کاربر:Alirezara/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
نظامهای دیکتاتوری به خاطر عدم مشروعیتشان در جامعه همواره به نیروی نظامی و ارتش اتکاء دارند. از این رو ارتش و نیروی نظامی همواره یکی از اهرمهای اصلی دربار [[پهلوی]] برای دخالت در وجوه مختلف مملکتی بود. این اهرم فشار [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] هنگامی که در ۲۶ شهریورماه سال ۲۰ با سوگند در مجلس، جای پدر، بر تخت سلطنت تکیه میزند، تنها عنصر نفوذ و یکهتازی وی، بود. که تا ابتدای دهه ۳۰ خورشیدی ادامه داشت. از این رو مصدق میخواست این اهرم فشار را که مانع پیشبرد اهداف ملی او بود از دست [[محمدرضا پهلوی|شاه]] خارج سازد. او خواستار وزارت جنگ بود تا دست شاه را از مداخلات از طریق ارتش کوتاه کند. اما شاه حاضر بهقبول اين پيشنهاد نميشود. | نظامهای دیکتاتوری به خاطر عدم مشروعیتشان در جامعه همواره به نیروی نظامی و ارتش اتکاء دارند. از این رو ارتش و نیروی نظامی همواره یکی از اهرمهای اصلی دربار [[پهلوی]] برای دخالت در وجوه مختلف مملکتی بود. این اهرم فشار [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] هنگامی که در ۲۶ شهریورماه سال ۲۰ با سوگند در مجلس، جای پدر، بر تخت سلطنت تکیه میزند، تنها عنصر نفوذ و یکهتازی وی، بود. که تا ابتدای دهه ۳۰ خورشیدی ادامه داشت. از این رو مصدق میخواست این اهرم فشار را که مانع پیشبرد اهداف ملی او بود از دست [[محمدرضا پهلوی|شاه]] خارج سازد. او خواستار وزارت جنگ بود تا دست شاه را از مداخلات از طریق ارتش کوتاه کند. اما شاه حاضر بهقبول اين پيشنهاد نميشود. | ||
به روایت خبرگزاری میزان: « ریشههای شکلگیری قیام سی تیر را باید در سالهای قبلتر از این اتفاق تاریخی جستو جو کرد. شروع این جریان به اقدامات شاه برای ایجاد یک تمامیتخواهی گسترده به پشتوانهی قدرتهای بزرگ مانند انگلیس و آمریکا باز میگردد. شاه، که پس از سالهای ۱۳۲۰ و جانشینی رضاشاه قدرت خود را سست یافته بود و عملاً خود را در تحولات جاری کشور بیتأثیر و غایب میدید، به دنبال بهانهای بود تا جایگاه خود را در عرصهی سیاسی کشور مستحکم کند. ترور شاه در سال ۱۳۲۷ بهانهی لازم را به او داد تا با ابزار سرکوب، نیروهای مردمی را کنار نهد و رو به سمت یک دیکتاتوری تمامیتخواه حرکت کند. | به روایت خبرگزاری میزان: « ریشههای شکلگیری قیام سی تیر را باید در سالهای قبلتر از این اتفاق تاریخی جستو جو کرد. شروع این جریان به اقدامات شاه برای ایجاد یک تمامیتخواهی گسترده به پشتوانهی قدرتهای بزرگ مانند انگلیس و آمریکا باز میگردد. شاه، که پس از سالهای ۱۳۲۰ و جانشینی رضاشاه قدرت خود را سست یافته بود و عملاً خود را در تحولات جاری کشور بیتأثیر و غایب میدید، به دنبال بهانهای بود تا جایگاه خود را در عرصهی سیاسی کشور مستحکم کند. ترور شاه در سال ۱۳۲۷ بهانهی لازم را به او داد تا با ابزار سرکوب، نیروهای مردمی را کنار نهد و رو به سمت یک دیکتاتوری تمامیتخواه حرکت کند. <ref>[[خبرگزاری میزان به نقل از برهان]]</ref> | ||
« عباس میلانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه استفورد میگوید که پیشینهی آنچه در ۳۰ تیر رخ داد، مسالهی کنترل ارتش است. | « عباس میلانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه استفورد میگوید که پیشینهی آنچه در ۳۰ تیر رخ داد، مسالهی کنترل ارتش است. | ||
[[پرونده:دکتر محمد مصدق.jpg|جایگزین=دکتر محمد مصدق|بندانگشتی|دکتر محمد مصدق]] | [[پرونده:دکتر محمد مصدق.jpg|جایگزین=دکتر محمد مصدق|بندانگشتی|دکتر محمد مصدق]] | ||
او میگوید: «به باور [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]]، اول اینکه ارتش میبایست به عنوان نخست وزیر تحت فرمان او باشد، نه فرمان [[محمدرضا پهلوی|شاه]]. دو اینکه معتقد بود ارتش به یکی از مراکز مهم حمایت از شاه و مخالفت با او بدل شده و به همین خاطر، احساس کرد که باید این فرماندهی کل را از شاه بگیرد.» | او میگوید: «به باور [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]]، اول اینکه ارتش میبایست به عنوان نخست وزیر تحت فرمان او باشد، نه فرمان [[محمدرضا پهلوی|شاه]]. دو اینکه معتقد بود ارتش به یکی از مراکز مهم حمایت از شاه و مخالفت با او بدل شده و به همین خاطر، احساس کرد که باید این فرماندهی کل را از شاه بگیرد.»<ref>[[رادیو فردا ـ برنامه هفتگی سقوط ـ قسمت هفدهم|رادیو فردا ـ برنامه هفتگی سقوط ـ قسمت هفدهم]]</ref> | ||
رادیو فردا ـ برنامه هفتگی سقوط ـ قسمت هفدهم | |||
نگرانی دیگر [[دکتر محمد مصدق]] این بود که بریتانیا بتواند از طربق ارتش در نتیجه انتخابات تأثیر بگذارد و مجلس مرکب از نمایندگان هوادار انگلیس، تمامی دستاوردهای نهضت ملی کردن نفت را به باد دهند. در این میان انتخابات مجلس هفدهم در حالی آغاز شد که مصدق باید برای دفاع از ایران به [[دادگاه لاهه]] میرفت. همزمان گزارشهای بیشماری از «دخالت ارتش در انتخابات» منتشر شده بود. | نگرانی دیگر [[دکتر محمد مصدق]] این بود که بریتانیا بتواند از طربق ارتش در نتیجه انتخابات تأثیر بگذارد و مجلس مرکب از نمایندگان هوادار انگلیس، تمامی دستاوردهای نهضت ملی کردن نفت را به باد دهند. در این میان انتخابات مجلس هفدهم در حالی آغاز شد که مصدق باید برای دفاع از ایران به [[دادگاه لاهه]] میرفت. همزمان گزارشهای بیشماری از «دخالت ارتش در انتخابات» منتشر شده بود. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۱: | ||
== مجلس هفدهم شورای ملی == | == مجلس هفدهم شورای ملی == | ||
[[پرونده:Mohammad Mosadegh Hossein Fatemy.jpg|جایگزین=دکتر محمد مصدق |بندانگشتی|دکتر محمد مصدق ]] | [[پرونده:Mohammad Mosadegh Hossein Fatemy.jpg|جایگزین=دکتر محمد مصدق |بندانگشتی|دکتر محمد مصدق ]] | ||
«بازگشت [[دکتر محمد مصدق|مصدق]] از دادگاه لاهه مقارن بود با تشکیل و شروع دوره هفدهم مجلس شورای ملی. طبق سنت پارلمانی [[دکتر محمد مصدق|مصدق]] استعفا داد تا پس از تمایل مجدد مجلس، اهداف ملی و خدمت گذاری به مردم را ادامه دهد. از طرفی استعمار و دربار کارشکنی های خود را علیه مصدق شروع کرده بودند. اما با وجود کار شکنیها، مجلس شورای ملی در تاریخ ۱۵ تیرماه ۱۳۳۱ با ۵۲ رای از ۶۵ نفر حاضر در جلسه، به نخست وزیری دکتر مصدق اظهار تمایل کردند. پس از رای تمایل مجلس شورا، روز بعد مجلس سنا( که تحت نفوذ شاه بود) ابراز تمایل خود را به ارایهی برنامه های دولت و ملاحظه و بررسی آن موکول کرد. [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] به دلیل عدم اظهار تمایل مجلس سنا از قبول نخست وزیری خود داری کرد. نهایتا مجلس سنا مجبور شد به [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] رأی اعتماد دهد. در نتیجه ۱۹ تیر ماه، شاه فرمان مجدد نخست وزیری دکتر مصدق را صادر میکند.» | «بازگشت [[دکتر محمد مصدق|مصدق]] از دادگاه لاهه مقارن بود با تشکیل و شروع دوره هفدهم مجلس شورای ملی. طبق سنت پارلمانی [[دکتر محمد مصدق|مصدق]] استعفا داد تا پس از تمایل مجدد مجلس، اهداف ملی و خدمت گذاری به مردم را ادامه دهد. از طرفی استعمار و دربار کارشکنی های خود را علیه مصدق شروع کرده بودند. اما با وجود کار شکنیها، مجلس شورای ملی در تاریخ ۱۵ تیرماه ۱۳۳۱ با ۵۲ رای از ۶۵ نفر حاضر در جلسه، به نخست وزیری دکتر مصدق اظهار تمایل کردند. پس از رای تمایل مجلس شورا، روز بعد مجلس سنا( که تحت نفوذ شاه بود) ابراز تمایل خود را به ارایهی برنامه های دولت و ملاحظه و بررسی آن موکول کرد. [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] به دلیل عدم اظهار تمایل مجلس سنا از قبول نخست وزیری خود داری کرد. نهایتا مجلس سنا مجبور شد به [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] رأی اعتماد دهد. در نتیجه ۱۹ تیر ماه، شاه فرمان مجدد نخست وزیری دکتر مصدق را صادر میکند.»<ref>[[خاطرات نصرالله اسماعیلیان سایت همبستگی ملی]]</ref> | ||
خاطرات نصرالله اسماعیلیان سایت همبستگی ملی | |||
== استعفای محمد مصدق از نخست وزیری == | == استعفای محمد مصدق از نخست وزیری == | ||
خط ۴۲: | خط ۳۸: | ||
«پس از مراجعت از [[دادگاه بین المللی لاهه|لاهه]]، که دولت باید به مجلس معرفی شود برای اینکه اختلاف دربار با دولت راجع به بعضی از اصول متمم قانون اساسی به صورت بارزی جلوه گر نشود چنین به نظر رسید که وزارت جنگ را اینجانب خود عهدهدار شوم تا دخالت دربار در آن کم بشود و کارها در صلاح کشور پیشرفت کند. | «پس از مراجعت از [[دادگاه بین المللی لاهه|لاهه]]، که دولت باید به مجلس معرفی شود برای اینکه اختلاف دربار با دولت راجع به بعضی از اصول متمم قانون اساسی به صورت بارزی جلوه گر نشود چنین به نظر رسید که وزارت جنگ را اینجانب خود عهدهدار شوم تا دخالت دربار در آن کم بشود و کارها در صلاح کشور پیشرفت کند. | ||
داوطلبی من برای این پست نه برای کار بود نه استفاده از حقوق. از نظر کار من نخست وزیر و مافوق وزیر بودم و از نظر حقوق هم هر کاری که در عصر مشروطه متصدی شدم حقوق آن را صرف امور خیریه کردم، پس داوطلبی من فقط از این نظر بود که تصمیمات دولت در آن وزارت اجرا شود. اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که مسوول نبودند چون ستاد ارتش زیر نظر ملوکانه قرار گرفته بود هر امری که می فرمودند اجرا می شد، ولی دولت که مسوول بود کاری نمی توانست بکند و نمیکرد. این بود که روز ۲۵ تیر قبل از ظهر که به پیشگاه ملوکانه شرفیاب شدم این پیشنهاد را نمودم که مورد موافقت قرار نگرفت و اعلیحضرت همایون شاهنشاهی فرمایشاتی به این مضمون فرمودند؛ «پس بگویید من چمدان خود را ببندم و از این مملکت بروم.» که چون هیچ وقت حاضر نمی شدم چنین کاری بشود فوراً استعفا دادم و از جای خود حرکت کردم. ولی اعلیحضرت پشت در اتاق که بسته بود ایستادند و از خروج من ممانعت فرمودند. » | داوطلبی من برای این پست نه برای کار بود نه استفاده از حقوق. از نظر کار من نخست وزیر و مافوق وزیر بودم و از نظر حقوق هم هر کاری که در عصر مشروطه متصدی شدم حقوق آن را صرف امور خیریه کردم، پس داوطلبی من فقط از این نظر بود که تصمیمات دولت در آن وزارت اجرا شود. اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که مسوول نبودند چون ستاد ارتش زیر نظر ملوکانه قرار گرفته بود هر امری که می فرمودند اجرا می شد، ولی دولت که مسوول بود کاری نمی توانست بکند و نمیکرد. این بود که روز ۲۵ تیر قبل از ظهر که به پیشگاه ملوکانه شرفیاب شدم این پیشنهاد را نمودم که مورد موافقت قرار نگرفت و اعلیحضرت همایون شاهنشاهی فرمایشاتی به این مضمون فرمودند؛ «پس بگویید من چمدان خود را ببندم و از این مملکت بروم.» که چون هیچ وقت حاضر نمی شدم چنین کاری بشود فوراً استعفا دادم و از جای خود حرکت کردم. ولی اعلیحضرت پشت در اتاق که بسته بود ایستادند و از خروج من ممانعت فرمودند. »<ref>[[(خاطرات و تألمات به کوشش ایرج افشار صفحه ۲۵۸)]]</ref> | ||
(خاطرات و تألمات به کوشش ایرج افشار صفحه ۲۵۸) | |||
== متن استفعای [[دکتر محمد مصدق|محمد مصدق]] == | == متن استفعای [[دکتر محمد مصدق|محمد مصدق]] == | ||
خط ۶۱: | خط ۵۵: | ||
[[احمد قوام|قوام]]، در بیانیهای تاریخی، پیشاپیش هرگونه مقاومت در برابر خود را با مشتی آهنین تهدید کرد؛ بیانیهای کوتاه اما صریح و تا اندازهای دور از انتظار که در آن آمده بود: | [[احمد قوام|قوام]]، در بیانیهای تاریخی، پیشاپیش هرگونه مقاومت در برابر خود را با مشتی آهنین تهدید کرد؛ بیانیهای کوتاه اما صریح و تا اندازهای دور از انتظار که در آن آمده بود: | ||
[[پرونده:Ahmad Qavam - Q001.jpg|جایگزین=احمد قوام السلطنه|بندانگشتی|احمد قوام السلطنه]] | [[پرونده:Ahmad Qavam - Q001.jpg|جایگزین=احمد قوام السلطنه|بندانگشتی|احمد قوام السلطنه]] | ||
«... ایران دچار دردی عمیق شده و با داروهای مخدر درمانپذیر نیست. من همان اندازه که از عوامفریبی در امور سیاسی بیزارم، در مسایل مذهبی نیز از ریا و سالوس منزجرم. کسانی که به بهانه مبارزه با افراطیون سرخ، ارتجاع سیاه را تقویت نمودهاند، لطمه شدیدی به آزادی وارد ساخته و زحمات بانیان مشروطیت را از نیمقرن به این طرف به هدر دادهاند. وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه من اخلال نمایند. حتی ممکن است تا جایی بروم که با تصویب اکثریت پارلمان، دست به تشکیل محاکم انقلابی زده و روزی صدها تبهکار را از هر طبقه به موجب حکم خشک و بیشفقت قانون، قرین سیهروزی سازم. به عموم اخطار میکنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواحی حکومت فرا رسیده است. کشتیبان را سیاستی دیگر آمد. من در عین احترام به تعالیم مقدسه اسلام، دیانت را از سیاست دور نگاه خواهم داشت و از نشر خرافات و عقاید قهقرایی جلوگیری خواهم کرد. [[احمد قوام]]» | «... ایران دچار دردی عمیق شده و با داروهای مخدر درمانپذیر نیست. من همان اندازه که از عوامفریبی در امور سیاسی بیزارم، در مسایل مذهبی نیز از ریا و سالوس منزجرم. کسانی که به بهانه مبارزه با افراطیون سرخ، ارتجاع سیاه را تقویت نمودهاند، لطمه شدیدی به آزادی وارد ساخته و زحمات بانیان مشروطیت را از نیمقرن به این طرف به هدر دادهاند. وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه من اخلال نمایند. حتی ممکن است تا جایی بروم که با تصویب اکثریت پارلمان، دست به تشکیل محاکم انقلابی زده و روزی صدها تبهکار را از هر طبقه به موجب حکم خشک و بیشفقت قانون، قرین سیهروزی سازم. به عموم اخطار میکنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواحی حکومت فرا رسیده است. کشتیبان را سیاستی دیگر آمد. من در عین احترام به تعالیم مقدسه اسلام، دیانت را از سیاست دور نگاه خواهم داشت و از نشر خرافات و عقاید قهقرایی جلوگیری خواهم کرد. [[احمد قوام]]»<ref>[[سایت رادیو فردا سری برنامههای «سقوط»، در شصت سالگی ۲۸ مرداد]]</ref> | ||
سایت رادیو فردا سری برنامههای «سقوط»، در شصت سالگی ۲۸ مرداد | |||
قوام تصور میکرد میتواند بار دیگر ناجی ایران شود. او که در کارنامهاش [[خاتمهی غائلهی فرقهی خودمختار آذربایجان|خاتمهی غائلهی فرقهی خودمختار آذربایجان]] را در سال ۱۳۲۵ و همچنین حل و فصل بحران نفتی میان ایران و روسیه را بعد از جنگ جهانی اول داشت این بار نیز بر این باور بود که میتواند این بحران را به بهترین شکل حل و فصل کند. | قوام تصور میکرد میتواند بار دیگر ناجی ایران شود. او که در کارنامهاش [[خاتمهی غائلهی فرقهی خودمختار آذربایجان|خاتمهی غائلهی فرقهی خودمختار آذربایجان]] را در سال ۱۳۲۵ و همچنین حل و فصل بحران نفتی میان ایران و روسیه را بعد از جنگ جهانی اول داشت این بار نیز بر این باور بود که میتواند این بحران را به بهترین شکل حل و فصل کند. | ||
خط ۸۱: | خط ۷۳: | ||
« در جریان تیراندازی ها در اطراف مجلس و خیابان اکباتان و پشت کوچه سراج تعداد دیگری گلوله خورده بودند، یکی از مجروحین قبل از آن که او را سر دست بردارند تا به بیمارستان برسانند، بر کف اسفالت با دست خونبار خود می نویسد " یا مرگ یا مصدق". این خبر در محدوده درگیری ها پیچیده است. | « در جریان تیراندازی ها در اطراف مجلس و خیابان اکباتان و پشت کوچه سراج تعداد دیگری گلوله خورده بودند، یکی از مجروحین قبل از آن که او را سر دست بردارند تا به بیمارستان برسانند، بر کف اسفالت با دست خونبار خود می نویسد " یا مرگ یا مصدق". این خبر در محدوده درگیری ها پیچیده است. | ||
ازجان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا مصدق! یا مرگ یا مصدق!» | ازجان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا مصدق! یا مرگ یا مصدق!»<ref>[[خاطرات نصرالله اسماعیل زاده ـ سایت همبستگی ملی]]</ref> | ||
خاطرات نصرالله اسماعیل زاده ـ سایت همبستگی ملی | |||
=== پیام دکتر محمد مصدق به مناسبت قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ === | === پیام دکتر محمد مصدق به مناسبت قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ === | ||
خط ۹۰: | خط ۸۰: | ||
« ما نباید زندگانی را بههر صورت و کیفیت که بهما عرضه میشود دوست بداریم و بدان قانع و خرسند باشیم. اگر زندگانی توأم با آزادی و استقلال نباشد بهقدر پشیزی ارزش نخواهد داشت. برای رسیدن بهاین هدف عالی، تاریخ زندگانی ملل بزرگ عالم شاهد مبارزات و مجاهدات و گذشتها و فداکاریهاست. سرنوشت ملت ایران نیز در طول تاریخ خود همواره با اینگونه محرومیتها و مصائب توأم بوده است». | « ما نباید زندگانی را بههر صورت و کیفیت که بهما عرضه میشود دوست بداریم و بدان قانع و خرسند باشیم. اگر زندگانی توأم با آزادی و استقلال نباشد بهقدر پشیزی ارزش نخواهد داشت. برای رسیدن بهاین هدف عالی، تاریخ زندگانی ملل بزرگ عالم شاهد مبارزات و مجاهدات و گذشتها و فداکاریهاست. سرنوشت ملت ایران نیز در طول تاریخ خود همواره با اینگونه محرومیتها و مصائب توأم بوده است». | ||
=== تعداد شهدای قیام ۳۰ تیر === | === تعداد شهدای قیام ۳۰ تیر === | ||
شهید وطن... این تنها کلماتی است که میشود از روی سنگقبرها خواند | شهید وطن... این تنها کلماتی است که میشود از روی سنگقبرها خواند <ref>[[( ایران آنلاین)]]</ref> | ||
[[پرونده:قیام ۳۰ تیر ـ مزار شهیدان.jpg|جایگزین=قیام ۳۰ تیر ـ مزار شهیدان|بندانگشتی|قیام ۳۰ تیر ـ مزار شهیدان]] | [[پرونده:قیام ۳۰ تیر ـ مزار شهیدان.jpg|جایگزین=قیام ۳۰ تیر ـ مزار شهیدان|بندانگشتی|قیام ۳۰ تیر ـ مزار شهیدان]] | ||
جمعیت نعشها را که تعداد آنها به ۲۰ میرسید در شرکت تلفن برده و از آنجا با چند استیشن به سوی [[بیمارستان سینا]] حمل کردند. این ابراز هیجان در خیابان اکباتان مقارن ظهر خیلی شدید بود. پیراهن خونی زخمیشدگان و مقتولین را بر سر چوبها کرده و فریاد میزدند اینها شهدای وطنند.» | جمعیت نعشها را که تعداد آنها به ۲۰ میرسید در شرکت تلفن برده و از آنجا با چند استیشن به سوی [[بیمارستان سینا]] حمل کردند. این ابراز هیجان در خیابان اکباتان مقارن ظهر خیلی شدید بود. پیراهن خونی زخمیشدگان و مقتولین را بر سر چوبها کرده و فریاد میزدند اینها شهدای وطنند.» | ||
قیام مردم با جانفشانی در حمایت از نخست وزیر ملی و رهبر ضد استعماری خود در تهران و در شهرستانها به پیروزی رسید. شهدای آن روز در کشور را تا ۱۰۰۰ نفر اعلام کردند. تا آنجا که به خاطر دارم، شهدای تهران حدود ۸۰ نفر اعلام شده بود، درمقبره شهدای ۳۰ تیر در ابن بابویه، حدود ۳۰ نفر به خاک سپرده شده اند. در آن زمان جمعیت ایران ۲۰ میلیون نفر اعلام شده بود. | قیام مردم با جانفشانی در حمایت از نخست وزیر ملی و رهبر ضد استعماری خود در تهران و در شهرستانها به پیروزی رسید. شهدای آن روز در کشور را تا ۱۰۰۰ نفر اعلام کردند. تا آنجا که به خاطر دارم، شهدای تهران حدود ۸۰ نفر اعلام شده بود، درمقبره شهدای ۳۰ تیر در ابن بابویه، حدود ۳۰ نفر به خاک سپرده شده اند. در آن زمان جمعیت ایران ۲۰ میلیون نفر اعلام شده بود. <ref>[[خاطرات نصرالله اسماعیل زاده ـ سایت همبستگی ملی]]</ref> | ||
[[پرونده:قیام ۳۰ تیرـ پیکر شهیدان قیام.jpg|جایگزین=قیام ۳۰ تیرـ پیکر شهیدان قیام|بندانگشتی|قیام ۳۰ تیرـ پیکر شهیدان قیام]] | [[پرونده:قیام ۳۰ تیرـ پیکر شهیدان قیام.jpg|جایگزین=قیام ۳۰ تیرـ پیکر شهیدان قیام|بندانگشتی|قیام ۳۰ تیرـ پیکر شهیدان قیام]] | ||
روزنامه «باختر امروز» به سردبیری دکتر حسین فاطمی تنها روزنامهای بود که توانست نسخه روز سهشنبه ۳۱ تیرماه را روی کیوسک بفرستد. این روزنامه در صفحه اول خود که بخشی از هزینه فروشش را به خانواده شهدا اختصاص داده بود از کشته شدن ۹۰ نفر در تهران و شهرهای دیگر خبر داد. در این گزارش که همراه با عکسهایی از پیکرهای شهدا بود آمده: «در واقعه دیروز بیش از ۹۰ نفر از جوانان وطنپرست تهران بر اثر استعمال اسلحه از طرف پلیس و ارتش شهید شدند که تاکنون جنازه ۴۵ نفر آنها به دست آمده است.» | روزنامه «باختر امروز» به سردبیری دکتر حسین فاطمی تنها روزنامهای بود که توانست نسخه روز سهشنبه ۳۱ تیرماه را روی کیوسک بفرستد. این روزنامه در صفحه اول خود که بخشی از هزینه فروشش را به خانواده شهدا اختصاص داده بود از کشته شدن ۹۰ نفر در تهران و شهرهای دیگر خبر داد. در این گزارش که همراه با عکسهایی از پیکرهای شهدا بود آمده: «در واقعه دیروز بیش از ۹۰ نفر از جوانان وطنپرست تهران بر اثر استعمال اسلحه از طرف پلیس و ارتش شهید شدند که تاکنون جنازه ۴۵ نفر آنها به دست آمده است.» | ||
خط ۱۰۴: | خط ۹۲: | ||
بر اساس گزارش روزنامه «باختر امروز» و «اطلاعات» در میدان بهارستان یک زن در بهارستان روی دوش زنان رفته بود و نطق میکرد. هر لحظه بر تعداد افراد افزوده میشد و بالاخره مامورین به سوی جمعیت یورش آوردند و در اینجا یک پسربچه ۱۲ ساله گلوله خورد و به قتل رسید. پسربچهای که نامش را نمیدانیم. | بر اساس گزارش روزنامه «باختر امروز» و «اطلاعات» در میدان بهارستان یک زن در بهارستان روی دوش زنان رفته بود و نطق میکرد. هر لحظه بر تعداد افراد افزوده میشد و بالاخره مامورین به سوی جمعیت یورش آوردند و در اینجا یک پسربچه ۱۲ ساله گلوله خورد و به قتل رسید. پسربچهای که نامش را نمیدانیم. | ||
هر چه درگیری بیشتر میشد آنطور که روزنامهها نوشتند بر تعداد کشتهشدگان افزوده میشد. در گزارش روزنامه اطلاعات آمده: «تعدادی از مردم در اینجا زخمی شدند. از ساعت ۱۱ به بعد بر تعداد کشتهشدگان اضافه میشد و تظاهراتکنندگان نیز نعشها را بهدست ماموران نمیدادند و خودشان آنها را حمل میکردند. بهطوریکه در ساعت ۵/ ۱۱ کثرت کشتهشدگان که اکثر آنها در خیابان اکباتان جمع شده بودند توده جمعیت را که از ابتدای شرکت تلفن تا اول برزن دوم جمع شده بودند، تهییج میکرد. | هر چه درگیری بیشتر میشد آنطور که روزنامهها نوشتند بر تعداد کشتهشدگان افزوده میشد. در گزارش روزنامه اطلاعات آمده: «تعدادی از مردم در اینجا زخمی شدند. از ساعت ۱۱ به بعد بر تعداد کشتهشدگان اضافه میشد و تظاهراتکنندگان نیز نعشها را بهدست ماموران نمیدادند و خودشان آنها را حمل میکردند. بهطوریکه در ساعت ۵/ ۱۱ کثرت کشتهشدگان که اکثر آنها در خیابان اکباتان جمع شده بودند توده جمعیت را که از ابتدای شرکت تلفن تا اول برزن دوم جمع شده بودند، تهییج میکرد.<ref>[[هفتاد سال پایداری، خاطرات حسین شاهحسینی، جلد اول، به کوشش بهروز طیرانی، انتشارات چاپخش]]</ref> | ||
[[پرونده:محمد مصدق.jpg|جایگزین=محمد مصدق|بندانگشتی|محمد مصدق]] | |||
روز بعد پس از قیام سی تیر، [[دیوان لاهه]] اعلام کرد که در رسیدگی به اختلاف ایران و انگلیس در مورد مسئله نفت صلاحیت ندارد. [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] به مناسبت تجلیل از شهدای روز سی تیر کلیه ادارات دولتی را تعطیل عمومی نمود و مجلس قیام سی تیر را «قیام ملی» و شهدای آن روز را «شهدای ملی» نامید. قیام سی تیر و رأی دیوان لاهه به منزله شکست انگلیس در ایران تلقی شد و تجربه این قیام نشانه همبستگی ملی و پیروزی مردم بر استبداد و استعمار بود» .<ref>[[موسسه مطالعات تاریخ معاصر]]</ref> | |||
[[پرونده:محمد مصدق.jpg|جایگزین=محمد مصدق|بندانگشتی|محمد مصدق]] | |||
روز بعد پس از قیام سی تیر، [[دیوان لاهه]] اعلام کرد که در رسیدگی به اختلاف ایران و انگلیس در مورد مسئله نفت صلاحیت ندارد. [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] به مناسبت تجلیل از شهدای روز سی تیر کلیه ادارات دولتی را تعطیل عمومی نمود و مجلس قیام سی تیر را «قیام ملی» و شهدای آن روز را «شهدای ملی» نامید. قیام سی تیر و رأی دیوان لاهه به منزله شکست انگلیس در ایران تلقی شد و تجربه این قیام نشانه همبستگی ملی و پیروزی مردم بر استبداد و استعمار بود» . | |||
== ۳۰ تیر ۱۳۳۱ در نگاه [[دکتر محمد مصدق]] == | == ۳۰ تیر ۱۳۳۱ در نگاه [[دکتر محمد مصدق]] == | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۰۳: | ||
دکتر مصدق سالروز ۳۰ تیر را در سال ۱۳۳۲ به عنوان قیام ملی تعطیل اعلام کرد. با وجود این که کمتر از یک ماه بعد و در کودتایی سیاه در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دولت ملی سرنگون شد ولی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ به عنوان نمادی از همبستگی مردم و از خودگذشتگی برای آزادی در تاریخ ایران ماندگار شد. | دکتر مصدق سالروز ۳۰ تیر را در سال ۱۳۳۲ به عنوان قیام ملی تعطیل اعلام کرد. با وجود این که کمتر از یک ماه بعد و در کودتایی سیاه در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دولت ملی سرنگون شد ولی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ به عنوان نمادی از همبستگی مردم و از خودگذشتگی برای آزادی در تاریخ ایران ماندگار شد. | ||
پیام زنده [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] در قیام ۳۰ تیر | |||
<nowiki>https://www.youtube.com/watch?v=KBws0sS3J5U</nowiki> |