۱٬۰۰۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
بی بی مریم بختیاری در سال ۱۲۵۱ دیده به جهان گشود. او دختر [[حسینقلی خان ایلخانی]]، خواهر علیقلی خان سردار اسعد و همسر [[علی قلی خان بختیاری]] بود و مادر علی مردان خان بختیاری (ملقب به شیرعلیمردان) قهرمان مبارزه با رژیم رضاشاه بود.<ref>[http://www.elbakhtiyari.loxblog.com/post/7/بیوگرافی%20سردار%20بی%20بی%20مریم%20سايت%20بختياري وبلاگ بختیاری -بیوگرافی سردار بی بی مریم]</ref> وی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون همسر و جانشین خان بود سوارکارانی را در اختیار داشت که در مواقع ضروری با استفاده از آنها، به مشروطه خواهان یاری میرساند؛ و به دلیل لیاقت و شجاعت وشخصیت ضداستعماری و ضد استبدادیاش، در میان ایل بختیاری به «سردار مریم» معروف گردید.<ref>[http://sarzaminema.ir/بی-بی-مریم-بختیاری/ سرزمین ما -سردار مریم بختیاری]</ref> او سه سال پس ازاعدام فرزندش [[علیمردان خان بختیاری]] که به دستور [[رضاشاه]] تیرباران شدهبود، در سال ۱۳۱۶ هـ. ش در اصفهان درگذشت<ref>بختیاری، مریم: خاطرات سردار مریم بختیاری از کودکی تا آغاز انقلاب مشروطه (تهران، آنزان، ۱۳۸۲) ص۲۱</ref> و در آرامگاه تاریخی [[تخت پولاد]] تکیه میرفندرسکی (بختیاریها) به خاک سپرده شد. خانه او را در اصفهان بنابر وصیت خودش به اداره فرهنگ اهداء کردند که در محل آن [[مدرسه رودابه]] ساخته شد.<ref>[http://sarzaminema.ir/بی-بی-مریم-بختیاری/ سرزمین ما -زندگینامه بی بی مریم بختیاری]</ref> | بی بی مریم بختیاری در سال ۱۲۵۱ دیده به جهان گشود. او دختر [[حسینقلی خان ایلخانی]]، خواهر علیقلی خان سردار اسعد و همسر [[علی قلی خان بختیاری]] بود و مادر علی مردان خان بختیاری (ملقب به شیرعلیمردان) قهرمان مبارزه با رژیم رضاشاه بود.<ref>[http://www.elbakhtiyari.loxblog.com/post/7/بیوگرافی%20سردار%20بی%20بی%20مریم%20سايت%20بختياري وبلاگ بختیاری -بیوگرافی سردار بی بی مریم]</ref> وی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون همسر و جانشین خان بود سوارکارانی را در اختیار داشت که در مواقع ضروری با استفاده از آنها، به مشروطه خواهان یاری میرساند؛ و به دلیل لیاقت و شجاعت وشخصیت ضداستعماری و ضد استبدادیاش، در میان ایل بختیاری به «سردار مریم» معروف گردید.<ref>[http://sarzaminema.ir/بی-بی-مریم-بختیاری/ سرزمین ما -سردار مریم بختیاری]</ref> او سه سال پس ازاعدام فرزندش [[علیمردان خان بختیاری]] که به دستور [[رضاشاه]] تیرباران شدهبود، در سال ۱۳۱۶ هـ. ش در اصفهان درگذشت<ref>بختیاری، مریم: خاطرات سردار مریم بختیاری از کودکی تا آغاز انقلاب مشروطه (تهران، آنزان، ۱۳۸۲) ص۲۱</ref> و در آرامگاه تاریخی [[تخت پولاد]] تکیه میرفندرسکی (بختیاریها) به خاک سپرده شد. خانه او را در اصفهان بنابر وصیت خودش به اداره فرهنگ اهداء کردند که در محل آن [[مدرسه رودابه]] ساخته شد.<ref>[http://sarzaminema.ir/بی-بی-مریم-بختیاری/ سرزمین ما -زندگینامه بی بی مریم بختیاری]</ref> | ||
== نقش | == نقش بیبی مریم بختیاری در فتح تهران == | ||
[[پرونده:بیبی مریم بختیاری.jpg|قاب|431x431پیکسل]] | [[پرونده:بیبی مریم بختیاری.jpg|قاب|431x431پیکسل|بیبی مریم بختیاری با تفنگ و قطار]] | ||
براساس کتاب خاطرات سردار مریم، هنگامیکه سردار اسعد و بختیاریها برای حمایت از مشروطه وفتح تهران اعزام میشدندوی با سخنان خود و تشویق سواران بختیاری به حمایت از مشروطیت پرداخت. سردار اسعد قبل از حرکت با وی هماهنگیهای لازم را انجام داد. میگویند وی مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری [[حسین ثقفی]] مستقر شد و هنگامیکه سرداراسعد به تهران حمله کرد بیبی مریم، پشت بام خانه را که مشرف به [[میدان بهارستان]] بود سنگربندی کرد و با عدهای سوار بختیاری، از پشت سر به قزاقها حمله کرد<ref>[http://sarzaminema.ir/بی-بی-مریم-بختیاری/ سرزمین ما -سردار بی بی مریم بختیاری]</ref> و خود شخصاً تفنگ به دست گرفت و با آنان جنگید. نقش او در فتح مشروطیت و مبارزات او در هنگامه جنگ جهانی اول، میزان محبوبیتش را افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت و به لقب سردار مفتخر شد.<ref>[http://2khtarbakhtiari.blogfa.com/post-209.aspx حرفی از جنس زمان -سردار مریم بختیاری]</ref> | براساس کتاب خاطرات سردار مریم، هنگامیکه سردار اسعد و بختیاریها برای حمایت از مشروطه وفتح تهران اعزام میشدندوی با سخنان خود و تشویق سواران بختیاری به حمایت از مشروطیت پرداخت. سردار اسعد قبل از حرکت با وی هماهنگیهای لازم را انجام داد. میگویند وی مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری [[حسین ثقفی]] مستقر شد و هنگامیکه سرداراسعد به تهران حمله کرد بیبی مریم، پشت بام خانه را که مشرف به [[میدان بهارستان]] بود سنگربندی کرد و با عدهای سوار بختیاری، از پشت سر به قزاقها حمله کرد<ref>[http://sarzaminema.ir/بی-بی-مریم-بختیاری/ سرزمین ما -سردار بی بی مریم بختیاری]</ref> و خود شخصاً تفنگ به دست گرفت و با آنان جنگید. نقش او در فتح مشروطیت و مبارزات او در هنگامه جنگ جهانی اول، میزان محبوبیتش را افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت و به لقب سردار مفتخر شد.<ref>[http://2khtarbakhtiari.blogfa.com/post-209.aspx حرفی از جنس زمان -سردار مریم بختیاری]</ref> | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
آوازه رشادت و آزادگی این زن بختیاری درسرتاسر میهن پیچید و خانه او پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد.<ref>[http://www.andishehha.com/view/17969/زندگی-و-تصویر-بیبی-مریم-بختیاری سایت خبری تحلیلی اندیشهها -زندگی بی بی مریم بختیاری]</ref>در هنگام فتح اصفهان توسط روسها (در جنگ جهانی اول)؛ [[فن کاردف]]، [[شارژ دافر]] سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود. به پاس کمکهای بیدریع بی بی مریم از فن کاردف و نجات جان آلمانیهای مقیم ایران «[[ویلهلم امپراتور آلمان]]»، [[کمان تمثال میناکاری و الماس نشان]] و همچنین [[صلیب آهنین]] خود را که مهمترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد.<ref>عبدالحسین سپهر کتاب ایران در جنگ بزرگ ص۳۰۸–۳۰۴</ref> برخی رجال سیاسی و آزادی خواهان دیگر همچون [[علامه دهخدا،]] [[ملک الشعرا بهار]]، که در خلال جنگ جهانی اول مورد تعقیب [[نیروهای متفقین]] قرار گرفته بودند به خانه بی بی مریم پناه آوردند.<ref>[http://sarzaminema.ir/بی-بی-مریم-بختیاری/ سرزمین ما -سردار مریم بختیاری]</ref> [[دکتر محمد مصدق]] حاکم فارس در زمان [[کودتای ۱۲۹۹]] پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.<ref>[http://www.andishehha.com/view/17969/زندگی-و-تصویر-بیبی-مریم-بختیاری سایت خبری اندیشهها -زندگی بی بی مریم بختیاری]</ref> | آوازه رشادت و آزادگی این زن بختیاری درسرتاسر میهن پیچید و خانه او پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد.<ref>[http://www.andishehha.com/view/17969/زندگی-و-تصویر-بیبی-مریم-بختیاری سایت خبری تحلیلی اندیشهها -زندگی بی بی مریم بختیاری]</ref>در هنگام فتح اصفهان توسط روسها (در جنگ جهانی اول)؛ [[فن کاردف]]، [[شارژ دافر]] سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود. به پاس کمکهای بیدریع بی بی مریم از فن کاردف و نجات جان آلمانیهای مقیم ایران «[[ویلهلم امپراتور آلمان]]»، [[کمان تمثال میناکاری و الماس نشان]] و همچنین [[صلیب آهنین]] خود را که مهمترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد.<ref>عبدالحسین سپهر کتاب ایران در جنگ بزرگ ص۳۰۸–۳۰۴</ref> برخی رجال سیاسی و آزادی خواهان دیگر همچون [[علامه دهخدا،]] [[ملک الشعرا بهار]]، که در خلال جنگ جهانی اول مورد تعقیب [[نیروهای متفقین]] قرار گرفته بودند به خانه بی بی مریم پناه آوردند.<ref>[http://sarzaminema.ir/بی-بی-مریم-بختیاری/ سرزمین ما -سردار مریم بختیاری]</ref> [[دکتر محمد مصدق]] حاکم فارس در زمان [[کودتای ۱۲۹۹]] پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.<ref>[http://www.andishehha.com/view/17969/زندگی-و-تصویر-بیبی-مریم-بختیاری سایت خبری اندیشهها -زندگی بی بی مریم بختیاری]</ref> | ||
== جنگ جهانی اول | == جنگ جهانی اول و نقش بیبی مریم در مقابل روس و انگلیس == | ||
سردار مریم بختیاری در جنگ جهانی اول با وجود حمایت ایل بختیاری از انگلیسها، به مخالفت با آنان پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود به حمایت از متحدین برخاست. او پاره ای از خوانین جزء بختیاری چون [[خوانین پشتکوه]] را با خودهمراه کرد و در یورشهای مداوم خود، به انگلیسها صدماتی وارد کرد،طوری که پلیس جنوب، مبارزات دائمی و پیگیری را با او شروع کرد.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1152692076p1.php/سردار-بی-بی-مریم-بختیاری-زن-مبارز-عصر-مشروطه آفتاب انلاین-سرداربی بی مریم بختیاری]</ref>'''ا'''ین شیرزن بختیاری در حمایت از متحدین و آلمانها اسلحه به دست گرفته و با انگلیسیها و روسها جنگید. زیرا در آن روزگار عملیترین راه جنگیدن با دشمنان دیرینهٔ ایران یعنی روس و انگلیس و رهایی از چنگال آنها همکاری با دشمن قدرتمند آنها یعنی آلمان بود.<ref>[http://www.elbakhtiyari.loxblog.com/post/7/بیوگرافی%20سردار%20بی%20بی%20مریم بختیاری -بیوگرافی سرداربی بی مریم]</ref> .[[پروفسور گارثویت]] مینویسد:<blockquote>«این پیرزن برجسته روحی سرکش و فکری مستقل داشت و در تعیین سیاست بختیاری به ویژه در جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد»</blockquote>دکتر باستانی پاریزی مورخ معاصر نیز مینویسد: | سردار مریم بختیاری در جنگ جهانی اول با وجود حمایت ایل بختیاری از انگلیسها، به مخالفت با آنان پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود به حمایت از متحدین برخاست. او پاره ای از خوانین جزء بختیاری چون [[خوانین پشتکوه]] را با خودهمراه کرد و در یورشهای مداوم خود، به انگلیسها صدماتی وارد کرد،طوری که پلیس جنوب، مبارزات دائمی و پیگیری را با او شروع کرد.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1152692076p1.php/سردار-بی-بی-مریم-بختیاری-زن-مبارز-عصر-مشروطه آفتاب انلاین-سرداربی بی مریم بختیاری]</ref>'''ا'''ین شیرزن بختیاری در حمایت از متحدین و آلمانها اسلحه به دست گرفته و با انگلیسیها و روسها جنگید. زیرا در آن روزگار عملیترین راه جنگیدن با دشمنان دیرینهٔ ایران یعنی روس و انگلیس و رهایی از چنگال آنها همکاری با دشمن قدرتمند آنها یعنی آلمان بود.<ref>[http://www.elbakhtiyari.loxblog.com/post/7/بیوگرافی%20سردار%20بی%20بی%20مریم بختیاری -بیوگرافی سرداربی بی مریم]</ref> .[[پروفسور گارثویت]] مینویسد:<blockquote>«این پیرزن برجسته روحی سرکش و فکری مستقل داشت و در تعیین سیاست بختیاری به ویژه در جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد»</blockquote>دکتر باستانی پاریزی مورخ معاصر نیز مینویسد: | ||
[[پرونده:بیبی مریم بختیاری نشسته.jpg|بندانگشتی]] | [[پرونده:بیبی مریم بختیاری نشسته.jpg|بندانگشتی|بیبی مریم بختیاری]] | ||
<blockquote>«در همین کوهستان زنی میزیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بودهاست. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است که وقتی در جنگ بینالملل اول، ایرانیان وطنخواه از اولتیماتوم روس، و بعداً از هجوم انگلیسیها ناچار به مهاجرت شدند و آواره کوهستان بختیاری، این زن نامدار، همه آنها را پناه داد، و وسائل رفتن آنها را به غرب و کرمانشاه و بالاخره عثمانی فراهم ساخت.<ref>[http://dashtakb.blogfa.com/post/114 دشتک نگین بختیاری -دکتر پاریزی]</ref></blockquote> | <blockquote>«در همین کوهستان زنی میزیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بودهاست. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است که وقتی در جنگ بینالملل اول، ایرانیان وطنخواه از اولتیماتوم روس، و بعداً از هجوم انگلیسیها ناچار به مهاجرت شدند و آواره کوهستان بختیاری، این زن نامدار، همه آنها را پناه داد، و وسائل رفتن آنها را به غرب و کرمانشاه و بالاخره عثمانی فراهم ساخت.<ref>[http://dashtakb.blogfa.com/post/114 دشتک نگین بختیاری -دکتر پاریزی]</ref></blockquote> | ||
== کتاب خاطرات | == کتاب خاطرات بیبی مریم بختیاری == | ||
کتاب خاطرات بی بی مریم گنجینهای است که او برای مردم ایران به ارمغان گذاشتهاست. در این کتاب وی خاطرات خود را از دوران کودکی،وکشته شدن پدرش توسط [[ظل السلطان|ظل السلطان]] و نیز [[فتح تهران]] توسط برادرش سردار اسعد به رشته تحریردرآورده است. کتاب او حکایت زندگی یک زن ایرانی و از ایل بختیاری وروایت شرایط سیاسی و اقتصادی ایران است او در این کتاب دردهای سردار بانویی دلاور را ترسیم میکند، که هرگز عدم تساوی حقوق میان زن و مرد در ایران، روح آزاده او را رها نکرد.<ref>[http://2khtarbakhtiari.blogfa.com/post-209.aspx حرف از جنس زمان -سردارمریم بختیاری]</ref>در کتاب خاطراتش آمدهاست که:<blockquote>« ... تمام بدبختی های ما از خودمان می باشد زیرا که نه علم داریم و نه حقوق خود را می دانیم، اگر ما هم بدانستیم که برای چه خلقت شدیم البته در اطراف حقوق خود جان فشانیها می کردیم. ما حالا فکر میکنیم فقط برای رفع شهوت مردها خلق شدهایم یا برای اسارت و کنیزی خلق شدهایم. ما میتوانستیم برای حقوق انسانی خود به تمام ملل عالم تظلم بکنیم و حقوق خود را برقرار بکنیم زیرا که امروز قرن بیستم میباشد و [ به ] اصطلاح فرنگیها عصر طلایی. امروز زنهای اروپایی در تمام ادارهجات دولتی و ملتی مقام بزرگی را دارا میباشند، کرسی وکالت را اشغال نمودهاند اما ما زنهای ایرانی ابداً از عالم انسانیت خارجیم... ».<ref>کتاب خاطرات بی بی مریم بختیاری</ref></blockquote>او در خاطراتش، سنتهای پوسیده و اعتقادات خرافی و مذهبی در ایل را به نقد میکشد واز تعصبات واجبارات بر ضد زنان ابراز انزجار میکند و در قسمتی از کتاب خاطراتش مینویسد: | کتاب خاطرات بی بی مریم گنجینهای است که او برای مردم ایران به ارمغان گذاشتهاست. در این کتاب وی خاطرات خود را از دوران کودکی،وکشته شدن پدرش توسط [[ظل السلطان|ظل السلطان]] و نیز [[فتح تهران]] توسط برادرش سردار اسعد به رشته تحریردرآورده است. کتاب او حکایت زندگی یک زن ایرانی و از ایل بختیاری وروایت شرایط سیاسی و اقتصادی ایران است او در این کتاب دردهای سردار بانویی دلاور را ترسیم میکند، که هرگز عدم تساوی حقوق میان زن و مرد در ایران، روح آزاده او را رها نکرد.<ref>[http://2khtarbakhtiari.blogfa.com/post-209.aspx حرف از جنس زمان -سردارمریم بختیاری]</ref>در کتاب خاطراتش آمدهاست که:<blockquote>« ... تمام بدبختی های ما از خودمان می باشد زیرا که نه علم داریم و نه حقوق خود را می دانیم، اگر ما هم بدانستیم که برای چه خلقت شدیم البته در اطراف حقوق خود جان فشانیها می کردیم. ما حالا فکر میکنیم فقط برای رفع شهوت مردها خلق شدهایم یا برای اسارت و کنیزی خلق شدهایم. ما میتوانستیم برای حقوق انسانی خود به تمام ملل عالم تظلم بکنیم و حقوق خود را برقرار بکنیم زیرا که امروز قرن بیستم میباشد و [ به ] اصطلاح فرنگیها عصر طلایی. امروز زنهای اروپایی در تمام ادارهجات دولتی و ملتی مقام بزرگی را دارا میباشند، کرسی وکالت را اشغال نمودهاند اما ما زنهای ایرانی ابداً از عالم انسانیت خارجیم... ».<ref>کتاب خاطرات بی بی مریم بختیاری</ref></blockquote>او در خاطراتش، سنتهای پوسیده و اعتقادات خرافی و مذهبی در ایل را به نقد میکشد واز تعصبات واجبارات بر ضد زنان ابراز انزجار میکند و در قسمتی از کتاب خاطراتش مینویسد: | ||
[[پرونده:آرامگاه بیبی مریم بختیاری تخت فولاد اصفهان.jpg|بندانگشتی]] | [[پرونده:آرامگاه بیبی مریم بختیاری تخت فولاد اصفهان.jpg|بندانگشتی|آرامگاه بیبی مریم بختیاری تخت فولاد اصفهان، تکیه بختیاریها]] | ||
<blockquote>«از آنجایی که زنهای بدبخت در ایران ترقی نمیکنند و صفتهای خوب آنها در پس پرده است، ایشان یک مرد بزرگ و متشخص شده (منظور برادرش است)، من یک زن پشت پردهنشین، او ترقی نمودهاست و من تنزل. در ایران زنهای بدبخت یا باید بزک بکنند، شبانه روز در فکر لباس و پودر و سرخاب باشند یا خیاطی و ریسمان تابیدن، کار بزرگ همین است. افسوس که وجود چندین میلیون زن در خاک ایران از عدم علم برای هیچکس اهمیتی ندارد، کاری که به آنها میدهند، ترشی خیار و بادنجان انداختن است».<ref>کتاب خاطرات بی بی مریم بختیاری ص 42-43</ref></blockquote> | <blockquote>«از آنجایی که زنهای بدبخت در ایران ترقی نمیکنند و صفتهای خوب آنها در پس پرده است، ایشان یک مرد بزرگ و متشخص شده (منظور برادرش است)، من یک زن پشت پردهنشین، او ترقی نمودهاست و من تنزل. در ایران زنهای بدبخت یا باید بزک بکنند، شبانه روز در فکر لباس و پودر و سرخاب باشند یا خیاطی و ریسمان تابیدن، کار بزرگ همین است. افسوس که وجود چندین میلیون زن در خاک ایران از عدم علم برای هیچکس اهمیتی ندارد، کاری که به آنها میدهند، ترشی خیار و بادنجان انداختن است».<ref>کتاب خاطرات بی بی مریم بختیاری ص 42-43</ref></blockquote> | ||