درگاه:اصلی/نوشتارهای برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
   <div class="box-content">
   <div class="box-content">


<div>[[پرونده:غلامحسین ساعدی؛21.jpg|جایگزین=غلامحسین ساعدی؛21.jpg|بندانگشتی|240x180پیکسل|غلامحسین ساعدی]]</div>
<div>[[پرونده:احمد شاملو.jpg|جایگزین=احمد شاملو|بندانگشتی|230x230پیکسل|احمد شاملو]]</div>
   <div>
   <div>


'''غلامحسین ساعدی'''، با نام مستعار گوهرمراد (زاده ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ - درگذشته در ۲ آذر ۱۳۶۴) رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس نامدار ایرانی بود. وی نویسنده داستان عزاداران بیل است که تبدیل به فیلمنامه «گاو» شد. فیلم سینمایی گاو از فیلم‌های موج نوی سینمای ایران به کارگردانی داریوش مهرجویی و با بازی علی نصیریان، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی و [[پرویز فنی‌زاده]] بر اساس همین داستان ساخته شد. غلامحسین ساعدی پزشک اعصاب و روان بود اما در زمینه نویسندگی بسیار پرکار بود و تا پایان عمر پنجاه ساله‌اش آثار زیادی از خود به جا گذاشت. غلامحسین ساعدی فعالیت ادبی خود را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و سپس پا به عرصه‌های دیگر گذاشت. او با [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران]] فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. این فعالیت‌ها منجر به دستگیری چند ماهه‌ی او بعد از [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] شد. او یک‌بار دیگر در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به مدت یک سال در زندان‌های [[ساواک]] زندانی و شکنجه شد.
'''احمد شاملو'''، (زاده‌ی ۲۱ آذر ۱۳۰۴ مصادف با ۱۲ دسامبر ۱۹۲۵در تهران، درگذشته‌ در ۲ مرداد ۱۳۷۹)، با نام شعری الف.بامداد، برجسته‌ترین شاعر معاصر ایران، از فرهنگ‌سازان وفرهنگ‌نویسان بزرگ ایران، نویسنده، پژوهشگر و مترجم ایرانی است. پدرش حیدر و مادرش کوکب نام داشت و از قفقاز به ایران آمده بود. پدر احمد شاملو افسر ارتش و مدام در سفر بود و خانواده‌‌ی آن‌ها از شهری به شهر دیگر می‌کوچید.


غلامحسین ساعدی پس از [[انقلاب ضدسلطنتی]] با سرکوب هنرمندان و دگراندیشان از ایران خارج شد و مواضع تندی نسبت به جمهوری اسلامی اتخاذ کرد. او در یکی از مقالات خود نوشت:
احمد شاملو دبیرستان را به پایان برد اما شرایط زندگی به وی امکان ادامه‌ی تحصیل نداد. شوق آموختن و علاقه‌ی او به شعر او را به کار در روزنامه‌ها و سپس سرودن شعر هدایت کرد. احمد شاملو اولین دفتر شعر خود را با نام آهنگ‌های فراموش‌شده به چاپ رساند اما بعدها آن‌را ناچیز خواند و از انتشار آن اظهار پشیمانی کرد. از نخستین اشعار وی که بسیار مورد توجه واقع شد، شعر «از شکوفه‌ی سرخ یک پیراهن» بود که در سال ۱۳۲۹ برای عبور از سد سانسور با نام دیگری منتشر شد. این اولین شعر غیرموزون احمدشاملو بود. به این ترتیب احمد شاملو آغازگر شعر سپید فارسی گشت. احمد شاملو سه بار ازدواج کرد اما تنها ازدواج سوم او با آیدا سرکیسیان دوام داشت. او نام «آیدا» را بر دو دفتر شعری خود به نام‌های «آیدا، درخت و خنجر و خاطره» و «آیدا در آینه» نیز گذاشته است. آیدا سرکیسیان علاوه بر همسر،‌ همکار و تنها یار و پشتیبان او در جمع‌آوری اشعار و پژوهش‌هایش بود.


«شرف کفتار بر رژیم خمینی در این است که او به مرده‌خواری قناعت می‌کند، ولی این یک، نه تنها به تناول زنده‌ها و مرده‌ها مشغول است که نفس زندگی را می‌خواهد نابود کند، شرف و حیثیت و فرهنگ انسانی را می‌خواهد به خاک بسپارد»
احمد شاملو در طول زندگی خود سه بار دستگیر شد. در یکی از حملات توسط نیروهای امنیتی [[محمدرضا پهلوی]] به خانه‌ی او برخی کتاب‌ها و نوشته‌های او برای همیشه از بین رفت. همواره شعرها و کتاب‌های او مورد سانسور و ممیزی قرار می‌گرفت. پس از [[انقلاب ضدسلطنتی]] وی در همان ابتدا نسبت به سرکوب رو به رشد در حاکمیت جدید هشدار داد. او در دوران جمهوری اسلامی به طور کامل با رسانه‌ها و افراد و تمامیت سیستم خط قرمز داشت و انزوا را ترجیح داد. از اشعار معروف او پس از انقلاب شعر «در این بن بست» است که با مطلع مشهور «دهانت را می‌بویند، مبادا گفته باشی دوستت دارم! » آغاز می‌شود.


غلامحسین ساعدی همچنین به همه هنرمندانی که حاضر به همکاری با این رژیم شدند حمله کرد. وی همچنین از شورای ملی مقاومت حمایت کرد و درکنار آن‌ها قرار گرفت. او تا پایان عمر داستانها و نمایشنامه‌های زیادی نوشت که از جمله می‌توان به آثاری چون، عزاداران بیل، چوب به‌دست‌های ورزیل اشاره کرد. وی پس از انقلاب مقالات و آثار زیادی در اعتراض به سرکوب و اختناق در ایران نوشت که از جمله‌ی آنها «اتللو در سرزمین عجایب» است.
احمدشاملو هم‌چنین تلاشی بسیار دشوار را در ساختن اولین فرهنگنامه واژه‌های عامیانه انجام داد. این فرهنگ‌نامه که به کتاب کوچه شهرت دارد دارای ده‌ها جلد است و نوشتن آن سال ها زمان برده است. احمد شاملو این کار را به تنهایی و بدون هیچ‌ پشتیبانی انجام داد، به طوری که بسیاری از مجلدهای آن تا پس از مرگ وی نیز هنوز تدوین و منتشر نشده بود. احمد شاملو در سال‌های پایانی از بیماری قند رنج می‌برد. یک سال پیش از درگذشت پزشکان مجبور به قطع یکی از پاهای وی شدند. احمدشاملو سرانجام در ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت.
<br>[[غلامحسین ساعدی|بیشتر بخوانید...]]
[[احمد شاملو|بیشتر بخوانید...]]
 
  </div>
</div>


<div>


<!-- نوشتار ۲ -->
<!-- نوشتار ۲ -->


  <div class="box-content">
  <div class="box-content">
<div>[[پرونده:حمید اسدیان؛2.jpg|جایگزین=حمید اسدیان|بندانگشتی|210x210پیکسل|حمید اسدیان]]</div>
  <div>


<div>[[پرونده:زهره بنی‌جمالی.jpg|جایگزین=زهره بنی‌جمالی|بندانگشتی|200x200پیکسل|زهره بنی‌جمالی]]</div>
'''حمید اسدیان'''، با نام مستعار کاظم مصطفوی (متولد ۱۳۲۹، همدان- درگذشته ۲۳ آذر ۱۳۹۹، آلبانی) شاعر، نویسنده، محقق و عضو [[شورای ملی مقاومت ایران]] و از اعضای قدیمی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود. حمید اسدیان از نوجوانی به فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی روی آورد. او پس از دوران دبیرستان وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد.
  <div>


'''زهره بنی‌جمالی'''، (متولد سال ۱۳۳۶، اراک – درگذشته ۲۹ آبان ۱۴۰۴، آلبانی) از کادرهای قدیمی و عضو شورای مرکزی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود. او هنگامی که دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه ملی تهران بود به سازمان مجاهدین پیوست. زهره بنی‌جمالی در قیام‌های [[انقلاب ضدسلطنتی]] شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب به طور حرفه‌ای به فعالیت‌های خود در سازمان مجاهدی ادامه داد. با آغاز مبارزه مسلحانه در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، وظایف گوناگونی را در پایگاه‌های عملیاتی مجاهدین انجام داد. زهره بنی‌جمالی در تابستان ۱۳۶۱، به خارج کشور منتقل شد و تا سال ۱۳۶۵، مسئولیت تشکیلات سازمان مجاهدین خلق را در کشورهای مختلف از جمله ایتالیا، انگلستان، فرانسه و اسکاندیناوی عهده‌دار شد. با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۶۵، زهره بنی‌جمالی به ارتش آزادی‌بخش منتقل شد و مدیریت‌های مختلف از جمله اداره‌ی آموزشگاه‌ها را به عهده گرفت. زهره بنی‌جمالی در دهه‌های گذشته به هزاران بیمار و مجروح در سخت‌ترین شرایط رسیدگی‌های پزشکی انجام داد. او در حملات موشکی و محاصره‌ی شدید کمپ [[لیبرتی]]، شب و روز مشغول رسیدگی به دیگران بود و بر اثر کثرت کارها و فشارهای ناشی از آن، دچار عارضه‌های قلبی و ریوی شد. زهره بنی‌جمالی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران و از اعضای اولیه شورای رهبری مجاهدین بود که سرانجام پس از ۵۰ سال مبارزه حرفه‌ای با دیکتاتوری‌های شاه و جمهوری اسلامی، در اثر نارسایی قلبی و عوارض ریوی در ۲۹ آبان‌ماه ۱۴۰۴، در آلبانی درگذشت. خانم [[مریم رجوی]] رئیس‌جمهور برگزیده [[شورای ملی مقاومت ایران]]، با تسلیت به شورای مرکزی و مسئول اول مجاهدین و عموم مجاهدان اشرفی، به‌خاطر درگذشت زهره بنی جمالی، او را الگوی مسئولیت‌پذیری و صدق و فدا و شاخص درخشانی از زنان پیشتاز و راهگشای مجاهد خلق توصیف کرد.
پس از مدتی به شکل خودجوش تصمیم گرفت برای آشنایی با جنبش‌‌های آزادی‌بخش و فراگرفتن آموزش‌های مبارزاتی و چریکی به فلسطین برود اما موفق به انجام این کار نشد و در دبی دستگیر شد. حمید اسدیان در فروردین ۱۳۵۱ توسط پلیس دبی به [[ساواک]] شاه تحویل داده شد. او از دبی به ایران و کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک منتقل گردید.


[[زهره بنی‌جمالی|بیشتر بخوانید...]]
حمید اسدیان در تابستان ۱۳۵۱ به [[زندان قصر]] منتقل گشت و در آن‌جا با سازمان مجاهدین خلق از نزدیک آشنا شد. او در دوران زندان تحت‌تأثیر مجاهدین به‌ویژه [[مسعود رجوی]] قرار گرفت و به مجاهدین خلق پیوست. حمید اسدیان پس از [[انقلاب ضدسلطنتی]] در بخش‌های مختلفی چون نشریه مجاهد، فرماندهی نیروهای [[میلیشیا]]، واحد تحقیق شهدای مجاهدین فعالیت داشت.


حمید اسدیان با آغاز [[مبارزه مسلحانه]] و پایان امکان فعالیت مسالمت‌آمیز، پس از ماه‌ها زندگی مخفی در سال ۱۳۶۱ از ایران خارج شد. او تا سال ۱۳۹۹، مسئولیت‌های زیادی را به ویژه در زمینه‌‌های ادبی و فرهنگی به عهده داشت. حمید اسدیان در روز ۲۳ آذر ۱۳۹۹ در اثر بیماری کرونا درگذشت. از آثار وی می‌توان از مجموعه‌شعرهایی چون خشم پرتلاطم نهنگان، هول در صبح عاشقان، پرنده‌ی زندان، اشرفی‌ها و ... نام برد.
[[حمید اسدیان|بیشتر بخوانید...]]


  <div>
  <div>
<div>
<!-- نوشتار 3 -->


  <div class="box-content">


<div>[[پرونده:زهرا طبری؛1.jpg|جایگزین=زهرا شهباز طبری|بندانگشتی|245x245پیکسل|زهرا شهباز طبری]]</div>
  <div>


'''زهرا شهباز طبری'''، (متولد سال ۱۳۳۷، بابل، ساکن رشت) زندانی سیاسی ۶۷ ساله، مهندس برق و فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه بوروس سوئد در رشته انرژی پایدار است. در روز ۲۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۴، نیروهای امنیتی با یورش به منزل شهباز طبری، او را بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل کردند. او پس از ۷ ماه بلاتکلیفی، در روز شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ (۲۵ اکتبر ۲۰۲۵)، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به اتهام «محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران» به اعدام محکوم شد. او پیش از این نیز در تاریخ ۲ اسفند ۱۴۰۱، در زندان لاکان رشت بازداشت و تحت بلاتکلیفی طولانی قرار گرفته بود. زهرا شهباز طبری، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی پیشین، همچنین در دهه ۱۳۶۰ به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود. اتهامات شامل «ارتباط با گروه‌های مخالف نظام»، «فعالیت تبلیغاتی علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» است. گزارش‌ها از بازجویی‌های شدید، محرومیت از مرخصی و وکیل مستقل، و شرایط نامناسب سلامتی خبر می‌دهند. خانواده‌اش از حکم اعدام ابراز نگرانی کرده و خواستار مداخله نهادهای حقوق بشری شده‌اند. این حکم بخشی از سرکوب مخالفان سیاسی در ایران است و امکان تجدیدنظرخواهی وجود دارد. شورای ملی مقاومت ایران بر پرونده‌سازی و شکنجه خانم شهباز طبری تأکید کرده‌است.




<br>[[زهرا شهباز طبری |بیشتر بخوانید...]]
<!-- نوشتار 3 -->


  <div class="box-content">
<div>[[پرونده:لگوی8.PNG|جایگزین=لگوی8.PNG|بندانگشتی|225x173پیکسل|اعلامیه جهانی حقوق بشر]]</div>
  <div>
'''اعلامیه جهانی حقوق بشر'''، در روز ۱۰ دسامبر سال ۱۹۴۸ برابر با ۱۹ آذر ۱۳۲۷، بدون رأی مخالف، با ۴۸ رأی موافق و ۸ رأی ممتنع توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید. اعلامیه جهانی حقوق بشر، یک پیمان بین‌المللی برای تضمین حقوق و با هدف برقراری آزادی‌های برابر برای تمام مردم است. این پیمان بین‌المللی نتیجه مستقیم فجایع جنگ جهانی دوم بود و برای نخستین بار حقوق اساسی مدنی،‌ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را که تمام انسان‌ها در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند به صورت جهانی مشخص کرد. اعلامیه جهانی حقوق بشر دارای ۳۰ ماده است که نظرگاه سازمان ملل متحد را در مورد حقوق بشر تشریح می‌کند. هرساله این روز در جهان به عنوان روز بین‌المللی حقوق بشر گرامی داشته می‌شود.






<br>[[اعلامیه جهانی حقوق بشر|بیشتر بخوانید...]]


  </div>
</div>
</div>