۴۸۰
ویرایش
(ویرایش متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
* نسیم شمال، شاعر ملی و طنزپرداز مردمی انقلاب مشروطه و عضو کمیته ستار نیز در شمار قربانیان رضاشاه است که توسط عوامل رضاشاه به یک تیمارستان انداخته و سربهنیست شد. سعید نفیسی در کتاب خاطراتش درباره نسیم شمال نوشته است: | * نسیم شمال، شاعر ملی و طنزپرداز مردمی انقلاب مشروطه و عضو کمیته ستار نیز در شمار قربانیان رضاشاه است که توسط عوامل رضاشاه به یک تیمارستان انداخته و سربهنیست شد. سعید نفیسی در کتاب خاطراتش درباره نسیم شمال نوشته است: | ||
<blockquote>«او را به تیمارستان «شهر نو» که در آن زمان دارالمجانین میگفتند بردند، در قسمت عقب تیمارستان جایی به او اختصاص دادند. من نفهمیدم چه نشانه جنونی در این مرد بزرگ بود. همان بود که همیشه بود. مقصود از این کار چه بود؟ این یکی از بزرگترین معماهای حوادث این دوران زندگی | <blockquote>«او را به تیمارستان «شهر نو» که در آن زمان دارالمجانین میگفتند بردند، در قسمت عقب تیمارستان جایی به او اختصاص دادند. من نفهمیدم چه نشانه جنونی در این مرد بزرگ بود. همان بود که همیشه بود. مقصود از این کار چه بود؟ این یکی از بزرگترین معماهای حوادث این دوران زندگی ماست.» <ref>کتاب خاطرات سعید نفیسی، به کوشش علیرضا اعتصام، نشر مرکز، چاپ اول، ۱۳۸۱</ref></blockquote>در مورد قتل نسیم شمال یکی از همکارانش به نام حسین نعیمیذاکر میگوید:<blockquote>«از شهربانی، به من (حسین نعیمیذاکر) در روزنامه «شهر فرنگ» خبر دادند که نسیم شمال فوت کرده و توصیه شد ماجرا را در روزنامه نیاورم. جنازه را از دارالمجانین تحویل گرفتم و با درشکه به مسگرآباد''' '''برده و بدون اینکه کسی بفهمد دفن کردم. تاریخ قتل وی را سال ۱۳۱۲ یا ۱۳۱۳ ثبت کردهاند.»</blockquote> | ||
* یکی دیگر از قربانیان رضاشاه، [[تقی ارانی|دکتر تقی ارانی]] دانشمند''' '''و زندانی سیاسی نامدار و مبارز برجسته ایران است که در سال ۱۳۱۸ توسط همان گروه ویژه رضاشاه، به بیماری تیفوس مبتلا گشته و بهقتل رسانده شد بهطوری که حتی مادرش قادر به تشخیص هویت او نشد!<ref>روزنامه ستاره شماره ۱۷۱۷ مورخ ۷بهمن ۱۳۲۲ </ref> | * یکی دیگر از قربانیان رضاشاه، [[تقی ارانی|دکتر تقی ارانی]] دانشمند''' '''و زندانی سیاسی نامدار و مبارز برجسته ایران است که در سال ۱۳۱۸ توسط همان گروه ویژه رضاشاه، به بیماری تیفوس مبتلا گشته و بهقتل رسانده شد بهطوری که حتی مادرش قادر به تشخیص هویت او نشد!<ref>روزنامه ستاره شماره ۱۷۱۷ مورخ ۷بهمن ۱۳۲۲ </ref> | ||
===رفتار رضاشاه با دوستان خود=== | ===رفتار رضاشاه با دوستان خود=== | ||
رضاشاه البته فقط دشمنان خودش را نمیکشت، او حتی دوستان و نزدیکان خودش را هم با کوچکترین شک و گمانی نابود میکرد؛ [[عبدالحسین تیمورتاش]]، وزیر دربار رضاشاه و بسیاری مثل او هم طعمه | رضاشاه البته فقط دشمنان خودش را نمیکشت، او حتی دوستان و نزدیکان خودش را هم با کوچکترین شک و گمانی نابود میکرد؛ [[عبدالحسین تیمورتاش]]، وزیر دربار رضاشاه و بسیاری مثل او هم طعمه آدمکشی رضاشاه شدند. | ||
بسیاری از رقبا و مخالفان وی زندانی و در زندان کشته شدند. در میان مقتولان علاوه بر عبدالحسین تیمورتاش، [[سردار اسعد بختیاری]] و نصرتالدوله، برخی از روسای ایلات مانند صولتالدوله قشقایی را میتوان دید. برخی از وزرا و نزدیکان وی نیز (مانند علیاکبر داور وزیر عدلیه) از ترس اتفاقات مشابه خودکشی کردند. | بسیاری از رقبا و مخالفان وی زندانی و در زندان کشته شدند. در میان مقتولان علاوه بر عبدالحسین تیمورتاش، [[سردار اسعد بختیاری]] و نصرتالدوله، برخی از روسای ایلات مانند صولتالدوله قشقایی را میتوان دید. برخی از وزرا و نزدیکان وی نیز (مانند علیاکبر داور وزیر عدلیه) از ترس اتفاقات مشابه خودکشی کردند. | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۱: | ||
این سند که اکنون نیز در کتابخانه سلطنتی بلژیک در دسترس همگانی است، ثابت میکند که طرح راهآهنی که رضاشاه کشید، یک طرح استعماری انگلستان برای منافع پیشبرد اهداف خودش بوده است. | این سند که اکنون نیز در کتابخانه سلطنتی بلژیک در دسترس همگانی است، ثابت میکند که طرح راهآهنی که رضاشاه کشید، یک طرح استعماری انگلستان برای منافع پیشبرد اهداف خودش بوده است. | ||
سال ۱۹۱۷ میلادی، اسناد راهآهنی که بریتانیا در نظر داشت در ایران احداث کند، در یک کتاب در هلند منتشر شد. نقشه و اطلاعات آن طرح را سالها بعد یک دانشجوی ایرانی در اروپا به اسم مهندس عطایی که سالهای ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ در برلین تحصیل میکرده، به دستآورد و در سال ۱۳۰۸ خورشیدی بهعنوان یک طرح استعماری افشا کرد، اما به فاصله کمی آنچنان تحت فشار قرار گرفت که در اتاق انتظار سفارت ایران در برلین خودکشی کرد. بعدها سرمقاله روزنامه مرد امروز شماره ۴۰ مورخ ۲۳تیر | سال ۱۹۱۷ میلادی، اسناد راهآهنی که بریتانیا در نظر داشت در ایران احداث کند، در یک کتاب در هلند منتشر شد. نقشه و اطلاعات آن طرح را سالها بعد یک دانشجوی ایرانی در اروپا به اسم مهندس عطایی که سالهای ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ در برلین تحصیل میکرده، به دستآورد و در سال ۱۳۰۸ خورشیدی بهعنوان یک طرح استعماری افشا کرد، اما به فاصله کمی آنچنان تحت فشار قرار گرفت که در اتاق انتظار سفارت ایران در برلین خودکشی کرد. بعدها سرمقاله روزنامه مرد امروز شماره ۴۰ مورخ ۲۳تیر ۱۳۲۴ این موضوع را افشا کرد.<ref>کتاب گذشته چراغ راه آینده ص ۲۵ – ۲۶</ref> | ||
===طرح راهآهن شمالی-جنوبی=== | ===طرح راهآهن شمالی-جنوبی=== | ||
راهآهن شمالی - جنوبی بهقول روزنامههای همان روزگار، تنها راهآهنی بود که هیچیک از قطبهای جمعیتی ایران را به همدیگر وصل نمیکرد، خاصیت ترانزیت نداشت و تنها ویژگیاش، امکان استراتژیکی آن، برای دستیابی به روسیه (شوروی) بود. | راهآهن شمالی - جنوبی بهقول روزنامههای همان روزگار، تنها راهآهنی بود که هیچیک از قطبهای جمعیتی ایران را به همدیگر وصل نمیکرد، خاصیت ترانزیت نداشت و تنها ویژگیاش، امکان استراتژیکی آن، برای دستیابی به روسیه (شوروی) بود. | ||
دکتر مصدق از مخالفان جدی طرح راهآهن شمالی-جنوبی رضاشاه بود، وی در خاطرات خود نوشته است:<blockquote>«گفتم هر کس به این لایحه (احداث راهآهن) رأی بدهد خیانتی است که به وطن خود نموده است (این حرفم) شاه فقید (یعنی رضاشاه) را عصبانی کرد... در بادی امر نظریاتم این بود: راهآهنی که ترانزیت بینالمللی ندارد، نه فقط در ایران بلکه در بسیاری ممالک دیگر که عده ساکنان آن کم است، مفید | دکتر مصدق از مخالفان جدی طرح راهآهن شمالی-جنوبی رضاشاه بود، وی در خاطرات خود نوشته است:<blockquote>«گفتم هر کس به این لایحه (احداث راهآهن) رأی بدهد خیانتی است که به وطن خود نموده است (این حرفم) شاه فقید (یعنی رضاشاه) را عصبانی کرد... در بادی امر نظریاتم این بود: راهآهنی که ترانزیت بینالمللی ندارد، نه فقط در ایران بلکه در بسیاری ممالک دیگر که عده ساکنان آن کم است، مفید نیست.» <ref>خاطرات و تالمات مصدق انتشارات علمی تهران ۱۳۶۵ ص۳۵۰ و ۳۵۱</ref></blockquote>مصدق در جای دیگر گفت:<blockquote>'''«'''هر چه کردهاند خیانت است و خیانت. با اینکه همگان به سودمندی راهآهن شرق و غرب چه از لحاظ تجاری و چه از لحاظ نظامی آگاه بوده و اعتقاد داشتند که این مسیر کاربردهای فراوانی دارد، ولی رضاشاه آن را نپذیرفت. این موضوع... ناشی از نفوذ انگلیسیها بر دستگاه سیاستگذاری رضاشاه بود.» <ref>ایرج افشار، خاطرات و تألمات دکتر محمد مصدق، تهران، چاپ پنجم، انتشارات محمدعلی علمی ص ۳۵۱ به بعد</ref></blockquote>رضاشاه، راهآهن ایران را طبق خواسته بریتانیا و با پول مردم ایران احداث کرد و به حرف مخالفین احداث راهآهن گوش نکرد. مصدق در مجلس ششم در این باره نکات مهمی مطرح کرد و گفت:<blockquote>«اگر راهآهن ما یک فایده ببرد از ترانزیت مالالتجاره اروپا به آسیا خواهد بود و این خطی که امروز اجازه داده میشود... کاملا برخلاف مصالح مملکت است... امروز میخواهید ۳۰میلیون پولی را که در دست مردم است و در واقع هستی این ملت و مملکت را به یک راهی صرف کنید، یک قدر دقت کنید.» <ref>نطق دکتر مصدق در جلسه ۲۳۲ مجلس شورا - منبع: گذشته چراغ راه آینده ص ۲۶</ref></blockquote>دکتر مصدق مجدداً سال ۱۳۲۴ و به مناسبتی در مجلس، حرفهای خود پیش از تأسیس راهآهن را یادآوری کرد و گفت:<blockquote>«همه آقایانی که در دوره پنجم و ششم بودهاند میدانند که من صحبت کردهام. بهخاطرشان میآید و ورقه کبود هم دادم! من گفتم این راهآهن... باید غرب ایران را به شرق ایران مربوط کند که ترانزیت هم داشته باشد و مالالتجاره و مسافران اروپا دیگر نباید از بحر احمر و دریای هند بروند به بمبئی! بلکه از این راه، ۳روزه آنها را ببرند هندوستان. ولی... این عملی نشد و من میدانستم که این خرجی که میشود برخلاف مصالح مملکت است».<ref>کتاب سیاست موازنه منفی ج ۲ ص ۸۵ نطق مصدق در مجلس منبع: کتاب گذشته چراغ راه آینده ص ۲۶ </ref></blockquote>حرفهای مصدق توسط کارشناسان تأیید شد اما مصدق نتوانست جلوی اجرای این طرح پر خرج و مخارج را بگیرد. | ||
آناتول تریتسکی در خصوص راهآهن ایران نوشت:<blockquote>«ملاحظات سیاسی و نظامی بیش از همه ذهن رضاشاه را مشغول کرده بود... تصمیم گرفتند که خط به هیچ شهر بزرگ بجز پایتخت نرود و بیشتر از مناطق چادرنشین... بگذرد».<ref>آناتول تریتسکی، کتاب تاریخچه راهآهن ایران چاپ سال ۱۳۲۶، تهران ص ۲</ref></blockquote>مهدیقلی هدایت(مخبرالسلطنه) نیز جنبه دیگر این طرح استعماری را در کتاب «خاطرات و مخاطرات» خود درباره طرح احداث خط آهن روشن کرده و نوشته است:<blockquote>«دکتر مصدق اعتقاد داشت که هزینه و زمان اجرای چنین طرحی توجیه اقتصادی و فنی ندارد. دلیل آن هم کاملا روشن بود زیرا شهرهای مهم و اقتصادی ایران که شامل تهران، اصفهان، شیراز، همدان، مشهد، رشت و کرمانشاه بودند در مسیر این طرح قرار نداشتند».<ref>مهدی قلی هدایت، خاطرات و مخاطرات، تهران، کتابفروشی زوار، چاپ دوم، ۱۳۴۴، ص۳۲۲ </ref></blockquote>در زمینهی مخارج احداث این راهآهن مصدق خاطرنشان کرده بود:<blockquote>«از روز شروع ساختمان (راهآهن) تا اتمام آن ۱۲سال طول کشید... و چنانچه در ظرف این مدت عواید نفت به مصرف کارخانه قند رسیده بود رفع احتیاج از یک قلم بزرگ واردات گردیده بود و از عواید کارخانههای قند هم میتوانستند خط راهآهن بینالمللی را احداث کنند که باز عرض میکنم هر چه کردهاند خیانت است و خیانت». </blockquote> | آناتول تریتسکی در خصوص راهآهن ایران نوشت:<blockquote>«ملاحظات سیاسی و نظامی بیش از همه ذهن رضاشاه را مشغول کرده بود... تصمیم گرفتند که خط به هیچ شهر بزرگ بجز پایتخت نرود و بیشتر از مناطق چادرنشین... بگذرد».<ref>آناتول تریتسکی، کتاب تاریخچه راهآهن ایران چاپ سال ۱۳۲۶، تهران ص ۲</ref></blockquote>مهدیقلی هدایت(مخبرالسلطنه) نیز جنبه دیگر این طرح استعماری را در کتاب «خاطرات و مخاطرات» خود درباره طرح احداث خط آهن روشن کرده و نوشته است:<blockquote>«دکتر مصدق اعتقاد داشت که هزینه و زمان اجرای چنین طرحی توجیه اقتصادی و فنی ندارد. دلیل آن هم کاملا روشن بود زیرا شهرهای مهم و اقتصادی ایران که شامل تهران، اصفهان، شیراز، همدان، مشهد، رشت و کرمانشاه بودند در مسیر این طرح قرار نداشتند».<ref>مهدی قلی هدایت، خاطرات و مخاطرات، تهران، کتابفروشی زوار، چاپ دوم، ۱۳۴۴، ص۳۲۲ </ref></blockquote>در زمینهی مخارج احداث این راهآهن مصدق خاطرنشان کرده بود:<blockquote>«از روز شروع ساختمان (راهآهن) تا اتمام آن ۱۲سال طول کشید... و چنانچه در ظرف این مدت عواید نفت به مصرف کارخانه قند رسیده بود رفع احتیاج از یک قلم بزرگ واردات گردیده بود و از عواید کارخانههای قند هم میتوانستند خط راهآهن بینالمللی را احداث کنند که باز عرض میکنم هر چه کردهاند خیانت است و خیانت». </blockquote> |
ویرایش