مهدی اخوان ثالث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
مهدی اخوان ثالث  = م. امید (متولدمشهد اسفند ۱۳۰۷ - درگذشت  شهریور ۱۳۶۹ تهران) شاعر،صدا بردار و دوبلرفیلم
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
|نام                    = مهدي اخوان ثالث  
|نام                    = مهدی اخوان ثالث  
|تصویر                  = اخوان_ثالث.jpg  
|تصویر                  = اخوان_ثالث.jpg  
|توضیح تصویر            =  
|توضیح تصویر            =  
|نام اصلی              = مهدي اخوان ثالث  
|نام اصلی              = مهدی اخوان ثالث  
|زمینه فعالیت          = شاعر،صدا بردار و دوبلرفیلم  
|زمینه فعالیت          = شاعر، صدا بردار و دوبلرفیلم  
|ملیت                  = [[ایرانی]]
|ملیت                  = [[ایرانی]]
|تاریخ تولد            = متولدمشهد اسفند ۱۳۰۷
|تاریخ تولد            = متولدمشهد اسفند ۱۳۰۷
|محل تولد              = مشهد
|محل تولد              = مشهد
|والدین                =
|والدین                =
|تاریخ مرگ              = درگذشت شهریور ۱۳۶۹ تهران
|تاریخ مرگ              = درگذشت شهریور ۱۳۶۹ تهران
|محل مرگ                = تهران
|محل مرگ                = تهران
|محل زندگی              = تهران
|محل زندگی              = تهران
خط ۲۳: خط ۲۰:
|لقب                    =  
|لقب                    =  
|بنیانگذار              =
|بنیانگذار              =
|پیشه                  = شاعر،صدا بردار و دوبلرفیلم  
|پیشه                  = شاعر، صدا بردار و دوبلرفیلم  
|سبک نوشتاری            = شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید|کتاب‌ها                =  
|سبک نوشتاری            = شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید|کتاب‌ها                =  
|تاریخ اتمام اثر        =  
|تاریخ اتمام اثر        =  
خط ۴۰: خط ۳۷:


}}
}}
'''مهدی اخوان ثالث،''' با نام مستعار م. امید (متولد ۱۰ اسفند ۱۳۰۷ در مشهد - درگذشته در ۴ شهریور ۱۳۶۹ تهران) شاعر معاصر و پرآوازه‌ی ایران است. مهدی اخوان ثالث در سبک نیمایی شعر می سرود. او دارای زبان شعری خاص خود بود. زبان شعری او از استحکامی بی‌نظیر برخوردار بود و اشعارش بر نسل‌های پس از خود تأثیری عمیق گذاشت. اشعار او زمینه‌های سیاسی و اجتماعی دارند. همچنین لحن حماسی در اشعار او بسیار آشکار است. از اشعار بسیار مشهور او می‌توان از شعر زمستان نام برد. پس از انقلاب به وی پیشنهاد شد در بخش‌های حکومتی وارد شود. علی خامنه‌ای که پیش از انقلاب با او آشنایی داشت از وی خواست که به حکومت بیپیوندد اما مهدی اخوان ثالث پاسخ داده بود: بنای ما بر این است که همیشه بر سلطه باشیم نه با سلطه!


زندگی   
همین موضوع منجر به رانده شدن او تا پایان عمر شد.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/khamenei-cultural-views-and-non-governmental-literature/29956608.html خامنه‌ای و «قبر» پرماجرای شاملو]</ref> وی تا پایان عمر در جمهوری اسلامی منزوی بود و حتی به لحاظ مالی در تنگدستی به سر می‌برد. او در ۴ شهریور ۱۳۶۹ در تهران درگذشت.
== زندگی ==
مهدی اخوان ثالث (م - امید) در سال ۱۳۰۷ در مشهد متولد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رسانید از هنرستان صنعتی فارغ التحصیل شد. نزد سلیمان روح افزا یکی از نوازندگان تار، با هنر موسیقی آشناشد.  


مهدي اخوان ثالث ( م - اميد ) در سال ۱۳۰۷ در مشهد متولد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاه خود به پايان رسانيد از هنرستان صنعتي فارغ التحصيل شد. نزد سليمان روح افزا يكي از نوازندگان تار،با هنر موسیقی آشناشد. با تشویق پدر به شعر و شاعری متمایل گشت و در ادامه راه معلمش پرويز كاويان جهرمي نيز از او رهبری نمود با ورود به «انجمن ادبي خراسان» و آشنایی با بزرگان شعر آن روزگاران همچون استاد نصرت (منشی باشی) درسالهای ۲۳-۲۴ و دعوت به انجمن ادبی (تخلص و نام امید) داده شد. مهدي اخوان ثالث در سرودن شعر به سبك كلاسيك در قصيده سرايي (به شيوه اساتيد كهن خراسان و خاصه منوچهري) و غزلسرايي (ارغنون از جمله فعاليت‌هاي اين دوره اوست) و نيز به سبك نو (به شيوه نيما ، مانند مجموعه زمستان) طبع آزمايي كرد. 
با تشویق پدر به شعر و شاعری متمایل گشت و در ادامه راه معلمش پرویز کاویان جهرمی نیز از او رهبری نمود با ورود به «انجمن ادبی خراسان» و آشنایی با بزرگان شعر آن روزگاران همچون استاد نصرت (منشی‌باشی) درسالهای ۲۳–۲۴ و دعوت به انجمن ادبی (تخلص و نام امید) داده شد.


پس از كودتاي ۲۸مرداد سال ۳۲، ايران چهرهء ديگري به‌خود گرفت و نظام سياسي-فرهنگي جامعهء آن‌زمان به‌كلي دگرگون شد. اخوان نيز مانند بسياري از اهل قلم، دستگير و روانهء زندان شد. او در اين زمان از امضاي تعهدنامه جهت آزادي از زندان امتناع كرد و ناگزير چند ماه در زندان ماند؛ اما طولي نكشيد مجددا در سال ۱۳۴۴براي دومين بار راهي زندان شد؛ اما اين بار اتهام او سياسي نبود، پس از آزاد شدن از زندان،ديگر هيچ‌گاه براي حزب و دسته‌اي خاص فعاليت نكرد و در واقع از كارهاي روزمرهء سياسي كناره‌گيري كرد و براي امرار معاش به روزنامهء «ايران ما» پيوست.  
مهدی اخوان ثالث در سرودن شعر به سبک کلاسیک در قصیده‌سرایی (به شیوه اساتید کهن خراسان و خاصه منوچهری) و غزلسرایی (ارغنون از جمله فعالیت‌های این دوره اوست) و نیز به سبک نو (به شیوه نیما، مانند مجموعه زمستان) طبع آزمایی کرد.  


== <small>مشاغل و سمتهاي اداري</small> ==
پس از [[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای ۲۸مرداد]] سال ۳۲، ایران چهره‌ی دیگری به‌خود گرفت و نظام سیاسی-فرهنگی جامعهء آن‌زمان به‌کلی دگرگون شد. اخوان نیز مانند بسیاری از اهل قلم، دستگیر و روانهء زندان شد. او در این زمان از امضای تعهدنامه جهت آزادی از زندان امتناع کرد و ناگزیر چند ماه در زندان ماند؛ اما طولی نکشید مجددا در سال ۱۳۴۴ برای دومین بار راهی زندان شد؛ اما این بار اتهام او سیاسی نبود، 
اخوان ثالث در سال 1327 ساكن تهران شد و به خدمت آموزش و پرورش درآمد و به دبيري پرداخت و پس از چندي به سمت مامور در وزارت اطلاعات مشغول همكاري شد و وظيفه‌اش نظارت بر برنامه‌هاي ادبي بود. وي همچنين به كار صدا برگرداني (دوبله) فيلم‌هاي مستند در استوديو «گلستان» نيز پرداخت. بنا به قول گلستان در مدت سه - چهار سال روي صداگذاري نزديك به سيصد فيلم مستند نظارت كرد. به جز آن هم به متن ترجمه‌ها و رواني گفتارها رسيدگي مي‌كرد، هم بر نوار اصلي و برگردان به نسخه‌هاي فيلم. پس از آنكه كارگاه فيلم گلستان تعطيل شد، ايرج گرگين رييس برنامهء دوم راديو از اخوان دعوت كرد تا مسئووليت مستقيم برنامه‌هاي ادبي را برعهده گيرد. با توجه به آنكه تجربهء لازم را براي اين‌كار نداشت، اما با موفقيت برنامه‌ها را اداره كرد. او مي‌گويد:«من آن وقت هفته‌اي چهار برنامه داشتم، يك برنامهء ادبي داشتم، يك برنامهء كتاب داشتم، در ميزگردهايي هم كه راجع به اين جور مسايل بود شركت مي‌كردم.»


در سال 1348 از اخوان براي كار تلويزيون آبادان دعوت به عمل آمد. او تا سال 1353 براي تلويزيون آبادان برنامه‌سازي نمود، اما حادثهء مرگ دخترش لاله، او را مجبور كرد به تهران بازگردد و از همكاري با تلويزيون آبادان صرفنظر نمايد. تا قبل از انقلاب، اخوان ثالث كمابيش با برنامه‌هاي ادبي در تلويزيون ظاهر مي‌شد، پس از پيروزي انقلاب براي مدتي در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي (فرانكلين سابق) مشغول به كار شد، اما پس از مدتي استعفا داد و خانه‌نشين شد.
پس از آزاد شدن از زندان، دیگر هیچ‌گاه برای حزب و دسته‌ای خاص فعالیت نکرد و در واقع از کارهای روزمرهء سیاسی کناره‌گیری کرد و برای امرار معاش به روزنامه‌ی «ایران ما» پیوست.  


== فعالیتهای... ==
وی پس از انقلاب نیز از حکومت کناره گرفت و منزوی بود. با این‌ همه مهدی اخوان ثالث در اواخر عمر از [[اسماعیل خویی]] دعوت به بازگشت به ایران کرده و در این نامه خامنه‌ای را مردی فاضل نامید که به وی اجازه بازگشت خواهد داد. این موضوع مورد انتقاد بسیاری از روشنفکران قرار گرفت.<ref>[https://nahad.qiau.ac.ir/index.aspx?key=docs&id=2375 اخوان ثالث و دوستی اش با رهبر انقلاب]</ref>
مهدي اخوان ثالث پس از آنكه به تهران آمد به اتفاق احمد خويي و اكبر آذري با سفارش مدير روزنامهء «زندگي»،در اداره فرهنگ روستايي براي آموزگاري استخدام شد. اداره نيز هر سه نفر آنها را براي تدريس به ورامين فرستاد. تدريس در مدرسهء روستايي كريم آباد بهنام سوخته ورامين اولين گام براي ورود به حرفهء معلمي بود. انتخاب شغل معلمي در آن ساليان با روحيهء اخوان سازگار بود. يكي دو سال بعد، او را به مدرسهء كشاورز منتقل كردند و او در آنجا علاوه بر آنكه معلم ادبيات بود، فقه و آهنگري را نيز به بچه‌ها ياد مي‌داد. اخوان بعد‌ها به دلايلي از كار تدريس در آموزش و پرورش كناره‌گيري كرد. او خود علت اين امر را برخي تمردها يا رفتن، نرفتن‌ها بيان مي‌كند. ادامهء فعاليت آموزشي مهدي اخوان ثالث درسال 1356 مي‌باشد. او با دعوت دانشگاه، شعر سامانيان و مشرطيت به بعد را تدريس مي‌كرد و در اواخر عمر نيز در دانشگاههاي تهران، تربيت معلم و شهيد بهشتي به اين كار مشغول بود.  <ref name=":0">بیتوته - [http://www.beytoote.com/scientific/scientist/biography-autobiography-third-mehdi-mensurable.html بیوگرافی مهدی اخوان ثالث]</ref>


== مجموعه شعرهای اخوان هستند. ==
=== مشاغل و سمتهای اداری ===
اخوان ثالث در شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید. از وی اشعاری در هر دو سبک به جای مانده است. علاوه بر شعر نیمایی اشعاری در قالب‌های قصیده، قطعه، مثنوی، ترکیب بند، مستزاد و رباعی سروده است. «ارغنون»، «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «از این اوستا»، «منظومه (شکار)»، «پاییز در زندان»، «عاشقانه و کبود»، «بهترین امید»، «زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست»، «در حیاط کوچک پاییز در زندان»، «دوزخ اما سرد»، «ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم» <ref>ستاره - [http://setare.com/fa/news/12813/%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB گزیده ای از بهترین اشعار مهدی اخوان ثالث]</ref>
اخوان ثالث در سال ۱۳۲۷ ساکن تهران شد و به خدمت آموزش و پرورش درآمد و به دبیری پرداخت و پس از چندی به سمت مامور در وزارت اطلاعات و جهانگردی مشغول همکاری شد و وظیفه‌اش نظارت بر برنامه‌های ادبی بود. وی همچنین به کار صدا برگردانی (دوبله) فیلم‌های مستند در استودیو «گلستان» نیز پرداخت. بنا به قول گلستان در مدت سه - چهار سال روی صداگذاری نزدیک به سیصد فیلم مستند نظارت کرد.  


== اشعار مهدی اخوان ثالث ==
به جز آن هم به متن ترجمه‌ها و روانی گفتارها رسیدگی می‌کرد، هم بر نوار اصلی و برگردان به نسخه‌های فیلم. پس از آنکه کارگاه فیلم گلستان تعطیل شد، ایرج گرگین رییس برنامهء دوم رادیو از اخوان دعوت کرد تا مسئوولیت مستقیم برنامه‌های ادبی را برعهده گیرد. با توجه به آنکه تجربه‌ی لازم را برای این‌کار نداشت، اما با موفقیت برنامه‌ها را اداره کرد. او می‌گوید: <blockquote>«من آن وقت هفته‌ای چهار برنامه داشتم، یک برنامه‌ی ادبی داشتم، یک برنامه‌ی کتاب داشتم، در میزگردهایی هم که راجع به این جور مسایل بود شرکت می‌کردم.»</blockquote>در سال ۱۳۴۸ از اخوان برای کار تلویزیون آبادان دعوت به عمل آمد. او تا سال ۱۳۵۳ برای تلویزیون آبادان برنامه‌سازی نمود، اما حادثه‌ی مرگ دخترش لاله، او را مجبور کرد به تهران بازگردد و از همکاری با تلویزیون آبادان صرفنظر نماید. تا قبل از انقلاب، اخوان ثالث کمابیش با برنامه‌های ادبی در تلویزیون ظاهر می‌شد، پس از پیروزی انقلاب برای مدتی در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی (فرانکلین سابق) مشغول به کار شد، اما پس از مدتی استعفا داد و خانه‌نشین شد.
[[پرونده:مزار.jpg|بندانگشتی]]
اشعار مهدی اخوان ثالث


به دیدارم بیا هر شب
=== فعالیت‌ها ===
مهدی اخوان ثالث پس از آنکه به تهران آمد به اتفاق احمد خویی و اکبر آذری با سفارش مدیر روزنامهء «زندگی» ،در اداره فرهنگ روستایی برای آموزگاری استخدام شد. اداره نیز هر سه نفر آنها را برای تدریس به ورامین فرستاد. تدریس در مدرسهء روستایی کریم آباد بهنام سوخته ورامین اولین گام برای ورود به حرفه‌ی معلمی بود. انتخاب شغل معلمی در آن سالیان با روحیهء اخوان سازگار بود.


در این تنهایی تنها و تاریکِ خدا مانند
یکی دو سال بعد، او را به مدرسه‌ی کشاورز منتقل کردند و او در آنجا علاوه بر آنکه معلم ادبیات بود، فقه و آهنگری را نیز به بچه‌ها یاد می‌داد. اخوان بعدها به دلایلی از کار تدریس در آموزش و پرورش کناره‌گیری کرد. او خود علت این امر را برخی تمردها یا رفتن، نرفتن‌ها بیان می‌کند. ادامهء فعالیت آموزشی مهدی اخوان ثالث درسال ۱۳۵۶ می‌باشد. او با دعوت دانشگاه، شعر سامانیان و مشروطیت به بعد را تدریس می‌کرد و در اواخر عمر نیز در دانشگاه‌های تهران، تربیت معلم و بهشتی به این کار مشغول بود.<ref name=":0">بیتوته - [http://www.beytoote.com/scientific/scientist/biography-autobiography-third-mehdi-mensurable.html بیوگرافی مهدی اخوان ثالث]</ref>


دلم تنگ است
=== مجموعه شعرهای اخوان ===
اخوان ثالث در شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید. از وی اشعاری در هر دو سبک به جای مانده است. علاوه بر شعر نیمایی اشعاری در قالب‌های قصیده، قطعه، مثنوی، ترکیب بند، مستزاد و رباعی سروده است.  «ارغنون»، «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «از این اوستا»، «منظومه (شکار)»، «پاییز در زندان»، «عاشقانه و کبود»، «بهترین امید»، «زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست»، «در حیاط کوچک پاییز در زندان»، «دوزخ اما سرد»، «ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم»<ref>ستاره - [http://setare.com/fa/news/12813/%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB گزیده ای از بهترین اشعار مهدی اخوان ثالث]</ref>


بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند
== تماس خامنه‌ای با اخوان ثالث ==
[[پرونده:مهدی .jpg|بندانگشتی]]
[[علی خامنه‌ای]] گفته‌ است:«پس از انقلاب به اخوان تلفن کردم و گفتم بیایید توی میدان و با شعر، با زبان، از انقلاب حمایت کنید.»
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها


دلم تنگ است
مهدی اخوان ثالث در پاسخ می‌گوید«ما همیشه بر سلطه بوده‌ایم نه با سلطه».


شعرهای مهدی اخوان ثالث
این همان گفتگویی است که رابطه‌ی او را از ابتدا با حکومت تیره کرد.


موجها خوابیده اند ، آرام و رام
کما اینکه حقوق بازنشستگی مهدی اخوان ثالث نیز قطع می‌شود. خامنه‌ای در یکی از خطبه‌های نماز جمعه خود اخوان را «هیچ» خطاب کرد و اخوان شعری با مطلع «هیچیم و چیزی کم» در پاسخ به او سرود."<ref>[https://www.asriran.com/fa/news/382260/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B3-%D8%AA%D9%84%D9%81%D9%86%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB عصر ایران- رضا رهگذر]</ref>


طبل طوفان از نوا افتاده است
نقل قول دیگر از علی خامنه‌ای:


چشمه های شعله ور خشکیده اند
در اوایل انقلاب، یک وقت سراغِ یکی از همین معاریف را - که با بنده آشنایی داشت و حالا از دنیا رفته است - گرفتم. (من در همان اوایل، این فکر را داشتم که با بعضی از رفقا یا آشناهای قدیمی، حداقل تماسِ تلفنی برقرار کنم و سراغی از آنها بگیرم.)


آبها از آسیاب افتاده است
در آن گرفتاری‌های فراوانِ اوایل انقلاب، عمده‌ی خواب و استراحت من، در خودرویی بود که با آن، از جایی به جایی میرفتم. واقعاً ما وقت خواب و استراحت نداشتیم! با این همه، در همان گرفتاری‌ها، گاهی از فرصتی استفاده می‌کردم و به وسیله تلفن، از این افراد احوالی می‌پرسیدم؛ به تصوّر این‌که شاید برای انقلاب، کاری شده باشد.


در مزار آباد شهر بی تپش
باری؛ به آن آشنای معروف تلفن زدم که «آقا، چطوری؟ رفیق، کجایی؟ انقلاب شده. خبر داری، نداری؟ نظام شاه رفته و اوضاع عوض شده.» و از این حرفها. ناگهان با لحنِ خیلی بدی شروع کرد به حرف زدن و گفت: «بنای ما بر این است که همیشه بر سلطه باشیم نه با سلطه!» گفتم: «اوّلاً بنای بسیار غلطی است! مگر سلطه همیشه بد است که شما می‌خواهید «بر سلطه» باشید؟ نه؛ اگر سلطه خوب است، بیایید نوکر سلطه بشوید و «با سلطه» باشید. ثانیاً شما می‌خواهید «بر سلطه» باشید؟ خیلی خوب؛ سلطه‌ی امریکا دارد پدر ما را درمی‌آورد. [سال ۵۸ بود. ]می‌بینید سلطه‌ی امریکا که بالاتر از همه است، چه کار می‌کند!؟ بر این سلطه باش و هر چه دلت می‌خواهد، بگو!» اِن و اون کرد؛ گوشی را گذاشتم و تا آخر هم سراغ او نرفتیم. البته او بعدها - یعنی این سالهای اخیر - آمد که دیگر اجلِ محتومْ مهلتش نداد و به آن دنیا رفت.<ref>[https://www.mizanonline.ir/fa/news/92844/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-%DA%86%D8%B1%D9%86%D8%AF خبرگزاری میزان]</ref>


وای جغدی هم نمی آید به گوش
   


دردمندان بی خروش و بی فغان
== شعر زمستان  ==
[[پرونده:مزار.jpg|بندانگشتی]]
یکی از اشعار معروف مهدی اخوان‌ثالث شعر «زمستان» اوست:


خشمناکان بی فغان و بی خروش
'''زمستان است'''


شعر مهدی اخوان ثالث
'''سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت'''


من اینجا بس دلم تنگ است
'''سرها در گریبان است'''


و هر سازی که می بینم بد آهنگ است
'''کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را'''


بیا ره توشه برداریم
'''نگه جز پیش پا را دید، نتواند'''


قدم در راه بی برگشت بگذاریم
'''که ره تاریک و لغزان است'''


ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟
'''وگر دست محبت سوی کس یازی'''


آثار مهدی اخوان ثالث
'''به اکراه آورد دست از بغل بیرون'''


ما چون دو دریچه روبروی هم
'''که سرما سخت سوزان است'''


آگاه زهر بگو مگوی هم
'''نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک'''


هر روز سلام و پرسش و خنده
'''چو دیوار ایستد در پیش چشمانت'''


هر روز قرار روز آینده
'''نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟'''


عمر آینه بهشت، اما…آه
'''ز چشم دوستان دور یا نزدیک'''


بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه
'''مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین'''


اکنون دل من شکسته و خسته ست
'''هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...'''


زیرا یکی از دریچه ها بسته ست
'''دمت گرم و سرت خوش باد'''


نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد
'''سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای'''


نفرین به سفر، که هر چه کرد او کرد
'''منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم'''


عکس مهدی اخوان ثالث
'''منم من، سنگ تیپا خورده ی رنجور'''


بهار آمد ، پریشان باغ من افسرده بود اما
'''منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور'''


به جو باز آمد آب رفته ، ماهی مرده بود اما
'''نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم'''


اشعار عاشقانه مهدی اخوان ثالث
'''بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم'''


در آن لحظه که من از پنجره بیرون نگا کردم
'''حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد'''


کلاغی روی بام خانه ی همسایه ی ما بود
'''تگرگی نیست، مرگی نیست'''


و بر چیزی ، نمیدانم چه ، شاید تکه استخوانی
'''صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است'''


دمادم تق و تق منقار می زد باز
'''من امشب آمدستم وام بگزارم'''


و نزدیکش کلاغی روی آنتن قار می زد باز
'''حسابت را کنار جام بگذارم'''


نمی دانم چرا ، شاید برای آنکه این دنیا بخیل است
'''چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد!'''


و تنها می خورد هر کس که دارد
'''فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست'''


اشعار زیبای مهدی اخوان ثالث
'''حریفا! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است'''


تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده ی من . . .
'''و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده'''


چه جنونی
'''به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندوه، پنهان است'''


چه نیازی،
'''حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است'''


چه غمی ست؟
'''سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت'''


سروده های مهدی اخوان ثالث
'''هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان'''


زمین دلمرده ، سقفِ آسمان کوتاه ،
'''نفسها ابر، دلها خسته و غمگین'''


غبار آلوده مهر و ماه ،
'''درختان اسکلتهای بلور آجین'''


زمستان است
'''زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه'''


دیوان شعر مهدی اخوان ثالث
'''غبار آلوده مهر و ماه'''


زمستون،تن عریون باغچه چون بیابون
'''زمستان است'''<ref>[https://shahrestanadab.com/Content/ID/9994/%D8%B2%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AB%D زمستان است]</ref>
 
درختا با پاهای برهنه زیر بارون
 
نمیدونی تو که عاشق نبودی
 
چه سخته مرگ گل برای گلدون
 
گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه
 
واسه هم قصه گفتن عاشقانه
 
چه تلخه چه تلخه
 
باید تنها بمونه قلب گلدون
 
مثل من که بی تو
 
نشستم زیر بارون زمستون
 
زمستون
 
برای تو قشنگه پشت شیشه
 
بهاره زمستونها برای تو همیشه
 
تو مثل من زمستونی نداری
 
که باشه لحظه چشم انتظاری
 
گلدون خالی ندیدی
 
نشسته زیر بارون
 
گلای کاغذی داری تو گلدون
 
تو عاشق نبودی
 
ببینی تلخه روزهای جدایی
 
چه سخته چه سخته
 
بشینم بی تو با چشمای گریون
 
گزیده اشعار مهدی اخوان ثالث
 
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
 
ابر، با آن پوستین سرد نمناکش
 
باغ بی برگی
 
روز و شب تنهاست
 
با سکوت پاک غمناکش
 
ساز او باران، سرودش باد
 
جامه اش شولای عریانی ست
 
ور جز اینش جامه ای باید
 
بافته بس شعله ی زر تا پودش باد
 
گو بروید، یا نروید، هر چه در هر کجا که خواهد
 
یا نمی‌خواهد
 
باغبان و رهگذاری نیست
 
باغ نومیدان
 
چشم در راه بهاری نیست
 
گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد
 
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید
 
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
 
داستان از میوه های سر به گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید
 
باغ بی‌برگی
 
خنده اش خونی ست اشک آمیز
 
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن
 
پادشاه فصلها، پاییز<ref>همدوره - [http://hamdore.com/2576-mehdi-akhavan-sales/ گزیده اشعار زیبا و کوتاه از اخوا ثالث]</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
مهدي اخوان ثالث در روز يكشنبه 4 شهريور 1369 در بيمارستان مهر تهران بدرود حيات گفت و پيكرش را به مشهد انتقال دادند و در جوار آرامگاه فردوسي در باغ توس به خاك سپردند.  <ref name=":0" />
مهدی اخوان ثالث در روز یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۶۹ در بیمارستان مهر تهران بدرود حیات گفت و پیکرش را به مشهد انتقال دادند و در جوار آرامگاه فردوسی در باغ توس به خاک سپردند.<ref name=":0" />  
 
جستارهای وابسته == 


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۳٬۴۷۳

ویرایش