کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۸: خط ۴۸:
حوادث و کشتار آذرماه ۱۳۳۲ نشان داد که دولت کودتا، فعالیت‌های دانشجویی را با سرکوب نظام‌مند پاسخ خواهد داد؛ ۱۶ آذر، توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور، روز دانشجو نامیده شد. دانشجویان پس از آن، هر سال در این روز اعتصابهای دانشجویی به راه می‌انداختند و در واقع ۱۶ آذرماه به معیار خوبی برای ارزیابی میزان نفرت از حکومت استبدادی و توانایی و نفوذ مخالفان در بین روشنفکران، تبدیل شد. ۱۶ آذر از همان زمان تا به امروز، همچنان از اهمیت تاریخی برجسته‌ای در ایران برخوردار بوده‌است؛ و برگی درخشان از مبارزات جنبش دانشجویی ایران به حساب می‌‌آید.
حوادث و کشتار آذرماه ۱۳۳۲ نشان داد که دولت کودتا، فعالیت‌های دانشجویی را با سرکوب نظام‌مند پاسخ خواهد داد؛ ۱۶ آذر، توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور، روز دانشجو نامیده شد. دانشجویان پس از آن، هر سال در این روز اعتصابهای دانشجویی به راه می‌انداختند و در واقع ۱۶ آذرماه به معیار خوبی برای ارزیابی میزان نفرت از حکومت استبدادی و توانایی و نفوذ مخالفان در بین روشنفکران، تبدیل شد. ۱۶ آذر از همان زمان تا به امروز، همچنان از اهمیت تاریخی برجسته‌ای در ایران برخوردار بوده‌است؛ و برگی درخشان از مبارزات جنبش دانشجویی ایران به حساب می‌‌آید.


وقایع آذر ۱۳۳۲، نمایانگر واکنش دولت کودتا به فعالیتهای دانشجویی بود و به دنبال آن سرکوب نظام‌مند تمامی اشکال دیگر مخالفتها، روی داد. 
== نقش دانشجویان در تاریخ معاصر ایران ==
دانشگاه در شکل امروزین خودش، که چندین دهه‌ عمر دارد،  نقش‌های سیاسی و اجتماعی درخشانی را در تاریخ معاصر ایران ایفا کرده است. بدون در نظر گرفتن نقش دانشگاه، بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران را در این مقطع تاریخی بسیار دشوار و حتی امکان‌ناپذیر است. در طول دو حاکمیت شاه و حکومت فعلی همواره شاهد این نقش آفرینی بوده‌ایم، این حضور مؤثر و چشمگیر دانشگاه در نقش‌آفرینی سیاسی و اجتماعی، تقریباً همه‌ٔ دولتها در دو رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی را بر آن داشته است که پیوسته در ترسیم سیاست انقباضی خود در قبال نیروهای اجتماعی و سیاسی، بخشی را به کنترل و عموماً سرکوب فضای دانشگاه اختصاص دهند.  


شانزدهم آذر در ايران روز دانشجوست. ۵۸ سال از شانزدهمين روز از آذرماهی می گذرد که سه دانشجو در ايران کشته شدند. تظاهرات دانشجويان که منجر به کشته شدن اين سه دانشجو بود، در اعتراض به ورود دنيس رايت، کاردار سفارت انگليس به تهران از روز ۱۴ آذر سال ۱۳۳۲ شروع شد.
اولین سرکوب دانشگاه در دوره‌ی رضاخان انجام شده است، و تا همین امروز این سرکوب در دانشگاه‌های ایران وجود دارد. دانشجویان همواره با بازداشت و شکنجه و حبس‌های طولانی مدت روبرو بوده و هستند، اما راهی که دانشجویان و جنبش دانشجویی ایران طی کرده پر از حماسه بوده است.


ورود دنيس رايت به تهران و از سرگيری روابط ايران و بريتانيا ۴ ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد در ايران صورت گرفت. اين موضوع و اعلام سفر ريچارد نيکسون، معاون وقت رييس جمهوری آمريکا به ايران، موجب آغاز اعتراض ها شد.
دانشگاه بعد از سرکوب ۱۶ آذر، دانشگاه عملاً به محاق رفت، و یک دوره‌ی خفقان در جامعه‌ی ایران شروع شد، در بهمن ماه ۱۳۴۰ در دولت امینی، دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به عدم بازگشایی دانشگاه، دست به تجمع و اعتراض زدند، کماندوهای هوانیروز برای سرکوب دانشجویان به دانشگاه حمله کردند و تعداد زیادی را مجروح و مصدوم و بازداشت کردند.


دانشجويان دانشکده های حقوق و علوم سياسی، علوم، دندانپزشکی، فنی، پزشکی و داروسازی در دانشکده های خود تظاهراتی عليه حکومت برپا کردند.
این حرکت دانشجویی توسط هیچ حزب یا سازمان سیاسی آن روزگار سازماندهی نشده بود، این اعتراض شروع مرحله‌ی جدیدی از حرکت دانشجویی بود، دانشگاه و دانشجوی ایرانی، با عبور از رویه‌های معمول سیاسی احزاب و گروه‌‌ها ابتکار عمل را در دست  گرفت. از این مقطع به بعد دانشگاه به کانون اصلی مبارزه علیه دیکتاتوری، تبدیل شد.


روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشيده شد. ماموران نظامی در درگيری با دانشجويان تعدادی را مجروح و شماری را دستگير و زندانی کردند.
از این دوره به بعد دانشگاه محل تولد گروه‌ها و سازمان‌هایی شد که با یک جمع‌بندی اصولی و درک شرایط جدید مبارزه، تنها راه مقابله با دیکتاتوری خشن شاه را مشی انقلابی و بهره‌گیری از زبان قهر تشخیص دادند. تحلیلی که راه‌گشا بود. از این مقطع یک تغییر کیفی در موقعیت دانشگاه نسبت به گذشته ایجاد شد. تا پیش از دهه‌‌ی ۴۰ جریان‌های دانشجویی ادامه‌‌ی احزاب و جریان‌های سیاسی موجود در صحنه‌‌ی سیاسی جامعه به‌شمار می‌رفتند و در قالب شاخه‌‌ی دانشجویی بدنه‌‌ی اصلی حزب که بیرون دانشگاه بود، فعال بودند، اما از دهه‌ی ۴۰ دانشگاه ابتکارعمل را در مبارزه از آن خود کرد و منشأ احزاب و سازمانهای انقلابی شد. از جمله [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران]] که در این دهه توسط دانشجویان ایجاد شد و عضوگیری گسترده در دانشگاه، آن‌را به پایگاه اصلی گروه‌های سیاسی مترقی و پیشرو ارتقا داد.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C سازمان مجاهدین خلق ایران- مقاله دکتر بهروز پویان- کارشناس علوم سیاسی از تهران]</ref>


روز شانزده آذر تعداد سربازان در داخل دانشگاه افزايش يافت. پيش از ظهر آن روز هم بين دانشجويان دانشکده های حقوق و علوم سياسی و ماموران نظامی درگيری هايی رخ داد.
رویه‌های رفرمیستی گذشته نقد و به کناری گذاشته شد، [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|سازمان چریک‌های فدایی]] با رد «تئوری بقا»ی [[حزب توده ایران|حزب توده]] که توسط [[امیر پرویز پویان]] تئوریزه شد، دانشگاه را مسلح به تئوری‌های انقلابی کردند و در مدت کوتاهی دانشگاه توانست در شکلی تازه سازماندهی شود.


در دانشکده فنی به علت حضور يکی از ماموران در سر کلاس، برای دستگيری دانشجويانی که شعار داده بودند، درگيری رخ داد. دانشجويان عليه حضور نظاميان در کلاس درس اعتراض کردند.
[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] هم با نفی مبارزات رفرمیستی گذشته، و با تحلیل درست از شرایط جدید، و تشخیص تضاد اصلی که همان حاکمیت دیکتاتوری بود، ساختار و قالب‌های سیاسی گذشته را  در هم ریخت.


نظاميان هم دانشجويان معترض را تعقيب کرده و در سرسرا و سالن دانشکده فنی آنها را به گلوله بستند.
جنبش دانشجویی در مسیر خود با دانشجویانی همراه می‌شود که نقش ارزنده‌ای در تاریخ معاصر ایران دارند، [[محمد حنیف‌نژاد]]، [[سعید محسن]] و اصغر بدیع‌زادگان که از دانشگاه آمده بودند، و تجربه‌ی فعالیت‌های مسالمت‌آمیز رفرمیستی را هم داشتند، آن دایره را شکستند و با ابتکار عمل شجاعانه‌ای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] را تأسیس کردند،‌ سازمانی با اعتقادات اسلامی.


در نتيجه سه دانشجو به نام های مصطفی بزرگ نيا، عضو کميته مرکزی سازمان جوانان حزب توده ايران، مهدی شريعت رضوی، از کادرهای سازمان جوانان حزب توده ايران و احمد قندچی، از طرفداران جبهه ملی کشته شدند.
از سویی دانشجویان فداکاری چون امیرپرویز پویان، مسعود احمدزاده و [[بیژن جزنی]] سازمان [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|چریک‌های فدایی خلق ایران]] را بینان گذاشتند، این دو سازمان اصلی‌ترین نیرویی شدند که در مقابل حکومت پهلوی مبارزه کردند و در سرنگونی آن نقش ارزنده و اصلی را ایفا کردند.


== نقش دانشجویان در تاریخ معاصر ایران ==
=== نقش دانشجویان در به ثمر رساندن انقلاب ۵۷ ===
از دهه‌ی ۴۰ شمسی دانشجویان بتدریج


=== نقش دانشجویان در به ثمر رساندن انقلاب ۵۷ ===
از جمله شاخصهای تعیین‌کننده در سرفصل جدید نقش‌آفرینی انقلابی دانشگاه در دهه‌ٔ ۴۰، پیشگامی دانشگاه و سازمانهای انقلابی برآمده از آن، در اتحاد با سایر نیروهای اجتماعی از جمله بازار و کارگران بود. این اقدام، سازمانهای انقلابی را از حصار دانشگاه‌ها خارج کرده، مرزهای عمل انقلابی را به لایه‌های دیگر جامعه گسترش می‌داد. ضمن این‌که با اصلی کردن تضاد حاکمیت‌-‌ملت، سایر تضادهای اجتماعی از جمله تضادهای قومی، مذهبی، جنسی و… به‌نفع تضاد اصلی و در خدمت آن مستحیل می‌شدند. و این اقدام پادزهری است که حربه‌های یک دیکتاتور را در برجسته کردن تضادهای گاه‌به‌گاه اجتماعی به‌منظور ایجاد شکاف در صف متحد جامعه خنثی می‌کند. مبتنی بر چنین منطقی بود که پس از سقوط رژیم پهلوی، به فاصله کوتاهی هواداران مجاهدین خلق به‌سرعت و به شکلی باورنکردنی با گذر از مرزهای جنسی، قومی، دینی و طبقاتی همه‌ٔ لایه‌های جامعه را دربرگرفتند. هر چند برای یک سازمان انقلابی کیفیت نیروها بسیار مهم‌تر از کمیت آنهاست، اما گذر از مرزهای اعتباری جامعه، خود یک عامل کیفی به‌شمار می‌رود. از این‌رو فارغ از کمیت، حضور افراد از طبقات و ادیان و اقوام و از هر دو جنس در صف اعضا و هواداران یک سازمان انقلابی، تاییدی بر کیفیت بی‌چون و چرای آن و برجستگی وجه دموکراتیک گفتمان آن تشکیلات است.


=== فشارها و سرکوب جنبش دانشجویی بعد از انقلاب ضد سلطنتی ===
=== فشارها و سرکوب جنبش دانشجویی بعد از انقلاب ضد سلطنتی ===
۹۷۳

ویرایش