۳۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
که تیری درسحرگاهی که چون موجی بپاخیزند و بخروشند و مشت آهنین | که تیری درسحرگاهی که چون موجی بپاخیزند و بخروشند و مشت آهنین | ||
درون سینهام را باز شکافد | درون سینهام را باز شکافد بر پیکر فرسوده و لرزان شب کوبند | ||
و خونم را روان سازد | و خونم را روان سازد و در فرجام؛ ظلمت محو می گردد | ||
وشب پایان مییابد | |||
فروغ آفتاب صبح میتابد | |||
فروغی گرم وجان افزا | |||
به خاک ما وبر ویرانهی تبهکاران و مردم شادمان گردند و | |||
پرچم ها برافرازند | |||
جستارهای وابسته | جستارهای وابسته |
ویرایش