | ||
نیروهای رژیم ایران با پوشیدن لباسهای کردی و به کمک نیروهای مزدور کرد با ورود به شهرهای کفری و اطراف طوز سعی در محاصره ارتش آزادیبخش ملی را داشتند. نیروهای ارتش آزادیبخش به سرعت آماده شده وکلیه زرهیهای و تسلیحات سنگین خود را از اختفا و استتار خارج کردند. در روز پنجشنبه ۲۳ اسفند نیروهای مستقر در قرارگاه حنیف موفق شدند که محاصره قرارگاه را درهم بشکنند و کلیه نیروها و تجهیزات خود را از منطقه خارج کنند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | |||
نیروهای رژیم ایران قصد داشتند با محاصره قرارگاه حنیف و همزمان دور زدن قرارگاه اشرف با یک حمله گازانبری نیروها مجاهدین را نابود کنند. با خروج مجاهدین از قرارگاه حنیف این طرح باشکست روبرو شد و نیروهای مجاهدین در طول ۱۵۰ کیلومتر که منطقه مزبور را در بر میگرفت، در مقابل رژیم ایران خط دفاعی بستند. متعاقباً یکانهایی از نیروهای ارتش آزادیبخش به مواضع سپاه پاسداران و مزودوران کرد در اطراف کفری حمله کردند و آنها را مجبو به عقبنشینی کردند. این نیروها شهر سلیمان بک راهم آزاد کردند و تعدادی زیادی از مزدوران رژیم ایران را از پای درآوردند. | |||
در این عملیات | در روز دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۷۰عملیات دفاعی مروارید۱ در ابتدا در ۹ محور و سپس با اضافه شدن ۲ محور دیگر آغاز شد. در این عملیات ارتش آزادیبخش ملی توانست ارتفاعات آقداغصغیر در ۵ کیلومتری مرز ایران در شمال خانقین، ارتفاعات استراتژیک مروارید در ۱۰ کیلومتری مرز ایران در شمال شرقی شهر جلولا و تمامی ارتفاعات جبهداغ در شمال غربی شهر جلولا را از دست پاسداران خارج کرده و به تصرف خود درآورد.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | ||
== عملیات مروارید۲ == | در این عملیات بیش از هفت تیپ ولشکر از پاسداران رژیم ایران شرکت داشتهاند. بر اساس گزارشها از صحنه نبرد، حجم زخمیها و تلفات نیروهای سپاه پاسداران به حدی بالا بودهاست که رژیم ایران مجبور شد سیستم تخلیه مجروحین و کشتههای جنگ را که از سال ۶۷ تعطیل کرده بود، دوباره راه اندازی کند. فرماندهی سپاه پاسداران به یکانهای درگیر جنگ موکداً تأکید میکرد که کلیه مجروحین و کشته شدگان را به ایران بازگردانند. در این نبردها بر اساس اطلاعات بدست آمده، تیپهای امام علی، تیپ ۳۹نبی اکرم، تیپ ۵۹ مسلم بن عقیل و تیپ ۳۲ انصار الحسین برای نابودی ارتش آزادیبخش ازمرزها عبور کردند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | ||
از ساعت یک و | ===عملیات مروارید۲=== | ||
[[پرونده:عملیات مروارید -ستون زرهیهای مجاهدین.jpg|alt=عملیات مروارید - ستون زرهی های مجاهدین|بندانگشتی|عملیات مروارید - ستون زرهیهای مجاهدین]] | |||
از ساعت یک و ۳۰ دقیقه بامداد۱۲ فروردین سال ۱۳۷۰ نیروهای رژیم ایران تهاجم گستردهای در منطقه قصرشیرین از ۴ محوردرارتفاعات مروارید، آق داغ صغیر و شمال شهر خانقین علیه ارتش آزادیخش انجام دادند. | |||
نیروهای ارتش آزادیبخش به مقابله با تهاجم نیروهای | نیروهای ارتش آزادیبخش به مقابله با تهاجم نیروهای رژیم ایران پرداختند. در این عملیات صدها تن از نیروهای رژیم ایران کشته شدند؛ فقط در جبهه آق داغ بیش از ۳۰۰ تن از نیروهای سپاه پاسداران کشته شدند. | ||
[[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] | [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] اعلام کرد:<blockquote>«[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] با استناد به انبوه اجساد پاسداران در خاک عراق که کارت عضویت سپاه پاسداران را نیز به همراه دارند، از همهٔ مجامع بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد خواستار محکومکردن قاطع دخالتهای گستردهٔ نظامی رژیم خمینی در خاک عراق به منظور سرکوب مقاومت ایران میباشد. ما همچنین مصرانه خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به نواحی مرزی قصرشیرین ـ خانقین هستیم تا بهرأیالعین به لشکرکشی گستردهٔ رژیم خمینی به داخل خاک عراق برای محاصره و سرکوب مقاومت ایران و تأسیس حکومت بهاصطلاح اسلامی در عراق پی ببرند.»<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران</ref></blockquote>موفقیت برای ارتش آزادیبخش در این عملیات بسیار مهم بود، چون نیروهای ارتش آزادیبخش در استتار و در حالت استقرار بودند، اما آنان توانستند خودشان را بلافاصله در هیبت یک نیروی نظامی آماده به جنگ سازماندهی کنند، از این رو بعد از این عملیات مریم رجوی پیام تبریکی به ارتش آزادیبخش فرستاد:<blockquote>«به خواست خدا و براساس مقاومت فوقالعاده دلیرانه و شجاعانهٔ شما و همچنین طرح ضدحملهای که پیاده شد، نیروهای دشمن با برجای گذاشتن لااقل ۱۵۰۰جنازه از پاسداران، تودهنی و پس گردنی محکمی دریافت نموده و فعلاً عقب رانده شدند. الا اینکه هنوز هم به تبلیغات دجالانهٔ سیاسیشان برای وارونه جلوهدادن یورش شکستخوردهٔ خود ادامه میدهند… پاسدارانی که از گردانهای مختلف نیروهای دشمن، به اسارت درآمدهاند، گواهی میدهند که از خیلی از گردانهای اعزامشده تقریباً چیزی باقی نماندهاست. راستی همانطور که مسعود گفته بود «دشمن به پای خود آمد به گور» و زحمت ما را که قرار بود همین جانوران را در آن سوی مرز گوشمالی بدهیم کم کرد. در جریان عملیات و بخصوص در ساعات اول، دشمن در داخل منطقهٔ تدافعی ما به پیشرویهایی دست یافت؛ ولی ما توانستیم به سرعت بر اوضاع مسلط شده و پس از چند ساعت به تعرض و تهاجم متقابل نیز دست بزنیم به طوری که در غروب آفتاب یک یگان ارتش آزادی توانسته بود به خارج از منطقهٔ عملیاتی خودمان یعنی روستای خلیفه مراد تهاجم نموده و با موفقیت کامل و به سلامت به داخل منطقهٔ خودی بازگردد… این پیروزی بزرگ آن هم در یک جنگ تدافعی که به آن عادت نداشتیم بر همهٔ شما و بهخصوص بر جاودانهفروغهای شهیدمان و تمامی مردم ایران مبارک باد…».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>رژیم ایران تلاش میکرد نقش خودش را در این عملیات پنهان کند اما هاشمی رفسنجانی نقش رژیم ایران را پذیرفت و گفت:<blockquote>«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان با عراق را حفظ کنیم… ممکن است بعضیها هم از ایران بروند… آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند».<ref>سخنرانی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه - ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref></blockquote>درعملیات مروارید ۲۹ تن از رزمندگان ارتش آزادیبخش جان خود را از دست داده و یا مفقود شدند و ۱۷ تن هم زخمی شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران</ref> | ||
==پانویس== | |||
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}} |
نسخهٔ ۱۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۵
عملیات مروارید | |
---|---|
- | |
آغاز عملیات | ۱۸ اسفند ۱۳۶۹ |
پایان عملیات | ۱۲ فروردین ۱۳۷۰ |
مکان عملیات | بلندیهای مروارید |
نوع تک | عملیات تدافعی |
فرماندهی | مسعود رجوی |
سازمان عملکننده | مجاهدین خلق ایران-ارتش آزادیبخش ملی ایران |
عملیات مروارید، از اسفندماه ۱۳۶۹بعد از تعرض و تمرکز نیرو توسط رژیم ایران در مرزهای غربی ایران با عراق شروع شد. بعد از پایان بمبارانهای آمریکا و دست یابی به یک توافق بین ایالات متحده و دولت سابق عراق، رژیم ایران تلاش کرد تا به داخل خاک عراق نفوذ کند، به همین جهت اقدام اعزام نیرو و تحریک و تخریب در مرز ایران و عراق کرد. مجاهدین اعلام کردند:
«هدف از این تحریکات چنانکه به کرات گفته بودند، صدور ارتجاع به عراق و ایجاد حکومت از نوع حکومت پلید خودشان در این کشور و همزمان سرکوب و نابودی مجاهدین و ارتش آزادیبخش بود. میخواستند با یک تیر دو نشان بزنند».[۱]
مریم رجوی دربارهٔ حساسیت آن روزها در مصاحبهای گفت:
«اوضاع بیش از حد متصور خطرناک و پرریسک بود. هفتهها پشت سر هم از آسمان و زمین آتش میبارید و انفجار بمبها، پی در پی بهگوش میرسید. حتی گاه در چند متری آدم و در زیر گوشمان، بدون وقفه روز و شب انفجار و بمبارانها ادامه داشت. آخر بزرگترین بمباران تاریخ بود. البته از یک طرف دیگر عبور مجاهدین و ارتش آزادی از دل این ریسکها و خطرها، یقین به پیروزی نهایی و محتوم دشمن ضدبشری را صدچندان میکرد و همین بود که قوت قلب میداد…»[۲]
در این شرایط بود که رژیم ایران قصد داشت، مجاهدین را در تله انداخته و نابود کند. مجاهدین اعلام کردند:
«رفسنجانی دستور داده بود که فقط برای قرارگاه رمضان جیرهی غذایی ۲۵ هزار نفر به مدت دو ماه تأمین شود. ارسال ۷۰۰ هزار عدد کنسرو و ۲۵ هزار قطعه پتو از تهران برای داخل خاک عراق نیز گوشهٔ دیگری از گستردگی طرحی را که آخوندهای حاکم در سر میپروراندند، برملا میکرد».[۳]
بلافاصله پس از خاتمهی جنگ خلیجفارس آخوندها با چرخشی سریع، در ابعادی گسترده شروع به اعزام نیرو و تحریک و تخریب در سراسر نوار مرزی عراق و تا اعماق خاک این کشور نمودند تا به خیال خود، از این نمد برای خود کلاهی دست و پا کنند. هدف از این تحریکات چنانکه به کرات گفته بودند، صدور ارتجاع به عراق و ایجاد حکومت از نوع حکومت پلید خودشان در این کشور و همزمان سرکوب و نابودی مجاهدین و ارتش آزادیبخش بود. میخواستند با یک تیر دو نشان بزنند.
مجاهدین اما اعلام کردند که یکانهای ارتش آزادیبخش ملی ایران در برابر یورش مزدوران رژیم خمینی با تمام قوا دفاع نموده و تا آخرین نفس مقاومت خواهند کرد.[۴]
مسعود رجوی طی پیامی به ارتش آزادی بخش اعلام کرد:
«جنگ ما با رژیم اکنون آغاز شده و دعا میکنم که هر ساعت و هر روز به پیروزیهای بیشتری تا آنجا که مرحلهٔ کنونی اجازه میدهد، دست یابیم. بهراستی که دشمن بهپای خود آمد به گور! .... رژیم درصدد بود با تسخیر شهر طوز از طریق مزدورانش، قرارگاه حنیف را در تله انداخته و آنگاه با عبور از شهر سلیمانبک از دو محور (یکی جادهٔ اصلی و دیگری از شمال و شرق قرارگاه اشرف) ما را دور زده و در برابرمان ظاهر شود. طرح رژیم این بود که با بهکار گرفتن یک گروه مزدور از اکراد عراقی که از شمال منطقه استقرار نیروهای ارتش آزادیبخش حمله را آغاز کرده بودند و نیز با واردکردن پاسداران از مرزهای ایران و عراق و از جنوب و غرب نیروهای ارتش آزادیبخش با تاکتیک شناختهشده چکش و سندان بهخیال خودشان ارتش آزادیبخش را تار و مار کنند. اما خوشبختانه ما زودتر توانستیم دست بهکار شویم و غروب یکشنبه رزمآوران قهرمان ارتش آزادی سلیمانبک را هم در کنترل خود داشتند…».[۵]
به گفته نیروهای ارتش آزادیبخش نیروهای رژیم ایران ایران کاروان بزرگی از اتوبوسهای خالی را به همراه آورده بودند تا مجاهدین و رزمندگان ارتش آزادی را سوار کنند و کتبسته به تهران و زندان اوین منتقل کنند. در همین خصوص در کتاب ارتش آزادیبخش ملی آمدهاست
«در جمعبندی و تحلیل نظامی این شکست فضاحتبار، سرکردگان سپاه پاسداران خمینی بر علت اصلی این شکستشان از ارتش آزادیبخش انگشت گذاشتند و صراحتاً اعتراف نمودند که: «از دیوار بلندتر از قد خودمان میخواستیم بالا برویم».[۶]
این عملیات یک عملیات تدافعی بود که ارتش آزادیبخش توانست نیروهای مهاجم را عقب براند، این عملیات در دو مرحله انجام شد، عملیات مروارید ۱ و عملیات مروارید ۲.
حمله آمریکا به عراق در سال ۱۹۹۱
با حمله عراق درسال ۱۳۶۹ به کویت و تصرف آن کشور بحرانی در خاورمیانه ایجاد شد. این بحران با دخالت نیروهای ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا شکل پیجیده ای به خود گرفت. درنهایت به جنگ اول خلیج فارس منتهی شد. عملیات نیروهای ائتلاف تحت عنوان عملیات طوفان صحرا انجام گرفت؛ در این جنگ عراق با مهیبترین بمبارانهای تاریخ تا آن زمان روبرو شد. در این عملیان بیش از ۲۱ کشور شرکت داشتند.
کشورهای شرکت کننده در جنگ خلیج:
- آمریکا: ۵۷۵٬۰۰۰ سرباز
- عربستان سعودی: ۵۲٬۰۰۰ سرباز
- ترکیه: ۵۰٬۰۰۰ سرباز
- بریتانیا: ۴۳٬۰۰۰ سرباز
- مصر: ۳۵٬۰۰۰ سرباز
- سوریه: ۱۶٬۰۰۰ سرباز
- فرانسه: ۱۴٬۶۶۳ سرباز
- کویت: ۷٬۰۰۰ سرباز
- پاکستان: ۵٬۵۰۰ سرباز
- کانادا: ۴٬۵۰۰ سرباز
- اسپانیا: ۳٬۰۰۰ سرباز
- امارات متحده عربی: ۲٬۰۰۰ سرباز
- مراکش: ۲٬۰۰۰ سرباز
- بنگلادش: ۲٬۰۰۰ سرباز
- عمان: ۹۵۰ سرباز
- نیجر: ۵۰۰ سرباز
- بحرین: ۲۰۰ سرباز
- سنگال: ۲۰۰ سرباز
- چکسلواکی: ۲۰۰ سرباز
- هلند: ۲۰۰ سرباز
- هندوراس: ۱۵۰ سرباز
تمرکز نیرو برای تصرف عراق
بعد از بمبارانهای شدید آمریکا و به دلیل ضرباتی که ارتش عراق از آمریکا خورد، رژیم ایران وسوسه شد تا بتواند دشمن دیرینهٔ خودش یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران را از میان بردارد. به همین دلیل نیروهای خودش را در مناطق شمال غربی در مرز عراق متمرکز کرد.
در کتاب ارتش آزادیبخش آمدهاست:
بر اساس مشاهدات عینی مجاهدین در سراسر نوار مرزی و اسنادی که از داخل ایران بدست آمد و شنود مکالمات بیسیمی پاسداران، رژیم خمینی با یک برنامهریزی و طرح مشخص بسیج تمام عیار سپاه پاسداران در صدد اشغال خاک عراق و کسب حاکمیت در این کشور از طرق مختلف بود قرارگاه موسوم به رمضان، نجف و انصار، لشکر ۹ بدر و تیپ موسم به مقداد و کلیه نیروهای تحت امر آنها و نیز سپاه موسوم به حمزه بر اساس اطلاعات مشخص دست کم ۱۴ معبر ورودی در سراسر مرز ایران و عراق در جهت ایجاد توطئهٔ رژیم بویژه علیه پایگاههای ارتش آزادیبخش ملی و رساندن و تدارکات به دیگر مزدوران فعال شده بودند.
بر اساس آخرین اطلاعات، محسن رضایی سرکرده سپاه پاسداران رژیم و وحیدی مسئول اطلاعات سپاه پاسداران همراه با نیروی برون مرزی قدس در قرارگاه رمضان و شهر کرمانشاه مستقر شدند.[۷]
از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ تحرکات نظامی رژیم ایران در اطراف پایگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران بخصوص در استان مرزی دیالی عراق آغاز شد؛ این تحرکات زمینه برای برخورد دو نیروی متخاصم آن هم در خلاء نیروهای عراقی را پیش آورد.
مواجهه مجاهدین با نیروهای رژیم ایران
برخورد نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ایران با سپاه پاسداران از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ شروع شد؛ این برخوردهای پراکنده به تنش و درگیری و یک جنگ تمام عیار بالغ شد؛ از آنجا که این درگیریها عمدتاً در ارتفاعات مروارید در خاک عراق صورت گرفت؛ این درگیریها عملیات مروارید نام گرفت که شامل دو بخش عملیات مروارید۱ و مروارید۲ بود.
از آنجایی هم که رژیم ایران محظوریت داشت که بگوید مستقیم در این عملیات دخالت داشته و درگیر بودهاست؛ در نتیجه در طرف رژیم ایران اسمی برای این عملیات شناخته نمیشود.
عملیات مروارید۱
عملیات مروارید۱ از روز شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۶۹ آغاز شد؛ در این روز رژیم ایران با ۷ تیپ و لشکر اقدامات خود را برای ضربه به مجاهدین آغاز کرد.
در کتاب ارتش ازادیبخش آمدهاست:
به دنبال توطئه و تهاجم گستردهٔ پاسداران رژیم به مواضع مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در شمال شهر جلولا و خانقین، یکانهای ارتش آزادیبخش ساعت ۵ بامداد (دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۷۰) تعرض متقابل و بزرگ خود را برای دفاع از مقاومت عادلانهٔ مردم ایران در ۹ محور آغاز کردندو ساعتی بعد چند یکان دیگر ارتش آزادیبخش در دو محور جدید وارد این عملیات شدند.[۸]
نقطه تمرکز ضربه اول، به قرارگاه بزرگ حنیف نژاد بود. قرارگاه حنیف با مساحتی حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع در ۶۰ کیلومتری خاک ایران درمجاورت استان کرمانشاه واقع شده و از بیابانها شمال شهر کفری در عراق آغاز میشود.[۹] تقریباً تمامی نیروهای رزمنده ارتش آزادیبخش با کلیه امکانات در این قرار گاه بصورت پراکنده مستقر بودند. آنان در مدت شروع جنگ نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا باعراق، در سنگرهای ساخته شده در این قرارگاه به سر میبردند. رژیم ایران با حساب همین پارامترها قصد نابودی آنان را داشت اما آنان در عمل خیلی سریع توانستند برنامه حمله رژیم ایران را به شکست بکشانند.
نیروهای رژیم ایران با پوشیدن لباسهای کردی و به کمک نیروهای مزدور کرد با ورود به شهرهای کفری و اطراف طوز سعی در محاصره ارتش آزادیبخش ملی را داشتند. نیروهای ارتش آزادیبخش به سرعت آماده شده وکلیه زرهیهای و تسلیحات سنگین خود را از اختفا و استتار خارج کردند. در روز پنجشنبه ۲۳ اسفند نیروهای مستقر در قرارگاه حنیف موفق شدند که محاصره قرارگاه را درهم بشکنند و کلیه نیروها و تجهیزات خود را از منطقه خارج کنند.[۱۰]
نیروهای رژیم ایران قصد داشتند با محاصره قرارگاه حنیف و همزمان دور زدن قرارگاه اشرف با یک حمله گازانبری نیروها مجاهدین را نابود کنند. با خروج مجاهدین از قرارگاه حنیف این طرح باشکست روبرو شد و نیروهای مجاهدین در طول ۱۵۰ کیلومتر که منطقه مزبور را در بر میگرفت، در مقابل رژیم ایران خط دفاعی بستند. متعاقباً یکانهایی از نیروهای ارتش آزادیبخش به مواضع سپاه پاسداران و مزودوران کرد در اطراف کفری حمله کردند و آنها را مجبو به عقبنشینی کردند. این نیروها شهر سلیمان بک راهم آزاد کردند و تعدادی زیادی از مزدوران رژیم ایران را از پای درآوردند.
در روز دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۷۰عملیات دفاعی مروارید۱ در ابتدا در ۹ محور و سپس با اضافه شدن ۲ محور دیگر آغاز شد. در این عملیات ارتش آزادیبخش ملی توانست ارتفاعات آقداغصغیر در ۵ کیلومتری مرز ایران در شمال خانقین، ارتفاعات استراتژیک مروارید در ۱۰ کیلومتری مرز ایران در شمال شرقی شهر جلولا و تمامی ارتفاعات جبهداغ در شمال غربی شهر جلولا را از دست پاسداران خارج کرده و به تصرف خود درآورد.[۱۱]
در این عملیات بیش از هفت تیپ ولشکر از پاسداران رژیم ایران شرکت داشتهاند. بر اساس گزارشها از صحنه نبرد، حجم زخمیها و تلفات نیروهای سپاه پاسداران به حدی بالا بودهاست که رژیم ایران مجبور شد سیستم تخلیه مجروحین و کشتههای جنگ را که از سال ۶۷ تعطیل کرده بود، دوباره راه اندازی کند. فرماندهی سپاه پاسداران به یکانهای درگیر جنگ موکداً تأکید میکرد که کلیه مجروحین و کشته شدگان را به ایران بازگردانند. در این نبردها بر اساس اطلاعات بدست آمده، تیپهای امام علی، تیپ ۳۹نبی اکرم، تیپ ۵۹ مسلم بن عقیل و تیپ ۳۲ انصار الحسین برای نابودی ارتش آزادیبخش ازمرزها عبور کردند.[۱۲]
عملیات مروارید۲
از ساعت یک و ۳۰ دقیقه بامداد۱۲ فروردین سال ۱۳۷۰ نیروهای رژیم ایران تهاجم گستردهای در منطقه قصرشیرین از ۴ محوردرارتفاعات مروارید، آق داغ صغیر و شمال شهر خانقین علیه ارتش آزادیخش انجام دادند.
نیروهای ارتش آزادیبخش به مقابله با تهاجم نیروهای رژیم ایران پرداختند. در این عملیات صدها تن از نیروهای رژیم ایران کشته شدند؛ فقط در جبهه آق داغ بیش از ۳۰۰ تن از نیروهای سپاه پاسداران کشته شدند.
سازمان مجاهدین اعلام کرد:
«سازمان مجاهدین خلق ایران با استناد به انبوه اجساد پاسداران در خاک عراق که کارت عضویت سپاه پاسداران را نیز به همراه دارند، از همهٔ مجامع بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد خواستار محکومکردن قاطع دخالتهای گستردهٔ نظامی رژیم خمینی در خاک عراق به منظور سرکوب مقاومت ایران میباشد. ما همچنین مصرانه خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به نواحی مرزی قصرشیرین ـ خانقین هستیم تا بهرأیالعین به لشکرکشی گستردهٔ رژیم خمینی به داخل خاک عراق برای محاصره و سرکوب مقاومت ایران و تأسیس حکومت بهاصطلاح اسلامی در عراق پی ببرند.»[۱۳]
موفقیت برای ارتش آزادیبخش در این عملیات بسیار مهم بود، چون نیروهای ارتش آزادیبخش در استتار و در حالت استقرار بودند، اما آنان توانستند خودشان را بلافاصله در هیبت یک نیروی نظامی آماده به جنگ سازماندهی کنند، از این رو بعد از این عملیات مریم رجوی پیام تبریکی به ارتش آزادیبخش فرستاد:
«به خواست خدا و براساس مقاومت فوقالعاده دلیرانه و شجاعانهٔ شما و همچنین طرح ضدحملهای که پیاده شد، نیروهای دشمن با برجای گذاشتن لااقل ۱۵۰۰جنازه از پاسداران، تودهنی و پس گردنی محکمی دریافت نموده و فعلاً عقب رانده شدند. الا اینکه هنوز هم به تبلیغات دجالانهٔ سیاسیشان برای وارونه جلوهدادن یورش شکستخوردهٔ خود ادامه میدهند… پاسدارانی که از گردانهای مختلف نیروهای دشمن، به اسارت درآمدهاند، گواهی میدهند که از خیلی از گردانهای اعزامشده تقریباً چیزی باقی نماندهاست. راستی همانطور که مسعود گفته بود «دشمن به پای خود آمد به گور» و زحمت ما را که قرار بود همین جانوران را در آن سوی مرز گوشمالی بدهیم کم کرد. در جریان عملیات و بخصوص در ساعات اول، دشمن در داخل منطقهٔ تدافعی ما به پیشرویهایی دست یافت؛ ولی ما توانستیم به سرعت بر اوضاع مسلط شده و پس از چند ساعت به تعرض و تهاجم متقابل نیز دست بزنیم به طوری که در غروب آفتاب یک یگان ارتش آزادی توانسته بود به خارج از منطقهٔ عملیاتی خودمان یعنی روستای خلیفه مراد تهاجم نموده و با موفقیت کامل و به سلامت به داخل منطقهٔ خودی بازگردد… این پیروزی بزرگ آن هم در یک جنگ تدافعی که به آن عادت نداشتیم بر همهٔ شما و بهخصوص بر جاودانهفروغهای شهیدمان و تمامی مردم ایران مبارک باد…».[۱۴]
رژیم ایران تلاش میکرد نقش خودش را در این عملیات پنهان کند اما هاشمی رفسنجانی نقش رژیم ایران را پذیرفت و گفت:
«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان با عراق را حفظ کنیم… ممکن است بعضیها هم از ایران بروند… آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند».[۱۵]
درعملیات مروارید ۲۹ تن از رزمندگان ارتش آزادیبخش جان خود را از دست داده و یا مفقود شدند و ۱۷ تن هم زخمی شدند.[۱۶]
پانویس
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴
- ↑ مصاحبه با رادیو مجاهد شهریور ماه ۱۳۷۰
- ↑ اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ اسفند ۱۳۶۹
- ↑ اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ اسفند ۱۳۶۹
- ↑ پیام مسعود رجوی به ارتش آزادیبخش ۲۰ اسفند ۱۳۶۹
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحهٔ ۲۳۴
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران - صفحهٔ ۲۴۲
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴
- ↑ اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴
- ↑ سخنرانی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه - ۲۳ فروردین ۱۳۷۰
- ↑ کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران