غزاله چلابی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| اندازه جعبه = | | اندازه جعبه = | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
| نام = غزاله | | نام = غزاله چلاوی | ||
| تصویر =غزاله چلابی.jpg | | تصویر =غزاله چلابی.jpg | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
}} | }} | ||
'''غزاله چلابی ،''' (زادهی ۱۳۶۸ آمل – جانباخته ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، آمل) اهل آمل، در حال فیلمگرفتن از یک مأمور سپاه پاسداران که به مردم شلیک میکرد مورد اصابت گلوله قرار گرفت. فیلم ثبت شده از غزاله چلاوی از دریچهی دوربین اوست. تصاویر نشان میدهد که فیلمبردار به زمین افتاده و مردم اطراف او جمع میشوند.<ref>[https://melliun.org/iran/336085 سایت ملیون- غزاله چلاوی]</ref><ref>[https://ir.voanews.com/a/amol-woman-killed-reaction-women-protest/6799871.html غزاله چلاوی؛ معترضی که از داخل فرمانداری آمل به او شلیک شد]</ref>غزاله چلابی کوهنورد و ورزشکار بود. او تحصیلکرده در رشتهی مدیریت امور بانکی بوده و در یک شرکت خصوصی به عنوان حسابدار کار میکرد.غزاله چلابی پس از اصابت گلوله به سرش، بهمدت ۵ شبانهروز در کما بود. یک گلوله به وسط پیشانیاش شلیک کرده بودند.پس از جان باختن غزال چلابی، مأموران امنیتی خانوادهی او را تهدید کرده بودند که اگر سر و صدا کنید، جنازهی فرزندتان را به شما نمیدهیم و یکجایی سر به نیستش میکنیم؛ و همچنین از این خانواده تعهد گرفتنداند که سکوت کنند. خانوادهی غزاله چلابی بهخاطر حفظ جان فرزند دیگرشان که توسط مأموران امنیتی تهدید شده بود، مجبور به سکوت شدند. غزاله چلابی پیش از شهادت دوبار کارت اهدای اعضای بدن را پر کرده و خواهان این بود که پس از مرگش اعضای پیکر او به نیازمندان اهدا شود. پس از جان باختن غزاله چلابی، مأموران امنیتی از خانوادهی او خواستند که خیلی فوری او را خاکسپاری کنند؛ و هیچفرصتی برای تدارکات عزاداری و خاکسپاری به آنها ندادند. هنگام دفن غزاله نیز بسیاری از مأموران '''[[لباس شخصی]]''' حضور داشتند؛ و برای ایجاد رعب و وحشت بین مردم، از آنها فیلمبرداری میکردند. | |||
== خانواده و زندگی فردی == | |||
== | مادر غزاله چلابی در یک انجمن خیریه برای بیماران سرطانی شاغل است. غزاله دارای یک خواهر و برادر دیگر و پدرشان نیز کارمند شهرداری است. | ||
غزاله چلابی | |||
از زندگی غزاله چلابی، اطلاعاتی بهجز چند سطری که از بستگانش در شبکههای اجتماعی نوشته و متشر شده است، در دست نیست. همچنین آخرین لحظات زندگی و چند دقیقه فیلمی که از قیام سراسری ضبط کرده است، از او بهجا مانده است. | |||
به نقل از دوستان و بستگان این جانباخته، غزاله چلابی علاقهی زیادی به طبیعتگردی داشت؛ و هر جمعه صبح زود به کوههای اطراف شهر آمل میرفت. غزاله هر روز با دویدن آمادگی خود را برای کوهنوردی حفظ میکرد؛ و کوه دماوند و علمکوه و خیلی از قلههای معروف وطن را فتح کرده بود. او به حرفهای دیگران توجه و گوش میکرد و مهربان بود. | |||
غزاله چلابی پس از پایان دانشگاه ازدواج کرد؛ و عازم تهران شد، اما پس از چند سال از همسرش جدا شد. یکی از دوستان نزدیک غزاله در این رابطه گفته است:<blockquote>«غزاله خیلی در آن زندگی سختی کشید، شوهر سابقش میخواست محدودش کند و او برای داشتن هر حق کوچکی باید میجنگید. طلاقش هم آسان نبود؛ و با دشواری توانست جدا شود. اما بعد از طلاق، برادرش خیلی از او حمایت کرد و کمکش کرد که کار کند و بتواند مستقل باشد و روی پاهای خودش بایستد. در سه سال اخیر، بعد از جداییاش، غزاله تازه داشت زندگیاش را آنطور که خودش دوست داشت میساخت. قبلش برای خیلی چیزهای معمولی مجبور بود که سخت بجنگد. همیشه برای داشتن آزادیهای بیشتر و کنار گذاشتن محدودیتهایی که به خاطر زن بودنش به او تحمیل میشد، میجنگید. بلد بود که چهطور برای زندگی کردن مبارزه کند و از سختیهایش نترسد.» </blockquote>غزاله چلابی فارغالتحصیل رشتهی امور بانکی و حسابدار یک شرکت خصوصی بود.<ref name=":0">[https://www.aasoo.org/fa/notes/4096 غزاله چلابی، زنی که میخواست شجاعتش را تکثیر کند - سایت آسو]</ref> | |||
== جانباختن غزاله چلابی == | |||
غزاله چلابی در '''[[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|اعتراضات سراسری ۱۴۰۱]]''' در حالی فیلمگرفتن از یک مأمور از طرف او مورد اصابت گلوله قرار گرفت. فیلمی که در موبایل او ضبط شد بارها در شبکههای اجتماعی و همچنین در مجامع بینالمللی منتشر شد. <ref>[https://news.mojahedin.org/i/%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%87-%DA%86%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B4%D9%84%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%DB%8C%D9%85-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%88-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF گاردین: غزاله چلابی با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به پیشانی او کشته شد]</ref> | |||
این فیلم نشان میدهد که فیلمبردار هنگام اصابت گلوله به زمین خورده و مردم دور او جمع میشوند. | این فیلم نشان میدهد که فیلمبردار هنگام اصابت گلوله به زمین خورده و مردم دور او جمع میشوند. | ||
== اهدای اعضای بدن == | === '''صحنهی تیر خوردن''' === | ||
غزاله چلابی پیش از شهادت دوبار کارت اهدای اعضای بدن را پر کرده و خواهان این بود که پس از مرگش اعضای پیکر او به نیازمندان اهدا شود. خانواده او نیز اعلام کردند که چنین خواهند کرد اما مأموران امنیتی جمهوری اسلامی از این کار ممانعت کردند. خالهی غزاله چلابی | برخی از افردادی که شاهد صحنهی تیر خوردن غزاله چلابی بودند، صحنه را اینطور توصیف کردهاند که آن شب بین ساعت ۸ الی ۵/۸، نزدیک خانهی غزاله تجمع بود که جلوی فرمانداری شهر آمل یک آتشسوزی اتفاق افتاد؛ و پس از چند دقیقه شلیکهای هوایی و سپس از پشتبام فرمانداری به سمت مردم تیراندازی کردند. در این میان یک گلوله به وسط پیشانی غزاله اصابت کرد؛ و او بلافاصله نقش بر زمین شد. | ||
=== '''۵ روز کما''' === | |||
غزاله چلابی پس از اصابت گلوله به سرش، بهمدت ۵ شبانهروز در کما بود. یک گلوله به وسط پیشانیاش شلیک کرده بودند؛ و بهصورت انفجار از پشت سرش که به اندازهی یک نارنگی سوراخ شده بود، بیرون رفته بود.<ref name=":0" /> | |||
== تهدید کردن خانوادهی غزاله چلابی == | |||
پس از جان باختن غزال چلابی، مأموران امنیتی خانوادهی او را تهدید کرده بودند که اگر سر و صدا کنید، جنازهی فرزندتان را به شما نمیدهیم و یکجایی سر به نیستش میکنیم؛ و همچنین از این خانواده تعهد گرفتنداند که سکوت کنند. خانوادهی غزاله چلابی بهخاطر حفظ جان فرزند دیگرشان که توسط مأموران امنیتی تهدید شده بود، مجبور به سکوت شدند.<ref name=":0" /> | |||
تهیدید خانوادهی جان باختگان، یک نمونه از تاکتیکهای ایجاد وحشت توسط نهادهای امنیتی رژیم ایران است که هر بار از آن استفاده میکند.<ref>[https://ir.voanews.com/a/parents-of-iranian-woman-killed-during-protests-harassed-by-security-forces/6816715.html پدر و مادر غزاله چلابی از آزار و تهدید نیروهای امنیتی خبر میدهند - سایت صدای آمریکا]</ref> | |||
=== اهدای اعضای بدن === | |||
[[پرونده:مزار چلابی6.JPG|جایگزین=مزار غزاله چلابی|بندانگشتی|266x266پیکسل|مزار غزاله چلابی]] | |||
غزاله چلابی پیش از شهادت دوبار کارت اهدای اعضای بدن را پر کرده و خواهان این بود که پس از مرگش اعضای پیکر او به نیازمندان اهدا شود. خانواده او نیز اعلام کردند که چنین خواهند کرد اما مأموران امنیتی جمهوری اسلامی از این کار ممانعت کردند. خالهی غزاله چلابی میگوید آنها گفتند با این کار از غزاله اسطوره سازی میشود.<ref name=":0" /> | |||
== مراسم خاکسپاری == | |||
پس از جان باختن غزاله چلابی، مأموران امنیتی از خانوادهی او خواستند که خیلی فوری او را خاکسپاری کنند؛ و هیچفرصتی برای تدارکات عزاداری و خاکسپاری به آنها ندادند. هنگام دفن غزاله نیز بسیاری از مأموران '''[[لباس شخصی]]''' حضور داشتند؛ و برای ایجاد رعب و وحشت بین مردم، از آنها فیلمبرداری میکردند.<ref name=":0" /> | |||
=== مراسم چهلم === | |||
[[پرونده:چهلم غزاله....JPG|جایگزین=چهلم غزاله چلابی|بندانگشتی|400x400پیکسل|چهلم غزاله چلابی]] | |||
مراسم چهلم غزاله چلاوی در شهر آمل برگزار شد. در این روز اعتراضات گستردهای در این شهر به وقوع پیوست. مردم در حین مراسم سوگواری شعارهای مرگ بر دیکتاتور و خامنهای قاتله، حکومتش باطله سرمیدادند. | |||
مادر غزاله چلابی طی سخنانی از دخترش چنین یاد کرد:<blockquote> | |||
«... انگار همین چند روز قبل بود که در آغوشم بودی و قربانصدقهی صلابت زنانگیت میرفتم و از بودنت شاد بودم، از اینکه دختری دارم از جنس پاکی، صلابت کوه و به استواری درختی که هرچه بر تنش زخم زدند فرو نریخت و جوانه زد و شکفت… سحر از راه میرسد و روشنایی شب را تکهتکه و پارهپاره میکند؛ امید بر اندوه، و رهایی بر قفس پیروز میشود و جهان را روشنی دربرمیگیرد.»<ref>[http://www.iranglobal.info/node/184462 چهلم غزاله چلابی - سایت ایران گلوبال]</ref></blockquote><gallery> | |||
پرونده:غزاله چلابی حین کوهنوردی.jpg|غزاله چلاوی در حین کوهنوردی | |||
پرونده:غزاله چلابی حین کوهنوردی.jpg | پرونده:غزاله.JPG|غزاله چلابی در کوه | ||
پرونده:غزاله.JPG | پرونده:غزاله چلابی بر قلهی گلن.jpg|غزاله چلابی بر قلهی گلن | ||
پرونده:غزاله چلابی بر قلهی گلن.jpg| | پرونده:چلابی...7.JPG | ||
پرونده:چلابی...9.JPG | |||
پرونده:غزاله چلابی...8.jpeg | |||
</gallery> | </gallery> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۱۰
غزاله چلاوی | |
---|---|
غزاله چلابی | |
زادروز | ۱۳۶۸ |
درگذشت | ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ آمل |
ملیت | ایرانی |
تحصیلات | دانشآموختهی مدیریت |
پیشه | حسابدار |
نقشهای برجسته | کوهنورد |
تأثیرپذیرفتگان | مردم ایران |
غزاله چلابی ، (زادهی ۱۳۶۸ آمل – جانباخته ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، آمل) اهل آمل، در حال فیلمگرفتن از یک مأمور سپاه پاسداران که به مردم شلیک میکرد مورد اصابت گلوله قرار گرفت. فیلم ثبت شده از غزاله چلاوی از دریچهی دوربین اوست. تصاویر نشان میدهد که فیلمبردار به زمین افتاده و مردم اطراف او جمع میشوند.[۱][۲]غزاله چلابی کوهنورد و ورزشکار بود. او تحصیلکرده در رشتهی مدیریت امور بانکی بوده و در یک شرکت خصوصی به عنوان حسابدار کار میکرد.غزاله چلابی پس از اصابت گلوله به سرش، بهمدت ۵ شبانهروز در کما بود. یک گلوله به وسط پیشانیاش شلیک کرده بودند.پس از جان باختن غزال چلابی، مأموران امنیتی خانوادهی او را تهدید کرده بودند که اگر سر و صدا کنید، جنازهی فرزندتان را به شما نمیدهیم و یکجایی سر به نیستش میکنیم؛ و همچنین از این خانواده تعهد گرفتنداند که سکوت کنند. خانوادهی غزاله چلابی بهخاطر حفظ جان فرزند دیگرشان که توسط مأموران امنیتی تهدید شده بود، مجبور به سکوت شدند. غزاله چلابی پیش از شهادت دوبار کارت اهدای اعضای بدن را پر کرده و خواهان این بود که پس از مرگش اعضای پیکر او به نیازمندان اهدا شود. پس از جان باختن غزاله چلابی، مأموران امنیتی از خانوادهی او خواستند که خیلی فوری او را خاکسپاری کنند؛ و هیچفرصتی برای تدارکات عزاداری و خاکسپاری به آنها ندادند. هنگام دفن غزاله نیز بسیاری از مأموران لباس شخصی حضور داشتند؛ و برای ایجاد رعب و وحشت بین مردم، از آنها فیلمبرداری میکردند.
خانواده و زندگی فردی
مادر غزاله چلابی در یک انجمن خیریه برای بیماران سرطانی شاغل است. غزاله دارای یک خواهر و برادر دیگر و پدرشان نیز کارمند شهرداری است.
از زندگی غزاله چلابی، اطلاعاتی بهجز چند سطری که از بستگانش در شبکههای اجتماعی نوشته و متشر شده است، در دست نیست. همچنین آخرین لحظات زندگی و چند دقیقه فیلمی که از قیام سراسری ضبط کرده است، از او بهجا مانده است.
به نقل از دوستان و بستگان این جانباخته، غزاله چلابی علاقهی زیادی به طبیعتگردی داشت؛ و هر جمعه صبح زود به کوههای اطراف شهر آمل میرفت. غزاله هر روز با دویدن آمادگی خود را برای کوهنوردی حفظ میکرد؛ و کوه دماوند و علمکوه و خیلی از قلههای معروف وطن را فتح کرده بود. او به حرفهای دیگران توجه و گوش میکرد و مهربان بود.
غزاله چلابی پس از پایان دانشگاه ازدواج کرد؛ و عازم تهران شد، اما پس از چند سال از همسرش جدا شد. یکی از دوستان نزدیک غزاله در این رابطه گفته است:
«غزاله خیلی در آن زندگی سختی کشید، شوهر سابقش میخواست محدودش کند و او برای داشتن هر حق کوچکی باید میجنگید. طلاقش هم آسان نبود؛ و با دشواری توانست جدا شود. اما بعد از طلاق، برادرش خیلی از او حمایت کرد و کمکش کرد که کار کند و بتواند مستقل باشد و روی پاهای خودش بایستد. در سه سال اخیر، بعد از جداییاش، غزاله تازه داشت زندگیاش را آنطور که خودش دوست داشت میساخت. قبلش برای خیلی چیزهای معمولی مجبور بود که سخت بجنگد. همیشه برای داشتن آزادیهای بیشتر و کنار گذاشتن محدودیتهایی که به خاطر زن بودنش به او تحمیل میشد، میجنگید. بلد بود که چهطور برای زندگی کردن مبارزه کند و از سختیهایش نترسد.»
غزاله چلابی فارغالتحصیل رشتهی امور بانکی و حسابدار یک شرکت خصوصی بود.[۳]
جانباختن غزاله چلابی
غزاله چلابی در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در حالی فیلمگرفتن از یک مأمور از طرف او مورد اصابت گلوله قرار گرفت. فیلمی که در موبایل او ضبط شد بارها در شبکههای اجتماعی و همچنین در مجامع بینالمللی منتشر شد. [۴]
این فیلم نشان میدهد که فیلمبردار هنگام اصابت گلوله به زمین خورده و مردم دور او جمع میشوند.
صحنهی تیر خوردن
برخی از افردادی که شاهد صحنهی تیر خوردن غزاله چلابی بودند، صحنه را اینطور توصیف کردهاند که آن شب بین ساعت ۸ الی ۵/۸، نزدیک خانهی غزاله تجمع بود که جلوی فرمانداری شهر آمل یک آتشسوزی اتفاق افتاد؛ و پس از چند دقیقه شلیکهای هوایی و سپس از پشتبام فرمانداری به سمت مردم تیراندازی کردند. در این میان یک گلوله به وسط پیشانی غزاله اصابت کرد؛ و او بلافاصله نقش بر زمین شد.
۵ روز کما
غزاله چلابی پس از اصابت گلوله به سرش، بهمدت ۵ شبانهروز در کما بود. یک گلوله به وسط پیشانیاش شلیک کرده بودند؛ و بهصورت انفجار از پشت سرش که به اندازهی یک نارنگی سوراخ شده بود، بیرون رفته بود.[۳]
تهدید کردن خانوادهی غزاله چلابی
پس از جان باختن غزال چلابی، مأموران امنیتی خانوادهی او را تهدید کرده بودند که اگر سر و صدا کنید، جنازهی فرزندتان را به شما نمیدهیم و یکجایی سر به نیستش میکنیم؛ و همچنین از این خانواده تعهد گرفتنداند که سکوت کنند. خانوادهی غزاله چلابی بهخاطر حفظ جان فرزند دیگرشان که توسط مأموران امنیتی تهدید شده بود، مجبور به سکوت شدند.[۳]
تهیدید خانوادهی جان باختگان، یک نمونه از تاکتیکهای ایجاد وحشت توسط نهادهای امنیتی رژیم ایران است که هر بار از آن استفاده میکند.[۵]
اهدای اعضای بدن
غزاله چلابی پیش از شهادت دوبار کارت اهدای اعضای بدن را پر کرده و خواهان این بود که پس از مرگش اعضای پیکر او به نیازمندان اهدا شود. خانواده او نیز اعلام کردند که چنین خواهند کرد اما مأموران امنیتی جمهوری اسلامی از این کار ممانعت کردند. خالهی غزاله چلابی میگوید آنها گفتند با این کار از غزاله اسطوره سازی میشود.[۳]
مراسم خاکسپاری
پس از جان باختن غزاله چلابی، مأموران امنیتی از خانوادهی او خواستند که خیلی فوری او را خاکسپاری کنند؛ و هیچفرصتی برای تدارکات عزاداری و خاکسپاری به آنها ندادند. هنگام دفن غزاله نیز بسیاری از مأموران لباس شخصی حضور داشتند؛ و برای ایجاد رعب و وحشت بین مردم، از آنها فیلمبرداری میکردند.[۳]
مراسم چهلم
مراسم چهلم غزاله چلاوی در شهر آمل برگزار شد. در این روز اعتراضات گستردهای در این شهر به وقوع پیوست. مردم در حین مراسم سوگواری شعارهای مرگ بر دیکتاتور و خامنهای قاتله، حکومتش باطله سرمیدادند.
مادر غزاله چلابی طی سخنانی از دخترش چنین یاد کرد:
«... انگار همین چند روز قبل بود که در آغوشم بودی و قربانصدقهی صلابت زنانگیت میرفتم و از بودنت شاد بودم، از اینکه دختری دارم از جنس پاکی، صلابت کوه و به استواری درختی که هرچه بر تنش زخم زدند فرو نریخت و جوانه زد و شکفت… سحر از راه میرسد و روشنایی شب را تکهتکه و پارهپاره میکند؛ امید بر اندوه، و رهایی بر قفس پیروز میشود و جهان را روشنی دربرمیگیرد.»[۶]
منابع
- ↑ سایت ملیون- غزاله چلاوی
- ↑ غزاله چلاوی؛ معترضی که از داخل فرمانداری آمل به او شلیک شد
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ غزاله چلابی، زنی که میخواست شجاعتش را تکثیر کند - سایت آسو
- ↑ گاردین: غزاله چلابی با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به پیشانی او کشته شد
- ↑ پدر و مادر غزاله چلابی از آزار و تهدید نیروهای امنیتی خبر میدهند - سایت صدای آمریکا
- ↑ چهلم غزاله چلابی - سایت ایران گلوبال