کاربر:Khosro/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|1148x1148px]]'''خسرو علیکردی'''، (متولد ۵ آذر ۱۳۵۸، سبزوار – درگذشته ۱۴ آذر ۱۴۰۴، مشهدوکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای خراسان بود. او به عنوان حقوقدانی برجسته در سبزوار و مشهد فعالیت می‌کرد و تخصص گسترده‌ای در پرونده‌های کیفری، حقوقی، خانواده، مالی و ثبتی داشت. خسرو علیکردی با اخلاق حرفه‌ای و تعهد به موکلان، اعتماد گسترده‌ای کسب کرده بود. تحصیلات او شامل کارشناسی ارشد حقوق عمومی بود که ابتدا در دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد، اما به دلیل ممانعت [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]] در سال ۱۳۸۹، از ثبت‌نام محروم ماند و سپس در دانشگاه آزاد تهران مرکز ادامه داد. بعدها، پس از تحمل حبس، از ادامه تحصیل در مقطع دکتری حقوق عمومی نیز محروم شد.
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|1148x1148px]]
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی
| تصویر                  = ابوالقاسم لاهوتی1.jpg
| توضیح تصویر            = ابوالقاسم لاهوتی؛ شاعر، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          = شعر، روزنامه‌نگاری، فعالیت‌های سیاسی و نظامی
| ملیت                  =
| تاریخ تولد            = ۱۲۶۴
| محل تولد                = کرمانشاه، ایران
| والدین                =
| تاریخ مرگ              = ۱۶ اسفند ۱۳۳۶
| محل مرگ                = مسکو، اتحاد جماهیر شوروی
| علت مرگ                =
| محل زندگی              =
| مدفن                  = گورستان نووودویچی، مسکو
| مذهب                  =
| در زمان حکومت          = قاجار، پهلوی اول (دوره زندگی در ایران)
| اتفاقات مهم            = پیوستن به جنبش مشروطه، قیام لاهوتی (تبریز ۱۳۰۱ ش)، مهاجرت به شوروی، پایه‌گذاری شعر نوین تاجیک
| نام دیگر              = لاهوتی‌خان (در دوران نظامی و قیام)
| لقب                    = پدر شعر نو تاجیک
| بنیانگذار              = از بانیان اصلی ادبیات مدرن تاجیکستان
| پیشه                  = شاعر، روزنامه‌نگار، وزیر فرهنگ و هنر (تاجیکستان)
| سال‌های نویسندگی        =
| سبک نوشتاری            =
| کتاب‌ها                =
| نمایشنامه‌ها            = کاوه آهنگر، آهنگران
| دیوان اشعار            = دیوان اشعار لاهوتی
| تخلص                    = لاهوتی (در ابتدا کمال)
| همسر                    = همسر اول: نصرت، همسر دوم: سیسیلیا بنتسیانو ناخِیفتس
| فرزندان                = لیلی، دلیر، گیو (از ازدواج دوم)
| تحصیلات                  =
| علت شهرت              = شاعر سیاسی و مبارز مشروطه، پایه‌گذاری شعر سوسیالیستی و رئالیسم اجتماعی در فارسی، نقش کلیدی در ادبیات تاجیکستان
|اندازه تصویر=280پیکسل}}
'''ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی'''، (متولد ۱۲۶۴، کرمانشاه – درگذشته ۱۶ اسفند ۱۳۳۶ ه‍. ش، مسکوشاعر، روزنامه‌نگار، نظامی و فعال سیاسی ایرانی، یکی از چهره‌های برجسته و جریان‌ساز در تاریخ ادبیات و سیاست معاصر ایران و تاجیکستان محسوب می‌شود. او که فرزند شاعری صوفی‌مسلک به نام «میرزا احمد الهامی» بود، نخستین آموزه‌های ادبی را در محیط خانواده فراگرفت و خیلی زود به سرودن شعر روی آورد. زندگی لاهوتی با فراز و نشیب‌های سیاسی بسیاری همراه بود؛ وی از سنین جوانی با پیوستن به جنبش مشروطه و عضویت در گروه‌های آزادی‌خواه، قلم و سلاح خود را در خدمت آرمان‌های دموکراتیک و عدالت‌خواهانه قرار داد. فعالیت‌های او تنها به سرودن شعر محدود نمی‌شد، بلکه به عنوان یک نظامی در ژاندارمری و بعدها به عنوان رهبر قیام‌هایی در قم و تبریز (معروف به قیام لاهوتی‌خان) نقش‌آفرینی کرد.


فعالیت‌های حقوقی علیکردی پس از اعتراضات ۱۳۸۸ (جنبش سبز) برجسته شد، جایی که وکالت معترضان را بر عهده گرفت و بارها توسط وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شد. با آغاز [[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|اعتراضات سراسری ۱۴۰۱]]، او وکالت زندانیان سیاسی و فعالان مدنی مانند حسن باقری‌نیا، فاطمه سپهری، محمدحسین سپهری، حسین سپهری، کمال جعفری یزدی، و خانواده‌های دادخواه از جمله خانواده [[ابوالفضل آدینه زاده|ابوالفضل آدینه‌زاده]] (نوجوان کشته‌شده در اعتراضات مشهد) و [[عرفان رضایی]] را پذیرفت. او همچنین در تابستان ۱۴۰۴، وکالت حدود ۱۰۰ بازداشت‌شده اعتراضات به بحران آب در سبزوار را بر عهده داشت. خسرو علیکردی از طریق شبکه‌های اجتماعی، وضعیت موکلان را اطلاع‌رسانی می‌کرد و به سرکوب شهروندان، نقض حقوق مدنی و سیاسی، و شکنجه زندانیان اعتراض می‌نمود. او حامی کارزار [[اعتصاب غذای زندانیان سیاسی - سه‌شنبه‌ها|سه‌شنبه‌های نه به اعدام]] بود و اعدام را چرخه خشونت می‌دانست.
شکست‌های سیاسی و فشارهای حکومت مرکزی موجب شد تا لاهوتی بخش عمده‌ای از عمر خود را در تبعید بگذراند. نخستین مهاجرت او به عثمانی (ترکیه) بود که در آنجا نشریه «پارس» را منتشر کرد. اما مهم‌ترین دوران مهاجرت او، پناهنده شدن به اتحاد جماهیر شوروی بود که تا پایان عمر ادامه یافت. در شوروی، او به جمهوری تاجیکستان رفت و نقشی بنیادین در پایه‌گذاری ادبیات نوین تاجیک ایفا کرد، تا جایی که به عنوان «پدر شعر نوین تاجیکستان» شناخته می‌شود و مناصب مهمی چون وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان و معاونت کانون نویسندگان شوروی را بر عهده گرفت.


خسرو علیکردی با فشارهای قضایی و امنیتی متعددی روبرو بود. در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، پس از احضار به شعبه ۹۰۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، بازداشت و به زندان وکیل‌آباد منتقل شد، اما چهار روز بعد با وثیقه آزاد گردید. در آذر ۱۴۰۲، شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی هادی منصوری، او را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع گروه‌های مخالف» به یک سال زندان، دو سال تبعید به نهبندان، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال محرومیت از وکالت، و دو سال ممنوعیت فعالیت در شبکه‌های اجتماعی محکوم کرد. او در مهر ۱۴۰۳ با «رأی باز» (اجازه گذراندن خارج از زندان) آزاد گردید، اما در ۴ دی ۱۴۰۳، با ۴۵ روز باقی‌مانده از محکومیت، توسط قاضی ناظر زندان (طباطبایی) بدون توضیح بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. او نهایتاً در ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ با پایان محکومیت آزاد شد.  
شعر لاهوتی از منظر سبک‌شناسی، پل ارتباطی میان شعر کلاسیک و شعر نو محسوب می‌شود. اگرچه قالب‌های شعری او عمدتاً کلاسیک (غزل، قصیده و مستزاد) بود، اما محتوای اشعارش مملو از مفاهیم سوسیالیستی، کارگری، دعوت به مبارزه علیه استبداد و مفاهیم نوی اجتماعی بود که زبانی ساده و همه‌فهم داشت. او از نخستین کسانی بود که زبان محاوره و مضامین رئالیستی سوسیالیستی را وارد شعر فارسی کرد. لاهوتی سرانجام پس از سال‌ها دوری از وطن و تحمل بیماری، در مسکو درگذشت و در گورستان نووودویچی به خاک سپرده شد. این مقاله به بررسی دقیق سوانح حیات، فعالیت‌های سیاسی‌نظامی، زندگی خانوادگی و ویژگی‌های ادبی آثار او بر اساس اسناد معتبر می‌پردازد.


شامگاه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ پیکر خسرو علیکردی در دفتر کشف شد. مقامات علت را سکته قلبی اعلام کردند، اما خانواده و فعالان با استناد به کبودی، ضربه به سر، خونریزی، و ضبط دوربین‌ها توسط مأموران، مرگ را مشکوک می‌دانند. مأموران خانواده را تهدید کردند و از تحویل فیلم‌ها امتناع نمودند.
== تولد، خانواده و تحصیلات ==
ابوالقاسم لاهوتی در سال ۱۲۶۴ شمسی در محله برزه دماغ شهر کرمانشاه دیده به جهان گشود. پدر او «میرزا احمد الهامی» از شاعران و آزادی‌خواهان بنام آن دیار بود که گرایش‌های صوفیانه داشت و مرید «سید صالح ماهیدشتی» محسوب می‌شد. مادر لاهوتی نیز زنی بود که فضای خانه را برای پرورش طبع شاعرانه فرزند مهیا می‌ساخت. نام اصلی او ابوالقاسم بود و تخلص شعری «لاهوتی» را بعدها برگزید؛ البته او در ابتدا تخلص «کمال» را برای خود انتخاب کرده بود اما پس از مدتی آن را تغییر داد.<ref name=":0">[https://rasekhoon.net/mashahir/show/588555 ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی - راسخون]</ref><ref name=":1">[https://www.cgie.org.ir/fa/news/216964/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87---%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%B1%DB%8C ابوالقاسم لاهوتی، شاعر اندیشه و مبارزه - مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":2">[https://donishju.net/abulkosim-lohuti/ ابوالقاسم لاهوتی - دانشجو]</ref>


خاکسپاری پیکر خسرو علیکردی در ۱۶ آذر ۱۴۰۴، در گورستان روستای عبدل‌آباد سبزوار (زادگاه پدری) با حضور گسترده مردم، فعالان مدنی و همکاران برگزار شد. جواد علیکردی در مراسم سخنرانی کرد و بر تعهد اخلاقی برادرش تأکید نمود، و اشاره کرد که علیکردی سال‌ها از افراد بی‌صدا دفاع کرده و فشارهای امنیتی را تحمل نموده است. مراسم تحت امنیت شدید با حضور ده‌ها مأمور و هلیکوپتر تجسسی بود، و حتی بنر سوگواری پایین کشیده شد. واکنش‌های گسترده‌ای از سوی وکلا و فعالان حقوق بشر نسبت به مرگ مشکوک علیکردی صورت گرفت. آن‌ها مرگ را نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم فشارها دانستند و خواستار تشکیل هیئت مستقل حقیقت‌یاب و تحقیقات بی‌طرفانه شدند. خسرو علیکردی پیش از مرگ، در نامه‌ای به هیئت حقیقت‌یاب سازمان ملل، از تهدیدهای امنیتی شکایت کرده و درخواست حمایت به عنوان وکیل در معرض خطر داشت.<ref name=":0">[https://behtarinvakilshahr.ir/sabzevar/lawyers/15592-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C خسرو علی کردی - بهترین وکیل شهر]</ref><ref name=":1">[https://iranhr.net/fa/people/6465/ خسرو علیکردی - سازمان حقوق بشر ایران]</ref><ref name=":2">[https://www.sedayemardom.net/?p=156478 گزارش هەنگاو از مرگ مشکوک خسرو علیکردی وکیل دادگستری و زندانی سیاسی سابق در مشهد - صدای مردم]</ref><ref name=":3">[https://www.iranintl.com/202402181972 خسرو علی‌کردی، وکیل خانواده‌های دادخواه، برای تحمل یک سال حبس زندانی شد - ایران اینترنشنال]</ref><ref name=":4">[https://iranhrs.org/%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%8C-%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82/ درگذشت خسرو علیکردی، وکیل برجسته حقوق بشری در مشهد - کانون حقوق بشر ایران]</ref><ref name=":5">[https://www.hambastegimeli.com/115427_%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%88%DA%A9-%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D9%88-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87--%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D8%B9%D9%84 درگذشت وکیل آزادیخواه خسرو علیکردی - همبستگی ملی]</ref><ref name=":6">[https://iranwire.com/fa/features/146794-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%88%DA%A9-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D9%88-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%A8%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%DA%A9%D8%AA%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87/ مرگ مشکوک خسرو علیکردی؛ «دوربین‌ها را بردند و گفتند بگویید سکته کرده» - ایران وایر]</ref><ref name=":7">[https://bazdashtshodegan.com/%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C/ بازداشت وکیل دادگستری خسرو علیکردی و انتقال وی به مکانی نامعلوم - صدای بازداشت‌شدگان]</ref><ref name=":8">[https://www.dw.com/fa-ir/%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%88-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%88%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%DA%A9%D8%A7%D9%84%D8%AA/a-68010691 محکومیت خسرو علیکردی به دو سال محرومیت از وکالت - دویچه‌وله]</ref><ref name=":9">[https://www.radiofarda.com/a/33615608.html مرگ «مشکوک» خسرو علیکردی، وکیل دادگستری؛ پزشکی قانونی: علت مرگ سکته قلبی است - رادیو فردا]</ref><ref name=":10">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/439149/%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D9%88%D8%AA-%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF%DB%8C-%7C-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%D9%84-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF ابهامات فوت وکیل مشهدی؛ آیا یک هیات مستقل پرونده مرگ خسرو علیکردی را بررسی می‌کند؟ - رویداد۲۴]</ref><ref name=":11">[https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/more/124591/ خاکسپاری پیکر خسرو علیکردی، وکیل دادگستری - ایران امروز]</ref>
دربارهٔ تاریخ دقیق تولد لاهوتی در برخی منابع متقدم اختلافاتی وجود دارد، اما بررسی‌های دقیق‌تر اسنادی نشان می‌دهد که سال ۱۲۶۴ شمسی صحیح‌ترین تاریخ است. پدرش، میرزا احمد الهامی، منظومه‌ای حماسی-مذهبی به نام «باغ فردوس» سروده بود که تقلیدی از شاهنامه [[فردوسی]] در رثای شهیدان کربلا بود و این مسئله نشان‌دهنده ریشه‌های ادبی قوی در خانواده لاهوتی است. لاهوتی از همان کودکی تحت تأثیر اشعار پدر قرار گرفت و با حمایت او نخستین گام‌ها را در وادی ادبیات برداشت.<ref name=":3">[https://jls.um.ac.ir/article_42559_01901f592565ab6a20972562886a20a1.pdf بررسی سوانح حیات ابوالقاسم الهوتی و نقد منابع ایرانی - تألیف باقر صدری‌نیا]</ref><ref name=":4">[https://acu.razi.ac.ir/fa/w/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%AA%DB%8C ابوالقاسم لاهوتی - دانشگاه رازی]</ref>


== زندگی اولیه و تحصیلات ==
=== تحصیلات و نخستین سروده‌ها ===
خسرو علیکردی در ۵ آذر ۱۳۵۸، در شهرستان سبزوار، استان خراسان رضوی، متولد شد. او شهروندی کُردتبار بود و در مشهد سکونت داشت. علیکردی به عنوان وکیل پایه یک دادگستری در سبزوار و مشهد فعالیت می‌کرد و عضو کانون وکلای دادگستری خراسان بود. دفتر وکالت او در سبزوار واقع در خیابان ۲۴ متری انقلاب، روبروی خیابان نیستان، قرار داشت و خدمات حقوقی را از طریق تماس‌های تلفنی، موبایل و واتساپ ارائه می‌داد. او با سابقه برجسته در رسیدگی به پرونده‌های متنوع، به عنوان وکیلی اخلاق‌مدار و حرفه‌ای شناخته می‌شد که اعتماد موکلان را با مشاوره دقیق جلب می‌کرد.  
ابوالقاسم لاهوتی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در مکتب‌خانه‌های کرمانشاه گذراند و قرآن و ادبیات فارسی را فراگرفت. او با هوش سرشاری که داشت، زبان فرانسه را نیز آموخت که این امر دریچه‌ای تازه به روی اندیشه‌های او گشود. گفته می‌شود اولین شعر او در سنین بسیار پایین (حدود ۱۶ سالگی) سروده شد و در روزنامه «[[روزنامه حبل‌المتین|حبل‌المتین]]» کلکته با نام مستعار به چاپ رسید که مضمونی انتقادی داشت.<ref name=":5">[https://sherenab.com/index.php?module=News&do=Print&id=1445 زندگینامه و شعر ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی - شعر ناب]</ref><ref name=":0" />


در سال ۱۳۸۹، خسرو علیکردی برای مقطع کارشناسی ارشد حقوق عمومی در دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد، اما وزارت اطلاعات از ثبت‌نام او جلوگیری کرد. علی‌رغم شکایت به دیوان عدالت اداری و صدور حکم قطعی برای رفع ممنوعیت، رئیس دانشگاه (صدرالدین شریعتی) از اجرا خودداری نمود و او از تحصیل محروم ماند. سپس، تحصیلات خود را در دانشگاه آزاد تهران مرکز ادامه داد. بعدها، پس از تحمل یک سال حبس، از ادامه تحصیل در مقطع دکتری حقوق عمومی نیز محروم شد. این محرومیت‌ها بخشی از فشارهای سیاسی بر او بودند.  
او در آغاز جوانی با حمایت مالی یکی از دوستان پدرش برای تکمیل تحصیلات به تهران آمد. اگرچه قصد اولیه ادامه تحصیل بود، اما فضای سیاسی متشنج و پرشور پایتخت در آستانه [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]]، مسیر زندگی او را تغییر داد و او را به سمت فعالیت‌های سیاسی و نظامی سوق داد.<ref name=":4" />


خسرو علیکردی ۴۵ ساله بود و به عنوان یکی از وکلای موفق در سبزوار شناخته می‌شد، با تمرکز بر قوانین محلی و مقررات مربوطه. او خدمات حقوقی اختصاصی با پشتکار و تعهد ارائه می‌داد و آماده کمک به موکلان در حل مسائل قانونی بود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
== ورود به عرصه سیاست و انقلاب مشروطه ==


== فعالیت‌های حقوقی و وکالت ==
=== پیوستن به مشروطه‌خواهان و فعالیت‌های حزبی ===
خسرو علیکردی پس از اعتراضات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ (جنبش سبز)، وکالت معترضان را بر عهده گرفت و بارها توسط وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شد. با آغاز اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، او وکالت زندانیان سیاسی و فعالان مدنی مانند حسن باقری‌نیا (استاد دانشگاه حکیم سبزواری)، فاطمه سپهری، محمدحسین سپهری، حسین سپهری، کمال جعفری یزدی، و خانواده‌های دادخواه از جمله خانواده ابوالفضل آدینه‌زاده (نوجوان ۱۶ ساله کشته‌شده در اعتراضات مشهد) و عرفان رضایی را پذیرفت.
ابوالقاسم لاهوتی در سنین جوانی جذب شعارهای آزادی‌خواهانه انقلاب مشروطه شد. او در سال‌های ۱۲۸۴ تا ۱۲۸۸ شمسی به طور جدی وارد مبارزات سیاسی گردید. در این دوران، وی عضو گروه «فرقه کارگر» شد و نخستین اشعار سیاسی و انقلابی خود را منتشر کرد. او در تهران شب‌نامه‌هایی علیه استبداد توزیع می‌کرد و همین فعالیت‌ها باعث شد تا نامش در میان آزادی‌خواهان مطرح شود. لاهوتی در این دوره با نشریاتی همچون «ایران نو» همکاری داشت و اشعاری با مضامین سوسیالیستی و ضد استعماری منتشر می‌کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


او همچنین در تابستان ۱۴۰۴، وکالت حدود ۱۰۰ بازداشت‌شده اعتراضات به بحران آب در سبزوار را بر عهده داشت. علیکردی در پرونده‌های حساس، مصاحبه‌هایی با رسانه‌های داخلی و خارجی انجام داد که بعداً به عنوان مدرک علیه او استفاده شد. او با وجود فشارها، بر تعهد حرفه‌ای پای فشرد و به عنوان یکی از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های حقوق بشری مشهد شناخته می‌شد.<ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" />  
=== پیوستن به ژاندارمری و دریافت مدال ===
در سال ۱۲۸۸، ابوالقاسم لاهوتی وارد نیروی ژاندارمری شد. او پس از طی دوره‌های نظامی، به درجات افسری نائل آمد و به ریاست ژاندارمری قم منصوب شد. در این زمان بود که به دلیل شجاعت و خدماتش در سرکوب برخی از یاغیان و راهزنان (از جمله نایب حسین کاشی)، موفق به دریافت مدال و نشان افتخار گردید. با این حال، روحیه سرکش و انقلابی او باعث شد تا در دادگاه نظامی شهر قم به اعدام محکوم شود، حکمی که البته اجرا نشد و او توانست به تهران بگریزد.<ref name=":5" /><ref name=":6">[https://bepish.org/fa/node/5976 نگاهی به زندگی و آثار ابوالقاسم لاهوتی - به‌پیش]</ref>


خسرو علیکردی از طریق شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، وضعیت موکلان را اطلاع‌رسانی می‌کرد و به سرکوب شهروندان، نقض حقوق مدنی و سیاسی، و شکنجه زندانیان اعتراض می‌نمود. او حامی کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام بود و اعدام را چرخه خشونت می‌دانست، با استناد به [[اعلامیه جهانی حقوق بشر]] و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی. او در پیام‌های خود، حق حیات را بنیادی‌ترین حق انسانی توصیف می‌کرد.
=== ارتباط با بزرگان مشروطه ===
در جریان [[استبداد صغیر]] و به توپ بستن مجلس، ابوالقاسم لاهوتی همچنان بر مواضع خود پافشاری کرد. او پس از فرار به رشت، به نیروهای مجاهدین پیوست و در فتح تهران (۱۳۲۷ قمری) مشارکت داشت. در این دوران او با شخصیت‌های برجسته‌ای همچون «[[ستارخان]]» و «[[باقر خان|باقرخان]]» ارتباط داشت و همواره از آنان به عنوان الگوهای مبارزه یاد می‌کرد. برخی منابع اشاره کرده‌اند که او مدتی نیز در رکاب [[شیخ محمد خیابانی]] فعالیت داشته‌است.<ref name=":0" /><ref name=":4" />


خسرو علیکردی در حمایت از زندانیان سیاسی مانند [[محمدجواد وفایی ثانی]] (زیر حکم اعدام)، نوشت که با او حبس کشیده و او را فردی شریف و جوانمرد می‌داند. او همچنین پیش از مرگ، در نامه‌ای به هیئت حقیقت‌یاب سازمان ملل، از تهدیدهای امنیتی شکایت کرده و درخواست حمایت به عنوان وکیل در معرض خطر داشت.<ref name=":4" /><ref name=":5" /><ref name=":6" /> 
== تبعید اول، بازگشت و قیام لاهوتی‌خان ==
[[پرونده:ابوالقاسم لاهوتی.jpg|جایگزین=ابوالقاسم لاهوتی|بندانگشتی|320x320پیکسل|ابوالقاسم لاهوتی]]


== بازداشت‌ها و محکومیت‌ها ==
=== تبعید به عثمانی و فعالیت‌های روزنامه‌نگاری (حدود ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۵ میلادی) ===
پس از محکومیت به اعدام در دادگاه نظامی قم، ابوالقاسم لاهوتی مجبور به فرار شد. او ابتدا مدتی را در تهران به صورت مخفیانه گذراند، سپس به منظور حفظ جان و ادامه فعالیت‌های خود، از ایران خارج شد و به عثمانی (ترکیه امروزی) رفت. در طول اقامت در استانبول (قسطنطنیه)، وی دست از مبارزه نکشید و به فعالیت‌های مطبوعاتی روی آورد. او در این شهر، با استفاده از تجربیات گذشته خود در روزنامه‌نگاری، نشریه‌ای به نام «پارس» را منتشر ساخت که هدف آن ترویج افکار آزادی‌خواهانه و مشروطه‌طلبی بود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":6" />


=== بازداشت اولیه و محکومیت سال ۱۴۰۲ ===
در این دوره، لاهوتی علاوه بر روزنامه‌نگاری، به سرودن شعر نیز ادامه داد. محتوای اشعار او در این زمان، عمدتاً در نقد استبداد و دعوت به مبارزه بود که نشان می‌داد روحیه انقلابی او حتی در تبعید نیز خاموش نشده‌است. اقامت او در عثمانی چندین سال به طول انجامید و وی در آنجا با اوضاع سیاسی منطقه و جریانات فکری اروپایی بیشتر آشنا شد.<ref name=":5" />
در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ (۱ اوت ۲۰۲۳)، خسرو علیکردی پس از احضار به شعبه ۹۰۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، بازداشت و به زندان وکیل‌آباد منتقل شد، اما چهار روز بعد (۱۴ مرداد) با وثیقه آزاد گردید. در آذر ۱۴۰۲ (نوامبر ۲۰۲۳)، شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی هادی منصوری، او را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع گروه‌های مخالف، به یک سال زندان، دو سال تبعید به نهبندان، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال محرومیت از وکالت، و دو سال ممنوعیت فعالیت در شبکه‌های اجتماعی محکوم کرد. قاضی مصاحبه‌های او با رسانه‌های فارسی‌زبان خارج و پست‌های اجتماعی را مصداق اتهام دانست. این حکم در دی ۱۴۰۲ (دسامبر ۲۰۲۳) توسط شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر خراسان رضوی تأیید شد.<ref name=":1" /><ref name=":3" /><ref name=":7" />  


==== اجرای حکم و حبس سال ۱۴۰۲-۱۴۰۳ ====
=== بازگشت به ایران و عضویت مجدد در نیروهای نظامی ===
در ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، خسرو علیکردی برای اجرای حکم یک سال زندان به وکیل‌آباد منتقل شد. پس از هشت ماه حبس، در مهر ۱۴۰۳ با رأی باز (اجازه گذراندن خارج از زندان) آزاد گردید. در پرونده دیگری، شعبه ۳ دادگاه کیفری دو مشهد او را به اتهام نشر اکاذیب از طریق سامانه‌های رایانه‌ای و عدم حفظ اسرار، به پرداخت ۱۵ میلیون تومان جریمه نقدی (بعداً ۲۱ میلیون تومان ذکر شده) محکوم کرد و این حکم در تجدیدنظر تأیید شد.  
ابوالقاسم لاهوتی در حدود سال ۱۳۳۳ قمری (۱۹۱۵ میلادی) به ایران بازگشت. به دلیل مهارت‌های نظامی و سابقه در ژاندارمری، پس از بازگشت به تهران، دوباره به استخدام نیروهای نظامی درآمد. این بار او ابتدا در قزاقخانه و سپس در اداره نظمیه (شهربانی) به کار مشغول شد. این بازگشت و ورود مجدد به دستگاه نظامی، نشان‌دهنده آن است که او همواره به دنبال جایگاهی بود تا بتواند اهداف سیاسی خود را به صورت عملی پیش ببرد، هرچند که سازگاری با محیط استبدادی برای او دشوار بود.


در دی ۱۴۰۲، دادگاه انتظامی کانون وکلای خراسان او را به دو سال محرومیت از وکالت محکوم کرد. این حکم به دلیل اطلاع‌رسانی درباره پرونده‌های موکلان مانند فاطمه سپهری، خانواده ابوالفضل آدینه‌زاده، و حسن باقری‌نیا صادر شد.<ref name=":2" /><ref name=":8" />  
پس از مدتی فعالیت در نظمیه، لاهوتی که همچنان روحیه آزادی‌خواهی داشت و با ساختار حاکم سر سازگاری نداشت، از کار خود کناره گرفت و بار دیگر به سمت فعالیت‌های سیاسی-نظامی مستقل روی آورد. او با پیوستن به کمیته ملی، که یک گروه سیاسی مستقل با تمایلات دموکراتیک بود، فعالیت‌های خود را از سر گرفت.<ref name=":1" /><ref name=":6" /><ref name=":0" />


=== بازداشت مجدد پس از پایان محکومیت ===
=== قیام لاهوتی در تبریز (۱۳۰۰–۱۳۰۱) ===
خسرو علیکردی پس از ۸ ماه تحمل حبس، مهر ۱۴۰۳، با «رأی باز» که به او اجازه می‌داد در محیط خارج از زندان، محکومیت خود را بگذراند، از زندان وکیل آباد مشهد، آزاد شد. اما در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، در حالی که ۴۵ روز از دوران حبس او باقی مانده بود، با احضار قاضی ناظر زندان، به نام «طباطبایی» به زندان وکیل آباد مشهد، مراجعه و بدون هیچ توضیحی، بازداشت شد. او نهایتاً در ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ با پایان محکومیت آزاد گردید.<ref name=":1" />
اوج فعالیت‌های سیاسی و نظامی ابوالقاسم لاهوتی، با قیام معروف او در تبریز رقم خورد. در سال ۱۳۰۰ شمسی، لاهوتی که در آن زمان به درجه سرهنگی رسیده بود، به عنوان فرمانده ژاندارمری به تبریز اعزام شد. در اواخر سال ۱۳۰۰ یا اوایل ۱۳۰۱، لاهوتی علیه حکومت مرکزی و والی آذربایجان قیام کرد. این قیام که به «قیام لاهوتی‌خان» معروف شد، با شعارهای جمهوری‌خواهی و عدالت‌طلبی آغاز گشت و لاهوتی توانست با جمع‌آوری نیروهای تحت فرمان خود، بخش‌هایی از شهر را به تصرف درآورد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":5" />


== مرگ و ابهامات اطراف آن ==
این قیام به سرعت سرکوب شد. حکومت مرکزی به فرماندهی رضاقلی‌خان (سردار سپه، که بعدها [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] شد) نیروهایی را برای مقابله با لاهوتی اعزام کرد. پس از درگیری‌های شدید، نیروهای لاهوتی شکست خوردند و او به همراه گروهی از یارانش مجبور به ترک تبریز شدند. شکست این قیام، پایانی بر فعالیت‌های سیاسی و نظامی مستقیم لاهوتی در ایران بود و مسیر زندگی او را به کلی تغییر داد.<ref name=":6" />
خسرو علیکردی شامگاه جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴، در دفتر کار خود در مشهد جان باخت. پیکر او صبح شنبه ۱۵ آذر توسط کارگر نظافتچی کشف شد، در حالی که از صندلی افتاده، صورتش به زمین خورده، و خون از بینی‌اش جاری بود. مقامات رسمی، از جمله معاون امنیتی استاندار خراسان رضوی (امیرالله شمس‌قدری) و استاندار مشهد (حسن حسینی)، علت مرگ را سکته قلبی اعلام کردند و تأکید کردند که هیچ عامل غیرطبیعی گزارش نشده است.<ref name=":9" /><ref name=":4" /><ref name=":10" />  


با این حال، خانواده، همکاران و فعالان حقوق بشر مرگ را مشکوک توصیف کردند. نشانه‌هایی مانند کبودی بدن، ضربه به سر، خونریزی از دهان و بینی، و خروج خون از بینی گزارش شده است. مأموران امنیتی بلافاصله ۱۶ دوربین مداربسته دفتر، هارد آنها، گوشی موبایل و وسایل شخصی را بدون اجازه خانواده ضبط کردند و به خانواده دستور دادند که مرگ را سکته اعلام کنند تا پیکر سریع‌تر تحویل شود. پلیس آگاهی پرونده‌ای با عنوان قتل باز کرد و پیکر برای کالبدشکافی به پزشکی قانونی منتقل شد، جایی که بخشی از ارگان‌ها مانند معده و مری خارج گردید.<ref name=":6" /><ref name=":2" /><ref name=":9" />  
== مهاجرت سرنوشت‌ساز به شوروی و آغاز فصل نوین زندگی ==
پس از شکست قیام تبریز، ابوالقاسم لاهوتی در سال ۱۳۰۱، از طریق مرزهای شمالی به باکو پناهنده شد. باکو در آن زمان پایتخت جمهوری آذربایجان شوروی بود و به کانون تجمع بسیاری از مبارزان و تبعیدیان سوسیالیست ایرانی تبدیل شده بود. لاهوتی با ورود به شوروی، رسماً از ایران مهاجرت کرد و زندگی جدیدی را آغاز نمود که تا پایان عمر او ادامه یافت. او در شوروی به عضویت [[حزب کمونیست ایران|حزب کمونیست]] درآمد و به دلیل سوابق مبارزاتی و اندیشه‌های سوسیالیستی که از دوران مشروطه در او شکل گرفته بود، خیلی زود مورد توجه مقامات قرار گرفت.<ref name=":1" /><ref name=":4" /><ref name=":6" />


خانواده علیکردی خواستار دسترسی به تصاویر دوربین‌ها شدند، اما مأموران از تحویل امتناع کردند و جواد علیکردی (برادر و وکیل) و دیگر اعضای خانواده را به بازداشت و مرگ تهدید نمودند. جواد اعلام کرد اگر حتی یک ثانیه از فیلم‌ها کم شود، موضوع را به مجامع بین‌المللی می‌برد. این تهدیدها همزمان با مراسم تدفین رخ داد و حضور سنگین امنیتی، از جمله ده‌ها مأمور و هلیکوپتر تجسسی، مشاهده شد.<ref>[https://ir.voanews.com/a/8091443.html برادر خسرو علی‌کردی: یک ثانیه از ویدئوها را کم کنید، فریاد خون‌خواهی را به مجامع بین‌المللی می‌برم - صدای آمریکا]</ref><ref>[https://www.independentpersian.com/node/418155/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%D9%87%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%B9-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%84-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%9B-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C هم‌زمان با امتناع از تحویل فیلم دوربین‌های مداربسته؛ برادر خسرو علیکردی تهدید به مرگ شد - ایندیپندنت]</ref>  
=== نقش محوری در ادبیات نوین تاجیکستان ===
ابوالقاسم لاهوتی در سال۱۳۰۴، به جمهوری خودمختار تاجیکستان در آسیای مرکزی منتقل شد. حضور او در تاجیکستان سرنوشت ادبی و فرهنگی این جمهوری را دگرگون کرد. لاهوتی که به زبان فارسی مسلط بود و از قوالب شعری کلاسیک آگاهی عمیقی داشت، با آمیختن این دانش سنتی با مضامین نوین اجتماعی و سوسیالیستی، پایه‌گذار «شعر نوین تاجیک» شد. تأثیر او بر ادبیات تاجیکستان به قدری عمیق بود که او را «پدر شعر نو تاجیک» می‌خوانند.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


علیکردی پیش از مرگ سالم بود، بیماری یا دارویی مصرف نمی‌کرد، و در هفته‌های اخیر پرونده‌های معترضان آب سبزوار و زندانیان سیاسی را پیگیری می‌کرد. او از هیئت حقیقت‌یاب سازمان ملل درخواست حمایت کرده بود.<ref name=":2" /><ref name=":6" />  
=== مناصب فرهنگی و سیاسی در تاجیکستان ===
در تاجیکستان، لاهوتی صرفاً یک شاعر و مهاجر نبود، بلکه یک مقام رسمی دولتی محسوب می‌شد. او به دلیل نفوذ فرهنگی و سیاسی خود، مناصب کلیدی را برعهده گرفت که عبارت بودند از:
* '''وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان:''' وی مدتی به عنوان وزیر یا معاون وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان فعالیت کرد و در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی این جمهوری نقش اساسی داشت.
* '''معاونت کانون نویسندگان شوروی:''' لاهوتی به سمت معاونت کانون نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی منصوب شد که این امر نشان‌دهنده اعتبار بالای او در سطح کل اتحاد شوروی بود.
* '''عضویت در آکادمی علوم تاجیکستان:''' او به عضویت آکادمی علوم تاجیکستان نیز پذیرفته شد و در کارهای علمی و پژوهشی مربوط به زبان و ادبیات فارسی فعال بود.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


== خاکسپاری، واکنش‌ها و میراث ==
لاهوتی در تاجیکستان به همراه «صدرالدین عینی»، نویسنده برجسته تاجیک، نقشی حیاتی در تعیین خط مشی ادبیات این جمهوری ایفا کرد و به عنوان یکی از بانیان اصلی هویت فرهنگی نوین تاجیکستان شناخته می‌شود. او در طول جنگ جهانی دوم، به مسکو نقل مکان کرد اما همواره ارتباط خود را با تاجیکستان حفظ نمود.<ref name=":6" />
خاکسپاری پیکر علیکردی در ۱۶ آذر ۱۴۰۴ در گورستان روستای عبدل‌آباد سبزوار (زادگاه پدری) با حضور گسترده مردم، فعالان مدنی و همکاران برگزار شد. جواد علیکردی در مراسم سخنرانی کرد و بر تعهد اخلاقی برادرش تأکید نمود، اشاره کرد که علیکردی سال‌ها از افراد بی‌صدا دفاع کرده و فشارهای امنیتی را تحمل نموده است. مراسم تحت امنیت شدید با حضور ده‌ها مأمور و هلیکوپتر تجسسی بود، و حتی بنر سوگواری پایین کشیده شد.<ref name=":11" /><ref name=":2" /><ref name=":6" />  


=== واکنش‌ها ===
== زندگی خانوادگی و ازدواج‌ها ==
واکنش‌های گسترده‌ای از سوی وکلا و فعالان حقوق بشر صورت گرفت. سینا یوسفی گزارش داد که مأموران دوربین‌ها را بردند و قاضی کشیک قتل در صحنه حاضر شد. مرضیه محبی مرگ را نتیجه ضربه به سر دانست و دسترسی خانواده را مسدود شده توصیف کرد. امیر رئیسیان و رضا شفاخاه مرگ را نتیجه بی‌عدالتی‌ها دانستند. بابک پاک‌نیا مکالمه‌ای با علیکردی را منتشر کرد که نشان‌دهنده پرونده جدید علیه او بود. شیرین عبادی و نرگس محمدی مرگ را مشکوک خواندند و خواستار تحقیق شدند. صادق زیباکلام از رئیس‌جمهور [[مسعود پزشکیان]] درخواست هیئت مستقل کرد. بهرام پارسایی به پایین کشیدن بنر واکنش نشان داد. سازمان‌های حقوق بشری مانند هەنگاو بر ابهامات تأکید کردند و مطالبه شفافیت نمودند.  
[[پرونده:خانواده ابوالقاسم لاهوتی.jpg|جایگزین=لاهوتی با همسر و فرزندان (همسر دوم)|بندانگشتی|315x315پیکسل|لاهوتی با همسر دومش «سیسیلیا بانسیونونا» و فرزندانش ]]
زندگی خانوادگی ابوالقاسم لاهوتی نیز همچون زندگی سیاسی‌اش با فراز و نشیب‌هایی همراه بود و او دو بار ازدواج کرد.


مرگ خسرو علیکردی در هفته ۹۸ کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام مورد اعتراض قرار گرفت، جایی که زندانیان سیاسی در ۵۵ زندان اعتصاب غذا کردند و نگرانی از افزایش اعدام‌ها را بیان نمودند.<ref name=":9" /><ref name=":10" /><ref>[https://melliun.org/iran/506065 هفته نودوهشتم «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»؛ اعتراض به مرگ مشکوک خسرو علیکردی، وکیل دادخواه - ملّیون ایران]</ref><ref name=":11" />
=== ازدواج اول در ایران ===
ازدواج اول لاهوتی در ایران و در سال‌های پیش از تبعید اتفاق افتاد. همسر اول او نصرت نام داشت، اما این زندگانی چندان نپایید و بسیار زودگذر بود.


میراث خسرو علیکردی به عنوان مدافع مظلومین و آزادی‌خواه برجسته ماندگار است. او در پیام‌های خود، حق حیات را بنیادی‌ترین حق انسانی می‌دانست و با وجود محرومیت‌ها، بر عهد خود پایبند ماند.<ref name=":4" /><ref name=":5" />
=== ازدواج دوم در روسیه ===
مهم‌ترین بخش زندگی خانوادگی لاهوتی پس از مهاجرت به شوروی شکل گرفت. او در مسکو با یک شاعر و مترجم روسی به نام «سیسیلیا بانسیونونا خیفس» بود که به او بانو می‌گفتند. ازدواج کرد. سیسیلیا بانسیونونا نه تنها همسر لاهوتی بود، بلکه به زبان فارسی تسلط یافت و در ترجمه آثار همسرش به زبان روسی و همچنین در فعالیت‌های ادبی او نقشی حمایتی ایفا کرد. حاصل این ازدواج سه فرزند بود:
* '''لیلا:''' پسر بزرگ که در زمینه‌های علمی فعالیت داشت.
* '''دلیر:''' دخترش که بعدها به عنوان یک هنرمند شناخته شد.
* '''گیو:''' کوچک‌ترین فرزند که او نیز راه پدر را در ادبیات و هنر ادامه داد.


== منابع: ==
همسر دوم لاهوتی تا پایان عمر در کنار او ماند و پس از مرگ وی نیز، در حفظ و ترویج آثارش نقش مهمی ایفا کرد. این ازدواج پیوند عمیق لاهوتی با جامعه و فرهنگ شوروی را نشان می‌دهد.<ref>[https://www.bargehonar.com/1402/12/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D9%88-%D8%A7/ زندگی خانوادگی ابوالقاسم لاهوتی و دو ازدواج او - برگ هنر]</ref>
 
== سال‌های پایانی، درگذشت و اهمیت تاریخی ==
ابوالقاسم لاهوتی، با وجود شهرت و مقام بالایی که در اتحاد جماهیر شوروی و به ویژه در تاجیکستان کسب کرده بود، هرگز ارتباط خود را با زبان و فرهنگ فارسی قطع نکرد. او سال‌های آخر زندگی‌اش را بیشتر در مسکو گذراند و به فعالیت‌های ادبی و ترجمه ادامه داد. با این حال، در اواخر عمر با بیماری‌هایی دست و پنجه نرم کرد.<ref name=":0" /><ref name=":5" />
 
=== درگذشت و محل دفن ===
ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی سرانجام در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۳۶ شمسی (مطابق با ۷ مارس ۱۹۵۷ میلادی) در سن ۷۲ سالگی در شهر مسکو درگذشت. جسد او در یکی از معتبرترین آرامگاه‌های روسیه، یعنی گورستان نووودویچی (Novodevichy Cemetery) مسکو، به خاک سپرده شد. این گورستان محل دفن بسیاری از مشاهیر، نویسندگان، سیاستمداران و هنرمندان بزرگ روسیه است و دفن او در آنجا نشان‌دهنده احترام و اعتبار ویژه‌ای بود که دولت شوروی برای او قائل بود.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":1" />
 
=== اهمیت تاریخی و ادبی لاهوتی ===
اهمیت ابوالقاسم لاهوتی فراتر از یک شاعر سیاسی است. زندگی او پلی میان دو سرزمین و دو دوره تاریخی است:
* '''در ایران:''' او نماینده نسل اول شاعران مشروطه است که شعر را از محتوای سنتی جدا کرده و ابزار مستقیمی برای مبارزه سیاسی و اجتماعی ساختند.<ref name=":6" />
* '''در تاجیکستان:''' وی به همراه صدرالدین عینی، بنیان‌گذار ادبیات مدرن این سرزمین محسوب می‌شود. لاهوتی از اولین کسانی بود که قالب‌های شعر فارسی را با نیازهای ایدئولوژیک و اجتماعی نوین (سوسیالیسم کارگری) پیوند زد و زبان شعر را به زبان مردم نزدیک کرد.<ref name=":7">[https://journals.iau.ir/article_693872_afd23071de0e180eeed61e1c5fdbf50c.pdf بررسی محورهای نوآوری در شعر ابوالقاسم الهوتی در عصر مشروطه - تألیف: نادر مسلمی، پروین سالجقه، محمد همایون سپه]</ref>
 
== ویژگی‌های سبک‌شناختی و مضامین شعری ==
سبک شعری لاهوتی را می‌توان «تحول‌یافته» نامید. اگرچه او از قالب‌های شعری سنتی فارسی نظیر غزل، قصیده، رباعی و مثنوی استفاده می‌کرد، اما در محتوا، زبان و لحن، نوآوری‌های عمیقی ایجاد کرد که او را از شاعران پیش از خود متمایز می‌سازد. زبان شعر او، برخلاف بسیاری از ادیبان معاصرش، ساده، روان و بدون استفاده از کلمات نامأنوس است. این سادگی هدفمند بود تا شعرش مستقیماً با مخاطب عام، به ویژه طبقه کارگر و دهقانان، ارتباط برقرار کند.
 
=== استفاده از مستزاد و مضامین نو ===
لاهوتی در به‌کارگیری قالب «مستزاد» و همچنین «چهارپاره» بسیار تبحر داشت. او این قالب‌ها را با مضامین کاملاً نوآیین و اجتماعی پر کرد و یکی از اولین کسانی بود که مفهوم رئالیسم اجتماعی و سوسیالیستی را در شعر فارسی معرفی و تثبیت کرد.<ref name=":7" />
 
=== استفاده از زبان محاوره ===
یکی از مهم‌ترین نوآوری‌های لاهوتی، وارد کردن تعابیر و جملات محاوره‌ای و عامیانه به بطن شعر بود. او توانست با موفقیت، زبان کوچه و بازار را وارد زبان فاخر شعر کند و از این طریق، مرز بین زبان نوشتاری رسمی و گفتاری عامه را در شعر خود بشکند. این نوآوری، به‌ویژه در قصاید و مثنوی‌های او، کاملاً مشهود است.<ref name=":3" />
 
=== مضامین اصلی شعر لاهوتی ===
اشعار لاهوتی در تمام دوران زندگی او بر حول محورهای مشخصی می‌چرخید که می‌توان آن‌ها را در سه دسته کلی قرار داد:
 
==== مضامین اجتماعی و عدالت‌خواهانه ====
بخش اعظم اشعار او پس از مشروطه، به اعتراض علیه فقر، نابرابری، استبداد داخلی و استعمار خارجی اختصاص دارد. او از مفاهیمی چون «طبقه کارگر»، «رنجبران»، «انقلاب» و «عدالت اجتماعی» به صراحت سخن می‌گوید و مردم را به قیام و دگرگونی وضع موجود تشویق می‌کند.<ref name=":5" />
 
==== مضامین سیاسی و مبارزاتی (دوران ایران) ====
در دوره اقامت در ایران (تا ۱۳۰۱ شمسی)، مضامین اشعار لاهوتی عمدتاً به حمایت از مشروطه، نکوهش شاهان قاجار، دفاع از آزادی و انتقاد از بی‌عدالتی‌های دولت مرکزی محدود می‌شد. قصاید او در این دوره، زبانی حماسی و شورانگیز دارد.<ref name=":4" />
 
==== مضامین سوسیالیستی و پروپاگاندا (دوران شوروی) ====
پس از مهاجرت به شوروی، مضامین شعر او کاملاً جهت‌گیری کمونیستی و سوسیالیستی یافت. او در آثارش، به ستایش انقلاب اکتبر، [[ولادیمیر لنین|لنین]]، استالین، ارتش سرخ و آرمان‌های کمونیستی پرداخت. لاهوتی به نوعی شعر خود را در خدمت اهداف حکومت جدید قرار داد و آثاری خلق کرد که جنبه پروپاگاندای فرهنگی داشتند.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
 
== آثار و دیوان‌های مهم ابوالقاسم لاهوتی ==
[[پرونده:دیوان لاهوتی.jpg|جایگزین=دیوان لاهوتی|بندانگشتی|280x280پیکسل|دیوان لاهوتی]]
آثار لاهوتی طیف گسترده‌ای از شعر، نمایشنامه، اپرا و ترجمه را در بر می‌گیرد که بیشتر آن‌ها پس از اقامت او در شوروی به زبان فارسی (تاجیکی) و روسی منتشر شدند:
* '''دیوان اشعار:'''
مهم‌ترین اثر او، دیوان اشعارش است که شامل قصاید، غزلیات، مثنویات و مستزادهای او در دوره‌های مختلف زندگی است.<ref name=":0" />
* '''قصیده کاوه آهنگر:'''
یکی از آثار حماسی و مهم او که از اساطیر ایرانی استفاده کرده اما با مضامین مبارزه و عدالت‌خواهی درآمیخته است.<ref name=":5" />
* '''تاجیکستان:'''
منظومه‌ای طولانی که به ستایش جمهوری تاجیکستان و پیشرفت‌های آن در سایه حکومت شوروی می‌پردازد و از نظر ساختار ادبی و محتوا اهمیت بسیاری در تاجیکستان دارد.<ref name=":2" />
* '''نمایش‌نامه و اپرا:'''
ابوالقاسم لاهوتی چندین نمایشنامه و لیبرتوی اپرا نوشت که معروف‌ترین آن‌ها «کاوهٔ آهنگر» (بر اساس قصیده‌اش) و اپرای «آهنگران» است. او همچنین اپرای «خسرو و شیرین» را بر اساس اثر [[نظامی گنجوی]] به نظم درآورد. این آثار برای صحنه تئاتر و موسیقی تاجیکستان بسیار حیاتی بودند.<ref name=":1" />
* '''ترجمه‌ها:'''
او به دلیل تسلط بر زبان‌های روسی و فرانسوی، به ترجمه نیز پرداخت. از جمله ترجمه‌های او می‌توان به ترجمه آثار پوشکین و همچنین ترجمه‌هایی از اشعار کلاسیک و مدرن اروپایی به فارسی اشاره کرد.<ref name=":0" />
 
== گزیده اشعار ==
[[پرونده:ابوالقاسم لاهوتی2.jpg|جایگزین=ابوالقاسم لاهوتی|بندانگشتی|330x330پیکسل|ابوالقاسم لاهوتی]]
تنیده یاد تو در تار و پودم میهن ای میهن
 
بود لبریز از عشقت وجودم میهن ای میهن
 
تو بودم کردی از نابودی و با مهر پروردی
 
فدای نام تو بود و نبودم میهن ای میهن
 
به هر مجلس به هر زندان به هر شادی به هر ماتم
 
به هر حالت که بودم با تو بودم میهن ای میهن
 
به دشت دل گیاهی جز گل رویت نمی‌روید
 
من این زیبا زمین را آزمودم میهن ای میهن
 
<nowiki>***</nowiki>
 
به نامه ات وطنم را نوشته‌ام آزاد
 
به رخ ز دیده‌ام از شادی آب می‌آید
 
من آن مبارز ایرانم که از وطنم
 
فقط به یادم تیر و طناب می‌آید
 
کنم چو فکر از آن خلق و آن ستم کانجاست
 
به دل غم و به تنم اضطراب می‌آید
 
<nowiki>***</nowiki>
 
فقط سوز دلم را در جهان پروانه می‌داند
 
غمم را، بلبلی کاواره شد از لانه می‌داند
 
نگریم چون ز غیرت، غیر می‌سوزد به حال من
 
ننالم چون ز غم، یارم مرا بیگانه می‌داند
 
به امیدی نشستم شکوه خود را به دل گفتم
 
همی خندد به من، این هم مرا دیوانه می‌داند
 
به جان او، که دردش را هم، از جان دوست‌تر دارم
 
ولی می‌میرم از این غم، که داند یا نمی‌داند؟
 
نمی‌داند کسی کاندر سر زلفش چه خون‌ها شد
 
ولیکن، موبه مو، این داستان را شانه می‌داند
 
نصیحتگر، چه می‌پرسی علاج جان بیمارم؟
 
اصول این طبابت را، فقط جانانه می‌داند
 
<nowiki>***</nowiki>
 
ترسم آزاد نسازد ز قفس، صیادم
 
آنقدر تا که ره باغ رود از یادم
 
بس که ماندم به قفس، رنگ گل از یادم رفت
 
گر چه با عشق وی از مادر گیتی زادم
 
آتش از آه به کاشانه صیاد زنم
 
گر از این بند اسارت نکند آزادم
 
سوز شیرین وشکر خنده دلداری نیست
 
ورنه من در هنر استادتر از فرهادم
 
ز اولین نکته که تفسیر نمودم از عشق
 
کرد اقرار به استادی من استادم
 
گرچه باشد غم عالم به دلم لاهوتی
 
هیچ‌کس در غم من نیست، از آن دلشادم
 
<nowiki>***</nowiki>
 
برای روی تو ای مه نقاب لازم نیست
 
اگر تو کنی جلوه آفتاب لازم نیست
 
نفوذ عشق نگه کن که شیخ کهنه پرست
 
نوشته تازه که شرعاً حجاب لازم نیست
 
ایالت دل عشاق در حمایت تو است
 
به ملک خویش دگر انقلاب لازم نیست
 
ز من گذشتن از جان مگر نمی‌خواهی
 
به چشم! این همه دیگر عتاب لازم نیست
 
اگر به ملک دلم داده‌ای تو استقلال
 
پس این مشاوره با شیخ و شاب چیست
 
من از ستیزه چشم تو جان نخواهم برد
 
برای کشتنم این جان شتاب لازم نیست
 
تو خود به فتوی جمهور عاشقان، شاهی
 
دگر مناقشه در انتخاب لازم نیست
 
بخور تو خون دل دردمند لاهوتی
 
دگر به آتش رویت کباب لازم نیست<ref>[https://roozaneh.net/fun/sms/%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%AA%DB%8C/ اشعار ابوالقاسم لاهوتی؛ مجموعه شعر عاشقانه کوتاه و بلند این شاعر - روزانه]</ref>
 
== منابع ==
<references />
[[رده:زادگان ۱۲۶۴]]
[[رده:درگذشتگان ۱۳۳۶]]
[[رده:شاعران سوسیالیست ایرانی]]
[[رده:شاعران معاصر اهل کرمانشاه]]
[[رده:روزنامه‌نگاران اهل ایران]]
[[رده:نظامیان اهل ایران در دوره قاجار]]
[[رده:مهاجران اهل ایران به اتحاد جماهیر شوروی]]
[[رده:بنیان‌گذاران ادبیات نوین تاجیکستان]]
[[رده:مدفونان در گورستان نووودویچی]]
[[رده:فعالان جنبش مشروطه در ایران]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۳۲

برای صفحه تمرین.jpg
ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی
ابوالقاسم لاهوتی1.jpg
ابوالقاسم لاهوتی؛ شاعر، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی
زمینهٔ کاری شعر، روزنامه‌نگاری، فعالیت‌های سیاسی و نظامی
زادروز ۱۲۶۴
کرمانشاه، ایران
مرگ ۱۶ اسفند ۱۳۳۶
مسکو، اتحاد جماهیر شوروی
جایگاه خاکسپاری گورستان نووودویچی، مسکو
در زمان حکومت قاجار، پهلوی اول (دوره زندگی در ایران)
رویدادهای مهم پیوستن به جنبش مشروطه، قیام لاهوتی (تبریز ۱۳۰۱ ش)، مهاجرت به شوروی، پایه‌گذاری شعر نوین تاجیک
نام(های)
دیگر
لاهوتی‌خان (در دوران نظامی و قیام)
لقب پدر شعر نو تاجیک
بنیانگذار از بانیان اصلی ادبیات مدرن تاجیکستان
پیشه شاعر، روزنامه‌نگار، وزیر فرهنگ و هنر (تاجیکستان)
نمایشنامه‌ها کاوه آهنگر، آهنگران
دیوان سروده‌ها دیوان اشعار لاهوتی
تخلص لاهوتی (در ابتدا کمال)
همسر(ها) همسر اول: نصرت، همسر دوم: سیسیلیا بنتسیانو ناخِیفتس
فرزندان لیلی، دلیر، گیو (از ازدواج دوم)
دلیل سرشناسی شاعر سیاسی و مبارز مشروطه، پایه‌گذاری شعر سوسیالیستی و رئالیسم اجتماعی در فارسی، نقش کلیدی در ادبیات تاجیکستان

ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی، (متولد ۱۲۶۴، کرمانشاه – درگذشته ۱۶ اسفند ۱۳۳۶ ه‍. ش، مسکو)، شاعر، روزنامه‌نگار، نظامی و فعال سیاسی ایرانی، یکی از چهره‌های برجسته و جریان‌ساز در تاریخ ادبیات و سیاست معاصر ایران و تاجیکستان محسوب می‌شود. او که فرزند شاعری صوفی‌مسلک به نام «میرزا احمد الهامی» بود، نخستین آموزه‌های ادبی را در محیط خانواده فراگرفت و خیلی زود به سرودن شعر روی آورد. زندگی لاهوتی با فراز و نشیب‌های سیاسی بسیاری همراه بود؛ وی از سنین جوانی با پیوستن به جنبش مشروطه و عضویت در گروه‌های آزادی‌خواه، قلم و سلاح خود را در خدمت آرمان‌های دموکراتیک و عدالت‌خواهانه قرار داد. فعالیت‌های او تنها به سرودن شعر محدود نمی‌شد، بلکه به عنوان یک نظامی در ژاندارمری و بعدها به عنوان رهبر قیام‌هایی در قم و تبریز (معروف به قیام لاهوتی‌خان) نقش‌آفرینی کرد.

شکست‌های سیاسی و فشارهای حکومت مرکزی موجب شد تا لاهوتی بخش عمده‌ای از عمر خود را در تبعید بگذراند. نخستین مهاجرت او به عثمانی (ترکیه) بود که در آنجا نشریه «پارس» را منتشر کرد. اما مهم‌ترین دوران مهاجرت او، پناهنده شدن به اتحاد جماهیر شوروی بود که تا پایان عمر ادامه یافت. در شوروی، او به جمهوری تاجیکستان رفت و نقشی بنیادین در پایه‌گذاری ادبیات نوین تاجیک ایفا کرد، تا جایی که به عنوان «پدر شعر نوین تاجیکستان» شناخته می‌شود و مناصب مهمی چون وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان و معاونت کانون نویسندگان شوروی را بر عهده گرفت.

شعر لاهوتی از منظر سبک‌شناسی، پل ارتباطی میان شعر کلاسیک و شعر نو محسوب می‌شود. اگرچه قالب‌های شعری او عمدتاً کلاسیک (غزل، قصیده و مستزاد) بود، اما محتوای اشعارش مملو از مفاهیم سوسیالیستی، کارگری، دعوت به مبارزه علیه استبداد و مفاهیم نوی اجتماعی بود که زبانی ساده و همه‌فهم داشت. او از نخستین کسانی بود که زبان محاوره و مضامین رئالیستی سوسیالیستی را وارد شعر فارسی کرد. لاهوتی سرانجام پس از سال‌ها دوری از وطن و تحمل بیماری، در مسکو درگذشت و در گورستان نووودویچی به خاک سپرده شد. این مقاله به بررسی دقیق سوانح حیات، فعالیت‌های سیاسی‌نظامی، زندگی خانوادگی و ویژگی‌های ادبی آثار او بر اساس اسناد معتبر می‌پردازد.

تولد، خانواده و تحصیلات

ابوالقاسم لاهوتی در سال ۱۲۶۴ شمسی در محله برزه دماغ شهر کرمانشاه دیده به جهان گشود. پدر او «میرزا احمد الهامی» از شاعران و آزادی‌خواهان بنام آن دیار بود که گرایش‌های صوفیانه داشت و مرید «سید صالح ماهیدشتی» محسوب می‌شد. مادر لاهوتی نیز زنی بود که فضای خانه را برای پرورش طبع شاعرانه فرزند مهیا می‌ساخت. نام اصلی او ابوالقاسم بود و تخلص شعری «لاهوتی» را بعدها برگزید؛ البته او در ابتدا تخلص «کمال» را برای خود انتخاب کرده بود اما پس از مدتی آن را تغییر داد.[۱][۲][۳]

دربارهٔ تاریخ دقیق تولد لاهوتی در برخی منابع متقدم اختلافاتی وجود دارد، اما بررسی‌های دقیق‌تر اسنادی نشان می‌دهد که سال ۱۲۶۴ شمسی صحیح‌ترین تاریخ است. پدرش، میرزا احمد الهامی، منظومه‌ای حماسی-مذهبی به نام «باغ فردوس» سروده بود که تقلیدی از شاهنامه فردوسی در رثای شهیدان کربلا بود و این مسئله نشان‌دهنده ریشه‌های ادبی قوی در خانواده لاهوتی است. لاهوتی از همان کودکی تحت تأثیر اشعار پدر قرار گرفت و با حمایت او نخستین گام‌ها را در وادی ادبیات برداشت.[۴][۵]

تحصیلات و نخستین سروده‌ها

ابوالقاسم لاهوتی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در مکتب‌خانه‌های کرمانشاه گذراند و قرآن و ادبیات فارسی را فراگرفت. او با هوش سرشاری که داشت، زبان فرانسه را نیز آموخت که این امر دریچه‌ای تازه به روی اندیشه‌های او گشود. گفته می‌شود اولین شعر او در سنین بسیار پایین (حدود ۱۶ سالگی) سروده شد و در روزنامه «حبل‌المتین» کلکته با نام مستعار به چاپ رسید که مضمونی انتقادی داشت.[۶][۱]

او در آغاز جوانی با حمایت مالی یکی از دوستان پدرش برای تکمیل تحصیلات به تهران آمد. اگرچه قصد اولیه ادامه تحصیل بود، اما فضای سیاسی متشنج و پرشور پایتخت در آستانه انقلاب مشروطه، مسیر زندگی او را تغییر داد و او را به سمت فعالیت‌های سیاسی و نظامی سوق داد.[۵]

ورود به عرصه سیاست و انقلاب مشروطه

پیوستن به مشروطه‌خواهان و فعالیت‌های حزبی

ابوالقاسم لاهوتی در سنین جوانی جذب شعارهای آزادی‌خواهانه انقلاب مشروطه شد. او در سال‌های ۱۲۸۴ تا ۱۲۸۸ شمسی به طور جدی وارد مبارزات سیاسی گردید. در این دوران، وی عضو گروه «فرقه کارگر» شد و نخستین اشعار سیاسی و انقلابی خود را منتشر کرد. او در تهران شب‌نامه‌هایی علیه استبداد توزیع می‌کرد و همین فعالیت‌ها باعث شد تا نامش در میان آزادی‌خواهان مطرح شود. لاهوتی در این دوره با نشریاتی همچون «ایران نو» همکاری داشت و اشعاری با مضامین سوسیالیستی و ضد استعماری منتشر می‌کرد.[۱][۲]

پیوستن به ژاندارمری و دریافت مدال

در سال ۱۲۸۸، ابوالقاسم لاهوتی وارد نیروی ژاندارمری شد. او پس از طی دوره‌های نظامی، به درجات افسری نائل آمد و به ریاست ژاندارمری قم منصوب شد. در این زمان بود که به دلیل شجاعت و خدماتش در سرکوب برخی از یاغیان و راهزنان (از جمله نایب حسین کاشی)، موفق به دریافت مدال و نشان افتخار گردید. با این حال، روحیه سرکش و انقلابی او باعث شد تا در دادگاه نظامی شهر قم به اعدام محکوم شود، حکمی که البته اجرا نشد و او توانست به تهران بگریزد.[۶][۷]

ارتباط با بزرگان مشروطه

در جریان استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس، ابوالقاسم لاهوتی همچنان بر مواضع خود پافشاری کرد. او پس از فرار به رشت، به نیروهای مجاهدین پیوست و در فتح تهران (۱۳۲۷ قمری) مشارکت داشت. در این دوران او با شخصیت‌های برجسته‌ای همچون «ستارخان» و «باقرخان» ارتباط داشت و همواره از آنان به عنوان الگوهای مبارزه یاد می‌کرد. برخی منابع اشاره کرده‌اند که او مدتی نیز در رکاب شیخ محمد خیابانی فعالیت داشته‌است.[۱][۵]

تبعید اول، بازگشت و قیام لاهوتی‌خان

ابوالقاسم لاهوتی
ابوالقاسم لاهوتی

تبعید به عثمانی و فعالیت‌های روزنامه‌نگاری (حدود ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۵ میلادی)

پس از محکومیت به اعدام در دادگاه نظامی قم، ابوالقاسم لاهوتی مجبور به فرار شد. او ابتدا مدتی را در تهران به صورت مخفیانه گذراند، سپس به منظور حفظ جان و ادامه فعالیت‌های خود، از ایران خارج شد و به عثمانی (ترکیه امروزی) رفت. در طول اقامت در استانبول (قسطنطنیه)، وی دست از مبارزه نکشید و به فعالیت‌های مطبوعاتی روی آورد. او در این شهر، با استفاده از تجربیات گذشته خود در روزنامه‌نگاری، نشریه‌ای به نام «پارس» را منتشر ساخت که هدف آن ترویج افکار آزادی‌خواهانه و مشروطه‌طلبی بود.[۱][۲][۷]

در این دوره، لاهوتی علاوه بر روزنامه‌نگاری، به سرودن شعر نیز ادامه داد. محتوای اشعار او در این زمان، عمدتاً در نقد استبداد و دعوت به مبارزه بود که نشان می‌داد روحیه انقلابی او حتی در تبعید نیز خاموش نشده‌است. اقامت او در عثمانی چندین سال به طول انجامید و وی در آنجا با اوضاع سیاسی منطقه و جریانات فکری اروپایی بیشتر آشنا شد.[۶]

بازگشت به ایران و عضویت مجدد در نیروهای نظامی

ابوالقاسم لاهوتی در حدود سال ۱۳۳۳ قمری (۱۹۱۵ میلادی) به ایران بازگشت. به دلیل مهارت‌های نظامی و سابقه در ژاندارمری، پس از بازگشت به تهران، دوباره به استخدام نیروهای نظامی درآمد. این بار او ابتدا در قزاقخانه و سپس در اداره نظمیه (شهربانی) به کار مشغول شد. این بازگشت و ورود مجدد به دستگاه نظامی، نشان‌دهنده آن است که او همواره به دنبال جایگاهی بود تا بتواند اهداف سیاسی خود را به صورت عملی پیش ببرد، هرچند که سازگاری با محیط استبدادی برای او دشوار بود.

پس از مدتی فعالیت در نظمیه، لاهوتی که همچنان روحیه آزادی‌خواهی داشت و با ساختار حاکم سر سازگاری نداشت، از کار خود کناره گرفت و بار دیگر به سمت فعالیت‌های سیاسی-نظامی مستقل روی آورد. او با پیوستن به کمیته ملی، که یک گروه سیاسی مستقل با تمایلات دموکراتیک بود، فعالیت‌های خود را از سر گرفت.[۲][۷][۱]

قیام لاهوتی در تبریز (۱۳۰۰–۱۳۰۱)

اوج فعالیت‌های سیاسی و نظامی ابوالقاسم لاهوتی، با قیام معروف او در تبریز رقم خورد. در سال ۱۳۰۰ شمسی، لاهوتی که در آن زمان به درجه سرهنگی رسیده بود، به عنوان فرمانده ژاندارمری به تبریز اعزام شد. در اواخر سال ۱۳۰۰ یا اوایل ۱۳۰۱، لاهوتی علیه حکومت مرکزی و والی آذربایجان قیام کرد. این قیام که به «قیام لاهوتی‌خان» معروف شد، با شعارهای جمهوری‌خواهی و عدالت‌طلبی آغاز گشت و لاهوتی توانست با جمع‌آوری نیروهای تحت فرمان خود، بخش‌هایی از شهر را به تصرف درآورد.[۱][۲][۶]

این قیام به سرعت سرکوب شد. حکومت مرکزی به فرماندهی رضاقلی‌خان (سردار سپه، که بعدها رضاشاه شد) نیروهایی را برای مقابله با لاهوتی اعزام کرد. پس از درگیری‌های شدید، نیروهای لاهوتی شکست خوردند و او به همراه گروهی از یارانش مجبور به ترک تبریز شدند. شکست این قیام، پایانی بر فعالیت‌های سیاسی و نظامی مستقیم لاهوتی در ایران بود و مسیر زندگی او را به کلی تغییر داد.[۷]

مهاجرت سرنوشت‌ساز به شوروی و آغاز فصل نوین زندگی

پس از شکست قیام تبریز، ابوالقاسم لاهوتی در سال ۱۳۰۱، از طریق مرزهای شمالی به باکو پناهنده شد. باکو در آن زمان پایتخت جمهوری آذربایجان شوروی بود و به کانون تجمع بسیاری از مبارزان و تبعیدیان سوسیالیست ایرانی تبدیل شده بود. لاهوتی با ورود به شوروی، رسماً از ایران مهاجرت کرد و زندگی جدیدی را آغاز نمود که تا پایان عمر او ادامه یافت. او در شوروی به عضویت حزب کمونیست درآمد و به دلیل سوابق مبارزاتی و اندیشه‌های سوسیالیستی که از دوران مشروطه در او شکل گرفته بود، خیلی زود مورد توجه مقامات قرار گرفت.[۲][۵][۷]

نقش محوری در ادبیات نوین تاجیکستان

ابوالقاسم لاهوتی در سال۱۳۰۴، به جمهوری خودمختار تاجیکستان در آسیای مرکزی منتقل شد. حضور او در تاجیکستان سرنوشت ادبی و فرهنگی این جمهوری را دگرگون کرد. لاهوتی که به زبان فارسی مسلط بود و از قوالب شعری کلاسیک آگاهی عمیقی داشت، با آمیختن این دانش سنتی با مضامین نوین اجتماعی و سوسیالیستی، پایه‌گذار «شعر نوین تاجیک» شد. تأثیر او بر ادبیات تاجیکستان به قدری عمیق بود که او را «پدر شعر نو تاجیک» می‌خوانند.[۱][۲]

مناصب فرهنگی و سیاسی در تاجیکستان

در تاجیکستان، لاهوتی صرفاً یک شاعر و مهاجر نبود، بلکه یک مقام رسمی دولتی محسوب می‌شد. او به دلیل نفوذ فرهنگی و سیاسی خود، مناصب کلیدی را برعهده گرفت که عبارت بودند از:

  • وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان: وی مدتی به عنوان وزیر یا معاون وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان فعالیت کرد و در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی این جمهوری نقش اساسی داشت.
  • معاونت کانون نویسندگان شوروی: لاهوتی به سمت معاونت کانون نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی منصوب شد که این امر نشان‌دهنده اعتبار بالای او در سطح کل اتحاد شوروی بود.
  • عضویت در آکادمی علوم تاجیکستان: او به عضویت آکادمی علوم تاجیکستان نیز پذیرفته شد و در کارهای علمی و پژوهشی مربوط به زبان و ادبیات فارسی فعال بود.[۱][۳]

لاهوتی در تاجیکستان به همراه «صدرالدین عینی»، نویسنده برجسته تاجیک، نقشی حیاتی در تعیین خط مشی ادبیات این جمهوری ایفا کرد و به عنوان یکی از بانیان اصلی هویت فرهنگی نوین تاجیکستان شناخته می‌شود. او در طول جنگ جهانی دوم، به مسکو نقل مکان کرد اما همواره ارتباط خود را با تاجیکستان حفظ نمود.[۷]

زندگی خانوادگی و ازدواج‌ها

لاهوتی با همسر و فرزندان (همسر دوم)
لاهوتی با همسر دومش «سیسیلیا بانسیونونا» و فرزندانش

زندگی خانوادگی ابوالقاسم لاهوتی نیز همچون زندگی سیاسی‌اش با فراز و نشیب‌هایی همراه بود و او دو بار ازدواج کرد.

ازدواج اول در ایران

ازدواج اول لاهوتی در ایران و در سال‌های پیش از تبعید اتفاق افتاد. همسر اول او نصرت نام داشت، اما این زندگانی چندان نپایید و بسیار زودگذر بود.

ازدواج دوم در روسیه

مهم‌ترین بخش زندگی خانوادگی لاهوتی پس از مهاجرت به شوروی شکل گرفت. او در مسکو با یک شاعر و مترجم روسی به نام «سیسیلیا بانسیونونا خیفس» بود که به او بانو می‌گفتند. ازدواج کرد. سیسیلیا بانسیونونا نه تنها همسر لاهوتی بود، بلکه به زبان فارسی تسلط یافت و در ترجمه آثار همسرش به زبان روسی و همچنین در فعالیت‌های ادبی او نقشی حمایتی ایفا کرد. حاصل این ازدواج سه فرزند بود:

  • لیلا: پسر بزرگ که در زمینه‌های علمی فعالیت داشت.
  • دلیر: دخترش که بعدها به عنوان یک هنرمند شناخته شد.
  • گیو: کوچک‌ترین فرزند که او نیز راه پدر را در ادبیات و هنر ادامه داد.

همسر دوم لاهوتی تا پایان عمر در کنار او ماند و پس از مرگ وی نیز، در حفظ و ترویج آثارش نقش مهمی ایفا کرد. این ازدواج پیوند عمیق لاهوتی با جامعه و فرهنگ شوروی را نشان می‌دهد.[۸]

سال‌های پایانی، درگذشت و اهمیت تاریخی

ابوالقاسم لاهوتی، با وجود شهرت و مقام بالایی که در اتحاد جماهیر شوروی و به ویژه در تاجیکستان کسب کرده بود، هرگز ارتباط خود را با زبان و فرهنگ فارسی قطع نکرد. او سال‌های آخر زندگی‌اش را بیشتر در مسکو گذراند و به فعالیت‌های ادبی و ترجمه ادامه داد. با این حال، در اواخر عمر با بیماری‌هایی دست و پنجه نرم کرد.[۱][۶]

درگذشت و محل دفن

ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی سرانجام در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۳۶ شمسی (مطابق با ۷ مارس ۱۹۵۷ میلادی) در سن ۷۲ سالگی در شهر مسکو درگذشت. جسد او در یکی از معتبرترین آرامگاه‌های روسیه، یعنی گورستان نووودویچی (Novodevichy Cemetery) مسکو، به خاک سپرده شد. این گورستان محل دفن بسیاری از مشاهیر، نویسندگان، سیاستمداران و هنرمندان بزرگ روسیه است و دفن او در آنجا نشان‌دهنده احترام و اعتبار ویژه‌ای بود که دولت شوروی برای او قائل بود.[۱][۳][۲]

اهمیت تاریخی و ادبی لاهوتی

اهمیت ابوالقاسم لاهوتی فراتر از یک شاعر سیاسی است. زندگی او پلی میان دو سرزمین و دو دوره تاریخی است:

  • در ایران: او نماینده نسل اول شاعران مشروطه است که شعر را از محتوای سنتی جدا کرده و ابزار مستقیمی برای مبارزه سیاسی و اجتماعی ساختند.[۷]
  • در تاجیکستان: وی به همراه صدرالدین عینی، بنیان‌گذار ادبیات مدرن این سرزمین محسوب می‌شود. لاهوتی از اولین کسانی بود که قالب‌های شعر فارسی را با نیازهای ایدئولوژیک و اجتماعی نوین (سوسیالیسم کارگری) پیوند زد و زبان شعر را به زبان مردم نزدیک کرد.[۹]

ویژگی‌های سبک‌شناختی و مضامین شعری

سبک شعری لاهوتی را می‌توان «تحول‌یافته» نامید. اگرچه او از قالب‌های شعری سنتی فارسی نظیر غزل، قصیده، رباعی و مثنوی استفاده می‌کرد، اما در محتوا، زبان و لحن، نوآوری‌های عمیقی ایجاد کرد که او را از شاعران پیش از خود متمایز می‌سازد. زبان شعر او، برخلاف بسیاری از ادیبان معاصرش، ساده، روان و بدون استفاده از کلمات نامأنوس است. این سادگی هدفمند بود تا شعرش مستقیماً با مخاطب عام، به ویژه طبقه کارگر و دهقانان، ارتباط برقرار کند.

استفاده از مستزاد و مضامین نو

لاهوتی در به‌کارگیری قالب «مستزاد» و همچنین «چهارپاره» بسیار تبحر داشت. او این قالب‌ها را با مضامین کاملاً نوآیین و اجتماعی پر کرد و یکی از اولین کسانی بود که مفهوم رئالیسم اجتماعی و سوسیالیستی را در شعر فارسی معرفی و تثبیت کرد.[۹]

استفاده از زبان محاوره

یکی از مهم‌ترین نوآوری‌های لاهوتی، وارد کردن تعابیر و جملات محاوره‌ای و عامیانه به بطن شعر بود. او توانست با موفقیت، زبان کوچه و بازار را وارد زبان فاخر شعر کند و از این طریق، مرز بین زبان نوشتاری رسمی و گفتاری عامه را در شعر خود بشکند. این نوآوری، به‌ویژه در قصاید و مثنوی‌های او، کاملاً مشهود است.[۴]

مضامین اصلی شعر لاهوتی

اشعار لاهوتی در تمام دوران زندگی او بر حول محورهای مشخصی می‌چرخید که می‌توان آن‌ها را در سه دسته کلی قرار داد:

مضامین اجتماعی و عدالت‌خواهانه

بخش اعظم اشعار او پس از مشروطه، به اعتراض علیه فقر، نابرابری، استبداد داخلی و استعمار خارجی اختصاص دارد. او از مفاهیمی چون «طبقه کارگر»، «رنجبران»، «انقلاب» و «عدالت اجتماعی» به صراحت سخن می‌گوید و مردم را به قیام و دگرگونی وضع موجود تشویق می‌کند.[۶]

مضامین سیاسی و مبارزاتی (دوران ایران)

در دوره اقامت در ایران (تا ۱۳۰۱ شمسی)، مضامین اشعار لاهوتی عمدتاً به حمایت از مشروطه، نکوهش شاهان قاجار، دفاع از آزادی و انتقاد از بی‌عدالتی‌های دولت مرکزی محدود می‌شد. قصاید او در این دوره، زبانی حماسی و شورانگیز دارد.[۵]

مضامین سوسیالیستی و پروپاگاندا (دوران شوروی)

پس از مهاجرت به شوروی، مضامین شعر او کاملاً جهت‌گیری کمونیستی و سوسیالیستی یافت. او در آثارش، به ستایش انقلاب اکتبر، لنین، استالین، ارتش سرخ و آرمان‌های کمونیستی پرداخت. لاهوتی به نوعی شعر خود را در خدمت اهداف حکومت جدید قرار داد و آثاری خلق کرد که جنبه پروپاگاندای فرهنگی داشتند.[۱][۳]

آثار و دیوان‌های مهم ابوالقاسم لاهوتی

دیوان لاهوتی
دیوان لاهوتی

آثار لاهوتی طیف گسترده‌ای از شعر، نمایشنامه، اپرا و ترجمه را در بر می‌گیرد که بیشتر آن‌ها پس از اقامت او در شوروی به زبان فارسی (تاجیکی) و روسی منتشر شدند:

  • دیوان اشعار:

مهم‌ترین اثر او، دیوان اشعارش است که شامل قصاید، غزلیات، مثنویات و مستزادهای او در دوره‌های مختلف زندگی است.[۱]

  • قصیده کاوه آهنگر:

یکی از آثار حماسی و مهم او که از اساطیر ایرانی استفاده کرده اما با مضامین مبارزه و عدالت‌خواهی درآمیخته است.[۶]

  • تاجیکستان:

منظومه‌ای طولانی که به ستایش جمهوری تاجیکستان و پیشرفت‌های آن در سایه حکومت شوروی می‌پردازد و از نظر ساختار ادبی و محتوا اهمیت بسیاری در تاجیکستان دارد.[۳]

  • نمایش‌نامه و اپرا:

ابوالقاسم لاهوتی چندین نمایشنامه و لیبرتوی اپرا نوشت که معروف‌ترین آن‌ها «کاوهٔ آهنگر» (بر اساس قصیده‌اش) و اپرای «آهنگران» است. او همچنین اپرای «خسرو و شیرین» را بر اساس اثر نظامی گنجوی به نظم درآورد. این آثار برای صحنه تئاتر و موسیقی تاجیکستان بسیار حیاتی بودند.[۲]

  • ترجمه‌ها:

او به دلیل تسلط بر زبان‌های روسی و فرانسوی، به ترجمه نیز پرداخت. از جمله ترجمه‌های او می‌توان به ترجمه آثار پوشکین و همچنین ترجمه‌هایی از اشعار کلاسیک و مدرن اروپایی به فارسی اشاره کرد.[۱]

گزیده اشعار

ابوالقاسم لاهوتی
ابوالقاسم لاهوتی

تنیده یاد تو در تار و پودم میهن ای میهن

بود لبریز از عشقت وجودم میهن ای میهن

تو بودم کردی از نابودی و با مهر پروردی

فدای نام تو بود و نبودم میهن ای میهن

به هر مجلس به هر زندان به هر شادی به هر ماتم

به هر حالت که بودم با تو بودم میهن ای میهن

به دشت دل گیاهی جز گل رویت نمی‌روید

من این زیبا زمین را آزمودم میهن ای میهن

***

به نامه ات وطنم را نوشته‌ام آزاد

به رخ ز دیده‌ام از شادی آب می‌آید

من آن مبارز ایرانم که از وطنم

فقط به یادم تیر و طناب می‌آید

کنم چو فکر از آن خلق و آن ستم کانجاست

به دل غم و به تنم اضطراب می‌آید

***

فقط سوز دلم را در جهان پروانه می‌داند

غمم را، بلبلی کاواره شد از لانه می‌داند

نگریم چون ز غیرت، غیر می‌سوزد به حال من

ننالم چون ز غم، یارم مرا بیگانه می‌داند

به امیدی نشستم شکوه خود را به دل گفتم

همی خندد به من، این هم مرا دیوانه می‌داند

به جان او، که دردش را هم، از جان دوست‌تر دارم

ولی می‌میرم از این غم، که داند یا نمی‌داند؟

نمی‌داند کسی کاندر سر زلفش چه خون‌ها شد

ولیکن، موبه مو، این داستان را شانه می‌داند

نصیحتگر، چه می‌پرسی علاج جان بیمارم؟

اصول این طبابت را، فقط جانانه می‌داند

***

ترسم آزاد نسازد ز قفس، صیادم

آنقدر تا که ره باغ رود از یادم

بس که ماندم به قفس، رنگ گل از یادم رفت

گر چه با عشق وی از مادر گیتی زادم

آتش از آه به کاشانه صیاد زنم

گر از این بند اسارت نکند آزادم

سوز شیرین وشکر خنده دلداری نیست

ورنه من در هنر استادتر از فرهادم

ز اولین نکته که تفسیر نمودم از عشق

کرد اقرار به استادی من استادم

گرچه باشد غم عالم به دلم لاهوتی

هیچ‌کس در غم من نیست، از آن دلشادم

***

برای روی تو ای مه نقاب لازم نیست

اگر تو کنی جلوه آفتاب لازم نیست

نفوذ عشق نگه کن که شیخ کهنه پرست

نوشته تازه که شرعاً حجاب لازم نیست

ایالت دل عشاق در حمایت تو است

به ملک خویش دگر انقلاب لازم نیست

ز من گذشتن از جان مگر نمی‌خواهی

به چشم! این همه دیگر عتاب لازم نیست

اگر به ملک دلم داده‌ای تو استقلال

پس این مشاوره با شیخ و شاب چیست

من از ستیزه چشم تو جان نخواهم برد

برای کشتنم این جان شتاب لازم نیست

تو خود به فتوی جمهور عاشقان، شاهی

دگر مناقشه در انتخاب لازم نیست

بخور تو خون دل دردمند لاهوتی

دگر به آتش رویت کباب لازم نیست[۱۰]

منابع