کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۳۲۱: خط ۳۲۱:
رادیو آلمان: دولت ایران بنا به اطلاعی که خود داده‌است، در حال مذاکره با مقامات عالی فرانسه، برای استرداد اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است… دولت ایران از یورش نیروهای امنیتی فرانسه به مقر مجاهدین در روز سه‌شنبه، استقبال کرده‌است.<ref>رادیو آلمان- ۲۷ ژوئن ۲۰۰۳</ref>
رادیو آلمان: دولت ایران بنا به اطلاعی که خود داده‌است، در حال مذاکره با مقامات عالی فرانسه، برای استرداد اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است… دولت ایران از یورش نیروهای امنیتی فرانسه به مقر مجاهدین در روز سه‌شنبه، استقبال کرده‌است.<ref>رادیو آلمان- ۲۷ ژوئن ۲۰۰۳</ref>


نیوز تلگراف: «اعتراضات در مقابل سفارت فرانسه در مرکز لندن به‌طور فزاینده‌ای شدید می‌شود. اعتصاب‌غذاکنندگان که بیش از نیمی از آنها زن هستند، شعارهایی در حمایت از مریم رجوی و علیه دولت فرانسه می‌دهند. خانم مریم رجوی نه تنها یک حامی دموکراسی، بلکه یک مدافع آتشین حقوق زنان است».<ref>نیوز تلگراف- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref> و<ref name=":10" />
نیوز تلگراف: «اعتراضات در مقابل سفارت فرانسه در مرکز لندن به‌طور فزاینده‌ای شدید می‌شود. اعتصاب‌غذاکنندگان که بیش از نیمی از آنها زن هستند، شعارهایی در حمایت از مریم رجوی و علیه دولت فرانسه می‌دهند. خانم مریم رجوی نه تنها یک حامی دموکراسی، بلکه یک مدافع آتشین حقوق زنان است».<ref>نیوز تلگراف- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref> <ref name=":10" />


روزنامه پاریزین: «فرانسه می‌خواهد خوشنودی رژیم ایران را جلب کند».<ref>روزنامه پاریزین- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref>
روزنامه پاریزین: «فرانسه می‌خواهد خوشنودی رژیم ایران را جلب کند».<ref>روزنامه پاریزین- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳</ref>

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۴

کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ حمله‌ای است که از سوی پلیس فرانسه علیه پناهندگان ایرانی و اعضای مقاومت ایران صورت گرفت. روز ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ تعداد ۱۳۸۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در حومه پاریس بیش از ۱۶۵ نفر از پناهندگان ایرانی را دستگیر کردند. مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران در میان دستگیرشدگان بود. دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در همین رابطه اطلاعیه‌ای منتشر کرد. در این اطلاعیه مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، این کار دولت فرانسه را یک عمل ننگین خواند و از ژاک شیراک رئیس‌جمهور وقت فرانسه خواهان رفع سریع هر گونه محدودیت از مریم رجوی شد. از نیمه شب همان روز به غیر از مریم رجوی و ۲۱ نفر دیگر، بقیه دستگیرشدگان به تدریج آزاد شدند. به دنبال این واقعه تعدادی از ایرانیان در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و اعتراض به احتمال استرداد وی به جمهوری اسلامی ایران، دست به تظاهرات اعتراضی، اعتصاب و خودسوزی زدند. دو پناهنده ایرانی به علت خودسوزی جان باختند و تعدادی دیگر در بیمارستان بستری شدند. به دنبال این واقعه بسیاری از شخصیت‌های فرانسوی و اروپایی نسبت به این اقدام دولت فرانسه اعتراض و آنرا محکوم کردند و خواستار آزادی بلادرنگ مریم رجوی شدند. ۱۷روز بعد از این واقعه مریم رجوی از زندان آزاد شد. سرانجام روز سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۳ (۱۶ سپتامبر ۲۰۱۴) قاضی تحقیق ضد تروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب در پرونده ۱۷ ژوئن که با اتهام تروریسم و تأمین مالی تروریسم شروع شده و در قدم‌های بعد در فقدان هرگونه سند در مورد تروریسم به اتهام‌های مالی مانند پولشویی و تقلب تبدیل شده بود، با تصریح بر اینکه هیچ دلیلی برای اتهام‌های مالی و هیچ نشانه‌ای مبنی بر پولشویی، تقلب، جعل و… در این پرونده دیده نمی‌شود، پرونده ۱۷ ژوئن را که از ۱۱ سال پیش علیه مریم رجوی، مجاهدین خلق ایران و مقاومت ایران گشوده شده بود، برای همیشه مختومه اعلام کرد.

شرح واقعه ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳

تهاجم پلیس فرانسه به مقر شورای ملی مقاومت ایران - ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳
تهاجم پلیس فرانسه به مقر شورای ملی مقاومت ایران - ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳

در ساعت ۶ صبح ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ در یک حمله گسترده زمینی که در تاریخ ۳۰سال گذشته فرانسه سابقه نداشت، بزرگترین تهاجم پلیس، نیروهای امنیتی و ژاندارمری فرانسه به بزرگترین و قدیمی‌ترین جنبش مقاومت در برابر جمهوری اسلامی ایران در اورسوراواز صورت گرفت و طی آن مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران دستگیر شد. واقعه‌ای که خبر آن به‌سرعت به اکثر نقاط دنیا مخابره و به خبر اول خبرگزاری‌های جهان تبدیل شد. در این روز ۱۶سرویس فرانسوی با ۱۳۸۰مأمور پلیس، همراه با انبوه مأموران اطلاعات، ۱۳خانهٴ پناهندگان سیاسی و خانواده‌های مقاومت ایران را مورد حمله قرار دادند و ۱۶۵نفر از اعضای مقاومت و مجاهدین را دستگیر کردند. مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران در میان دستگیرشدگان بود. در این حمله ظرف چند دقیقه نرده‌ها از جا کنده و تمامی درها و پنجره‌ها بر سر راه نیروهای پلیس خرد شدند. برخی دیوارها شکافته و کف بعضی از اتاق‌ها به تصور جاسازی تسلیحات، حفاری شدند. تمامی ابزار و وسایل و نوشته‌ها و کامپیوترها ضبط و به مقر «D.S.T» (سازمان امنیت داخلی فرانسه) منتقل شدند. تمامی خودروها، اوراق هویت، مدارک شخصی، اسناد آرشیو و کتابخانه، مدارک پزشکی، اسناد قانونی، کامپیوترها و دفاتر یادداشت شخصی و چک و پول نقد، ضبط شدند. مأموران پلیس کلیه پناهندگان ایرانی را با ضرب و شتم روی زمین خوابانده و پس از دستبند زدن، آنها را روانه زندان کردند.[۱]

تمرکز حمله بر روی اقامتگاه رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران مریم رجوی در آور سورواز و ۳ خانه مجاور آن بود. هلیکوپترها از هوا و قایق‌های مسلح از رودخانه «آواز» در کنار اقامتگاه آمادهٴورود به صحنه بودند. خانه محل اقامت پدر و مادر رضایی‌های شهید، خانه‌های مادران شهیدان مقاومت ایران و خانه پناهندگان ایرانی، همچنین محل اقامت دکتر منوچهر هزارخانی، روشنفکر برجسته ایرانی، نیز در شمار همان ۱۳خانه، مورد حمله قرار گرفت. هزارخانی در این زمان ۶۹ساله بود که محل اقامتش به اتهام تروریستی اشغال و کتابخانهٴ آن تخریب شد.[۲]

دستگیری بیش از ۱۶۵ پناهنده ایرانی توسط پلیس فرانسه در تهاجم ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳.png
دستگیری بیش از ۱۶۵ پناهنده ایرانی توسط پلیس فرانسه در تهاجم ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳

مراسم بازرسی و تفتیش و ضرب و شتم در داخل اقامتگاه، ۱۷ساعت بطول انجامید. از ساعت ۶ بامداد تا ۱۱ شب سگ‌های آموزش دیده، آخرین دستگاه‌ها و تجهیزات ردیابی و اکیپ‌های مختلف مأموران تخصصی سانتیمتر به سانتیمتر اقامتگاه را چک و بازدید و تخریب کردند و از همه جا عکس و فیلم گرفتند. متراژ تک‌تک اتاق‌ها و راهروها و سقف‌ها و کف‌ها اندازه‌گیری و ثبت شد و بسیاری نقاط نیز با بیل و کلنگ و دیلم و هیلتی تخریب شد. از ساعت ۱ نیمه شب همان روز به غیر از ۲۲ نفر که مریم رجوی نیز در میان آنها بود، بقیه دستگیرشدگان به تدریج آزاد شدند. وسایل فردی و پول دستگیرشدگان هیچگاه به آنها بازگردانده نشد. دستگیرشدگان شکایت داشتند که درمجموع از آنها ۳۷۰کامپیوتر برده شده و از نزدیک به‌نیم میلیون یورو اثری نیست و در هیچ‌کجا ثبت نشده‌است. پول‌هایی هم که در جیب‌ها یا اتاق‌ها یا کشوهای اتاق کارشان بوده‌است، اثری نیست. در این اثناء مریم رجوی از زندان اطلاعات فرانسه به زندان «فلوری مرو ژیس» منتقل می‌شود.[۳]

در زندان اطلاعات، مریم رجوی را از مسیرهای زیر زمینی در محاصره مأمورین و سگ‌های محافظ به کاخ دادگستری می‌بردند. در زندان شهربانی نیز هر روز سلول او تعویض می‌شود. ملاقات و غذا بردن و دادن هر چیز دیگری از سوی خانواده اش برای مریم رجوی در طی زمانی که او در زندان بسر برد، ممنوع بود.[۴]

او به‌عمد از غذای زندان نمی‌خورد. از پولی که برایش فرستاده شده بود، فقط ۲۰یورو به او داده می‌شود و به‌رغم جراحی سنگینِ ۳هفتهٔ پیش، در ایام زندان، فقط با نانی که از ۲۰یورو می‌تواند بخرد، خود را سر پا نگه می‌دارد. رسانه‌های فرانسه این حمله را بزرگترین عملیات پلیسی ۳۰ سال گذشته توصیف کردند.[۵]

مقر شورای ملی مقاومت ایران از سال ۱۳۶۰ پس از پرواز مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران از فرودگاه پایگاه یکم شکاری تهران به پاریس، در این نقطه برقرار شد.

شکل‌گیری اعتراضات در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳

تظاهرات

تظاهرات پناهندگان ایرانی در اعتراض به دستگیری مریم رجوی در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳
تظاهرات پناهندگان ایرانی در اعتراض به دستگیری مریم رجوی در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳

در فرانسه

با دستگیری مریم رجوی و سایر پناهندگان ایرانی و اعضای مقاومت، حامیان مجاهدین خودشان را به بازداشتگاه رساندند و با سر دادن شعار، اعتراض خود به این عمل دولت فرانسه را ابراز کردند. معترضین از آن‌جا به‌سوی وزارت کشور رفتند تا علیه این اقدام اعتراض کنند. پناهندگان در شعار خود خواستار آزادی مریم رجوی شدند. این اعتراضات تا دو هفته دیگر در مکان‌های مختلف پاریس در میدان کنکورد، برج ایفل، مجلس ملی فرانسه و در کلیسا و خیابانها ادامه یافت. مأموران پلیس دستور داشتند که از هر گونه تجمع پناهندگان ایرانی جلوگیری کنند. آنها هر تعداد از ایرانیان را بعد از بازداشت چند روزه به کشورهای خودشان برمی‌گرداندند. پلیس در یک مورد تعدادی از پناهندگان ایرانی را بعد از بازداشت به‌بیمارستان روانی منتقل کرد. پزشکان و کارکنان بیمارستان وقتی متوجه موضوع شدند ضمن اظهار تأسف همه آنها را آزاد کردند. اسقف ژاک گایو از شخصیت‌های مذهبی فرانسه بلافاصله بعد از شنیدن خبر تجمع ایرانیان در مقابل وزارت کشور به آن محل شتافت ولی مأموران به او اجازه حضور در جمع تظاهرکنندگان که توسط پلیس محصور شده بودند، را نداد. اعتراضات در گوشه و کنار پاریس در کوچه‌گرد در اورسوراواز ادامه پیدا کرد. کوچه‌ای که به مدت دو هفته، هواداران مجاهدین و اعتصاب‌غذاکنندگان را در خود جای داد. در این دو هفته کوچه‌گرد به کانون اخبار مربوط به ایران و مقاومت ایران تبدیل شد و مهمترین خبرگزاری‌ها نمایندگان خود را به این محل گسیل داشتند.[۶]

در ایران

تهران:

روز ۳۱ خرداد ۱۳۸۲–۲۱ ژوئن ۲۰۰۳ بیش از هزار نفر در منطقه امیرآباد تهران، از ساعت ۱۲ تا ۳ بامداد دست به تظاهرات‌زده و شعار دادند مریم رجوی آزاد باید گردد. در تهران صدها تن در فلکه دوم تهران پارس و در منطقه میرداماد دست به تظاهرات‌زده و با اعضای بسیج پاسداران و نیروهای پلیس درگیر شدند. مردم به سوی نیروی انتظامی کوکتل‌مولوتف پرتاب کردند.

در روز اول تیر ۱۳۸۲–۲۲ ژوئن ۲۰۰۳ صدها تن از خانواده‌ها و دانشجویان هوادار مجاهدین، با در دست داشتن پلاکاردهایی، با شعار آزادی مریم رجوی و سایر پناهندگان زندانی در فرانسه، در مقابل سفارت فرانسه در تهران دست به اعتراض زدند. این اعتراض در حالی صورت گرفت که نیروهای پلیس تمامی خیابان‌های منتهی به سفارت را مسدود کرده و از نزدیک شدن افراد به سفارت جلوگیری کردند. وزارت اطلاعات حکومت ایران نیز خبرنگاران را از مراجعه به محل سفارت فرانسه منع کرد و به خبرنگاران علیه تهیه هر گونه گزارش از این موضوع، اخطار داد.

۳ تیر ۱۳۸۲- نیروهای سرکوبگر رژیم آخوندی در پنجمین روز متوالی از اعتراض خانواده‌ها و هواداران مجاهدین در مقابل سفارت فرانسه در تهران، آنها را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار داده و گروه زیادی از آنها را دستگیر کردند. نیروی انتظامی از طریق بلندگو، عابران را از نزدیک شدن به سفارت فرانسه بازمی‌داشت. به‌رغم این، سه جوان از این دستور سرپیچی کرده و با نزدیک شدن به مقابل سفارت شعار سر دادند، آنها متعاقباً توسط نیروی انتظامی دستگیر و با ماشین به نقطه نامعلومی منتقل شدند.

-عصر روز جمعه ۶ تیر، صدها تن از مردم و جوانان درتهران با برگزاری یک تجمع در مقابل پارک ملت در تهران خواهان آزادی فوری مریم رجوی می‌شوند. مأموران وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی با محاصره کامل پارک و بستن خیابان ولی عصر از تقاطع نیایش، تلاش می‌کنند جمعیت را متفرق کنند، اما با مقاومت شدید جوانان مواجه می‌شوند و تجمع تا حوالی ساعت ۱۰ شب ادامه می‌یابد.

روز دوشنبه ۳۰ ژوئن ۲۰۰۳ - (۹ تیر ۱۳۸۲) صدها تن از هواداران مقاومت و خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی مفاومت ایران با در دست‌داشتن پلاکاردهایی با شعار آزادی مریم رجوی طی چند تظاهرات و درگیری با نیروهای حکومت ایران در مقابل سفارت فرانسه و در سایر نقاط تهران، دست به‌اعتراض و تظاهرات زدند. گروهی از این تظاهرکنندگان توسط پاسداران حکومت ایران دستگیر و روانه زندان شدند.[۶]

اصفهان

در اصفهان، گروه بزرگی از مردم، با سر دادن شعار، خواستار آزادی خانم مریم رجوی از زندان پلیس فرانسه شدند. از ساعت ۲۲شب ۱تیرماه تا ۵ بامداد روز بعد، شمار زیادی از مردم و جوانان اصفهان، در مناطق مختلف این شهر، با برپایی تظاهرات بزرگی، خواستار آزادی خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در فرانسه گردیدند. تظاهر کنندگان شعار می‌دادند: «توطئه آخوندی خنثی باید گردد /مریم رجوی آزاد باید گردد».

اهواز و شیراز

هم‌زمان تظاهرات پراکنده‌ای در نقاط مختلف اهواز و شیراز درجریان است. گروه‌هایی از مردم با سر دادن شعار خواستار آزادی مریم رجوی از زندان فرانسه شده‌اند.[۶]

اعتراض در عراق پس از ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - قرارگاه اشرف

تظاهرات اعتراضی عراقیان در اشرف نسبت به دستگیری مریم رجوی - ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳
تظاهرات اعتراضی عراقیان در اشرف نسبت به دستگیری مریم رجوی در فرانسه

صبح پنجشنبه ۲۹ خرداد، ۴۸ ساعت پس از شروع حمله ۱۷ ژوئن، ۲۰ هزار تن از مردم استانهای مختلف عراق، با گردهمآئی در قرارگاه اشرف، هجوم پلیس فرانسه به‌مقر رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران را محکوم می‌کنند و خواستار آزادی سریع او می‌شوند.

اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت در پاریس در روز ۹ تیر می‌گوید، در قرارگاه اشرف، چند هزار تن از مجاهدین در مراسمی که خبرنگاران رسانه‌های بین‌المللی هم شاهد بودند، یکصدا با شعارهای «مریم رجوی را بی درنگ آزاد کنید» و «مریم مهر تابان، رئیس‌جمهور ایران» خشم و اعتراض شدید خود را ابراز می‌کنند.[۷]

کانال سوم تلویزیون فرانسه گزارش می‌دهد: ۳ گزارشگر آن در قرارگاه اشرف از نیمه شب تا صبح روز بعد شاهد مراسمی از سوی ساکنان اشرف بوده‌اند برای کسی که ساکنان او را رئیس‌جمهور آیندهٔ ایران می‌دانند. در این مراسم شعارهایی علیه دولت فرانسه سرداده می‌شد که متهم به‌حبس ۱۱ تن از مجاهدین برای دلجویی رژیم تهران است. یک ارتش کامل پشت این زن قرار دارد و آزادی فوری و بدون قید و شرط او را مطالبه می‌کند. ده‌ها تن از سران عشایر عراق هم آمده‌اند تا همبستگی خود را بامجاهدین اعلام کنند. گزارشگر تلویزیون فرانسه: «در اشرف زمان متوقف شده‌است. دمای هوا در سایه ۵۰ درجه است. در اینجا هیچ‌کس غیر از آزادی مریم رجوی و ده همرزمش را نمی‌خواهد باورکند».[۸]

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - شب نیایش برای آزادی مریم رجوی

روز ۸ تیر ۱۳۸۲ مراسم دعای بین‌المذاهب برای آزادی مریم رجوی در اورسور آواز پاریس برگزار شد. عالیجناب «ژاک گایو» اسقف سرشناس فرانسوی همراه با آیت‌الله جلال گنجه‌ای، روحانی برجسته ایرانی یک مراسم نیایش بین‌المذاهب در محل تحصن پناهندگان ایرانی در اورسوراوآز برگزار کردند. اسقف گایو در جمع بیش از ۱۰۰۰تن از ایرانیان متحصن در اورسورواز، خطاب به ۱۷۰تن که در اعتصاب غذا به‌سر می‌برند گفت: «شجاع باشید و امید خودتان برای آزادی مریم رجوی را از دست ندهید… من نیز همزبان با شما خواستار آزادی مریم رجوی هستم».[۹]

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - مراسم نیایش و شب زنده‌داری در اشرف برای آزادی مریم رجوی
مراسم نیایش و شب زنده‌داری در اشرف برای آزادی مریم رجوی

شامگاه دوشنبه ۳۰ژوئن ۲۰۰۳–۹ تیر ۱۳۸۲ در قرارگاه اشرف، هزاران تن از مجاهدین در مراسمی که در حضور خبرنگاران رسانه‌های بین‌المللی برگزار گردید، یکصدا با شعارهای «مریم رجوی را بی‌درنگ آزاد کنید» و «مریم مهر تابان، رئیس‌جمهور ایران» خشم و اعتراض خود را نسبت به حمله پلیس فرانسه به پناهندگان ایرانی و دفتر شورای ملی مقاومت ایران در فرانسه، ابراز داشتند.[۹]

در همین شب هزاران تن از ایرانیان در ۲۰ شهر اروپا، آمریکا و استرالیا، شب را با روشن‌کردن شمع برای آزادی مریم رجوی زنده نگاه داشتند و به‌شب زنده داری و نیایش برای آزادی مریم رجوی پرداختند. این شب زنده داری در شهرهای پاریس، لندن، اسلو، کپنهاگ، آمستردام، برلین، هامبورگ، دوسلدرف، فرانکفورت، رم، استکهلم، مالمو، یوتبوری، نیکوزیا، ملبورن، سیدنی، واشینگتن، لس آنجلس، هوستن و اتاوا برگزار می‌شود. شاعران و نویسندگان ایرانی به‌خواندن شعرها و نوشته‌هایی در وصف مقاومت مردم ایران علیه فاشیسم مذهبی حاکم بر میهنشان می‌پردازند و موسیقیدانان ایرانی سروده‌های مقاومت و ترانه‌های میهنی را اجرا می‌کنند بسیاری از مردم اورسورواز نیز در شب زنده داری حضور داشتند و برای آزادی مریم رجوی نیایش کردند.

تلویزیون کانال ۲ فرانسه در پانزدهمین روز اعتصاب گزارش می‌دهد: شب زنده داری با نور شمع. مجاهدین و هوادارانشان در سکوت این مراسم را دیشب به‌یاد رهبر کاریزماتیک خود مریم رجوی برگزار کردند. این شکل دیگری از اعتراض و شکل دیگری از بیان عزمشان می‌باشد.[۱۰]

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - اعتصاب

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - اعتصاب پناهندگان ایرانی در اعتراض به دستگیری مریم رجوی
اعتصاب پناهندگان ایرانی در اعتراض به دستگیری مریم رجوی

پس از دستگیری مریم رجوی و ۱۶۵ نفر از مسئولین مقاومت و هواداران و پشتیبانان مقاومت ایران، تعدادی از پناهندگان ایرانی حامی مقاومت در اعتراض به این عمل دولت فرانسه در اورسوراواز دست به اعتصاب غذا زدند. تعدادی از پناهندگان ایرانی از نقاط مختلف فرانسه و اروپا به این نقطه آمدند و در اعتصاب شرکت کردند. اعتصاب غذا در کوچه‌گرد در اورسوراواز بر روی آسفالت سرد برگزار شد. روزهای بعد سایه‌بان و پتو از جمله امکاناتی بود که اهالی اورسوراواز برای اعتصاب کنندگان آوردند. حامیان مقاومت ایران که در اعتصاب غذا بودند طی ۱۵روز در بدترین شرایط بهداشتی به‌سر بردند. بنرهای مریم رجوی در اطراف، خواسته‌های اعتصاب‌غذاکنندگان و متحصنین را بیان می‌کرد: آزادی مریم رجوی[۶]

شهردار شهر اورسوراواز و شورای شهر به‌کمک اعتصاب کنندگان شتافتند. در بیانیهٔ شورای شهر اورسوراواز آمده‌است: عده‌ای سمپاتیزان‌های ایرانی از چندین کشور اروپایی به‌این‌جا آمده‌اند. شهرداری تلاش کرده‌است که امکانات انسانی لازم برای حضور در خیابان گرد را با بازکردن استادیوم ورزشی و با دادن اجازه استفاده از زمین فوتبال تثبیت‌شده، فراهم نماید. شهرداری بررسی کرده‌است که تأمین آب، غذا و پتو فراهم شده باشد. بسیاری از اهالی اور به‌طور خودجوش آمده‌اند تا قوت‌قلب بدهند و خوراکی‌های مختلف با خود آورده‌اند. اعتصاب‌غذاکنندگان، طیفی از مردان و دختران جوان تا مادران پیر بودند. بخشی از اعتصاب‌غذا خشک است. ده‌ها زن و مرد از پیر و جوان، شب را تا صبح درکنار خیابان به‌سر می‌برند و بعضی شبها باران نیز زیرانداز و پتوها را خیس می‌کند.[۶]

در اورسوراواز، اسقف ژاک گایو، همراه با روحانی عضو شورای ملی مقاومت ایران جلال گنجه‌ای، یک مراسم نیایش بین‌المذاهب برگزار کردند و آزادی سریع مریم رجوی را خواستار شدند. اسقف ژاک گایو گفت: از صحبت با شما دریافتم که مریم رجوی امید شما به آزادی است. بی‌شک امید به آزادی را نمی‌توان در بند نگه داشت.[۶]

بعد از گذشت ۵ روز از حمله پلیس به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز و دستگیری مریم رجوی در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳، در روز اول تیر ۱۳۸۲–۲۲ ژوئن ۲۰۰۳ در اورسوراوآز ۲۰۰ نفر هم‌چنان درحال اعتصاب غذا هستند. دکتر صالح رجوی نماینده شورای ملی مقاومت ایران در فرانسه که پس از آزادی از بازداشت درجمع آنها حاضر شده، پیام‌ها و تأکیدات مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران برای حفظ جان ایرانیان معترض را یادآوری می‌کند و از ایرانیانی که اعتصاب غذای خشک و بدون آب کرده و در وضعیت جسمی وخیمی بسر می‌بردند، خواهش می‌کند لااقل آب بنوشند و آنان با قبول این درخواست، تأکید کردند که به‌اعتصاب غذای خود تا رسیدن به خواستشان که آزادی مریم رجوی است ادامه خواهند داد.[۱]

روز ۳ تیر ۱۳۸۲ «ژان پیر بلازی» نماینده مجلس ملی فرانسه از حزب سوسیالیست، در میان استقبال پرشور انبوه ایرانیانی که در مقابل دفتر شورای ملی مقاومت ایران در اورسور آواز گردآمده بودند، به دیدار اعتصاب‌غذاکنندگان رفت. بلازی که توسط شهردار اورسور آواز «ژان پیر بکه» و جمعی از مقامات محلی استان والدوواز همراهی می‌شد، شگفتی و تأسف خود را از شدت عمل سؤال‌برانگیز و اقدامات نمایشی و سینمایی که توسط پلیس فرانسه در حمله به خانه‌های پناهندگان ایرانی و هواداران مقاومت و دستگیری مریم رجوی، در ۱۷ژوئن به کار بسته شد، ابراز داشت.[۹]

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ -اعتراض پناهندگان ایرانی به دستگیری مریم رجوی
اعتراض پناهندگان ایرانی به دستگیری مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران توسط دولت ژاک شیراک

«پیر برسی» رئیس انجمن حقوق‌بشر نوین در فرانسه، از تحصن‌کنندگان و شرکت‌کنندگان در اعتصاب غذا در برابر اقامتگاه رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت دیدار کرد. او اقدام پلیس فرانسه، علیه مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی را محکوم نمود. رئیس انجمن حقوق‌بشر نوین فرانسه گفت: «آنچه مجاهدین در ایران به پیش می‌برند، یک مقاومت مشروع است… به همین خاطر از ۲۰سال پیش، از مجاهدین حمایت کرده‌ام و امروز نیز به همین خاطر اینجا هستم».[۹]

خبرگزاری فرانسه خبر داد: «از ژاندارمری خبر رسید، چهارصد نفر هفتمین شب را در اورسور آواز سپری کردند و سه تن از اعتصاب‌غذاکنندگان بستری شدند.[۹]

شاهین قبادی عضو کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت روز ۴ تیر ۱۳۸۲ به خبرنگاران گفت که تعداد اعتصاب‌غذاکنندگان در اعتراض به بازداشت مریم رجوی به ۱۷۰نفر رسیده‌است. وی گفت: «اعتصاب‌غذاکنندگان مصمم هستند آن‌قدر به اعتصاب خود ادامه دهند تا مریم رجوی آزاد شود».[۹]

تلویزیون الجزیره گزارش داد: «هواداران سازمان مجاهدین خلق تعهد کردند، به اعتصاب غذا تا حد مرگ ادامه دهند تا فرانسه مریم رجوی رهبر سازمان را آزاد کند».[۹]

تلویزیون العربیه از مقر مریم رجوی در اورسورواز گزارش کرد: اورسورواز، شهرک فرانسوی آرام، که نقاش هلندی «وان گوگ» آن را برای گذراندن آخرین روزهایش انتخاب کرد، امروز تبدیل به محل اعتراض طرفداران مریم رجوی شده‌است که هم‌چنان از همه کشورهای جهان به سوی مقر مجاهدین خلق می‌آیند تا حمایت خود را از کسی که رئیس‌جمهورش می‌نامند ابراز دارند… اینجا همگان یک نام را فریاد می‌کنند: ”نام مریم رجوی ”».[۹]

روزنامه اتاوا سیتی‌زن نوشت: ایرانیان به مدت یک هفته است که در برابر سفارت فرانسه در اوتاوا دست به اعتصاب غذا زدند. آنها هشت روز است که هیچ چیز نخورده‌اند. تظاهر کنندگان که در یک آفتاب سوزان نشسته‌اند، مصمم هستند تا زمانی که مریم رجوی و بازداشت‌شدگان ایرانی در فرانسه آزاد نشوند، هیچ چیز نخورند و محل سفارت فرانسه را ترک نکنند»...[۹]

در روز ۷ تیر ۱۳۸۲ در دوازدهمین روز اعتصاب غذا ۱۲۰۰تن از ایرانیان به‌نمایندگی از جوامع ایرانیان در ۲۰ کشور جهان از جمله سراسر اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا در اورسور آواز حضور یافتند و با پیوستن به متحصنان در آن جا، خواستار آزادی فوری مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران شدند.[۹]

روز ۹ تیر ۱۳۸۲ خانم» آندره میشل» جامعه‌شناس شهیر فرانسوی و رئیس افتخاری تحقیقات در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه (CNRS) که از برجسته‌ترین چهره‌های مدافع حقوق زنان و برابری جنسی در غرب به‌شمار می‌رود، از متحصنان و اعتصاب‌غذاکنندگان ایرانی در اورسوراوآز دیدار کرد. او حمایت و همبستگی خود را با آنان ابراز نمود.[۱]

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - خودسوزی

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - خودسوزی یک پناهنده ایرانی در اعتراض به دستگیری مریم رجوی
خودسوزی یک پناهنده ایرانی در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و اعتراض به احتمال استرداد وی به حکومت ایران

در پی اعتراض به دستگیری مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران توسط دولت فرانسه موجی از تظاهرات، اعتصاب‌غذا، خودسوزی و تحصن، هر روز جریان داشت. تنها طی سه روز، ۱۶تن از ایرانیان در شهرهای پاریس، برن، رم، لندن، اتاوا، آتن و نیکوزیا و همین‌طور در ایران (سه نفر در تهران، دو تن در مشهد و یک نفر در شهر بابل) دست به خودسوزی زدند. خبرهای مربوط به خودسوزی پناهندگان ایرانی در صدر خبرهای فرانسه و اروپاست و افکار عمومی را به‌شدت منقلب کرده‌است.[۱]

نخستین خودسوزی اعتراضی حوالی ظهر سه شنبه ۲۷ خرداد ساعتی پس از انتشار خبر دستگیری مریم رجوی، در مقابل سفارت فرانسه در لندن صورت گرفت. حشمت زندی ۳۸ ساله با آتش زدن خود به دستگیری مریم رجوی اعتراض می‌کند. پیکر به‌آتش کشیده‌اش با مداخله پلیس راهی بیمارستان می‌شود. در حالی‌که قسمتهای زیادی از بدن او سوخته‌است. یک روز بعد در صبح چهارشنبه ۲۸ خرداد مرضیه باباخانی ۴۰ ساله در مقابل وزارت کشور فرانسه در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و احتمال استرداد وی به حکومت ایران، خود را به‌آتش می‌کشد. سه ساعت بعد صدیقه مجاوری ۴۴ ساله که مادر یک پسر ۱۲ ساله است در برابر وزارت کشور فرانسه در میان شعله‌های آتش جان می‌سپارد. در همین زمان نادر ثانی ۴۸ ساله با به آتش کشیدن خود نسبت به دستگیری مریم رجوی اعتراض می‌کند. در همین زمان در لندن، در مقابل سفارت فرانسه، ندا حسنی ۲۵ ساله، درحالی‌که شعله‌های آتش سر و تمامی بدنش را فرا گرفته‌است، با فریادها وشعارهای پیاپی به اعتراض در دستگیری مریم رجوی برمی‌خیزد و متعاقباً در بیمارستان جان می‌بازد. روز پنجشنبه ۲۹ خرداد، محسن شریفی ۴۰ ساله، در ایستگاه مرکزی شهر برن در سوئیس شعله‌ور می‌شود و فریادهای اعتراض او علیه بازداشت مریم رجوی همه جا را می‌پوشاند. مطبوعات سوئیس نوشتند که محسن شریفی همان کسی است که روز قبل در برابر سفارت فرانسه در پایتخت سوئیس، قصد خودسوزی داشت اما در اثر مسمومیت به‌خاطر بنزین زیادی که بر خود ریخته بود، نتوانست خود را به آتش بکشد. در همین روز هادی محتشم ۴۵ ساله و علی قاسمی ۴۳ ساله، پدر ۳ فرزند در مقابل سفارت فرانسه در شهر رم در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و احتمال استرداد به دولت ایران، خود را به‌آتش می‌کشند و دقایق طولانی قبل از این که از هوش بروند به‌شعار دادن و اعتراض می‌پردازند. روز جمعه ۳۰ خرداد محمد وثوق و حمید عرفا در اعتراض به اقدامات دولت فرانسه و اعتراض به پلیس فرانسه نسبت به دستگیری مریم رجوی و توطئه علیه وی خود را در مقابل سفارت فرانسه در لندن به‌آتش می‌کشند.[۱]

روزنامه ژورنال دودیمانش: مخالفین رژیم آخوندی در پاریس، لندن و برن خود را به‌آتش می‌کشند. آنها علیه عملیات ضدتروریستی که توسط D.S.T برضد سازمان‌مجاهدین خلق ایران به‌ویژه ستاد مرکزیش در شهر اورسوراواز صورت گرفته‌است اعتراض می‌کنند. همواره بایستی به کسانی‌که خود را برای آرمانهای خود قربانی می‌کنند احترام گذاشت. خصوصاً وقتی که آنها قربانی معامله‌ای شده باشند که از کنترلشان خارج است.[۱۱]

روزنامه ایتالیایی کوریردلاسرا: صدیقه و ندا خودشان را آتش زدند و مانند گرزی گدازان بر سر توطئه ملایان فرود آمدند و آن را خنثی کردند.[۲]

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - صدیقه مجاوری

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ -صدیقه مجاوری
صدیقه مجاوری

روز ۲۸ خرداد ۱۳۸۲ صدیقه مجاوری از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در اعتراض به اقدام پلیس فرانسه مبنی بر بازداشت مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران خود را در مقابل وزارت کشور فرانسه در پاریس به آتش کشید و ۹ روز بعد در ۶ تیر ۱۳۸۲ در بیمارستانی در پاریس جان باخت. صدیقه متولد سال ۱۳۳۸ در شهر ساری بود و در همین شهر بزرگ شد. او پس از اخذ دیپلم به دانشکده ادبیات و زبان‌های خارجی تهران رفت. در همین دانشکده بود که با مجاهدین خلق ایران آشنا شد. صدیقه مجاوری در سال ۱۳۶۰ توسط مأموران امنیتی حکومت ایران دستگیر شد و مدت ۵ سال را در زندان گذراند. صدیقه مجاوری پس از آزادی از زندان به منطقه مرزی رفت و مجدداً به سازمان مجاهدین وصل شد. او سپس صلاحیت‌های خود را در مسئولیت‌های مختلف تا عضویت در شورای رهبری سازمان به اثبات رساند. وی با شنیدن خبر دستگیری مریم رجوی و شماری دیگر از مسئولین و حامیان مقاومت و پناهندگان ایرانی در ۱۷ ژوئن سال ۲۰۰۳ در اعتراض به دستگیری مریم رجوی خود را به آتش کشید و جان باخت.[۱۲]

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - ندا حسنی
ندا حسنی

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - ندا حسنی

روز دوم تیر سال ۱۳۸۲ ندا حسنی یک ایرانی مخالف حکومت ایران در اعتراض به حمله دولت فرانسه در ۱۷ ژوئن به دفاتر شورای ملی مقاومت و در اعتراض به دستگیری مریم رجوی، خود را در برابر سفارت فرانسه در لندن به آتش کشید و در سن ۲۶ سالگی در بیمارستان جان باخت. ندا حسنی در سال ۱۳۵۶در تهران متولد شد و در سال ۱۳۶۲همراه با پدر و مادرش به کانادا رفت. ندا تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشته انفورماتیک در دانشگاه کارلتون اتاوا ادامه داد اما آشنائی‌اش با مجاهدین و به‌خصوص تأثیری که از شهادت عمویش پذیرفته بود، مسیر زندگی او را عوض کرد. ندا درس خواندن و آسایش در غرب را رها کرد و در سال ۱۳۷۶ به‌عنوان یک مبارز حرفه‌ای به مقاومت ایران پیوست.[۱۳]

در سالگرد جان باختن ندا حسنی، مادرش فروغ حسنی، جملاتی در مورد فرزندش گفت که قسمت‌هایی از آن بدین قرار است:

«اولین چیزی که ندا یادگرفت، عشق بود. عشق به خانواده، عشق به مردم، عشق به میهن، عشق به آزادی. عموی ندا، مجاهد شهید مسعود حسنی، که در سال ۶۷ همراه با هزاران تن از یارانشان در قتل‌عام زندانیان سیاسی اعدام شد، تأثیر زیادی روی ندا گذاشت. ندا یکی از رزمندگان ارتش آزادیبخش بود. من مغرورم و افتخار می‌کنم که یک هوادار سازمان مجاهدین هستم. من افتخار می‌کنم که گوش به فرمان خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت باشم… ندا با رفتن به این راه نه‌تنها خود را جاودانه کرد بلکه برای من نیز باعث جاودانگی شد. هر کس به ندا فکر می‌کند، مریم را به‌یاد می‌آورد. ندا به انتخاب خود این راه را برگزید و من خوشحالم که خودش راه خودش را انتخاب کرد اگرچه لحظه‌لحظه با او سوختم و می‌سوزم. ندا عاشق همه شما بود عاشق همه مردم. من به او افتخار می‌کنم، تنها آرزویی که دارم این است که من هم به اندازه او قوی باشم که بتوانم پیامش را به دنیا برسانم. فرزندم، عزیزم، من به تو افتخار می‌کنم، من با تو به آسمان رسیدم و به خورشید بوسه زدم».[۱۳]

بخشی از صحبت‌های احمد حسنی پدر ندا حسنی در سالگرد جان باختن دخترش: «ندا از ۷–۸ سالگی شروع به افشاگری علیه رژیم جنایتکار آخوندی کرد. در تمام پایتختهای اروپایی، در کانادا و در آمریکا، نقطه‌ای نبود که ندا در آن نرفته باشد و جنایتهای رژیم را افشا نکرده باشد. در هر شرایطی چه در هوای گرم تابستان یا سرمای ۴۰درجه زیر صفر اتاوا که من خود شاهد بودم، گاهی تا ۱۲شب به این امر اشتغال داشت. فعالیت ندا زمانی بیشتر شد که همین دولت‌ها مقاومت ایران را که با بانکدار مرکزی تروریسم مبارزه می‌کرد در لیست سازمان‌های تروریستی گذاشتند. ندا معتقد بود که این یک بی‌عدالتی مضاعف است. دولت فرانسه در چنین روزی در سه سال پیش در یک زدوبند ننگین با رژیم آخوندی به دفتر شورای ملی مقاومت در فرانسه حمله کرد و رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، خانم رجوی را دستگیر کرد. برای ندا و سایر دوستانش دیگر ممکن نبود که به‌صورت معمول با این توطئه برخورد کنند. ندا، صدیقه، مرضیه، حمید، حشمت و محمد و همه مرغان عاشق دست به اقدامی زدند و با شعله وجودشان چنان رعد و برقی در جهان ایجاد کردند که کورترین چش‌مها و کرترین گوش‌ها هم دیگر نمی‌توانست آن را نادیده بگیرد. آنها با این کارشان شوکی به وجدان بشریت وارد کردند. وای که چه آتشی از وجودش برخاست، شعله‌هایش هنوز زبانه می‌کشد و از آتشش پلیدی‌ها و نامردمی‌ها تا دنیا دنیاست خواهد سوخت».[۱۳]

ندا حسنی در آخرین صحبت‌ها به‌مادرش می‌گوید: بگو خورشیدمان را آزاد کنند. [۱۴]

پیام مریم رجوی به ایرانیان معترض

مریم رجوی که تا این لحظات دیوارهای بلند سلول انفرادی، او را از هرگونه ارتباط با دنیای بیرون قطع کرده بود توسط مقامات فرانسوی درجریان چند مورد خودسوزی قرار می‌گیرد. او از این شکایت دارد که چرا پس از اولین نمونه، مقامات فرانسوی نگذاشتند او با چند نفر و حتی با نزدیکترین افراد خانواده‌اش ملاقات کند و این پیام را به مجاهدین و دیگر هموطنانش بدهد. در نهایت، د.اس. ت (سازمان امنیت داخلی فرانسه) قبول می‌کند مریم رجوی که خواستار تسریع در ارسال پیامش به‌هموطنان برای توقف خودسوزی‌ها می‌باشد، یک پیام مکتوب بفرستد و از طرف او برای جمعیتی که در مقابل د.اس. ت گردآمده‌اند، خوانده شود.[۱۵]

مریم رجوی از زندان پیام می‌دهد و تمنا می‌کند کسی به خودسوزی مبادرت نکند: «این مرا نگران و شوکه می‌کند که بشنوم بعضی‌هایتان تا حد خودسوزی جلو رفته‌اید. خواهش می‌کنم این‌کار را متوقف کنید. من از شما می‌خواهم از خودسوزی خودداری کنید، وگرنه بیش‌از این درد خواهم کشید و ناراحت خواهم شد تظاهرات مسالمت‌آمیز خود را ادامه دهید تا به‌اهدافتان دست پیدا کنید».[۵]

در حالیکه تظاهرات و تجمع اعتراضی خانواده‌ها و دانشجویان در برابر سفارت فرانسه در تهران نسبت به دستگیری مریم رجوی ادامه دارد و در حالیکه موج خودسوزی‌های اعتراضی بالا گرفته‌است، دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در روز ۲۹ خرداد، پیام مریم رجوی از زندان را، که شب پیش نوشته شده بود، منتشر می‌کند: «مریم رجوی از تظاهر کنندگان ایرانی می‌خواهد از خودسوزی خودداری کنند… خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، در پیامی خطاب به ایرانیان در سراسر جهان که نسبت به بازداشت غیرقانونی و ناموجه وی توسط دولت فرانسه دست به اعتراض زده‌اند، از آنان خواست که از خودسوزی خودداری کنند.[۱۶]

خبرگزاری فرانسه: مریم رجوی از هواداران گروه خود خواست در اعتراض به یورش پلیس فرانسه که او و دیگران را دستگیر کرده‌است، خودشان را آتش نزنند. خانم رجوی گفت: «خبر تظاهرات شما را شنیدم که برای آزادی من و سایر خواهران و برادرانتان فریاد می‌زنید، اما وقتی خبر خودسوزی شما عزیزانم را شنیدم، بسیار بسیار متأثر شدم، به‌طوری‌که کنترل تأثر و عواطفم برایم مشکل است… از شما می‌خواهم که هر چه سریعتر خودسوزی را متوقف کنید و مرا بیش از این دردمند و نگران نکنید. اما به تظاهرات و تحصن آرام خود ادامه دهید تا به اهداف خود برسید. اگرچه وصف الحال شما را می‌فهمم و می‌دانم که چقدر رنجیده خاطرید که در فرانسه، یعنی کشوری که تاریخش و نامش با حقوق‌بشر و آزادی و دموکراسی پیوند خورده، چرا باید از زندان و سلول حرف زد، آن هم برای آزادیخواهان واقعی ایران. حتماً جواب آن را باید در یک معامله‌ای با رژیم پلید و آزادی‌کش آخوندها دید. به‌خصوص که فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران به‌دلیل تظاهرات پی‌درپی دانشجویان و مردم تهران و سایر شهرها و در مقابل شعارهای نفی تمامیت رژیم، به خود می‌لرزد و برای حفظ تعادل خود، ولو به‌طور مقطعی، نیاز به چنین توطئه‌ها و معاملاتی دارد… عزم خلل‌ناپذیر و همبستگی مردم ایران برای رهایی از دیکتاتوری مذهبی و تروریستی، قطعاً پیروز می‌شود. انشاء الله که هر چه سریعتر روز آزادی مردم ایران فرا برسد و همهٴ دردها و رنجها پایان یابد».[۱۷]

روز اول تیر ۱۳۸۲ سازمان مجاهدین خلق ایران با استناد به‌پیام مریم رجوی از زندان اطلاعیه‌ای صادر کرد: «با یادآوری پیام‌های مکرر خانم مریم رجوی، باز هم از همه هموطنان جریحه دار شده استدعا می‌کند که به‌رغم هر میزان تأثر و ناراحتی از دست زدن به‌خودسوزی اعتراضی خودداری کنند و خواست‌هایشان را با تمام قوا و صرفاً در چارچوب قانون و به‌صورت اعتصاب و تحصن و آکسیون‌های آرام اعتراضی پیگیری کنند».[۱۸]

پیام مسعود رجوی

روز ۱۲ تیر ۱۳۸۲ پس از آزادی مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران از زندان، مسعود رجوی طی پیامی دربارهٔ خودسوزی‌ها گفت: «بدون هیچ مبالغه، از صدها خودسوزی دیگر با پیام مریم، و با خواهش و التماس و استدعا از راه دور و از نزدیک، هم مستقیم و هم غیر مستقیم، ممانعت گردید و از مسئولان سازمان مجاهدین که در این خصوص، به‌غایت، همکاری و تفاهم داشتند، سپاسگزارم… در این جریان و در این ایام، من تلاش کردم که با حداکثر خویشتن داری کلمه‌ای و عبارتی نگویم که این اعتراض‌های برحق و مقدس بالا و بالاتر بگیرد. می‌ترسیدم که حتی با یک کلمه و یک عبارت، بغض فروخفته در هزاران و هزاران تن ازهموطنانمان و مجاهدان آزادی ستان مشتعل و منفجر گردد و دیگر نتوان کسی را کنترل کرد».[۱۹]

اعتراض شخصیت‌ها، نهادهای دولتی، سازمان‌های مدنی و… نسبت به دستگیری مریم رجوی در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳

بعد از تهاجم پلیس به مقر شورای ملی مقاومت و دستگیری مریم رجوی بسیاری از شخصیت‌ها، نهادها و سازمان‌ها در کشورهای مختلف و بسیاری از نمایندگان پارلمان در اروپا، شماری از اعضای مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، و شخصیت‌های سیاسی و حقوق بشری نسبت به اقدامات دولت فرانسه و دستگیری مریم رجوی اعتراض کردند. روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۲–۲۰ ژوئن ۲۰۰۳ بیش از ۲ هزار تن از روشنفکران و متخصصان ایرانی در تبعید، طی بیانیه‌های مختلفی، خواهان آزادی فوری مریم رجوی شدند. صدها انجمن و اتحادیه تخصصی و حرفه‌ای متعلق به تبعیدیان ایرانی از سراسر جهان، با ارسال نامه و صدور بیانیه، خواستار آزادی مریم رجوی و سایر بازداشت‌شدگان گردیدند.[۹]

کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران، در یک فراخوان فوری، سازمان‌ها و شخصیت‌های مدافع حقوق زنان در سراسر جهان را به اعتراض علیه ادامه بازداشت مریم رجوی و ۶ زن دیگر پناهنده ایرانی فراخواند.[۲۰]

فرانسه

از فرانسه دانیل میتران، همسر رئیس‌جمهور فقید فرانسه و رئیس بنیاد فرانس لیبرته - فرانسوا اولاند، رئیس جمهور سابق و دبیر اول وقت حزب سوسیالیست فرانسه - کلود استیه، کریستین توبیرا، ژان مارک ارول - پیربرسی، رئیس حقوق‌بشر نوین در فرانسه - مولود آئونیت - اسقف گایو - آندره میشل، جامعه‌شناس شهیر فرانسوی و رئیس افتخاری مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه (cnrs) - ایوبونه، رئیس سابق د.اس. ت (اداره امنیت داخلی فرانسه) - ژان پیر بکه، شهردار اورسوراواز - جولیان دری، سخنگوی حزب سوسیالیست فرانسه - انجمن شهر اورسوراواز - سندیکای قضات فرانسه - فدراسیون بین‌المللی حقوق‌بشر و جامعه حقوق‌بشر فرانسه و… شماری دیگر ار شخصیت‌ها و نهادها حمله پلیس فرانسه و دستگیری مریم رجوی را محکوم کردند.[۱۶]

پیام تعدادی از شخصیت‌ها و نهادهای فرانسوی

دانیل میتران
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - حضور دانیل میتران در کارزار مبارزه برای آزادی مریم رجوی
حضور دانیل میتران در کارزار مبارزه برای آزادی مریم رجوی

دانیل میتران همسر رئیس‌جمهور فقید فرانسه (فرانسوا میتران)، بانوی اول پیشین و شخصیت برجسته مدافع حقوق‌بشر فرانسه و رئیس بنیاد فرانس لیبرته، در فردای ۱۷ ژوئن نخستین کسی بود که به اورسورواز رفت تا حمایت و همبستگی خود را با مریم رجوی و پناهندگان ایرانی، ابراز کند. خانم میتران برچسب فرقه و سکت و کیش شخصیت علیه مجاهدین را تمسخرانگیز اعلام کرد و گفت: «من و همسرم هم‌زمان تروریست خوانده می‌شدیم ولی بعد او رئیس‌جمهور فرانسه شد و به من مدال افتخار دادند». او گفت: «طی بیش از بیست سال که این افراد در این‌جا پناهنده هستند چه ناامنی برای فرانسوی‌ها ایجاد کرده‌اند؟» دانیل میتران با تأکید بر آشنایی شخصی خودش با مریم رجوی، گفت «ما باید به‌حمایت از آنان ادامه دهیم».[۲]

دانیل میتران همچنین گفت: «چگونه می‌توان مجاهدین را با این روابط عمومی و روابط سیاسی و روابط گسترده بین‌المللی و همین روابطی که با همسایگانشان در اینجا دارند، سکت خواند؟».[۳]

فرانسوا اولاند
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - دیدار فرانسوا اولاند رئیس جمهور پیشین فرانسه و مریم رجوی
دیدار فرانسوا اولاند رئیس جمهور پیشین فرانسه و مریم رجوی در اقامتگاه مریم رجوی در اورسورآواز

فرانسوا اولاند رئیس جمهور پیشین فرانسه در روز سوم ژوئیه ۲۰۰۳ در مقام دبیر اول حزب سوسیالیست فرانسه علیه حمله ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ به مجاهدین و دستگیری مریم رجوی گفت: «اطلاعاتی که دستگیری‌ها را تسریع کرده بود چیست؟ چرا فاکتی برای توجیه این کار وجود ندارد؟ وزیر کشور باید در مورد این افتضاح جواب بدهد و به‌سرعت هم جواب بدهد.[۲۱]

حزب سوسیالیت فرانسه در خصوص موضع‌گیری فرانسوا اولاند، دبیر اول این حزب در مورد حمله ۱۷ ژوئن و دستگیری مریم رجوی اطلاعیه‌ای به این شرح صادر کرد:

موضع حزب سوسیالیست فرانسه؛ مجاهدین؛ سوم ژوئیه ۲۰۰۳؛ پاریس، سوم ژوئیه خبرگزاری فرانسه: «دبیر اول حزب سوسیالیست، فرانسوا اولاند در گفتگو با خبرنگاران در روز پنج‌شنبه عملیات علیه فعالین سازمان مجاهدین خلق ایران را بعد از اینکه تمامی افراد دستگیرشده آزاد شدند، عملیاتی که جای هیچگونه مباهات ندارد، دانست. فرانسوا اولاند افزود: «این عملیاتی است که افتخاری برای حق پناهندگی و نفس دخالت پلیسی محسوب نمی‌شود. دبیر اول حزب سوسیالیست از دولت خواست دلایل و اطلاعات حول این عملیات را ارائه دهد. اولاند با یادآوری اینکه وزیر کشور حمله نیروهای انتظامی را با اظهار اینکه این کار باید زودتر از این صورت می‌گرفت، توجیه کرده بود، از دولت خواست روشن کند اطلاعاتی که این دستگیری‌ها را تصریح کرده بود، چیست؟ و چرا فاکتی که انجام آنها را توجیه نماید، وجود ندارد. مرد شماره یک حزب سوسیالیست با طعنه به این عملیات بسیار نمایشی که همراه با اکیپ‌های تلویزیونی فراخوانده شده برای فیلمبرداری در ساعت ۶ صبح انجام شد، گفت: «باید در مورد این شکست مفتضحانه سؤال کرد. او تأکید کرد که دولت باید در این مورد توجه نشان دهد. وزیر کشور باید جواب بدهد و به سرعت هم جواب بدهد».[۲۱]

یکسال بعد در ۱۴ ژوئن ۲۰۰۴ در آستانه نخستین سالگرد ۱۷ژوئن نیز فرانسوا اولاند دبیر اول حزب سوسیالیست به محل اقامت مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران آمد و با مریم رجوی دیدار و گفتگو کرد.

حزب سوسیالیست فرانسه

رئیس گروه پارلمانی حزب سوسیالیست در مجلس ملی فرانسه طی نامه‌ای به‌ژان لویی دوبره رئیس مجلس فرانسه خواستار استماع دولت دربارهٔ عملیات علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و خواستار توضیح دولت نسبت به دستگیری مریم رجوی گردید. حزب سوسیالیست آنچه را که انجام شده یک افتضاح سیاسی نامید. سخنگوی حزب سوسیالیست فرانسه تصریح کرد که حزب وی خواستار توضیح دولت فرانسه در این رابطه است. در روز ۴ تیر ۱۳۸۲ حزب سوسیالیست فرانسه، اتهامات دولت این کشور برای بازداشت مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران را زیر سؤال برد. «جولیان دری» سخنگوی این حزب، که اظهاراتش توسط خبرگزاری فرانسه مخابره شد، گفت: «من نمی‌فهمم چطور پس از ۶ماه، در ژانویه ۲۰۰۳ که به خانم رجوی اجازه ورود به کشور داده می‌شود، یکباره معلوم می‌شود که او رئیس تروریسم بین الملی می‌باشد»!

سخنگوی حزب سوسیالیست فرانسه: «افزایش عملیات پلیسی با ابعاد نمایشی بزرگ، سؤال‌های زیادی را برانگیخته است. این فقط وزیر کشور فرانسه است که مشکلی در این اقدامات نمی‌بیند. ظاهر بی‌تقصیر او نمی‌تواند این امر را پنهان کند که این اقدامات یک نمایش رسانه‌ای بسیار غیرضروریست… این اقدامات نمایشی در مورد مجاهدین ایرانی نیز صدق می‌کند. آنچه من هنوز نمی‌فهمم این است که در ماه ژانویه ۲۰۰۳به خانم مریم رجوی اجازه ورود به کشور داده می‌شود، اما ناگهان شش ماه بعد کشف می‌شود که او یک رهبر تروریست بین‌المللی است!... ما حق داریم که توضیحات بیشتری بخواهیم و ما از دولت در این باره سؤال خواهیم کرد».[۲۲]

ایوبونه رئیس سابق سازمان امنیت داخلی فرانسه D.S.T

ایوبونه رئیس سابق د.اس. ت: بیش از شانزده ارگان دولتی در این عملیات شرکت داشتند و مطبوعات فرانسه که این عملیات را عظیم توصیف کردند چند ساعت قبل از شروع آن خبردار شدند.[۱]

ژان پیر بکه، شهردار اورسوراواز

«د.اس. ت به‌دنبال چه چیزی می‌گشت؟ قاضی بروگیر دنبال چه چیزی می‌گشت؟ سلاح؟ دلایل تروریسم؟ هیچ چیز. تحقیقات این را بخوبی ثابت کرد. حمله پلیس در ۲ نوبت تکرار شد اما در اینجا هیچ چیز یافت نشده‌است». به‌دستور شهرداری، برخی امکانات استادیوم محل نیز مورد استفاده متحصنان قرار گرفت.[۲۳] و[۲]

شورای شهر اورسورآواز

شورای شهر اور به‌اتفاق آرای همه اعضایش از سراسر طیف سیاسی فرانسه، ازجمله احزاب حاکم، طی قطعنامه‌ای حمایت خود را از خانم رجوی و سایر ایرانیان مقیم این شهر اعلام کرد و مسئولیت‌های دولت فرانسه را تذکر داد. در روز سوم تیر (۲۴ ژوئن۲۰۰۳) شورای شهر اورسورواز به‌اتفاق آرا در کنار مقاومت ایران قرار می‌گیرد و به‌دولت فرانسه اعتراض می‌کند. متعاقباً شهردار بیانیه ای به‌این شرح قرائت می‌کند:[۱]

سه شنبه ۱۷ ژوئن در ساعت ۶ صبح، به درخواست قاضی بروگیر، یک عملیات پلیسی در ابعاد گسترده در محلهای سکونی که محل استقرار پناهندگان ایرانی و متعلق به‌سازمان مجاهدین خلق ایران بود، رخ داد. شهردار اور فقط در ساعت ۶ صبح با یک تماس فرماندار وال دوآز مطلع شد. مطبوعات شب قبل باخبر شده بودند و این حضور آنها را در خیابان گرد قبل از ساعت ۶ توضیح می‌دهد. امکانات به‌کار گرفته شده (پلیس، نیروی raid، دو گروهان اضافی، پلیسcrs، هلیکوپترها و کشتی‌ها) تناسبی با موضوع نداشتند. لازم است یادآوری شود که مسئولین اصلی این جنبش که در خیابان گرد مستقر بودند از ۲۰ سال پیش از حفاظت دائمی گاردهای سیار برخوردار بودند و با بالاترین مقامات دولتی ارتباط داشتند. اغلب آنها دارای استاتوی پناهندگی سیاسی هستند، استاتویی که توسط کنوانسیونهای بین‌المللی، به‌ویژه کنوانسیون ژنو برسمیت شناخته شده‌است. بنابر این می‌توان در مورد این چرخش ناگهانی مقامات از خود سؤال کرد آیا این یک تغییر ژئوپولیتیک است که بعد از جنگ در عراق رخ می‌دهد؟ آیا خواسته‌اند باج بدهند؟ به‌چه کسی؟ به‌دولت ملاها؛ که در حال حاضر با مشکلات بزرگی مواجه است، به‌دولت آمریکا؟ اینها سوالات مطرح ما هستند. آنچه که مسلم است، در این محل طی ماه‌های اخیر، هیچ چیز تغییر نکرده‌است: هیچ‌گونه حادثه ای درکار نبوده، هیچ ورود گسترده‌ای صورت نگرفته‌است. ۱۷۱ ایرانی دستگیرشده اند، ۱۶۰ نفر از آنها آزاد شده‌اند، که اغلب در ۱۸ ژوئن بوده‌است. از آن روز ببعد، سمپاتیزانهای ایرانی از چندین کشور اروپایی به‌اینجا آمده‌اند. شهرداری تلاش کرده‌است که امکانات انسانی لازم برای این حضور در خیابان گرد را فراهم نماید… بسیاری از اهالی اور به‌طور خودجوش آمده‌اند تا قوت قلب بدهند و خوراکی‌های مختلف با خود آورده‌اند… در عین حال ما موفق شده‌ایم طوری اداره نمائیم که شهر بتواند به زندگی عادی خود ادامه دهد. هم‌چنان‌که گروه‌های توریست در بهترین شرایط مورد استقبال قرار گرفته و فستیوال اور به‌طور عادی ادامه یافته‌است. در نتیجه، مایلم آرزوی خود را مبنی بر این‌که آرامش به‌سرعت به‌خیابان گرد بازگردد، ابراز نمایم. بنا بر این به‌دولت فراخوان می‌دهم که مسئولیت‌های خود را به گردن بگیرد، از سلامت اشخاص، امنیت اشخاص و اموال نظافت عمومی، در رعایت قواعد جمهوری و قانون اساسی بایستی اطمینان حاصل شود.[۱]

یک عضو شورای شهر می‌گوید: بیست سال است که تمامی دولتها که جانشین یکدیگر شدند چه چپ و چه راست آنها را مورد حفاظت قرار دادند و یکشبه گفته شد که آنها تروریست هستند و آنها را دستگیر کردند اینجا دیگر ما نفهمیدیم.

پیر برسی رئیس انجمن حقوق‌بشر نوین در فرانسه

«پیر برسی» رئیس انجمن حقوق‌بشر نوین در فرانسه، اقدام پلیس فرانسه، علیه مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی را محکوم نمود. رئیس انجمن حقوق‌بشر نوین فرانسه گفت: «آنچه مجاهدین در ایران به پیش می‌برند، یک مقاومت مشروع است… به همین خاطر از ۲۰سال پیش، از مجاهدین حمایت کرده‌ام و امروز نیز به همین خاطر اینجا هستم».[۹]

ژان پل مارتن رئیس اتحادیه ملی سندیکاهای مستقل

ژان پل مارتن رئیس اتحادیه ملی سندیکاهای مستقل در منطقه «رن» در غرب فرانسه، برای ابراز حمایت و همبستگی با اعتصاب‌غذاکنندگان، در محل حضور یافت. او طی سخنانی بر ضرورت آزادی فوری مریم رجوی تأکید کرد. سندیکای قضات که ۷۲۰۰ قاضی فرانسوی را نمایندگی می‌کند، دادسرای ضدتروریستی را در این رابطه آلت دست توصیف کرد و سر فرود آوردن آن را در برابر مطامع سیاسی افشا و محکوم نمود.[۹]

فدراسیون بین‌المللی حقوق‌بشر و جامعه حقوق‌بشر فرانسه، هشدار می‌دهند که دادگستری فرانسه نباید با رژیم ایران همکاری و همدستی کند.[۲]

شهردار و انجمن شهر اور و همسایگان، یکپارچه به‌حمایت از خانم رجوی و اعتصاب‌غذاکنندگان برخاستند. اور به‌میعادگاه وجدانهای بیداری تبدیل شد که برای ابراز حمایت و همبستگی با متحصنان و اعتصاب‌غذاکنندگان به آن‌جا می‌شتافتند. اما علاوه برسیاستمدارانی نظیر ژان پیر بلازی، نماینده مجلس و فعالان حقوق‌بشر، نظیر نمایندگان حقوق‌بشر نوین، لیگ حقوق‌بشر فرانسه و آندره میشل، جامعه‌شناس مشهور ژان پیر بلازی، نماینده مجلس ملی فرانسه از حزب سوسیالیست، شگفتی و تأسف خود را از شدت عمل سؤال‌برانگیز و اقدامات نمایشی و سینمایی که توسط پلیس فرانسه در حمله به خانه‌های پناهندگان ایرانی و هواداران مقاومت و دستگیری مریم رجوی، در ۱۷ژوئن به کار بسته شد، ابراز داشت.[۲]

همسایگان فرانسوی در اورسورآواز

اهالی محل و همسایگان در شگفت‌اند که چرا بعد از ۲۲ سال، به ناگهان بالاترین و بزرگ‌ترین مرکز تروریستی اروپا و فرانسه، در کنار آنها کشف شده‌است! و چرا تابحال از این‌که بالاترین ستاد عملیاتی در کنار آنهاست، هیچ خبری نبود؟!

انبوهی از شهروندان عادی فرانسوی، خود را حتی از شهرهای دوردست در جنوب و شمال فرانسه به اور رساندند تا همبستگی خودشان را با مریم رجوی و پناهندگان ایرانی ابراز کنند. هرکس سعی می‌کرد به‌این ایرانیان ـ که خانه و زندگی خود را برای اعتراض به‌دستگیری مریم رجوی رها کرده و به‌اور شتافته بودند ـ کمکی کند.

یک مرد همسایه با آکاردئون خود نزد اعتصابیون که از شدت گرسنگی بی‌حال شده بودند، آمد و ساعتها برایشان موسیقی نواخت. هنگام ترک محل، او که می‌خندید به‌اعتصابیون گفت: «آمده بودم به‌شما روحیه بدهم، اما خودم از شما روحیه گرفتم»![۲۴]

زنان فرانسوی برای اعتصاب‌غذاکنندگان در موج حرارت بی‌سابقه اواخر ژوئن کیسه‌های یخ می‌آوردند. همسایگان، در خانه‌های خود را به‌روی اعتصاب‌غذاکنندگان بازگذاشتند تا شرایط دشوار حضور شبانه‌روزی در پیاده‌روهای مقابل دفتر شورا در اور را قدری سهل‌تر کنند.

روز ۵ تیر ۱۳۸۲کشیش کلیسای «مری- سور- اوآز»، برای اعلام همبستگی با اعتراض ایرانیان نسبت به هجوم ناموجه به خانه‌های پناهندگان سیاسی، در محل اعتصاب غذا حضور یافت. او برای پیروزی مردم ایران و آرمان صلح و آزادی در ایران دعا کرد.[۲۵]

آمریکا

از آمریکا: سناتور جمهوریخواه، سم براون بک، شیلا جکسون لی، اد تاونز، لیسی کلی، دنیس مور، نیک لمپسن، باب فیلنر، تام تانکردو، جیمز تلنت، دنیس مجیت، دیوید اسکات، بنی تامپسون، کندریک میک، ریچارد پیر کلودو خالد دوران و تعدادی دیگر از شخصیت‌های آمریکایی حمله پلیس فرانسه به اعضای مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی پرزیدنت برگزیده شورای ملی مقاومت ایران را محکوم کردند.

پیام تعدادی از شخصیت‌های آمریکایی

سناتور براون بک عضو مجلس سنای آمریکا، در نامه به رئیس‌جمهور فرانسه: من با نگرانی و فوریت زیاد در رابطه با اقدامات اخیر کشور شما علیه چهره‌های اپوزیسیون ایران، به‌ویژه خانم مریم رجوی به شما نامه می‌نویسم. من از ملت فرانسه، که مدتهاست به‌خاطر حمایتش از حقوق‌بشر و آزادی بیان به خود می‌بالد، می‌خواهم خود را نسبت به آرمانهایش متعهد بداند و از دست زدن به اقداماتی که آن را در کنار رژیم تروریست ایران قرار دهد، خوددای ورزد».[۹]

نماینده کنگرهٴ آمریکا، «لیسی کلی»، در نامه‌ای به رئیس‌جمهور فرانسه نوشت:» من در احساس شوک و انزجار جامعه ایرانی – آمریکایی، خودم را به‌خاطر این حمله نا موجه علیه جامعه ایرانی در فرانسه، سهیم می‌دانم. ایندستگیریها منافع دیکتاتوری تروریستی حاکم بر ایران را برآورده می‌کند».[۹]

نماینده جمهوریخواه، «تام تنکردو» نیز تأکید کرد: «اقدامات انجام شده توسط فرانسه علیه جامعه ایرانی، نه روشن است و نه توجیه پذیر… ایالات متحده در قبال در خطر بودن جان این ایرانیان، بی‌تفاوت نخواهند ماند».[۹]

«شیلا جکسون لی»، عضو کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا، با اشاره به دستگیری خانم رجوی تأکید کرد: «من برای خواهرانم در خلوت خود اشک می‌ریزم… من از این دستگیری به‌غایت ناراحت شده‌ام. به‌ویژه وقتی که صدایی که آزادی سایر مردم و رفتار عدالت جویانه با آنها را می‌خواند، دستگیر و بازداشت شده باشد، به‌عنوان یک زن، من به‌طور ویژه نسبت به وضعیت خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب نگران هستم».[۹]

نماینده «اد تاونز»، دموکرات از نیویورک، در نامه خود نوشت: «بشدت از این اقدام ناموجه که تنها در خدمت منافع دیکتاتوری مذهبی ایران می‌باشد، متأثر می‌باشم. از شما می‌خواهم که دخالت کرده و ترتیبات آزادی سریع خانم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران و سایر افرادی را که بازداشت شده‌اند، بدهید، تا مانع سوءاستفاده رژیم ایران از این اقدام شوید».[۹]

نماینده «دنیس مور» نوشت: «رژیم ایران در مورد حمایتش از تروریسم منفور است و کارنامه حقوق‌بشر بسیار وخیمی دارد. در زمانی که فشارهای داخلی و بین‌المللی مشوق تغییر در ایران هستند، دستگیری علنی شخصیتهای اپوزیسیون، تلاش برای پایان بخشیدن به رژیم سرکوبگر ایران را تضعیف خواهد کرد».[۹]

۳ تیر ۱۳۸۲- آقای «تام تانکردو» نماینده جمهوریخواه کنگره آمریکا از ایالت کلرادو، اطلاعیه‌ای در رابطه با حمله اخیر فرانسه به اعضای مقاومت ایران، منتشر کرد. او تأکید نمود: «اقدامات انجام شده فرانسه علیه جامعه ایرانی عادلانه نیست. این افراد علیه رژیم تروریستی ایران فعالیت می‌کنند و توانایی اتمیش را افشا کرده‌اند».[۹]

«دنی تامسون» نماینده دیگر کنگره آمریکا، در نامه‌ای به شیراک، رئیس‌جمهور فرانسه نوشت: «دستگیری خانم مریم رجوی و اعضای دیگر مجاهدین خلق، ناقض کلیه اصول حقوق انسانی و دموکراسی است… مجاهدین خلق همراه با شورای ملی مقاومت ایران به رهبری مریم رجوی، احترام و حمایت پارلمانترهای متعددی در سراسر جهان را کسب کرده‌اند در حالی که خیزش دانشجویی در ایران به نقطه عطفی رسیده‌است، محدود کردن اپوزیسیون اصلی و رهبرانش در فرانسه، یک اشتباه محاسبه بزرگ می‌باشد».[۹]

«جی رابینسون» نماینده پارلمان کانادا، روز ۴ تیر ۱۳۸۲طی نامه‌ای به وزیر خارجه این کشور، نسبت به تهاجم پلیس فرانسه به مجاهدین ابراز نگرانی کرد.[۹]

پیام تعدادی از شخصیت‌ها در کشورهای مختلف در اعتراض به دستگیری مریم رجوی

از کانادا: الکسا مک دونو، فرانسوا کایر، مونیک ریچارد و سیوند رابنسون.

از انگلستان: لرد ایوبری، لرد کوربت، لرد کلارک، لرد آنتون، وین گریفیث، جیم دوبین، مایک هنکاک، استیومک کیپ، پایرا خابرا، والری دیوی، لردآلتون، مارگارت اوئن، الیزابت سیدنی، مالکوم هارپر، داوینا میلر، کریس دیویس، گلین فورد و استراون استیونسون.

از آلمان: دکتر آندره بری و دکتر هلموت مارکوف.

از پرتغال: پائولو کازاکا.

از دانمارک: سندبیک و پرنیل فرام.

از سوئد: لنارت فریدن.

از ایتالیا: لوئیز مورگانتینی و آنتونیو استانگو، دبیرکل شبکه سازمان‌های مدافع حقوق‌بشر در حوزه اروپا و مدیترانه و رئیس کمیسیون ایتالیایی حقوق بشر هلسینکی.

از لوکزامبورگ: ژان اشپاتس رئیس مجلس ملی لوگزامبورگ.

لرد «ایوبری»، نایب رئیس گروه حقوق‌بشر پارلمان انگلستان، در نامه‌اش به ژاک شیراک نوشت: «من از دستگیری خانم رجوی و ۱۶۵تن دیگر از تبعیدیان ایرانی که در اورسور آواز زندگی می‌کنند، شوکه و متعجب شدم. شورای ملی مقاومت ایران، در ۲۰سال گذشته، درگیر فعالیتهای سیاسی مسالمت‌آمیز در کشورهای غربی علیه رژیم فعلی ایران بوده‌است. من خوشحال خواهم شد شما به من توضیح دهید، چه چیزی تغییر کرده‌است که چنان اقدام‌های خودسرانه و سرکوبگرانه‌ای را توجیه نماید».[۹]

لرد کوربت، عضو مجلس اعیان انگلستان: حملات پلیس فرانسه علیه خانه‌های مقاومت ایران در پاریس شرم‌آور است. این شرم‌آور است که دولت فرانسه، اکنون می‌باید در طرف رژیمی قرار گیرد که از ترور در داخل کشور استفاده کرده و به خارج نیز صادر می‌کند… آنها که تحت اتهام دروغین تروریسم دستگیرشده‌اند، باید آزاد شوند. جرم آنها مبارزه برای آزادی و دموکراسی است.[۹]

وین گریفیث، نماینده مجلس عوام از حزب حاکم کارگر، طی اطلاعیه‌ای نوشت: «من از خبر مربوط به دستگیریهای گسترده در فرانسه شوکه شدم… وزیر کشور فرانسه روشن ساخته‌است که این یک تصمیم سیاسی بوده‌است. به نظر من تنها یک توضیح برای این اقدام وجود دارد. آن هم این‌که، یک برنامه گسترده‌تر و سیاه‌تر وجود دارد که شورای ملی مقاومت، قربانی آن شده‌است».[۹]

لرد کلارک عضو مجلس اعیان انگلستان: من در اندوه بسیاری از مردم دموکرات سهیم هستم. کسانی‌که برای استقرار آزادی مبارزه می‌کنند و نقض حقوق بشر در ایران را برجسته می‌کنند، در اسارت و رفتار دهشتبار پلیس فرانسه هستند. من از شورای ملی مقاومت ایران حمایت می‌کنم و این افتخار را داشتم که در چند نوبت با خانم رجوی ملاقات کنم؛ لذا در این ساعات اضطرار به فکر او و دوستان و همکارانش هستم.[۹]

«گلین فورد»، نماینده پارلمان اروپا از حزب کارگر انگلستان، در نامه خود خطاب به رئیس‌جمهور فرانسه نوشت: «... این اقدام برخلاف تمامی اصول سیاسی و کنوانسیون ژنو در حمایت از پناهندگان و قطعاً سنت‌های فرانسه است… آقای رئیس‌جمهور، من از شما می‌خواهم که شخصاً مداخله کنید تا رهبر شورای ملی مقاومت ایران، خانم مریم رجوی، فوراً آزاد شود».[۹]

پائولو کازاکا نمایندهٔ پارلمان اروپا از پرتغال، خطاب به‌ژاک شیراک: «آقای رئیس‌جمهور تمامی دموکرات‌هایی که در اروپا و در سراسر جهان فعالیت می‌کنند، خواهان آزادی مخالفان دیکتاتوری حاکم بر ایران هستند… من فکر می‌کنم دعاوی مضحک در خصوص تروریسم که توسط وزیر دولت شما تکرار شده‌است، شایسته رژیم ایران است».[۹]

هانس کریسشن نیرسکوف رئیس کمیته بین‌المللی ساخارف: آنچه باعث شگفتی است این است که این اقدام علیه جنبشی صورت می‌گیرد که هیچ کارنامه ای از اقدام غیرقانونی یا ”تروریستی” در فرانسه یا اروپا نداشته‌است.[۹]

آندره میشل: برای اجتناب از این‌که دولت فرانسه وارد سیاستی نشود که برای یک کشور مدعی احترام به‌حقوق بشر مایه سرشکستگی باشد، و برای اجتناب از این‌که ما فرانسوی‌ها بیش از این به‌خاطر نقض حقوق و موقعیت پناهندگان ایرانی در برابر افکار عمومی ایران و جهانیان شرمنده نشویم، ما خواهان آزادی فوری دستگیرشدگان می‌باشیم. ما هم‌چنین خواهان پرداخت غرامت به‌آنان و تضمین این هستیم که حقوقشان برای ادامه زندگی در کشورمان با برخورداری از امنیت کامل تادیه گردد.[۱]

آنتونیو استانگو، دبیرکل شبکه سازمانهای مدافع حقوق بشر در حوزه اروپا و مدیترانه و رئیس کمیسیون ایتالیایی حقوق بشر هلسینکی: من بیش از یک دهه است که به‌خوبی با این مقاومت آشنا هستم و با خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده این مقاومت هم دیدار کرده‌ام و با عقاید و نظرات ایشان به‌خوبی آشنا هستم. هرکس که با سخنان و نوشته‌ها و کتابهای مریم رجوی آشنا باشد و بداند که خانم رجوی مبلغ اسلام دموکراتیک و بردباری است که در تعارض کامل با بنیادگرایی و تروریسم قرار دارد، از اتهاماتی که این روزها مطرح شده شگفت زده و متأثر می‌شود. این اتهامات بی اساس هیچ ربطی به‌قانون ندارند، بلکه تماماً دارای انگیزه و آبشخور سیاسی هستند. استانکو با یادآوری این‌که فرزند خانواده‌ای است که در دوران حاکمیت فاشیسم در ایتالیا به‌شدت سرکوب شدند و با اشاره به دوران اشغال فرانسه توسط نازی‌ها، تأکید کرد که اروپا و به‌ویژه فرانسه باید نسبت به‌مردمی که امروز تحت حاکمیت فاشیسم مذهبی در ایران هستند، همدردی نشان دهد، نه این‌که به‌اذیت و آزار پناهندگانش بپردازد.[۱] و[۷]

نماینده پارلمان اروپا، دکتر «هلموت مارکوف»، نوشت: «من خواهان دخالت شما برای آزادی فوری خانم رجوی هستم. خانم رجوی عضو سازمانی است که برای دموکراسی و احترام به حقوق‌بشر در ایران مبارزه می‌کند».[۹]

«هانس کریسشن نیرسکوف»، رئیس کمیته بین‌المللی «ساخارف» نیز، در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور فرانسه نوشت:» آنچه باعث شگفتی می‌باشد، این است که این اقدام علیه جنبشی صورت می‌گیرد که هیچ کارنامه‌ای از اقدام غیرقانونی نداشته‌است. من از شما خواهش می‌کنم که ترتیبات آزادی رئیس‌جمهور برگزیده این جنبش، خانم رجوی را فوراً فراهم سازید»...[۹]

ادامه اقدامات دولت فرانسه بعد از واقعه ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳

پس از حمله پلیس فرانسه به پناهندگان ایرانی و مسئولین مقاومت ایران و پس از دستگیری مریم رجوی پرزیدنت برگزیده شورای ملی مقاومت ایران و ۱۶۵ نفر دیگر از پناهندگان ایرانی از سوی فرانسه، اقدامات دولت فرانسه در فشار بر روی مقاومت ایران ادامه پیدا کرد. در این رابطه شورای ملی مقاومت حکم تبعید و اخراج سه پناهنده ایرانی در فرانسه را مورد اعتراض قرار داد. شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیه‌ای که منتشر کرد، نوشت: «پرسابقه‌ترین خلبان ایران، یک حقوقدان و یک شاعر بعد از ۲۲ سال پناهندگی سیاسی در فرانسه، با حکم وزارت کشور به سه نقطه دورافتاده در فرانسه تبعید شدند و بایستی ضمن ۳ ماه فرانسه را ترک کنند. این سه تن، سرهنگ بهزاد معزی، ۶۷ ساله، با سابقه‌ترین خلبان نیروی هوایی ایران، دکتر مجید شهبازیان، حقوقدان، و ولی امامقلی شاعر، نویسنده و خبرنگار، هستند که با حکم خودسرانه و بدون وجود هرگونه مدرک یا دلیل قانع کننده به‌تبعید و اخراج محکوم شده‌اند».[۲۶]

در یک کنفرانس خبری در اور-سور-اوآز نمایندگان مقاومت ایران نسبت به‌این تصمیم غیرقانونی و ناموجه دربارهٔ سه تن از پناهندگان ایرانی که هر کدام بیش از ۲۰ سال است در فرانسه اقامت دارند، اعتراض کردند.[۱]

واکنش جمهوری اسلامی ایران به حوادث ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳

یک روز پس از حمله پلیس فرانسه به پناهندگان ایرانی و اعضای مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی خبرگزاری فرانسه درخواست رسمی ایران برای استرداد مجاهدین بازداشت شده را منتشر کرد. خبرگزاری فرانسه نوشت: «محمد خاتمی رئیس‌جمهور ایران از فرانسه خواست تا اعضای بازداشت شده گروه اپوزیسیون مسلح مجاهدین خلق را، برای محاکمه در تهران تحویل دهد».[۲۷]

سخنگوی وزارت‌خارجه دولت خاتمی، ۲۸ خرداد ۱۳۸۲: «عملیات اخیر پلیس فرانسه بر ضد مجاهدین خلق، با در نظر گرفتن طبیعت تروریستی و خطرناک این گروه قابل تقدیر است»![۱۶]

سه روز پس از حمله پلیس فرانسه و دستگیری مریم رجوی در ۱۷ ژوئن، ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گزارش کرد: «حجت الاسلام علی یونسی، وزیر اطلاعات روز پنجشنبه سرکوب بزرگ سازمان مجاهدین خلق ایران توسط پلیس فرانسه را ستود و گفت: دیر یا زود کشورهای دیگر همین کار را خواهند کرد. او گفت: طبق منشور سازمان ملل تمام کشورها مسئول برخورد باتروریست‌ها هستند: ما ازاین کار فرانسه خیلی خوشحال هستیم، فرانسه مهد قانون است. آنها براساس وظیفه عمل کرده‌اند».[۲۸]

روز ۳۱ خرداد ۱۳۸۲ عبدالنبی نمازی دادستان کل وقت حکومت ایران از آنچه فرانسه انجام داد قدردانی کرد و گفت: «امیدواریم سایر کشورهای اروپایی نیز در این خصوص فعالیت کنند».[۱۶]

روز ۶ تیر ۱۳۸۲ حکومت ایران یکبار دیگر رسماً خواهان استرداد مریم رجوی و اعضای مجاهدین در فرانسه شد. اما با یک قدم عقب‌نشینی گفت: «اگر هم در فرانسه محکوم شوند، فرانسه باید خودش به «همه جنایات منافقین» رسیدگی کند». در همین روز رمضان زاده سخنگوی دولت محمد خاتمی یکبار دیگر استقبال دولت خاتمی از دستگیری اعضای مجاهدین را تکرار کرد.[۷][۷]

-رادیو آلمان: ”دولت ایران بنا به‌اطلاعی که خود داده‌است درحال مذاکره با مقامات عالی فرانسه برای استرداد اعضای سازمان مجاهدین خلق است… سخنگوی وزارت خارجه ایران این گمان را نیز رد کرد که ایران درقبال دستگیری مجاهدین خلق درسیاست خاورمیانه خود تغییراتی خواهد داد. دولت ایران از یورش نیروهای امنیتی فرانسه به‌مقر مجاهدین سه‌شنبه استقبال کرده‌است.[۲۹]

آصفی سخنگوی وزارت خارجهٔ حکومت ایران که اظهاراتش در شبکه‌های تلویزیونی داخل و خارج ایران پخش می‌شد در این رابطه گفت: «اعضای گروهک منافقین را گروهی تروریستی شناخته‌اند و دستگیری‌های آنها نیز در چارچوب مسئولیت‌های اروپایی و بین‌المللی فرانسه بوده‌است. ملت ایران ازجنایات گروهک تروریستی منافقین ضربات سنگینی خورده‌است. حق طبیعی ایران است که اعضای این گروهک به‌کشور مسترد شوند. اما اگر در فرانسه محکوم می‌شوند، باید به‌همه جنایات منافقین رسیدگی شود».[۷]

سخنگوی وزارت خارجهٔ دولت خاتمی، آمریکا را مورد سؤال قرار داد که چرا به‌رغم بمباران‌ها «این گروه درسیاست خارجی آمریکایی‌ها نهادینه شده‌است».[۳۰]

روز ۹ تیر ۱۳۸۲ حسن روحانی، دبیرشورای عالی امنیت حکومت ایران همهٔ کشورها را به‌کارزار بین‌المللی علیه مجاهدین فرا خواند. روحانی به‌رغم بمباران‌ها و گردآوری سلاح‌های مجاهدین توسط دولت آمریکا، دولت این کشور را مورد سؤال قرار داد که چرا به گفته او «نیروهای ائتلاف از درگیر شدن با اعضای تروریست‌های سازمان مجاهدین خلق پرهیز کرده‌اند».[۳۱]

خبرگزاری ایرنا اظهارات خاتمی را منتشر کرد: «این روش برخورد با (مجاهدین) توسط آمریکا در عراق مشکوک است… گروه‌های تروریستی باید محاکمه شوند و جمهوری اسلامی ایران در بین قربانیان تروریست است».[۳۲]

روز ۷ تیر ۱۳۸۲محمد خاتمی رئیس جمهور وقت حکومت ایران بار دیگر از فرانسه خواستار «استرداد» پناهندگان سیاسی ایرانی شد. عبدالله رمضان‌زاده سخنگوی دولت خاتمی دو روز قبل از آن گفته بود: «جمهوری اسلامی ایران مشغول بررسی پروسه استرداد مجاهدین از فرانسه است». نماینده معمم مجلس خبرگان حکومت ایران به نام اسماعیل فردوسی‌پور هم در همین روز به خبرگزاری دولت ایران گفت: «با توجه به دستگیری تنی چند از اعضای مجاهدین در فرانسه، تقاضای ما از دولت فرانسه استرداد این افراد به ایران است تا به جرایم آنها در دادگاه‌های کشور رسیدگی شود». در این روز روزنامه قدس وابسته به حکومت ایران به‌نقل از الهام سخنگوی قوه قضاییه نوشت: «دستگیری مجاهدین در فرانسه اولین راه مبارزه با تروریسم است و اعتقاد داریم که اگر دولت فرانسه در مبارزه با این پدیده مصمم باشد، باید نسبت به مجازات دستگیرشدگان برای نتیجه دادن مبارزه با تروریسم تلاش کند… ما امیدواریم دولت فرانسه با استرداد آنها به جمهوری اسلامی ایران، اراده راسخ خود را در برخورد با این گروهک تروریستی نشان دهد. ما آماده همکاری در این زمینه هستیم».[۲۵]

روز اول تیر ۱۳۸۲ وزارت اطلاعات دولت خاتمی خبرنگاران را از مراجعه به محل سفارت فرانسه منع کرد. دولت به خبرنگاران علیه تهیه هر گونه گزارش از این موضوع، اخطار داد.[۹]

افشای بولتن داخلی وزارت اطلاعات دولت خاتمی

در یک بولتن داخلی وزارت اطلاعات حکومت ایران با شماره و کد بندی «۳۷۲۶/دال»، که چند روز پس از ۱۷ژوئن، در ۲ تیرماه ۱۳۸۲ منتشر شد، تصریح شده بود «عملیات علیه مجاهدین در فرانسه، در نوع خود بی‌سابقه بوده‌است». در ابتدای بولتن داخلی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی خطاب به «گیرندگان محترم» آمده‌است:

«اخبار و گزارش‌های مندرج در بولتن «خبرها و نظرها» برای اطلاع جنابعالی است و با توجه به طبقه‌بندی حفاظتی، غیرقابل انتشار می‌باشد. خواهشمند است از دسترسی اشخاص دیگر و همچنین درج اخبار آن در سایر بولتن‌ها، بدون کسب مجوز از این وزارت خودداری فرمائید… به‌منظور رفع ابهام برخی از گیرندگان محترم، خبرنامه به اطلاع می‌رساند اخباری که در ذیل عنوان آنها، عبارت «برای استحضار یا اطلاع» … قید شده، فقط در خبرنامه گیرنده یا گیرندگان مزبور چاپ می‌شود و در خبرنامه سایر دریافت کنندگان درج نمی‌شود- وزارت اطلاعات».

در صفحات چهارم و پنجم بولتن داخلی وزارت اطلاعات آخوندها نوشته‌است: «دستگیری گسترده اعضا و هواداران (مجاهدین) در فرانسه.

(م) تهران- وزارت اطلاعات: در ساعت‌های اولیه بامداد ۲۷-۳-۸۲ بیش از ۱۶۵تن از اعضا و هواداران (مجاهدین) در پایگاه‌های این گروهک در حومه شهر پاریس دستگیر شدند.

عملیات گسترده بازرسی پایگاه‌ها و دستگیری عناصر مجاهدین، بر اساس برنامه‌ریزی قبلی، با دستور قضایی بازپرس ژان بروگیر (قاضی ضدتروریسم فرانسه) و به اتهام ارتباط جنایی با هدف آماده‌سازی اقدامات تروریستی و تأمین مالی یک فعالیت تروریستی با بهره‌گیری از حدود ۱۳۰۰تن از اعضای پلیس ضدتروریسم و ژاندارمری فرانسه صورت گرفت. در نتیجه این عملیات گسترده که روی سیزده پایگاه متعلق به این گروهک در حومه پاریس از جمله مقر «آور سور آواز» انجام شد، ۱۶۵تن از اعضا و هواداران (مجاهدین) بازداشت شده و مقادیری از مدارک و تجهیزات از جمله رایانه، دیش‌های ماهواره‌ای و تجهیزات اطلاع‌رسانی و ارتباطی، همچنین چند میلیون دلار کشف و ضبط شد. پلیس فرانسه گفته‌است که این عده در جریان جست و جو برای یافتن سیصد تن از اعضای (مجاهدین) بازداشت شده‌اند. در این عملیات از سی مترجم فارسی زبان برای برخورد با اعضا و هواداران استفاده شده‌است.

ملاحظات:

۱- خبر عملیات مذکور در روز سه‌شنبه ۲۷-۳-۸۲ انعکاس گسترده و قابل توجهی در رسانه‌های خارجی و داخلی داشته‌است و اخبار و گزارش‌های تصویری آن در شبکه‌های تلویزیونی الجزیره، DBC, CNN, EURONEWS شبکه ۲ تلویزیون فرانسه، شبکه LCE فرانسه و سایتهای BBC، دیدگاه، خبرگزاری سوریه و… انتشار یافته‌است.

۲- پخش برنامه سیمای آزادی (کانال ماهواره‌ای تلویزیون مجاهدین) از ساعت ۹ صبح ۲۷-۳-۸۲ تا لحظه تنظیم گزارش قطع بوده‌است. شایان ذکر است استودیو تولید برنامه‌های سیمای آزادی در پاریس قرار دارد که به‌طور طبیعی حمله پلیس به مقرهای مجاهدین موجب تعطیلی آن شده‌است و امکان ارسال برنامه برای شرکت ماهواره‌ای مستقر در انگلیس میسر نیست.

  1. واکنش (مجاهدین) در وهله اول انعکاس خبر به‌صورت بسیار مختصر بود و پس از چند ساعت اطلاعیه‌ای را از سوی دبیرخانه شورای ملی مقاومت با مضمون «غیرقانونی بودن اقدام، محکومیت اقدام پلیس و درخواست آزادی فوری و بدون قید و شرط افراد» منتشر کردند.
  2. همچنین (مجاهدین) با اعلام تشکیل کمیته‌ای تحت عنوان «کمیته بین‌المللی دفاع از پناهندگان ایرانی»، برای اعتراض به دستگیری افراد مذکور و درخواست آزادسازی آنها از کانال‌های مختلف فراخوان داده‌اند.
  3. عملیات مذکور که در نوع خود بی‌سابقه است، از بیش از دو و نیم سال قبل توسط سرویس امنیت داخلی فرانسه (DST) برنامه‌ریزی شده و مراحل قضایی آن بتدریج پیش رفته بود که جزئیات امر در جلسات تبادل توسط سرویس مذکور تشریح می‌شد. بر اساس برنامه‌ریزی به‌عمل آمده، شانزده نفر از اعضای اصلی (مجاهدین) در فرانسه به جرم مشارکت در اقدامات تروریستی محاکمه خواهند شد».[۲]

انعکاس واقعه ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ در رسانه‌های بین‌المللی

میدل ایست: «به‌نظر می‌رسد که فرانسه تصمیم گرفته یکبار دیگر در جهت عکس حرکت کند… فرانسه لحطه‌ای را که رژیم ایران تظاهرات مردم را سرکوب کرد، برگزید تا با دستگیری ۱۵۹ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق موجود در حومه پاریس در صدر آن خانم مریم رجوی به‌ملاهای ایران کمک برساند… قابل فهم نیست درحالی‌که نمایندگان مردم، این سازمان را یک تجمع سیاسی بشمار می‌آورند، پلیس فرانسه به‌این شیوه زشت و توهین آمیز حمله می‌کند».[۳۳]

روزنامه ژورنال دودیمانش: مخالفین رژیم آخوندی در پاریس، لندن و برن خود را به‌آتش می‌کشند. آنها علیه عملیات ضد تروریستی که توسط dst بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران به‌ویژه ستاد مرکزیش در شهر اور سوراواز صورت گرفته‌است اعتراض می‌کنند. همواره بایستی به‌کسانی‌که خود را برای آرمانهای خود قربانی می‌کنند احترام گذاشت. خصوصاً وقتی که آنها قربانی معامله‌ای شده باشند که از کنترلشان خارج است.[۳۴]

روزنامه واشینگتن تایمز: سفارت فرانسه در واشینگتن، از جانب اعضای کنگره آمریکا تحت فشار قرار گرفته‌است. سناتور سام براون بک رئیس زیرکمیته روابط خارجی به دیوید لویت سفیر فرانسه نامه‌ای نوشته و طی آن فرانسه را به خدمتگزاری کثیف برای دیکتاتوری مذهبی ایران متهم نمود.[۳۵]

روزنامه واشینگتن تایمز: یورش فرانسه به نیروهای ضد رژیم ایران، منجر به بلوا در کنگره آمریکا و دیگر پارلمانهای اروپا شده‌است. بیش از ۲۰۰نماینده کنگره، مجاهدین را «یک جنبش مقاومت مشروع خوانده‌اند.[۳۶]

روزنامه واشینگتن تایمز: «بعد از سقوط فرانسه در سال ۱۹۴۰ شارل دوگل به‌طور قانونی در بریتانیا زندگی می‌کرد و از آنجا مبارزه‌ای را علیه فاشیزم رهبری می‌کرد یکعدفعه اعلام کردند که بریتانیا موافقت کرده که او را به‌کشور فرانسه تحت حاکمیت فاشیستها استرداد کنند که مطمئناً کشته می‌شد. البته این کار هیچ‌گاه صورت نگرفت. اما یک چیزی مشابه آن اخیراً بین فرانسه و دوست جدیدش ایران… اتفاق افتاد. مریم رجوی پناهنده سیاسی و قانونی فرانسه که از یک حفاظت ۲۴ ساعت پلیس فرانسه برخوردار است دستگیر شد».[۳۷]

رادیو آلمان: دولت ایران بنا به اطلاعی که خود داده‌است، در حال مذاکره با مقامات عالی فرانسه، برای استرداد اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است… دولت ایران از یورش نیروهای امنیتی فرانسه به مقر مجاهدین در روز سه‌شنبه، استقبال کرده‌است.[۳۸]

نیوز تلگراف: «اعتراضات در مقابل سفارت فرانسه در مرکز لندن به‌طور فزاینده‌ای شدید می‌شود. اعتصاب‌غذاکنندگان که بیش از نیمی از آنها زن هستند، شعارهایی در حمایت از مریم رجوی و علیه دولت فرانسه می‌دهند. خانم مریم رجوی نه تنها یک حامی دموکراسی، بلکه یک مدافع آتشین حقوق زنان است».[۳۹] [۲۵]

روزنامه پاریزین: «فرانسه می‌خواهد خوشنودی رژیم ایران را جلب کند».[۴۰]

روزنامه نیویورک تایمز: دستگیریهای اخیر پلیس فرانسه، باعث به راه افتادن تظاهرات اعتراضی از سوی حامیان مجاهدین شد… تظاهر کنندگان از انجام یک معامله کثیف با ملاها سخن می‌گویند و بر این باورند که این اقدام، برای دادن امتیازی به ملاهای حاکم در تهران صورت گرفته‌است… این دستگیری‌های ننگین که بدون شک به‌درخواست رهبران مذهبی رژیم ایران عملی گردیده، زمانی انجام می‌شود که خیابانهای تهران روز به روز و شب به شب مملو از دانشجویان شجاع و افرادی است که دیگر نمی‌توانند شرایط را تحمل کنند؛ این حملات در زمانی انجام می‌شود که دولت بوش از رژیم بنیادگرای حاکم بر ایران به‌عنوان مهم‌ترین حامی تروریسم در جهان نام برده‌است؛ این یورش‌ها در شرایطی انجام می‌شود که رژیم ایران در حال ساختن سلاحهای هسته‌ای می‌باشد و درخواست برای بازرسی از برنامه‌های هسته‌ای‌اش را رد می‌کند».».[۴۱]

روزنامه بوستن گلوپ: «صدها ایرانی شجاع هفته گذشته به خیابانها ریختند تا دیکتاتوری رژیم ایران را محکوم کنند… درست در همین شرایط مقامات فرانسوی، بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران، دست زدن به یک حمله زدند. حمله‌ای که می‌توان نام خودفروشی بر آن نهاد. در حال حاضر فرانسه تمایل دارد به‌عنوان یک عمل حسن نیت به آخوندهای افراطی در تهران، این گروه را زیر ضرب قرار دهد».[۴۲]

روزنامه لیبراسیون: «تا این تاریخ، دولت فرانسه هیچ مدرکی دال بر عملکرد جنایی این دستگیرشدگان، ارائه نداده‌است».[۴۳]

تلویزیون کانال ۲ فرانسه: ایرانیان سوگند خورده‌اند که تا آزادی مریم رجوی ازپا نخواهند نشست. زنی که به‌گفته دادستان بازداشت‌ها، تعادل ژئوپلیتیک دنیای وحشی آخوند سالار را برهم می‌ریزد. مطبوعات فرانسه به‌این زن یعنی مریم رجوی عنوان «پاسیوناریا» ی مقاومت ایران می‌دهند. پاسیوناریا که در لغت به‌معنی «گل احساسات» است، اسم مستعار دولوروس ایباروری بانوی مقاومت اسپانیاست که در جنگهای داخلی این کشور به‌خاطر سخنرانی‌های آتشینش به‌یک افسانه زنده تبدیل شده بود. پاسیوناریا همیشه این جمله منسوب به‌امیلیانو زاپاتا را که به‌شعار جنگهای داخلی اسپانیا تبدیل شده بود تکرار می‌کرد که: «بهتراست ایستاده بر پاهایتان بمیرید تا بر روی زانوانتان زندگی کنید!». پاسیوناریا در سخنرانی خداحافظی خود در بارسلون به‌زنان و مادران اسپانیایی گفت: «به فرزندانتان درمورد آنهایی که از دریاها و کوه‌ها گذشتند و از مرزهای حفاظت شده توسط سرنیزه رد شدند، تعریف کنید و بگویید درحالی‌که سگان تشنه در پی دریدن گوشتشان بودند، آنها از همه چیز خود گذشتند: عشقشان، کشورشان، خانه و ثروتشان، پدرانشان، مادرانشان، همسرانشان، برادران وخواهران وفرزندانشان… تا به‌ما بگویند: ما اینجا هستیم، برای آرمانمان، آرمان همه بشریت مترقی و پیشرو…».[۴۴]

لاگازت دو وال دواز: اطلاعات فرانسویها به‌وسیله تهران مسموم شده‌اند“. از فردای روزی که گزارش د.اس. ت انتشار یافت، مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران به یک ضد حمله در جبهه اطلاع‌رسانی دست زدند… افشین علوی به آرامی می‌گوید این‌ها اتهاماتی دست‌چین شده و بی‌پایه است. در همه این حرفها، ما بیان کلمات و روش‌های سرویس‌های امنیتی ایران را می‌بینیم. برای مجاهدین این جریانی روشن است: «سرویس‌های امنیتی فرانسه توسط همسانان خود در تهران مسموم شده‌اند»».[۴۵]

روزنامه لیبراسیون: قاضی بروگیر به‌تنهایی درگیر این مسئله شده‌است، با این اقناع که یک زرادخانه به‌دست خواهد آورد، ولی ازاین‌که تنها یک سلاح و آن‌هم دارای جواز قانونی به‌دست آورده، دچار سرخوردگی شده‌است. تز «آبسه تروریستی خطرناک» علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و مریم رجوی با توجه به‌داده‌های به‌دست‌آمده، لنگ می‌زند. به‌خصوص که گزارش د.اس. ت که در فیگارو منتشر شده‌است و گزارش دیگری که جزئیات کشفیات مالی پلیس و اطلاعات را برمی‌شمارد، مؤید این امر است. طبق تحقیقات د.اس. ت: «این سازمان از پول حاصل از منابع غیرقانونی استفاده نمی‌کند. بخشی از درآمد از طریق جمع‌آوری کمک مالی از اشخاص و پناهندگان ایرانی تأمین می‌شود. بخش دیگری هم کمکهای مالی اعضای خود این سازمان است.[۱] و [۴۶]

مجله «آفریقا- آسیا»: «در سال ۱۹۹۷ شرکت توتال یک قرارداد ۴/۲ (دو و چهار دهم) میلیارد دلاری برای بهره‌برداری از حوزه پارس جنوبی به‌دست‌آورد. این قرارداد در زمانی امضا شد که کشورهای اروپایی به‌دنبال حکم دادگاه در رابطه با قتل مخالفان کرد در برلین، سفرای خود را فراخوانده بودند. بعد از جنگ (عراق)، قراردادها در حال فوران بوده‌اند. آنها تنها به توتال محدود نمی‌شوند و شرکتهای فرانسوی دیگر نیز به مهمانی دعوت شده‌اند: آلکاتل، رنو، پژو… اما این وضعیت بدون مابه‌ازاء نبوده‌است. مقامات ایرانی آشکارا خواستار اعمال فشار روی مخالفان ایرانی در فرانسه بوده‌اند. از این نظر سالهای شیراک را می‌توان سالهای انواع مماشات توصیف کرد. در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ دفاتر شورای ملی مقاومت ایران در پاریس هدف حمله بزرگ پلیس فرانسه واقع شد. ۱۶۴ پناهنده سیاسی ایرانی دستگیر شدند. اما بعداً همه آنها آزاد شدند. از آن تاریخ، پرونده قضایی مربوط به تروریسم تبدیل به مضحکه شده‌است. بعد از این حمله، روزنامه همشهری به تاریخ ۲۲ژوئن نوشت که اگر چه شرکت بریتیش پترولیوم در مناقصه پیشنهاد بالاتری را برای توسعه میدانهای پارس جنوبی ارائه داده بود، اما این توتال بود که برنده شد».[۴۷]

اکورژیونال: «شهر اورسور آواز به همراه بم رنج می‌برد. زیرا در این شهر ساکنان تار و پود دوستی خاصی با مجاهدین خلق تنیده‌اند و سیل کمک‌ها به زلزله‌زدگان بم یکی از نشانه‌های آن است. مریم رجوی مورد تشویق پرشور اهالی اور، از هر سن و هر صنف و هر طبقه‌ای است. وی ستارهٴ عزیز اوریها شده‌است. او یک شاخص و یک نماد واقعی است. قاضی ضدتروریست بروگیر، شاید مورد توجه مطبوعات پاریس باشد، اما از زمانی که دستور بازرسی و حمله به اعضا شورای ملی مقاومت در آور سور آواز را داد و از زمان اعتصاب‌غذا و خودسوزی‌ها برای اعتراض به دستگیرکردن پرزیدنت این شورا مریم رجوی، او برای اهالی آور بیشتر یک گرگ بزرگ بدجنس است. در اور، وقتی مریم رجوی دیده می‌شود هر کسی خانواده‌اش را خبر می‌کند و به‌دنبال دوربین عکاسی و فیلم‌برداریش می‌دود. این مسئله را یکبار دیگر اهالی آور با یک استقبال پرشور از وی، در مقابل شهرداری نشان دادند. رئیس‌جمهور در تبعید، برای کمک به زلزله‌زدگان منطقه بم، آمده بود. ژان پیر بکه، شهردار اور، از زمانی که به دفاع از پناهندگان ایرانی متهم به تروریسم شده، برخاست، بسیار مردمی و محبوب شده‌است… در ادعانامه صادر شده علیه مریم رجوی، آن‌چنان‌که دادستان نوشته‌است، جرم او این است که: «تعادل ژئوپلیتیک بین‌المللی را در هم می‌ریزد»... .[۴۸]

سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور»: «استدلال بازپرس… ژان لویی بروگیر این بود که مریم رجوی تهدیدی برای «نظم استراتژیک جهانی» به‌شمار می‌آید. وی خجالت کشید سخنی از قراردادهای توتال در ایران به میان بیاورد».[۴۹]

«نوول آبزرواتور» به‌مناسبت کاندیدا شدن ژان لویی بروگیر برای مجلس ملی فرانسه: «طی سی سال، چند نفر در جریان تحقیقات ژان لویی بروگیر بازداشت شده‌اند؟ بیش از هزار نفر؛ و چند نفر بعد از سالها تحقیقات و زندان توسط دادگاه تبرئه شده‌اند؟ بیش از نیمی از آنها… به هر حال این آمار برای این‌که بروگیر به‌علت دادن فرمان حملات گسترده… و انجام تحقیقات صرفاً برای اثبات جرم، نزد سازمان‌های حقوق‌بشری شهرت کثیفی کسب کند، کافی بوده‌است».[۵۰]

روزنامه «وال استریت»: «مقامات ایرانی سال‌هاست که سرکوب سازمان مجاهدین را به یک اولویت در مذاکراتشان بر سر مسئله هسته‌ای یا موضوعات دیگر با کشورهای غربی کرده‌اند. این موضوع بر اساس اظهارات چندین دیپلومات که درگیر در این گفتگوها بوده‌اند، می‌باشد».[۵۱]

خبرگزاری فرانسه: بسیار نادر است که یک عملیات دستگیری به نتیجه‌ای نظیر آنچه در سال ۲۰۰۳ در فرانسه انجام گرفت، منجر شود. در این عملیات بیش از ۱۶۰تن از اعضای مجاهدین خلق، جنبش اپوزیسیون ایرانی در تبعید دستگیر شدند، اما تحقیقات این پرونده بدون رسیدن به هیچ نتیجه‌ای به پایان رسید. این ثابت می‌کند که آن عملیات به‌منظور بهبود روابط میان پاریس و تهران بوده‌است.[۵۲]

آزادی مریم رجوی

در روز ۲ ژوئیه ۲۰۰۳–۱۱ تیر ۱۳۸۲ دادگاه به آزادی مریم رجوی رأی داد اما خود او تا صبح روز بعد در سلول نگه داشته شد و از این حکم بی‌اطلاع بود.[۱]

به هنگام انتشار خبر آزادی مریم رجوی، اورسورواز، مقر رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، شاهد انفجار شادی بود. هواداران مجاهدین و مقاومت ایران که ۱۵روز در اور در اعتصاب غذا بودند، با غریو فریادهای شادی، این پیروزی پرشور را جشن گرفتند. آنها برای مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت فرش قرمز پهن کردند تا مقدم او را گرامی بدارند. همزمان در ۲۰شهر دیگر اروپا، آمریکا و کانادا هزاران ایرانی اعتصاب کننده به پایکوبی پرداخته و این پیروزی بزرگ را جشن گرفتند. در داخل ایران، در تهران و سایر شهرها، جوانان به خیابان‌ها ریخته و شعار می‌دادند که مریم رجوی را به تهران می‌آوریم. بنا به گزارش‌های دریافتی، ماشین‌ها به نشانه شادی بوق می‌زدند و خانواده‌ها شیرینی توزیع می‌کردند، تا آزادی مریم رجوی را جشن بگیرند.[۲۵]

در عراق در قرارگاه اشرف نیز هزاران مجاهد و رزمنده آزادی، ساعت‌های طولانی با پایکوبی و خواندن سرود آزادی مریم رجوی را جشن گرفتند. سرانجام روز پنجشنبه سوم ژوئیه ۲۰۰۳ برابر با ۱۲ تیر ۱۳۸۲ مریم رجوی از زندان اطلاعات فرانسه در پاریس آزاد شد.

پیام مسعود رجوی پس از آزادی مریم رجوی از زندان

پس از آزادی مریم رجوی از زندان، مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران پیامی فرستاد که در قسمتی از آن آمده‌است:

هموطنان عزیز، سلام به‌همه شما. به‌جگرهای سوخته و لبهای تشنه و بدن‌های فرسوده و گرسنه در اعتصاب‌غذای ۱۷روزه. سلام به‌عشق‌های فروزان و شعله‌ور برای آزادی، برای مریم رهایی و برای درهم‌شکستن توطئه و زدوبند رژیم ضدبشری آخوندی. سلام به شب‌زنده‌داران و نیایش‌گران در ۲۰شهر جهان. سلام براش‌کها و لبخندهایتان، بر غم جانکاهی که شما را در این ایام فراگرفته بود و بر فوران شگرف شادی‌هایتان درلحظه اعلام و شنیدن خبر آزادی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت. لحظه‌ای که از شکوهمندترین لحظه‌های تاریخ مقاومت مردم ایران دربرابر رژیم آخوندی است. لحظه‌ای که تاروپود، بود و نبود و عطش سوزان ایران و ایرانی برای آزادی را در انظار جهانیان به‌نمایش گذاشت. در بسیاری خیابان‌های تهران، اتومبیل‌ها چراغ‌هایشان را روشن‌کردند. بوق‌ها به‌صدا درآمد و دانشجویان خروشیدند که: «مریم بیا ـ تهران بیا». درهمین اثنا، دست‌هایی دیگربار، بردیوارها نوشتند: «مجاهدین بی‌سلاح ـ قلب ما سلاحتان». در این ایام مردم و شورای شهر و شهردار اورسورواز با صمیمیت و مهربانی بسیار، در همه لحظات، با مریم و مجاهدین و مقاومت و مردم ایران بودند و عواطف انسانی آنها مانند رود کنار شهرشان بی‌انقطاع جریان داشت. می‌گویند که خانه‌ها و امکانات خود را در اختیار گذاشته بودند. با مقاومت ایران گریستند و شب‌زنده‌داری کردند و با مقاومت، در آزادی مریم به شادی و پایکوبی برخاستند. آنان ارزش‌های آرمانی فرانسه، مهد آزادی و حقوق‌بشر را در تمامیتش، به‌نمایش گذاشتند. خانم میتران بلادرنگ به‌اقامتگاه رئیس‌جمهور برگزیده و سمبل مقاومت و آزادی ایران شتافت و اسف و اندوه خود را از این‌که او را در آن‌جا نمی‌یابد، ابراز کرد و متعاقباً در یک کنفرانس مطبوعاتی به نافذترین صورت به‌اتهام‌های ساخته و پرداخته رژیم آخوندی علیه مجاهدین و مقاومت ایران از قبیل سکتاریسم و تروریسم و شخصیت‌پرستی پاسخ گفت. مسعود رجوی در بخش دیگری از پیامش گفت: در این جریان و در این ایام، من تلاش کردم که با حداکثر خویشتن‌داری، کلمه‌ای و عبارتی نگویم که این اعتراضهای برحق و مقدس بالا و بالاتر بگیرد. می‌ترسیدم که حتی با یک کلمه و یک عبارت، بغض فروخفته در هزاران و هزاران تن از هموطنانمان و مجاهدان آزادی‌ستان، مشتعل و منفجر گردد و دیگر نتوان کسی را کنترل کرد. بدون هیچ مبالغه، از صدها خودسوزی دیگر با پیام مریم، و با خواهش و التماس و استدعا از راه دور و از نزدیک، هم مستقیم و هم غیرمستقیم، ممانعت گردید و از مسئولان سازمان‌مجاهدین که در این خصوص به‌غایت همکاری و تفاهم داشتند، سپاسگزارم. مسعود رجوی با یادآوری این که محمد خاتمی رئیس جمهور وقت حکومت ایران متقاضی استرداد مریم رجوی بود و با یادآوری این که خاتمی در جریان حمله ۱۷ ژوئن برای خود «کیسه‌ها دوخته بود» و با توصیف ایرانیانی که در اعتراض به دستگیری مریم رجوی دست به خودسوزی زده بودند به عنوان «مشعل‌های جاویدان» (صدیقه و ندا) و «قهرمانان پاکباخته مجاهدین و مقاومت ایران»، به آنها درود فرستاد و گفت: به راستی که آنان وجود خود را به شمع‌های فروزان آزادی و مشعل‌های جاودان مقاومت و تاریخ این میهن تبدیل کرده‌اند. سلام بر «ذبح عظیم» ملت ایران در آستان فرشته آزادی که خلق اسیرمان از یک صد سال پیش، سر به پایش نهاده‌است. آزادی، خجسته آزادی…». از آن سو، آخوند خاتمی متقاضی استرداد مریم بود و کیسه‌ها دوخته بود. کسی که در مقام وزیر تبلیغات خمینی در جنگ ۸ ساله افتخار می‌کرد که رزیمش ۴۵۰ هزار دانش آموز را در پتو پیچیده و به میدان‌های مین فرستاده‌است، عجا که اکنون از طریق سخنگویان و مزدوران معلوم‌الحالش مدعی شد که خودسوزی‌ها در کشورهای مختلف جهان، «سازمان‌یافته» و «با دستور» بوده‌است. بیچاره، تفاوت سازمان و آرمان را بو نکرده و از آنجا که هیچ‌گاه در تمامی عمرش حتی آتش یک سیگار را بر پشت دست خود هم حس نکرده‌است. نمی‌داند که برخی امور از اساس با دستور و با سازمان‌یافتگی عملی نیستند. اگر غیر از این بود، آخوندها قبل از هر کس برای حفظ خود و رژیم‌شان به صدور دستورات لازم روی می‌آوردند و نیازی به داعیه کاذب اصلاحات و همچنین این همه فغان و فریاد علیه مجاهدین و مقاومت ایران نبود…[۱]

سخنرانی مریم رجوی پس از آزادی از زندان

مریم رجوی پس از آزادی از زندان و بازگشت به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در تجمع عظیمی که برای استقبال از او آمده بودند، به ایراد سخنرانی پرداخت و در قسمتی از سخنان خود گفت: «با درود به‌سایر هموطنان متحصن و درحال اعتصاب‌غذا در سوئد و نروژ و دانمارک و انگلستان و آلمان و هلند و قبرس و یونان و استرالیا و شهرهای مختلف آمریکا و کانادا که به‌حمایت از مقاومت و آزادی مردم ایران برخاسته‌اند؛ و به‌خصوص با درود به‌دانشجویان و مردم به‌پاخاسته ایران و خانواده‌ها و جوانان پرشوری که در کارزار آزادی، آرام و قرار ندارند و با شما همراه و هم‌صدا هستند. به‌راستی که شما شعله‌های شرف و مقاومت ملتی اسیر دربرابر فاشیسم مذهبی هستید که در این ایام در سراسر ایران و در اقصی‌نقاط جهان زبانه می‌کشد و جهانی را به‌تحسین و ستایش واداشته است. شما بیش‌از دوهفته گرسنگی و تشنگی را به‌بهای جانهای ارزشمندتان تحمل کردید و در این مدت مردم شریف اور درکنار شما بودند و شما را تسلی می‌دادند. من می‌دانم که این‌همه، نه به‌خاطر من، بلکه به‌خاطر آزادی مردم ایران بود. اجازه بدهید که خطاب به‌مردم شریف اور اضافه کنم که شما مردم اور و شهردار آزاده شما و شورای شهر اور از همه احزاب، فرانسه را با همه ارزشهای انسانی و اخلاقی و آزادیخواهانه آن به‌نمایش گذاشتید. ما باعث زحمت شما شدیم و خجل هستیم، ولی حالا دیگر شما فقط همسایه نیستید و بخشی از تاریخ و مقاومت و قلب و عواطف ما و مردممان هستید و ما هرگز آن را فراموش نمی‌کنیم، چون در این دوهفته شما از هیچ‌چیز کوتاهی نکردید. از زنان اور، از مردان اور و از بچه‌های اور عمیقاً سپاسگزارم که در تلخترین شرایط و در سخت‌ترین ایام با همه عواطف و امکانات و خانه‌هایشان درکنار ما بودند. در این ایام من خودم را فراموش کرده بودم و همه تلاشم این بود که جلو خودسوزیها را بگیرم. شما خوشحال هستید ولی من هنوز درد عمیقی را در سراسر وجودم به‌خاطر آنها احساس می‌کنم. درحقیقت هنوز قلبم در سوزوگداز و در آتش است. آتشی جاودانه که فقط با آزادی پایدار و همیشگی مردم ایران آرام می‌گیرد. ای‌کاش که من زودتر خبردار می‌شدم و می‌توانستم مانع این فدیه‌های بزرگ و شگفت تاریخ آزادی میهنم بشوم. از نمایندگان مجلس در کشورهای مختلف، از سناتورها، از شخصیتهای سیاسی و تاریخی و مذهبی و کشیشها و شخصیتهای عالیقدر کلیسا که به این‌جا آمدند سپاسگزاری می‌کنم. قبل‌از همه از خانم میتران که بزرگواری و هوشیاری و شکوه ارزشهای فرانسه و مقاومت فرانسه را، این‌بار دربرابر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، بازتاب نمود. خانم میتران انگار که با خودش ژنرال دوگل، به‌عنوان رهبر مقاومت ضدفاشیستی فرانسه و پرزیدنت میتران فقید را هم به‌این‌جا آورده بود. دلم می‌خواست قبل‌از آمدن به‌این‌جا به‌دیدار ایشان بروم و احساسم را بگویم اما عملی نبود و آن را به‌بعد موکول کردم اما فرصت را مغتنم شمرده و از طریق مردم اور و شورای شهر که همه تمایلات سیاسی فرانسه را دربرمی‌گیرد و مخصوصاً از طریق آقای شهردار، به فرانسه و ارزشهای آن و به سمبلهای آن مانند خانم میتران و همچنین لیگ حقوق‌بشر فرانسه و حقوق‌بشر نوین و به همه شخصیتها و مقامات و وکلا و قضات فرانسه درود می‌فرستم. به‌قول هانری لوکلرک «دادگستری فرانسه نشان داد که می‌تواند از کرنش دربرابر ملاحظات سیاسی پرهیز کند زیرا که کشور قانون و دموکراسی است». ما از هرگونه پیگرد و تحقیقات قانونی و محاکمه عادلانه‌قضایی نه‌فقط رویگردان نیستیم بلکه از آن به‌غایت استقبال می‌کنیم چون در فضای عادلانه و دموکراتیک، قطعاً وجدانها و آرای بی‌طرف و افکار عمومی را درکنار خود داریم و چیزی برای مخفی‌کردن نداریم.

مریم رجوی در قست دیگری از سخنانش گفت: «درحقیقت من فکر می‌کنم و این را برای اطلاع دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک هم می‌گویم که برخی سرویس‌های فرانسوی با اطلاعات غلط از جانب وزارت اطلاعات ملایان و عوامل آنها و مأموران نفوذی که در این ایام خودشان را اعضای سابق مجاهدین معرفی می‌کنند، گمراه شدند؛ و الا برای آمدن و تحقیق و بازرسی احتیاج به‌این همه هلیکوپتر و کشتی و انفجار درها و پنجره‌ها نبود، شاید آنها فکر می‌کردند که در این‌جا همه مسلح هستند و یک درگیری مسلحانه بزرگی در پیش‌رو است. حال این‌که شورای شهر به‌درستی شهادت داده‌است که در دودهه گذشته در مقر مقاومت هیچ فعل و انفعال غیرقانونی وجود نداشته‌است. درهرحال از دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک خواهان تشکیل کمیسیون ویژه‌ای برای رسیدگی به‌این موضوع از ابتدا تا انتهای آن هستم. پولهای این مقاومت با ۱۲۰هزار شهید، مطلقاً و تماماً متعلق به‌مردم ایران و هواداران این مقاومت است و حتی یک یورو و یک دلار آن از هیچ دولت یا کشور و رژیم دیگری نیامده است. هرچند من از جزئیات خبر ندارم اما مطمئنم که مقاومت، حساب هر سانتیم آن را هم برای مقامهای قانونی روشن خواهد کرد و شما خواهید دید که مقاومت ایران در این‌باره هم، چیزی برای پنهان‌کردن ندارد و این پولها مخارج خانواده‌های شهیدان و فرزندانشان و هزینه‌های مطلقاً سیاسی و تبلیغاتی این مقاومت در چارچوب قانونی بوده‌است. مردمی که در ایران برای آزادی، ۱۲۰هزار اعدامی و نیم‌میلیون زندانی شکنجه‌شده را به‌جان می‌خرند، پولهایی صدبرابر بیشتر از این را هم در حمایت از مقاومت نثار می‌کنند. این‌که این پولها از یک دولت عربی یا غیرعربی آمده باشد کذب محض است و این در دادگاه اثبات خواهد شد و کسانی‌که این ادعا را می‌کنند، باید ادعای خود را در دادگاه اثبات کنند. مریم رجوی در ادامه گفت: «تأکید می‌کنم که از تحقیقات پلیس و همه ارگان‌های مسئول استقبال می‌کنیم. از دادگاه هم استقبال می‌کنیم…».[۴]

انعکاس رسانه‌ها از آزادی مریم رجوی

مطبوعات و رادیوهای فرانسه از «انفجار شادی» و «استقبالی در شأن یک رئیس کشور» که با «شوروشوق غیرقابل تصور» همراه است گزارش دادند و خاطر نشان کردند: اکنون سخن از یک «رهبر کاریسماتیک» است که «نماد مقاومت ایران» است و «دادسرا (و برچسب) تروریستی و دولت فرانسه را در پس یک حمله غول آسا، خجالت زده می‌کند»!

تلویزیون کانال ۱ فرانسه: کسانی‌که از سراسر اروپا آمده بودند از او همچون مسیح استقبال کردند. آنها فریاد می‌زدند «خاتمی چشم تو کور شود - ما مریم را آوردیم!». لبخند از لبان این رهبر مقاومت هرگز محو نمی‌شود. او ابتدا در مقابل یادبودی برای دو تن از مجاهدین که خود را به‌آتش کشیده بودند توقف و ادای احترام کرد. سپس در یک سخنرانی سلیس به‌مدت یک‌ساعت، اتهامات تروریستی را به‌چالش طلبید و اطمینان داد که می‌تواند حساب جزء به‌جزء همه پولهای توقیف‌شده را پس بدهد.[۵۳]

تلویزیون کانال ۲ فرانسه: لشگری از دوربینها» به‌هنگام آزادی او ورسیدنش به‌اور سورواز خبر می‌دهد که همانند یک رئیس کشور مورد استقبال قرار گرفت و دریک سخنرانی مبسوط نکته به‌نکته اتهامات وارده به‌جنبش خود را رد کرد و گفت آماده است برای هر سانتیم پول که توسط پلیس پیدا شده‌است جواب بدهد.[۵۴]

تلویزیون کانال ۳ فرانسه: مریم رجوی اجازه نمی‌دهد هیچ تلخکامی به‌خاطر بازداشتش در چهره اش دیده شود. ۱۲۰۰ ایرانی ازسراسر اروپا برای استقبال از او و ابراز احساسات برای او خود را به‌اینجا رسانده‌اند. اما او ابتدا می‌خواهد چند شاخه گل بر بنای یادبود دو زنی بگذارد که به‌خاطر اعتراض علیه دستگیری او خود را به‌آتش کشیدند. این یک عملیات عظیم پلیس بود که بعد از ۱۵ روز از انجام آن از نظر بعضی، یک ضربه به‌خاطر هیچ چیز، بوده‌است.[۵۵]

فیگارو لحظه اعلام خبر در ساعت ۶ بعد از ظهر ۲ ژوئیه را در اورسور واز چنین تصویر می‌کند: فریادها، گریه‌ها و احساسات…خبر ظرف چند ثانیه درمیان تمامی تظاهرکنندگان اور سورآواز پیچید، و شور و شوقی غیرقابل تصور ایجاد کرد. یک نفر که دراعتصاب غذا به‌سر می‌برد. تصور کرد مریم رجوی را درماشینی مشاهده کرده‌است. سایر اعتصاب کنندگان دراطراف او آواز می‌خوانند: ” او آزاد شد، او آزاد شد. درحالی‌که اشک در چشمانشان جمع شده‌است به‌فارسی یا انگلیسی شعار می‌دادند: ” زنده باد مریم، ما پیروز شدیم. مریم رجوی روز بعد حوالی ظهر پنجشنبه ۳ ژوئیه ۲۰۰۳ (۱۲ تیرماه ۱۳۸۲) اززندان آزاد می‌شود. برای آزادی او ۸۰ هزار یورو وجه الضمان بریده‌اند که پول زیادی است.[۱]

رادیو فرانس انفو [موضعگیری حزب سوسیالیست را گزارش می‌کند که مشروعیت عملیات علیه مجاهدین را زیر علامت سؤال برده و آن را یک افتضاح توصیف می‌کند]: … افراد پلیس تلخکامند. به‌گفتهٔ معاون دبیرکل ملی سندیکای افسران پلیس همه چیز بر باد رفته‌است…». شهردار اورسور آواز می‌گوید: «اکنون دولت بایدتوضیح دهد که برای چه این عملیات را انجام داده؟ چه چیزی در پشت قضیه بوده؟ آیا زدو بندهای بین‌المللی بود؟ ما امروز واقعاً در انتظار پاسخ هستیم».[۵۶]

فیگارو به‌نقل از یک حقوقدان و وکیل مدافع: این یک تودهنی واقعی به‌قاضی تحقیق و مسئول بازداشت مجاهدین بازداشت شده که از او دنباله‌روی کرده بودند، می‌باشد.[۱]

تحلیلگر فرانس انتر: آزادی مریم رجوی و استقبال هموطنانش از او را یک پس رفت برای دادستانی و یک تودهنی برای بروگیر و مأموران اطلاعات فرانسه خواند که رئیس شان گفته بود: «مجاهدین قصد انجام سوءقصدهایی را در اروپا داشتند».[۳]

پاریزین ۳ ژوئیه ۲۰۰۳می‌نویسد: شادی عظیم برای آزادی مریم رجوی. دراور همه آرزو می‌کنند امروز او را ببینند… فریاد، اشک و صحنه‌های شادی به‌دنبال اعلام آزادی مریم رجوی. مخالفان ایرانی پرچم‌های ایران و تصاویر «پاسیونارای» خود را بیرون آوردند. برای بازپرسان و پلیس این در حکم یک تو دهنی بود. باد ادعاها علیه این جنبش به‌سرعت خالی می‌شود. تحقیق گران هیچ سلاحی پیدا نمی‌کنند. هیچ مواد منفجره ایی به‌دست نمی‌آید که بتواند اجازه دهد. اعمال خشونت‌آمیزی آماده‌سازی شود.[۵۷]

اومانیته ۳ ژوئیه ۲۰۰۳: بعد از سروصدای اول، باد آن دستگیریهای جمعی، خالی می‌شود. تصمیم دادگاه استیناف مبنی برآزادی مریم رجوی وهمراهان او انکار حرفهای نیکلا سارکوزی وقاضی بروگیراست.» دیروز دراورسورآز، صدها تن ازهواداران واعضای مجاهدین خلق ایران، پیشوازفاتحانه ای ازرهبری خود مریم رجوی، سازماندهی کرده بودند… تصمیم دادگاه استیناف یک ناکامی غیرقابل اعتراض برای بخش قضایی اداره ضدتروریستی ویک انکارشدید برای روشهای به‌کاربرده شده توسط قاضی ژان لویی بروگییر به‌خصوص دررابطه با بیانیه‌هایی است که توسط وزیرکشور و رئیس dst علیه مجاهدین صادرشده بود.[۵۸]

لیبراسیون ۳ ژوئیه ۲۰۰۳: بروگیر نمی‌تواند رجوی را در زندان نگه دارد. آزادی او یک «غلط کردن» برای قاضی ضد تروریست محسوب می‌شود. این آزادی، عملیات انجام شده توسط بازرسان تحقیق علیه این مخالفین ایرانی را هرچه بیشتر به‌عنوان یک عملیات سیاسی عریان می‌کند تا تهاجمی که با انگیزه وعناصر واقعاً قضایی صورت گرفته باشد.[۵۹]

لوموند ۳ ژوئیه ۲۰۰۳: [تیتر] استقبال پیروزمندانه از مریم رجوی. روز پنجشنبه در اوور باندرولی نصب شده بود که به‌او خوشامد می‌گفت. فرش قرمز و همه جا غرق در گل. انبوه بادکنک‌هایی که به‌آسمان می‌رفت فریاد شادی رقص و آواز فشار جمعیتی که او را در میان گرفته بود به‌حدی بود که نیم ساعت طول می‌کشد تا همسر مسعود رجوی بنیانگذار جنبش اصلی اپوزیسیون مسلحانه رژیم تهران فاصله صد متری تا جایگاه را که قرار بود در آن سخنانی ایراد کند، طی نماید. درکنار او دکتر صالح رجوی و برادر زاده‌اش استفان، ژان پیر بکه شهردار سوسیالیست اور و عالیجناب گایو دیده می‌شدند. مریم رجوی در سخنان خود پس از بیان احساس خود از این استقبال و این همبستگی از اهالی اوور که چهره واقعی فرانسه انساندوست و مهد آزادی را نشان داده‌اند سپاسگزاری کرد و افزود «شما دیگر فقط همسایگان ما نیستید شما وارد تاریخ ما شدید». او در پاسخ به‌پرسشی دربارهٔ احساس و اندیشه‌ای که در زمان حبس در فلوری مروژیس داشته‌است، گفت: «روزی که این مبارزه را آغاز کردیم همه خطرات را پذیرفتیم من خود را برای زندان شکنجه و اعدام از سوی ملایان آماده کرده بودم اما هنوز درک نمی‌کنم که چرا باید در فرانسه برای اولین بار به‌زندان بروم». دربارهٔ دلایلی که سبب شده قاضی بروگیر و د اس ت چنین نیروهایی را بسیج کند مریم رجوی گفت: ” اطمینان دارد که به‌بخشی از سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه، اطلاعات جعلی داده شده. از سوی ایران را بی چون و چرا می‌پذیرفته‌اند. این توطئه‌ای است که تدارک شده از ناحیه وزارت اطلاعات آخوندهاست. او تکرار کرد که «مقاومت ایران “ هیچ‌گاه منافع فرانسه را تهدید نکرده‌است ” ما هیچ عمل غیرقانونی مرتکب نشدیم و نخواهیم شد چه در اروپا و چه در آمریکا و چه در هر جای دیگر دنیا». وی هم‌چنین متعهد شد که «پاسخگوی سانتیم به‌سانتیم پول یافته شده در اور» باشد. امروز گوئی که مجاهدین عرش را سیر می‌کنند… مریم رجوی در روز آزادیش گفت: طی این دوران خود را از یاد برده بودم و هر چه از دستم برمی‌آمد برای جلوگیری از خودسوزیها انجام می‌دادم. زنان جوانی که اینک دیگر این‌جا نیستند؛ ولی من احساس می‌کنم که آنها هم در میان ما هستند. من به‌هیچ‌وجه از کار آنها خشنود نیستم ولی در مقابل اراده عظیم آنها سرخم می‌کنم. این سقف غیرقابل دسترسی فداست به‌خاطر آزادی و میهن. من هنوز در تمامی وجودم دردی جانکاه را حسی می‌کنم.[۶۰] و[۱]

در روز آزادی مریم رجوی بسیاری مطبوعات اروپایی نیز مقالات مشابهی منتشر کردند.

گزارش روزنامه آسیا از آزادی مریم رجوی

روز ۳ژوئیه ۲۰۰۳، روز آزادی مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، خیابان‌های محل اقامت مریم رجوی مملو از جمعیت بود. تصاویر آن روز، در بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی منتشر شد. اما در ایران تنها یکی از آن تصاویر منتشر شد و آن تصویری بود که لحظه آزادی مریم رجوی را نشان می‌داد که توسط روزنامه آسیا به‌چاپ رسیده بود. حکومت ایران بلافاصله روزنامه آسیا را توقیف کرد و سردبیر آن ایرج جمشیدی را دستگیر و تا بیست ماه در زندان محبوس کرد. انجمن «جامعه آزاد ایتالیا» به ایرج جمشیدی، به‌خاطر دفاع از آزادی جایزه داد. اما این اقدام حکومت ایران که حتی درج یک عکس از آن روز را تاب نمی‌آورد، نشان می‌دهد که چقدر آن روز، روز مهم و تاریخی‌ای بوده‌است.[۱]

خبرگزاری فرانسه: سخنگوی وزارت‌خارجه ایران گفت که از تصمیم دادگاه فرانسه برای آزادسازی رجوی بسیار آزرده شده‌است. همچنین به‌خاطر انتشار عکس رهبر اپوزیسیون در یک روزنامه، آن‌روزنامه بسته شد. سردبیر و همسرش دستگیر گردیدند. روزنامه آسیا در صفحهٔ اول، عکسی ازمریم رجوی درحال لبخند نشان می‌داد که دسته‌گلی دردستانش داشت و توسط دوست‌دارانش مورد استقبال قرارمی‌گرفت. هرگونه اشاره به‌این گروه معمولاً با عنوان ”منافق ”صورت می‌گیرد. سخنگوی وزارت‌خارجه ایران ازفرانسه خواست از ایجاد ”یک الگوی منفی ”دربرخورد با این گروه پرهیز کند. او به‌خبرنگاران گفت: این یک مسئولیت بین‌المللی برای فرانسه و همچنین کشورهای دیگر می‌باشد که با تروریست مبارزه کنند و این گروه یک نمونه عالی است. به‌راستی هم در تهران تنها روزنامه‌ای که جرأت کرده بود خبر آزادی مریم رجوی را همراه با عکسی از او در صفحهٔ اول منتشر کند توقیف، و سردبیرش بازداشت شد. برای آزادی همسر سردبیر، ۲۵۰ میلیون تومان وثیقه تعیین شد.[۶۱]

لیگابو، گزارشگر ویژه ملل‌متحد: «سردبیر روزنامه اقتصادی آسیا همراه با همسرش که سردبیر اجرایی این‌روزنامه است بعدازاین‌که عکسی از مریم رجوی را روز ۵ ژوئیه چاپ کرد دستگیر شدند». گزارشگر ویژه ملل‌متحد با گزارش خود می‌افزاید: سردبیر روزنامه آسیا «روز قبل‌از ملاقات با گزارشگر ویژه در ۹نوامبر ۲۰۰۳ بعداز ۱۸ هفته حبس انفرادی در یک نقطه نامعلوم سرانجام به‌زندان اوین منتقل شد».[۱]

زد و بندهای پشت پرده

انعقاد قراردادها

رسانه‌های فرانسوی و بین‌المللی از قراردادهای کلان اقتصادی و رفت و آمد وزیر خارجه، وزیر تجارت و معاون کمپانی توتال به ایران، در آستانه و روزهای پس از کودتای ننگین ۱۷ژوئن خبر دادند. مطبوعات فاش کردند که حتی روز و زمان حمله را دوویلپن وزیرخارجه شیراک، از قبل با کمال خرازی وزیر خارجه دولت خاتمی، در میان گذاشته و هماهنگ کرده بود.[۲]

شرکت نفتی توتال

سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور»: چند روز پیش از عملیات جنجالی ۱۷ژوئن، توتال و شرکت نفت انگلیس BP در رقابت برای قراردادی به‌مبلغ ۲ میلیارد دلار برای استخراج منابع نفتی بودند. در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۰۳، چند روز بعد از دستگیری‌های گسترده در اورسوراواز، شرکت توتال این قرارداد را به‌نام خود به‌ثبت رساند؛ بنابراین، روابط عاشقانه میان دو دولت ایران و فرانسه ۱۰ سال به‌طول انجامید؛ به بهای چند مانور پست فطرتانه برای حفظ شرکت توتال در کشور آخوندها». [۶۲]

اول تیرماه ۱۳۸۲روزنامه‌های حکومت ایران اعلام کردند که توتال برنده مناقصه پارس ۱۲جنوبی شده‌است. این در حالی بود که بر مبنای مناقصه، «بیریتش پترولیم» انگلیسی، برنده بود.

دو هفته بعد، «کریستوفر دومارژری» مسئول وقت بخش خاورمیانه توتال، قرار داد ۶۰ درصد فاز ۱۲ میدان گازی پارس جنوبی را امضا کرد. [۲]

رئیس دفتر وقت نمایندگی توتال در تهران، در جلسه خصوصی این نمایندگی گفت: «بریتیش پترولیوم و توتال هر دو مبارزه می‌کردند برای فاز ۱۱ و ۱۲ که هر دو را بگیرند… بریتیش پترولیوم مجدداً قیمت پایین‌تری داد ولی چون بنا به صلاحدید، مقامات تصمیم گرفته بودند که فاز ۱۲ را به توتال بدهند، به بریتیش پترولیوم داده نشد». [۲]

رئیس یکی از بانک‌های حکومت ایران در فرانسه گفت: «دادن پروژه فاز ۱۲به توتال، امتیاز اقتصادی بزرگ ما (حکومت ایران) به فرانسه، در مقابل عملیات ۲۷ خرداد (۱۷ ژوئن) علیه مخالفان ما بود».

دو خبرنگار به‌نام «کریستف دولوار» از لوپوئن و «کریستف دوبوآ» از پاریزین، در کتابی با عنوان «بنیادگرایان اسلامی از هم‌اکنون اینجا هستند»، به ماهیت عملیات هفده ژوئن اشاره کردند. آنها در فصلی به‌نام «فرانسه به زد و بند متهم می‌شود» در صفحه ۲۵۰ کتاب که در ۴ مه ۲۰۰۴ در پاریس منتشر شد، نوشنتد: «موج دستگیری که در آور سوراوآز صورت گرفت، به‌عنوان یک پیش علامت مثبت به رژیم تهران تلقی گردید که از آن آشکارا استقبال نمود. فرانسه می‌خواهد یک جایگاه رده اول در خاورمیانه بیابد. عادیسازی روابط فرانسه و ایران بر توازن قضایی، سنگینی می‌کند. در ۲۷ آوریل ۲۰۰۴، دادستانی پاریس تحقیقات قضایی را می‌گشاید. آیا این یک تصادف است؟ چندین قرارداد درست پیش از آن، توسط پاریس و تهران امضاء شدند. در ۲۱ آوریل، توتال یک قرارداد بالغ بر ۱٫۲ میلیارد دلاری، برای بهره‌برداری از حوزه گازی را برد. رنو از سال ۲۰۰۶ به بعد، یک بازار تولید ۲۵۰هزار خودرویی در سال، سپس قراردادی با ۵۰۰هزار خودرو از ۲۰۰۸ به بعد را برد». بالاخره «آلکاتل» به‌عنوان شرکتی که تأسیسات جدید سیستم تلفنی کشور را برقرار می‌کند، انتخاب گردید. در ۲۰۰۳ حجم تبادلات بین ایران و فرانسه ۳۰٪ افزایش یافت. مخالفان ایرانی بر این باورند که قربانی این توافقات سیاسی سطح بالا شده‌اند. آنها وجود یک گزارش داخلی رژیم ملاها را افشا کردند که حاکی از سفر یک هیئت وزارت اطلاعات ایران به فرانسه، بین ۱۲ تا ۱۸سپتامبر ۲۰۰۳ است. یک گزارش دیگر که از سوی شورای ملی مقاومت ایران افشاء گردید، دیدار شماری از مسئولان ایران و مقامات عالیرتبه فرانسه را، افشا می‌کند. یک چیز قطعی است! تهران حاضر به هر اقدامی هست تا این مخالفان را که در خارج مستقر هستند از میان بردارد. شیوه‌های مورد استفاده، گاه به نسبت فشار احتمالی روی دادگستری فرانسه، خشن‌تر هم بوده‌اند. سازمان مجاهدین خلق ایران جزء لیست سیاه ملاها قرار دارد. به گزارش د.اس. ت، بین ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲ بیش از نه مخالف در فرانسه به قتل رسیدند. چه با سلاح سرد و چه با گلوله. در هر حال کار به‌صورت حرفه‌ای انجام شد. این علت تناقض شگفتی است که منجر به این شد که دهکده ایرانی اورسورواز، تحت حفاظت مستمر رسمی قرار گیرد». [۲]

سایت «بخشش انفو»: روز ۱۷ژوئن ۲۰۰۳، روز عملیات پلیسی در پاریس، شرکت توتال که کاندیدای بهره‌برداری از ذخایر نفتی بنگستان بود، برای این کار انتخاب شد. [۶۳]

۶سال بعد رسوایی معامله با حکومت ایران به‌ جایی رسید که در دسامبر ۲۰۰۹ شرکت توتال همکاری با حکومت ایران در میدان گازی پارس جنوبی را متوقف کرد. کریستوفر دومارژی، مدیر عامل این شرکت، به کثیف بودن رابطه با حکومت ایران اعتراف کرد و در روز ۱۴آذر ۱۳۸۸ در مصاحبه با تایمز مالی گفت: «در صورت همکاری با رژیم ایران، جهانیان می‌گویند توتال برای پول حاضر است دست به هر کاری بزند». [۶۴]

رادیو فرانس کولتور: «برای فهم اقدام [خودسوزی] این سه سمپاتیزان مجاهدین، بایستی به ماه آوریل ۲۰۰۳ بازگردیم. دومینیک دوویلپن، وزیر امور خارجه در یک دیدار رسمی از ایران به‌سر می‌برد. به این مناسبت، قراردادهای کلانی به امضا می‌رسند؛ با شرکت آلستوم برای متروی تهران، با پژو برای یک کارخانه و با توتال برای نفت. ملاها از گرم شدن روابط بین فرانسه و کشورشان ابراز خرسندی می‌کنند. دو ماه بعد، در ۱۷ژوئن، پناهندگان سیاسی ایرانی به‌طور گسترده در اورسوراوآز و حوالی آن دستگیر می‌شوند». [۶۵]

روزنامه لیبراسیون در مورد نقش شرکت فرانسوی توتال و شرکایش در همدستی با حکومت نظامی میانمار، مطلبی نوشت که شباهت بسیار زیادی به نقش توتال در همدستی با حکومت ایران برای عملیات هفده ژوئن داشت: «توتال و بانک BNP متهم به «همدستی» با حکومت نظامی میانمار شدند؛ در گزارشی که یک سازمان غیردولتی آمریکایی - تایلندی منتشر کرد، شرکت فرانسوی توتال و شرکایش متهم به همدستی در قتل‌های سیاسی و کار اجباری با حکومت میانمار شدند. آنها روستاییان را مجبور به کار اجباری در جنگل‌های کشور کرده‌اند. در ده سال اخیر شرکتهای نفتی بالغ بر ۹ میلیارد دلار در این کشور سود برده‌اند. بانک فرانسوی BNP تأمین کننده شرکت توتال برای پروژه‌هایش در برمه می‌باشد». [۶۶]

محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت: «... موضوع دیگر حجم معاملات تجاری است که رژیم ایران و به‌خصوص در فرانسه هم خیلی خوب می‌دانند که سیاست‌ها را کمپانی‌های نفتی و تجاری تعیین می‌کنند. توتال، الف، شرکتهای بزرگ. این موضوع ایجاب می‌کند که رژیم آخوندها، تنها و مهم‌ترین امتیازی که از فرانسوی‌ها می‌خواهند، اعمال فشار و محدودیت بر شورای ملی مقاومت است. آماری هست که خود وزارت‌خارجه رژیم داده‌است. حجم مبادلات بازرگانی بین دو کشور، طی هفت سال سه برابر شده‌است. در سال ۲۰۰۶ حجم مبادلات بازرگانی تهران و فرانسه سه برابر شده‌است. یعنی از ۱٫۴ میلیارد یورو به ۴٫۲ میلیارد یورو رسیده‌است. به نسبت سال ۲۰۰۱ که پرونده شروع شد، حجم مبادلات دو کشور بیش از دو برابر شده‌است. برای کشوری مثل فرانسه، دو برابر شدن حجم مبادلات خیلی زیاد است». [۲]

افشای اسناد معاملات پنهانی فرانسه و حکومت ایران

بعد از حمله پلیس فرانسه به پناهندگان ایرانی و مسئولین مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی یک ستاد ویژه در وزارت اطلاعات برای مداخله در پرونده ۱۷ژوئن تشکیل‌شد و دبیر اجرایی شورای عالی امنیت نظام بر کار آن نظارت کرد. شورای عالی امنیت حکومت ایران در تاریخ ۲۲شهریور۸۲ نامه‌ای با شماره ۴۲۱۴/۸۲ تحت عنوان «پیگیری پرونده منافقین توسط محاکم قضایی فرانسه» و برای دریافت و تصویب بودجه ارزی به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور ارسال داشت. در تاریخ ۲۶شهریور نامه محرمانه دیگری با موضوع «پیگیری قضایی پرونده مطروحه در دادگاه فرانسه» و با شماره۳۶۱۴/۸۲ به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی ارسال . متن نامه ۲۶شهریور۸۲ که طی آن یک‌میلیون دلار بودجه برای این کار درخواست شد: [۶۷]

محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاریس روز ۱۵اردیبهشت۸۳: منابع اطلاعاتی این پرونده مستقیم و غیرمستقیم مربوط به وزارت اطلاعات ملایان است. من در اینجا یک سند دارم که به‌خوبی نشان می‌دهد که از ابتدا وزارت اطلاعات و د.اس. ت روی این پرونده مشترکاً کار می‌کرده‌اند. این بولتن وزارت اطلاعات شماره ۳۷۲۶/د است که روز ۲۳ژوئن۲۰۰۳ برای مقامات عالی‌رتبه رژیم ارسال‌شده‌است. (سند شماره ۲) [۶۸] در وزارت اطلاعات یک ستاد ویژه برای مداخله در پرونده ۱۷ژوئن تشکیل‌شده‌است. در این ستاد افرادی از وزارت خارجه هم حضور دارند. در شورای عالی امنیت ملی رژیم علی ربیعی، معاون سابق وزارت اطلاعات و دبیر اجرایی این شورا این موضوع را دنبال می‌کند. خرازی وزیر خارجه رژیم آخوندی روز ۲۱آوریل وارد فرانسه می‌شود و در بالاترین سطوح مورد استقبال قرار می‌گیرد. همان روز قرارداد ۱۲۰۰میلیون دلاری گاز پارس جنوبی به‌رغم داشتن مشتریان بهتر به توتال داده می‌شود. سه روز بعد بالاترین مسئولان رنو برای نهایی کردن یک قرارداد بسیار کلان راهی تهران می‌شوند. طبق این قرارداد از ۲سال دیگر ۲۵۰هزار و از ۴سال دیگر هرسال ۵۰۰هزار خودرو توسط رنو در ایران تولید می‌شود. برای اولین بار ۵۱درصد سرمایه فرانسوی و چهار نفر از هیئت‌مدیره هفت‌نفره شرکتی که در ایران تأسیس می‌شود فرانسوی هستند. کمی قبل‌تر در ماه مارس بزرگ‌ترین قرارداد نوسازی و گسترش شبکه‌های تلفنی در ایران به آلکاتل سپرده می‌شود و… در سال۲۰۰۳ حجم معاملات تجاری بین رژیم ایران و فرانسه ۳۰درصد افزایش پیدا می‌کند و فرانسه را در عداد اولین طرف تجاری رژیم ایران قرار می‌دهد. [۶۹]

افشاگری مجله ژورنال دودیمانژ

روزنامه فرانسوی «ژورنال دودیمانش»: «برای توضیح دلایل این دستگیری [۱۷ ژوئن] باید چند ماه به عقب برگشت و چیزهایی را تعریف کرد که دیپلوماسی رسمی از آنها حرف نمی‌زند… خرازی اواخر ماه مه (اردیبهشت) به پاریس می‌آید و با سارکوزی وزیر کشور ملاقات می‌کند و در مورد تاریخ عملیات علیه مجاهدین سؤال می‌کند»... ۲۴آوریل، کمال خرازی به سارکوزی خاطرنشان کرد: «ما نگران هستیم، جامعه بین‌المللی به وظیفه خود عمل نمی‌کند»». [۷۰]

کتاب ژان کلود موریس دربارهٔ حمله ۱۷ ژوئن

ژان کلود موریس در مورد کودتای ۱۷ ژوئن شاهد معامله بین دولت فرانسه و دولت ایران بوده است.
ژان_کلود_موریس

با انتشار کتاب «اگر تکرار کنید، تکذیب خواهم کرد!» به قلم «ژان کلود موریس» سردبیر وقت هفته‌نامه فرانسوی «ژورنال دودیمانش»، پشت پرده زد و بند جمهوری اسلامی ایران و دولت وقت فرانسه به ریاست ژاک شیراک، برای حمله ۱۷ژوئن ۲۰۰۳، علیه دفتر شورای ملی مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی برملا شد. ژان کلود موریس که شخصاً شاهد گفتگوی «دومینیک دو ویلپن»، وزیرخارجه دولت شیراک و کمال خرازی وزیرخارجه حکومت ایران بوده‌است، سخنان رد و بدل شده بین طرفین در تهران را، برای انجام عملیات تهاجم علیه مقاومت ایران در اورسوراواز، در کتاب خود بازگو می‌کند. عنوان این کتاب که توسط انتشارات «پلون» منتشر شده‌است، عبارت کوتاهی از ژاک شیراک است که خطاب به نویسنده کتاب می‌گوید: «اگر تکرار کنید، تکذیب خواهم کرد!» ۳۰ صفحه از این کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای، به سیاست دولت شیراک در قبال رژیم آخوندها و زد و بند و تبادل اطلاعات و هماهنگی با وزارت اطلاعات و سفارت رژیم در فرانسه، برای اجرای حمله ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ اختصاص دارد. ژورنال دو دیمانش در شماره هفته اول ماه مارس خود (یکشنه ۸مارس ۲۰۰۴ برابر با ۱۸اسفند ۱۳۸۲) با انتشار این کتاب سبب بازتاب وسیعی درمحافل مطبوعاتی و سیاسی و قضایی فرانسه شد. [۷۱]

ژورنال دو دویمانش: «مدیر تحریریه وقت ژورنال دو دیمانش در کتاب خود، پشت پرده موج دستگیری اورسورواز در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ را بر ملأ می‌سازد، (که عبارت‌اند از): جلسات تبادل از سال ۲۰۰۰ بین د.اس. ت و اطلاعات ایران، سفر وزیر خارجه دمینیک دو ویلپن به تهران در مارس ۲۰۰۳، دیدار بین وزیر کشور و سفیر ایران در مه ۲۰۰۳». [۷۲]

ژان کلود موریس سردبیر وقت ژورنال دودیمانش که شخصاً شاهد گفتگوی دومینیک دو ویلپن و کمال خرازی وزیرخارجه حکومت ایران در تهران بوده، زیر عنوان «شکار مجاهدین»، جزئیات گفتگوها در جلسه دربسته را برملا کرد و نوشت: «دو هیئت دور یک میز دراز چوبی که بر روی آن دو پرچم ایران و فرانسه قرار دارد در مقابل یک دیگر نشسته‌اند. هجده نفر در سکوت به هم نگاه می‌کنند. فقط سه نفر حرف می‌زنند. کمال خرازی، وزیر خارجه، دمینیک دو ویلپن و مترجم… خرازی تشکر کند ومی‌گوید: ”مایلم به شما رضایت دولت خودمان را از تحویل دادن کالاهایی که اخیر به ما رسیده‌است، ابراز کنم. اما ما نیاز به تجهیزات بیشتری داریم”. وزیر نظام ایران سپس به فرانسه درس می‌دهد و می‌گوید: ”به نظرمی رسد تروریست‌هایی که در ایران به ما ضربه زده‌اند در اور سور اوآز از یک موقعیت دارای مصونیت برخورد دارند. مبارزه علیه تروریسم باید بدون تبعیض باشد. ریشه کن کردن این پدیده ضد بشری نمی‌تواند بدون همکاری جامعه بین‌المللی تضمین پیدا کند”. این جمله آخر، روز بعد در سایت اینترنت سفارت ایران در پاریس تکرار شده‌است. اما آنچه را که سایت سفارت نمی‌گوید و قابل فهم است که سری باقی بماند پاسخ غافلگیر کننده‌ای است که دومینیک دو ویلپن به خرازی میدهد و می‌گوید: ”می‌توانم به شما اعلام کنم که نیکولا سارکوزی دارد یک عملیات را در این رابطه تدارک می‌بیند”. [۷۲]

سردبیر وقت ژورنال دو دیمانش، دربخشی ازمقدمه کتابش به شهادت، مشعل فروزان آزادی صدیقه مجاوری براثر خودسوزی در مقابل د اس ت اشاره کرده و می‌نویسد: یک زن ایرانی، خود را در مقابل د اس ت به آتش می‌کشد. آنها چهار نفرند که فتیله را آتش زدند: شیراک، سارکوزی، ویلپن و بازپرس بروگیر: مصلحت حکومتی!

در خروج از سالن مذاکرات، ”دومینیک دو ویلپن ”، ”برون لومر ”و ”فرانسوا نیکولو ”، سفیر فرانسه در تهران، مدیر دفتر سابق ”پیر ژوکس ”در وزارت کشور و سپس در وزارت دفاع، متوجه حضور من می‌شوند. آنها به یکدیگر، نگاه‌های پر از شگفتی را، رد و بدل می‌کنند. ویلپن به من گفت ”چطور تو اینجا بودی! خوب آنچه که پیش آمده، آمده‌است، اما هیچی ندیدی و هیچی نشنیدی! “ ۲۲ مه ۲۰۰۳٫ دو ماه پس از ملاقات بین دومینیک دوویلپن و کمال خرازی در تهران، وزیر کشور (وقت)، سفیر جمهوری اسلامی ایران را در مقر وزارت کشور به حضور می‌پذیرد. اسم او نیز خرازی است (صادق خرازی)… سفیر از وزیر فرانسوی در مورد تاریخ عملیات علیه سازمان مجاهدین خلق ایران جویای اطلاعات می‌شود و با خاطری آسوده، آنجا را ترک می‌کند. او به تهران تلکس می‌زند:“عملیات در طول ماه ژوئن پیش‌بینی شده‌است“. همه چیز از یک سال پیش آماده است، از همان زمانی که سرویس‌های ایرانی، لیست مخالفانی را که مایل‌اند آنها را در پشت میله‌های زندان ببینند، به DST تحویل داده‌اند؛ ولی هنوز باید به این عملیات “پوشش“ قانونی داد. در اوایل ژوئن ۲۰۰۳، در مقر وزارت کشور بودم. در پایان یک مصاحبه پیرامون سیاست داخلی فرانسه، با روزنامه ژورنال دو دیمانش، نیکلا سارکوزی مانند معمول، از صحبت‌هایش راضی است. او بازوی مرا می‌گیرد و می‌گوید:“با این [مصاحبه] فروش خوبی خواهی کرد. من مشتری خوبی هستم، هان؟ “ در پاسخ، من آهسته سؤالی را می‌پرسم که در طول مصاحبه مطرح نشده بود:“عملیات شما علیه مجاهدین خلق برای چه زمانی است؟ “ او گفت:“از کجا می‌دانی؟ “به نظر می‌رسید که او مطمئن است خبر از کاخ الیزه درز پیدا کرده‌است. اما اینطور نیست، این از نتایج سفر من به تهران است؛ البته من او را از اشتباه درنمی‌آورم. هر چند آنطور که وی می‌گوید، من “دوستش“ هستم، ولی با این حال تاریخ این دستگیریهای دسته جمعی را به من نمی‌دهد… این یک راز است؛ او فقط اجراکننده یک «پرونده دولتی ”است… او تا بالای راه پله، جایی که از هم جدا می‌شویم، ساکت باقی می‌ماند. به‌عنوان خداحافظی، فقط این جمله را می‌گوید:» بزودی انجام می‌شود! “ چهار روز بعد، در صبح ۱۷ژوئن ۲۰۰۳، عملیات پر سر و صدا علیه مقر شورای ملی مقاومت ایران و ۱۳ محل سکونت پناهندگان سیاسی ایرانی در استانهای «والدوآز ”و ”ایولین ”آغاز می‌شود. ۱۶۴نفر در پی این حمله استثنایی با گستردگی بی‌نظیر نیرو، دستگیر شدند. حمله‌ای که ایو بونه، رئیس پیشین DST (در کتاب پرونده اتمی ایران، یک دورویی بین‌المللی) آن را “نامتناسب» توصیف می‌کند. تهاجمی که نزدیک به هزار و سیصد پلیس و ژاندارم که “برخی در دستگیری خطرناک‌ترین جانیان تبحر داشتند ”، برای این حمله بسیج شده بودند. به‌رغم تفتیش دقیق و خشونت‌بار (مانند تخریب آنتنهای رادیو و تلویزیون و ضبط کامپیوترها) هیچ سلاح و هیچ سند قانع کننده‌ای، که نشان دهد این یک سازمان تروریستی است، یافت نشد. تحقیقگران DST که بازجوییها را انجام می‌دهند، ۱۳۱نفر از دستگیرشدگان را آزاد می‌کنند. هفده نفر دیگر تحت پیگرد قضایی قرار می‌گیرند. نام شانزده تن از آنها در لیست مخالفینی قرار دارد که تهران برای سرویس فرانسوی“سیبل ”کرده بود. یازده نفر دیگر هم، تحت بازداشت قرار می‌گیرند. اینجاست که فاجعه آغاز می‌شود. در بین افراد زندانی شده، مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، چهره نمادین اپوزیسیون رژیم ملاها قرار دارد. محبوبیت او در نزد پناهندگان، تبعیدیان و مقاومین ایرانی بسیار زیاد است. از نظر همه ایرانی‌های اروپا- بیش از ۴۰هزار نفر برای حمایت و تشویق او در ژوئن ۲۰۰۷ به ویلپنت آمدند- زندانی کردن مریم رجوی علامت این است که موضوع فقط به یک عملیات ساده پلیسی محدود نمی‌شود، بلکه حاکی از اراده‌ای‌ست، برای سر بریدن اپوزیسیون ایران، به‌درخواست فوری ملاها. [۷۲]

ژان کلود موریس در خاتمه این بخش از کتاب خود، به چند مورد دیگر از بند و بست‌ها بین مقامات کشورهای غربی و جمهوری اسلامی ایران اشاره می‌کند. از جمله به قضایای تبعید اعضا و وابستگان مقاومت ایران، از فرانسه به گابن، در سال ۱۹۸۸، زد و بند تروئیکای اروپا، یعنی سه دولت انگلیس، آلمان و فرانسه، برای حفظ نام مجاهدین در لیست تروریستی، در ازای تعلیق غنی‌سازی اورانیوم توسط آخوندها در سال ۲۰۰۴ و همچنین تلاشهای دولت فرانسه برای جلوگیری از اجرای حکم دادگاه عدالت اروپا و شکست و رسوایی این بند و بستها اشاره می‌کند. [۷۱]

شاهدان حکومت ایران در پرونده ۱۷ ژوئن

شاهدان حکومت ایران برای پروندة ۱۷ ژوئن، عبارت بودند از ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس جمهور اسبق ایران و ۶ تن از بریدگان سازمان مجاهدین که با حکومت ایران همکاری می‌کردند، شامل مسعود خدابنده (و همسرش اَن سینگلتون)، محمدحسین سبحانی، کریم حقی، علیرضا میرعسگری، ادهم طیبی و حسین مشعوف که با اداره امنیت داخلی فرانسه د.اس. ت مصاحبه کردند.

یکی از کسانی که خودش مدتی در خارج از کشور ایران از نزدیک در ارتباط با این بریدگان بود، در افشاگری خود دربارهٔ توطئه‌های وزارت اطلاعات علیه حضور مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در فرانسه نوشت:

«… نکته قابل‌توجه اینکه از علی [از کارمندان وزارت اطلاعات حکومت در سفارت ایران در فرانسه] گرفته تا سایر نفراتی که تحت عنوان کمک به اعزام ما به اروپا و پناهنده کردن با ما تماس می‌گرفتند همه اصرار داشتند که ما به فرانسه برویم و در آنجا درخواست پناهندگی بدهیم. آن‌ها می‌گفتند برای گرفتن پناهندگی در فرانسه، بنی‌صدر به ما کمک می‌کند. البته بعداً متوجه شدم علت اصرار آن‌ها برای دادن درخواست پناهندگی در فرانسه، نه به خاطر تسهیلات پناهندگی بلکه به خاطر توطئه‌هایی است که علیه حضور خانم مریم رجوی و دفتر شورای ملی مقاومت در اور سور آواز و مجاهدین در دستور کاردارند و اصلاً به همین خاطر تمرکز کار آن‌ها در فرانسه می‌باشد…». (گزارش علی پاک به دبیر کل عفو بین‌الملل، ۲۶ فروردین ۸۸) [۷۳]

مسعود خدابنده و همسرش ان سینگلتون

مسعود خدابنده در نامه‌ای خطاب به وزیر کشور بریتانیا برای ارائه اطلاعات علیه مقاومت ایران ابراز آمادگی نموده و نوشت: «ما در طی ۳ سال گذشته به انتشار اطلاعاتی در مورد ماهیت واقعی… مجاهدین خلق به‌عنوان یک «فرقه شخصی مذهبی» پرداخته و در کنار آن به افشای نقض اولیه‌ترین حقوق بشر اعضای مجاهدین توسط خود این سازمان اقدام کرده‌ایم. بنده و دوستانم برای انتقال اطلاعاتی که در این زمینه داشته باشیم در خدمت شما هستیم.» [۷۴]

گزارش تحقیقات مشترک پنتاگون و کنگرة آمریکا.png
گزارش تحقیقات مشترک پنتاگون و کنگرة آمریکا

در گزارش تحقیقات مشترک پنتاگون و کنگرة آمریکا در رابطه با مسعود خدابنده و همسر انگلیسی‌اش ان سینگلتون آمده‌است: «استخدام یک فرد انگلیسی به نام ان سینگلتون و همسر ایرانی او، مسعود خدابنده، یک نمونة گویاست از این که وزارت اطلاعات چگونه غیر ایرانی‌ها را مجبور به همکاری می‌کند». طبق آنچه مقاومت ایران در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۸۷ اعلام کرد: مقامات آنان را به خاطر آن‌که جاسوس شناخته شدة رژیم ایران هستند، از ورود به آمریکا ممنوع اعلام کردند». [۷۳]

گزارش مشترک پنتاگون و چند آژانس دیگر دولت آمریکا دربارهٔ وزارت اطلاعات حکومت ایران: در این گزارش، وزارت اطلاعات یکی از بزرگترین و فعال‌ترین سرویس‌های اطلاعاتی جهان معرفی شده و ضمن بررسی فعالیت‌های برون مرزی این وزارتخانه، شیوه‌های یارگیری و نفوذ در میان اپوزیسیون و جاسوسی در میان آنها نیز مورد بررسی قرار گرفته‌است. این گزارش ۶۴ صفحه ای در نشریات انگلیسی و فارسی انعکاس یافت. دراین گزارش، تصاویر مسعود خدابنده و همسرش آن سینگلتون چاپ شده و نامبردگان بعنوان جاسوسان وزارت اطلاعات معرفی گردیده و نحوه همکاری آنان با رژیم و فعالیت‌های آنان علیه مجاهدین خلق مورد بررسی قرار گرفته‌است (صفحه ۲۷ و ۲۸). در این گزارش همچنین وبسایت‌های ایران اینترلینک، ایران دیده‌بان و هابیلیان بعنوان سایت‌های وابسته به وزارت اطلاعات معرفی شده‌اند. (صفحه ۴۱) [۷۵]

در ژوئن ۲۰۰۴، وین گریفیث نمایندة پارلمان انگلستان از این‌که آن سینگلتون را در زندان اوین دید، شگفت‌زده شد. او گفت: «بار اول که من وارد زندان اوین شدم شگفت‌زده شدم. علتش این بود که زندان اوینی را در نظر داشتم که طی دو دهه گذشته ده‌ها هزار زندانی سیاسی در آنجا اعدام‌شده‌اند. وقتی داخل زندان شدم باکمال تعجب دیدم یک خانم انگلیسی در داخل زندان و در کنار بازجوها منتظر ملاقات با من است. پرسیدم شما کی هستید؟ گفت من اَن سینگلتون (یا اَن خدابنده، همسر مسعود خدابنده) هستم. من از همان‌جا فهمیدم کسی که انگلیسی است و او را آورده‌اند داخل زندان اوین با من که یک نمایندة پارلمان انگلستان هستم ملاقات کند، داستان چیست…». [۷۳]

محمد حسین سبحانی

محمد حسین سبحانی در خبابان‌های پاریس همراه با مأموران وزارت اطلاعات در حال پخش جزوات علیه مجاهدین که وزارت اطلاعات به اسم جداشدگان از مجاهدین منتشر کرده است.
محمد حسین سبحانی (نفر وسط) در خبابان‌های پاریس همراه با مأموران وزارت اطلاعات در حال پخش جزوات علیه مجاهدین که وزارت اطلاعات به اسم جداشدگان از مجاهدین منتشر کرده است.

محمدحسین سبحانی یک شاهد دیگر حکومت ایران به‌عنوان شاهد در پرونده ۱۷ ژوئن گفت: «سازمان مجاهدین در تبلیغاتش می‌گوید این‌قدر کمک مالی جمع شده‌است. این‌ها همه پول‌هایی است که خودشون می‌دهند به خودشون، چیزی نیست که مثلاً یک کسی دسترنجش را به این‌ها بدهد. مثلاً ۳۰۰۰ یورو کارکرده باشد به سازمان بدهد. سازمان مجاهدین هم احتیاج ندارد ولی برای اینکه آن وجهه مثبت بخواهد در جامعه از خودش نشان بدهد و یک اینکه در واقع به لحاظ حقوقی و قانونی می‌خواهد بگوید این‌که خرج می‌کند و یا پول می‌گیرد بتواند بگوید که چه‌کار کرده‌است. چون یک‌جوری باید پول را سفید بکند. پولی که علنی خرج می‌کند آن پولی که می‌برد به فلان چیز را می‌خرد این‌ها همه سیاه است. این پول از منابعی که سیاه است تا دلت بخواهد دارد.» (تلویزیون مردم تی وی - ۱۷ آبان ۹۲) [۷۶]

محمدحسین سبحانی در خرداد ۱۳۸۶همزمان با سالگرد حمله ۱۷ ژوئن در سالن فیاپ پاریس به جرم چاقوکشی علیه پناهندگان ایرانی توسط پلیس فرانسه دستگیر گردید. [۷۳]

او پس از کشتار مجاهدین توسط دولت عراق در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ در کمپ اشرف، به عراق رفت و در پشت درب اشرف اعضای مجاهدین در شهر اشرف را به مرگ تهدید کرد.

کریم حقی منیع

یکی از مأموران وزارت اطلاعات ایران که در کودتای ۱۷ ژوئن یکی از شاهدان حکومت ایران بود
کریم حقی منیع

از دیگر شاهدان حکومت ایران در پرونده ۱۷ ژوئن کریم حقی است که دستگاه قضاییه فرانسه از ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸، پانزده بار با او مصاحبه کرد. او طی نامه‌ای به وزیر دادگستری فرانسه نوشت: «ارگان مجاهدین خلق ایران ارگانی است باهدف و تشکیلات فرقه‌ای…خانواده‌های زیادی، من‌جمله کودکان خردسال هنوز هم زندانی مجاهدین خلق ایران می‌باشند، چه در عراق و چه در ممالک دیگر دنیا. خانواده‌های زیادی که هنوز بعضی اعضایشان در دست این ارگان گرفتار هستند سعی کرده‌اند که با آنان تماس برقرار بکنند و یا آن‌ها را ببینند ولی چند سالی است که هیچ موفقیتی حاصل نشده‌است». [۷۷]

کریم حقی در سال۱۳۷۳ به استخدام وزارت اطلاعات حکومت ایران درآمد و در ارتباط منظم با فردی بنام مقصودی در کنسولگری حکومت ایران در هلند قرار گرفت. وی بارها به ایران سفرکرده است. او در دهة ۹۰ چندین بار در کشورهایی مانند ترکیه، مالزی، تایلند و سنگاپور با مقامات وزارت اطلاعات دیدار و دستوراتش را از آنجا دریافت کرد. کریم حقی در فوریة ۲۰۰۰ از سوی پلیس امنیتی هلند به خاطر ارتباطاتش با وزارت اطلاعات حکومت ایران و دریافت پول از این وزارتخانه مورد بازجویی قرار گرفت. مناسبات اخلاقی کریم حقی که پلیس هلند و پناهندگان ایرانی مقیم این کشور در جریان آن هستند، به گونه‌ای بود که باعث خودکشی محترم بابایی همسر وی در هلند گردید. [۷۸]

پروسه قضایی

رای دادگاه

در سومین سالگرد ۱۷ ژوئن

۲۶خرداد ۱۳۸۵ - ۱۶ ژوئن ۲۰۰۶: دادگاه استیناف پاریس با صدور احکامی تمامی محدودیت‌های قضایی مریم رجوی و تمامی دستگیرشدگان ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ را لغو کرد. [۱]

در چهارمین سالگرد ۱۷ ژوئن

۳۰ آبان ۸۶ - ۲۱نوامبر ۲۰۰۷: صدور حکم دادگاه پاریس مبنی بر تبرئهٴ دو تن از مجاهدین از اتهامات مربوط به تحریک خودسوزی‌های بعد از ۱۷ژوئن. [۷۹]

در پنجمین سالگرد ۱۷ ژوئن

در این سال نام سازمان مجاهدین از لیست‌های تروریستی انگلستان و اتحادیه اروپا که پایه‌های اتهامات برای حمله ۱۷ژوئن بود، با ۳حکم دادگاه‌های انگلستان و ۴حکم دادگاه عدالت اروپا حذف شد.

سوم تیر۸۷، اتفاق آرای مجلسین انگلستان و اعلام حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی توسط دولت این کشور.

دوم آبان۸۷، دومین حکم دادگاه عدالت اروپا برای حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی اتحادیه اروپا.

۱۴آذر ۸۷، سومین حکم دادگاه عدالت اروپا برای حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی اتحادیه اروپا. در یک اقدام بی‌سابقه که برای نخستین‌بار در تاریخ دادگاه عدالت اروپا صورت گرفت، پس از جلسه استماع، این دادگاه به فاصلهٴ کمتر از ۲۴ساعت، حکم تاریخی و قاطع خود، مبنی بر حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی را صادر کرد. دادگاه، دولت فرانسه و شورای وزیران را به‌خاطر نقض قانون توبیخ کرد و آنها را به پرداخت کلیه هزینه‌های مجاهدین در داگاه محکوم کرد. در بندهای ۵۷، ۶۸ و ۷۶ این حکم، استناد به پرونده ۱۷ژوئن برای ابقای نام مجاهدین در لیست تروریستی، مردود اعدام شده و آمده‌است: «به‌طور مشخص، شورای وزیران هیچگونه اطلاعات دقیق یا مدارکی در پرونده ذیربط، به دادگاه ارائه نداده‌است. [۸۰]

۲۵ دیماه ۸۷- ۱۴ ژانویه ۲۰۰۹- قطعنامه پارلمان اروپا، شورای وزیران را به گردن گذاشتن به احکام دادگاه عدالت اروپا و حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی فراخواند.

۷ بهمن ۱۳۸۷- ۲۶ ژانویه ۲۰۰۹- حذف رسمی نام مجاهدین از لیست تروریستی در اجلاس ۲۷کشور عضو اتحادیه اروپا در بروکسل. [۷۹]

در ششمین سالگرد ۱۷ ژوئن

افشاگری یک شاهد صحنه به نام ژان کلود موریس سردبیر روزنامه ژونال دو دیمانش از مذاکره مقامات حکومت ایران و دولت فرانسه راجع به تهاجم به مقاومت ایران. کسی که در جلسه مذاکرات دومینیک دوویلپن، وزیر خارجه دولت وقت فرانسه به ریاست ژاک شیراک و کمال خرازی وزیر خارجه حکومت ایران، حضور داشت. ژان کلود موریس در محل وزارت خارجه حکومت ایران در تهران از نزدیک شاهد این زد و بند بود.

۱۱ ژوئن ۲۰۱۰، شعبه ۱۱ دادگاه استیناف پاریس پس از دو ماه و ۹روز شور و بررسی اسناد و مدارک و اظهارات شهود و دفاعیات وکلا، حکم برائت نهایی دو تن از وابستگان مقاومت ایران را صادر کرد. دادگاه با تأکید بر این‌که هیچ مدرک و دلیلی وجود ندارد که نشان دهد دو متهم دخالتی در جریان خودسوزی‌های روز ۱۸ژوئن ۲۰۰۳ داشته و یا تحریک به این اقدام کرده باشند، به برائت آنها رأی داد. [۷۹]

در هفتمین سالگرد ۱۷ ژوئن

۸ آبان ۱۳۸۸ - ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹ - ژاک شیراک رئیس‌جمهور وقت فرانسه در زمان حمله ۱۷ ژوئن که حمله ۱۷ژوئن با تصمیم او صورت گرفته بود، به اتهام سوءاستفاده از اموال عمومی به دادگاه احضار شد. در تاریخ فرانسه این نخستین بار بودکه یک رئیس‌جمهور، به دادگاه احضار می‌شد. سه روز پیش از آن نیز شارل پاسکوا وزیر کشور دولت شیراک، به‌خاطر شراکت در معامله قاچاق سلاح به یک کشور آفریقایی، به یک سال زندان قطعی و ۱۰۰هزار یورو جریمه نقدی محکوم شد. [۷۹]

در هشتمین سالگرد ۱۷ ژوئن

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۰- ۱۲ می ۲۰۱۱- قاضی تحقیق، قرار منع تعقیب برای اتهام تروریسم در پرونده ۱۷ژوئن را صادر کرد. دستگاه قضایی فرانسه نه تنها اذعان کرد که تحقیقات، بطلان اتهام تروریسم را اثبات کرده‌است، بلکه اذعان دارد که از ابتدا نیز هیچ مبنایی برای این اتهام وجود نداشته‌است. این پرونده از بابت تروریسم به‌طور کامل خاتمه یافت و رسیدگی در مورد مسائلی از قبیل گردآوری و نقل و انتقال غیرقانونی پول، به تحقیقات بعدی موکول گردید. دادستانی ضدتروریسم اذعان کرده بود که منشأ اصلی اتهامات علیه مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران، لیست تروریستی اتحادیه اروپا بوده‌است که نام مجاهدین در آن گنجانده شده بود. دستگاه قضایی فرانسه بر حقانیت و مشروعیت مقاومت سراسری ایران و ارتش آزادیبخش ملی ایران مهر تأیید رسمی زد و آنها را به ثبت رساند. بخشی از متن قضات: «شورای ملی مقاومت ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و ارتش آزادیبخش ملی ایران، مجموعه بهم پیوسته‌ای را تشکیل می‌دهند که هدف آن، سرنگون کردن رژیم حاکم بر ایران می‌باشد». [۸۱]

در نهمین سالگرد ۱۷ ژوئن

۱۴ژوئیهٴ ۲۰۱۱، دیوان عدالت اروپا اعلام کرد: دادستان دیوان عدالت اروپا از قضات خواست که درخواست استیناف فرانسه برای نگهداری نام مجاهدین در لیست اروپا را مردود بشناسد و دولت فرانسه را به پرداخت هزینه محکوم کند. دولت وقت فرانسه پس از حذف نام مجاهدین از لیست اروپا از این جهت در تلاش برای لیست‌گذاری مجدد مجاهدین در اروپا پیشقدم شد و تقاضای استیناف کرده بود که بلکه بتواند به این وسیله پشتوانه‌ای برای پرونده ۱۷ژوئن داشته باشد.

۱۲ خرداد ۱۳۹۱ - اول ژوئن ۲۰۱۲- حکم دادگاه استیناف آمریکا به اتفاق آرای هیئت قضات صادر شد. قضات آمریکا ضمن سرزنش وزارت‌خارجه به‌خاطر تعلل فاحش در بازبینی لیست‌گذاری مجاهدین، تصریح کردند که در صورت ادامه تعلل پس از مهلت مقرر ۴ماهه، دادگاه بلادرنگ نام مجاهدین را از لیست خارج می‌کند. [۷۹]

در دهمین سالگرد ۱۷ ژوئن

۷ مهر ۱۳۹۱- ۸ اکتبر ۲۰۱۲- چهار ماه پس از صدور حکم مندایمس در دادگاه استیناف فدرال واشینگتن، هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا، خروج نام سازمان مجاهدین خلق ایران را از لیست وزارت‌خارجه اعلام کرد. به این ترتیب نام سازمان مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا که مبنای تهاجم و حمله دولت فرانسه به شورای ملی مقاومت ایران و دستگیری مردیم رجوی در ۱۷ژوئن بود، حذف شد. [۷۹]

در یازدهمین سالگرد ۱۷ ژوئن

خبرگزاری فرانسه: «عملیات تئو» که در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ اجرا شد و یکی از بازپرسان آن را یک «عمل نمایشی» توصیف کرده‌است، به‌رغم پرونده‌های بزرگ و تحقیقات گسترده از لوکزامبورگ تا دبی و عمان، مطلقاً به مرحله محاکمه نرسید. قاضی فرانسوی مارک تری ویدیک که این پرونده را در سال ۲۰۰۹ تحویل گرفت، در پایان ۲۰۱۳ تحقیقات خود را به اتمام رساند و آن را بست. [۷۹]

در دوازدهمین سالگرد ۱۷ ژوئن

۲۶ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۷سپتامبر۲۰۱۴ - قاضی تحقیق ضدتروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب، پرونده ۱۷ژوئن را که از ۱۴سال پیش علیه مجاهدین و مقاومت ایران گشوده شده بود، بست و آن را برای همیشه مختومه اعلام کرد. طی این حکم، هم‌چنین، تبرئه تمامی مجاهدین و هواداران آنها در این پرونده نیز از هر گونه اتهام اعلام گردید. دستگاه عدالت فرانسه اعلام کرد پس از ۱۴سال تحقیق، هیچ نشانه و شاهد مادی و واقعی پیدا نکرده‌است که بتواند فعالیت تروریستی یا تأمین مالی برای تروریسم را در مورد مجاهدین اثبات کند. [۷۹]

قضات تحقیق پاریس در این دستور منع تعقیب ۳۷ صفحه‌ای که در تاریخ ۱۶سپتامبر ۲۰۱۴ (۲۵ شهریور ۱۳۹۳) صادر شد، سرانجام پس از ۱۴سال تحقیق و بررسی میلیون‌ها صفحه اسناد و تشکیل یک پرونده قضایی که به‌طور جداگانه به صدها هزار صفحه بالغ می‌شود، به‌طور نهایی بر پرونده ۱۷ ژوئن نقطه پایان گذاشتند. قبل از صدور دستور قضات تحقیق، دادستان پاریس در نظریه خود پیرامون این پرونده، تصریح کرد: «هم‌چنان‌که قضات تحقیق در تصمیم خود خاطرنشان کرده‌اند، تحقیقات نتوانسته‌است اثبات کند که شورای ملی مقاومت، سازمان مجاهدین خلق ایران یا ارتش آزادیبخش ملی ایران برای سرنگون کردن رژیم ایران از وسایل تروریستی استفاده کرده باشند». [۸۲]

خبرگزاری فرانسه: «روز چهارشنبه یک منبع قضایی گفت: یک حکم منع تعقیب عمومی در مورد مجاهدین خلق ایران که در سال ۲۰۰۳ هدف یک تور گسترده دستگیری بسیار رسانه‌ای شده قرار گرفته بودند، صادر شد. این پرونده که توسط «ژان لویی بروگییر» ساخته شده بود، در سال ۲۰۰۹ تحویل «مارک تریویدیک» داده شد. منبع قضایی گفت: قاضی ضدتروریست مارک تریویدیک، روز سه‌شنبه حکم منع تعقیب را همان‌طور که قبلاً دادسرای پاریس درخواست کرده بود، امضا کرد.

وکیل «ویلیام بوردن» وکیل شورای ملی مقاومت ایران، دربارهٔ صدور حکم منع تعقیب به خبرگزاری فرانسه گفت: ”این حکم، مایه آرامش خاطر ماست زیرا این پرونده‌سازی مصنوعی علیه شورای ملی مقامت ایران محصول آلت دست قرار گرفتن قضاییه فرانسه توسط ملاها بود و مایه تأسف بسیار است که این حکم منع تعقیب خیلی زودتر از این داده نشد و صداقت و کرامت جنبش مقاومتی که علیه بدترین استبداد روی زمین می‌جنگد، به‌طور غیرعادلانه لگدکوب شد ”.

ویلیام بوردن افزود: ”این دومین حکم منع تعقیب است که صادر می‌شود و بر یک داستان‌سازی غیرقابل تحمل قضایی، نقطه پایان می‌گذارد ”».». [۸۳]

تلویزیون حکومت ایران: «دفتر دادستان پاریس تمامی اتهام‌ها علیه ۹ نفر از اعضای [مجاهدین] را لغو کرد. قرار منع تعقیب [مجاهدین] را قاضی ضد تروریست فرانسه امضا کرده این افراد ۱۱ سال پیش به همراه حدود ۱۶۰[مجاهد] دیگر به اتهام فعالیت‌های تروریستی و پول‌شویی و کلاه‌برداری در حومة پاریس دستگیر و البته بعضی آزادشده بودند که حکم جدید قاضی فرانسوی تشکر از سران [مجاهدین] را در پی داشته‌است.» [۸۴] و [۷۳]

دادگاه استیناف

خبرگزاری فرانسه: «مجاهدین خلق که از یک منع تعقیب در پرونده قضایی ۱۷ژوئن بهره‌مند شده‌اند، با تقاضای استیناف فردی که به گفته آنها ۹سال پیش فوت کرده‌است، حیرت‌زده شده‌اند! ویلیام بوردون وکیل شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیه‌ای گفت: ”در تلاشی برای آلت دست قرار دادن دستگاه قضاییه فرانسه، یک تقاضای فرجام توسط فردی که ۹سال پیش فوت کرده‌است، علیه تصمیم منع تعقیبی مطرح شد که در پرونده مربوط به مخالفان ایرانی پس از ۱۳سال رسیدگی قضایی صادر شده بود “. وکیل ویلیام بوردون که می‌گوید دادسرای کل دادگاه استیناف پاریس را مطلع ساخته‌است، ادامه داد: ”این حقه بازی اکنون کاملاً برملا شده‌است زیرا بعد از بررسی اکنون محرز است که ضیاالدین عبدالرزاقی از ۹سال پیش فوت کرده‌است، یعنی در اکتبر ۲۰۰۵ که این را گواهی فوت به‌دست آمده از مقامات انگلیسی تصدیق می‌کند “». [۸۵]

روز ۱۶بهمن ۱۳۹۳، دادگاه استیناف پاریس، حکم مردودیت درخواست وزارت اطلاعات آخوندها برای جلوگیری از حکم منع تعقیب و بسته شدن پرونده ۱۷ژوئن در جمیع جهات را که به نام یک مأمور مرده وزارت تحت عنوان شاکی خصوصی ارائه شده بود، اعلام کرد. [۸۶]

هافینگتون پست: یک مردهٴ مزاحم! «مرده‌ای که صحبت می‌کند و دست و پا می‌زند…

شما آقای ضیاء الدین عبدالرزاقی را نمی‌شناسید؟ این طبیعی است.

بدون شک، می‌توانستید در لندن و آنکارا یا استانبول با او مواجه شده باشید. اما اکنون دیگر غیرممکن است، او یک تاجر بود که ۹سال پیش در شرایط خاصی مرده‌است.

او اقدامات قانونی در رابطه با سرقت هویتش توسط اپوزیسیون ایران را به‌جریان انداخته بود، تا اینجا همه‌چیز ما را به یک حادثهٴ عادی در مورد یک قربانی که کمتر عادی است، رهنمون می‌کند.

این برای همه‌کس اتفاق نمی‌افتد که در لندن، آنکارا و استانبول زندگی کند، در ترکیه فوت کند و به‌خصوص ۹سال بعد مجدداً زنده شود، حداقل در نامه‌های وکیلش. مرده‌ای که تقاضای استیناف می‌کند.

مردی که مسئول دفاع از منافع عبدالرزاقی بود یک وکیل فرانسوی -کانادایی به‌نام پال ژلیناس است که اکنون در سکوت فرورفته است. البته او حق دارد که از این حوادث معذب شده باشد…

روابط نزدیک عبدالرزاقی با سرویس‌های مخفی (رژیم) ایران در لندن و همچنین دخالت‌های مکرر این رژیم در پرونده مخالفان ایرانی که توسط ایو بونه رئیس پیشین د اس ت در (کتاب توطئه بزرگ) فاش شده بود، نشان از این داشت که آخوندها قادر به هر نوع معجزه‌ای هستند، به‌ویژه به‌کارگیری یک مرده برای تقاضای استیناف». [۸۷]

پانویس

  1. ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ ۱٫۱۲ ۱٫۱۳ ۱٫۱۴ ۱٫۱۵ ۱٫۱۶ ۱٫۱۷ ۱٫۱۸ ۱٫۱۹ سایت مجاهد - آزادی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، مریم رجوی و بازگشت به اور-سور-اواز
  2. ۲٫۰۰ ۲٫۰۱ ۲٫۰۲ ۲٫۰۳ ۲٫۰۴ ۲٫۰۵ ۲٫۰۶ ۲٫۰۷ ۲٫۰۸ ۲٫۰۹ ۲٫۱۰ ۲٫۱۱ سایت مجاهد- ققنوس چگونه از آتش پر کشید؟ قسمت اول: پشت پردهٴ توطئه!
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ سایت مجاهد- ۳ ژوئیه از شکوهمندترین لحظه‌های تاریخ مقاومت ایران- قسمت چهارم: زیباترین لحظات پیروزی
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ایران نیوز آنلاین- ۳ژوئیه – آزادی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، مریم رجوی
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ سایت مجاهد- گردهمایی مقاومت ایران در پاریس - قدرت یک آلترناتیو(۱)
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ سایت مجاهد- ۱۷ژوئن سال ۲۰۰۳
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ سایت مجاهد- قسمت دوم، پرواز در آتش
  8. تلویزیون کانال ۳ فرانسه- اول ژوئیه ۲۰۰۳
  9. ۹٫۰۰ ۹٫۰۱ ۹٫۰۲ ۹٫۰۳ ۹٫۰۴ ۹٫۰۵ ۹٫۰۶ ۹٫۰۷ ۹٫۰۸ ۹٫۰۹ ۹٫۱۰ ۹٫۱۱ ۹٫۱۲ ۹٫۱۳ ۹٫۱۴ ۹٫۱۵ ۹٫۱۶ ۹٫۱۷ ۹٫۱۸ ۹٫۱۹ ۹٫۲۰ ۹٫۲۱ ۹٫۲۲ ۹٫۲۳ ۹٫۲۴ ۹٫۲۵ ۹٫۲۶ ۹٫۲۷ ۹٫۲۸ ۹٫۲۹ ۹٫۳۰ ۹٫۳۱ سایت مجاهد- کودتای نافرجام، آزمایش بزرگ مقاومت- قسمت دوم - گاهشمار کودتای نافرجام
  10. تلویزیون کانال ۲ فرانسه- اول ژوئیه ۲۰۰۳
  11. روزنامه ژورنال دودیمانش ۲۲ ژوئن ۲۰۰۳
  12. سایت ایران آزاد فردا- شهادت عشق فروزان و شعله‌ور آزادی، شهید مقدس صدیقه مجاوری
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ سایت مجاهد- به‌یاد عشق فروزان و شعله‌ور آزادی، شهید مقدس ندا حسنی
  14. سایت مجاهد- ۱۷ژوئن سال ۲۰۰۳ - حمله پلیس فرانسه به مقر شورای ملی مقاومت ایران
  15. سایت بسوی پیروزی – هفده ژوئن ۲۰۰۳
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ ۱۶٫۳ سایت مجاهد- هفده ژوئن، پیروزی- بسته شدن پرونده ۱۷ ژوئن- قسمت سوم: مقاومتی شگفت
  17. خبرگزاری فرانسه- ۲۹ خرداد ۱۳۸۲–۱۹ژوئن ۲۰۰۳
  18. اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران - اول تیر ۱۳۸۲
  19. سایت مجاهد- یک شب آتش در نیستانی فتاد…
  20. اطلاعیه کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران- ۸ تیر ۱۳۸۲
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ خبرگزاری فرانسه - ۳ ژوئیه ۲۰۰۳ – ۱۲ تیر ۱۳۸۲
  22. لوموند- ۲۹ ژوئن ۲۰۰۳–۸ تیر ۱۳۸۲
  23. کانال ۳ تلویزیون فرانسه- ۳ ژوئیه ۲۰۰۳–۱۲ تیر ۱۳۸۲
  24. سایت مجاهد- گردهمایی بزرگ مقاومت ایران - قدرت یک آلترناتیو (۳)
  25. ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ ۲۵٫۲ ۲۵٫۳ سایت مجاهد- قسمت پایانی- گاهشمار کودتای نافرجام
  26. شورای ملی مقاومت ایران- اطلاعیه دبیرخانه- ۶ تیر ۱۳۸۲–۲۷ ژوئن ۲۰۰۳
  27. خبرگزاری فرانسه- ۱۸ ژوئن ۲۰۰۳–۲۸ خرداد ۱۳۸۲
  28. ایرنا- خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران- ۳۰ خرداد ۱۳۸۲
  29. رادیو آلمان- ۲۷ ژوئن ۲۰۰۳–۶ تیر ۱۳۸۲
  30. سایت ایران نیوز آنلاین- ۳ژوئیه – آزادی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، مریم رجوی
  31. خبرگزاری ایرنا- ۹ تیر ۱۳۸۲
  32. خبرگزاری ایرنا- ۲۸ خرداد ۱۳۸۲
  33. میدل ایست آن لاین- ۱۸ ژوئن ۲۰۰۳
  34. روزنامه ژورنال دودیمانش- ۲۲ ژوئن ۲۰۰۳
  35. روزنامه واشینگتن تایمز- ۲۴ ژوئن ۲۰۰۳
  36. روزنامه واشینگتن تایمز- ۲۵ ژوئن ۲۰۰۳
  37. روزنامه واشینگتن تایمز- ۲۵ ژوئن 2003
  38. رادیو آلمان- ۲۷ ژوئن ۲۰۰۳
  39. نیوز تلگراف- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳
  40. روزنامه پاریزین- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳
  41. روزنامه نیویورک تایمز- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳
  42. روزنامه بوستن گلوپ- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳
  43. روزنامه لیبراسیون- ۲۸ ژوئن ۲۰۰۳
  44. تلویزیون کانال ۲ فرانسه- اول ژوئیه ۲۰۰۳
  45. لاگازت دو والدواز- ۲ ژوئیه ۲۰۰۳
  46. روزنامه لیبراسیون- ۴ ژوئیه ۲۰۰۳
  47. مجله «آفریقا- آسیا»، شمارهٴ ژوئن ۲۰۰۳
  48. اکورژیونال- ۷ ژانویه ۲۰۰۴
  49. سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور» - ۲ می ۲۰۰۷
  50. نوول آبزرواتور- ۷ژوئن ۲۰۰۷
  51. روزنامه «وال استریت» - ۷ می ۲۰۰۸- به قلم مارک شامپیون
  52. خبرگزاری فرانسه- اول فوریه ۲۰۱۴
  53. تلویزیون کانال ۱ فرانسه- ۳ژوئیه ۲۰۰۳
  54. تلویزیون کانال ۲ فرانسه- ۳ ژوئیه ۲۰۰۳
  55. تلویزیون کانال ۳ فرانسه- ۳ ژوئیه ۲۰۰۳
  56. رادیو فرانس انفو- ۳ ژوئیه ۲۰۰۳
  57. پاریزین- ۳ ژوئیه ۲۰۰۳
  58. اومانیته ۳ ژوئیه ۲۰۰۳
  59. لیبراسیون- ۳ ژوئیه ۲۰۰۳
  60. لوموند- ۳ ژوئیه ۲۰۰۳
  61. خبرگزاری فرانسه- ۷ ژوئیه ۲۰۰۳
  62. سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور»- ۲ می ۲۰۰۷
  63. سایت «بخشش انفو»- ۱۳ مارس ۲۰۰۹
  64. وال استریت ژورنال- ۵ دسامبر ۲۰۰۹
  65. رادیو فرانس کولتور- ۱۷ اکتبر ۲۰۰۷
  66. روزنامه لیبراسیون- ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۰
  67. ایران افشاگر- نقش وزارت اطلاعات و مزدوران گشتاپوی آخوندی در پرونده ۱۷ژوئن- ۲۸ خرداد ۱۳۹۶
  68. انجمن نجات ایران- مسعود خدابنده و ان سينگلتون ماموران وزارت اطلاعات در انگليس- اول ژوئن ۲۰۱۵
  69. ایران آزاد فردا- نقش وزارت اطلاعات و مزدوران گشتاپوی آخوندی در پرونده ۱۷ژوئن
  70. روزنامه فرانسوی «ژورنال دودیمانش- ۲۳ ژوئن ۲۰۰۳
  71. ۷۱٫۰ ۷۱٫۱ ایران آزاد فردا- معرفی کتاب: اگر تکرار کنید، تکذیب خواهم کردم- به قلم «ژان کلود موریس»
  72. ۷۲٫۰ ۷۲٫۱ ۷۲٫۲ ژورنال دو دویمانش- ۸ مارس ۲۰۰۴
  73. ۷۳٫۰ ۷۳٫۱ ۷۳٫۲ ۷۳٫۳ ۷۳٫۴ ایران افشاگر- رسوایی شاهدسازی در پرونده ۱۷ژوئن- ۹ مرداد ۱۳۹۵
  74. وبسایت ایران اینترلینک- ۲۴ آبان ۱۳۸۴
  75. فوروم ایرانیان- گزارش پنتاگون در باره وزارت اطلاعات و همکاری تریتا پارسی و نایاک با مأموران رژیم
  76. تلویزیون مردم تی وی - ۱۷ آبان ۱۳۹۲
  77. اینترلینک- ۲ فروردین ۱۳۸۴- نامة کریم حقی به وزیر دادگستری فرانسه،
  78. وتیوپ- کریم حقی باز هم در اروپا دستگیر شد
  79. ۷۹٫۰ ۷۹٫۱ ۷۹٫۲ ۷۹٫۳ ۷۹٫۴ ۷۹٫۵ ۷۹٫۶ ۷۹٫۷ سایت مجاهد- حمايت جهاني از مقاومت ایران, به‌مناسبت دوازدهمین سالگرد ۳ ژوئیه (۱۲تیرماه)- سالروز آزادی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت
  80. سایت مجاهد- قسمت پنجم: پایه‌های توطئه، فرو می‌ریزند
  81. سایت مجاهد- ققنوس چگونه از آتش پر کشید- قسمت هفتم: آن که پایداری کند، قیصر را از اسب به زیر می‌کشد
  82. سایت مجاهد- ققنوس چگونه از آتش پر کشید!- قسمت هشتم: عبرت تاریخ
  83. خبرگزاری فرانسه- ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۴– ۲۶شهریور ۹۳
  84. تلویزیون دولتی حکومت ایران- ۲۷ شهریور ۱۳۹۳
  85. خبرگزاری فرانسه- ۵دسامبر ۲۰۱۴– ۱۴ آذر ۱۳۹۳
  86. ایران آزاد فردا- سالروز صدور دستور نهایی منع تعقیب و بسته شدن کامل پرونده ننگین ۱۷ژوئن
  87. هافینگتون پست- یک مردهٴ مزاحم- ۸ ژانویهٴ ۲۰۱۵– ۱۸ دی ۱۳۹۳