کاربر:Mehran/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۳: خط ۵۳:
 روزبه که در بازپرسی‌های اولیه، خود را مهندس معرفی کرده بود قبل از آن که شناخته شود، به دست افسران همرزمش فراری داده شد.در چنین روزهایی، روزبه اخبار دستگیری و شکنجه‌ی همر‌زمان خود را می‌شنید و برای حفظ و جابه‌جا کردن آن‌هایی که هنوز دستگیر نشده بودند، تلاش می‌نمود و ناگزیر هر روز به لباسی درمی‌آمد تا رد خود را بر دشمن گم کند و مراقب بود تا باقی‌مانده‌ی حزب را از تعرض مأموران حکومتی در امان دارد.  
 روزبه که در بازپرسی‌های اولیه، خود را مهندس معرفی کرده بود قبل از آن که شناخته شود، به دست افسران همرزمش فراری داده شد.در چنین روزهایی، روزبه اخبار دستگیری و شکنجه‌ی همر‌زمان خود را می‌شنید و برای حفظ و جابه‌جا کردن آن‌هایی که هنوز دستگیر نشده بودند، تلاش می‌نمود و ناگزیر هر روز به لباسی درمی‌آمد تا رد خود را بر دشمن گم کند و مراقب بود تا باقی‌مانده‌ی حزب را از تعرض مأموران حکومتی در امان دارد.  


سفارت بریتانیا، روزبه را به « رازبانه‌ای سرخ، که با لباس مبدل از تله‌های بی‌شمار پلیس فرار کرده و با شهامتی ماجراجویانه،‌ چه برای حزب ، چه برای مقامات امنیتی و چه برای عموم، از خود  چهره‌ای افسانه‌ای ساخته» توصیف میکند.<ref>''برگرفته از کتاب خاطرات شکنجه شدگان- یرواند آبراهامیان 141''</ref>
سفارت بریتانیا، روزبه را به « رازبانه‌ای سرخ، که با لباس مبدل از تله‌های بی‌شمار پلیس فرار کرده و با شهامتی ماجراجویانه،‌ چه برای حزب ، چه برای مقامات امنیتی و چه برای عموم، از خود  چهره‌ای افسانه‌ای ساخته» توصیف میکند.<ref name=":1">''برگرفته از کتاب خاطرات شکنجه شدگان- یرواند آبراهامیان 141''</ref>


عاقبت وی در تابستان ۱۳۳۶، پس از گذاشتن قرار ملاقات با علی متقی که در خفا زندگی خود را با تحویل او به پلیس تاخت زده بود، پس از یک نبرد شدید با چندین تن از مأموران که در لباس مبدل، در بین مردم عادی خود را مخفی ساخته بودند، در حوالی خیابان سیروس جنوبی (محله بازارچه اسماعیل بزاز)، هنگام بالا رفتن از تیر برق هدف گلوله قرار گرفته، مجروح و دستگیر شد.
عاقبت وی در تابستان ۱۳۳۶، پس از گذاشتن قرار ملاقات با علی متقی که در خفا زندگی خود را با تحویل او به پلیس تاخت زده بود، پس از یک نبرد شدید با چندین تن از مأموران که در لباس مبدل، در بین مردم عادی خود را مخفی ساخته بودند، در حوالی خیابان سیروس جنوبی (محله بازارچه اسماعیل بزاز)، هنگام بالا رفتن از تیر برق هدف گلوله قرار گرفته، مجروح و دستگیر شد.
== '''بازجویی و اعدام''' ==
== '''بازجویی و اعدام''' ==
خسرو روزبه را پس از دستگیری ابتدا جهت مداوا به بیمارستان و سپس به زندان قزل‌قلعه منتقل نمودند. یرواند آبراهامیان در کتاب خود «اعترافات شکنجه‌شدگان» نقل می‌کند: روزبه - تحت شرایطی که اکنون بر ما آشکار نیست - مورد بازجویی قرار گرفت، از محاکمه او فیلم‌برداری شده و به‌طور مخفیانه در قزل قلعه به تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۷ تیرباران شد.
خسرو روزبه را پس از دستگیری ابتدا جهت مداوا به بیمارستان و سپس به زندان قزل‌قلعه منتقل نمودند. یرواند آبراهامیان در کتاب خود «اعترافات شکنجه‌شدگان» نقل می‌کند:<ref name=":1" /> روزبه - تحت شرایطی که اکنون بر ما آشکار نیست - مورد بازجویی قرار گرفت، از محاکمه او فیلم‌برداری شده و به‌طور مخفیانه در قزل قلعه به تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۷ تیرباران شد.
[[پرونده:خسروروزبه لحظاتی قبل ازاعدام.jpg|بندانگشتی|خسروروزبه لحظاتی قبل ازاعدام ]]
[[پرونده:خسروروزبه لحظاتی قبل ازاعدام.jpg|بندانگشتی|خسروروزبه لحظاتی قبل ازاعدام ]]
روز ۱۵ تیر ۱۳۳۶ نیز خسرو روزبه پس از یک زد و خورد یک ساعته به دام مأموران نظامی افتاد. خسرو روزبه در بیدادگاه نظامی [[شاه]] از آرمانهایش دفاع کرد. یأس و سرخوردگی و خیانت افراد دیگر پای مقاومتش را سست نکرد، ایستاد و جنگید و بالاخره در روز ۲۱  اردیبهشت ۱۳۳۷ به جوخه‌ی تیرباران سپرده شد. در شام‌گاه اجرای حکم اعدام، خسرو روزبه وصیت‌نامه‌ی هفتاد صفحه‌ای خود را در تقبیح کاپیتالیسم و ستایش سوسیالیسم نوشت.
روز ۱۵ تیر ۱۳۳۶ نیز خسرو روزبه پس از یک زد و خورد یک ساعته به دام مأموران نظامی افتاد. خسرو روزبه در بیدادگاه نظامی [[شاه]] از آرمانهایش دفاع کرد. یأس و سرخوردگی و خیانت افراد دیگر پای مقاومتش را سست نکرد، ایستاد و جنگید و بالاخره در روز ۲۱  اردیبهشت ۱۳۳۷ به جوخه‌ی تیرباران سپرده شد. در شام‌گاه اجرای حکم اعدام، خسرو روزبه وصیت‌نامه‌ی هفتاد صفحه‌ای خود را در تقبیح کاپیتالیسم و ستایش سوسیالیسم نوشت.
۴۷۴

ویرایش