۱۳٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:لگوی خودمختاری.JPG|جایگزین=خودمختاری|بندانگشتی|262x262پیکسل|'''خودمختاری''']] | [[پرونده:لگوی خودمختاری.JPG|جایگزین=خودمختاری|بندانگشتی|262x262پیکسل|'''خودمختاری''']] | ||
'''خودمختاری''' ، در لغت از دو کلمه یونانی Auto یعنی خود و Nomos یعنی قانون یـا قاعده (Rule) گرفته شده است. از این رو، معنی اصلی این کلمه به معنی حق تدوین و وضع قوانین بر خود است. بین مفهوم | '''خودمختاری'''، در لغت از دو کلمه یونانی Auto یعنی خود و Nomos یعنی قانون یـا قاعده (Rule) گرفته شده است. از این رو، معنی اصلی این کلمه به معنی حق تدوین و وضع قوانین بر خود است. بین مفهوم گسترده و محدود خودمختاری تفاوت است. در مفهـوم گسترده، خودمختاری بیانگر حق اختیار دولـتهـا در تنظـیم امـور داخلـی و برقـراری روابـط خـارجی اسـت. درحالیکه در مفهوم محدود، خودمختاری به معنـی محافظـت و اعطـای حـق تعیـین سرنوشـت بـه اقلیتها است. در ادبیات سیاسی، وقتی از خودمختاری صحبت میشود، بیشتر مفهوم محدود آن مورد نظر است. منظور از خودمختاری، معمولاً استقلال عمـل یـک واحـد خودمختـار در سـطوح محلی و داخلی است، درحالیکه امور خارجه و امنیتی، معمولاً تحت کنترل دولت ملی یا مرکزی قرار دارد. اما گاه انعقاد برخی از توافقنامههای بینالمللی در زمینه اقتصادی و فرهنگی، ممکن است در اختیار واحد خودمختار قرار بگیرد. بررسی انواع مصادیق خودمختاری نشان میدهد که خودمختاری، طیفی اسـت کـه در مناطق مختلف، حدود اختیارات آن متفاوت است، بنابراین نمیتوان یک تعریف کلیشهای برای آن بیان کرد. خودمختاری سازوکاری است که بـرای جوامـع دمکراتیکشده کارایی بیشتری دارد، زیرا در جوامعی که حقوق انسان صرفنظر از انتسابهای قومی رعایت نمیشود، حقوق اقلیتها نیز به طریق اولی رعایت نخواهد شد. همچنین تجربـه خودمختاریها نشـان داده است که نمیتوان آن را به مثابه نوشداروی مشکلات و مطالبات اقلیتها تلقی کرد. خودمختاری راهکاری است که در کشورهای پیشرفته سیاسی کارکرد مثبت دارد. حق تعیین سرنوشت یکی از حقوق و آزادیهای پایهای انسانی محسوب میشود که بر مبنای آن تمامی افراد و دولتها میتوانند امورات خود را در عرصههای گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اداره و راهبری کنند. یکی از رایجترین راهحلهایی که برای درگیریهای قومی مطرح میشود، اعطای خودمختاری به گروه اقلیت است. حق تعیین سرنوشت و خودمختاری داخلی، یعنی حق تصمیمگیری در زمینهی هویت و شکل هیأت حاکمه و مشارکت داشتن در تصمیمگیری توسط همهی جمعیت یک استان و یا ایالت است. جمعیتهای قومی و مذهبی دستکم ۵۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند. با این وجود، به این ملیتها و طوایف قومی و اقلیتهای مذهبی حقوق شهروندی مساوی اعطا نشده است. | ||
==خودمختاری== | ==خودمختاری== | ||
[[پرونده:کشورهای دارای مناطق خودمختار.JPG|جایگزین=کشورهای دارای مناطق خودمختار|بندانگشتی|272x272پیکسل|کشورهای دارای مناطق خودمختار]] | [[پرونده:کشورهای دارای مناطق خودمختار.JPG|جایگزین=کشورهای دارای مناطق خودمختار|بندانگشتی|272x272پیکسل|کشورهای دارای مناطق خودمختار]] | ||
در لغت، واژه خودمختاری از دو کلمه یونانی Auto یعنی خود و Nomos یعنی قانون یـا قاعـده (Rule) | در لغت، واژه خودمختاری از دو کلمه یونانی Auto یعنی خود و Nomos یعنی قانون یـا قاعـده (Rule) گرفته شده است. از این رو، معنی اصلی این کلمه به معنی حق تدوین و وضع قوانین بر خود است. بین مفهوم گسترده و محدود خودمختاری تفاوت است. در مفهـوم گسترده، خودمختاری بیانگر حق اختیار دولـتهـا در تنظـیم امـور داخلـی و برقـراری روابـط خـارجی اسـت. درحالیکه در مفهوم محدود، خودمختاری به معنـی محافظـت و اعطـای حـق تعیـین سرنوشـت بـه اقلیتها است. در ادبیات سیاسی، وقتی از خودمختاری صحبت میشود، بیشتر مفهوم محدود آن مورد نظر است. | ||
گرفته شده است. از این رو، معنی اصلی این کلمه به معنی حق تدوین و وضع قوانین بر خود است. بین مفهوم | |||
منظور از خودمختاری، معمولاً استقلال عمـل یـک واحـد خودمختـار در سـطوح محلی و داخلی است، درحالیکه امور خارجه و امنیتی، معمولاً تحت کنترل دولت ملی یا مرکزی قرار دارد. اما گاه انعقاد برخی از توافقنامههای بینالمللی در زمینه اقتصادی و فرهنگی، ممکن است در اختیار واحد خودمختار قرار بگیرد. | منظور از خودمختاری، معمولاً استقلال عمـل یـک واحـد خودمختـار در سـطوح محلی و داخلی است، درحالیکه امور خارجه و امنیتی، معمولاً تحت کنترل دولت ملی یا مرکزی قرار دارد. اما گاه انعقاد برخی از توافقنامههای بینالمللی در زمینه اقتصادی و فرهنگی، ممکن است در اختیار واحد خودمختار قرار بگیرد. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۷: | ||
(معمولاً این موضوعات در قانون اساسی که توسط مجلس مؤسسان تنظیم و تصویب گردیده است، تعریف شده است). | (معمولاً این موضوعات در قانون اساسی که توسط مجلس مؤسسان تنظیم و تصویب گردیده است، تعریف شده است). | ||
==نقض حقوق اقلیتها در | ==نقض حقوق اقلیتها در جمهوری اسلامی== | ||
ایران مانند بیشتر کشورهای منطقه، یک کشور با چند فرهنگ و ملیت و زبان است. در واقع کشور ایران به لحاظ تنوع فرهنگ و ملت و زبان، متنوعترین کشور منطقه است. | ایران مانند بیشتر کشورهای منطقه، یک کشور با چند فرهنگ و ملیت و زبان است. در واقع کشور ایران به لحاظ تنوع فرهنگ و ملت و زبان، متنوعترین کشور منطقه است. کشور ایران از ۶ ملیت اصلی شامل: فارس، کُرد، عرب، ترک، بلوچ و ترکمن و طایفههای کوچکتر از دیگر طایفههای قومی، زبانی و قبیلهای تشکیل شده است؛ و هیچ طایفهی قومی دارای اکثریت عددی نیست. بخشی از مردم ایران اقلیتهای مذهبی مانند سنیها، مسیحیان، یهودیان، بهائیان، زرتشتیها، یارسانها، منداییها و... هستند. این جمعیتهای قومی و مذهبی دستکم ۵۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند. با این وجود، به این ملیتها و طوایف قومی و اقلیتهای مذهبی حقوق شهروندی مساوی اعطا نشده است. همچنین قومیت و یا مذهب آنها به رسمیت شناخته نمیشود.<ref name=":2">[https://farsi.alarabiya.net/views/2021/12/08/%D8%AD%D9%82-%D8%AA%D8%B9%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D9%84%D9%8A%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D8%9B-%D8%A7%D8%A8%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%84-%D9%85%D8%B9%D8%B6%D9%84%D8%A7%D8%AA حق تعیین سرنوشت اقلیتها؛ ابزاری برای حل معضلات - سایت العربیه فارسی]</ref> | ||
کشور ایران از ۶ ملیت اصلی شامل: فارس، کُرد، عرب، ترک، بلوچ و ترکمن و طایفههای کوچکتر از دیگر طایفههای قومی، زبانی و قبیلهای تشکیل شده است؛ و هیچ طایفهی قومی دارای اکثریت عددی نیست. بخشی از مردم ایران اقلیتهای مذهبی مانند سنیها، مسیحیان، یهودیان، بهائیان، زرتشتیها، یارسانها، منداییها و... هستند. این جمعیتهای قومی و مذهبی دستکم ۵۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند. با این وجود، به این ملیتها و طوایف قومی و اقلیتهای مذهبی حقوق شهروندی مساوی اعطا نشده است. همچنین قومیت و یا مذهب آنها به رسمیت شناخته نمیشود.<ref name=":2">[https://farsi.alarabiya.net/views/2021/12/08/%D8%AD%D9%82-%D8%AA%D8%B9%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D9%84%D9%8A%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D8%9B-%D8%A7%D8%A8%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%84-%D9%85%D8%B9%D8%B6%D9%84%D8%A7%D8%AA حق تعیین سرنوشت اقلیتها؛ ابزاری برای حل معضلات - سایت العربیه فارسی]</ref> | |||
مردم ایران از اقوام گوناگونی تشکیل شده است. با اینکه همهی اقوام در فرهنگ ایرانی مشترکند، اما دارای فرهنگ ویژهی خود نیز هستند. یکی از مهترین موضوعات بحثبرانگیز در ایران نوین، ساختار عادلانهی قدرت حکومتی و تقسیمات کشوری است؛ و باید اصل عدالت برای اقوام ایرانی و یکپارچگی تمدن ایرانی در ساختار حکومت و تقسیمات کشوری رعایت شود. رژیم سیاسی شاهنشاهی و جمهوری اسلامی موروثی و گزینشی است؛ و سیر تاریخ بیانگر آن است که رژیم سیاسی مورثی، چه از نوع پادشاهی موروثی و چه از نوع جمهوری موروثی، برای ایران استبداد و دیکتاتوری به ارمغان میآورد.<ref name=":1">[https://www.tribunezamaneh.com/archives/217576 ساختار تقسیم قدرت حکومتی - سایت تریبون زمانه]</ref> | مردم ایران از اقوام گوناگونی تشکیل شده است. با اینکه همهی اقوام در فرهنگ ایرانی مشترکند، اما دارای فرهنگ ویژهی خود نیز هستند. یکی از مهترین موضوعات بحثبرانگیز در ایران نوین، ساختار عادلانهی قدرت حکومتی و تقسیمات کشوری است؛ و باید اصل عدالت برای اقوام ایرانی و یکپارچگی تمدن ایرانی در ساختار حکومت و تقسیمات کشوری رعایت شود. رژیم سیاسی شاهنشاهی و جمهوری اسلامی موروثی و گزینشی است؛ و سیر تاریخ بیانگر آن است که رژیم سیاسی مورثی، چه از نوع پادشاهی موروثی و چه از نوع جمهوری موروثی، برای ایران استبداد و دیکتاتوری به ارمغان میآورد.<ref name=":1">[https://www.tribunezamaneh.com/archives/217576 ساختار تقسیم قدرت حکومتی - سایت تریبون زمانه]</ref> | ||
در | در [[انقلاب ضدسلطنتی]] ۱۳۵۷، ملیتهای غیر فارس به امید تحقق حقوق خود در مبارزه و تظاهرات علیه رژیم شاه شرکت کردند که منجر به سرنگونی نظام شاهنشاهی شد، اما آنچه اتفاق افتاد برخلاف خواستههای آنها بود. نظام تازه به قدرت رسیدهی جمهوری اسلامی کارزار وسیعی علیه ملیتهای کرد، عربهای خوزستان، بلوچها، ترکهای آذربایجان و ترکمنها که فقط خواستار حقوق خود از قبیل خودمختاری و خودگردانی بودند، به راه انداخت؛ و با دستگیری و زندان و اعدامهای دستهجمعی، همگی آنها را بهشدت سرکوب کرد؛ و اقلیتهای مذهبی را نیز به رسمیت نشناخت. در نظام جمهوری اسلامی نابرابری اجتماعی/ اقتصادی، ظلم و ستم ادامه پیدا کرد؛ و هرگونه امکانی برای دگرگونی دموکراتیک خاموش شد. | ||
از آغاز به روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی تا کنون، مطالبات خودمختاری و به رسمیت شناختن اقلیتهای غیرفارس در تظاهرات و قیامها تا امروز ادامه داشته است، اما همهی این جنبشها سرکوب شدهاند.<ref name=":2">[https://farsi.alarabiya.net/views/2021/12/08/%D8%AD%D9%82-%D8%AA%D8%B9%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D9%84%D9%8A%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D8%9B-%D8%A7%D8%A8%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%84-%D9%85%D8%B9%D8%B6%D9%84%D8%A7%D8%AA حق تعیین سرنوشت اقلیتها؛ ابزاری برای حل معضلات - سایت العربیه فارسی]</ref> | از آغاز به روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی تا کنون، مطالبات خودمختاری و به رسمیت شناختن اقلیتهای غیرفارس در تظاهرات و قیامها تا امروز ادامه داشته است، اما همهی این جنبشها سرکوب شدهاند.<ref name=":2">[https://farsi.alarabiya.net/views/2021/12/08/%D8%AD%D9%82-%D8%AA%D8%B9%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D9%84%D9%8A%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D8%9B-%D8%A7%D8%A8%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%84-%D9%85%D8%B9%D8%B6%D9%84%D8%A7%D8%AA حق تعیین سرنوشت اقلیتها؛ ابزاری برای حل معضلات - سایت العربیه فارسی]</ref> | ||
این درحالی بود که کمتر از یکماه پیش از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، | این درحالی بود که کمتر از یکماه پیش از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، [[خمینی]] در پیامی تحت عنوان- پیام به مردم کردستان- خطاب به مردم کردستان گفت:<blockquote>«از قول اینجانب به دهقانان و کشاورزان محترم تذکر دهید که گول تبلیغات بیاساس را نخورید. اسلام و حکومت اسلامی برای شما احترام قائل است و با شما به بهترین وجه رفتار میکند؛ و حتماً بدانید که حال همه طبقات در حکومت اسلامی مثل زمان حکومت طاغوت نیست که در آن، همه را از هستی ساقط نمود.»</blockquote> | ||
نیروها و جنبشهای کردی فکر میکردند که پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، به یک حکومت دموکراتیک مواجه خواهند شد که در آن اقوام و ملیتها از حق خودمختاری منطقهای و حق تدریس به زبان مادری و برابری حقوق شهروندی و رفع تبعیضهای اقتصادی برخوردار میشوند، اما نظام مرکزگزای جمهوری اسلامی با این دیدگاه مخالف بود. با برچسب تجزیهطلبی، اقوامی که خواهان حقوق خود بودند را سرکوب کرد؛ و خمینی شخصاً صدور فرمان جهاد حمله به کردستان را آغاز کرد که تا سال ۱۳۵۹، ادامه یافت. | نیروها و جنبشهای کردی فکر میکردند که پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، به یک حکومت دموکراتیک مواجه خواهند شد که در آن اقوام و ملیتها از حق خودمختاری منطقهای و حق تدریس به زبان مادری و برابری حقوق شهروندی و رفع تبعیضهای اقتصادی برخوردار میشوند، اما نظام مرکزگزای جمهوری اسلامی با این دیدگاه مخالف بود. با برچسب تجزیهطلبی، اقوامی که خواهان حقوق خود بودند را سرکوب کرد؛ و خمینی شخصاً صدور فرمان جهاد حمله به کردستان را آغاز کرد که تا سال ۱۳۵۹، ادامه یافت. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۷: | ||
در بلوچستان نیز جنبشهای سیاسی/ مذهبی، مانند حزب اتحادالمسلمین خواهان خودمختاری قوم بلوچ و به رسمیت شناخته شدن زبان بلوچی بودند که آنها نیز سرکوب شدند.<ref>[https://parsi.euronews.com/2019/02/02/iran-40-years-of-revolution-ethnic-demands-and-national-identity-crisis چهل سالگی انقلاب ۵۷؛ مطالبات قومی و بحران هویت ملی - سایت یورو نیوز]</ref> | در بلوچستان نیز جنبشهای سیاسی/ مذهبی، مانند حزب اتحادالمسلمین خواهان خودمختاری قوم بلوچ و به رسمیت شناخته شدن زبان بلوچی بودند که آنها نیز سرکوب شدند.<ref>[https://parsi.euronews.com/2019/02/02/iran-40-years-of-revolution-ethnic-demands-and-national-identity-crisis چهل سالگی انقلاب ۵۷؛ مطالبات قومی و بحران هویت ملی - سایت یورو نیوز]</ref> | ||
==ضرورت حقوق اقلیتها== | === ضرورت حقوق اقلیتها === | ||
اقلیتها، همهی اقلیتهای ملی، فرهنگی، قومی، مذهبی و زبانی هستند که وضعیت اقلیت آنها توسط قوانین ملی یا اعلامیههای الزام آور بینالمللی به رسمیت شناخته شده است. حقوق اقلیتها مبتنی بر این شناخت است که اقلیتها در مقایسه با سایر گروههای جامعه، یعنی جمعیت اکثریت، در وضعیت آسیب پذیری قرار دارند. باید توجه داشت که حقوق اقلیتها امتیاز محسوب نمیشود، بلکه برای تضمین احترام برابر برای اعضای جوامع مختلف است. این حقوق در خدمت انطباق با گروههای آسیبپذیر و رساندن همه اعضای جامعه به حداقل سطح برابری در اعمال حقوق انسانی و اساسی است. | اقلیتها، همهی اقلیتهای ملی، فرهنگی، قومی، مذهبی و زبانی هستند که وضعیت اقلیت آنها توسط قوانین ملی یا اعلامیههای الزام آور بینالمللی به رسمیت شناخته شده است. حقوق اقلیتها مبتنی بر این شناخت است که اقلیتها در مقایسه با سایر گروههای جامعه، یعنی جمعیت اکثریت، در وضعیت آسیب پذیری قرار دارند. باید توجه داشت که حقوق اقلیتها امتیاز محسوب نمیشود، بلکه برای تضمین احترام برابر برای اعضای جوامع مختلف است. این حقوق در خدمت انطباق با گروههای آسیبپذیر و رساندن همه اعضای جامعه به حداقل سطح برابری در اعمال حقوق انسانی و اساسی است. | ||
تاریخ اروپا نشان داده است که حفاظت از اقلیتهای ملی برای ثبات، امنیت دموکراتیک و صلح در این قاره ضروری است. جامعه | تاریخ اروپا نشان داده است که حفاظت از اقلیتهای ملی برای ثبات، امنیت دموکراتیک و صلح در این قاره ضروری است. جامعه کثرتگرا و واقعاً دموکراتیک نه تنها باید به هویت قومی، فرهنگی، زبانی و مذهبی هر یک از افراد متعلق به یک اقلیت ملی احترام بگذارد، بلکه باید شرایط مناسبی را برای ابراز، حفظ و توسعه این هویت ایجاد کند. ایجاد فضای تساهل و گفتوگو لازم است تا تنوع فرهنگی منبع و عاملی باشد، نه برای تفرقه، بلکه غنیسازی برای هر جامعه، اقلیتها به تدابیر ویژهای نیاز دارند تا اطمینان حاصل شود که از حقوقی مشابه بقیه مردم بهرهمند میشوند. | ||
از این رو، حقوق اقلیتها در خدمت رساندن همه اعضای جامعه به برخورداری متعادل از حقوق انسانی خود است. به عبارت دیگر، هدف آنها تضمین این است که افراد متعلق به یک اقلیت ملی از برابری مؤثر با افراد متعلق به اکثریت برخوردار باشند. در این زمینه، ترویج فرصتهای برابر در همه سطوح برای افراد متعلق به یک اقلیت ملی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا به جوامع قدرت میبخشد و اعمال آزادیهای فردی را ترویج میکند. | |||
کانون اصلی حقوق اقلیتها ترویج و حمایت از هویت آنهاست. ترویج و حفاظت از هویت آنها از همسانسازی اجباری و از بین رفتن فرهنگها، مذاهب و زبانها - که اساس غنای جهان و در نتیجه بخشی از میراث آن است - جلوگیری میکند. غیر همسانسازی مستلزم تنوع و هویتهای متکثر است که نه تنها قابل تحمل بلکه واجد محافظت و احترام است. حقوق اقلیتها در مورد اطمینان از احترام به هویتهای متمایز است و در عین حال تضمین میکند که هرگونه رفتار متفاوت با گروهها یا افراد متعلق به این گروهها، رویهها و سیاستهای تبعیضآمیز را پنهان نمیکند. بنابراین، برای احترام به تنوع فرهنگی، دینی و زبانی و اذعان به اینکه اقلیتها از طریق این تنوع، جامعه را غنی میکنند، اقدام مثبت لازم است. | کانون اصلی حقوق اقلیتها ترویج و حمایت از هویت آنهاست. ترویج و حفاظت از هویت آنها از همسانسازی اجباری و از بین رفتن فرهنگها، مذاهب و زبانها - که اساس غنای جهان و در نتیجه بخشی از میراث آن است - جلوگیری میکند. غیر همسانسازی مستلزم تنوع و هویتهای متکثر است که نه تنها قابل تحمل بلکه واجد محافظت و احترام است. حقوق اقلیتها در مورد اطمینان از احترام به هویتهای متمایز است و در عین حال تضمین میکند که هرگونه رفتار متفاوت با گروهها یا افراد متعلق به این گروهها، رویهها و سیاستهای تبعیضآمیز را پنهان نمیکند. بنابراین، برای احترام به تنوع فرهنگی، دینی و زبانی و اذعان به اینکه اقلیتها از طریق این تنوع، جامعه را غنی میکنند، اقدام مثبت لازم است. | ||
مشارکت افراد متعلق به اقلیتها در امور عمومی و در تمام جنبههای زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشوری که در آن زندگی میکنند، در واقع برای حفظ هویت و مبارزه با طرد اجتماعی ضروری است. سازوکارهایی لازم است تا اطمینان حاصل شود که تنوع جامعه با توجه به گروههای اقلیت در نهادهای عمومی مانند پارلمانهای ملی، بخش خدمات ملکی، از جمله پلیس و قوه قضائیه منعکس میشود، و افراد متعلق به اقلیتها به اندازه کافی دارای نمایندگی، مشورت و مشاوره هستند. | مشارکت افراد متعلق به اقلیتها در امور عمومی و در تمام جنبههای زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشوری که در آن زندگی میکنند، در واقع برای حفظ هویت و مبارزه با طرد اجتماعی ضروری است. سازوکارهایی لازم است تا اطمینان حاصل شود که تنوع جامعه با توجه به گروههای اقلیت در نهادهای عمومی مانند پارلمانهای ملی، بخش خدمات ملکی، از جمله پلیس و قوه قضائیه منعکس میشود، و افراد متعلق به اقلیتها به اندازه کافی دارای نمایندگی، مشورت و مشاوره هستند. | ||
مشارکت باید معنادار باشد و صرفاً نمادین نباشد. به عنوان مثال تشخیص دهد که اقلیتها معمولاً کمتر نمایندگی میشوند و نگرانیهای آنها ممکن است به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد. مشارکت زنان متعلق به اقلیتها از نگرانی ویژهای برخوردار است. | در تصمیماتی که بر آنها یا سرزمینها و مناطقی که در آن زندگی می کنند تأثیر می گذارد، صدای خود را داشته باشند. مشارکت باید معنادار باشد و صرفاً نمادین نباشد. به عنوان مثال تشخیص دهد که اقلیتها معمولاً کمتر نمایندگی میشوند و نگرانیهای آنها ممکن است به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد. مشارکت زنان متعلق به اقلیتها از نگرانی ویژهای برخوردار است. | ||
حمایت از حقوق اقلیتها تمرینی از تسامح و گفتگوی بین فرهنگی است. با تشویق به احترام و درک متقابل، گروههای مختلف که یک جامعه را تشکیل میدهند باید بتوانند با حفظ هویت خود با یکدیگر تعامل و همکاری کنند. عناصر اساسی مورد نیاز برای تحقق این هدف، ارتقای دانش فرهنگ، تاریخ، زبان و مذهب اقلیتها در منظر بین فرهنگی است. به عبارت دیگر، حمایت از حقوق اقلیتها میتواند جامعهای فراگیر، صلحآمیز و منسجم با احترام به تنوع را ارتقا دهد. | حمایت از حقوق اقلیتها تمرینی از تسامح و گفتگوی بین فرهنگی است. با تشویق به احترام و درک متقابل، گروههای مختلف که یک جامعه را تشکیل میدهند باید بتوانند با حفظ هویت خود با یکدیگر تعامل و همکاری کنند. عناصر اساسی مورد نیاز برای تحقق این هدف، ارتقای دانش فرهنگ، تاریخ، زبان و مذهب اقلیتها در منظر بین فرهنگی است. به عبارت دیگر، حمایت از حقوق اقلیتها میتواند جامعهای فراگیر، صلحآمیز و منسجم با احترام به تنوع را ارتقا دهد. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۶: | ||
بر اساس دورنمای حفظ تمامیت ارضی، دولت به اقلیتهای متمرکز اجازه میدهد تا حد کافی از خودمختاری در منطقه خود داشته باشند تا آنها را از دست گرفتن سلاح منصرف کند. از این رو رفاه آنها افزایش می یابد. خودمختاری منطقهای در واقع یک پاسخ پایهای به درگیریهای قومی است. بر اساس مجموعه دادههای روابط قومیتی، حدود ۲۵ درصد از گروهها در این دوران از نوعی خودمختاری منطقهای در هر زمان برخوردار هستند. موفقیتهای نسبی سوئیس، کانادا و بلژیک به این تز اعتبار بخشیده است.<ref>[https://www.degruyter.com/document/doi/10.1515/peps-2016-0028/html?lang=en آیا خودمختاری منطقهای راه حلی برای درگیریهای قومی است؟ - سایت دی گروتر]</ref> | بر اساس دورنمای حفظ تمامیت ارضی، دولت به اقلیتهای متمرکز اجازه میدهد تا حد کافی از خودمختاری در منطقه خود داشته باشند تا آنها را از دست گرفتن سلاح منصرف کند. از این رو رفاه آنها افزایش می یابد. خودمختاری منطقهای در واقع یک پاسخ پایهای به درگیریهای قومی است. بر اساس مجموعه دادههای روابط قومیتی، حدود ۲۵ درصد از گروهها در این دوران از نوعی خودمختاری منطقهای در هر زمان برخوردار هستند. موفقیتهای نسبی سوئیس، کانادا و بلژیک به این تز اعتبار بخشیده است.<ref>[https://www.degruyter.com/document/doi/10.1515/peps-2016-0028/html?lang=en آیا خودمختاری منطقهای راه حلی برای درگیریهای قومی است؟ - سایت دی گروتر]</ref> | ||
==نظریه عدم تمرکز یا تمرکززدایی== | === نظریه عدم تمرکز یا تمرکززدایی === | ||
عدم تمرکز روشی است که در آن دولت مرکزی، حق و اختیار تصمیمگیری و گـاهی امکانـات مادی لازم را به نهادهای محلی واگذار میکند که متصدیان آن با توجه بـه میزان توسعه سیاسی کشور، توسط مردم همان محل انتخاب شدهاند. | عدم تمرکز روشی است که در آن دولت مرکزی، حق و اختیار تصمیمگیری و گـاهی امکانـات مادی لازم را به نهادهای محلی واگذار میکند که متصدیان آن با توجه بـه میزان توسعه سیاسی کشور، توسط مردم همان محل انتخاب شدهاند. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۳: | ||
از طریق تمرکززدایی، هم مکانیسمهای نظارتی حکومت بیشتر میشود و هم مردم، مشارکت کمواسطهتری در سرنوشت خود خواهند داشت. کارنامه عدم تمرکز نشان داده است که اگر این الگو در دولتهای اقتدارگرا با اقتصاد متمرکز و دولتی اجرا شود، صـرفاً یـک امـر صوری خواهد بود؛ و نمیتواند در کاهش تنشهای مرکز- پیرامونی موفق باشد، ولی اگر عدم تمرکز با اقتصاد غیردولتی و دموکراسی نهادینه همراه باشد و مردم مناطق بهطور مسـتقیم، متصدیان منطقهای خود را انتخاب کنند، این الگو میتواند موفق باشد (مانند فرانسه)؛ و اساساً نوعی شبههفدرالیسم خواهد بود. کارنامه تمرکززدایی نشان میدهد که این الگو، اساساً یک سیاست بوروکراتیک برای حکومتداری است.<ref name=":0">[https://jpbud.ir/article-1-4-fa.pdf مقایسه مدلهای ساختاری مدیریت مناطق جوامع متكثر قومی]</ref> | از طریق تمرکززدایی، هم مکانیسمهای نظارتی حکومت بیشتر میشود و هم مردم، مشارکت کمواسطهتری در سرنوشت خود خواهند داشت. کارنامه عدم تمرکز نشان داده است که اگر این الگو در دولتهای اقتدارگرا با اقتصاد متمرکز و دولتی اجرا شود، صـرفاً یـک امـر صوری خواهد بود؛ و نمیتواند در کاهش تنشهای مرکز- پیرامونی موفق باشد، ولی اگر عدم تمرکز با اقتصاد غیردولتی و دموکراسی نهادینه همراه باشد و مردم مناطق بهطور مسـتقیم، متصدیان منطقهای خود را انتخاب کنند، این الگو میتواند موفق باشد (مانند فرانسه)؛ و اساساً نوعی شبههفدرالیسم خواهد بود. کارنامه تمرکززدایی نشان میدهد که این الگو، اساساً یک سیاست بوروکراتیک برای حکومتداری است.<ref name=":0">[https://jpbud.ir/article-1-4-fa.pdf مقایسه مدلهای ساختاری مدیریت مناطق جوامع متكثر قومی]</ref> | ||
== | ==انواع ساختار حکومتی== | ||
در این بخش بهصورت خلاصه به ساختارهای حکومتی پرداخته میشود. | در این بخش بهصورت خلاصه به ساختارهای حکومتی پرداخته میشود. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۲: | ||
در ساختار یکپارچه با حکومت نامتمرکز، کشور دارای یک ملت است، اما گوناگونی و تنوع اقوام به رسمیت شناخته میشود؛ و بر اساس اصل عدالت اجتماعی این اقوام در قدرت حکومتی سهیم میشوند. با وجود اینکه قدرت اصلی سیاسی حکومتی و قوههای سهگانه در پایتخت است، ولی استانها از حکومت محلی برخوردار هستند که البته نه در موازات حکومت مرکزی بلکه در طول حکومت مرکزی قرار دارند، یعنی تابع حکومت مرکزی هستند. | در ساختار یکپارچه با حکومت نامتمرکز، کشور دارای یک ملت است، اما گوناگونی و تنوع اقوام به رسمیت شناخته میشود؛ و بر اساس اصل عدالت اجتماعی این اقوام در قدرت حکومتی سهیم میشوند. با وجود اینکه قدرت اصلی سیاسی حکومتی و قوههای سهگانه در پایتخت است، ولی استانها از حکومت محلی برخوردار هستند که البته نه در موازات حکومت مرکزی بلکه در طول حکومت مرکزی قرار دارند، یعنی تابع حکومت مرکزی هستند. | ||
حکومت محلی شامل دولت استانی، مجلس استانی، و دادگاههای استانی هستند که از مسئولیتهای محدودی در طول حکومت مرکزی برخوردار است. در حکومت محلی بخشهایی از مالیات استانها صرف خود آن استانها میشود. افزون بر اینکه استانهای محروم کشور از کمکهای اضافی دولت مرکزی هم برخوردار میشوند. در حکومت محلی استاندار یا وزیر نخست استانی تحت نظر مستقیم دولت مرکزی قرار دارد؛ و نه تنها توسط دولت مرکزی منصوب میشود، بلکه عضوی از دولت مکزی و حزب حاکم کشور است. یعنی که زیر شاخه وزارت کشور قرار ندارد. وزیر نسخت استانی نیز دولت محلی را از اعضای فراکسیون استانی حزب حاکم کشور که بومی آن استان هستند انتخاب میکنند. | حکومت محلی شامل دولت استانی، مجلس استانی، و دادگاههای استانی هستند که از مسئولیتهای محدودی در طول حکومت مرکزی برخوردار است. در حکومت محلی بخشهایی از مالیات استانها صرف خود آن استانها میشود. افزون بر اینکه استانهای محروم کشور از کمکهای اضافی دولت مرکزی هم برخوردار میشوند. در حکومت محلی استاندار یا وزیر نخست استانی تحت نظر مستقیم دولت مرکزی قرار دارد؛ و نه تنها توسط دولت مرکزی منصوب میشود، بلکه عضوی از دولت مکزی و حزب حاکم کشور است. | ||
یعنی که زیر شاخه وزارت کشور قرار ندارد. وزیر نسخت استانی نیز دولت محلی را از اعضای فراکسیون استانی حزب حاکم کشور که بومی آن استان هستند انتخاب میکنند. | |||
در این ساختار حزب استانی و منطقهای وجود ندارد، بلکه احزاب سراسری دارای فراکسیونهای استانی هستند. در این ساختار حکومتی نه مناطق یا مجموعهای از استانها، بلکه استانها از قدرت سیاسی برخوردار هستند. در چنین ساختار حکومتی نیروهای انتظامی و نظامی سراسری خواهند بود؛ و هیچنوع نیروی انتظامی یا نظامی و یا شبه نظامی به رسمیت شناخته نمیشود. همچنین دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی کشور نیز در پایتخت و زیر نظر دولت مرکزی کار خواهند کرد. | در این ساختار حزب استانی و منطقهای وجود ندارد، بلکه احزاب سراسری دارای فراکسیونهای استانی هستند. در این ساختار حکومتی نه مناطق یا مجموعهای از استانها، بلکه استانها از قدرت سیاسی برخوردار هستند. در چنین ساختار حکومتی نیروهای انتظامی و نظامی سراسری خواهند بود؛ و هیچنوع نیروی انتظامی یا نظامی و یا شبه نظامی به رسمیت شناخته نمیشود. همچنین دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی کشور نیز در پایتخت و زیر نظر دولت مرکزی کار خواهند کرد. | ||
در این ساختار حکومتی، زبان رسمی و آموزشی و دولتی در کشور یک زبان خواهد بود، اما آموزش زبانهای محلی و استانی نیز در کنار زبان رسمی در مدارس و دانشگاهها وجود خواهد داشت. | در این ساختار حکومتی، زبان رسمی و آموزشی و دولتی در کشور یک زبان خواهد بود، اما آموزش زبانهای محلی و استانی نیز در کنار زبان رسمی در مدارس و دانشگاهها وجود خواهد داشت. برخی معتقند که این ساختار حکومتی برای ایران ایدهآل است که هم عدالت اجتماعی و هم حق سهیم شدن در سرنوشت خود، و هم تمامیت ارضی را تضمین میکند. | ||
برخی معتقند که این ساختار حکومتی برای ایران ایدهآل است که هم عدالت اجتماعی و هم حق سهیم شدن در سرنوشت خود، و هم تمامیت ارضی را تضمین میکند. | |||
===ساختار یکپارچه با مناطق خودمختار=== | ===ساختار یکپارچه با مناطق خودمختار=== | ||
این ساختار حکومتی ترکیبی از ساختار یکپارچه و ساختار فدرال است. اگر چه کشور یکپارچه است، ولی وضعیت و شرایط حقوقی و سیاسی در بخشهایی از کشور متفاوت است؛ و آن مناطق که میتوانند مجموعهای از استانها باشند، دولت/ ملتی، موازی با دولت/ ملت اصلی تشکیل میدهند. این ساختار دارای دو ویژگی است، اول، دولت/ ملتها به معنی تمامیت ارضی، دوم، حق حاکیت ملی | این ساختار حکومتی ترکیبی از ساختار یکپارچه و ساختار فدرال است. اگر چه کشور یکپارچه است، ولی وضعیت و شرایط حقوقی و سیاسی در بخشهایی از کشور متفاوت است؛ و آن مناطق که میتوانند مجموعهای از استانها باشند، دولت/ ملتی، موازی با دولت/ ملت اصلی تشکیل میدهند. این ساختار دارای دو ویژگی است، اول، دولت/ ملتها به معنی تمامیت ارضی، دوم، حق حاکیت ملی | ||
در این نوع از ساختار حکومتی، احزاب منطقهای میتوانند ساختار قوههای سهگانه مجریه، قضاییه و مقننه را در آن منطقه خودمختار تعیین و مشخص کنند. در این ساختار حکومتی، نیروهای نظامی و اطلاعاتی و امنیتی سراسری است، اما نیروهای انتظامی میتوانند در منطقهی خودمختار بهصورت منطقهای وجود داشته باشند. حکومت مناطق | در این نوع از ساختار حکومتی، احزاب منطقهای میتوانند ساختار قوههای سهگانه مجریه، قضاییه و مقننه را در آن منطقه خودمختار تعیین و مشخص کنند. در این ساختار حکومتی، نیروهای نظامی و اطلاعاتی و امنیتی سراسری است، اما نیروهای انتظامی میتوانند در منطقهی خودمختار بهصورت منطقهای وجود داشته باشند. حکومت مناطق خودمختار با مجوز و تاییدیهی حکومت مرکزی حق برگزاری رفراندوم استقلال را دارند. زبان منطقهی خودمختار علاوه بر زبان رسمی سراسری، میتواندر در منطقهی خود بهعنوان زبان دولتی و آموزشی تدریس شود. | ||
===ساختار حکومت '''فدرالیسم'''=== | ===ساختار حکومت '''فدرالیسم'''=== |
ویرایش