رستم: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
رستم در خواب بود که شیر به سراغشان آمد. رخش با شیر مبارزه کرد و او را از پا درآورد و جان رستم را نجات داد. رستم نیمه شب چشم باز کرد و از دیدن شیر مرده به رخش غرید که چرا بدون این که رستم را بیدار کند با شیر مبارزه کرده.
رستم در خواب بود که شیر به سراغشان آمد. رخش با شیر مبارزه کرد و او را از پا درآورد و جان رستم را نجات داد. رستم نیمه شب چشم باز کرد و از دیدن شیر مرده به رخش غرید که چرا بدون این که رستم را بیدار کند با شیر مبارزه کرده.


صبح روز بعد رستم بر پشت رخش نشست و به راهش ادامه داد.<ref>خان اول: نبرد رخش با شیر بیشه</ref>
صبح روز بعد رستم بر پشت رخش نشست و به راهش ادامه داد.
 
چو بيدار شد رستم تيز چنگ
 
جهان ديد بر شير تاريك و تنگ‏
 
چنين گفت با رخش كاى هوشيار
 
كه گفتت كه با شير كن كارزار
 
<ref>خان اول: نبرد رخش با شیر بیشه</ref>


[[پرونده:یافتن رستم چشمه آب را .jpg|بندانگشتی|
[[پرونده:یافتن رستم چشمه آب را .jpg|بندانگشتی|