کاربر:Khosro/صفحه تمرین2: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Khosro (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
Khosro (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
حسین پژمان بختیاری (۱۲۷۹-۱۳۵۳ شمسی)، شاعر، نویسنده، مترجم و پژوهشگر برجسته ایرانی، در تهران زاده شد و در همان شهر درگذشت. او تنها فرزند علی‌مراد خان میرپنج بختیاری، یکی از خوانین بختیاری و مبارزان مشروطه، و عالمتاج قائم‌مقامی معروف به ژاله، شاعره و نواده میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی بود. والدین وی اندکی پس از تولد او جدا شدند و پژمان کودکی پر از رنج و تنهایی را تجربه کرد. پدرش در سال ۱۲۸۸ شمسی درگذشت و سرپرستی او به علیقلی خان سردار اسعد بختیاری سپرده شد، اما وصیت پدر برای فرستادن وی به اروپا برای تحصیل اجرا نشد. پژمان در دشتک بختیاری، زادگاه پدری‌اش، بخشی از کودکی را گذراند و در آنجا با طبیعت و فرهنگ بختیاری آشنا شد که تأثیر عمیقی بر آثارش گذاشت. او در مدرسه سن لوئیس تهران تحصیل کرد و همکلاسی نیما یوشیج بود، سپس نزد ادیب نیشابوری و بدیع‌الزمان فروزانفر ادبیات فارسی و عربی آموخت. از سال ۱۳۰۴ شمسی در وزارت پست، تلگراف و تلفن مشغول به کار شد و تا بازنشستگی در ۱۳۳۷ شمسی ادامه داد. پژمان از سال ۱۳۴۷ شمسی مدیر ادبی برنامه گل‌های رادیو ایران شد و تا ۱۳۵۲ شمسی در آن فعالیت کرد. او شعر را از نوجوانی آغاز کرد و ابتدا با تخلص سرمست و سپس پژمان شناخته شد. آثار منظوم وی شامل مجموعه‌هایی چون زن بیچاره (۱۳۰۶)، محاکمه شاعر (۱۳۱۳)، خاشاک (۱۳۳۵)، اندرز یک مادر (۱۳۴۷) و کویر اندیشه (۱۳۴۹) است که غزلیات، مثنوی‌ها و قصاید patriotic را دربرمی‌گیرد. پژمان همچنین تصحیحاتی بر آثار کلاسیک مانند دیوان حافظ (۱۳۱۵)، کلیات جامی (۱۳۱۷) و آثار نظامی گنجوی انجام داد. ترجمه‌های او از ادبیات فرانسه شامل وفای زن از بنژامین کنستان (۱۳۰۸) و مادموازل اسکودری از هوفمان (۱۳۰۹) می‌شود. آثار نثر وی مانند تاریخ پست و تلگراف و تلفن (۱۳۲۶) و داستان زندگانی حافظ نیز قابل توجه است. پژمان بیش از ۷۰ مقاله در مجلاتی چون ارمغان، سخن و یغما منتشر کرد. شعرهای وی تم‌هایی چون تنهایی، عشق، وطن‌پرستی و فرهنگ بختیاری را پوشش می‌دهد و زبان ساده با تصاویر نوآورانه دارد. او در آذر ۱۳۵۳ بر اثر سرطان درگذشت و در بهشت زهرا دفن شد. آثار منتشرنشده وی شامل گویش بختیاری و تاریخ منظوم اشکانیان است. پژمان به عنوان شاعری که به سنت‌های کلاسیک پایبند بود اما نوآوری‌هایی داشت، در ادبیات معاصر ایران جایگاه مهمی دارد. (حدود ۳۰۰ کلمه)
{{جعبه زندگینامه| اندازه جعبه =| عنوان = | نام = شاهین ذوقی‌تبار| تصویر =شاهین ذوقی‌تبار1.jpg| اندازه تصویر = ۲۴۰px| عنوان تصویر =زندانی سیاسی شاهین ذوقی‌تبار| زادروز =سال ۱۳۶۶| زادگاه =| تاریخ مرگ =| مکان مرگ =| عرض جغرافیایی محل دفن =| طول جغرافیایی محل دفن =| latd =| latm =| lats =| latNS =| longd =| longm =| longs =| longEW =| محل زندگی = | ملیت = | نژاد =| تابعیت = | تحصیلات =دانشجوی اخراجی| دانشگاه =| پیشه =| سال‌های فعالیت =| کارفرما =| نهاد =| نماینده =| شناخته‌شده برای = زندانیان سیاسی، فعالان حقوق بشر| نقش‌های برجسته =| سبک =| تأثیرگذاران =| تأثیرپذیرفتگان =| شهر خانگی =| تلویزیون =| لقب =| حزب =| جنبش = | مخالفان =نظام جمهوری اسلامی| هیئت =| دین =اسلام| مذهب =| منصب =| مکتب =| آثار =| خویشاوندان سرشناس =| فرزندان = | جوایز =| امضا =| اندازه امضا =| وبگاه =| پانویس =| اتهام‌ها = اجتماع و تبانی علیه نظام، عضویت و هواداری از سازمان مجاهدین خلق، نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام و توهین به خامنه‌ای| مجازات = ۱۰ سال زندان| وضعیت پزشکی = بیماری کلیوی، ورم شدید پاها| اقدامات اعتراضی = | وضعیت خانواده = | واکنش‌های بین‌المللی =}}
زندگی اولیه و خانواده
'''شاهین ذوقی‌تبار'''، (متولد ۱۳۶۶) زندانی سیاسی ۳۸ ساله و هوادار [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]، در اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط نیروهای [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]] دستگیر شد. او که دانشجوی اخراجی بود، به اتهام توهین به رهبر جمهوری اسلامی ([[سید علی خامنه ای|خامنه‌ای]]) و همکاری با سازمان مجاهدین خلق به ۵ سال زندان محکوم گردید. او دوران حبس خود را در زندان‌های [[زندان اوین|اوین]] و [[زندان گوهردشت|گوهردشت کرج]] گذراند و در این مدت چندین بار به سلول انفرادی منتقل شد. شاهین ذوقی‌تبار در ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ با پایان یافتن حکم آزاد گردید. ذوقی‌تبار پس از آزادی، پیامی ارسال کرد و بر تشکیل [[کانون‌های شورشی]] تأکید نمود.
حسین پژمان بختیاری در آبان ۱۲۷۹ شمسی (نوامبر ۱۹۰۰ میلادی) در محله حسن‌آباد تهران زاده شد. او تنها فرزند علی‌مراد خان میرپنج بختیاری، یکی از خوانین برجسته بختیاری و مبارزان دوران مشروطه، و عالمتاج قائم‌مقامی معروف به ژاله، شاعره و نواده میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی (۱۷۹۹-۱۸۳۵ میلادی) بود که نخست‌وزیر محمدشاه قاجار بود. والدین وی زمانی که پژمان یک ساله بود جدا شدند و مادرش خانه را ترک کرد و اجازه دیدار با فرزندش را نداشت. پژمان تا ۲۷ سالگی مادرش را ندید و سپس با او زندگی کرد تا زمان مرگ مادر در ۱۳۲۶ شمسی. این جدایی تأثیر عمیقی بر روحیه وی گذاشت و در شعرهایش منعکس شد، مانند: "طفلکی بودم که مادر خواست بی‌یارم مرا / رفت در نه سالگی سایه پدر از سر مرا". (ایرانیکا آنلاین)
پدر پژمان، علی‌مراد خان، در اواخر دوران قاجار به تهران آمد و عنوان میرپنج (سرتیپ) گرفت. او در نهضت مشروطه همراه علیقلی خان سردار اسعد بختیاری نقش فعالی داشت و فرمانده بخشی از قشون بختیاری در آذربایجان بود. علی‌مراد خان در سال ۱۲۸۸ شمسی (۱۹۰۹ میلادی) بر اثر بیماری درگذشت و سرپرستی پژمان را به علیقلی خان سردار اسعد بختیاری (متولد ۱۲۳۶ شمسی، درگذشت ۱۲۹۶ شمسی) سپرد، با وصیت فرستادن وی به اروپا برای تحصیل، اما این وصیت اجرا نشد و پژمان سهمی از ارث پدر نبرد. پس از مرگ پدر، پژمان تحت سرپرستی جعفرقلی خان سردار اسعد سوم (متولد ۱۲۵۷ شمسی، درگذشت ۱۳۱۳ شمسی) قرار گرفت، اما با بی‌توجهی روبرو شد. (شعر و آوا)
در کودکی، پژمان از حدود سال ۱۲۸۵ شمسی به دشتک بختیاری، زادگاه پدری در ۸۵ کیلومتری مرکز چهارمحال و بختیاری، در دامنه زردکوه و کنار سرچشمه کارون، فرستاده شد. آنجا با ۴۰ سوار بختیاری سفر کرد و زندگی در طبیعت را تجربه کرد که الهام‌بخش شعرهایش شد: "دیدن و بهره بردن از آن همه چیزهای زیبا از آن همه کوه و بیشه و دشت و صحرا از آن زندگی بی‌تکلف برای من و روح من عوالم تازه‌ای به وجود می‌آورد". او اسب‌سواری، تیراندازی و فنون رزم را آموخت. (استلوئیس)
آموزش
پژمان از سه سالگی تحت فشار پدر قرآن و خواندن و نوشتن آموخت. در دشتک، از شش سالگی در مکتبخانه نزد ملاعلی بنده بهرامی تحصیل کرد. پس از بازگشت به تهران، ابتدا در مدرسه اشرف و سپس در مدرسه سن لوئیس (۱۹۰۹-۱۹۱۷ میلادی) ادامه داد، جایی که همکلاسی نیما یوشیج بود و نزد نظام وفا درس خواند و زبان فرانسه را مسلط شد. بعدها در مشهد نزد ادیب نیشابوری ادبیات فارسی کلاسیک و نزد بدیع‌الزمان فروزانفر عربی آموخت. (دانشنامه جهان اسلام)
پس از فارغ‌التحصیلی، به دلیل آشنایی با فرانسه، در سال ۱۳۰۴ شمسی (۱۹۲۵ میلادی) خدمت سربازی دو ساله را در بخش ارتباطات بی‌سیم وزارت جنگ گذراند و سپس به وزارت پست، تلگراف و تلفن منتقل شد. (بختیاری خبر)
حرفه و فعالیت‌های ادبی
پژمان از سال ۱۳۰۴ شمسی در وزارت پست، تلگراف و تلفن کار کرد و تا بازنشستگی در ۱۳۳۷ شمسی (۱۹۵۸ میلادی) ادامه داد. او روزنامه فکر آزاد را در ۱۳۰۳-۱۳۰۴ شمسی ویرایش کرد و با نصرالله فلسفی مجله پست ایران را راه‌اندازی کرد. در سال ۱۳۲۷ شمسی کتاب تاریخ پست و تلگراف و تلفن را منتشر کرد. (سرزمین ما)
در سال ۱۳۱۱ شمسی (۱۹۳۲ میلادی) به انجمن حکیم نظامی پیوست و در تصحیح و حاشیه‌نویسی پنج گنج نظامی گنجوی شرکت کرد. او جامعه ادبی گوهر را بنیان نهاد و با شاعرانی چون رهی معیری، امیری فیروزکوهی، شهریار، ایرج میرزا، ملک‌الشعرای بهار، مهدی سهیلی، احمد بهمنیار و حبیب یغمایی دوستی داشت. از سال ۱۳۴۷ شمسی پس از مرگ رهی معیری، مدیر ادبی برنامه گل‌های رادیو ایران شد و تا ۱۳۵۲ شمسی ادامه داد، جایی که ترانه‌های بختیاری را مستند کرد و با موسیقی‌دانانی چون علی تجویدی، پرویز یاحقی، محمود محمودی خوانساری، جواد معروفی و عبدالوهاب شهیدی همکاری کرد. او عضو شورای شعر و ترانه رادیو بود. (ایرانیکا آنلاین)
آثار منظوم
پژمان شعر را از نوجوانی آغاز کرد، ابتدا با تخلص سرمست و سپس پژمان. او در غزل، مثنوی، قصیده و چهارپاره مهارت داشت و به سبک کلاسیک پایبند بود اما تصاویر نوآورانه داشت. تم‌های شعرش شامل تنهایی، عشق، وطن‌پرستی و فرهنگ بختیاری بود. مجموعه‌ها عبارتند از: زن بیچاره (۱۳۰۶ شمسی)، محاکمه شاعر (۱۳۱۳ شمسی)، خاشاک (۱۳۳۵ شمسی)، اندرز یک مادر (۱۳۴۷ شمسی)، کویر اندیشه (۱۳۴۹ شمسی) و دیوان اشعار پژمان بختیاری (۱۳۶۸ شمسی). مثنوی تاریخ اشکانیان (منتشر نشده) بیش از ۲۰ هزار بیت دارد. (سرزمین ما)
نمونه غزل: "در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد / کس جای در این کلبه ویرانه ندارد / دل را به کف هر که نهم باز پس آرد / کس تاب نگهداری دیوانه ندارد". (دانشنامه جهان اسلام)
قصاید patriotic در جنگ جهانی دوم: نامه به استالین، نامه به وینستون چرچیل، آذربایجان. قطعه "دودکش‌ها": "دودکش‌ها بر فراز بام‌ها / هر نفس آهی ز دل برمی‌کشند". شعر وطنی: "اگر ایران به جز ویران‌سرا نیست / من این ویران‌سرا را دوست دارم". (بختیاری خبر)
آثار منثور و تصحیحات
پژمان کتاب‌های کلاسیک را تصحیح کرد: دیوان حافظ (۱۳۱۵، ۱۳۴۳ شمسی)، کلیات جامی (۱۳۱۷ شمسی)، خسرو و شیرین نظامی (۱۳۴۳ شمسی)، مخزن‌الاسرار (۱۳۴۴ شمسی)، هفت پیکر (۱۳۴۴ شمسی)، لیلی و مجنون (۱۳۴۷ شمسی)، شرف‌نامه (۱۳۴۵ شمسی)، اقبال‌نامه (۱۳۴۴ شمسی)، اسکندرنامه (۱۳۴۰ شمسی)، رباعیات خیام (۱۳۱۸ شمسی)، دیوان ژاله قائم‌مقامی (۱۳۴۵ شمسی). (سرزمین ما)
آثار نثر: بهترین اشعار (۱۳۱۳ شمسی)، به یادگار جشن هزارمین سال فردوسی (۱۳۱۳ شمسی)، داستان زندگانی حافظ (۱۳۱۵ شمسی)، تاریخ پست و تلگراف و تلفن (۱۳۲۷ شمسی). منتشر نشده: سخنوران پارسی‌گوی، گویش بختیاری، پادشاهان ایران، کاخ‌های فرانسه، تاریخ منظوم اشکانیان. (شعر و آوا)
ترجمه‌ها
پژمان از فرانسه ترجمه کرد: وفای زن از بنژامین کنستان (۱۳۰۸ شمسی، از آدولف)، افسانه قمار از هوفمان (۱۳۱۰ شمسی)، مریمه، دزد اطفال، کرسپل، گربه سیاه از ادگار آلن پو، قمارباز، مادموازل اسکودری، رویای شارل، پسیشه از آپولینر (۱۳۰۹ شمسی)، رنه و آتالا از شاتوبریان، ژولی از روسو، شعرهای فرانسه از لامارتین. (سرزمین ما)
مقالات و دیگر فعالیت‌ها
پژمان بیش از ۱۰۰ مقاله در مجلاتی چون ارمغان، یغما، سخن، وحید، آموزش و پرورش، نوبهار منتشر کرد. او موسیقی و ترانه‌های بختیاری را احیا کرد و مقدمه‌هایی نوشت مانند مقدمه بر مجموعه اول شهریار (۱۳۱۰ شمسی) و ضرب‌المثل‌های بختیاری (۱۳۴۳ شمسی). (شعر و آوا)
مرگ و میراث
پژمان در آذر ۱۳۵۳ شمسی (دسامبر ۱۹۷۴ میلادی) بر اثر سرطان در تهران درگذشت و در بهشت زهرا دفن شد. کتیبه سنگ قبر: "تا رهرو عدم شد جسم شکسته ما / آسایشی عجب یافت اندام خسته ما". او به عنوان شاعری متواضع، عاشق وطن و فرهنگ بختیاری شناخته می‌شود. (ایرانیکا آنلاین)
ــــــــــــــــــ


شاهین ذوقی‌تبار مجدداً در ۲ مرداد ۱۴۰۴ توسط نیروهای اطلاعات [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] بازداشت شد و خانه‌اش تفتیش گردید. پس از انتقال به [[زندان فشافویه]] و سپس بند ۷ زندان اوین، در ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی [[ایمان افشاری]] محاکمه شد. اتهامات وی شامل اجتماع و تبانی علیه نظام، عضویت و هواداری از سازمان مجاهدین خلق، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبر بود. او در ۸ مهر ۱۴۰۴، حکم ۱۰ سال زندان (۵ سال برای اجتماع و تبانی، ۴ سال برای هواداری و ۱ سال برای تبلیغ) به او ابلاغ گردید. ذوقی‌تبار در دوران زندان‌های خود نامه‌ها و پیام‌هایی ارسال کرد که در آن‌ها به شرایط زندان، اعدام‌ها و فراخوان به تحریم انتخابات اشاره نمود. وضعیت سلامتی وی در زندان فشافویه به دلیل شرایط غیربهداشتی وخیم شد و دچار بیماری کلیوی گردید.


== زندگی‌نامه اولیه و دستگیری اول ==
شاهین ذوقی‌تبار در حدود سال ۱۳۶۶ متولد شد و در زمان دستگیری دوم خود ۳۸ ساله بود. وی دانشجوی اخراجی از دانشگاه به دلیل فعالیت‌های سیاسی بود. در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بازداشت گردید و تا ۴ خرداد ۱۳۹۳ در بند امنیتی ۲-الف زندان اوین نگهداری شد. سپس به بند ۷ زندان اوین منتقل گردید و در ۹ مهر ۱۳۹۳ به بند یک زندان رجایی‌شهر (گوهردشت) کرج انتقال یافت. پس از گذراندن مدتی در بند ۲ موسوم به دارالقرآن، در ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ به سالن زندانیان سیاسی در رجایی‌شهر منتقل شد.


شاهین ذوقی‌تبار در اردیبهشت ۱۳۹۲ به اتهام توهین به رهبر جمهوری اسلامی توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد و نزدیک به ۵ سال در زندان‌های اوین و گوهردشت زندانی بود. وی چندین بار به دلیل اعتراض به شرایط زندان و دفاع از حقوق زندانیان به سلول انفرادی منتقل گردید.


از سوی [[ابوالقاسم صلواتی|قاضی الوالقاسم صلواتی]]، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، به اتهام اجتماع و تبانی از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.<ref name=":0">[https://bazdashtshodegan.com/%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%b4%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%86-%d8%b0%d9%88%d9%82%db%8c%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d8%b1/ معرفی زندانی سیاسی شاهین ذوقی‌تبار - صدای بازداشت‌شدگان]</ref><ref name=":1">[https://www.kampain.info/archive/16397.htm شاهین ذوقی تبار آزاد شد - کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی]</ref>


=== فشارها در زندان اول ===
در دوران حبس، شاهین ذوقی‌تبار در ۴ شهریور ۱۳۹۶ به بند ۲-الف زندان اوین که متعلق به اطلاعات سپاه پاسداران است، منتقل گردید. وی تا ۷ شهریور ۱۳۹۶ به دلیل اعتصاب غذا در زندان گوهردشت، مورد بازجویی قرار گرفت. بازجویان وی را به پرونده‌سازی مجدد تهدید کردند و پس از فشارهای روحی-روانی، او را به زندان گوهردشت بازگرداندند.<ref>[https://besoyehazadi.com/2017/08/31/%D8%A7%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%D8%B0%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%AA/ اعمال فشار بر زندانی سیاسی شاهین ذوقی تبار و تهدید برای پرونده‌سازی - بسوی آزادی]</ref>


وی در پیام خود پس از آزادی، اشاره کرد که در طول حبس، بارها توسط بازجوهای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفت، به طوری که سر و دندانش شکست. او این موارد را هزینه‌ای برای آزادی دانست و تأکید کرد که ترس مأموران رژیم از قیام مردم زیاد است.<ref name=":2">[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%D8%B0%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D9%85-%D8%A8%D8%AF%D9%87%DB%8C%D9%85 زندانی سیاسی آزاد شده شاهین ذوقی تبار: با تشکیل کانونهای نبرد دست در دست هم بدهیم - سازمان مجاهدین]</ref>


{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
=== آزادی از زندان اول ===
| نام = حسین پژمان بختیاری
شاهین ذوقی‌تبار در ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ با پایان یافتن حکم ۵ ساله خود از زندان رجایی‌شهر کرج آزاد گردید. وی از دانشجویان اخراجی هوادار سازمان مجاهدین خلق بود.<ref name=":1" />  
| تصویر = Hossein Pejman Bakhtiari.jpg
| توضیح تصویر = حسین پژمان بختیاری؛ شاعر، مترجم و محقق معاصر ایرانی
| نام اصلی = حسین پژمان بختیاری
| زمینه فعالیت = شعر، ترجمه، تحقیق ادبی، تصحیح متون کلاسیک
| ملیت = ایرانی
| تاریخ تولد = آبان ۱۲۷۹ شمسی (نوامبر ۱۹۰۰ میلادی)
| محل تولد = تهران، ایران
| والدین = پدر: علی‌مراد خان میرپنج بختیاری؛ مادر: عالمتاج قائم‌مقامی (ژاله)
| تاریخ مرگ = آذر ۱۳۵۳ شمسی (دسامبر ۱۹۷۴ میلادی)
| محل مرگ = تهران، ایران
| علت مرگ = سرطان
| محل دفن = بهشت زهرا، تهران
| مذهب =
| در زمان حکومت = قاجار، پهلوی
| اتفاقات مهم = کودکی در دشتک بختیاری، تحصیل در مدرسه سن لوییس، اشتغال در وزارت پست و تلگراف و تلفن، مدیریت ادبی برنامه گل‌ها در رادیو ایران، تصحیح آثار کلاسیک فارسی
| نام دیگر =
| لقب =
| بنیانگذار = جامعه ادبی گوهر
| پیشه = شاعر، مترجم، محقق، کارمند وزارت پست و تلگراف و تلفن، مدیر ادبی رادیو
| سال‌های نویسندگی = از نوجوانی تا پایان عمر
| سبک نوشتاری = کلاسیک با تصاویر نوآورانه، غزل، قصیده، مثنوی، چهارپاره
| کتاب‌ها = زن بیچاره (۱۳۰۶)، محاکمه شاعر (۱۳۱۳)، خاشاک (۱۳۳۵)، اندرز یک مادر (۱۳۴۷)، کویر اندیشه (۱۳۴۹)، دیوان اشعار (۱۳۶۸)
| نمایشنامه‌ها =
| دیوان اشعار = دیوان اشعار پژمان بختیاری
| تخلص = ابتدا سرمست، سپس پژمان
| همسر = ازدواج در میانسالی
| فرزندان = دو فرزند (فریبرز و فریبا)
| تحصیلات = مدرسه سن لوییس تهران، نزد ادیب نیشابوری و بدیع‌الزمان فروزانفر
| علت شهرت = شاعر کلاسیک‌گرا با نوآوری در تصاویر، تصحیح متون کلاسیک، ترجمه از فرانسه، احیای موسیقی بختیاری
|اندازه تصویر=280پیکسل}}
'''حسین پژمان بختیاری''' (آبان ۱۲۷۹ شمسی، تهران – آذر ۱۳۵۳ شمسی، تهران)، شاعر، نویسنده، مترجم، محقق و تصحیح‌کننده متون کلاسیک ادبیات فارسی بود. او تنها فرزند علی‌مراد خان میرپنج بختیاری، یکی از خوانین بختیاری و مبارزان دوران مشروطه، و عالمتاج قائم‌مقامی معروف به ژاله، شاعره و نواده میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی بود. والدین وی اندکی پس از تولد او جدا شدند و پژمان کودکی پر از رنج و تنهایی را تجربه کرد که این امر در آثار شعری‌اش بازتاب یافت. پدرش در سال ۱۲۸۸ شمسی درگذشت و سرپرستی او به خاندان سردار اسعد بختیاری سپرده شد، اما وصیت پدر برای فرستادن وی به اروپا برای تحصیل اجرا نشد. پژمان بخشی از کودکی خود را در دشتک بختیاری گذراند و در آنجا با طبیعت و فرهنگ بختیاری آشنا شد که تأثیر عمیقی بر شعرهایش گذاشت. او در مدرسه سن لوییس تهران تحصیل کرد و زبان فرانسه را آموخت؛ همکلاسی نیما یوشیج بود. سپس نزد ادیب نیشابوری و بدیع‌الزمان فروزانفر ادبیات فارسی و عربی را فراگرفت. از سال ۱۳۰۴ شمسی در وزارت پست، تلگراف و تلفن مشغول به کار شد و تا بازنشستگی در ۱۳۳۷ شمسی ادامه داد. از سال ۱۳۴۷ شمسی مدیر ادبی برنامه گل‌های رادیو ایران شد و تا ۱۳۵۲ شمسی فعالیت کرد، جایی که ترانه‌های بختیاری را مستند کرد. شعر را از نوجوانی با تخلص سرمست آغاز کرد و سپس پژمان شناخته شد. آثار منظوم وی شامل مجموعه‌هایی چون زن بیچاره (۱۳۰۶)، محاکمه شاعر (۱۳۱۳)، خاشاک (۱۳۳۵)، اندرز یک مادر (۱۳۴۷) و کویر اندیشه (۱۳۴۹) است. پژمان تصحیحاتی بر دیوان حافظ، کلیات جامی و آثار نظامی گنجوی انجام داد. ترجمه‌های او از ادبیات فرانسه شامل وفای زن از بنژامین کنستان و مادموازل اسکودری از هوفمان می‌شود. آثار نثر وی مانند تاریخ پست و تلگراف و تلفن (۱۳۲۶) و داستان زندگانی حافظ نیز قابل توجه است. او بیش از ۱۰۰ مقاله در مجلاتی چون ارمغان و یغما منتشر کرد. شعرهای وی تم‌هایی چون تنهایی، عشق، وطن‌پرستی و فرهنگ بختیاری را پوشش می‌دهد. پژمان در آذر ۱۳۵۳ بر اثر سرطان درگذشت و در بهشت زهرا دفن شد. آثار منتشر نشده وی شامل گویش بختیاری و تاریخ منظوم اشکانیان است. او به عنوان شاعری که به سنت‌های کلاسیک پایبند بود اما نوآوری‌هایی داشت، در ادبیات معاصر ایران جایگاه مهمی دارد. (حدود ۳۰۰ کلمه)
== زندگی اولیه و خانواده ==
=== تولد و زمینه خانوادگی ===
حسین پژمان بختیاری در آبان ۱۲۷۹ شمسی (نوامبر ۱۹۰۰ میلادی) در محله حسن‌آباد تهران زاده شد. او تنها فرزند علی‌مراد خان میرپنج بختیاری، یکی از خوانین برجسته بختیاری که در اواخر دوران قاجار به تهران آمده و عنوان میرپنج (معادل سرتیپ) دریافت کرده بود، و عالمتاج قائم‌مقامی، معروف به ژاله (متولد ۱۲۶۲ شمسی، درگذشت ۱۳۲۶ شمسی)، شاعره و نواده میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی (مقتول ۱۲۵۱ قمری، نخست‌وزیر محمدشاه قاجار) بود. علی‌مراد خان در نهضت مشروطه همراه علیقلی خان سردار اسعد بختیاری نقش فعالی داشت و فرمانده بخشی از قشون بختیاری در آذربایجان بود. این زمینه خانوادگی، که ترکیبی از سنت‌های ایلی بختیاری و میراث ادبی قائم‌مقامی بود، پایه‌ای برای علاقه پژمان به ادبیات و فرهنگ ایرانی فراهم کرد. <ref name=":0">[https://www.iranicaonline.org/articles/pejman-e-bakhtiari-hosayn/ حسین پژمان بختیاری - ایرانیکا آنلاین]</ref><ref name=":1">[https://rch.ac.ir/article/Details/13121 پژمان‌ بختیاری‌ حسین - دانشنامه جهان اسلام]</ref><ref name=":2">[https://sheroava.blogsky.com/1395/12/18/post-335/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%BE%DA%98%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C زندگینامه - پژمان بختیاری - شعر و آوا]</ref>
والدین پژمان زمانی که او تنها یک ساله بود، جدا شدند و مادرش خانه را ترک کرد و اجازه دیدار با فرزند را نداشت. این جدایی تأثیر عمیقی بر روحیه پژمان گذاشت و در شعرهایش منعکس شد، مانند ابیاتی که از تنهایی و فقدان والدین سخن می‌گوید: "طفلکی بودم که مادر خواست بی‌یارم مرا / رفت در نه سالگی سایه پدر از سر مرا". پژمان تا سن ۲۷ سالگی مادرش را ندید و سپس با او زندگی کرد تا زمان مرگ مادر در سال ۱۳۲۶ شمسی. این دوره از زندگی او با احساس محرومیت عاطفی همراه بود که بعدها در تم‌های تنهایی آثارش ظاهر شد. <ref name=":3">[https://bakhtiarikhabar.ir/%D9%BE%DA%98%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%8C-%D9%85%D8%AD%D9%82%D9%82-%D9%88-%D9%85%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85/ پژمان بختیاری : شاعر ، محقق و مترجم - بختیاری خبر]</ref><ref name=":4">[https://stlouis.ir/?page_id=1052 حسین پژمان بختیاری - استلوئیس]</ref>
=== مرگ پدر و مسائل سرپرستی ===
پدر پژمان، علی‌مراد خان، در سال ۱۲۸۸ شمسی (۱۹۰۹ میلادی) بر اثر بیماری درگذشت. پیش از مرگ، سرپرستی پژمان را به علیقلی خان سردار اسعد بختیاری دوم (متولد ۱۲۳۶ شمسی، درگذشت ۱۲۹۶ شمسی) سپرد و وصیت کرد که وی را برای تحصیل به اروپا بفرستند، اما این وصیت اجرا نشد و پژمان سهمی از ارث پدر دریافت نکرد. پس از مرگ علیقلی خان، سرپرستی به جعفرقلی خان سردار اسعد سوم (متولد ۱۲۵۷ شمسی، درگذشت ۱۳۱۳ شمسی) منتقل شد، اما پژمان با بی‌توجهی و عدم حمایت مالی روبرو بود که این امر بر زندگی اولیه او سایه افکند و او را مجبور به تلاش مستقل برای پیشرفت کرد. <ref name=":5">[https://sarzaminema.ir/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%DA%98%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1/ آثار منظوم و منثور پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر - سرزمین ما]</ref><ref name=":0" /><ref name=":2" />
=== تجربیات کودکی در دشتک بختیاری ===
در حدود سال ۱۲۸۵ شمسی، پژمان به دشتک بختیاری، زادگاه پدری‌اش واقع در ۸۵ کیلومتری مرکز چهارمحال و بختیاری، در دامنه زردکوه و کنار سرچشمه رود کارون، فرستاده شد. او با کاروانی شامل ۴۰ سوار بختیاری سفر کرد و در آنجا زندگی در طبیعت را تجربه کرد. این دوره تأثیر عمیقی بر آثارش گذاشت و او را با فرهنگ و طبیعت بختیاری آشنا کرد: "دیدن و بهره بردن از آن همه چیزهای زیبا از آن همه کوه و بیشه و دشت و صحرا از آن زندگی بی‌تکلف برای من و روح من عوالم تازه‌ای به وجود می‌آورد". در دشتک، پژمان اسب‌سواری، تیراندازی و فنون رزم بختیاری را آموخت که بعدها در شعرهایش بازتاب یافت و عناصری از زندگی ایلی را در آثارش وارد کرد. <ref name=":4" /><ref name=":3" /><ref name=":1" />
== آموزش و تحصیلات ==
=== آموزش پایه و مقدماتی ===
پژمان از سن سه سالگی تحت فشار پدر، قرآن، خواندن و نوشتن را آموخت. در دشتک بختیاری، از شش سالگی در مکتبخانه نزد ملاعلی بنده بهرامی تحصیل کرد و با متون پایه ادبیات فارسی آشنا شد. این آموزش اولیه پایه‌ای برای علاقه او به ادبیات کلاسیک فراهم کرد و او را با اصول اولیه زبان و ادبیات آشنا کرد. <ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":5" />
=== تحصیلات رسمی در تهران ===
پس از بازگشت به تهران، ابتدا در مدرسه اشرف و سپس در مدرسه فرانسوی سن لوییس (از ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۷ میلادی) ادامه تحصیل داد. در سن لوییس، همکلاسی نیما یوشیج بود و نزد معلم ادبیات نظام وفا درس خواند. او زبان فرانسه را به طور کامل مسلط شد که این امر بعدها به ترجمه آثار فرانسوی کمک کرد و دریچه‌ای به ادبیات غرب برای او گشود. <ref name=":4" /><ref name=":1" /><ref name=":3" />
=== آموزش‌های تخصصی ادبیات ===
بعدها، پژمان برای تکمیل دانش ادبی خود به مشهد سفر کرد و نزد ادیب نیشابوری ادبیات فارسی کلاسیک را فراگرفت. همچنین، نزد بدیع‌الزمان فروزانفر زبان عربی و متون کلاسیک را آموخت. این آموزش‌ها او را به یک محقق برجسته در ادبیات فارسی تبدیل کرد و پایه‌ای برای تصحیح متون کلاسیک و تحقیقات ادبی‌اش شد. <ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":5" />
== حرفه و فعالیت‌های شغلی ==
=== خدمت سربازی و ورود به وزارتخانه ===
پس از فارغ‌التحصیلی، به دلیل تسلط بر زبان فرانسه، در سال ۱۳۰۴ شمسی (۱۹۲۵ میلادی) خدمت سربازی دو ساله را در بخش ارتباطات بی‌سیم وزارت جنگ گذراند. سپس، به وزارت پست، تلگراف و تلفن منتقل شد و تا بازنشستگی در سال ۱۳۳۷ شمسی (۱۹۵۸ میلادی) در آنجا مشغول به کار بود. در این وزارتخانه، به سمت‌های مختلفی رسید و تجربیاتش را در کتابی مستند کرد که نشان‌دهنده علاقه او به تاریخ ارتباطات بود. <ref name=":1" /><ref name=":3" /><ref name=":4" />
=== فعالیت‌های مطبوعاتی و انتشاراتی ===
در سال‌های ۱۳۰۳-۱۳۰۴ شمسی، پژمان ویراستار روزنامه فکر آزاد بود. همچنین، با همکاری نصرالله فلسفی، مجله پست ایران را راه‌اندازی کرد که به مسائل پستی و ارتباطات می‌پرداخت. این فعالیت‌ها نشان‌دهنده علاقه او به حوزه ارتباطات بود. در سال ۱۳۲۶ شمسی، کتاب تاریخ پست و تلگراف و تلفن را منتشر کرد که تاریخچه این نهاد در ایران را بررسی می‌کند و جزئیاتی از توسعه ارتباطات در دوران قاجار و پهلوی ارائه می‌دهد. <ref name=":0" /><ref name=":5" /><ref name=":2" />
=== فعالیت‌های فرهنگی و ادبی ===
در سال ۱۳۱۱ شمسی (۱۹۳۲ میلادی)، به انجمن حکیم نظامی پیوست و در تصحیح و حاشیه‌نویسی پنج گنج نظامی گنجوی شرکت کرد. پژمان جامعه ادبی گوهر را بنیان نهاد و با شاعرانی چون رهی معیری، امیری فیروزکوهی، شهریار، ایرج میرزا، ملک‌الشعرای بهار، مهدی سهیلی، احمد بهمنیار و حبیب یغمایی دوستی داشت. از سال ۱۳۴۷ شمسی، پس از مرگ رهی معیری، مدیر ادبی برنامه گل‌های رادیو ایران شد و تا ۱۳۵۲ شمسی ادامه داد. در این برنامه، ترانه‌های بختیاری را مستند کرد و با موسیقی‌دانانی چون علی تجویدی، پرویز یاحقی، محمود محمودی خوانساری، جواد معروفی و عبدالوهاب شهیدی همکاری کرد. او همچنین عضو شورای شعر و ترانه رادیو بود و نقش مهمی در احیای موسیقی سنتی بختیاری ایفا کرد که شامل جمع‌آوری و پخش ترانه‌های محلی بود. <ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":3" />
== زندگی خانوادگی و شخصی ==
پژمان به دلیل رنج‌های کودکی سال‌ها در تجرد زیست و در میانسالی ازدواج کرد. او صاحب دو فرزند به نام‌های فریبرز و فریبا شد. فریبرز پیش از انقلاب به خارج مهاجرت کرد و فریبا در تهران سکونت دارد. زندگی شخصی او با تمرکز بر فعالیت‌های ادبی همراه بود و ازدواج دیرهنگامش نشان‌دهنده اولویت ادبیات در زندگی‌اش بود. <ref name=":2" /><ref name=":4" /><ref name=":5" />
== آثار منظوم ==
=== آغاز فعالیت شعری و انتخاب تخلص ===
پژمان شعر را از نوجوانی آغاز کرد و ابتدا با تخلص سرمست شناخته می‌شد، اما بعدها به پژمان تغییر داد. او در قالب‌های غزل، مثنوی، قصیده و چهارپاره مهارت داشت و به سبک کلاسیک پایبند بود، اما تصاویر نوآورانه‌ای به کار می‌برد. تم‌های اصلی شعرش شامل تنهایی، عشق، وطن‌پرستی و فرهنگ بختیاری بود که از تجربیات شخصی‌اش الهام گرفته شده بود و زبان ساده‌ای با تصاویر طبیعی داشت. <ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":3" />
=== مجموعه‌های منظوم منتشر شده ===
آثار منظوم پژمان شامل مجموعه‌هایی چون زن بیچاره (۱۳۰۶ شمسی)، محاکمه شاعر (۱۳۱۳ شمسی)، خاشاک (۱۳۳۵ شمسی)، اندرز یک مادر (۱۳۴۷ شمسی)، کویر اندیشه (۱۳۴۹ شمسی) و دیوان اشعار پژمان بختیاری (۱۳۶۸ شمسی، پس از مرگ) است. مثنوی تاریخ اشکانیان (منتشر نشده) بیش از ۲۰ هزار بیت دارد و نشان‌دهنده علاقه او به تاریخ ایران باستان است که در آن رویدادهای تاریخی را به صورت منظوم توصیف کرده است. <ref name=":5" /><ref name=":2" /><ref name=":4" />
=== قصاید وطنی و نمونه‌های برجسته ===
در دوران جنگ جهانی دوم، قصاید patriotic سرود مانند نامه به استالین، نامه به وینستون چرچیل و آذربایجان. قطعه "دودکش‌ها" نمونه‌ای از تصاویر نوین اوست: "دودکش‌ها بر فراز بام‌ها / هر نفس آهی ز دل برمی‌کشند". شعر وطنی معروف: "اگر ایران به جز ویران‌سرا نیست / من این ویران‌سرا را دوست دارم". این اشعار بیانگر عشق عمیق او به وطن است و در آنها عناصری از فرهنگ ایرانی و طبیعت را ترکیب کرده است. <ref name=":0" /><ref name=":3" /><ref name=":1" />
== آثار منثور و تصحیحات ==
=== فعالیت‌های تصحیح متون کلاسیک ===
پژمان کتاب‌های کلاسیک را تصحیح کرد: دیوان حافظ (۱۳۱۵ و ۱۳۴۳ شمسی)، کلیات جامی (۱۳۱۷ شمسی)، خسرو و شیرین نظامی (۱۳۴۳ شمسی)، مخزن‌الاسرار (۱۳۴۴ شمسی)، هفت پیکر (۱۳۴۴ شمسی)، لیلی و مجنون (۱۳۴۷ شمسی)، شرف‌نامه (۱۳۴۵ شمسی)، اقبال‌نامه (۱۳۴۴ شمسی)، اسکندرنامه (۱۳۴۰ شمسی)، رباعیات خیام (۱۳۱۸ شمسی)، دیوان ژاله قائم‌مقامی (۱۳۴۵ شمسی). این تصحیحات بر اساس نسخه‌های خطی و با حاشیه‌نویسی دقیق انجام شد و به حفظ میراث ادبی فارسی کمک کرد. <ref name=":5" /><ref name=":2" /><ref name=":0" />
=== آثار نثر و تحقیقات ===
آثار نثر پژمان شامل بهترین اشعار (۱۳۱۳ شمسی)، به یادگار جشن هزارمین سال فردوسی (۱۳۱۳ شمسی)، داستان زندگانی حافظ (۱۳۱۵ شمسی)، تاریخ پست و تلگراف و تلفن (۱۳۲۶ شمسی) است. آثار منتشر نشده: سخنوران پارسی‌گوی، گویش بختیاری، پادشاهان ایران، کاخ‌های فرانسه، تاریخ منظوم اشکانیان. این آثار نشان‌دهنده گستردگی تحقیقات او در تاریخ، ادبیات و فرهنگ است و جزئیاتی از زندگی شاعران کلاسیک و تاریخ ایران ارائه می‌دهد. <ref name=":4" /><ref name=":1" /><ref name=":3" />
== ترجمه‌ها و فعالیت‌های پژوهشی ==
پژمان از ادبیات فرانسه ترجمه کرد: وفای زن از بنژامین کنستان (۱۳۰۸ شمسی، از رمان آدولف)، افسانه قمار از هوفمان (۱۳۱۰ شمسی)، مریمه، دزد اطفال، کرسپل، گربه سیاه از ادگار آلن پو، قمارباز، مادموازل اسکودری، رویای شارل، پسیشه از آپولینر (۱۳۰۹ شمسی)، رنه و آتالا از شاتوبریان، ژولی از روسو، شعرهای فرانسه از لامارتین. این ترجمه‌ها نقش مهمی در معرفی ادبیات غرب به خوانندگان فارسی داشت و نشان‌دهنده تسلط او بر زبان فرانسه بود. <ref name=":5" /><ref name=":0" /><ref name=":2" />
پژمان بیش از ۱۰۰ مقاله در مجلاتی چون ارمغان، یغما، سخن، وحید، آموزش و پرورش، نوبهار منتشر کرد. او موسیقی و ترانه‌های بختیاری را احیا کرد و مقدمه‌هایی نوشت مانند مقدمه بر مجموعه اول شهریار (۱۳۱۰ شمسی) و ضرب‌المثل‌های بختیاری (۱۳۴۳ شمسی). این فعالیت‌ها او را به عنوان یک پژوهشگر فرهنگی تثبیت کرد و به حفظ گویش و فرهنگ بختیاری کمک کرد. <ref name=":4" /><ref name=":1" /><ref name=":3" />
== گزیده اشعار ==
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد
کس جای در این کلبه ویرانه ندارد
دل را به کف هر که نهم باز پس آرد
کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
چندین تن جور و جفا بار کشیدند
در کوی تو کس این همه آزار ندارد
دل بسته زلف تو شد از سر ننگی
زیرا که بدین خوب اسفسار ندارد
بیچاره دل در قفس زلف تو بیند
زان خم شکن طره طرار ندارد
دل هست و دریغا که بجز حسرت و دردی
در کوی تو ما را دگر افکار ندارد
زین درگه امید دریغ آرزو دل
کس دخل بدین درگه حیفبار ندارد
دل رفت و ندید آن رخ دلجوی نگارین
کس بخت بدین گونه دل آزار ندارد
دل هست و دریغا که به جز حسرت و دردی
در کوی تو ما را دگر افکار ندارد <ref name=":1" />


اگر ایران به جز ویران‌سرا نیست
او پس از آزادی، در پیامی سلام بر یاران همبند، قیام‌آفرینان و مردم ایران فرستاد و به شهدای قیام و [[قتل عام ۶۷|قتل‌عام سال ۱۳۶۷]] اشاره کرد. وی دستگیری خود در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق را توصیف کرد و گفت که یک سال و پنج روز در بازداشتگاه ۲-الف بود و سپس به زندان‌های اوین و گوهردشت رفت. او یادی از علی معزی کرد و مشکلات رژیم را عامل اصلی دانست. ذوقی‌تبار بر استفاده از فرصت‌ها برای تشکیل کانون‌های نبرد تأکید کرد و از کشورهای غربی خواست سیاست مماشات با رژیم را کنار بگذارند.<ref name=":2" />  
من این ویران‌سرا را دوست دارم
اگر تاریخ ما افسانه رنگ است
من این افسانه ها را دوست دارم
نوای نای ما گر جانگداز است
من این نای و نوا را دوست دارم
اگر آب و هوایش دلنشین نیست
من این آب و هوا را دوست دارم
به شوق خار صحراهای خشکش
من این فرسوده پا را دوست دارم
من این دلکش زمین را خواهم از جان
من این روشن سما را دوست دارم
اگر بر من ز ایرانی رود زور
من این زور آزما را دوست دارم
اگر آلوده دامانید اگر پاک
من ای مردم شما را دوست دارم <ref name=":3" />


دودکش‌ها بر فراز بام‌ها
== دستگیری دوم و محاکمه ==
هر نفس آهی ز دل برمی‌کشند
[[پرونده:شاهین ذوقی‌تبار2.jpg|جایگزین=شاهین ذوقی‌تبار|بندانگشتی|240x240پیکسل|شاهین ذوقی‌تبار]]
دودشان از سوز جان‌ها زاده است
شاهین ذوقی‌تبار مجدداً در ۲ مرداد ۱۴۰۴ توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت شد. مأموران امنیتی در سحرگاه به منزلش یورش بردند، خانه را تفتیش کردند و او را با خشونت در برابر خانواده‌اش بازداشت نمودند. این اقدام بدون حکم قضایی صورت گرفت. وی ابتدا به زندان فشافویه منتقل شد، جایی که به دلیل شرایط غیربهداشتی و تراکم جمعیت، وضعیت سلامتی‌اش وخیم گردید و دچار بیماری کلیوی و ورم شدید پاها شد. سپس با انتقال برخی زندانیان سیاسی به اوین، به بند ۷ زندان اوین منتقل گردید. بر اساس گزارشتات منابع حقوق بشری، وضعیت درمانی او نامناسب است و دسترسی به خدمات پزشکی کافی ندارد.<ref name=":0" />  
آتشین آه زمینیان را می‌رسانند
بر فراز ابرها با بادها همدم
می‌روند آهسته آهسته به بالا
تا به جایی می‌رسند کز آن بلندتر نیست
باز می‌گردند به پستی سوی دنیا
باز می‌گردند به پستی سوی دنیا <ref name=":0" />


آتشی در سینه دارم جاودانی
شاهین ذوقی‌تبار در ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه شد. اتهامات شامل اجتماع و تبانی علیه نظام، عضویت و هواداری از سازمان مجاهدین خلق، نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبر بود. وی بدون دسترسی کافی به وکیل و در روندی فاقد شفافیت محاکمه گردید.<ref name=":3">[https://iranhrs.org/%d8%b4%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%86-%d8%b0%d9%88%d9%82%db%8c-%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%d8%a8%d9%87-%db%b1%db%b0-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%9b-%d8%a7%d8%af%d8%a7%d9%85%d9%87/ محکومیت شاهین ذوقی تبار به ۱۰ سال زندان؛ ادامه فشار بر زندانیان سیاسی - کانون حقوق بشر ایران]</ref>  
عمر من مرگ است نامش زندگانی
رحم کن ای عشق ویران ساز جاوید
زین تن خاکی دریغ آید جوانی
مست و مخمورم ولی در کوی نسیان
می ز اندوه دل تنگی چشیدم
با تن خسته و با جان فسرده
ناله ها کردم ولی نالید نالیدم
در غم عشقی اسیرم کاو اسیر است
در غم عشقی اسیرم کاو اسیر است
با تن خسته و با جان فسرده
ناله ها کردم ولی نالید نالیدم <ref name=":2" />


طفلکی بودم که مادر خواست بی‌یارم مرا
=== محکومیت دوم ===
رفت در نه سالگی سایه پدر از سر مرا
در ۸ مهر ۱۴۰۴، حکم زندان به ذوقی‌تبار ابلاغ شد. وی به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به ۵ سال، عضویت و هواداری از سازمان مجاهدین خلق به ۴ سال و تبلیغ علیه نظام به ۱ سال زندان محکوم گردید، که مجموعاً ۱۰ سال زندان است.
بی پدر ماندم و بی مادر و بی خواهر و برادر
بی کس و بی یار و بی همدم ز روزی کز مادر زادم
بی کس و بی یار و بی همدم ز روزی کز مادر زادم <ref name=":4" />


تا رهرو عدم شد جسم شکسته ما
وی سابقه بازداشت در سال ۱۳۹۲ به اتهام توهین به رهبر را داشت که به ۶ سال زندان محکوم شد و چهار سال آن را در زندان‌های اوین و گوهردشت گذراند.<ref name=":3" />
آسایشی عجب یافت اندام خسته ما
 
ما را که عمر در رنج و غم بگذشت
== نامه‌های شاهین ذوقی‌تبار از زندان ==
این مرگ بود آسایش جاوید ما
در نامه‌ای از زندان رجایی‌شهر کرج در ۱ دی ۱۳۹۴، ذوقی‌تبار توصیف کرد که در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، پاسداران و [[لباس شخصی‌ها|لباس‌ شخصی‌ها]] با شکستن در به خانه هجوم آوردند و او را به بازداشتگاه ۲-الف بردند. وی بیش از یک سال در انفرادی بدون تماس و ملاقات گذراند و از لوازم ضروری محروم بود. او با توهین‌ها مواجه شد و نگران مادر و برادر بازداشت‌شده‌اش بود. سپس به اوین و گوهردشت منتقل شد، جایی که هوای سالم نبود، هواخوری محدود بود و مرگ‌ومیر ناشی از بیماری زیاد بود.<ref>[https://melliun.org/iran/79185 نامه یک زندانی سیاسی از زندان رجایی‌شهر کرج - ملّیون ایران]</ref>
این مرگ بود آسایش جاوید ما <ref name=":5" />
 
در نامه دیگری در ۲۴ آذر ۱۳۹۵ از زندان رجایی‌شهر، وی از دوران کودکی خود گفت که مجبور به شرکت در کلاس‌های قرآنی و نماز بود و شعار مرگ بر ضد [[رژیم ولایت فقیه|ولایت فقیه]] می‌داد. در دانشگاه با اینترنت و ماهواره با مطالب جدیدی مانند اعدام‌های دهه ۶۰ آشنا شد. پس از دستگیری و بیش از یک سال انفرادی با شکنجه، عمق جنایات را فهمید و بر پیگیری دادخواهی اعدام‌های ۱۳۶۷ تأکید کرد.<ref>[https://negah.org/3220 سخنی با هم سن و سال هایم دهه ۶۰ - نگاه]</ref>
 
در نامه‌ای در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ از زندان، شاهین ذوقی‌تبار به تحریم انتخابات فراخوان داد و رژیم را به حیوانی تشبیه کرد که خود را بزرگ‌تر نشان می‌دهد. وی انتخابات را پز روشنفکرانه دانست که کاندیداها توسط خامنه‌ای انتخاب می‌شوند. او به اختلافات باندها، رد صلاحیت [[محمود احمدی‌نژاد]]، و جنایات [[حسن روحانی]] و [[ابراهیم رئیسی]] اشاره کرد و از مردم خواست در اعتراضات شرکت کنند.<ref>[https://hambastegimeli.com/69275_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%D8%B0%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8%DB%8C فراخوان زندانی سیاسی شاهین ذوقی تبار به تحریم انتخابات قلابی فاشیسم مذهبی - همبستگی ملی]</ref>
 
در پیام ۳۰ مهر ۱۴۰۴ از زندان اوین، ذوقی‌تبار سلام به [[مسعود رجوی]] و [[مریم رجوی]] و کانون‌های شورشی فرستاد. وی خود را گروگان سپاه دانست و گفت رژیم تلاش دارد مجاهدین را با اسرائیل و سلطنت هم‌ردیف کند. او بر خط قرمز مرگ بر ستمگر تأکید کرد و راه‌حل را راه مجاهدین دانست. وی تاکید کرد که تا سرنگونی رژیم ایستادگی خواهد کرد. پیام شاهین ذوقی‌تبار که به صورت ویس بود، به شرح زیر است:<blockquote>«به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران
 
سلام به برادر مسعود و خواهر مریم
 
سلام به کانون‌های شورشی قهرمان
 
این جانب شاهین ذوقی‌تبار از زندان اوین تماس می‌گیرم. قبلاً به مدت ۵سال زندانی سیاسی بودم و دوباره از ۲مرداد ۱۴۰۴، توسط اطلاعات سپاه دستگیر شدم.
 
من مثل تمام مردم ایران یکی از گروگانهای سپاه تروریستی هستم. در این مدت کوتاهی که دوباره دستگیر شدم، با خط جدیدی از گشتاپوی آخوندی در بازجویی‌ها و شرایط زندان آشنا شدم که می‌خواهم با مردم ایران به اشتراک بگذارم.
 
وزارت بدنام آخوندی و سپاه تروریستی در نقشه‌ای شوم در تلاش هستند که سازمان مجاهدین خلق و کانون‌های شورشی قهرمان را در کنار اسراییل و جریان سلطنت قرار دهند.
 
به اندازه فهم خود به‌عنوان یک هوادار مجاهدین و زندانی سیاسی لازم دانستم که خط قرمز سیاسی مردم ایران را با شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر مشخص کنم. یک شعار محوری که مردم ایران نیز در خیابانهای ایران گفتند.
 
مردم ایران به‌خوبی می‌دانند که راه‌حل سرنگونی رژیم آخوندی همان راه آتش کانون‌های شورشی مجاهدین است.
 
به دنیا و سیاست‌مداران دنیا می‌گویم راه‌حل آرامش در جهان و خاورمیانه همان راه‌حل سوم خانم مریم رجوی است. مطمئناً غباری که شاه و شیخ و استعمار و مماشات گران بین مردم ایران و مجاهدین انداخته‌اند، نمی‌تواند مانع سرنگونی رژیم شود.
 
همان‌طور که آدم استفراغ خودش را نمی‌خورد، بازگشت شاه خائن هم قطعاً غیرممکن است و جنگ رژیم و اسراییل نشان داد که جنگ خارجی نیز مانند مماشات با رژیم بی‌فایده است.
 
دوباره تأکید می‌کنم تنها راه رهایی همان راه‌حل سوم خانم رجوی و راه مجاهدین و راه کانون‌های شورشی است و جنگ اصلی بین مردم ایران و رژیم ضدبشری آخوندی است.
 
من و دیگر زندانیان سیاسی تا آخرین قطره خون در کنار مردم ایران قطعاً خواهیم ایستاد تا لحظه سرنگونی رژیم بدنام آخوندی
 
به امید آزادی مردم ایران
 
۳۰مهر ۱۴۰۴
 
خواهشمندیم ویس در سایت سازمان مجاهدین خلق در سیمای آزادی و کانال‌ها و تلویزیونهای وابسته [این تماس مربوط به زندان اوین می‌باشد]، سیمای آزادی و کانال‌های وابسته به سازمان مجاهدان خلق ایران پخش و منتشر شود. با تشکر، تمام.»<ref>[https://www.iranntv.com/958189-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%D8%B0%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF پیام شاهین ذوقی‌تبار زندانی سیاسی از زندان اوین – ۳۰مهر ۱۴۰۴ - سیمای آزادی]</ref></blockquote>


== مرگ و میراث ==
=== درگذشت و آرامگاه ===
حسین پژمان بختیاری در آذر ۱۳۵۳ شمسی (دسامبر ۱۹۷۴ میلادی) بر اثر سرطان در تهران درگذشت. او در بهشت زهرا دفن شد و کتیبه سنگ قبرش از شعر خودش است: "تا رهرو عدم شد جسم شکسته ما / آسایشی عجب یافت اندام خسته ما". این ابیات نشان‌دهنده دیدگاه او به مرگ به عنوان آرامش پس از زندگی پررنج است. <ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":4" />
=== میراث ادبی و فرهنگی ===
پژمان به عنوان شاعری متواضع، عاشق وطن و فرهنگ بختیاری شناخته می‌شود. آثارش پلی بین سنت کلاسیک و نوآوری‌های معاصر است. او در احیای موسیقی بختیاری و تصحیح متون کلاسیک نقش داشت و بیش از ۱۰۰ مقاله نوشت. آثار منتشر نشده‌اش مانند گویش بختیاری و تاریخ اشکانیان نشان‌دهنده عمق تحقیقات اوست. پژمان در ادبیات معاصر ایران جایگاه مهمی دارد و شعرهایش همچنان خوانده می‌شود و در برنامه‌های فرهنگی مورد استفاده قرار می‌گیرد. <ref name=":1" /><ref name=":3" /><ref name=":5" />
== منابع ==
== منابع ==
حسین پژمان بختیاری (ایرانیکا آنلاین) https://www.iranicaonline.org/articles/pejman-e-bakhtiari-hosayn/
)artebox حسین پژمان بختیاری ( https://artebox.org/arte-pedia/bakhtiari-01/
پژمان‌ بختیاری‌ حسین (دانشنامه جهان اسلام) https://rch.ac.ir/article/Details/13121
حسین پژمان بختیاری (استلوئیس) https://stlouis.ir/?page_id=1052
زندگینامه - پژمان بختیاری (شعر و آوا) https://sheroava.blogsky.com/1395/12/18/post-335/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%BE%DA%98%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C
آثار منظوم و منثور پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر (سرزمین ما) https://sarzaminema.ir/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%DA%98%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1/
پژمان بختیاری : شاعر ، محقق و مترجم (بختیاری خبر) https://bakhtiarikhabar.ir/%D9%BE%DA%98%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%8C-%D9%85%D8%AD%D9%82%D9%82-%D9%88-%D9%85%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85/

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۵۹

شاهین ذوقی‌تبار
زندانی سیاسی شاهین ذوقی‌تبار
زادروزسال ۱۳۶۶
تحصیلاتدانشجوی اخراجی
شناخته‌شده برایزندانیان سیاسی، فعالان حقوق بشر
مخالفاننظام جمهوری اسلامی
دیناسلام
اتهام‌هااجتماع و تبانی علیه نظام، عضویت و هواداری از سازمان مجاهدین خلق، نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام و توهین به خامنه‌ای
مجازات‌ها۱۰ سال زندان

شاهین ذوقی‌تبار، (متولد ۱۳۶۶) زندانی سیاسی ۳۸ ساله و هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران، در اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شد. او که دانشجوی اخراجی بود، به اتهام توهین به رهبر جمهوری اسلامی (خامنه‌ای) و همکاری با سازمان مجاهدین خلق به ۵ سال زندان محکوم گردید. او دوران حبس خود را در زندان‌های اوین و گوهردشت کرج گذراند و در این مدت چندین بار به سلول انفرادی منتقل شد. شاهین ذوقی‌تبار در ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ با پایان یافتن حکم آزاد گردید. ذوقی‌تبار پس از آزادی، پیامی ارسال کرد و بر تشکیل کانون‌های شورشی تأکید نمود.

شاهین ذوقی‌تبار مجدداً در ۲ مرداد ۱۴۰۴ توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد و خانه‌اش تفتیش گردید. پس از انتقال به زندان فشافویه و سپس بند ۷ زندان اوین، در ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه شد. اتهامات وی شامل اجتماع و تبانی علیه نظام، عضویت و هواداری از سازمان مجاهدین خلق، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبر بود. او در ۸ مهر ۱۴۰۴، حکم ۱۰ سال زندان (۵ سال برای اجتماع و تبانی، ۴ سال برای هواداری و ۱ سال برای تبلیغ) به او ابلاغ گردید. ذوقی‌تبار در دوران زندان‌های خود نامه‌ها و پیام‌هایی ارسال کرد که در آن‌ها به شرایط زندان، اعدام‌ها و فراخوان به تحریم انتخابات اشاره نمود. وضعیت سلامتی وی در زندان فشافویه به دلیل شرایط غیربهداشتی وخیم شد و دچار بیماری کلیوی گردید.

زندگی‌نامه اولیه و دستگیری اول

شاهین ذوقی‌تبار در حدود سال ۱۳۶۶ متولد شد و در زمان دستگیری دوم خود ۳۸ ساله بود. وی دانشجوی اخراجی از دانشگاه به دلیل فعالیت‌های سیاسی بود. در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بازداشت گردید و تا ۴ خرداد ۱۳۹۳ در بند امنیتی ۲-الف زندان اوین نگهداری شد. سپس به بند ۷ زندان اوین منتقل گردید و در ۹ مهر ۱۳۹۳ به بند یک زندان رجایی‌شهر (گوهردشت) کرج انتقال یافت. پس از گذراندن مدتی در بند ۲ موسوم به دارالقرآن، در ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ به سالن زندانیان سیاسی در رجایی‌شهر منتقل شد.

شاهین ذوقی‌تبار در اردیبهشت ۱۳۹۲ به اتهام توهین به رهبر جمهوری اسلامی توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد و نزدیک به ۵ سال در زندان‌های اوین و گوهردشت زندانی بود. وی چندین بار به دلیل اعتراض به شرایط زندان و دفاع از حقوق زندانیان به سلول انفرادی منتقل گردید.

از سوی قاضی الوالقاسم صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، به اتهام اجتماع و تبانی از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.[۱][۲]

فشارها در زندان اول

در دوران حبس، شاهین ذوقی‌تبار در ۴ شهریور ۱۳۹۶ به بند ۲-الف زندان اوین که متعلق به اطلاعات سپاه پاسداران است، منتقل گردید. وی تا ۷ شهریور ۱۳۹۶ به دلیل اعتصاب غذا در زندان گوهردشت، مورد بازجویی قرار گرفت. بازجویان وی را به پرونده‌سازی مجدد تهدید کردند و پس از فشارهای روحی-روانی، او را به زندان گوهردشت بازگرداندند.[۳]

وی در پیام خود پس از آزادی، اشاره کرد که در طول حبس، بارها توسط بازجوهای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفت، به طوری که سر و دندانش شکست. او این موارد را هزینه‌ای برای آزادی دانست و تأکید کرد که ترس مأموران رژیم از قیام مردم زیاد است.[۴]

آزادی از زندان اول

شاهین ذوقی‌تبار در ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ با پایان یافتن حکم ۵ ساله خود از زندان رجایی‌شهر کرج آزاد گردید. وی از دانشجویان اخراجی هوادار سازمان مجاهدین خلق بود.[۲]

او پس از آزادی، در پیامی سلام بر یاران همبند، قیام‌آفرینان و مردم ایران فرستاد و به شهدای قیام و قتل‌عام سال ۱۳۶۷ اشاره کرد. وی دستگیری خود در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق را توصیف کرد و گفت که یک سال و پنج روز در بازداشتگاه ۲-الف بود و سپس به زندان‌های اوین و گوهردشت رفت. او یادی از علی معزی کرد و مشکلات رژیم را عامل اصلی دانست. ذوقی‌تبار بر استفاده از فرصت‌ها برای تشکیل کانون‌های نبرد تأکید کرد و از کشورهای غربی خواست سیاست مماشات با رژیم را کنار بگذارند.[۴]

دستگیری دوم و محاکمه

شاهین ذوقی‌تبار
شاهین ذوقی‌تبار

شاهین ذوقی‌تبار مجدداً در ۲ مرداد ۱۴۰۴ توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت شد. مأموران امنیتی در سحرگاه به منزلش یورش بردند، خانه را تفتیش کردند و او را با خشونت در برابر خانواده‌اش بازداشت نمودند. این اقدام بدون حکم قضایی صورت گرفت. وی ابتدا به زندان فشافویه منتقل شد، جایی که به دلیل شرایط غیربهداشتی و تراکم جمعیت، وضعیت سلامتی‌اش وخیم گردید و دچار بیماری کلیوی و ورم شدید پاها شد. سپس با انتقال برخی زندانیان سیاسی به اوین، به بند ۷ زندان اوین منتقل گردید. بر اساس گزارشتات منابع حقوق بشری، وضعیت درمانی او نامناسب است و دسترسی به خدمات پزشکی کافی ندارد.[۱]

شاهین ذوقی‌تبار در ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه شد. اتهامات شامل اجتماع و تبانی علیه نظام، عضویت و هواداری از سازمان مجاهدین خلق، نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبر بود. وی بدون دسترسی کافی به وکیل و در روندی فاقد شفافیت محاکمه گردید.[۵]

محکومیت دوم

در ۸ مهر ۱۴۰۴، حکم زندان به ذوقی‌تبار ابلاغ شد. وی به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به ۵ سال، عضویت و هواداری از سازمان مجاهدین خلق به ۴ سال و تبلیغ علیه نظام به ۱ سال زندان محکوم گردید، که مجموعاً ۱۰ سال زندان است.

وی سابقه بازداشت در سال ۱۳۹۲ به اتهام توهین به رهبر را داشت که به ۶ سال زندان محکوم شد و چهار سال آن را در زندان‌های اوین و گوهردشت گذراند.[۵]

نامه‌های شاهین ذوقی‌تبار از زندان

در نامه‌ای از زندان رجایی‌شهر کرج در ۱ دی ۱۳۹۴، ذوقی‌تبار توصیف کرد که در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، پاسداران و لباس‌ شخصی‌ها با شکستن در به خانه هجوم آوردند و او را به بازداشتگاه ۲-الف بردند. وی بیش از یک سال در انفرادی بدون تماس و ملاقات گذراند و از لوازم ضروری محروم بود. او با توهین‌ها مواجه شد و نگران مادر و برادر بازداشت‌شده‌اش بود. سپس به اوین و گوهردشت منتقل شد، جایی که هوای سالم نبود، هواخوری محدود بود و مرگ‌ومیر ناشی از بیماری زیاد بود.[۶]

در نامه دیگری در ۲۴ آذر ۱۳۹۵ از زندان رجایی‌شهر، وی از دوران کودکی خود گفت که مجبور به شرکت در کلاس‌های قرآنی و نماز بود و شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه می‌داد. در دانشگاه با اینترنت و ماهواره با مطالب جدیدی مانند اعدام‌های دهه ۶۰ آشنا شد. پس از دستگیری و بیش از یک سال انفرادی با شکنجه، عمق جنایات را فهمید و بر پیگیری دادخواهی اعدام‌های ۱۳۶۷ تأکید کرد.[۷]

در نامه‌ای در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ از زندان، شاهین ذوقی‌تبار به تحریم انتخابات فراخوان داد و رژیم را به حیوانی تشبیه کرد که خود را بزرگ‌تر نشان می‌دهد. وی انتخابات را پز روشنفکرانه دانست که کاندیداها توسط خامنه‌ای انتخاب می‌شوند. او به اختلافات باندها، رد صلاحیت محمود احمدی‌نژاد، و جنایات حسن روحانی و ابراهیم رئیسی اشاره کرد و از مردم خواست در اعتراضات شرکت کنند.[۸]

در پیام ۳۰ مهر ۱۴۰۴ از زندان اوین، ذوقی‌تبار سلام به مسعود رجوی و مریم رجوی و کانون‌های شورشی فرستاد. وی خود را گروگان سپاه دانست و گفت رژیم تلاش دارد مجاهدین را با اسرائیل و سلطنت هم‌ردیف کند. او بر خط قرمز مرگ بر ستمگر تأکید کرد و راه‌حل را راه مجاهدین دانست. وی تاکید کرد که تا سرنگونی رژیم ایستادگی خواهد کرد. پیام شاهین ذوقی‌تبار که به صورت ویس بود، به شرح زیر است:

«به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران

سلام به برادر مسعود و خواهر مریم

سلام به کانون‌های شورشی قهرمان

این جانب شاهین ذوقی‌تبار از زندان اوین تماس می‌گیرم. قبلاً به مدت ۵سال زندانی سیاسی بودم و دوباره از ۲مرداد ۱۴۰۴، توسط اطلاعات سپاه دستگیر شدم.

من مثل تمام مردم ایران یکی از گروگانهای سپاه تروریستی هستم. در این مدت کوتاهی که دوباره دستگیر شدم، با خط جدیدی از گشتاپوی آخوندی در بازجویی‌ها و شرایط زندان آشنا شدم که می‌خواهم با مردم ایران به اشتراک بگذارم.

وزارت بدنام آخوندی و سپاه تروریستی در نقشه‌ای شوم در تلاش هستند که سازمان مجاهدین خلق و کانون‌های شورشی قهرمان را در کنار اسراییل و جریان سلطنت قرار دهند.

به اندازه فهم خود به‌عنوان یک هوادار مجاهدین و زندانی سیاسی لازم دانستم که خط قرمز سیاسی مردم ایران را با شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر مشخص کنم. یک شعار محوری که مردم ایران نیز در خیابانهای ایران گفتند.

مردم ایران به‌خوبی می‌دانند که راه‌حل سرنگونی رژیم آخوندی همان راه آتش کانون‌های شورشی مجاهدین است.

به دنیا و سیاست‌مداران دنیا می‌گویم راه‌حل آرامش در جهان و خاورمیانه همان راه‌حل سوم خانم مریم رجوی است. مطمئناً غباری که شاه و شیخ و استعمار و مماشات گران بین مردم ایران و مجاهدین انداخته‌اند، نمی‌تواند مانع سرنگونی رژیم شود.

همان‌طور که آدم استفراغ خودش را نمی‌خورد، بازگشت شاه خائن هم قطعاً غیرممکن است و جنگ رژیم و اسراییل نشان داد که جنگ خارجی نیز مانند مماشات با رژیم بی‌فایده است.

دوباره تأکید می‌کنم تنها راه رهایی همان راه‌حل سوم خانم رجوی و راه مجاهدین و راه کانون‌های شورشی است و جنگ اصلی بین مردم ایران و رژیم ضدبشری آخوندی است.

من و دیگر زندانیان سیاسی تا آخرین قطره خون در کنار مردم ایران قطعاً خواهیم ایستاد تا لحظه سرنگونی رژیم بدنام آخوندی

به امید آزادی مردم ایران

۳۰مهر ۱۴۰۴

خواهشمندیم ویس در سایت سازمان مجاهدین خلق در سیمای آزادی و کانال‌ها و تلویزیونهای وابسته [این تماس مربوط به زندان اوین می‌باشد]، سیمای آزادی و کانال‌های وابسته به سازمان مجاهدان خلق ایران پخش و منتشر شود. با تشکر، تمام.»[۹]

منابع