۴۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
شکرالله پاک نژاد در خانواده یی فقیر در دزفول متولد شد… در سال ۱۳۳۹ وارد دانشکده حقوق شد… به محض ورود به دانشگاه | شکرالله پاک نژاد در خانواده یی فقیر در دزفول متولد شد… در سال ۱۳۳۹ وارد دانشکده حقوق شد… به محض ورود به دانشگاه با مسائل سياسي اشنا شدو شروع به فعاليت كرد و به علت فعالیتهای وسیع پیگیری که در امر مبارزه علیه دیکتاتوری شاه از خود نشان داد، به زودی توانست مسئولیتهای مهمی در سازمان دانشجویان وابسته به جبهه ملی به عهده بگیرد. از همان سال تا سال ۱۳۴۲ که او را ازدانشگاه اخراج کرده و به سربازخانه گسیل داشتند، یک لحظه دست از مبارزه نکشید. بارها بازداشت شد و به زندان افتاد؛ بارها مورد شکنجه وحشیانه مأمورین قرارگرفت ولی هیچگاه ناامید نشد و از اعتقاد خود برنگشت. او به نیروی لایزال خلق ایمان داشت و همین امر بود که او را در هر شرایطی به مبارزه وامیداشت… در مبارزه به خاطر مردم از همه چیز خود میگذشت و هیچ چیز جز حقّانیت آنها برایش مهم نبود. در تظاهرات اول بهمن ۱۳۴۰ که مأموران ساواک و کماندوهای چترباز، وحشیانه، به دانشگاه هجوم بردند، به قصد کشت او را زدند، به طوری که بعداً ناچار شدند خود پیکر تقریباً نیمه جانش را به بیمارستان برسانند… عصر همان روز پس از کمی بهبودی نسبی از بیمارستان فرارکرد و از فردای آن روز باز مبارزه را از سرگرفت. در سال ۱۳۴۲ او را به بهانه «اخلال» ازدانشگاه اخراج کرده و به سربازخانه فرستادند… دو سال ناراحتی و مشقّت و شنیدن هزاران توهین و ناسزا از فرماندهان سربازخانه، نه تنها تزلزلی در روحیه او به وجود نیاورد، بلکه او را آبدیده تر و آگاه تر و مصمّم تر ساخت… در سال ۱۳۴۷ از دانشکده حقوق، رشته علوم سیاسی فارغالتحصیل شد… در زمستان سال ۱۳۴۸، او و گروهی از همرزمانش تصمیم گرفتند برای … کسب دستاوردهایی از تجربیات انقلاب فلسطین، مستقیماً در مبارزه مردم آن سامان… شرکت کنند…» (باختر امروز، شماره ۸، سال اول، دوره چهارم، بهمن ۱۳۴۹). | ||
شکرالله پاک نژاد (که دوستانش او را «شکری» صدا میزدند) و افراد گروهی که با او همراه بودند، به جز چند تن، در دیماه سال ۱۳۴۸، به هنگام خروج غیرقانونی از مرز شَلمچه (خرمشهر)، برای پیوستن به رزمندگان فلسطینی دستگیر و زندانی شدند. از این رو، «گروه فلسطین» نام گرفتند. «ساواک… با یاری جستن از خدمات بی شائبه توده ییها و در راٌس آن روز آنان آقای (عباس) شهریاری (به اصطلاح مرد هزار چهره) و با استفاده از اطلاعاتی که یکی از رابطین گروه پس از دستگیری داده بود» توانست آنها را به هنگام عبور از مرز شلمچه (خرمشهر) دستگیر و زندانی کند. | شکرالله پاک نژاد (که دوستانش او را «شکری» صدا میزدند) و افراد گروهی که با او همراه بودند، به جز چند تن، در دیماه سال ۱۳۴۸، به هنگام خروج غیرقانونی از مرز شَلمچه (خرمشهر)، برای پیوستن به رزمندگان فلسطینی دستگیر و زندانی شدند. از این رو، «گروه فلسطین» نام گرفتند. «ساواک… با یاری جستن از خدمات بی شائبه توده ییها و در راٌس آن روز آنان آقای (عباس) شهریاری (به اصطلاح مرد هزار چهره) و با استفاده از اطلاعاتی که یکی از رابطین گروه پس از دستگیری داده بود» توانست آنها را به هنگام عبور از مرز شلمچه (خرمشهر) دستگیر و زندانی کند. | ||
ویرایش