احمد قوام: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۷۹: خط ۷۹:
  | data31  = وثوق‌الدوله
  | data31  = وثوق‌الدوله
}}
}}
'''احمد قوام''' یا '''میرزا احمد خان قوام''' ملقب به '''قوام‌السلطنه''' (زاده ۱۲۵۲ خورشیدی، تهران - درگذشته ۲۸ تیر ۱۳۳۴، تهران) سیاست‌مدار ایرانی پایان دوران قاجار و روزگار پهلوی بود که پنج بار نخست‌وزیر شد (سه بار در پایان دوران قاجار و دو بار در زمان حکومت محمدرضاشاه پهلوی). او برادر کوچک‌تر وثوق‌الدوله بود.
'''احمد قوام''' یا '''میرزا احمد خان قوام''' ملقب به '''قوام‌السلطنه''' (زاده ۱۲۵۲ خورشیدی، تهران - درگذشته ۲۸ تیر ۱۳۳۴، تهران) سیاست‌مدار ایرانی پایان [[قاجاریان|دوران قاجار]] و [[سلطنت پهلوی|روزگار پهلوی]] بود که پنج بار نخست‌وزیر شد (سه بار در پایان دوران قاجار و دو بار در زمان حکومت [[محمدرضا پهلوی|محمدرضاشاه پهلوی]]). او برادر کوچک‌تر وثوق‌الدوله بود.


قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان و غائلهٔ آذربایجان در دوران نخست وزیری قوام رخ داد. او در زمان قاجار لقب قوام‌السلطنه یافت و محمدرضاشاه به او لقب حضرت اشرف را داد (که بعداً پس گرفت). آخرین نخست‌وزیری وی به سال ۱۳۳۱ بود، که به علت حوادث ۳۰ تیر ۱۳۳۱ پس از چهار روز عزل شد.<ref name=":1">پرشین بلاگ - [https://t3f.persianblog.ir/nwvADEbLm7tvvDdyJKbw-احمد-قوامنخست-وزیر-قاجار احمد قوام نخست وزیر قاجار]</ref><ref name=":3">goodreads - [https://www.goodreads.com/book/show/1495377._ میرزا احمد خان قوام السلطنه]</ref>
قیام کلنل [[محمدتقی‌ پسیان|محمد تقی خان پسیان]] در خراسان و [[خودمختاری آذربایجان|غائلهٔ آذربایجان]] در دوران نخست وزیری قوام رخ داد. او در زمان قاجار لقب قوام‌السلطنه یافت و محمدرضاشاه به او لقب حضرت اشرف را داد (که بعداً پس گرفت). آخرین نخست‌وزیری وی به سال ۱۳۳۱ بود، که به علت حوادث [[قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱|۳۰ تیر ۱۳۳۱]] پس از چهار روز عزل شد.<ref name=":1">پرشین بلاگ - [https://t3f.persianblog.ir/nwvADEbLm7tvvDdyJKbw-احمد-قوامنخست-وزیر-قاجار احمد قوام نخست وزیر قاجار]</ref><ref name=":3">goodreads - [https://www.goodreads.com/book/show/1495377._ میرزا احمد خان قوام السلطنه]</ref>


متن فرمان مشروطیت به دستور مظفرالدین شاه و به قلم زیبای وی نوشته شد.<ref>آی ایران - [http://www.akairan.com/foto-aka/emrooz/201586124553.html دستخط قوام السلطنه + عکس]</ref>
متن [[فرمان مشروطیت]] به دستور [[مظفرالدین شاه]] و به قلم زیبای وی نوشته شد.<ref>آی ایران - [http://www.akairan.com/foto-aka/emrooz/201586124553.html دستخط قوام السلطنه + عکس]</ref>


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه احمد قوام ==
احمد هنوز بیش از یک سال نداشت که مادر خود را از دست داد. احمد از ۶ سالگی تحصیلات مقدماتی را آغاز کرد و تحصیلات متوسطه و عالی خود را آغاز نمود. قوام به تعلیم حسن خط پرداخت و نزد میرزا کاظم خوش‌نویس مشق خط کرد به طوری که خط شکسته و نستعلیق را استادانه می‌نوشت.
احمد هنوز بیش از یک سال نداشت که مادر خود را از دست داد. احمد از ۶ سالگی تحصیلات مقدماتی را آغاز کرد و تحصیلات متوسطه و عالی خود را آغاز نمود. قوام به تعلیم حسن خط پرداخت و نزد میرزا کاظم خوش‌نویس مشق خط کرد به طوری که خط شکسته و نستعلیق را استادانه می‌نوشت.


خط ۹۸: خط ۹۸:
قوام السلطنه در زمان ۶ پادشاه زیست (ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، احمدشاه، رضاشاه ومحمدرضاشاه) که به ۵ تن آنها خدمت کرد (به غیر از ناصرالدینشاه). قوام قبل از مشروطیت دو باررئیس دفتر دو صدراعظم شد و مدتی هم ریاست دفتر مخصوص مظفرالدین شاه راعهده‌دار بود. او ظرف چهل سال، بیست و چهار فرمان وزارت دریافت کرد و طی سی و یک سال، پنج بار جامه صدرات پوشید و ده کابینه معرفی کرد و یازده فرمان نخست وزیری برای او صادر شد. علاوه بر مناصب یاد شده، سه سال فرمانروای کل خراسان و سیستان بود و مدتی نیز وکیل دارالشورای ملی گردید.<ref name=":3" /><ref name=":1" />
قوام السلطنه در زمان ۶ پادشاه زیست (ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، احمدشاه، رضاشاه ومحمدرضاشاه) که به ۵ تن آنها خدمت کرد (به غیر از ناصرالدینشاه). قوام قبل از مشروطیت دو باررئیس دفتر دو صدراعظم شد و مدتی هم ریاست دفتر مخصوص مظفرالدین شاه راعهده‌دار بود. او ظرف چهل سال، بیست و چهار فرمان وزارت دریافت کرد و طی سی و یک سال، پنج بار جامه صدرات پوشید و ده کابینه معرفی کرد و یازده فرمان نخست وزیری برای او صادر شد. علاوه بر مناصب یاد شده، سه سال فرمانروای کل خراسان و سیستان بود و مدتی نیز وکیل دارالشورای ملی گردید.<ref name=":3" /><ref name=":1" />


== تشابه با مصدق ==
== تشابه زندگی احمد قوام با دکتر محمد مصدق ==
[[پرونده:احمد قوام و برادرش وثوق‌الدوله.jpg|بندانگشتی|احمد قوام و برادرش وثوق‌الدوله]]
[[پرونده:احمد قوام و برادرش وثوق‌الدوله.jpg|بندانگشتی|احمد قوام و برادرش وثوق‌الدوله]]
در بین سیاستمداران ایران معاصر، مشابهت‌های زیادی در زندگی سیاسی قوام السلطنه با مصدق السلطنه مشاهده می‌شود. هر دو اصل و نسب قاجاریه‌ای داشتند. هر دو از خانواده‌ای اشرافی و زمیندار برخاسته بودند. هر دو اصطلاحاً از میرزاها و دبیران و مستوفی‌های دربار بودند. هر دو دارای خط و ربط خوبی بودند. هر دو در اروپا تحصیل کرده بودند. هر دو در نیمه اول عمر خود والی مهمترین ایالت‌های ایران بودند (خراسان و فارس). هر دو وزیر مالیه و خارجه بودند. هر دو با پادشاهی رضا خان مخالف بودند وهر دو در طول سلطنت او خانه نشین بودند؛ و بالاخره هر دو در مقاطعی حساس نخست وزیر ایران بودند (قوام بیشتر و مصدق کمتر) و جالب اینکه در مقطعی قوام رئیس الوزرا بود و مصدق در کابینه او وزیر مالیه بود، قوام بخاطر دفاع از مصدق که از مجلس اختیارات می‌خواست و مجلس نمی‌داد، از نخست وزیری استعفا داد.
در بین سیاستمداران [[ایران]] معاصر، مشابهت‌های زیادی در زندگی سیاسی قوام السلطنه با مصدق السلطنه مشاهده می‌شود. هر دو اصل و نسب قاجاریه‌ای داشتند. هر دو از خانواده‌ای اشرافی و زمیندار برخاسته بودند. هر دو اصطلاحاً از میرزاها و دبیران و مستوفی‌های دربار بودند. هر دو دارای خط و ربط خوبی بودند. هر دو در اروپا تحصیل کرده بودند. هر دو در نیمه اول عمر خود والی مهمترین ایالت‌های ایران بودند (خراسان و فارس). هر دو وزیر مالیه و خارجه بودند. هر دو با پادشاهی رضا خان مخالف بودند وهر دو در طول سلطنت او خانه نشین بودند؛ و بالاخره هر دو در مقاطعی حساس نخست وزیر ایران بودند (قوام بیشتر و مصدق کمتر) و جالب اینکه در مقطعی قوام رئیس الوزرا بود و مصدق در کابینه او وزیر مالیه بود، قوام بخاطر دفاع از مصدق که از مجلس اختیارات می‌خواست و مجلس نمی‌داد، از نخست وزیری استعفا داد.


بالاتر از همه در سیاست خارجی هر دو با نفوذ زیاد انگلستان مخالف بودند<ref name=":0" />
بالاتر از همه در سیاست خارجی هر دو با نفوذ زیاد انگلستان مخالف بودند.<ref name=":0">دیپلماسی ایرانی - [http://irdiplomacy.ir/fa/page/8674/نقش+مفید+قوام+السلطنه+در+تاریخ+معاصر+ایران.html نقش مفید قوام السلطنه در تاریخ معاصر ایران]</ref>


قوام از نمونه سیاستمدارانی بود که تکیه‌گاهش بیش از آن‌که به مردم باشد، به لابی‌ها و احزاب سیاسی و بازی با عناصر قدرت همچون دربار و نیروی نظامی بود. برعکس آن ما سیاستمداری داریم مانند مصدق که پایگاه قدرتش را روی مردم متمرکز کرده بود، اما درنهایت هر دو این سیاستمدارها به نوعی ناکام شدند.<ref>سرپوش - [http://www.sarpoosh.com/art-cinema/iranian-movies/iranian-movies961007482.html فراز و فرودهای مردی که رئیس‌الوزرا بود]</ref>[[پرونده:دستخط زیبای قوام‌السلطنه در نوشتن فرمان مشروطیت.jpg|بندانگشتی|400x400پیکسل|دستخط زیبای قوام‌السلطنه در نوشتن فرمان مشروطیت]]
با این تفاوت عمده که قوام از نمونه سیاستمدارانی بود که تکیه‌گاهش بیش از آن‌که به مردم باشد، به لابی‌ها و احزاب سیاسی و بازی با عناصر قدرت همچون دربار و نیروی نظامی بود. برعکس آن مصدق بود که پایگاه قدرتش را روی مردم متمرکز کرده بود، اما درنهایت هر دو این سیاستمدارها به نوعی ناکام شدند.<ref>سرپوش - [http://www.sarpoosh.com/art-cinema/iranian-movies/iranian-movies961007482.html فراز و فرودهای مردی که رئیس‌الوزرا بود]</ref>[[پرونده:دستخط زیبای قوام‌السلطنه در نوشتن فرمان مشروطیت.jpg|بندانگشتی|400x400پیکسل|دستخط زیبای قوام‌السلطنه در نوشتن فرمان مشروطیت]]


== قوام در زمان قاجار ==
== احمد قوام در زمان قاجار ==
در سفر سوم مظفرالدین شاه به فرنگ(۱۳۲۳) در صف همراهان شاه بود. پس از بازگشت ترفیع مقام یافت و با لقب (وزیر حضور) رئیس دفتر مخصوص شاه شد. پس از درگذشت (نریمان‌خان قوام‌السلطنه) وزیر حضور لقب قوام‌السلطنه گرفت.[۸]باقر عاقلی می‌گوید: البته با پیش‌کشی ۵ هزار اشرفی به مظفرالدین شاه این لقب را از آن خود کرد.
در سفر سوم مظفرالدین شاه به فرنگ(۱۳۲۳) در صف همراهان شاه بود. پس از بازگشت ترفیع مقام یافت و با لقب (وزیر حضور) رئیس دفتر مخصوص شاه شد. پس از درگذشت (نریمان‌خان قوام‌السلطنه) وزیر حضور لقب قوام‌السلطنه گرفت.[۸]باقر عاقلی می‌گوید: البته با پیش‌کشی ۵ هزار اشرفی به مظفرالدین شاه این لقب را از آن خود کرد.


خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
قدرت قوام در خراسان افزود تا جایی که او را (خدای خراسان) می‌گفتند.[۱۲] حکومت قوام در خراسان ۳ سال به طول انجامید. پس از کودتای ۱۲۹۹ و آمدن سیّد ضیاءالدین طباطبایی در ۱۳ فروردین ۱۳۰۰(ه‍. ش) به دستور سیّد دستگیر شد.[۱۳] علت دستگیری قوام اطاعت تامّه نداشتن از رئیس‌الوزراء و اینکه به سیّد ضیاء خبر رسید که والی خراسان با زبردست، خان در صدد طرح نقشه بر علیه نفوذ و قدرت کابینه می‌باشد؛ لذا در صدد دستگیری قوام برآمد. علت دیگر دستگیری، دل خوش نداشتن انگلیسی‌ها از قوام در جریان به رسمیت شناختن پلیس جنوب و قیام تنگستانی‌ها و چاه کوتی‌ها بود.<ref name=":2" />
قدرت قوام در خراسان افزود تا جایی که او را (خدای خراسان) می‌گفتند.[۱۲] حکومت قوام در خراسان ۳ سال به طول انجامید. پس از کودتای ۱۲۹۹ و آمدن سیّد ضیاءالدین طباطبایی در ۱۳ فروردین ۱۳۰۰(ه‍. ش) به دستور سیّد دستگیر شد.[۱۳] علت دستگیری قوام اطاعت تامّه نداشتن از رئیس‌الوزراء و اینکه به سیّد ضیاء خبر رسید که والی خراسان با زبردست، خان در صدد طرح نقشه بر علیه نفوذ و قدرت کابینه می‌باشد؛ لذا در صدد دستگیری قوام برآمد. علت دیگر دستگیری، دل خوش نداشتن انگلیسی‌ها از قوام در جریان به رسمیت شناختن پلیس جنوب و قیام تنگستانی‌ها و چاه کوتی‌ها بود.<ref name=":2" />


== نخستین صدارت ==
== اولین نخست‌وزیری احمد قوام و شورش کلنل پسیان ==
پس از سقوط کابینهٔ سیدضیاء، قوام‌السلطنه در خرداد ۱۳۰۰ از طرف شاه رئیس‌الوزراء شد. از اولین اقداماتی که قوام قبل از تعیین هیئت دولت انجام داد آزادی محبوسین سیدضیاء بود. اقدام بعدی وی افتتاح مجلس دورهٔ چهارم بود.[۱۵] قوام در مدت زمامداری خود توانست طغیان کلنل محمدتقی خان پسیان، میرزا کوچک‌خان جنگلی، امیرموید سوادکوهی، ساعدالدولهٔ تنکابنی را سرکوب کند.[۱۶] از اقدامات دیگر او تصویب قرارداد ۱۹۲۱، در ۲۴ آذر ۱۳۰۰(ه‍. ش) بین ایران و شوروی است. هم‌چنین در ۱۴ آذر ۱۳۰۰ عهدنامهٔ ایران و افغانستان نیز تصویب شد.[۱۷]
پس از سقوط کابینهٔ سیدضیاء، قوام‌السلطنه در خرداد ۱۳۰۰ از طرف شاه رئیس‌الوزراء شد. از اولین اقداماتی که قوام قبل از تعیین هیئت دولت انجام داد آزادی محبوسین سیدضیاء بود. اقدام بعدی وی افتتاح مجلس دورهٔ چهارم بود.[۱۵] قوام در مدت زمامداری خود توانست طغیان کلنل محمدتقی خان پسیان، میرزا کوچک‌خان جنگلی، امیرموید سوادکوهی، ساعدالدولهٔ تنکابنی را سرکوب کند.[۱۶] از اقدامات دیگر او تصویب قرارداد ۱۹۲۱، در ۲۴ آذر ۱۳۰۰(ه‍. ش) بین ایران و شوروی است. هم‌چنین در ۱۴ آذر ۱۳۰۰ عهدنامهٔ ایران و افغانستان نیز تصویب شد.[۱۷]


خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
او در ۲۹ دی ماه ۱۳۰۰ به خاطر آنکه برخی از وکلای مجلس به دکتر محمد مصدق وزیر مالیه دولت او که برای اصلاح وضع مالیه خواستار اختیارات بود سخت حمله کردند (به طوری که کار آنها باعث شد دکتر مصدق بعد از نطق خود بیهوش شود) بعد از ایراد نطق تندی در دفاع از وزیر مالیه خود و علیه نمایندگان مجلس از رئیس‌الوزرایی استعفا داد.<ref name=":1" />
او در ۲۹ دی ماه ۱۳۰۰ به خاطر آنکه برخی از وکلای مجلس به دکتر محمد مصدق وزیر مالیه دولت او که برای اصلاح وضع مالیه خواستار اختیارات بود سخت حمله کردند (به طوری که کار آنها باعث شد دکتر مصدق بعد از نطق خود بیهوش شود) بعد از ایراد نطق تندی در دفاع از وزیر مالیه خود و علیه نمایندگان مجلس از رئیس‌الوزرایی استعفا داد.<ref name=":1" />


== دومین ==
== دومین نخست‌وزیری احمد قوام ==
[[پرونده:احمد قوام و محمدرضا پهلوی.jpg|بندانگشتی|احمد قوام و محمدرضا پهلوی]]
[[پرونده:احمد قوام و محمدرضا پهلوی.jpg|بندانگشتی|احمد قوام و محمدرضا پهلوی]]
قوام‌السلطنه در ۲۶ خرداد ۱۳۰۱ به مدت ۸ ماه نخست وزیر شد.[۲۰] کابینهٔ قوام با کمپانی آمریکایی سینکلر با شرایط و منافع بهتری وارد مذاکره شد و قرارداد آن را تهیه و به مجلس هم پیشنهاد نمود؛ اما صورت عمل به خود نگرفت.[۲۱]
قوام‌السلطنه در ۲۶ خرداد ۱۳۰۱ به مدت ۸ ماه نخست وزیر شد.[۲۰] کابینهٔ قوام با کمپانی آمریکایی سینکلر با شرایط و منافع بهتری وارد مذاکره شد و قرارداد آن را تهیه و به مجلس هم پیشنهاد نمود؛ اما صورت عمل به خود نگرفت.[۲۱]
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
قوام برای محدود کردن اختیارات رضاخان کوشید. در مهر ماه ۱۳۰۱ قوام و رضاخان در کاخ گلستان با یکدیگر مذاکره کردند[۲۸] و قرار شد سردار سپه به مجلس برود و اظهار کند بر طبق قانون اساسی رفتار خواهد کرد و حکومت نظامی را نیز الغا خواهد نمود.[۲۹] قوام‌السلطنه ۵ بهمن ۱۳۰۱ از رئیس‌الوزرایی استعفا داد.<ref name=":2" />
قوام برای محدود کردن اختیارات رضاخان کوشید. در مهر ماه ۱۳۰۱ قوام و رضاخان در کاخ گلستان با یکدیگر مذاکره کردند[۲۸] و قرار شد سردار سپه به مجلس برود و اظهار کند بر طبق قانون اساسی رفتار خواهد کرد و حکومت نظامی را نیز الغا خواهد نمود.[۲۹] قوام‌السلطنه ۵ بهمن ۱۳۰۱ از رئیس‌الوزرایی استعفا داد.<ref name=":2" />


== دستگیری و تبعید قوام ==
== دستگیری و تبعید احمد قوام ==
اما سردار سپه که قصد رسیدن به مقاماتی بالاتر از وزارت جنگ را داشت و در این راه قوام را مانع بزرگی بر سر مقاصد خود می‌دانست، در سال ۱۳۰۲ به بهانه اینکه قصد شورش داشته، به وزارت جنگ احضار شد و دستور توقیف او را داد.
اما سردار سپه که قصد رسیدن به مقاماتی بالاتر از وزارت جنگ را داشت و در این راه قوام را مانع بزرگی بر سر مقاصد خود می‌دانست، در سال ۱۳۰۲ به بهانه اینکه قصد شورش داشته، به وزارت جنگ احضار شد و دستور توقیف او را داد.


خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
قوام در ۳۰ مهر ماه ۱۳۰۲ از زندان آزاد شد، چند روز بعد از این قدرت نمایی سردار سپه به نخستین هدف بزرگ رسید و احمدشاه در تاریخ سوم آبان ۱۳۰۲ فرمان رئیس الوزرایی او را صادر کرد.<ref name=":1" /> قوام در اواخر ۱۳۰۹ به ایران بازگشت؛ ولی هیچ‌گونه فعالیت سیاسی نداشت و بیشتر اوقات خود را در باغ چای خود می‌گذرانید.<ref name=":2" />در تمام دوران قدرت و سلطنت رضاشاه قوام به طور تبعید در املاک خود در لاهیجان به سر می‌برد فقط گاهی برای شرکت در مراسم دستوری به تهران می‌آمد (مانند شرکت در مراسم سفر ولیعهد به سوئیس در سال ۱۳۱۰ و شرکت در گشایش مجلس نهم در سال ۱۳۱۱). او بعد از سوم شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران به وسیلهٔ متفقین و استعفا و خروج رضاشاه از کشور بار دیگر وارد فعالیتهای سیاسی شد.<ref name=":1" />
قوام در ۳۰ مهر ماه ۱۳۰۲ از زندان آزاد شد، چند روز بعد از این قدرت نمایی سردار سپه به نخستین هدف بزرگ رسید و احمدشاه در تاریخ سوم آبان ۱۳۰۲ فرمان رئیس الوزرایی او را صادر کرد.<ref name=":1" /> قوام در اواخر ۱۳۰۹ به ایران بازگشت؛ ولی هیچ‌گونه فعالیت سیاسی نداشت و بیشتر اوقات خود را در باغ چای خود می‌گذرانید.<ref name=":2" />در تمام دوران قدرت و سلطنت رضاشاه قوام به طور تبعید در املاک خود در لاهیجان به سر می‌برد فقط گاهی برای شرکت در مراسم دستوری به تهران می‌آمد (مانند شرکت در مراسم سفر ولیعهد به سوئیس در سال ۱۳۱۰ و شرکت در گشایش مجلس نهم در سال ۱۳۱۱). او بعد از سوم شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران به وسیلهٔ متفقین و استعفا و خروج رضاشاه از کشور بار دیگر وارد فعالیتهای سیاسی شد.<ref name=":1" />


== سومین ==
== سومین نخست‌وزیری احمد قوام ==
۱۸ مرداد ۱۳۲۱ مجلس شورای ملی با اکثریت ۱۰۹ رای به احمد قوام رای اعتماد داد.[۳۹] قوام برای حل مشکل کمبود نان و مواد غذایی وزارت‌خانهٔ جدیدی به نام وزارت خواربار تأسیس کرد.[۴۰] واقعهٔ مهم دیگر این دوره از نخست وزیری قوام استخدام هیئتی از مستشاران آمریکایی برای ادارهٔ امور مالی ایران است. دکتر میلسپو به عنوان رئیس کل دارایی ایران منصوب شد. او کسی بود که ۲۰ سال قبل در دورهٔ نخست وزیری قوام وی را استخدام کرده بود. همراه هیئت مستشاری مالی، یک هیئت مستشاری نظامی نیز به ریاست سرهنگ شوارتسکف برای تجدید سازمان ژاندارمری ایران استخدام کرد. استخدام مستشاران آمریکایی در سال ۱۳۲۱، بر خلاف باور عمومی، ابتکار خود قوام و اقدامی در جهت مقابله با انگلیسی‌ها نبود، بلکه این خود انگلیسی‌ها بودند که می‌خواستند برای تقویت موضع خود در برابر روس‌ها، آمریکایی‌ها را به میدان بکشند.[۴۱] سر ریدر بولارد (وزیر مختار انگلستان) می‌گوید: تحکیم حکومت مرکزی عمدتاً به اصلاحات اساسی با همکاری مستشاران آمریکایی بستگی دارد. ما همیشه از آمریکایی‌ها حمایت کرده‌ایم؛ ولی شاید روس‌ها از حضور آن‌ها نه تنها خوشحال نباشند؛ بلکه مکدر هم باشند.[۴۲] با وجود تشکیل وزارت خواروبار وضع نان نه تنها بهبود نیافت، بلکه روز به روز بدتر شد تا اینکه ماجرای ۱۷ آذر پیش‌آمد.[۴۳]
۱۸ مرداد ۱۳۲۱ مجلس شورای ملی با اکثریت ۱۰۹ رای به احمد قوام رای اعتماد داد.[۳۹] قوام برای حل مشکل کمبود نان و مواد غذایی وزارت‌خانهٔ جدیدی به نام وزارت خواربار تأسیس کرد.[۴۰] واقعهٔ مهم دیگر این دوره از نخست وزیری قوام استخدام هیئتی از مستشاران آمریکایی برای ادارهٔ امور مالی ایران است. دکتر میلسپو به عنوان رئیس کل دارایی ایران منصوب شد. او کسی بود که ۲۰ سال قبل در دورهٔ نخست وزیری قوام وی را استخدام کرده بود. همراه هیئت مستشاری مالی، یک هیئت مستشاری نظامی نیز به ریاست سرهنگ شوارتسکف برای تجدید سازمان ژاندارمری ایران استخدام کرد. استخدام مستشاران آمریکایی در سال ۱۳۲۱، بر خلاف باور عمومی، ابتکار خود قوام و اقدامی در جهت مقابله با انگلیسی‌ها نبود، بلکه این خود انگلیسی‌ها بودند که می‌خواستند برای تقویت موضع خود در برابر روس‌ها، آمریکایی‌ها را به میدان بکشند.[۴۱] سر ریدر بولارد (وزیر مختار انگلستان) می‌گوید: تحکیم حکومت مرکزی عمدتاً به اصلاحات اساسی با همکاری مستشاران آمریکایی بستگی دارد. ما همیشه از آمریکایی‌ها حمایت کرده‌ایم؛ ولی شاید روس‌ها از حضور آن‌ها نه تنها خوشحال نباشند؛ بلکه مکدر هم باشند.[۴۲] با وجود تشکیل وزارت خواروبار وضع نان نه تنها بهبود نیافت، بلکه روز به روز بدتر شد تا اینکه ماجرای ۱۷ آذر پیش‌آمد.[۴۳]


خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
در آن زمان گفته می‌شد این عده به تحریک دربار و رجال درباری علیه قوام تظاهرات کردند و خواستار استعفای او از تخت نخست وزیری شدند. قوام تصمیم به مقاومت گرفت، عده‌ای از رجال و مسببین حادثه را بازداشت کرد، تمام مطبوعات کشور را توقیف نمود و به جای آن یک روزنامه به نام اخبار امروز منتشر ساخت؛ ولی سرانجام در پی مخالفت‌های فزاینده بعضی نمایندگان مجلس و مطبوعاتی‌ها و مخالفت شاه با او در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۲۱ استعفا داد و بار دیگر به لاهیجان رفت. این بار بعد از استعفا مطبوعات آنچنان مقالات تند و آنقدر کاریکاتورهای زننده و به حدی اشعار انتقاد آمیز علیه او چاپ کردند که پیش بینی می‌شد قوام السلطنه برای همیشه صحنه را ترک کند، اما چنین نشد.<ref name=":1" />
در آن زمان گفته می‌شد این عده به تحریک دربار و رجال درباری علیه قوام تظاهرات کردند و خواستار استعفای او از تخت نخست وزیری شدند. قوام تصمیم به مقاومت گرفت، عده‌ای از رجال و مسببین حادثه را بازداشت کرد، تمام مطبوعات کشور را توقیف نمود و به جای آن یک روزنامه به نام اخبار امروز منتشر ساخت؛ ولی سرانجام در پی مخالفت‌های فزاینده بعضی نمایندگان مجلس و مطبوعاتی‌ها و مخالفت شاه با او در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۲۱ استعفا داد و بار دیگر به لاهیجان رفت. این بار بعد از استعفا مطبوعات آنچنان مقالات تند و آنقدر کاریکاتورهای زننده و به حدی اشعار انتقاد آمیز علیه او چاپ کردند که پیش بینی می‌شد قوام السلطنه برای همیشه صحنه را ترک کند، اما چنین نشد.<ref name=":1" />


== چهارمین و غائلهٔ آذربایجان ==
== چهارمین نخست‌وزیری احمد قوام و غائلهٔ آذربایجان ==
در تاریخ ششم بهمن ماه ۱۳۲۴ قوام السلطنه برای چهارمین بار به نخست وزیری رسید. نخست وزیری قوام در این دوره مصادف بود با خودداری اتحاد جماهیر شوروی در خارج کردن قوای خود از ایران. سربازان انگلستان شروع به ترک کشور کردند ولی شوروی‌ها پاسخ دولت ایران را که پرسیده بود چه وقت حاضر به ترک ایران هستند گفته بود: «تا وقتی که اوضاع روشن شود» و همزمان سید جعفر پیشهوری مدیر روزنامه آژیر با حمایت ارتش سرخ در آذربایجان اعلام خودمختاری کرد و شوروی مجدداً ادعای خود در مورد نفت شمال را تکرار کرد و اوضاع تیره‌تر شد. در چنین شرایطی همه می‌دانستند که از رجالی مانند محمد ساعد و مرتضی قلی خان بیات (سهام السلطنه) و حکیم الملک و صدرالاشراف که بعضی پاک و درست هم بودند، کاری ساخته نیست. هریک مدتی کوتاه نخست وزیر بودند ولی ناچار به استعفا شدند. در اینجا بود که نمایندگان متوجه مرد قدرتمند دربار شدند و با آنکه نمایندگان مجلس مطبوعات و شاه، دل‌خوشی از او نداشتند، همگی با موافقت او را به نخست وزیر رساندند. قوام السلطنه، در ششم بهمان نخست وزیری را پذیرفت و در ۲۹ بهمن ۱۳۲۴ با هیاتی از وزیران و روزنامه نگاران برای ملاقات بااستالین و حل مشکلات مربوط به خروج سربازان شوروی از ایران و مسئله آذربایجان و نفت شمال عازم مسکو شد.<ref name=":1" />
در تاریخ ششم بهمن ماه ۱۳۲۴ قوام السلطنه برای چهارمین بار به نخست وزیری رسید. نخست وزیری قوام در این دوره مصادف بود با خودداری اتحاد جماهیر شوروی در خارج کردن قوای خود از ایران. سربازان انگلستان شروع به ترک کشور کردند ولی شوروی‌ها پاسخ دولت ایران را که پرسیده بود چه وقت حاضر به ترک ایران هستند گفته بود: «تا وقتی که اوضاع روشن شود» و همزمان سید جعفر پیشهوری مدیر روزنامه آژیر با حمایت ارتش سرخ در آذربایجان اعلام خودمختاری کرد و شوروی مجدداً ادعای خود در مورد نفت شمال را تکرار کرد و اوضاع تیره‌تر شد. در چنین شرایطی همه می‌دانستند که از رجالی مانند محمد ساعد و مرتضی قلی خان بیات (سهام السلطنه) و حکیم الملک و صدرالاشراف که بعضی پاک و درست هم بودند، کاری ساخته نیست. هریک مدتی کوتاه نخست وزیر بودند ولی ناچار به استعفا شدند. در اینجا بود که نمایندگان متوجه مرد قدرتمند دربار شدند و با آنکه نمایندگان مجلس مطبوعات و شاه، دل‌خوشی از او نداشتند، همگی با موافقت او را به نخست وزیر رساندند. قوام السلطنه، در ششم بهمان نخست وزیری را پذیرفت و در ۲۹ بهمن ۱۳۲۴ با هیاتی از وزیران و روزنامه نگاران برای ملاقات بااستالین و حل مشکلات مربوط به خروج سربازان شوروی از ایران و مسئله آذربایجان و نفت شمال عازم مسکو شد.<ref name=":1" />


خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
بعد از مبادلهٔ این نامه‌ها روابط قوام با شاه به کلی قطع شد و در سال‌های بحرانی ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ از صحنهٔ سیاست دور بود.<ref name=":2" />
بعد از مبادلهٔ این نامه‌ها روابط قوام با شاه به کلی قطع شد و در سال‌های بحرانی ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ از صحنهٔ سیاست دور بود.<ref name=":2" />


== نخست وزیری پنجم قوام ==
== پنجمین نخست‌وزیری احمد قوام ==
۲۵ تیر ۱۳۳۱ دکتر مصدق به سبب رد تقاضای واگذاری اختیارات کامل و پست وزارت جنگ استعفا داد و به جای او قوام مأمور تشکیل کابینه شد.[۶۷]
۲۵ تیر ۱۳۳۱ دکتر مصدق به سبب رد تقاضای واگذاری اختیارات کامل و پست وزارت جنگ استعفا داد و به جای او قوام مأمور تشکیل کابینه شد.[۶۷]


۲۶ تیر مجلس با حضور فقط ۴۲ نفر اعلام رای می‌کند و در نتیجه با ۴۰ رای به قوام ابراز تمایل می‌شود.[۶۸]
۲۶ تیر مجلس با حضور فقط ۴۲ نفر اعلام رای می‌کند و در نتیجه با ۴۰ رای به قوام ابراز تمایل می‌شود.[۶۸][[پرونده:احمد قوام درکنار احمدشاه.jpg|بندانگشتی|احمد قوام درکنار احمدشاه]]آنچه در مورد روی کار آمدن قوام مشخص است، این است که اشرف و ملکه مادر، دخالت کنندگان درجه یک بودند و سهم سیاست خارجی در درجه دوم قرار داشت و شاه تا آخرین لحظه با روی کار آمدن قوام موافق نبود.[۶۹]
 
آنچه در مورد روی کار آمدن قوام مشخص است، این است که اشرف و ملکه مادر، دخالت کنندگان درجه یک بودند و سهم سیاست خارجی در درجه دوم قرار داشت و شاه تا آخرین لحظه با روی کار آمدن قوام موافق نبود.[۶۹]


روزنامهٔ فرانسوی لاپرس نوشته: اشرف مخالفین سیاسی مصدق را در کشورهای اروپای غربی به دور خود جمع و مبارزه علیه دولت را در خارج از ایران ادامه می‌داد تا اینکه در تابستان ۱۳۳۰ برای نخستین بار با جناب اشرف (قوام السلطنه) در اروپا ملاقات کرد.[۷۰]
روزنامهٔ فرانسوی لاپرس نوشته: اشرف مخالفین سیاسی مصدق را در کشورهای اروپای غربی به دور خود جمع و مبارزه علیه دولت را در خارج از ایران ادامه می‌داد تا اینکه در تابستان ۱۳۳۰ برای نخستین بار با جناب اشرف (قوام السلطنه) در اروپا ملاقات کرد.[۷۰]
خط ۲۰۳: خط ۲۰۱:


قوام پس از نخست وزیری اعلامیهٔ تند و شدیداللحنی انتشار داد که مجازات تمام طبقات را در بر می‌گرفت؛ بنابراین جو تازه‌ای علیه او ایجاد شد. حسین مکی معتقد است نیم یا قسمتی از شکست قوام را باید یه حساب آن گذاشت.[۷۳]
قوام پس از نخست وزیری اعلامیهٔ تند و شدیداللحنی انتشار داد که مجازات تمام طبقات را در بر می‌گرفت؛ بنابراین جو تازه‌ای علیه او ایجاد شد. حسین مکی معتقد است نیم یا قسمتی از شکست قوام را باید یه حساب آن گذاشت.[۷۳]
[[پرونده:احمد قوام درکنار احمدشاه.jpg|بندانگشتی|احمد قوام درکنار احمدشاه]]
[[پرونده:آخرین روزهای زندگی احمد قوام در کنار تنها پسرش.jpg|بندانگشتی|آخرین روزهای زندگی احمد قوام در کنار تنها پسرش]]
نقش آیت‌الله کاشانی نیز بسیار مثمر ثمر بود. اعلامیه‌ای صادر کرد و مردم را علیه اقدامات شاه بسیج نمود و در یک اعلامیه سوابق قوام را برشمرد و او را عامل استعمار انگلستان برای برهم زدن صنعت نفت برشمرد.[۷۴]
نقش آیت‌الله کاشانی نیز بسیار مثمر ثمر بود. اعلامیه‌ای صادر کرد و مردم را علیه اقدامات شاه بسیج نمود و در یک اعلامیه سوابق قوام را برشمرد و او را عامل استعمار انگلستان برای برهم زدن صنعت نفت برشمرد.[۷۴]


خط ۲۱۰: خط ۲۰۸:
خبر استعفای قوام بر خلاف استعفای دکتر مصدق اول به اطلاع ملت ایران رسید بعد به اطلاع خودش.[۷۶]
خبر استعفای قوام بر خلاف استعفای دکتر مصدق اول به اطلاع ملت ایران رسید بعد به اطلاع خودش.[۷۶]


قوام که از عناصر سرکوب و کشتار مردم در واقعهٔ ۳۰ تیر بود، توسط آیت‌الله کاشانی مهدورالدم شناخته شد و مجلس قانون تعقیب و مجازات قوام و مصادرهٔ اموال وی را تصویب کرد؛ اما مصدق در صدد نجات قوام برآمد و با تدابیری که اندیشید او را از این مهلکه نجات داد.[۷۷]
قوام که از عناصر سرکوب و کشتار مردم در واقعهٔ ۳۰ تیر بود، توسط آیت‌الله کاشانی مهدورالدم شناخته شد و مجلس قانون تعقیب و مجازات قوام و مصادرهٔ اموال وی را تصویب کرد؛ اما مصدق در صدد نجات قوام برآمد و با تدابیری که اندیشید او را از این مهلکه نجات داد.<ref name=":2" />


== مرگ احمد قوام ==
قوام در ۳۱ تیر ۱۳۳۴ در سن ۸۲ سالگی در تهران در گذشت. قوام از اشرف فرزندی نداشت و تنها فرزند او به نام حسین قوام حاصل ازدواج او با یک دختر روستایی در سن ۷۲ سالگی بود.<ref name=":2" />
قوام در ۳۱ تیر ۱۳۳۴ در سن ۸۲ سالگی در تهران در گذشت. قوام از اشرف فرزندی نداشت و تنها فرزند او به نام حسین قوام حاصل ازدواج او با یک دختر روستایی در سن ۷۲ سالگی بود.<ref name=":2" />
== سفر به روسیه ==
«شاه مسئولیت تشکیل حکومت جدید را به قوام سپرد. یادآوری کنم که قوام به دلیل شم سیاسی‌اش، پیشتر بیانیه صادر کرده بود و گفته بود اعزام نیروی نظامی به آذربایجان نادرست است و مسایل باید از طریق گفت‌وگو و از جمله مذاکره با همسایه شمالی حل و فصل شود.
قوام پس از آن که مأمور تشکیل کابینه شد به مجلس رفت و ضمن ارائه برنامه حکومتش اعلام کرد که اگر رهبری شوروی وی را دعوت کند، او آماده است به مسکو سفر کند. هنوز جلسه مجلس تمام نشده بود که سفیر روسیه دعوت نامه در دست مقابل مجلس منتظر او بود.»
اینگونه بود که احمد قوام، در کمتر از ۲۰ ساعت بعد از حضور در مجلس در روز ۱۹ فوریه سال ۱۹۴۶، سی ام بهمن‌ماه سال ۱۳۲۴، شال و کلاه کرد و همراه هیاتی بزرگ، راهی سفری شد که در تمامی زندگینامه‌هایش چونان نقطه اوجی از سیاست‌ورزی و تدبیر و درایت او می‌درخشد.
قوام برای حل بحران آذربایجان، به مسکو رفت تا با کسی دیدار کند که همه چیز با امضای او آغاز شده بود: استالین.<ref>رادیو فردا - [https://www.radiofarda.com/a/fk-fergheh-e24/27455991.html قوام آمد]</ref>
== زندانی شدن قوام پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ ==
قوام در مقام والی خراسان، کودتای سیدضیاءالدین طباطبایی را محکوم کرد. به دلیل آن که این روزنامه نویس تازه بدوران رسیده و بی‌ریشه را قبول نداشت و چون تصور نمی‌کرد کودتا دوام یابد، در برابر آن ایستاد. سیدضیاء نیز در برابر او واکنش خصمانه‌ای نشان داد.
سید ضیا یک ماه پس از کودتا، کلنل پسیان را که فرماندهی ژاندارمری خراسان را برعهده داشت، کفیل استانداری خراسان کرد و در ۱۱ فروردین ۱۳۰۰ دستور بازداشت قوام را نیز صادر کرد. کلنل پسیان، به دستور دولت قوام را روز ۱۳ فروردین ۱۳۰۰ پس از مراجعت از خارج شهر و مراسم سیزده بدر بازداشت کرد و به تهران فرستاد و در زندان عشرت‌آباد محبوس گردید. اسبهای اصیل اورا داغ دولتی زدند و به اصطبل ژاندارمری خراسان فرستادند و اموال و عتیفه جات و فرشهای گران‌قیمت وکلیه دارائیش در خراسان نیز توقیف و مصادره شد.<ref name=":0" />
== نخست‌وزیر قوام بعد از برکناری سیدضیاء ==
در بهار ۱۳۰۰ سیدضیاء در حکومت صد روزه‌اش با تندروی‌های سوسیالیست مآبانه موج بازداشت‌ها و بگیر ببند گسترده‌ای از رجال و اشراف در کشور و به ویژه در تهران به راه انداخت در حقیقت می‌خواست بدلی برای جذابیت خلقی بلشویک‌ها باشد. از طرفی خروج نیروهای انگلیس از ایران (در اردیبهشت ۱۳۰۰)، نیز سید ضیا و رضاخان را یکه‌تاز میدان کرده بود. احمدشاه با خروج نظامیان انگلیسی و قدرت گرفتن سیدضیاء و رضاخان نگران تضعیف سلطنت خود در کشور بود. روز دوم خرداد ۱۳۰۰ مشاجره شدیدی بین احمدشاه قاجار و سیدضیاء به وجود آمد. دو روز پس از این رویداد تظاهرات گسترده علیه سیدضیاء در مسجد شاه تهران و میدان بهارستان سازمان داده شد، و احمدشاه تصمیم به عزل سیدضیاء گرفت. احمد شاه دنبال رجل قدری می‌گشت که بتواند رو در روی رضاخان و سیدضیا بایستد. از آنجا که: «تعزٌ من تشا وتذٌل من تشا»، حکم رئیس الوزرائی قوام السلطنه از سوی احمدشاه قاجار صادر شد، وقتی خبر رئیس الوزرا شدنش را به قوام خبر دادند، وی ۵۵ روز بود که در زندان عشرت‌آباد بسر می‌برد. قوام در بعد از ظهر هشتم خرداد ۱۳۰۰ مستقیماً از زندان راهی قصر فرح‌آباد شد و با احمدشاه به مدت ۴ ساعت به گفتگو نشست. شرط و شروطی کرد و رئیس الوزرائی را پذیرفت.
قوام السلطنه درنخستین روزهای صدارتش تمامی رجالی که توسط سیدضیاءالدین طباطبایی بازداشت شده بودند آزاد کرد. برنامه حکومت قوام و تبلیغات او به گونه‌ای سازمان دهی شده بود که گویی وی مأموریت یافته تا خرابیهای دوران سیدضیاء را جبران کند.
شروع به کار مجلس چهارم در اول تیر ۱۳۰۰ از جمله رویدادهای مهم دوران حکومت قوام بود. مجلس چهارم پس از دوران فترت ۶ ساله ناشی از جنگ جهانی اول و قضایای مهاجرت، در شرایطی کار خود را آغاز کرد که بیش از نیمی از وکلای آن در دوران وثوق الدوله انتخاب شده و طرفدار پیمان ۱۹۱۹ بودند. چون قوام و وثوق برادر بودند، شاید به این اعتبار، و شاید هم به اشاره احمدشاه، به قوام رأی اعتماد دادند.<ref name=":0">دیپلماسی ایرانی - [http://irdiplomacy.ir/fa/page/8674/نقش+مفید+قوام+السلطنه+در+تاریخ+معاصر+ایران.html نقش مفید قوام السلطنه در تاریخ معاصر ایران]</ref>
== دوره اول صدارت قوام ==
با این همه، قوام در این مقطع از زمامداری خود همواره با نظامیگری و قلدری و خط و نشان کشیدن رضاخان روبرو بود. رضاخان قانون و مقررات را رعایت نمی‌کرد و زیربار محدودیتهای قوام نیز نمی‌رفت خزانه و گمرکات را برای مخارج قشون در اختیار گرفته بود.
یکی از اقدامات مهم قوام دوران اول صدارتش، واگذاری امتیاز استخراج نفت شمال به مدت ۵۰ سال به شرکت آمریکایی «استاندارد اویل» بود که قرارداد آن توسط حسین علاء وزیر مختار ایران در واشینگتن به امضاء رسید. این لایحه سپس با این استدلال که باید توازن در سیاست خارجی رعایت شود، در ۳۰ آبان ۱۳۰۰ درجلسه غیرعلنی مجلس شورای ملی طرح و تصویب شد. این قرارداد به سامان نرسید و «سینکلر» جانشین آن شد که او هم ناکام ماند و رفت؛ که تفصیل این موضوع را در پرده دوم برایتان شرح داده‌ام.
قوام در همان سال پیمان مودت ایران و شوروی را که مقدمات آن در دوران کابینه سپهدار رشتی و مشیرالدوله توسط مشاور الممالک انصاری سفیر ایران در مسکو مهیا شده بود، به امضای نهایی رساند.
این قرارداد که در ۲۳ آذر ۱۳۰۰ در مجلس چهارم به تصویب رسید؛ و زمینه قطع حمایت روسیه از شورش مسلحانه کمونیست‌های خطه گیلان را فراهم ساخت. احسان الله خان که عضو حزب کمونیست عدالت بود، به درخواست «روتشتین» دست از مبارزه علیه قوام برداشت و بعدها متعاقب حمله نیروهای دولتی به جنگل، با کشتی به شوروی گریخت (تفصیل این قضیه راهم در ستون تاریخ دیپلماسی این سایت در سنوات قبل نوشته‌ام که قابل دست یابی است).
مع الوصف به موجب قرارداد آذر ۱۳۰0 (1921)، روسها در ازای لغو تمامی تحمیلات سیاسی و اقتصادی دوران تزار، حق مداخله در ایران را زمانی که دخالت کشور دیگری در ایران، منافع ملی شوروی را در مرزهای جنوبی تهدید کند، برای خود محفوظ نگاه داشتند.
قوام السلطنه در دوران اول صدرات خود که ۸ ماه به طول انجامید، برای مصدق السلطنه وزیر مالیه خود برای اصلاحات مالی اختیار تام گرفته بود. اما چون مهلت این اختیارات تمام شده بود، مصدق برای تمدید آن با تعدادی از نمایندگان مخالف تمدید اختیارات وزیر مالیه بودند، درگیر شد و قوام به حمایت از مصدق برخاست ولی سودی نبخشید، لذا در ۲۹ دی ۱۳۰۰ پس از ۲۳۰ روز صدارت پردردسر و پرمشغله استعفا کرد.<ref name=":0" />
== قیام محمد تقی خان پسیان در دوره قوام ==
قوام در دوران کوتاه مدت نخست وزیری خود با آشوبها و شورشهای متعددی در نقاط مختلف کشور روبرو بود؛ ولی مهمترین دغدغه خاطر قوام، قیام کلنل پسیان در خراسان بود.
افرادی که قوام برای فرونشاندن بحران نزد کلنل می‌فرستاد نیز یا بازداشت می‌شدند و یا دست خالی بازمی‌گشتند. در یک مورد قوام ۱۰۰۰ تفنگدار را کنترل اوضاع به استانخراسان فرستاد، اما این عده توسط ژاندارم‌های وفادار به کلنل در سبزوار خلع سلاح شدند، فرمانده آنان بازداشت شد و بقیه نیروها به تهران بازگردانده شدند. قوام السلطنه، این بار صمصام السلطنه بختیاری را به حکومت خراسان منصوب کرد. صمصام السلطنه پیش ازحرکت به خراسان تلاش کرد تا مشکل پسیان را از راه مذاکره حل کند. کلنل پذیرش صمصام السلطنه را منوط به آن دانست که او بدون تفنگچی‌ها و سواران بختیاری عازم خراسان شود. صمصام چون از طریق سیاسی و گفتگو با پسیان راه به جایی نبرد، به قوام اطلاع داد که با وجود پسیان در رأس قوای نظامی ژاندارمری استان خراسان قادر به حکومت بر این استان نخواهد بود.
در ۵ مرداد ۱۳۰۰ پسیان وقتی اوضاع را خطرناک دید رسماً بر علیه دولت مرکزی قیام کرد، با کمک نیروهای خود تمامی مراکز اداری و دولتی و نظامی وانتظامی مشهد را به تصرف درآورد وبا اعلام نوعی خود مختاری گفت، مادام که دولت قوام السلطنه فاسد بر سر کار است از مرکز تبعیت نخواهد کرد. قوام السلطنه که قبلاً خود حاکم خراسان بود و مراودات و ارتباطاتی با عشایر و خوانین خراسان و از جمله سردار معزز بجنوردی و امیر شوکت الملک علم وخوانین باخرز و قوچان وشیروان داشت، درمقام رئیس دولت به آنان دستور مقابله با کلنل پسیان داد.
شوکت الملک علم در بیرجند می‌خواست اصلاح ذات البین کند ودفع الوقت کرد. سردار معزز شادلو حاکم بجنورد خود نرفت، ولی نایب الحکومه خود را در راس سیصد سوار به مقابله با قوای ژاندارم کلنل به سمت مشهد اعزام کرد ولی تا این سواران به منطقه درگیری برسند، تاج محمد خان قوچانی، فرج‌الله خان شیروانی وصارم دره گزی ازخوانین کرد زعفرانلو و بیچرانلو موفق بسیج ایلات کرد شمال خراسان، علیه پسیان شدند. کلنل برای دفع این قشون، خود برای فرماندهی ژاندارمها به قوچان آمد. در جعفرآباد قوچان در حوالی محلی که نادر شاه کشته شده بود، با افواج عشایر مسلح مواجه شد. در این جنگ چند روزه عده‌ای از ژاندارم‌ها غافلگیر وتار مار شدند و خود کلنل در ۱۲ مهر ۱۳۰۰، کشته شد. تا یکی دوروز کسی نمی‌دانست که کلنل کشته شده‌است؛ ولی وقتی تاج محمد خان بهادری نوکر خود بنام فلیچ را دید که یک کت پاگون دار با درجه سرهنگی پوشیده‌است، از او پرسید که کت را از کجا آورده است؟ وی گفت که در محل معرکه سربازی تیرخورده ومرده بود. کتش تمیز و قشنگ بود لختش کردم و لباسش را پوشیدم؛ و موضوع روشن شد. سر پسیان را از تنش جدا کردند و به مشهد فرستادند که توسط دوستانش در باغ نادری مشهد دفن شد وهمه روزه جمع کثیری از اهالی برای فاتحه خانی به آنجا می‌رفتند. قوام برای آنکه کلنل به صورت قهرمان در نیاید و مدفن او به زیارتگاهی بدل نشود دستور داد که شبانه بصورت مخفی نبش قبر کنند و سر کلنل را در محله سراب که انموقع خارج از شهر ودور افتاده بود دفن کنند.
عارف قزوینی شاعر وموسیقی دان انقلابی آن زمان که بدعوت کلنل برای گرد آوری کمک‌های مردمی برای مرمت مقبره فردوسی در مشهد بسر می‌برد وبا مشیر همایون شهردار که پیانو می‌نواخت درسالن باغ ملی مشهد برنامه داشت، وقتی سر بریده کلنل را بمشهد آوردند، این شعر را سروده بود:
'''این سر که نشان سر پرستی است'''///'''اکنون که رها زقید هستی است'''
'''با دیده عبرتش نظر کن''' /// '''این عاقبت وطن‌پرستی است'''
سی سال پس از ان واقعه در زمان مصدق، دستور دادند که نبش قبر شود واستخوانهای کلنل پسیان او با احترام نظامی در محل مقبره نادرشاه بخاک سپرده شود. این کار صرفاً ناشی از حب علی نبود، بغض معاویه هم در آن دخیل بود. با این کار ضمن آنکه تجلیلی از یک سرباز ملی کرده بودند بگونه ای یاد اور فجایع قوام که بالقوه رقیب سیاسی مصدق نیز به‌شمار می‌رفت نیز به حساب می‌آمد.
نگارنده خود در کودکی شاهداین مراسم بودم. بخاطر دارم که جمعیت انبوهی از مردم مشهد برای ادای احترام در بست بالا خیابان ودر مقابل باغ نادری (مقبره نادرشاه) گرد آمده بودند، تابوت استخوان‌های کلنل، با پرچم سه رنگ پوشانده شده بود و بر روی یک عراده توپ لشکر خراسان در حالی که فرمانده لشکر با شمشیری پیشا پیش حرکت می‌کرد با ترنم موزیک عزا توسط دسته موزیک لشکر بصورت با شکوهی تشییع می‌شد و شعر عارف قزوینی بر روی پرده پارجه ای بزرگ در عقب عراده توپ حرکت می‌کرد.<ref name=":0" />
قوام به این ترتیب، بر اوضاع خراسان نیز تسلط یافت.
== صدارت دوم قوام ==
[[پرونده:آخرین روزهای زندگی احمد قوام در کنار تنها پسرش.jpg|بندانگشتی|آخرین روزهای زندگی احمد قوام در کنار تنها پسرش]]
۵ ماه بعد روز ۲۶ خرداد ۱۳۰۱ احمد شاه قاجار مجدداً قوام را به نخست وزیری منصوب کرد.
قوام در ۲۶ خرداد، کابینه دوم خود را تشکیل داد. کابینه‌ای که در آن وزارت جنگ همچنان در اختیار رضاخان بود. اما قوام وزارت خارجه را در این دوره خود راساً برعهده گرفت. در این دوره نیز قوام قانون واگذاری امتیاز نفت شمال به شرکت «سینکلر» را به تصویب رساند.
سرمایه‌داری آمریکا در آن زمان آنچنان قدرتمند نبود که بتواند با سلطه نظامی، سیاسی و اقتصادی با تجربه انگلستان در ایران مقابله کند. به ویژه آن که این هر دو، دشمن تازه‌ای به عنوان نخستین حکومت کمونیستی جهان را در برابر خود می‌دیدند. در راستای سیاست کشانیدن پای آمریکا به ایران قوام در دوران دوم رئیس الوزرایی خود از یک سو به تلاش‌های خود برای اجرای قرارداد نفت شمال با امریکائیها شدت بخشید و از سوی دیگر، هیأتی از مستشاران مالی آمریکایی به ریاست دکتر میلسپو را به تهران آورد.<ref name=":0" />


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==