روح‌الله خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
پاسخ خمینی به نمایندگان کارتر در کتاب کوثر که تأیید شده بازماندگان خمینی است آمده است اما بخشی ازین پاسخ به عمد حذف شده‌است که می‌توان در کتاب [[ابراهیم یزدی]] آن را یافت.<ref>خمینی دجال ضد بشر 178</ref>
پاسخ خمینی به نمایندگان کارتر در کتاب کوثر که تأیید شده بازماندگان خمینی است آمده است اما بخشی ازین پاسخ به عمد حذف شده‌است که می‌توان در کتاب [[ابراهیم یزدی]] آن را یافت.<ref>خمینی دجال ضد بشر 178</ref>
خمینی از جمله می‌گوید:<blockquote>«از رئیس‌جمهورکه در این کنفرانس از تأیید کارتر از شاه مناقشه کرده‌ است، تشکر می‌کنم و میل دارم که کارتر را نصیحت کنند که دست از پشتیبانی این شاه و این دولت که همه برخلاف قوانین است بردارند و به این کودتای نظامی تأیید نکنند و جلوگیری کنند تا ایران آرامش خود را به دست بیاورد و چرخهای اقتصاد به گردش درآید و درآن وقت است که می‌شود نفت را به غرب و …صادر کند.»<ref>آخرین تلاشها در آخرین روزها- ابراهیم یزدی – صفحه 91 تا 95</ref> </blockquote>البته خمینی به همین قول یعنی مراقبت و جلوگیری از فضای انفجاری تا آخرین روز یعنی [[سقوط شاه و پیروزی انقلاب ضدسلطنتی|۲۲بهمن۵۷]] وفادار بوده و فتوای جهاد صادر نکرد. صدور فتوای جهاد و مشروعیت به مبارزه مسلحانه اولا نقض قراردادهای نوفل لوشاتو بوده و ثانیاً قدرت را بدست انقلابیون داخلی می‌انداخت که طبعاً مورد نظر خمینی نبود.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر 180]</ref>
خمینی از جمله می‌گوید:<blockquote>«از رئیس‌جمهورکه در این کنفرانس از تأیید کارتر از شاه مناقشه کرده‌ است، تشکر می‌کنم و میل دارم که کارتر را نصیحت کنند که دست از پشتیبانی این شاه و این دولت که همه برخلاف قوانین است بردارند و به این کودتای نظامی تأیید نکنند و جلوگیری کنند تا ایران آرامش خود را به دست بیاورد و چرخهای اقتصاد به گردش درآید و درآن وقت است که می‌شود نفت را به غرب و …صادر کند.»<ref>آخرین تلاشها در آخرین روزها- ابراهیم یزدی – صفحه 91 تا 95</ref> </blockquote>البته خمینی به همین قول یعنی مراقبت و جلوگیری از فضای انفجاری تا آخرین روز یعنی [[سقوط شاه و پیروزی انقلاب ضدسلطنتی|۲۲بهمن۵۷]] وفادار بوده و فتوای جهاد صادر نکرد. صدور فتوای جهاد و مشروعیت به مبارزه مسلحانه اولا نقض قراردادهای نوفل لوشاتو بوده و ثانیاً قدرت را بدست انقلابیون داخلی می‌انداخت که طبعاً مورد نظر خمینی نبود.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر 180]</ref>
همچنین سفیر آمریکا از بررسی اوضاع به این نتیجه رسیده بود که روی کار آمدن خمینی در مقایسه با شقوق دیگر بیشتر به سود آمریکاست. [[سولیوان]] این نظر را در کتابش به این صورت تئوریزه کرده‌است: «در ۹ نوامبر ۱۹۷۸ من طی گزارشی نظرات خود را به واشینگتن اطلاع دادم و توصیه‌هایی راجع به سیاستهای آینده آمریکا در ایران به عمل آوردم. در این گزارش که عنوان آن را «فکر کردن به آن چه فکر نکردنی است» نام نهادم، یک تصویر واقعی از اوضاع ایران برای مقامهای مسئول واشینگتن ترسیم کردم. ب هطور مثال در این گزارش نوشتم که ثبات ایران تاکنون ب ردو پایه سلطنت و مذهب استوار بوده‌است. در ۱۵ سال گذشته استحکام پایه سلطنت، ایران را بر سرپا نگاهداشته و اکنون که پایه سلطنت سست شده، ناچار باید این ثبات با تحکیم پایه مذهب تأمین گردد.<ref>مأموریت در ایران صفحه 143</ref>
همچنین سفیر آمریکا از بررسی اوضاع به این نتیجه رسیده بود که روی کار آمدن خمینی در مقایسه با شقوق دیگر بیشتر به سود آمریکاست. سولیوان این نظر را در کتابش به این صورت تئوریزه کرده‌است:<blockquote>«در ۹ نوامبر ۱۹۷۸ من طی گزارشی نظرات خود را به واشینگتن اطلاع دادم و توصیه‌هایی راجع به سیاستهای آینده آمریکا در ایران به عمل آوردم. در این گزارش که عنوان آن را «فکر کردن به آن چه فکر نکردنی است» نام نهادم، یک تصویر واقعی از اوضاع ایران برای مقامهای مسئول واشینگتن ترسیم کردم. به طور مثال در این گزارش نوشتم که ثبات ایران تاکنون بر دو پایه سلطنت و مذهب استوار بوده‌است. در ۱۵ سال گذشته استحکام پایه سلطنت، ایران را بر سرپا نگاه داشته و اکنون که پایه سلطنت سست شده، ناچار باید این ثبات با تحکیم پایه مذهب تأمین گردد.»<ref>مأموریت در ایران صفحه 143</ref></blockquote>ژنرال هایزر که هنگام فرار شاه و آمدن خمینی، در تهران به سر می‌برد، درباره نظرات [[سولیوان]] در جانبداری از خمینی می‌نویسد: <blockquote>«سولیوان به خمینی نظر داشت… سولیوان فکر کرده بود که خمینی رهبری مانند گاندی است که قدرت گرفتن او همراه با تغییر در حکومت به نفع آمریکا تمام می‌شود. با این فکر ترجیح می‌داد سران ارتش که به احتمال زیاد جلو برنامه‌های خمینی را سد می‌کردند، کنار بروند.»<ref>خاطران ژنرال آیزن هاور – صفحه 462</ref></blockquote>سولیوان همچنین می‌گوید: <blockquote>«درملاقاتهای بعدی که با شاه داشتم او هرگز از تماس‌های ما با مخالفان اظهار ناراحتی نمی‌کرد و حتی در ملاقات‌های آخر غالباً د رباره فعالیت‌های مخالفان سوال‌هایی از من می‌کرد و جمله‌یی که بیشتر به کار می‌برد این بود که از دوستان ملایتان چه خبردارید؟»<ref>مأموریت در ایران- صفحه 144 و 145</ref></blockquote>در همین راستا هایزر ژنرال چهار ستاره، معاون سرفرماندهی پیمان آتلانتیک شمالی در تاریخ ۱۴ دی ۵۷، دفتر کار خود در اشتوتگارت آلمان را مخفیانه به سوی تهران ترک کرد. شاه در آخرین کتاب خود (پاسخ به تاریخ) زیر عنوان «مأموریت شگف تانگیز ژنرال هایزر» می‌نویسد: <blockquote>«در اوائل بهمن ماه خبری حیرت‌انگیز به من گزارش شد که ژنرال پانویس هایزر چند روزی است در تهران اقامت دارد… رفت وآمدهای ژنرال هایزر همواره ازچند هفته قبل برنامه‌ریزی می‌شد، ولی ای نبار جنبه یی اسرار آمیز داشت… اندکی بعد روزنامه هرالدتریبیون چاپ پاریس به شورویها و سایر دول اطمینان داد که ژنرال هایزر، نه برای تدارک یک کودتا، بلکه برای جلوگیری از آن به ایران سفر کرده‌است.»<ref>پاسخ به تاریخ- نوشته محمد رضا پهلوی</ref></blockquote>شاه اضافه می‌کند:<blockquote>بالاخره من یک بار ژنرال هایزر را به اتفاق سفیر آمریکا، آقای سولیوان ملاقات کردم. تنها چیزی که مورد علاقه هر دو آنها بود دانستن روز و ساعت حرکت من از ایران بود…</blockquote>
 
ژنرال هایزر که هنگام فرار شاه و آمدن خمینی، در تهران به سر می‌برد، درباره نظرات [[سولیوان]] در جانبداری از خمینی می‌نویسد: <blockquote>«[[سولیوان]] به خمینی نظر داشت… سولیوان فکر کرده بود که خمینی رهبری مانند گاندی است که قدرت گرفتن او همراه با تغییر در حکومت به نفع آمریکا تمام می‌شود. با این فکر ترجیح می‌داد سران ارتش که به احتمال زیاد جلو برنامه‌های خمینی را سد می‌کردند، کنار بروند.»<ref>خاطران ژنرال آیزن هاور – صفحه 462</ref></blockquote>[[سولیوان]] همچنین می‌گوید: <blockquote>«درملاقاتهای بعدی که با شاه داشتم او هرگز از تماسهای ما با مخالفان اظهار ناراحتی نمی‌کرد و حتی در ملاقاتهای آخر غالباً د رباره فعالیتهای مخالفان سؤالهایی از من می‌کرد و جمله‌یی که بیشتر به کار می‌برد این بود که از «دوستان ملایتان چه خبردارید؟»<ref>مأموریت در ایران- صفحه 144 و 145</ref></blockquote>در همین راستا هایزر ژنرال چهار ستاره، معاون سرفرماندهی پیمان آتلانتیک شمالی در تاریخ ۱۴ دی ۵۷، دفتر کار خود در اشتوتگارت آلمان را مخفیانه به سوی تهران ترک کرد. شاه در آخرین کتاب خود (پاسخ به تاریخ) زیر عنوان «مأموریت شگف تانگیز ژنرال هایزر» می‌نویسد: <blockquote>«در اوائل بهمن ماه خبری حیرت‌انگیز به من گزارش شد که ژنرال پانویس هایزر چند روزی است در تهران اقامت دارد… رفت وآمدهای ژنرال هایزر همواره ازچند هفته قبل برنامه‌ریزی می‌شد، ولی ای نبار جنبه یی اسرار آمیز داشت… اندکی بعد روزنامه هرالدتریبیون چاپ پاریس به شورویها و سایر دول اطمینان داد که ژنرال هایزر، نه برای تدارک یک کودتا، بلکه برای جلوگیری از آن به ایران سفر کرده‌است.»<ref>پاسخ به تاریخ- نوشته محمد رضا پهلوی</ref></blockquote>شاه اضافه می‌کند:<blockquote>بالاخره من یک بار ژنرال هایزر را به اتفاق سفیر آمریکا، آقای سولیوان ملاقات کردم. تنها چیزی که مورد علاقه هر دو آنها بود دانستن روز و ساعت حرکت من از ایران بود…</blockquote>


== خمینی پس از ورود به ایران ==
== خمینی پس از ورود به ایران ==