۳۷۴
ویرایش
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در تاریخ معاصر ایران، شرکت زنان پیشتاز در جنبش آزادیخواهی و نقش زنان مبارز در نبرد با حکومتهای مستبد، چشمگیر است. با روی کار آمدن حکومت روحالله خمینی، حضور زنان در عرصه مبارزه با حکومت وی بیش از پیش افزایش یافت. در اين دوره دهها هزار زن از احزاب و سازمانهای مختلف بویژه از سازمان مجاهدین در رويارويي با حکومت ولایت فقیه جان باختند. نزدیک به یک سوم از صد و بیست هزار نفری که در مخالفت با حکومت به قتل رسیدند، از زنان هستند. همچنین رقم بالای زندانیان سیاسی زن در درون زندانهای حکومت، حضور گسترده زنان در مبارزه با این حکومت را تأئید میکند. <ref>العربیه- آمار وارقام زنان زندانی سیاسی درزندانهای مختلف ایران (سال٩٥)</ref> | در تاریخ معاصر ایران، شرکت زنان پیشتاز در جنبش آزادیخواهی و نقش زنان مبارز در نبرد با حکومتهای مستبد، چشمگیر است. با روی کار آمدن حکومت روحالله خمینی، حضور زنان در عرصه مبارزه با حکومت وی بیش از پیش افزایش یافت. در اين دوره دهها هزار زن از احزاب و سازمانهای مختلف بویژه از سازمان مجاهدین در رويارويي با حکومت ولایت فقیه جان باختند. نزدیک به یک سوم از صد و بیست هزار نفری که در مخالفت با حکومت به قتل رسیدند، از زنان هستند. همچنین رقم بالای زندانیان سیاسی زن در درون زندانهای حکومت، حضور گسترده زنان در مبارزه با این حکومت را تأئید میکند. <ref>العربیه- آمار وارقام زنان زندانی سیاسی درزندانهای مختلف ایران (سال٩٥)</ref> | ||
سازمان مجاهدین در جمعبندی چهارمین سالگرد مقاومت خود در برابر حکومت | سازمان مجاهدین در جمعبندی چهارمین سالگرد مقاومت خود در برابر حکومت در پاییز ۱۳۶۳ با این سوال كليدي رو به رو شد كه «چرا در سازمان مجاهدين خلق ايران (به عنوان سازمان محوري مقاومت)، سطح مسئوليت زنان سه مدار پايينتر از مردان باقي مانده است؟ يعني در حالي كه زنان به طور گسترده در تمامي صحنههاي مقاومت حضور دارند و همچنين با توجه به اينكه مجاهدين به برابري زن و مرد به عنوان يك ارزش آرماني معتقدند و در عمل هم به ظاهر هيچ مانع و محدوديتي براي ارتقاي زنان وجود ندارد، پس چرا زنان ما در چنين حدي متوقف شدهاند؟ مریم رجوی در اینباره میگوید: «ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﻲ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺭﺍﻩﺣﻠﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺭﺍﻩﺣﻞ ﺟﺪﻳﺪ ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ...ﻣﺴﻌﻮﺩ، ﺭﺍﻩﺣﻞ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺮﻛﺖ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻣﻲﺩﺍﻧﺴﺖ ﻭ ﻋﺪﻩﻳﻲ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻫﻢﻋﻘﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺑﺮﺧﻲ ﻫﻢ، ﻫﻢﭼﻨﺎﻥ ﺭﺍﻩﺣﻞ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻭ ﺩﺭ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ زناﻥ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﻣﻲﺟﺴﺘﻨﺪ... ﺭﺍﻩﺣﻠﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ، ﺩﺭ ﻳﻚ ﻛﻼﻡ ﺭﺍﻫﮕﺸﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺟﻬﺶ ﻛﻴﻔﻲ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺷﺮﻛﺖ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﺑﻮﺩ. ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺘﻲ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﺎ ﻧﻪ؟ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺮﺍ ﻛﺎﻧﺪﻳﺪﺍﻱ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﻭ ﻃﺎﻗﺖﻓﺮﺳﺎ ﺑﻮﺩ. آنهم سازماني كه چنگ در چنگ با مهيبترين استبداد مذهبي حاكم بود. ولي يك چيز ترديدهايم را از بين ميبرد: اينكه به طور واقعي ميديدم كه خارج از ذهن خودم و به خاطر الزامات جنبش مقاومت، ميبايست اين قدم برداشته شود. يعني براي پيش رفتن، بايد به اين ضرورت پاسخ ميداديم. انگيزش حركت بر اساس ضرورت خارج از خود فرد، در آن زمان جرقه انديشة جديدي را در ذهن من مشتعل كرد. اينكه اگر من از خودم شروع كنم جواب سخت است ولي اگر از واقعيت بيرون و مسئوليتي كه هست شروع كنم، ديگر بايد برغم همه سختي آن، جواب مثبت داد. بعدها در طول تجربة رويارويي با انديشة مبتني بر تبعيض جنسي و مردسالار به عنوان ايدئولوژي حاكم در طول تاريخ، به ما ثابت شد كه رهايي از اسارت چه براي زنان و چه براي مردان جز با ديناميسم خارج از خود و انگيزشهاي نوين انساني ميسر نيست. علاوه براين، در جريان نشستهاي چندماهه، حس كرده بودم كه رهايي زنان و آزاد شدن انرژيشان و رهايي خودم در گرو پذيرش همين مسئوليت است. در عمل چيزي اتفاق افتاد كه هيچكدام از ما نميتوانستيم آن را حدس بزنيم». <ref>مریم رجوی- کتاب اسلام، زنان و برابری</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش