کاربر:Safa/5صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۶: خط ۷۶:
}}
}}


'''بتول رجایی،''' زاده ۱۳۳۱ شهر آمل، درگذشت ۲۳خردادماه ۱۳۹۱ در کمپ لیبرتی عراق، از مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران بود. بتول رجایی،‌ مهندس کشاورزی و فوق‌لیسانس خاک‌شناسی از دانشگاه کشاورزی کرج بود. او در زمان دانشجویی با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق ایران]] آشنا شد. بتول رجایی در سال ۱۳۵۶ در حالی که ۲۴ ساله بود به سازمان مجاهدین خلق پیوست. او در جریان انقلاب ضدسلطنتی در اعتراضات شرکت داشت. بتول رجایی پس از انقلاب نیز کاندیدای شورای شهر از طرف سازمان مجاهدین خلق بود. بتول رجایی در شهرهای آمل، ساری، بابل و بابلسر مسئولیت بخش‌های معلمین، کارمندان، دانش آموزی، محلات و بازار را از طرف تشکیلات مجاهدین برعهده داشت. پس از سی خرداد ۱۳۶۰ و آغاز فاز نظامی وی تحت تعقیب بود و سرانجام در اسفند ۱۳۶۲ به رزمندگان مجاهدین خلق در نوار مرزی ایران و عراق پیوست. او در سال ۱۳۶۹ به عضویت هیأت اجرایی سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب شد و در سال ۱۳۷۱ به عضویت شورای ملی مقاومت ایران در آمد. وی در ۲۳ خرداد ۱۳۹۱ بر اثر بیماری در کمپ لیبرتی درگذشت.            
'''عذرا علوی طالقانی،''' متولد 1333 در تهران بود. از زمان دانشجويي در رشته مهندسي شيمي در دانشگاه صنعتي شريف هوادار مجاهدين شد و در 1355 به عضويت سازمان در آمد. بي وقفه و به مدت 47 سال درگير مبارزة تمام‌عيار حرفه اي و تشكيلاتي با ديكتاتوري‌هاي شاه و شيخ بود.            
 
در انتخابات دوره اول مجلس شوراي ملي در سال 1358 در تهران، وزارت كشور خميني خودش خواهر مجاهد عذرا علوي طالقاني را نفر پنجاه و سوم تهران با بيش از 308 هزار رأي اعلام كرد. هر چند كه اين انتخابات آكنده از تقلب و از بين بردن آراي مجاهدين به طرق گوناگون توسط آخوندها و كميته ها و پاسداران و «اتاق تجميع» آراي آن روزگار در وزارت كشور خميني بود.»
 
او عضو مركزيت سازمان مجاهدين خلق ايران از سال 1364، عضو شوراي ملي مقاومت از سال 1371، عضو ارشد شوراي رهبري و شوراي مركزي مجاهدين از سال 1372 و جانشين فرمانده ارتش آزاديبخش ملي ايران از سال 1372 تا 1376 بود.
 
در سال 1366 يكي از فرماندهان تيپ‌هاي رزمي زنان در ارتش آزاديبخش ملي را به‌عهده داشت و این تیپ‌ها را در سلسله عمليات آفتاب، چلچراغ و فروغ جاويدان فرماندهي کرد.
 
در دوران پايداري پرشكوه پس از جنگ و اشغال عراق، 14 سال در ستاد فرماندهي ارتش آزاديبخش آزمايش ايستادگي، سرفرازي، جنگاوري و «مي‌توان و بايد» از سر گذراند.
 
مسعود رجوی بهترین حسن ختام است؛ و به‌راستی حق مطلب را ادا کرده است:
 
«سردار والاي ديگري از ارتش فدا و آزادي، جاودانه و رستگار شد. يكي از برجسته‌ترين زنان انقلابي معاصر ايران، فدية مجاهدين در شب عيد غدير در آستان امير مؤمنان و ملت ايران.
 
با پدرش آقاي نورالدين علوي طالقاني روحاني برجسته كه بارها در روزگار ستم‌شاهي به زندان افتاده بود و جرمش كمك و تبليغ براي مجاهدين بود، در زندان قصرهم‌بند بودم. ياد پدرطالقاني به خير تا چون «ابر بگريد». خواهر سوسن از خويشاوندان نزدیک پدر طالقاني روح راستين انقلاب ضدسلطنتي بود
 
مریم رجوی در کتاب ‌«زنان نیروی تغییر» در وصف‌شان می‌گوید: «در شرایطی سکان رهبری جنبش را محکم در دست گرفته و به پیش می‌برند که چشم‌انداز موفقیت برایشان دیده نمی‌شود. تعادل قوا در عراق و در سطح منطقه علیه این مقاومت بود. شانس و تصادفی به یاری آنها نیامد. آنها در شرایط متحولی این جنبش را رهبری کردند که الگوی تجربه‌شده‌ای برایشان وجود نداشت. و با هوشیاری تصمیم‌های صحیح، ریسک‌پذیری و از خودگذشتگی، تمام حلقات این پایداری را ساختند. رهبری زنان که در شهر اشرف به آزمایش کشیده شد، عبور شجاعانه با روحیه و پایدار از دل سختی‌ها و ضربه‌ها بود.»
 
باز به قول مریم رجوی او از زنان جبرشکن و رهاشده‌ای بود که «ترس از شکست و ضعف‌ نشان دادن در مقابل هجوم سختی‌ها را از خود دور کردند و به جای فروریختن، آموختند که قدرت غلبه بر شکست را در خود پروراندند»
 
سرآمد و پیش‌رو زنانی که «وقتی تجربه کردند که نقش مستقل و مسئول آنان چقدر در پیشبرد مبارزه با استبداد مذهبی راهگشاست، از دنیای غیرمسئول و کنش‌پذیر و از دنیای زنی که تنها با اتکای دیگری اعتبار می‌یابد،‌ به دنیای زن مسئول که هدایت یک مبارزه را با همة پیامدهای آن به‌دست می‌گیرد، قدم گذاشتند.»
 
او از زنان قهرمان و پیشتازی بود که در هدایت یک تشکیلات عظیم باید از قوانین برآمده از انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین تبعیت می‌کرد و حتی به اندازة لمحه‌ای به منافع فردی میدان نمی‌داد. از آنانی که
 
«پیوسته باید تغییر کنند، پیوسته باید بیاموزند و آموزش دهند. پیوسته باید راه‌های نو را کشف کنند و شیوه‌های نو در پیش بگیرند. آنها با دنیایی با قوانینی جدید وارد شده بودند که ایستایی و سکون نمی‌پذیرفت و هر توقفی بازگشت‌ به دنیای پیشین بود. به دنیایی قدم گذاشته بودند که اگر هر روز و هر لجظه با تضادها و مشکلاتش درنمی‌افتادند، به عقب باز می‌گشتند. از این رو از تزلزل به استواری رسیدند و مقابله با سختی‌ها را به‌ روحیة دائمی خود تبدیل کردند.»


== زندگی‌نامه بتول رجایی ==
== زندگی‌نامه بتول رجایی ==