کاربر:Khosro/صفحه تمرین میرزاده عشقی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۳۸: خط ۷۳۸:
{{ب|این طبع تو «عشقی» بخدایی خداوند، از کوه دماوند|محکم‌تر و معظم‌تر و آتشکده‌تر بود. دیدی چه خبر بود؟}}{{پایان شعر}}
{{ب|این طبع تو «عشقی» بخدایی خداوند، از کوه دماوند|محکم‌تر و معظم‌تر و آتشکده‌تر بود. دیدی چه خبر بود؟}}{{پایان شعر}}
<ref>[http://sharif.mihanblog.com/post/418 مجلس چهارم - سیاست نامه]</ref>
<ref>[http://sharif.mihanblog.com/post/418 مجلس چهارم - سیاست نامه]</ref>


=== میرزاده عشقی و حقوق زنان ===
=== میرزاده عشقی و حقوق زنان ===
خط ۷۹۰: خط ۷۹۱:
نیمی از ملّت ایران مرده <ref>حجاب زنان - کلیات  میرزاده  عشقی</ref>
نیمی از ملّت ایران مرده <ref>حجاب زنان - کلیات  میرزاده  عشقی</ref>


=== پریشانی ایران ===
{{شعر}}{{ب|ای‌دوست ببین بی سر و سامانی ایران|بدبختی ایران و پریشانی ایران}}
{{ب|از قبر برون آی و ببین ذلت ما را|این ذلت ایرانی و ویرانی ایران}}
{{ب|آوخ که لحمد، جای تو شد تا بقیامت!|رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران}}
{{ب|از وضع کنونی و زبدبختی ملت|زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران}}
{{ب|گردیده جهان تیره و گشته‌ست دلم تنگ|گویی که شدم حبسی و زندانی ایران}}
{{ب|بگرفته دلم سخت زاوضاع کنونی|بیچارگی و محنت و حیرانی ایران}}
{{ب|عشقی بود ار نوحه‌گر امروز عجب نیست|خون می‌چکد از دیدۀ ایرانی و ایران}}{{پایان شعر}}
<ref>کلیات  میرزاده عشقی</ref>
=== عاشقی ===
{{شعر}}{{ب|عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست|تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست}}
{{ب|تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق|نیم رسوا عاشق اندر فن خود استاد نیست}}
{{ب|ای دل از حال من وبلبل چه می پرسی برو|ما دو تن شوریده را کاری به جز فریاد نیست}}
{{ب|به به از این مجلس ملی وازادی فکر|من چه بنویسم قلم در دست کس آزاد نیست}}
{{ب|رای من این است کاندید از برای انتخاب|اندر این دوره مناسب تر کس از شداد نیست}}
{{ب|حرفهای تازه را فرعون هم ناگفته بود|بلکه از چنگیز هم تاریخ را در یاد نیست}}
{{ب|ای خدا این مهد استبداد را ویران نما|گر چه در سر تاسرش یک گوشه ای آباد نیست}}
{{ب|گر که جمهوری است این اوضاع برگیر وببند|هیچ آزادی طلب بر ضد استبداد نیست}}
{{ب|قلب عشقی بین که چون سرتاسر ایران زمین|از جفای گلرخان یک گوشه اش آباد نیست}}
<ref>کلیات  میرزاده عشقی</ref>
=== یکرنگی ===
{{شعر}}{{ب|با هر محیط، خویش، نه همرنگ می‌کنم| نی لحن خود، رهین هر آهنگ می‌کنم}}
{{ب|مانم که تا بگردد همرنگ من محیط|آنگه ببین چسان همه را رنگ می‌کنم}}
{{ب|تا روز خوش گشاید، آغوش خود بمن|در روز سخت، عرصه به‌خود تنگ می‌کنم}}
{{ب|از نقش طبع خویش، در این مملکت ز نو|تجدید عهد نقشه‌ی ارژنگ می‌کنم}}
{{ب|با مدعی دیگری به تعقیب من میای|من خود نگشته خسته، ترا لنگ می‌کنم}}
{{ب|تیر و کمان، زبان و سخن گو به‌خصم من|این تیر و این کمان بودم، جنگ می‌کنم}}
{{ب|نامد به‌چنگ من، ز وطن غیر موی خویش|پس موی ووز مویه‌ی او چنگ می‌کنم}}
{{ب|دیوانه  ''عشقی'' است نه مجنون، من این‌حسن|اثبات با ادله و فرهنگ می‌کنم}}
{{ب|مجنون ز روی عقل همی‌گفت دلبر است|لیلی و دل بطره‌اش آونگ می‌کنم}}
{{ب|مجنون منم که عشق وطن دارم و فعان|از عشق آب و خاک گل و سنگ می‌کنم}}
<ref>کلیات میرزاده عشقی</ref>


== منابع ==
== منابع ==
<references />

منوی ناوبری