رفراندوم جمهوری اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
دولت موقت انقلاب اسلامی{{سخ}} | دولت موقت انقلاب اسلامی{{سخ}} | ||
وزارت کشور{{سخ}} | وزارت کشور{{سخ}} | ||
نتیجهی انتخابات رفراندوم تغییر رژیم سلطنتی به جمهوری اسلامی که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت.{{پایان وسطچین}} | |||
| آری = 20147055 | | آری = 20147055 | ||
| نه = 140966 | | نه = 140966 |
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۰
رفراندوم جمهوری اسلامی | |||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
بسمه تعالی
دولت موقت انقلاب اسلامی
| |||||||||||||||||||||||||||||
رفراندوم جمهوری اسلامی یا همه پرسی جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و طبق نتایج اعلام شدهی آن ۹۸.۲ از واجدان شرایط شرکت در این رفراندوم با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.
در روز ۱۲ فروردین نتایج رفراندوم (Referendum) جمهوری اسلامی اعلام شد و خمینی حکومت جمهوریاسلامی را اعلام کرد، اینگونه بود که این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند.
در رفراندوم جمهوری اسلامی، برگه رای، دو قسمت داشت. این برگه شامل نیمه «آری» -به رنگ سبز- و نیمه «نه» -به رنگ قرمز- بود روی برگه رفراندوم جمهوری اسلامی نوشته شده بود: «بسمه تعالی، دولت موقت انقلاب اسلامی، وزارت کشور، تعرفه انتخابات رفراندوم، تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی، که قانون اساسی آن از تصویب ملّت خواهد گذشت.» رایدهندگان، در روز رفراندوم میبایست بخش موردنظر خود را از برگه جدا میکردند و در صندوق رای میانداختند و میتوانستد قسمت دیگر را با خود ببرند.
بر مبنای اعلامیه دولت موقت، در رفراندوم برگزار شده، ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار تن (۹۸ و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراری جمهوری اسلامی «بله» گفتند. پس از مطرح شدن ایدهی انجام رفراندوم، اعضای دولت موقت، افزودن کلمه دموکراتیک به عبارت جمهوری اسلامی را پیشنهاد کردند اما این ایده با مخالفت جدی خمینی مواجه شد. خمینی شدیدا با عبارت دموکراتیک اسلامی به مخالفت برخاست و آن را نشانی از نفوذ غرب و غربزدگی دانست. او گفت: فقط جمهوری اسلامی، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.
مطهری نیز با اضافه کردن مفهوم دموکراتیک به «جمهوری اسلامی» موافق نبود و در این باره گفت: «.. در عبارت جمهوری دموکراتیک اسلامی، کلمه دموکراتیک حشو و زاید است»
ابراهیم یزدی میگوید که در زمان برگزاری همه پرسی، برخی بر این نظر بودند که باید همهی گزینههای پیشنهادی، در پرسشنامه وارد شود،
ولی شورای انقلاب و خمینی که تصمیم گیرنده اصلی و نهایی بودند، تصمیم گرفتند تنها دربارهٔ جمهوری اسلامی از مردم سؤال شود[۱]
آنچه این رفراندوم را زیر سوال برد این بود که از مردم در مورد اینکه چه نوع حکومتی میخواهند سوالی پرسیده نمیشد، بلکه نوع حکومت تعیین شده بود و مردم مخیر بودند آنرا بپذیرند یا به استمرار حکومت قبلی رضایت بدهند. به این ترتیب رأی منفی به جمهوری اسلامی به منزلهی تأیید حکومت سابق بود. این موضوع با مخالفت بسیاری از جریانات سیاسی و روشنفکران مواجه شد. سازمان مجاهدین خلق به نحوهی برگزاری این رفراندوم اعتراض کرد و از دولت خواست مشخص کند، حکومتی جدید با نام جمهوری اسلامی که قرار است در مقابل نظام سلطنتی به مورد رأی گذاشته شود چه ماهیتی دارد و برنامههای آن چیست.
تعریف رفراندوم
رفراندوم به معنی مراجعه به آراء و افکار عمومی برای رد و قبول یک امر است. [۲]واژه رﻓﺮاﻧﺪوم Referendum از واژه To Refer ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ «رﺟﻮع ﻛﺮدن و ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﺮدن» گرفته ﺷﺪه و منظور ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﺮدن ﺑﻪ آراء عمومی ﻣﺮدم ﻳﻚ ﻛﺸﻮر ﺑه وﺳﻴﻠﻪ ﻫﻤﻪ ﭘﺮسی در ﻣﻮاردی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﻜﻮﻣﺘی ﺧﻮد ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮی ﻧﻴﺴﺖ و از اینرو آن را ﺑﻪ رای ﻣﺮدم واﮔﺬار میکند.[۳]
Plebiscite به معنی ﻫﻤﻪ ﭘﺮسی ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻗﺪرت ﺳﻠﻄﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ، از رﻳﺸﻪ رومی Plebs ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ «ﻣﺮدم ﻋﺎدی» ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. Plebiscite ﻛﻢ و ﺑﻴﺶ از ﺟﻬﺖ ﻣﻔﻬﻮم ﺑﺎ رﻓﺮاﻧﺪوم از ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ.[۳]
اصل همه پرسی باید در قانون اساسی مصوب به عنوان یکی از سرچشمههای قانونگذاری شناخته شود تا بتوان از آن برای اخذ تصمیم استفاده کرد.
تفاوت رفراندوم و همه پرسی تغییر حکومت
اصل ومنطق هر رفراندومی ایجاب می کند که مردم آن سرزمین حق گزینش از بین گزینههای مختلف را داشته باشند. اما خمینی در تز ولایتفقیه خود در مورد ضرورت تشکیل حکومت اسلامی می گوید:
«اکنون که شخص معینی از طرف خدای تبارک و تعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت (امام دوازدهم شیعیان) تعیین نشده، اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت (علم به قانون و عدالت) باشد بپا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول در امر امور جامعه داشت، دارا میباشد و بر مردم لازم است که از او اطاعت کنند.»
از نظر خمینی، حکومت اسلامی مشیّت الهی و ولیفقیه نماینده خدا بر روی زمین است. در تئوری ولایت فقیه که خمینی خود واضع آن است، ولی فقیه نیازی به رای مردم و رفراندوم ندارد و همهپرسی از دید وی تنها به معنای بیعت مردم است.
پیشینهی رفراندوم جمهوری اسلامی
خمینی چهار روز بعد از ورود به تهران یعنی در ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ مهندس مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت انتخاب کرد. خمینی طی حکمی نوشت:
«ما بهواسطه اتکاء به این آرای عمومی که شما آلان میبیند و دیدید تا کنون که آراء عمومی با ماست و ما را بهعنوان رسالت فرمایید یا به رهبری همهٴ قبول دارند از این جهت ما یک دولتی را معرفی میکنیم رئیس دولتی را معرفی میکنیم موقتاً دولتی تشکیل بدد که هم به این آشفتگیها خاتمه بدد و هم یک مسأله مهمی که مجلس مؤسسان است، انتخابات مجلس مؤسسان را درست کند و مقدمات او را درست کند و مجلس مؤسسان تأسیس بشد و همینطور مجلس انتخابات هم درست بشد لهذا ما دولت موقت را تعیین کردیم و از خدای تبارک و تعالی میخوام که توفیق بدد به آقای مهندس بازرگان که این مأموریت را به وجه احسن انجام بدهد»
روز بعد همین حکم منتشر شد و در آن خمینی با خطاب قرار دادن بازرگان گفت:
«ترتیب ادارهٴ امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبان مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید».
به این ترتیب دولت موقت مهندس مهدی بازرگان بر طبق حکم خمینی سه وظیفهی انجام رفراندوم جمهوری اسلامی، تشکیل مجلس مؤسسان و تشکیل مجلس نمایندگان را به عهده داشت.
به این ترتیب میتوان گفت خمینی پیش از سقوط شاه برگزاری رفراندومی که در آن مردم تنها یک گزینه پیش رو داشته باشند را در نظر داشت و پیشبینی کرده بود.
خمینی همچنین پس از گذشت دو هفته از انقلاب ۲۲ بهمن در رابطه با رفراندم گفت:
«آنچه اینجانب به آن رأی میدهم جمهوری اسلامی است... . نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم»!
صادق طباطبایی، برادر زن احمد خمینی، که از مجریان برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی بوده است در خاطرات خود میگوید: «۱۲ روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمد آقا خمینی گفتند، امام میگویند رفراندوم باید هرچه زودتر برگزار شود. من با آقای دکتر صدرحاج سید جوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم. وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم. حتی پاسبانها نه میتوانند با لباس و اونیفورم سابق سرکار بروند و نه ابزار بیسیم و ماشین دارند، کلانتریها هم اکثرا در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است . در مراکز استانها و شهرها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشدهاند. انجام امر آقای خمینی چند ماهی فرصت نیاز دارد. من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم . کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت آقای خمینی میفرمایند، اگر کمی (سریع) بجنبید، این کار انجام میشود . ایشان گفتند این کار امکانپذیر است، شما بروید و کار را به سبک انجمن اسلامی در بیاورید.[۴]
خمینی با حضور در دبیرستانی در قم در اسفند ماه ۱۳۵۷ گفت:
«آنها که قلم های مسموم در دست گرفتهاند و بر خلاف اسلام مینویسند و ملی و دموکراتیک و این حرفها را به میان میآورند از آنها نپذیرید. ما اسلام را میخواهیم. ملت اسلام را میخواهد. آنها که کوشش دارند نهضت ما را تضعیف کنند، دولت ما را تضعیف کنند، تا به خیال آنها نتوانیم در رفراندوم موفق شویم خیال خامی به سر خودشان میپزند. ملت ما یکپارچه خواهان جمهوری اسلامی است. کمونیستها هم باید جمهوری اسلامی بخواهند. اگر بخواهند برای این ملت کار کنند، استقلال کشور را میخواهند، آنکه علاقه به ملت دارد، اگر راست میگویند باید جمهوری اسلامی بخواهند.»[۵]
سخنرانی خمينی در روز ۹ اسفند ۱۳۵۷
خمینی در سخنرانی خود در روز ۹ اسفند ۱۳۵۷ مردم را به نفی عبارت دموکراتیک در نام حکومت تشویق کرد و گفت: «آن چيز كه ملت ميخواهد جمهوری اسلامی است، نه جمهوری فقط، نه جمهوری دموكراتيك، نه جمهوری دموكراتيك اسلامی. آنچه از ملت ايران ميخواهم اين است كه بيدار باشيد... از كلمه دموكراتيك نترسيد، اين فُرمِ غربي است. ما فرمهای غربی را نمیپذيريم ... آنچه كه شما میخواهيد آن بايد بشود، نه آنچه كه آنهايی كه از اروپا و خارج آمدهاند میخواهند؛ نه آنچه كه اعيان و اشراف میخواهند و نه آنچه كه حقوقدانان میخواهند...روزنامهها خودشان را اصلاح كنند، خيانت نكنند بهاسلام و مسلمين... تبليغات سوء را منعكس نكنند، توطئهها را جلوگيری كنند... وقتی رفراندوم اعلام شد راٌی من حكومت جمهوری است؛ جمهوری اسلامی است. هركس تبعيت از اسلام دارد جمهوری اسلامی بايد بخواهد... از حوزههای علميه تجليل كنيد... اين حوزههای علميه است كه اسلام را تا بهحال نگهداشت. اگر روحانيون نبودند از اسلام خبری نبود... از اينها پشتيباني کنید.»[۶]
عبدالکریم لاهیجی میگوید:
«امری که در آنروز انجام گرفت بیشتر مشخصههای یک بیعت از مردم را داشت تا برگزاری یک همهپرسی؛ ...هرگز آنچه در ایران انجام شد را نمیتوان رفراندوم نامید. آن چیزی است که در اصطلاح غربی به آن «plebiscite» میگویند. یعنی حکومتی که بر مردم کشور مستولی است، رأی مثبت مردم را بخواهد. یعنی به اصطلاح گذشته مردم با او «بیعت» کنند. حاکمان ایران آن زمان که در پی یک انقلاب به حکومت رسیدند و خود را وارث نظام سلطنت مشروطه میدانستند، هرگز از مردم نپرسیدند که شما میخواهید چه نظامی جانشین آن نظام باشد، بلکه نظام را تعیین کردند و بعد از مردم پرسیدند که آیا شما این نظام را میخواهید یا نظام گذشته را؟»[۷]
رفراندوم جمهوری اسلامی از دید مجاهدين
سازمان مجاهدین سوال مطرح شده در رفراندوم را از از أساس نادرست برشمرد و در رابطه با نحوه برگزاری آن در نشریه... نوشت:
«سوال مطروحه در رفراندم پيش بينی شده، تا آنجا كه به نظرخواهی در مورد سرنوشت رژيم سلطنتی و بود و نبود آن مربوط میشود اساساً بیمورد و منتفی است... زيرا اگر به گورسپردن لاشة سلطنت هنوز محل سؤال و ترديد باشد معلوم نيست كه به چه مجوزی و در كادر چه نظامی دولت مهندس بازرگان معرفی شده و به كار پرداخته است؟ البته اگر قبل از روی كار آمدن دولت مهندس بازرگان چنين سؤالی میشد، باز میشد محملی برای آن ساخت ولی اكنون مثل اين است كه كسی اول درب را باز كند و بعد اجازه ورود بگيرد! مگر خود آقا بارها و بارها در پاريس بر حقوق عموم طبقات و نيروهای مردم داير بر حق انتخاب و اظهار نظر آزاد همگان، تأكيد نكرده اند؟ پس چرا بايد طوری عمل شود كه انعكاس درستی نداشته و اين شبهه را ايجاد كند كه ما را فقط ميان رژيم سلطنتی و جمهوری اسلامی مخير كرده اند و لاغير. آيا ما دوست داريم كه بر فرض هم كه كسی با جمهوری اسلامی موافق نباشد، با دادن رأي مخالف به جانب رژيم طاغوتي سلطنتي گرويده و موافق آن قلمداد شود؟ يا اين كه معتقديم كه هركه با ما نيست ضد ما و عليه ماست؟ يا میخواهيم سايرين را وادار كنيم كه از ترس سلطنت، به اكراه و اجبار به جمهوری اسلامی رأی بدهند؟.... بنابراين به اعتقاد ما و بر حسب اين قاعده روشن و صريح اسلامی كه «هيچ گونه انتخاب و قرارداد و عقدی كه در آن اجبار روا شده و از ابراز تمايل و اراده آزاد افراد و گروه های انسانی به نحوی از انحاء ممانعت شده باشد، معتبر و اصيل نيست.از دولت آقای مهندس بازرگان تقاضا می كنيم ترتيبي اتخاذ نمايند كه امكان انتخاب آزاد هرشكل از حكومت برای هر فرد يا گروهی در نظرخواهی، وجود داشته باشد.»[۸]
مسعود رجوی در این رابطه گفت:
«تصويب آن در شكل رفراندوم پيش بينی شده از طرف دولت، از پيش محرز است اما ما میگوييم جمهوری اسلام بله، ولی سوء استفاده ارتجاعی از اسلام نه!»
بیانیه سازمان مجاهدین
سازمان مجاهدين خلق ایران در برابر رفراندوم جمهوری اسلامی با انتشار بيانيهيی موضعگيری كرد و برنامه مرحلهيی و انتظارات حداقل خود را اعلام نمود.
از آنجا که تحریم رفراندوم در شکلی که ترتیب داده شده بود به منزلهی تأیید حکومت سلنطنتی بود که چند ماه بیشتر از سقوط آن گذشته بود، سازمان مجاهدین به این رفراندوم به صورت مشروط رأی «آری» داد.
سازمان مجاهدین شروط معینی را تحت عنوان انتظارات مرحلهای از جمهوری اسلامی در بیانیهای اعلام کرد:
«انتظارات مرحلهای از جمهوری اسلامی»
بنيانگذاری ارتش مردمی؛
تضمين آزادی كامل مطبوعات، احزاب و اجتماعات سياسی با هر عقيده و مرام
تأمين كامل حقوق سياسی و اجتماعی زنان فارغ از هر محدوديت استثماری طبقاتی
رفع ستم مضاعف از همهٌ شاخهها، تنوعات قومی و ملی وطنمان در كليهی استانهای كشور و تأمين جميع حقوق و آزاديهای فرهنگی و سياسی برای آنها در چارچوب وحدت و يكپارچگي تجزيهناپذير كل كشور
(اصولاً به اعتقاد ما نحوه برخورد با مسأله ملیتها یکی از اصلیترین معیارهای سنجش اصالت و مشروعیت انقلابی و مردمی و توحیدی یک حکومت وحدتگرا و موحد اسلامی است. اگر چنانکه در دوران علی علیهالسلام دیده میشود هیچ شائبه استثماری و برتریجویی و ستم ملی در کار نباشد، اختلافات و تضادهای قومی و ملی(میان عرب و عجم یا میان ترک و کرد و امثالهم...) تدریجاً حل شده و به جانب وحدت میل خواهد نمود. حال اینکه هر گونه فقدان روحیه توحیدی و وحدتگرا که در چشمداشتهای طبقاتی تجسم مییابد مسأله را لاینحل ساخته و به سمت تعارض و قهر خواهد راند. همان چشمداشتهای استثماری که جامعه را به طبقات متخاصم و ناسازگار تقسیم میکند.
در همینجا باید توجه مبرم مردم قهرمانمان در کردستان و بهویژه توجه مبارزان و روشنفکران دلیر آن سامان را چنانکه خود نیز میدانند مجدداً به این نکته حیاتی جلب نمود که بایستی در مسیر مبارزات عادلانه خود یکدم از پیوند ریشهیی میان ناسیونالیسم انقلابی و ترقیخواه کرد با ناسیونالیسم کل خلق قهرمان ایران غفلت نورزند.)
استقلال كامل دانشگاهها و مدارس عالی و اداره ی آنها تحت نظر شورای دانشگاه با مشورت دانشجويان و كارمندان
لغو كليه مقررات ضدكارگری و تدوين قانون جديد كار با نظر خود كارگران
دهقانان محروم ايران بههيچ مرجع دولتی بدهكاری ندارند
اعمال حق كامل حاكميت ملی بر جميع منابع ملی و بهويژه نفت و ابطال كليهی قراردادهای ننگين استعماری در اين رابطه
قطع هرگونه تحميل دولتی و شهرداریها بهبازاريان و اصناف و كمك به احيای بازار و صنايع ملی
تأمين كامل معيشت، مسكن و تحصيلات كارمندان جزء دولتی و دواير خصوصی و خانوادهی آنها بهخصوص آموزگاران و دبيران و لغو تمام دُيون آنان بهمراجع دولتی
تحريم سياسی و اقتصادی دولتهای نژادپرست
خروج از همهی پيمانهای آشكار و پنهان ننگين استعماری چه سياسی و چه نظامی و ورود به بلوك كشورهای غيرمتعهد؛
استمرار و مداومت در بسيج تودههای مردم بهمنظور مواجههی قاطع دستهجمعی با تمام مشكلات و تنگناهای سياسی، اقتصادی و نظامی احتمالی
آنچه به نام اسلام ارائه میكنيم، حقيقتاً اسلامی و به دور از هر شائبه شرك آميز استبدادی و استعماری و استثماری باشد. اسلامی پاك، مردمی و مبرا از جعليات، زنگارها و رسوبات طبقاتی قرون و اعصار، و الا بديهی است وجدانهای آگاه و انقلابی مسلمانان هرگز سوءاستفاده ارتجاعی از نام اسلام را روا نخواهند داشت. [۸]
رفراندوم از دید مسعود رجوی
مسعود رجوی در مورد رفراندوم جمهوری اسلامی میگوید:
«ما نیازی به این رفراندوم نداشتیم... بهتر بود نحوه رفراندوم طوری نباشد که از آن بوی اکراه و اجبار بیاید... مردم باید نوع حکومتی را که بدان رأی میدهند بدانند و آگاهی داشته باشند که دارای چه نوع ویژگی است.»
مسعود رجوی همچنین در مورد رفراندوم جمهوری اسلامی میگوید:
«هنگام رأیدادن، از من در مورد گروههای سیاسی که رفراندوم را تحریم کردند و در آن شرکت نکردند، سؤال شد.
من جواب دادم: این گروهها حتماً ایده و هدفهای مشخصی دارند که امیدواریم شکل و محتوای جمهوری اسلامی بهصورتی باشد که خواستههای آنها را برآورده سازد.
سؤال شد بعضی از این گروهها معتقدند که چون از محتوای جمهوری اسلامی اطلاعی ندارند در رفراندوم شرکت نمیکنند. نظر شما در این مورد چیست؟ آیا شما از محتوای جمهوری اسلامی اطلاع دارید؟
جواب من این بود که: طبق برنامه حداقل مجاهدین، حکومت باید محتوای ضددیکتاتوری و ضدارتجاعی و ضداستعماری داشته باشد. سؤال شد که اگر محتوای جمهوری اسلامی منطبق با حداقل سازمان شما نباشد و خود را ملزم به رعایت این برنامه نداند، سازمان شما چه برخوردی با حکومت خواهد داشت؟
جواب من این بود که دولت باید پاسخگو باشد و ما تا آخرین نفس برای تحقق خواستههایمان مجاهدت میکنیم.
خمینی این دور از بازی را با برخورداری از حمایت تودههای میلیونی مردم که هنوز او را در «ماه» میدیدند، برده بود و ما باید برای نبرد سیاسی و تک و پاتکهای بعدی در مؤسسان آماده میشدیم. هنر ضدانقلابی خمینی در این بود که از همان روز ورود به تهران معطل نکرد و تا تنور مقبولیت اجتماعیاش گرم بود، نان جمهوری اسلامی خود را ولو بهطور صوری و در تعارض با رژیم مدفون سلطنتی به آن چسباند...در این دوره از نبرد ما توانستیم مواضع و سنگرهایمان را در میان اقشار آگاه تثبیت کنیم و نگذاریم خمینی سرضرب یکی از نیروهای اصلی انقلاب ضدسلطنتی را با تیر و حربه «کفر» از دور خارج کند. اما در مورد مؤسسان، خمینی که نبض اوضاع را در دست داشت میدانست که با افت روزافزون مشروعیت حکومت مواجه است و نخواهد توانست کارش را به سادگی رفراندوم جمهوری اسلامی، پیش ببرد. بنابراین از اساس جِر زد، بیآبرویی را بهجانخرید، منکر مؤسسان شد و بهجایش چیزی بهنام خبرگان را بر پا کرد که فقط ۷۵ نماینده داشت که باید به فوریت ضمن یک ماه قانون اساسی مورد نظر او را تدوین و تصویب میکردند.».[۹]
پاسخ خمینی به مجاهدین
خمینی که از ابتدا میدانست موضع مجاهدین در رابطه با رفراندوم جمهوری اسلامی چیست و آنها خواهان «جمهوری دموکراتیک ایران» هستند در این رابطه گفت:
«آنها که در نوشتهجاتشان از جمهوری دم میزنند جمهوری فقط، یعنی اسلام نه. آنهایی که جمهوری دموکراتیک میگویند یعنی جمهوری غربی، جمهوری اسلامی نه! آنها میخواهند باز همان مصائب را با فرم دیگه برای ما ببار بیاورند».
خمینی همچنین یک روز پیش از میتینگ بزرگ مجاهدین در خزانه که در روز 4 خرداد 58 برگزار شد، در پاسخ به خواست آنها و برای نفی دموکراسی و دموکراتیسم که حرف مجاهدین بود و مهندس مهدی بازرگان نیز از آن حمایت کرده بود، گفت:
«هرکس جمهوری را بخواهد دشمن ماست برای اینکه دشمن اسلام است. هرکس پهلوی جمهوری اسلامی، دموکراتیک بگذارد این دشمن ماست. هرکس جمهوری دموکراتیک بگوید، او دشمن ماست. برای اینکه معلوم است اسلام را نمیخواهد، ما اسلام را میخواهیم».
رفراندوم اولین مرزبندی مجاهدین با خمینی
به این ترتیب اگرچه مجاهدین خلق، رفراندوم جمهوری اسلامی را که یک ماه و نیم پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی برگزار شد تحریم نکردند، و به صورت مشروط به آن رأی دادند، میتوان این رفراندوم را اولین رویارویی مجاهدین خلق با خمینی پس از انقلاب ضدسطنتی دانست... ماه بعد سازمان مجاهدین در انتخابات برای تصویب قانون اساسی شرکت نکرد و آنرا نپذیرفت. مهمترین عامل مخالفت سازمان مجاهدین با قانون اساسی، اصل ولایت فقیه بود. آنها این اصل را مغایر با أصول دموکراتیک میدانستند. به رغم پیشنهاداتی که از طرف احمد خمینی مبنی بر مشارکت در حاکمیت ،برای مسعود رجوی برده شد تا مجاهدین به این اصل تمکین کنند، مجاهدین آنرا نپذیرفتند و به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی منفی دادند.
منابع
- ↑ بی بی سی فارسی ۱۲ بهمن ۱۳۹۷
- ↑ فرهنگ فارسی معین
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ مقاله معناهای دوگانه انتخابات اسماعیل نوری علاء
- ↑ کتاب خاطرات سیاسی صادق طباطبایی نشر عروج ۱۳۸۷ جلد سوم
- ↑ روزنامهی آیندگان اسفند ۱۳۵۷
- ↑ روزنامهی کیهان ۱۲ اسفند ۱۳۵۷
- ↑ سایت دویچه وله اول آوریل ۲۰۱۰
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ بیانیه مجاهدین در رابط با رفراندوم ۲۷ فروردین ۱۳۵۷
- ↑ مسعود رجوی کتاب استراتژی قیام وسرنگونی