|
|
(۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{Infobox civil conflict | | {{جعبه زندگینامه |
| | title = اعتراضات ۱۳۹۸ ایران | | | اندازه جعبه = |
| | subtitle = اعتراضات ۱۳۹۸ ایران | | | عنوان =ویکتور خارا |
| | partof = | | | نام =ویکتور لیدیو خارا مارتینز |
| | image = تظاهرات سراسری ایران ۱۳۹۸.JPG | | | تصویر =ویکتور خارا 3.JPG |
| | caption = | | |
| | date = از ۲۴ آبان ماه ۱۳۹۸ | | | اندازه تصویر = |
| | place = ۱۹۱ شهر ایران | | | عنوان تصویر = |
| | coordinates = | | | زادروز = ۲۸سپتامبر ۱۹۳۲ |
| | causes = حذف یارانه بنزین و گران شدن آن | | | زادگاه =حاشیه شهر سانتیاگو |
| | goals = کاهش قیمتها-سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی ایران | | | تاریخ مرگ = ۱۵ سپتامبر ۱۹۷۳ |
| | methods = تظاهرات | | | مکان مرگ =سانتیاگو ـ شیلی |
| | status = | | |عرض جغرافیایی محل دفن= |
| | result = | | |طول جغرافیایی محل دفن= |
| | side1 = مردم ایران | | <!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض شمال--> |
| | side2 = حکومت جمهوری اسلامی ایران (نیروهای امنیتی - نیروی ضد شورش - سپاه- بسیج - نیروی انتظامی) | | |latd=|latm=|lats=|latNS=N |
| | side3 = | | <!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض غرب--> |
| | leadfigures1 = | | |longd=|longm=|longs=|longEW=E |
| | leadfigures2 = | | | محل زندگی =سانتیاگو ـ شیلی |
| | leadfigures3 = | | | ملیت =شیلیایی |
| | howmany1 = دهها هزار نفر | | | نژاد = |
| | howmany2 = | | | تابعیت =شیلیایی |
| | howmany3 = | | | تحصیلات =نامعلوم |
| | casualties1 = | | | دانشگاه = |
| | casualties2 = | | | پیشه =شاعرـ ترانه سرا ـ خواننده |
| | casualties3 = | | | سالهای فعالیت = |
| | fatalities = بیش از ۱۵۰۰ نفر | | | کارفرما = |
| | injuries =بیش از ۴۰۰۰ نفر | | | نهاد = |
| | arrests = بیش از ۱۲ هزار نفر | | | نماینده = |
| | detentions = | | | شناختهشده برای =مردم شیلی و جهان |
| | charged = | | | نقشهای برجسته = |
| | fined = | | | سبک =مبارزه سیاسی |
| | casualties_label = | | | تأثیرگذاران = |
| | notes = | | | تأثیرپذیرفتگان =مردم شیلی ـ هنرمندان آمریکای لاتین |
| | sidebox = | | | شهر خانگی =سانتیاگو |
| | | تلویزیون = |
| | | لقب =ویکتور خارا |
| | | حزب = |
| | | جنبش = |
| | | مخالفان =آگوستو پینوشه |
| | | هیئت = |
| | | دین = |
| | | مذهب = |
| | | منصب = |
| | | مکتب = |
| | | آثار = |
| | | خویشاوندان سرشناس = |
| | | جوایز = |
| | | امضا = |
| | | اندازه امضا = |
| | | وبگاه = |
| | | پانویس = |
| }} | | }} |
| '''تظاهرات مشهد''' رویدادی است که در روز ۹ خرداد ۱۳۷۱ شمسی پس از اینکه ماموران استانداری مشهد برای تخریب خانههای مردم فقیر در کوی طلاب مشهد اقدام کردند رخ داد. کوی طلاب از مناطق حاشیه نشین مشهد بود که محل زندگی خانوادههای فقیر و مهاجر بود. در اثر سیاستهای غارتگرانهی دولت هاشمی رفسنجانی که به نام تعدیل اقتصادی انجام شد میزان تورم در دهه ۷۰ شمسی بسیار بالا رفت و بسیاری از روستاییان و اقشار کم درآمد شهری با از دست دادن داراییهایشان مجبود به حاشیه نشینی شدند. از طرفی عباس واعظ طبسی از تولیت آستان قدس رضوی را به عهده داشت برای گسترش صحن حرم امام هشتم همواره چشم طمع به زمینهای اطراف حرم داشت که کوی طلاب در مرکز این زمینها قرار داشت. | | '''ویکتور خارا “ Victor Jara ”''' به اسپانیایی Víctor Lidio Jara Martínez (زاده ۲۸سپتامبر ۱۹۳۲ جان باخته ۱۵سپتامبر ۱۹۷۳) شاعر، خواننده و ترانه سرای اهل شیلی بود. <ref name=":0">[https://worldofmusic.ir/artist/victor-jara ویکتور خارا ـ دنیای موسیقی]</ref> |
| | |
| | == زندگینامه == |
| | ویکتور خارا با نام کامل ویکتور لیدیو خارا مارتینزدر سپتامبر ۱۹۳۲ در خانوادهای کارگری و فقیر در حاشیه شهر سانتیاگو به دنیا آمد. نام مادرش آماندا و پدرش مانوئل بود. پدرش کارگر روزمزد بود. ویکتور هنوز سن و سالی نداشت که پدرش آنها را ترک کرد تا برای کار به مزارع برود. پس از رفتن پدر تامین مخارج خانواده بر عهده مادربود. او صبح تا شب کار میکرد و شبها برای دلخوشی فرزندانش گیتار مینواخت و این اولین آشنایی ویکتور خارا با موسیقی بود. در واقع مادر ویکتور خارا تأثیر زیادی در گرایش او به سمت موسیقی داشت. مادر ویکتورخارا زمانی که او ۱۵ ساله بود مرد. ویکتور خارا از نوجوانی آواز میخواند ولی نه به طور حرفهای. در ابتدا میخواست حسابداری بخواند بعد تصمیم گرفت کشیش شود ولی آنرا نیز رها کرد و به سراغ تئاتر رفت. |
| | |
| | == فعالیت هنری ویکتورخارا == |
| | ویکتور خارا درسالهای ابتدایی دهه ۱۹۶۰ میلادی به اروپا سفر کرد. دههای که هر روز شاهد انقلابی تازه و یا کودتایی دیگر بود. ویکتور خارا در همین سفر نوشت: «اصطلاح «موسیقی اعتراض» دیگر نمیتواند کاربردی داشته باشد چون معنا و مفهوم آن از بین رفته است. به نظر من باید از اصطلاح «آواز انقلابی» استفاده کرد... یک هنرمند باید خالقی قابل اعتماد و در شکل پیشرفته، یک انقلابی باشد... فردی که به همان اندازه چریکهای مسلح خطرناک است آن هم به دلیل قدرتی که در برقراری ارتباط با مردم دارد.» |
| | |
| | ترانه Te Recuerdo Amanda را در سفر اروپا سرود و در آن یاد پدر و مادرش را زنده کرد. در همان زمان شیلی هم شکلهای تازه ای از موسیقی را تجربه می کرد. گروه هایی مثل «اینتی - للیمانی» و «کویلاپایون» علاقه شدیدی به استفاده از ساز و آوازهای فراموش شده مردم مناطق روستایی و کارگری شیلی داشتند. ویکتور خارا درسال ۱۹۶۶ اولین آلبوم به نام خودش را منتشر کرد و به گروه کویلا پایون پیوست و تا سال ۱۹۶۹ به عنوان مدیر هنری آن کار خود را ادامه داد. یک سال بعد «چه گوارا»، چریک انقلابی آرژانتینی در بولیوی کشته شد و خارا در یادبود او اثری منتشر کرد که به دلیل مخالفت کمپانی ضبط آن، امکان اشاره مستقیم به نام این مبارز وجود نداشت. |
| | [[پرونده:ویکتور خارا 2.JPG|جایگزین=کانونهای شورشی|بندانگشتی|ویکتور خارا در حال نواختن گیتار]] |
| | سال ۱۹۶۹ ویکتور خارا در واکنش به شلیک به خانوادههایی که در«پورتو مونت» خانه ساخته بودند و طی آن ۷نفر از جمله یک کودک نه ماهه کشته شد، ترانه «پرسشهایی درباره پورتو مونت» سرود که در آن «پرس سوخبیس» وزیر کشور وقت که دستور شلیک داده بود را به عنوان یک جنایتکار معرفی میکرد. این ترانه به سرعت در میان جامعه گل کرد. همین ترانه بود که موجب حمله گروههای تندرو راستگرا به ویکتور خارا در خیابان شد و مورد نفرت احزاب راست قرار گرفت و از طرف دیگر در دل جنبش کارگری شیلی جای پای خود را محکم کرد. |
| | |
| | '''قسمتی از ترانه «پرسشهایی در باره پورتومونت»''' |
| | |
| | '''«پرسش من این است''' |
| | |
| | '''هرگز به فکرتان رسیده که این سرزمین مال ماست''' |
| | |
| | '''مال کسی است که بخش بزرگی از آن را در اختیار دارد''' |
| | |
| | '''... حصارها را ویران کن''' |
| | |
| | '''آنها را در هم بکوب»'''<ref name=":1">[https://web.archive.org/web/20070928152333/http://forum.shafighi.com/showthread.php?t=2621 ویکتور خارا، خواننده انقلابی شیلی '''ـ''' چنگیز محمود زاده ـ انجمن ادبی استاد هارون شفیقی عنبران]</ref> |
| | |
| | == فعالیت سیاسی == |
| | سال ۱۹۷۰ «سالوادور آلنده» چپ گرا در انتخابات ریاست جمهوری شیلی پیروز شد. خارا در برنامه های انتخاباتی او حضور داشت و بارها برنامه اجرا کرد. ترانه معروف (ما پیروز خواهیم شد) را در همین زمان سرود که به شعار اتحاد چپ گرای شیلی تبدیل شد. |
|
| |
|
| روز ۹ خرداد ۱۳۷۰ ماموران استانداری از طرف علی جنتی استاندار وقت خراسان که بعدها در دور اول ریاست جمهوری حسن روحانی وزیر ارشاد کابینهی او شد برای تخریب خانههای مردم در کوی طلاب گسیل شدند. در اثر پایداری مردم در مقابل ماموران و درگیری بین مردم و شلیک ماموران انتظامی یک کودک دانش آموز کشته شد. این واقعه آتش خشم مردم را برانگیخت و تظاهرات عظیمی با پیوستن مردم محلههای اطراف در مشهد شکل گرفت که طی چند ساعت دو کلانتری ۳ و ۴ مشهد به دست مردم افتاد و سلاحهای آن مصادره شد. مردم بسیاری از ساختمانهای دولتی و مراکز انتظامی و فروشگاههای متعلق یه آستان قدس را آتش زدند و به طرف استانداری حرکت کردند. شهر عملا از کنترل حکومت خارج شد و به دست مردم افتاد. علی جنتی در هراس از قیام مردم در تلویزیون ظاهر شد و از نیروهای بسیجی و حزباللهی خواست که مردم را سرکوب کنند. در نهایت به دستور خامنهای و تاکید او بر سخت گیری و عدم هرگونه انعطاف با گسیل نیروهای سپاه از تهران و شهرها و استانهای اطراف قیام مردم مشهد در روز ۱۰ خرداد سرکوب شد. تعدادی از نیروهای امنیتی و مردم در جریان درگیریها کشته شدند. تعداد بسیاری از مردم دستگیر و روانه زندانها شدند. در روزهای بعد ۴ تن از قیام کنندگان اعدام شدند. طبق معمول، جمهوری اسلامی قیام مردم مشهد را به بیگانگان و ضد انقلاب نسبت داد تا دستش برای سرکوب باز باشد درحالیکه بنا به گزارشات مهرهها و عوامل جمهوری اسلامی علت قیام مردم فقر و سیاستها چپاولگرانهی دولت و حکومت ولایت فقیه بود و در سالهای بعد نیز عناصر جمهوری اسلامی به این حقایق اعتراف کردند. از تعداد کشته شدگان و دستگیر شدگان این قیام هیچگاه آمار دقیقی منتشر نشدهاست.
| | '''«ما پیروز خواهیم شد''' |
|
| |
|
| == زمینه ==
| | '''و زنجیرها چاره ای جز گسستن نخواهند داشت''' |
| حاشیه نشینی پدیدهای بود که گرچه در زمان حکومت پهلوی بهوجود آمده بود اما بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی شدت یافت. وقوع جنگ با عراق که با آواره شدن میلیونها نفر از مردم ایران همراه بود یکی از دلایل اصلی حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ ایران است. نیاز سالانه به مسکن جدید که در دهه ۵۰ حدود ۲۰۰ هزار بود در دهه ۶۰ به ۳۰۰ هزار رسید و این درحالی بود که با توقف سرمایهگذاری دولتی در بخش مسکن و عدم سرمایهگذاری بخش خصوصی، رقم ساخت مسکن جدید که در سال ۱۳۵۷ حدود ۱۶۰هزار بود در میانه دهه ۶۰ به رقم عجیب ۱۱ هزار و ۶۰۰ رسید. کوی طلاب مشهد محلهای است که در جوار حرم امام رضا(ع) در محدوده خیابان طبرسی قرار دارد. زمین این محله که عموما سکونتگاه افراد فقیر بود در دهه ۳۰ خورشیدی برای اسکان طلاب بیبضاعت در نظر گرفته شده بود. در سالهای بعد برخی از طلبهها سهم خود را به مردم عادی و کمدرآمد فروخته و از آنجا خارج شده بودند. و این محله که در مرکز مشهد قرار داشت به صورت بزرگترین کلونی حاشیه نشینی در مشهد درآمد. این محله به دلیل مجاورتش با بارگاه امام هشتم شیعیان از همان ابتدای پیروزی انقلاب به خاطر دست اندازی عباس واعظ طبسی برای توسعه حرم، محل مناقشهی اهالی و مسئولان شهری مشهد قرار گرفت. مسئولان شهری از دادن امکانات مورد نیاز اهالی سرباز میزدند تا مردم را مجبور به رها کردن خانه و کاشانهی خود کنند.<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/08/160831_l44_nazeran_mashhad_mutiny مشهد: شورشی که سرکوب شد]</ref>
| |
|
| |
|
| == شروع تظاهرات ==
| | '''... و ما کنار هم، تاریخ را محقق خواهیم کرد.»''' |
| استانداری در مقاطع مختلف به بهانه ساخت و سازهای غیر مجاز در محلهی کوی طلاب، در صدد تخریب خانههای مردم بود.<ref name=":1" /> در روز نهم خرداد سال ۱۳۷۱، علی جنتی، استاندار آن زمان خراسان دستور تخریب بخشی از سکونتگاههای کوی طلاب و دیگر مناطق حاشیه حرم را صادر کرد. بولدوزرها وقتی به انتهای خیابان طبرسی در کوی طلاب رسیدند با مقاومت مردم مواجه شدند. درگیری میان ماموران امنیتی و اهالی کوی طلاب بالا گرفت و در جریان این درگیری یک کودک دانشآموز که از مدرسه به سمت خانهاش میرفت با شلیک ماموران امنیتی کشته شد. مرگ این کودک آتش خشم اهالی کوی طلاب را بیشتر کرد و با پیوستن اهالی دیگر محلات شهر نهایتا در عرض چند ساعت و با تسخیر کلانتری ۳ و ۴ مشهد و مسلح شدن مردم، شهر از کنترل نیروهای امنیتی و انتظامی خارج شد و به دست مردم افتاد.
| |
|
| |
|
| در جریان این درگیریها چندین بانک و موسسه اقتصادی که وابسته به آستان قدس رضوی بودند به آتش کشیده شد و ساختمان شهرداری و چندین ساختمان دولتی دیگر توسط مردم تخریب شدند. روز بعد و با اعزام گسترده نیروهای امنیتی و سپاه از تهران و استانهای همجوار قیام کوی طلاب سرکوب شد. در پایان دو روز قیام مشهد، ۶ نیروی امنیتی و ۳ نفر از مردم عادی کشته شدند، ۳۰۰ نفر زندانی شدند و به ارزش آن زمان ریال، ۱۰ میلیارد خسارت به شهر وارد شد و علی جنتی به رغم ارتباط نزدیکش با رییسجمهور وقت، اکبر هاشمی رفسنجانی، اندکی بعد، از سمت استانداری خراسان عزل و به تهران فراخواند شد.<ref name=":0" />
| | پیروزی آلنده فقط تغییرات اقتصادی به همراه نداشت و رویدادهای فرهنگی بسیاری را نیز به همراه آورد. در آن زمان گروه های تئاتر، موسیقی و شعر در مناطق کارگرنشین تشکیل می شد و گروههای متعدد هنری به مناطق مختلف شیلی سفر میکردند. حرکتهایی مثل «جنبش ترانه نوین» در همین روزها شکل گرفت که خارا هم یکی از سردمداران آن بود. |
| | [[پرونده:ویکتور خارا سمت راست در تظاهراتی در سانتیاگو.JPG|جایگزین=ویکتور خارا ـ انقلاب|بندانگشتی|ویکتور خارا در تظاهراتی در سانتیاگو ]] |
| | در آن زمان در شیلی آثار مهم ادبیات جهان روی کاغذهای ارزان و با قیمتی که هر فردی قادر به خرید باشد، عرضه می شد و فروش این آثار با فروش کمیک استریپ در دکههای روزنامه فروشی آمریکا قابل قیاس بود. زیاد پیش می آمد که کارگری در حال خواندن داستان های جک لندن، توماس مان، داستایوفسکی یا مارک تواین در اتوبوسها دیده شود . نقاشها روی دیوارهای سانتیاگو نقاشی می کشیدند و ویکتور خارا در بین مردم آواز می خواند، اما همه چیز فقط ۳سال طول کشید و سرنوشت همه جنبشهای دموکراتیک آمریکای لاتین گریبان شیلی را گرفت؛ «پینوشه» کودتا کرد. تانکها دانشگاه پلی تکنیک را که دانشجویان در آن برای مقابله با کودتاچیان سنگربندی کرده بودند مانند کارخانهها بمباران کردند و سالوادور آلنده رئیس جمهور قانونی شیلی هم در کاخ ریاست جمهوری کشته شد. |
|
| |
|
| این ناآرامی در روایت حکومت، به «ضدانقلاب» نسبت داده شد و دادگاه انقلاب مشهد چهار نفر را به اتهاماتی چون «ایجاد رعب و وحشت و سلب آزادی و امنیت مردم و تخریب اموال دولتی» به اعدام محکوم کرد و ۱۱ روز پس از شورش، این چهارنفر اعدام شدند.<ref name=":1">[https://iranwire.com/fa/features/20267 روایت شورش مشهد، اسلام شهر و قزوین در دوران هاشمی] - ایران وایر</ref>
| | مدتی قبل از کودتا خارا ترانهای سرود که مانیفست او نام گرفت. «یوان ترنر» همسر انگلیسی خارا می گوید که او از قبل می دانست در کودتا کشته خواهد شد و به همین دلیل مانیفست خود را سرود. |
|
| |
|
| تظاهرات حوالی نیمه شب ۹ خرداد به پایان رسید ولی تا نزدیک صبح صدای تیراندازیهای متقابل از قسمتهای مختلف شهر مشهد به گوش می رسید. دهها اتوبوس و خودرو ارگانهای امنیتی، در خیابانها و پارکینگهای دولتی در حال سوختن بود و دود انبوه غلیظ آتش سوزیها سراسر شهر را پوشانده بود. برخی از اماکن دولتی و مراکز انتظامی، که در جریان این خیزش عظیم مردمی تخریب یا به آتش کشیده شد، عبارتند از:
| | '''«نه برای خواندن است که می خوانم''' |
|
| |
|
| ـ شعبۀ مرکزی بانک ملّت
| | '''و نه برای عرضه صدایم، نه''' |
|
| |
|
| ـ ساختمان ادارۀ کلّ دارایی
| | '''من آن شعر را با آواز می خوانم''' |
| | [[پرونده:ویکتور خارا در میان کودکان محروم.JPG|جایگزین=ویکتور خارا، انقلابی، هنرمند، اعتراض|بندانگشتی|ویکتور خارا در میان کودکان محروم شیلی]] |
| | '''که گیتار پراحساسم می سراید''' |
|
| |
|
| ـ ساختمان «تبلیغات اسلامی»
| | '''... چراکه ترانه آن زمانی معنا می یابد''' |
|
| |
|
| ـ ساختمان اجرای احکام دادگستری (که کلیهی پرونده های آن در آتش سوخت)
| | '''که قلبش نیرومندانه در تپش باشد''' |
|
| |
|
| ـ تعاونی آستان قدس و پاساژ مرکزی قدس، وابسته به آستان قدس
| | '''و انسانی آن ترانه را بسراید''' |
|
| |
|
| ـ دو جایگاه پمپ بنزین در خیابان عشرت آباد و کوی طلّاب
| | '''که سرودخوانان شهادت را پذیرا شود»'''<ref name=":1" /> |
|
| |
|
| ـ کلیهی شعب بانک واقع در خیابانهای راه آهن، چهار طبقه، دروازه طلایی، «شهدا» و طبرسی؛ | | == دستگیری ویکتور خارا == |
| | [[پرونده:استادیوم سانتیاگو در روزهای کودتا.JPG|جایگزین=انقلاب، اعتراض، کانون شورشی|بندانگشتی|بازداشت هواداران حکومت آلنده توسط نظامیان در استادیوم سانتیاگو بعد از کودتای پینوشه]] |
| | در یازده سپتامبر ۱۹۷۳ با همکاری مستقیم دولت آمریکا، آگوستو پینوشه در کودتایی خونین دولت مردمی سالوادور آلنده را سرنگون کرد و هزاران نفر از مردم شیلی را دستگیر کرد. تعداد زیادی از این دستگیرشدگان در استادیوم ملی سانتایگو پایتخت شیلی گرد آورده شده بودند. <ref name=":0" /> ویکتورخارا، ۱۲ سپتامبر ۱۹۷۳، یک روز پس از کودتای ارتش علیه دولت سالوادور آلنده، در دانشگاه فنی در کنار دانشجویان بازداشت و به استادیوم معروف سانتیاگو منتقل شد.<ref name=":2">[https://www.radiofarda.com/a/chilean-viktor-jara-trial/32576679.html پرونده قتل ویکتور خارا؛ محکومیت قطعی متهمان پس از ۵۰ سال ـ رادیو فردا]</ref> او در این استادیوم به همراه حدود ۵۰۰۰ نفر دیگر نگهداری میشد. جایی که مرکز بازجویی، شکنجه و اعدام هواداران دولت قانونی آلنده بود. شاهدان عینی خبر دادهاند که در همین استادیوم بود که استخوانهای دست و انگشتان ویکتور خارا را شکستند و از او خواستند در حضور سایر بازداشتشدگان آواز بخواند و او ترانه معروف خود به نام «ماپیروز خواهیم شد» را خواند.<ref>'''[https://www.dw.com/fa-ir/art-culture/a-44530936 محکومیت قاتلان ویکتور خارا ۴۵ سال پس از مرگ خواننده نامدار ـ دویچه وله فارسی]'''</ref> |
|
| |
|
| ـ تعدادی سینما در خیابان ارک.
| | == جان باختن ویکتور خارا == |
| | روز ۱۵ سپتامبر دوباره خارا را به شکنجه کشیدند و بعد هم ۴۳ گلوله به او شلیک کردند. یک روز بعد جسد خارا و ۵ نفر دیگر از بازداشتشدگان در زمینی اطراف یک گورستان در نزدیکی استادیوم پیدا شد. اجساد را برای شناسایی به پزشکی قانونی منتقل کردند. یکی از کارمندان این اداره چهره خارا را شناخت و با خبردادن به همسر او مانع از آن شد که خارا را در گورهای دستهجمعی دفن کنند. جسد خارا که ۵۶ شکستگی و ضرب و جرح در آن تشخیص داده شده بود، به صورت ناشناس در گوشهای از گورستان سانتیاگو به خاک سپرده شد. |
|
| |
|
| روزنامهی «جمهوری اسلامی» ۱۲خرداد، تعداد ساختمانهای تخریب شده و به آتش کشیده شدهي این تظاهرات را حدود صد ساختمان برآورد کرده و نوشته بود که این آتش سوزیها «چهرۀ شهر را دگرگون» کرد.<ref name=":3">[https://hambastegimeli.com/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%88%D9%8A%DA%98%D9%87/%D8%B7%D8%A8%D9%84%D9%87-%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1/79488-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%80-%D9% یادی از قیام دلاورانۀ مردم مشهد]- سایت همبستگی ملی</ref>
| | سال ۲۰۰۹ جسد خارا در مراسمی رسمی از گور محقرش در گورستان سانتیاگو به مقبرهای آبرومند و درخور او منتقل شد. در این مراسم، خانم میشل باشله، رئیس جمهور وقت شیلی که پدرش از افسران وفادار به آلنده بود و قربانی کودتا شد، همراه با ۱۲ هزار نفر دیگر حضور داشت. |
| | [[پرونده:جوان خارا همسر ویکتور خارا.JPG|جایگزین=ویکتور خارا، اعتراض، انقلاب، سرنگونی دیکتاتور|بندانگشتی|جوان خارا همسر انگلیسی ویکتور خارا]] |
| | در زمان دیکتاتوری ۱۸ ساله پینوشه (۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰) نزدیک به ۴۰ هزار نفر به صورت غیرقانونی دستگیر و به طور منظم مورد شکنجه قرار گرفتند. بیش از ۳هزار نفر از مخالفان رژیم زیر شکنجه کشته شدند. |
|
| |
|
| === روایت علی جنتی از واقعه ===
| | ویکتور خارا در روزهای بازداشت در استایوم سانتیاگو ترانهی «استادیوم» را سرود که مدتی بعد به طور مخفیانه توسط یکی از آنهایی که از استادیوم شیلی جان سالم به در برده بود، به دست همسرش رسید. او در این ترانه میگوید: |
| علی جنتی، سالبعد در گفتوگو با وبسایت خبری «انتخاب»، علت این قیام و شورش مردم مشهد را فقر وحاشیه نشینی عنوان کرد و نه دخالت گروهکها و ضد انقلاب. او در سخنان خود پیرامون واقعه قیام مردم مشهد گفت که بر اثر شلیک نیروهای امنیتی ۲ دانش آموز کشته شدند. او همچنین اذعان میکند که نیروهای بسیجی و حزبالله به دستور او برای مقابله با قیام حاشیهنشینان مشهد وارد عمل میشوند و البته بخشی از مردم معترض را نیز «اراذل و اوباش» میخواند: <blockquote>«مردم همینطور به حرکت خود ادامه دادند و در مسیر، برخی از اراذل و اوباش هم به آنان پیوستند، این جمعیت در طول مسیر مغازههای مردم را غارت کردند. بعد هم به یک پاسگاه نیروی انتظامی حمله کردند. مأموران نیروی انتظامی از فرط رعب و وحشت، تسلیم شدند. جمعیت سپس به سمت مرکز شهر یعنی میدان شهدا آمدند و اداره کل دادگستری را هم به تسخیر خود درآوردند. حتی یک قسمت اداره دادگستری را آتش زدند. ساعت حدودا هفت یا هفت و سی دقیقه شب بود، نیروی انتظامی هم خود را باخته بود، سپاه و ارتش هم در آن فاصله به این راحتی نمیتوانستند نیرو جمع کند. نهایتا اوایل شب بود که به صداوسیما رفتم و اعلام کردم عدهای در حال تخریب شهر هستند، از نیروهای بسیجی و حزبالله خواستم که وارد شوند و جلوی این اوباش را بگیرند. بعد از این اعلام، مردم به مرکز تجمع رفتند. حدود ٨٠٠ نفر از تجمعکنندگان را دستگیر کردند و به استانداری آوردند. چشمان آنها را بستند و بعدا به زندان منتقل کردند.»<ref name=":2">[https://www.radiozamaneh.com/358987 «شورش ۱۳۷۱ مشهد به دلیل فقر و حاشیهنشینی بود، نه کار ضدانقلاب»]- رادیو زمانه</ref></blockquote>
| |
|
| |
|
| == سرانجام تظاهرات مشهد ==
| | '''«پنج هزار تن اینجاییم''' |
| قیام مشهد در دو روز سرکوب شد. در آن زمان نیروهای کمکی از شهرهای دیگر روانه مشهد شدند و سپاه پاسداران نیز نقش مستقیمی در سرکوب معترضان داشت.
| |
|
| |
|
| دادگاه انقلاب مشهد نیز چهارتن را به اعدام محکوم کرد. مجازات مرگ این چهار متهم تنها ۱۱ روز پس از شورشها و بدون طی مراحل متعارف قانونی اجرا شد.<ref name=":2" />
| | '''در این بخش کوچک شهر''' |
|
| |
|
| نتیجه «دستور سختگیری» خامنهای، ۱۰ روز بعد خود را در اعلامیه دادگاه انقلاب مشهد نشان داد: «به موجب احکام صادره از دادگاههای انقلاب اسلامی مشهد و تایید و تنفیذ دیوانعالی کشور، ۴ تن از عوامل اصلی غائله اخیر مشهد سحرگاه دیروز به دار مجازات آویخته شدند.»
| | '''چه دشوار است سرودی سر کردن''' |
|
| |
|
| دستگیری، محاکمه،صدور حکم اولیه، درخواست تجدیدنظر، تایید حکم و تنفیذ آن که رویه مرسوم محاکمات در ایران (حتی در دادگاه انقلاب) است در نتیجه فشار رهبر ایران کنار گذاشته میشود و تنها ظرف ۹ روز ۴ نفر از معترضان با طناب دار اعدام میشوند.
| | '''آن گاه که وحشت را آواز میخوانیم''' |
|
| |
|
| افراد اعدام شده ۴ نفر به نامهای جواد گنجخانلو، غلامحسین پورشیرزاد، علی صادقی و حمید جاوید بودند که بنا به اعلامیه دادگاه انقلاب مشهد جرمشان آتش زدن قرآن، آتش زدن سازمان تبلیغات اسلامی و تخریب ادارات دولتی بود. دادستان وقت مشهد نیز در توضیح این احکام مدعی شده بود که معترضان با «اسلام، قرآن و انقلاب اسلامی ضدیت داشتهاند».<ref>[https://www.independentpersian.com/node/29626/%D8%B7%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%9B-%D8%B1%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%AD%D9%84-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85 طناب دار؛ راهحل قدیمی رهبر ایران برای شورش مردم]- ایندیبندنت فارسی</ref>
| | '''وحشت آن که من زندهام''' |
|
| |
|
| == واکنشها ==
| | '''وحشت آن که میمیرم من''' |
| نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۱۱ خرداد ۱۳۷۱ در صحن علنی مجلس به «تحرکات ضدانقلاب» اعتراض کردند و فقر و حاشیهنشینی را علت این شورشها عنوان نکردند.<ref name=":2" />
| |
|
| |
|
| علی جنتی در گفتوگو با انتخاب تصریح کرد که در گزارشی که فلاحیان از این اتفاق تهیه کرد، تأکید شده بود که هیچکدام از بازداشتیها وابستگی گروهی و گروهکی ندارند. حتی در بین آنها از خانواده شهید و جانبازان هم بودند. بیشتر مشکلات اقتصادی و اجتماعی باعث این اتفاق شد.
| | '''خود را در انبوه این همه دیدن''' |
|
| |
|
| سعید امامی، متهم اصلی پرونده قتلهای زنجیرهای و از معاونان وزارت اطلاعات نیز ۱۳۷۵ در مورد قیام مشهد گفته بود: «بعضی اعتراضات اعتراضاتی است که باید بپذیریم.»
| | '''در میان این لحظههای بیشمار ابدیّت''' |
|
| |
|
| علی جنتی در انتهای گفتوگو با سایت انتخاب مدعی شد که پیشبینی قیامهای بیشتری را نیز کرده بود: <blockquote>«همان زمان هم پیشبینی میکردم این امر در سایر مناطق هم که مشکلات مشابهی دارد، تکرار شود که اتفاق هم افتاد؛ در اکبرآباد تهران و اراک هم چنین اتفاقی رخ داد. الان هم مشکل حاشیهنشینی مشکلی جدی برای دولت است.»</blockquote>در طی سالهای آتی ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی نیز قیامهای مشابهی در قزوین (مرداد ۱۳۷۳) و اسلامشهر (فروردین ۱۳۷۴) روی دادند.<ref name=":2" />
| | '''که در آن سکوت و فریاد هست''' |
| | [[پرونده:میشل باشله رئیس جمهور شیلی در کنار عکسی از ویکتور خارا.JPG|جایگزین=حقوق بشر، آزادی|بندانگشتی|میشل باشله رئیس جمهور شیلی در کنار عکسی از ویکتور خارا در مراسم یادبود او]] |
| | '''لحظه پایان آوازم رقم میخورد.»'''<ref name=":2" /> |
|
| |
|
| در خاطرات هاشمی رفسنجانی به تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۷۱ این چنین آمده است: <blockquote>«به دفترم آمدم. اوضاع مشهد را پرسیدم. گفتند دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته و با دخالت سپاه تمام شده و جمعی را بازداشت کردهاند. خرابیهای زیادی بار آوردهاند. در جلسه هیأت دولت، وقت زیادی صرف مسأله مشهد و کیفیت برخورد با آن به منظور جلوگیری از تکرار این گونه حوادث شد. رهبری هم امروز با احضار وزرای مربوط، دستور سخت گیری دادهاند.»<ref name=":1" /></blockquote>روز ۱۰خرداد، آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، در یک پیام رادیویی به مردم قهرمان مشهد درود فرستاد و گفت: <blockquote>«خشم و خروش مردم به ستوه آمدۀ ایران، که بنیاد ستم و سرکوب حکومت پلید آخوندی را در شهرهای سراسر ایران به لرزه افکنده است، این بار از خراسان و از شهر مقدّس مشهد شعله کشیده و بقایای رژیم خمینی را فرا می گیرد. همزمان با خیمه شب بازیهای آخوندی در سالمرگ دجّال ضدّبشر، مردم قهرمان مشهد که از ستم و سرکوب بی حدّ و حَصر رژیم و محدودیتها و فشارهای فزایندۀ آن به جان آمده اند، مشت محکمی بر دهان آخوندهای یاوه گو کوبیدند؛ مردمی که سالهاست در حکومت منحوس خمینی از ابتدایی ترین مایحتاج زندگی و کمترین مسکن و سرپناهی محرومند و اکنون اراده کرده اند تا در پیوند با فرزندان مجاهد و رزم¬آور خود در ارتش آزادی، بنیاد ستم و سرکوب آخوندی را براندازند. عکس العملهای هراس آلود سردمداران رژیم، نمایشها و فغان و فریاد چماقداران و اوباش حزب اللّهی، که در خیابانهای مشهد علیه مردم این شهر و مجاهدین زوزه سر می دهند، تنها و تنها، نشاندهندۀ عجز و درماندگی سردمداران رژیم پوسیدۀ خمینی در قبال اوجگیری اعتراضات مردم ایران است».<ref name=":3" /></blockquote>روز ۲۰ خرداد نیز آقای رجوی در رابطه با اعدام شماری از شرکت کنندگان در تظاهرات بزرگ مشهد که رادیو جمهوری اسلامی خبر آن را اعلام کرد، طی یک پیام رادیویی، به مردم مشهد و شهیدان تظاهرات ۹خرداد آن شهر درود فرستاد و اعلام کرد: <blockquote>«سرانجام رفسنجانی و خامنه ای و دیگر دژخیمان پسمانده از خمینی، که پس از تظاهرات قهرمانانی مردم مشهد به دست و پا افتاده و با دستگیری بیش از سه هزار تن از مردم مشهد به تدارک اعدام و کشتار تظاهرکنندگان برخاستند... در آستانهی عید قربان خبر اعدام و به دارآویختن مردم محروم و به جان آمده یی را به مردم ایران دادند که قبلاً سرپناه آنان را بر سرشان خراب کرده و کودکانشان را در زیر آوار به قتل رسانده بودند. امّا این دژخیمان، که یکبار دیگر فضیحت افسانه پردازی دربارهی میانه روی و اصلاح و استحالهی آنها برملا شده، آتش انتقام ارتش آزادیبخش ملی و مقاومت انقلابی برآمده از این خلق به پاخاسته را دربرابر خود دارند که رژیم لرزان و غرقه در بحران آخوندی را در تمامیّت خود سرنگون و نابود خواهدکرد».<ref name=":3" /></blockquote><blockquote></blockquote> | | == ترانههای خارا در ایران == |
| | نام ویکتور خارا در ایران، بیشتر در سال ۱۳۵۸ و در کتاب جمعه که احمد شاملو مسئولیت و سردبیری آن را به عهده داشت مطرح شد. در ماههای پایانی همین سال «سازمان انتشاراتی و فرهنگی ابتکار» کاست اولین مجموعه از ترانههای ویکتور خارا را به ترجمه و دکلمه احمد شاملو منتشر کرد. این سازمان انتشاراتی تحت مسئولیت و مدیریت «ابراهیم زالزاده» اداره میشد و سال ۱۳۶۰ دومین و سومین مجموعه سرودهای ویکتور خارا را با ترجمه احمد شاملو و محمد زرینبال و با دکلمه محمد مقدم منتشر کرد. زالزاده اسفند سال ۱۳۷۵ در تهران درجریان قتلهای زنجیرهای ناپدید شد و یک ماه بعد جسدش را که ضربات چاقو بر آن دیده میشد، در اطراف شهر پیدا کردند.<ref name=":2" /> |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| <references />
| |