کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|نام=علیرضا عسگری|تصویر=عسگری ۷.JPG|توضیح تصویر=|نام اصلی=|زمینه فعالیت=فرمانده لشکر سپاه پاسداران معاون شمخانی در دولت محمد خاتمی|ملیت=ایرانی|تاریخ تولد=زاده‌ی ۱۳۳۹|محل تولد=شهر ری|والدین=|خواهر و برادران=|تاریخ مرگ=|محل مرگ=|علت مرگ=|محل زندگی=|مختصات محل زندگی=|مدفن=|در زمان حکومت=|اتفاقات مهم=|نام دیگر=|لقب=|بنیانگذار=|پیشه=عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران|سال‌های نویسندگی=|سبک نوشتاری=|کتاب‌ها=|مقاله‌ها=|نمایشنامه‌ها=|فیلم‌نامه‌ها=|دیوان اشعار=|تخلص=|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=|همسر=|شریک زندگی=|وب گاه=|فرزندان=|تحصیلات=|دانشگاه=|حوزه=|شاگرد=|استاد=|علت شهرت=فرار از ایران و زندگی مخفی در آمریکا|تأثیرگذاشته بر=سپاه پاسداران ایران و حکومت جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان|تأثیرپذیرفته از=|وبگاه=|imdb_id=|جوایز=|گفتاورد=|امضا=}}              
| اندازه جعبه      =
| عنوان            =
| عنوان ۲          =
| نام               =مائو تسه تونگ
| تصویر             =مائو تسه‌تونگ.JPG
| اندازه تصویر     =
| عنوان تصویر      = مائو تسه تونگ رهبر انقلاب چین
| زادروز            = ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳
| زادگاه            = ایالت هونان چین
| مکان ناپدیدشدن    =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| وضعیت            =
| تاریخ مرگ        =۹ سپتامبر ۱۹۷۶
| مکان مرگ         =
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| علت مرگ           =بیماری و کهولت سن
| پیداشدن جسد      =
| آرامگاه          =
| بناهای یادبود    =
| محل زندگی         = چین
| ملیت              =چینی
| نام‌های دیگر      =
| نژاد              =  
| تابعیت            =
| تحصیلات            =
| دانشگاه          =
| پیشه             =
| سال‌های فعالیت    =
| کارفرما          =
| نهاد              =
| نماینده          =
| شناخته‌شده برای    = مردم دنیا
| نقش‌های برجسته    = رهبری انقلاب پیروز چین در جریان جنگ داخلی و جنگ با ژاپن
| سبک               =
| تأثیرگذاران      =مارکس، انگلس، لنین، استالین
| تأثیرپذیرفتگان    =مردم دنیا
| شهر خانگی        =  
| دستمزد            =
| دارایی خالص      =  
| قد                =
| وزن              =
| تلویزیون          =
| لقب              =صدر مائو
| دوره              =
| پس از            =
| پیش از            =
| حزب              =
| جنبش              =
| مخالفان          =  
| هیئت              =
| دین              =
| مذهب              =
| اتهام            =
| مجازات            =
| وضعیت گناهکاری    =
| منصب              =رهبر چین
| مکتب              =مارکسیسم
| آثار              =کتاب سرخ که حاوی تجربیات جنگ‌های داخلی و دیدگاه‌های فلسفی مائو می‌باشد
| همسر              =
| شریک زندگی        =  
| فرزندان          =  
| والدین            =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز             =
| امضا              =
| اندازه امضا       =
| signature_alt    =
| وبگاه            =
| imdb_id          =
| Soure_id          =
| پانویس            =
}}
مائو تسه تونگ mao-tse-tung زاده‌ی ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳ در شائوشان ایالت هونان و درگذشته  ۹ سپتامبر ۱۹۷۶، رهبر انقلاب چین، تئوریسین و نظریه‌پرداز مارکسیست، استراتژیست و سیاستمدار چینی است.   


مائو در خانواده‌ای فقیر که به نسبت دیگر روستاییان وضع مالی بهتری داشتند به دنیا آمد، پدرش مردی سختگیر و دقیق بود و می‌خواست پسرش نیز فردی منظم و با انضباط باشد، مادرش نیز زنی مذهبی و آرام بود و از همان کودکی پسرش را به آیین خود تشویق می‌کرد. مائو از زمان کودکی به کار در مزرعه خانوادگی‌شان پرداخت. او در مدرسه‌ای معمولی در نزدیکی مزرعه برای پنج سال تحصیل کرد اما در ۱۳ سالگی به اجبار پدرش مدرسه را رها کرد و برای کار به مزرعه بازگشت. از همان سال‌ها علاقه‌مند به کتاب‌های تاریخی و جنگی بود و در دوران زندگی و کار تمام‌وقت در مزرعه هم به مطالعه ادامه داد تا در نهایت در ۱۷ سالگی مزرعه خانوادگی را برای ثبت‌نام در مدرسه‌ای در مرکز ایالت و تکمیل کردن تحصیلاتش ترک کرد. در همان سال‌ها انقلاب شین‌های علیه سلطنت آغاز شد. مائو نیز به این جریان پیوست. می‌توان این دوران را اولین تجربه عملی مائو برای عضویت در جریانات سیاسی و انقلابی دانست که پیش از آن تنها در کتاب‌ها خوانده بود. انقلاب شین‌های از اکتبر ۱۹۱۱ تا فوریه ۱۹۱۲ به طول انجامید و نتیجه آن سقوط نظام سلطنتی در چین و برقراری حکومت جمهوری بود.<ref>[https://dl.lilibook.ir/2016/06/55b1ba2ef6-1.pdf کتاب مائو تسه تونگ صفحه ۳]</ref>     
'''علیرضا عسگری،''' زاده‌ی ۱۳۳۹شهر ری تهران سرلشکر سپاه پاسداران، فرمانده سابق سپاه درلبنان، فرمانده کل پیشین عملیات سپاه و معاون آماد و پشتیبانی وزارت دفاع در زمان شمخانی، وزیر دفاع دولت سیدمحمد خاتمی، ۷ دسامبر ۲۰۰۶ در پروازی از دمشق به استانبول در این شهر ناپدید شد. اخبار بعدی حاکی از زندگی مخفی او تحت قانون حفاظت از شهود آمریکا در یکی از شهرهای این کشور است. بر اساس همین اطلاعات، تایلند مکان احتمالی است که سال ۱۳۸۴ سازمان سیا عسگری را در آن‌جا به خدمت گرفت. عسگری کسی بود که محسن فخری‌زاده را به عنوان شخصیت محوری برنامه نظامی هسته‌ای جمهوری‌اسلامی به آمریکا معرفی کرد. علیرضا عسگری، نیمه اول آذرماه ۱۳۸۵ از تهران به دمشق رفت و چند روز بعد، ۱۶ آذر ۸۵ (۷ دسامبر ۲۰۰۶) از دمشق وارد استانبول شد و در هتل جیران استانبول ساکن شد. دو روز بعد، جمعه ۱۸ آذر (۹ دسامبر ۲۰۰۶)، موبایل او خاموش شد و از آن زمان به طور رسمی ناپدید شد. علی‌رضا عسگری، زمان ناپدید شدن دارای ۲ همسر، ۴ دختر و ۲ پسر بود.                


مائو پس از فارغ‌التحصیلی از مدرسه هونان وارد دانشگاه پکن شد، او در آنجا با تعدادی از روشنفکران و جوانان هم‌مرام خود گروهی تشکیل داد که بعدها به بنیان‌گذاری حزب کمونیست چین منجر شد.  
۱۰ تن از بستگان درجه ۱ او (یکی از همسران و فرزندانش عروس‌ و داماد و نوه‌هایش) از ایران خارج شده بودند.                


مائو تسه تونگ در سال ۱۹۲۱ به اولین کنگره حزب کمونیست چین در شانگهای ملحق شد و در هونان رهبری طرفداران این حزب را به عهده گرفت. او سه سال بعد به عنوان عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست در کنگره سوم انتخاب شد.  
۹ اسفند ۸۵ (۲۸ فوریه ۲۰۰۷)، هشتاد روز پس از ناپدید شدن علیرضا عسگری، نخستین بار روزنامه سعودی الوطن خبر ناپدید شدن او در ترکیه را منتشر کرد. ۵ روز بعدتر در ۱۳ اسفند سخنگوی وزارت امورخارجه ایران در کنفرانس مطبوعاتی، خبر ناپدیدشدن او را تائید کرد.


در سال ۱۹۲۷ پس از مرگ سون یات سن رهبر حزب ناسیونالیست (کومین تانگ) و بنیانگذار چین نو و جانشینی چیانگ‌کای‌چک، پاکسازی کمونیستها آغاز شد. تعداد زیادی از اعضای حزب کمونیست به قتل رسیدند و یا به زندان رفتند یا همچون مائو تبعید شدند. و جنگ داخلی ۲۳ ساله چین آغاز گردید.  
الشرق‌الاوسط در ۱۷ اسفند ۸۵ (۶ مارس ۲۰۰۷)، خبر داد علیرضا عسگری با اختیار خود به ایالات متحده رفته است. دو روز بعد، واشنگتن پست در گزارشی به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی خبر داد عسگری مشتاقانه در حال همکاری با آژانس‌های اطلاعاتی غربی است.<ref>[https://fa.axar.az/news/siyaset/854994.html سایت آکسار آذربایجان]</ref>در ۸ مارس ۲۰۰۷ روزنامه واشنگتن پست در گزارشی اعلام کرد که عسگری به‌صورت داوطلبانه اطلاعاتی را درباره حزب‌الله لبنان و ارتباط این سازمان با ایران را دراختیار سازمانهای جاسوسی غربی قرار داده‌است. او هم‌چنین اطلاعاتی را دربارهٔ انفجار در یک سربازخانهٔ آمریکا، در لبنان در سال ۱۹۸۳ را نیز داده‌است.


در جریان این جنگ کشاورزان وکارگران به یاری حزب کمونیست شتافتند. این حزب با پیشروی و فراهم آوردن نیروی عظیمی از کشاورزان محاصره شهرها از طریق روستا را طبق استراتژی مائو پیش برد و چندین شهر را به تصرف خود در آورد.
در مارس ۲۰۰۹ هانس روله، روزنامه‌نگار آلمانی و رئیس پیشین ستاد برنامه‌ریزی وزارت دفاع آلمان (که بر روی فعالیتهای هسته‌ای تمرکز دارد) طی مقاله‌ای در روزنامه نویه‌تسورشه تسایتونگ نوشت که اسراییل با استفاده از اطلاعاتی که از عسکری به‌دست آورده بود، به تاسیسات هسته‌ای سوریه حمله کرده است. اسراییل مدعی است ایران بین ۱ تا ۲ میلیارد دلار برای راه‌اندازی این تاسیسات در سوریه به کرهٔ شمالی پرداخت کرده است.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/74928 سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
== گاهشمار زندگی علیرضا عسگری ==
یکی از کسانی که نیمه اول دهه شصت با عسگری در سپاه کُردستان کار کرده به ایران اینترنشنال گفت:


با تثبیت موقعیت مائو و حمایت اتحاد جماهیر شوروی در اکتبر سال ۱۹۳۵ راهپیمایی بزرگ به فرمان مائو آغاز شد.  
علیرضا عسگری زاده‌ی ۲۰ دی‌ماه ۱۳۳۹ در شهر ری که تا زمان عضویت در سپاه در همانجا زندگی می‌کرد. سال ۱۳۵۶ پس از آشنایی با محمد فدایی به گروه «توحیدی بدر» (که سال ۱۳۵۳ در شهرری تاسیس شد)، یکی از ۷ گروه تشکیل‌دهنده سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی پیوست.


هدف از راهپیمایی بزرگ تاسیس پایگاه‌های جدیدی در شمال، نزدیک مرز مغولستان بود تا به این ترتیب دسترسی سریع به اسلحه و تدارکات از طریق شوروی فراهم گردد.
پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷ عسگری ابتدا چند ماه عضو کمیته‌ انقلاب شهرری شد و در اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از تاسیس سپاه پاسداران همراه محمد فدایی به سپاه پیوست: «عسگری خرداد ۵۸ همراه محمد فدایی عازم سیستان و بلوچستان شد، اما کمتر از دو ماه بعد و همزمان با فرمان خمینی برای سرکوب مردم کردستان، هر دو به کردستان رفتند و در کرمانشاه به محمد بروجردی پیوستند.» تا زمان کشته شدن محمد فدایی در اطراف کامیاران در اواخر بهمن ۱۳۵۸ او همراه فدایی بود. پس از آن تحت فرماندهی محمود کاوه و ناصر کاظمی قرار گرفت و تا اوائل سال ۱۳۶۰ در کردستان بود، در این زمان به خاطر جثه‌ی بزرگش به او لقب «رضا چیفتن» دادند. خرداد ۱۳۶۰ برای کمک به سرکوب‌ سراسری پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد به تهران بازگشت و کمتر از یک سال بعد، اوائل سال ۱۳۶۱ دوباره به کُردستان بازگشت و ابتدا فرمانده اطلاعات قرارگاه سپاه مهاباد شد و سپس، در پائیز سال ۱۳۶۲ و با رفتن اسماعیل احمدی‌‌مقدم از سردشت به سنندج، فرماندهی سپاه سردشت به او سپرده شد. در همین دوران با زیبا احمدی «خواهر زینب» همکار سپاهی خود آشنا شد و ازدواج کرد. زیبا احمدی بدلیل مخالفت شدید پدرش به نام حاج‌وسو رحیم‌اقدم که سرایدار یکی از مدارس شهر بود، با این وصلت بخاطر رسوایی فامیل شدن با یک فرمانده سپاه نام فامیلش را عوض کرد و حاج‌وسو هم پس از تهدید و فشار عسگری به این ازدواج رضایت داد. علیرضا عسگری سال ۱۳۶۴ فرمانده سپاه مریوان شد و در پی آن از سال ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه ناحیه کُردستان منصوب شد و تا سال ۱۳۶۷ در همین سمت باقی ماند.<ref name=":1">[https://content.iranintl.com/Asgari-Missing-IRGC-General/index.html سایت ایران اینترنشنال]</ref>


همزمان با حمله چین به ژاپن در سال ۱۹۳۷، حزب کمونیست با ناسیونالیستها در برابر ژاپن متحدشدند. با تقویت کمونیستها در طول جنگ با ژاپن و تضعیف ناسیونالیستها نهایتا در سال ۱۹۴۹ با غلبه کمونیستها جمهوری خلق چین به رهبری مائو تسه تونگ تاسیس شد.
=== اعزام عسگری به لبنان ===
یکی از مقاطع مهم زندگی سیاسی و نظامی علیرضا عسگری که توجه ویژه دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل و غرب را به او جلب کرد، دوره حضور او در لبنان بود.


از اوایل ۱۹۵۰ مائو رهبر بلامنازع حزب شد و کنترل کمیسیون نظامی حزب را به عهده گرفت.  
علیرضا عسگری، استعداد بالایی در یادگیری زبان داشت. این استعداد و تجربه‌ طولانی‌اش در جنگ نامنظم در کُردستان باعث شد پس از اتمام ماموریت در کُردستان در پائیز ۱۳۶۷، بلافاصله به عنوان فرمانده سپاه لبنان به آن‌جا اعزام شود.


مائو در سال ۱۹۵۸ با هدف تغییر سریع اقتصاد و صنعتی کردن چین طرح "جهش بزرگ به پیش‌" را مطرح کرد.
علیرضا عسگری نخستین فرمانده‌ی سپاه در لبنان شد که یک دوره کامل ۵ ساله در آن کشور ماند تا پائیز سال ۱۳۷۲ که اسماعیل احمدی‌مقدم برای یک دوره ۵ ساله دیگر، جای او را در لبنان گرفت.<ref name=":1" />


بر اساس این طرح کلیه زمین‌های کشاورزی چین مصادره و به ۲۶ هزار واحد اشتراکی تقسیم شدند. در آن سالها که اروپای شرقی در اختیار کمونیستها بود مائو اکثر محصولات زراعی چین را در مقابل دریافت کمکهای نظامی و سیاسی به اروپا صادر کرد. در جریان اجرای این طرح که ۴ سال طول کشید حدود ۳۸ میلیون نفر در اثر قحطی و کمبود مواد غذایی جان خود را از دست دادند. مائو در سال ۱۹۵۸ در دفاع از طرحش خطاب به کنگره حزب کمونیست چنین اظهار کرد: «شما نباید از مرگ انسان‌ها در نتیجه خط‌مشی حزبی بیمی به خود راه دهید بلکه باید به آن خوشامد بگوییداو پیش از این هم در مسکو گفته بود ماخود را برای مرگ ۳۰۰ میلیون نفر آماده کرده‌ایم.
==== سازماندهی حزب‌الله ====
علیرضا عسگری در دوره حساسی به لبنان رفت. درگیری‌ها بین امل و حزب‌الله تازه شروع شده بود و با توجه به حمایت سوریه از امل، جمهوری‌اسلامی نگران بود که موجودیت حزب‌الله با واکنش سوریه به خطر بیفتد. عسگری نقش موثری در پایان‌دادن به این درگیری‌ها داشت و از آن مهم‌تر، به تعبیر احمدی‌مقدم، این «حاج رضا عسگری» بود که با سازماندهی دوباره «حزب‌الله را به یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی، سیاسی و ... تبدیل کرد.»


مائو در سال ۱۹۶۶ انقلاب فرهنگی چین را که بزرگترین و اساسی‌ترین کشمکش قدرت در حزب کمونیست چین بود را برای تثبیت جایگاهش ترتیب داد. در انقلاب فرهنگی که به رهبری همسر مائو «چیانگ‌چینگ» برپا شد بسیاری از رهبران حزب کمونیست که رقیبی برای مائو محسوب می‌شدند و نسبت به سیاست‌های او، مخصوصاً «جهش بزرگ به پیش» انتقاد داشتند از حزب تصفیه شدند مهمترین فرد در میان تصفیه‌شدگان لیوشائوچی بود که مدت‌ها چه در حزب و چه در ارتش جانشین فرمانده بود. او پیش از این از قربانیان قحطی ۱۹۵۸-۱۹۶۱ عذرخواهی کرده بود.
در دوره فرماندهی عسگری در لبنان، دست‌کم ۴ مورد گروگان‌گیری در آن‌جا رُخ داد. سه سرباز ایرلندی در پائیز ۶۷، یک شهروند بریتانیایی در خرداد ۶۸، دو شهروند سوئیسی در آبان ۶۸ و یک شهروند فرانسوی در شهریور ۷۰
[[پرونده:مائوی جوان.JPG|بندانگشتی|تصویری از جوانی مائو]]
در آغاز انقلاب فرهنگی مائو و هوادارانش هزاران تن از افراد جوان «گارد سرخ» را بسیج کردند تا آنچه که در گروه چهار دیرینه در فرهنگ این کشور می‌نامیدند پاکسازی کنند. گروه‌ چهار دیرینه عبارت بود از آداب، رسوم، فرهنگ و تفکر قدیمی. 


== تاریخچه زندگی مائو ==
یکی از نتایج یا ضرورت‌های تغییر ساختار حزب‌الله با هدایت عسگری، تلاش برای دخیل‌کردن این جریان در پروسه سیاسی لبنان بود و این جز با توقف کامل سیاست گروگان‌گیری حزب‌الله ممکن نمی‌شد. با همین هدف، در همین دوره فرماندهی عسگری به تدریج همه گروگان‌های اسیر در دست‌ حزب‌الله که زنده مانده بودند آزاد شدند و با آزادی آخرین گروگان اروپایی در تیر ۱۳۷۱ (ژوئن ۱۹۹۲) بحران گروگان‌گیری در لبنان پایان یافت.


مائو تسه‌ تونگ در ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳ در روستای شائوشان استان هونان چین متولد شد. مائو در هونان رشد کرد. او  پدرش را فردی بسیار سخت‌گیر توصیف می‌کرد که او و سه خواهر و برادرش، پسران زی مان و زی تان و همچنین یک دختر با نام زی جیان (که به سرپرستی قبول کرده بود) را کتک می‌زد. مادر مائو، وون چی مای، یک بودایی معتقد بود که سعی در خنثی کردن رفتار شوهرش داشت. مائو نیز یک بودایی بود، اما این اعتقاد را در اواسط سالهای نوجوانی رها کرد. در ۸ سالگی، مائو به مدرسه ابتدایی شائوشان فرستاده شد تا در آنجا آموزه‌های کنفسیوسی را بیاموزد، اما از یادگیری متون کلاسیک چینی و موعظه‌ها و اصول کنفوسیوسی خشنود نبود، بیشتر به رمان‌های رمانتیک مانند سه امپراطوری و مارجین آب علاقه نشان می‌داد.
این عسگری بود که «مقامات را در تهران متقاعد کرد با توجه به بدنامی شدید جهاد اسلامی لبنان و از دست رفتن ضرورت وجودی آن، این سازمان را در سال ۱۹۹۲ منحل کرده و مغنیه را کاملا تحت تابعیت حزب‌الله و رهبری آن درآورد.»


در ۱۳ سالگی، مائو تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند و پدرش او را مجبور به یک ازدواج ترتیب داده شده با لو ییگو ۱۷ ساله کرد. مائو که شدیدا مخالف ازدواج‌های از قبل تعیین شده بود برای مدتی از خانواده دور شد و حاضر نشد که لو را به عنوان همسر خود بپذیرد.
رابرت بائر یکی از افسران مسئول وقت سیا در بیروت در کتاب خاطراتش تائید کرده عسگری در زمان فرماندهی سپاه در لبنان در آدم‌ربایی غربی‌ها مسئولیت داشت و به عنوان رابط اصلی عماد مغنیه و حسن نصرالله فعالیت می‌کرد. رضا گلپور، از دوستان علیرضا عسگری هم نوشته رابطه بسیار نزدیک او با حسن نصرالله و عماد مغنیه همچنان برای سال‌ها ادامه داشته است.


در حالی که کار خود را در مزرعه پدرش انجام می‌داد، بیشتر وقت آزادش را مشغول خواندن بود. او شدیدا به کتاب‌های تاریخی و سیاسی علاقه‌مند شد و در همان دوران بود که تفکرات سیاسی او شکل گرفت و تحت تاثیر شخصیت‌های ناسیونالیست مثل جرج واشنگتن و ناپلئون بود.
شماری از رسانه‌های غربی از جمله واشنگتن پست، تایمز لندن، نیویورک تایمز، و حتی کای برد در کتاب تحقیقی ارزشمند جاسوس خوب، علیرضا عسگری را به اشتباه فرمانده سپاه لبنان در زمان انفجارهای سفارت آمریکا و مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال‌ ۱۳۶۲ (۱۹۸۳) معرفی کرده‌اند.


در زمانی که او به مدرسه می‌رفت حکومت سلطنتی چین سقوط کرد و جمهوری چین به رهبری سون یات سن سر کار آمد. در این زمان مائو شدیدا طرفدار انقلاب جدید بود و در فعالیت‌های سیاسی شرکت می‌کرد. او زمان زیادی را در کتابخانه چانگشا به خواندن آثار لیبرالیسم کلاسیک مانند ثروت ملل آدام اسمیت و روح القوانین مونتسکیو، و نیز آثار دانشمندان و فیلسوفان غربی مانند داروین، میل، روسو و اسپنسر گذراند. 
پیش از عسگری، در نیمه اول دهه هشتاد میلادی، دست‌کم ۶ نفر دیگر فرماندهی سپاه لبنان را به عهده داشته‌اند.


=== آغاز فعالیت سیاسی مائو ===
نخستین فرمانده سپاه در لبنان و سوریه احمد متوسلیان بود که ۱۴ خرداد به ماموریت اعزام شد اما تنها چند هفته پس از رسیدن به لبنان در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ ربوده شد و از آن روز مفقود شده است.
در سال ۱۹۱۸، مائو با مدرکی رسمی که به او صلاحیت کار به عنوان معلم را می‌داد، فارغ‌التحصیل شد. در همین سال مادر او از دنیا رفت و رابطه پرتنش او با پدری مقرراتی و سختگیر باعث شد دیگر تمایلی برای بازگشت به روستای زادگاهش در خود احساس نکند و در مقابل راهی پکن شود. مائو بعد از ماه‌ها جست‌وجو برای کار در نهایت نتوانست شغلی به عنوان معلم بیابد و به عنوان کمک‌کتابدار یانگ چانگجی در دانشگاه پکن به کار خود مشغول شد. مائو این فرصت را پیدا کرد که کتاب‌های بسیاری در زمینه کمونیسم و تفکرات کارل مارکس بخواند و در تعدادی از کلاس‌های دانشگاه هم حضور یافت. در همین کلاس‌ها بود که او از انقلاب روسیه، موفقیت آن و برقراری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اطلاع پیدا کرد و درباره آن مطالعه کرد و در نهایت همین کلاس‌ها انگیزه‌ای شد تا مائو، یکی از اولین اعضای حزب کمونیست شد.  


در ۴ مه ۱۹۱۹، دانشجویان پکن در دروازه صلح آسمانی در اعتراض به مقاومت ضعیف دولت چین در برابر اشغالگری ژاپن دست به تظاهرات زدند. در اواخر ماه مه، مائو انجمن دانشجویان هونان را به منظور اعتراض در مقابل ضعف‌های جمهوری چین و انتشار نشریه‌ای در این زمینه تشکیل داد. در این نشریه او شدیدا مردم را تشویق به تشکیل صنف و همکاری صنف‌های مختلف با یکدیگر می‌کرد تا بتواند برای تظاهرات‌های مسالمت آمیز آنها را سازماندهی کند.
پس از ربوده شدن متوسلیان، منصور کوچک‌محسنی چند ماه مسئول سپاه لبنان شد. احمد کنعانی‌مقدم فرمانده بعدی سپاه لبنان بود که تا تابستان ۱۳۶۲ آن‌جا ماند. در دوره مسئولیت او، در ۲۹ فروردین ۱۳۶۲، به سفارت آمریکا در بیروت حمله انتحاری شد و ۶۳ نفر از جمله ۱۷ آمریکایی کشته شدند.


سون یات سن (رییس جمهور چین در آن زمان) انجمن دانشجویی را ممنوع کرد، اما مائو ویراستاری مجله لیبرال New Hunan  را به عهده گرفت و مقالات خود را در روزنامه محلی محبوب عدالت (Ta Kung Po) ارائه داد. همچنین او از دیدگاه‌های فمینیستی حمایت می‌کرد و خواستار بیشتر شدن نقش زنان در سیاست و فرهنگ چین بود. ازدواج اجباری که او تجربه کرده بود شدیدا در این بخش از فعالیت سیاسی او تاثیر داشت.
از تابستان ۱۳۶۲ تا ابتدای پائیز ۱۳۶۳ مسئولیت سپاه لبنان به حسین دهقان سپرده شد. در همین دوره، در اول آبان ۱۳۶۲، در دو حمله پیاپی به مقرهای تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت، ۲۹۹ تفنگدار کشته شدند.


حزب کمونیست چین توسط چن دوسیو و لی دازائو در محله فرانسوی شانگهای در سال ۱۹۲۱ به عنوان یک شبکه مطالعه عمومی و غیر رسمی تاسیس شد. مائو نیز یک شعبه از آن را در Changsha ایجاد کرد تا این شبکه تفکرات سوسیالیستی در آنجا هم گسترش پیدا کند.
پس از دهقان، از سال ۱۳۶۳ کسی به اسم حسین مصلح (مصلح‌نیا) برای یک سال مسئول سپاه لبنان شد و سپس سال ۱۳۶۴ محمدرضا نقدی برای یک سال جای او را گرفت. در همان سال‌ها، از ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷، سید احمد آوایی قائم مقام فرماندهی سپاه در لبنان بود.<ref name=":1" />


مائو در این دوران منشی امور حزب کمونیست در هونان بود و برای تبلیغ تفکرات حزب در آنجا به دنبال روش‌های گوناگون بود. در اوت ۱۹۲۱ او یک مدرسه تاسیس کرد که همفکران او در آن درس می‌خواندند. از این طریق محصلین می‌توانستند به ادبیات انقلابی دسترسی پیدا کنند، و کتاب‌های تاریخی و سرگذشت شخصیت‌های انقلابی تاریخ را مطالعه کنند.
=== بازگشت عسگری از لبنان ===
علیرضا عسگری پس از بازگشت از لبنان، ابتدا نزدیک به ۳ سال در سمت‌ فرمانده کل عملیات سپاه خدمت کرد و سپس نزدیک به یک سال به فرماندهی سپاه تهران منصوب شد.


در سال ۱۹۲۴، سون یات‌سن، که بالاترین مقام اجرایی کشور بود سیاست همکاری با حزب کمونیست را برگزید. در این زمان مائو هوادار و حامی هر دو حزب کمونیست و کومین‌تانگ بود اما در سال‌های بعد از آن او عقاید لنینی را پذیرفت و اعتقاد پیدا کرد جذب دهقانان ثروتمند، کلید برقراری کمونیسم در آسیاست. در همین سال‌ها رشد او در رده‌های رهبری حزب هم ادامه داشت. در سال ۱۹۲۵، سون یات‌سن، رئیس‌جمهور و رهبر حزب کومین‌تانگ در ۵۸ سالگی درگذشت. چیانگ کای‌چک، جانشین سون یات‌سن، دیدگاهی بسیار سنتی‌تر و محافظه‌کارتر داشت و اصلاً با روش سون یات‌سن خصوصاً در زمینه همکاری با حزب کمونیست موافق نبود و شروع به پاکسازی اعضای این حزب از مقامات اجرایی و دولتی کرد. در آوریل سال ۱۹۲۷ او قرارداد همکاری بین حزب کومین‌تانگ با حزب کمونیست را لغو و پاکسازی‌های سرکوبگرانه را آغاز کرد.
عسگری سال ۱۳۷۶ در دولت محمد خاتمی، معاون بازرسی وزارت دفاع شد و تا زمانی که در اواخر سال ۱۳۸۱ از سوی حفاظت اطلاعات وزارتخانه بازداشت شد، در همین سمت ماند. بازداشتی که  ۱۸ ماه به طول انجامید.


=== سرکوب کمونیستها توسط چیانگ‌کای‌چک ===
تایمز آن لاین نوشت: عسگری در سال ۱۹۹۷ به عنوان معاون وزیر دفاع ایران در امور تحقیقات داخلی منصوب شد. وی با کشف چندین نمونه اختلاس محبوبیت خود را از دست داد. پس از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور ایران در سال ۲۰۰۶ عسگری به دلیل اختلاف‌نظر با وی کنار گذاشته شد. این دو سالها با هم رقابت داشتند و عسگری می‌دانست دوران او به سر رسیده است. در جریان یک ماموریت خارجی در سال ۲۰۰۳ گفته می‌شود وی با یک شریک تجاری که در واقع یک مقام اطلاعاتی بوده دیدار کرده است. یک مقام ایرانی گفت: علیرضا از ابتدا مردی متمول بود اما بعد از ۲۰۰۳ پولدارتر شد.<ref name=":3">[https://www.asriran.com/fa/news/13518/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86-%D8%B7%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%B3%D8%AA سایت عصر ایران]</ref>
چیانگ‌کای‌چک, رهبر سرکوب‌گر حزب ملی از که به تازگی توانسته بود جنگ سالاران شمال چین را شکست دهد، سرکوب خود را به سمت حزب کمونیست معطوف کرد، که در آن زمان اعضای رسمی آن ده‌ها هزار نفر در سراسر چین بود. ارتش چیانگ در شهر شانگهای، که توسط شبه نظامیان کمونیست کنترل می‌شد، رژه رفت. همانطور که کمونیست‌ها انتظار داشتند, او ۵۰۰۰ نفر را قتل عام کرد. در پکن، ۱۹ رهبر کمونیست توسط ژانگ زولین کشته شدند. در ماه می، ده‌ها هزار کمونیست و کسانی که مظنون به کمونیسم بودند کشته شدند و حزب کمونیست حدود ۱۵ هزار نفر از ۲۵ هزار عضو خود را از دست داد.


مائو یک پایگاه را در شهر جینگ گانگ شن، منطقه‌ای از کوه‌های جینگ گانگ تاسیس کرد که در آنجا پنج روستا را به عنوان منطقه‌ی خود‌مختار اعلام کرد و از حمایت سران این مناطق برخوردار شد. او اطمینان داد که هیچ قتل‌عامی در منطقه صورت نخواهد گرفت و رویکرد نرمتر را نسبت به آنچه که توسط کمیته مرکزی حزب کمونیست می‌خواست، دنبال کرد.او اعلام کرد که "حتی معلولان، ناشنوایان و نابینایان می‌توانند برای مبارزات انقلابی مفید باشند"، او تعداد سربازان ارتش خود را افزایش داد،  دو گروه از راهزنان را به ارتش خود اضافه کرد و نیرویی با حدود ۱۸۰۰ سرباز تشکیل داد. در بهار ۱۹۲۸، کمیته مرکزی حزب کمونیست سربازان مائو را به جنوب هونان اعزام کرد و امیدوار بود که قیام‌های مردم روستایی و دهقانان را جرقه بزند. مائو خوشبین نبود  اما تصمیم گرفت به دستور حزب عمل کند. آنها به هونان رسیدند، جایی که در آن توسط حزب ملی مورد حمله قرار گرفتند و پس از تلفات سنگین فرار کردند. در همین حال، نیروهای ملی به جینگ گانگ شن حمله کرد و مائو بدون پایگاه ماند. سرگردان در حومه شهر، نیروهای مائو به یکی از ارتش‌های حزب کمونیست به رهبری ژنرال ژو و لین پیائو پیوستند. آنها تلاش کردند تا جینگ گانگ شن را دوباره پس بگیرند.
کریم سجادپور، تحلیلگر مسائل ایران در موسسه کارنگی در گفتگویی با ان‌پی‌آر (رادیو ملی آمریکا)، گفته عسگری با اتهامات اخلاقی و مالی بازداشت شد: «او زمانی که در زندان بود به طرز وحشیانه‌ای شکنجه شد.»


در ماه فوریه سال ۱۹۳۰، مائو جمهوری شوروی جیانگشی در جنوب غربی چین را تاسیس کرد. در این دوران یکی از ژنرال‌های حزب ملی همسر و خواهر مائو را دستگیر کرد و سر آنها را قطع کرد. کمیته مرکزی حزب کمونیست چین به جیانگشی به عنوان یک منطقه‌ی امن نقل مکان کرد. با این حال رهبری حزب به مائو داده نشد و در عوض چوئن لای رهبری این حکومت خودمختار جدید را بر عهده گرفت.
چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی هم در گفتگو با فایننشال تایمز تائید کردند عسگری پس از ۱۸ ماه زندان، ناامید و عصبانی بود و از نظر روانی آشفته شده بود.


چیانگ کمونیست‌ها را به عنوان تهدیدی بزرگتر از ژاپنی‌ها می‌دانست و تصمیم گرفت جیانگشی را محاصره کند، و به قول خودش دیواری از آتش، دور جیانگشی کشید. این محاصره با حمله‌های هوایی منظم همراه بود. سربازان ارتش سرخ که به دام افتاده بودند و با کمبود غذا و دارو مواجه شده بودند, کم کم انگیزه خود را از دست دادند و ستاد مرکزی حزب تصمیم به تخلیه جیانگشی گرفت.
همزمان با بازداشت او «در محافل سیاسی تهران این بحث مطرح بود که این فرمانده سپاه با اتهام فساد مالی و اخلاقی بازداشت شد و زیبا احمدی، همسر نخست او یکی از شاکیانش درباره‌ی فساد اخلاقی (ارتباط جنسی خارج از ازدواج) بود.»


=== '''راهپیمایی بزرگ''' ===
یکی از فرمانده‌های پیشین سپاه در گفتگو با ایران اینترنشنال خشونت بازجویان در برخورد با عسگری را تائید کرد: «عسگری در جریان یکی از جلسات اولیه بازپرسی در گوش قاضی‌ که از او سوال می‌کرده، سیلی زده و همین وضعیتش را دشوارتر کرد.» همین منبع همچنین تائید کرد که در جریان بازداشت ۱۸ ماهه «بازجویان حفاظت اطلاعات عسگری را بسیار آزار داده و شکنجه کردند.»
سرانجام حزب کمونیست تصمیم گرفت مائو را به عنوان رهبر خود انتخاب کند. در ۱۴ اکتبر ۱۹۳۴ ارتش سرخ توانست بخشی از محاصره حزب ملی را در جنوب چین بشکند و راهپیمایی بزرگ را شروع کند. حدود ۸۵ هزار سرباز ارتش سرخ این راهپیمایی را شروع کردند. آن‌ها به سمت جنوب هونان شروع به حرکت کردند و در بین راه در شهر گویی جو جلسه‌ای اضطراری تشکیل دادند که در آنجا به طور رسمی مائو را به عنوان رهبر حزب انتخاب کردند. انتخاب او با حمایت رهبر شوروی, استالین انجام شده بود. در این مجلس مائو اصرار کرد که حزب کمونیست باید به سمت شان شی حرکت کند و بر روی جنگ با ژاپنی‌ها تمرکز کند تا بتوانند حمایت مردم عادی چین را کسب کند.
[[پرونده:مسیر راهپیمای بزرگ.jpg|بندانگشتی|مسیر راهپیمایی بزرگ چین ]]
در طول راهپیمایی بزرگ ارتش سرخ از مناطق بسیاری گذشت و در طول راه با انواع درگیری‌ها رو به رو شد. زمانی که ارتش سرخ به شان شی رسید تنها ۸۰۰۰ نفر زنده ماندند. این واقعه تاریخی جایگاه مائو به عنوان رهبر و نماد حزب کمونیست را تثبیت کرد و مائو رهبر بلامنازع حزب در چین شد.


=== اتحاد با کومین تانگ برای جنگ با ژاپن ===
عسگری در نهایت با وساطت دوستان پرنفوذش از جمله اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی کشور، که در دوره حضور در کُردستان با او کار کرده بود و دخالت ناطق‌نوری، بازرس وقت دفتر علی خامنه‌ای از زندان آزاد شد.
نیرو‌های مائو در شان شی ساکن شدند و در آن جا شروع به آموزش نیروهای جدید کردند. سربازان جدید از هونان و تبت به ارتش او اضافه می‌شدند و خیلی زود تعداد آنها به ۳۵ هزار نفر رسید و توجه خود را به مبارزه با ژاپن معطوف کردند و حملات چریکی گسترده‌ای علیه ژاپن اجرا شد.
[[پرونده:علیرضا عسگری.JPG|بندانگشتی|'''علیرضا عسگری در لباس غیر نظامی''']]
آن‌چنان که زیبا احمدی، همسر اول علیرضا عسگری، گفته او در سال ۱۳۸۳ و پس از آزادی از زندان، در حالی‌ که تنها ۴۴ سال داشت با درجه سرلشکری و پیش از موعد بازنشسته شد و پس از بازنشستگی وارد کار تجارت زیتون شد.<ref name=":1" />


مائو به این نتیجه رسید که حزب کمونیست چین در حمله به ژاپنی‌ها تنهاست و برای دفاع از چین در مقابل آنها به کمک حزب ملی نیاز است. برای همین او به چیانگ پیامی فرستاد و پیشنهاد خود را ارائه کرد. با اینکه او چیانگ را یک خائن می‌دانست اما اعتقاد داشت که برای دفاع از چین دربرابر ژاپن راه دیگری نیست. این عمل مائو حمایت استالین را نیز پشت خود داشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکست خوردن ژاپن, درگیری‌های حزب ملی و حزب کمونیست چین ادامه یافت. آمریکا شروع به حمایت از حزب ملی کرده بود و شوروی نیز تمام قد پشت مائو ایستاده بود.
==== عسگری و تجارت زیتون ====
بنا بر روایت رضا گلپور، اواخر آبان ماه سال ۱۳۸۵، کمتر از یک سال پیش از ناپدید شدن علیرضا عسگری، او با این عنوان که برنامه سفر دارد از دیدار با مسئول وقت دفتر ریاست قوه قضائیه، که قرار بوده به دستور خامنه‌ای از او دلجویی کند، سرباز زده است.


در سال ۱۹۴۸ به فرمان مائو نیرو‌های او شهر چانگ دون که محل استقرار نیرو‌های حزب ملی بود را محاصره کردند. بر طبق آمار نزدیک به ۱۶۰ هزار نفر در طی این محاصره جان خود را از دست دادند. یکی از نظامیان آن دوران در کتابی که نوشت این قتل‌عام را اینگونه توصیف کرد: این حادثه از نظر تلفات مثل هیروشیما بود, اما هیروشیما تنها ۹ ثانیه طول کشید, محاصره چانگ دون ۵ ماه به طول انجامید.
عسگری در پاسخ به نگرانی گلپور از سفر با پرونده باز، گفته این نخستین سفر خارجی او پس از آزادی نیست. زیبا احمدی هم گفته همسرش پیش از سفر آخر به سوریه و ترکیه، سفرهای دیگری به ترتیب به تایلند، لبنان و سوریه داشته است.


پس از این تلفات سنگین حزب ملی دیگر قادر به ایستادگی نبود. چانگ و نیرو‌هایش به تایوان گریختند و در ۱ اکتبر ۱۹۴۹, جمهوری خلق چین به رهبری مائو تسه تونگ تشکیل شد.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/611421/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AB-%D9%85%D8%A7%D8%A6%D9%88-%DB%B1%DB%B0%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%B9%D8%AF روزنامه همشهری مقاله میراث مائو]</ref>
یکی از منابع اطلاعاتی در آمریکا به ایران اینترنشنال گفت ممکن است علیرضا عسگری در سفر تایلند، با ماموران سیا دیدار کرده باشد: «تایلند سال‌هاست از کشورهای مورد علاقه سرویس‌های اطلاعاتی غربی برای جذب جاسوس از ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه است. گفته شده ممکن است سیا عسگری را در جریان سفری در زمان معاونتش در وزارت دفاع، استخدام کرده باشد، اما به نظر من با توجه به این‌که او پس از بازجویی‌های بی‌رحمانه در زمان بازداشتش به جمهوری‌اسلامی پشت کرد، عسگری احتمالا در همین سفر به تایلند با سیا تماس گرفته است.»


مائو تغییرات مثبتی در چین ایجاد کرد، از جمله ارتقای وضعیت زنان، دو برابر شدن جمعیت مدارس و بهبود آموزش، و افزایش دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی، که به طور چشمگیری باعث افزایش امید به زندگی شد. اما اصلاحات مائو در شهرها موفق نبود، و او نارضایتی را حس می‌کرد. در سال ۱۹۵۶، "کمپین صد گل" را راه‌اندازی کرد تا به شیوه دموکراتیک اجازه دهد دیگران نگرانی خود را ابراز کنند.
به گفته زیبا احمدی، همسرش در سفر آخر برای تجارت زیتون به سوریه و ترکیه رفته است. اما رضا گلپور مدعی است این سردار سپاه به او گفته علاوه بر تجارت زیتون، «برای خرید چیزهایی برای وزارت دفاع به سفر سوریه و ترکیه می‌رود.» قاسم سلطان‌آبادی از دوستان عسگری هم گفته سفر او به سوریه و ترکیه ماموریت بوده است.<ref name=":1" />


در ماه ژانویه ۱۹۵۸، مائو "جهش بزرگ به جلو" را آغاز کرد و تلاش کرد تا تولیدات کشاورزی و صنعتی را افزایش دهد. بیش از ۷۵۰۰۰ نفر در این زمینه فعالیت کردند. در ابتدا، گزارش‌ها امیدوار کننده بودند، با این حال، سه سال سیل کار را خراب کرد. در طول یک سال، قحطی وحشتناکی روی داد. در بدترین قحطی انسانی در تاریخ بشر، تقریبا ۴۰ میلیون نفر از گرسنگی در بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱ جان خود را از دست دادند.
=== نحوه‌ی فرار علیرضا عسگری ===
علیرضا عسگری پس از آزادی و احساس تهدید لو رفتن فعالیت‌هایش نقشه‌ی فراری را با همکاری نیرو‌های خارجی طراحی کرده و ابتدا  ده تن از اعضای خانواده‌اش را به خارج از کشور می‌فرستد و خود به بهانه تجارت و خرید سلاح و الزامات سپاه به دمشق و از آنجا به استانبول پرواز می‌کند در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی می‌دهد از این مرحله با یک خودروی اجاره‌ای که بعدها کنار ساحل رها شد خود را به یکی از پایگاه‌های آمریکا (احتمالا اینجرلیک) رسانده و از آنجا به همراه خانواده‌اش به یک پایگاه نظامی در آلمان و سپس به آمریکا می‌رود.


اقدام بعدی مائو انقلاب فرهنگی بود. انقلاب فرهنگی منجر به نابودی بسیاری از میراث، فرهنگ سنتی چین و زندانی شدن تعداد زیادی از شهروندان چینی و ایجاد هرج و مرج اقتصادی و اجتماعی در کشور شد. در طول این دوره، میلیونها نفر جان باختند. در سال ۱۹۶۹، مائو انقلاب فرهنگی را متوقف کرد، گرچه مورخان مختلف در داخل و خارج از چین، پایان انقلاب فرهنگی را به طور کامل در سال ۱۹۷۶ همزمان با مرگ مائو می‌دانند.
بر اساس گزارش های منتشره او سال ۸۳ فعالیت‌های نظامی را به طور کامل کنار گذاشت و به تجارت زیتون و روغن زیتون با کشور سوریه پرداخت. عسگری ۱۶ آذر ۸۵ از دمشق وارد استانبول و در هتل جیران در نزدیکی میدان تکسیم شهر استانبول مستقر شد. او تا روز  ۱۸ آذر با خانواده خویش در تماس بود. روز شنبه تلفن همراه عسگری خاموش می‌شود و از آن پس خانواده‌اش نمی‌توانند تماسی با عسگری برقرار کنند.<ref>[https://iranwire.com/fa/politics/753/ سایت ایران وایر به نقل از نیوزویک]</ref>


انقلاب فرهنگی اغلب در تمام محافل علمی به عنوان یک دوره بسیار تاریک برای چین معرفی می‌شود. با این حال برخی از محققان ادعا می کنند پیشرفت‌های زیادی در این دوران چین در زمینه‌های مختلف اتفاق افتاد و پایه‌های صنعتی شدن چین تا حدی که از غرب هم پیشی بگیرد در این دوران ساخته شدند.
هفته نامه ساندی تایمز با اشاره به همکاری آژانس‌های غربی برای فرار این مقام نظامی ایران از ترکیه مدعی شده است که او در سفر از دمشق به استانبول، یک پارسپورت جدید دریافت کرده و با همراهی محافظان غربی، سوار بر خودرو، ترکیه را ترک کرده است. بنابر گزارش ساندی تایمز، عسگری با خروج از ترکیه اکنون در یک پایگاه ناتو، در نزدیکی شهر فرانکفورت آلمان تحت بازجویی قرار دارد.<ref name=":2">هفته‌نامه ساندی تایمز ۲۱ اسفند ۸۵ (۱۱ مارس ۲۰۰۷)</ref>


مائو تسه تونگ در ۹ سپتامبر ۱۹۷۶، در سن ۸۲ سالگی فوت کرد. حزب کمونیست چین اعلامیه مرگ او را ساعت ۱۶:۰۰  روز بعد به صورت یک پیام رادیویی پخش کرد.
هفته‌نامه فلسطینی المنار نیز گزارش داده که وی با خروج از استانبول به شمال عراق منتقل شده و در یکی از پادگان‌های مخفی موساد در نزدیک شهر "اربیل" مورد بازجویی قرار گرفته و پس از آن بوده است که به‌وسیله یک فروند هواپیمای نظامی آمریکایی به کشوری اروپایی- احتمالا آلمان - آورده شده است.  


== مائویسم ==
همان زمان، خبرهایی حاکی از انتقال عسگری به یکی از پادگان‌های ناتو در فرانكفورت آلمان منتشر شد. ۲۳ اسفند ۸۵، فرانتس یوزف یونگ، وزیر دفاع وقت آلمان در پاسخ به پرسش از حضور علیرضا عسگری در آلمان، به جای انکار صریح، پاسخ داد: «درباره این مساله نمی‌توانم چیزی بگویم.»<ref name=":1" />
در جریان انقلاب فرهنگی نزدیک به ۸/۴ میلیارد آرم از سر مائو ساخته شد که مردم چین موظف بودند آن را به لباس خود بچسباند. هر چینی باید نسخه‌ای از «کتاب سرخ کوچک» که حاوی نقل قول‌هایی از مائو بود را تهیه می‌کرد و در تمامی مراسم عمومی همراه می‌داشت.


مائو از دانشجویان خواست که آموزگاران خود را به خاطر مسموم کردن ذهنهایشان به ایده‌های بورژوایی مورد انتقاد شدید قرار دهند. بسیاری از جوانها که برای اولین بار در زندگی خود اجازه شرکت در فعالیت‌های سیاسی را می‌یافتند بی‌صبرانه آن موقعیت را دودستی چسبیدند و تحت‌عنوان «گارد سرخ» تشکیلات آموزشی خود را مورد تاخت وتاز قرار دادند، بسیاری از آموزگاران و مدرسین خود را به جایگاه‌های عمومی می‌بردند و با آنها با خشونت بسیار رفتار می‌کردند. بسیاری از آموزگاران زن در این میان مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند.
۵ اردیبهشت ۸۶ (۲۵ آپریل ۲۰۰۷)، چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی در گفتگو با فایننشال تایمز، پناهندگی علیرضا عسگری را تائید کردند.  


بسیاری از افراد تحصیل‌کرده به مناطق صنعتی و نواحی روستایی برای انجام کار یدی روانه شدند. این همه تحقیر و اهانت سبب شد تا موجی وسیعی از خودکشی در میان چینیان به راه بیفتند و تعداد زیادی برای اینکه تن به ذلت ندهند خود را کشتند.
در همان زمان، شان مک‌کورمک، سخنگوی وقت وزارت خارجه، در پاسخ به این‌که آیا حضور علیرضا عسگری را در ایالات متحده انکار می‌کند؟ پاسخ داد: «نمی‌توانم چیزی به شما بگویم.»<ref name=":1" />[[پرونده:عسگری ۵.JPG|بندانگشتی|'''علیرضا عسگری و حسن نصرالله''']]
در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»<ref name=":1" />


نویسندگان برجسته و اصلی کشور، خواننده‌ها و هنرمندان مجبور می‌شدند که در جلوی آتش زانو بزنند در حالی که سرهایشان در زیر بارانی از ضربات مشت گارد سرخ قرار داشت گارد سرخ خانه‌های مسکونی را درهر شهر و دهکده‌ای را برای یافتن کتاب یا هر چیز دیگری که فرهنگ سنتی چین مربوط می‌شد را زیر و رو می‌کردند. بسیاری از خانواده‌ها که از پیامد پیدا شدن چنین چیزهایی در منزل خود آگاه بودند کتاب‌ها و آثار هنری خود را می‌سوزاندند یا به عنوان جنس دورریختنی می‌فروختند.
آقای برد در این کتاب می‌نویسد «تصمیم اعطای پناهندگی سیاسی به عسگری برمبنای قانون ۱۱۰ عمومی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (که آن را از اجرای روال معمول اداری و قانونی در موارد خاص و محرمانه معاف می‌کند) احتمالا با مخالفت ماموران کهنه کار CIA، که از نقش احتمالی او در قتل رابرت آیمز آگاه بودند، روبرو شد.»


تفاوت استالین با مائو در چنین برخوردهایی در این بود که استالین تصفیه‌های خود را از طریق نیروهای پلیس مخفی و ک.گ.ب انجام می‌داد که طی آنها قربانی‌ها بدون اینکه دیگران بویی ببرند روانه زندان می‌شدند یا سر به نیست می‌شدند اما مائو تصفیه بزرگ خود را با خشونت و تحقیر در ملاء عام انجام می‌داد. که در نهایت باعث شد در طول انقلاب فرهنگی حدود ۳ میلیون نفر کشته شدند.
نویسنده کتاب که پدرش یک دیپلمات آمریکایی بود و بخشی از دوران جوانی‌اش را در خاورمیانه سپری کرده است، در ادامه می‌نویسد: «اما آنطور که گزارش‌ها حاکی است نظر سازمان و آن مسئولان ارشد توسط شورای امنیت ملی دولت جرج بوش رد می‌شود» و سپس نتیجه می‌گیرد «اعطای پناهندگی به فردی با پیشینه عسگری، یک تصمیم سیاسی بود که تنها می‌توانست در کاخ سفید اتخاذ شده باشد.»<ref>[https://farsi.alarabiya.net/international/2014/05/20/%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%B2%D9%88%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA سایت العربیه فارسی]</ref>


هر چند در سال ۱۹۶۹ گاردسرخ به دست ارتش چین سرکوب شد اما انقلاب فرهنگی رسماً تا سال ۱۹۷۶ ادامه داشت.  
تایمز آنلاین نوشت: گفته می‌شود عسگری به همراه خود اسنادی از ارتباط ایران با تروریست‌های خاورمیانه به همراه دارد اما درباره داشتن اطلاعات سری از برنامه‌های هسته‌ای این کشور تردید وجود دارد.<ref name=":3" />


== کتابهای مائو ==
منتخب آثار ۵ جلد


چهار رساله فلسفی (در باره تضاد، در باره پراتیک، چگونه تضادهای درون خلق را حل کنیم، ایده‌های صحیح انسان از کجا سرچشمه می‌گیرند)
زیبا احمدی همسر (همسری که در ایران است) او می‌گوید:  تا روز هشتم دسامبر (جمعه) با وی در تماس بودیم ولی شنبه این تماس قطع شد و تلفن همراهش خاموش بود که مشکوک شدیم. گزارشی حاکی از آن است عسگری در ترکیه قصد دیدار با یک دلال اروپایی اسلحه را داشته است. همسر علیرضا عسگری در این مورد می‌گوید که همسرش که پدر پنج فرزند است به ترکیه پناهنده نشده است و شواهد نشان می‌دهد که او ربوده شده است. او همچنین اعلام کرد که همسرش به خاطر تجارت روغن زیتون به سوریه سفر کرده است. برخی رسانه ها نیز وی را عهده دار معاونت ریاست شرکت هواپیمایی ماهان نیز اعلام کرده بودند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که دو فرد دیگر اتاقی را در «هتل سیلان ترکیه» به مدت سه شب برای او رزرو کردند ولی پس از رسیدن عسگری به ترکیه او به هتل ارزان قیمت «جیران» رفت. لونت بیلمن سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه می گوید که: «مقامات ایران درحالیکه در پنجم دیماه ۱۳۸۵ ناپدید شدن این مقام سابق نظامی خود را به اینترپل گزارش داده بودند، ما را در ۱۵ بهمن ۱۳۸۵یعنی تقریبا دو ماه بعدتر، از این حادثه مطلع ساختند.»


در باره دموکراسی نوین
== ضربات عسگری به جمهوری اسلامی ==


سانترالیسم دموکراتیک
* افشای ساختار و فعالیت‌های حزب‌الله لبنان
* افشای فعالیت‌های هسته‌ای و معرفی فخری‌زاده به عنوان عنصر کلیدی این فعالیت‌ها
در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»
* افشای منجر به سرقت اطلاعات هسته‌ای از سوله‌ی تورقوزآباد
* افشای ترددات عماد مغنیه
* بمباران به راکتور هسته‌ای ایران در سوریه که بیش از یک میلیارد دلار هزینه برپایی آن توسط کره‌شمالی بود.
نیمه‌شب ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ (۶ سپتامبر ۲۰۰۷) اسکادران ۶۹ نیروی هوایی ارتش اسرائیل، مجتمعی نظامی را در دیرالزور سوریه بمباران و منهدم کرد. ۷ ماه بعد آمریکا اعلام کرد که مجتمع بمباران‌شده یک سایت هسته‌ای با اهداف نظامی بود. چهار سال بعد هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تائید کرد، آن‌چه اسرائیل در سال ۲۰۰۷ نابود کرد یک رآکتور هسته‌ای بود.


مجموعه ۹ تفسیر
۲ فروردین ۸۸ (۲۲ مارس ۲۰۰۹)، هانس روئله، رئیس سابق ستاد برنامه‌ریزی وزارت دفاع آلمان و فرمانده پیشین مقر ناتو در این کشور تائید کرد اطلاعاتی که علیرضا عسگری در مورد پروژه‌ هسته‌ای سوریه در دیرالزور داد منجر به شناسایی آن و حمله اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۷ به راکتور الکبار در این سایت هسته‌ای و نابودی آن شد. بنا بر این گزارش، هیچ کس در جامعه اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل تا آن زمان در مورد آن سایت هسته‌ای چیزی نشنیده بودند: «مورد اخیر بسیار شرم‌آورتر بود زیرا دولت اسرائیل همیشه ادعا کرده بود چیزی در سوریه وجود ندارد که آن‌ها ندانند.»<ref name=":1" />


۶ اثر نظامی
علیرضا عسگری در مواردی هم نقش بازدارنده در حملات قریب‌الوقوع به جمهوری اسلامی داشته است. از جمله تاثیری که عملکرد وی در آمریکا مبنی بر غیر نظامی بودن فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی منجر به ارائه گزارش ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ در آمریکا شد که نتیجه‌ی آن کنار گذاشته شدن طرح‌های تهاجم به تاسیسات تظامی و هسته‌ای جمهوری اسلامی بود.در کتابی که مرکز مطالعات اطلاعاتی سیا درباره نتایج و اهمیت ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ منتشر کرد، گفته شد منتقدان این ارزیابی می‌گفتند قضاوت ارائه‌شده در آن، هرگونه استدلال برای اقدام نظامی علیه ایران را تضعیف می‌کند.


گفتگو در باره مسائل فلسفه
یکی از منابع اطلاعاتی، تائید کرد که در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، در محافل سیاسی واشنگتن، این تصور که آمریکا برنامه‌ای برای حمله به ایران دارد، بسیار جدی گرفته می‌شد: «آن زمان، روزی نبود که از من درباره برنامه آمریکا برای حمله به ایران نپرسند، همه فکر می‌کردند برنامه‌ای تهیه شده و این حمله قریب‌الوقوع است، اما ارزیابی سال ۲۰۰۷ که ابتدای دسامبر منتشر شد مثل آب سردی بود که بر آتش ریختند، عملا همه تصورات درباره احتمال حمله به ایران رنگ باخت و اگر برنامه‌ای هم واقعا تهیه شده بود، عملا کنار گذاشته شد.»<ref name=":1" />


== سخنان مائو ==
== انعکاسات ناپدید شدن علیرضا عسگری ==
<blockquote>ما کمونيستها در هر کاری که انجام می‌دهيم ، بايد از اين دو شيوه استفاده کنيم : يکی پيوند دادن عام با خاص و ديگری پيوند دادن رهبری با توده‌ها</blockquote><blockquote>در اقدام به هر کاری بدون يک دعوت عام و همگانی نمی‌توان توده‌های وسيع مردم را برای عمل بسيج کرد. ولی اگر افرادی که در مقام‌های رهبری نشسته‌اند، کار خود را فقط به دعوت‌های همگانی محدود کنند، يعنی اگر خود را شخصاً در بعضی از سازمانها بطور مشخص و عميق با کاری که بدان دعوت کرده‌اند مشغول نسازند، در يک نقطه معين شکافی باز نکنند، تجربه نياندوزند و از اين تجربيات برای هدايت ساير واحدها استفاده نکنند، هيچ امکانی برای آزمودن صحت دعوت همگانی و يا غنی ساختن آن نخواهند يافت و از اين رو خطر پاسخ ندادن به اين دعوت همگانی خواهد رفت.</blockquote><blockquote>انقلاب میهمانی شام ، نوشتن مقاله ، كشیدن نقاشی و یك تفریح نیست ؛ انقلاب طغیان و توفانی است برای ریشه كن كردن یك نظام و بركنار كردن یك طبقه.</blockquote><blockquote>دمكراسی سیاسی از دمكراسی اقتصادی نمی‌تواند جدا باشد كه بدون دمكراسی اقتصادی و تامین رفاه و برابری مردم از این لحاظ ، دمكراسی سیاسی به پشیزی هم نمی‌ارزد. در همین صفحه ضمن تاكید بر آموزش عمومی (همگان ) نوشته است كه تا مردم معانی و مفاهیم را درك نكنند با زندگی دمكراتیك و اهمیت آن آشنا نخواهند شد. كتاب  در باره دمكراسی ( ص ۱۶۲ )</blockquote><blockquote>خودگرایی، و ادامه فرهنگ « فقط خودم » باعث شكست هر انقلاب می‌شود و دمكراسی بدون درك و مشاركت آگاهانه مردم به بی انضباطی ، مخصوصا در فرهنگ و اخلاقیات منجر می‌شود .</blockquote><blockquote>هر چینی باید در درجه اول یك میهندوست واقعی باشد و از فرهنگ ، رسوم و هر وجب سرزمین پدری خود دفاع كند، زیرا كه تا امپریالیسم و كاپیتالیسم ( زور و استثمار ) وجود دارد خطر تجاوز هم وجود خواهد داشت . چین باید به قدری نیرومند شود كه نه تنها از خود، بلكه از سایر ملل تحت ستم و در معرض تهدید بتواند دفاع كند.</blockquote>


== بنیان فلسفی مائویسم ==
=== سخنان احمدی‌مقدم در باره علیرضا عسگری ===
مائو نیاز به یک چارچوب فلسفی برای نظریه‌‌های انقلابی خود داشت. به عنوان یک انقلابی او باور داشت که آمادگی کامل ایدئولوژیک، شرط لازم برای هر کسی که می‌خواهد در یک انقلاب شرکت کند، می‌باشد. دو رساله‌ی درباره‌ی عمل و درباره‌ی تضاد که در سال ۱۹۳۷ نوشته شده‌اند بنیان فلسفی انقلاب چین است و ضمنا حاوی انتقاد از دگماتیسم حاکم بر حزب کمونیست می‌باشد.
آذرماه ۱۳۹۱ سرتیپ اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده پلیس ایران مطرح کرد که: علیرضا عسگری، قبل از ناپدید شدن در ترکیه، ۱۵ ماه در داخل ایران زندانی بوده است. وی عسگری را فردی توصیف کرد که در تشکیل حزب‌الله لبنان به عنوان یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی و سیاسی نقش مهمی داشته است. احمدی مقدم همچنین با اشاره به اینکه از طریق علی اکبر ناطق نوری، رئیس بارزسی ویژه دفتر رهبر جمهوری اسلامی خواستار رسیدگی به پرونده عسگری شده، گفته که اتهاماتی متوجه عسگری بود که در نهایت اثبات نشد و برای وی قرار مجرمیت هم صادر نشد.


در بخشی از این کتاب آمده است:<blockquote>تعدادی از رفقا در حزب ما بودند که جزم‌اندیش بودند و مدت‌های مدید تجربه انقلاب چین را نمی‌پذیرفتند، منکر این حقیقت بودند که «مارکسیسم یک اصل جزمی نیست، بلکه راهنمای عمل است» و با نقل کلمات و عباراتی از آثار مارکسیستی که از محتوای آن‌ها جدا شده بود، مردم را به وحشت می‌انداختند. همچنین رفقایی بودند که به اصالت تجربه اعتقاد داشتند و مدت‌های مدید خود را محدود به تجربه ناقص‌شان می‌کردند و اهمیت تئوری برای کردار انقلابی را درک نمی‌کردند یا این که انقلاب را به عنوان یک کل در نظر نمی‌گرفتند بلکه کورکورانه هر چند با جدیت و پشتکار فعالیت می‌کردند. افکار خطا و نادرست این سنخ رفقا، و به ویژه جزم‌اندیشان باعث شد که زیان‌های عظیمی به روند انقلاب چین در طول سال‌های ۱۹۳۱ـ ۱۹۳۴ وارد آید. این جزم‌اندیشان که خود را در کسوت مارکسیست‌‌ها در‌آورده بودند، باعث سردرگمی شمار زیادی از رفقا شدند. در باره‌ی عمل به این منظور نوشته شد که خطاهای ذهن‌گرایی این جزم‌اندیشی، از دیدگاه تئوری مارکسیستی در باب شناخت معرفت، افشا شود. عنوان در باره‌ی عمل نیز به این دلیل انتخاب شد تا افشاگری درباره‌ی نوع جزم‌اندیشی ذهن‌گرایی که عمل را ناچیز می‌شمرد، مورد تاکید قرار دهد.</blockquote>
احمدی مقدم همچنین با گلایه از مسئولان دولتی و امنیتی گفت: "این ظلم است که می‌گویند او پناهنده شده و خداوند از آدمی که این کار را کرد، نگذرد. علیرضا عسگری یک روز قبل از سفر به سوریه به دفتر من آمد و خیلی خوشحال بود. او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمده‌ام اینجا تا حرف‌هایی را به شما بزنم که بعداً آن را پیگیری کنید. به یک مناسبتی به همراه فردی با یک گروه سیاسی نشستی داشت و وقتی نزد من آمد، گفت این افراد نیت شومی دارند که باید بعداً آن را به دیگران منتقل کنیم. حال کسی که یک روز قبل از سفر بیاید و اطلاعات دقیقی از خیانت یک گروه بدهد چه طور می‌تواند پناهنده شود؟"
[[پرونده:عسگری ۳.JPG|بندانگشتی|'''سخنرانی احمدی  مقدم در ششمین سال فرار علیرضا عسگری''']]
وی همچنین خبر داد که شورای عالی امنیت ملی و نهادهای امنیتی کشور اذعان دارند که عسگری ربوده شده ولی برخی افراد هستند که به گفته فرمانده پلیس ایران بی‌انصاف هستند، در این زمینه تشکیک ایجاد می‌کنند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f10-iran-police-chief-alireza-asgari-imprisond-months/24799986.html سایت رادیو فردا]</ref>


== تاثیرگذاری جهانی مائو ==
=== مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه ایران ===
تاثیر مائو در جوامع روشنفکری غرب، به عنوان مثال ژان‌پل‌سارتر روشنفکر معروف فرانسوی، در طی انقلاب فرهنگی چین در دهه ۱۹۶۰ خشونت انقلابی مائو را با عنوان «عمیقاً‌ اخلاقی» مورد ستایش قرار داد.
در تازه‌ترین واکنش، مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد ایران همچنان در حال مکاتبه درباره سرنوشت علیرضا عسگری با سازمان ملل و سازمان جهانی صلیب سرخ است، رویه ای که در طول ۹ سال گذشته جاری بوده است.<ref>[https://iranwire.com/fa/politics/753/ سایت ایران وایر]</ref>


شورش‌های دانشجویی در اروپا در سال ۱۹۶۸ متاثر از آموزه‌‌های مائو بود
عسگری می‌دانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می‌خواست باقی زندگی‌اش را با یک هویت تازه بگذراند و آن‌چنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است قصد زندگی مخفی در آمریکا را داشت.<ref name=":0">[http://irdiplomacy.ir/fa/news/9845/%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C سایت دیپلماسی ایرانی] </ref>


== گاهشمار زندگی مائو ==
=== هفته‌نامه ساندی تایمز ===
هفته نامه بریتانیایی ساندی تایمز نوشت: علیرضا عسگری از حدود ۴ سال قبل توسط یک افسر اطلاعاتی غربی در خلال یک سفر تجاری به خارج (احتمالا تایلند) استخدام شد و بدین ترتیب از سال ۲۰۰۳ برای برخی کشورهای غربی جاسوسی می‌کرده است. بنابر این گزارش، برنامه فرار وی از طریق دمشق نیز به کمک غربی‌ها پس از آن ترتیب داده شده که جاسوسی وی در حال لو رفتن بوده است. به ادعای این نشریه حداقل ۱۰ عضو خانواده عسگری، نیز از ایران خارج شده‌اند. اما درحالی که خانواده عسگری در تهران اعلام کرده‌اند که "ما در ایران هستیم و جایی نرفته‌ایم"، برخی رسانه های غربی این گفته‌ها را متعلق به اعضای خانواده "دوم" عسگری دانسته‌اند که در ایران به سر می‌برند. رسانه‌های غربی گفته‌اند که علیرضا عسگری دارای دو همسر به نام‌های زیبا احمدی و زهرا عبدالله‌پور است.<ref name=":2" />


• ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳، - تولد مائو در خانواده‌ای کشاورز در شائوشان، Xiangtan شهرستان، استان هونان
=== پاسدار علی فضلی ===
در آخرین اظهارنظر درباره عسگری، سرتیپ پاسدار علی فضلی، جانشین هماهنگ‌کننده سپاه ۷ مهر ۱۴۰۲ در صحبت‌هایی به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، دوبار به علیرضا عسگری اشاره کرد، یک بار او را «مرحوم عسگری» خواند و یک بار دیگر در اشاره به او گفت: «حاج‌رضا عسگری که انشاالله زنده باشد و به دامن اسلام بازگردد.»<ref name=":1" />


• ۱۹۰۱-۱۹۰۶ - مائو در مدرسه ابتدایی محلی شرکت می‌کند
=== رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران  ===
رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران، روز سه شنبه ۲۱ خرداد۱۳۹۸، اخبار منتشر شده درباره «دستگیری چند تن از سرداران» و «فرار فرماندهان سپاه» از ایران را «شایعه» خواند، تکذیب کرد و گفت: «دشمنان» بعد از اقدام آمریکا در قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی  اقدام به انتشار «اکاذیب مشمئزکننده‌ای مانند فرار از کشور و یا دستگیری چند تن از سرداران سپاه از جمله سرداران نصیری، ربیعی، تولایی» و برخی فرماندهان دیگر این نیرو کردند.


• ۱۹۰۷-۱۹۰۸ - مائوی جوان با یک زن از قبیله لو ازدواج می‌کند؛ آنها چندین سال با هم زندگی می‌کنند، اما او در ۲۱ سالگی می‌میرد.
سخنگوی سپاه در ادامه گفت که «فرماندهان» و «سردارانی» که خبر فرار یا دستگیری آنها منتشر شده است «از نیروهای مخلص و فعال سپاه بوده و در جایگاهی جدید در سپاه فعال و با جدیت به ایفای مأموریت‌ها و مسئولیت‌های محوله، اشتغال به خدمت دارند و حتی اخباری از حضور آنان در محافل منتشر شده است».                                                <ref>[https://old.iranintl.com/%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%B3%D8%AE%D9%86%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B9%D8%B6%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA سایت ایران اینترنشنال]</ref>


• ۱۹۱۰ - مائو قحطی وحشتناک را در استان هونان می‌بیند
برخی منابع نیز مدعی پناهندگی او به امریکا به دلیل اختلاف داشتن با مقاماتی در تهران شدند. هاآرتص به همراه الشرق الاوسط مدعی شدند که وی به آمریکا پناهنده شده است. روزنامه الشرق الاوسط به نقل از منابعی ناشناس مدعی شد که علیرضا عسگری در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی کرده است. روزنامه واشنگتن پست نیز به نقل از یک مقام بلندپایه آمریکا گزارش داده است که «عسگری پس از ترک ایران به طور داوطلبانه با آژانس های اطلاعاتی غرب همکاری می‌کند و اطلاعاتی را نیز درباره شبه نظامیان حزب‌الله در لبنان و روابط ایران با آن گروه، ارائه کرده است».<ref name=":0" />


• ۱۹۱۰ - تحصیل در مدرسه ابتدایی (بزرگسالان) و تأثیر علوم غربی در مائو، همچنین تأثیر مقالات لیانگ - چیائو و کانگ یو - وی (دو اندیشمند آزادیخواه) در او.
با این حال همسر او ادعای پناهندگی آقای عسگری را شایعه و دروغ خوانده و به خبرنگاران گفته است که آقای عسگری با ایران مشکلی نداشته که بخواهد پناهنده شود'''.'''
 
• ۱۹۱۱ - انقلاب ملی چین به رهبری سون یات سن، داوطلب شدن مائو در ارتش، مبارزه در چانگشا در برابر سلسله چینگ
 
• ۱۹۱۲ - ۱۵ فوریه: خدمت در ارتش را ترک می‌کند زیرا سون یات سن ناگزیر به استعفا از مقام ریاست جمهوری می‌شود و یووآن شیکای به قدرت می‌رسد.
 
• ۱۹۱۲ - ورود به مدرسه تربیت معلم هونان
 
• ۱۹۱۵ - مائو با همسر دوم خود، یانگ کیهوئی ملاقات می‌کند
 
• ۱۹۱۷ - تأسیس انجمن نوین مردم
 
• ۱۹۱۸ - مائو از اولین دانشکده عادی استان هونان فارغ التحصیل می‌شود
 
• ۱۹۱۹ - مائو برای شرکت در جنبش چهارم ماه مه به پکن سفر می‌کند، آشنایی با مارکسیسم؛ دایر کردن هفته نامه «هسیانگ چیانگ» (که بعد از ۵ شماره، تعطیل شد).
 
• ۱۹۲۰ - مائو به مطالعه‌ی آثار مارکسیستی در کتابخانه دانشگاه پکن می‌پردازد
 
• ۱۹۲۱ - ازدواج با یانگ کیهوئی، دختر پروفسور یانگ چانگجی؛.
 
• ۱ ژوئیه ۱۹۲۱ - تأسیس حزب کمونیست چین و انتخاب مائو به عنوان دبیر کنگره و دبیر حزبی در ناحیه هونان
 
• ۱۹۲۳ - برگزاری کنگره سوم حزب و عضویت مائو در کمیته مرکزی حزب
 
•۱۹۲۴ - از طرف کنگره ؛ شعبه هونان حزب کمونیست را سازماندهی می‌کند
 
• مارس ۱۹۲۵ - سون یات سن رهبر کومین‌تانگ می‌میرد، چیانگ کای چک جانشین سون یات سن می‌شود
 
• آوریل۱۹۲۷ - چیانگ کای چک به کمونیست‌ها در شانگهای حمله می‌کند
 
• ۱۹۲۷ - مائو به هونان می‌رود، و شورش‌های دهقانانی را سازمان می‌دهد
 
• ۷ اوت ۱۹۲۷ - برگزاری کنگره پنجم حزب، پیروزی مائو بر چن دو‌سیو، و برکناری چن دو‌سیو از رهبری حزب.
 
• ۱۹۲۷ - سازماندهی قیام دهقانی برداشت پاییز در Changsha، هونان
 
• نوامبر ۱۹۲۷ - اخراج مائو از دفتر سیاسی حزب به علت شکست انقلاب دهقانی به رهبری او.
 
• ۱۹۳۰ - کومین‌تانگ (بیش از ۱میلیون سرباز) را در برابر قدرت کمونیستی تحت رهبری مائو بسیج می‌کند
 
• مه ۱۹۳۰ - مائو مجددا ازدواج می‌کند
 
• اکتبر ۱۹۳۰ - همسر و خواهر مائو توسط کومین تانگ با مجازات قطع سر اعدام شدند
 
• ۱۹۳۱-۱۹۳۴ - تاسیس یک جمهوری شورایی در کوه‌های جیانگشی به ریاست مائو
 
• ۱۶ اکتبر ۱۹۳۴ - ۱۹ اکتبر ۱۹۳۵ - نیروهای چیانگ‌کای‌چک، با کمونیست‌ها وارد نبرد می‌شوند، شکست جمهوری شورایی از نیروهای کومین تانگ؛ آغاز «راهپیمایی بزرگ» از جنوب غربی چین تا یِنان (پیمودن ۱۲۰۰۰ کیلومتر)
 
• ۱۹۳۷ - انتشار مقالات "در باره‌ی تضاد" و "در باره‌ی پراتیک"،
 
پیشنهاد مائو در مورد اجرای یک برنامه ده ماده‌ای برای نجات کشور از استعمار ژاپن و تشکیل دومین جبهه متحد با حزب کومین تانگ. تصویب این پیشنهاد از سوی حزب کمونیست و تشکیل جبهه مزبور.
 
• ۱۹۳۷ - همسر مائو متهم به جاسوسی از وی می‌شود، آنها بدون انجام مراسم طلاق از هم جدا می‌شوند
 
• ۷ ژوئیه ۱۹۳۷ - ۹ سپتامبر ، ۱۹۴۵ - دومین جنگ چین و ژاپن
 
• نوامبر ۱۹۳۸ - مائو با جیانگ چینگ (نام خانوادگی لی شومنگ)، که بعدها به عنوان "مادامو مائو" شناخته می‌شود، ازدواج می‌کند.
 
• ۱۹۴۱ - طرفداران مائو "برخوردهای تند" با دهقانانی که عضو تعاونی‌ها نمی‌شوند را آغاز می‌کنند
 
• ۱۹۴۲ - مائو راه‌اندازی مبارزه "اصلاح رفتار"، مبارزه فرهنگی با هوآ کو فِنگ و هواداران او،
 
• ۱۹۴۳ - مائو رئیس کمیته مرکزی حزب کمونیست چین می‌شود
 
• ۱۹۴۴ - آمریکا مأموریت دیکسی را به کمونیست‌های چینی می‌فرستد - آمریکایی‌ها تحت تأثیر قرار می‌گیرند
 
• ۱۹۴۵ - ملاقات با چیانگ کای شیک و جورج مارشال برای بحث در چانگینگ؛
 
• ۱۹۴۶-۴۹ - مرحله نهایی جنگ داخلی چین
 
• ۲۱ ژانویه ۱۹۴۹ - فرار کومین تانگ از نبرد
 
• اکتبر ۱، ۱۹۴۹ - تاسیس جمهوری خلق چین
 
• ۱۹۴۹-۱۹۵۳ - اعدام‌های دسته جمعی از نیروهای دست راستی، بیش از ۱ میلیون نفر کشته شدند
 
• دسامبر ۱۰، ۱۹۴۹ - کمونیست‌ها چنگدو، آخرین مامن کومین تانگ را تصرف می‌کنند. چیانگ کای چک به تایوان میرود .
 
• ۱۹۵۰ - امضای پیمان دوستی چین و شوروی توسط مائو و استالین
 
• ۷ اکتبر ۱۹۵۰ - مائو دستور حمله به تبت را صادر می کند
 
• ۲۵ نوامبر ۱۹۵۰ - پسر مائو Anying در جنگ کره کشته شد
 
• ۱۹۵۱ - مبارزات سه ضد / پنج مبارزه علیه سرمایه‌داری، مرگ صدها هزار نفر از طریق خودکشی یا اعدام
 
• ۱۹۵۲ - اعلام ممنوعیت احزاب توسط مائو
 
• ۱۹۵۳-۵۸ - اولین برنامه پنج ساله، مائو صنعتی سازی فوری چین را اعلام می‌کند
 
• ۲۷ سپتامبر ، ۱۹۵۴ - مائو رئیس جمهور چین می‌شود
 
• ۱۹۵۶-۵۷ - مائو انتقاد از دولت را تشویق می‌کند (ترفند ریشه‌کن کردن مخالفان)
 
• ۱۹۵۶ - جیانگ چینگ برای درمان سرطان به مسکو می‌رود
 
• ژانویه ۱۹۵۸ - جهش بزرگ به جلو (برنامه پنج ساله دوم)، مرگ ۲۰ تا ۴۳ میلیون نفر
 
• ۳۱ ژوئیه - ۳ آگوست ۱۹۵۸ - دیدار خروشچف از چین
 
• دسامبر ۱۹۵۸ - اجرای دومین برنامه پنجساله عمرانی، از اول ژانویه؛
 
سفر خروشچف به چین (۳۱ ژوئیه - ۳ اوت)؛
 
اجرای برنامه «جهش بزرگ به جلو» (اوت)؛
 
تصویب قطعنامه مربوط به تأسیس کمون های خلقی (۲۸ نوامبر - ۱۰ دسامبر)؛
 
مائو اعلام کرد که نامزد احراز مقام ریاست جمهوری برای دوره‌ی بعد نیست، و ششمین اجلاس هشتمین کنگره کمیته مرکزی نیز با این کار موافقت کرد.
 
• ۱۹۵۹ـ تشکیل دومین کنگره ملی خلق و انتخاب لیوشائو چی برای پُست ریاست جمهوری چین (با توجه به کناره گیری مائو از این پُست؛
 
انتقاد از مائو در اجرای سیاست «جهش بزرگ به جلو» توسط مارشال پنگ تِه هوای؛ پاسخ مائو و متهم کردن هوآ به جاه طلبی (۱۶-۲ اوت)؛ رویارویی دو جناح چپ و راست در حزب، برکناری مارشال هوآ
 
• ۱۹۵۹ - اختلاف و جدایی چین و شوروی
 
• ژوئن-نوامبر، ۱۹۶۲ - جنگ چین و هند، اتحاد جماهیر شوروی از هند حمایت می‌کند، چین پیروز نبرد منطقه مرزی آکسای چن
 
• آوریل ۱۹۶۴ - جزوات "در باره‌ی تضاد" و "در باره‌ی پراتیک" به عنوان بخشی از ''کتاب سرخ کوچک ثبت می‌شود''
 
• ۱۶ اکتبر ۱۹۶۴ - چین نخستین سلاح هسته‌ای را در Lop Nur آزمایش می‌کند
 
• ۱۶ مه ۱۹۶۶ - ۱۹۷۶ - آغاز انقلاب فرهنگی در حزب؛
 
حرکت عمومی انقلاب فرهنگی در دانشگاه پکن؛
 
حزب در خدمت انقلاب فرهنگی؛
 
حمایت همه جانبه مائو از انقلاب فرهنگی
 
حمایت ارتش از انقلاب فرهنگی (ژانویه)؛
 
تسلّط گروه انقلاب فرهنگی بر حزب (فوریه)؛
 
انتقاد شدید از لیوشائوچی (اول آوریل)؛
 
تسلّط انقلاب فرهنگی بر وزارت خارجه چین (اوت)
 
۱۹۶۸ تأسیس کمیته های انقلابی (۵ سپتامبر)؛
 
برکناری لیوشائوچی از مقام خود در پلنوم دوازدهم، برکناری او از کلیه مشاغل (۳۱-۱۱ اکتبر)
 
۱۹۶۹ تشکیل نهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین، انتخاب لین پیائو به عنوان قائم مقام مائو،
 
تأکید بر انقلاب فرهنگی، تصویب اساسنامه جدید حزب (۲۴-۱ آوریل)؛ مرگ لیوشائوچی (۱۲ نوامبر)
 
۱۹۷۰ آغاز درگیری میان مائو و لین پیائو (اوت)
 
۱۹۷۱ کشف کودتای لین پیائو و سقوط هلی‌کوپتر او به هنگام فرار به شوروی (۱۳ سپتامبر)
 
۱۹۷۳ بازگشت تنگ شیائوپینگ به صحنه سیاست (۱۰ مارس)
 
۱۹۷۵ انتخاب تنگ شیائوپینگ به عنوان نایب رییس کمیته مرکزی و عضو کمیته دائمی دفتر سیاسی (۸ ژانویه)؛ انتخاب تنگ شیائو پینگ برای پُست رییس ستاد مشترک ارتش (ژوئیه)؛ جنبش انتقاد از تنگ شیائوپینگ (نوامبر)
 
۱۹۷۶ شدّت گرفتن جنبش مخالف با تنگ شیائو پینگ (فوریه)؛
 
رویداد میدان «تیان آن مِن» (۵ آوریل)؛
 
برکناری تنگ شیائو پینگ توسط مائو (۷ آوریل)
 
۹ سپتامبر ۱۹۷۶: مرگ مائو تسه تونگ رییس کمیته مرکزی حزب و رییس کمیسیون نظامی
 
• ژانویه ۱۹۶۷ - گارد سرخ سفارت شوروی در پکن را محاصره کرد
 
• ۱۴ ژوئن ۱۹۶۷ - چین نخستین بمب هیدروژنی را آزمایش می‌کند
 
• ۱۹۶۸ - سربازان شوروی در کنار مرز سین کیانگ مستقر می‌شوند،
 
• مارس ۱۹۶۹ - جنگ بین چین و اتحاد جماهیر شوروی در امتداد رود Ussuri
 
• اوت ۱۹۶۹ - شوروی از جانب چین تهدید می‌شود
 
• ژوئیه ۱۹۷۱ - هنری کیسینجر از پکن دیدن کرد
 
• فوریه ۱۹۷۲ - رئیس جمهور نیکسون از پکن دیدن کرد
 
• ۱۹۷۴ - مائو توانایی سخن گفتن را بدلیل بیماری آلزایمر از دست می‌دهد
 
• ۱۹۷۵ - چیانگ کای چک در تایوان می‌میرد
 
• ۲۸ ژوئیه ۱۹۷۶ - زلزله بزرگ تانگشان، ۲۵۰،۰۰۰ نفر را می‌کشد؛ مائو در بیمارستان است
 
• ۹ سپتامبر ۱۹۷۶ - مائو می‌میرد، هوآ گوفنگ جانشین او می‌شود
 
• ۱۹۷۶ - چیانگ چینگ و دیگر اعضای "باند چهار نفره" دستگیر شدند<ref>کتاب مائو و مائویسم صفحه ۱۳ تا ۱۷</ref>


== منابع ==
== منابع ==
<references /><references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۷

علیرضا عسگری
عسگری ۷.JPG
زمینهٔ کاری فرمانده لشکر سپاه پاسداران معاون شمخانی در دولت محمد خاتمی
زادروز زاده‌ی ۱۳۳۹
شهر ری
ملیت ایرانی
پیشه عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران
دلیل سرشناسی فرار از ایران و زندگی مخفی در آمریکا
اثرگذاشته بر سپاه پاسداران ایران و حکومت جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان

علیرضا عسگری، زاده‌ی ۱۳۳۹شهر ری تهران سرلشکر سپاه پاسداران، فرمانده سابق سپاه درلبنان، فرمانده کل پیشین عملیات سپاه و معاون آماد و پشتیبانی وزارت دفاع در زمان شمخانی، وزیر دفاع دولت سیدمحمد خاتمی، ۷ دسامبر ۲۰۰۶ در پروازی از دمشق به استانبول در این شهر ناپدید شد. اخبار بعدی حاکی از زندگی مخفی او تحت قانون حفاظت از شهود آمریکا در یکی از شهرهای این کشور است. بر اساس همین اطلاعات، تایلند مکان احتمالی است که سال ۱۳۸۴ سازمان سیا عسگری را در آن‌جا به خدمت گرفت. عسگری کسی بود که محسن فخری‌زاده را به عنوان شخصیت محوری برنامه نظامی هسته‌ای جمهوری‌اسلامی به آمریکا معرفی کرد. علیرضا عسگری، نیمه اول آذرماه ۱۳۸۵ از تهران به دمشق رفت و چند روز بعد، ۱۶ آذر ۸۵ (۷ دسامبر ۲۰۰۶) از دمشق وارد استانبول شد و در هتل جیران استانبول ساکن شد. دو روز بعد، جمعه ۱۸ آذر (۹ دسامبر ۲۰۰۶)، موبایل او خاموش شد و از آن زمان به طور رسمی ناپدید شد. علی‌رضا عسگری، زمان ناپدید شدن دارای ۲ همسر، ۴ دختر و ۲ پسر بود.

۱۰ تن از بستگان درجه ۱ او (یکی از همسران و فرزندانش عروس‌ و داماد و نوه‌هایش) از ایران خارج شده بودند.

۹ اسفند ۸۵ (۲۸ فوریه ۲۰۰۷)، هشتاد روز پس از ناپدید شدن علیرضا عسگری، نخستین بار روزنامه سعودی الوطن خبر ناپدید شدن او در ترکیه را منتشر کرد. ۵ روز بعدتر در ۱۳ اسفند سخنگوی وزارت امورخارجه ایران در کنفرانس مطبوعاتی، خبر ناپدیدشدن او را تائید کرد.

الشرق‌الاوسط در ۱۷ اسفند ۸۵ (۶ مارس ۲۰۰۷)، خبر داد علیرضا عسگری با اختیار خود به ایالات متحده رفته است. دو روز بعد، واشنگتن پست در گزارشی به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی خبر داد عسگری مشتاقانه در حال همکاری با آژانس‌های اطلاعاتی غربی است.[۱]در ۸ مارس ۲۰۰۷ روزنامه واشنگتن پست در گزارشی اعلام کرد که عسگری به‌صورت داوطلبانه اطلاعاتی را درباره حزب‌الله لبنان و ارتباط این سازمان با ایران را دراختیار سازمانهای جاسوسی غربی قرار داده‌است. او هم‌چنین اطلاعاتی را دربارهٔ انفجار در یک سربازخانهٔ آمریکا، در لبنان در سال ۱۹۸۳ را نیز داده‌است.

در مارس ۲۰۰۹ هانس روله، روزنامه‌نگار آلمانی و رئیس پیشین ستاد برنامه‌ریزی وزارت دفاع آلمان (که بر روی فعالیتهای هسته‌ای تمرکز دارد) طی مقاله‌ای در روزنامه نویه‌تسورشه تسایتونگ نوشت که اسراییل با استفاده از اطلاعاتی که از عسکری به‌دست آورده بود، به تاسیسات هسته‌ای سوریه حمله کرده است. اسراییل مدعی است ایران بین ۱ تا ۲ میلیارد دلار برای راه‌اندازی این تاسیسات در سوریه به کرهٔ شمالی پرداخت کرده است.[۲]

گاهشمار زندگی علیرضا عسگری

یکی از کسانی که نیمه اول دهه شصت با عسگری در سپاه کُردستان کار کرده به ایران اینترنشنال گفت:

علیرضا عسگری زاده‌ی ۲۰ دی‌ماه ۱۳۳۹ در شهر ری که تا زمان عضویت در سپاه در همانجا زندگی می‌کرد. سال ۱۳۵۶ پس از آشنایی با محمد فدایی به گروه «توحیدی بدر» (که سال ۱۳۵۳ در شهرری تاسیس شد)، یکی از ۷ گروه تشکیل‌دهنده سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی پیوست.

پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷ عسگری ابتدا چند ماه عضو کمیته‌ انقلاب شهرری شد و در اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از تاسیس سپاه پاسداران همراه محمد فدایی به سپاه پیوست: «عسگری خرداد ۵۸ همراه محمد فدایی عازم سیستان و بلوچستان شد، اما کمتر از دو ماه بعد و همزمان با فرمان خمینی برای سرکوب مردم کردستان، هر دو به کردستان رفتند و در کرمانشاه به محمد بروجردی پیوستند.» تا زمان کشته شدن محمد فدایی در اطراف کامیاران در اواخر بهمن ۱۳۵۸ او همراه فدایی بود. پس از آن تحت فرماندهی محمود کاوه و ناصر کاظمی قرار گرفت و تا اوائل سال ۱۳۶۰ در کردستان بود، در این زمان به خاطر جثه‌ی بزرگش به او لقب «رضا چیفتن» دادند. خرداد ۱۳۶۰ برای کمک به سرکوب‌ سراسری پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد به تهران بازگشت و کمتر از یک سال بعد، اوائل سال ۱۳۶۱ دوباره به کُردستان بازگشت و ابتدا فرمانده اطلاعات قرارگاه سپاه مهاباد شد و سپس، در پائیز سال ۱۳۶۲ و با رفتن اسماعیل احمدی‌‌مقدم از سردشت به سنندج، فرماندهی سپاه سردشت به او سپرده شد. در همین دوران با زیبا احمدی «خواهر زینب» همکار سپاهی خود آشنا شد و ازدواج کرد. زیبا احمدی بدلیل مخالفت شدید پدرش به نام حاج‌وسو رحیم‌اقدم که سرایدار یکی از مدارس شهر بود، با این وصلت بخاطر رسوایی فامیل شدن با یک فرمانده سپاه نام فامیلش را عوض کرد و حاج‌وسو هم پس از تهدید و فشار عسگری به این ازدواج رضایت داد. علیرضا عسگری سال ۱۳۶۴ فرمانده سپاه مریوان شد و در پی آن از سال ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه ناحیه کُردستان منصوب شد و تا سال ۱۳۶۷ در همین سمت باقی ماند.[۳]

اعزام عسگری به لبنان

یکی از مقاطع مهم زندگی سیاسی و نظامی علیرضا عسگری که توجه ویژه دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل و غرب را به او جلب کرد، دوره حضور او در لبنان بود.

علیرضا عسگری، استعداد بالایی در یادگیری زبان داشت. این استعداد و تجربه‌ طولانی‌اش در جنگ نامنظم در کُردستان باعث شد پس از اتمام ماموریت در کُردستان در پائیز ۱۳۶۷، بلافاصله به عنوان فرمانده سپاه لبنان به آن‌جا اعزام شود.

علیرضا عسگری نخستین فرمانده‌ی سپاه در لبنان شد که یک دوره کامل ۵ ساله در آن کشور ماند تا پائیز سال ۱۳۷۲ که اسماعیل احمدی‌مقدم برای یک دوره ۵ ساله دیگر، جای او را در لبنان گرفت.[۳]

سازماندهی حزب‌الله

علیرضا عسگری در دوره حساسی به لبنان رفت. درگیری‌ها بین امل و حزب‌الله تازه شروع شده بود و با توجه به حمایت سوریه از امل، جمهوری‌اسلامی نگران بود که موجودیت حزب‌الله با واکنش سوریه به خطر بیفتد. عسگری نقش موثری در پایان‌دادن به این درگیری‌ها داشت و از آن مهم‌تر، به تعبیر احمدی‌مقدم، این «حاج رضا عسگری» بود که با سازماندهی دوباره «حزب‌الله را به یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی، سیاسی و ... تبدیل کرد.»

در دوره فرماندهی عسگری در لبنان، دست‌کم ۴ مورد گروگان‌گیری در آن‌جا رُخ داد. سه سرباز ایرلندی در پائیز ۶۷، یک شهروند بریتانیایی در خرداد ۶۸، دو شهروند سوئیسی در آبان ۶۸ و یک شهروند فرانسوی در شهریور ۷۰

یکی از نتایج یا ضرورت‌های تغییر ساختار حزب‌الله با هدایت عسگری، تلاش برای دخیل‌کردن این جریان در پروسه سیاسی لبنان بود و این جز با توقف کامل سیاست گروگان‌گیری حزب‌الله ممکن نمی‌شد. با همین هدف، در همین دوره فرماندهی عسگری به تدریج همه گروگان‌های اسیر در دست‌ حزب‌الله که زنده مانده بودند آزاد شدند و با آزادی آخرین گروگان اروپایی در تیر ۱۳۷۱ (ژوئن ۱۹۹۲) بحران گروگان‌گیری در لبنان پایان یافت.

این عسگری بود که «مقامات را در تهران متقاعد کرد با توجه به بدنامی شدید جهاد اسلامی لبنان و از دست رفتن ضرورت وجودی آن، این سازمان را در سال ۱۹۹۲ منحل کرده و مغنیه را کاملا تحت تابعیت حزب‌الله و رهبری آن درآورد.»

رابرت بائر یکی از افسران مسئول وقت سیا در بیروت در کتاب خاطراتش تائید کرده عسگری در زمان فرماندهی سپاه در لبنان در آدم‌ربایی غربی‌ها مسئولیت داشت و به عنوان رابط اصلی عماد مغنیه و حسن نصرالله فعالیت می‌کرد. رضا گلپور، از دوستان علیرضا عسگری هم نوشته رابطه بسیار نزدیک او با حسن نصرالله و عماد مغنیه همچنان برای سال‌ها ادامه داشته است.

شماری از رسانه‌های غربی از جمله واشنگتن پست، تایمز لندن، نیویورک تایمز، و حتی کای برد در کتاب تحقیقی ارزشمند جاسوس خوب، علیرضا عسگری را به اشتباه فرمانده سپاه لبنان در زمان انفجارهای سفارت آمریکا و مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال‌ ۱۳۶۲ (۱۹۸۳) معرفی کرده‌اند.

پیش از عسگری، در نیمه اول دهه هشتاد میلادی، دست‌کم ۶ نفر دیگر فرماندهی سپاه لبنان را به عهده داشته‌اند.

نخستین فرمانده سپاه در لبنان و سوریه احمد متوسلیان بود که ۱۴ خرداد به ماموریت اعزام شد اما تنها چند هفته پس از رسیدن به لبنان در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ ربوده شد و از آن روز مفقود شده است.

پس از ربوده شدن متوسلیان، منصور کوچک‌محسنی چند ماه مسئول سپاه لبنان شد. احمد کنعانی‌مقدم فرمانده بعدی سپاه لبنان بود که تا تابستان ۱۳۶۲ آن‌جا ماند. در دوره مسئولیت او، در ۲۹ فروردین ۱۳۶۲، به سفارت آمریکا در بیروت حمله انتحاری شد و ۶۳ نفر از جمله ۱۷ آمریکایی کشته شدند.

از تابستان ۱۳۶۲ تا ابتدای پائیز ۱۳۶۳ مسئولیت سپاه لبنان به حسین دهقان سپرده شد. در همین دوره، در اول آبان ۱۳۶۲، در دو حمله پیاپی به مقرهای تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت، ۲۹۹ تفنگدار کشته شدند.

پس از دهقان، از سال ۱۳۶۳ کسی به اسم حسین مصلح (مصلح‌نیا) برای یک سال مسئول سپاه لبنان شد و سپس سال ۱۳۶۴ محمدرضا نقدی برای یک سال جای او را گرفت. در همان سال‌ها، از ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷، سید احمد آوایی قائم مقام فرماندهی سپاه در لبنان بود.[۳]

بازگشت عسگری از لبنان

علیرضا عسگری پس از بازگشت از لبنان، ابتدا نزدیک به ۳ سال در سمت‌ فرمانده کل عملیات سپاه خدمت کرد و سپس نزدیک به یک سال به فرماندهی سپاه تهران منصوب شد.

عسگری سال ۱۳۷۶ در دولت محمد خاتمی، معاون بازرسی وزارت دفاع شد و تا زمانی که در اواخر سال ۱۳۸۱ از سوی حفاظت اطلاعات وزارتخانه بازداشت شد، در همین سمت ماند. بازداشتی که  ۱۸ ماه به طول انجامید.

تایمز آن لاین نوشت: عسگری در سال ۱۹۹۷ به عنوان معاون وزیر دفاع ایران در امور تحقیقات داخلی منصوب شد. وی با کشف چندین نمونه اختلاس محبوبیت خود را از دست داد. پس از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور ایران در سال ۲۰۰۶ عسگری به دلیل اختلاف‌نظر با وی کنار گذاشته شد. این دو سالها با هم رقابت داشتند و عسگری می‌دانست دوران او به سر رسیده است. در جریان یک ماموریت خارجی در سال ۲۰۰۳ گفته می‌شود وی با یک شریک تجاری که در واقع یک مقام اطلاعاتی بوده دیدار کرده است. یک مقام ایرانی گفت: علیرضا از ابتدا مردی متمول بود اما بعد از ۲۰۰۳ پولدارتر شد.[۴]

کریم سجادپور، تحلیلگر مسائل ایران در موسسه کارنگی در گفتگویی با ان‌پی‌آر (رادیو ملی آمریکا)، گفته عسگری با اتهامات اخلاقی و مالی بازداشت شد: «او زمانی که در زندان بود به طرز وحشیانه‌ای شکنجه شد.»

چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی هم در گفتگو با فایننشال تایمز تائید کردند عسگری پس از ۱۸ ماه زندان، ناامید و عصبانی بود و از نظر روانی آشفته شده بود.

همزمان با بازداشت او «در محافل سیاسی تهران این بحث مطرح بود که این فرمانده سپاه با اتهام فساد مالی و اخلاقی بازداشت شد و زیبا احمدی، همسر نخست او یکی از شاکیانش درباره‌ی فساد اخلاقی (ارتباط جنسی خارج از ازدواج) بود.»

یکی از فرمانده‌های پیشین سپاه در گفتگو با ایران اینترنشنال خشونت بازجویان در برخورد با عسگری را تائید کرد: «عسگری در جریان یکی از جلسات اولیه بازپرسی در گوش قاضی‌ که از او سوال می‌کرده، سیلی زده و همین وضعیتش را دشوارتر کرد.» همین منبع همچنین تائید کرد که در جریان بازداشت ۱۸ ماهه «بازجویان حفاظت اطلاعات عسگری را بسیار آزار داده و شکنجه کردند.»

عسگری در نهایت با وساطت دوستان پرنفوذش از جمله اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی کشور، که در دوره حضور در کُردستان با او کار کرده بود و دخالت ناطق‌نوری، بازرس وقت دفتر علی خامنه‌ای از زندان آزاد شد.

علیرضا عسگری در لباس غیر نظامی

آن‌چنان که زیبا احمدی، همسر اول علیرضا عسگری، گفته او در سال ۱۳۸۳ و پس از آزادی از زندان، در حالی‌ که تنها ۴۴ سال داشت با درجه سرلشکری و پیش از موعد بازنشسته شد و پس از بازنشستگی وارد کار تجارت زیتون شد.[۳]

عسگری و تجارت زیتون

بنا بر روایت رضا گلپور، اواخر آبان ماه سال ۱۳۸۵، کمتر از یک سال پیش از ناپدید شدن علیرضا عسگری، او با این عنوان که برنامه سفر دارد از دیدار با مسئول وقت دفتر ریاست قوه قضائیه، که قرار بوده به دستور خامنه‌ای از او دلجویی کند، سرباز زده است.

عسگری در پاسخ به نگرانی گلپور از سفر با پرونده باز، گفته این نخستین سفر خارجی او پس از آزادی نیست. زیبا احمدی هم گفته همسرش پیش از سفر آخر به سوریه و ترکیه، سفرهای دیگری به ترتیب به تایلند، لبنان و سوریه داشته است.

یکی از منابع اطلاعاتی در آمریکا به ایران اینترنشنال گفت ممکن است علیرضا عسگری در سفر تایلند، با ماموران سیا دیدار کرده باشد: «تایلند سال‌هاست از کشورهای مورد علاقه سرویس‌های اطلاعاتی غربی برای جذب جاسوس از ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه است. گفته شده ممکن است سیا عسگری را در جریان سفری در زمان معاونتش در وزارت دفاع، استخدام کرده باشد، اما به نظر من با توجه به این‌که او پس از بازجویی‌های بی‌رحمانه در زمان بازداشتش به جمهوری‌اسلامی پشت کرد، عسگری احتمالا در همین سفر به تایلند با سیا تماس گرفته است.»

به گفته زیبا احمدی، همسرش در سفر آخر برای تجارت زیتون به سوریه و ترکیه رفته است. اما رضا گلپور مدعی است این سردار سپاه به او گفته علاوه بر تجارت زیتون، «برای خرید چیزهایی برای وزارت دفاع به سفر سوریه و ترکیه می‌رود.» قاسم سلطان‌آبادی از دوستان عسگری هم گفته سفر او به سوریه و ترکیه ماموریت بوده است.[۳]

نحوه‌ی فرار علیرضا عسگری

علیرضا عسگری پس از آزادی و احساس تهدید لو رفتن فعالیت‌هایش نقشه‌ی فراری را با همکاری نیرو‌های خارجی طراحی کرده و ابتدا ده تن از اعضای خانواده‌اش را به خارج از کشور می‌فرستد و خود به بهانه تجارت و خرید سلاح و الزامات سپاه به دمشق و از آنجا به استانبول پرواز می‌کند در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی می‌دهد از این مرحله با یک خودروی اجاره‌ای که بعدها کنار ساحل رها شد خود را به یکی از پایگاه‌های آمریکا (احتمالا اینجرلیک) رسانده و از آنجا به همراه خانواده‌اش به یک پایگاه نظامی در آلمان و سپس به آمریکا می‌رود.

بر اساس گزارش های منتشره او سال ۸۳ فعالیت‌های نظامی را به طور کامل کنار گذاشت و به تجارت زیتون و روغن زیتون با کشور سوریه پرداخت. عسگری ۱۶ آذر ۸۵ از دمشق وارد استانبول و در هتل جیران در نزدیکی میدان تکسیم شهر استانبول مستقر شد. او تا روز  ۱۸ آذر با خانواده خویش در تماس بود. روز شنبه تلفن همراه عسگری خاموش می‌شود و از آن پس خانواده‌اش نمی‌توانند تماسی با عسگری برقرار کنند.[۵]

هفته نامه ساندی تایمز با اشاره به همکاری آژانس‌های غربی برای فرار این مقام نظامی ایران از ترکیه مدعی شده است که او در سفر از دمشق به استانبول، یک پارسپورت جدید دریافت کرده و با همراهی محافظان غربی، سوار بر خودرو، ترکیه را ترک کرده است. بنابر گزارش ساندی تایمز، عسگری با خروج از ترکیه اکنون در یک پایگاه ناتو، در نزدیکی شهر فرانکفورت آلمان تحت بازجویی قرار دارد.[۶]

هفته‌نامه فلسطینی المنار نیز گزارش داده که وی با خروج از استانبول به شمال عراق منتقل شده و در یکی از پادگان‌های مخفی موساد در نزدیک شهر "اربیل" مورد بازجویی قرار گرفته و پس از آن بوده است که به‌وسیله یک فروند هواپیمای نظامی آمریکایی به کشوری اروپایی- احتمالا آلمان - آورده شده است.

همان زمان، خبرهایی حاکی از انتقال عسگری به یکی از پادگان‌های ناتو در فرانكفورت آلمان منتشر شد. ۲۳ اسفند ۸۵، فرانتس یوزف یونگ، وزیر دفاع وقت آلمان در پاسخ به پرسش از حضور علیرضا عسگری در آلمان، به جای انکار صریح، پاسخ داد: «درباره این مساله نمی‌توانم چیزی بگویم.»[۳]

۵ اردیبهشت ۸۶ (۲۵ آپریل ۲۰۰۷)، چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی در گفتگو با فایننشال تایمز، پناهندگی علیرضا عسگری را تائید کردند.

در همان زمان، شان مک‌کورمک، سخنگوی وقت وزارت خارجه، در پاسخ به این‌که آیا حضور علیرضا عسگری را در ایالات متحده انکار می‌کند؟ پاسخ داد: «نمی‌توانم چیزی به شما بگویم.»[۳]

علیرضا عسگری و حسن نصرالله

در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»[۳]

آقای برد در این کتاب می‌نویسد «تصمیم اعطای پناهندگی سیاسی به عسگری برمبنای قانون ۱۱۰ عمومی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (که آن را از اجرای روال معمول اداری و قانونی در موارد خاص و محرمانه معاف می‌کند) احتمالا با مخالفت ماموران کهنه کار CIA، که از نقش احتمالی او در قتل رابرت آیمز آگاه بودند، روبرو شد.»

نویسنده کتاب که پدرش یک دیپلمات آمریکایی بود و بخشی از دوران جوانی‌اش را در خاورمیانه سپری کرده است، در ادامه می‌نویسد: «اما آنطور که گزارش‌ها حاکی است نظر سازمان و آن مسئولان ارشد توسط شورای امنیت ملی دولت جرج بوش رد می‌شود» و سپس نتیجه می‌گیرد «اعطای پناهندگی به فردی با پیشینه عسگری، یک تصمیم سیاسی بود که تنها می‌توانست در کاخ سفید اتخاذ شده باشد.»[۷]

تایمز آنلاین نوشت: گفته می‌شود عسگری به همراه خود اسنادی از ارتباط ایران با تروریست‌های خاورمیانه به همراه دارد اما درباره داشتن اطلاعات سری از برنامه‌های هسته‌ای این کشور تردید وجود دارد.[۴]


زیبا احمدی همسر (همسری که در ایران است) او می‌گوید:  تا روز هشتم دسامبر (جمعه) با وی در تماس بودیم ولی شنبه این تماس قطع شد و تلفن همراهش خاموش بود که مشکوک شدیم. گزارشی حاکی از آن است عسگری در ترکیه قصد دیدار با یک دلال اروپایی اسلحه را داشته است. همسر علیرضا عسگری در این مورد می‌گوید که همسرش که پدر پنج فرزند است به ترکیه پناهنده نشده است و شواهد نشان می‌دهد که او ربوده شده است. او همچنین اعلام کرد که همسرش به خاطر تجارت روغن زیتون به سوریه سفر کرده است. برخی رسانه ها نیز وی را عهده دار معاونت ریاست شرکت هواپیمایی ماهان نیز اعلام کرده بودند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که دو فرد دیگر اتاقی را در «هتل سیلان ترکیه» به مدت سه شب برای او رزرو کردند ولی پس از رسیدن عسگری به ترکیه او به هتل ارزان قیمت «جیران» رفت. لونت بیلمن سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه می گوید که: «مقامات ایران درحالیکه در پنجم دیماه ۱۳۸۵ ناپدید شدن این مقام سابق نظامی خود را به اینترپل گزارش داده بودند، ما را در ۱۵ بهمن ۱۳۸۵یعنی تقریبا دو ماه بعدتر، از این حادثه مطلع ساختند.»

ضربات عسگری به جمهوری اسلامی

  • افشای ساختار و فعالیت‌های حزب‌الله لبنان
  • افشای فعالیت‌های هسته‌ای و معرفی فخری‌زاده به عنوان عنصر کلیدی این فعالیت‌ها

در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»

  • افشای منجر به سرقت اطلاعات هسته‌ای از سوله‌ی تورقوزآباد
  • افشای ترددات عماد مغنیه
  • بمباران به راکتور هسته‌ای ایران در سوریه که بیش از یک میلیارد دلار هزینه برپایی آن توسط کره‌شمالی بود.

نیمه‌شب ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ (۶ سپتامبر ۲۰۰۷) اسکادران ۶۹ نیروی هوایی ارتش اسرائیل، مجتمعی نظامی را در دیرالزور سوریه بمباران و منهدم کرد. ۷ ماه بعد آمریکا اعلام کرد که مجتمع بمباران‌شده یک سایت هسته‌ای با اهداف نظامی بود. چهار سال بعد هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تائید کرد، آن‌چه اسرائیل در سال ۲۰۰۷ نابود کرد یک رآکتور هسته‌ای بود.

۲ فروردین ۸۸ (۲۲ مارس ۲۰۰۹)، هانس روئله، رئیس سابق ستاد برنامه‌ریزی وزارت دفاع آلمان و فرمانده پیشین مقر ناتو در این کشور تائید کرد اطلاعاتی که علیرضا عسگری در مورد پروژه‌ هسته‌ای سوریه در دیرالزور داد منجر به شناسایی آن و حمله اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۷ به راکتور الکبار در این سایت هسته‌ای و نابودی آن شد. بنا بر این گزارش، هیچ کس در جامعه اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل تا آن زمان در مورد آن سایت هسته‌ای چیزی نشنیده بودند: «مورد اخیر بسیار شرم‌آورتر بود زیرا دولت اسرائیل همیشه ادعا کرده بود چیزی در سوریه وجود ندارد که آن‌ها ندانند.»[۳]

علیرضا عسگری در مواردی هم نقش بازدارنده در حملات قریب‌الوقوع به جمهوری اسلامی داشته است. از جمله تاثیری که عملکرد وی در آمریکا مبنی بر غیر نظامی بودن فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی منجر به ارائه گزارش ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ در آمریکا شد که نتیجه‌ی آن کنار گذاشته شدن طرح‌های تهاجم به تاسیسات تظامی و هسته‌ای جمهوری اسلامی بود.در کتابی که مرکز مطالعات اطلاعاتی سیا درباره نتایج و اهمیت ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ منتشر کرد، گفته شد منتقدان این ارزیابی می‌گفتند قضاوت ارائه‌شده در آن، هرگونه استدلال برای اقدام نظامی علیه ایران را تضعیف می‌کند.

یکی از منابع اطلاعاتی، تائید کرد که در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، در محافل سیاسی واشنگتن، این تصور که آمریکا برنامه‌ای برای حمله به ایران دارد، بسیار جدی گرفته می‌شد: «آن زمان، روزی نبود که از من درباره برنامه آمریکا برای حمله به ایران نپرسند، همه فکر می‌کردند برنامه‌ای تهیه شده و این حمله قریب‌الوقوع است، اما ارزیابی سال ۲۰۰۷ که ابتدای دسامبر منتشر شد مثل آب سردی بود که بر آتش ریختند، عملا همه تصورات درباره احتمال حمله به ایران رنگ باخت و اگر برنامه‌ای هم واقعا تهیه شده بود، عملا کنار گذاشته شد.»[۳]

انعکاسات ناپدید شدن علیرضا عسگری

سخنان احمدی‌مقدم در باره علیرضا عسگری

آذرماه ۱۳۹۱ سرتیپ اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده پلیس ایران مطرح کرد که: علیرضا عسگری، قبل از ناپدید شدن در ترکیه، ۱۵ ماه در داخل ایران زندانی بوده است. وی عسگری را فردی توصیف کرد که در تشکیل حزب‌الله لبنان به عنوان یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی و سیاسی نقش مهمی داشته است. احمدی مقدم همچنین با اشاره به اینکه از طریق علی اکبر ناطق نوری، رئیس بارزسی ویژه دفتر رهبر جمهوری اسلامی خواستار رسیدگی به پرونده عسگری شده، گفته که اتهاماتی متوجه عسگری بود که در نهایت اثبات نشد و برای وی قرار مجرمیت هم صادر نشد.

احمدی مقدم همچنین با گلایه از مسئولان دولتی و امنیتی گفت: "این ظلم است که می‌گویند او پناهنده شده و خداوند از آدمی که این کار را کرد، نگذرد. علیرضا عسگری یک روز قبل از سفر به سوریه به دفتر من آمد و خیلی خوشحال بود. او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمده‌ام اینجا تا حرف‌هایی را به شما بزنم که بعداً آن را پیگیری کنید. به یک مناسبتی به همراه فردی با یک گروه سیاسی نشستی داشت و وقتی نزد من آمد، گفت این افراد نیت شومی دارند که باید بعداً آن را به دیگران منتقل کنیم. حال کسی که یک روز قبل از سفر بیاید و اطلاعات دقیقی از خیانت یک گروه بدهد چه طور می‌تواند پناهنده شود؟"

سخنرانی احمدی مقدم در ششمین سال فرار علیرضا عسگری

وی همچنین خبر داد که شورای عالی امنیت ملی و نهادهای امنیتی کشور اذعان دارند که عسگری ربوده شده ولی برخی افراد هستند که به گفته فرمانده پلیس ایران بی‌انصاف هستند، در این زمینه تشکیک ایجاد می‌کنند.[۸]

مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه ایران

در تازه‌ترین واکنش، مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد ایران همچنان در حال مکاتبه درباره سرنوشت علیرضا عسگری با سازمان ملل و سازمان جهانی صلیب سرخ است، رویه ای که در طول ۹ سال گذشته جاری بوده است.[۹]

عسگری می‌دانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می‌خواست باقی زندگی‌اش را با یک هویت تازه بگذراند و آن‌چنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است قصد زندگی مخفی در آمریکا را داشت.[۱۰]

هفته‌نامه ساندی تایمز

هفته نامه بریتانیایی ساندی تایمز نوشت: علیرضا عسگری از حدود ۴ سال قبل توسط یک افسر اطلاعاتی غربی در خلال یک سفر تجاری به خارج (احتمالا تایلند) استخدام شد و بدین ترتیب از سال ۲۰۰۳ برای برخی کشورهای غربی جاسوسی می‌کرده است. بنابر این گزارش، برنامه فرار وی از طریق دمشق نیز به کمک غربی‌ها پس از آن ترتیب داده شده که جاسوسی وی در حال لو رفتن بوده است. به ادعای این نشریه حداقل ۱۰ عضو خانواده عسگری، نیز از ایران خارج شده‌اند. اما درحالی که خانواده عسگری در تهران اعلام کرده‌اند که "ما در ایران هستیم و جایی نرفته‌ایم"، برخی رسانه های غربی این گفته‌ها را متعلق به اعضای خانواده "دوم" عسگری دانسته‌اند که در ایران به سر می‌برند. رسانه‌های غربی گفته‌اند که علیرضا عسگری دارای دو همسر به نام‌های زیبا احمدی و زهرا عبدالله‌پور است.[۶]

پاسدار علی فضلی

در آخرین اظهارنظر درباره عسگری، سرتیپ پاسدار علی فضلی، جانشین هماهنگ‌کننده سپاه ۷ مهر ۱۴۰۲ در صحبت‌هایی به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، دوبار به علیرضا عسگری اشاره کرد، یک بار او را «مرحوم عسگری» خواند و یک بار دیگر در اشاره به او گفت: «حاج‌رضا عسگری که انشاالله زنده باشد و به دامن اسلام بازگردد.»[۳]

رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران

رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران، روز سه شنبه ۲۱ خرداد۱۳۹۸، اخبار منتشر شده درباره «دستگیری چند تن از سرداران» و «فرار فرماندهان سپاه» از ایران را «شایعه» خواند، تکذیب کرد و گفت: «دشمنان» بعد از اقدام آمریکا در قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی  اقدام به انتشار «اکاذیب مشمئزکننده‌ای مانند فرار از کشور و یا دستگیری چند تن از سرداران سپاه از جمله سرداران نصیری، ربیعی، تولایی» و برخی فرماندهان دیگر این نیرو کردند.

سخنگوی سپاه در ادامه گفت که «فرماندهان» و «سردارانی» که خبر فرار یا دستگیری آنها منتشر شده است «از نیروهای مخلص و فعال سپاه بوده و در جایگاهی جدید در سپاه فعال و با جدیت به ایفای مأموریت‌ها و مسئولیت‌های محوله، اشتغال به خدمت دارند و حتی اخباری از حضور آنان در محافل منتشر شده است». [۱۱]

برخی منابع نیز مدعی پناهندگی او به امریکا به دلیل اختلاف داشتن با مقاماتی در تهران شدند. هاآرتص به همراه الشرق الاوسط مدعی شدند که وی به آمریکا پناهنده شده است. روزنامه الشرق الاوسط به نقل از منابعی ناشناس مدعی شد که علیرضا عسگری در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی کرده است. روزنامه واشنگتن پست نیز به نقل از یک مقام بلندپایه آمریکا گزارش داده است که «عسگری پس از ترک ایران به طور داوطلبانه با آژانس های اطلاعاتی غرب همکاری می‌کند و اطلاعاتی را نیز درباره شبه نظامیان حزب‌الله در لبنان و روابط ایران با آن گروه، ارائه کرده است».[۱۰]

با این حال همسر او ادعای پناهندگی آقای عسگری را شایعه و دروغ خوانده و به خبرنگاران گفته است که آقای عسگری با ایران مشکلی نداشته که بخواهد پناهنده شود.

منابع