کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در "شهریار جدید" نویسنده به ماکیاول ، بوروکراسی، اکونومیسم و .... می پردازد. در باب مایاول او اثر شهریار این فیلسوف عملگرا را به مثابه نمونه تاریخی اسطوره سورلی معرفی میکند؛ ژرژ سورلیای که نظریه پرداز سندیکالیسم انقلابی بود و به نوعی بر فاشیسم ایتالیایی ساخته موسولینی اثر عمدهای داشت. نکته جالب هم در همین امر نهفته است. گرامشی به نوعی به تمجید شهریار ماکیاول می پردازد و آن را این چنین میستاید:"..... نمونه یک ایدئولوژی سیاسی که به صورت یک خیالآباد بی روح یا نظریهبافی عالمانه ارائه نمیشود، بلکه به صورت آفریده یک تخیل عینی که روی مردم پراکنده و از هم بریده اثر میکند و اراده جمعی آنها را برمیانگیزد و سازمان میبخشد." | در "شهریار جدید" نویسنده به ماکیاول ، بوروکراسی، اکونومیسم و .... می پردازد. در باب مایاول او اثر شهریار این فیلسوف عملگرا را به مثابه نمونه تاریخی اسطوره سورلی معرفی میکند؛ ژرژ سورلیای که نظریه پرداز سندیکالیسم انقلابی بود و به نوعی بر فاشیسم ایتالیایی ساخته موسولینی اثر عمدهای داشت. نکته جالب هم در همین امر نهفته است. گرامشی به نوعی به تمجید شهریار ماکیاول می پردازد و آن را این چنین میستاید:"..... نمونه یک ایدئولوژی سیاسی که به صورت یک خیالآباد بی روح یا نظریهبافی عالمانه ارائه نمیشود، بلکه به صورت آفریده یک تخیل عینی که روی مردم پراکنده و از هم بریده اثر میکند و اراده جمعی آنها را برمیانگیزد و سازمان میبخشد." | ||
== سخنان گرامشی == | == سخنان گرامشی == | ||
خط ۱۳۳: | خط ۶۹: | ||
* در چنین شرایطی مردم به تحقق حق و انجام درست وظیفه خویش عمل خواهندکرد! | * در چنین شرایطی مردم به تحقق حق و انجام درست وظیفه خویش عمل خواهندکرد! | ||
* ...در تغییر و تحولات اخیر، فلسفهی عمل «لحظهی هژمونی» را مطالبه میکند. ...دورهای بحرانی با پیآمدهای غیرقابل پیشبینی است، از میان رفتنی که در آن «کهنه از بین میرود و نو نمیتواند جایگزین شود». بنابراین، «رهنمود معقول و معنوی» عامل تعیینکننده در کسب هژمونی است: پیش از آن که یک گروه اجتماعی به تصرف قدرت حکومتی دست یازد، میتواند و در حقیقت باید که رهبر باشد؛ پس از آن، و هنگامی که این گروه اجتماعی اِعمال قدرت نموده و حتا پس از این که کنترل را به طور کامل به دست گرفت، یعنی پس از آن که به قدرت مسلط تبدیل شد، کماکان باید موضع رهبری را حفظ کند. | * ...در تغییر و تحولات اخیر، فلسفهی عمل «لحظهی هژمونی» را مطالبه میکند. ...دورهای بحرانی با پیآمدهای غیرقابل پیشبینی است، از میان رفتنی که در آن «کهنه از بین میرود و نو نمیتواند جایگزین شود». بنابراین، «رهنمود معقول و معنوی» عامل تعیینکننده در کسب هژمونی است: پیش از آن که یک گروه اجتماعی به تصرف قدرت حکومتی دست یازد، میتواند و در حقیقت باید که رهبر باشد؛ پس از آن، و هنگامی که این گروه اجتماعی اِعمال قدرت نموده و حتا پس از این که کنترل را به طور کامل به دست گرفت، یعنی پس از آن که به قدرت مسلط تبدیل شد، کماکان باید موضع رهبری را حفظ کند. | ||
* فرهنگ چیزی است کاملاً متفاوت، فرهنگ سازمان است، فرهنگ نظم درونی فرد است، شکل دادن به شخصیت خود است؛ فرهنگ نیل به آگاهی بالاتریست که بهکمک آن شخص به درک ارزش تاریخی خود و عملکرد خود در زندگی؛ و حقوق و وظائفش توفیق مییابد. اما هیچیک از اینها از طریق تکامل خودبهخود، از طریق سلسلهای از کنشها و واکنشهائی که مستقل از ارادهی فرد باشد آنطور که در قلمروی حیوانات و گیاهان که در آن هرواحد ناآگاهانه اعضاء خود را بهوسیلهی قانونی طبیعی و مقدر انتخاب میکند و متمایز میسازد-انجام نمیپذیرد. مهمتر از همه این که انسان یکذهن است، یعنی محصولی از تاریخ و نه از طبیعت. در غیر اینصورت چهگونه میتوان این حقیقت را که سوسیالیزم هنوز بهوجود نیامده است با توجه به این که استثمارگر و استثمارشونده، خالقان ثروت و مصرفکنندگان خودخواه آن همیشه وجود داشتهاند، توضیح داد؟ حقیقت این است که انسان قدمبهقدم و مرحلهبهمرحله از ارزش خود آگاه گردیده و ... | |||
== کتابشناسی گرامشی == | == کتابشناسی گرامشی == |