کاربر:Khosro/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{Infobox holiday
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|1148x1148px]]
|holiday_name  = روز جهانی منع خشونت علیه زنان
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
|type          = جهانی
| نام                    = ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی
|image        = خشونت-علیه-زنان.jpg
| تصویر                  = ابوالقاسم لاهوتی1.jpg
|imagesize    =
| توضیح تصویر            = ابوالقاسم لاهوتی؛ شاعر، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی
|caption      =  
| نام اصلی              =
|official_name =روز جهانی منع خشونت علیه زنان
| زمینه فعالیت          = شعر، روزنامه‌نگاری، فعالیت‌های سیاسی و نظامی
|nickname      =
| ملیت                  =
|observedby    = سازمان ملل متحد
| تاریخ تولد            = ۱۲۶۴
|litcolor      =
| محل تولد                = کرمانشاه، ایران
|longtype      =
| والدین                =
|significance  =
| تاریخ مرگ              = ۱۶ اسفند ۱۳۳۶
|date          =۲۵ نوامبر ۱۹۹۹
| محل مرگ                = مسکو، اتحاد جماهیر شوروی
|duration      = یک روز
| علت مرگ                =  
|frequency    = سالانه
| محل زندگی              =  
|scheduling    =  
| مدفن                  = گورستان نووودویچی، مسکو
|celebrations  =
| مذهب                  =  
|observances  =
| در زمان حکومت          = قاجار، پهلوی اول (دوره زندگی در ایران)
|relatedto    = حقوق زنان
| اتفاقات مهم            = پیوستن به جنبش مشروطه، قیام لاهوتی (تبریز ۱۳۰۱ ش)، مهاجرت به شوروی، پایه‌گذاری شعر نوین تاجیک
}}
| نام دیگر              = لاهوتی‌خان (در دوران نظامی و قیام)
روز جهانی منع شکنجه علیه زنان در ۲۵ نوامبر ۱۹۹، توسط سازمان ملل متحد نام‌گذاری و اعلام شد. این نام‌گذاری به یادبود خاطره‌ی خواهران میرابال صورت گرفت؛ این سه خواهر که اهل جمهوری دومینیکن بودند در سال ۱۹۶۰، در دوران حکومت دیکتاتوری رافائل تروخیلو، (۱۹۳۰ ۱۹۶۱)، به قتل رسیدند. نام‌گذاری این روز برای نخستین بار در گردهمایی فمنیستی‌ای که در بوگوتا پایتخت کلمبیا در سال ۱۹۸۱، تشکیل شد؛ به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان اعلان شد. در پی این اقدام، در روز ۱۹ اکتبر ۱۹۹۹، در کمیته سوم سازمان ملل متحد (پنجاه و چهارمین دوره مجمع عمومی)، جمهوری دومینیکن با نمایندگانی از جانب کشور خود و همچنین با ۷۴ کشور عضو، با ارائه پیش‌نویس قطعنامه‌ای، متقاضی شدند که روز ۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان در نظر گرفته شود؛ کمیته سوم نیز بدون رأی گیری این پیش نویس قطعنامه را تصویب کرد و روز ۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان نام‌گذاری شد. خشونت علیه زنان یک اصطلاح تخصصی است که در کلیّت به اعمال خشونت‌آمیز علیه زنان گفته می‌شود، پایه اصلی این شکل از خشونت، جنسیت است یعنی صرف زن بودن علّت اعمال خشونت و آزار و اذیت قربانی است و نه هیچ تخلف و جرمی که طبق قانون مستوجب مجازات باشد.  
| لقب                    = پدر شعر نو تاجیک
| بنیانگذار              = از بانیان اصلی ادبیات مدرن تاجیکستان
| پیشه                  = شاعر، روزنامه‌نگار، وزیر فرهنگ و هنر (تاجیکستان)
| سال‌های نویسندگی        =  
| سبک نوشتاری            =  
| کتاب‌ها                =  
| نمایشنامه‌ها            = کاوه آهنگر، آهنگران
| دیوان اشعار            = دیوان اشعار لاهوتی
| تخلص                    = لاهوتی (در ابتدا کمال)
| همسر                    = همسر اول: نصرت، همسر دوم: سیسیلیا بنتسیانو ناخِیفتس
| فرزندان                = لیلی، دلیر، گیو (از ازدواج دوم)
| تحصیلات                  =
| علت شهرت              = شاعر سیاسی و مبارز مشروطه، پایه‌گذاری شعر سوسیالیستی و رئالیسم اجتماعی در فارسی، نقش کلیدی در ادبیات تاجیکستان
|اندازه تصویر=280پیکسل}}
'''ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی'''، (متولد ۱۲۶۴، کرمانشاه درگذشته ۱۶ اسفند ۱۳۳۶ ه‍. ش، مسکوشاعر، روزنامه‌نگار، نظامی و فعال سیاسی ایرانی، یکی از چهره‌های برجسته و جریان‌ساز در تاریخ ادبیات و سیاست معاصر ایران و تاجیکستان محسوب می‌شود. او که فرزند شاعری صوفی‌مسلک به نام «میرزا احمد الهامی» بود، نخستین آموزه‌های ادبی را در محیط خانواده فراگرفت و خیلی زود به سرودن شعر روی آورد. زندگی لاهوتی با فراز و نشیب‌های سیاسی بسیاری همراه بود؛ وی از سنین جوانی با پیوستن به جنبش مشروطه و عضویت در گروه‌های آزادی‌خواه، قلم و سلاح خود را در خدمت آرمان‌های دموکراتیک و عدالت‌خواهانه قرار داد. فعالیت‌های او تنها به سرودن شعر محدود نمی‌شد، بلکه به عنوان یک نظامی در ژاندارمری و بعدها به عنوان رهبر قیام‌هایی در قم و تبریز (معروف به قیام لاهوتی‌خان) نقش‌آفرینی کرد.


== خشونت علیه زنان درجهان ==
شکست‌های سیاسی و فشارهای حکومت مرکزی موجب شد تا لاهوتی بخش عمده‌ای از عمر خود را در تبعید بگذراند. نخستین مهاجرت او به عثمانی (ترکیه) بود که در آنجا نشریه «پارس» را منتشر کرد. اما مهم‌ترین دوران مهاجرت او، پناهنده شدن به اتحاد جماهیر شوروی بود که تا پایان عمر ادامه یافت. در شوروی، او به جمهوری تاجیکستان رفت و نقشی بنیادین در پایه‌گذاری ادبیات نوین تاجیک ایفا کرد، تا جایی که به عنوان «پدر شعر نوین تاجیکستان» شناخته می‌شود و مناصب مهمی چون وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان و معاونت کانون نویسندگان شوروی را بر عهده گرفت.
[[پرونده:خواهران میرابل.jpg|جایگزین=خواهران میرابل|بندانگشتی|338x338پیکسل|خواهران میرابل]]
رفتار خشونت آمیز علیه زنان یکی از گسترده ترین و فراگیرترین موارد نقض حقوق بشر در جهان امروز است . معضل گریبان‌گیر همه‌ی حکومتها، از کشورهای پیشرفته تا کشورهای در حال توسعه می‌باشد. در گزارشی که در پنجاه و هفتمین نشست کمیسیون سالانه سازمان ملل متحد در باره جایگاه زنان در شهر نیویورک قرائت شد، با استناد به آمارهای موجود در سازمان ملل متحد و بانک جهانی، عنوان شد که علت مرگ بیشتر زنان در میانگین سنی ۱۵ تا ۴۴ سال، به خاطر رفتار خشونت آمیز و نه حوادثی مانند سرطان و جنگ و غیره بوده است. هرگونه، عمل خشن بر اساس جنسیت،خشونت علیه زنان محسوب می‌شود. که شامل اشکال مختلف روانی و جسمی، مانند ممانعت از پیشرفت‌های شغلی، ایجاد محدودیت‌های مالی، ممانعت از توانمندی‌‌های فردی و ... می‌باشد. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، خشونت علیه زنان «هر نوع رفتار خشن و وابسته به جنسیت که موجب آسیب جسمی، روانی یا رنج زنانه می‌شود، چنین رفتاری می‌تواند با استفاده از تهدید، اجبار یا سلب مطلق اختیار و آزادی در ظاهر و علنی یا بصورت پنهان رخ دهد». وخیم‌ترین خشونت علیه زنان در جوامع مختلف، خشونت‌های خانگی است، طبق مطالعات سازمان بهداشت جهانی در هر ۱۸ ثانیه یک زن مورد هجوم و بدرفتاری قرار می‌گیرد، از همه زنانی که در سال ۲۰۱۲، در جهان قربانی قتل شده‌اند، به طور تقریبی نیمی از آن‌ها توسط همسران یا یکی از اعضای خانواده‌شان کشته شده‌اند. در این زمینه تفاوت چندانی بین کشورهای پیشرفته و عقب مانده نیست. مطابق تازه‌ترین گزارش منتشر شده از جانب شورای وزرای اروپا «هر ساله نزدیک به ۳۵۰۰ زن در ۲۷ کشور اتحادیه اروپا، بر اثر خشونت همسرانشان به قتل می رسند. طبق گزارش پلیس فدرال ایالات متحده آمریکا ۷۹ درصد مردان آمریکایی نیز همسران خود را مورد ضرب و شتم و خشونت قرار می‌دهند.»<ref>[https://parstoday.com/dari/radio/uncategorised-i57405 ویژه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، وب سایت پارس تودی]</ref>


== خشونت علیه زنان در ایران ==
شعر لاهوتی از منظر سبک‌شناسی، پل ارتباطی میان شعر کلاسیک و شعر نو محسوب می‌شود. اگرچه قالب‌های شعری او عمدتاً کلاسیک (غزل، قصیده و مستزاد) بود، اما محتوای اشعارش مملو از مفاهیم سوسیالیستی، کارگری، دعوت به مبارزه علیه استبداد و مفاهیم نوی اجتماعی بود که زبانی ساده و همه‌فهم داشت. او از نخستین کسانی بود که زبان محاوره و مضامین رئالیستی سوسیالیستی را وارد شعر فارسی کرد. لاهوتی سرانجام پس از سال‌ها دوری از وطن و تحمل بیماری، در مسکو درگذشت و در گورستان نووودویچی به خاک سپرده شد. این مقاله به بررسی دقیق سوانح حیات، فعالیت‌های سیاسی‌نظامی، زندگی خانوادگی و ویژگی‌های ادبی آثار او بر اساس اسناد معتبر می‌پردازد.
هرچند عمده کارشناسان خشونت و بدرفتاری علیه زنان در ایران را مرتبط با فرهنگ رایج مردسالار در جامعه محسوب می‌کنند. ولی به شدت معتقدند که سیاست‌گذاری‌ها و قوانین تبعطض‌آمیز هم در تشدید خشونت علیه زنان تأثیرات جدی دارد. به عبارت دیگر مقررات و قوانین در یک جامعه می‌توانند راه‌گشای تحولات فرهنگی و دیدگاهی باشند یا سبب تشدید و حفظ مناسبات ارتجاعی و عقب مانده شوند. مطابق گفته‌ی بسیاری از فعالان حقون زنان در ایران، در دهه‌های اخیر مواردی از قوانین وضع شده، ابعاد تبعیض‌های جنسیتی علیه زنان افزایش پیدا کرده و خشونت علیه زنان تشدید شده است. به خصوص مجازات در قوانین اسلامی مانند سنگسار و شلاق زدن و دستگیری‌های مربوط به رابطه‌های خارج از ازدواج، شیوه‌ی رفتار با زنان خشونت آمیزتر است. در سیستم‌های دولتی و قضایی، با زنان به عنوان موجود دسته دوم و فرو دست رفتار می‌کنند. فعالین حقوق زنان در ایران علت این امر را مقررات و قوانینی می‌دانند که فرهنگ مرد سالار را نهادینه و تقویت کرده است.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/روز-جهانی-منع-خشونت-بر-زنان-از-۴۹-سال-پیش-تا-به-امروز/a-4921429 روز جهانی منع خشونت بر زنان، وب سایت دویچه وله فارسی]</ref>


خشونت علیه زنان در ایران، پیشینه‌ای دیرینه دارد. ولی آن‌چه در نظام جمهوری اسلامی جریان دارد، چیزی فراتر از همه‌ی معیارهای شناخته شده جهانی است که در محورهای مختلف قابل بررسی است.
== تولد، خانواده و تحصیلات ==
ابوالقاسم لاهوتی در سال ۱۲۶۴ شمسی در محله برزه دماغ شهر کرمانشاه دیده به جهان گشود. پدر او «میرزا احمد الهامی» از شاعران و آزادی‌خواهان بنام آن دیار بود که گرایش‌های صوفیانه داشت و مرید «سید صالح ماهیدشتی» محسوب می‌شد. مادر لاهوتی نیز زنی بود که فضای خانه را برای پرورش طبع شاعرانه فرزند مهیا می‌ساخت. نام اصلی او ابوالقاسم بود و تخلص شعری «لاهوتی» را بعدها برگزید؛ البته او در ابتدا تخلص «کمال» را برای خود انتخاب کرده بود اما پس از مدتی آن را تغییر داد.<ref name=":0">[https://rasekhoon.net/mashahir/show/588555 ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی - راسخون]</ref><ref name=":1">[https://www.cgie.org.ir/fa/news/216964/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87---%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%B1%DB%8C ابوالقاسم لاهوتی، شاعر اندیشه و مبارزه - مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":2">[https://donishju.net/abulkosim-lohuti/ ابوالقاسم لاهوتی - دانشجو]</ref>


دو محور مهم آن شامل:
دربارهٔ تاریخ دقیق تولد لاهوتی در برخی منابع متقدم اختلافاتی وجود دارد، اما بررسی‌های دقیق‌تر اسنادی نشان می‌دهد که سال ۱۲۶۴ شمسی صحیح‌ترین تاریخ است. پدرش، میرزا احمد الهامی، منظومه‌ای حماسی-مذهبی به نام «باغ فردوس» سروده بود که تقلیدی از شاهنامه [[فردوسی]] در رثای شهیدان کربلا بود و این مسئله نشان‌دهنده ریشه‌های ادبی قوی در خانواده لاهوتی است. لاهوتی از همان کودکی تحت تأثیر اشعار پدر قرار گرفت و با حمایت او نخستین گام‌ها را در وادی ادبیات برداشت.<ref name=":3">[https://jls.um.ac.ir/article_42559_01901f592565ab6a20972562886a20a1.pdf بررسی سوانح حیات ابوالقاسم الهوتی و نقد منابع ایرانی - تألیف باقر صدری‌نیا]</ref><ref name=":4">[https://acu.razi.ac.ir/fa/w/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%AA%DB%8C ابوالقاسم لاهوتی - دانشگاه رازی]</ref>
[[پرونده:خشونت ۵.PNG|جایگزین=خشونت علیه زنان در ایران|بندانگشتی|308x308پیکسل|خشونت علیه زنان در ایران]]
۱ – خشونت سیستماتیک و نهادینه شده علیه زنان در ایران که بر مبنای قانون اساسی و همچنین دیگر قوانین موضوعی و فرعی، تدوین شده است . در اساس، زن نصف مرد تلقی و ارزش‌گذاری گردیده و به صراحت از بسیاری مناصب و مشاغل اجتماعی محروم می‌باشد. بر اساس قانون موجود در نظام جمهوری اسلامی، مرد مالک زن است و زن متعلق به مرد (همسر، پدر و یا در صورت نبودن این دو، زن متعلق به برادر است).


۲ – خشونت بی حد و مرز در همه‌ی جنبه‌های خصوصی و شخصی زنان توسط ارگان‌های مختلف که به اصطلاح خود را صاحب امر به معروف و نهی از منکر می‌دانند. بنا براین هر کسی این اجازه را دارد با تکیه بر قوانین موجود در نظام جمهوری اسلامی، برای زنان مزاحمت ایجاد کند و درجزیی‌ترین مسائل زندگی خصوصی و اجتماعی مربوط به زنان دخالت کرده و به آن‌ها تذکر بدهد، سرانجام به ارگان سپاه پاسداران تحویل دهد.، این امر در هیچ جای دنیا مرسوم نیست و نمونه ندارد. خشونت علیه زنان در ایران به چهار شکل (فیزیکی، روانی، جنسی و اقتصادی) می‌باشد. که این چهار نوع خشونت در شرع و کتاب‌های فقهی نظام جمهوری اسلامی که مرجع همه قوانین شرعی این نظام است، تئوریزه و مدون شده است.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/news/129497 ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان، وب سایت سازمان مجاهدین خلق]</ref>
=== تحصیلات و نخستین سروده‌ها ===
ابوالقاسم لاهوتی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در مکتب‌خانه‌های کرمانشاه گذراند و قرآن و ادبیات فارسی را فراگرفت. او با هوش سرشاری که داشت، زبان فرانسه را نیز آموخت که این امر دریچه‌ای تازه به روی اندیشه‌های او گشود. گفته می‌شود اولین شعر او در سنین بسیار پایین (حدود ۱۶ سالگی) سروده شد و در روزنامه «[[روزنامه حبل‌المتین|حبل‌المتین]]» کلکته با نام مستعار به چاپ رسید که مضمونی انتقادی داشت.<ref name=":5">[https://sherenab.com/index.php?module=News&do=Print&id=1445 زندگینامه و شعر ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی - شعر ناب]</ref><ref name=":0" />


== خشونت علیه زنان به اعتراف رهبران جمهوری اسلامی ==
او در آغاز جوانی با حمایت مالی یکی از دوستان پدرش برای تکمیل تحصیلات به تهران آمد. اگرچه قصد اولیه ادامه تحصیل بود، اما فضای سیاسی متشنج و پرشور پایتخت در آستانه [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]]، مسیر زندگی او را تغییر داد و او را به سمت فعالیت‌های سیاسی و نظامی سوق داد.<ref name=":4" />
[[پرونده:خشونت بر زنان.jpg|جایگزین=سرکوب زنان در ایران|بندانگشتی|سرکوب زنان در ایران|313x313پیکسل]]
به گفته کارشناسان نظام جمهوری اسلامی، ایران یکی از کشورهایی است که آمار و ارقام خشونت علیه زنان در آن بالا است.<ref>خبرگزاری حکومتی ایلنا، ۲۷ شهریور ‍۱۳۹۷</ref>  


طبق تحقیقات انجام شده در ۱۴ سال پیش، ۶۶ درصد زنان در ایران مورد خشونت قرار می‌گیرند.<ref>خبرگزاری ایسنا، ۲۵ آبان ۱۳۹۷</ref>
== ورود به عرصه سیاست و انقلاب مشروطه ==


بر اساس گفته‌ی یک از نمایندگان مجلس، خشونت خانگی در حال حاضر در جامعه بیداد می‌کند.<ref>خبرگزاری ایرنا، ۴ آذر ۱۳۹۶</ref>  
=== پیوستن به مشروطه‌خواهان و فعالیت‌های حزبی ===
ابوالقاسم لاهوتی در سنین جوانی جذب شعارهای آزادی‌خواهانه انقلاب مشروطه شد. او در سال‌های ۱۲۸۴ تا ۱۲۸۸ شمسی به طور جدی وارد مبارزات سیاسی گردید. در این دوران، وی عضو گروه «فرقه کارگر» شد و نخستین اشعار سیاسی و انقلابی خود را منتشر کرد. او در تهران شب‌نامه‌هایی علیه استبداد توزیع می‌کرد و همین فعالیت‌ها باعث شد تا نامش در میان آزادی‌خواهان مطرح شود. لاهوتی در این دوره با نشریاتی همچون «ایران نو» همکاری داشت و اشعاری با مضامین سوسیالیستی و ضد استعماری منتشر می‌کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


ساختار قضایی، حقوقی و انتظامی به شکلی است که به مردان اجازه داده می‌شود با زور علیه زنان دست به خشونت بزنند.<ref>خبرگزاری حکومتی ایرنا، ۲۷ تیر ۱۳۹۷</ref>  
=== پیوستن به ژاندارمری و دریافت مدال ===
در سال ۱۲۸۸، ابوالقاسم لاهوتی وارد نیروی ژاندارمری شد. او پس از طی دوره‌های نظامی، به درجات افسری نائل آمد و به ریاست ژاندارمری قم منصوب شد. در این زمان بود که به دلیل شجاعت و خدماتش در سرکوب برخی از یاغیان و راهزنان (از جمله نایب حسین کاشی)، موفق به دریافت مدال و نشان افتخار گردید. با این حال، روحیه سرکش و انقلابی او باعث شد تا در دادگاه نظامی شهر قم به اعدام محکوم شود، حکمی که البته اجرا نشد و او توانست به تهران بگریزد.<ref name=":5" /><ref name=":6">[https://bepish.org/fa/node/5976 نگاهی به زندگی و آثار ابوالقاسم لاهوتی - به‌پیش]</ref>


== ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌ها در ایران ==
=== ارتباط با بزرگان مشروطه ===
[[پرونده:ممنوعیت زنان به ورزشگاه.jpg|جایگزین=ممنوعیت زنان به ورزشگاه|بندانگشتی|ممنوعیت زنان به ورزشگاه|319x319پیکسل]]
در جریان [[استبداد صغیر]] و به توپ بستن مجلس، ابوالقاسم لاهوتی همچنان بر مواضع خود پافشاری کرد. او پس از فرار به رشت، به نیروهای مجاهدین پیوست و در فتح تهران (۱۳۲۷ قمری) مشارکت داشت. در این دوران او با شخصیت‌های برجسته‌ای همچون «[[ستارخان]]» و «[[باقر خان|باقرخان]]» ارتباط داشت و همواره از آنان به عنوان الگوهای مبارزه یاد می‌کرد. برخی منابع اشاره کرده‌اند که او مدتی نیز در رکاب [[شیخ محمد خیابانی]] فعالیت داشته‌است.<ref name=":0" /><ref name=":4" />
منع ورود زنان به ورزشگاه‌ها از طرف نظام جمهوری اسلامی، یکی از موضوعاتی بوده که همیشه از طرف زنان ایرانی به چالش کشیده شده و اخیراً اوج جدیدی پیدا کرده است. سحر خدایاری که به «دختر آبی» معروف شد، به علت تلاش جهت ورود به استادیوم، بازداشت و به ۶ ماه حبس محکوم گردید، این دختر جوان در ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، در اعتراض به این حکم، خودش را به آتش کشید و یک هفته بعد جان باخت. مرگ او احساسات جامعه ایران و سایر جوامع جهانی را برانگیخت. هنگام بازی تیم ملی فوتبال ایران با تیم ملی کامبوج، زنانی که موفق به حضور در استادیوم آزادی شده بودند، ورود خود را مدیون سحر خدایاری می دانستند و به یاد او روی یک پلاکارد شعار نوشتند «دختر آبی ایران، شده نام تو جاویدان»، این اقدام زنان، با واکنش شدید نیروهای امنیتی که در جایگاه زنان مستقر بودند مواجه شد.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1398/07/24/تأکید-مجدد-بر-ممنوعیت-ورود-زنان-به-ورزش/ ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>


بعد از این ماجرا، منع ورود زنان به ورزشگاه همچنان ادامه یافت. سخنگوی فدارسیون فوتبال ایران اعلام کرد «حضور زنان در بازی‌های لیگ، فعلاً امان پذیر نیست».<ref>خبرگزاری حکومتی خبرآنلاین، ۲۲ مهر ۱۳۹۸</ref>
== تبعید اول، بازگشت و قیام لاهوتی‌خان ==
[[پرونده:ابوالقاسم لاهوتی.jpg|جایگزین=ابوالقاسم لاهوتی|بندانگشتی|320x320پیکسل|ابوالقاسم لاهوتی]]


مدیر کل ورزش و جوانان خراسان شمالی  قانون اساسی جمهوری اسلامی، علیه زنان
=== تبعید به عثمانی و فعالیت‌های روزنامه‌نگاری (حدود ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۵ میلادی) ===
پس از محکومیت به اعدام در دادگاه نظامی قم، ابوالقاسم لاهوتی مجبور به فرار شد. او ابتدا مدتی را در تهران به صورت مخفیانه گذراند، سپس به منظور حفظ جان و ادامه فعالیت‌های خود، از ایران خارج شد و به عثمانی (ترکیه امروزی) رفت. در طول اقامت در استانبول (قسطنطنیه)، وی دست از مبارزه نکشید و به فعالیت‌های مطبوعاتی روی آورد. او در این شهر، با استفاده از تجربیات گذشته خود در روزنامه‌نگاری، نشریه‌ای به نام «پارس» را منتشر ساخت که هدف آن ترویج افکار آزادی‌خواهانه و مشروطه‌طلبی بود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":6" />


ماده ۱۲۱۰ – سن بلوغ برای دختر ۹ سال (قمری) و طبق ماده ۱۰۴۱، ازدواج دختربچه‌ها، قبل از سن ۱۳ سالگی با اجازه اولیا مجاز است.
در این دوره، لاهوتی علاوه بر روزنامه‌نگاری، به سرودن شعر نیز ادامه داد. محتوای اشعار او در این زمان، عمدتاً در نقد استبداد و دعوت به مبارزه بود که نشان می‌داد روحیه انقلابی او حتی در تبعید نیز خاموش نشده‌است. اقامت او در عثمانی چندین سال به طول انجامید و وی در آنجا با اوضاع سیاسی منطقه و جریانات فکری اروپایی بیشتر آشنا شد.<ref name=":5" />


ماده ۱۱۰۵ – ریاست خانواده خصیصه و خاص شوهر است.
=== بازگشت به ایران و عضویت مجدد در نیروهای نظامی ===
[[پرونده:ازدواج دختران کودک.jpg|جایگزین=اردواج کودکان دختر در ایران|بندانگشتی|315x315پیکسل|اردواج کودکان دختر در ایران]]
ابوالقاسم لاهوتی در حدود سال ۱۳۳۳ قمری (۱۹۱۵ میلادی) به ایران بازگشت. به دلیل مهارت‌های نظامی و سابقه در ژاندارمری، پس از بازگشت به تهران، دوباره به استخدام نیروهای نظامی درآمد. این بار او ابتدا در قزاقخانه و سپس در اداره نظمیه (شهربانی) به کار مشغول شد. این بازگشت و ورود مجدد به دستگاه نظامی، نشان‌دهنده آن است که او همواره به دنبال جایگاهی بود تا بتواند اهداف سیاسی خود را به صورت عملی پیش ببرد، هرچند که سازگاری با محیط استبدادی برای او دشوار بود.
ماده ۱۱۱۷ – شوهر می‌تواند مانع شغل یا صنعت زن بشود که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد.


ماده ۱۱۱۴ – زن موظف است در منزلی که شوهر تعیین و مشخص می‌کند، سکنی گزیند.
پس از مدتی فعالیت در نظمیه، لاهوتی که همچنان روحیه آزادی‌خواهی داشت و با ساختار حاکم سر سازگاری نداشت، از کار خود کناره گرفت و بار دیگر به سمت فعالیت‌های سیاسی-نظامی مستقل روی آورد. او با پیوستن به کمیته ملی، که یک گروه سیاسی مستقل با تمایلات دموکراتیک بود، فعالیت‌های خود را از سر گرفت.<ref name=":1" /><ref name=":6" /><ref name=":0" />


ماده ۱۱۲۳ و ۱۱۲۴ – مرد می‌تواند زن خود را به دلایل زیاد، مانند بیماری‌های مختلف و نابینایی طلاق بدهد.
=== قیام لاهوتی در تبریز (۱۳۰۰–۱۳۰۱) ===
[[پرونده:نهادینه شدن خشونت علیه زنان در قانون اساسی.jpg|جایگزین=نهادینه شدن نقض حقوق زنان در قانون اساسی|بندانگشتی|نهادینه شدن نقض حقوق زنان در قانون اساسی|313x313پیکسل]]
اوج فعالیت‌های سیاسی و نظامی ابوالقاسم لاهوتی، با قیام معروف او در تبریز رقم خورد. در سال ۱۳۰۰ شمسی، لاهوتی که در آن زمان به درجه سرهنگی رسیده بود، به عنوان فرمانده ژاندارمری به تبریز اعزام شد. در اواخر سال ۱۳۰۰ یا اوایل ۱۳۰۱، لاهوتی علیه حکومت مرکزی و والی آذربایجان قیام کرد. این قیام که به «قیام لاهوتی‌خان» معروف شد، با شعارهای جمهوری‌خواهی و عدالت‌طلبی آغاز گشت و لاهوتی توانست با جمع‌آوری نیروهای تحت فرمان خود، بخش‌هایی از شهر را به تصرف درآورد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":5" />
ماده ۸۶۰ – جز پدر و جد پدری هیچ کس حق نداد برای صغیر وصی معین کند ( یعنی مادر همچین حقی را ندارد)


ماده ۹۰۷ –  به دختر نصف پسر ارث تعلق می‌گیرد.
این قیام به سرعت سرکوب شد. حکومت مرکزی به فرماندهی رضاقلی‌خان (سردار سپه، که بعدها [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] شد) نیروهایی را برای مقابله با لاهوتی اعزام کرد. پس از درگیری‌های شدید، نیروهای لاهوتی شکست خوردند و او به همراه گروهی از یارانش مجبور به ترک تبریز شدند. شکست این قیام، پایانی بر فعالیت‌های سیاسی و نظامی مستقیم لاهوتی در ایران بود و مسیر زندگی او را به کلی تغییر داد.<ref name=":6" />


۱۰۶۰ – ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی، با اجازه به خصوص از طرف دولت است.
== مهاجرت سرنوشت‌ساز به شوروی و آغاز فصل نوین زندگی ==
پس از شکست قیام تبریز، ابوالقاسم لاهوتی در سال ۱۳۰۱، از طریق مرزهای شمالی به باکو پناهنده شد. باکو در آن زمان پایتخت جمهوری آذربایجان شوروی بود و به کانون تجمع بسیاری از مبارزان و تبعیدیان سوسیالیست ایرانی تبدیل شده بود. لاهوتی با ورود به شوروی، رسماً از ایران مهاجرت کرد و زندگی جدیدی را آغاز نمود که تا پایان عمر او ادامه یافت. او در شوروی به عضویت [[حزب کمونیست ایران|حزب کمونیست]] درآمد و به دلیل سوابق مبارزاتی و اندیشه‌های سوسیالیستی که از دوران مشروطه در او شکل گرفته بود، خیلی زود مورد توجه مقامات قرار گرفت.<ref name=":1" /><ref name=":4" /><ref name=":6" />


ماده ۱۱۶۹ – هنگامی که زن و شوهر متارکه می‌کنند، سرپرستی پسر بزرگ‌تر از ۲ سال و دختر بزرگ‌تر از ۷ سال، با پدر خواهد بود.
=== نقش محوری در ادبیات نوین تاجیکستان ===
ابوالقاسم لاهوتی در سال۱۳۰۴، به جمهوری خودمختار تاجیکستان در آسیای مرکزی منتقل شد. حضور او در تاجیکستان سرنوشت ادبی و فرهنگی این جمهوری را دگرگون کرد. لاهوتی که به زبان فارسی مسلط بود و از قوالب شعری کلاسیک آگاهی عمیقی داشت، با آمیختن این دانش سنتی با مضامین نوین اجتماعی و سوسیالیستی، پایه‌گذار «شعر نوین تاجیک» شد. تأثیر او بر ادبیات تاجیکستان به قدری عمیق بود که او را «پدر شعر نو تاجیک» می‌خوانند.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


در ماده ۱۴۷، سن مسئولیت کیفری دختران، ۹ سال قمری تعریف شده است.
=== مناصب فرهنگی و سیاسی در تاجیکستان ===
در تاجیکستان، لاهوتی صرفاً یک شاعر و مهاجر نبود، بلکه یک مقام رسمی دولتی محسوب می‌شد. او به دلیل نفوذ فرهنگی و سیاسی خود، مناصب کلیدی را برعهده گرفت که عبارت بودند از:
* '''وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان:''' وی مدتی به عنوان وزیر یا معاون وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان فعالیت کرد و در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی این جمهوری نقش اساسی داشت.
* '''معاونت کانون نویسندگان شوروی:''' لاهوتی به سمت معاونت کانون نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی منصوب شد که این امر نشان‌دهنده اعتبار بالای او در سطح کل اتحاد شوروی بود.
* '''عضویت در آکادمی علوم تاجیکستان:''' او به عضویت آکادمی علوم تاجیکستان نیز پذیرفته شد و در کارهای علمی و پژوهشی مربوط به زبان و ادبیات فارسی فعال بود.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


ماده ۵۵۰ – دیه قتل زن، نصف دیه مرد می‌باشد.
لاهوتی در تاجیکستان به همراه «صدرالدین عینی»، نویسنده برجسته تاجیک، نقشی حیاتی در تعیین خط مشی ادبیات این جمهوری ایفا کرد و به عنوان یکی از بانیان اصلی هویت فرهنگی نوین تاجیکستان شناخته می‌شود. او در طول جنگ جهانی دوم، به مسکو نقل مکان کرد اما همواره ارتباط خود را با تاجیکستان حفظ نمود.<ref name=":6" />


در ماده ۳۰۱، قانون مجازات به طور عملی دست پدر و جدّ پدری برای قتل زن و دختر باز است.
== زندگی خانوادگی و ازدواج‌ها ==
[[پرونده:خانواده ابوالقاسم لاهوتی.jpg|جایگزین=لاهوتی با همسر و فرزندان (همسر دوم)|بندانگشتی|315x315پیکسل|لاهوتی با همسر دومش «سیسیلیا بانسیونونا» و فرزندانش ]]
زندگی خانوادگی ابوالقاسم لاهوتی نیز همچون زندگی سیاسی‌اش با فراز و نشیب‌هایی همراه بود و او دو بار ازدواج کرد.


ماده ۱۱۵ – ریاست جمهوری تنها حق مردان مذهبی و سیاسی است.
=== ازدواج اول در ایران ===
ازدواج اول لاهوتی در ایران و در سال‌های پیش از تبعید اتفاق افتاد. همسر اول او نصرت نام داشت، اما این زندگانی چندان نپایید و بسیار زودگذر بود.


تبصره ماده ۶۳۸ (کتاب پنجم تعزیرات) – بدحجابی جرم است و مستوجب حبس و پرداخت جریمه می‌باشد.
=== ازدواج دوم در روسیه ===
مهم‌ترین بخش زندگی خانوادگی لاهوتی پس از مهاجرت به شوروی شکل گرفت. او در مسکو با یک شاعر و مترجم روسی به نام «سیسیلیا بانسیونونا خیفس» بود که به او بانو می‌گفتند. ازدواج کرد. سیسیلیا بانسیونونا نه تنها همسر لاهوتی بود، بلکه به زبان فارسی تسلط یافت و در ترجمه آثار همسرش به زبان روسی و همچنین در فعالیت‌های ادبی او نقشی حمایتی ایفا کرد. حاصل این ازدواج سه فرزند بود:
* '''لیلا:''' پسر بزرگ که در زمینه‌های علمی فعالیت داشت.
* '''دلیر:''' دخترش که بعدها به عنوان یک هنرمند شناخته شد.
* '''گیو:''' کوچک‌ترین فرزند که او نیز راه پدر را در ادبیات و هنر ادامه داد.


همچنین در تعریف مجازات‌های تعزیری، جرایم منافی عفت با مجازات شلاق روبرو است.<ref>کتاب قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران</ref>
همسر دوم لاهوتی تا پایان عمر در کنار او ماند و پس از مرگ وی نیز، در حفظ و ترویج آثارش نقش مهمی ایفا کرد. این ازدواج پیوند عمیق لاهوتی با جامعه و فرهنگ شوروی را نشان می‌دهد.<ref>[https://www.bargehonar.com/1402/12/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D9%88-%D8%A7/ زندگی خانوادگی ابوالقاسم لاهوتی و دو ازدواج او - برگ هنر]</ref>


== حجاب اجباری در ایران ==
== سال‌های پایانی، درگذشت و اهمیت تاریخی ==
[[پرونده:حجاب اجباری2.jpg|جایگزین=حجاب اجباری در ایران|بندانگشتی|320x320پیکسل|حجاب اجباری در ایران]]
ابوالقاسم لاهوتی، با وجود شهرت و مقام بالایی که در اتحاد جماهیر شوروی و به ویژه در تاجیکستان کسب کرده بود، هرگز ارتباط خود را با زبان و فرهنگ فارسی قطع نکرد. او سال‌های آخر زندگی‌اش را بیشتر در مسکو گذراند و به فعالیت‌های ادبی و ترجمه ادامه داد. با این حال، در اواخر عمر با بیماری‌هایی دست و پنجه نرم کرد.<ref name=":0" /><ref name=":5" />
حجاب در جامعه ایران طی هزاران سال یک امر اجتماعی بود که زنان مطابق فرهنگ و سلیقه خود و خانواده‌شان درباره‌ی آن تصمیم می‌گرفتند. معیار، برتری یا فرودستی هیچ زنی محسوب نمی‌شد. این موضوع در ۱۰۰ اخیر توسط حکومت‌ها و بطور مشخص در نظام جمهوری اسلامی، به یک عامل سرکوب و فشار تبدیل شد. حجاب زنان اولین بار در ۱۳۱۴، توسط رضا شاه، یک موضوع حکومتی و سیاسی شد، و با تصویب یک قانون جدید به نام «کشف حجاب»، دختران و زنان ایرانی را از استفاده روسری، چادر و روبند  منع نمود. همچنین تغییر کلاه مردان از کلاه پهلوی و عمامه به کلاه شاپو، جزیی از این قانون بود. در جریان اعتراضات مردم به این تغییرات اجباری، در تیرماه ۱۳۱۴، کشتاری در مسجد گوهرشاد مشهد صورت گرفت. اما بعد از این‌که محمدرضا شاه به جای پدرش بر تخت سلطنت نشست، به دلیل اعتراضات فراگیر و عمومی در سال ۱۳۲۰، مجبور شد قانون کشف حجاب اجباری را لغو کند. بعد از سرنگونی شاه و پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، مسئله حجاب شکل دیگری گرفت. حکومت جمهوری اسلامی، حجاب اجباری زنان را به صورت یک قانون نهادینه کرد و کل قوای قضایی، امنیتی و نظامی کشور را مأمور به محافظت از این قانون نمود. همچنان که در قانون اساسی آمده است، بی حجابی و بد حجابی جرم محسوب می‌شود و مستوجب زندان و شلاق و پرداخت جریمه می‌باشد. این روند ۴۰ سال است که ادامه دارد. زنان ایرانی در هر فرصتی اعتراض و مخالفت‌های خود را به قانون حجاب اجباری نشان داده‌اند. طبق گزارش ویژه‌ای که مرکز پژوهش مجلس نظام جمهوری اسلامی ارائه داده است، حدود ۷۰ درصد زنان ایرانی یا اعتقاد به حجاب ندارند و یا جزء زنانی هستند که بد حجاب محسوب می‌شوند و به حجاب اجباری اعتراض دارند.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1397/12/27/حجاب-اجباری/ حجاب اجباری، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>


== قاچاق زنان به خارج از ایران ==
=== درگذشت و محل دفن ===
[[پرونده:قاچاق زنان و دختران ایرانی.jpg|جایگزین=قاچاق دختران و زنان ایرانی به کشورهای عربی خلیج فارس|بندانگشتی|332x332پیکسل|قاچاق دختران و زنان ایرانی به کشورهای عربی خلیج فارس]]
ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی سرانجام در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۳۶ شمسی (مطابق با ۷ مارس ۱۹۵۷ میلادی) در سن ۷۲ سالگی در شهر مسکو درگذشت. جسد او در یکی از معتبرترین آرامگاه‌های روسیه، یعنی گورستان نووودویچی (Novodevichy Cemetery) مسکو، به خاک سپرده شد. این گورستان محل دفن بسیاری از مشاهیر، نویسندگان، سیاستمداران و هنرمندان بزرگ روسیه است و دفن او در آنجا نشان‌دهنده احترام و اعتبار ویژه‌ای بود که دولت شوروی برای او قائل بود.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":1" />
طبق تعریف مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قاچاق انسان شامل «جابجایی غیرقانونی و مخفیانه ‏اشخاص در درون مرزهای ملی، عمدتاً از کشورهای در حال توسعه و کشورهای دارای اقتصاد بی ثبات به منظور بهره کشی جنسی و اقتصادی از زنان و دختران به خاطر سودجویی کاربران، قاچاقچیان، سندیکاهای تبهکار و سایر فعالیتهای قاچاق از جمله کار خانگی اجباری، ازدواج ‏قلابی، فرزندخواندگی دروغین و استخدام مخفیانه» است. قاچاق دختران و زنان به خارج از ایران به‌خصوص به کشورهای عربی خلیج فارس، امری امری سازمان یافته است که بنا به اخبار منتشر شده نهادهای مختلف حکومتی ایران از جمله سپاه پاسداران در آن دست دارند؛ تا آنجا که حسن عباسی در سال ۱۳۸۷، در یک سخنرانی علنی به قاچاق دختران و زنان ایرانی به کشورهای عربی خلیج فارس اعتراف کرد و همه مسئولان را، اعم از رئیس جمهور ، وزیر اطلاعات، مجمع تشخیص مصلحت نظام، سپاه پاسداران، بسیج، رئیس قوه قضائیه، فرمانده نیروی انتظامی و شهردار تهران به دلیل، عدم مقابله، پاسخگو نبودن، بی توجهی و جلو گیری نکردن از فاجعه قاچاق دختران و زنان ایرانی به کشورهای عربی محکوم کرد. و ی گفت وضعیت نظام اسلامی ما به جایی رسیده که دختران شیعه را می‌برند در کشور امارات به حراج می‌گذارند.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1397/08/16/برده-داری-نوین-قاچاق-انسان-در-ایران/ برده داری نوین- قاجاق انسان، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>


== دستگیری، زندان و اعدام زنان در ایران ==
=== اهمیت تاریخی و ادبی لاهوتی ===
از آغاز روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ایران، افراد بسیار زیادی زندانی و یا اعدام شده‌اند که آمار قابل توجهی از آن‌ها زنان می‌باشد. از ۳۰ هزار زندانی سیاسی که در تابستان سال ۶۷، اعدام شدند، حدوداً یک سوم آنان زندانیان سیاسی زن و دختر بودند. فجایعی که بر سر این زنان و دختران در زندانهای جمهوری اسلامی آمده در کمتر کشوری سابقه داشته است. این روایتها در کتابهای خاطرات زندان زیر آمده است:
اهمیت ابوالقاسم لاهوتی فراتر از یک شاعر سیاسی است. زندگی او پلی میان دو سرزمین و دو دوره تاریخی است:
* '''در ایران:''' او نماینده نسل اول شاعران مشروطه است که شعر را از محتوای سنتی جدا کرده و ابزار مستقیمی برای مبارزه سیاسی و اجتماعی ساختند.<ref name=":6" />
* '''در تاجیکستان:''' وی به همراه صدرالدین عینی، بنیان‌گذار ادبیات مدرن این سرزمین محسوب می‌شود. لاهوتی از اولین کسانی بود که قالب‌های شعر فارسی را با نیازهای ایدئولوژیک و اجتماعی نوین (سوسیالیسم کارگری) پیوند زد و زبان شعر را به زبان مردم نزدیک کرد.<ref name=":7">[https://journals.iau.ir/article_693872_afd23071de0e180eeed61e1c5fdbf50c.pdf بررسی محورهای نوآوری در شعر ابوالقاسم الهوتی در عصر مشروطه - تألیف: نادر مسلمی، پروین سالجقه، محمد همایون سپه]</ref>


چشم در چشم هیولا، هنگامه حاج حسن
== ویژگی‌های سبک‌شناختی و مضامین شعری ==
سبک شعری لاهوتی را می‌توان «تحول‌یافته» نامید. اگرچه او از قالب‌های شعری سنتی فارسی نظیر غزل، قصیده، رباعی و مثنوی استفاده می‌کرد، اما در محتوا، زبان و لحن، نوآوری‌های عمیقی ایجاد کرد که او را از شاعران پیش از خود متمایز می‌سازد. زبان شعر او، برخلاف بسیاری از ادیبان معاصرش، ساده، روان و بدون استفاده از کلمات نامأنوس است. این سادگی هدفمند بود تا شعرش مستقیماً با مخاطب عام، به ویژه طبقه کارگر و دهقانان، ارتباط برقرار کند.


حقیقت ساده، منیره برادران
=== استفاده از مستزاد و مضامین نو ===
لاهوتی در به‌کارگیری قالب «مستزاد» و همچنین «چهارپاره» بسیار تبحر داشت. او این قالب‌ها را با مضامین کاملاً نوآیین و اجتماعی پر کرد و یکی از اولین کسانی بود که مفهوم رئالیسم اجتماعی و سوسیالیستی را در شعر فارسی معرفی و تثبیت کرد.<ref name=":7" />


زیر بوته لاله عباسی، نسرین پرواز
=== استفاده از زبان محاوره ===
یکی از مهم‌ترین نوآوری‌های لاهوتی، وارد کردن تعابیر و جملات محاوره‌ای و عامیانه به بطن شعر بود. او توانست با موفقیت، زبان کوچه و بازار را وارد زبان فاخر شعر کند و از این طریق، مرز بین زبان نوشتاری رسمی و گفتاری عامه را در شعر خود بشکند. این نوآوری، به‌ویژه در قصاید و مثنوی‌های او، کاملاً مشهود است.<ref name=":3" />


بهای انسان بودن، اعظم حاج حیدری
=== مضامین اصلی شعر لاهوتی ===
اشعار لاهوتی در تمام دوران زندگی او بر حول محورهای مشخصی می‌چرخید که می‌توان آن‌ها را در سه دسته کلی قرار داد:


پر کبوتر، ثریا زنگباری
==== مضامین اجتماعی و عدالت‌خواهانه ====
بخش اعظم اشعار او پس از مشروطه، به اعتراض علیه فقر، نابرابری، استبداد داخلی و استعمار خارجی اختصاص دارد. او از مفاهیمی چون «طبقه کارگر»، «رنجبران»، «انقلاب» و «عدالت اجتماعی» به صراحت سخن می‌گوید و مردم را به قیام و دگرگونی وضع موجود تشویق می‌کند.<ref name=":5" />


کرانه حقیقی یک رویا، ملیحه مقدم
==== مضامین سیاسی و مبارزاتی (دوران ایران) ====
در دوره اقامت در ایران (تا ۱۳۰۱ شمسی)، مضامین اشعار لاهوتی عمدتاً به حمایت از مشروطه، نکوهش شاهان قاجار، دفاع از آزادی و انتقاد از بی‌عدالتی‌های دولت مرکزی محدود می‌شد. قصاید او در این دوره، زبانی حماسی و شورانگیز دارد.<ref name=":4" />


فراموشم مکن، عفت ماهباز
==== مضامین سوسیالیستی و پروپاگاندا (دوران شوروی) ====
پس از مهاجرت به شوروی، مضامین شعر او کاملاً جهت‌گیری کمونیستی و سوسیالیستی یافت. او در آثارش، به ستایش انقلاب اکتبر، [[ولادیمیر لنین|لنین]]، استالین، ارتش سرخ و آرمان‌های کمونیستی پرداخت. لاهوتی به نوعی شعر خود را در خدمت اهداف حکومت جدید قرار داد و آثاری خلق کرد که جنبه پروپاگاندای فرهنگی داشتند.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


یادهای زندان، فریبا ثابت
== آثار و دیوان‌های مهم ابوالقاسم لاهوتی ==
[[پرونده:دیوان لاهوتی.jpg|جایگزین=دیوان لاهوتی|بندانگشتی|280x280پیکسل|دیوان لاهوتی]]
آثار لاهوتی طیف گسترده‌ای از شعر، نمایشنامه، اپرا و ترجمه را در بر می‌گیرد که بیشتر آن‌ها پس از اقامت او در شوروی به زبان فارسی (تاجیکی) و روسی منتشر شدند:
* '''دیوان اشعار:'''
مهم‌ترین اثر او، دیوان اشعارش است که شامل قصاید، غزلیات، مثنویات و مستزادهای او در دوره‌های مختلف زندگی است.<ref name=":0" />
* '''قصیده کاوه آهنگر:'''
یکی از آثار حماسی و مهم او که از اساطیر ایرانی استفاده کرده اما با مضامین مبارزه و عدالت‌خواهی درآمیخته است.<ref name=":5" />
* '''تاجیکستان:'''
منظومه‌ای طولانی که به ستایش جمهوری تاجیکستان و پیشرفت‌های آن در سایه حکومت شوروی می‌پردازد و از نظر ساختار ادبی و محتوا اهمیت بسیاری در تاجیکستان دارد.<ref name=":2" />
* '''نمایش‌نامه و اپرا:'''
ابوالقاسم لاهوتی چندین نمایشنامه و لیبرتوی اپرا نوشت که معروف‌ترین آن‌ها «کاوهٔ آهنگر» (بر اساس قصیده‌اش) و اپرای «آهنگران» است. او همچنین اپرای «خسرو و شیرین» را بر اساس اثر [[نظامی گنجوی]] به نظم درآورد. این آثار برای صحنه تئاتر و موسیقی تاجیکستان بسیار حیاتی بودند.<ref name=":1" />
* '''ترجمه‌ها:'''
او به دلیل تسلط بر زبان‌های روسی و فرانسوی، به ترجمه نیز پرداخت. از جمله ترجمه‌های او می‌توان به ترجمه آثار پوشکین و همچنین ترجمه‌هایی از اشعار کلاسیک و مدرن اروپایی به فارسی اشاره کرد.<ref name=":0" />


مجمع الجزایر رنج، هما جابری
== گزیده اشعار ==
[[پرونده:ابوالقاسم لاهوتی2.jpg|جایگزین=ابوالقاسم لاهوتی|بندانگشتی|330x330پیکسل|ابوالقاسم لاهوتی]]
تنیده یاد تو در تار و پودم میهن ای میهن


آخرین خنده لیلا، مهری حاجی نژاد
بود لبریز از عشقت وجودم میهن ای میهن


اگر دیوارها لب می‌گشودند، مهین لطیف و ....
تو بودم کردی از نابودی و با مهر پروردی


در دوران ریاست جمهوری روحانی حداقل ۷۳ تا ۹۷ زن اعدام شده و بیشتر از ۱۸۰ زندانی سیاسی زن در زندان به سر می‌برند. در حالی که قوانین بین المللی به طورعام، وجود زندانی سیاسی و عقیدتی را مردود می‌شمارد. طبق ماده ۱۸، اعلامیه جهانی حقوق بشر همه انسان‌ها آزاد هستند و تمام مردم باید بتوانند عقیده و مذهب خود را، چه در خفا و چه به طور علنی تبلیغ کنند. کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز تأکید بر این دارد که هیچ انسانی نباید قربانی دستگیری خودسرانه شود.  بر اساس ماده ۹کنوانسیون بین المللی حقوق و سیاسی همه انسان‌ها باید از حق آزادی و امنیت برخوردار باشند.
فدای نام تو بود و نبودم میهن ای میهن


زنانی که هم‌اکنون زندانی سیاسی عقیدتی هستند از وضعیت اسفناک زندان و شرایط سختی که در این زندان‌ها وجود دارد گزارش کرده‌اند. برخی از این زندانیان عبارتند از:
به هر مجلس به هر زندان به هر شادی به هر ماتم


گلرخ ابراهیمی که به دلیل نوشتن داستان منتشر نشده مجازات سنگسار به ۶ سال حبس محکوم شده است (آرش صادقی همسر گلرخ ابراهیمی نیز زندانی سیاسی می‌باشد).
به هر حالت که بودم با تو بودم میهن ای میهن
[[پرونده:گلرخ و آتنا.jpg|جایگزین=گلرخ ایرایی و آتنا دائمی|بندانگشتی|373x373پیکسل|گلرخ ایرایی و آتنا دائمی]]
ریحانه حاج ابراهیم که به دلیل حضور یک خانواده هوادار سازمان مجاهدین خلق در خانه‌ی آن‌ها به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.


نرگس محمدی (فعال حقوق بشر و مخالف با حکم اعدام).
به دشت دل گیاهی جز گل رویت نمی‌روید


راحیل موسوی که جرم وی داشتن دین بهایی است.
من این زیبا زمین را آزمودم میهن ای میهن


زینب جلالیان، یکی از زندانیان سیاسی کُرد که محکوم به حبس ابد در زندان خوی است.
<nowiki>***</nowiki>


افسانه بایزیدی، یک زندانی سیاسی کُرد دیگر که هم اکنون در زندان مرکزی کرمان به سر می‌برد.
به نامه ات وطنم را نوشته‌ام آزاد


قدریه قادری، زندانی سیاسی کُرد.
به رخ ز دیده‌ام از شادی آب می‌آید


اسرین امین زاده در زندان سنندج.
من آن مبارز ایرانم که از وطنم


آتنا دائمی (از فعالان حقوق بشر و مخالف با اعدام).
فقط به یادم تیر و طناب می‌آید


فریده خوش نام با حکم ۱۴ سال زندان و ۸۰ ضربه شلاق.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1396/04/25/زنان-در-جستجوی-عدالت/ زنان در جستجوی عدالت، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>
کنم چو فکر از آن خلق و آن ستم کانجاست


== ارگان‌های سرکوب زنان در ایران ==
به دل غم و به تنم اضطراب می‌آید
به علت ایستادگی زنان ایرانی و مقاومت برای حق انتخاب آزادانه پوشش، این موضوع اکنون تحت عنوان (عفاف و ججاب) زنان، برای نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل به یک مساله سیاسی و امنیتی شده است. وظیفه‌ی ارگان‌های گوناگون  سرکوب حکومتی، برخورد با زنان بر سر رعایت نکردن حجاب می باشد؛ به همین منظور فرمانده کل نیروی انتظامی در ایران، در آذر ۱۳۹۴، اذعان کرد که در مسئله عفاف و حجاب، ۲۶ دستگاه و ارگان مسئولیت دارند. اسامی این ارگان‌ها به شرح زیر می‌باشند:
[[پرونده:سرکوب زنان2.jpg|جایگزین=سرکوب زنان در ایران|بندانگشتی|366x366پیکسل|سرکوب زنان در ایران]]
۱ - مجلس نظام جمهوری اسلامی که مسئولیت دارد نقض حقوق زنان را قانونی و نهادینه کند، قوانینی را در سال ۱۳۹۳ تصویب کرد و به اجرا گذارد که یکی از آن طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر بود که منجر به اسیدپاشی‌های گسترده بر علیه زنان شد.


۲ - قوه قضاییه، با ۵ وظیفه.
<nowiki>***</nowiki>


۳ - وزارت کشور با ۱۱ وظیفه که اصلی ترین آن نظارت بر ارگان‌ها در رعایت حجاب اجباری می‌باشد.
فقط سوز دلم را در جهان پروانه می‌داند


۴ - نیروی انتظامی با ۲۱ وظیفه، از جمله تذکر به زنان بدحجاب و برخورد با آن‌ها در اماکن عمومی شهرها.
غمم را، بلبلی کاواره شد از لانه می‌داند


۵ – نیرروی بسیج با ۶ وظیفه، از جمله دخالت داشتن در شئونات خصوصی در همه اماکن.
نگریم چون ز غیرت، غیر می‌سوزد به حال من


۶ – شهرداری‌ها با دو وظیفه از جمله تفکیک جنسیتی در پارک‌ها و مراکز ورزشی و همچنین جداسازی وسائل نقلیه عمومی.
ننالم چون ز غم، یارم مرا بیگانه می‌داند


۷ – ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر با ۱۱ وظیفه.
به امیدی نشستم شکوه خود را به دل گفتم


۸ – وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ۲۱ وظیفه.
همی خندد به من، این هم مرا دیوانه می‌داند


۹ – وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با ۸ وظیفه شامل فیلترینگ و سانسور فضای مجازی.
به جان او، که دردش را هم، از جان دوست‌تر دارم


۱۰ – سازمان صدا و سیما با ۳۱ وظیفه.
ولی می‌میرم از این غم، که داند یا نمی‌داند؟
[[پرونده:بدرفتاری.PNG|جایگزین=خشونت خانگی علیه زنان|بندانگشتی|327x327پیکسل|خشونت خانگی علیه زنان]]
۱۱ – سازمان تبلیغات اسلامی با ۱۲ وظیفه.


۱۲ – سازمان تربیت بدنی با ۱۸ وظیفه.
نمی‌داند کسی کاندر سر زلفش چه خون‌ها شد


۱۳ – وزارت آموزش و پرورش با ۲۱ وظیفه از جمله وارد کرد مسئله حجاب در کتاب‌های درسی همه مقاطع تحصیلی.
ولیکن، موبه مو، این داستان را شانه می‌داند


۱۴ – وزارت علوم، تحقیقات فناوری – دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی با ۱۷ وظیفه.
نصیحتگر، چه می‌پرسی علاج جان بیمارم؟


۱۵ – وزارت کار و امور اجتماعی با ۵ وظیفه که مسئولیت دارد امکانات بیشتری برای برقراری تفکیک جنسیتی در جامعه فراهم کند.
اصول این طبابت را، فقط جانانه می‌داند


۱۶ – وزارت بازرگانی با ۱۳ وظیفه.
<nowiki>***</nowiki>


۱۷ – وزارت امورخارجه با ۱۰ وظیفه.
ترسم آزاد نسازد ز قفس، صیادم


۱۸ – وزارت امور اقتصادی و دارایی که وظایف آن در ۴ محور تعریف شده است.
آنقدر تا که ره باغ رود از یادم


۱۹ – وزارت بهداشت با ۱۷ وظیفه.
بس که ماندم به قفس، رنگ گل از یادم رفت


۲۰ – وزارت مسکن و شهرسازی با ۹ وظیفه.
گر چه با عشق وی از مادر گیتی زادم


۲۱ – وزارت راه و ترابری با ۷ وظیفه از جمله تحویل دادن زنان بدحجاب به مراجع قضایی و انتظامی.[[پرونده:خشونت-علیه-زنان (1).jpg|بندانگشتی|334x334پیکسل]]۲۲ – سازمان مدیریت و برنامه  ریزی با ۹ وظیفه.
آتش از آه به کاشانه صیاد زنم


۲۳ – سازمان بهزیستی با ۵ وظیفه.
گر از این بند اسارت نکند آزادم


۲۴ – مرکز امور زنان و خانواده با ۶ وظیفه.
سوز شیرین وشکر خنده دلداری نیست


۲۵ – سازمان جوانان که وظیفه آن در ۱۴ محور تعریف شده است.
ورنه من در هنر استادتر از فرهادم


۲۶ – سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که وظیفه این ارگان نیز در ۱۱ محور تعریف شده است.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1395/06/28/شبکه-۲۶-ارگان-رسمی-برای-سرکوب-زنان-در-اي/ ارگان‌های رسمی برای سرکوب زنان، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>
ز اولین نکته که تفسیر نمودم از عشق


موضع سران اصلی نظام جمهوری اسلامی در نهادینه بودن حجاب اجباری و نابرابری جنسیتی، گواه نقض سیستامتیک حقوق زنان است.
کرد اقرار به استادی من استادم


خامنه ای‌: «برابری جنسی زن و مرد از جمله حرف‌های کاملاً غلط غرب است».<ref>سایت حکومتی اعتدال، ۳۰ فروردین ۱۳۹۳</ref>
گرچه باشد غم عالم به دلم لاهوتی


خامنه‌ای: بحث‌های انحرافی همانند این‌که حجاب الزامی یا اختیاری است، در جمهوری اسلامی جا ندارد.<ref>سایت حکومتی رجا نیوز، ۳۰ تیر ۱۳۹۵</ref>
هیچ‌کس در غم من نیست، از آن دلشادم


زهرا آیت‌اللهی، نماینده خامنه‌ای در دانشگاه‌ها گفت: «ما معتقد به تساوی جنسیتی نیستیم و تفکیک جنسیتی ارزشمند است».<ref>خبرگزاری حکومتی ایسنا، ۳۰ خرداد ۱۳۹۵</ref>  
<nowiki>***</nowiki>


خامنه‌ای به طوری رسمی دچرخه سواری بانوان را ممنوع اعلام کرد و گفت: «دوچرخه سواری بانوان در مجامع عمومی موجب جلب نظر مردان و در معرض فتنه و به فساد کشیده شدن اجتماع است و لازم است ترک شود».<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/1395/06/28/شبکه-۲۶-ارگان-رسمی-برای-سرکوب-زنان-در-اي/ ۲۶ ارگان رسمی برای سرکوب زنان، وب سایت زنان نیروی تغییر]</ref>
برای روی تو ای مه نقاب لازم نیست
 
اگر تو کنی جلوه آفتاب لازم نیست
 
نفوذ عشق نگه کن که شیخ کهنه پرست
 
نوشته تازه که شرعاً حجاب لازم نیست
 
ایالت دل عشاق در حمایت تو است
 
به ملک خویش دگر انقلاب لازم نیست
 
ز من گذشتن از جان مگر نمی‌خواهی
 
به چشم! این همه دیگر عتاب لازم نیست
 
اگر به ملک دلم داده‌ای تو استقلال
 
پس این مشاوره با شیخ و شاب چیست
 
من از ستیزه چشم تو جان نخواهم برد
 
برای کشتنم این جان شتاب لازم نیست
 
تو خود به فتوی جمهور عاشقان، شاهی
 
دگر مناقشه در انتخاب لازم نیست
 
بخور تو خون دل دردمند لاهوتی
 
دگر به آتش رویت کباب لازم نیست<ref>[https://roozaneh.net/fun/sms/%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%AA%DB%8C/ اشعار ابوالقاسم لاهوتی؛ مجموعه شعر عاشقانه کوتاه و بلند این شاعر - روزانه]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
[[رده:زادگان ۱۲۶۴]]
[[رده:درگذشتگان ۱۳۳۶]]
[[رده:شاعران سوسیالیست ایرانی]]
[[رده:شاعران معاصر اهل کرمانشاه]]
[[رده:روزنامه‌نگاران اهل ایران]]
[[رده:نظامیان اهل ایران در دوره قاجار]]
[[رده:مهاجران اهل ایران به اتحاد جماهیر شوروی]]
[[رده:بنیان‌گذاران ادبیات نوین تاجیکستان]]
[[رده:مدفونان در گورستان نووودویچی]]
[[رده:فعالان جنبش مشروطه در ایران]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۳۲

برای صفحه تمرین.jpg
ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی
ابوالقاسم لاهوتی1.jpg
ابوالقاسم لاهوتی؛ شاعر، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی
زمینهٔ کاری شعر، روزنامه‌نگاری، فعالیت‌های سیاسی و نظامی
زادروز ۱۲۶۴
کرمانشاه، ایران
مرگ ۱۶ اسفند ۱۳۳۶
مسکو، اتحاد جماهیر شوروی
جایگاه خاکسپاری گورستان نووودویچی، مسکو
در زمان حکومت قاجار، پهلوی اول (دوره زندگی در ایران)
رویدادهای مهم پیوستن به جنبش مشروطه، قیام لاهوتی (تبریز ۱۳۰۱ ش)، مهاجرت به شوروی، پایه‌گذاری شعر نوین تاجیک
نام(های)
دیگر
لاهوتی‌خان (در دوران نظامی و قیام)
لقب پدر شعر نو تاجیک
بنیانگذار از بانیان اصلی ادبیات مدرن تاجیکستان
پیشه شاعر، روزنامه‌نگار، وزیر فرهنگ و هنر (تاجیکستان)
نمایشنامه‌ها کاوه آهنگر، آهنگران
دیوان سروده‌ها دیوان اشعار لاهوتی
تخلص لاهوتی (در ابتدا کمال)
همسر(ها) همسر اول: نصرت، همسر دوم: سیسیلیا بنتسیانو ناخِیفتس
فرزندان لیلی، دلیر، گیو (از ازدواج دوم)
دلیل سرشناسی شاعر سیاسی و مبارز مشروطه، پایه‌گذاری شعر سوسیالیستی و رئالیسم اجتماعی در فارسی، نقش کلیدی در ادبیات تاجیکستان

ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی، (متولد ۱۲۶۴، کرمانشاه – درگذشته ۱۶ اسفند ۱۳۳۶ ه‍. ش، مسکو)، شاعر، روزنامه‌نگار، نظامی و فعال سیاسی ایرانی، یکی از چهره‌های برجسته و جریان‌ساز در تاریخ ادبیات و سیاست معاصر ایران و تاجیکستان محسوب می‌شود. او که فرزند شاعری صوفی‌مسلک به نام «میرزا احمد الهامی» بود، نخستین آموزه‌های ادبی را در محیط خانواده فراگرفت و خیلی زود به سرودن شعر روی آورد. زندگی لاهوتی با فراز و نشیب‌های سیاسی بسیاری همراه بود؛ وی از سنین جوانی با پیوستن به جنبش مشروطه و عضویت در گروه‌های آزادی‌خواه، قلم و سلاح خود را در خدمت آرمان‌های دموکراتیک و عدالت‌خواهانه قرار داد. فعالیت‌های او تنها به سرودن شعر محدود نمی‌شد، بلکه به عنوان یک نظامی در ژاندارمری و بعدها به عنوان رهبر قیام‌هایی در قم و تبریز (معروف به قیام لاهوتی‌خان) نقش‌آفرینی کرد.

شکست‌های سیاسی و فشارهای حکومت مرکزی موجب شد تا لاهوتی بخش عمده‌ای از عمر خود را در تبعید بگذراند. نخستین مهاجرت او به عثمانی (ترکیه) بود که در آنجا نشریه «پارس» را منتشر کرد. اما مهم‌ترین دوران مهاجرت او، پناهنده شدن به اتحاد جماهیر شوروی بود که تا پایان عمر ادامه یافت. در شوروی، او به جمهوری تاجیکستان رفت و نقشی بنیادین در پایه‌گذاری ادبیات نوین تاجیک ایفا کرد، تا جایی که به عنوان «پدر شعر نوین تاجیکستان» شناخته می‌شود و مناصب مهمی چون وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان و معاونت کانون نویسندگان شوروی را بر عهده گرفت.

شعر لاهوتی از منظر سبک‌شناسی، پل ارتباطی میان شعر کلاسیک و شعر نو محسوب می‌شود. اگرچه قالب‌های شعری او عمدتاً کلاسیک (غزل، قصیده و مستزاد) بود، اما محتوای اشعارش مملو از مفاهیم سوسیالیستی، کارگری، دعوت به مبارزه علیه استبداد و مفاهیم نوی اجتماعی بود که زبانی ساده و همه‌فهم داشت. او از نخستین کسانی بود که زبان محاوره و مضامین رئالیستی سوسیالیستی را وارد شعر فارسی کرد. لاهوتی سرانجام پس از سال‌ها دوری از وطن و تحمل بیماری، در مسکو درگذشت و در گورستان نووودویچی به خاک سپرده شد. این مقاله به بررسی دقیق سوانح حیات، فعالیت‌های سیاسی‌نظامی، زندگی خانوادگی و ویژگی‌های ادبی آثار او بر اساس اسناد معتبر می‌پردازد.

تولد، خانواده و تحصیلات

ابوالقاسم لاهوتی در سال ۱۲۶۴ شمسی در محله برزه دماغ شهر کرمانشاه دیده به جهان گشود. پدر او «میرزا احمد الهامی» از شاعران و آزادی‌خواهان بنام آن دیار بود که گرایش‌های صوفیانه داشت و مرید «سید صالح ماهیدشتی» محسوب می‌شد. مادر لاهوتی نیز زنی بود که فضای خانه را برای پرورش طبع شاعرانه فرزند مهیا می‌ساخت. نام اصلی او ابوالقاسم بود و تخلص شعری «لاهوتی» را بعدها برگزید؛ البته او در ابتدا تخلص «کمال» را برای خود انتخاب کرده بود اما پس از مدتی آن را تغییر داد.[۱][۲][۳]

دربارهٔ تاریخ دقیق تولد لاهوتی در برخی منابع متقدم اختلافاتی وجود دارد، اما بررسی‌های دقیق‌تر اسنادی نشان می‌دهد که سال ۱۲۶۴ شمسی صحیح‌ترین تاریخ است. پدرش، میرزا احمد الهامی، منظومه‌ای حماسی-مذهبی به نام «باغ فردوس» سروده بود که تقلیدی از شاهنامه فردوسی در رثای شهیدان کربلا بود و این مسئله نشان‌دهنده ریشه‌های ادبی قوی در خانواده لاهوتی است. لاهوتی از همان کودکی تحت تأثیر اشعار پدر قرار گرفت و با حمایت او نخستین گام‌ها را در وادی ادبیات برداشت.[۴][۵]

تحصیلات و نخستین سروده‌ها

ابوالقاسم لاهوتی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در مکتب‌خانه‌های کرمانشاه گذراند و قرآن و ادبیات فارسی را فراگرفت. او با هوش سرشاری که داشت، زبان فرانسه را نیز آموخت که این امر دریچه‌ای تازه به روی اندیشه‌های او گشود. گفته می‌شود اولین شعر او در سنین بسیار پایین (حدود ۱۶ سالگی) سروده شد و در روزنامه «حبل‌المتین» کلکته با نام مستعار به چاپ رسید که مضمونی انتقادی داشت.[۶][۱]

او در آغاز جوانی با حمایت مالی یکی از دوستان پدرش برای تکمیل تحصیلات به تهران آمد. اگرچه قصد اولیه ادامه تحصیل بود، اما فضای سیاسی متشنج و پرشور پایتخت در آستانه انقلاب مشروطه، مسیر زندگی او را تغییر داد و او را به سمت فعالیت‌های سیاسی و نظامی سوق داد.[۵]

ورود به عرصه سیاست و انقلاب مشروطه

پیوستن به مشروطه‌خواهان و فعالیت‌های حزبی

ابوالقاسم لاهوتی در سنین جوانی جذب شعارهای آزادی‌خواهانه انقلاب مشروطه شد. او در سال‌های ۱۲۸۴ تا ۱۲۸۸ شمسی به طور جدی وارد مبارزات سیاسی گردید. در این دوران، وی عضو گروه «فرقه کارگر» شد و نخستین اشعار سیاسی و انقلابی خود را منتشر کرد. او در تهران شب‌نامه‌هایی علیه استبداد توزیع می‌کرد و همین فعالیت‌ها باعث شد تا نامش در میان آزادی‌خواهان مطرح شود. لاهوتی در این دوره با نشریاتی همچون «ایران نو» همکاری داشت و اشعاری با مضامین سوسیالیستی و ضد استعماری منتشر می‌کرد.[۱][۲]

پیوستن به ژاندارمری و دریافت مدال

در سال ۱۲۸۸، ابوالقاسم لاهوتی وارد نیروی ژاندارمری شد. او پس از طی دوره‌های نظامی، به درجات افسری نائل آمد و به ریاست ژاندارمری قم منصوب شد. در این زمان بود که به دلیل شجاعت و خدماتش در سرکوب برخی از یاغیان و راهزنان (از جمله نایب حسین کاشی)، موفق به دریافت مدال و نشان افتخار گردید. با این حال، روحیه سرکش و انقلابی او باعث شد تا در دادگاه نظامی شهر قم به اعدام محکوم شود، حکمی که البته اجرا نشد و او توانست به تهران بگریزد.[۶][۷]

ارتباط با بزرگان مشروطه

در جریان استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس، ابوالقاسم لاهوتی همچنان بر مواضع خود پافشاری کرد. او پس از فرار به رشت، به نیروهای مجاهدین پیوست و در فتح تهران (۱۳۲۷ قمری) مشارکت داشت. در این دوران او با شخصیت‌های برجسته‌ای همچون «ستارخان» و «باقرخان» ارتباط داشت و همواره از آنان به عنوان الگوهای مبارزه یاد می‌کرد. برخی منابع اشاره کرده‌اند که او مدتی نیز در رکاب شیخ محمد خیابانی فعالیت داشته‌است.[۱][۵]

تبعید اول، بازگشت و قیام لاهوتی‌خان

 
ابوالقاسم لاهوتی

تبعید به عثمانی و فعالیت‌های روزنامه‌نگاری (حدود ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۵ میلادی)

پس از محکومیت به اعدام در دادگاه نظامی قم، ابوالقاسم لاهوتی مجبور به فرار شد. او ابتدا مدتی را در تهران به صورت مخفیانه گذراند، سپس به منظور حفظ جان و ادامه فعالیت‌های خود، از ایران خارج شد و به عثمانی (ترکیه امروزی) رفت. در طول اقامت در استانبول (قسطنطنیه)، وی دست از مبارزه نکشید و به فعالیت‌های مطبوعاتی روی آورد. او در این شهر، با استفاده از تجربیات گذشته خود در روزنامه‌نگاری، نشریه‌ای به نام «پارس» را منتشر ساخت که هدف آن ترویج افکار آزادی‌خواهانه و مشروطه‌طلبی بود.[۱][۲][۷]

در این دوره، لاهوتی علاوه بر روزنامه‌نگاری، به سرودن شعر نیز ادامه داد. محتوای اشعار او در این زمان، عمدتاً در نقد استبداد و دعوت به مبارزه بود که نشان می‌داد روحیه انقلابی او حتی در تبعید نیز خاموش نشده‌است. اقامت او در عثمانی چندین سال به طول انجامید و وی در آنجا با اوضاع سیاسی منطقه و جریانات فکری اروپایی بیشتر آشنا شد.[۶]

بازگشت به ایران و عضویت مجدد در نیروهای نظامی

ابوالقاسم لاهوتی در حدود سال ۱۳۳۳ قمری (۱۹۱۵ میلادی) به ایران بازگشت. به دلیل مهارت‌های نظامی و سابقه در ژاندارمری، پس از بازگشت به تهران، دوباره به استخدام نیروهای نظامی درآمد. این بار او ابتدا در قزاقخانه و سپس در اداره نظمیه (شهربانی) به کار مشغول شد. این بازگشت و ورود مجدد به دستگاه نظامی، نشان‌دهنده آن است که او همواره به دنبال جایگاهی بود تا بتواند اهداف سیاسی خود را به صورت عملی پیش ببرد، هرچند که سازگاری با محیط استبدادی برای او دشوار بود.

پس از مدتی فعالیت در نظمیه، لاهوتی که همچنان روحیه آزادی‌خواهی داشت و با ساختار حاکم سر سازگاری نداشت، از کار خود کناره گرفت و بار دیگر به سمت فعالیت‌های سیاسی-نظامی مستقل روی آورد. او با پیوستن به کمیته ملی، که یک گروه سیاسی مستقل با تمایلات دموکراتیک بود، فعالیت‌های خود را از سر گرفت.[۲][۷][۱]

قیام لاهوتی در تبریز (۱۳۰۰–۱۳۰۱)

اوج فعالیت‌های سیاسی و نظامی ابوالقاسم لاهوتی، با قیام معروف او در تبریز رقم خورد. در سال ۱۳۰۰ شمسی، لاهوتی که در آن زمان به درجه سرهنگی رسیده بود، به عنوان فرمانده ژاندارمری به تبریز اعزام شد. در اواخر سال ۱۳۰۰ یا اوایل ۱۳۰۱، لاهوتی علیه حکومت مرکزی و والی آذربایجان قیام کرد. این قیام که به «قیام لاهوتی‌خان» معروف شد، با شعارهای جمهوری‌خواهی و عدالت‌طلبی آغاز گشت و لاهوتی توانست با جمع‌آوری نیروهای تحت فرمان خود، بخش‌هایی از شهر را به تصرف درآورد.[۱][۲][۶]

این قیام به سرعت سرکوب شد. حکومت مرکزی به فرماندهی رضاقلی‌خان (سردار سپه، که بعدها رضاشاه شد) نیروهایی را برای مقابله با لاهوتی اعزام کرد. پس از درگیری‌های شدید، نیروهای لاهوتی شکست خوردند و او به همراه گروهی از یارانش مجبور به ترک تبریز شدند. شکست این قیام، پایانی بر فعالیت‌های سیاسی و نظامی مستقیم لاهوتی در ایران بود و مسیر زندگی او را به کلی تغییر داد.[۷]

مهاجرت سرنوشت‌ساز به شوروی و آغاز فصل نوین زندگی

پس از شکست قیام تبریز، ابوالقاسم لاهوتی در سال ۱۳۰۱، از طریق مرزهای شمالی به باکو پناهنده شد. باکو در آن زمان پایتخت جمهوری آذربایجان شوروی بود و به کانون تجمع بسیاری از مبارزان و تبعیدیان سوسیالیست ایرانی تبدیل شده بود. لاهوتی با ورود به شوروی، رسماً از ایران مهاجرت کرد و زندگی جدیدی را آغاز نمود که تا پایان عمر او ادامه یافت. او در شوروی به عضویت حزب کمونیست درآمد و به دلیل سوابق مبارزاتی و اندیشه‌های سوسیالیستی که از دوران مشروطه در او شکل گرفته بود، خیلی زود مورد توجه مقامات قرار گرفت.[۲][۵][۷]

نقش محوری در ادبیات نوین تاجیکستان

ابوالقاسم لاهوتی در سال۱۳۰۴، به جمهوری خودمختار تاجیکستان در آسیای مرکزی منتقل شد. حضور او در تاجیکستان سرنوشت ادبی و فرهنگی این جمهوری را دگرگون کرد. لاهوتی که به زبان فارسی مسلط بود و از قوالب شعری کلاسیک آگاهی عمیقی داشت، با آمیختن این دانش سنتی با مضامین نوین اجتماعی و سوسیالیستی، پایه‌گذار «شعر نوین تاجیک» شد. تأثیر او بر ادبیات تاجیکستان به قدری عمیق بود که او را «پدر شعر نو تاجیک» می‌خوانند.[۱][۲]

مناصب فرهنگی و سیاسی در تاجیکستان

در تاجیکستان، لاهوتی صرفاً یک شاعر و مهاجر نبود، بلکه یک مقام رسمی دولتی محسوب می‌شد. او به دلیل نفوذ فرهنگی و سیاسی خود، مناصب کلیدی را برعهده گرفت که عبارت بودند از:

  • وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان: وی مدتی به عنوان وزیر یا معاون وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان فعالیت کرد و در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی این جمهوری نقش اساسی داشت.
  • معاونت کانون نویسندگان شوروی: لاهوتی به سمت معاونت کانون نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی منصوب شد که این امر نشان‌دهنده اعتبار بالای او در سطح کل اتحاد شوروی بود.
  • عضویت در آکادمی علوم تاجیکستان: او به عضویت آکادمی علوم تاجیکستان نیز پذیرفته شد و در کارهای علمی و پژوهشی مربوط به زبان و ادبیات فارسی فعال بود.[۱][۳]

لاهوتی در تاجیکستان به همراه «صدرالدین عینی»، نویسنده برجسته تاجیک، نقشی حیاتی در تعیین خط مشی ادبیات این جمهوری ایفا کرد و به عنوان یکی از بانیان اصلی هویت فرهنگی نوین تاجیکستان شناخته می‌شود. او در طول جنگ جهانی دوم، به مسکو نقل مکان کرد اما همواره ارتباط خود را با تاجیکستان حفظ نمود.[۷]

زندگی خانوادگی و ازدواج‌ها

 
لاهوتی با همسر دومش «سیسیلیا بانسیونونا» و فرزندانش

زندگی خانوادگی ابوالقاسم لاهوتی نیز همچون زندگی سیاسی‌اش با فراز و نشیب‌هایی همراه بود و او دو بار ازدواج کرد.

ازدواج اول در ایران

ازدواج اول لاهوتی در ایران و در سال‌های پیش از تبعید اتفاق افتاد. همسر اول او نصرت نام داشت، اما این زندگانی چندان نپایید و بسیار زودگذر بود.

ازدواج دوم در روسیه

مهم‌ترین بخش زندگی خانوادگی لاهوتی پس از مهاجرت به شوروی شکل گرفت. او در مسکو با یک شاعر و مترجم روسی به نام «سیسیلیا بانسیونونا خیفس» بود که به او بانو می‌گفتند. ازدواج کرد. سیسیلیا بانسیونونا نه تنها همسر لاهوتی بود، بلکه به زبان فارسی تسلط یافت و در ترجمه آثار همسرش به زبان روسی و همچنین در فعالیت‌های ادبی او نقشی حمایتی ایفا کرد. حاصل این ازدواج سه فرزند بود:

  • لیلا: پسر بزرگ که در زمینه‌های علمی فعالیت داشت.
  • دلیر: دخترش که بعدها به عنوان یک هنرمند شناخته شد.
  • گیو: کوچک‌ترین فرزند که او نیز راه پدر را در ادبیات و هنر ادامه داد.

همسر دوم لاهوتی تا پایان عمر در کنار او ماند و پس از مرگ وی نیز، در حفظ و ترویج آثارش نقش مهمی ایفا کرد. این ازدواج پیوند عمیق لاهوتی با جامعه و فرهنگ شوروی را نشان می‌دهد.[۸]

سال‌های پایانی، درگذشت و اهمیت تاریخی

ابوالقاسم لاهوتی، با وجود شهرت و مقام بالایی که در اتحاد جماهیر شوروی و به ویژه در تاجیکستان کسب کرده بود، هرگز ارتباط خود را با زبان و فرهنگ فارسی قطع نکرد. او سال‌های آخر زندگی‌اش را بیشتر در مسکو گذراند و به فعالیت‌های ادبی و ترجمه ادامه داد. با این حال، در اواخر عمر با بیماری‌هایی دست و پنجه نرم کرد.[۱][۶]

درگذشت و محل دفن

ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی سرانجام در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۳۶ شمسی (مطابق با ۷ مارس ۱۹۵۷ میلادی) در سن ۷۲ سالگی در شهر مسکو درگذشت. جسد او در یکی از معتبرترین آرامگاه‌های روسیه، یعنی گورستان نووودویچی (Novodevichy Cemetery) مسکو، به خاک سپرده شد. این گورستان محل دفن بسیاری از مشاهیر، نویسندگان، سیاستمداران و هنرمندان بزرگ روسیه است و دفن او در آنجا نشان‌دهنده احترام و اعتبار ویژه‌ای بود که دولت شوروی برای او قائل بود.[۱][۳][۲]

اهمیت تاریخی و ادبی لاهوتی

اهمیت ابوالقاسم لاهوتی فراتر از یک شاعر سیاسی است. زندگی او پلی میان دو سرزمین و دو دوره تاریخی است:

  • در ایران: او نماینده نسل اول شاعران مشروطه است که شعر را از محتوای سنتی جدا کرده و ابزار مستقیمی برای مبارزه سیاسی و اجتماعی ساختند.[۷]
  • در تاجیکستان: وی به همراه صدرالدین عینی، بنیان‌گذار ادبیات مدرن این سرزمین محسوب می‌شود. لاهوتی از اولین کسانی بود که قالب‌های شعر فارسی را با نیازهای ایدئولوژیک و اجتماعی نوین (سوسیالیسم کارگری) پیوند زد و زبان شعر را به زبان مردم نزدیک کرد.[۹]

ویژگی‌های سبک‌شناختی و مضامین شعری

سبک شعری لاهوتی را می‌توان «تحول‌یافته» نامید. اگرچه او از قالب‌های شعری سنتی فارسی نظیر غزل، قصیده، رباعی و مثنوی استفاده می‌کرد، اما در محتوا، زبان و لحن، نوآوری‌های عمیقی ایجاد کرد که او را از شاعران پیش از خود متمایز می‌سازد. زبان شعر او، برخلاف بسیاری از ادیبان معاصرش، ساده، روان و بدون استفاده از کلمات نامأنوس است. این سادگی هدفمند بود تا شعرش مستقیماً با مخاطب عام، به ویژه طبقه کارگر و دهقانان، ارتباط برقرار کند.

استفاده از مستزاد و مضامین نو

لاهوتی در به‌کارگیری قالب «مستزاد» و همچنین «چهارپاره» بسیار تبحر داشت. او این قالب‌ها را با مضامین کاملاً نوآیین و اجتماعی پر کرد و یکی از اولین کسانی بود که مفهوم رئالیسم اجتماعی و سوسیالیستی را در شعر فارسی معرفی و تثبیت کرد.[۹]

استفاده از زبان محاوره

یکی از مهم‌ترین نوآوری‌های لاهوتی، وارد کردن تعابیر و جملات محاوره‌ای و عامیانه به بطن شعر بود. او توانست با موفقیت، زبان کوچه و بازار را وارد زبان فاخر شعر کند و از این طریق، مرز بین زبان نوشتاری رسمی و گفتاری عامه را در شعر خود بشکند. این نوآوری، به‌ویژه در قصاید و مثنوی‌های او، کاملاً مشهود است.[۴]

مضامین اصلی شعر لاهوتی

اشعار لاهوتی در تمام دوران زندگی او بر حول محورهای مشخصی می‌چرخید که می‌توان آن‌ها را در سه دسته کلی قرار داد:

مضامین اجتماعی و عدالت‌خواهانه

بخش اعظم اشعار او پس از مشروطه، به اعتراض علیه فقر، نابرابری، استبداد داخلی و استعمار خارجی اختصاص دارد. او از مفاهیمی چون «طبقه کارگر»، «رنجبران»، «انقلاب» و «عدالت اجتماعی» به صراحت سخن می‌گوید و مردم را به قیام و دگرگونی وضع موجود تشویق می‌کند.[۶]

مضامین سیاسی و مبارزاتی (دوران ایران)

در دوره اقامت در ایران (تا ۱۳۰۱ شمسی)، مضامین اشعار لاهوتی عمدتاً به حمایت از مشروطه، نکوهش شاهان قاجار، دفاع از آزادی و انتقاد از بی‌عدالتی‌های دولت مرکزی محدود می‌شد. قصاید او در این دوره، زبانی حماسی و شورانگیز دارد.[۵]

مضامین سوسیالیستی و پروپاگاندا (دوران شوروی)

پس از مهاجرت به شوروی، مضامین شعر او کاملاً جهت‌گیری کمونیستی و سوسیالیستی یافت. او در آثارش، به ستایش انقلاب اکتبر، لنین، استالین، ارتش سرخ و آرمان‌های کمونیستی پرداخت. لاهوتی به نوعی شعر خود را در خدمت اهداف حکومت جدید قرار داد و آثاری خلق کرد که جنبه پروپاگاندای فرهنگی داشتند.[۱][۳]

آثار و دیوان‌های مهم ابوالقاسم لاهوتی

 
دیوان لاهوتی

آثار لاهوتی طیف گسترده‌ای از شعر، نمایشنامه، اپرا و ترجمه را در بر می‌گیرد که بیشتر آن‌ها پس از اقامت او در شوروی به زبان فارسی (تاجیکی) و روسی منتشر شدند:

  • دیوان اشعار:

مهم‌ترین اثر او، دیوان اشعارش است که شامل قصاید، غزلیات، مثنویات و مستزادهای او در دوره‌های مختلف زندگی است.[۱]

  • قصیده کاوه آهنگر:

یکی از آثار حماسی و مهم او که از اساطیر ایرانی استفاده کرده اما با مضامین مبارزه و عدالت‌خواهی درآمیخته است.[۶]

  • تاجیکستان:

منظومه‌ای طولانی که به ستایش جمهوری تاجیکستان و پیشرفت‌های آن در سایه حکومت شوروی می‌پردازد و از نظر ساختار ادبی و محتوا اهمیت بسیاری در تاجیکستان دارد.[۳]

  • نمایش‌نامه و اپرا:

ابوالقاسم لاهوتی چندین نمایشنامه و لیبرتوی اپرا نوشت که معروف‌ترین آن‌ها «کاوهٔ آهنگر» (بر اساس قصیده‌اش) و اپرای «آهنگران» است. او همچنین اپرای «خسرو و شیرین» را بر اساس اثر نظامی گنجوی به نظم درآورد. این آثار برای صحنه تئاتر و موسیقی تاجیکستان بسیار حیاتی بودند.[۲]

  • ترجمه‌ها:

او به دلیل تسلط بر زبان‌های روسی و فرانسوی، به ترجمه نیز پرداخت. از جمله ترجمه‌های او می‌توان به ترجمه آثار پوشکین و همچنین ترجمه‌هایی از اشعار کلاسیک و مدرن اروپایی به فارسی اشاره کرد.[۱]

گزیده اشعار

 
ابوالقاسم لاهوتی

تنیده یاد تو در تار و پودم میهن ای میهن

بود لبریز از عشقت وجودم میهن ای میهن

تو بودم کردی از نابودی و با مهر پروردی

فدای نام تو بود و نبودم میهن ای میهن

به هر مجلس به هر زندان به هر شادی به هر ماتم

به هر حالت که بودم با تو بودم میهن ای میهن

به دشت دل گیاهی جز گل رویت نمی‌روید

من این زیبا زمین را آزمودم میهن ای میهن

***

به نامه ات وطنم را نوشته‌ام آزاد

به رخ ز دیده‌ام از شادی آب می‌آید

من آن مبارز ایرانم که از وطنم

فقط به یادم تیر و طناب می‌آید

کنم چو فکر از آن خلق و آن ستم کانجاست

به دل غم و به تنم اضطراب می‌آید

***

فقط سوز دلم را در جهان پروانه می‌داند

غمم را، بلبلی کاواره شد از لانه می‌داند

نگریم چون ز غیرت، غیر می‌سوزد به حال من

ننالم چون ز غم، یارم مرا بیگانه می‌داند

به امیدی نشستم شکوه خود را به دل گفتم

همی خندد به من، این هم مرا دیوانه می‌داند

به جان او، که دردش را هم، از جان دوست‌تر دارم

ولی می‌میرم از این غم، که داند یا نمی‌داند؟

نمی‌داند کسی کاندر سر زلفش چه خون‌ها شد

ولیکن، موبه مو، این داستان را شانه می‌داند

نصیحتگر، چه می‌پرسی علاج جان بیمارم؟

اصول این طبابت را، فقط جانانه می‌داند

***

ترسم آزاد نسازد ز قفس، صیادم

آنقدر تا که ره باغ رود از یادم

بس که ماندم به قفس، رنگ گل از یادم رفت

گر چه با عشق وی از مادر گیتی زادم

آتش از آه به کاشانه صیاد زنم

گر از این بند اسارت نکند آزادم

سوز شیرین وشکر خنده دلداری نیست

ورنه من در هنر استادتر از فرهادم

ز اولین نکته که تفسیر نمودم از عشق

کرد اقرار به استادی من استادم

گرچه باشد غم عالم به دلم لاهوتی

هیچ‌کس در غم من نیست، از آن دلشادم

***

برای روی تو ای مه نقاب لازم نیست

اگر تو کنی جلوه آفتاب لازم نیست

نفوذ عشق نگه کن که شیخ کهنه پرست

نوشته تازه که شرعاً حجاب لازم نیست

ایالت دل عشاق در حمایت تو است

به ملک خویش دگر انقلاب لازم نیست

ز من گذشتن از جان مگر نمی‌خواهی

به چشم! این همه دیگر عتاب لازم نیست

اگر به ملک دلم داده‌ای تو استقلال

پس این مشاوره با شیخ و شاب چیست

من از ستیزه چشم تو جان نخواهم برد

برای کشتنم این جان شتاب لازم نیست

تو خود به فتوی جمهور عاشقان، شاهی

دگر مناقشه در انتخاب لازم نیست

بخور تو خون دل دردمند لاهوتی

دگر به آتش رویت کباب لازم نیست[۱۰]

منابع