مریم اکبری منفرد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
|والدین= علی‌اوسط اکبری‌منفردـ گرجی رشیدی‌پور
|والدین= علی‌اوسط اکبری‌منفردـ گرجی رشیدی‌پور
}}
}}
'''مریم اکبری‌منفرد'''، (زاده ۱۳۵۴، تهران) زندانی سیاسی است که در تظاهرات سراسری دی‌ماه ۱۳۸۸، بازداشت شد؛ و در ۱۱ خردادماه ۱۳۸۹، توسط '''[[قاضی صلواتی]]''' به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم گشت. اتهام مریم اکبری‌منفرد محاربه به خاطر هواداری از  '''[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]''' است.
'''مریم اکبری‌منفرد'''، (زاده ۱۳۵۴، تهران)قدیمی‌ترین زندانی سیاسی در بند زنان اوین است. مریم اکبری منفرد در تظاهرات سراسری دی‌ماه ۱۳۸۸، بازداشت و در ۱۱ خردادماه ۱۳۸۹، توسط '''[[قاضی صلواتی]]''' به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام مریم اکبری‌منفرد محاربه به خاطر هواداری از  '''[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]''' است. مریم اکبری کودکی بیش نبود که مادرش گرجی رشیدی‌پور به زندان رفت. او سالها  در ملاقات‌های کوتاه در زندان قادر به دیدن او بود. اکنون خود او در زندان است و کودک خردسالش از ۴ سالگی تنها در زندان قادر به دیدن وی بوده است.


۴ تن از اعضای خانواده‌ی مریم اکبری‌منفرد توسط جمهوری اسلامی اعدام شده‌اند. دو برادر او در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و برادر کوچک و خواهر دیگرش نیز در [[قتل‌عام ۶۷|قتل‌عام سال ۱۳۶۷]]، اعدام شدند. مریم اکبری‌منفرد در دادگاه اجازه تعیین وکیل نداشت و وکیل تسخیری برای او مشخص کردند. زندانی سیاسی مریم اکبری ‌منفرد مادر دو فرزند دختر است. دختر کوچک او حین بازداشت مادرش ۴ساله بود. وی هم‌چنین سرپرست دختر خواهر اعدام‌ شده‌اش نیز بوده است. زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد، هم اکنون یازدهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان می‌گذراند. مریم اکبری ‌منفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلول‌های انفرادی بازداشتگاه [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]] موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر محکومیت خود را سپری کرده است. او در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین، بند زندانیان عادلی منتقل شد که پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه‌های متعدد به مراجع مختلف از جمله احمد شهید، گزارشگر سابق ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است. مریم اکبری منفرد در بین زندانیان و فعالان سیاسی به دلیل ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری و همچنین تسلیم نشدن در برابر  خواسته‌های جمهوری اسلامی، بسیار محبوب و مشهور است.
۴ تن از اعضای خانواده‌ی مریم اکبری‌منفرد توسط جمهوری اسلامی اعدام شده‌اند. دو برادر او در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و برادر کوچک و خواهر دیگرش نیز در [[قتل‌عام ۶۷|قتل‌عام سال ۱۳۶۷]]، اعدام شدند. مریم اکبری‌منفرد در دادگاه اجازه تعیین وکیل نداشت و وکیل تسخیری برای او مشخص کردند. زندانی سیاسی مریم اکبری ‌منفرد مادر دو فرزند دختر است. دختر کوچک او حین بازداشت مادرش ۴ساله بود. وی هم‌چنین سرپرست دختر خواهر اعدام‌ شده‌اش نیز بوده است. زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد، هم اکنون یازدهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان می‌گذراند. مریم اکبری ‌منفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلول‌های انفرادی بازداشتگاه [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]] موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر محکومیت خود را سپری کرده است. او در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین، بند زندانیان عادلی منتقل شد که پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه‌های متعدد به مراجع مختلف از جمله احمد شهید، گزارشگر سابق ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است. مریم اکبری منفرد در بین زندانیان و فعالان سیاسی به دلیل ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری و همچنین تسلیم نشدن در برابر  خواسته‌های جمهوری اسلامی، بسیار محبوب و مشهور است.
خط ۲۶: خط ۲۶:
رضا اکبری‌ منفرد، برادر مریم اکبر ی‌منفرد نیز در زندان رجایی شهر زندانی است. او به اتهام اجتماع و تبانی و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران به ۵ سال و شش ماه زندان محکوم شده و از دی ماه ۱۳۹۱، در زندان به‌سر می‌برد.<ref>[https://persian.iranhumanrights.org/1396/07/maryam-akbari-monfard-treatment/ مریم اکبری‌منفرد ۸ سال زندان بدون مرخصی - سایت کمپین حقوق بشر ایران]</ref>  
رضا اکبری‌ منفرد، برادر مریم اکبر ی‌منفرد نیز در زندان رجایی شهر زندانی است. او به اتهام اجتماع و تبانی و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران به ۵ سال و شش ماه زندان محکوم شده و از دی ماه ۱۳۹۱، در زندان به‌سر می‌برد.<ref>[https://persian.iranhumanrights.org/1396/07/maryam-akbari-monfard-treatment/ مریم اکبری‌منفرد ۸ سال زندان بدون مرخصی - سایت کمپین حقوق بشر ایران]</ref>  


گرجی بشیری‌پور مادر مریم اکبری ‌منفرد بر اثر فشارهای روحی پس از اعدام فرزندانش درگذشت. پدر مریم، علی‌اوسط اکبری ‌منفرد نیز در سال ۱۳۸۴، پس از سال‌ها تحمل رنج فرزندانش و اعدام آن‌ها درگذشت. هم‌چنین تعدادی از  اعضای خانواده‌ی وی از اعضای کنونی مجاهدین هستند و در خارج از ایران به سر می‌برند.<ref name=":2">[https://painscapes.com/cities/659 خانواده اکبری‌منفرد؛ عدالت اجرا نشده - سایت خاک رنج]</ref>  
گرجی بشیری‌پور مادر مریم اکبری ‌منفرد،‌ در دهه‌ی ۶۰ به زندان رفت. در این دوران مریم اکبری که شش ساله بود،‌ پشت میله های زندان قادر به دیدن او بود. این سرنوشت برای خود وی نیز تکرار شد و هم‌اکنون کودش مدت یازده سال است که تنها از پشت میله‌های زندان و در ملاقات‌های کوتاه قادر به دیدن اوست. مادر مریم اکبری منفرد بر اثر فشارهای روحی پس از اعدام فرزندانش درگذشت. پدر مریم، علی‌اوسط اکبری ‌منفرد نیز در سال ۱۳۸۴، پس از سال‌ها تحمل رنج فرزندانش و اعدام آن‌ها درگذشت. هم‌چنین تعدادی از  اعضای خانواده‌ی وی از اعضای کنونی مجاهدین هستند و در خارج از ایران به سر می‌برند.<ref name=":2">[https://painscapes.com/cities/659 خانواده اکبری‌منفرد؛ عدالت اجرا نشده - سایت خاک رنج]</ref>  


== دستگیری و زندان ==
== دستگیری و زندان ==
خط ۴۱: خط ۴۱:
== تبعید و شرایط سخت زندان ==
== تبعید و شرایط سخت زندان ==
[[پرونده:منفرد15.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|مریم اکبری‌منفرد]]
[[پرونده:منفرد15.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|مریم اکبری‌منفرد]]
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد ضمن اشاره به شرایط و روزهای سخت زندان و تبعید به زندان‌های گوهردشت و قرچک ورامین از مادران و پدرانی گفته است که از دیدار آخر با فرزندانشان محروم بوده اند:<blockquote>«این سال‌ها فراز و نشیب بسیار داشت. به گوهردشت و قرچک ورامین تبعید شدم. دختران زیبای من بزرگ شدند ولی کسی ندانست چطور گذشت. همان گونه که کسی ندانست بر پدران و مادران داغدار و چشم انتظار ما چه گذشت. پدر و مادرانی که در روزهای ملاقات به جای دیدار عزیزانشان ساک خونین تحویل گرفتند. پدران و مادرانی که به جای دیدن دخترانشان یک اسکناس پنجاه تومانی بابت مهریه دریافت کردند. تمام این سال‌ها با مشقت‌هایش گذشت… در سلول‌هایی بودم که حس می‌کردم در روزگاری خیلی دور خواهرم و برادرانم در این‌جا بوده‌اند. پیش از این برای به دست آوردن نشانی از عزیزانم در خاوران‌ها بودیم و حال احساس می‌کنم به آن‌ها نزدیکترم و حضورشان را حس می‌کنم. این‌جا در هر در و دیواری نشانی از آن‌ها حک شده است… جفای این رژیم سفاک همیشه با ما بوده و هست. مادرم را در کودکی از دست دادم و پدرم چشم انتظار از دنیا رفت؛ ولی یک چیز را همیشه می‌دانستیم و به آن آگاه بودیم: این که دست باندهای اصلاح‌طلب و اصول‌گرا و اعتدالی همگی به خون عزیزانمان آغشته است. اصول‌گراها با شمشیری کشیده از روبرو و اصلاح‌طلبان با نقابی برچهره و گاه نزدیک‌تر از آنچه بشود باور کرد، با فریب و ریا نشسته بر سفره‌هامان در چهاردیورای زندان، با رخنه کردن در خلوتمان در چهره‌ی دوست و با ادعای همدلی، تازیانه‌ها زدند که التیام آن میسر نگردد مگر با رخ نمودن چهره‌ی تک‌تک‌شان از زیر نقاب ریا و بر ملا نمودن ِ دستانی خونین که زیر ردای مکر پنهان کرده‌اند و اعتدالی‌ها که ملغمه‌ای هستند از این دو، قاطعیت استبدادی کور و مکری خانمان سوز… اتهاممان دفاع از خلق بود. تبعید و شکنجه و اعدام حقمان بود؛ چرا که از نگفته‌ها گفتیم. سال‌های طولانی در سیاه‌چال‌های رژیم حقمان بود چرا که از برابری و برادری و عدالت گفتیم. این سال‌ها با تمام فراز و فرودهایش سپری شد. من ایستاده‌ام مقاوم‌تر از همیشه در برابر سال‌های حبس پیش رو چرا که باور دارم روشن‌اندیشانی را که دفاع از حق سرلوحه‌ی مبارزات‌شان بوده و هست و خواستم پای در رکابشان در کنار هم‌میهنان عزیزمان صدایی باشم از بی‌صدایان جامعه‌ی زخم‌خورده‌مان… در آستانه‌ی دهمین سال حبسم درود می‌فرستم بر تک تک مبارزان راه آزادی که تحمل سال‌های حبس و محرومیت و درد مقاوم‌ترشان ساخت و شادمان از افزایش آگاهی و شناخت جامعه‌ی درد کشیده که حصار دروغین باندهای این حزب تک صدا و ارتجاعی را در نوردیده به طلیعه‌ی فردا نزدیک‌تر می‌شود.»<ref name=":1" /> </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد، هم اکنون یازدهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به‌سر می‌برد. خانم مریم اکبری‌منفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلول‌های انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر تحمل محکومیت خود را سپری کرده است؛ و در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل گردید. وی در این زندان، پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه‌های متعدد به مراجع مختلف و احمد شهید، گزارشگر سابق ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است.<ref>[https://irankargar.com/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%B3/ خودداری مریم اکبری‌منفرد از حضور در جلسه بازپرسی - سایت ایران کارگر]</ref>  
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد ضمن اشاره به شرایط و روزهای سخت زندان و تبعید به زندان‌های گوهردشت و قرچک ورامین، از مادران و پدرانی گفته است که از دیدار آخر با فرزندانشان محروم بوده‌اند:<blockquote>«این سال‌ها فراز و نشیب بسیار داشت. به گوهردشت و قرچک ورامین تبعید شدم. دختران زیبای من بزرگ شدند ولی کسی ندانست چطور گذشت. همان گونه که کسی ندانست بر پدران و مادران داغدار و چشم انتظار ما چه گذشت. پدر و مادرانی که در روزهای ملاقات به جای دیدار عزیزانشان ساک خونین تحویل گرفتند. پدران و مادرانی که به جای دیدن دخترانشان یک اسکناس پنجاه تومانی بابت مهریه دریافت کردند. تمام این سال‌ها با مشقت‌هایش گذشت… در سلول‌هایی بودم که حس می‌کردم در روزگاری خیلی دور خواهرم و برادرانم در این‌جا بوده‌اند. پیش از این برای به دست آوردن نشانی از عزیزانم در خاوران‌ها بودیم و حال احساس می‌کنم به آن‌ها نزدیکترم و حضورشان را حس می‌کنم. این‌جا در هر در و دیواری نشانی از آن‌ها حک شده است… جفای این رژیم سفاک همیشه با ما بوده و هست. مادرم را در کودکی از دست دادم و پدرم چشم انتظار از دنیا رفت؛ ولی یک چیز را همیشه می‌دانستیم و به آن آگاه بودیم: این که دست باندهای اصلاح‌طلب و اصول‌گرا و اعتدالی همگی به خون عزیزانمان آغشته است. اصول‌گراها با شمشیری کشیده از روبرو و اصلاح‌طلبان با نقابی برچهره و گاه نزدیک‌تر از آنچه بشود باور کرد، با فریب و ریا نشسته بر سفره‌هامان در چهاردیورای زندان، با رخنه کردن در خلوتمان در چهره‌ی دوست و با ادعای همدلی، تازیانه‌ها زدند که التیام آن میسر نگردد مگر با رخ نمودن چهره‌ی تک‌تک‌شان از زیر نقاب ریا و بر ملا نمودن ِ دستانی خونین که زیر ردای مکر پنهان کرده‌اند و اعتدالی‌ها که ملغمه‌ای هستند از این دو، قاطعیت استبدادی کور و مکری خانمان سوز… اتهاممان دفاع از خلق بود. تبعید و شکنجه و اعدام حقمان بود؛ چرا که از نگفته‌ها گفتیم. سال‌های طولانی در سیاه‌چال‌های رژیم حقمان بود چرا که از برابری و برادری و عدالت گفتیم. این سال‌ها با تمام فراز و فرودهایش سپری شد. من ایستاده‌ام مقاوم‌تر از همیشه در برابر سال‌های حبس پیش رو چرا که باور دارم روشن‌اندیشانی را که دفاع از حق سرلوحه‌ی مبارزات‌شان بوده و هست و خواستم پای در رکابشان در کنار هم‌میهنان عزیزمان صدایی باشم از بی‌صدایان جامعه‌ی زخم‌خورده‌مان… در آستانه‌ی دهمین سال حبسم درود می‌فرستم بر تک تک مبارزان راه آزادی که تحمل سال‌های حبس و محرومیت و درد مقاوم‌ترشان ساخت و شادمان از افزایش آگاهی و شناخت جامعه‌ی درد کشیده که حصار دروغین باندهای این حزب تک صدا و ارتجاعی را در نوردیده به طلیعه‌ی فردا نزدیک‌تر می‌شود.»<ref name=":1" /> </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد، هم اکنون یازدهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به‌سر می‌برد. خانم مریم اکبری‌منفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلول‌های انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر تحمل محکومیت خود را سپری کرده است؛ و در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل گردید. وی در این زندان، پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه‌های متعدد به مراجع مختلف و احمد شهید، گزارشگر سابق ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است.<ref>[https://irankargar.com/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%B3/ خودداری مریم اکبری‌منفرد از حضور در جلسه بازپرسی - سایت ایران کارگر]</ref>  


زهرا دختر مریم اکبری‌منفرد که در شب بازداشتِ مادرش ۱۱ ساله بود بزرگ شده است؛ و برخلاف میل مادرش به خاطر فشارهای زیادی که در این سالیان بر آنان وارد شده لب به اعتراض گشود. زهرا از رنج‌های ده ساله می‌گوید. رنجی که که انتهای آن پیدا نیست. زهرا درباره‌ی مادرش می‌گوید: «مطمئنم مادر من در سمت درست تاریخ ایستاده است. مطمئنم ظلم پایدار نمی‌ماند. پس از ده سال زندان، هر روز که می‌گذرد ما هم مثل مادرمان قوی‌تر می‌شویم… مادر من اصلاً دلش نمی‌خواست که ما در سنین پایین وارد مسائل سیاسی شویم اما آن‌قدر به ما فشار وارد می‌کنند که مجبوریم اعتراض کنیم»<ref>[http://negah.org/5003 زهرا دختر مریم اکبری‌منفرد از ده سال دوری می‌گوید - سایت نگاه]</ref>  
زهرا دختر مریم اکبری‌منفرد که در شب بازداشتِ مادرش ۱۱ ساله بود اکنون ۲۲ سال دارد و  به دستگیری و زندان شدن مادرش اعتراض می‌کند. او می‌گوید:<blockquote>«مطمئنم مادر من در سمت درست تاریخ ایستاده است. مطمئنم ظلم پایدار نمی‌ماند. پس از ده سال زندان، هر روز که می‌گذرد ما هم مثل مادرمان قوی‌تر می‌شویم… مادر من اصلاً دلش نمی‌خواست که ما در سنین پایین وارد مسائل سیاسی شویم اما آن‌قدر به ما فشار وارد می‌کنند که مجبوریم اعتراض کنیم»<ref>[http://negah.org/5003 زهرا دختر مریم اکبری‌منفرد از ده سال دوری می‌گوید - سایت نگاه]</ref></blockquote>


=== اتهام دیگر ===
=== اتهام دیگر ===
خط ۵۲: خط ۵۲:
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در تمام سالیان زندان از حق مرخصی و خدمات پزشکی مناسب محروم بوده است؛ و این در حالی است که او از بیمارهای تیروئید و روماتیسم مفصلی رنج می‌برد. وی پس از شکایتی که در تاریخ ۲۶ مهرماه ۱۳۹۵، درباره اعدام اعضای خانواده‌اش در سال ۱۳۶۷، ارائه داد، توسط دادستان تهران از خدمات پزشکی محروم و او را تهدید به افزایش ۳ سال حکم زندان و تبعید به زندان سیستان و بلوچستان کردند.  
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در تمام سالیان زندان از حق مرخصی و خدمات پزشکی مناسب محروم بوده است؛ و این در حالی است که او از بیمارهای تیروئید و روماتیسم مفصلی رنج می‌برد. وی پس از شکایتی که در تاریخ ۲۶ مهرماه ۱۳۹۵، درباره اعدام اعضای خانواده‌اش در سال ۱۳۶۷، ارائه داد، توسط دادستان تهران از خدمات پزشکی محروم و او را تهدید به افزایش ۳ سال حکم زندان و تبعید به زندان سیستان و بلوچستان کردند.  


مریم اکبری‌منفرد که طی این سالیان از حق مرخصی محروم بوده است، دادگاه انقلاب در سال ۱۳۹۲، وثیقه یک میلیارد و ۱۵۰میلیون تومانی برای مرخصی این زندانی سیاسی از خانواده او دریافت کرده است؛ و در لحظه‌ی آخر و هنگامی که فرزندان وی منتظر آمدنش به خانه بوده‌اند، به آن‌ها گفته شده که مرخصی لغو شده و از وزیر اطلاعات نامه آمده که ایشان نباید مرخصی برود. حسن جعفری‌حاتم همسر زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در این باره مدتی پیش گفته بود: <blockquote>«خیلی نگران وضعیت همسرم هستم که نه مرخصی می‌دهند نه اجازه درمان. هر روز نگرانیم، هر روز، دل خوش نداریم که بگوییم روز خوش‌مان است. یک ملاقات حضوری که می‌دهند جشن می‌گیریم انگار که دنیا را به ما داده‌اند در حالی که حق و حقوق قانونی ما است. در تمام این سال‌ها حتی یک روز مرخصی نداده‌اند شوخی که نیست. سال ۹۲ وثیقه خواستند. یک میلیارد وثیقه گذاشتیم، یک روز هم مرخصی ندادند، گفتند باید یک سوم حکم‌اش را بکشد تا مرخصی بدهند. اما الان بیش از نیمی از حکم‌اش را کشیده و همچنان از مرخصی خبری نیست در حالی که قانوناً باید به او آزادی مشروط بدهند… تقریباً همه‌ی زندانی‌ها از مرخصی استفاده کرده‌اند. حتی کسانی که جرم شان مثل خانم من است. مرخصی اما به او نمی‌دهند و هیچ چیزی به ما نمی‌گویند. فقط می‌گویند وزارت اطلاعات یا دادستان موافقت نکرد. سال ۹۲ اتهام محاربه را از پرونده خانم من برداشتند باید آزاد می شد، اما آزاد نکردند. اعاده دادرسی و راه‌های دیگر قانونی را هم پی‌گیری کردیم و به نتیجه نرسیدیم. فرستاده بودند شعبه ۳۱ دیوان عالی در قم که آن‌ها پرونده را برگرداندند به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و آقای صلواتی درخواست ما را رد کرد.»<ref name=":1" /> </blockquote>ژیلا بنی یعقوب می‌گوید که مریم اکبری‌منفرد قدیمی‌ترین زندانی سیاسی در بند زنان اوین است. او امسال (۱۳۹۸) دهمین عید نوروزش را در زندان می‌گذراند. عاشورای ۱۳۸۸، زمانی که مریم اکبری‌منفرد بازداشت شد، دخترکوچکش سارا فقط چهار سال سن داشت، دخترش حالا ۱۴ ساله است و تمام سهمش از مادرش ملاقات‌های نیم‌ساعته هفتگی است. مریم اکبری‌منفرد در این ده سال هرگز به مرخصی نیامده است. بسیاری از رسانه‌ها و سازمان‌های حقوق بشری در این ۱۰ سال به زندگی او بی‌تفاوت بوده‌اند، تمام هم‌بندی‌های مریم اکبری‌منفرد که در سال ۱۳۸۸، زندان بودند اکنون آزاد شده‌اند، خیلی‌ها جلوی چشم مریم اکبری‌منفرد آمدند و رفتند، به مرخصی رفتند، آزاد شدند… اما تنها مریم است که این رفتن‌ها و آمدن‌ها را نظاره می‌کند. غفلت تک تک ما، مریم اکبری‌منفرد را به یک زندانی ۱۰ ساله و بدون مرخصی تبدیل کرده است. درست در همان زمانی که فقط برای چند زندانی مشهور هشتگ می‌زدیم، مریم اکبری‌منفرد روزها و سال‌ها را بدون یک ساعت مرخصی در زندان سپری می‌کرد. حتی به او اجازه ندادند روزی که دختر کوچکش سارا جراحی داشت، به مرخصی برود.<ref name=":3" />  
مریم اکبری‌منفرد که طی این سالیان از حق مرخصی محروم بوده است، دادگاه انقلاب در سال ۱۳۹۲، وثیقه یک میلیارد و ۱۵۰میلیون تومانی برای مرخصی این زندانی سیاسی از خانواده او دریافت کرده است؛ و در لحظه‌ی آخر و هنگامی که فرزندان وی منتظر آمدنش به خانه بوده‌اند، به آن‌ها گفته شده که مرخصی لغو شده و از وزیر اطلاعات نامه آمده که ایشان نباید مرخصی برود. حسن جعفری‌حاتم همسر زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در این باره مدتی پیش گفته بود: <blockquote>«خیلی نگران وضعیت همسرم هستم که نه مرخصی می‌دهند نه اجازه درمان. هر روز نگرانیم، هر روز، دل خوش نداریم که بگوییم روز خوش‌مان است. یک ملاقات حضوری که می‌دهند جشن می‌گیریم انگار که دنیا را به ما داده‌اند در حالی که حق و حقوق قانونی ما است. در تمام این سال‌ها حتی یک روز مرخصی نداده‌اند شوخی که نیست. سال ۹۲ وثیقه خواستند. یک میلیارد وثیقه گذاشتیم، یک روز هم مرخصی ندادند، گفتند باید یک سوم حکم‌اش را بکشد تا مرخصی بدهند. اما الان بیش از نیمی از حکم‌اش را کشیده و همچنان از مرخصی خبری نیست در حالی که قانوناً باید به او آزادی مشروط بدهند… تقریباً همه‌ی زندانی‌ها از مرخصی استفاده کرده‌اند. حتی کسانی که جرم شان مثل خانم من است. مرخصی اما به او نمی‌دهند و هیچ چیزی به ما نمی‌گویند. فقط می‌گویند وزارت اطلاعات یا دادستان موافقت نکرد. سال ۹۲ اتهام محاربه را از پرونده خانم من برداشتند. باید آزاد می شد، اما آزاد نکردند. اعاده دادرسی و راه‌های دیگر قانونی را هم پی‌گیری کردیم و به نتیجه نرسیدیم. فرستاده بودند شعبه ۳۱ دیوان عالی در قم که آن‌ها پرونده را برگرداندند به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و آقای صلواتی درخواست ما را رد کرد.»<ref name=":1" /> </blockquote>ژیلا بنی یعقوب می‌گوید که مریم اکبری‌منفرد قدیمی‌ترین زندانی سیاسی در بند زنان اوین است. او امسال (۱۳۹۸) دهمین عید نوروزش را در زندان می‌گذراند. عاشورای ۱۳۸۸، زمانی که مریم اکبری‌منفرد بازداشت شد، دخترکوچکش سارا فقط چهار سال سن داشت، دخترش حالا ۱۴ ساله است و تمام سهمش از مادرش ملاقات‌های نیم‌ساعته هفتگی است. مریم اکبری‌منفرد در این ده سال هرگز به مرخصی نیامده است. بسیاری از رسانه‌ها و سازمان‌های حقوق بشری در این ۱۰ سال به زندگی او بی‌تفاوت بوده‌اند، تمام هم‌بندی‌های مریم اکبری‌منفرد که در سال ۱۳۸۸، زندان بودند اکنون آزاد شده‌اند، خیلی‌ها جلوی چشم مریم اکبری‌منفرد آمدند و رفتند، به مرخصی رفتند، آزاد شدند… اما تنها مریم است که این رفتن‌ها و آمدن‌ها را نظاره می‌کند. غفلت تک تک ما، مریم اکبری‌منفرد را به یک زندانی ۱۰ ساله و بدون مرخصی تبدیل کرده است. درست در همان زمانی که فقط برای چند زندانی مشهور هشتگ می‌زدیم، مریم اکبری‌منفرد روزها و سال‌ها را بدون یک ساعت مرخصی در زندان سپری می‌کرد. حتی به او اجازه ندادند روزی که دختر کوچکش سارا جراحی داشت، به مرخصی برود.<ref name=":3" />  


ژیلا بنی‌یعقوب روزنامه‌نگار، فعال حقوق بشر و فعال سیاسی ایرانی است. او دبیر سرویس اجتماعی روزنامه سرمایه و سردبیر وب‌گاه کانون زنان ایرانی است. ژیلا بنی‌یعقوب در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸)، برنده جایزه شجاعت در روزنامه‌نگاری شد. ژیلا بنی یعقوب در خرداد ماه ۱۳۸۸، دستگیر و در دادگاه به یک سال حبس و ۳۰ سال ممنوعیت از روزنامه‌نگاری محکوم شد'''.'''<ref name=":5" />
ژیلا بنی‌یعقوب روزنامه‌نگار، فعال حقوق بشر و فعال سیاسی ایرانی است. او دبیر سرویس اجتماعی روزنامه سرمایه و سردبیر وب‌گاه کانون زنان ایرانی است. ژیلا بنی‌یعقوب در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸)، برنده جایزه شجاعت در روزنامه‌نگاری شد. ژیلا بنی یعقوب در خرداد ماه ۱۳۸۸، دستگیر و در دادگاه به یک سال حبس و ۳۰ سال ممنوعیت از روزنامه‌نگاری محکوم شد'''.'''<ref name=":5" />
خط ۷۴: خط ۷۴:
گروه کاری سازمان ملل اخیراً ضمن به رسمیت شناختن این دو قربانی کشتار۱۳۶۷، به عنوان ناپدیدشده قهری، طی نامه‌ای به رژیم ایران، خواستار انجام تحقیق در این زمینه شد. رقیه و عبدالرضا اکبری‌منفرد ازجمله زندانیان سیاسی بودند که در سال۱۳۶۷، با وجود این‌که حکم ابلاغ شده داشتند، توسط رژیم ایران اعدام شدند.<ref name=":0" />
گروه کاری سازمان ملل اخیراً ضمن به رسمیت شناختن این دو قربانی کشتار۱۳۶۷، به عنوان ناپدیدشده قهری، طی نامه‌ای به رژیم ایران، خواستار انجام تحقیق در این زمینه شد. رقیه و عبدالرضا اکبری‌منفرد ازجمله زندانیان سیاسی بودند که در سال۱۳۶۷، با وجود این‌که حکم ابلاغ شده داشتند، توسط رژیم ایران اعدام شدند.<ref name=":0" />
[[پرونده:خاوران67.JPG|بندانگشتی|گورستان خاوران محل دفن زندانیان سیاسی قتل‌و‌عام شده در تابستان ۶۷]]
[[پرونده:خاوران67.JPG|بندانگشتی|گورستان خاوران محل دفن زندانیان سیاسی قتل‌و‌عام شده در تابستان ۶۷]]
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در فروردین‌ماه ۱۳۹۷، در واکنش به اظهارنظر قاضی صلواتی که گفته بود احتمال دارد او در لیست عفوشدگان قرار گرفته باشد؛ در نامه‌ای سرگشاده نوشت: <blockquote>«پر غرور و شعله‌ور با دلی سرشار از نشاط، بعد از ۹ سال زندانی که تک تک لحظه‌هایش را به آغوش می‌کشم نه تنها دادخواه خون خواهر و برادرانم می‌باشم، نه تنها دادخواه تمام زندگی‌ام که از من به یغما بردید می‌باشم، بلکه دادخواه ۹ سال زندگی کودکانم که از آن‌ها دریغ داشتید و لحظه‌های کودکانه‌شان را به یغما بردید نیز هستم و خواهم بود. پس آن کس که در مقام بخشیدن و عفو دادن است من و هموطنان همیشه در زنجیر هستیم.»  </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در مردادماه ۱۳۹۸، در سی‌امین سالگرد قتل‌عام زندانیان سیاسی ازجمله خواهر و برادرش در نامه‌ای نوشته است: <blockquote>«آسمان هنوز هم از هلهله مقاومتشان سنگین است. خون‌هایشان در باغ‌های آهنین جاری گشت. باغ‌ها پر از غنچه شدند. غنچه‌هایی که از سینه شب روییدند و در سپیده‌دم شکفتند. در واپسین شبی که بوسه‌های خداحافظی در سایه‌ها ربوده شدند. از هزاران هزار غنچه خورشیدی در تیره‌ترین تیرگی‌ها و زمستانی‌ترین زمستان‌ها درخشید و در نبرد برای آزادی قله‌ای شدند از رسم ایستادگی، در پشت میله‌ها و دیوارهای سنگی زندان تاریخی نهفته است! تاریخی از مردان و زنانی که استخوان‌هایشان آجر یک بنا شد. بنایی در سینه‌ی تاریخی سرزمینمان، بنایی که وسعت آن در غیابشان ادامه یافت و در جنبش دادخواهی به اوج رسید و مماشاتگران را در تنگی نگاهشان برای پاسخ به آیندگان حبس کرد. این همه مسببش سیاست مماشات کشورهای اروپایی و آمریکا با رژیم بود و این رژیم با اتکا به آن این همه جنایت را مرتکب شد و با اتکا بر این سیاست توانست ۲۹ سال این جنایت عظیم و هولناک را که بزرگ‌ترین قتل‌عام و فاجعه بعد از جنگ جهانی دوم است را با توطئه سکوت خود، مسکوت گذارد؛ ولی اینک هنگام آن است که این سیاست ننگین را کنار بگذارید و غبار از دیدگان خود بر کشید. این رژیم رژیمی برآمده از قتل‌عام است و هنوز هم قاتلان در آن بر مسند قدرت هستند. این حقیقت قابل کتمان نیست که جوشش خون شهیدان پایان‌ناپذیر است و قتل‌عام زندانیان سیاسی هم‌چنان در ماشین سرکوب حاکمیت اسلامی ادامه دارد. آن کس که به سکوت خو کند و در مقابل بی‌عدالتی فریاد نکند و مماشات پیشه کند به آگاهی و اختیار انسان خیانت کرده و این یعنی تباه کردن همان گوهری که در وجود تمامی انسان‌ها است و این نقطه تمایز انسان و تمامی موجودات زنده است. اختفای این جنایت و سکوت در برابر آن و تقویت آمران و عاملان قتل‌عام فرزندان رشید ایران از سوی شماها فاشیسم دینی را در سرکوب و جنگ‌افروزی جری‌تر می‌کند. در آن سپیده دم نستوه و استوار طناب دار را بوسه زدند و جریانی شدند در رگ تاریخمان. آن نفس‌های گرم زمین بذر این روزها را در خاک دیروز افشاندند و سرود طناب دارشان در هوای گرم زندان، در هوای شکنجه و خفقان‌آور دیباچه تاریخ‌مان شدند. درود بر آنان که با پیکرهای بی‌سپر به مصاف طناب‌دار ضد بشر رفتند و پر غرور حماسه شکوهمند تابستان ۶۷، پرشکوه‌ترین حماسه تاریخ آزادی مردم ایران را رقم زدند. حقیقت شکوهمندشان در سرنوشت مردم ایران برگ زرین دیگری رقم زد و چشم‌اندازی شد که هم‌چنان در سراسر ایران مردم را به قیام و خیزش و ایستادگی فرا می‌خواند.</blockquote><blockquote>مریم اکبری‌منفرد، زندان اوین، مرداد ۱۳۹۸.»<ref name=":0" /> </blockquote>
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در فروردین‌ماه ۱۳۹۷، در واکنش به اظهارنظر قاضی صلواتی که گفته بود احتمال دارد مریم اکبری منفرد در لیست عفوشدگان قرار گرفته باشد؛ در نامه‌ای سرگشاده نوشت: <blockquote>«پر غرور و شعله‌ور با دلی سرشار از نشاط، بعد از ۹ سال زندانی که تک تک لحظه‌هایش را به آغوش می‌کشم نه تنها دادخواه خون خواهر و برادرانم می‌باشم، نه تنها دادخواه تمام زندگی‌ام که از من به یغما بردید می‌باشم، بلکه دادخواه ۹ سال زندگی کودکانم که از آن‌ها دریغ داشتید و لحظه‌های کودکانه‌شان را به یغما بردید نیز هستم و خواهم بود. پس آن کس که در مقام بخشیدن و عفو دادن است من و هموطنان همیشه در زنجیر هستیم.»  </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در مردادماه ۱۳۹۸، در سی‌امین سالگرد قتل‌عام زندانیان سیاسی ازجمله خواهر و برادرش در نامه‌ای نوشته است: <blockquote>«آسمان هنوز هم از هلهله مقاومتشان سنگین است. خون‌هایشان در باغ‌های آهنین جاری گشت. باغ‌ها پر از غنچه شدند. غنچه‌هایی که از سینه شب روییدند و در سپیده‌دم شکفتند. در واپسین شبی که بوسه‌های خداحافظی در سایه‌ها ربوده شدند. از هزاران هزار غنچه خورشیدی در تیره‌ترین تیرگی‌ها و زمستانی‌ترین زمستان‌ها درخشید و در نبرد برای آزادی قله‌ای شدند از رسم ایستادگی، در پشت میله‌ها و دیوارهای سنگی زندان، تاریخی نهفته است! تاریخی از مردان و زنانی که استخوان‌هایشان آجر یک بنا شد. بنایی در سینه‌ی تاریخی سرزمینمان، بنایی که وسعت آن در غیابشان ادامه یافت و در جنبش دادخواهی به اوج رسید و مماشاتگران را در تنگی نگاهشان برای پاسخ به آیندگان حبس کرد. این همه مسببش سیاست مماشات کشورهای اروپایی و آمریکا با رژیم بود و این رژیم با اتکا به آن این همه جنایت را مرتکب شد و با اتکا بر این سیاست توانست ۲۹ سال این جنایت عظیم و هولناک را که بزرگ‌ترین قتل‌عام و فاجعه بعد از جنگ جهانی دوم است را با توطئه سکوت خود، مسکوت گذارد؛ ولی اینک هنگام آن است که این سیاست ننگین را کنار بگذارید و غبار از دیدگان خود بر کشید. این رژیم رژیمی برآمده از قتل‌عام است و هنوز هم قاتلان در آن بر مسند قدرت هستند. این حقیقت قابل کتمان نیست که جوشش خون شهیدان پایان‌ناپذیر است و قتل‌عام زندانیان سیاسی هم‌چنان در ماشین سرکوب حاکمیت اسلامی ادامه دارد. آن کس که به سکوت خو کند و در مقابل بی‌عدالتی فریاد نکند و مماشات پیشه کند به آگاهی و اختیار انسان خیانت کرده و این یعنی تباه کردن همان گوهری که در وجود تمامی انسان‌ها است و این نقطه تمایز انسان و تمامی موجودات زنده است. اختفای این جنایت و سکوت در برابر آن و تقویت آمران و عاملان قتل‌عام فرزندان رشید ایران از سوی شماها فاشیسم دینی را در سرکوب و جنگ‌افروزی جری‌تر می‌کند. در آن سپیده دم نستوه و استوار طناب دار را بوسه زدند و جریانی شدند در رگ تاریخمان. آن نفس‌های گرم زمین بذر این روزها را در خاک دیروز افشاندند و سرود طناب دارشان در هوای گرم زندان، در هوای شکنجه و خفقان‌آور دیباچه تاریخ‌مان شدند. درود بر آنان که با پیکرهای بی‌سپر به مصاف طناب‌دار ضد بشر رفتند و پر غرور حماسه شکوهمند تابستان ۶۷، پرشکوه‌ترین حماسه تاریخ آزادی مردم ایران را رقم زدند. حقیقت شکوهمندشان در سرنوشت مردم ایران برگ زرین دیگری رقم زد و چشم‌اندازی شد که هم‌چنان در سراسر ایران مردم را به قیام و خیزش و ایستادگی فرا می‌خواند.</blockquote><blockquote>مریم اکبری‌منفرد، زندان اوین، مرداد ۱۳۹۸.»<ref name=":0" /> </blockquote>


== نامه‌ی همسر مریم اکبری‌منفرد ==
== نامه‌ی همسر مریم اکبری‌منفرد ==