(۱۶۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
'''پایگاه اجتماعی''' یه محبوبیت و اقبال اجتماعی و استقبال مردمی از جریانات و احزاب سیاسی اطلاق میشود. هر جریان سیاسی و اجتماعی بنا به عملکرد خود و پایبندی به آرمانها و اهداف خود در صورتی که منطبق با خواستههای حامعه باشد، مورد استقبال اجتماعی از جانب توده مردم قرار میگیرد.
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه =
| عنوان =ویکتور خارا
| نام =ویکتور لیدیو خارا مارتینز
| تصویر =ویکتور خارا 3.JPG
حکومتهای دیکتاتوری بایگاه اجتماعی مخالفان و اپوزیسیون خود را مورد شیطان سازی قرار میدهند. هدف دیکتاتورها از شیطان سازی این است که خود را به عنوان تنها انتخاب برای مردم جا بزنند و هرگونه امیدی به تغییر را از بین ببرند. در واقع هدف آنها تثبیت حاکمیت خودشان است.
| اندازه تصویر =
| عنوان تصویر =
| زادروز = ۲۸سپتامبر ۱۹۳۲
| زادگاه =حاشیه شهر سانتیاگو
| تاریخ مرگ = ۱۵ سپتامبر ۱۹۷۳
| مکان مرگ =سانتیاگو ـ شیلی
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
<!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض شمال-->
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
<!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض غرب-->
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| محل زندگی =سانتیاگو ـ شیلی
| ملیت =شیلیایی
| نژاد =
| تابعیت =شیلیایی
| تحصیلات =نامعلوم
| دانشگاه =
| پیشه =شاعرـ ترانه سرا ـ خواننده
| سالهای فعالیت =
| کارفرما =
| نهاد =
| نماینده =
| شناختهشده برای =مردم شیلی و جهان
| نقشهای برجسته =
| سبک =مبارزه سیاسی
| تأثیرگذاران =
| تأثیرپذیرفتگان =مردم شیلی ـ هنرمندان آمریکای لاتین
| شهر خانگی =سانتیاگو
| تلویزیون =
| لقب =ویکتور خارا
| حزب =
| جنبش =
| مخالفان =آگوستو پینوشه
| هیئت =
| دین =
| مذهب =
| منصب =
| مکتب =
| آثار =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز =
| امضا =
| اندازه امضا =
| وبگاه =
| پانویس =
}}
'''ویکتور خارا “ Victor Jara ”''' به اسپانیایی Víctor Lidio Jara Martínez (زاده ۲۸سپتامبر ۱۹۳۲ جان باخته ۱۵سپتامبر ۱۹۷۳) شاعر، خواننده و ترانه سرای اهل شیلی بود. <ref name=":0">[https://worldofmusic.ir/artist/victor-jara ویکتور خارا ـ دنیای موسیقی]</ref>
در دوران دیکتاتوری که امکان مراجعه به آرا عمومی وجود ندارد مشروعیت نیروها از مقاومت آنها در مقابل دیکتاتوری ناشی میشود. هر نیرویی که بیشتر با دیکتاتوری بجنگد مشروع است و دارای پایگاه اجتماعی است و میتوان روی آن حساب کرد.
== زندگینامه ==
ویکتور خارا با نام کامل ویکتور لیدیو خارا مارتینزدر سپتامبر ۱۹۳۲ در خانوادهای کارگری و فقیر در حاشیه شهر سانتیاگو به دنیا آمد. نام مادرش آماندا و پدرش مانوئل بود. پدرش کارگر روزمزد بود. ویکتور هنوز سن و سالی نداشت که پدرش آنها را ترک کرد تا برای کار به مزارع برود. پس از رفتن پدر تامین مخارج خانواده بر عهده مادربود. او صبح تا شب کار میکرد و شبها برای دلخوشی فرزندانش گیتار مینواخت و این اولین آشنایی ویکتور خارا با موسیقی بود. در واقع مادر ویکتور خارا تأثیر زیادی در گرایش او به سمت موسیقی داشت. مادر ویکتورخارا زمانی که او ۱۵ ساله بود مرد. ویکتور خارا از نوجوانی آواز میخواند ولی نه به طور حرفهای. در ابتدا میخواست حسابداری بخواند بعد تصمیم گرفت کشیش شود ولی آنرا نیز رها کرد و به سراغ تئاتر رفت.
در تاریخ ایران جنبش مشروطه از آنجا که اهدافش با خواستههای توده مردم به جان آمده از استبداد عناصر دربار قاجار منطبق بود مورد استقبال مردم قرار گرفت. این جنبش پایگاه اجتماعی محکمی پیدا کرد و اکثریت مردم ایران به این جنبش پیوستند.
== فعالیت هنری ویکتورخارا ==
ویکتور خارا درسالهای ابتدایی دهه ۱۹۶۰ میلادی به اروپا سفر کرد. دههای که هر روز شاهد انقلابی تازه و یا کودتایی دیگر بود. ویکتور خارا در همین سفر نوشت: «اصطلاح «موسیقی اعتراض» دیگر نمیتواند کاربردی داشته باشد چون معنا و مفهوم آن از بین رفته است. به نظر من باید از اصطلاح «آواز انقلابی» استفاده کرد... یک هنرمند باید خالقی قابل اعتماد و در شکل پیشرفته، یک انقلابی باشد... فردی که به همان اندازه چریکهای مسلح خطرناک است آن هم به دلیل قدرتی که در برقراری ارتباط با مردم دارد.»
دولت ملی دکتر محمد مصدق در اثر مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت و اهداف ضد استعماری، از جانب اکثریت مردم ایران که از دخالت بیگانگان در امور مملکت خود به تنگ آمده بودند مورد حمایت قرار گرفت و توانست به پشتوانه مردمی صنعت نفت ایران را ملی کند. در اولین سالی که مصدق زمام امور را در دست گرفت ایران تحت تحریم قدرتهای خارجی قرار داشت و قادر به فروش نفت نبود. دولت مصدق با تکیه بر همین بایگاه اجتماعی و با کمک مردم و خرید اوراق قرضه ملی از طرف مردم تنها بودجه بدون کسری را در تاریخ ایران به اجرا گذاشت.
ترانه Te Recuerdo Amanda را در سفر اروپا سرود و در آن یاد پدر و مادرش را زنده کرد. در همان زمان شیلی هم شکلهای تازه ای از موسیقی را تجربه می کرد. گروه هایی مثل «اینتی - للیمانی» و «کویلاپایون» علاقه شدیدی به استفاده از ساز و آوازهای فراموش شده مردم مناطق روستایی و کارگری شیلی داشتند. ویکتور خارا درسال ۱۹۶۶ اولین آلبوم به نام خودش را منتشر کرد و به گروه کویلا پایون پیوست و تا سال ۱۹۶۹ به عنوان مدیر هنری آن کار خود را ادامه داد. یک سال بعد «چه گوارا»، چریک انقلابی آرژانتینی در بولیوی کشته شد و خارا در یادبود او اثری منتشر کرد که به دلیل مخالفت کمپانی ضبط آن، امکان اشاره مستقیم به نام این مبارز وجود نداشت.
[[پرونده:ویکتور خارا 2.JPG|جایگزین=کانونهای شورشی|بندانگشتی|ویکتور خارا در حال نواختن گیتار]]
سال ۱۹۶۹ ویکتور خارا در واکنش به شلیک به خانوادههایی که در«پورتو مونت» خانه ساخته بودند و طی آن ۷نفر از جمله یک کودک نه ماهه کشته شد، ترانه «پرسشهایی درباره پورتو مونت» سرود که در آن «پرس سوخبیس» وزیر کشور وقت که دستور شلیک داده بود را به عنوان یک جنایتکار معرفی میکرد. این ترانه به سرعت در میان جامعه گل کرد. همین ترانه بود که موجب حمله گروههای تندرو راستگرا به ویکتور خارا در خیابان شد و مورد نفرت احزاب راست قرار گرفت و از طرف دیگر در دل جنبش کارگری شیلی جای پای خود را محکم کرد.
سازمان مجاهدین خلق ایران نیز در اثر مبارزات ضد دیکتاتوری خود در زمان شاه و پایداری رهبرانش بر آرمانهای ضد دیکتاتوری مورد استقبال توده مردم ایران بود. بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی سازمان مجاهدین خلق ایران از یک پایگاه گستردهی اجتماعی برخوردار شد، به طوری که در داخل ایران میتینگهای چندصد هزار نفره برگزار میکرد. در جریان اولین انتخابات مجلس شورای ملی بعد از انقلاب بنا به گفته عناصر وابسته به ولایت فقیه سازمان مجاهدین خلق بعد از حزب جمهوری اسلامی که دست ساز خمینی بود از نظر رای در رده دوم قرار داشت.
'''قسمتی از ترانه «پرسشهایی در باره پورتومونت»'''
بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰جمهوری اسلامی به رهبری خمینی با حذف تمام جریانها، استبداد مطلقه خود را بر جامعه مستولی کرد. ۱۲۰۰۰۰ نفر از اعضا و هواداران مجاهدین توسط جمهوری اسلامی اعدام شدند. مجاهدین به مبارزه قهر آمیز روی آوردند و اعضای آن از کشور خارج شدند. مجاهدین از ملا اجتماعی خود قطع شدند. دیگر امکانی برای سنجش میزان محبوبیت و پایگاه اجتماعی مجاهدین وجود نداشت زیرا هر سمپاتی نسبت به مجاهدین با مجازات اعدام پاسخ داده میشد.
'''«پرسش من این است'''
رژیم ایران شیطان سازی گستردهای را علیه سازمان مجاهدین خلق ایران آغاز کرد. اصلیترین محور شیطان سازی رژیم ایران بر علیه مجاهدین این بود که مجاهدین در داخل ایران پایگاه ندارند. رژیم ایران به تناوب مجاهدین را وابسته به قدرتهای خارجی معرفی میکرد. در زمان دولت سابق عراق آنها را وابسته به عراق، و بعدها وابسته به آمریکا و انگلیس و اسرائیل و عربستان معرفی کرده است.
'''هرگز به فکرتان رسیده که این سرزمین مال ماست'''
مجاهدین به رغم شیطان سازیهای جمهوری اسلامی همواره اعلام کردهاند که به هیچ کس به جز مردم ایران وابسته نیستند و اسناد استقلال مالی آنها بارها منتشر شده است.
'''مال کسی است که بخش بزرگی از آن را در اختیار دارد'''
۱۲۰۰۰۰ نفر از اعصای مجاهدین در مبارزه با جمهوری اسلامی جان باختهاند که هر کدام از آنها خانوادهای در ایران دارند. بنا به بررسیهای آماری متوسط نفرات هر خانوار ایرانی ۵ نفر است که این یعنی ۶۰۰۰۰۰ نفر مخالف رژیم ایران که به سازمان مجاهدین خلق ایران سمپاتی دارند.
'''... حصارها را ویران کن'''
مجاهدین در خارج ایران سالانه گردهماییهای بزرگی برگزار میکنند که بزرگترین آنها گردهمایی سالانه بزرگ ایرانیان است. سالانه بیش از ۱۰۰۰۰۰ ایرانی در این مراسم شرکت میکنند که این گردهمایی به تنهایی نشان از پایگاه اجتماعی گستره مجاهدین دارد.
'''آنها را در هم بکوب»'''<ref name=":1">[https://web.archive.org/web/20070928152333/http://forum.shafighi.com/showthread.php?t=2621 ویکتور خارا، خواننده انقلابی شیلی '''ـ''' چنگیز محمود زاده ـ انجمن ادبی استاد هارون شفیقی عنبران]</ref>
استراتژی اعلام شده مجاهدین برای سرنگونی حکومت ولایت فقیه در ایران کانونهای شورشی است. روزانه فعالیتهای این کانونها در سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران و انبوهی از شبکههای اجتماعی بازتاب دارد. در اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ سران و عناصر جمهوری اسلامی به جلوداری و سازماندهی کانونهای شورشی اذعان کردند.
== فعالیت سیاسی ==
سال ۱۹۷۰ «سالوادور آلنده» چپ گرا در انتخابات ریاست جمهوری شیلی پیروز شد. خارا در برنامه های انتخاباتی او حضور داشت و بارها برنامه اجرا کرد. ترانه معروف (ما پیروز خواهیم شد) را در همین زمان سرود که به شعار اتحاد چپ گرای شیلی تبدیل شد.
== مبانی پایگاه اجتماعی و نمونههای تاریخی ==
'''«ما پیروز خواهیم شد'''
جریانها، احزاب و جنبشهای اجتماعی بسته به اهداف و برنامههای خود و اینکه این برنامهها و اهداف یه چه اندازه با خواستههای توده مردم منطبق و هم راستا باشد مورد اقبال عمومی هستند. هر حزب یا جریان سیاسی و اجتماعی در جهت اهداف خودش طیفهای مختلفی از مردم را به خود جذب میکند و این اقشار و طیفهای مردمی پایگاه اجتماعی آن جریان را تشکیل میدهند. هر جریان در صورت پایبندیش یه آرمانها و ایدهالهای اعلام شدهی خود میتواند پایگاه اجتماعی خود را حفظ کند و گسترش دهد.
در تاریخ ایران جنبش مشروطه نمونهی بارزی از اقبال اجتماعی یک جنبش سیاسی و اجتماعی است. مردم ایران سالیان طولانی تحت حاکمیت دیکتاتوری قاجار بودند. فساد سیاسی و اقتصادی عناصر دربار قاجار فشار روزافزونی را بر گرده مردم وارد میآورد. هیچ پیشرفت اقتصادی و رفاهی در زندگی توده مردم متصور نبود. در حالیکه یک طبقه متوسط شهری و خرده بورژوازی تجاری شکل گرفته بود اما مناسبات فئودالی حاکم بر دربار و حاکمیت مانع پیشرفت جامعه بود. جنبش مشروطه که با درخواست تأسیس عدالتخانه شروع شد به سرعت مورد استقبال توده مردم قرار گرفت و در مدت کوتاهی به تاسیس مجلس شورای ملی و حکومت مشروطه سلطنتی منجر شد. تقریبا تمام مردم ایران به جنبش مشروطه پیوستند. به رغم سنگانداریهای دیکتاتوری و عوامل وابسته دربار و به توپ بستن مجلس و برقراری مجدد استبداد در دوره محمد علی شاه این جنبش از بین نرفت و با حمایت مردمی توانست بر دیکتاتوری پیروز شود و در نهایت تهران به دست مشروطه خواهان فتح شد و محمد علی شاه سرنگون شد.
'''و زنجیرها چاره ای جز گسستن نخواهند داشت'''
دکتر محمد مصدق نیز با تکیه بر همین پایگاه و محبوبیت اجتماعی توانست خط ملی کردن صنعت نفت ایران را پیش ببرد و به پیروزی برساند. مردم ایران که از دخالتهای استعماری درکشور خود ناراضی بودند و آنرا منشا بدبختیهای خود میدانستند حول شعار ملی کردن نفت به حمایت از مصدق برخاستند. مصدق که نماینده مجلس بود توانست لایحه ملی شدن نفت را در مجلس به تصویب برساند. در ادامه با حمایت مردم به نخست وزیری رسید و قانون خلع ید از کمپانی نفت انگلیس را به اجرا گذاشت. متعاقب آن دولت انگلیس و قدرتهای خارجی دیگر خرید نفت از ایران را تحریم کردند و اقتصاد ایران که متکی به نفت بود ضربه سختی خورد. مصدق بار دیگر با تکیه بر همین پایگاه اجتماعی و حمایت مردمی و خرید اوراق قرضه ملی از طرف مردم توانست تنها بودجه متوازن و بدون کسری را ارائه کرده و به اجرا در آورد. در تیر ۱۳۳۱ شاه با اصلاحات مصدق که برای تثبیت پایههای مشروطیت بود مخالفت کرد و در پی آن مصدق استعفا کرد. شاه قوام را به نخست وزیری برگزید. قوام در جهت برقراری دیکتاتوری گام برداشت و قوانین و مقررات سختی را برای محدود کردن آزادیهای اجتماعی به اجرا در آورد. در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ مردم در حمایت از مصدق به خیابانها ریختند. در قیام ۳۰ تیر تعداد زیادی از مردم توسط نیروهای انتظامی دیکتاتوری کشته شدند. در نهایت شاه تسلیم شد و دکتر مصدق بار دیگر با حمایت مردم و با تکیه بر پایگاه اجتماعی گسترده خود نخست وزیر شد.
'''... و ما کنار هم، تاریخ را محقق خواهیم کرد.»'''
== مبنای سنجش مشروعیت در دوران اختناق ==
پیروزی آلنده فقط تغییرات اقتصادی به همراه نداشت و رویدادهای فرهنگی بسیاری را نیز به همراه آورد. در آن زمان گروه های تئاتر، موسیقی و شعر در مناطق کارگرنشین تشکیل می شد و گروههای متعدد هنری به مناطق مختلف شیلی سفر میکردند. حرکتهایی مثل «جنبش ترانه نوین» در همین روزها شکل گرفت که خارا هم یکی از سردمداران آن بود.
حکومتهای دیکتاتوری برای اینکه بتوانند حاکمیت خود را تثبیت کنند، نیاز دارند که خود را بی رقیب نشان بدهند و در ذهن جامعه حک کنند که تنها انتخاب مطلوب برای حکومت هستند. از این رو آنها دائما مخالفان و اپوریسیون خود را مورد شیطان سازی قرار میدهند. اصلیترین موضوعی که مورد شیطان سازی از طرف دیکتاتوری قرار میگیرد پایگاه اجتماعی مخالفان است. آنها در تمام رسانهها و مطبوعات خود بر این نکته تاکید میکنند که مخالفانشان هیچ پایگاه و محبوبیتی ندارند و مردم آنها را نمیخواهند پس باید به همین حاکمیت موجود تن داد.
[[پرونده:ویکتور خارا سمت راست در تظاهراتی در سانتیاگو.JPG|جایگزین=ویکتور خارا ـ انقلاب|بندانگشتی|ویکتور خارا در تظاهراتی در سانتیاگو ]]
در آن زمان در شیلی آثار مهم ادبیات جهان روی کاغذهای ارزان و با قیمتی که هر فردی قادر به خرید باشد، عرضه می شد و فروش این آثار با فروش کمیک استریپ در دکههای روزنامه فروشی آمریکا قابل قیاس بود. زیاد پیش می آمد که کارگری در حال خواندن داستان های جک لندن، توماس مان، داستایوفسکی یا مارک تواین در اتوبوسها دیده شود . نقاشها روی دیوارهای سانتیاگو نقاشی می کشیدند و ویکتور خارا در بین مردم آواز می خواند، اما همه چیز فقط ۳سال طول کشید و سرنوشت همه جنبشهای دموکراتیک آمریکای لاتین گریبان شیلی را گرفت؛ «پینوشه» کودتا کرد. تانکها دانشگاه پلی تکنیک را که دانشجویان در آن برای مقابله با کودتاچیان سنگربندی کرده بودند مانند کارخانهها بمباران کردند و سالوادور آلنده رئیس جمهور قانونی شیلی هم در کاخ ریاست جمهوری کشته شد.
=== مقاومت تنها ملاک مشروعیت در دوران اختناق ===
مدتی قبل از کودتا خارا ترانهای سرود که مانیفست او نام گرفت. «یوان ترنر» همسر انگلیسی خارا می گوید که او از قبل می دانست در کودتا کشته خواهد شد و به همین دلیل مانیفست خود را سرود.
مسعود رجوی ملاک مشروعیت در دوران اختناق را اینطور شرح میدهد:
«نخستين مشكل در دوران اختناق و ديكتاتوری، سرقت و غصب حق حاكميت و حق انتخابات آزاد از مردم است... مشروعيت در دوران اختناق ناشی از مقاومت است و نه هيچ چيز ديگر. چرا كه امكان انتخابات آزاد و دسترسی به رأی واقعی تمام مردم وجود ندارد و بايد برای به دست آوردن آن برخاست و مقاومت كرد تا رژيمی كه مانع انتخابات و آرای آزاد و حاكميت مردم است سرنگون شود...
'''«نه برای خواندن است که می خوانم'''
پس، مقاومت تنها ملاك و شاخص و سرچشمهی مشروعيت در دوران استبداد و اختناق است. ارزش و اعتبار هر فرد يا جريان سياسی در دوران اختناق با مقاومت و ايستادگی او در برابر فاشيسم دينی و در جنگ با آن سنجيده میشود. مشخصاً؛ اينكه در جنگ نظامی و سياسی و ايدئولوژيكی تا كجا و چه ميزان به دشمن ضدبشری ضربه میزند. تا كجا برای اين رژيم خطرناك است و تا كجا به نيروی جنگندهی ضدرژيم در جنگ نظامی يا در جنگ سياسی ياری میرساند و مايه میگذارد...
'''و نه برای عرضه صدایم، نه'''
آخر وقتی نمیتوان در يك انتخابات آزاد به آرای عمومی مراجعه كرد، فراتر از همهی حدس و گمانها يا نظرسنجیها چگونه میتوان بر روی ميزان رأی و حمايت اجتماعی يك فرد يا جريان سياسی، پا سفت كرد؟...
'''من آن شعر را با آواز می خوانم'''
[[پرونده:ویکتور خارا در میان کودکان محروم.JPG|جایگزین=ویکتور خارا، انقلابی، هنرمند، اعتراض|بندانگشتی|ویکتور خارا در میان کودکان محروم شیلی]]
'''که گیتار پراحساسم می سراید'''
نتيجه اين كه در برابر دستگاه نا سنجيدنی ميزان آرا، در دوران اختناق، مقاومت، ملاك و مبنای واقعی و حقيقی سنجش است. بنابراين در دوران اختناق، مشروعيت
'''... چراکه ترانه آن زمانی معنا می یابد'''
صرفاً ناشی از مقاومت و ايستادگی است. در دوران اختناق، هر چيز غير از اين، ادعا و باد و بلوف است. هر كس راست میگويد با رژيم و اختناق فراگير آن چنگ در چنگ شود و بستيزد و در اين پهنه آزمايش بدهد...
'''که قلبش نیرومندانه در تپش باشد'''
تعيين درصد آرا و پايگاه اجتماعی موضوعی مربوط به دورهی بعد از اختناق است كه در آن بتوان با به ميدان آوردن مردم و با صندوقهای رأی، به درستی سنجش و ارزيابی كرد. هرچيزی غير از اين، ناديده گرفتن سركوب و اختناق و چشم پوشيدن بر ممانعت فاشيسم دينی از بروز اراده و تمايل اجتماعی است. اين را نبايد بر رژيم بخشيد و ناديده گرفت و بعد به تئوری پردازی دربارهی درصد آرا يا پايگاه اجتماعی نشست. در شرايطی كه حتی اسم بردن از مجاهدين و به طريق اولی، كوچكترين اشاره به هواداری از مجاهدين سنگينترين محكوميتها و مجازاتها را دارد و در شرايطی كه رژيم دهها هزار نفر را به همين خاطر دستگير و شكنجه و اعدام كرده است، چگونه میتوان با يك نظرسنجی آزاد در بين مردم به درصد واقعی آرای مجاهدين دست يافت. اينجاست كه روشن میشود تمام حرفهایی كه منابع ارتجاعی و استعماری و همسويان و پادوهای آنها دربارهی پايگاه نداشتن مجاهدين در داخل ايران میگويند، بيراهه، باطل و در دستگاه ناديده گرفتن اختناق به سود آخوندهاست. مگر اين كه طلسم اختناق بشكند و امكان بروز حمايت اجتماعی در تظاهرات و گردهماییها و امكان ريختن رأی آزادانه به صندوقها فراهم شود.
'''و انسانی آن ترانه را بسراید'''
يك بار در جريان كارزار برای لغو برچسب تروريستی، يك نمايندهی كنگره، از نمايندهی وزارت خارجه كه مدعی بود مجاهدين در داخل ايران پايگاهی ندارند، پرسيد، شما اين را از كجا و بر چه اساسی میگوييد؟ طرف مقابل گفت از كسانی كه برای درخواست ويزا به سفارتهايمان میآيند سؤال میكنيم. آن نماينده گفته بود آخر خودتان آن سازمان را ليستگذاری كردهايد و اگر كسی بگويد موافق يا هوادار مجاهدين است، به او ويزا نمیدهيد و انتظار هم داريد كسی كه برای گرفتن ويزا آمده از ابتدا با اعلام هواداری از مجاهدين ويزایی را كه میخواهد، بسوزاند؟!»<ref>کتاب مبانی مشروعیت و مرزهای سرخ مقاومت ـ ص ۱۳۹ تا ۱۴۹</ref>
'''که سرودخوانان شهادت را پذیرا شود»'''<ref name=":1" />
کتاب مبانی مشرعیت و مرزهای سرخ مقاومت ص۱۳۹ تا ۱۴۹
== دستگیری ویکتور خارا ==
[[پرونده:استادیوم سانتیاگو در روزهای کودتا.JPG|جایگزین=انقلاب، اعتراض، کانون شورشی|بندانگشتی|بازداشت هواداران حکومت آلنده توسط نظامیان در استادیوم سانتیاگو بعد از کودتای پینوشه]]
در یازده سپتامبر ۱۹۷۳ با همکاری مستقیم دولت آمریکا، آگوستو پینوشه در کودتایی خونین دولت مردمی سالوادور آلنده را سرنگون کرد و هزاران نفر از مردم شیلی را دستگیر کرد. تعداد زیادی از این دستگیرشدگان در استادیوم ملی سانتایگو پایتخت شیلی گرد آورده شده بودند. <ref name=":0" /> ویکتورخارا، ۱۲ سپتامبر ۱۹۷۳، یک روز پس از کودتای ارتش علیه دولت سالوادور آلنده، در دانشگاه فنی در کنار دانشجویان بازداشت و به استادیوم معروف سانتیاگو منتقل شد.<ref name=":2">[https://www.radiofarda.com/a/chilean-viktor-jara-trial/32576679.html پرونده قتل ویکتور خارا؛ محکومیت قطعی متهمان پس از ۵۰ سال ـ رادیو فردا]</ref> او در این استادیوم به همراه حدود ۵۰۰۰ نفر دیگر نگهداری میشد. جایی که مرکز بازجویی، شکنجه و اعدام هواداران دولت قانونی آلنده بود. شاهدان عینی خبر دادهاند که در همین استادیوم بود که استخوانهای دست و انگشتان ویکتور خارا را شکستند و از او خواستند در حضور سایر بازداشتشدگان آواز بخواند و او ترانه معروف خود به نام «ماپیروز خواهیم شد» را خواند.<ref>'''[https://www.dw.com/fa-ir/art-culture/a-44530936 محکومیت قاتلان ویکتور خارا ۴۵ سال پس از مرگ خواننده نامدار ـ دویچه وله فارسی]'''</ref>
== اقبال اجتماعی مجاهدین خلق بعد از انقلاب ضد سلطنتی ==
== جان باختن ویکتور خارا ==
پس از انقلاب ضد سلطنتی و آزادیهای برآمده از آن، مجاهدین نیز مانند هر جریان و گروه سیاسی فعالیت خود را در سطح جامعه گسترش دادند. جنبش ملی مجاهدین تاسیس شد و تعداد زیادی از جوانان و مردم به مجاهدین خلق روی آوردند. مجاهدین در این دوران مبارزه مسالمت آمیز سیاسی را آغار کردند و با تاکید بر آزادیهای سیاسی در روند دموکراتیک جامعه شرکت کردند. اقبال روز افزون مجاهدین به حدی بود که طی مدت کوتاهی بعد از انقلاب تعداد شرکت کنندگان در میتینگهای مجاهدین خلق به چند صد هزار نفر رسید. تیراژ نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق به ۶۰۰۰۰۰ نسخه بالغ شد و بنا به گفته سران و عناصر جمهوری اسلامی، مجاهدین توانستند ۵۰۰۰۰۰ میلیشیا را سازماندهی کنند.
روز ۱۵ سپتامبر دوباره خارا را به شکنجه کشیدند و بعد هم ۴۳ گلوله به او شلیک کردند. یک روز بعد جسد خارا و ۵ نفر دیگر از بازداشتشدگان در زمینی اطراف یک گورستان در نزدیکی استادیوم پیدا شد. اجساد را برای شناسایی به پزشکی قانونی منتقل کردند. یکی از کارمندان این اداره چهره خارا را شناخت و با خبردادن به همسر او مانع از آن شد که خارا را در گورهای دستهجمعی دفن کنند. جسد خارا که ۵۶ شکستگی و ضرب و جرح در آن تشخیص داده شده بود، به صورت ناشناس در گوشهای از گورستان سانتیاگو به خاک سپرده شد.
در اولین انتخابات مجلس بعد از انقلاب ضد سلطنتی مجاهدین بعد از حزب جمهوری اسلامی که حزب دست ساز خمینی بود، در رده دوم قرار داشتند. در انتخابات ریاست جمهوری نیز کاندیدای مجاهدین خلق، مسعود رجوی با اقبال اجتماعی کم نظیری مواجه شد و بسیاری از طیفهای اجتماعی و اقلیتهای قومی و مذهبی و جوانان از کاندیداتوری او حمایت کردند ولی خمینی با یک فتوا او را حذف کرد.
سال ۲۰۰۹ جسد خارا در مراسمی رسمی از گور محقرش در گورستان سانتیاگو به مقبرهای آبرومند و درخور او منتقل شد. در این مراسم، خانم میشل باشله، رئیس جمهور وقت شیلی که پدرش از افسران وفادار به آلنده بود و قربانی کودتا شد، همراه با ۱۲ هزار نفر دیگر حضور داشت.
در زمان دیکتاتوری ۱۸ ساله پینوشه (۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰) نزدیک به ۴۰ هزار نفر به صورت غیرقانونی دستگیر و به طور منظم مورد شکنجه قرار گرفتند. بیش از ۳هزار نفر از مخالفان رژیم زیر شکنجه کشته شدند.
== شکل گیری و فعالیتهای کانونهای شورشی ==
ویکتور خارا در روزهای بازداشت در استایوم سانتیاگو ترانهی «استادیوم» را سرود که مدتی بعد به طور مخفیانه توسط یکی از آنهایی که از استادیوم شیلی جان سالم به در برده بود، به دست همسرش رسید. او در این ترانه میگوید:
تشکیل کانونهای شورشی، استراتژی اعلام شده مجاهدین خلق برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی است. این کانونها که تعداد آنها به هزاران عدد میرسد درتمام شهرهای ایران فعالیت دارند. فعالیتهای کانونهای شورشی هوادار مجاهدین خلق ایران از جمله شامل نصب پلاکارد و عکسهای رهبر مجاهدین در خیابانهای شهرهای ایران و شعار نویسی علیه سران حکومت ولایت فقیه و آتش زدن بنرهای تبلیغی عکسهای خامنهای و... است. روزانه از تلویزیون سیمای آزادی و کانالهای متعددی در فضای مجازی دهها نمونه از این فعالیتها پخش میشود. انجام چنین فعالیتهایی در داخل ایران خود بیانگر وجود هواداران جان برکف این سازمان در داخل ایران است.
== همیاری با سیمای آزادی ==
'''«پنج هزار تن اینجاییم'''
سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران وابسته به مجاهدین خلق تا کنون ۲۴ برنامه همیاری برگزار کرده است. در طی این برنامه هر بار هزاران ایرانی از داخل و خارج ایران با تماس با سیمای آزادی در انظار عموم اقدام به کمک مالی به سیمای آزادی تلویزیون مجاهدین خلق کردهاند. آخرین برنامه «گلریزان همیاری» از ساعت ۱۷ روز جمعه ۲۲ آذر۹۸ آغاز شد. این برنامه برای سه روز پیش بینی شده بود. بهخاطر تعدد تماسها و همیاریها و تأکید تماسگیرندگان که ساعتها درانتظار وصل ارتباط بودند، به مدت دو روز دیگر در روزهای دوشنبه و سهشنبه، ۲۵ و ۲۶ آذر تمدید شد.
بیست و چهارمین برنامه همیاری، در مجموع بهمدت ۵۹ ساعت و ۳۰دقیقه با بیش از ۱۰۰خط ارتباط تلفنی برای وصل مستقیم تماسها جریان داشت و همزمان جریان بیوقفهای از ارتباط و کمکرسانی بر روی اینترنت و شبکههای اجتماعی از جمله تلگرام نیز برقرار بود. در مجموع در این برنامه، ۸۸میلیارد و ۵۸۱ میلیون و ۱۲۰هزار تومان معادل ۶میلیون و ۹۲۰هزار و ۴۰۰دلار از طرف هواداران این سازمان به تلویزیون این سازمان کمک مالی شد. هدایا و کمکهای غیرنقدی شامل خانه و زمین و خودرو و فرش و طلا و جواهرات در این مبلغ محسوب نشده است.<ref>[https://www.iranntv.com/2019/12/17/%d9%85%d8%b4%d8%b1%d9%88%d8%ad-%d8%a7%d8%ae%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86-%db%b2%db%b6-%d8%a2%d8%b0%d8%b1-%db%b9%db%b8/ اخبار ۲۶ آذر سیمای آزادی] </ref><ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%8C-%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9% بیست و چهارمین همیاری ملی با سیمای آزادی]</ref> این موضوع میتواند دلیلی بر برخورداری این گروه از پایگاه اجتماعی باشد.
'''در این بخش کوچک شهر'''
== واکنشهای رژیم ولایت فقیه اثبات پایگاه اجتماعی مجاهدین ==
'''چه دشوار است سرودی سر کردن'''
در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه و به خصوص بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز نبرد مسلحانه مجاهدین علیه رژیم ایران، سرکوب خشونت آمیز اعضا و هواداران سازمان مجاهدین بهصورت گستردهای آغاز شد. اعضا و هواداران مجاهدین در زندانها شکنجه و اعدام میشدند. در سطح جامعه نیز رژیم در صدد محو هرگونه نام و نشانی از مجاهدین برآمد. اساسا در جامعه و مطبوعات و رسانهها، نامی از مجاهدین برده نمیشد و یا با نام «منافقین» از آنها یاد میشد. نام مجاهدین خلق در ایران یک تابو بود. جمهوری اسلامی به دنبال محو نام این سازمان ار خاطره مردم ایران و تاریخ معاصر بود. این سانسور تبلیغاتی تا سالها ادامه داشت. در دهه هشتاد شمسی و گسترش فعالیت هواداران مجاهدین خلق در داخل ایران و مطرح شدن پرسشهایی در سطح جامعه از سوی نسل جوان درباره مجاهدین و به ویژه درباره اعدامهای سال ۶۷ این تابو شکسته شد. نسل جوان دیگر آن قرائت سنتی سران جمهوری اسلامی را درباره مجاهدین خلق قبول نداشت و آنرا به چالش میکشید.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=IgusiP0i-yE&feature=youtu.be صحبتهای یک دانشجو به مناسبت ۱۶ آذر دردانشگاه امیر کبیر در ۱۶ آذر ۱۳۹۵] ـ یوتیوب</ref>
روزنامههای حکومتی نیز به این واقعیت اجتماعی اعتراف کردند. روزنامه جوان در شماره دوشنبه ۳۱تیر ۹۸ خود در مطلبی تحت عنوان مجاهدین خلق یا مهاجمین به خلق نوشت:<blockquote>«کلیدواژه تابستان داغ ۱۳۶۷ و فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در خصوص تعیین تکلیف منافقان و معاندان زندانی، موضوعی است که مرتباً در چند سال اخیر به عنوان یکی از محورهای تخریب و ایجاد جنگ روانی علیه نظام ج. ا. و دستاوردهای بیبدیل آن توسط دشمنان مورد بهرهبرداری تبلیغاتی قرار میگیرد و علل صدور این فرمان و نحوه اجرای آن را به عنوان یک شبهه و سؤال در جهت مخدوش نمودن اذهان نسل جوان و عموم مردم، متناوباً مطرح و برجسته مینمایند».<ref>[https://www.javanonline.ir/fa/news/962925/%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D9%84%D9%82 مجاهدین خلق یا مهاجمین به خلق] - روزنامه جوان - دوشنبه ۳۱ تیر ۹۸</ref> </blockquote>
'''آن گاه که وحشت را آواز میخوانیم'''
=== ساخت سریالهاو فیلمهای متعدد درباره مجاهدین ===
'''وحشت آن که من زندهام'''
یکی از راهکارهای رژیم ایران برای مقابله با اقبال اجتماعی مجاهدین ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی و مستند است. این سریالها و فیلمها با بودجههای کلان حکومتی و به سفارش ارگانهای مختلف دولتی و حکومتی ساخته میشوند. سازمان سینمایی اوج که از بزرگترین سازمانهای سینمایی و فرهنگی در ایران و وابسته به سپاه است از اصلیترین ارگانهای سرمایهگذار در این عرصه است.
از سال ۱۳۶۴ رژیم ایران تعداد ۱۸۶ فیلم، سریال و مستند با موضوع مجاهدین خلق ساخته است. به عنوان مثال مستند پایانی بر پایان در ۵۰ قسمت ساخته شد که تا به حال ۶ بار از شبکههای مختلف تلویزیون ایران پخش شده است. مستند به نام خلق نیز که در ۲۸ قسمت ساخته شده است ۳ بار از شبکههای مختلف پخش شده است. از فیلمهای سینمایی که درباره مجاهدین خلق ساخته شده میتوان به سیانور و ماجرای نیمروز ۱ و ۲ اشاره کرد.
'''وحشت آن که میمیرم من'''
در سال ۱۳۹۷ تعداد ۲۹ عنوان فیلم و مستند و سریال علیه سازمان مجاهدین توسط جمهوری اسلامی تولید شد. در همین سال تعداد فیلم و مستند و سریال پخش شده علیه سازمان مجاهدین خلق ۳۹ عنوان بود که ۱۰ عنوان آن تکراری بود. در مجموع با احتساب قسمتهای پخش شده سریالها در سال ۱۳۹۶ تعداد ۷۴ برنامه و در سال ۱۳۹۷ تعداد ۲۶۰ برنامه با موضوع سازمان مجاهدین خلق از رسانههای جمهوری اسلامی پخش شده که مضمون تمامی آنها شیطان سازی علیه مجاهدین بوده است. بررسی آماری این دو سال نشان از افزایش ۲۵۰ درصدی برنامههای پخش شده دارد.
'''خود را در انبوه این همه دیدن'''
اسامی تعدادی از این برنامهها به شرح زیر است:
'''در میان این لحظههای بیشمار ابدیّت'''
* سریال سارق روح، مجموعه ۲۰ قسمتی
* داستان مسعود و صدام، مستند ۳ قسمتی
* گمشده، یک مستند یک قسمتی
* هزارپا، فیلم
* نفوذ، سریال ۳۰ قسمتی
* ماجرای نیمروز ۲ (رد خون)، فیلم سینمایی
* به نام خلق، مستند ۳۰ قسمتی
=== چاپ کتابهای تبلیغی بر علیه مجاهدین ===
'''که در آن سکوت و فریاد هست'''
انجمن نجان توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اداره میشود. این انجمن سه شعبه در تهران و ۲۴ شعبه در ۲۴ استان دارد. در سال ۲۰۱۹ این انجمنها مجموعا ۲۱۸۹ مطلب علیه مجاهدین خلق تولید و منتشر کردهاند.
[[پرونده:میشل باشله رئیس جمهور شیلی در کنار عکسی از ویکتور خارا.JPG|جایگزین=حقوق بشر، آزادی|بندانگشتی|میشل باشله رئیس جمهور شیلی در کنار عکسی از ویکتور خارا در مراسم یادبود او]]
'''لحظه پایان آوازم رقم میخورد.»'''<ref name=":2" />
تا پایان سال ۲۰۱۹ رژیم ولایت فقیه در مجموع ۵۱۹ عنوان کتاب علیه سازمان مجاهدین خلق منتشر کرده است. ۲۶ مورد از این کتابها را نویسندههای خارجی به سفارش رژیم ولایت فقیه نوشتهاند. در طول سال ۲۰۱۹ میلادی ۱۸ کتاب علیه سازمان منتشر شده که اسامی تعدادی از آنها عبارتست از:
== ترانههای خارا در ایران ==
* مرصاد، برگ زرین غرب
نام ویکتور خارا در ایران، بیشتر در سال ۱۳۵۸ و در کتاب جمعه که احمد شاملو مسئولیت و سردبیری آن را به عهده داشت مطرح شد. در ماههای پایانی همین سال «سازمان انتشاراتی و فرهنگی ابتکار» کاست اولین مجموعه از ترانههای ویکتور خارا را به ترجمه و دکلمه احمد شاملو منتشر کرد. این سازمان انتشاراتی تحت مسئولیت و مدیریت «ابراهیم زالزاده» اداره میشد و سال ۱۳۶۰ دومین و سومین مجموعه سرودهای ویکتور خارا را با ترجمه احمد شاملو و محمد زرینبال و با دکلمه محمد مقدم منتشر کرد. زالزاده اسفند سال ۱۳۷۵ در تهران درجریان قتلهای زنجیرهای ناپدید شد و یک ماه بعد جسدش را که ضربات چاقو بر آن دیده میشد، در اطراف شهر پیدا کردند.<ref name=":2" />
* انسان شناسی سازمان مجاهدین
* مجاهدین خلق بدون روتوش
* خاطرات و تأملات در زندان شاه نوشته محمد محمدی
* اسناد و اسرار عملیات مرصاد
* زمان بازیافته نوشته بهمن بازرگانی
علاوه بر این کتابها نشریاتی نیز به صورت هفتگی یا ماهانه منتشر میشود که ویژه شیطان سازی علیه مجاهدین است:
* نشریهی تخصصی مطالعات تروریسم که توسط انجمن هابیلیان منتشر میشود
* نشریه رمز عبور که هر دو ماه یکبار منتشر میشود
* ماهنامه نجات، یک ماهنامه آلمانی زبان به نام آوا و مجله یاران ایران که به زبان فرانسوی منتشر میشود.
* و ...
=== اعترافات سران رژیم ایران دربارهی مجاهدین ===
سران رژیم ولایت فقیه در صحبتهای خود به کرات به نقش مجاهدین خلق ایران در قیامها و خیزشهای عمومی بر ضد حکومتشان اقرار کردهاند. از جمله خامنهای ولی فقیه رژیم ایران در سخنرانی خود بعد از اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ آنرا به مجاهدین نسبت داد.
روزنامهٔ جمهوری اسلامی ۲۳دی ۹۸ از «صفبستن مردم» در برابر نیروهای نظامی رژیم نام برده و بهطور مشخص در اشاره به شعارهای تند علیه «رهبر قاتل» نوشته: برخی کلمات و پستها بوی «آلبانی» میدهد...
سایت مجاهد- مروری بر رسانههای حکومتی - دوشنبه ۲۳دی۹۸
روزنامه جمهوری اسلامی : آنچه در فضای مجازی دارد موج میزند را بازی در زمین دشمن میدانم و ابایی ندارم که تصریح کنم برخی کلمات و پستها بوی «آلبانی» میدهد
سایت مجاهد - اشاره خامنهای به دیدار ژنرال جیمز جونز از اشرف۳
خامنهای با لجنپراکنی علیه مجاهدین در آلبانی و اشاره به دیدار ژنرال جیمز جونز از اشرف۳ دق دل خود در مورد قیام آبان را خالی کرد و گفت:
«چند روز قبل از قضایای آبانماه، این قضایای مربوط به بنزین، در یک کشور اروپایی، یک کشور کوچک اما شریر واقعاً خبیث در اروپا، یک عنصر آمریکایی با یک تعداد ایرانی جمع شدند دور هم، علیه جمهوری اسلامی بنا کردند برنامهریزی کردن و نقشه درست کردن. نقشه همان چیزی بود که ما چند روز بعدش در قضایای بنزین دیدیم. یعنی مردم از حادثه بنزین اوقاتشان تلخ بود، یک عدهیی از مردم آمدند بیرون بهعنوان اعتراض، به مجرد اینکه مردم، یک تعدادی از مردم البته خیلی هم نبودند وارد میدان شدند این فریب خوردگان، این مغرضین، این عمال دشمن همان برنامه را شروع کردند اجرا کردند. یعنی بیایند تخریب کنند آتش بزنند آدم بکشند ویران کنند، هم مراکز دولتی را هم مراکز مردمی را، جنگ راه بیندازند. این نقشه قبلی بود. البته اینکه میگویم چند روز، قبل از این، این چند روز تجدید نقشه بود. این کارهایی بود که از قبل کرده بودند، افراد را آماده کرده بودند یک عده را پول داده بودند. این کارها را هم میکنند. هر چه بتوانند انجام میدهند».
ویکتور خارا “ Victor Jara ” به اسپانیایی Víctor Lidio Jara Martínez (زاده ۲۸سپتامبر ۱۹۳۲ جان باخته ۱۵سپتامبر ۱۹۷۳) شاعر، خواننده و ترانه سرای اهل شیلی بود. [۱]
ویکتور خارا با نام کامل ویکتور لیدیو خارا مارتینزدر سپتامبر ۱۹۳۲ در خانوادهای کارگری و فقیر در حاشیه شهر سانتیاگو به دنیا آمد. نام مادرش آماندا و پدرش مانوئل بود. پدرش کارگر روزمزد بود. ویکتور هنوز سن و سالی نداشت که پدرش آنها را ترک کرد تا برای کار به مزارع برود. پس از رفتن پدر تامین مخارج خانواده بر عهده مادربود. او صبح تا شب کار میکرد و شبها برای دلخوشی فرزندانش گیتار مینواخت و این اولین آشنایی ویکتور خارا با موسیقی بود. در واقع مادر ویکتور خارا تأثیر زیادی در گرایش او به سمت موسیقی داشت. مادر ویکتورخارا زمانی که او ۱۵ ساله بود مرد. ویکتور خارا از نوجوانی آواز میخواند ولی نه به طور حرفهای. در ابتدا میخواست حسابداری بخواند بعد تصمیم گرفت کشیش شود ولی آنرا نیز رها کرد و به سراغ تئاتر رفت.
فعالیت هنری ویکتورخارا
ویکتور خارا درسالهای ابتدایی دهه ۱۹۶۰ میلادی به اروپا سفر کرد. دههای که هر روز شاهد انقلابی تازه و یا کودتایی دیگر بود. ویکتور خارا در همین سفر نوشت: «اصطلاح «موسیقی اعتراض» دیگر نمیتواند کاربردی داشته باشد چون معنا و مفهوم آن از بین رفته است. به نظر من باید از اصطلاح «آواز انقلابی» استفاده کرد... یک هنرمند باید خالقی قابل اعتماد و در شکل پیشرفته، یک انقلابی باشد... فردی که به همان اندازه چریکهای مسلح خطرناک است آن هم به دلیل قدرتی که در برقراری ارتباط با مردم دارد.»
ترانه Te Recuerdo Amanda را در سفر اروپا سرود و در آن یاد پدر و مادرش را زنده کرد. در همان زمان شیلی هم شکلهای تازه ای از موسیقی را تجربه می کرد. گروه هایی مثل «اینتی - للیمانی» و «کویلاپایون» علاقه شدیدی به استفاده از ساز و آوازهای فراموش شده مردم مناطق روستایی و کارگری شیلی داشتند. ویکتور خارا درسال ۱۹۶۶ اولین آلبوم به نام خودش را منتشر کرد و به گروه کویلا پایون پیوست و تا سال ۱۹۶۹ به عنوان مدیر هنری آن کار خود را ادامه داد. یک سال بعد «چه گوارا»، چریک انقلابی آرژانتینی در بولیوی کشته شد و خارا در یادبود او اثری منتشر کرد که به دلیل مخالفت کمپانی ضبط آن، امکان اشاره مستقیم به نام این مبارز وجود نداشت.
ویکتور خارا در حال نواختن گیتار
سال ۱۹۶۹ ویکتور خارا در واکنش به شلیک به خانوادههایی که در«پورتو مونت» خانه ساخته بودند و طی آن ۷نفر از جمله یک کودک نه ماهه کشته شد، ترانه «پرسشهایی درباره پورتو مونت» سرود که در آن «پرس سوخبیس» وزیر کشور وقت که دستور شلیک داده بود را به عنوان یک جنایتکار معرفی میکرد. این ترانه به سرعت در میان جامعه گل کرد. همین ترانه بود که موجب حمله گروههای تندرو راستگرا به ویکتور خارا در خیابان شد و مورد نفرت احزاب راست قرار گرفت و از طرف دیگر در دل جنبش کارگری شیلی جای پای خود را محکم کرد.
سال ۱۹۷۰ «سالوادور آلنده» چپ گرا در انتخابات ریاست جمهوری شیلی پیروز شد. خارا در برنامه های انتخاباتی او حضور داشت و بارها برنامه اجرا کرد. ترانه معروف (ما پیروز خواهیم شد) را در همین زمان سرود که به شعار اتحاد چپ گرای شیلی تبدیل شد.
«ما پیروز خواهیم شد
و زنجیرها چاره ای جز گسستن نخواهند داشت
... و ما کنار هم، تاریخ را محقق خواهیم کرد.»
پیروزی آلنده فقط تغییرات اقتصادی به همراه نداشت و رویدادهای فرهنگی بسیاری را نیز به همراه آورد. در آن زمان گروه های تئاتر، موسیقی و شعر در مناطق کارگرنشین تشکیل می شد و گروههای متعدد هنری به مناطق مختلف شیلی سفر میکردند. حرکتهایی مثل «جنبش ترانه نوین» در همین روزها شکل گرفت که خارا هم یکی از سردمداران آن بود.
ویکتور خارا در تظاهراتی در سانتیاگو
در آن زمان در شیلی آثار مهم ادبیات جهان روی کاغذهای ارزان و با قیمتی که هر فردی قادر به خرید باشد، عرضه می شد و فروش این آثار با فروش کمیک استریپ در دکههای روزنامه فروشی آمریکا قابل قیاس بود. زیاد پیش می آمد که کارگری در حال خواندن داستان های جک لندن، توماس مان، داستایوفسکی یا مارک تواین در اتوبوسها دیده شود . نقاشها روی دیوارهای سانتیاگو نقاشی می کشیدند و ویکتور خارا در بین مردم آواز می خواند، اما همه چیز فقط ۳سال طول کشید و سرنوشت همه جنبشهای دموکراتیک آمریکای لاتین گریبان شیلی را گرفت؛ «پینوشه» کودتا کرد. تانکها دانشگاه پلی تکنیک را که دانشجویان در آن برای مقابله با کودتاچیان سنگربندی کرده بودند مانند کارخانهها بمباران کردند و سالوادور آلنده رئیس جمهور قانونی شیلی هم در کاخ ریاست جمهوری کشته شد.
مدتی قبل از کودتا خارا ترانهای سرود که مانیفست او نام گرفت. «یوان ترنر» همسر انگلیسی خارا می گوید که او از قبل می دانست در کودتا کشته خواهد شد و به همین دلیل مانیفست خود را سرود.
بازداشت هواداران حکومت آلنده توسط نظامیان در استادیوم سانتیاگو بعد از کودتای پینوشه
در یازده سپتامبر ۱۹۷۳ با همکاری مستقیم دولت آمریکا، آگوستو پینوشه در کودتایی خونین دولت مردمی سالوادور آلنده را سرنگون کرد و هزاران نفر از مردم شیلی را دستگیر کرد. تعداد زیادی از این دستگیرشدگان در استادیوم ملی سانتایگو پایتخت شیلی گرد آورده شده بودند. [۱] ویکتورخارا، ۱۲ سپتامبر ۱۹۷۳، یک روز پس از کودتای ارتش علیه دولت سالوادور آلنده، در دانشگاه فنی در کنار دانشجویان بازداشت و به استادیوم معروف سانتیاگو منتقل شد.[۳] او در این استادیوم به همراه حدود ۵۰۰۰ نفر دیگر نگهداری میشد. جایی که مرکز بازجویی، شکنجه و اعدام هواداران دولت قانونی آلنده بود. شاهدان عینی خبر دادهاند که در همین استادیوم بود که استخوانهای دست و انگشتان ویکتور خارا را شکستند و از او خواستند در حضور سایر بازداشتشدگان آواز بخواند و او ترانه معروف خود به نام «ماپیروز خواهیم شد» را خواند.[۴]
جان باختن ویکتور خارا
روز ۱۵ سپتامبر دوباره خارا را به شکنجه کشیدند و بعد هم ۴۳ گلوله به او شلیک کردند. یک روز بعد جسد خارا و ۵ نفر دیگر از بازداشتشدگان در زمینی اطراف یک گورستان در نزدیکی استادیوم پیدا شد. اجساد را برای شناسایی به پزشکی قانونی منتقل کردند. یکی از کارمندان این اداره چهره خارا را شناخت و با خبردادن به همسر او مانع از آن شد که خارا را در گورهای دستهجمعی دفن کنند. جسد خارا که ۵۶ شکستگی و ضرب و جرح در آن تشخیص داده شده بود، به صورت ناشناس در گوشهای از گورستان سانتیاگو به خاک سپرده شد.
سال ۲۰۰۹ جسد خارا در مراسمی رسمی از گور محقرش در گورستان سانتیاگو به مقبرهای آبرومند و درخور او منتقل شد. در این مراسم، خانم میشل باشله، رئیس جمهور وقت شیلی که پدرش از افسران وفادار به آلنده بود و قربانی کودتا شد، همراه با ۱۲ هزار نفر دیگر حضور داشت.
جوان خارا همسر انگلیسی ویکتور خارا
در زمان دیکتاتوری ۱۸ ساله پینوشه (۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰) نزدیک به ۴۰ هزار نفر به صورت غیرقانونی دستگیر و به طور منظم مورد شکنجه قرار گرفتند. بیش از ۳هزار نفر از مخالفان رژیم زیر شکنجه کشته شدند.
ویکتور خارا در روزهای بازداشت در استایوم سانتیاگو ترانهی «استادیوم» را سرود که مدتی بعد به طور مخفیانه توسط یکی از آنهایی که از استادیوم شیلی جان سالم به در برده بود، به دست همسرش رسید. او در این ترانه میگوید:
«پنج هزار تن اینجاییم
در این بخش کوچک شهر
چه دشوار است سرودی سر کردن
آن گاه که وحشت را آواز میخوانیم
وحشت آن که من زندهام
وحشت آن که میمیرم من
خود را در انبوه این همه دیدن
در میان این لحظههای بیشمار ابدیّت
که در آن سکوت و فریاد هست
میشل باشله رئیس جمهور شیلی در کنار عکسی از ویکتور خارا در مراسم یادبود او
نام ویکتور خارا در ایران، بیشتر در سال ۱۳۵۸ و در کتاب جمعه که احمد شاملو مسئولیت و سردبیری آن را به عهده داشت مطرح شد. در ماههای پایانی همین سال «سازمان انتشاراتی و فرهنگی ابتکار» کاست اولین مجموعه از ترانههای ویکتور خارا را به ترجمه و دکلمه احمد شاملو منتشر کرد. این سازمان انتشاراتی تحت مسئولیت و مدیریت «ابراهیم زالزاده» اداره میشد و سال ۱۳۶۰ دومین و سومین مجموعه سرودهای ویکتور خارا را با ترجمه احمد شاملو و محمد زرینبال و با دکلمه محمد مقدم منتشر کرد. زالزاده اسفند سال ۱۳۷۵ در تهران درجریان قتلهای زنجیرهای ناپدید شد و یک ماه بعد جسدش را که ضربات چاقو بر آن دیده میشد، در اطراف شهر پیدا کردند.[۳]