|
|
(۶۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جعبه زندگینامه|اندازه جعبه=|نام=صاحب ذبیحیان لنگرودی|تصویر=صاحب (مهدی) ذبیحیان لنگرودی.jpg|اندازه تصویر=200|زادروز=۱۳۳۲|زادگاه=تهران|محل زندگی=|ملیت=|نامهای دیگر=|نژاد=|تابعیت=|تحصیلات=دانشجو|دانشگاه=|پیشه=|سالهای فعالیت=|نهاد=|نماینده=|شناختهشده برای=|نقشهای برجسته=|سبک=|تأثیرگذاران=|تأثیرپذیرفتگان=|دستمزد=|دارایی خالص=|تلویزیون=|لقب=|دوره=|پس از=|پیش از=|حزب=|جنبش=|دین=|اتهام=هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران|منصب=|آثار=|همسر=مکرم پور رضا قمیجانی|شریک زندگی=|والدین=|خویشاوندان سرشناس=|جوایز=|امضا=|اندازه امضا=|signature_alt=|وبگاه=|imdb_id=|Soure_id=|پانویس=|تاریخ مرگ=آذر ماه ۱۳۶۰}}
| | فتوای قتل عام خمینی |
| '''صاحب (مهدی) ذبیحیان لنگرودی،''' در سال۱۳۳۲ در تهران متولد شد. پس از طی دوران ابتدایی و متوسطه وارد دانشگاه شد. با مسایل سیاسی طی دوران دبیرستان آشنا شده و به این نتیجه رسیده بود که تمام بدبختی و فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه ریشه در حاکمیت وابسته و فساد دربار [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه پهلوی]] دارد. در دانشگاه وارد فعالیتهای سیاسی علیه دیکتاتوری حاکم شد. فعالیتهای مهدی بعد از علنی شدن [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] پس از [[ضربه اول شهریور ۵۰ به مجاهدین|ضربه سال۵۰]] و آشنایی وی با مشی و آرمان سازمان در کسوت یک هوادار، افزایش یافت. تکثیر و توزیع اطلاعیهها و دفاعیات مجاهدین در بیداگاههای شاه از جمله فعالیتهایی بود که وی بههمراه دانشجویان هوادار سازمان انجام میداد.
| |
|
| |
|
| مهدی در این مسیر توانست در ارتباط با سازمان قرار گیرد و در مسئولیت پشتیبانی از فعالیتهای این سازمان ایفای مسئولیت کند. تا آن که بهدنبال این فعالیتها در سال۵۴ توسط [[ساواک]] دستگیر و به شکنجهگاه کمیته مشترک برده شد. با توجه به لو رفتن فعالیتهایش، زیر بازجویی و شکنجههای سنگین قرار گرفت اما توانست از این دوران سخت سرفرازانه عبور کند. پس از آن بود که در دادگاه شاه به ۱۲ سال زندان محکوم و به [[زندان قصر]] منتقل شد و در ارتباط نزدیک با تشکیلات مجاهدین قرار گرفت.
| |
|
| |
|
| وی در زندان بهدنبال آموزشهایی که گرفت در برابر جریان [[جریان اپورتونیستی چپ نما در سازمان مجاهدین خلق (۱۳۵۴)|ضربه اپورتونیستی سال۵۴]] به سازمان مجاهدین و جریان راست ارتجاعی وابسته به [[روحالله خمینی|خمینی]]، قاطعانه مرزبندی کرد و از مواضع اصولی سازمان که توسط [[مسعود رجوی]] هدایت میشد پیروی و دفاع مینمود.
| | بسماللهالرحمنالرحیم |
|
| |
|
| در جریان [[انقلاب ضد سلطنتی]] و آزادی زندانیان سیاسی از بند و زندان شاه، مهدی نیز در آبان ۵۷ از زندان آزاد شد و در ارتباط با تشکیلات سازمان در خارج زندان فعالیتهای انقلابیاش را علیه رژیم شاه با پیوستن به صفوف قیام مردم ادامه داد. | | «از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه میگویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کردهاند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند، محارب و محکوم به اعدام میباشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجتالاسلام نیری دامت افاضاته ([[حاکم شرع|قاضی شرع]]) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نمایندهای از وزارت اطلاعات میباشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همینطور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان [[حاکم شرع|قاضی شرع]]، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع میباشد، رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا میباشد. والسلام.» |
|
| |
|
| اطرافیان مهدی او را با سرزندگی، صمیمیت، فروتنی، صبوری و متانت و مسئولیتپذیری توصیف کردهاند.
| | روحالله الموسوی الخمینی |
| | |
| پس از قیام بهمنماه ۵۷ و دوره مبارزه سیاسی علیه رژیم خمینی عهدهدار مسئولیتهای مختلف سازمانی شد، ابتدا در ستاد تهران فعالیت میکرد؛ سپس در فروردین ۱۳۵۸ به شاخه گیلان منتقل شد و در آنجا بهعنوان یکی از مسئولان شورای استان نقش به سزایی در راهاندازی جنبش ملی مجاهدین و شکلگیری و سازماندهی هواداران سازمان در استان گیلان ایفا کرد. رفتار و کارکردهای اجتماعی او در رابطه با مردم و جوانان و ظرفیت بالای وی در حل مشکلات آنها باعث محبوبیت وی شده بود.
| |
| | |
| مهدی در نیمه اول سال۵۹ مجدداً به ستاد سازمان در تهران منتقل شد و آخرین مسئولت او فعالیت در نهاد خدمات نشریه مجاهد در بخش شهرستانهای سازمان بود.
| |
| | |
| پس از ۳۰ خرداد به ناچار زندگی مخفی را برگزید و سرانجام در آذرماه سال۶۰ در جریان یک تردد در درگیری با نیروهای نظامی رژیم ایران در تهران به قتل رسید.
| |
| | |
| همچنین همسر مهدی به نام مکرم پوررضا قمیجانی، از شهدای سازمان مجاهدین خلق است که به دست نیروهای تحت فرمان خمینی تیرباران شد. <ref>[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/20409 یاد مجاهد شهید صاحب ذبیحیان لنگرودی - سایت سازمان مجاهدین]</ref> <ref>[https://freeiranmuseum.org/%D8%A8%D8%A7-%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%AF%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%9B-%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8-%D8%B0%D8%A8%DB%8C%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%86%DA%AF/ با یاد قهرمانی گمنام؛ صاحب ذبیحیان لنگرودی]</ref> <ref>[https://freedomfori.blogspot.com/2023/11/blog-post_32.html مجاهد شهید صاحب ذبیحیان لنگرودی - پیشتازان آزادی]</ref>
| |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| == منابع ==
| |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۰۰
فتوای قتل عام خمینی
بسماللهالرحمنالرحیم
«از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه میگویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کردهاند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند، محارب و محکوم به اعدام میباشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجتالاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نمایندهای از وزارت اطلاعات میباشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همینطور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع میباشد، رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا میباشد. والسلام.»
روحالله الموسوی الخمینی