|   |   | 
| خط ۱: | خط ۱: | 
|  | [[پرونده:Screenshot 2025-07-13 145849.jpg|بندانگشتی|300x300پیکسل]]
 |  | '''سکینه چاقوساز''' (۱۳۱۴ – ۱۳۶۰)، از زنان مجاهد و فعال سیاسی اهل تبریز بود که در جریان انقلاب ضدسلطنتی و سپس مقابله با استبداد مذهبی حاکم پس از انقلاب ۱۳۵۷ در صفوف هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران فعالیت میکرد. او در عید فطر سال ۱۳۵۹ در مسجد اندبیلیهای تبریز، هدف حمله اوباش مسلح وابسته به حزب جمهوری اسلامی و عوامل آخوند موسوی تبریزی قرار گرفت و در پی ضربات وارده دچار خونریزی مغزی شد. پس از ۹ ماه بستریشدن در بیمارستانهای تهران، سرانجام در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۰ بهشهادت رسید. وصیتنامه و زندگی این مادر شهید، نماد پایداری زنان ایران در مبارزه برای آزادی و عدالت دانسته میشود. | 
|  | '''مرگ کسب و کار من است،'''رمانی است تکاندهنده ازنویسنده فرانسوی روبر مرل که درسال ۱۹۵۲ منتشر شد و باترجمهی درخشان [[احمد شاملو]] بهفارسی درآمده است.این رمان، روایتی است نیمهمستند و روانکاوانه اززندگی رودولف لانگ، شخصیت تخیلی که بر اساس زندگی واقعی رودولف هس، فرمانده اردوگاه مرگ آشویتس نوشته شده است.داستان از زبان اولشخص وبه سبک اعترافات بازگو میشود ونشان میدهد که چگونه یک فرد عادی، بهتدریج به عامل بیاحساس کشتار صنعتی انسانها بدل میشود. |  | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | رمان با نگاهی دقیق به شخصیتپردازی، انگیزههای روانی وفرایند تطبیق فرد با یک نظام تمامیتخواه، به بررسی این مسئله میپردازد که چگونه شرایط اجتماعی، ایدئولوژی و اطاعت کور میتواند افراد معمولی را بهماشینهای قتل بدل سازد.لانگ در روایت خود، نهتنها هیچ احساس گناهی ازجنایاتش ندارد، بلکه خود را سربازی وظیفهشناس وتابع دستور میداند؛ این دیدگاه، از تراژدی انسانیای پرده برمیدارد که درآن مسئولیت اخلاقی دردل دستگاه بوروکراتیک مدفون شده است.
 |  | === زندگی و مبارزه === | 
|  |  | سکینه چاقوساز در سال ۱۳۱۴ در شهر تبریز، از خانوادهای زحمتکش چشم به جهان گشود. از همان دوران نوجوانی با فضای ظلم و استبداد شاهنشاهی آشنا بود و بهویژه در دهههای پایانی سلطنت پهلوی با فعالیتهای انقلابی، بهویژه در راهپیماییها و تظاهرات مردمی علیه رژیم شاه، همراه شد. | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | اثر مرل نهفقط مستندی ازجنایات نازیهاست، بلکه واکاوی عمیق روان آدمی درمواجهه با قدرت، اطاعت و مسئولیت است. ترجمهی احمد شاملو نیز با نثری فشرده، روشن و کوبنده، وزن ادبی وعاطفی اثر را بهخوبی منتقل کرده است. اینکتاب همچنان یکی از مهمترین آثار ادبی در تحلیل سازوکار فاشیسم و خشونت نهادیشده درسده بیستم بهشمار میرود.<ref name=":0">[https://kafebook.ir/%D9%85%D8%B1%DA%AF-%DA%A9%D8%B3%D8%A8-%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/?utm_source=chatgpt.com مرگ کسب و کار من است]</ref>
 |  | پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، وی همچون بسیاری از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران، به حمایت فعالانه از این جریان پرداخت و در مراسم مذهبی و سیاسی این سازمان در تبریز حضور داشت. | 
|  |  | ---- | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | == معرفی کتاب == |  | === واقعه مسجد اندبیلیها === | 
|  | '''عنوان اثر:''' ''مرگ کسب وکار من است''
 |  | در عید فطر سال ۱۳۵۹، در مسجد اندبیلیهای تبریز، هواداران مجاهدین خلق مراسمی مذهبی برگزار کردند. این مراسم هدف یورش چماقداران حزب جمهوری اسلامی و عوامل مسلح تحت فرمان آخوند موسوی تبریزی قرار گرفت. در این حمله، سکینه چاقوساز بهشدت از ناحیه سر مورد اصابت ضربات باتوم و سلاحهای جنگی قرار گرفت و به خونریزی مغزی دچار شد. | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | '''نویسنده:''' ''روبر مرل (Robert Merle)''
 |  | وی پس از این حادثه به تهران منتقل شد و در بیمارستانهای ایرانشهر و بهآور تحت چندین عمل جراحی و درمانهای فشرده قرار گرفت. اما بر اثر شدت آسیبدیدگی، پس از ۹ ماه تحمل درد و رنج، در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۰ به شهادت رسید. | 
|  |  | ---- | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | '''مترجم فارسی:''' ''احمد شاملو''
 |  | === واکنشها و یادبود === | 
|  |  | سازمان مجاهدین خلق ایران در اطلاعیهای رسمی در تاریخ ۵ خرداد ۱۳۶۰، شهادت این مادر مجاهد را اعلام کرد و آن را سندی آشکار بر سرکوب و خشونت نیروهای انحصارطلب مذهبی دانست. در این اطلاعیه آمده بود که سکینه چاقوساز نه فقط یک مادر مقاوم بلکه «نمونهای نادر از آزادگی و ایستادگی مردم تبریز» بود. | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | '''سالنگارش:''' ۱۹۵۲
 |  | مراسم بزرگداشت او در روز جمعه اول خرداد ۱۳۶۰ در مسجد احتشام تبریز با حضور گسترده مردم برگزار شد. این مراسم یکی از نخستین یادمانهای علنی شهدای مقاومت در تبریز پس از حملات سال ۱۳۵۹ محسوب میشود. | 
|  |  | ---- | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | '''ژانر:''' رمان تاریخی، روانشناسانه، مستند داستانی
 |  | === وصیتنامه === | 
|  |  | وصیتنامه سکینه چاقوساز، که در واپسین روزهای حیاتش نوشته شده بود، بهعنوان سندی از آگاهی و تعهد ایدئولوژیک مادران مجاهد در تاریخ مقاومت معاصر ایران شناخته میشود. در این وصیتنامه آمده است:<blockquote>«...به تمامی فرزندان و جوانان وصیت میکنم که راه مجاهدین را ادامه داده و از هیچ چیز نترسند که خدا با ماست... امروز آشکارا میبینم که همان جوانانی که شاه بهاتهام خرابکار و تروریست به زندان میانداخت، اکنون توسط رژیم جمهوری اسلامی دوباره شکنجه میشوند...»</blockquote>این متن در اسناد رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران و در مراسم سالگرد وی نیز بارها بازخوانی شده است. | 
|  |  | ---- | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | '''موضوع:''' نازیسم، فاشیسم، روانشناسی جنایت، مسئولیت فردی در نظامهای توتالیتر
 |  | === اهمیت تاریخی === | 
|  |   |  | شهادت سکینه چاقوساز، نمادی از ورود پررنگ زنان به عرصه مبارزات اجتماعی و سیاسی در سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ است. او در شمار نخستین مادران شهیدی قرار گرفت که در رویارویی با سرکوب ساختارمند جمهوری اسلامی جان باختند، و شهادتش الهامبخش بسیاری از خانوادههای مقاوم و مبارز شد. | 
|  | == ساختار و روایت == |  | 
|  | رمان «مرگ کسب و کار من است» با فرم اعترافات یک متهم نظامی ـ سیاسی نوشته شده و تمام روایت از زاویه دید اولشخص صورت میگیرد. راوی، «رودولف لانگ» ـ معادل تخیلی رودولف هس، فرمانده آشویتس ـ با سردی و بیطرفی تمام، زندگی خود را از کودکی تا دستگیری شرح میدهد. این سبک نگارش، نهفقط خواننده را در دل ذهن جنایتکاری حرفهای مینشاند، بلکه تضاد وحشتبرانگیزی میان خشونت اعمال او و لحن بیاحساس و اداری روایت ایجاد میکند.
 |  | 
|  |   |  | 
|  | رمان با زبانی ساده و نثری روان اما مؤثر پیش میرود و موفق میشود بدون بهرهگیری ازصحنهپردازیهای اغراقآمیز، هولناکترین جنایات قرن بیستم را در سطحی روانی و فردی به نمایش بگذارد. انتخاب این زاویه دید بهمرل اجازه میدهد که ریشههای جنایت را نه در ناهنجاریهای فردی، بلکه در ساختارهای روانی، خانوادگی و سیاسیجامعه جستوجو کند.<ref>[https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%DA%A9%D8%B3%D8%A8-%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/book/56507?utm_source=chatgpt.com معرفی و دانلود کتاب صوتی مرگ کسب و کار من است]</ref>
 |  | 
|  |   |  | 
|  | == مضمون و درونمایهها ==
 |  | 
|  | در مرکز رمان، مسئلهی اطاعت کورکورانه ازاقتدار قرار دارد. لانگ نه بهعنوان یک هیولا، بلکه بهعنوان فردی متوسط، منظم، بیتخیل و وظیفهشناس تصویر میشود که از کودکی در محیطی سرشار از سرکوب، خشونت و اطاعت رشد کرده است. اوبدون آنکه خود را عامل جنایت بداند، تنها مجری «دستور مافوق» و «سیاست حکومت» تلقی میشود. این نگاه، خواننده را با این پرسش مواجه میسازد: آیا هر فردی ممکن است درشرایط خاص، به عاملی برای جنایت بدل شود؟ |  | 
|  |   |  | 
|  | مرل در این اثر، سازوکارهای پیچیدهای را نمایش میدهد که طی آن، نظام فاشیستی موفق به زدودن مسئولیت فردی و جایگزینی آن با وظیفهپذیری مطلق میشود. لانگ نه از سر نفرت نژادی، بلکه از سر وفاداری به وظیفه، به کشتار جمعی دست میزند. این نکته، جنبهای هشداردهنده از رمان است: تبدیل انسان به ابزار، بدون اراده و بدون تأمل.<ref>[https://www.avangard.ir/blog/%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%DB%8C%D8%A7-%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D9%87%DB%8C%DA%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/ «قاتل شدن یا قاتل پروریدن، هیچ از ما دور نیست»]</ref>
 |  | 
|  |   |  | 
|  | == شخصیتپردازی ==
 |  | 
|  | رودولف لانگ شخصیتی است کماحساس، خشک، تابع، و فاقد خلاقیت. از همان کودکی تحت تربیت پدری سختگیر، بیمحبت و مذهبی قراردارد. تحقیر مداوم از سوی پدر، باعث شکلگیری شخصیت مطیع و فاقد اعتمادبهنفس در او میشود. ورودش به ارتش و سپس اساس، برایش نه بهمعنای قدرت، بلکه مأمنی برای اطاعت و سرکوب ضعفهایش است.
 |  | 
|  |   |  | 
|  | از دیگر شخصیتهای فرعی مهم، میتوان به پدر لانگ، افسران اساس، و مقامات بالا اشاره کرد که درمجموع نمایندهی ساختارهای اقتدارگرا هستند. این شخصیتها عموماً تیپیک هستند و بهجای پیچیدگیهای روانی، بیشتر برای نمایاندن نظام سلسلهمراتبی و ضدانسانی نازی بهکار رفتهاند.<ref name=":0" />
 |  | 
|  |   |  | 
|  | == سبک نگارش ==
 |  | 
|  | '''احمد شاملو''' باترجمهی اثر، روح زبان فرانسه را با زبانی موجز، پرقدرت و بهدور از حشو به فارسی منتقل کرده است. نثر شاملو با ضربآهنگی سرد، اما کوبنده، همراستا با لحن شخصیت لانگ حرکت میکند و بر عمق فاجعه میافزاید. انتخاب دقیق واژگان و پرهیز از توصیفپردازیهای احساسی، ترجمه را نهتنها وفادار به متن، بلکه مستقل و ادبی کرده است.<ref name=":0" />
 |  | 
|  |   |  | 
|  | == اهمیت و جایگاه در ادبیات ==
 |  | 
|  | «مرگ کسب و کار من است» یکی از نخستین آثاری است که نه با دیدگاه قربانی، بلکه از منظر جلاد به توصیف اردوگاههای مرگ نازی میپردازد. در کنار آثاری چون ''اگر این یک انسان است'' از '''پریمو لِوی''' و ''اتاق گاز'' از '''رابرت آنتلم'''، این رمان سهمی منحصربهفرد در شناخت روانشناسی جنایت و فاشیسم دارد.
 |  | 
|  |   |  | 
|  | نکته قابل توجه، این است که کتاب در دهه ۱۹۵۰ نوشته شده، زمانی که جهان هنوز در شوک پس از جنگ بهسر میبرد و بسیاری ازمتهمان در حال محاکمه یا فرار بودند. مرل با جسارتی ستودنی به قلب تاریکی میرود ونهفقط جنایت، بلکه زمینههای آن را تحلیل میکند.<ref name=":0" />
 |  | 
|  |   |  | 
|  | == تأثیر فرهنگی و سیاسی ==
 |  | 
|  | رمان مرل در دهههای بعد الهامبخش مطالعاتی در حوزهی روانشناسی اجتماعی، علوم سیاسی و اخلاق نظامی شد.مفاهیمی چون «ابتذال شر» (به تعبیر [[هانا آرنت]] در مورد آیشمن) درونمایهای مشترک با این اثر دارد. «مرگ کسب و کار من است» همچنین در میان خوانندگان فارسیزبان، بهویژه نسلهای مبارز دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، بازتابی گسترده یافت و در شناخت سازوکارهای سرکوب و اطاعت بیچونوچرا بسیار مؤثر بود.
 |  | 
|  | == منابع ==
 |  |