۱۳٬۱۹۵
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
|||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
در جوانی به بیروت رفت و ۲ سال در مدرسه فرانسوی زبان آن به تحصیل پرداخت و از رفتن به نجف منصرف شد. در همین دوران با شیوههای نوین آموزش آشنا شد. در سال ۱۲۶۲ با تاسیس نخستین مدرسه به سبک نوین تعلیم مدرن الفبا را در مدارس ایراوان شروع کرد. در همین شهر با ناصرالدین شاه ملاقاتی داشت که از او درخواست تاسیس مدارس ایرانی را کرد و با شنیدن بدگوییهای اطرافیان شاه که این مدارس جوانان را متجدد و یاغی میکند از پیشنهاد خود پشیمان شد اما ناامید نشد و به تبریز رفت و با سرمایه شخصی و میراث پدری نخستین مدرسه را در سال ۱۲۶۶ تاسیس کرد. مرتجعین و مکتبداران قدیم این کار او را تحمل نکرده و مردم را بر علیه او شوراندند. با اینکه دروس حوزوی خوانده بود و لباس روحانی هم داشت متهم به بابیگری و فرنگیمابی شد و چند مدرسه او تخریب و غارت شد. پس از این ماجرا ناچار به ترک تبریز و رفتن به تهران شد و در تهران مدرسهای به نام رشدیه تاسیس کرد و اولین کتاب درسی را نوشت. گرایش رشدیه به مشروطه و حمایتش از تاسیس مدارس دخترانه و انتشار روزنامه و شبنامه علیه استبداد بیشترین مخالفتها از طرف طبقات حاکم و کارگزارنش را علیه او برمیانگیخت. در سالهای پایانی عمر در فکر تاسیس مدرسهای مخصوص نابینایان بود که بدلیل فقر مالی نتوانست عملی کند. | در جوانی به بیروت رفت و ۲ سال در مدرسه فرانسوی زبان آن به تحصیل پرداخت و از رفتن به نجف منصرف شد. در همین دوران با شیوههای نوین آموزش آشنا شد. در سال ۱۲۶۲ با تاسیس نخستین مدرسه به سبک نوین تعلیم مدرن الفبا را در مدارس ایراوان شروع کرد. در همین شهر با ناصرالدین شاه ملاقاتی داشت که از او درخواست تاسیس مدارس ایرانی را کرد و با شنیدن بدگوییهای اطرافیان شاه که این مدارس جوانان را متجدد و یاغی میکند از پیشنهاد خود پشیمان شد اما ناامید نشد و به تبریز رفت و با سرمایه شخصی و میراث پدری نخستین مدرسه را در سال ۱۲۶۶ تاسیس کرد. مرتجعین و مکتبداران قدیم این کار او را تحمل نکرده و مردم را بر علیه او شوراندند. با اینکه دروس حوزوی خوانده بود و لباس روحانی هم داشت متهم به بابیگری و فرنگیمابی شد و چند مدرسه او تخریب و غارت شد. پس از این ماجرا ناچار به ترک تبریز و رفتن به تهران شد و در تهران مدرسهای به نام رشدیه تاسیس کرد و اولین کتاب درسی را نوشت. گرایش رشدیه به مشروطه و حمایتش از تاسیس مدارس دخترانه و انتشار روزنامه و شبنامه علیه استبداد بیشترین مخالفتها از طرف طبقات حاکم و کارگزارنش را علیه او برمیانگیخت. در سالهای پایانی عمر در فکر تاسیس مدرسهای مخصوص نابینایان بود که بدلیل فقر مالی نتوانست عملی کند. | ||
رشدیه، ۲۷ جلد کتاب درسی برای سوادآموزان فارسیزبان نوشت. چندین مدرسه در تبریز و تهران و شهرهای دیگر بنیان نهاد که بیشتر آنها را در همان زمان تعطیل یا ویران کردند. پیش از او نیز کسانی بودند که در این راه قدم برداشتند؛ اما هیچیک پشتکار و نستوهی او را نداشت. سرانجام نیز به قم تبعید شد و در ۹۳ سالگی در نهایت فقر و عسرت درگذشت. | رشدیه، ۲۷ جلد کتاب درسی برای سوادآموزان فارسیزبان نوشت. چندین مدرسه در تبریز و تهران و شهرهای دیگر بنیان نهاد که بیشتر آنها را در همان زمان تعطیل یا ویران کردند. پیش از او نیز کسانی بودند که در این راه قدم برداشتند؛ اما هیچیک پشتکار و نستوهی او را نداشت. سرانجام نیز به قم تبعید شد و در ۹۳ سالگی در ۲۱ آذر ۱۳۲۳ مصادف با ۲۵ ذی حجه ۱۳۶۳ قمری در نهایت فقر و عسرت درگذشت. | ||
در واپسین روزهای زندگی، چنین وصیت کرده بود:<blockquote>«مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود»</blockquote> | در واپسین روزهای زندگی، چنین وصیت کرده بود:<blockquote>«مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود»</blockquote> | ||
| خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
| عنوان ۲ = | | عنوان ۲ = | ||
| نام = | | نام =میرزا حسن رشدیه | ||
| تصویر =هوشی مین.JPG | | تصویر =هوشی مین.JPG | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| عنوان تصویر = | | عنوان تصویر = | ||
| زادروز = | | زادروز = ۱۳ تیر ۱۲۳۰ | ||
| زادگاه = | | زادگاه =محله چرنداب تبریز | ||
| مکان ناپدیدشدن = | | مکان ناپدیدشدن = | ||
| تاریخ ناپدیدشدن = | | تاریخ ناپدیدشدن = | ||
| وضعیت = | | وضعیت = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ =۲۱ آذر ۱۳۲۳ | ||
| مکان مرگ = | | مکان مرگ =شهر قم | ||
|عرض جغرافیایی محل دفن= | |عرض جغرافیایی محل دفن= | ||
|طول جغرافیایی محل دفن= | |طول جغرافیایی محل دفن= | ||
|latd=|latm=|lats=|latNS=N | |latd=|latm=|lats=|latNS=N | ||
|longd=|longm=|longs=|longEW=E | |longd=|longm=|longs=|longEW=E | ||
| علت مرگ = | | علت مرگ =کهولت سن | ||
| پیداشدن جسد = | | پیداشدن جسد = | ||
| آرامگاه = | | آرامگاه = | ||
| بناهای یادبود = | | بناهای یادبود = | ||
| محل زندگی = ایران | | محل زندگی = ایران | ||
| ملیت = | | ملیت =ایرانی | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = | ||
| نژاد = | | نژاد = | ||
| تابعیت = | | تابعیت = | ||
| تحصیلات = | | تحصیلات =حوزوی و مدرن | ||
| دانشگاه = | | دانشگاه = | ||
| پیشه = | | پیشه = | ||
| خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
| نهاد = | | نهاد = | ||
| نماینده = | | نماینده = | ||
| شناختهشده برای = مردم | | شناختهشده برای = مردم ایران و آذربایجان | ||
| نقشهای برجسته = | | نقشهای برجسته =موسس مدارس نوین در ایران | ||
| سبک = | | سبک = | ||
| تأثیرگذاران = | | تأثیرگذاران =طالبوف و دیگر آزادیخواهان دوران مشروطه | ||
| تأثیرپذیرفتگان =مردم | | تأثیرپذیرفتگان =مردم ایران | ||
| شهر خانگی = | | شهر خانگی = | ||
| دستمزد = | | دستمزد = | ||
| خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
| حزب = | | حزب = | ||
| جنبش = | | جنبش = | ||
| مخالفان = | | مخالفان = | ||
| هیئت = | | هیئت = | ||
| دین = | | دین =مسلمان | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| اتهام = | | اتهام = | ||
| خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
| وضعیت گناهکاری = | | وضعیت گناهکاری = | ||
| منصب = | | منصب = | ||
| مکتب = | | مکتب = | ||
| آثار =اخلاق انقلابی، | | آثار =اخلاق انقلابی، | ||
| همسر = | | همسر = | ||
| خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
با تألیف کتاب درسی وطن دیلی (زبان مادری) به زبان آذربایجانی، اولین کتاب آموزش زبان ترکی به روش مدرن را نوشت، این مدرسه چهار سال دایر بود. در آن زمان در ترکیه عثمانی به دبستان رشد می گفتند و به مکانی که مدرسه در آن دایر بود رشدیه، به این ترتیب میرزاحسن تبریزی که موسس مدرسه به شکل نوین در ایروان بود به مدیر رشدیه معروف شد. در همین شهر با ناصرالدین شاه ملاقاتی داشت که از او درخواست تاسیس مدارس ایرانی را کرد و با شنیدن بدگوییهای اطرافیان شاه که این مدارس جوانان را متجدد و یاغی میکند از پیشنهاد خود پشیمان شد اما ناامید نشد و به تبریز رفت و با سرمایه شخصی و میراث پدری نخستین مدرسه را در سال ۱۲۶۶ تاسیس کرد. مرتجعین و مکتبداران قدیم این کار او را تحمل نکرده و مردم را بر علیه او شوراندند. با اینکه دروس حوزوی خوانده بود و لباس روحانی هم داشت متهم به بابیگری و فرنگیمابی شد و چند مدرسه او تخریب و غارت شد. پس از این ماجرا ناچار به ترک تبریز و رفتن به تهران شد و در تهران مدرسهای به نام رشدیه تاسیس کرد و اولین کتاب درسی را نوشت. او میگفت فرزندان ایران زمین، علاوه بر گلستان و مختارنامه و قران باید کتابهای علمی نیز بخوانند. رشدیه بر همین مبنا به تنوع کتابهای درسی افزود و کلاسهای درس را با آوردن تخته سیاه و میز و نیمکت متحول کرد. تاثیر دیگر این کار رشدیه عمومی کردن آموزش و سوادآموزی و خارج کردن این امور از انحصار نخبگان و طبقات مرفه بود. گرایش رشدیه به مشروطه و حمایتش از تاسیس مدارس دخترانه و انتشار روزنامه و شبنامه علیه استبداد بیشترین مخالفتها از طرف طبقات حاکم و کارگزارنش را علیه او برمیانگیخت. در سالهای پایان در فکر تاسیس مدرسهای مخصوص نابینایان بود که بدلیل فقر مالی نتوانست عملی کند. | با تألیف کتاب درسی وطن دیلی (زبان مادری) به زبان آذربایجانی، اولین کتاب آموزش زبان ترکی به روش مدرن را نوشت، این مدرسه چهار سال دایر بود. در آن زمان در ترکیه عثمانی به دبستان رشد می گفتند و به مکانی که مدرسه در آن دایر بود رشدیه، به این ترتیب میرزاحسن تبریزی که موسس مدرسه به شکل نوین در ایروان بود به مدیر رشدیه معروف شد. در همین شهر با ناصرالدین شاه ملاقاتی داشت که از او درخواست تاسیس مدارس ایرانی را کرد و با شنیدن بدگوییهای اطرافیان شاه که این مدارس جوانان را متجدد و یاغی میکند از پیشنهاد خود پشیمان شد اما ناامید نشد و به تبریز رفت و با سرمایه شخصی و میراث پدری نخستین مدرسه را در سال ۱۲۶۶ تاسیس کرد. مرتجعین و مکتبداران قدیم این کار او را تحمل نکرده و مردم را بر علیه او شوراندند. با اینکه دروس حوزوی خوانده بود و لباس روحانی هم داشت متهم به بابیگری و فرنگیمابی شد و چند مدرسه او تخریب و غارت شد. پس از این ماجرا ناچار به ترک تبریز و رفتن به تهران شد و در تهران مدرسهای به نام رشدیه تاسیس کرد و اولین کتاب درسی را نوشت. او میگفت فرزندان ایران زمین، علاوه بر گلستان و مختارنامه و قران باید کتابهای علمی نیز بخوانند. رشدیه بر همین مبنا به تنوع کتابهای درسی افزود و کلاسهای درس را با آوردن تخته سیاه و میز و نیمکت متحول کرد. تاثیر دیگر این کار رشدیه عمومی کردن آموزش و سوادآموزی و خارج کردن این امور از انحصار نخبگان و طبقات مرفه بود. گرایش رشدیه به مشروطه و حمایتش از تاسیس مدارس دخترانه و انتشار روزنامه و شبنامه علیه استبداد بیشترین مخالفتها از طرف طبقات حاکم و کارگزارنش را علیه او برمیانگیخت. در سالهای پایان در فکر تاسیس مدرسهای مخصوص نابینایان بود که بدلیل فقر مالی نتوانست عملی کند. | ||
ناظم الاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» میگوید: <blockquote>«شیخ فضل الله نوری در مجلسی به من گفت: ای ناظم الاسلام، تو را به حقیقت اسلام قسم میدهم آیا مدارس جدید خلاف شرع نیست؟ آیا ورود به این مدارس مصادف اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک، عقاید شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟ مدارس را افتتاح کردید، آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید، حالا شروع به مشروطه و جمهوری کردید؟»<ref>ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان صفحه ۳۲۲ نشر آگاه</ref></blockquote> | |||
ناظم الاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» میگوید: «شیخ فضل الله نوری در مجلسی به من گفت: ای ناظم الاسلام، تو را به حقیقت اسلام قسم میدهم آیا مدارس جدید خلاف شرع نیست؟ آیا ورود به این مدارس مصادف اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک، عقاید شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟ مدارس را افتتاح کردید، آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید، حالا شروع به مشروطه و جمهوری کردید؟» | |||
| خط ۱۳۸: | خط ۱۳۳: | ||
?نوشته: رضا بابائی | ?نوشته: رضا بابائی | ||
| خط ۱۶۶: | خط ۱۶۲: | ||
== گاهشمار زندگی میرزا حسن رشدیه == | |||
* ۱۲۳۰ - تولد در محله چرنداب تبریز | |||
* ۱۲۵۹ - آغاز سفرهای رشدیه برای تحصیل به کشورهای تحت تصرف عثمانی، مصر، لبنان و در آخر به ایروان در ارمنستان | |||
* ۱۲۶۲ - تاسیس نخستین مدرسه ایرانی برای مسلمانان قفقازی، به کمک حاجی آخوند برادر ناتنی میرزا حسن رشدیه (رشدیه، ۱۳۷۰، ص ۲۰) | |||
* ۱۲۶۶ - تاسیس اولین مدرسه در مسجدی در شهر تبریز و آموزش کودکان با اسلوب جدید و صدور حکم تکفیر وی و تکرار اتفاقات فرار رشدیه به شهرهای مختلف و تاسیس مدارس جدید. | |||
* ۱۲۷۳ - تاسیس مدرسه در محله لیلآباد شهر تبریز | |||
* ۱۲۷۴ تا ۱۲۷۵ - انتصاب امینالدوله به پیشکاری آذربایجان و بازگشت رشدیه به ایران و حمایت امینالدوله از رشدیه و در نتیجه موفقیت و پیشرفت مدرسه رشدیه | |||
* ۱۲۷۵ تا ۱۲۷۶ - انتخاب امینالدوله به صدراعظمی و احضار رشدیه به تهران و تشکیل انجمن معارف و آغاز کار مدارس ابتدایی جدید در تهران با حمایت دولت | |||
* ۱۲۷۷ - افزایش تعداد مدارس جدید (در مقطع ابتدایی)، عزل امینالدوله از صدراعظمی که رشدیه یکی از حامیان اصلی خود را از دست داد. | |||
* ۱۲۷۷ - در صدارت امینالسلطان واختلاف رشدیه با انجمن معارف؛ اعیان و اشراف از ترس صدراعظم فرزندانشان را از مدرسه رشدیه خارج کردند و فشار برای تعطیلی مدرسه | |||
* افزایش یافت که با حمایت شیخهادی نجمآبادی مدرسه به کارخود ادامه داد. | |||
۱۲۸۰ - سفر رشدیه به حج برای در امان ماندن از دست ماموران حکومتی و بازگشت به تهران با توجه به منحل شدن مدرسه رشدیه در تهران و بهتر شدن وضعیت، وی برای تحصن به شهر قم رفت. کینه امینالسلطان با رشدیه سبب رشد مخالفتها با رشدیه شد و امینالسلطان تصمیم به تبعید وی به اردبیل گرفت که بنا به دلایلی عملی نشد. | |||
۱۲۸۱ - وفات شیخ هادی نجمآبادی از حامیان اصلی رشدیه | |||
۱۲۸۲ - انتخاب عبدالمجید میرزا عینالدوله به صدراعظمی و دائر شدن مجدد مدرسه رشدیه | |||
۱۲۸۲ - مرگ امینالدوله یکی دیگر از حامیان اصلی رشدیه | |||
۱۲۸۳ - تاسیس مدرسه جدید رشدیه به نام «مکتب رشدیه» زیرا نام مدرسه رشدیه در انجصار امینالدوله (و بازماندگانش) بود. | |||
۱۲۸۴ - تبعید رشدیه به کلات و با عزل عینالدوله از مقام صدراعظمی و انتصاب میرزا نصرالله مشیرالدوله وی مشهد دعوت شد و پس از مدتی از آنجا به دیدار عبدالرحیم طالبوف در روسیه رفت. | |||
۱۲۸۵ - تاسیس مدرسه حیات جاوید به مدیریت میرزا حسن رشدیه | |||
۱۲۸۶ - انتشار روزنامه طهران به مدیریت و صاحب امتیازی میرزا حسن رشدیه | |||
۱۲۹۰ - استخدام رشدیه در وزارت معارف به سمت بازرس مدارس | |||
۱۲۹۲ - انتصاب رشدیه به سمت امانت اوقاف و ریاست اوقاف قزوین | |||
۱۲۹۶ - انتصاب رشدیه به سمت ریاست معارف گیلان | |||
۱۳۰۲ - بازنشستگی رشدیه و تقاضای درخواست تاسیس دبستان در رشت و مهاجرت به تهران | |||
۱۳۰۸ - درخواست تاسیس مدرسه در اردبیل (به درخواست اهالی آن شهر) | |||
۱۳۱۵ - تاسیس مدرسه شش کلاسه در شهر قم | |||
۱۳۲۳ - وفات در انزوا و فقر در قم | |||
== منابع == | == منابع == | ||
ویرایش