کاربر:Javad/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
قتل عام ۱۰ شهریور
'''نهیلیسم یا پوچ گرایی'''


'''قتل‌عام ۱۰شهریور ۱۳۹۲ قرارگاه اشرف''' در اول سپتامبر (۱۰ شهریور ۱۳۹۲) حمله ای مسلحانه  به قرارگاه سازمان مجاهدین خلق مستقر در عراق بود که در این حمله نیروهای تحت امر نخست وزیر عراق نوری المالکی علیه ۱۰۰ نفر از اعضای باقیمانده سازمان مجاهدین خلق انجام شد و در این قتل عام ۵۲ نفر از اعضای مجاهدین کشته و ۷ تن از آنان ربوده شدند. کشته شدگان از میان ۱۰۰نفری بودند که طبق کنوانسیون چهارم ژنو افراد حفاظت‌شده بودند و بر اساس توافق چهارجانبه بین دولت آمریکا، دولت عراق، ملل‌متحد و سازمان مجاهدین خلق در روز ۲۷مرداد ۱۳۹۱به‌منظور حفظ اموال ساکنان قرارگاه اشرف و بدون محدودیت زمانی جهت حفاظت از داراییها در کمپ اشرف باقی مانده بودند و مسئولیت حفاظت از آنها به عهده دولت عراق طبق همین توافق چهارجانبه بود<ref>قتل‌ عام ۱۰ شهریور-حمله به اشرف سایت سازمان مجاهدین خلق [[قتل‌ عام ۱۰ شهریور-حمله به اشرف|ایران]]</ref>.
نیهیلیسم که در میانه قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه به صورت عمومی مطرح شد، مکتبی در ابتدا فکری و در ادامه سیاسی بود که با ویرانی های جنگ جهانی دوم توسعه ی بیشتری پیدا کرد. جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد.


== پیشینه قتل عام اشرف ==
مکتب نیهیلیسم در قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه شکل گرفت. این مکتب غیر از جنبه مفهومی و فلسفی، شاخه‌ای سیاسی نیز داشت که با جنگ جهانی دوم توسعه یافت. ایده اصلی این مکتب در واقع نفی ارزش‌های بنیادین معرفتی و اخلاقی و همچنین نفی هدفمندی زندگی انسان است. از متفکران اصلی این مکتب می‌توان به نیچه، آلبرکامو و همچنین صادق هدایت در ایران اشاره کرد.
قرارگاه اشرف در محدوده بغداد در عراق مقر اصلی سازمان مجاهدین خلق ایران بود که پس از ۳۰ سال طبق توافقی با دولت عراق تخلیه شده بود و تنها ۱۰۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران طبق توافق چهارجانبه بین دولت امریکا و دولت عراق و ملل متحد و سازمان مجاهدین خلق در آن باقی مانده بودند تا از اموال ساکنان قرارگاه اشرف که بیش از ۳۰ سال در آن سکونت داشتند حفاظت کرده و آنرا به فروش برسانند.  


بر اساس توافق چهار جانبه و نامه رسمی نماینده ویژه دبیرکل در روز ۱۶شهریور سال ۱۳۹۱، قرار بود  ۱۰۰تن از ساکنان تا فروش همهٴ اموال در اشرف بمانند. مشاور ویژه وزیر خارجه آمریکا در مورد اشرف نیز در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه (۳اکتبر ۲۰۱۲) اذعان کرد که اقامت این افراد در اشرف محدودیت زمانی ندارد<ref>حمله به قرارگاه اشرف سایت مجاهدین خلق [[ایران]]</ref>.
نهیلیسم؛ تاریخچه و نظریه پردازان آن


طبق توافقی که حکومت ایران با نوری مالکی نخست وزیر وقت عراق صورت گرفته بود قرار بود حمله ای برای نابودی تمامی اعضای باقی مانده از سازمان مجاهدین انجام شود.
جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد. این نوشته به دنبال آن است که مکتب نیهیلیسم، شاخصه‌ها و تاریخچه آن را مرور کند.


== جریان حوادث قتل عام اشرف ==
واژه‌شناسی نیهیلیسم


=== قطع آب و برق قرارگاه اشرف ===
اصطلاح "نیهیلیسم" برگرفته از واژه لاتین "nihil" به معنای هیچ، معادل واژه‌ی فرانسوی "rein" و واژه انگلیسی "nothing" است. اما این واژه در زبان فارسی معادل‌های متفاوتی از جمله "هیچ‌انگاری"، "پوچ‌گرایی"، "نیست‌گرایی" یا "بی‌معنی‌انگاری" دارد.


=== طرح حمله به اشرف ===
'''تاریخچه مکتب نیهیلیسم'''


=== روز حمله به قرارگاه اشرف ===
استفاده از لغت nihil را برای اولین‌بار می‌توان به صاحبان کلیسا در جریان حمله به شکاکیت کلاسیک نسبت داد، اما نیهیلیسم به عنوان یک اصطلاح فلسفی که بعد‌ها به عنوان یک مکتب شناخته شد، ابتدا در متن نامه‌ای از هرمان یاکوبی (ایده‌آلیست پساکانتی) به فیشته در سال ۱۷۹۹ به کار رفته است. همچنین شهرت این اصطلاح و استفاده عمومی از آن را باید ابداع '''ایوان تورگینیف'''، رمان نویس روس بدانیم. او از این واژه در توصیف شخصیت "بازاروف" در رمان "پدران و پسران" برای اولین‌بار در سطح غیر تخصصی بهره جست.


=== جان باختگان قتل عام اشرف ===
'''نیهیلیسم فلسفی را می‌توان به طور عمده به دو شاخه تقسیم کرد''':
در ماجرای قتل عام ۱۰ شهريور در اشرف، علاوه بر کشتار ۵۲ نفر از ساکنان با دستان بسته و به رگبار بستن مجروحان بر روی تخت بيمارستان و ربودن ۷ تن از آنان، براساس ارزيابی های اوليه، نيروهاي مهاجم، بيش از ۱۰ ميليون دلار از اموال آنان را نیز منفجر كرده يا به آتش كشيده و منهدم كردند.


شواهد حاکی از این بود که دست كم ۵۰ خودروی سواری از جمله لندكروز و نيسان و شمار زيادی خودروهای خدماتی، مانند ماشينهای يخچال دار و تانكرهای آب و سوخت، خرج گذاری و منفجر شد كه تخمین زده شد، قيمت آنها به بيش از ۱.۵ ميليون دلار میرسد<ref>قتل عام در اشرف- شماره 29 انفجار سایت همبستگی [https://hambastegimeli.com/مهمترين-خبرها/44031-29-10 ملی]</ref>.
نیهیلیسم معرفت‌ شناختی


=== مهاجرت بازماندگان قتل عام اشرف به کمپ لیبرتی ===
نیهیلیسم وجود شناختی


== موضع گیری‌ها درباره قتل عام قرارگاه اشرف ==
متفکرانی که معتقد به وجه معرفت شناختی آنند، وجود هرگونه معرفت و بنیان شناختی را منکرند؛ اما در مقابل وجه هستی شناختی نیهیلیسم به یک اعتبار، اساسا جهان خارج و وجود هر چیزی بیرون از ذهن را منکر می‌شود. (تقریبا نزدیک به همان چیزی که می‌توان به برخی ایده آلیست‌های افراطی همانند بارکلی نسبت داد.)
لس آنجلس تایمز


در این عکس منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران ، تعدادی از 52 تبعیدی ایرانی کشته شده در حمله اول سپتامبر به اردوگاه اشرف ، در شرق عراق ، با زخمهای شلیک شده به سر و دستانشان که پشتشان بسته شده است ، دیده می شوند. (شورای ملی مقاومت ایران)
نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی


دو وزیر خارجه پیشین امور خارجه روز پنجشنبه به نمایندگان جهانی گفتند كه قتل عام در ماه جاری در یك اردوگاه تبعیدی ایرانیان در عراق كه منجر به كشته شدن 52 نفر تحت حمایت بین المللی شد ، یك كشتار از پیش تعیین شده بود و باید توسط سازمان ملل مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
در کنار این تقسیم‌ها گونه دیگری از نیهیلیسم همواره در ساحت عمومی جامعه بروز و ظهور بیشتری داشته‌ است. این شاخه که آن را می‌توان نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی نامید که از سال ۱۸۶۰ تا حوالی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در صحنه سیاست روسیه روی کار بوده‌ است. آنچه را که می‌توان شاخصه اصلی این مکتب در جهت سیاسی آن بدانیم، به چالش کشیدن قدرت کلیسا با رد کردن ماهیت دوگانه انسان مشتمل بر روح و بدن و همچنین از طرف دیگر قدرت‌های سکولار با نفی حقوق الهی حاکمان است. به بیان دقیق‌تر این گروه که بعد‌ها دست به ترور و خراب کاری و آشوب نیز زدند، در راه به رسمیت شناخته‌شدن آزادی‌های فردی با هرگونه قدرت و نظام اجتماعی از جمله حکومت، کلیسا و خانواده به مبارزه پرداختند.


وزیران خارجه سابق برنارد کوشنر فرانسه و سید احمد غزالی از الجزایر به یک پانل سازمان ملل در ژنو گفتند که حمله اول سپتامبر به پناهجویان تبعیدی معروف به اردوگاه اشرف نشان دهنده "جنایتی علیه بشریت" است. دیپلماتهای ارشد سابق نیز گفتند که آنها قبر داشتند. از امنیت هفت نفر از بازماندگان این حمله که گروگان گرفته شده اند بترسید.
'''ویژگی اصلی نیهیلیسم'''


یک گروه دگراندیشان ایرانی مستقر در پاریس ، شورای ملی مقاومت ایران ، نیروهای امنیتی عراق را در زمان نخست وزیر نوری مالکی به انجام یورش به آخرین تبعیدان باقیمانده در اردوگاه متهم کرده است ، که بغداد از آن زمان تلاش کرده تا از زمان نیروهای آمریکایی آن را ببندد. دو سال پیش عقب نشینی کرد
ایده اصلی


مقامات عراقی منکر بودن در پشت این قتل ها و مقصر بودن درگیری میان تبعید شدگان هستند.
نیهیلیسم را در بادی امر باید بیشتر یک احساس و نه یک فلسفه‌ی تام و کامل دانست. اهمیت این نکته در آن است که شاید اصلی‌ترین مدعای نیهیلیست‌ها رد هرگونه فلسفه و معرفت علمیست. نیهیلیسم با اعتقاد به بی‌پایه و اساس‌بودن چیز‌ها و همچنین تببین بی‌ارتباطی آن‌ها سعی در القای نوعی شکاکیت مدرن را دارد. همچنین باید نقش بدبینی را به عنوان چاشنی این رویکرد لحاظ کرد. چنان که آرتور شوپنهاور، معروف به فیلسوف بدبین در جایی می‌گوید: ما موجوداتی بی‌معنا هستیم.


اردوگاه اشرف در دهه 1980 ، هنگامی که سربازان صدام حسین در حال جنگ با ایران بودند ، در شرق بغداد در استان دیالی عراق مستقر شد و دشمنان دولت جمهوری اسلامی به آنها پناه بردند. برخی از اعضای گروه تبعید ، معروف به مجاهدین خلق یا مجاهدین خلق ، در جبهه عراق در تلاش بودند تا ببینند رژیم آخوندی در میهنشان شکست خورده است.
مولفه‌ها


مجاهدین خلق متهم به انجام بمب گذاری و ترور در ایران در دهه 1980 بوده است. این گروه تبعید در فهرست ایالات متحده سازمان های تروریستی خارجی قرار داشت اما یک سال پیش پس از تلاش شدید لابی برای متقاعد کردن کنگره مبنی بر اینکه تبعید کنندگان از خشونت خودداری کرده بودند ، برداشته شدند.
به طور کلی برای هرگونه رویکرد نیهیلیستی مولفه‌هایی از جمله نداشتن هدف اجتماعی، شکاکیت افراطی، بی‌اعتنایی به جهان، بی‌اعتقادی به هدف‌دار بودن دنیا، خود فراموشی، نفرت‌داشتن از حیات اجتماعی‌فرهنگی، اظهار عجز درباره توانایی ذهن آدمی و .. را می‌توان نام برد.


اردوگاه اشرف در زمان اشغال ایالات متحده بیش از 3000 تبعید ایرانی را در خود جای داده بود و توافق بین آمریکایی های در حال عزیمت و دولت مالکی خواستار انتقال فاز ایرانیان به حمایت از دیگر کشورها بود.
'''شروع یک ایده نهیلیستی'''


از زمان برکناری و اعدام حسین ، نفوذ دوباره شیعیان در دولت عراق به تهران نزدیکتر شده و نسبت به تبعیدیانی که به دنبال سرنگونی دولت ایران هستند خصمانه است. مقامات عراقی در ماه های اخیر انتقال تعداد زیادی از اردوگاه اشرف به پایگاه سابق ایالات متحده در نزدیکی بغداد را به عنوان مقدمه ای برای بستن پناهگاه طولانی مدت تبعیدگران آغاز کردند. هنگام وقوع حمله اول سپتامبر ، حدود 100 نفر در اردوگاه اشرف باقی مانده بودند. پنجاه و دو ایرانی به سبک اعدام قاتل پیدا شد ، که دستان آنها در پشت و زخم های گلوله در سر بسته شده بود.
درباره شروع یک ایده نیهیلیستی و در ادامه آن یک مکتب، می‌توان نوعی سرخوردگی و وازدگی از نظم و نظام اجتماعی را مشاهده کرد. این وازدگی عموما منجر به ناتوانی در هضم یا پذیرش ارزش‌ها و در نهایت انکار آن ارزش‌ها می‌شود، به طوری که مثلا در ابتدا عصیان و هجمه مکاتب نوظهوری در ضدیت با هر نگرشی (مثلا ضد هنر) را در برمی‌گیرد. همین رویکرد و به طور کلی‌تر، رویکرد اومانیستی (انسان‌گرایانه)، در مقابل مدرنیته و پیدایش ماشین و ابزاری‌شدن زندگی غربی مسئله‌ای تحت عنوان "بازگشت انسان به خود" را مطرح می‌کند.


سایت خبری ایران فوکوس گزارش داد که کمیته آزادی ایران ، یکی دیگر از گروه های تبعیدی مخالف ایرانی ، دولت مالکی را به "عمل کردن به عنوان یک دست نشانده" دولت تهران متهم کرد که در محافظت از تبعید نشده است.
نیچه و نیهیلیسم


علیرضا جعفرزاده ، نویسنده و تحلیلگر شورای ملی مقاومت ایران گفت: "خوب بود که آمریکایی ها از پناهندگان محافظت می کردند ، اما آنها در سال 2009 به نیروهای دولت عراق منتقل شدند."
نیچه در کتاب اراده‌ی معطوف به قدرت (will too power) با ذکر این جمله که نیهیلیسم دم در ایستاده است، از فاجعه‌ای عظیم در دو سده آینده سخن می‌گوید که آن همان نیهیلیسم است. او علل گرایش به نیهیلیسم را نه فساد و مشکلات اجتماعی بلکه شک در ارزش‌های اخلاقی با افول مسیحیت می‌داند، اما فلسفه نیچه با نیهیلیسم تمام نمی‌شود. او اگر چه پیامبر ظهور نیهیلیسم در تمامی وجوه زندگی انسان بود، نیهیلیسم را مقدمه‌ای برای طرحی نو می‌دانست. او معتقد بود که تا زمانی که انسان طعم نیهیلیسم را نچشد متوجه ارزش این ارزش‌های اخلاقی نشده و نمی‌تواند به ارزش‌های جدیدی متعهد شود. اینجاست که نیچه با به کارگیری اصطلاح باز ارزش گذاری ارزش‌ها (revaluation of all values) سعی در ایجاد طرحی نو دارد.


این شورا از سایت قتل عام ، که جعفرزاده با لس آنجلس تایمز به اشتراک گذاشته بود ، پرونده سختی از عکس ها به دست آورد و آنها را در تلاش برای ایجاد خشم بین المللی در مورد این قتل ها منتشر کرده است. برخی از اعضای کنگره ، از جمله جودی چو ، دموکرات دره سان فرناندو ، در اعتراض به محکومیت این حمله و تحقیقات تجدید نظر کرده اند تا نشان دهند چه کسی در پشت آن است.
نیهیلیسم در ایران


رئیس جمهور شورا ، مریم رضاوی ، روز پنجشنبه نیز در ژنو به درخواست تجدیدنظر در پنل حقوق بشر سازمان ملل برای مداخله برای محافظت از هفت گروگان ، شش تن از آنها ، زنان ، از تحویل به تهران و در معرض بدرفتاری به دست دولت که فرار کرده بودند ، بود. .
'''صادق هدایت''' را بی‌گمان باید شناخته شده‌ترین نویسنده ایرانی منسوب به نیهیلیسم دانست. در مورد جهان‌بینی صادق هدایت و ارتباط آن با نیهیلیسم دو دیدگاه عمده وجود دارد:


رجوی گفت: "من از ناوی پیلا ، كمیسر عالی حقوق بشر ، می خواهم كه اقدامات لازم را برای نجات این گروگان ها انجام دهد." "اولین قدم فراخوانی برای آزادی آنها است."
عده‌ای معتقدند زندگی انسان در نگاه صادق هدایت بی‌معنا، پوچ و خالی از هرگونه هدف معقولی است. با پذیرش این دیدگاه اساسا باید صادق هدایت را یک نیهیلیست بدانیم.


امدادگران ایالات متحده آمریکا سالها به اردوگاه اشرف كمك كرده اند ، اما بدن جهان تاكنون در مورد قتل های اول سپتامبر هیچ تحقیق رسمی انجام نداده است.
عده‌ای دیگر اما معتقدند هدایت زندگی را پوچ و عبث نمی‌دانست، بلکه او زندگی زمانه‌اش را و شرایط اجتماعی/ فرهنگی/ سیاسی زمانه‌اش را ناامیدکننده و بیهوده می‌دانست که دست به خودکشی زده است. عبدالعلی دستغیب در کتاب "نقد آثار صادق هدایت" مفصلا و با ذکر شاهد مثال از این دیدگاه دفاع می‌کند.


یک مقام مسئول سازمان ملل در عراق هفته گذشته اعلام كرد كه "جابجایی موفقیت آمیز آخرین گروه از ساكنان اردوگاه اشرف" به اتمام رسیده است ، همانطور كه ​​پیش بینی می شود طبق توافق نامه انتقال قدرت به مقامات عراقی پس از خروج آمریكا ، گزارشی در وب سایت سازمان ملل متحد پیش بینی شود. گفت
به هر رو می‌توان صادق هدایت را از جمله نویسندگان ایرانی دانست که تحت تاثیر نویسندگان خارجی مثل فرانتس کافکا و آلبرکامو درگیر اندیشه‌های نیهیلیستی شده اند.


خبرگزاری تسنیم در گزارشی مبنی بر اینکه یکی از اعضای پارلمان عراق خواستار اخراج همه تبعیدان ایران شده است ، در گزارشی از دشمنی پایدار بین دولت تهران و تبعیدان ایرانی ، از مجاهدین خلق به عنوان یک گروه تروریستی یاد کرد. در این مقاله همچنین به نفرت عمیق از تبعیدی ها که بر رهبری عراق حاکم است ، اشاره شده است<ref>نمایندگان خواستار تحقیق در مورد کشتار جمعی در اردوگاه تبعید ایران در عراق شدند. لس آنجلس [https://www.latimes.com/world/la-xpm-2013-sep-19-la-fg-wn-iraq-iranian-exiles-massacred-20130919-story.html تایمز]</ref>.
ابسوردیسم
 
واژه ابسورد نیز معادلی برای پوچی و هیچ‌انگاری است. این واژه همچنان قرابتی معنایی با ناهنجار، نامتناسب و نامطبوع دارد. پوچی در ابسوردیسم از این ناهماهنگی به دست می‌آید که انسان در جست‌و‌جوی معنا و هدف زندگی است و جهان سراسر بی‌معناست. آلبرکامو در کتاب اسطوره‌ی سیزیف می‌گوید: ابسورد همان‌قدر که به انسان مربوط است به جهان نیز مربوط است. اگر اساس این جهان ابسورد باشد، تنها یک مسئله جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است.


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۶

نهیلیسم یا پوچ گرایی

نیهیلیسم که در میانه قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه به صورت عمومی مطرح شد، مکتبی در ابتدا فکری و در ادامه سیاسی بود که با ویرانی های جنگ جهانی دوم توسعه ی بیشتری پیدا کرد. جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد.

مکتب نیهیلیسم در قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه شکل گرفت. این مکتب غیر از جنبه مفهومی و فلسفی، شاخه‌ای سیاسی نیز داشت که با جنگ جهانی دوم توسعه یافت. ایده اصلی این مکتب در واقع نفی ارزش‌های بنیادین معرفتی و اخلاقی و همچنین نفی هدفمندی زندگی انسان است. از متفکران اصلی این مکتب می‌توان به نیچه، آلبرکامو و همچنین صادق هدایت در ایران اشاره کرد.

نهیلیسم؛ تاریخچه و نظریه پردازان آن

جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد. این نوشته به دنبال آن است که مکتب نیهیلیسم، شاخصه‌ها و تاریخچه آن را مرور کند.

واژه‌شناسی نیهیلیسم

اصطلاح "نیهیلیسم" برگرفته از واژه لاتین "nihil" به معنای هیچ، معادل واژه‌ی فرانسوی "rein" و واژه انگلیسی "nothing" است. اما این واژه در زبان فارسی معادل‌های متفاوتی از جمله "هیچ‌انگاری"، "پوچ‌گرایی"، "نیست‌گرایی" یا "بی‌معنی‌انگاری" دارد.

تاریخچه مکتب نیهیلیسم

استفاده از لغت nihil را برای اولین‌بار می‌توان به صاحبان کلیسا در جریان حمله به شکاکیت کلاسیک نسبت داد، اما نیهیلیسم به عنوان یک اصطلاح فلسفی که بعد‌ها به عنوان یک مکتب شناخته شد، ابتدا در متن نامه‌ای از هرمان یاکوبی (ایده‌آلیست پساکانتی) به فیشته در سال ۱۷۹۹ به کار رفته است. همچنین شهرت این اصطلاح و استفاده عمومی از آن را باید ابداع ایوان تورگینیف، رمان نویس روس بدانیم. او از این واژه در توصیف شخصیت "بازاروف" در رمان "پدران و پسران" برای اولین‌بار در سطح غیر تخصصی بهره جست.

نیهیلیسم فلسفی را می‌توان به طور عمده به دو شاخه تقسیم کرد:

نیهیلیسم معرفت‌ شناختی

نیهیلیسم وجود شناختی

متفکرانی که معتقد به وجه معرفت شناختی آنند، وجود هرگونه معرفت و بنیان شناختی را منکرند؛ اما در مقابل وجه هستی شناختی نیهیلیسم به یک اعتبار، اساسا جهان خارج و وجود هر چیزی بیرون از ذهن را منکر می‌شود. (تقریبا نزدیک به همان چیزی که می‌توان به برخی ایده آلیست‌های افراطی همانند بارکلی نسبت داد.)

نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی

در کنار این تقسیم‌ها گونه دیگری از نیهیلیسم همواره در ساحت عمومی جامعه بروز و ظهور بیشتری داشته‌ است. این شاخه که آن را می‌توان نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی نامید که از سال ۱۸۶۰ تا حوالی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در صحنه سیاست روسیه روی کار بوده‌ است. آنچه را که می‌توان شاخصه اصلی این مکتب در جهت سیاسی آن بدانیم، به چالش کشیدن قدرت کلیسا با رد کردن ماهیت دوگانه انسان مشتمل بر روح و بدن و همچنین از طرف دیگر قدرت‌های سکولار با نفی حقوق الهی حاکمان است. به بیان دقیق‌تر این گروه که بعد‌ها دست به ترور و خراب کاری و آشوب نیز زدند، در راه به رسمیت شناخته‌شدن آزادی‌های فردی با هرگونه قدرت و نظام اجتماعی از جمله حکومت، کلیسا و خانواده به مبارزه پرداختند.

ویژگی اصلی نیهیلیسم

ایده اصلی

نیهیلیسم را در بادی امر باید بیشتر یک احساس و نه یک فلسفه‌ی تام و کامل دانست. اهمیت این نکته در آن است که شاید اصلی‌ترین مدعای نیهیلیست‌ها رد هرگونه فلسفه و معرفت علمیست. نیهیلیسم با اعتقاد به بی‌پایه و اساس‌بودن چیز‌ها و همچنین تببین بی‌ارتباطی آن‌ها سعی در القای نوعی شکاکیت مدرن را دارد. همچنین باید نقش بدبینی را به عنوان چاشنی این رویکرد لحاظ کرد. چنان که آرتور شوپنهاور، معروف به فیلسوف بدبین در جایی می‌گوید: ما موجوداتی بی‌معنا هستیم.

مولفه‌ها

به طور کلی برای هرگونه رویکرد نیهیلیستی مولفه‌هایی از جمله نداشتن هدف اجتماعی، شکاکیت افراطی، بی‌اعتنایی به جهان، بی‌اعتقادی به هدف‌دار بودن دنیا، خود فراموشی، نفرت‌داشتن از حیات اجتماعی‌فرهنگی، اظهار عجز درباره توانایی ذهن آدمی و .. را می‌توان نام برد.

شروع یک ایده نهیلیستی

درباره شروع یک ایده نیهیلیستی و در ادامه آن یک مکتب، می‌توان نوعی سرخوردگی و وازدگی از نظم و نظام اجتماعی را مشاهده کرد. این وازدگی عموما منجر به ناتوانی در هضم یا پذیرش ارزش‌ها و در نهایت انکار آن ارزش‌ها می‌شود، به طوری که مثلا در ابتدا عصیان و هجمه مکاتب نوظهوری در ضدیت با هر نگرشی (مثلا ضد هنر) را در برمی‌گیرد. همین رویکرد و به طور کلی‌تر، رویکرد اومانیستی (انسان‌گرایانه)، در مقابل مدرنیته و پیدایش ماشین و ابزاری‌شدن زندگی غربی مسئله‌ای تحت عنوان "بازگشت انسان به خود" را مطرح می‌کند.

نیچه و نیهیلیسم

نیچه در کتاب اراده‌ی معطوف به قدرت (will too power) با ذکر این جمله که نیهیلیسم دم در ایستاده است، از فاجعه‌ای عظیم در دو سده آینده سخن می‌گوید که آن همان نیهیلیسم است. او علل گرایش به نیهیلیسم را نه فساد و مشکلات اجتماعی بلکه شک در ارزش‌های اخلاقی با افول مسیحیت می‌داند، اما فلسفه نیچه با نیهیلیسم تمام نمی‌شود. او اگر چه پیامبر ظهور نیهیلیسم در تمامی وجوه زندگی انسان بود، نیهیلیسم را مقدمه‌ای برای طرحی نو می‌دانست. او معتقد بود که تا زمانی که انسان طعم نیهیلیسم را نچشد متوجه ارزش این ارزش‌های اخلاقی نشده و نمی‌تواند به ارزش‌های جدیدی متعهد شود. اینجاست که نیچه با به کارگیری اصطلاح باز ارزش گذاری ارزش‌ها (revaluation of all values) سعی در ایجاد طرحی نو دارد.

نیهیلیسم در ایران

صادق هدایت را بی‌گمان باید شناخته شده‌ترین نویسنده ایرانی منسوب به نیهیلیسم دانست. در مورد جهان‌بینی صادق هدایت و ارتباط آن با نیهیلیسم دو دیدگاه عمده وجود دارد:

عده‌ای معتقدند زندگی انسان در نگاه صادق هدایت بی‌معنا، پوچ و خالی از هرگونه هدف معقولی است. با پذیرش این دیدگاه اساسا باید صادق هدایت را یک نیهیلیست بدانیم.

عده‌ای دیگر اما معتقدند هدایت زندگی را پوچ و عبث نمی‌دانست، بلکه او زندگی زمانه‌اش را و شرایط اجتماعی/ فرهنگی/ سیاسی زمانه‌اش را ناامیدکننده و بیهوده می‌دانست که دست به خودکشی زده است. عبدالعلی دستغیب در کتاب "نقد آثار صادق هدایت" مفصلا و با ذکر شاهد مثال از این دیدگاه دفاع می‌کند.

به هر رو می‌توان صادق هدایت را از جمله نویسندگان ایرانی دانست که تحت تاثیر نویسندگان خارجی مثل فرانتس کافکا و آلبرکامو درگیر اندیشه‌های نیهیلیستی شده اند.

ابسوردیسم

واژه ابسورد نیز معادلی برای پوچی و هیچ‌انگاری است. این واژه همچنان قرابتی معنایی با ناهنجار، نامتناسب و نامطبوع دارد. پوچی در ابسوردیسم از این ناهماهنگی به دست می‌آید که انسان در جست‌و‌جوی معنا و هدف زندگی است و جهان سراسر بی‌معناست. آلبرکامو در کتاب اسطوره‌ی سیزیف می‌گوید: ابسورد همان‌قدر که به انسان مربوط است به جهان نیز مربوط است. اگر اساس این جهان ابسورد باشد، تنها یک مسئله جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است.

منابع