حسن جباری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۵: خط ۱۵:
| imdb_id                =  
| imdb_id                =  
| امضا                  =  
| امضا                  =  
|مذهب=اسلام}}'''حسن جباری'''، (متولد ۱۳۵۱، تهران– درگذشته ۱۰ شهریور۱۳۹۲، قرارگاه اشرف، عراق)، مجاهد و مبارز ایرانی، از اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود که در راه مبارزه با نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید. او در تهران در خانواده‌ای هوادار مجاهدین به دنیا آمد و از کودکی با مسائل مبارزه، زندان، و شکنجه آشنا شد، زیرا پدرش به دلیل حمایت از مجاهدین توسط [[ساواک]] شاه زندانی شده بود. پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]]، خانواده‌اش به قزوین مهاجرت کردند، جایی که حسن تحصیلاتش را تا سطح دانشگاه ادامه داد. او با ایمان به آرمان آزادی و دموکراسی، در جوانی به سازمان مجاهدین خلق و [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران]] پیوست و به [[قرارگاه اشرف]] رفت، با وجود اینکه دختری خردسال داشت. حسن در نامه‌ها و نوشته‌هایش تعهد عمیق خود به مبارزه و آمادگی برای فداکاری را نشان داد. او در حمله نیروهای عراقی به قرارگاه اشرف در اول سپتامبر ۲۰۱۳ (۱۰ شهریور ۱۳۹۲) به شهادت رسید، درحالی‌که برای حفاظت از دارایی‌های مجاهدین در اشرف مانده بود. شهادت او در کنار ۵۱ مجاهد شهید دیگر، بخشی از مقاومت در برابر فشارهای رژیم ایران و نیروهای وابسته در عراق بود.<ref name=":0">[https://iranazad2015.blogspot.com/2015/08/blog-post_69.html قهرمان شهید مجاهد خلق حسن جباری - ایران آزاد]</ref><ref name=":1">[https://news.mojahedin.org/i/news/124382 «وداع با برادر بزرگم» - از حامد جباری ـ سایت ایلاف فرا منطقه‌یی - سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><ref name=":2">[https://news.mojahedin.org/i/news/124795 برای آتنا (فرزند مجاهد شهید قهرمان حسن جباری) - سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
|مذهب=اسلام}}'''حسن جباری'''، (متولد ۱۳۵۱، تهران– درگذشته ۱۰ شهریور۱۳۹۲، [[قرارگاه اشرف]]، عراق)، مجاهد و مبارز ایرانی، از اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود که در راه مبارزه با نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید. او در تهران در خانواده‌ای هوادار مجاهدین به دنیا آمد و از کودکی با مسائل مبارزه، زندان، و [[شکنجه]] آشنا شد، زیرا پدرش به دلیل حمایت از مجاهدین توسط [[ساواک]] شاه زندانی شده بود.  
 
پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]]، خانواده‌اش به قزوین مهاجرت کردند، جایی که حسن تحصیلاتش را تا سطح دانشگاه ادامه داد. او با ایمان به آرمان آزادی و دموکراسی، در جوانی به سازمان مجاهدین خلق و [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران]] پیوست و به [[قرارگاه اشرف]] رفت، با وجود اینکه دختری خردسال داشت. حسن در نامه‌ها و نوشته‌هایش تعهد عمیق خود به مبارزه و آمادگی برای فداکاری را نشان داد.  
 
او در حمله نیروهای عراقی به قرارگاه اشرف در اول سپتامبر ۲۰۱۳ (۱۰ شهریور ۱۳۹۲) به شهادت رسید، درحالی‌که برای حفاظت از دارایی‌های مجاهدین در اشرف مانده بود. شهادت او در کنار ۵۱ مجاهد شهید دیگر، بخشی از مقاومت در برابر فشارهای رژیم ایران و نیروهای وابسته در عراق بود.<ref name=":0">[https://iranazad2015.blogspot.com/2015/08/blog-post_69.html قهرمان شهید مجاهد خلق حسن جباری - ایران آزاد]</ref><ref name=":1">[https://news.mojahedin.org/i/news/124382 «وداع با برادر بزرگم» - از حامد جباری ـ سایت ایلاف فرا منطقه‌یی - سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><ref name=":2">[https://news.mojahedin.org/i/news/124795 برای آتنا (فرزند مجاهد شهید قهرمان حسن جباری) - سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
=کودکی و خانواده=
=کودکی و خانواده=
حسن جباری در سال ۱۳۵۱ در تهران، در خانواده‌ای هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران به دنیا آمد. پدر او به دلیل حمایت از مجاهدین توسط ساواک رژیم پهلوی دستگیر شد و دو سال را در زندان گذراند. این تجربه تأثیر عمیقی بر حسن گذاشت و او را از کودکی با مسائل مبارزه، زندان، و شکنجه آشنا کرد.
حسن جباری در سال ۱۳۵۱ در تهران، در خانواده‌ای هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران به دنیا آمد. پدر او به دلیل حمایت از مجاهدین توسط ساواک رژیم پهلوی دستگیر شد و دو سال را در زندان گذراند. این تجربه تأثیر عمیقی بر حسن گذاشت و او را از کودکی با مسائل مبارزه، زندان، و شکنجه آشنا کرد.
خط ۵۴: خط ۵۸:
حسن جباری یک هفته پیش از حمله به قرارگاه اشرف و شهادتش، در نامه‌ای به برادرش نوشته بود:<blockquote>«همواره به فکر مامان و بابا، تو، اکرم و فرزندم هستم. برای شما و بقیه خواهران و برادران ایرانی‌ام به این‌جا آمدم و جانم را کمترین فدیه این راه پرافتخار می‌دانم. الهی لک الحمد»<ref name=":1" /></blockquote>
حسن جباری یک هفته پیش از حمله به قرارگاه اشرف و شهادتش، در نامه‌ای به برادرش نوشته بود:<blockquote>«همواره به فکر مامان و بابا، تو، اکرم و فرزندم هستم. برای شما و بقیه خواهران و برادران ایرانی‌ام به این‌جا آمدم و جانم را کمترین فدیه این راه پرافتخار می‌دانم. الهی لک الحمد»<ref name=":1" /></blockquote>
===نامه درباره مبارزه در اشرف===
===نامه درباره مبارزه در اشرف===
<blockquote>«اگر صد و یک مجاهد در اشرف این شانس و افتخار و فرصت را داشتند که بمانند به یمن مسعود و مریم است ولاغیر. هر چه است از سرچشمه دارایی‌ها و توانمندی‌ها و کس‌نخارد است نه فرد من و ما. این را بدون تعارف می‌گویم و بدون ذره‌ای مبالغه و غل و غش. به آن در این ده سال ایمان آورده‌ام. امروز عین الیقین‌ام شده. به حق که سمیع العلیم می‌داند چه می‌گویم. اوست که بر ما منت نهاد. باشد که لک الحمد و شکرش را به‌جا بیاوریم و مدیون و بدهکارش باشیم»<ref name=":2" /></blockquote>
<blockquote>«اگر صد و یک مجاهد در اشرف این شانس و افتخار و فرصت را داشتند که بمانند به یمن مسعود و مریم است ولاغیر. هر چه است از سرچشمه دارایی‌ها و توانمندی‌ها و کس‌نخارد است نه فرد من و ما. این را بدون تعارف می‌گویم و بدون ذره‌ای مبالغه و غل و غش. به آن در این ده سال ایمان آورده‌ام.  
 
امروز عین‌الیقین‌ام شده. به حق که سمیع‌العلیم می‌داند چه می‌گویم. اوست که بر ما منت نهاد. باشد که لک‌الحمد و شکرش را به‌جا بیاوریم و مدیون و بدهکارش باشیم»<ref name=":2" /></blockquote>
==منابع==
==منابع==
۱۳٬۱۲۶

ویرایش