|
|
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
| خط ۱: |
خط ۱: |
| [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|1148x1148px]] | | [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|1148x1148px]]'''یدالله سحابی'''، (متولد ۷ اسفند ۱۲۸۴، تهران - درگذشته ۲۳ فروردین ۱۳۸۱، تهران) استاد زمینشناسی دانشگاه تهران و یکی از بنیانگذاران [[نهضت آزادی|نهضت آزادی ایران]] بود. وی پس از تحصیل در رشتههای علوم طبیعی و کسب دکترای زمینشناسی از دانشگاه لیل فرانسه، به تدریس و فعالیتهای علمی پرداخت و کتابهایی چون «خلقت انسان» و «زمینشناسی عمومی» تألیف کرد. او در عرصه سیاسی، از حامیان [[دکتر محمد مصدق]] بود و در تأسیس نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۰ نقش داشت. وی چندین بار زندانی شد، از جمله چهار سال زندان از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۵. پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]]، عضو شورای انقلاب، وزیر مشاور در دولت موقت [[مهدی بازرگان|مهندس مهدی بازرگان]] و نماینده تهران در نخستین مجلس شورای اسلامی گردید و ریاست سنی آن را بر عهده داشت. یدالله سحابی در سالهای بعد به انتقاد از سیاستهای رژیم جمهوری اسلامی پرداخت، از جمله مخالفت با ادامه [[جنگ ایران و عراق]] و اعتراض به [[حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)|حمله به کوی دانشگاه]]. وی در ۲۳ فروردین ۱۳۸۱ درگذشت. خانوادهاش، از جمله پسرش عزتالله و نوهاش هاله، نیز در فعالیتهای سیاسی درگیر بودند و مرگهایشان با حوادثی همراه بود. |
| {{جعبه اطلاعات سیاستمدار
| |
| | نام = کامران میرزا
| |
| | تصویر = کامران میرزا2.jpg
| |
| | شرح تصویر = کامران میرزا نایبالسلطنه (۱۲۳۵–۱۳۰۸)
| |
| | نام کامل = کامران میرزا نایبالسلطنه
| |
| | معروف به = نایبالسلطنه
| |
| | نام مستعار =
| |
| | زادروز = {{تولد|۱۲۳۵|۴|۳۱}} (۳۱ تیر ۱۲۳۵)
| |
| | شهر تولد = تهران
| |
| | کشور تولد = ایران
| |
| | تاریخ مرگ = {{مرگ و سن|۱۳۰۸|۱|۲۶|۱۲۳۵|۴|۳۱}} (۲۶ فروردین ۱۳۰۸ – ۷۲ سال)
| |
| | شهر مرگ = تهران
| |
| | کشور مرگ = ایران
| |
| | نام همسر = سرورالدوله (همسر اول)؛ حداقل ۱۰ همسر دیگر
| |
| | فرزندان = حداقل ۲۰ فرزند، از جمله ملکه جهان (مادر احمد شاه قاجار)
| |
| |خویشاوندان سرشناس = ناصرالدین شاه (پدر)؛ مظفرالدین شاه و ظلالسلطان (برادران)
| |
| | تحصیلات = فنون نظامی در دارالفنون
| |
| | دین = اسلام (شیعه)
| |
| | حزب سیاسی =
| |
| | سمت = نایبالسلطنه؛ وزیر جنگ؛ حاکم تهران
| |
| | پستهای قبلی = فرمانده کل قوا؛ استاندار خراسان
| |
| | فعالیتها = نقش در اعتراضات رژی تنباکو؛ مخالف انقلاب مشروطه؛ تجارت اسلحه
| |
| | قبل از =
| |
| | بعد از =
| |
| | وبگاه رسمی =
| |
| | امضا =
| |
| | زیرنویس =
| |
| آغازعملیات
| |
| پایان عملیات
| |
| مکان عملیات
| |
| فرماندهی
| |
| سازمان عمل کننده
| |
| }}
| |
| '''کامران میرزا نایبالسلطنه'''، (متولد ۱۲۷۲ قمری، تهران – درگذشته ۱۳۰۷ ش، تهران)، سومین پسر زندهمانده [[ناصرالدین شاه]] قاجار و تنها فرزند منیرالسلطنه بود. مادرش دختر معمارباشی شاه بود و نسب غیرقاجاری او مانع از رسیدن کامران به ولیعهدی شد، هرچند شاه علاقه خاصی به او نشان میداد. او در کودکی به مقام نیابت سلطنت رسید و از ششسالگی حکومت تهران را بر عهده گرفت. تحصیلاتش در فنون نظامی بود و به سرعت به درجات سرهنگی و سرتیپی رسید. در نوجوانی فرماندهی قوا را به دست آورد و لقب امیرکبیر گرفت. ازدواج اولش با سرورالدوله در ۱۲۸۸ قمری بود و از این ازدواج فرزندان متعددی داشت، از جمله ملکه جهان که مادر [[احمد شاه]] شد. | |
|
| |
|
| کامران میرزا نقشهای کلیدی مانند وزارت جنگ، حکومت تهران، و فرماندهی نظامی داشت. در حوادثی مانند اعتراضات رژی تنباکو دخیل بود و به دلیل مدیریت ضعیف مورد انتقاد قرار گرفت. رقابت با برادرانش، به ویژه ظلالسلطان و مظفرالدین میرزا، بخشی از زندگی او بود. پس از ترور ناصرالدین شاه، از صحنه قدرت عقبنشینی کرد و در دوران [[مظفرالدین شاه]] و [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]]، سمتهای موقتی مانند وزارت جنگ داشت. در [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]]، موضع ضد مشروطه گرفت و با [[شیخ فضلالله نوری]] همکاری کرد. در سال ۱۲۹۵ شمسی به استانداری خراسان منصوب شد اما زود برکنار گردید. او شاهد انقراض سلسله قاجار و انتقال قدرت به [[سلطنت پهلوی]] بود.
| | == زندگینامه اولیه و تحصیلات == |
| | یدالله سحابی در ۷ اسفند ۱۲۸۴ شمسی در محله سنگلج تهران به دنیا آمد. اجداد پدری او از اصفهان بودند و جد مادریاش از خاندان مصطفائی تهران. پدرش در اوایل [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] در نظام خدمت میکرد و بعدها به کشاورزی مشغول شد. سحابی دوره ابتدایی را در دبستانهای شرف احمدی و اتحادیه گذراند و دبیرستان را در مدارس شرف، [[دارالفنون]] و دارالمعلمین مرکزی تا سال ۱۳۰۴ به پایان رساند. پس از چند ماه آموزگاری، نزدیک سه سال در سمنان و خراسان به راهسازی پرداخت. او در سال ۱۳۰۷ در دارالمعلمین عالی ثبتنام کرد و پس از سه سال، یکی از نخستین فارغالتحصیلان لیسانس علوم طبیعی شد. یدالله سحابی در مهرماه ۱۳۰۴ تدریس در دبستان [[ابن سینا]] را آغاز کرد و در سال ۱۳۰۸ با دخترعمهاش، معصومه اسدی، ازدواج کرد. او در خرداد ۱۳۱۰ تحصیلاتش را پایان داد و به تدریس علوم طبیعی در دبیرستانهای دارالفنون، علمیه، شرف و ایرانشهر پرداخت. در تیرماه ۱۳۱۱ در مسابقه اعزام محصل به خارج قبول شد و در شهریور همان سال عازم اروپا گردید. وی در لیل فرانسه به تحصیل گیاهشناسی، جانورشناسی و آبهای زیرزمینی پرداخت و رساله دکترایش درباره «هاگهای زغالسنگهای فرانسه و ویژگیها و انتشار چینهشناسی آنها» بود. او در کراکوف لهستان نیز تحقیق کرد و در مهر ۱۳۱۵ دکترای زمینشناسی از دانشگاه لیل گرفت. پس از سفرهای علمی به انگلستان، سوئیس و ایتالیا، در اسفند ۱۳۱۵ به تهران بازگشت. |
|
| |
|
| کامران میرزا به خاطر سوءاستفاده از قدرت، تجارت اسلحه، و آزار بابیه و بهائیه شناخته میشود، اما در خاطرات برخی به عنوان فردی خوشبرخورد و سخاوتمند توصیف شده. او حداقل ۱۱ همسر داشت و فرزندان زیادی، از جمله بیش از ۱۰ دختر و ۱۰ پسر. مدفن وی در حرم شاه عبدالعظیم یا حرم حضرت معصومه قم است.<ref name=":0">[https://www.iranicaonline.org/articles/kamran-mirza-nayeb-al-saltana/ کامران میرزا نایبالسلطنه - ایرانیکا آنلاین]</ref><ref name=":1">[https://www.iichs.ir/fa/news/1104/%DA%A9%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D9%87 کامران میرزا نایب السلطنه - پژوهشکده تاریخ معاصر]</ref><ref name=":2">[https://jamejamonline.ir/fa/news/1149810/%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%A8%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D9%87-%D9%82%D8%AC%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D9%86%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B6-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 نایبالسلطنه قجری که انقراض قاجاریه را دید - جام جم آنلاین]</ref>
| | === ادامه تحصیلات و بازگشت به ایران === |
| | یدالله سحابی در تابستان ۱۳۱۲ با مهندس مهدی بازرگان و دکتر محمد قریب آشنا شد. در ۸ فروردین ۱۳۱۷ با سمت دانشیاری زمینشناسی در دانشکده علوم دانشگاه تهران شروع به کار کرد. وی ۲۵ سال در دانشگاه تهران تدریس کرد و صدها متخصص تربیت نمود. او ۷۰ سال تدریس متناوب در دبیرستانها و مؤسسات عالی داشت. پس از پنج سال تدریس دانشگاهی، به درجه استادی رسید و با دکتر فریدون فرشاد پایهگذار رشته زمینشناسی در دانشگاه تهران بود. همسرش در ۱۲ مهر ۱۳۶۴ درگذشت و سحابی در ۲۳ فروردین ۱۳۸۱ در سن ۹۷ سالگی فوت کرد. آرامگاه وی در امامزاده عبدالله شهرری است. |
|
| |
|
| == زندگی اولیه و خانواده == | | == فعالیتهای علمی و فرهنگی == |
| کامران میرزا نایبالسلطنه در نوزدهم ذیالقعده ۱۲۷۲ قمری در تهران متولد شد. او سومین پسر زندهمانده ناصرالدین شاه قاجار بود و تنها فرزند منیرالسلطنه، دختر محمدتقی خان معمارباشی. پیش از تولد کامران، ناصرالدین شاه از همسران متعدد خود ده پسر داشت، اما تنها دو نفر زنده مانده بودند: سلطان مسعود میرزا (ظلالسلطان) و مظفرالدین میرزا. نسب خانوادگی شکوهالسلطنه، مادر مظفرالدین میرزا، که از قبیله قاجار بود، او را بر برادران دیگر برتر میکرد، اما ناصرالدین شاه علاقه خاصی به کامران نشان میداد و این علاقه را پنهان نمیکرد.<ref name=":1" />
| | یدالله سحابی کتابهای متعددی تألیف کرد، از جمله «زمینشناسی عمومی» در دهه ۱۳۳۰، «سنگشناسی سد لار»، «خلقت انسان» (۱۳۴۶، نوشته یدالله سحابی، در مورد ردپای نظریه داروین در قرآن)، «تکامل موجودات»، «توجه به آثار طبیعت در قرآن»، «قرآن و تکامل خلقت انسان»، «خلقت انسان در بیان قرآن»، «دعاهای قرآن»، و مقالات در زمینه زمینشناسی ایران، مناطق خشک و کویری. وی همچنین یادداشتی در مورد افسانه طوفان نوح از نظر زمینشناسی نوشت. او در تأسیس مؤسسه فرهنگی اخلاق در ۷ مرداد ۱۳۳۵، دبیرستان کمال در مهر ۱۳۳۷ (با شعار تحکیم دین از راه ترویج علم، فعال تا ۱۸ اسفند ۱۳۵۲)، دبیرستان کوثر در ۱۳۶۹، و آموزشگاه تربیت معلم تعلیمات دینی در ۱۲ شهریور ۱۳۲۹ (تا ۱۳۴۳ به عنوان کانون تعلیم معلمان دینی) نقش داشت. سحابی در شرکت سهامی انتشار در ۱۳۳۷ و شرکت فنی-مهندسی یاد (پس از اخراج از دانشگاه، با مدیریت مهدی بازرگان) مشارکت کرد. وی در اکتشاف و استخراج شرکت نفت با حکم دکتر محمد مصدق همکاری نمود. فعالیتهای صنعتی او شامل مکانیابی کارخانه سیمان آبیک در ۱۳۴۹، توسعه سیستم آبیاری، مطالعه قنات آینهورزان و قنات کرمانشاه، و بررسی برای کارخانههای قند بروجرد، تربت حیدریه، مرودشت و همدان از ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۲ بود. او بازدیدهای محلی دانشجویان از معادن را سازماندهی کرد و با اداره کل معادن همکاری داشت. |
|
| |
|
| مادر کامران میرزا، منیرالسلطنه، به دلیل عدم تعلق به خاندان قاجار، مانع از رسیدن پسرش به مقام ولیعهدی شد، مشابه وضعیت ظلالسلطان که مادرش نیز غیرقاجاری بود. با این حال، کامران میرزا در نظام پدرسالارانه قاجار، جایی که شاه علاقه شخصی را بر سنتهای جانشینی ارجح میدانست، از حمایت پدر برخوردار بود. در سال ۱۲۷۵ قمری، در حالی که کامران میرزا هنوز کودک بود، ناصرالدین شاه او را به مقام نیابت سلطنت منصوب کرد، که این عنوان بیشتر جنبه تشریفاتی و ابراز محبت داشت. دو سال بعد، مظفرالدین میرزا به حکومت آذربایجان منصوب گردید، که نشاندهنده اولویتبندی شاه در جانشینی بود.<ref name=":0" />
| | == فعالیتهای اداری و تخصصی == |
| | یدالله سحابی ریاست اداره فرهنگ تهران و توابع را در آبان ۱۳۲۵ بر عهده داشت و در دی همان سال استعفا داد. وی عضو شورای عالی فرهنگی در بهمن ۱۳۲۵ به صورت افتخاری بود، معاونت وزارت فرهنگ را تجربه کرد، و مدیریت اداره امتحانات نهایی متوسطه را در ۱۳۲۳-۱۳۲۴ و اداره فرهنگ تهران پس از شهریور ۱۳۲۰ بر عهده داشت. او در بنای برج ۱۲ طبقهای برای اسکان همفکران در ۱۳۵۲ نقش داشت. همچنین در کمیسیون تعلیمات دینی وزارت فرهنگ در مرداد ۱۳۲۷ شرکت کرد. سحابی تعلیم مبانی دینی را در دانشسرای تربیت معلم دینی و دبیرستان کمال انجام داد و الگویی از اعتدال، انصاف، ایمان، اخلاص و انضباط بود. وی در اصلاح فکری دانشآموزان در مورد تکامل به عنوان ضددین فعالیت کرد و قانون مدارس غیرانتفاعی را در مجلس برای کمک به آموزش محرومها تصویب نمود. پس از زندان، در امور فنی شرکت یاد مانند آبرسانی کرمانشاه همکاری کرد.<ref>[https://nehzateazadi.org/project/%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%db%8c%d8%af%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%b3%d8%a8%d8%ad%d8%a7%d9%86%db%8c/ دکتر یدالله سحابی - نهضت آزادی ایران]</ref> |
|
| |
|
| == تحصیلات و ورود به مناصب اولیه == | | == فعالیتهای سیاسی پیش از انقلاب == |
| کامران میرزا توسط معلمان خصوصی آموزش دید و در مدرسه [[دارالفنون]] در فنون نظامی تعلیم یافت. او به عنوان افسر نظامی آموزش دید و در سال ۱۲۸۱ قمری به درجه سرهنگی و در سال ۱۲۸۲ قمری به سرتیپی ارتقا یافت. این پیشرفت سریع در سنین نوجوانی نشاندهنده اعتماد ناصرالدین شاه به او بود. در سال ۱۲۷۷ قمری، در حالی که تنها شش سال داشت، با پیشکاری پاشاخان امینالملک به حکومت تهران منصوب شد. این منصب اولیه او را در مرکز قدرت قرار داد و اجازه داد تا در امور اداری تهران دخیل شود.
| | یدالله سحابی عضو [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] بود و از مشی دکتر مصدق در ۱۳۳۰-۱۳۳۲ حمایت کرد. او در تأسیس نهضت مقاومت ملی در سال ۱۳۳۲، نهضت آزادی ایران (اعلام در اردیبهشت ۱۳۴۰، تأسیس در تیر ۱۳۴۰)، جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر در ۱۶ آذر ۱۳۵۶، جمعیت تأمین آزادی انتخابات در زمستان ۱۳۳۲، و جمعیت دفاع از حاکمیت ملت در ۱۳۶۵ نقش داشت. وی در زمستان ۱۳۳۲ به دلیل نامه اعتراض به [[قرارداد کنسرسیوم|قرارداد کنسرسیوم نفت]] (با ۱۲ استاد) از دانشگاه اخراج شد و تا پایان صدارت زاهدی ادامه یافت. سحابی چهار سال زندان و تبعید به برازجان را از ۴ بهمن ۱۳۴۱ تا ۱۷ اسفند ۱۳۴۵ تحمل کرد (محکوم به ۶ سال در ۱۳۴۲، کاهش به ۴ سال). او با مهدی بازرگان در تیر ۱۳۴۰ دستگیر شد و در [[زندان قزلقلعه]] بود. در روزهای پیش از انقلاب، [[روحالله خمینی]] وی را به مدیریت کمیته تنظیم اعتصابات در دی ۱۳۵۷ منصوب کرد. (نهضت آزادی ایران) |
|
| |
|
| در سال ۱۲۸۳ قمری، کامران میرزا اولین تجربه نیابت سلطنت را طی سفر ناصرالدین شاه به خراسان کسب کرد. دومین تجربه در سال ۱۲۸۷ قمری، هنگام سفر شاه به عتبات عالیات رخ داد. این تجربیات اولیه او را با مسئولیتهای حکومتی آشنا کرد. در سال ۱۲۸۵ قمری، پس از عزل عزیزخان مکری از سمت سردارکل، ناصرالدین شاه کامران را به فرماندهی کل قوا منصوب کرد و لقب امیرکبیر را به او داد، که این لقب یادآور معلم سابق شاه بود.<ref name=":2" /><ref name=":1" /> | | یدالله سحابی یکی از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران در کنار مهدی بازرگان و آیتالله محمود طالقانی بود. او فعالیت سیاسی را با وظیفه دینی مرتبط میدانست و نهضت آزادی را از گروههای سکولار مانند جبهه ملی متمایز میکرد. در ۱۳۴۱، همراه با دیگر رهبران در سرکوب جبهه ملی به دلیل انتقاد از انقلاب سفید شاه دستگیر شد و ابتدا به ۶ سال زندان محکوم گردید که به دلیل ۳۷ سال خدمت فرهنگی و علمی به ۴ سال کاهش یافت. وی چندین بار دیگر تا ۱۳۵۷ زندانی و تبعید شد. در روزهای پیش از انقلاب، آیتالله خمینی از تبعید وی را برای سازماندهی اعتصابات و کاهش آسیب به مردم منصوب کرد. (زیتون) |
|
| |
|
| == ازدواج و خانواده == | | === نقش در انقلاب و پس از آن === |
| کامران میرزا حداقل یازده همسر داشت، اما اولین ازدواج دائمی او در شعبان ۱۲۸۸ قمری با سرورالدوله، دختر سلطانمراد میرزا حسامالسلطنه (فاتح هرات و پسر عباس میرزا) بود. مراسم عروسی پنج شبانهروز طول کشید و نشاندهنده جایگاه بالای او در دربار بود. از این ازدواج، سه دختر و یک پسر متولد شدند، اما تنها دختر ملکه جهان (متولد ۱۸۷۵ میلادی) زنده ماند. ملکه جهان بعدها با محمدعلی میرزا (پسر کامران میرزا) ازدواج کرد و مادر احمد شاه شد. کامران میرزا شهرت به روابط جنسی گسترده داشت و حداقل نه دختر و ده پسر (شاید بیش از بیست فرزند) از همسران و کنیزان مختلف داشت.
| | پس از انقلاب ۱۳۵۷، سحابی عضو شورای انقلاب شد و به عنوان وزیر مشاور در امور طرحها و برنامههای انقلاب در دولت موقت مهدی بازرگان خدمت کرد. وی نماینده مردم تهران در اولین مجلس شورای اسلامی بود و ریاست سنی آن را بر عهده داشت. او در تدوین سیاستهای توسعه و پیشنویس قانون اساسی نقش داشت. سحابی در بیانیههای سیاسی نهضت آزادی شرکت کرد، از جمله دعوت به شرکت در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری خاتمی در ۱۳۸۰ علیرغم بازداشتها. وی با تغییر عنوان مجلس به شورای اسلامی مخالفت کرد، نامهای به آیتالله خمینی علیه ادامه جنگ ایران-عراق در ۱۳۶۵ نوشت، و به حمله به کوی دانشگاه اعتراض کرد (نامه به خامنهای در ۱۳۷۹، منتشر در نشاط). او در تحصن مجلس علیه بازداشتها در ۱۳۸۱ شرکت کرد که با وساطت مهدی کروبی پایان یافت. سحابی چندین بار توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد. (نهضت آزادی ایران) |
|
| |
|
| از فرزندان سرورالدوله میتوان به معصومه، قمرالملوک، فتحعلی میرزا، محمدمهدی میرزا ظلالسلطنه اشاره کرد. کامران میرزا هشت فرزند دیگر از همسران دیگر داشت، از جمله یکی از منیراعظم. او پس از جدایی عزیزالسلطان از دختر ناصرالدین شاه، با وی ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. قهرمان میرزا عینالسلطنه در خاطرات خود نوشت که کامران افراد بیپدر و مادر و شرور را به خدمت میگرفت، اما اقوام محترم و شاهزادگان را نه، در حالی که میتوانست دویست شاهزاده را صاحبنان کند.<ref name=":0" /><ref name=":2" /> | | پس از انقلاب، تنشها با نیروهای انقلابی افزایش یافت. در خرداد ۱۳۵۹، سحابی، بازرگان و کاظم سامی نامه اعتراضی در مجلس خواندند علیه توهینها، تهدیدها، محدودیت دسترسی، سانسور و بایکوت رسانهای، و تحریم جلسات را اعلام کردند. خاطرات هاشمی رفسنجانی به درگیریها اشاره دارد، از جمله تقاضا برای فاصلهگیری از گروههای خصمانه و حملات حزبالله به همراهان. نهضت آزادی در ۱۳۶۰ مجوز رسمی نگرفت و روزنامه میزان آن توسط صادق خلخالی بسته شد. تفاوتها بر سر ولایت فقیه، ادامه جنگ ایران-عراق و دخالت روحانیت در سیاست تشدید شد. در اواخر دهه ۱۳۷۰، سحابی نامهای به آیتالله خامنهای نوشت و به تخریب چهرههای مرجع، قتلهای زنجیرهای و حمله به دانشجویان اعتراض کرد و قوه قضائیه و رسانهها را نقد نمود، با اشاره به اینکه همه راهها به رهبر ختم میشود. پاسخی عمومی از خامنهای صادر نشد. (زیتون) |
|
| |
|
| == نقشهای اداری و نظامی == | | === فعالیتهای بعدی و مرگ === |
| | فعالیتهای سیاسی سحابی تا اواسط دهه ۱۳۷۰ ادامه یافت اما با سرکوب گروههای میانهرو کاهش یافت. وی انتقادات خود را حفظ کرد اما از confrontation عمیقتر اجتناب نمود. سحابی در ۱۲ آوریل ۲۰۰۲ (۲۳ فروردین ۱۳۸۱) درگذشت. آیتالله خامنهای پیام تسلیت فرستاد و وی را برای عدم تبدیل تفاوتها به کینه یا منافع شخصی پس از خروج از نقشهای اجرایی و تقنینی ستود. (زیتون) |
|
| |
|
| === مناصب اولیه و گسترش قدرت ===
| | تشییع جنازه یدالله سحابی در بهار ۱۳۸۲ علیرغم دستگیریهای گسترده نیروهای ملی-مذهبی مجاز بود. (دویچهوله) |
| پس از بازگشت ناصرالدین شاه از سفر اروپا در سال ۱۲۹۵ قمری، کامران میرزا حکومتهای متعددی دریافت کرد: اداره تهران، وزارت تجارت، امور علما و شاهزادگان و تجار، و حکومتهای قزوین، گیلان، مازندران، دماوند، فیروزکوه، قم، کاشان، ساوه، ملایر، تویسرکان، نهاوند، استرآباد، شاهرود، بسطام، دامغان، سمنان. در سال ۱۲۹۸ قمری، استرآباد با کاشان تعویض شد و به انیسالدوله داده گردید. در ۱۲۹۷ قمری، پس از عزل [[میرزا حسین خان سپهسالار]]، به وزارت جنگ منصوب شد و شاه اعلام کرد ریاست قشون با خود اوست، اما کامران را نماینده خود قرار میدهد.<ref name=":1" />
| |
|
| |
|
| === فرماندهی نظامی و اصلاحات === | | === خانواده و میراث === |
| کامران میرزا در سال ۱۳۰۱ قمری از سوی شاه هشدار دریافت کرد که اگر قشون را منظم نکند، عزل خواهد شد. او تلاشهایی برای اصلاح نظامی انجام داد، اما این تلاشها اغلب ناکارآمد بودند. در سال ۱۳۰۹ قمری، بودجه نظامی را از بودجه دولتی جدا کرد و کنترل شخصی بر آن اعمال کرد. او عمویش محمدابراهیم خان را مسئول امور مالی نظامی کرد. کامران میرزا در تجارت اسلحه دخیل بود، مانند فروش تفنگهای ورندل اتریشی به قبایل کرد و لر، که برخی به شورشیان ارمنی رسید و اعتراضاتی برانگیخت.<ref name=":0" />
| | سحابی بخشی از شبکه خانوادگی سحابی بود؛ برادرش عزتالله سحابی نیز بنیانگذار نهضت آزادی بود. خانواده شامل یدالله (پدر عزتالله)، عزتالله (پدر هاله) و هاله سحابی (دختر عزتالله) است. عزتالله سحابی چهره برجسته شورای فعالان ملی-مذهبی و بنیانگذار نهضت آزادی ایران بود و تا مرگ تمایلات ملی-مذهبی داشت. وی نیروهای ملی-مذهبی را رقیب رژیم میدانست زیرا دموکراسیخواهی را با ارزشهای دینی پیوند میزد و تناقضی بین آموزههای اسلامی و نظام دموکراتیک نمیدید. رژیم آنها را به دلیل تفسیر خشونتآمیز خود از دین، جایگزین بالقوه میبیند. عزتالله در سحرگاه ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ درگذشت و تشییع جنازهاش در ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ مختل شد. مراسم ابتدا در تهران برنامهریزی شد اما به لواسان منتقل گردید و زمان آن چندین بار تغییر کرد، اما حتی برای ۱۰۰ متر مسدود شد علیرغم توافق قبلی. پیامهای تسلیت از سیاستمدارانی مانند محمد خاتمی، مهدی کروبی و اکبر هاشمی رفسنجانی (که ریاست جمهوریاش شامل دستگیری، زندان و شکنجه شدید عزتالله بود) صادر شد. مقایسه با تشییع مهدی بازرگان در اوایل دهه ۱۳۷۰ در خیابان میرداماد تهران و یدالله در ۱۳۸۲ که مجاز بودند. هاله سحابی فعال جنبش صلح، حقوق زنان، حمایت از خانواده زندانیان سیاسی و پژوهشگر مطالعات دینی بود که رویکرد غیرخشونتآمیز داشت. وی در ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ طی تشییع پدرش بر اثر ضرب و شتم مأموران رژیم دچار ایست قلبی شد و درگذشت. او به عنوان زنی صلحجو شناخته میشد که با لبخند و مهربانی رویکرد غیرخشونتآمیز را ترویج میکرد. (دویچهوله) |
|
| |
|
| === حکومت تهران و سوءاستفادهها ===
| | میراث سحابی به عنوان بنیانگذار انقلاب («پدر انقلاب») در کنار بازرگان و طالقانی یاد میشود که پیوند ملیگرایی و اسلام را برقرار کرد. نهضت آزادی تحت تأثیر وی، اسلامی-سیاسی را ترویج داد و نسبت به دیگر گروهها طولانیتر در قدرت ماند اما به تدریج حذف شد: ابتدا تحمل، سپس ممنوع پس از مخالفت با ولایت فقیه و ادامه جنگ. تعامل اولیه با رژیم تحت خمینی به درگیری تبدیل شد؛ انتصاب به پستهای کلیدی اما حاشیهنشینی به دلیل اختلافات ایدئولوژیک. رژیم مشروعیت آنها را انکار کرد، محدودیتها اعمال نمود و اعضا را ایزوله کرد. منتقدان رژیم مانند هاشمی رفسنجانی، نهضت آزادی را متهم به ارتباط با خارجیها، لیبرالیسم و تضعیف انقلاب با همسویی با گروههایی مانند مجاهدین خلق کردند. خمینی نهضت آزادی را مضر دانست زیرا به عنوان اسلامی ظاهر میشد و جوانان را گمراه میکرد، و در ۱۳۶۶ دستور اقدام شدید داد که به دستگیریها و ممنوعیت تجمعات منجر شد. (زیتون) |
| به عنوان حاکم تهران، کامران میرزا از موقعیت خود برای کسب سود شخصی استفاده کرد. او شورای تجار را در ۱۳۰۱ قمری منحل کرد، مالیات بر قصابان و نانوایان وضع کرد، بدهیهای خود را پرداخت نکرد، و با کنترل دزدان، غنایم را تصاحب میکرد. او صاحب محله کامرانیه در شمیران، کاخ تابستانی کامرانیه، بازارچه نایبالسلطنه، و بیست مغازه در نایب عباس بود. نگهبانان خصوصیاش لباس اتریشی میپوشیدند. او در آزار بابیه و بهائیه نقش داشت، با دستگیریها، جاسوسی، شکنجه و باجگیری.<ref name=":0" /> | |
| | |
| == رقابت با برادران و دربار ==
| |
| رقابت شدیدی بین کامران میرزا، ظلالسلطان و مظفرالدین میرزا برای جلب نظر پدر وجود داشت. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در خاطرات خود به این اشاره کرده، مانند ششم جمادیالاولی ۱۲۹۸ قمری که شاه ولیعهد را بیحال و نایبالسلطنه را طفل ستود، و دهم ربیعالثانی ۱۲۹۹ قمری که ظلالسلطان با نمایش نظامی تلاش کرد برتری نشان دهد. مخالفان از این اختلافات سوءاستفاده میکردند و حاج سیاح به کامران هشدار داد. در ۱۳۰۱ قمری، شاه قصد انتقال ریاست قشون به ظلالسلطان داشت، اما میرزا علی خان امینالدوله مانع شد.
| |
| | |
| عکس تاریخی از کامران میرزا و مظفرالدین میرزا نشاندهنده رابطه برادرانه ظاهری اما رقابت سیاسی است. کامران دست بر شانه برادر گذاشته، که نماد کنترل است. مظفرالدین میرزا در تبریز احساس حاشیهنشینی میکرد، در حالی که کامران در تهران قدرت داشت. این عکس بخشی از استفاده دربار قاجار از عکاسی برای نمایش قدرت و وحدت بود.<ref name=":1" /><ref>[https://www.1pezeshk.com/archives/2016/11/%d9%85%d8%b8%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%84%d8%af%db%8c%d9%86-%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%b2%d8%a7-%d9%88%d9%84%db%8c%d8%b9%d9%87%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%b1%d8%b4-%da%a9%d8%a7%d9%85%d8%b1%d8%a7.html مظفرالدین میرزا و کامران میرزا؛ برادری، رقابت و بازتاب قدرت در دربار قاجار - یک پزشک]</ref>
| |
| | |
| == حوادث کلیدی ==
| |
| | |
| === اعتراضات رژی تنباکو ===
| |
| در سال ۱۳۰۹ قمری (۱۸۹۱–۹۲ میلادی)، کامران میرزا در اعتراضات رژی تنباکو دخیل بود. او رشوه انگلیسیها را پذیرفت و سعی کرد استعمال تنباکو در حرمسرای شاه را از سر بگیرد. در آشوب ۴ ژانویه ۱۸۹۲، مدیریت او منجر به کشته شدن ۶ تا ۳۰ نفر شد و شهرت او را به دلیل ناکارآمدی خدشهدار کرد. او به دلیل دشمنی با امینالسلطان، از مخالفان امتیاز تنباکو شناخته میشد و پس از فتوای حرمت، قلیان برای مدعوین آورد اما خود امتناع کرد. '''(ایرانیکا آنلاین، جام جم آنلاین)'''
| |
| | |
| === ترور ناصرالدین شاه و پس از آن ===
| |
| کامران میرزا در آزار مخالفان مانند جمالالدین افغانی، [[میرزا ملکمخان]]، [[میرزارضا کرمانی|میرزا رضا کرمانی]] و حاج سیاح محلاتی نقش داشت. میرزا رضا کرمانی را ۱۸–۲۰ ماه در قزوین زندانی کرد و تحقیر نمود، که این امر به ترور شاه در ۱۹ آوریل ۱۸۹۶ (۱۳۱۳ قمری) کمک کرد. پس از ترور، کامران میرزا از نظارت بر امور خودداری کرد، در اندرونی پنهان شد و حتی در تشییع جنازه پدر شرکت نکرد.
| |
| | |
| با سلطنت مظفرالدین شاه در سال ۱۸۹۶ م، کامران میرزا تمام مناصب را از دست داد و از دربار عقبنشینی کرد. او به وزیرمختاران روسیه و انگلیس پناه برد و امنیت خواست. در دوره پایانی مظفرالدین شاه، دوباره به وزارت جنگ منصوب شد و ۴۰ روز در دوران محمدعلی شاه این سمت را داشت، اما [[میرزا علیاصغر خان اتابک اعظم|امینالسلطان]] او را عزل کرد.
| |
| | |
| === نقش در انقلاب مشروطه ===
| |
| کامران میرزا موضع ضد مشروطه داشت. او با شیخ فضلالله نوری همکاری کرد و انجمن علمیه ضد مشروطه را تأسیس نمود. در سال ۱۹۰۸، در تظاهرات باغ شاه شرکت کرد و در دسامبر ۱۹۰۸، مجمعی از علما و اشراف تشکیل داد تا شاه از وعدههای پارلمانی عقبنشینی کند. در آوریل-مه ۱۹۰۹، توسط محمدعلی شاه به نخستوزیری منصوب شد، اما در ژوئیه ۱۹۰۹ پس از خلع شاه، به سفارت روسیه پناه برد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
| |
| | |
| در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» تأیف [[احمد کسروی]]، کامران میرزا به عنوان یکی از مخالفان مشروطه توصیف شده که در حمایت از استبداد محمدعلی شاه نقش داشت. همچنین، در «تاریخ بیداری ایرانیان» تألیف [[ناظمالاسلام کرمانی]]، همکاری او با نیروهای ضد مشروطه برجسته است.<ref>تاریخ مشروطه ایران - تألیف احمد کسروی</ref><ref>تاریخ بیداری ایرانیان - تأیف ناظمالاسلام کرمانی</ref>
| |
| | |
| == سالهای پایانی و مرگ ==
| |
| در سال ۱۲۹۵ شمسی (۱۹۱۶–۱۷ میلادی)، احمد شاه کامران میرزا را به نیابت تولیت [[آستان قدس رضوی]] و استانداری خراسان منصوب کرد، اما یک سال بعد برکنار شد. او شاهد خلع نوهاش احمد شاه و انقراض سلسله قاجار در انتقال قدرت به پهلوی بود. کامران میرزا در سال ۱۳۰۷ شمسی (۱۵ آوریل ۱۹۲۹) در تهران درگذشت و در حرم حضرت شاه عبدالعظیم دفن شد، هرچند برخی منابع دفن در حرم حضرت معصومه قم را ذکر کردهاند.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
| |
| | |
| == سبک زندگی، تصویر عمومی و میراث ==
| |
| کامران میرزا سبک زندگی پرزرقوبرقی داشت. او خط نستعلیق مینوشت، کاخهای تابستانی کامرانیه و زمستانی امیریه با آینهکاری داشت، مبلمان اروپایی میخرید، ظروف چینی سفارش میداد، تعزیه برگزار میکرد، و جشنهای نوروزی با ۳۰۰ مهمان برای خارجیان و درباریان ترتیب میداد. او خوشچهره، خوشبرخورد، و مسلط به فرانسه و آلمانی بود. برخی مانند معیرالممالک او را سخاوتمند و با استعداد توصیف کردهاند، اما منتقدان او را نالایق، فاقد انرژی و وطنپرستی، و ظالم در آزارها میدانند.<ref name=":0" />
| |
| | |
| میراث کامران میرزا به عنوان یکی از شاهزادگان قاجار که قدرت را برای منافع شخصی استفاده کرد، باقی ماندهاست. او در کتاب «انقلاب مشروطه ایران» عباس میرزا معزالسلطنه به عنوان نمادی از فساد دربار قاجار توصیف شده.<ref>انقلاب مشروطه ایران - تألیف عباس میرزا معزالسلطنه</ref>
| |
| | |
| == منابع ==
| |