کاربر:Safa/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
|شناخته‌شده برای    = برای زندانیان سیاسی و مخالفان جمهوری اسلامی و مردم ایران
|شناخته‌شده برای    = برای زندانیان سیاسی و مخالفان جمهوری اسلامی و مردم ایران
|همسر=
|همسر=
}}'''محمد مقیسه‌،''' معروف به ناصریان، (زاده‌ی ۱۳۳۵ روستای مقیسه سبزوار مرگ ۲۹ دی ۱۴۰۳ تهران)، از بازجویان و قضات همکار [[اسدالله لاجوردی]] در دهه شصت، رئیس [[زندان گوهردشت|زندان گوهردشت کرج]] در زمان [[قتل‌عام ۶۷|قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷]]، آخرین منصب وی ریاست شعبه ۵۳ دیوانعالی کل کشور بود او یکی از قضات صاحب‌نفوذ در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی بود. نام محمد مقیسه به‌دلیل مشارکت گسترده در قتل عام سال ۱۳۶۷ و شرکت در سرکوب مخالفان سیاسی و صدور احکام سنگین علیه معترضان در قیام‌های متعدد ۴۰ سال اخیر بعنوان یکی از ناقضان حقوق بشر در مجامع حقوق بشری جهان مطرح است. در سال ۱۳۹۰ اتحادیه اروپا محمد مقیسه را تحریم کرد و در سال ۱۳۹۸ مایک پمپئو وزیر خارجه وقت آمریکا محمد مقیسه را تحریم کرد.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-features-54909182 سایت بی‌بی‌سی فارسی]</ref>
}}'''سید حسن نصرالله،''' (زاده‌‌ی ۲۱ اوت ۱۹۶۰ در شهرک البازوریه مرگ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴ در الضاحیه‌ی بیروت) آخرین رهبر حزب‌الله لبنان


محمد مقیسه صبح شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳ در محل کاخ دادگستری از سوی یکی از کارکنان دادگستری به همراه [[علی رازینی]] و میری و محافظان‌شان هدف قرار گرفته و کشته شد.<ref>[https://alainpersian.com/article/assassination-attempt-lives-judges سایت العربیه]</ref>
== گاهشمار زندگی سید حسن نصرالله ==
سید حسن نصرالله در یکی از محله‌های فقیرنشین شرق صور در جنوب لبنان به دنیا آمد. نام مادرش «مهدیه صفی‌الدین» و نام پدرش «سید عبدالکریم» است. در زمان کودکی سید حسن نصرالله، پدرش به شغل سبزی و میوه‌فروشی مشغول بود.


== تاریخچه زندگی محمد مقیسه‌ ==
حسن نصرالله سه برادر و ۵ خواهر دارد و فرزند ارشد خانواده بود. به دلیل فقر اقتصادی و شرایط نامساعد زندگی، خانواده وی به منطقه الکرنتینا در جنوب بیروت رفتند. خانواده سید حسن در سال ۱۹۷۵ میلادی، هم‌زمان با آغاز جنگ داخلی لبنان، به البازوریه برگشتند.
محمد مقیسه‌‌، در یکی از روستاهای اطراف سبزوار به نام مقیسه در سال ۱۳۳۵ بدنیا آمد پدرش یک درجه‌دار ارتش شاهنشاهی بود. در سال‌های شروع جنگ ایران و عراق در جبهه‌های جنگ حضور پیدا می‌کرد و در سال‌های بعد جذب دستگاه بازجویی و شکنجه‌ای شد که در زندان اوین [[اسدالله لاجوردی]] پس از سرکوب سراسری دهه شصت برپا کرده بود.


او از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ دادیار زندان اوین بود و مستقیما در بازجویی و [[شکنجه]] و محاکمه زندانیان مشارکت داشت.
=== تحصیلات سید حسن نصرالله ===
تحصیلات مقطع ابتدائی را در زادگاهش سپری کرد و دوره راهنمایی را در محله‌ای به نام سن‌الفیل در شرق بیروت گذراند. مقطع دبیرستان را در روستای البازوریه در جنوب لبنان به پایان رسانید.


محمد مقیسه‌ در دهه ۱۳۶۰ به‌عنوان معاون زندان اوین فعالیت داشت و نقشی کلیدی در اعدام‌های گسترده آن دوران ایفا کرد. این اعدام‌ها عمدتاً شامل زندانیان سیاسی بود که اغلب بدون محاکمه عادلانه و بر اساس اتهامات مبهم به مرگ محکوم می‌شدند. ناصریان به عنوان رئیس زندان گوهردشت یکی از اعضای [[هیئت مرگ]] بود که به دستور مستقیم خمینی برای تسریع در اعدام زندانیان سیاسی تشکیل شد.
==== تحصیل در حوزه نجف ====
حسن نصرالله۷ سال ۱۹۷۶، در سن ۱۶ سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف در عراق رفت و بعد از ۲ سال اقامت و تحصیل در این شهر، مجدداً به لبنان بازگشت و در مدرسه الامام‌المنتظر در بعلبک مشغول به فراگیری علوم حوزوی شد. مشوق اصلی وی برای عزیمت به نجف و فراگیری علوم اسلامی سید محمد غروی، امام‌جمعه شهر صور بود.


به گفته شاهدان عینی، مقیسه‌ شخصاً در جلسات بازجویی و شکنجه زندانیان حضور داشت و بسیاری از زندانیان را به اعدام محکوم می‌کرد. وی حتی از اعمال فشارهای روانی و فیزیکی برای گرفتن اعترافات اجباری از زندانیان دریغ نمی‌کرد.
==== تحصیل در قم ====
نصرالله در سال ۱۹۸۹ برای تکمیل دروس حوزوی به قم رفت، اما با گذشت یک سال، به دلیل شدت تنش‌ها در لبنان، به درخواست شورای حزب‌الله به بیروت بازگشت.


از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۵ دادیار ناظر [[زندان قزل‌حصار|زندان قزل‌حصار کرج]] بود که در آنجا نیز با [[داوود رحمانی|حاج داوود رحمانی]] و شکنجه‌های رایج در زندان قزل‌حصار مانند واحدهای مسکونی شرکت می‌کرد.
نصرالله با اتمام دوره دبیرستان و هم‌زمان با آغاز جنگ داخلی لبنان وارد جنبش امل شد و به عنوان مسئول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت. وی در زمان تحصیل در حوزه امام‌المنتظر نیز به فعالیت سازمانی در جنبش امل می‌پرداخت که در همان زمان، به عنوان عضو دفتر سیاسی آن انتخاب شد.


از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت کرح رئیس زندان و همزمان دادیار ناظر زندان بود که در زمان قتل عام سال ۱۳۶۷ با هیئت مرگ همکاری داشت و در دادگاه حمید نوری افشا شد که وی پس از اعدام زندانیان در این زندان به توسط حمید نوری شیرینی توزیع می‌کرده و خودش نیز شادی و رقص می‌کرده است.
==== حسن نصرالله نماینده خمینی در لبنان ====
در دیداری که سید حسن نصرالله در سال ۱۳۶۰ با خمینی در تهران داشت، خمینی وی را به عنوان نماینده خود در امور شرعیه و اخذ وجوهات در لبنان منصوب کرد. سید حسن نصرالله در زمان دریافت این حکم ۲۱ ساله بود و اولین کسی از رهبران حزب‌الله لبنان بود که چنین حکمی را از خمینی گرفت.


از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹ در [[زندان اوین]] دادیار ناظر زندان بوده و زندانیان باقی‌مانده از قتل عام را همواره تهدید به اعدام می‌کرده است.
=== فعالیت‌های سید حسن نصرالله ===
سید حسن نصرالله از ابتدای شکل‌گیری حزب‌الله در آن به فعالیت پراخت، در سال ۱۹۸۵ وی با انتقال به بیروت مسئولیت‌های سنگین‌تری را عهده‌دار شد. نخستین مسئولیت جدی نصرالله آماده‌سازی نیرو‌های مقاومت و تأسیس هسته‌های نظامی و در عین حال معاون ابراهیم امین از نمایندگان حزب‌الله در پارلمان لبنان بود. در سال ۱۹۸۷ و هم‌زمان با تشکیل کمیته اجرایی حزب‌الله، نصرالله به ریاست کمیته انتخاب شد. در عین حال او در شورای تصمیم‌گیری حزب‌الله نیز وارد شد و مسئول اجرایی آن نیز بود.


از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ رئیس دادسرای ارشاد تهران ناحیه‌ی ۲۱ بود و در سرکوب افراد جامعه و زنان به بهانه بی‌حجابی مشارکت فعال داشت.
=== حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله لبنان ===
پس از ترور سید عباس موسوی به وسیله بالگرد‌های اسرائیلی در ۱۶ فوریه سال ۱۹۹۲ (۲۷ بهمن ۱۳۷۰)، با اجماع شورای تصمیم‌گیری حزب‌الله، حسن نصرالله برای دبیرکلی حزب‌الله انتخاب شد.


از سال ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰ رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران بود و در صدور احکام کلیه دستگیرشدگان در جریان قیام‌های سال‌های ۱۳۸۸ و بعد از آن نقش فعال داشت.
سید حسن نصرالله از همان آغاز هدایت حزب‌الله لبنان موضعی تهاجمی علیه اسرائیل اتخاذ کرد. یک سال پس از دبیرکلی وی در حزب‌الله در سال ۱۹۹۳، تعداد ۲۶ سرباز اسرائیلی در نزاع طرفین توسط حزب‌الله کشته شدند. جنگ حزب‌الله علیه اسرائیل برای عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان ادامه پیدا کرد. تعداد کشته‌های سربازان اسرائیلی در سال ۱۹۹۷ به ۴۰ تن رسید. با سخت شدن شرایط اسرائیل مجبور به ترک خاک لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی شد.


[[محمدعلی حاج‌آقایی|محمدعلی حاج آقایی]] و [[جعفر کاظمی]] از جمله کسانی بودند که در [[اعتراضات ۱۳۹۸ ایران|اعتراضات سال ۸۸]] دستگیر و به جرم ارتباط با سازمان مجاهدین خلق با حکم قاضی مقیسه اعدام شدند.
پیروزی حزب‌الله در خارج کردن اسرائیل از جنوب لبنان و شهید شدن پسر نصرالله در جنگ در سال ۱۹۹۷، موجب محبوبیت سید حسن نصرالله در جنوب لبنان شد.


=== نقش داشتن در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ ===
==== حزب‌الله لبنان امتداد جمهوری اسلامی در لبنان ====
محمد مقیسه‌ در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی یکی از فعال‌ترین  مسئولان کشتار زندانیان سیاسی در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ بود. او می‌گفت حتی یک نفر از زندانیان هوادار مجاهدین خلق نباید زنده بماند. تلاش می‌کرد تعداد بیشتری از زندانیان در مدت زمان کمتری حلق‌آویز شوند. یکی از زندانیان از مقیسه‌ نقل قول می‌کند که او هنگام حلق‌‌آویز نفرات اعدامی،‌ از بدن آنها آویزان می‌شده تا زودتر بمیرند و نوبت سری بعدی اعدامیان فرا برسد.  
حسن نصرالله در سخنرانی‌های خود به نقش جمهوری اسلامی ایران در حمایت مالی از حزب‌الله اشاره کرده و تأکید کرده است که این کمک‌ها به تقویت توانمندی‌های نظامی و اجتماعی گروه کمک می‌کند. او همچنین بیان کرده است که این حمایت‌ها به منظور حفظ ثبات و امنیت لبنان و مقابله با تهدیدات خارجی ضروری است. نصرالله بر اهمیت این همکاری برای پیشبرد اهداف حزب‌الله و دفاع از منافع ملت لبنان تأکید می‌کند.


محمد مقیسه‌ در روز ۱۵مرداد۱۳۶۷ ناصر منصوری را که دچار قطع نخاع بود، با برانکادر  بیرون آورد و اعدام کرد. او همچنین [[محسن محمدباقر]] را - که از دو پا فلج مادرزاد بود-  را در ۱۸مرداد ۱۳۶۷ از حلق‌آویز استثنا نکرد.<ref>دژخیم [https://article.mojahedin.org/i/news/195832 محمد مقیسه‌ای (ناصریان) کیست؟ - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> 
رمضان شریف، فرمانده سپاه پاسداران در رابطه با کمک‌های جمهوری اسلامی به لبنان در گفت‌وگو با ایسنا گفت:
=== مناصب محمد مقیسه ===
دادیار زندان اوین, تهران (۱۳۶۰ تا سال ۱۳۶۴)


دادیار ناظر زندان قزل‌حصار, کرج ( ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۵ )


دادیار ناظر زندان گوهردشت, کرج ( ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷)
پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از حزب‌الله لبنان، مساله پنهانی نبوده و این موضع جمهوری اسلامی ایران به کرات در سخنان امام و رهبری و مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران به صورت شفاف بیان شده است.


سرپرست زندان گوهردشت, کرج ( ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷)


دادیار ناظر زندان اوین, تهران (۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹)


رئیس دادسرای ارشاد, تهران، ناحیه ۲۱ (۱۳۷۰ - ۱۳۸۰)
فهرست مطالب


رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب, تهران (۱۳۸۰ - تا کنون)
• تولد و خانواده


آخرین منصب وی ریاست شعبه ۵۳ دیوانعالی کل کشور بود.
• تحصیلات و علاقه به دین


حسین احمدی‌نیاز، وکیل دادگستری مقیم هلند پس از این انتصاب در این باره به دویچه وله می‌گوید: <blockquote>«اكنون قاضی مقيسه در مقام كنترل تمام پرونده‌های محاكم انقلاب كل ايران صالح به تصميم خواهد بود. اين در حالی است كه قبلا فقط در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران صلاحيت رسيدگي به دعاوی آن شعبه را داشت اما اكنون درباره تمام فرجام خواهیها و تجديدنظرخواهی‌ها و اعاده دادرسی‌های كل ايران كه به ديوان ارجاع خواهد شد، می‌تواند اظهار نظر كند.»</blockquote>این وکیل مقیم هلند اضافه می‌کند: <blockquote>«بايد در نظر داشته باشيم در سيستم ديوان عالی كشور معمولا دو تا سه شعبه خاص رسيدگی به پرونده‌های امنيتی و سياسی وجود دارد كه مقيسه به يكی از آنها خواهد رفت و اين آغاز مصيبت ديگری برای متهمين سياسی و امنيتی ايران خواهد بود.»<ref name=":0">[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D9%82%DB%8C%D8%B3%D9%87-%D9%82%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA-%D9%88-%D8%B4%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85/a-55578692 سایت دویچه‌وله مقاله: شیخ محمد مقیسه؛ قاضی "وحشت و شلاق و اعدام" – DW – ۱۳۹۹/۸/۲۲]</ref></blockquote>پرستو فروهر به دویچه‌وله می‌گوید که با وجود حضور در دادگاه‌های مختلف و رویارویی با قضات متفاوت در جریان دادخواهی پرونده قتل پدر و مادرش، رویارویی با مقیسه برایش یک چالش بوده چرا که از دوستانش که در دهه ۶۰ زندانی بوده‌اند بسیار درباره قساوت و بی‌رحمی او شنیده بوده است.
• فعالیت‌ های سیاسی در جوانی


او این موقعیت را که قاضی مقیسه باید درباره پرونده او تصمیم می‌گرفته «تکان‌دهنده» می‌خواند و رویارویی با مقیسه را «یکی از دشوارترین روبرویی‌ها در تمام سال‌هایی که روبرویی‌های دشوار در دادگاه انقلاب» داشته می‌داند.
• دبیر کلی حزب‌ الله


پرستو فروهر می‌دانسته که یکی از دوستان نزدیک و «بسیار عزیز» پدر و مادرش که پزشک و در سال‌های دهه ۶۰ زندانی سیاسی بوده، «زیر تعزیر [نام اسلامی شلاق] این آدم بارها از هوش رفته است.»<ref name=":0" />بر اساس محاسبه سایت اطلس زندان‌های ایران او تنها در سال‌های اخیر در ۳۳۵ پرونده ۱۶۵۳ سال حکم زندان صادر کرده است.
• نقش در جنگ سوریه


محمد مقیسه در محاکمه دراویش گنابادی، بهائیان، کارگران هفت‌تپه نیز نقش داشت.
• زندگی شخصی و خانواده
=== موارد نقض حقوق بشر توسط محمد مقیسه ===
محمد مقیسه بارها از سوی سازمان‌های حقوق بشری داخلی و بین‌المللی به نقض حقوق بشر متهم شده است. این اتهامات شامل موارد زیر می‌شود:


==== عدم رعایت اصول دادرسی عادلانه: ====
• وجهه عمومی و تأثیرات فرهنگی
بسیاری از متهمان در دادگاه‌های تحت نظارت مقیسه، بدون دسترسی به وکیل یا داشتن فرصت دفاع مناسب محاکمه شده‌اند.


==== صدور احکام اعدام برای کودکان و نوجوانان: ====
• نتیجه‌ گیری
مقیسه در برخی موارد، حتی برای متهمان زیر سن قانونی نیز حکم اعدام صادر کرده است.


==== شکنجه و اعترافات اجباری: ====
تولد و خانواده
گزارش‌های متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد مقیسه در پرونده‌های خود به اعترافات اخذشده تحت شکنجه استناد کرده است.


== واکنش‌های بین‌المللی در باره محمد مقیسه ==


=== تحریم اتحادیه اروپا و آمریکا ===
سید حسن نصرالله در سن ۱۶ سالگی به نجف اشرف در عراق رفت تا در حوزه علمیه این شهر به تحصیل علوم دینی بپردازد. او تحت تأثیر شخصیت‌ های برجسته‌ ای مانند سید موسی صدر، روحانی و سیاستمدار معروف لبنانی، قرار گرفت. سید موسی صدر نه تنها بر تفکر دینی نصرالله تأثیر گذاشت، بلکه او را به فعالیت‌ های اجتماعی و سیاسی نیز تشویق کرد.
اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا او را به دلیل نقض حقوق بشر در لیست تحریم‌های خود قرار داده‌اند. این تحریم‌ها شامل مسدودسازی دارایی‌ها و ممنوعیت سفر به کشورهای عضو این اتحادیه‌ها است.


=== شهادت‌ زندانیان سیاسی سابق سابق ===
نصرالله در نجف به یادگیری فقه، اصول دین و تفسیر قرآن پرداخت و در این مدت با اندیشه‌ های امام خمینی و نهضت اسلامی ایران آشنا شد. این آشنایی به او کمک کرد تا درک عمیق‌ تری از مسائل اجتماعی و سیاسی پیدا کند و به تدریج به یکی از چهره‌ های کلیدی در جنبش‌ های اسلامی لبنان تبدیل شود.
بسیاری از زندانیان سابق و خانواده‌های قربانیان شهادت داده‌اند که مقیسه نه تنها به‌عنوان قاضی، بلکه به‌عنوان بازجو و عامل شکنجه نیز عمل کرده است. یکی از این زندانیان سابق می‌گوید: "محمد مقیسه هیچ رحمی به زندانیان نداشت. او با بی‌رحمی حکم اعدام یا زندان‌های طولانی‌مدت صادر می‌کرد و حتی از شکنجه برای گرفتن اعترافات اجباری حمایت می‌کرد."
 
تحصیلات و علاقه به دین، سید حسن نصرالله را به سمت رهبری حزب‌ الله و فعالیت‌ های سیاسی هدایت کرد و او را به عنوان یک رهبر مذهبی و سیاسی در لبنان معرفی نمود. این بخش از بیوگرافی سید حسن نصرالله، تأثیرات عمیقی بر مسیر آینده‌ اش و تحولات سیاسی در لبنان داشت.
 
فعالیت‌ های سیاسی در جوانی
 
در بیوگرافی سید حسن نصرالله، فعالیت‌ های سیاسی او در جوانی به عنوان یکی از مراحل کلیدی در شکل‌ گیری شخصیت و رهبری‌ اش محسوب می‌ شود. پس از بازگشت از نجف در اوایل دهه ۱۹۸۰، سید حسن نصرالله به فعالیت‌ های سیاسی و اجتماعی در لبنان پرداخت و به سرعت در میان جوانان و دانشجویان شیعه محبوبیت پیدا کرد.
 
او به عنوان یکی از اعضای حزب‌ الله، که در سال ۱۹۸۲ به عنوان یک جنبش مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل تأسیس شده بود، به فعالیت‌ های نظامی و سیاسی این گروه پیوست. نصرالله در این دوران به عنوان یک سخنران و فعال سیاسی شناخته شد و در تجمعات و کنفرانس‌ های مختلف شرکت می‌ کرد. او به ترویج ایده‌ های مقاومت و مبارزه با اشغالگری اسرائیل پرداخت و به تدریج به یکی از چهره‌ های کلیدی حزب‌ الله تبدیل شد.
 
در سال ۱۹۹۲، پس از شهادت سید عباس موسوی، دبیرکل وقت حزب‌ الله، نصرالله به عنوان جانشین او انتخاب شد. این انتخاب نشان‌ دهنده اعتماد اعضای حزب‌ الله به توانایی‌ های رهبری و سیاسی او بود. در این دوران، نصرالله به تقویت ساختار حزب‌ الله و گسترش نفوذ آن در میان جامعه شیعه لبنان پرداخت و به تدریج حزب‌ الله را به یک نیروی سیاسی و نظامی مؤثر در لبنان تبدیل کرد.
 
فعالیت‌ های سیاسی سید حسن نصرالله در جوانی، نه تنها به شکل‌ گیری حزب‌ الله کمک کرد، بلکه او را به عنوان یک رهبر جوان و پویا در عرصه سیاسی لبنان معرفی نمود و زمینه‌ ساز موفقیت‌ های آینده‌ اش در این حوزه شد.
 
دبیر کلی حزب‌ الله
 
سید حسن نصرالله در سال ۱۹۹۲ به عنوان دبیرکل حزب‌ الله لبنان انتخاب شد، پس از شهادت سید عباس موسوی. این انتخاب نقطه عطفی در تاریخ حزب‌ الله و همچنین در زندگی سیاسی نصرالله بود. او در این مقام، رهبری حزب‌ الله را در شرایط بحرانی و چالش‌ های بزرگ بر عهده گرفت.
 
نصرالله با رویکردی نوین و استراتژیک، حزب‌ الله را به یک نیروی نظامی و سیاسی مؤثر در لبنان تبدیل کرد. او بر اهمیت مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل تأکید داشت و به ترویج ایده‌ های اسلامی و ملی‌ گرایی شیعه پرداخت. در دوران دبیرکلی او، حزب‌ الله توانست در جنگ‌ های مختلف، از جمله جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶، به موفقیت‌ های چشمگیری دست یابد و به عنوان یک نیروی مقاوم در برابر اسرائیل شناخته شود.
 
نصرالله همچنین به تقویت ساختار داخلی حزب‌ الله و گسترش نفوذ آن در جامعه شیعه لبنان پرداخت. او با استفاده از رسانه‌ ها و سخنرانی‌ های عمومی، توانست حمایت‌ های مردمی را جلب کند و حزب‌ الله را به عنوان یک نیروی سیاسی معتبر در لبنان معرفی نماید.
 
دبیر کلی نصرالله نه تنها به تحکیم موقعیت حزب‌الله در لبنان کمک کرد، بلکه او را به یکی از چهره‌ های کلیدی در سیاست خاورمیانه تبدیل نمود. تحت رهبری او، حزب‌ الله به عنوان یک جنبش مقاومت و یک نیروی سیاسی با نفوذ در سطح منطقه شناخته شد.
 
نقش در جنگ سوریه
 
سید حسن نصرالله در جنگ سوریه که از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، نقش مهمی ایفا کرد. با شروع این جنگ و بحران‌ های سیاسی و نظامی در سوریه، حزب‌ الله به عنوان یک متحد نزدیک دولت بشار اسد، به حمایت از رژیم سوریه پرداخت. نصرالله به طور علنی اعلام کرد که حزب‌ الله به دلیل تعهدات مذهبی و سیاسی خود، در کنار دولت سوریه خواهد بود و از آن دفاع خواهد کرد.
 
حزب‌ الله به سرعت به یکی از نیروهای کلیدی در جنگ سوریه تبدیل شد و در عملیات‌ های نظامی مختلف علیه گروه‌ های مخالف و تروریستی شرکت کرد. نصرالله تأکید داشت که حضور حزب‌ الله در سوریه برای حفظ امنیت لبنان و جلوگیری از گسترش تروریسم به خاک لبنان ضروری است. او همچنین به این نکته اشاره کرد که مبارزه با گروه‌ های تروریستی مانند داعش و جبهه النصره، بخشی از استراتژی کلان مقاومت در برابر دشمنان مشترک است.
 
نصرالله با رهبری نیروهای حزب‌ الله در میدان‌ های نبرد، توانست به تثبیت موقعیت دولت بشار اسد کمک کند و در بسیاری از مناطق کلیدی، از جمله در استان‌ های حلب و قنیطره، موفقیت‌ های نظامی به دست آورد. این نقش حزب‌ الله در جنگ سوریه، تأثیرات عمیقی بر سیاست‌ های منطقه‌ ای و روابط بین‌ المللی لبنان و سوریه داشت و نصرالله را به عنوان یک رهبر مؤثر در عرصه‌ های نظامی و سیاسی معرفی کرد.
 
حضور حزب‌ الله در سوریه همچنین به تقویت روابط این گروه با ایران و دیگر گروه‌ های مقاومت در منطقه کمک کرد و نشان‌ دهنده استراتژی بلندمدت نصرالله در مقابله با تهدیدات مشترک بود.
 
زندگی شخصی و خانواده
 
سید حسن نصرالله در ۳۱ اوت ۱۹۶۰ در روستای بعلبک در لبنان به دنیا آمد. او در یک خانواده مذهبی و شیعه بزرگ شد و از سنین جوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت. نصرالله در سنین نوجوانی به نجف اشرف در عراق رفت تا به تحصیل در حوزه علمیه بپردازد و تحت تعلیم مراجع بزرگ دینی قرار گیرد.
 
نصرالله متأهل است و دارای سه فرزند به نام‌ های زینب، محمد و علی می‌ باشد. او به شدت به خانواده‌ اش وابسته است و در مصاحبه‌ ها و سخنرانی‌ های خود به اهمیت خانواده و تربیت فرزندان اشاره می‌ کند. زندگی شخصی او به دلیل مشغله‌ های سیاسی و نظامی‌ اش کمتر در معرض رسانه‌ ها قرار دارد و او تلاش می‌ کند تا حریم خصوصی خانواده‌ اش را حفظ کند.
 
نصرالله به عنوان یک رهبر مذهبی و سیاسی، همواره بر ارزش‌ های خانوادگی و اجتماعی تأکید دارد و در سخنرانی‌ هایش به اهمیت وحدت و همبستگی در جامعه اشاره می‌ کند. او همچنین به عنوان یک شخصیت مذهبی، در مناسبت‌ های دینی و اجتماعی حضور فعال دارد و به ترویج آموزه‌ های اسلامی و شیعی می‌ پردازد.
 
بیوگرافی سید حسن نصرالله، به عنوان یک رهبر سیاسی و مذهبی، نشان‌ دهنده تعهد او به اصول و ارزش‌ های خانوادگی و اجتماعی است که در فعالیت‌ های سیاسی و نظامی‌ اش نیز منعکس می‌ شود.
 
وجهه عمومی و تأثیرات فرهنگی
 
سید حسن نصرالله به عنوان دبیرکل حزب‌ الله، دارای وجهه عمومی خاصی است که به دلیل رهبری‌ اش در مقاومت علیه اسرائیل و نقش او در جنگ سوریه، به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. او به عنوان یک شخصیت کاریزماتیک و سخنران قوی شناخته می‌ شود که توانسته است حمایت‌ های گسترده‌ ای از جامعه شیعه لبنان و دیگر کشورهای اسلامی جلب کند.
 
نصرالله در سخنرانی‌ های خود به مسائل اجتماعی، سیاسی و مذهبی می‌ پردازد و با استفاده از زبان ساده و قابل فهم، پیام‌ های خود را به مردم منتقل می‌ کند. او به عنوان یک نماد مقاومت، در میان جوانان و نسل‌ های جدید محبوبیت زیادی دارد و به عنوان یک الگو در مبارزه با ظلم و ستم شناخته می‌ شود.
 
تأثیرات فرهنگی نصرالله فراتر از مرزهای لبنان رفته و در کشورهای دیگر نیز به ویژه در میان جوامع شیعه و مسلمانان، نفوذ دارد. او به ترویج ارزش‌ های اسلامی و ملی‌ گرایی شیعه پرداخته و به عنوان یک شخصیت فرهنگی، در ادبیات، هنر و رسانه‌ ها نیز تأثیرگذار بوده است.
 
نصرالله همچنین به تقویت هویت فرهنگی و مذهبی شیعه در لبنان و منطقه کمک کرده و با تأکید بر وحدت مسلمانان، سعی در کاهش تنش‌ های مذهبی و قومی دارد. او با استفاده از رسانه‌ ها و شبکه‌ های اجتماعی، توانسته است پیام‌ های خود را به سرعت به مخاطبان منتقل کند و به عنوان یک رهبر فرهنگی و سیاسی، تأثیرات عمیقی بر جامعه و فرهنگ منطقه بگذارد.
 
بیوگرافی سید حسن نصرالله به عنوان یک رهبر مقاوم و فرهنگی، او را به یکی از شخصیت‌ های کلیدی در تاریخ معاصر لبنان و خاورمیانه تبدیل کرده است.
 
نتیجه‌ گیری
 
سید حسن نصرالله به عنوان دبیرکل حزب‌ الله، یکی از شخصیت‌ های تأثیرگذار و کلیدی در تاریخ معاصر لبنان و خاورمیانه است. او با رهبری خود در مبارزات مقاومت علیه اسرائیل و نقش فعالش در جنگ سوریه، توانسته است جایگاه ویژه‌ ای در میان مردم لبنان و دیگر جوامع مسلمان پیدا کند. نصرالله نه تنها به عنوان یک رهبر سیاسی، بلکه به عنوان یک شخصیت فرهنگی و مذهبی نیز شناخته می‌ شود که تأثیرات عمیقی بر فرهنگ و هویت شیعه داشته است.
 
وجهه عمومی او به دلیل سخنرانی‌ های قوی و پیام‌ های مؤثرش، او را به یک نماد مقاومت تبدیل کرده است. نصرالله با تأکید بر وحدت مسلمانان و ترویج ارزش‌ های اسلامی، سعی در کاهش تنش‌ های مذهبی و قومی دارد و به عنوان یک الگو برای نسل‌ های جدید شناخته می‌ شود.
 
در نهایت، بیوگرافی سید حسن نصرالله نشان‌ دهنده تعهد او به اصول و ارزش‌ های خانوادگی، اجتماعی و مذهبی است که در تلاش‌ های سیاسی و نظامی‌ اش نیز منعکس می‌ شود. تأثیرات او بر جامعه و فرهنگ منطقه، او را به یکی از شخصیت‌ های محوری در تحولات سیاسی و اجتماعی تبدیل کرده است.
 
بیوگرافی سید حسن نصرالله، جوانی و زندگی نامه وی. 1403
 
بیوگرافی سید حسن نصرالله +سوابق
 
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان است که در ادامه به بیوگرافی کامل ایشان پرداخته شده است.
 
به گزارش شمانیوز :سید حسن نصرالله سیاست مدار اهل لبنان است. خبرهایی مبنی بر شهادت سید حسن نصرالله دست به دست می چرخد.هنوز خبر شهادت سید حسن نصرالله تایید یا رد نشده است.سید حسن نصر الله به عنوان سومین دبیر کل حزب الله لبنان فعالیت دارد.
 
بیوگرافی
 
سید حسن نصرالله در ۳۱ اوت سال ۱۹۶۰ در شهرک البازوریه از محله‌های فقیرنشین شرق صور در جنوب لبنان به دنیا آمد.
 
نام مادرش «مهدیه صفی الدین» و نام پدرش «سید عبدالکریم» است. در زمان کودکی سید حسن نصرالله، پدرش به شغل سبزی و میوه‌فروشی مشغول بوده‌است.
 
وی سه برادر و ۵ خواهر دارد و سید حسن نصرالله فرزند ارشد خانواده می‌باشد. به دلیل فقر اقتصادی و شرایط نامساعد کاری، خانواده وی به منطقه الکرنتینا در جنوب بیروت رفتند. خانواده سید حسن در سال ۱۹۷۵ میلادی، هم‌زمان با آغاز جنگ داخلی لبنان، به البازوریه برگشتند.
 
تحصیلات
 
 
سید حسن نصرالله تحصیلات مقطع ابتدائی را در زادگاهش سپری کرد و دوره راهنمایی را در محله‌ای به نام سن‌الفیل در شرق بیروت گذراند. مقطع دبیرستان را در روستای البازوریه در جنوب لبنان به پایان رسانید و در سال ۱۹۷۶، در سن ۱۶ سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف در عراق رفت و بعد از ۲ سال اقامت و تحصیل در این شهر، مجدداً به لبنان بازگشت و در مدرسه الامام منتظر در بعلبک مشغول به فراگیری علوم حوزوی شد. مشوق اصلی وی برای عزیمت به نجف و فراگیری علوم اسلامی سید محمد غروی، امام جمعه شهر صور بوده‌است.
 
نصرالله در سال ۱۹۸۹ برای تکمیل دروس حوزوی به قم رفت، اما با گذشت یک سال، به دلیل شدت تنش‌ها در لبنان، به درخواست شورای حزب‌الله به بیروت بازگشت.
 
 
نصرالله با اتمام دوره دبیرستان و هم‌زمان با آغاز جنگ داخلی لبنان وارد جنبش امل شد و به عنوان مسئول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت. وی در زمان تحصیل در حوزه امام منتظر نیز به فعالیت سازمانی در جنبش امل می‌پرداخت که در همان زمان، به عنوان عضو دفتر سیاسی آن انتخاب شد.
 
در دیداری که سید حسن نصرالله در سال ۱۳۶۰ با امام خمینی (ره) در تهران داشت، امام وی را به عنوان نماینده خود در امور حسبیه و اخذ امور شرعیه در لبنان منصوب کرد. سید حسن نصرالله در زمان دریافت این حکم ۲۱ ساله بود و اولین کسی از رهبران حزب‌الله لبنان بود که چنین حکمی را از امام خمینی (ره)  دریافت کرده‌است.
 
روابط با ایران
 
 
معاون سید حسن نصرالله در پاسخ به سؤالی مبنی بر واکنش حزب‌الله در صورت حمله اسرائیل و حامیان آن به ایران گفت: رابطه ما با جمهوری اسلامی ایران مثل پدر و فرزند است و در صورت حمله متجاوزان از ایران دفاع خواهیم کرد، حتی اگر شود خودمان را فدای بقای جمهوری اسلامی بکنیم، این کار را خواهیم کرد و این کار نه از روی تعصب، بلکه به خاطر مصالح حقیقی جهان اسلام است.
 
وی بار‌ها در سخنرانی‌ها و جلسات خود حمایت‌های ایران از حزب‌الله را تصریح کرده‌است.
 
تاسیس حزب‌الله لبنان
 
در سال ۱۹۸۲ هم‌زمان با حملات اسرائیل به جنوب لبنان و پس از ربوده شدن امام موسی صدر، به علت اختلافات سیاسی-نظامی میان رهبران جنبش امل، سید حسن همراه برخی دیگر از مقامات جنبش امل به رهبری سید عباس موسوی -که تمایلاتی به انقلاب ایران داشتند- از این گروه خارج شدند که در واقع این خروج مقدمه‌ای برای تأسیس حزب‌الله شد.
 
در همان سال ۱۹۸۲ به رهبری موسوی، هسته اولیه حزب‌الله شکل گرفت.
 
مسئولیت‌ها
 
سید حسن نصرالله از ابتدای شکل‌گیری حزب‌الله در آن به فعالیت پراخت، در سال ۱۹۸۵ وی با انتقال به بیروت مسئولیت‌های سنگین‌تری را عهده‌دار شد.
 
نخستین مسئولیت جدی نصرالله آماده‌سازی نیرو‌های مقاومت و تأسیس هسته‌های نظامی و در عین حال معاون ابراهیم امین از نمایندگان حزب‌الله در پارلمان لبنان بود.
 
در سال ۱۹۸۷ و هم‌زمان با تشکیل کمیته اجرایی حزب‌الله، نصرالله به ریاست کمیته انتخاب شد. در عین حال او در شورای تصمیم‌گیری حزب‌الله نیز وارد شد و مسئول اجرایی آن نیز بود.
 
دبیر کل حزب‌الله
 
پس از ترور سید عباس موسوی به وسیله بالگرد‌های اسرائیلی در ۱۶ فوریه سال ۱۹۹۲ (۲۷ بهمن ۱۳۷۰)، با اجماع شورای تصمیم‌گیری حزب‌الله، حسن نصرالله برای دبیرکلی حزب‌الله انتخاب شد.
 
همزمان با آغاز دبیرکلی حسن نصرالله، حزب الله در ساختار حکومتی لبنان به موقعیت‌های جدید و مهمی دست پیدا کرد؛ دست یافتن به هشت کرسی در پارلمان لبنان با ابتکار عمل نصرالله برای تشویق به کاندیداتوری اعضای این گروه در انتخابات یکی از این موارد بود.
 
همچنین در این دوران بر اساس توافق طائف که به جنگ داخلی لبنان پایان داد، گروه «حزب‌الله» اجازه پیدا کرد که همچنان اسلحه خود را نگاه دارد.
 
علاوه بر این با آغاز دبیرکلی نصرالله در حزب الله هویت جنبش سیاسی-اجتماعی شیعیان در لبنان رو به رشد و ترقی رفت. در کنار این موضوع خروج اسرائیل در سال ۱۳۷۹ از جنوب لبنان نوعی دستاورد برای نصرالله و حزب الله لبنان قلمداد شد.
 
این نخستین بار بود که اسرائیل، بدون توافق صلح و به شکل یک طرفه، خاک یک کشور عربی را ترک می‌کرد و این مساله در نگاه بسیاری از شهروندان عرب منطقه، یک دستاورد مهم معرفی شد. خروج اسرائیل از لبنان موجب شد تا لزوم مسلح ماندن «حزب‌الله» از طرف منتقدان این گروه با ابهام و چالش مواجه شود. در نتیجه گروه‌های سیاسی رقیب و قدرت‌های خارجی، درخواست خلع سلاح این گروه را مطرح کنند؛ درخواستی که نصرالله هرگز به آن تن نداد.
 
نصرالله در سال ۱۳۸۲ در جریان مذاکرات با واسطه با اسرائیل، به توافقی برای تبادل زندانی دست یافت که در جریان آن بیش از ۴۰۰ زندانی فلسطینی، لبنانی و شهروندان کشورهای دیگر عربی آزاد شدند. این مسائل موجب محبوبیت بیشتر نصرالله شد و حتی ترور رفیق حریری در سال ۱۳۸۲ و اتهامات مطرح شده علیه حزب‌الله در این برهه زمانی نتوانست در موقعیت حزب الله و نصرالله خللی ایجاد کند. در همان سال انتخابات پارلمانی برگزار شد، نه تنها بر آرای «حزب‌الله» افزوده شد بلکه این گروه موفق شد با تکیه بر کرسی‌های پارلمانی، دو عضو خود را به هیات دولت نیز بفرستد و کنترل دو وزارتخانه را نیز در دست بگیرد.
 
تثبیت قدرت حزب الله زیر سایه دبیر کلی نصرالله
 
در سال ۱۳۸۷ بعد از ماه‌ها کشمکش سیاسی، دولت لبنان تصویب کرد که سیستم مخابراتی تحت کنترل «حزب‌الله» برچیده شود و امور مخابراتی تنها در کنترل حکومت باشد. نصرالله نه تنها این تصمیم را نپذیرفت، بلکه در فاصله کوتاهی، شبه‌نظامیان او کنترل بیروت را به شکل کامل در دست گرفتند.
 
این اقدام نصرالله با انتقاد گسترده کشورهای غربی روبه‌رو شد. اما او موفق شد بعد از مذاکرات سیاسی، قدرت گروهش را در کابینه لبنان افزایش دهد و از آن مهم‌تر، به حق وتو در تصمیمات کابینه دست پیدا کند.
 
در سال ۸۸ نیز به رغم اینکه از تعداد کرسی‌های «حزب‌الله» در پارلمان لبنان کاسته شد، اما نصرالله موفق شد تا حق وتوو را کماکان در اختیار خود نگاه دارد. در همان سال، کابینه لبنان تصویب کرد که حزب‌الله اجازه دارد تسلیحات خود را نگاه دارد.
 
در طی سه دهه گذشته حسن نصرالله به شخصیتی تبدیل شد که  نه نخست وزیران لبنان و استعفاهای سیاسی‌شان، نه بن سلمان و دخالت‌هایش برای تضعیف او در لبنان و نه درگیری‌ها با اسرائیل نتوانسته است در موقعیت سیاسی او در لبنان خللی ایجاد کند. منتقدانش می‌گویند این جایگاه با حمایت ایران برای او مهیا شده است. نصرالله نیز بازها تاکید کرده که رابطه حزب الله و جمهوئری اسلامی بسیار عمیق و نوعی رابطه پدر و فرزندی است.
 
سید هادی نصرالله
 
سید حسن نصرالله در سال ۱۹۷۸ وقتی ۱۸ ساله بود با فاطمه یاسین ازدواج کرد که نتیجه این زندگی ۴ فرزند پسر و ۱ دختر شد.
 
وی در سال ۱۹۹۷ سیدهادی پسر ارشدش را در رویارویی با نیروهای اسرائیلی در جنوب لبنان از دست داد.
 
 
زینب نصرالله
 
هچنین گفته می‌شود زینب نصرالله، دختر حسن نصرالله نیز در حمله روز گذشته اسرائیل به بیروت به شهادت رسیده که این موضوع تاکنون تایید نشده است.
 
بیوگرافی سید حسن نصرالله +سوابق
 
بیوگرافی سید حسن نصرالله + عکس
 
۷ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۱ ب.ظ
 
زمان تقریبی مطالعه ۱۰ دقیقه
 
بیوگرافی سید حسن نصرالله + عکس
 
 
 
 
سید حسن نصرالله (زاده ۳۱ اوت ۱۹۶۰ در بیروت) روحانی شیعه و دبیر کل حزب‌الله لبنان است. او پس از ترور شدن سید عباس موسوی به دست نیروهای نظامی اسرائیلی در سال ۱۹۹۲ میلادی به مقام دبیرکلی حزب‌الله لبنان رسید.
 
تولد : ۳۱ اوت ۱۹۶۰
 
شهرک البازوریه، صور
 
ملیت : لبنان
 
احزاب سیاسی : حزب‌الله لبنان
 
همسر(ان) : فاطمه یاسینی
 
فرزندان : هادی، محمدجواد، زینب، محمدعلی و محمد مهدی
 
پیشه : سیاستمدار
 
دین : اسلام شیعه
 
 
زندگی
 
تولد و خانواده
 
سید حسن نصرالله در ۳۱ اوت سال ۱۹۶۰ در شهرک البازوریه از محله‌های فقیر نشین شرق صور در جنوب لبنان به دنیا آمد. نام مادرش «مهدیه صفی الدین» و نام پدرش «سید عبدالکریم» است. در زمان کودکی سید حسن نصرالله، پدرش به شغل سبزی و میوه‌فروشی مشغول بوده‌است.وی سه برادر و ۵ خواهر دارد و سید حسن نصرالله فرزند ارشد خانواده می‌باشد.به دلیل فقر اقتصادی و شرایط نامساعد کاری، خانوادهٔ وی به منطقهٔ الکرنتینا در جنوب بیروت رفتند.خانوادهٔ وی در سال ۱۹۷۵ میلادی، همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان، به البازوریه برگشتند. سید حسن از کودکی شدیداً به امام موسی صدر علاقه‌مند بود.
 
 
تحصیلات
 
سید حسن نصرالله تحصیلات مقطع ابتدائی را در زادگاهش سپری کرد و دورهٔ راهنمایی را در محله‌ای به نام سن‌الفیل در شرق بیروت گذراند. مقطع دبیرستان را در روستای البازوریه در جنوب لبنان به پایان رسانید و در سال ۱۹۷۶، در سن ۱۶ سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف در عراق رفت و بعد از ۲ سال اقامت و تحصیل در این شهر، مجدداً به لبنان باز گشت و در مدرسهٔ الامام منتظر در بعلبک مشغول به فراگیری علوم حوزوی شد. مشوق اصلی وی برای عزیمت به نجف و فراگیری علوم اسلامی سید محمد غروی، امام جمعه شهر صور بوده‌است. نصرالله در سال ۱۹۸۹ برای تکمیل دروس حوزوی به قم رفت، اما با گذشت یک سال، به دلیل شدت تنشها در لبنان، به درخواست شورای حزب‌الله به بیروت بازگشت.
 
 
فعالیت سیاسی
 
نصرالله با اتمام دورهٔ دبیرستان و همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان وارد جنبش امل شد و به عنوان مسوول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت. وی در زمان تحصیل در حوزه امام منتظر نیز به فعالیت سازمانی در جنبش امل می‌پرداخت که در همان زمان، به عنوان عضو دفتر سیاسی آن انتخاب شد.
 
نماینده روح الله خمینی در لبنان
 
در دیداری که سید حسن نصرالله در سال ۱۳۶۰ با روح الله خمینی در تهران داشت، خمینی وی را به عنوان نماینده خود در امور حسبیه و اخذ امور شرعیه در لبنان منصوب کرد. سید حسن نصرالله در زمان دریافت این حکم ۲۱ ساله بود و اولین کسی از رهبران حزب‌الله لبنان بود که چنین حکمی را ازروح الله خمینی دریافت کرده‌است.نصرالله در سال ۱۳۶۱ هم به عنوان سرپرست تیم ورزشی جنبش امل به تهران سفر کرد که به دلیل در گرفتن جنگ ۱۹۸۲ لبنان این سفر نیمه‌تمام ماند.
 
 
آغاز فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی
 
جنبش‌های چپ مارکسیستی و کمونیستی در آن دوران در البازوریه بسیار فعال بودند اما سید حسن نصرالله به جنبش اسلامی اَمَل که امام موسی‌ صدر آن را در لبنان پایه‌ریزی کرده بود، پیوست. دیری نگذشت که نصرالله به عنوان نماینده اَمَل در «البازوریه» فعالیت سیاسی‌اش را گسترش داد.
 
او در مسجد صدر شهر صور با یک روحانی مدرس علوم دینی به نام «سید محمد الغروی» آشنا شد و با کمک او برای ادامه تحصیلات حوزوی به نجف رفت. در شهر نجف نصرالله به دنبال آیت‌ الله سید محمد باقر صدر بود اما او را به شخصی به نام «سیدعباس موسوی» معرفی کردند.
 
نصرالله تحصیلاتش را در نجف نزد حضرات آیات موسوی و صدر ادامه داد و در سال 1978 مقدمات را به پایان رساند. در این دوران در کشور عراق تحولات سیاسی و امنیتی فراگیر شده بود. در این تحولات طلاب علوم دینی حوزه نجف همواره تحت تعقیب بودند. طلبه‌های لبنانی نیز در این دوران با اتهامات مختلفی از جمله همکاری با حزب «الدعوه» عراق، همکاری با جنبش «اَمَل» در لبنان و یا ارتباط با حزب بعث حاکم بر سوریه مواجه بودند.
 
نصرالله به دلیل فشارهای موجود در عراق به لبنان برگشت و در حوزه علمیه بعلبک مشغول به تحصیل و تدریس شد. در کنار تحصیلات حوزوی، وی از آموزش‌های نظامی غافل نماند و دوره‌های مختلف چریکی را پشت‌سر گذاشت. وی به دلیل توانایی در مدیریت و فرماندهی، به عنوان نماینده جنبش اَمَل در دره «بقاع» منصوب شد.
 
 
حزب الله
 
در سال 1982 با آغاز اشغال لبنان، جنبش اَمَل به 2 جریان تقسیم شد،‌ گروه اول به رهبری نبیه بری، خواهان قرارگرفتن نیروهای جنبش در کنار جبهه نجات ملی بود و جریان دوم که سیدعباس موسوی و سیدحسن نصرالله آن را رهبری می‌کردند، خواستار حفظ نیروهای اصولگرای شیعی و سازماندهی آنها برای رویارویی با اشغالگران اسرائیلی بود. به علت ورود جنبش اَمَل به جنگ داخلی، سید حسن همراه برخی دیگر از مقامات جنبش اَمَل به رهبری سید عباس موسوی از این گروه خارج شدند که در واقع این خروج مقدمه‌ای برای تأسیس حزب الله شد.
 
در سال 1982 هسته اولیه حزب الله شکل گرفت. در ابتدای تشکیل حزب‌الله لبنان، نصرالله 22 ساله بود و به عنوان یک نیروی تبلیغاتی برای جذب جوانان شیعی برای پیوستن به حزب کار می کرد. پس از مدتی وی به سمت معاون دفتر حزب در بیروت در کنار «ابراهیم امین السید» ایفای مسئولیت کرد تا اینکه معاونت اجرایی حزب که به منظور تنفیذ مصوبات شورای مرکزی حزب الله ایجاد شده بود، تأسیس شد.
 
نصرالله در این زمان به سمت معاون اجرایی حزب مشغول به کار شد. پس از آن برای ادامه تحصیلات حوزوی راهی قم شد و پس از مدتی به دلیل اختلافات تنش‌زای جنبش اَمَل و حزب‌الله دوباره به لبنان برگشت.
 
در سال 1992 سیدعباس موسوی دبیرکل حزب الله و استاد سیدحسن به دست صهیونیست‌ها به شهادت رسید. با آمدن سید حسن نصرالله به صدر حزب، تشکیلات شیعه لبنان از جرگه دفاعی و نظامی و امنیتی فراتر رفت و حوزه جدیدی برای حضور حزب الله در ساختار سیاسی لبنان تعریف کرد. به گونه‌ای که در انتخابات پارلمانی لبنان از سال‌ 1996 تا 2005 همواره بر حضور نمایندگان جنبش حزب‌الله در پارلمان افزوده شد.
 
 
شهادت هادی نصرالله
 
محمدهادی، فرزند بزرگ سید حسن نصر الله در سال 1997 در درگیری با نظامیان اسرائیل در جنوب لبنان، به شهادت رسید. بر خلاف انتظار، حزب الله هیچ حرکت خارج از قاعده‌ای برای بازگرداندن پیکر وی انجام نداد و شهید را طی روندی عادی همراه پیکر باقی شهدا طی معاوضه‌ای از اسرائیل تحویل گرفت. شهادت سید هادی نصرالله در جبهه‌ها و رفتار با وقار سید حسن نصرالله در قبال این پیشامد باعث افزایش محبوبیت وی و حزب الله در میان مردم شد.
 
اسرائیل اعتراف کرد علاوه بر این که تا ساعتی پس از وقوع حادثه از وجود پیکر پسر دبیر کل حزب الله در میان اجساد شهدا بی‌خبر بوده، تصور نمی‌کرده پسر دبیر کل در میان مجاهدان حضور یابد
 
 
علت پیر شدن نصرالله از زبان خودش!
 
روزنامه السفیر در گفت وگویی دوستانه از نصرالله در مورد علت پیر شدن و سفید شدن محاسن و موهایش اینگونه پرسید که آیا این موضوع ارتباطی به جنگ 33 روزه دارد یا نه.
 
سید حسن نصرالله در جواب به این سؤال با خنده پاسخ داد: «اوضاع داخلی لبنان ما را پیر کرد، درگیری با اسرائیلی‌ها آسان‌تر از درگیری‌های داخلی است.»
 
وی تصریح کرد که در درگیری با اسرائیل اهداف و گزینه‌ها در میدان جنگ مشخص است، سلاح‌ها و تاکتیک‌ها و نحوه سخنرانی ها نیز مشخص است، اما در درگیری‌های عرصه سیاست داخلی لبنان دیگر بحث سختی‌ها مطرح نیست، بلکه اوضاع مصیبت بار است.
 
 
شخصیت شناسی نصر الله از دیدگاه کارشناسان روانشناس اسرائیلی
 
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان نیمی از جنگ روانی خود علیه رژیم صهیونیستی را تنها با سخنانش درنشست های رسانه ای به فعلیت رساند. واکنش مردمی به سخنان وی به حدی رسید که حتی حالات چهره‌اش یا آهنگ صدایش مورد بحث و بررسی و تحلیل قرار می گرفت و به عاملی تعیین کننده در آرامش دوستان یا نگرانی دشمنان تبدیل شده بود.
 
در طرف مقابل، اتباع اسرائیل سخنان سید حسن نصرالله را به خاطر اطمینان از صحت و سقم آن، دنبال می کردند و آن را با سانسوری که مقامات اسرائیلی در طول جنگ بر اخباراعمال می کردند مقایسه می نمودند. در اهمیت تأثیر سخنان سید حسن نصرالله همین بس که سران صهیونیستی و رسانه‌های غربی بخش وسیعی از برنامه های خود را در طول جنگ به تحلیل و بررسی شخصیت دبیرکل حزب الله لبنان و نمادی که از وی در جهان عرب و اسلام ساخته شده بود، اختصاص دادند. و حتیبخش‏های اطلاعاتی اسرائیل حرکات دست سید حسن نصرالله و ابعاد روانی آن را با دقت مورد بررسی قرار دادند.
 
«آیا پنهان شدن در زیر زمین بر روحیه او تاثیر می‌گذارد؟ آیا از جان خود می ترسد یا اینکه به ایمان خود بر پیروزی ثابت قدم است؟ برای بعد از جنگ چه برنامه ای دارد؟» این ها سوال‌هایی بود که روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحارونوت» در تحقیقی تحت عنوان «کارشناسانی که بر روی نصرالله تاثیر می‌گذارند» مطرح کرد.
 
یک کادر پانزده نفره از تحلیلگران اطلاعاتی، شرق شناسان وروانشناسان به تحلیل و بررسی شخصیت نصرالله و ویژگی‌های جدید این شخصیت پرداختند. این تیم کارشناسی در مسیر پژوهش های خود سلسله اطلاعاتی در زمینه های مختلف از جمله ابعاد روانی و شکل حرکات دست و حالات صورت وی را گرد آوری نمودند.
 
به نوشته روزنامه «یدیعوت آحارونوت»، این پژوهشگران همچنین به مقایسه بین ظاهر شدن سید حسن نصرالله در میان مردم که اندکی پس از به اسارت گرفته شدن دو نظامی اسرائیلی صورت گرفت و سایر سخنرانی‌های وی در طول جنگ پرداختند. کارشناسان روانشناس اسرائیلی در بررسی و تحقیقات خود مواردی را نیز استنتاج کرده‌اند که به این قرار است:
 
نصرالله به شکل فوق العاده ای آدم بسیار فهمیده‌ای است.
 
نصرالله هرگز از مرگ نمی هراسد.
 
نصرالله بر این باور است که آینده ای نیز در پیش است ولی باید در مقابل چالشی که فرا روی وی قرار گرفته، فوری مقابله کند.
 
نصرالله خود را برای زندگی زیرزمینی طویل آماده نکرده است.
 
شایان ذکر است که یکی از اعضای تیم بررسی و تحلیل شخصیت سید حسن نصرالله اشاره کرد که فرق بین چگونگی تحلیل در آژانس اطلاعاتی آمریکا و روش تحلیل اطلاعاتی در اسرائیل در این است که آمریکایی‌ها به تحلیل جنبه مشخص روانی یک شخصیت میپردازند چون تحلیل‌ها محور ارزیابی‌هاست اما ما فردی بسیار پیچیده در پیش رو داریم که دارای تصویر اطلاعاتی فراگیری است که در آن ابعاد روانشناسی و فیزیکی، هر کدام وزن مشخصی دارند ولی تحلیل اظهارات او و مقایسه بین گذشته و حال به آن وزن بیشتری می بخشد.
 
همچنین «دانی روبنشتاین»، روزنامه نگار اسرائیلی در روزنامه یدیعوت آحارونوت یک هفته قبل از اعلام آتش بس می گوید: «سیدحسن نصرالله شخصیت بزرگی است. فلسطینیان و مردم عرب به او چشم دوخته اند که از عبدالناصر، رئیس جمهور مصر در زمان خود نیز بالاتر و برتر است. عبدالناصر در جنگ سال 67 توانست 6 روز دوام بیاورد و استقامت کند ولی سیدحسن نصرالله یک سوم اهالی اسرائیل را چهار هفته در پناهگاه حبس کرد.»
 
 
نصر الله از دید مطبوعات انگلیس
 
از سوی دیگر مطبوعات انگلیس نیز بر شخصیت سیدحسن نصرالله متمرکز شده و روزنامه «ایندیپندنت» در دوم اوت سال 2006، نصرالله را نمادی از مقاومت بر ضد اسرائیل در سراسرجهان اسلام خواند.
 
مطبوعات انگلیس به مراحل مختلفی که این شخصیت جادویی گذرانده و آمیزه‌ای از میهن دوستی و تدین است، پرداختند و روزنامه اندیپندنت نوشت: «اقدام اسرائیل در حمله به لبنان، نصرالله را از یک رهبرشیعه در لبنان به رهبری که از تمامی تلاش‌های اسرائیل برای کشتنش نجات یافت، تبدیل کرد. اسرائیل نتوانست حزب وی را ریشه کن کند و به قهرمانی در سراسر جهان عربی بدل گشت.»
 
در همین ارتباط، روزنامه انگلیسی «تایمز» نوشت: «سید حسن نصرالله مرد لحظه‌هاست که ستاره بخت و خوش شانسی وی بر ویرانه‌های ساختمانهایی که بمب‌های اسرائیلی آن ها را ویران نمودند، درخشید.»
 
روزنامه انگلیسی «دیلی‌تلگراف» نیز در بیست و نهم ماه اوت 2006 در کنار عکسی بزرگ از دبیرکل حزب الله لبنان،گزارشی تحت این عنوان منتشر کرد: «ستاره خوش اقبالی نصرالله بر تمامی گروه های لبنانی تابید.» این روزنامه نوشت: «نصرالله یکی ازرهبران شگفتی ساز در خاورمیانه است»
 
این روزنامه رویکردهای لبنانی‌ها را که به مصاحبه سید حسن نصرالله با یکی ازشبکه های لبنانی گوش دادند، منتشر کرد که یکی از آنها می‌گفت: «مردم او را راستگو می دانند و بر خلاف تمامی سیاستمداران دیگر، وی فردی راستگو است و دروغ نمی گوید.»
 
روزنامه‌های انگلیس به جایگاه نصرالله اندکی قبل از جنگ پرداختند و روزنامه «گاردین» در یکی از شماره‌هایش در این رابطه نوشت: «عکس نصرالله در خیابانهای رام الله پخش می شود؛ زیرا که او به آنچه می گوید، عمل می کند و این امری است که در بین رهبران عرب مرسوم ومعمول نیست.»
 
 
فایننشال تایمز
 
از سوی دیگر روزنامه «فایننشال تایمز» از دیگر روزنامه‌های انگلیسی در این رابطه نوشت: «پشتیبانی مردم عرب سنی از سید حسن نصرالله به عنوان قهرمانی جدید، چهره اسامه بن لادن در خاورمیانه را کمرنگ کرد.»
 
همین روزنامه در کنار مقاله‌ای با نام «حزب الله نقشه خاورمیانه را ترسیم کرد» کاریکاتوری را به چاپ رساند که در آن دو گروه شیعه و سنی دیده می شدندکه که میانشان شکافی بود که عکسی بزرگ از سید حسن نصرالله این شکاف را پر می کرد. این کاریکاتور نشان دهنده آن بود که نصرالله با مبارزه خود بر ضد اسرائیل به دو مذهب شیعه و سنی نزدیک است.
 
در همین ارتباط، این روزنامه به فتاوای تکفیری پرداخت که توسط شیوخ سعودی و وهابیون صادر شده بودند و بعد از پیروزی حزب الله علیه رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه، همان ها مجبور شدند که نظرشان را تغییر بدهند.
 
همچنین تحلیلگران روزنامه «اکونومیست» به تحلیل این موضوع که سید حسن نصرالله به یک نماد تبدیل شده پرداختند و مطرح کردند که وی درایجاد وحدت بین شیعه و سنی در خاورمیانه موفق شده است، امری که بن لادن در انجام آن ناموفق بوده. همچنین نصرالله با این پیروزی و بعد از آن که لبنان را به مانعی قوی در برابر نیروهای اسرائیلی تبدیل کرد، بار دیگرآتش قیام و مبارزه اسلامی را در میان جوانان عرب برانگیخت.
 
در همین رابطه «مرکزآمریکایی سیاست خاور نزدیک» بخشی از ارزیابی‌های خود درباره جنگ 33 روزه را، در کنار تصویری ازسید حسن نصرالله به چاپ رساند که وی را پس از آزادی بنت جبیل در سال 2000، در حال سخنرانی در این شهر نشان می داد. حادثه ای که آتش انتفاضه ملت فلسطین را شعله ور نمود و از آن پس اصطلاح «خانه عنکبوتی» در نزد حزب الله برای توصیف قدرت اسرائیل ابداع شد. اظهارات مسئولان صهیونیستی عمق نارضایتی آنان را از طرح این واژه توسط نصرالله نشان داد و کار به جایی رسید که ماشین جنگی اسرائیل تصمیم گرفت برای درهم شکستن نماد اراده و قدرت حزب الله، حتما وارد این شهرک جنوبی لبنان شود.
 
این مرکز در ادامه ارزیابی های خود نوشت: «نصرالله قدرت بازدارندگی اسرائیل را هدف قرار داده است و این امر موجب حساسیت زیادی برای اسرائیل شده است.»
 
روزنامه آمریکایی «واشنگتن‌پست» نیز سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان را این گونه توصیف کرد: «به طور کلی نصرالله با عمامه و سیمایش از بزرگترین اسرار حزب الله به شمار می رود.»
 
اطلاعات مقاله
 
• نویسنده,کیوان حسینی
 
• شغل,بی‌بی‌سی
 
• ۱۱ آبان ۱۴۰۲ - ۲ نوامبر ۲۰۲۳
 
به روز شده در ۷ مهر ۱۴۰۳ - ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴
 
حسن نصرالله، یک روحانی شیعه بود که از بهمن ماه سال ۱۳۷۰ تا زمان کشته شدنش به دست اسرائیل در مهرماه ۱۴۰۳، رهبری گروه «حزب‌الله» در لبنان را برعهده داشت. این گروه در حال حاضر یکی از مهم‌ترین احزاب سیاسی لبنان محسوب می‌شود که در کنار ارتش ملی لبنان، نیروی مسلح خود را دارد.
 
نصرالله هم در لبنان و هم در دیگر کشورهای عربی از محبوبیت برخوردار بود. او چهره اصلی «حزب‌الله» محسوب می‌شد و در چرخش تاریخی این گروه برای ورود به عرصه سیاست و دست‌یابی به قدرت در ساختار حکومتی لبنان، نقشی کلیدی بازی کرد.
 
این روحانی لبنانی همچنین رابطه بسیار نزدیک و ویژه‌ای با جمهوری اسلامی ایران و شخص علی خامنه‌ای داشت. به رغم این‌که گروه «حزب‌الله» در سال ۱۳۷۶ از سوی ایالات متحده در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار گرفت، اما نه سران ایران و نه نصرالله هرگز رابطه نزدیکشان را پنهان نکردند.
 
حسن نصرالله همانقدر که هوادارانی پرشور داشت، دشمنانی سرسخت نیز داشت. به همین دلیل او سال‌ها از ترس ترور شدن توسط اسرائیل، در انظار عمومی حاضر نشد. اما پنهان شدن او موجب نشد تا هوادارانش، تقریبا هر هفته از سخنرانی‌هایش محروم شوند. این سخنرانی‌ها در واقع ابزار مهم نصرالله برای اعمال قدرت محسوب می‌شد و او از همین طریق، درباره مسایل مختلف لبنان و جهان اظهارنظر می‌کرد و تلاش می‌کرد بر رقبایش فشار بیاورد.
 
• حزب‌الله لبنان چیست؟۹ مهر ۱۴۰۳ - ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴
 
• آیا حزب‌الله لبنان یک سازمان 'تروریستی' است؟۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۲ مه ۲۰۲۰
 
• شروع و پایان در نجف؛ علی اکبر محتشمی‌پور پدر معنوی حزب‌الله لبنان که بود؟۱۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۷ ژوئن ۲۰۲۱
 
سال‌های کودکی و نوجوانی
 
منبع تصویر،Getty Images
 
توضیح تصویر،در فاصله کوتاهی بعد از تولد حسن نصرالله، جنگ داخلی در لبنان آغاز شد
 
حسن نصرالله در شهریور ۱۳۳۹ در یکی از محلات فقیرنشین شرق بیروت به دنیا آمد. پدرش صاحب یک بقالی کوچک بود و او فرزند ارشد خانواده‌ای ۱۱ نفره.
 
او پنج‌ ساله بود که در لبنان جنگ داخلی آغاز شد؛ نبردی ویرانگر که به مدت ۱۵ سال، این کشور کوچک حاشیه دریای مدیترانه را اسیر خود کرد و در جریان آن، شهروندان لبنانی بر اساس دین و قومیت‌شان با هم مرزبندی کردند و جنگیدند.
 
آغاز جنگ موجب شد تا پدر حسن نصرالله تصمیم بگیرد بیروت را ترک کند و به روستای آبا و اجدادی خود در جنوب لبنان بازگردد: روستایی به نام «البازوریه» که ساکنانش مانند بسیاری از روستاهای شهرستان «صور» در استان «الجنوب»، شیعه بودند.
 
او سال‌هایی مهم از دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه خود را در جنوب لبنان و در میان شیعیانی گذراند که اعتقاد داشتند چه در دوران استعمار قدرت‌های بزرگ مانند عثمانی و فرانسه و چه در دوران استقلال و قدرت گرفتن نخبگان مسیحی و سنی، همواره با تبعیض و نابرابری روبه‌رو بوده‌اند.
 
در این دوران، گروه‌های شبه‌نظامی مسیحی و سنی متهم بودند که از کمک‌های کشورهای خارجی برخوردارند و با همین کمک‌ها به موفقیت‌های نظامی نیز دست پیدا می‌کنند.
 
همزمان جمعیت شیعیان که علاوه بر دره بقاع در شمال شرق لبنان، در جنوب لبنان نیز اکثریت هستند، در کنار گروه کوچکی از مسیحیان مارونی و ارتدوکس در جنوب این کشور، خط مقدم جنگ‌های اسرائیل در سال‌های طولانی تثبیت حاکمیت یهودیان در فلسطین بودند.
 
حسن نصرالله در چنین فضایی، نه تنها به هویت شیعی و ریشه‌های قومیتی خود روی آورد، بلکه در سن ۱۵ سالگی به عضویت مهم‌ترین گروه سیاسی-‍نظامی شیعه لبنان در آن دوران درآمد: جنبش امل؛ یک گروه پرنفوذ و فعال که توسط یک آخوند ایرانی به نام موسی صدر تاسیس شده بود.
 
نصرالله در این دوران، مطالعات دینی خود را نیز آغاز کرد و به دلیل علاقه بسیار به جزییات مذهب شیعه، نظر روحانیونی را که در مساجد «صور» فعالیت می‌کردند، جلب کرد. پیشنهاد یکی از معلمان نصرالله این بود که او نیز راه آخوندشدن را انتخاب کند و برای آموزش به شهر نجف مهاجرت کند.
 
حسن نصرالله این پیشنهاد را پذیرفت و در ۱۶ سالگی به نجف مهاجرت کرد.
 
بازگشت به لبنان و مبارزه مسلحانه
 
منبع تصویر،فارس
 
توضیح تصویر،حسن نصرالله (وسط) در دوران حضور در نجف با عباس موسوی (راست) آشنا شد
 
عراق در دوران حضور حسن نصرالله در نجف، کشور بی‌ثباتی بود که دو دهه انقلاب‌های پیاپی، کودتاهای خونبار و کشتارهای سیاسی را تجربه می‌کرد. در این دوران اگرچه هنوز حسن البکر به شکل رسمی قدرت را در دست داشت، اما صدام حسین، معاون ریاست جمهوری وقت عراق، نفوذ قابل توجهی پیدا کرده بود.
 
تنها دو سال بعد از حضور حسن نصرالله در نجف، سران حزب بعث و به ویژه صدام به این نتیجه رسیدند که باید برای تضعیف شیعیان گام‌های بیشتری بردارند. یکی از تصمیمات آن‌ها، اخراج تمامی طلبه‌های شیعه لبنان از حوزه‌های علمیه عراق بود.
 
اگرچه حسن نصرالله تنها دو سال در نجف درس خواند و ناچار شد این کشور را ترک کند، اما حضور در نجف، تاثیری بسیار عمیق بر زندگی این جوان لبنانی گذاشت: او در نجف با روحانی دیگری به نام عباس موسوی آشنا شد.
 
موسوی که خود زمانی از شاگردان موسی صدر در لبنان محسوب می‌شد و در دوران حضورش در نجف، شدیدا تحت تاثیر ایده‌های سیاسی روح‌الله خمینی قرار گرفته بود، هشت سالی از نصرالله بزرگتر بود و خیلی سریع، نقش معلمی سخت‌گیر و مرشدی بانفوذ را در زندگی حسن نصرالله به عهده گرفت.
 
این دو بعد از بازگشت به لبنان به مبارزه در جنگ داخلی پیوستند. اما نصرالله این‌‌بار به جای استان «الجنوبی» به زادگاه عباس موسوی در «دره بقاع» رفت؛ یک منطقه جغرافیایی بزرگ و حاصل‌خیز در شمال شرقی لبنان که اکثریت جمعیتش، شیعه هستند.
 
نصرالله در این دوران به عنوان یکی از اعضای جنبش امل، در مبارزه به شدت جدی بود و در حوزه علمیه‌ای که عباس موسوی تاسیس کرده بود، تحصیل می‌کرد.
 
انقلاب ایران و تاسیس «حزب‌الله»
 
یک‌ سال بعد از بازگشت حسن نصرالله به لبنان، در ایران انقلاب شد و روح‌الله خمینی که ستایش آخوندهایی مانند عباس موسوی و حسن نصرالله را برانگیخته بود، قدرت را در تهران قبضه کرد. از این‌جا نه فقط رابطه شیعیان لبنان با ایران به کلی متحول شد، بلکه زندگی سیاسی و مبارزه مسلحانه شیعیان لبنانی نیز به شکلی جدی تحت تاثیر وقایع ایران و ایدئولوژی اسلامگرایی انقلاب ایران قرار گرفت.
 
برای حسن نصرالله، این تحول عمیق بیش از هر چیز با حکمی از سوی روح‌الله خمینی رقم خورد. او در سال ۱۳۶۰ در تهران با رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران ملاقات کرد و خمینی او را به عنوان نماینده خود در لبنان برای «تصدی امور حسبیه و اخذ وجوه شرعیه» منصوب کرد.
 
از این‌جا سفرهای گاه و بیگاه نصرالله به ایران آغاز شد و روابط او با عالی‌ترین سطوح تصمیم‌گیری و قدرت در ساختار حکومت ایران شکل گرفت.
 
اسلامگرایان شیعه در ایران، نه تنها به سابقه تاریخی و پیوندهای دینی با شیعیان لبنانی بسیار اهمیت می‌دادند، بلکه مانند دیگر انقلابیون در جهان، در چارچوب گفتمان «صدور انقلاب» به دنبال بازتولید تحولی مشابه در دیگر کشورهای مسلمان بودند.
 
غرب‌ستیزی، یکی از بنیان‌های نسخه ایرانی اسلامگرایی شیعه بود که از سوی روح‌الله خمینی تبلیغ می‌شد؛ سیاستی کلیدی که در خاورمیانه به شکل اسرائیل‌ستیزی، نمودی عینی پیدا کرده بود و به همین دلیل «آرمان فلسطین» به یکی از مهم‌ترین اولویت‌های سیاست خارجی ایران انقلابی تبدیل شده بود.
 
در این دوران، لبنان که خود اسیر جنگ داخلی و ناآرامی بود به پایگاهی مهم برای مبارزان فلسطینی نیز تبدیل شده بود و آن‌ها طبیعتا علاوه بر بیروت در جنوب لبنان حضوری پررنگ داشتند.
 
با بالا گرفتن بی‌ثباتی در لبنان، اسرائیل در خرداد ماه سال ۱۳۶۱ به لبنان حمله کرد و به سرعت بخش‌هایی مهم از این کشور را به اشغال درآورد. اسرائیل مدعی بود که برای مقابله با حملات فلسطینیان به لبنان حمله کرده است.
 
در فاصله کوتاهی بعد از حمله اسرائیل بود که فرماندهان نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران (که حالا دو سالی بود به دلیل حمله عراق به ایران، از تجربه جنگ کلاسیک هم برخوردار شده بودند) تصمیم گرفتند در لبنان یک گروه شبه‌نظامی کاملا وابسته به ایران تاسیس کنند. آن‌ها لقبی را که در ایران به آن معروف شده بودند به عنوان نام این گروه انتخاب کردند: «حزب‌الله».
 
حسن نصرالله و عباس موسوی از جمله کسانی بودند که به همراه برخی دیگر اعضای جنبش امل، به این گروه تازه تاسیس پیوستند که آخوندی دیگر به نام صبحی طفیلی رهبری آن را به دست داشت. این گروه به سرعت با دست زدن به اقدامات مسلحانه علیه نیروهای آمریکایی در لبنان، نام خود را در سیاست منطقه جا انداخت.
 
در مسیر رهبری
 
 
وقتی نصرالله به گروه «حزب‌الله» پیوست، تنها ۲۲ سال سن داشت و حتی از نظر سلسله مراتب آخوندهای شیعه نیز، یک طلبه تازه‌کار محسوب می‌شد. ضمن این‌که در این دوران در سطح شورای رهبری «حزب‌الله» هنوز چشم‌انداز روشنی از چگونگی رابطه این گروه و ایران وجود نداشت.
 
در سال ۱۳۶۶ و در حالی که ارتباط نصرالله و ایران، روز به روز عمیق‌تر می‌شد، او تصمیم گرفت که برای ادامه دادن تحصیلات دینی به شهر قم مهاجرت کند. نصرالله به مدت دو سال در حوزه علمیه قم درس خواند. او در این دوران فارسی را به خوبی یاد گرفت و دوستان نزدیک بسیاری در میان نخبگان سیاسی-نظامی ایران پیدا کرد.
 
در سال ۶۸ او به لبنان بازگشت. اما به سرعت اختلاف نظری مهم بین او و عباس موسوی شکل گرفت. موسوی در این زمان هوادار افزایش فعالیت و نفوذ سوریه به رهبری حافظ اسد در لبنان بود. اما نصرالله اصرار داشت که این گروه بر روی حملات به نظامیان آمریکایی و اسرائیلی متمرکز باشد.
 
نصرالله در «حزب‌الله» در اقلیت قرار گرفت و کمی بعد به عنوان «نماینده حزب‌الله در ایران» منصوب شد؛ سمتی که موجب شد تا او بار دیگر به ایران بازگردد و در عین حال، از نگاه برخی از اعمال نظر در ارتباط با استراتژی‌های کلان «حزب‌الله» دور نگه داشته شود.
 
در ظاهر این‌گونه به نظر می‌رسید که از میزان نفوذ ایران بر «حزب‌الله» روز به روز کمتر می‌شود و به رغم حمایت‌های همه جانبه تهران، اعمال نظر بر روی تصمیمات «حزب‌الله» با دشواری روبه‌رو شده است. این تنش به حدی بالا گرفت که در سال ۱۳۷۰، صبحی طفیلی به عنوان مخالف وابستگی «حزب‌الله» به ایران از دبیرکلی حزب‌الله کنار گذاشته شد و جایش را به عباس موسوی داد.
 
بعد از برکناری طفیلی، حسن نصرالله که ظاهرا دیدگاه‌هایش در ارتباط با نقش سوریه در لبنان تعدیل شده بود، به کشورش بازگشت و عملا به نفر دوم گروه حزب‌الله تبدیل شد.
 
رهبری حزب‌الله لبنان
 
 
عباس موسوی در کمتر از یک سال بعد از این‌که به عنوان دبیر کل «حزب‌الله» انتخاب شد، توسط ماموران اسرائیلی ترور شد و در همان سال ۱۳۷۰، رهبری این گروه به دست حسن نصرالله افتاد. او در این زمان، ۳۲ سال سن داشت و بسیاری انتخابش را به ارتباطات ویژه‌اش با ایران مرتبط می‌دانستند. او حتی از نگاه بسیاری از روحانیون شیعه، از تحصیلات دینی کافی نیز برخوردار نبود و به همین دلیل، در همان زمان تحصیلاتش را از سرگرفت.
 
ابتکار عمل مهم حسن نصرالله در این زمان، نامزد شدن برخی وابستگان و اعضای «حزب‌الله» در انتخابات لبنان بود. در این زمان یک سال از میانجیگری عربستان در جنگ داخلی لبنان و پایان این جنگ گذشته بود و نصرالله تصمیم گرفت تا شاخه سیاسی «حزب‌الله» همراستا با شاخه نظامی آن به یک بازیگر جدی در این کشور تبدیل شود.
 
در نتیجه این استراتژی، گروه «حزب‌الله» موفق شد هشت کرسی در پارلمان لبنان به دست بیاورد.
 
همزمان، گروه «حزب‌الله» همچنان به طراحی و اجرای عملیات «تروریستی» متهم می‌شد. بمب‌گذاری در مرکز یهودیان آمیا در آرژانتین یا حمله به سفارت اسرائیل در آرژانتین از جمله اقداماتی بودند که در همین دوران اتفاق افتادند.
 
ضمن این‌که بر اساس توافق طائف که به جنگ داخلی لبنان پایان داد، گروه «حزب‌الله» اجازه پیدا کرد که همچنان اسلحه خود را نگاه دارد. اسرائیل در این زمان جنوب لبنان را اشغال کرده بود و «حزب‌الله» به عنوان سازمانی که در مبارزه با نیروی اشغالگر به سر می‌برد، همچنان مسلح باقی ماند و عملا این تسلیحات، جنبه مشروع و قانونی نیز پیدا کرد.
 
حمایت مالی ایران از گروه حزب‌الله لبنان نیز موجب شد تا نصرالله بتواند با شکل دادن یک شبکه در‌هم‌تنیده و پیچیده از مدارس، بیمارستان‌ها و انجمن‌های خیریه، به بسیاری از شیعیان لبنان خدمات رفاهی و اجتماعی برساند. این سیاست که تا امروز ادامه داشته، به یکی از جنبه‌های مهم هویت جنبش سیاسی-اجتماعی شیعیان در لبنان تبدیل شد.
 
خروج اسرائیل و محبوبیت نصرالله
 
 
در سال ۱۳۷۹ اسرائیل اعلام کرد که خاک لبنان را به کلی ترک می‌کند و به اشغال مناطق جنوبی این کشور پایان می‌دهد. گروه «حزب‌الله» این اتفاق را به عنوان یک پیروزی بزرگ جشن گرفت و اعتبار این پیروزی به نام نصرالله نوشته شد.
 
این نخستین بار بود که اسرائیل، بدون توافق صلح و به شکل یک طرفه، خاک یک کشور عربی را ترک می‌کرد و این مساله در نگاه بسیاری از شهروندان عرب منطقه، یک دستاورد مهم معرفی شد.
 
با این حال از همین زمان، مساله تسلیحات لبنان به یکی از پرسش‌های مهم در ارتباط با ثبات و امنیت لبنان تبدیل شد. خروج اسرائیل از لبنان موجب شد تا مشروعیت مسلح ماندن گروه «حزب‌الله» زیر سوال برود و چه گروه‌های سیاسی رقیب و چه قدرت‌های خارجی، درخواست خلع سلاح این گروه را مطرح کنند؛ درخواستی که نصرالله هرگز به آن تن نداد.
 
نصرالله در سال ۱۳۸۲ در جریان مذاکرات با واسطه با اسرائیل، به توافقی برای تبادل زندانی دست یافت که در جریان آن بیش از ۴۰۰ زندانی فلسطینی، لبنانی و شهروندان کشورهای دیگر عربی آزاد شدند.
 
در این زمان نصرالله از همیشه قدرتمندتر و بانفوذتر به نظر می‌رسید و رقبایش در سیاست لبنان برای مقابله با او و جلوگیری از گسترش نفوذ و قدرتش، با چالشی جدی روبه‌رو بودند.
 
ترور حریری و خروج سوریه
 
 
اما در سال ۸۳ و بعد از ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر وقت لبنان، ورق افکار عمومی برای مدتی کوتاه برگشت. رفیق حریری یکی از مهم‌ترین سیاستمداران نزدیک به عربستان سعودی محسوب می‌شد که برای جلوگیری از افزایش قدرت «حزب‌الله» به تلاش گسترده‌ای دست زده بود.
 
خشم افکار عمومی متوجه گروه «حزب‌الله» و حامی نظامی شماره یک این گروه در داخل لبنان یعنی سوریه بود که متهم بودند در ترور حریری دست داشتند. در نتیجه تظاهرات گسترده مخالفان در بیروت، سوریه اعلام کرد که نیروهایش را از این کشور خارج می‌کند.
 
اما وقتی در همان سال انتخابات پارلمانی برگزار شد، نه تنها بر آرای «حزب‌الله» افزوده شد بلکه این گروه موفق شد با تکیه بر کرسی‌های پارلمانی، دو عضو خود را به هیات دولت نیز بفرستد و کنترل دو وزارتخانه را نیز در دست بگیرد.
 
از این‌جا، نصرالله خود و گروهش را به عنوان یک گروه ملی‌گرای وفادار به لبنان معرفی کرد که آماده است برای کشور «شهید» بدهد و زیر سلطه قدرت‌های دیگر سر خم نمی‌کند.
 
در تابستان ۱۳۸۵، شبه‌نظامیان «حزب‌الله» وارد خاک اسرائیل شدند و یک سرباز این کشور را کشتند و دو سرباز را به گروگان گرفتند. پاسخ اسرائیل، حمله سهمگینی بود که ۳۳ یا ۳۴ روز به طول انجامید و در جریانش نزدیک به هزار و ۲۰۰ لبنانی کشته شدند.
 
نتیجه این جنگ نیز افزایش محبوبیت نصرالله بود که در کشورهای عربی، به عنوان آخرین نفری که در مقابل اسرائیل مقاومت می‌کند، معرفی شد.
 
در پایان جنگ، حزب‌الله همچنان حاضر نشد سلاحش را زمین بگذارد. ضمن این‌که این گروه در بازسازی ویرانی‌های به جا مانده از جنگ نیز نقشی کلیدی بر عهده گرفت؛ نقشی که از نگاه مخالفان جمهوری اسلامی در ایران در نتیجه حمایت مالی سخاوتمندانه تهران، شکل گرفته بود.
 
افزایش قدرت و تثبیت جایگاه نصرالله
 
 
با افزایش قدرت حزب‌الله، گروه‌های رقیب به ویژه سیاستمداران سنی لبنان اصرار داشتند که این گروه، دولت در دولت تشکیل داده و عملکردش به تضعیف امنیت و اقتصاد کشور می‌انجامد.
 
در سال ۱۳۸۷ بعد از ماه‌ها کشمکش سیاسی، دولت لبنان تصویب کرد که سیستم مخابراتی تحت کنترل «حزب‌الله» برچیده شود و امور مخابراتی تنها در کنترل حکومت باشد. نصرالله نه تنها این تصمیم را نپذیرفت، بلکه در فاصله کوتاهی، شبه‌نظامیان او کنترل بیروت را به شکل کامل در دست گرفتند.
 
این اقدام نصرالله با انتقاد گسترده کشورهای غربی روبه‌رو شد. اما او موفق شد بعد از مذاکرات سیاسی، قدرت گروهش را در کابینه لبنان افزایش دهد و از آن مهم‌تر، به حق وتو در تصمیمات کابینه دست پیدا کند.
 
در سال ۸۸ نیز به رغم اینکه از تعداد کرسی‌های «حزب‌الله» در پارلمان لبنان کاسته شد، اما نصرالله موفق شد تا حق وتوو را کماکان در اختیار خود نگاه دارد. در همان سال، کابینه لبنان تصویب کرد که «حزب‌الله» اجازه دارد تسلیحات خود را نگاه دارد.
 
از اینجا دیگر حسن نصرالله به شخصیتی تبدیل شد که کمابیش هیچ یک از نخبگان سیاسی لبنان موفق نشدند او را از میدان به در کنند یا حتی از میزان قدرتش بکاهند.
 
نه استعفای نخست‌وزیرانی که مخالفش بودند و نه حتی مداخله بی‌سابقه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان هم نتوانست او را به عقب براند. برعکس، نصرالله در تمامی این سال‌ها به پشتوانه حمایت بی‌چون و چرای جمهوری اسلامی ایران توانست از پس بحران‌هایی تاریخی مانند بهار عربی، جنگ داخلی سوریه و بحران اقتصادی دنباله‌دار لبنان بر بیاید.
 
او در ۶۳ سالگی، نه فقط به عنوان یک رهبر سیاسی-نظامی منحصربه‌فرد در لبنان محسوب می‌شد، بلکه از اعتبار دهه‌ها مبارزه در کارنامه‌اش، برای خواباندن مچ رقبای سیاسی‌اش و تبلیغ مبانی ایدئولوژیک اسلامگرایی شیعه بهره برد.
 
حسن نصرالله؛ آخوند وابسته به ایران که لبنان را در مشتش گرفت - BBC News فارسی
 
در حمله اخیر اسرائیل، به غیر از شیخ حسن نصرالله، سران و اشخاص مهم دیگری نیز به شهادت رسیدند. در ادامه اسامی برخی از آن ها را می خوانید.
 
همراهان شیخ حسن نصرالله که به شهادت رسیدند
 
«ابوعلی جواد» داماد (شوهر دختر) دبیرکل حزب‌الله لبنان بود و در بین 19 فرمانده ویژه، فرماندهی تمام آنان و محافظان ویژه را برعهده داشت؛ بطوری‌که به وی لقب «سپر سید» داده‌ بودند.
 
سردار عباس نیلفروشان از فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه و فرمانده سپاه لبنان در جریان حمله رژیم صهیونیستی به منطقه ضاحیه بیروت به همراه دبیرکل حزب الله به شهادت رسید.
 
دبیرکل حزب الله، شهادت زینب نصرالله دختر دبیرکل حزب الله لبنان در انفجار دیروز ضاحیه جنوبی تایید شد و مجری صداوسیما به شهادت دختر دبیرکل حزب الله لبنان  اشاره کرد و آن را تایید کرد.
 
ابراهیم عقیل همچنین معروف به عربی الحاج تحسین یا تحسین، یا با نام مستعار الحاج عبدالقادر، یک نظامی لبنانی بود که به عنوان فرمانده کل نیروی رضوان حزب‌الله خدمت کرد. او عضو شورای جهاد بود که بر عملیات نظامی و امنیتی این سازمان نظارت داشت. برخی عقیل را رئیس ستاد دوفاکتوی حزب‌الله بود
 
 
 
 
رابطه لبنان با جمهوری اسلامی
 
معاون سید حسن نصرالله در پاسخ به سؤالی مبنی بر واکنش حزب‌الله در صورت حمله اسرائیل و حامیان آن به ایران گفت:
 
رابطه ما با جمهوری اسلامی ایران مثل پدر و فرزند است و در صورت حمله متجاوزان از ایران دفاع خواهیم کرد، حتی اگر شود خودمان را فدای بقای جمهوری اسلامی بکنیم، این کار را خواهیم کرد و این کار نه از روی تعصب، بلکه به خاطر مصالح حقیقی جهان اسلام است.
 
وی بار‌ها در سخنرانی‌ها و جلسات خود به حمایت‌های ایران از حزب‌الله تصریح کرده‌است. وی در سخنرانی‌هایش از ایران دفاع می‌کند و آن را وظیفه‌ای بر اساس قانون وفاداری می‌داند.
 
چگونگی شکل‌گیری حزب‌الله لبنان
 
در سال ۱۹۸۲ هم‌زمان با حملات اسرائیل به جنوب لبنان و پس از ربوده شدن امام موسی صدر، به علت اختلافات سیاسی-نظامی میان رهبران جنبش امل، سید حسن همراه برخی دیگر از مقامات جنبش امل به رهبری سید عباس موسوی -که تمایلاتی به انقلاب ایران داشتند- از این گروه خارج شدند که در واقع این خروج مقدمه‌ای برای تأسیس حزب‌الله شد. در همان سال ۱۹۸۲ به رهبری موسوی، هسته اولیه حزب‌الله شکل گرفت.


==منابع==
==منابع==


<references />
<references />
۱۳٬۱۲۵

ویرایش